جمع بندی کمک به دیگران و تغییر سرنوشت آنها

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کمک به دیگران و تغییر سرنوشت آنها

سلام وقت به خیر

فرض کنید می خواهید به عنوان یک انسان به همه کمک کنید به همین منظور بلند میشید و از همه کسانی که می شناسید حلالیت می طلبید و همه رموز موفقیت و خوشبختی که می شناسید به همه می گویید و هر کاری از دست تون برمیاد و دارید برای همه انجام می دهید، به نظر شما با این کارتان رفتار و سرنوشت دیگران عوض میشه؟
آیا خدا این کار را برای ما انسان ها واجب کرده است؟یعنی قضیه بالا ضرری برای شخص ندارد؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"]
[/TD]


کارشناس بحث: استاد عامل

[TD][/TD]


پرسش:
آیا کمک و مشورت به دیگران و تغییر سرنوشت آنها مورد رضای خداوند است؟

پاسخ:[=Book Antiqua]
هر انسانی در زندگی خود قادر به انتخاب راه خیر یا شر است و در این مسیر عوامل متعددی موثر هستند. در بین عوامل مذکور خداوند متعال انسان را رها نکرده و برای او هادیان درونی و بیرونی قرار داده است: «إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ‏ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُول‏»؛ خداوند برای انسان ها دوحجت ظاهری و باطنی قرار داده است، حجت ظاهری همان پیامبران و ائمه(علیهم السلام) هستند و حجت باطنی نیز عقل انسان است.(1) بر این اساس خداوند متعال در صدد تاثیرگذاری روی سرنوشت انسان است و برای این منظور به دو وسیله داخلی و خارجی توسل جسته است.

خداوند در رابطه با کشتن یا احیاء دیگر انسان ها نیز می فرماید: «مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَميعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً»؛ هر كس، انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روى زمين بكشد، چنان است كه گويى همه انسانها را كشته و هر كس، انسانى را از مرگ رهايى بخشد، چنان است كه گويى همه مردم را زنده كرده است.(2)‏ در ذیل این آیه شریفه روایت زیبایی وارد شده است که امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «مَنْ أَخْرَجَهَا مِنْ ضَلَالَةٍ إِلَى هُدًى فَقَدْ أَحْيَاهَا وَ مَنْ أَخْرَجَهَا مِنْ هُدًى إِلَى ضَلَالٍ فَقَدْ قَتَلَهَا»؛ هر کس انسانی را از گمراهی نجات بخشد و او را به هدایت برساند، در حقیقت او را احیاء کرده است و اگر او را گمراه کند، در حقیقت او ار کشته است.(3) بر این اساس، هدایت انسان ها اهمیت ویژه ای پیدا می کند تا جایی که در ردیف نجات جان افراد قرار می گیرد.

بنابراین خواه ناخواه ما در زندگی افرادی که در اطراف ما هستند، موثر هستیم؛ گاهی با یک توصیه به جا می توان زندگی یک نفر را نجات داد و گاهی نیز خدای ناکرده با گفتار و عمل خود، ممکن است فردی را به گمراهی بکشانیم. اما نکته ای که قابل توجه است اینکه حتی ممکن است کار یا گفتار یک نفر سالهای سال ادامه پیدا کند؛ اگر سنت درستی در بین مردم شایع کند، تا زمانی که آن سنت نیکو بین مردم رواج دارد، برای او ثواب نوشته می شود و اگر خدای ناکرده سنت بدی در بین مردم جاری کند، گناه آنرا به پای او خواهند نوشت.(4)

اما در مورد وجوب این کار باید گفت که هدایت افراد اثرات تکوینی و اخروی برای انسان دارد و در برخی موارد مانند امر به معروف و نهی از منکر بر انسان واجب می شود و گاهی نیز صرفا یک امر مستحب است. بنابراین در هر دو حال امری ممدوح و سفارش شده است، علاوه بر شرع، عقل انسان نیز کمک به هم نوع را نیکو می داند. بر این اساس، هدایت انسان های دیگر نه تنها ضرری برای هدایت کننده ندارد که مسلما باعث تعالی او خواهد بود و خداوند متعال اجر نجات جان انسان را به او عطا می فرماید.

پی نوشت ها:
1. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، (1407)، الکافی، چهارم، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج1، ص16.
2. مائده: 32.
3. برقى، احمد بن محمد بن خالد، (1371)، المحاسن، دوم، قم، دار الكتب الإسلامية، ج1، ص232.
4. الکافی، ج5، ص9.

موضوع قفل شده است