جمع بندی خدا چگونه زیبایی را دوست دارد؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خدا چگونه زیبایی را دوست دارد؟

خدایی که رخ نمایی نمی کند چرا خود را زیبا معرفی کرده است؟
خدایی که زیارت یک خانم زیبارو را به یک مرد جوان حرام می کند چگونه زیبایی را دوست دارد؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"]
[/TD]


کارشناس بحث: استاد مسلم

[TD][/TD]

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام

صادقیه;1015578 نوشت:
خدایی که رخ نمایی نمی کند چرا خود را زیبا معرفی کرده است؟
خدایی که زیارت یک خانم زیبارو را به یک مرد جوان حرام می کند چگونه زیبایی را دوست دارد؟

روایتی که در این خصوص میفرمایید چنین است:«إِنَّ اللَّهَ جَمِيلٌ يُحِبُّ الْجَمَال‏»؛ به درستی که خداوند زیباست و زیبایی ها را دوست دارد.(الکافی، ج6، ص438)
«جمیل» از ماده «جمل» به معنای حُسن و نیکویی کثیر است که یا در بدن و رفتار انسان است، و یا حُسنی که از شخص به دیگران میرسد(راغب اصفهانی، مفردات، ج1، ص202) بنابراین جمیل که در فارسی به معنای زیبایی ترجمه میشود صرفا به معنای زیبایی چهره نیست.

هر صفتی از جمله «جمیل» در مورد خداوند متناسب با خود او توصیف میشود، همانطور که مثلا صفت «علم» در خصوص خدا متناسب با شأن او معنا میشود و آن نواقصی که در علوم بشری است هرگز به خدا نسبت داده نمیشود، مثل محدودیت در علم، یا علم حصولی و انفعالی که از درک خارج برای انسان حاصل شود و مانند آن هرگز در خداوند راه ندارد، بنابراین همانطور که نواقص علوم بشری در علم الهی راه ندارد، هر چه که از زیبایی درک میشود و معنای ناقصی دارد به خداوند نسبت داده نمیشود.

بنابراین آن معنای زیبایی که با مجرد بودن خداوند از ماده سازگار است، هستی و کمال است(شرح کافی ملاصدرا، ج3، ص110) و شاید به همین خاطر به صفات ثبوتیه خداوند که یک صفت نیکو و یک کمالی را برای خداوند اثبات می سازند، «صفات جمالیه» می گویند.(ر.ک: سبحانی، جعفر، الالهیات، ج1، ص82) پس خداوند جمیل است و جمال را دوست دارد یعنی دارای اوصاف کمالی و فضائل وجودی است، و این اوصاف را در دیگران نیز دوست می دارد.

همچنین می توان این روایت را به معنای «جمال» و «زیبایی» در افعال هم معنا کرد، یعنی خداوند افعالش جمیل و زیباست، و دوست دارد بندگان از این بهره ها و نعمت های زیبا بهره ببرند(شرح کافی ملاصالح مازندرانی، ج9، ص310؛ ج10، ص391) همان طور که در ادامه برخی نسخه ها از این روایات نیز به این مطلب اشاره شده است: «إِنَّ اللَّهَ جَمِيلٌ يُحِبُّ الْجَمَالَ وَ يُحِبُّ أَنْ يَرَى أَثَرَ النِّعْمَةِ عَلَى عَبْدِه‏»؛ به درستی که خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد، و دوست دارد اثر نعمت هایش را بر بندگانش ببیند.(الکافی، ج6، ص438)

صادقیه;1015578 نوشت:
خدایی که زیارت یک خانم زیبارو را به یک مرد جوان حرام می کند چگونه زیبایی را دوست دارد؟

دوست داشتن زیبایی غیر از بی چارچوب بودن و بی ضابطه بودن است، بالاخره انسان باید در رفتارش چارچوب مند رفتار کند، این که هر چیزی را که دوست دارد حریم شکنی کند که درست نیست!
زیبایی هر انسانی قابل بهره بردن است، اما همگانی نیست! استفاده و بهره بردن از این زیبایی ها در گرو شرایطی است تا انسان را از حیطه انسانیت خارج نساخته و امنیت جامعه و خانواده را به مخاطره نیندازد.

صادقیه;1015578 نوشت:
خدایی که رخ نمایی نمی کند چرا خود را زیبا معرفی کرده است؟
خدایی که زیارت یک خانم زیبارو را به یک مرد جوان حرام می کند چگونه زیبایی را دوست دارد؟

سلام
مدتی است که موضوعی فکر مرا مشغول کرده است
سوالاتی درمورد دین پرسیده می‌شود (و خود من نیز برخی از آنها را مطرح کرده‌ام) که در نهایت پاسخ درستی برای آنها نمی‌یابیم
من خیلی به این موضوع فکر کردم که چطور می‌شود که خدایی که خالق جهان است، کامل است و بی‌همتا، این همه ایراد در دینش وجود داشته باشد

بعد از تفکر خیلی زیاد به نتیجه عجیبی رسیدم. اینکه مشکل از پاسخ‌ها نیست بلکه از خود سوال‌هاست!
مشکل اینجاست که مبنای سوالات ما اشتباه است. ما پرسش‌هایی را بر مبانی غلط بنا می‌کنیم و بر همین مبنا آنها را طرح می‌کنیم
دلیل رسیدن من به این نتیجه هم برمی‌گردد به گفتار و رفتار ائمه(ع) در مقابل پدیده‌های مختلف

برای مثال همین موضوعی که شما مطرح کرده‌اید مشکلش این است که شما زیبایی را اشتباه تعریف کرده‌اید
بعد بر همین مبنای اشتباه سوالات خود را مطرح کرده‌اید. شما زیبایی را در زیبایی چهره محدود کرده‌اید در حالیکه زیبایی تعریف بسیار گسترده‌تری دارد

صادقیه;1015578 نوشت:
خدایی که رخ نمایی نمی کند چرا خود را زیبا معرفی کرده است؟

نه تنها سوال شما درست نیست بلکه سوال صحیح این است که اصلاً شما چیزی را به من نشان بدهید که رخ نمایی خدا نباشد!

صادقیه;1015578 نوشت:
خدایی که زیارت یک خانم زیبا رو را به یک مرد جوان حرام می کند چگونه زیبایی را دوست دارد؟
این را هم اثبات بفرمائید که خدا زیارت یک خانم را به یک مرد جوان حرام کرده است
بلکه خداوند زیارت بدون تعهد را حرام کرده است. این کجایش نازیباست؟

پرسش:
خدایی که رخ نمایی نمی کند چرا خود را زیبا معرفی کرده است؟ خدایی که زیارت یک خانم زیبارو را به یک مرد جوان حرام می کند چگونه زیبایی را دوست دارد؟

پاسخ:

روایتی که در این خصوص میفرمایید چنین است:«إِنَّ اللَّهَ جَمِيلٌ يُحِبُّ الْجَمَال‏»؛ به درستی که خداوند زیباست و زیبایی ها را دوست دارد.(1)
«جمیل» از ماده «جمل» به معنای حُسن و نیکویی کثیر است که یا در بدن و رفتار انسان است، و یا حُسنی که از شخص به دیگران میرسد(2) بنابراین جمیل که در فارسی به معنای زیبایی ترجمه میشود صرفا به معنای زیبایی چهره نیست.

هر صفتی در مورد خداوند متناسب با خود او توصیف میشود، همانطور که مثلا صفت «علم» در خصوص خدا متناسب با شأن او معنا میشود و آن نواقصی که در علوم بشری است مثل محدودیت در علم، یا علم حصولی و انفعالی و مانند آن هرگز به خداوند نسبت داده نمیشود، همچنین هر چه که از زیبایی درک میشود و معنای ناقصی دارد به خداوند نسبت داده نمیشود.

بنابراین آن معنای زیبایی که با مجرد بودن خداوند از ماده سازگار است، هستی و کمال است(3) و شاید به همین خاطر به صفات ثبوتیه خداوند که یک صفت نیکو و یک کمالی را برای خداوند اثبات می سازند، «صفات جمالیه» می گویند.(4) پس خداوند جمیل است و جمال را دوست دارد یعنی دارای اوصاف کمالی و فضائل وجودی است، و این اوصاف را در دیگران نیز دوست می دارد.

البته می توان این روایت را به معنای «جمال» و «زیبایی» در افعال هم معنا کرد، یعنی خداوند افعالش جمیل و زیباست، و دوست دارد بندگان از این بهره ها و نعمت های زیبا بهره ببرند(5) همان طور که در ادامه برخی نسخه ها از این روایات نیز به این مطلب اشاره شده است: «إِنَّ اللَّهَ جَمِيلٌ يُحِبُّ الْجَمَالَ وَ يُحِبُّ أَنْ يَرَى أَثَرَ النِّعْمَةِ عَلَى عَبْدِه‏»؛ به درستی که خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد، و دوست دارد اثر نعمت هایش را بر بندگانش ببیند.(6)

همچنین در خصوص حرمت نگاه به نامحرم زیبا رو باید توجه داشته باشید که آنچه که حرام شده زیارت و لذت بردن از زیبایی چهره نیست، بلکه زیارت و لذت بدون تعهد است که خداوند آن را حرام کرده است؛ روشن است که دوست داشتن زیبایی غیر از بی چارچوب بودن و بی ضابطه بودن است، زیبایی هر انسانی قابل بهره بردن است، اما همگانی نیست! استفاده و بهره بردن از این زیبایی ها در گرو شرایطی است تا انسان را از حیطه انسانیت خارج نساخته و امنیت جامعه و خانواده را به مخاطره نیندازد.

پی نوشت ها:
1. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج6، ص438.
2. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، دار القلم‏، بیروت، چاپ اول، 1412ق، ج1، ص202
3. ملاصدرا، شرح اصول الکافی، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى‏، تهران، چاپ اول، 1383ش، ج3، ص110
4. ر.ک: سبحانی، جعفر، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، المركز العالمي للدراسات الإسلامية، قم، چاپ سوم، 1412ق، ج1، ص82
5. ملا صالح مازندارنی، شرح الکافی، المكتبة الإسلامية، تهران، چاپ اول، 1382، ج9، ص310؛ ج10، ص391
6. الکافی، ج6، ص438

موضوع قفل شده است