جمع بندی کم رنگ شدن رابطه خانوادگی

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کم رنگ شدن رابطه خانوادگی

سلام خسته نباشید....یه موضوعی هست در مورد یک خانواده که آشنا هستند....خانم این خانواده ناراحت همسرش و میگه برامون هر چی خواستیم فراهم کردی اما همه چی فقط فراهم کردن و خریدن وسایل و...مورد نیاز نیست ...ماندن پیش خانواده و حضور بیشتر و...اینا هم هست...اما مرد این خانواده این فکر رو نداره و فکر میکنه کارای لازم برای خانواده رو انجام داده و باید کمتر دیگه اهمیت بده به خانواده نسبت به قبل.
برای مثال وقتی خانم و بچه هاشون رو میاره به شهرشون و به خانه مادر همسرشون و یا در کل مقصدی که در نظر دارند مییره دیگه اونجا نمیمونه و به بهونه دیدن خانواده...از پیش اونها میره و حدودا بیشتر از دو روز رو اونجا میگذرونه و حتی فقط رفتن و دیدار خانواده و اقوام ایشون هم نیست و ممکن هم هست بیرون بره فقط و وقتشو بگذرونه کلا......در کل اهمیت زیادی به خانواده نمیده و ذوق خاصی که باید نسبت به خانواده باشه کمتر شده و باعث شده رابط بیشنون کمی سرد شده و گاهی اوقات بحث و نارضایتی و پیش بیاد بینشون .......بر عکس این آقای این خانم هم در مورد همسرش میگه نباید این افکار رو داشته باشه چرا باید این فکر رو داشته باشه که مرد حتما وظیفه داره مدت خیلی زیادی رو با همسرش و فرزندانش باشه چون دیگه خانواده اش رو آورده به خانه مادر و یا...و دیگه لازم نیست زیاد اونجا باشه و در کل این داستان ها....ممنون میشم راهنمایی کاملی کنید در مورد حل این اختلاف و مشکلات خانوادگی که خودم هم به شخصه در تعدادی از خانواده ها واضح دیدم.

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد همدل

[TD][/TD]

افراط و تفریط دو روی یک سکه!

اساساً وقتی مردان ازدواج می کنند یکی از وظایف اصلی آنها رسیدگی به همسر و فرزندان است و این تنها به تأمین معاش خانواده و پرداخت نفقه آنان خلاصه نمی شود؛ بلکه حضور فیزیکی در کنار همسر و فرزندان، ابراز عشق و محبت به آنان، تقویت روابط عاطفی و دلجویی از آنان هم لازم و ضروری است.

متأسفانه در منظر برخی از مردان، رسیدگی به همسر و فرزندان فقط در تأمین معاش خانواده و پرداخت نفقه آنان خلاصه می شود و مردان وقتی برای باهم بودن با اعضای خانواده ندارند و یا شاید به اشتباه فکر می کنند که وقت گذاشتن برای خانواده چیزی پیش پا افتاده و کار بیهوده ای است؛ در حالی که می توانند همان وقت را برای تأمین معاش خانواده بگذارند و پول و ثروت بیشتری کسب کنند تا به پندار خود رفاه بیشتری را برای خانواده شان به ارمغان آورند.

به امید خدا در پُست ها بعدی با مشارکت دوستان، بیشتر در این باره سخن خواهیم گفت

سلام
موضوع خیلی کلی بود من چیز زیادی متوجه نشدم.

سلام و خسته نباشید....ممنون بابت جواب.... راه حل هایی برای برطرف کردن این نوع مشکل خانوادگی رو هم بگید تا بدونیم چیکار باید کرد تا کم کم و یا به وقت مناسبش حل بشه.....

در متون دینی، آموزه‌های دینی و تعالیم اسلامی و سیرۀ عملی بزرگان توصیه ها و سفارش های زیادی برای همنشینی با همسر و فرزندان، گفتگوی با آنان، دلجویی، خدمت رسانی، حمایتگری از آنها به عمل آمده است و هیچ شک و شبهه ای را باقی نمی گذارد که مردان باید برای همسر و فرزندان شان وقت بگذارند و در کنارشان بوده و سخنانشان را بشنود و نیازهای شان را برطرف نمایند. صرف اینکه مرد خانواده پولی به دست آورد و آن را در اختیار همسر و فرزندانش قرار دهد کافی نیست.


پیامبر رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
«جُلوسُ المَرءِ عندَ عِيالِهِ أحَبُّ إلى اللّه تعالى مِنِ اعتِكافٍ في مَسجِدِي هذا» (1)؛ «نشستن مرد نزد زن و فرزندش، نزد خداوند متعال از اعتکاف در مسجد من محبوبتر است».

ارزش اعتکاف و ثواب ماندن در مسجد پپامبر(صلی الله علیه و آله) چیزی است که هر مسلمانی آرزوی دستیابی به آن را دارد. اگر به فضیلتی که اعتکاف در مسجد آن حضرت(صلی الله علیه و آله) دارد توجه شود، آن وقت به ارزش بالای انس و الفت و نشستن مرد در کنار همسرش، بیشتر پی خواهیم برد.

این نیاز طبیعی زن است که شوهرش، ساعاتی را در کنار او باشد، با او هم صحبت شود، به سخن او گوش کند و کارهای روزمره، او را از این مهم باز ندارد. خود مرد نیز چنین نیازی را دارد.

این عنایت و اهتمام بالای اسلام به تحکیم مناسبات زن و شوهر و تقویت روابط عاطفی آنان را می رساند که حضور در خانه و نشستن در کنار همسر را در پیشگاه خداوند از اعتکاف در مسجدالنبی(صلی الله علیه و آله) دوست داشتنی تر به شمار می آورد.(2)

پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) در سخن دیگری می فرمایند:
«اِنِّ اَلرَّجُلَ لَيُؤْجَرُ فِي رَفْعِ اَللُّقْمَةِ الي فِي اِمراتِه» (3)؛ «مرد در برابر لقمه ای که در دهان همسرش می گذارد پاداش می برد».
این روایت بیانگر آن است که تنها فراهم نمودن امکانات و رفاه مادی برای همسر کافی نیست؛ بلکه بودن در کنار همسر و غذا خوراندن به وی با دست خویش موضوعیت دارد و مهم است.

پی نوشت ها:

  1. ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعۀ ورّام، قم: مکتبة الفقیه، 1410ق، ج‏2، ص122.
  2. مرتضوی ، سیدضیا، فاطمه(سلام الله علیها) گلواژه آفرینش، قم: بوستان کتاب قم، 1393، ص84.
  3. فیض کاشانی، محمدمحسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1383ق، ج‏3، ص‏70.

به نظر شما اگر وجود یک رابطه نادرستی سبب این موضوع شده باشه چی؟که باعث شده نحوه زندگیشون از حالت درستش دور بشه.

حق الناس;1015852 نوشت:
به نظر شما اگر وجود یک رابطه نادرستی سبب این موضوع شده باشه چی؟که باعث شده نحوه زندگیشون از حالت درستش دور بشه.

لطفاً بیشتر توضیح دهید تا دقیقاً متوجه منظورتان بشویم

رعایت اعتدال رمز پیروزی است

آنچه دربارۀ اختصاص وقت برای همسر و فرزندان گفته شد، بی حد و حساب نیست و این گونه نیست که مرد هز اندازه که بخواهد و یا دائماً در خدمت خانواده اش باشد و بیشترین وقت خود را با آنان بگذارد؛ بلکه رعایت اعتدال را باید در این زمینه بکند.

امام علی(علیه‌السلام) می‌فرماید:
«لاَ تَجْعَلَنَّ أَكْثَرَ شُغُلِكَ بِأَهْلِكَ وَ وَلَدِكَ فَإِنْ يَكُنْ أَهْلُكَ وَ وَلَدُكَ أَوْلِيَاءَ اَللَّهِ فَإِنَّ اَللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَوْلِيَاءَهُ وَ إِنْ يَكُونُوا أَعْدَاءَ اَللَّهِ فَمَا هَمُّكَ وَ شُغُلُكَ بِأَعْدَاءِ اَللَّهِ؟!» (1)؛ «بیشترین وقت زندگی را به زن و فرزند اختصاص مده؛ زیرا اگر زن و فرزند از دوستان خدا باشند، خدا آنها را رها نخواهد کرد و اگر دشمن خدا باشند؛ چرا غم دشمن خدا را می‌خوری؟!»

به قول معروف:
ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ ﮐﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﮑﻮﺳﺖ *** ﻫﻢ ﻻﯾﻖ ﺩﺷﻤﻦ ﻭ ﻫﻢ ﻻﯾﻖ ﺩﻭﺳﺖ

پی‌نوشت:

  1. سیدرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم: هجرت، 1414ق، ص ۵۳۶.

از مشارکت دوستان در تکمیل بحث سپاسگزارم

[="Tahoma"]سلام
خب این رفتار ها شاید علت داره
الکی که با کسی خصومت شخصی ندارند که
مثلا خانومی میگفت همسر من خونه مادرم نمیاد و کلی از این موضوع ناراحت بودند
بعدا کاشف به عمل اومد که بلهههه . اقا وقتی رفته بودند خاستگاری .برادر های خانومشون لطف کرده بودند و کفشای اقای داماد رو به نشانه ی اعتراض که چرا اومدی خاستگاری ابچی ما .انداخته بودند تو کوچه
خب حق بدید این اقا بدون اینکه معذرت خواهی شنیده باشه .یا حتی ذره ای پیشمانی در چهره ی برادر خانومش نمیبینه .نخاد که به خونه ی مادر خانومشون بره

یاااا خانومی میگفت همسرم خونه ی مادر بزرگ من نمیاد
گفتم چرا ؟ گفت چون تو خونه ی مادر بزرگم .همه ی اقایون سر کار هستند و فقط من و مادرم و مادر بزرگ و خاله ها و زندایی ها و دیگر خانوم های فامیل هستیم
خب حق بدید اقا از اومدن به این محیط سر باز بزنه

علت
باید علت این رفتار مشخص بشه .ندیده و بر حسب یه خط توضیح نمیشه پیشنهادی داد

هر علتی یه معلولی داره .شما برگردید .ببنید این رواکنش برگرفته از چه رفتاریه

[="Tahoma"]من باز هم بر حسب شاید و اما مینویسم

شاید این اقای خانواده که شما گفتید فردی درون گرا باشند و از اینکه توی جمع باشند لذت نمیبرند و تنهایی رو ترجیح میدند

شما هم خیلی سوالتون و کلی پرسیدید

همدل;1015902 نوشت:
لطفاً بیشتر توضیح دهید تا دقیقاً متوجه منظورتان بشویم

سلام و خسته نباشید
منظورم این بود همسر این خانم با خانم دیگری آشنا شدند مثل اینکه و رابطه این آقا با این خانم که رابطه نادرستی هستش کمکم سبب شده زندگیشون به سمت بحث و کم شدن دوستی بین خودشون و بچه هاشون شده و در کل انگار میخواد تا جایی پیش ببره همسر این خانم که جدا بشن و بره به سمت رابطه نادرست جدیدی که در جریانه به طور مخفیانه اما با حالتی که انگار میخواد نشون بده و بگه متوجه بشین در اصل که من یه کارهایی دارم انجام میدم و بدتون بیاد و متوجه بشین و تموم بشه و.....کاربر گرامی خانم مهر این توضیح برای شما هم هست تا متوجه شین چی گفتم و هم کاربر گرامی نورا.

حق الناس;1016445 نوشت:
منظورم این بود همسر این خانم با خانم دیگری آشنا شدند مثل اینکه و رابطه این آقا با این خانم که رابطه نادرستی هستش کمکم سبب شده زندگیشون به سمت بحث و کم شدن دوستی بین خودشون و بچه هاشون شده و در کل انگار میخواد تا جایی پیش ببره همسر این خانم که جدا بشن و بره به سمت رابطه نادرست جدیدی که در جریانه به طور مخفیانه اما با حالتی که انگار میخواد نشون بده و بگه متوجه بشین در اصل که من یه کارهایی دارم انجام میدم و بدتون بیاد و متوجه بشین و تموم بشه و.....کاربر گرامی خانم مهر این توضیح برای شما هم هست تا متوجه شین چی گفتم و هم کاربر گرامی نورا.

آنچه در پُست ها گذشته گفته شد در مورد همسرانی بود که به یکدیگر عشق می ورزند، زندگی معمولی خودشان را دارند و اختلاف و کینه و کدورتی باهم ندارند.

اگر روابط بین همسران به تیرگی بیانجامد؛ اختلافات گستره در زندگیشان به وجود آید و مشکلات لاینحل رها شود؛ طبیعتاً اولین نشانۀ آن بروز سردی روابط و طلاق عاطفی است.

وقتی چنین احساسات ناخوشایندی در زندگی همسران به وجود آید، بنیان خانواده به شدت سست می شود و احتمال خیانت همسران افزایش می یابد.

وقتی بین همسران طلاق عاطفی برقرار شود، همسران برای رفع نیازهای غریزی و عاطفی خویش دنبال جایگزین می گردند و کم کم به روابط نامشروع خارج از چارچوب های خانواده و خیانت جنسی روی می آورند.

بنابراین برای حل مشکل، کاهش اختلافات همسران و ترمیم روابط همسران باید اقدام نمود.


پرسش:
خانواده ای را می شناسم که همسرش از دست شوهرش ناراحت می باشد؛ زن می گوید: اگرچه مرد خونه هر چی خواستیم را برای مان تهیه می کنه، اما همه چی فقط فراهم کردن و خریدن وسایل مورد نیاز نیست؛ بلکه ماندن پیش خانواده و حضور فیزیکی بیشتر در جمع خانواده هم هست؛ اما مردِ خانواده این فکر رو نداره و فکر می کنه کارهای لازم رو برای خانواده انجام داده و باید نسبت به قبل کمتر به خانواده اش اهمیت بده.
برای مثال، وقتی همسر و فرزندانش رو میاره به شهرشون و به خانۀ مادر همسرشون و یا در کل مقصدی که در نظر دارند می بره دیگه اونجا نمی مونه و به بهونه دیدن خانواده و اقدام و... از پیش آنها می ره.
در کل اهمیت زیادی به خانواده نمی ده و ذوق خاصی که باید نسبت به خانواده باشه کمتر شده و باعث شده روابط بیشنون کمی سرد بشه و گاهی بحث و نارضایتی بینشون پیش بیاد.
مرد به همسرش می گوید: چرا باید این فکر رو داشته باشه که مرد حتماً وظیفه داره مدت خیلی زیادی رو با همسرش و فرزندانش باشه چون دیگه خانواده اش رو آورده به خانه مادرش و یا... و دیگه لازم نیست زیاد اونجا باشه.
خانواده های دیگری هم هستند که چنین وضعیتی دارند لطفاً در این زمینه راهنمایی بفرمایید؟

پاسخ:
افراط و تفریط دو روی یک سکه!
اساساً وقتی مردان ازدواج می کنند یکی از وظایف اصلی آنها رسیدگی به همسر و فرزندان است و این تنها به تأمین معاش خانواده و پرداخت نفقه آنان خلاصه نمی شود؛ بلکه حضور فیزیکی در کنار همسر و فرزندان، ابراز عشق و محبت به آنان، تقویت روابط عاطفی و دلجویی از آنان هم لازم و ضروری است.

متأسفانه در منظر برخی از مردان، رسیدگی به همسر و فرزندان فقط در تأمین معاش خانواده و پرداخت نفقه آنان خلاصه می شود و مردان وقتی برای باهم بودن با اعضای خانواده ندارند و یا شاید به اشتباه فکر می کنند که وقت گذاشتن برای خانواده چیزی پیش پا افتاده و کار بیهوده ای است؛ در حالی که می توانند همان وقت را برای تأمین معاش خانواده بگذارند و پول و ثروت بیشتری کسب کنند تا به پندار خود رفاه بیشتری را برای خانواده شان به ارمغان آورند.

در متون دینی، آموزه های دینی و تعالیم اسلامی و سیرۀ عملی بزرگان توصیه ها و سفارش های زیادی برای همنشینی با همسر و فرزندان، گفتگوی با آنان، دلجویی، خدمت رسانی، حمایتگری از آنها به عمل آمده است و هیچ شک و شبهه ای را باقی نمی گذارد که مردان باید برای همسر و فرزندان شان وقت بگذارند و در کنارشان بوده و سخنانشان را بشنود و نیازهای شان را برطرف نمایند. صرف اینکه مرد خانواده پولی به دست آورد و آن را در اختیار همسر و فرزندانش قرار دهد کافی نیست.(1)

پیامبر رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
«جُلوسُ المَرءِ عندَ عِيالِهِ أحَبُّ إلى اللّه تعالى مِنِ اعتِكافٍ في مَسجِدِي هذا» (2)؛ «نشستن مرد نزد زن و فرزندش، نزد خداوند متعال از اعتکاف در مسجد من محبوبتر است».

ارزش اعتکاف و ثواب ماندن در مسجد پپامبر(صلی الله علیه و آله) چیزی است که هر مسلمانی آرزوی دستیابی به آن را دارد. اگر به فضیلتی که اعتکاف در مسجد آن حضرت(صلی الله علیه و آله) دارد توجه شود، آن وقت به ارزش بالای انس و الفت و نشستن مرد در کنار همسرش، بیشتر پی خواهیم برد.

این نیاز طبیعی زن است که شوهرش، ساعاتی را در کنار او باشد، با او هم صحبت شود، به سخن او گوش کند و کارهای روزمره، او را از این مهم باز ندارد. خود مرد نیز چنین نیازی را دارد.

این عنایت و اهتمام بالای اسلام به تحکیم مناسبات زن و شوهر و تقویت روابط عاطفی آنان را می رساند که حضور در خانه و نشستن در کنار همسر را در پیشگاه خداوند از اعتکاف در مسجدالنبی(صلی الله علیه و آله) دوست داشتنی تر به شمار می آورد.(3)

پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) در سخن دیگری می فرمایند:
«اِنِّ اَلرَّجُلَ لَيُؤْجَرُ فِي رَفْعِ اَللُّقْمَةِ الي فِي اِمراتِه» (4)؛ «مرد در برابر لقمه ای که در دهان همسرش می گذارد پاداش می برد».
این روایت بیانگر آن است که در روابط بین همسران تنها فراهم نمودن امکانات و رفاه مادی برای همسر کافی نیست؛ بلکه بودن در کنار همسر و غذا خوراندن به وی با دست خویش موضوعیت دارد و مهم است؛ بنابراین اگر مرد کار خاص مهمتر دیگری ندارد؛ بهتر است ساعات بیشتری را در پیش همسر و فرزندانش بگذراند و به آنان توجه نماید.

رعایت اعتدال رمز پیروزی است
آنچه دربارۀ اختصاص وقت برای همسر و فرزندان گفته شد، بی حد و حساب نیست و این گونه نیست که مرد هر اندازه که بخواهد و یا دائماً در خدمت خانواده اش باشد و بیشترین وقت خود را با آنان بگذارد؛ بلکه رعایت اعتدال در این زمینه لازم است.

امام علی(علیه السلام) می فرماید:
«لاَ تَجْعَلَنَّ أَكْثَرَ شُغُلِكَ بِأَهْلِكَ وَ وَلَدِكَ فَإِنْ يَكُنْ أَهْلُكَ وَ وَلَدُكَ أَوْلِيَاءَ اَللَّهِ فَإِنَّ اَللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَوْلِيَاءَهُ وَ إِنْ يَكُونُوا أَعْدَاءَ اَللَّهِ فَمَا هَمُّكَ وَ شُغُلُكَ بِأَعْدَاءِ اَللَّهِ؟!» (5)؛ «بیشترین وقت زندگی را به زن و فرزند اختصاص مده؛ زیرا اگر زن و فرزند از دوستان خدا باشند، خدا آنها را رها نخواهد کرد و اگر دشمن خدا باشند؛ چرا غم دشمن خدا را می خوری؟!»
به قول معروف:

ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ ﮐﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﮑﻮﺳﺖ *** ﻫﻢ ﻻﯾﻖ ﺩﺷﻤﻦ ﻭ ﻫﻢ ﻻﯾﻖ ﺩﻭﺳﺖ

آنچه گذشته گفته شد در مورد همسرانی بود که به یکدیگر عشق می ورزند، زندگی معمولی خودشان را دارند، مشکل خاصی در زندگی و اختلاف و کینه و کدورتی باهم ندارند.

سردی روابط و طلاق عاطفی، زمینه ساز خیانت همسران
اگر روابط بین همسران به تیرگی بیانجامد؛ اختلافات گستره در زندگیشان به وجود آید و مشکلات لاینحل رها شود؛ طبیعتاً اولین نشانۀ آن بروز سردی روابط و طلاق عاطفی است.

وقتی چنین احساسات ناخوشایندی در زندگی همسران به وجود آید، به تدریج همسران از هم فاصله می گیرند، روی دیدن هم را ندارند که در نتیجۀ آن، بنیان خانواده به شدت سست می شود و احتمال خیانت همسران افزایش می یابد.

وقتی بین همسران طلاق عاطفی برقرار شود، همسران برای رفع نیازهای غریزی و عاطفی خویش دنبال جایگزین می گردند و کم کم به روابط نامشروع خارج از چارچوب های خانواده و خیانت جنسی روی می آورند.

لزوم آگاهی بخشی و حل اختلافات همسران
بنابراین برای حل مشکل چنین خانواده هایی ابتدا می بایست برای حل و یا کاهش اختلافات همسران و ترمیم روابط همسران اقدام نمود و سپس با آگاهی بخشی و دادن اطلاعات درست آنها را نسبت به روابط همسران، وظایف و تکالیف زندگی مشترک، اهمیت رسیدگی و توجه به همسر آشنا گردانید.
ارجاع چنین خانواده ای به مراکز مشاوره ای جهت دریافت خدمات تخصصی مشاوره ای و بهره مندی از راهکارهای درمانی روانشناسان، مشاوران، زوج درمانگران و خانواده درمانگران با تجربه در اولویت نخست قرار دارد.

کار را به کاردان بسپارید!
انتظار اینکه شما به تنهایی بتوانید به چنین خانواده هایی کمک کنید و مشکلات شان را حل کنید؛ معقول نیست؛ چرا که حل بسیاری از مشکلات و اختلافات زناشویی و خانوادگی، طبیعتاً در حیطۀ تخصصی شما نمی گنجد و متخصص خاص خود را می طلبد؛ بنابراین بهترین راه برای کمک به چنین خانواده هایی، ارجاع آنان به مراکز مشاوره‌ای معتبر است تا آنها بتوانند باکمک مشاوران، روانشناسان و دیگر متخصصان به بهبود وضعیت زندگی خویش و حل مشکلات و اختلافات شان کمک کنند.

معرفی منابع برای مطالعۀ بیشتر:

  1. آقایی، سیدعلی، خیانت: (روابط فرا زناشویی)، تهران: موسسه فرهنگی هنری دین و معنویت آل یاسین، 1395.
  2. خدامیان آرانی، مهدی، همسر دوست داشتنی، قم: وثوق، 1393.
  3. رحمتی، کتایون و دیگران، مهارت های ارتباطی همسران، اصفهان: فرهنگ پژوهان دانش، 1387.
  4. ساسان پور، مهشید، خیانت زناشویی: ماهیت، علل و مداخلات درمانی، تبریز: اختر، 1396.
  5. فتحعلی لواسانی، فهیمه و دیگران، مهارت های ارتباطی همسران، مشهد: آهنگ قلم، 1389.
  6. کاوه، سعید، روانشناسی ناسازگاری همسران: شناسایی، بررسی و تحلیل مشکلات ارتباطی همسران و راهکارهای مقابله با آنها، تهران: سخن، 1386.
  7. کاوه، سعید، همسران و بی وفایی و خیانت: بررسی عوامل موثر و شناخت ویژگی ها و عوامل تشکیل دهنده و پیامدهای ناشی از عارضه بی وفایی و خیانت میان همسران...، تهران: سخن، 1387.
  8. کشاورز منش، نسیم، در آشیان مهر: چگونه با همسر خود ارتباطی موثر برقرار کنیم، مشهد: قدس رضوی، 1388.
  9. گلشیری، مجید و دیگران، مهارتهای ارتباطی همسران، قم: کمال الملک، 1396.
  10. یونسی، سیدجلال، مدیریت روابط زناشویی: آسیب ها و راه حل ها در روابط زناشویی، تهران: قطره، 1391.

پی نوشت ها:

  1. ر.ک: خدامیان آرانی، مهدی، همسر دوست داشتنی، قم: وثوق، 1393، فصل اول، ص 10 ـ 45.
  2. ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعۀ ورّام، قم: مکتبة الفقیه، 1410ق، ج‏2، ص122.
  3. مرتضوی ، سیدضیا، فاطمه(سلام الله علیها) گلواژه آفرینش، قم: بوستان کتاب قم، 1393، ص84.
  4. فیض کاشانی، محمدمحسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1383ق، ج‏3، ص‏70.
  5. سیدرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم: هجرت، 1414ق، ص ۵۳۶.

موضوع قفل شده است