جمع بندی سگ اصحاب کهف

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سگ اصحاب کهف


سلام
قرآن کتابی آسمانی و حکیمانه است که هر واژه و حرف آن دارای بار معنایی خاصی است
و دلیل و حکمت خاصی دارد که این کلمه و واژه در قرآن آمده است.
از اساتید محترم درخواست دارم به این سوال من پاسخ بدهند:

علت ذکر و نام بردن از سگ اصحاب کهف در قرآن چه بوده است؟

ممنون میشم توضیحات کاملی رو بفرمایید.
با سپاس از اساتید محترم

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"]
[/TD]


کارشناس بحث: استاد عمار

[TD][/TD]

[=arial]با سلام و ادب
برای این موضوع حکمت هایی را می توان ذکر کرد:
1. حتّی سگ اصحاب کهف نیز به خاطر همراه شدن با آنها(اصحاب کهف)، در مسیر هجرت از شرک به توحید، شرافت می‌یابد و در این فضا، مردمی که این آیة الهی را می‌بینند نیز عبرت می‌آموزند و به نوعی، دچار تحوّل و دگرگونی می‌شوند.

2. سگ اصحاب کهف به علّت همراهی با آنان، در ردیف و شمار این بزرگان قرار گرفته که خود تعریضی بر پَستی مقام مشرکان در مقایسه با سگ اصحاب کهف و عنایت ویژة خداوند به این موجود است.و سگ اصحاب کهف بر جامعة مشرک و گمراه شرافت داشت و آنان که اصحاب کهف را یاری نکردند و با آنان همگام نشدند، به پای سگ آنان نیز نرسیدند.

3. در تقابل توحید و شرک، پویایی آن‌قدر حائز اهمیّت است که حتّی سگ اصحاب کهف نیز در این عرصه شخصیّتی پویا دارد و در این روایت، او نیز شرافت می‌یابد.

[=times new roman]سَیقُولُونَ ثَلَاثَةٌ رَابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ وَیقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَیبِ وَیقُولُونَ سَبْعَةٌ وَثَامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ قُلْ رَبِّی أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ مَا یعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِیلٌ فَلَا تُمَارِ فِیهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِیهِمْ مِنْهُمْ أَحَدًا«22»
[=times new roman]گروهی خواهند گفت: «آنها سه نفر بودند، که چهارمین آنها سگشان بود!» و گروهی می‌گویند: «پنچ نفر بودند، که ششمین آنها سگشان بود.» -همه اینها سخنانی بی‌دلیل است- و گروهی می‌گویند: «آنها هفت نفر بودند، و هشتمین آنها سگشان بود.» بگو: «پروردگار من از تعدادشان آگاهتر است!» جز گروه کمی، تعداد آنها را نمی‌دانند. پس درباره آنان جز با دلیل سخن مگو؛ و از هیچ کس درباره آنها سؤال مکن!

با سلام

نکته مهمی که در این ایه به چشم میخورد عدم اهمیت تعداد انسانها در غار ولی اشاره به سگ در کنار انها بدون استثنا میباشد یعنی مهم نیست که تعداد اصحاب کهف چند نفر بوده اند اما در هر حال سگ در کنار انها بوده است براستی چرا سگ که از منفور ترین حیوانات است انقدر اهمیت یافته است ؟

فتا 2;1012485 نوشت:
سگ که از منفور ترین حیوانات است

[=arial]سلام

ببخشیداااا
من به این حرف اعتراض دارم. من قبول ندارم که سگ منفورترین حیوان است. اگر سگ حیوانی منفور است، چرا خداوند سبحان آن را آفریده است؟
اینکه گوشت سگ و موی سگ احکامی دارد، یعنی نباید در لباس نمازگزار باشد و نمی توان گوشتش را خورد، دلیل بر منفور بودنِ این حیوان نیست.
من خودم آدمی مذهبی هستم و طرفدار نگهداری سگ در خانه نیستم. به نظر من سگ فقط برای نگهبانی از خانه یا شکارِ مُجاز یا منفعت های درست مثل یافتنِ موادّ مخدر و یافتن افراد مصدوم زلزله باید نگه داری شود.
اما سگ یک مخلوق خداست و خداوند حکیم موجود منفور نمی آفریند.

مسیح1357;1012514 نوشت:
سلام

ببخشیداااا
من به این حرف اعتراض دارم. من قبول ندارم که سگ منفورترین حیوان است. اگر سگ حیوانی منفور است، چرا خداوند سبحان آن را آفریده است؟
اینکه گوشت سگ و موی سگ احکامی دارد، یعنی نباید در لباس نمازگزار باشد و نمی توان گوشتش را خورد، دلیل بر منفور بودنِ این حیوان نیست.
من خودم آدمی مذهبی هستم و طرفدار نگهداری سگ در خانه نیستم. به نظر من سگ فقط برای نگهبانی از خانه یا شکارِ مُجاز یا منفعت های درست مثل یافتنِ موادّ مخدر و یافتن افراد مصدوم زلزله باید نگه داری شود.
اما سگ یک مخلوق خداست و خداوند حکیم موجود منفور نمی آفریند.

با سلام

یعنی قبول ندارید که سگ نجس است ایا غیر از سگ و خوک حیوان نجس دیگری را هم میشناسید ایا قبول ندارید که نجاست منفور است

چطور قبول ندارید که خدا موجود منفور هم میافریند مگر شیطان افریده خدا نیست .پس منظور از مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ«2» چیست .

بله ممکن است کسی منفور زاده شود (مانند حرامزادهگان) ولی با عمل به خیر رستگار شود و دیگری از نسل پیمبران باشد ولی با عمل بد به جهنم برود .

عمار;1011975 نوشت:
[=arial]با سلام و ادب
برای این موضوع حکمت هایی را می توان ذکر کرد:
1. حتّی سگ اصحاب کهف نیز به خاطر همراه شدن با آنها(اصحاب کهف)، در مسیر هجرت از شرک به توحید، شرافت می‌یابد و در این فضا، مردمی که این آیة الهی را می‌بینند نیز عبرت می‌آموزند و به نوعی، دچار تحوّل و دگرگونی می‌شوند.

2. سگ اصحاب کهف به علّت همراهی با آنان، در ردیف و شمار این بزرگان قرار گرفته که خود تعریضی بر پَستی مقام مشرکان در مقایسه با سگ اصحاب کهف و عنایت ویژة خداوند به این موجود است.و سگ اصحاب کهف بر جامعة مشرک و گمراه شرافت داشت و آنان که اصحاب کهف را یاری نکردند و با آنان همگام نشدند، به پای سگ آنان نیز نرسیدند.

3. در تقابل توحید و شرک، پویایی آن‌قدر حائز اهمیّت است که حتّی سگ اصحاب کهف نیز در این عرصه شخصیّتی پویا دارد و در این روایت، او نیز شرافت می‌یابد.


سلام علیکم

از پاسخ تون ممنونم

ولی این جواب سوال من نبود

سوال من اینه که سگ اصحاب کهف چه خصوصیت و ویژگی هایی داشته که همراه اصحاب کهف شده و در قرآن ازش نام برده شده

نه اینکه چون همراه شون بود پس براش یک فضیلت بشماریم

لطفا از این جنبه پاسخ بدهید

با سپاس@};-

وَتَحْسَبُهُمْ أَیقَاظًا وَهُمْ رُقُودٌ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْیمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ وَكَلْبُهُمْ بَاسِطٌ ذِرَاعَیهِ بِالْوَصِیدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَیهِمْ لَوَلَّیتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا«18»
و می‏پنداری که ایشان بیدارند در حالی که خفته‏اند و آنها را به پهلوی راست و چپ می‏گردانیم و سگشان بر آستانه [غار] دو دست‏خود را دراز کرده [بود] اگر بر حال آنان اطلاع می‏یافتی گریزان روی از آنها برمی‏تافتی و از [مشاهده] آنها آکنده از بیم می‏شدی

باسلام

فقط نگهبانی و حراست از صاحبش ولی انچنان که در طول 300 سال هیج موجودی نتوانست وارد غار شود و به انان اسیب برساند .

فتا 2;1012528 نوشت:
نجاست منفور است

سلام

دوست عزیز

شما خودتان به پاسخگوییِ من به حرفتان کمک کرده اید. خودتان نوشته اید:

فتا 2;1012528 نوشت:
ایا قبول ندارید که نجاست منفور است

من قبول دارم که نجاست منفور است. ولی قبول ندارم که سگْ منفور است. پس دو مقوله داریم: مقوله اول نجاست و مقوله دوم حیوان نجس.
در جایی که نجاست مطرح باشد، حتما باید احکام نجاست رعایت شود. مثلا لباس نمازگزار و محلّ نماز، باید پاک باشند. پس در لباس و مکان نماز نباید آب دهان سگ و موی سگ وجود داشته باشد و باید به احکام نجاست در این دو جا دقیقا توجه شود.
اما در جایی که مسأله و احکام نجاست مطرح نیست، مثلا در نگهبانیِ یک سگ از کارخانه صاحبش، مشکلی از جهت نجاست ایجاد نمی شود و می توان از سگ استفاده کرد.
پس سگ در هر حالی غیرمنفور است؛ ولی احکام نجاست باید در نماز رعایت شود.

در مورد منفوربودن شیطان و اینکه آیا اصولا خداوند سبحان موجوی که شرّ مطلق باشد، خلق می کند، بین دانشمندانِ کلام اسلامی اختلاف نظر وجود دارد. می توانید این مسأله را در بخش کلام اسلامی مطرح نمایید تا کارشناسان به آن پاسخ دهند.

مسیح1357;1013321 نوشت:
من قبول دارم که نجاست منفور است. ولی قبول ندارم که سگْ منفور است. پس دو مقوله داریم: مقوله اول نجاست و مقوله دوم حیوان نجس.
در جایی که نجاست مطرح باشد، حتما باید احکام نجاست رعایت شود. مثلا لباس نمازگزار و محلّ نماز، باید پاک باشند. پس در لباس و مکان نماز نباید آب دهان سگ و موی سگ وجود داشته باشد و باید به احکام نجاست در این دو جا دقیقا توجه شود.
اما در جایی که مسأله و احکام نجاست مطرح نیست، مثلا در نگهبانیِ یک سگ از کارخانه صاحبش، مشکلی از جهت نجاست ایجاد نمی شود و می توان از سگ استفاده کرد.

پس سگ در هر حالی غیرمنفور است؛ ولی احکام نجاست باید در نماز رعایت شود.

در مورد منفوربودن شیطان و اینکه آیا اصولا خداوند سبحان موجوی که شرّ مطلق باشد، خلق می کند، بین دانشمندانِ کلام اسلامی اختلاف نظر وجود دارد. می توانید این مسأله را در بخش کلام اسلامی مطرح نمایید تا کارشناسان به آن پاسخ دهند.


فتا 2;1012528 نوشت:
بله ممکن است کسی منفور زاده شود (مانند حرامزادهگان) ولی با عمل به خیر رستگار شود و دیگری از نسل پیمبران باشد ولی با عمل بد به جهنم برود .

پاسخ شما قبلاً داده شده

class: res-table width: 720

[TD="align: right"]منفور[/TD]
[TD="align: right"]موردنفرت ناپسند رمیده دورشده
( اسم ) مورد نفرت واقع شده ناپسند دور شده جمع : منفورین .[/TD]

منفور بودن بدین معنی نیست که از سگ بعنوان نگهبان استفاده نکنید بلکه از نظر شرعی نباید سگ وارد اطاق شما شود در حالی که ورود گربه به اطاق حتی محل خواب شما اشکال شرعی ندارد .

در مورد اصحاب کهف هم تاکید شده سگ جلوی در است نه کنار انها !

محسن ..;1011841 نوشت:
علت ذکر و نام بردن از سگ اصحاب کهف در قرآن چه بوده است؟

ابن عباس و بيشتر مفسران قرآن كريم گويند: اصحاب كهف، شبانه فرار كردند.

در بين راه به شبانى برخوردند كه داراى سگى بود. شبان نيز پيرو دين آنها شد و با سگش با آنها براه افتاد.

كعب گويد: آنها در بين راه به سگى برخوردند كه با آنها براه افتاد. چند بار او را از خود دور كردند و او بازنگشت. سرانجام به آنها گفت: از من نترسيد. من به شما خيانت نخواهم كرد. من دوستان خدا را دوست ميدارم. شما بخوابيد تا من پاسدار شما باشم.
ترجمه تفسير مجمع البيان، ج‏15، ص: 27

مسیح1357;1012514 نوشت:
[=arial]سلام

ببخشیداااا
من به این حرف اعتراض دارم. من قبول ندارم که سگ منفورترین حیوان است. اگر سگ حیوانی منفور است، چرا خداوند سبحان آن را آفریده است؟
اینکه گوشت سگ و موی سگ احکامی دارد، یعنی نباید در لباس نمازگزار باشد و نمی توان گوشتش را خورد، دلیل بر منفور بودنِ این حیوان نیست.
من خودم آدمی مذهبی هستم و طرفدار نگهداری سگ در خانه نیستم. به نظر من سگ فقط برای نگهبانی از خانه یا شکارِ مُجاز یا منفعت های درست مثل یافتنِ موادّ مخدر و یافتن افراد مصدوم زلزله باید نگه داری شود.
اما سگ یک مخلوق خداست و خداوند حکیم موجود منفور نمی آفریند.


واقعا..
مستند زندگی سگ ها رو دیدید؟
واقعا حیوان عجیبی هست سگ،
در بلاد کفر از سگ ها به شیوه های درستی دارند استفاده میکنند،
سگ ها رو از زمانی که توله هستند پرورش میدن به عنوان سگ امدادگر یا مثلا به افراد نابینا کمک میکنند سگها
طوری که کارت عابر بانک اون فرد رو میزنه داخل دستگاه..

از سگ ها برای تشخیص سرطان استفاده میکند
در واقع از طریق حس بویایی سگ میتونه غده سرطان رو تشخیص بده.

تنها حیوانی که میشه روش حساب کرد و واقعا با وفاس سگ هست، هیچ غل و غشی تو رفتارش نیست برعکس گربه.

این مستند رو ای کاش همه تون ببنید فوق العاده اس..
اسم مستند: زندگی اصرار آمیز سگها

نورالزهراء;1013357 نوشت:
واقعا..
مستند زندگی سگ ها رو دیدید؟
واقعا حیوان عجیبی هست سگ،
در بلاد کفر از سگ ها به شیوه های درستی دارند استفاده میکنند،
سگ ها رو از زمانی که توله هستند پرورش میدن به عنوان سگ امدادگر یا مثلا به افراد نابینا کمک میکنند سگها
طوری که کارت عابر بانک اون فرد رو میزنه داخل دستگاه..

از سگ ها برای تشخیص سرطان استفاده میکند
در واقع از طریق حس بویایی سگ میتونه غده سرطان رو تشخیص بده.

تنها حیوانی که میشه روش حساب کرد و واقعا با وفاس سگ هست، هیچ غل و غشی تو رفتارش نیست برعکس گربه.

این مستند رو ای کاش همه تون ببنید فوق العاده اس..
اسم مستند: زندگی اصرار آمیز سگها

با سلام

بـــا بـــدان یـــار گــشــت هــمــســر لــوط خـــــانــــدان نــــبــــوّتــــش گــــم شــــد
ســـگ اصـــحـــاب کــهــف روزی چــنــد پـــی نـــیـــکـــان گـــرفــت و مــردم شــد

بله این مهم نیست که چه هستی یا چه بوده ای این مهم است که در نهایت چه خواهی شد.

رَبِّ قَدْ آتَیتَنِی مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنْتَ وَلِیی فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ تَوَفَّنِی مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ
پروردگارا تو به من دولت دادی و از تعبیر خوابها به من آموختی ای پدیدآورنده آسمانها و زمین تنها تو در دنیا و آخرت مولای منی مرا مسلمان بمیران و مرا به شایستگان ملحق فرما

«یوسف/101»

محسن ..;1012535 نوشت:

سلام علیکم

از پاسخ تون ممنونم

ولی این جواب سوال من نبود

سوال من اینه که سگ اصحاب کهف چه خصوصیت و ویژگی هایی داشته که همراه اصحاب کهف شده و در قرآن ازش نام برده شده

نه اینکه چون همراه شون بود پس براش یک فضیلت بشماریم

لطفا از این جنبه پاسخ بدهید

با سپاس@};-

سلام علیکم

بنظر آن سگ ویژگی خاصی نداشت او فقط یکی از موجوداتی بود که تکوینا مامور اند، در قران کریم آنچه در آسمانها و زمین از موجودات است تسبیح گوی خداوند هستند

تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَن فِیهِنَّ وَ إِن مِّن شیَ ءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بحَِمْدِهِ وَ لَکِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کاَنَ حَلِیمًا غَفُورًا؛

هفت آسمان و زمین و هر چه در آنهاست تسبیحش می کنند و هیچ موجودی نیست جز آنکه او را به پاکی می ستاید، ولی شما ذکر تسبیح شان را نمی فهمید. او بردبار و آمرزنده است. //

سگ اصحاب کهف ، یک شاهد و گواه بر خالق خود و خالق عالم امکان ، اعم از حیوان نبات و دیگر موجودات میتواند باشد ، شاهدی که اعجاز گونه . در جمع آنها حضور پیدا میکند به نظر اولا برای تقویت قلوب مومنین ثانیا عبرت آیندگانی مثل ما

سگ و بقیه حیوانات مثل انسان قدرت انتخاب و تحلیل مسائل رو ندارند و اون سگ اصلا اصحاب کهف رو نمیشناخت و نمیدونست چه اتفاقی افتاده که بخواد از دین و یک جریانی حمایت بکنه تا بتونه حرف بزنه... من شناخت زیادی از اندازه فهم و شعور حیوانات ندارم ولی فکر میکنم اجحافه به این معجزه خدا که بگیم سگ حرف زد و گفت از من نترسید (چون در این صورت نیاز به سیصد سال خواب نبود همونجا ایمانشون تکمیل میشد).

اما خداوند سگ رو مامور کرده که با توجه به ترسی که در دل ها احتمالا اون زمان مخصوصا ایجاد میکرده ازشون محافظت بکنه... و دلیل ذکر اسم سگ در قرآن هم مثل حیوانات دیگه نشان دهنده ی یک پیام یا آیتی هست.

محسن ..;1012535 نوشت:
سلام علیکم

از پاسخ تون ممنونم

ولی این جواب سوال من نبود

سوال من اینه که سگ اصحاب کهف چه خصوصیت و ویژگی هایی داشته که همراه اصحاب کهف شده و در قرآن ازش نام برده شده

نه اینکه چون همراه شون بود پس براش یک فضیلت بشماریم

لطفا از این جنبه پاسخ بدهید

با سپاس


[=arial]سلام علیکم
خود سگ ندیدم جایی برایش ویژگی خاصی نوشته باشند ولی با فرض قبول حشر برای حیوانات روایاتی داریم که علت بهشتی شدن آنها و شاید چنین توفیقاتی به عملکرد آنها بر می گردد.
در همين مورد هم رواياتي وجود دارد از جمله:

قال الصادق ـ عليه السّلام ـ : «اَيُّ بعير حج عليه ثلاث حجج يجعل من نعم الجَنّة.»
( : امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: كسي كه با شتري سه باربه حج شرفياب شود مركبش بهشتي خواهد بود.)(1)

قال رسول الله ـ صلّي اللّه عليه و آله و سلّم ـ : «اَنّ خيول الغزاة في الدنيا خيو لهم في الجَنَّة.»
( اسبان عرصة جنگ (جنگهايي كه براي اعتلاي اسلام بوده است) اسبان بهشت خواهند بود.)(2)

بر فرض صحت اسناد اين روايات و اعتبار آنها،ثابت می شود كه بعضي از حيوانات كه عمل ويژه اي در راه خدا از آنها سرزده و يا توسط صاحب خود، در راه خدا بكار گرفته شده اند وارد بهشت مي شوند و همچنین می توانیم بگوییم توفیقاتی را هم ممکنه کسب کنند.

پی نوشت ها:
1. شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، انتشارات دارالكتب، ج2، ص191، ح872
2. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، ج 6، ص 130.

nooraaa;1013421 نوشت:
سگ و بقیه حیوانات مثل انسان قدرت انتخاب و تحلیل مسائل رو ندارند و اون سگ اصلا اصحاب کهف رو نمیشناخت و نمیدونست چه اتفاقی افتاده که بخواد از دین و یک جریانی حمایت بکنه تا بتونه حرف بزنه... من شناخت زیادی از اندازه فهم و شعور حیوانات ندارم ولی فکر میکنم اجحافه به این معجزه خدا که بگیم سگ حرف زد و گفت از من نترسید (چون در این صورت نیاز به سیصد سال خواب نبود همونجا ایمانشون تکمیل میشد).

سَیقُولُونَ ثَلَاثَةٌ رَابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ وَیقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَیبِ وَیقُولُونَ سَبْعَةٌ وَثَامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ قُلْ رَبِّی أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ مَا یعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِیلٌ فَلَا تُمَارِ فِیهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِیهِمْ مِنْهُمْ أَحَدًا«22»
به زودی خواهند گفت‏سه تن بودند [و] چهارمین آنها سگشان بود و می‏گویند پنج تن بودند [و] ششمین آنها سگشان بود تیر در تاریکی می‏اندازند و [عده‏ای] می‏گویند هفت تن بودند و هشتمین آنها سگشان بود بگو پروردگارم به شماره آنها آگاه‏تر است جز اندکی [کسی شماره] آنها را نمی‏داند پس در باره ایشان جز به صورت ظاهر جدال مکن و در مورد آنها از هیچ کس جویا مشو

باسلام

در این ایه سه بار کلمه کلبهم امده یعنی سگ انها پس اینکه بگوئیم سگ انان را نمیشناخت صحیح نیست البته سگ نیز مانند سایر موجودات غیر مختار تابع دستور است و وظیفه اش این بوده که از صاحب یا صاحبانش حفاظت کند که به حق از این مهم به نحو احسن بر امده و پاداشش هم این بوده که همردیف انان قرار گرفته وقتی موجودی همردیف انسان قرار گیرد یحتمل میتواند از توانائیهای انسانی برخوردار شود .

IMAGE(<a href="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/28318/1_images.jpg" class="bb-url" rel="nofollow"><img src="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/28318/medium/1_images.jpg" alt="" class="bb-image" /></a>)

این تصویر الهه مردگان مصر است

واین بت ابوالهول است ایا شبیه به هم نیستند چرا اروپائیان سعی میکنند ابوالهول را شیر معرفی کنند در حالی که شیر در اساتیر مصر جائی ندارد ایا ابوالهول همان سگ اصحاب کهف نیست که تبدیل به بت شده

و اینجا سگ بطور نمادین نگهبان سه هرم است .

وَتَحْسَبُهُمْ أَیقَاظًا وَهُمْ رُقُودٌ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْیمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ وَكَلْبُهُمْ بَاسِطٌ ذِرَاعَیهِ بِالْوَصِیدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَیهِمْ لَوَلَّیتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا«18»
و می‏پنداری که ایشان بیدارند در حالی که خفته‏اند و آنها را به پهلوی راست و چپ می‏گردانیم و سگشان بر آستانه [غار] دو دست‏خود را دراز کرده [بود] اگر بر حال آنان اطلاع می‏یافتی گریزان روی از آنها برمی‏تافتی و از [مشاهده] آنها آکنده از بیم می‏شدی

وَكَذَلِكَ أَعْثَرْنَا عَلَیهِمْ لِیعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَیبَ فِیهَا إِذْ یتَنَازَعُونَ بَینَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیهِمْ بُنْیانًا رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیهِمْ مَسْجِدًا«21»
و بدین گونه [مردم آن دیار را] بر حالشان آگاه ساختیم تا بدانند که وعده خدا راست است و [در فرا رسیدن] قیامت هیچ شکی نیست هنگامی که میان خود در کارشان با یکدیگر نزاع می‏کردند پس [عده‏ای] گفتند بر روی آنها ساختمانی بنا کنید پروردگارشان به [حال] آنان داناتر است [سرانجام] کسانی که بر کارشان غلبه یافتند گفتند حتما بر ایشان معبدی بنا خواهیم کرد

پرسش:
قرآن کتابی آسمانی و حکیمانه است که هر واژه و حرف آن دارای بار معنایی خاصی است و دلیل و حکمت خاصی دارد که این کلمه و واژه در قرآن آمده است.
حال سوالم این است هدف از همراهی سگ با اصحاب کهف چیست و این سگ چه خصوصیت و ویژگی هایی داشته که همراه اصحاب کهف شده است؟

پاسخ:
برای این موضوع حکمت هایی را می توان ذکر کرد:
1. حتّی سگ اصحاب کهف نیز به خاطر همراه شدن با آنها(اصحاب کهف)، در مسیر هجرت از شرک به توحید، شرافت می‌یابد و در این فضا، مردمی که این آیة الهی را می‌بینند نیز عبرت می‌آموزند و به نوعی، دچار تحوّل و دگرگونی می‌شوند.

2. سگ اصحاب کهف به علّت همراهی با آنان، در ردیف و شمار این بزرگان قرار گرفته که خود تعریضی بر پَستی مقام مشرکان در مقایسه با سگ اصحاب کهف و عنایت ویژة خداوند به این موجود است.و سگ اصحاب کهف بر جامعة مشرک و گمراه شرافت داشت و آنان که اصحاب کهف را یاری نکردند و با آنان همگام نشدند، به پای سگ آنان نیز نرسیدند.

3. در تقابل توحید و شرک، پویایی آن‌قدر حائز اهمیّت است که حتّی سگ اصحاب کهف نیز در این عرصه شخصیّتی پویا دارد و در این روایت، او نیز شرافت می‌یابد.

اما در مورد بخش دوم سوال ویژگی خاصی برای خود سگ که جایی اشاره شده باشد یافت نشد ولی با فرض قبول حشر برای حیوانات روایاتی داریم که علت بهشتی شدن آنها و شاید چنین توفیقاتی به عملکرد آنها بر می گردد.
در همين مورد هم رواياتي وجود دارد از جمله:

قال الصادق (عليه السّلام) : «اَيُّ بعير حج عليه ثلاث حجج يجعل من نعم الجَنّة.»
( : امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: كسي كه با شتري سه باربه حج شرفياب شود مركبش بهشتي خواهد بود.)(1)

قال رسول الله (صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) : «اَنّ خيول الغزاة في الدنيا خيو لهم في الجَنَّة.»
( اسبان عرصة جنگ (جنگهايي كه براي اعتلاي اسلام بوده است) اسبان بهشت خواهند بود.)(2)

بر فرض صحت اسناد اين روايات و اعتبار آنها،ثابت می شود كه بعضي از حيوانات كه عمل ويژه اي در راه خدا از آنها سرزده و يا توسط صاحب خود، در راه خدا بكار گرفته شده اند وارد بهشت مي شوند و همچنین می توانیم بگوییم توفیقاتی را هم ممکنه کسب کنند.

پی نوشت ها:
1. شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، انتشارات دارالكتب، ج2، ص191، ح872
2. بحار الانوار،مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏،دار إحياء التراث العربي‏،بيروت‏، 1403 ق‏،چاپ: دوم، ج 6، ص 130.

موضوع قفل شده است