جمع بندی مراجعه مجدد برای خواستگاری

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مراجعه مجدد برای خواستگاری

با سلام و عرض ادب خدمت شما
در ارتباط با مقوله ازدواج سوال داشتم ازحضورتون. راستش موضوع بنده یه مقدار پیچیده است، سال 94 که جهت دوره ارشد وارد دانشگاه شدم همون اوایل ترم با خانمی آشنا شدم که بسیار محترم و متشخص بودن. ما همشهری، هم استانی و همکلاسی نیستیم. از زمان دیدن ایشون تا زمان صحبت با ایشون 8 ماه گذشت و من طوری رفتار کردم که حتی ایشون و
دوستان نزدیکم هم متوجه موضوع نشدن( جو دانشگاه) و البته ایشون از این رفتار بنده بسیار استقبال کردن. آشنایی ما از طریق تلگرام بیشتر و بیشتر شد چون همشهری نیستیم امکان ملاقات حضوری نبود. البته من همون ابتدا موضوع رو با خانواده در میون گذاشتم و از ایشونم خواستم با خانواده شون صحبت کنن که مسئله رسمیت پیدا کنه. من شماره ایشون رو به مادرم دادم و ارتباط تلفنی ایشون با مادرم شروع شد و هنوزم هست. پاییز 95 علی رغم اینکه همه چیز خوب پیش میرفت ایشون فرمودن که شرایطمون بهم نمیخوره و جور نیستیم و ارتباط با من قطع شد!!! باور کنید شرایط ما بسیار بسیار شبیه هم هست با اطلاعاتی که بهم دادیم و آشنایی با خونواده ایشون. مادرم با ایشون صحبت کردن که ایشون گفته بودن من وضعیتم فعلا معلوم نیست به لحاظ کاری و درسی، تا اینکه نوروز 96 شب عید ایشون به من پیام دادن و تبریک و اینکه بیاد من بوده و منم تبریک گفتم و تشکر کردم و دوباره موضوع رو مطرح کردم و مادرم هم با ایشون تماس گرفت و موضوع رو پیش گرفت که ایشون فرموردن فعلا شرایط جور نیست باشه سر فرصت و دوباره همه چیز خوب پیش رفت تا اینکه تابستون 96 دوباره ارتباط قطع شد و اینکه ما جور نیستیم. تو این مدت ما دانشگاه بودیم و بنا به خواسته دو طرف قرار شد مستقیما با هم صحبتی نداشته باشیم تا زمانی که اگر مسئله رسمی شد. متاسفانه خونواده ایشون(پدرو مادرشون) مدت زیادی از سال رو به جهت انجام امور کشاورزی در شهر دیگری هستن و همین باعث شد که تو این مدت ما نتونیم حضوری خدمتشون برسیم. تا اینکه شماره تلفن پدر ایشون رو پیدا کردم و به پدرم دادم که تماس بگیرن، تماس تلفنی بین پدرامون شروع شد و همه چیز خوب پیش رفت و قرار شد که ما اوایل بهمن 96 با خانواه به منزل ایشون بریم. قبلش دختر خانم به من پیام دادن که پای کسی دیگه ای از اقوام در میون هست که قراره به خواستگاری من بیاد و مادرم در جریانه، بالاخره ما رفتیم و واقعا خونواده ایشون خیلی خیلی خوب پذیرای ما بودن. همونطوری که پیش بینی می کردیم خونواده ها خیلی زود با هم صمیمی شدن انگار که سالهای سال با هم آشنا هستن. خب خونواده هامون سنتی و فرهنگی هستن و حتی به لحاظ سنی در یک رده هستیم. تو کل جلسه هیچ بحثی از نفر سوم نبود و حتی دختر خانم هم در جلسه حضور داشتن و همه چیز خوب بود، نهایتا قول و قرار بین خونواده ها این شد که چند جلسه جهت آشنایی صورت بگیره و بعد هم ادامه ماجرا. از اون موقع قرار شد که خونواده ایشون به منزل ما تشریف بیارن که متاسفانه تا بحال نشده، البته تماس تلفنی بین پدرامون همچنان برقرار بود تا یک ماه پیش و قول و قرار سر جای خودش برقرار بود. متاسفانه ظاهرا گوشی پدر ایشون خراب شده و خاموشه چون عرض کردم ایشون مشغول کشاورزی هستن و البته مادرم از دختر خانم پرسیدن و ایشون هم گفتن گوشی پدرشون خراب شده و فرصت تعمیرش رو ندارن. متاسفانه چون پدر و مادر ایشون در منزل اصلی خودشون نیستن امکان ملاقاتشون فعلا نیست و تقریبا اواخر دی ماه به منزل خودشون بر میگردن. ما شماره منزل ایشون و منزل پدربزرگ پدری ایشون رو هم داریم.
سوالم اینه با توجه به این
موارد بهترین راهکار چیه؟
آیا مراجعه مجدد ما با خانواده به منزل ایشون کار درستی هست؟
نمیخوام به خودم امیدواری بدم ولی واقعا رفتار
خونواده ایشون امیدوار کننده بود و منم راستش رو قول و قرار خونواده هامون حساب کردم.
هر سوالی جهت درک بهتر وضوع نیاز بود بپرسید من توضیح
میدم.
لطفا راهنمایی بفرمایید.
ممنون

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد همدل

[TD][/TD]


اصرار و پافشاری به ازدواج

اگر شما دختر مورد نظر را همچنان برای ازدواج گزینه مناسبی می دانید، می توانید همچنان به تلاش های خود برای جلب رضایت وی و خانواده اش به ازدواج ادامه دهید و مجدداً به خواستگاری اش بروید. خواستگاری مجدد می تواند شدت عشق و علاقه شما را به طرف مقابل تان ثابت کند و اشتیاق وی را برای پذیرش شما برانگیزاند.
به هر حال، کسی که طاووس می خواهد باید جور هندوستان بِکِشد و در این راه خسته و فرسوده نشود. البته در نهایت مطمئناً شما به نتیجۀ مطلوب خویش خواهید رسید.

به قول مولوی:
کان جوان در جست و جو بد هفت سال *** از خیال وصل گشته چون خیال
سایۀ حق بر سر بنده بود *** عاقبت جوینده یابنده بود
گفت پیغامبر که چون کوبی دری*** عاقبت زان در برون آید سری
چون نشینی بر سر کوی کسی *** عاقبت بینی تو هم روی کسی
چون ز چاهی می‌کنی هر روز خاک *** عاقبت اندر رسی در آب پاک

اگر با همه تلاش های شما و خانواده تان نتوانستید رضایت دختر و خانواده اش را برای ازدواج بگیرید؛ آنگاه می توانید او را رها کنید، فراموش نمایید و دختر دیگری را برای ازدواج انتخاب کنید.
مطمئناً در اطراف شما دختران زیادی هستند که می توانید با یکی از بهترین آنها ازدواج کنید و در زندگی به خوشبختی و شادکامی برسید.

اصرار و پافشاری بیش از حد به حدی که عزت و کرامت ذاتی شما نادیده گرفته شود، زیبنده نیست. ضمن اینکه هرگز شایسته نیست که با اجبار طرف مقابل تان را به نوعی مجبور و ملزم به ازدواج با خود نمایید؛ در حالی که وی تمایلی به ازدواج با شما ندارد.

یادتان باشد دختری که شما به خواستگاری وی رفته اید، همانند خود شما حق انتخاب دارد و از اراده و اختیار خدادادی بهره مند است، بنابراین این حق را دارد که بعد از طی کردن روند خواستگاری و بررسی شرایط و ضوابط از ازدواج با شما منصرف شود و با دیگری ازدواج نماید.

این خانم یه خاستگار دیگه هم داره که از تو بهتره.داره تو رو توی اب نمک میخابونه که اگه اون نشد به تو اوکی بده.
یه چیز مهم؛ دختر جماعت اگه از پسری خوشش بیاد صبر نمیکنه و هرکاری میکنه که زودتر بهش برسه و از دستش نده.
اینقدر خودتو کوچیک نکن.وقتی توجه زیاد میکنی اونم خودشو میگیره.یه کم بی محلی کردنم بد نیس.

با عرض سلام مجدد خدمت شما کارشناس محترم و ممنون بابت پاسخگویی به سوال بنده
همونطوری که جنابعالی فرمودید این خانم اینقدر برای بنده و خانواده محترم هستند که با وجود شرایطی که دارم بازم پیگیر ایشون هستم. واقعا از همون ابتدای این جریان انتظار داشتم که روند کارم مشکل باشه چون عرض کردم ما آشنایی قبلی نداریم و یه مقدار روند آشنایی خانواده ها و رفع موانع احتمالی زمانبر خواهد بود. به این ضرب المثل که هرکه طاووس خواهد.... معتقد بوده و هستم حتی جالبه بدونید همین خانم محترم چند بار این مثل رو برای بنده بکار بردند. من هیچوقت دنبال اجبار نبوده و نیستم و همیشه معتقدم هر کاری باید با رضایت انجام بشه. همونطوری که عرض کردم نتیجه صحبت های حضوری دو خانواده این بود که جلسات آشنایی بیشتر بشه تا بهتر تصمیم گیری کنند ولی خب تا بحال به علت مسئله ای که عرض کردم جلسه ای برگزار نشده. نکته جالب اینه که پدر ایشون در صحبت هایی که تا همین اواخر با پدرم داشتن روی قول و قرارشون بودن و مصمم بودن که حتما جهت آشنایی و شناخت ما به منزل ما خواهند آمد. من فکر میکنم در اکثر خانواده ها مسئله ازدواج بچه ها طوری نیست که از اعضای خانواده بشه پنهانش کرد بهرحال مسئله یک عمر زندگی هست و معمولا برای ادامه مسیر ازدواج این مسئله در خانواده مطرح میشه. همیشه شنیدم که بهتر مسئله ازدواج از طریق خانواده ها پیگیری بشه تا بهرحال اون چارچوب و رسم و رسوم حفظ بشه. ما دو طرف هم به این چارچوب معتقدیم بخاطر همین هم عرض کردم که صحبت های دو خانواده واسم یه مقدار امیدوار کننده بود. ممنون میشم اگر باز هم نکته ای بنظرتون رسید راهنمایی بفرمایید.
با تشکر

masoudtbm;1010648 نوشت:
با عرض سلام مجدد خدمت شما کارشناس محترم و ممنون بابت پاسخگویی به سوال بنده
همونطوری که جنابعالی فرمودید این خانم اینقدر برای بنده و خانواده محترم هستند که با وجود شرایطی که دارم بازم پیگیر ایشون هستم. واقعا از همون ابتدای این جریان انتظار داشتم که روند کارم مشکل باشه چون عرض کردم ما آشنایی قبلی نداریم و یه مقدار روند آشنایی خانواده ها و رفع موانع احتمالی زمانبر خواهد بود. به این ضرب المثل که هرکه طاووس خواهد.... معتقد بوده و هستم حتی جالبه بدونید همین خانم محترم چند بار این مثل رو برای بنده بکار بردند. من هیچوقت دنبال اجبار نبوده و نیستم و همیشه معتقدم هر کاری باید با رضایت انجام بشه. همونطوری که عرض کردم نتیجه صحبت های حضوری دو خانواده این بود که جلسات آشنایی بیشتر بشه تا بهتر تصمیم گیری کنند ولی خب تا بحال به علت مسئله ای که عرض کردم جلسه ای برگزار نشده. نکته جالب اینه که پدر ایشون در صحبت هایی که تا همین اواخر با پدرم داشتن روی قول و قرارشون بودن و مصمم بودن که حتما جهت آشنایی و شناخت ما به منزل ما خواهند آمد. من فکر میکنم در اکثر خانواده ها مسئله ازدواج بچه ها طوری نیست که از اعضای خانواده بشه پنهانش کرد بهرحال مسئله یک عمر زندگی هست و معمولا برای ادامه مسیر ازدواج این مسئله در خانواده مطرح میشه. همیشه شنیدم که بهتر مسئله ازدواج از طریق خانواده ها پیگیری بشه تا بهرحال اون چارچوب و رسم و رسوم حفظ بشه. ما دو طرف هم به این چارچوب معتقدیم بخاطر همین هم عرض کردم که صحبت های دو خانواده واسم یه مقدار امیدوار کننده بود. ممنون میشم اگر باز هم نکته ای بنظرتون رسید راهنمایی بفرمایید.
با تشکر

از اینکه به چارچوب های شرعی، ضوابط عقلی و ملاحظات عرفی در روند ازدواج و خواستگاری تان پایبند هستید و مسئله ازدواج خودتان را از راهش اقدام می کنید پدیدۀ مبارکی است. البته طولانی بودن روند خوستگاری تان می تواند تأثیر منفی در پی داشته باشد و انرژی شما را تحلیل بَرد و شما را خسته و فرسوده نماید.
اگر خدای ناکرده این ازدواج و خواستگاری تان به سرانجام نرسید شما رمقی برای خواستگاری های بعدی نخواهید داشت؛ بنابراین لازم است هوشمندانه زمان را مدیریت کنید و تکلیف ازدواج تان را زودتر مشخص نمایید.

البته اگر در صدد شناخت بهتر طرف مقابل تان هستید، می توانید از خانواده ها اجازه بگیرید و چند جلسه ای با وی به گفتگو بنشینید و نیز با مراجعه حضوری به مراکز مشاوره ای و خدمات روانشناختی معتبر و گفتگو با مشاوران و روانشناسان باتجربه از مشاوره پیش از ازدواج(Pmc) بهره بجویید و از صحت و سلامت ازدواج تان مطمئن گردید. این طوری می توانید همسر آینده تان را درست انتخاب کنید و از شک و تردید رهایی یابید و نیز با ارائۀ تأیید کارشناسان جلوی بهانه جویی های احتمالی را بگیرید و موافقت خانواده ها را جلب کنید.

برای پی بردن به شناخت واقعی طرف مقابل و نوع شخصیت و تفکرات وی باید بدانید این مسئله تابع متغیرهای گوناگونی است و نمی توان به سهولت و با یک نگاه و یا صحبت های معمولی، به این مهم دست یافت؛ این مسئله به هیچ وجه با گفتگوی دو نفره، سؤال و جواب کلیشه ای و یا چندبار نشست و برخاست و رفت و آمد خانوادگی مشخص نمی شود.
به همین خاطر گاهی برخی شناخت ها تنها از طریق اجرای آزمون های روانشناختی و نیز تحقیق از افراد آگاه به دست می آید و بخش اندکی هم به صحبت های دونفره اختصاص دارد که در جلسات خواستگاری می توانید به این مهم برسید.

صبر کن وقتی برگشتن در یک حرکت چکشی اقدام کن و تامااااام..... هی موکول نکنید به بعد

با سلام و عرض ادب خدمت اعضای محترم
ممنون بابت راهنمایی هاتون، باور بفرمایید من و خانواده تمام تلاشمون این بوده و هست که کاملا در چارچوب ادب و احترام نسبت به این موضوع اقدام کنیم. هم خانم موردنظر و هم خانواده ایشون بسیار بسیار قابل احترام هستند و عرض کردم پیشنهاد و قول و قرار خانواده ایشون شناخت و البته تحقیق بیشتر نسبت به بنده و خانواده بوده که کاملا منطقی هستش. الان اینکه تو این چند وقت گوشی پدر ایشون خراب شده و تماس تلفنی بین پدرامون مختل شده یه مقدار شرایط رو خراب کرده. من واقعا رفتاری نداشتم که باعث بشه کار به اینجا برسه و همیشه هم آماده بودم که خانواده ایشون از هر کانالی که دوست دارن در مورد من تحقیق کنن. مقوله ازدواج واقعا پیچیده است. بازم ممنون

masoudtbm;1010808 نوشت:
با سلام و عرض ادب خدمت اعضای محترم
ممنون بابت راهنمایی هاتون، باور بفرمایید من و خانواده تمام تلاشمون این بوده و هست که کاملا در چارچوب ادب و احترام نسبت به این موضوع اقدام کنیم. هم خانم موردنظر و هم خانواده ایشون بسیار بسیار قابل احترام هستند و عرض کردم پیشنهاد و قول و قرار خانواده ایشون شناخت و البته تحقیق بیشتر نسبت به بنده و خانواده بوده که کاملا منطقی هستش. الان اینکه تو این چند وقت گوشی پدر ایشون خراب شده و تماس تلفنی بین پدرامون مختل شده یه مقدار شرایط رو خراب کرده. من واقعا رفتاری نداشتم که باعث بشه کار به اینجا برسه و همیشه هم آماده بودم که خانواده ایشون از هر کانالی که دوست دارن در مورد من تحقیق کنن. مقوله ازدواج واقعا پیچیده است. بازم ممنون

سلام علیکم
بله ولی سعی کنید بیش از این کشدار نشه
تا آخر دی که چیزی نمونده
و بعد از اون اگه هفته ای یک جلسه هم برگزار بشه تا عید میتونید 6-7 جلسه داشته باشید. اگه نیاز به زمان بیشتر برای فکر کردن داشتن هم منافاتی با برگزاری جلسات آشنایی نداره. چه بسا حتی این طوری بهتر بتونن تصمیم بگیرن

masoudtbm;1010808 نوشت:
من و خانواده تمام تلاشمون این بوده و هست که کاملا در چارچوب ادب و احترام نسبت به این موضوع اقدام کنیم. هم خانم موردنظر و هم خانواده ایشون بسیار بسیار قابل احترام هستند و عرض کردم پیشنهاد و قول و قرار خانواده ایشون شناخت و البته تحقیق بیشتر نسبت به بنده و خانواده بوده که کاملا منطقی هستش. الان اینکه تو این چند وقت گوشی پدر ایشون خراب شده و تماس تلفنی بین پدرامون مختل شده یه مقدار شرایط رو خراب کرده. من واقعا رفتاری نداشتم که باعث بشه کار به اینجا برسه و همیشه هم آماده بودم که خانواده ایشون از هر کانالی که دوست دارن در مورد من تحقیق کنن. مقوله ازدواج واقعا پیچیده است. بازم ممنون


به هر حال، همان طور که پیش از این گفتیم، بهتر است علاوه بر پیگیری جریان ازدواج تان از سوی خانواده ها؛ خودتان نیز اقدامی بکنید و برای رسیدن به جمع بندی درست و منطقی و نیز اطمینان از صحت و سلامت ازدواج تان از مشاوره پیش از ازدواج(Pmc) بهره بجویید. باتوجه به اینکه شما همشهری هم نیستید؛ طبیعتاً تفاوت هایی در معیارها و ملاک های ازدواج خواهید داشت. تفاوت فرهنگی، تفاوت جغرافیایی، تفاوت در آداب و رسوم و تفاوت های دیگری که ممکن است از دید شما مخفی مانده باشد؛ به همین خاطر لازم است صحت و سلامت ازدواج تان به تأیید برسد تا به آیندۀ ازدواج تان امیدوار شویم.

با سلام و عرض ادب خدمت مشاور محترم و دوستان عزیز
جناب مشاور بنده زمانی که با ایشون در ارتباط بودم در مورد مسائل کلی با هم صحبت کردیم و سوالات مختلف رو با هم مطرح کردیم. خودم شخصا پیش دستی کردم و اولین بار مسئله مشکلات شغلی و فاصله جغرافیایی شهرها رو خدمتشون مطرح کردم، باور کنید ایشون هیچ مخالفتی نداشتند و ندارند. حتی زمانیکه با خانواده خدمت خانواده ایشون رسیدیم این مباحث از طریق خانواده مطرح شد ولی بازم خانواده ایشون با این مسئله مشکلی نداشتند. در ارتباط با مسائل فرهنگی و بویژه در مورد آداب و رسوم ازدواج تا حد زیادی اشتراک هست خدارو شکر، ابتدای صحبتم عرض کردم خدمتتون من واقعا هر چقدر فکر میکنم بحثی پیش نیومد که باعث مشکل بشه. من چون مستقیما با ایشون صحبت کردم و هیچ واسطه ای در کار نبوده بنابراین اطلاعاتی که در مورد کلیات زندگی شون دارم از زبان خودشون شنیدم و البته در جلسه ای که اولین بار با خانواده شون آشنا شدیم واقعا این اشتراک بوضوح مشخص بود. متاسفانه اینکه پدر و مادر ایشون به جهت امور کشاورزی در شهرستان دیگری هستن باعث شده که تابحال امکان ملاقات مجدد نباشه، از طرفی هم با توجه به قول و قراری که بین بزرگترها منعقد شده فکر میکنم پیگیری از طریق خانواده ها به اون چارچوب اصولی نزدیکتر باشه و جانب احترام بیشتر رعایت میشه. مطمئنا خانم ها در این موارد از حساسیت بیشتری برخوردار هستند.

masoudtbm;1011219 نوشت:
با سلام و عرض ادب خدمت مشاور محترم و دوستان عزیز
جناب مشاور بنده زمانی که با ایشون در ارتباط بودم در مورد مسائل کلی با هم صحبت کردیم و سوالات مختلف رو با هم مطرح کردیم. خودم شخصا پیش دستی کردم و اولین بار مسئله مشکلات شغلی و فاصله جغرافیایی شهرها رو خدمتشون مطرح کردم، باور کنید ایشون هیچ مخالفتی نداشتند و ندارند. حتی زمانیکه با خانواده خدمت خانواده ایشون رسیدیم این مباحث از طریق خانواده مطرح شد ولی بازم خانواده ایشون با این مسئله مشکلی نداشتند. در ارتباط با مسائل فرهنگی و بویژه در مورد آداب و رسوم ازدواج تا حد زیادی اشتراک هست خدارو شکر، ابتدای صحبتم عرض کردم خدمتتون من واقعا هر چقدر فکر میکنم بحثی پیش نیومد که باعث مشکل بشه. من چون مستقیما با ایشون صحبت کردم و هیچ واسطه ای در کار نبوده بنابراین اطلاعاتی که در مورد کلیات زندگی شون دارم از زبان خودشون شنیدم و البته در جلسه ای که اولین بار با خانواده شون آشنا شدیم واقعا این اشتراک بوضوح مشخص بود. متاسفانه اینکه پدر و مادر ایشون به جهت امور کشاورزی در شهرستان دیگری هستن باعث شده که تابحال امکان ملاقات مجدد نباشه، از طرفی هم با توجه به قول و قراری که بین بزرگترها منعقد شده فکر میکنم پیگیری از طریق خانواده ها به اون چارچوب اصولی نزدیکتر باشه و جانب احترام بیشتر رعایت میشه. مطمئنا خانم ها در این موارد از حساسیت بیشتری برخوردار هستند.

سلام علیکم
طبق چیزی که خودتن گفتید ما هم فکر نمی کنیم مشکلی باشه، ولی این ها مسائلی هستند که در طول زمان خودشون رو نشون میدن. اینکه مخالفتی نداشتند یعنی ابتدا به ساکن مخالفتی با این قضیه ندارند اما بعد از آشنایی بیشتر میشه تصمیم نهایی رو گرفت.

اما اینکه مرتب تاکید می کنید مشکلی نبوده و بحثی پیش نیومده، به نظر میرسه یه نیمچه جواب ردی گرفته باشید. همین طوره؟ خود خانم تغییر در رفتارش داشته؟ توی تماس های آخر چیزی گفتن؟ برداشت پدر و مادرتون اینه که راضی به وصلت نیستند؟ چیزی هست که نگفته باشید؟

با سلام مجدد
در اولین پست عرض کردم که پایان تابستان 95 یه جورایی به بنده جواب رد دادن ولی عید 96 دوباره خودشون پیام دادن و دوباره همه چیز مثل اوایل شروع شد. یک بار هم که فرمودن پای شخص دیگری در میان هست متنها تا بحال که ما حتی با خانواده ایشون هم برخورد داشتیم هیچ صحبتی در این مورد نبوده. اگر واقعا جواب ایشون و خانواده شون نسبت به این موضوع منفی بود منطق اینه که نهایتا مدت کوتاهی بعد از ملاقات خونواده شون از طریق تماس تلفنی که پدرامون با هم داشتن، پدر ایشون نظرشون رو مطرح میکردن. عرض کردم تا همین یک ماه پیش صحبت این بوده که رفت و آمد طرفین ادامه داشته باشه.

masoudtbm;1011224 نوشت:
با سلام مجدد
در اولین پست عرض کردم که پایان تابستان 95 یه جورایی به بنده جواب رد دادن ولی عید 96 دوباره خودشون پیام دادن و دوباره همه چیز مثل اوایل شروع شد. یک بار هم که فرمودن پای شخص دیگری در میان هست متنها تا بحال که ما حتی با خانواده ایشون هم برخورد داشتیم هیچ صحبتی در این مورد نبوده. اگر واقعا جواب ایشون و خانواده شون نسبت به این موضوع منفی بود منطق اینه که نهایتا مدت کوتاهی بعد از ملاقات خونواده شون از طریق تماس تلفنی که پدرامون با هم داشتن، پدر ایشون نظرشون رو مطرح میکردن. عرض کردم تا همین یک ماه پیش صحبت این بوده که رفت و آمد طرفین ادامه داشته باشه.

پس برای چی اینقدر هی تاکید دارید که مشکلی پیش نیومده؟ استرس نداشته باشید. به زودی کار پدرشون تموم میشه برمیگردن خونه شمام تکلیفتون مشخص میشه.

دختر خانم دو به شک هستن با شما ازدواج کنن.
شما فکر میکنین چون جلسه خواستگاری خوب پیش رفته یعنی مشکلی نبوده. در حالیکه تصمیم گیرنده اصلی خود دختر خانم هست وایشونم نمیخواد تحقیرتون کنه یا علت رو بگه. نه هم نمیخواد بگه و موقعیت و از دست بده. با توجه به تجربه خودم میگم اگر طرف مقابل احساسی باشه و خانواده اش هم صادق باشن نمیشه بهشون بی احترامی کرد و همونجا رک گفت نه و چرا نه. حالا ایشونم شک دارن و کاملا موافق با ازدواج باهاتون نیستن.

شما هم خیلی احساسی و وابسته رفتار میکنین که باعث میشه بیشتر تو این شرایط بمونین و ارزشتون و کم میکنه.
به نظرم برای خودتون ارزش قایل بشین و یه مدت کوتاه زمان بدین تا جواب بدن و بعد تمومش کنین.

سلام خانم وقت بخیر، عذرخواهی میکنم که مجددا پیام میفرستم و ممنون بابت اینکه صادقانه تجربه خودتون رو بیان میکنید. در مورد قاطعیت عرض کنم خدمتتون که من الان سه سال هستش که درگیر این جریان هستم و بطور قطعی به انتخابم و هدفم اعتقاد دارم چون واقعا این خانم رو از ابعاد مختلف انتخاب کردم. خواسته هر دو خانواده این هستش که پروسه آشنایی تداوم داشته باشه و حساسیت بالایی هم در این مورد نشون دادن که خب طبیعی هستش. معمولا هم خانواده طرف خانم همیشه حق مسلم شون هست که خواستگار و خانواده رو خوب بشناسند مخصوصا ما که غریبه هستیم. سال قبل که با خانواده به منزل ایشون رفتیم کاملا مشخص بود ایشون و خانواده قبلا در مورد این موضوع صحبت کردن تا در جلسه چطور بتونن صحبتهاشون رو مطرح کنن خب طبیعی هم هست. آنچه که یه مقدار بنده رو امیدوار کرد صحبتهای طرفین(پدر و مادرها) بود که جنبه قول و قرار بخودش گرفت مبنی بر تداوم رفت و آمدها. بنظرم ایشون میتونستن تو این مدت تقریبا یکسال به قول شما بهانه ای جور کنن و از پدرشون بخوان که به پدرم بگن تلاش بی نتیجه هست، درسته که تماس تلفنی بین پدرامون برقرار بوده ولی مطمئنا اعضای خانواده طرفین از این تماس ها باخبر هستن. بازم بابت تجربه تون ممنون

سلام علیکم
حق با سرکار روزنه است. دخترخانم دو به شک هستند. الان نه جوابشون مثبت هست نه منفی.

شما که از جلسه خواستگاری جواب منفی نگرفتید. بنابراین با آرامش خواستگاری رو از سر بگیرید. ولی رویه تون رو عوض کنید. فاصله بین دو جلسه خواستگاری نباید یک سال باشه. دعوتشون کنید و اگر هم مثلا شرایشون طوری بود که فعلا نمی تونستن به منزل شما بیان، تو این فاصله شما چند بار دیگه به منزل اونا برید. خلاصه یه جوری توجیهشون کنید که اگر زمان لازم دارن برای آشنایی میتونید بهشون زمان بدید، ولی دو ماه دیگه باید با الان یه فرقی داشته باشه، نه که یک سال بگذره دوباره توی نقطه سه سال پیشتون باشید.
به اون خواستگار دیگه هم اصلا فکر نکنید، اگر قرار بود اتفاقی بیفته تا الان افتاده بود.

ولی کاملا انتظار جواب منفی رو داشته باشید. به هر حال یک طرف خواستگاری جواب منفیه و در مورد این خانم اصلا طرف دور از ذهنی نیست. ضمن اینکه این اطمینان خودتون از اینکه از همه ابعاد مناسب هم هستید کاملا جای سوال داره. مگه از ازتباطات مجازی و یک جلسه خانوادگی چقدر شناخت میشه پیدا کرد که این قدر مطمئن هستید؟

دو تا مساله دیگه هم هست که نتونستم توی جمله بندی بالا بگنجونمش ولی نمیتونم هم نگم.

یکی اینکه کشاورز بودنشون دلیل نمیشه که این همه بین دو جلسه فاصله باشه. توی خانواده کشاورزا هم ازدواج و خواستگاری هست. احتمال اینکه یه طرف ازدواج از شهر خودشون نباشه هم هست. ولی اونام میتونن خیلی نرمال این روند رو پیاده کنن. اینکه بهمن پارسال رفتید خواستگاری و قرار شده اونا بیان و تا یک ماه پیش هم همچنان پدراتون در تماس بودن بیشتر شبیه دو نفر میمونه که اتفاقی با هم آشنا بشن و یه دوستی دورادوری پیدا کنن، گاهی به هم زنگ بزنن و یه تعارف همیشگی هم باشه که شمام یه بار بیا خونه مون. راستی پدراتون تو این تماس های تلفنی چی به هم می گفتن؟

یک مساله دیگه هم اینکه قرار نیست توی جلسه خواستگاری دعوا راه بیفته که شما انتظار دارید اگر جوابشون منفی بود خواستگاری خوب پیش نره. به هر حال شرط مهمان نوازیه که حرمت مهمان رو نگه دارن و به نیکی رفتار کنن که تا زمانی که توی خونه اونا هستند احساس بدی نداشته باشند. ولی بعد از خواستگاری طی یک زمان کوتاه باید تکلیف مشخص بشه، یا بله یا نه یا تاریخ جلسه بعدی.

masoudtbm;1011269 نوشت:
خواسته هر دو خانواده این هستش که پروسه آشنایی تداوم داشته باشه و حساسیت بالایی هم در این مورد نشون دادن

چه حساسیتی نشون دادن؟

در کل نظر من اینه که برید خواستگاری، ولی این بار تکلیفتون رو قطعی مشخص کنید. از نه بودنِ جواب هم نترسید، چون باعث میشه از اول با یک گارد دفاعی وارد جلسه بشید و تاثیر منفی داشته باشه. نتیجه رو بسپرید به خدا هر چی که بشه خیره ان شاءالله.

ُسرباز ولی عصر عج;1011551 نوشت:
برادر عزیز این کار شما ارتباط با نامحرم از نظر شرعی مورد رضایت حضرت ولی عصر عج نبوده است و حکم خلوت با نامحرم را داشته است که به اتفاق اکثر فقهای شیعه حرام است.


به نظر می رسد با این قطعیت نمی توان حکم صادر کرد، فقها هم چنین حرمتی را قائل نیستند و عمدتاً مشروط می دانند. ضمن اینکه خود پرسشگر به حدود شرعی کاملاً واقف بوده اند و ضوابط شرعی را رعایت کرده اند؛ بنابراین القای احساس گناه به وی در این شرایط صحیح نیست.

به طور کلی، ارتباطات دختر و پسر در صورتی که باعث تهییج شهوت، تحریک جنسی و روابط گناه آلود نشود و در چارچوب‌های شرعی، ضوابط عقلی و ملاحظات عرفی قرار بگیرد به گونه ای که خوف گناه وجود نداشته باشد و شما نیز حرف های تحریک آمیز نزنید تا به این مقدار گناه و حرام نیست، اما چون معمولاً این گونه ارتباطات جولانگاه شیطان است، از لحاظ اخلاقی و یافته های روانشناختی توصیه به چنین ارتباط‌های بین دختر و پسر قبل از ازدواج نمی شود.

یادمان باشد بین حرام شرعی با نهی اخلاقی تفاوت وجود دارد.


پرسش:
در سال 1394 با دختری در دانشگاه آشنا شدم و به وی علاقه مند گردیدم، وی همشهری و هم استانی من نبودند و من تنها در فضای مجازی با او در ارتباط بودم. مادرم در جریان رابطه ما بود و حتی دختره با مادرم نیز در ارتباط بود و ما از ابتدا اصرار به خواستگاری رسمی داشتیم. پاییز 95 علی رغم اینکه همه چیز خوب پیش می رفت ایشان فرمودند که شرایط مان به هم نمی خوره و و ارتباط وی با من قطع شد. در نوروز 96 دختره به من پیام تبریک فرستادند و مجدداً جریان خواستگاری مطرح شد. تابستان 96 مجدداً ارتباط با همان بهانۀ قبلی قطع شد. اوایل بهمن 96 پدرم با پدر دختره تماس می گیرند و قرار شد که ما خانوادگی به منزل آنها برویم، قبلش دختره به من پیام داده بودند که خواستگار دیگری دارند.
به هر ترتیب ما به منزل آنها رفتیم و همه چیز به خوبی پیش رفت و خانواده ها از خیلی جهات شبیه هم بودند و خیلی زود با هم صمیمی شدند در حالی که از خواستگار دیگری خبری نبود. قرار شد که خانواده دختره هم به منزل ما تشریف بیاورند و چند جلسۀ آشنایی برقرار بشود که متأسفانه تا به حال نشده است.
خانواده دختر در شهر دیگری مشغول به کار کشاورزی هستند و بخشی از سال را در منزلشان حضور ندارند. این اواخر تلفن همراه پدر دختر هم خراب شده و امکان تماس تلفنی با پدر دختره وجود نداشت. البته آنها اواخر دی ماه به منزل خودشان بر می گردند.
حال با توجه به این موارد بهترین راهکار چیه؟ آیا مراجعآ مجدد ما با خانواده به منزل ایشان کار درستی هست؟

پاسخ:
اصرار و پافشاری به ازدواج
اگر شما دختر مورد نظر را همچنان برای ازدواج گزینۀ مناسبی می دانید، همچنان می توانید به تلاش های خود برای جلب رضایت وی و خانواده اش به ازدواج ادامه دهید و مجدداً به خواستگاراش بروید. خواستگاری مجدد می تواند شدت عشق و علاقه شما را به طرف مقابل تان ثابت کند و اشتیاق وی را برای پذیرش شما و ازدواج با شما برانگیزاند.
به هر حال، کسی که طاووس می خواهد باید جور هندوستان بِکِشد و در این راه خسته و فرسوده نشود. البته در نهایت مطمئناً شما به نتیجۀ مطلوب خویش خواهید رسید.

به قول مولوی:

کان جوان در جست و جو بد هفت سال *** از خیال وصل گشته چون خیال
سایۀ حق بر سر بنده بود *** عاقبت جوینده یابنده بود
گفت پیغامبر که چون کوبی دری*** عاقبت زان در برون آید سری
چون نشینی بر سر کوی کسی *** عاقبت بینی تو هم روی کسی
چون ز چاهی می کنی هر روز خاک *** عاقبت اندر رسی در آب پاک

این احتمال نیز وجود دارد که دختر مورد نظر به فردی دیگری نیز علاقه مند می باشند و همزمان با آشنایی با شما خواستگار دیگری هم دارند و به وی علاقه مند می باشند؛ چون طولانی بودن روند خواستگاری شما طبیعی نیست. دختری که متقابلاً به شما علاقه مند می باشد به این سادگی حاضر به از دست دادن شما نمی باشد!.

اگر با همۀ تلاش های شما و خانواده تان نتوانستید رضایت دختر و خانواده اش را برای ازدواج بگیرید؛ آنگاه می توانید او را رها کنید، فراموش نمایید و دختر دیگری را برای ازدواج انتخاب کنید.
مطمئناً در اطراف شما دختران زیادی هستند که می توانید با یکی از بهترین آنها ازدواج کنید و در زندگی به خوشبختی و شادکامی برسید.

اصرار و پافشاری بیش از حد به حدی که عزت و کرامت ذاتی شما نادیده گرفته شود، زیبنده نیست. ضمن اینکه هرگز شایسته نیست که با اجبار طرف مقابل تان را به نوعی مجبور و ملزم به ازدواج با خود نمایید؛ در حالی که وی تمایلی به ازدواج با شما ندارد به فرد دیگری علاقه مند می باشد.

یادتان باشد دختری که شما به خواستگاری وی رفته اید، همانند خود شما حق انتخاب دارد و از اراده و اختیار خدادادی بهره مند است، بنابراین این حق را دارد که بعد از طی کردن روند خواستگاری و بررسی شرایط و ضوابط از ازدواج با شما منصرف شود و با دیگری ازدواج نماید.

به هر حال، از اینکه از همان ابتدا به چارچوب های شرعی، ضوابط عقلی و ملاحظات عرفی در روند ازدواج و خواستگاری پایبند بوده اید و مسئله ازدواج خودتان را از راهش اقدام کرده اید پدیدۀ مبارکی است. البته طولانی بودن روند خوستگاری تان می تواند تأثیر منفی در پی داشته باشد و انرژی شما را تحلیل بَرد و شما را خسته و فرسوده نماید.
اگر خدای ناکرده این ازدواج و خواستگاری تان به سرانجام نرسید شما رمق و توانی برای خواستگاری های بعدی نخواهید داشت؛ بنابراین لازم است هوشمندانه زمان را مدیریت کنید و تکلیف ازدواج تان را هر چه زودتر مشخص نمایید.

از آنجا که خانواده دختر اواخر دی ماه به منزلشان بر می گردند، فرصت مناسبی است که شما جریان خواستگاری را مجدداً مطرح نمایید و به خواستگاری مجدد بروید تا تکلیف ازدواج تان هر چه سریعتر مشخص شود و روند خواستگاری و آشنایی خانواده ها به درستی ادامه یابد.

البته اگر در صدد شناخت بهتر طرف مقابل تان هستید، می توانید از خانواده ها اجازه بگیرید و چند جلسه ای با وی به گفتگو بنشینید و نیز با مراجعه حضوری به مراکز مشاوره ای و خدمات روانشناختی معتبر و گفتگو با مشاوران و روانشناسان باتجربه از مشاورۀ پیش از ازدواج(Pmc) بهره بجویید و از صحت و سلامت ازدواج تان مطمئن گردید. این طوری می توانید همسر آینده تان را درست انتخاب کنید و از شک و تردید رهایی یابید و نیز با ارائۀ تأیید کارشناسان جلوی بهانه جویی های احتمالی را بگیرید و موافقت خانواده ها را جلب کنید.

باتوجه به اینکه شما همشهری هم نیستید؛ طبیعتاً تفاوت هایی در معیارها و ملاک های ازدواج خواهید داشت. تفاوت فرهنگی، تفاوت جغرافیایی، تفاوت در آداب و رسوم و تفاوت های دیگری که ممکن است از دید شما مخفی مانده باشد؛ به همین خاطر لازم است صحت و سلامت ازدواج تان به تأیید برسد تا به آیندۀ ازدواج تان امیدوار شوید.

برای پی بردن به شناخت واقعی طرف مقابل و نوع شخصیت و تفکرات وی باید بدانید این مسئله تابع متغیرهای گوناگونی است و نمی توان به سهولت و با یک نگاه و یا صحبت های معمولی، به این مهم دست یافت؛ این مسئله به هیچ وجه با گفتگوی دو نفره، سؤال و جواب کلیشه ای و یا چندبار نشست و برخاست و رفت و آمد خانوادگی مشخص نمی شود.
به همین خاطر گاهی برخی شناخت ها تنها از طریق اجرای آزمون های روانشناختی و نیز تحقیق از افراد آگاه به دست می آید و بخش اندکی هم به صحبت های دونفره اختصاص دارد که در جلسات خواستگاری و جلسات مشاوره های تخصصی پیش از ازدواج می توانید به این مهم برسید.

معرفی منابع برای مطالعۀ بیشتر:


  1. حسین خانی نائینی، هادی، فرآیند همسرگزینی، قم: بنشاسته، 1393.
  2. امینی، ابراهیم، انتخاب همسر، تهران: انجمن اولیاء و مربیان، 1387.
  3. مظاهری، علی اکبر، جوانان و انتخاب همسر، قم: پارسیان، 1390.
  4. ایمانی، محسن، شیوه های شناخت و گزینش همسر، تهران: انجمن اولیاء و مربیان، 1393.
  5. حسینی، سیدحسین، آیین خواستگاری و ازدواج، تهران: منیر، 1389.

موضوع قفل شده است