جمع بندی جبران حق الناس در دنیا

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
جبران حق الناس در دنیا

با سلام و وقت بخیر.
ببخشید در داستان های زیر که از حضرت عیسی نقل شده است یک فرد بعد از زنده شدن از احوالش به حضرت عیسی خبر داد و گفت که از زمانی که مرده است هنوز در حال کشیدن عذاب ان خلالی است که بدون اجازه صاحبش آن را استفاده کرده است و در داستان دیگر فردی دو هزار و هفتصد سال است که فقط به خاطر نیم سکه از مال یتیم که بر گردن اوست در حال عذاب است. سوال بنده این است که آیا امکان جبران حق الناس بعد از مرگ وجود ندارد؟ یعنی همانطور که در قیامت خداوند از اعمال خیر فرد کم می کند و به دیگری می دهد آیا در عالم برزخ چنین چیزی امکان پذیر نیست و حتی اگر به اندازه یک خلال حق الناس داشته باشیم باید تا قیامت عذاب شویم؟
خیلی ممنون

http://www.ghadeer.org/Book/559/92289
http://www.ghadeer.org/Book/559/92286
http://www.ghadeer.org/Book/692/109000

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد حافظ

[TD][/TD]

بسم الله الرحمن الرحیم

rezakh260;1012301 نوشت:
آیا امکان جبران حق الناس بعد از مرگ وجود ندارد؟ یعنی همانطور که در قیامت خداوند از اعمال خیر فرد کم می کند و به دیگری می دهد آیا در عالم برزخ چنین چیزی امکان پذیر نیست

سلام علیکم
از ظاهر احادیث این گونه برداشت می‌شود محل رسیدگی به جزئیات حقوق الله و حقوق الناس در «قیامت» است؛

منتهی همانطور که ترک حق الله و حق‌الناس ممکن است برای عده‌ای در همین دنیا مشکلاتی به بار آورد، در برزخ نیز برای عده‌ای مشکل آفرین است اما اصل رسیدگی به آنها در قیامت -عندالحساب و المیزان- انجام می‌شود.

اما در مورد چگونگی استیفای حق الناس:

حضرت صادق عليه السّلام مى‏‌فرمايد: «سخت‏ترين حالات انسان در روز قيامت، وقتى است كه مستحقين خمس و زكات برخيزند و به او بچسبند و بگويند پروردگارا، اين شخص خمس ما يا زكات ما را خورده و به ما نداده، پس خداوند از حسنات اين شخص به آنها عوض مى‏دهد» ([=&quot]أشدّ الانسان يوم القيمة ان يقوم اهل الخمس فيتعلقون بذلك الرجل فيقولون ربنا ان هذا الرجل قد أكل خمسنا و تصرف فيه و لم يدفعه الينا فيدفع اللّه اليهم عوضه عن حسنات ذلك الرجل و كذلك اهل الزكوة).( لئالى الاخبار صفحه 549).
[=&quot]
و نيز در حدیث است که: «روز قيامت صاحب قرض مى‏آيد و شكايت مى‏كند. اگر بدهكار حسنات دارد براى طلبكار از او مى‏گيرند و اگر ندارد گناهش را بر او مى‏گذارند».
[=&quot]

و در روايات زيادى تصريح شده، كسى كه حق الناس بر عهده‏اش باشد نجات نمى‏يابد مگر پس از راضى شدن صاحبان حق كه يا به برداشتن حسنات يا گذاشتن گناهان يا به شفاعت اهلبيت عليه السّلام خداوند به او پاداش دهد (شهید دستغیب، گناهان کبیره، ج۲، ص ۲۱ و ۲۲).

[=&quot]
به نظر می‌رسد این که در برخی حکایات نقل شده، افرادی که حق‌الناس به عهده‌ دارند در عالم برزخ گرفتار شده‌اند، به جهت لطفی است که خداوند در حق آنان روا داشته تا این گونه بدهکاری‌ها به قیامت کشیده نشود

حافظ;1012544 نوشت:
به نظر می‌رسد این که در برخی حکایات نقل شده، افرادی که حق‌الناس به عهده‌ دارند در عالم برزخ گرفتار شده‌اند، به جهت لطفی است که خداوند در حق آنان روا داشته تا این گونه بدهکاری‌ها به قیامت کشیده نشود

با عرض سلام.
ببخشید سوالی که پیش میاد اینه که اینکه فرد در برزخ عذاب می شود چگونه قرضش ادا می شود؟ چون نه ثوابی از او کم می شود و نه گناهان فردی که به او بدهکار است بر عهده او گذاشته می شود پس با این عذاب چگونه بدهکاریش پرداخت می شود در حالی که چیزی به فردی که به او بدهکار است نمی رسد؟

rezakh260;1012790 نوشت:
سوالی که پیش میاد اینه که اینکه فرد در برزخ عذاب می شود چگونه قرضش ادا می شود؟ چون نه ثوابی از او کم می شود و نه گناهان فردی که به او بدهکار است بر عهده او گذاشته می شود پس با این عذاب چگونه بدهکاریش پرداخت می شود در حالی که چیزی به فردی که به او بدهکار است نمی رسد؟

سلام

البته این برداشت شخصی بنده است

همانطور که به عرض رسید شاید این مشکلات به خاطر لطف به شخصی خاص است که زندگان را از حال خود باخبر ساخته و به تحصیل رضایت صاحبان حق یا احقاق حقوقشان همت گمارند.

حافظ;1012959 نوشت:
سلام

البته این برداشت شخصی بنده است

همانطور که به عرض رسید شاید این مشکلات به خاطر لطف به شخصی خاص است که زندگان را از حال خود باخبر ساخته و به تحصیل رضایت صاحبان حق یا احقاق حقوقشان همت گمارند.


با عرض سلام. ببخشید در نهایت آیا در دین ما مشخص شده است که فردی که حق الناس بر گردن او است در عالم برزخ چه احوالی دارد ؟ آیادر عالم برزخ عذاب می شود یا اینکه رسیدگی به حق الناس در قیامت انجام می پذیرد؟ و اگر در عالم برزخ عذاب می شود این عذاب چگونه است؟ به صورت محدود تا پاک شدن حق الناس یا نامحدود و تا روز قیامت؟ ممنون

rezakh260;1013405 نوشت:
در نهایت آیا در دین ما مشخص شده است که فردی که حق الناس بر گردن او است در عالم برزخ چه احوالی دارد ؟ آیادر عالم برزخ عذاب می شود یا اینکه رسیدگی به حق الناس در قیامت انجام می پذیرد؟ و اگر در عالم برزخ عذاب می شود این عذاب چگونه است؟ به صورت محدود تا پاک شدن حق الناس یا نامحدود و تا روز قیامت؟ ممنون

سلام و تحیت؛
در قرآن به جزئیات عالم برزخ پرداخته نشده. در سه جا این واژه آمده که تنها در یک جا مراد، همان عالم برزخ است. (و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون) (مومنون:‌۱۰۰).

علامه طباطبایی در مورد این عالم می‌گوید:
«مراد از برزخ عالم قبر است که عالم مثال باشد و مردم در آن عالم، که بعد از مرگ است،‌زندگی می‌کنند تا قیامت برسد» (المیزان، ج ۱۵، ص ۹۷).

حال سوال اساسی این است که در برزخ انسان چطوری زندگی می‌کند؟

انسان بعد از مرگ به خاطر اعتقاداتی که داشته و اعمال نیک و بدی که در این دنیا داشته مورد بازپرسی خصوصی قرار می گیرد و پس از محاسبه اجمالی، طبق نتیجه‌ای که گرفته شد، به یک زندگی شیرین و گوارا یا تلخ و ناگوار محکوم می‌گردد و با همان زندگی در انتظار روز رستاخیز عمومی به سر می برد (بحارالانوار، ج ۲، باب البرزخ).

حال انسان در برزخ، بسیار شبیه حال کسی است که برای رسیدگی به اعمالی که از وی سر زده به یک سازمان قضایی احضار شود و مورد بازجویی و بازپرسی قرار گرفته، به تنظیم و تکمیل پرونده‌اش بپردازند. آنگاه در انتظار محاکمه در بازداشت به سر برد. به تعبیر دیگر روح انسان پس از مفارقت از بدن، در عالمی به نام برزخ با بدن مثالی به سر می برد و افراد در این عالم یا متنعم اند و یا معذب تا وقتی که قیامت به پا شود.

علامه طباطبایی ذیل آیه غافر/ ۴۶ (النار یعرضون علیها غدوا و عشیا و یوم تقوم الساعه ادخلوا آل فرعون اشد العذاب) سه نکته را متذکر می‌شود:

۱- عرضه آل فرعون بر آتش قبل از روز قیامت است که در آن روز، دوزخیان را داخل دوزخ می‌کنند. پس عرضه آنان بر آتش، در عالمی قبل از عالم قیامت صورت می گیرد و آن «عالم برزخ» است که فاصله بین دنیا و آخرت است.

شکنجه در برزخ با شکنجه در قیامت به وسیله یک چیز صورت می گیرد و آن، آتش است. منتها اهل برزخ از دور، از آتش رنج می‌برند و اهل قیامت در داخل آن قرار می گیرند.

۳- اهل برزخ به دلیل آن که بکلی از دنیا منقطع نشده‌اند، مانند اهل دنیا صبح و شام دارند. (المیزان، ج ۴،‌ص ۹۴).

پس روح انسان به صورتی که در دنیا زندگی می کرد به سر می برد اگر از خوبان باشد از سعادت و نعمت برخوردار می‌شود و اگر از بدان باشد در عذاب و هم صحبتی با شیاطین روزگار خواهد بود.

حافظ;1013527 نوشت:
سلام و تحیت؛
در قرآن به جزئیات عالم برزخ پرداخته نشده. در سه جا این واژه آمده که تنها در یک جا مراد، همان عالم برزخ است. (و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون) (مومنون:‌۱۰۰).

علامه طباطبایی در مورد این عالم می‌گوید:
«مراد از برزخ عالم قبر است که عالم مثال باشد و مردم در آن عالم، که بعد از مرگ است،‌زندگی می‌کنند تا قیامت برسد» (المیزان، ج ۱۵، ص ۹۷).

حال سوال اساسی این است که در برزخ انسان چطوری زندگی می‌کند؟

انسان بعد از مرگ به خاطر اعتقاداتی که داشته و اعمال نیک و بدی که در این دنیا داشته مورد بازپرسی خصوصی قرار می گیرد و پس از محاسبه اجمالی، طبق نتیجه‌ای که گرفته شد، به یک زندگی شیرین و گوارا یا تلخ و ناگوار محکوم می‌گردد و با همان زندگی در انتظار روز رستاخیز عمومی به سر می برد (بحارالانوار، ج ۲، باب البرزخ).

حال انسان در برزخ، بسیار شبیه حال کسی است که برای رسیدگی به اعمالی که از وی سر زده به یک سازمان قضایی احضار شود و مورد بازجویی و بازپرسی قرار گرفته، به تنظیم و تکمیل پرونده‌اش بپردازند. آنگاه در انتظار محاکمه در بازداشت به سر برد. به تعبیر دیگر روح انسان پس از مفارقت از بدن، در عالمی به نام برزخ با بدن مثالی به سر می برد و افراد در این عالم یا متنعم اند و یا معذب تا وقتی که قیامت به پا شود.

علامه طباطبایی ذیل آیه غافر/ ۴۶ (النار یعرضون علیها غدوا و عشیا و یوم تقوم الساعه ادخلوا آل فرعون اشد العذاب) سه نکته را متذکر می‌شود:

۱- عرضه آل فرعون بر آتش قبل از روز قیامت است که در آن روز، دوزخیان را داخل دوزخ می‌کنند. پس عرضه آنان بر آتش، در عالمی قبل از عالم قیامت صورت می گیرد و آن «عالم برزخ» است که فاصله بین دنیا و آخرت است.

شکنجه در برزخ با شکنجه در قیامت به وسیله یک چیز صورت می گیرد و آن، آتش است. منتها اهل برزخ از دور، از آتش رنج می‌برند و اهل قیامت در داخل آن قرار می گیرند.

۳- اهل برزخ به دلیل آن که بکلی از دنیا منقطع نشده‌اند، مانند اهل دنیا صبح و شام دارند. (المیزان، ج ۴،‌ص ۹۴).

پس روح انسان به صورتی که در دنیا زندگی می کرد به سر می برد اگر از خوبان باشد از سعادت و نعمت برخوردار می‌شود و اگر از بدان باشد در عذاب و هم صحبتی با شیاطین روزگار خواهد بود.

با عرض سلام و خسته نباشید.
پس میتوان نتیجه گرفت به طور دقیق چیزی درباره جبران حق الناس در عالم برزخ نمی دانیم. آیا درسته این حرف؟

rezakh260;1013787 نوشت:
پس میتوان نتیجه گرفت به طور دقیق چیزی درباره جبران حق الناس در عالم برزخ نمی دانیم. آیا درسته این حرف؟

با سلام؛
چرا ندانیم!
انسان‌ها پس از مرگ با ملکات صفات و اعمالشان مواجه‌اند.

یعنی جانشان هر طور شکل گرفته به مقتضای همان ساخت، زندگی‌ پس از مرگشان رقم می‌خورد

اما این که شما گفتید حسابرسی حق الناس؛ بنده عرض کردم «یوم الحساب» قیامت است نه برزخ.

اما این منافات با آن سخن ندارد که ملکات اعمال و صفات در برزخ دست از سر آدمی بر نمی‌دارند

نفس پامال کردن حق دیگران، یک عمل است -اگر نگوییم به حد یک صفت نفسانی راسخ در آمده است- که دارای صورت عملی در برزخ است

اعمالی که در دنیا مرتکب می‌شویم با جان ما یکی می‌شود و پس از مرگ نمود متناسب با خودش را دارد.

این دانسته‌های ما از برزخ چیز کمی نیست.

rezakh260;1013787 نوشت:
پس میتوان نتیجه گرفت به طور دقیق چیزی درباره جبران حق الناس در عالم برزخ نمی دانیم. آیا درسته این حرف؟

با سلام؛
چرا ندانیم!
انسان‌ها پس از مرگ با ملکات صفات و اعمالشان مواجه‌اند.

یعنی جانشان هر طور شکل گرفته به مقتضای همان ساخت، زندگی‌ پس از مرگشان رقم می‌خورد

اما این که شما گفتید حسابرسی حق الناس؛ بنده عرض کردم «یوم الحساب» قیامت است نه برزخ.

اما این منافات با آن سخن ندارد که ملکات اعمال و صفات در برزخ دست از سر آدمی بر نمی‌دارند

نفس پامال کردن حق دیگران، یک عمل است -اگر نگوییم به حد یک صفت نفسانی راسخ در آمده است- که دارای صورت عملی در برزخ است

اعمالی که در دنیا مرتکب می‌شویم با جان ما یکی می‌شود و پس از مرگ نمود متناسب با خودش را دارد.

این دانسته‌های ما از برزخ چیز کمی نیست.

بسم الله الرحمن الرحیم
سؤال:
از حضرت عیسی سلام‌الله علیه نقل شده است که یک فرد بعد از زنده شدن توسط ایشان از احوالش به حضرت عیسی خبر داد و گفت از زمانی که از دنیا رفته است هنوز در حال مجازات آن خلالی است که بدون اجازه صاحبش آن را استفاده کرده است و در داستان دیگر فردی دو هزار و هفتصد سال است که فقط به خاطر نیم سکه از مال یتیم که بر گردن اوست در حال عذاب است. حال آیا امکان جبران حق الناس بعد از مرگ وجود ندارد؟ یعنی همانطور که در قیامت خداوند از اعمال خیر فرد کم می‌کند و به دیگری می دهد آیا در عالم برزخ چنین چیزی امکان پذیر نیست و حتی اگر به اندازه یک خلال حق الناس داشته باشیم باید تا قیامت عذاب شویم؟

پاسخ:
هر عملی که انسان در این جهان انجام می‌دهد دو صورت و دو ظهور و دو هویت دارد؛ با یکی از آنها در این دنیا تمثل می‌کند و با دیگری در پس از مرگ و آخرت. خداوند در قرآن می‌فرماید: «فَمَنْ‏ يَعْمَلْ‏ مِثْقالَ‏ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَه‏ / وَ مَنْ يَعْمَلْ‏ مِثْقالَ‏ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ»[1]

و ظاهر آیه گویای آن است که خود عمل دیده می‌شود. پس صورت اخروی اعمال در پس صورت دنیوی آنها از همان لحظه‌ی صدور و خلقِ اعمال توسط ما موجودند.

پس در تجسم اعمال، با دو عنوان کلی مواجهیم: یکی عینیت فعل و جزا و دیگری همراهی عمل با انسان در برزخ و روز قیامت.

آیه ۱۹ از سوره احقاف بیانگر این مطلب است که خداوند تماما اعمال انسان‌ها را به آنها باز می‌گرداند (وَ لِكُلٍ‏ دَرَجاتٌ‏ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُون‏).

علامه طباطبایی در این مورد می‌نویسد: «ثواب و عقاب که اموری حقیقی‌اند و با طاعت و معصیت همراه هستند، لامحاله با انسان خواهند بود ...»[2]
آیات فراوانی شاهد و دلیل بر این مطلب‌اند از جمله: «إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ‏ أَمْوالَ‏ الْيَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في‏ بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعيرا» (ترجمه: بى‏ترديد كسانى كه اموال يتيمان را به ستم مى‏خورند، فقط در شكم خود آتش مى‏خورند، و به زودى در آتش فروزان در آيند) در حالی که صورت ظاهری و دنیوی اموال یاد شده به هیچ وجه آتش نبوده است.

در حدیثی قدسی نیز جبرئیل به پیامبر صلی الله علیه و آله اینگونه می‌گوید: «... اعمل ما شئت فإنک ملاقیه»[3] (هر کاری که می‌خواهی انجام بده همان تو آن را ملاقات می‌کنی.

همچنین از امیرالمؤمنین منقول است که فرمود: «در آخرین لحظه حیات انسان در دنیا، فرزند و مال و عمل در مقابل دیدگان انسان مجسم می‌شود. او از هر یک می‌پرسد که برایش چه خواهند کرد؟ مال جواب می‌دهد کفنت از من، فرزند اظهار می‌دارد تو را به قبر می‌رسانم، عمل می‌"وید من با تو در قبر و رستاخیز همدم خواهم بود. سپس امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمایدک اگر از اولیای خدا باشد عملش در خوش‌چهره‌ترین و خوش‌بو‌ترین و خوش‌جامه‌ترین افراد نزدش حاضر می‌شود و می‌گوید بشارت باد بر تو، آسودگی از هر همّ و غمی. آن ولی خدا می‌پرسد تو کیستی؟ پاسخ می‌دهد: من عمل صالح تو هستم و اگر از دشمنان خدا باشد کسی نزد او می‌آید که از بد لباس‌ترین و بدقیافه‌ترین و بدبوترین خلق خداست و به او وعده دوزخ می‌دهد.[4]

صدرالمتألهین (ملاصدرا) بر آن است همانگونه که یک ماهیت مادی در مواطن مختلف دارای آثار و جلوه‌های گوناگون است، صفات، نیات و ملکات انسان نیز در جاهای مختلف، دارای آثار و لوازم مختلف می‌باشند؛ از این رو بعید نیست که صفات و ملکات انسان که در این جهان به صور معهود بروز می‌کند و آثار خاصی از خود به جای می‌گذارند، در عالم برزخ و قیامت به صورت روح و ریحان یا به صورت مار و کژدم و ... ظاهر شوند.[5]

وی می‌گوید: شکی نیست که هر عملی را اثری است در نفس، و اثری است در خارج، و نفس انسان در مقابل اعمال و رفتار خود متأثر می‌شود و همانطور که اعمال و رفتار هر کس در خارج، دارای آثار وجودی خاص است، در نفس نیز اثری می‌گذارد که مجموعه ملکات و فضائل و رذایل نفسانی، محصول اعمال و رفتار و بالجمله اکتسابات است و هر یک از ملکات نفسانی را ظهوری است در هر یک از مواطن و قوابل و هر صفت جسمانی و یا روحانی در مقام مقارنت و مجاورت با قابلی، اثری در آن قابل می‌گذارد و نحوه اثر آن در هر یک از مواطن و قوابل متفاوت است و همانطوری که اعمال خارجی در نفس اثر می‌گذارد، ملکات نفسانی نیز در خارج اثر می‌کنند و آثاری از فضایل و رذایل نفسانی در خارج حاصل می‌شود ... .
ملکات فاضله و رذایل که از مکتسبات نفسانی است و از آثار و اعمال انسان است در نشئه دنیوی، بعینه در نشئات دیگر مجسم شوند و نتیجه عمل هر کس بدین طریق برای او نمودار شود.[6]

پس مهمترین عامل عذاب، اعمال انسان است؛ زیرا با تعبیرهای یاد شده، جایی برای این معنا باقی نمی‌ماند که عذابهای مختلف، نتیجه جدا نشدنی اعمال زشت خود انسانهاست نه شکنجه‌های خداوند.

از مطالب فوق برداشت می‌شود بر فرض صحت داستان‌هایی که در سؤال مطرح شد، می‌توان گفت این گونه‌ عذابهایی که در عالم برزخ صورت می‌گیرد صورت برزخی اعمال خود انسان است و از آنجا که کفاره و جبرانِ پایمال شدن حق‌الناس، منوط به رضایت صاحبان حق است، تجسم برزخی آن تا پیش از ایفای حق، به قوت خود باقی خواهد بود.

این در حالی است که اصل رسیدگی به اعمال انسان در قیامت -عندالحساب و المیزان- انجام می‌شود. در آنجاست که بدهکار برای جلب رضایت طلبکار خویش، چاره‌ای جز اعطای قسمتی از حسنات خویش به طلبکار –اگر پرونده‌اش حسنه‌ای داشته باشد- یا به دوش کشیدن قسمتی از سیئات طلبکار در ازاء طلب او نخواهد داشت؛ مگر آنکه تفضل خاص خداوند و اهلبیت‌ علیهم‌السلام شامل حال چنین بنده‌ای شود و طلبکار را به نحوی از انحاء راضی سازند.

در زیر به نمونه‌ای از احادیثی که به شیوه استیفاء حق الناس در قیامت پرداخته است اشاره می‌شود:
حضرت صادق عليه السّلام مى‏‌فرمايد: «سخت‏ترين حالات انسان در روز قيامت، وقتى است كه مستحقين خمس و زكات برخيزند و به او بچسبند و بگويند پروردگارا، اين شخص خمس ما يا زكات ما را خورده و به ما نداده، پس خداوند از حسنات اين شخص به آنها عوض مى‏دهد» (أشدّ الانسان يوم القيمة ان يقوم اهل الخمس فيتعلقون بذلك الرجل فيقولون ربنا ان هذا الرجل قد أكل خمسنا و تصرف فيه و لم يدفعه الينا فيدفع اللّه اليهم عوضه عن حسنات ذلك الرجل و كذلك اهل الزكوة)[7]

شهید دستغیب پس از نقل این روایت که «روز قيامت‏ صاحب‏ قرض‏ مى‏آيد و شكايت‏ مى‏كند. اگر بدهكار حسنات دارد براى طلبكار از او مى‏گيرند و اگر ندارد گناهش را بر او مى‏گذارند» می‌نویسد:
«بهر حال بدهكار از دنيا رفتن خيلى سخت است. بايد هركس بكوشد كه پيش از مرگ بدهى نداشته باشد و چنانچه از هر راهى عاجز باشد، سخت به اهلبيت عليه السّلام متوسل شود تا خصماى او را راضى فرمايند».[8]

نتیجه:
حکایت عذابهای برزخی –در عالم برزخ- که در اثر پایمال کردن حق الناس و خوردن مال مردم نقل شده است برفرض صحتِ استناد، همان باطن برزخی عمل است که به صورت عذاب تجسم کرده ‌است به طوری که تا قیامت به همراه انسان خواهد بود و الا، هم حسابرسی به اعمال و هم مجازات و پاداش اخروی، همه در قیامت انجام می‌گیرد. احادیث، نحوه خلاصی یافتن از حق‌الناس را به صورت اعطای حسنات از سوی بدهکار به طلبکار –در صورتی که بدهکار حسنه‌ای داشته باشد- و یا تحمل مقداری از عذابی که به عهده‌ی طلبکار است از سوی بدهکار بیان کرده‌اند.

منابع
[1]. زلزله: ۷ و ۸.
[2]. طباطبایی، محمدحسین، انسان از آغاز تا انجام، ترجمه و تعلیقه صادق لاریجانی، قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۷ش، ص ۱۷۳.

[3]. محمدی ری شهری، میزان الحکمة، قم: دارالحدیث، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص ۲۱۳۹.

[4]. کلینی، کافی، بیروت: دار الصعب، ۱۴۰۱ق، ج۳، ص ۲۳۲، ح ۱.

[5]. شواهد الربوبیة، صدرالمتألهین، مشهد، مرکز الجامعی للنشر، ۱۳۶۰ ش، ص ۳۲۹.

[6]. المبدأ و المعاد، صدرالمتألهین، تصحیح آشتیانی، انتشارات انجمن حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۵۴ ش، ص ۴۱۲.

[7]. تویسرکانی، محمد نبی، لئالی الاخبار، قم: نشر علامه،‌۱۴۱۳ق، ج۵،‌ ص ۸۷.

[8]. دستغیب، عبدالحسین، گناهان کبیره، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۸۸ش، چ ۲۲، ج۲، ص ۲۲.

موضوع قفل شده است