جمع بندی استفاده از داستان های ساختگی برای پند و اندرز
تبهای اولیه
سلام و عرض ادب و خدا قوت
در نوشته های عرفا و نصایح وعاظ گاها می بینیم که از داستان های ساختگی استفاده میشود.
البته مضمون داستان آموزنده و عبرت آمیز است اما اصل داستان و شخصیت ها و اتفاقات آن واقع نشده است.
استفاده از چنین داستان هایی دروغ محسوب نمی شود؟
آیا ما هم می توانیم برای اینکه حرفمان اثربخش شود در راستای پیامی که داریم داستان بسازیم؟
width: 700 | align: center |
---|---|
[TD="align: center"]با نام و یاد دوست | |
[/TD] | |
[TD="align: center"][/TD] | |
کارشناس بحث: استاد حافظ | |
[TD][/TD] | |
بسم الله الرحمن الرحیم
سؤال:
در نوشته های عرفا و نصایح وعاظ گاها میبینیم که از داستانهای ساختگی استفاده میشود.
البته مضمون داستان آموزنده و عبرتآمیز است اما اصل داستان و شخصیتها و اتفاقات آن واقع نشده است.
آیا استفاده از چنین داستانهایی مشمول گناهِ «دروغگویی» نیست؟
و آیا ما هم می توانیم برای اینکه حرفمان اثربخش شود در راستای پیامی که داریم داستان بسازیم؟
پاسخ:
فارغ از اظهارنظرهای فقهی توسط کارشناسان بخش احکام؛
بحث صدق و کذب و راست و دروغ، حداقل با وجود دو عنصر موجودیت مییابد: یکی «حاکی» و دیگری «محکی».
«حاکی» همان قول و سخنی است که حکایت از حادثه و رویدادی دارد و «محکی» هم همان واقعیتی است که آن سخن در حالِ گزارشِ آن است.
با این مقدمه، داستانها در یک دستهبندی به داستانهای تخیلی و واقعی تقسیم میشوند؛
محکی در داستانهای تخیلی، انگاری و پنداری است مانند داستانهای گفته شده از زبان حیوانات که هم گوینده و هم مخاطبین همه میدانند که محکی و رویدادی که جملات از آن حکایت میکنند ساختگی و به هدف رساندن معنا و پیامی در پس رویداد و محکی جملات است. به عبارت دیگر، گوینده ادعای آن را ندارد که محکی در عالم خارج واقع شده است؛ بلکه غرض اصلی او از این داستان، رساندن پیامی اخلاقی یا معرفتی است.
روشن است که این گونه داستانها را نمیتوان از مصادیق کذب و دروغ برشمرد.
اما داستانهایی که حکایت از وقوع واقعهای در زمان و مکانی خاص توسط فرد یا افراد حقیقی و مشخص دارد؛ هرگاه حاکی مطابق محکی نباشد حتی اگر با اهداف خیرخواهانه و مصلحتاندیشانه بازگو گردند مصداق مسلم دروغپردازی خواهد بود.
حال اگر این قسم اخیر که با انگیزهی خیرخواهی صورت گرفته تنها راه رسیدن به خیر و صلاحی باشد که شارع مقدس (خداوند) به اهمال و نابودی آن راضی نیست -و یا نگفتن آن مستلزم وقوع مفسدهای قابل توجه برای فرد یا افرادی باشد-؛ در زمره دروغهای مصلحتآمیز گنجانده میشود که در عین حال که تعریف دروغ بر آن صادق است عقاب و عتابی بر آن مترتب نیست.
احادیثی که در مواردی دروغ را جایز شمردهاند نیز ناظر به همین ملاکاند؛ زیرا در این گونه موارد پیامدهای مثبتی برای دروغ متصور است که به مراتب خیلی بیشتر از پیامدهای منفی آن میباشد به طوری که پیامدهای منفی ترک دروغ، خیلی بیشتر از پیامدهای منفیِ دروغ گفتن در آن موارد است.
مثلا در حدیثی که وصیت پیامبر صلیالله علیه و آله به امیرالمؤمنین علیه السلام را نقل میکند میخوانیم:
[=Traditional Arabic]يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ أَحَبَّ الْكَذِبَ فِي الصَّلَاحِ وَ أَبْغَضَ الصِّدْقَ فِي الْفَسَادِ إِلَى أَنْ قَالَ يَا عَلِيُّ ثَلَاثٌ يَحْسُنُ فِيهِنَّ الْكَذِبُ الْمَكِيدَةُ فِي الْحَرْبِ وَ عِدَتُكَ زَوْجَتَكَ وَ الْإِصْلَاحُ بَيْنَ النَّاسِ. [۱]
ترجمه: ای علی؛ همانا خداوند دروغ به مصلحت و خیر را دوست دارد و از راستی که فساد در پی داشته باشد، متنفر است. بعد فرمود ای علی در سه مورد است که دروغ نیکوست یکی در جنگ و دیگری در وعده به همسر و دیگری در مورد اصلاح بین مردم.
روشن است که این قاعده کلی شامل مورد بحث ما یعنی داستانهای ساختگی خواهد شد.
[=Traditional Arabic]
ولی هرگاه این داستانهای ساختگی که حکایت از وقوع حادثهای واقعی در خارج دارد، تنها راه رسیدن به خیر نباشد -یا بازگو نکردن مفسده و ضرر قابل توجهی را به دنبال نداشته باشد- و در یک کلام بتوان جلب سود و منفعت یا دفع ضرر و مفسده را از راههای دیگری تأمین کرد در این صورت این داستانها در زمره دروغهای «غیر مصلحتآمیز»ی گنجانده میشود که گوینده آن مستوجب عقاب و مؤاخذه است.
به نظر میرسد به ندرت میتوان ادعا کرد که بدون گفتن این گونه داستانها نمیتوان مانع از صدمهدیدن فرد یا گروهی شد. به عبارت دیگر غالب موارد برای رسیدن به هدف خیرخواهانه و اصلاحگرانه خویش، میتوان شیوههای مُجازی را جایگزین چنین داستانهای ساختگی کرد.
گفتنی است استفاده از این شیوه با اغراض الهی و صحیح، مشمول «هدف توجیهگر وسیله نیست» بوده، اگر چه به ظاهر راه است اما سرانجام و پایانی خوش و نیکو نخواهد داشت.
نتیجه:
این گونه داستانها اگر پنداری باشند، اساساً مصداق دروغپردازی نیست و اگر واقعی باشند، در صورتی که تنها راه دفع ضرری عظیم از فرد یا افرادی باشد مجاز و در غیر اینصورت غیر مجاز و حرام خواهد بود.
منبع:
[۱]. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعه؛ تصحیح موسسه آلالبیت علیهم السلام؛ قم: موسسه آلالبیت؛ ۱۴۰۹ق؛ ج۱۲؛ ص ۲۵۲.