جمع بندی طـنـز و دروغ

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
طـنـز و دروغ

سلام
وقتی به طنزهای هنری و شوخی های میان مردم نگاه می کنیم، می بینیم عنصر اصلی در آن دروغ است.
آیا واقعا دروغی که مخاطب می داند دروغ است و به قصد خنده آوری گفته میشود اشکال ندارد؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد بدیع

[TD][/TD]

محسن ..;1014563 نوشت:
سلام
وقتی به طنزهای هنری و شوخی های میان مردم نگاه می کنیم، می بینیم عنصر اصلی در آن دروغ است.
آیا واقعا دروغی که مخاطب می داند دروغ است و به قصد خنده آوری گفته میشود اشکال ندارد؟

با سلام و عرض احترام

دروغ شوخی ممکن است دو حالت کلی داشته باشد. در یک حالت مخاطب دروغ و یا برخی از افرادی که آن را می شنوند به دروغ بودن آن پی نمی برند و آن را جدی و مطابق با واقع تلقی میکنند. چنین دروغی بدون هیچ تردید در حکم دروغ جدی و حرام است. چراکه هم سخن خلاف واقع است و هم فریب دیگری و القای خلاف واقع به او. به عنوان مثال فردی منتظر آمدن مسافری است. اگر به شوخی به او گفته شود مسافرت آمده است تا باور کند و عکس العمل او باعث خنده دیگران شود دروغ و حرام محسوب میشود.

در حالت دوم دروغ به گونه ای در قالب طنز و شوخی و همراه با قرائن گفته می شود که همه متوجه می شوند که قصد گوینده، شوخی و خنده آوری است و قرار نیست پیام او باور شود. در مورد چنین دروغی در روایات اسلامی مذمت زیادی وارد شده است تا آنجا که برخی از علما از آن استنباط حرمت نموده اند. اما مشهور فقها چنین دروغی را حرام نمی شمرند. اگرچه بر مذمت و نادرستی آن اتفاق نظر وجود دارد.

امام خمینی(رضوان الله علیه) در چهل حدیث می‌فرماید:

«و از امورى كه انسان بايد ملتفت آن باشد اين است كه دروغ به عنوان شوخى و مزاح هم در اخبار از آن تكذيب شده است و تشديد در امر آن گرديده، و علما فتواى به حرمت آن نيز می دهند. چنانچه صاحب وسائل، رحمه اللّه، در عنوان باب، كه مطابق فتواى اوست، فرموده: «باب تحريم الكذب في الصغير و الكبير و الجدّ و الهزل عدا ما استثنى. و از كافى شريف سند به حضرت باقر، عليه السلام، رساند كه فرمود حضرت على بن الحسين، عليهما السلام، به فرزندان خود می فرمود: «بپرهيزيد از دروغ كوچك و بزرگ در تمام سخن هاى خود، چه جدّى باشد يا شوخى، زيرا كه انسان اگر در امر كوچك دروغ گفت، جرئت پيدا می كند بر امر بزرگ. آيا نمی دانيد كه پيغمبر خدا، صلّى اللّه عليه و آله، فرمود كه «بنده خدا راستى را پيشه خود می كند تا آنكه خداوند او را صدّيق می ‏نويسد، و دروغ سرايى را پيشه خود می كند تا آنكه خداى تعالى او را كذّاب می نويسد.» و در كافى سند به جناب اصبغ بن نباته رساند، قال قال أمير المؤمنين، عليه السّلام: لا يجد عبد طعم الإيمان حتّى يترك الكذب هزله و جدّه. «نمی چشد بنده ‏اى مزه ايمان را، مگر آنكه ترك كند دروغ را در شوخى و جدّى.» و در وصاياى رسول اكرم، صلّى اللّه عليه و آله، به حضرت ابا ذر غفارى است: يا أبا ذرّ، ويل للّذى يحدّث فيكذب ليضحك به القوم. ويل له، ويل له. «واى بر كسى كه نقل كلامى كند به دروغ تا مردم بخندند به آن. واى بر او، واى بر او.»(1)

پی نوشت:
1. چهل حدیث ، ص ۴۷۲ و 473.

باسمه الذی علّم البیان

عرض سلام و ادب

بدیع;1014660 نوشت:
در حالت دوم دروغ به گونه ای در قالب طنز و شوخی و همراه با قرائن گفته می شود که همه متوجه می شوند که قصد گوینده، شوخی و خنده آوری است و قرار نیست پیام او باور شود. در مورد چنین دروغی در روایات اسلامی مذمت زیادی وارد شده است تا آنجا که برخی از علما از آن استنباط حرمت نموده اند.

نقدهای ادبی،اجتماعی،سیاسی و داستان و شعری که در قالب طنز ارائه می شود

درحالیکه دقیقا مطابق واقع نیستند امّا قصد گوینده و نویسنده ی آن نشر معارف و

امر به معروف و نهی از منکر است از این قاعده استثناء نیست؟

حبیبه;1014862 نوشت:
نقدهای ادبی،اجتماعی،سیاسی و داستان و شعری که در قالب طنز ارائه می شود

درحالیکه دقیقا مطابق واقع نیستند امّا قصد گوینده و نویسنده ی آن نشر معارف و

امر به معروف و نهی از منکر است از این قاعده استثناء نیست؟

با سلام و تشکر از شما
در این موارد معمولا چیزی که گفته میشود از اساس باطل و دروغ نیست بلکه در آن اغراق و مبالغه میشود تا ضمن اینکه به واقعیتی موجود توجه داده شود حساسیت بیشتری به آن جلب شود. بنابراین در این موارد هم هدف عقلائی وجود دارد؛ هم بیس و پایه خبر یک واقعیت است و هم مخاطب به خاطر فضای ادبی و یا انتقادی گفتگو به اغراق بودن آن به سرعت منتقل میشود. همه این ها باعث میشود چنین حرف های از صدق دروغ بر آنها و پیدا کردن حکم حرمت فاصله بگیرند.
در تاپیک دیگه ای به این بحث پرداختیم.
لطفا مراجعه کنید: اغراق و دروغ

روایاتی که در مذمت دروغ شوخی آمده است و برخی از آنها در کلام مرحوم امام(ره) نقل شد به چند موضوع اشاره دارد:

دروغ شوخی و دروغ کوچک زمینه برای گفتن دروغ های بزرگ و جدی خواهد شد.
دروغ حتی شوخی آن نمی گذارد طعم واقعی ایمان چشیده شود.
وای بر کسی که هدفش از دروغ گفتن خنداندن عده ای باشد.
........

این مضامین نشان میدهد که دروغ شوخی (مخصوصا زمانی که مخاطب به دروغ بودن آن واقف باشد) شاید به خودی خود حرام نباشد اما زمینه ساز حرام میشود. همچنین هدف و انگیزه از گفتن آن نیز مهم است. اگر تنها هدف مزاح و خنداندن دیگران باشد ارزش آن را ندارد که به خاطر آن دروغ گفته شود. اما ممکن است اهداف مهم تری وجود داشته باشد که مصلحت آن بر مفسده دروغ غلبه کند. همانطوری که در دروغ های مصلحتی شاهد آن هستیم.

امام صادق(علیه السلام) می فرماید:
«المصلح لیس بکذاب؛ اصلاح گر دروغگو محسوب نمی شود».(1)

پی نوشت:
1. وسائل الشیعة، ج12، ص253.

پرسش: وقتی به طنزهای هنری و شوخی های میان مردم نگاه می کنیم، می بینیم عنصر اصلی در آن دروغ است. آیا واقعا دروغی که مخاطب می داند دروغ است و به قصد خنده آوری گفته میشود اشکال ندارد؟

پاسخ: دروغ شوخی ممکن است دو حالت کلی داشته باشد. در یک حالت مخاطب و یا برخی از افرادی که آن را می شنوند به دروغ بودن آن پی نمی برند و آن را جدی و مطابق با واقع تلقی میکنند. چنین دروغی بدون هیچ تردید در حکم دروغ جدی و حرام است. چراکه هم سخن خلاف واقع است و هم فریب دیگری و القای خلاف واقع به او. به عنوان مثال فردی منتظر آمدن مسافری است. اگر به شوخی به او گفته شود مسافرت آمده است تا باور کند و عکس العمل او باعث خنده دیگران شود دروغ و حرام محسوب میشود.

در حالت دوم دروغ به گونه ای در قالب طنز و شوخی و همراه با قرائن گفته می شود که همه متوجه می شوند که قصد گوینده، شوخی و خنده آوری است و قرار نیست پیام او باور شود. در مورد چنین دروغی در روایات اسلامی مذمت زیادی وارد شده است تا آنجا که برخی از علما از آن استنباط حرمت نموده اند. اما مشهور فقها چنین دروغی را حرام نمی شمرند. اگرچه بر مذمت و نادرستی آن اتفاق نظر وجود دارد.

امام خمینی(رضوان الله علیه) در چهل حدیث می‌فرماید:

«و از امورى كه انسان بايد ملتفت آن باشد اين است كه دروغ به عنوان شوخى و مزاح هم در اخبار از آن تكذيب شده است و تشديد در امر آن گرديده، و علما فتواى به حرمت آن نيز می دهند. چنانچه صاحب وسائل، رحمه اللّه، در عنوان باب، كه مطابق فتواى اوست، فرموده: «باب تحريم الكذب في الصغير و الكبير و الجدّ و الهزل عدا ما استثنى. و از كافى شريف سند به حضرت باقر، عليه السلام، رساند كه فرمود حضرت على بن الحسين، عليهما السلام، به فرزندان خود می فرمود: «بپرهيزيد از دروغ كوچك و بزرگ در تمام سخن هاى خود، چه جدّى باشد يا شوخى، زيرا كه انسان اگر در امر كوچك دروغ گفت، جرئت پيدا می كند بر امر بزرگ. آيا نمی دانيد كه پيغمبر خدا، صلّى اللّه عليه و آله، فرمود كه «بنده خدا راستى را پيشه خود می كند تا آنكه خداوند او را صدّيق می ‏نويسد، و دروغ سرايى را پيشه خود می كند تا آنكه خداى تعالى او را كذّاب می نويسد.» و در كافى سند به جناب اصبغ بن نباته رساند، قال قال أمير المؤمنين، عليه السّلام: لا يجد عبد طعم الإيمان حتّى يترك الكذب هزله و جدّه. «نمی چشد بنده ‏اى مزه ايمان را، مگر آنكه ترك كند دروغ را در شوخى و جدّى.» و در وصاياى رسول اكرم، صلّى اللّه عليه و آله، به حضرت ابا ذر غفارى است: يا أبا ذرّ، ويل للّذى يحدّث فيكذب ليضحك به القوم. ويل له، ويل له. «واى بر كسى كه نقل كلامى كند به دروغ تا مردم بخندند به آن. واى بر او، واى بر او.»(1)

روایاتی که مرحوم امام(ره) در این عبارت نقل کردند نشان می‌دهد که حتی اگر دروغ شوخی حرام نباشد می‌تواند به تدریج انسان را به دروغ جدی وا دارد. همچنین دروغ حتی در قالب شوخی، اجازه نمی‌دهد لذت ایمان چشیده شود.

پی نوشت:
1. روح الله خمینی، شرح چهل حدیث، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، تهران، بیست و چهارم، 1380، ص ۴۷۲ و 473.

موضوع قفل شده است