جمع بندی سوالات من برای یک ازدواج موفق

تب‌های اولیه

41 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوالات من برای یک ازدواج موفق

[="Times New Roman"][="Black"]سلام و عرض احترام خدمت کارشناس محترم

به امید خدا اگر بتونم تا مهر ماه سال آینده پول خوبی جمع بکنم ان شاء الله سال آینده ازدواج میکنم

برخی تاپیک های انجمن مشاوره رو که سوالات مورد نظرم رو پاسخ داده بود مطالعه کردم

ولی با این حال سوالات دیگری دارم که خدمتتون عرض میکنم

1- چهره ی طرف مقابل بسیار بسیار بسیار برایم مهم هست. منظورم زیبایی نیست. بلکه به دل نشستن هست

و اگر نتونم با چهره اش ارتباط خوبی برقرار کنم اصلا دوست ندارم به سایر موارد رسیدگی کنم

و اصرار دارم که خواستگاری هر دختری که خواستم برم قبل از دیدن خانواده اش حتما حتما خودش رو ببینم

که اگر نپسندیدم همونجا سروته کنم برگردم و طبق صحبت کارشناسی که تاپیکش رو مطالعه کردم با احساسات دختر بازی نشه و روحیه اش لطمه نخوره.

تا اینجایی که می دونم اسلام با این مورد اول که بیان کردم کاملا موافق هست ولی خوب گفتم که اگر کمی و کاستی داره خودتون اضافه کنید

2- من از فقر و قناعت و توکل به خدا با آن معنا و مفهومی که بین مردم رایج است بیزارم.

من دوست ندارم توی زندگی همش دنبال یه لقمه نان بدوم. قسط اینو بدم. بدهی اونو بدم.

صاحب خونه سر برج بیاد دم خونه واسه اجاره خونه اش.

اسباب کشی بکنم و این حرفها. از این چیزا متنفرم و اصلا دوست ندارم روی آینده ای نامعلوم حساب باز کنم

دوست دارم کار و تلاش بکنم و یه زندگی متوسط رو به بالا از نظر مادی آماده بکنم و بعد یک همسر خوب و شایسته رو وارد خونه ام بکنم

خیلی ها معتقدند که این نوع نگاه صحیح نیست . چون اگر اینجوری باشه پس تو و همسرت قراره چی رو با هم بسازید ؟

خونه ماشین همه چیز آماده ؟ پاسخ من اینه که من همسرم رو برای اهداف بزرگتری می خوام

و می خوام که با این امکانات خودمون و فرزندانمون رو از نظر شخصیتی و معنوی رشد بدیم و خدمات بزرگی رو به مردم کشورمون ارائه کنیم

شاید چند سال دیگه وقتی که قدرت درک و فهمم بیشتر شد راحت بتونم با یه خونه ی اجاره ای نقلی توی طبقه ششم یه آپارتمان زندگی بکنم

ولی در حال حاضر جز اینی که گفتم با شرایط دیگری نمی خواهم و نمی توانم زندگی کنم

و با توجه به شناختی که از خودم و شرایط زندگیم دارم می دانم که جز این قطعا به مشکل خواهم خورد.

3- من خیلی خیلی خیلی مادرم رو دوست دارم و مادرم دلبستگی زیادی به من داره.

تا در یه مغازه میرم اگر دیر کنم زمین و زمان رو به هم می بافه

اگر یه بار تماس بگیره و جایی باشم نتونم جواب بدم و رد تماس بدم یه دفعه رگباری شماره مو میگیره

و استدلالش هم اینه که گفتم شاید اتفاقی واست افتاده که داری رد تماس میدی خواستم ببینم چی شده

یه مدت زیر نظر روانپزشک قرص می خورد و سابقه افسردگی داره

به شدت از فامیل های پدرم متنفر و نسبت بهشون بدبین هست

و تمام خاطرات تلخی که ازشون داره رو حتی زمانی که من به دنیا نیومده بودم رو با آب و تاب صدها بار تعریف کرده

جوری که انگار همین دیروز اتفاق افتادند.

من رو یه پسری می دونه که ادای آدم های مذهبی رو در میارم و تظاهر میکنم

و مردهایی که پیژامه راه راه با پیراهن تا سر زانو می پوشن رو و اندازه داعشی ها ریش میزارن رو مومن می دونه

و منی که شلوار جین با تیشرت می پوشم و ریش ها و موهامو مدل میدم رو مذهبی نمی دونه

و معتقده که اگر من زن مذهبی می خوام فقط و فقط باید از خانواده شهدا زن بگیرم

برای افرادی که دوستش دارند و سراغشو زیاد می گیرند ارزشی قائل نیست

و به افرادی که بود و نبودش واسشون مهم نیست بسیار احترام میزاره و پیگیرشون میشه

خلاصه بخوام بگم کسی رو ندارم که بفرستم جلو واسم دختر پیدا کنه

و خواهرم هم با اینکه ازم بزرگتره ولی دختر ساده ای هست و اینکاره نیست

سایر بستگان هم خیلی درک درستی از ازدواج ندارند و فردا قهر میکنن که چرا با گزینه ای که ما معرفی کردیم ازدواج نکردی :khandeh!:

4- من یه مقدار زود ناراحت میشم و از کوره در میرم و زود هم پشیمون میشم از رفتار بدی که کردم

البته الان نسبت به گذشته ( خیلی فاجعه بودم :khandeh!:) خیلی تغییر و رشد کردم ولی خوب باز هم دوست دارم بهتر بشم

من واقعا نسبت به کسی که آزاری بهم نداشته باشه هیچ آزاری ندارم و خیلی خوب هستم

بخاطر همین از دید یه سری ها بسیار گل و آقا و متشخص و مهربون و خوش قلب هستم

مثلا یکی از دوستانم که دو سال باهاش هم خونه بودم بسیار منو دوست داره

و از اون دوران هم خونگی با من به عنوان یکی از بهترین دوران های زندگیش یاد میکنه

از دید یه سری ها هم آدم چرت ، چیپ ، بد اخلاق، بی تربیت، تنبل و ... هستم :khaneh:

که اگر نظر خودمو بپرسید با گروه اول کاملا موافقم=))

از شوخی گذشته دوست دارم با کسی ازدواج کنم که از نظر اخلاقی و معنوی از خودم بهتر باشه

تا بتونم در کنارش رشد کنم و اینکه کسی باشه که منو بفهمه و قدر و منزلت منو بشناسه

یه جمله ای هست خیلی دوستش دارم: فرق من با بقیه رو فقط کسی می دونه که واسم با بقیه فرق داره

5- چندین سال پیش توی فضای مجازی و دانشگاه خیلی سر و گوشم می جنبید

و اون موقع خیلی دنبال این دختر و اون دختر می رفتیم

چنین فضایی یه سری افکار منفی برای من بوجود آورده که هم فکر میکنم درسته هم غلط

اینکه وقتی یه دختری قیافه میگیره یعنی اینکه رفته همه دورهاشو با بقیه پسرها زده

و الان می خواد مخ تورو بزنه تا باهاش ازدواج کنی برای همین ادای دخترهای با وقار رو در میاره

و از این دخترها هم توی اطراف خودم دیدم

و نمی تونم این چیزارو به حساب نجابت بزارم و فکر میکنم بعد از ازدواج چهره ی واقعیش ممکنه رو بشه و این حرفها

یعنی دختری رو میشناسم که با بقیه پسرهای فامیل میگه می خنده

ولی تا منو می بینه می دوه توی اتاق ، فقط بخاطر اینکه فکر میکنه من خواستگارش هستم و از اینجور دخترها خوشم میاد

یعنی حااااااااااااااااااااالم از نقاب زدن بهم می خوره

برای مواردی که گفتم اگر نکته ای ایرادی چیزی هست بفرمایید تا باقی موارد رو در ادامه تاپیک مطرح کنم.[/][/]

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد همدل

[TD][/TD]

تذکر!

شما در این تاپیک همزمان به چندین موضوع اشاره کرده اید که ارتباط چندانی با هم ندارند؛ به همین خاطر به نظر می رسد پرداختن به همه آنها در این مجال نمی گنجد و صد البته نتیجه گیری و رسیدن به یک نظر واحد دشوار خواهد بود. اگر اولویت بندی کنید و براساس آن یک موضوع را بحث کنیم و به نتیجه برسانیم و سپس موضوع بعدی را شروع کنیم، به نظر مفیدتر خواهد بود.

[="Times New Roman"][="Black"]سلام

نیازی به نتیجه گیری نیست

شما هر موردی رو که بیان کردم نقل قول کنید و جداگانه پاسخ بدید

به همین راحتی[/]

Im_Masoud.Freeman;1005624 نوشت:
[="Times New Roman"][="Black"]سلام و عرض احترام خدمت کارشناس محترم

به امید خدا اگر بتونم تا مهر ماه سال آینده پول خوبی جمع بکنم ان شاء الله سال آینده ازدواج میکنم

برخی تاپیک های انجمن مشاوره رو که سوالات مورد نظرم رو پاسخ داده بود مطالعه کردم

ولی با این حال سوالات دیگری دارم که خدمتتون عرض میکنم

1- چهره ی طرف مقابل بسیار بسیار بسیار برایم مهم هست. منظورم زیبایی نیست. بلکه به دل نشستن هست

و اگر نتونم با چهره اش ارتباط خوبی برقرار کنم اصلا دوست ندارم به سایر موارد رسیدگی کنم

و اصرار دارم که خواستگاری هر دختری که خواستم برم قبل از دیدن خانواده اش حتما حتما خودش رو ببینم

که اگر نپسندیدم همونجا سروته کنم برگردم و طبق صحبت کارشناسی که تاپیکش رو مطالعه کردم با احساسات دختر بازی نشه و روحیه اش لطمه نخوره.

تا اینجایی که می دونم اسلام با این مورد اول که بیان کردم کاملا موافق هست ولی خوب گفتم که اگر کمی و کاستی داره خودتون اضافه کنید

2- من از فقر و قناعت و توکل به خدا با آن معنا و مفهومی که بین مردم رایج است بیزارم.

من دوست ندارم توی زندگی همش دنبال یه لقمه نان بدوم. قسط اینو بدم. بدهی اونو بدم.

صاحب خونه سر برج بیاد دم خونه واسه اجاره خونه اش.

اسباب کشی بکنم و این حرفها. از این چیزا متنفرم و اصلا دوست ندارم روی آینده ای نامعلوم حساب باز کنم

دوست دارم کار و تلاش بکنم و یه زندگی متوسط رو به بالا از نظر مادی آماده بکنم و بعد یک همسر خوب و شایسته رو وارد خونه ام بکنم

خیلی ها معتقدند که این نوع نگاه صحیح نیست . چون اگر اینجوری باشه پس تو و همسرت قراره چی رو با هم بسازید ؟

خونه ماشین همه چیز آماده ؟ پاسخ من اینه که من همسرم رو برای اهداف بزرگتری می خوام

و می خوام که با این امکانات خودمون و فرزندانمون رو از نظر شخصیتی و معنوی رشد بدیم و خدمات بزرگی رو به مردم کشورمون ارائه کنیم

شاید چند سال دیگه وقتی که قدرت درک و فهمم بیشتر شد راحت بتونم با یه خونه ی اجاره ای نقلی توی طبقه ششم یه آپارتمان زندگی بکنم

ولی در حال حاضر جز اینی که گفتم با شرایط دیگری نمی خواهم و نمی توانم زندگی کنم

و با توجه به شناختی که از خودم و شرایط زندگیم دارم می دانم که جز این قطعا به مشکل خواهم خورد.

3- من خیلی خیلی خیلی مادرم رو دوست دارم و مادرم دلبستگی زیادی به من داره.

تا در یه مغازه میرم اگر دیر کنم زمین و زمان رو به هم می بافه

اگر یه بار تماس بگیره و جایی باشم نتونم جواب بدم و رد تماس بدم یه دفعه رگباری شماره مو میگیره

و استدلالش هم اینه که گفتم شاید اتفاقی واست افتاده که داری رد تماس میدی خواستم ببینم چی شده

یه مدت زیر نظر روانپزشک قرص می خورد و سابقه افسردگی داره

به شدت از فامیل های پدرم متنفر و نسبت بهشون بدبین هست

و تمام خاطرات تلخی که ازشون داره رو حتی زمانی که من به دنیا نیومده بودم رو با آب و تاب صدها بار تعریف کرده

جوری که انگار همین دیروز اتفاق افتادند.

من رو یه پسری می دونه که ادای آدم های مذهبی رو در میارم و تظاهر میکنم

و مردهایی که پیژامه راه راه با پیراهن تا سر زانو می پوشن رو و اندازه داعشی ها ریش میزارن رو مومن می دونه

و منی که شلوار جین با تیشرت می پوشم و ریش ها و موهامو مدل میدم رو مذهبی نمی دونه

و معتقده که اگر من زن مذهبی می خوام فقط و فقط باید از خانواده شهدا زن بگیرم

برای افرادی که دوستش دارند و سراغشو زیاد می گیرند ارزشی قائل نیست

و به افرادی که بود و نبودش واسشون مهم نیست بسیار احترام میزاره و پیگیرشون میشه

خلاصه بخوام بگم کسی رو ندارم که بفرستم جلو واسم دختر پیدا کنه

و خواهرم هم با اینکه ازم بزرگتره ولی دختر ساده ای هست و اینکاره نیست

سایر بستگان هم خیلی درک درستی از ازدواج ندارند و فردا قهر میکنن که چرا با گزینه ای که ما معرفی کردیم ازدواج نکردی :khandeh!:

4- من یه مقدار زود ناراحت میشم و از کوره در میرم و زود هم پشیمون میشم از رفتار بدی که کردم

البته الان نسبت به گذشته ( خیلی فاجعه بودم :khandeh!:) خیلی تغییر و رشد کردم ولی خوب باز هم دوست دارم بهتر بشم

من واقعا نسبت به کسی که آزاری بهم نداشته باشه هیچ آزاری ندارم و خیلی خوب هستم

بخاطر همین از دید یه سری ها بسیار گل و آقا و متشخص و مهربون و خوش قلب هستم

مثلا یکی از دوستانم که دو سال باهاش هم خونه بودم بسیار منو دوست داره

و از اون دوران هم خونگی با من به عنوان یکی از بهترین دوران های زندگیش یاد میکنه

از دید یه سری ها هم آدم چرت ، چیپ ، بد اخلاق، بی تربیت، تنبل و ... هستم :khaneh:

که اگر نظر خودمو بپرسید با گروه اول کاملا موافقم=))

از شوخی گذشته دوست دارم با کسی ازدواج کنم که از نظر اخلاقی و معنوی از خودم بهتر باشه

تا بتونم در کنارش رشد کنم و اینکه کسی باشه که منو بفهمه و قدر و منزلت منو بشناسه

یه جمله ای هست خیلی دوستش دارم: فرق من با بقیه رو فقط کسی می دونه که واسم با بقیه فرق داره

5- چندین سال پیش توی فضای مجازی و دانشگاه خیلی سر و گوشم می جنبید

و اون موقع خیلی دنبال این دختر و اون دختر می رفتیم

چنین فضایی یه سری افکار منفی برای من بوجود آورده که هم فکر میکنم درسته هم غلط

اینکه وقتی یه دختری قیافه میگیره یعنی اینکه رفته همه دورهاشو با بقیه پسرها زده

و الان می خواد مخ تورو بزنه تا باهاش ازدواج کنی برای همین ادای دخترهای با وقار رو در میاره

و از این دخترها هم توی اطراف خودم دیدم

و نمی تونم این چیزارو به حساب نجابت بزارم و فکر میکنم بعد از ازدواج چهره ی واقعیش ممکنه رو بشه و این حرفها

یعنی دختری رو میشناسم که با بقیه پسرهای فامیل میگه می خنده

ولی تا منو می بینه می دوه توی اتاق ، فقط بخاطر اینکه فکر میکنه من خواستگارش هستم و از اینجور دخترها خوشم میاد

یعنی حااااااااااااااااااااالم از نقاب زدن بهم می خوره

برای مواردی که گفتم اگر نکته ای ایرادی چیزی هست بفرمایید تا باقی موارد رو در ادامه تاپیک مطرح کنم.

[/]

سلام

مورد ۱ و ۲ به خودی خود بد نیستن، حتی شاید خوبم باشن، بستگی به اثری داره که روی فرایند ازدواج میذارن. مثلا اگه شما می خواین یه زندگی نسبتا مرفه درست کنید بعد ازدواج کنید، و در عین حال تا سال آینده هم ازدواج می کنید، این خیلی هم خوبه. ولی اگه قرار باشه به خاطر این مساله ده سال ازدواجتون به تاخیر بیفته دیگه خوب نیست، بهتره که زندگیتونو شروع کنید و با همدیگه بسازیدش. در کل خیلی مسائل مهمی نیستن.

مورد ۳ رو به خاطر بیان محدودیت هاتون در پیدا کردن دختر مطرح کردید، اما به نظر من مساله مهمیه که از الان درباره نحوه تعامل مادرتون با خانواده آینده پیش بینی های لازم رو بکنید و از الان یاد بگیرید چطور مساله رو مدیریت کنید. و اگر چیزی رو لازمه در این باره در جلسه خواستگاری بگید، به بهترین نحو بگید.

درباره مورد ۴، خیلی خوبه که تونستید تغییر کنید. بهتون تبربک میگم. همچنان به رشدتون ادامه بدید : )

درباره مورد ۵ نظری ندارم : |

[="Teal"]سلام...
جواب همه ش یک جا ...
دوست دارید قضاوت نشید ولی قضاوت میکنید
[SPOILER] در مورد دختر باوقار یعنی رفته دوراشو زده!!!!!![/SPOILER]
دوست دارید همسری معنوی بگیرید ولی نمیگید شاید همسرم که از لحاظ معنوی بالاتر باشه تیپ و ظاهرم رو نپسنده

دوست دارید باایمان باشن ولی در مورد خودتون میگید همینی که هس تلاشی نمیکنید برای بهتر شدن

میگید پول ندارم و در حال تلاشم برای زندگی ولی قانع هم نیستید !

مادرتون رو دوست دارید و این بسیار خوبه،ولی به وابستگی اشاره میکنید که احتمالا دردسر ساز بشه و نمیخواین هم کمی تلاش برای بهترشدن شرایط کنید

در کل یه چندسال صبر کردین این یکسالم روش ولی نه برای بهتر شدن وضعیت مالی تون،برای کار کردن روی نقاط ضعف تون بیشتر تلاش کنید تا فرد شایسته تری نصیبت تون بشه[/]

با سلام و احترام

مسعود رو باید کوبید از نو ساخت Smile

به نظرم زود رنجی و زود جوش آوردن و آستانه تحمل پایینی دارید و این بزرگترین ضربه رو به شما وارد خواهد کرد.
گویا دوست دارید همه در مدار شما تعریف شوند.
باید بتوانید انسانها را آن طور که هستند دوست داشته باشید.
یک جذابیت خاصی دارید که میتواند دل خیلی ها را ببرد اما اگر خود را اصلاح نکنید، به نظرم زندگی دوام نخواهد آورد.
البته بعضی از مردها هر چند محکم نشان می دهند اما بعد از ازدواج تغییر مثبت می کنند و تا اندازه ای اصلاح میشوند.

از خیلی جهات شبیه هم هستیم داداش @};-happy به دل نشستن چهره و ....

بنظرم موضوع مادرتون رو باید به نتیجه برسونید بعد ازدواج کنید . اینکه ایشون بسیار وابسته هستن ممکنه باعث بشه به عروسش این حسو داشته باشه که پسرشو ازش گرفته ! و حس خوبی بینشون برقرار نشه
یا عروس یکسری از اخلاقیات ایشونو نپسندن و شما هم به هواداری و احترام مادرتون عروسو سرکوب کنید و خدایی ناکرده مشکلاتی پیش بیاد.

ناراحت شدن و از کوره در رفتن رو توصیه میکنم با کارگاههای کنترل خشم دست کنی =d>

محیط محازی تاثیرات خیلی منفی رو ذهن و دید (خیلی ادما رو نسبت به هم بدبین میکنه) ادما بخصوص در مورد ازدواج میذاره ولی همه بد نیستن ! منظور اینه که گزینه ای که شما باهاش کفو باشید و مناسب ازدواجتون باشه کم نیست فقط باید بگردین .

سلام
در مورد مورد یک باید بهت بگم که به نظر من هم چهره بسیار مهم است که به دل آدم بنشیند. فقط بایستی این رو در نظر بگیری که هر کسی رو بگیری بعد از یک مدت چهره اش برات عادی می شه. در مورد مورد دوم باید بگویم که اولا قناعت بسیار چیز خوبی است. ثانیا شما که می گویید دوست دارم زندگی متوسط مادی رو شروع کنم و بعد از آن همسری اختیار کنم چند سال طول می کشه تا بتونید این گونه زندگی را فراهم کنید؟ اگر خیلی طول نمی کشه و سنتون بالا نمی ره ، طوری نیست ولی اگر قراره تا زمانی که این ها را فراهم می کنید سنتون بره بالا بایستی بگم اشتباه محض می کنید.

[="Times New Roman"][="Black"]

بیت المعمور;1006358 نوشت:
با سلام و احترام

مسعود رو باید کوبید از نو ساخت Smile

به نظرم زود رنجی و زود جوش آوردن و آستانه تحمل پایینی دارید و این بزرگترین ضربه رو به شما وارد خواهد کرد.
گویا دوست دارید همه در مدار شما تعریف شوند.
باید بتوانید انسانها را آن طور که هستند دوست داشته باشید.
یک جذابیت خاصی دارید که میتواند دل خیلی ها را ببرد اما اگر خود را اصلاح نکنید، به نظرم زندگی دوام نخواهد آورد.
البته بعضی از مردها هر چند محکم نشان می دهند اما بعد از ازدواج تغییر مثبت می کنند و تا اندازه ای اصلاح میشوند.


سلام برادر عزیز

بله زود رنجی بسیار آسیب میزنه و دارم روش کار میکنم

بله دوست دارم همه در مدار من تعریف بشوند و نمی دونم بهترین نگاه چی هست که روش کار کنم

خدای جذابیت :khandeh!:=))[/]

[="Times New Roman"][="Black"]

منتظر کوچک;1006360 نوشت:
از خیلی جهات شبیه هم هستیم داداش @};-happy به دل نشستن چهره و ....

بنظرم موضوع مادرتون رو باید به نتیجه برسونید بعد ازدواج کنید . اینکه ایشون بسیار وابسته هستن ممکنه باعث بشه به عروسش این حسو داشته باشه که پسرشو ازش گرفته ! و حس خوبی بینشون برقرار نشه
یا عروس یکسری از اخلاقیات ایشونو نپسندن و شما هم به هواداری و احترام مادرتون عروسو سرکوب کنید و خدایی ناکرده مشکلاتی پیش بیاد.

ناراحت شدن و از کوره در رفتن رو توصیه میکنم با کارگاههای کنترل خشم دست کنی =d>

محیط محازی تاثیرات خیلی منفی رو ذهن و دید (خیلی ادما رو نسبت به هم بدبین میکنه) ادما بخصوص در مورد ازدواج میذاره ولی همه بد نیستن ! منظور اینه که گزینه ای که شما باهاش کفو باشید و مناسب ازدواجتون باشه کم نیست فقط باید بگردین .

سلام برادر عزیز

بله وابستگی مادرم خیلی خطرناکه برای همین در این مورد پیش دستی کردم و جلو جلو باهاش صحبت کردم

بهش گفتم مادر نباید دختر مردم رو اذیت کنی بهش نیش بزنی کنایه بزنی بهش دستور بدی و ...گناه داره

من مادرمو میشناسم اگر باهاش اتمام حجت نکنم بعد از ازدواج مرتب می خواد کنار ما باشه

ما داریم میریم خونه فلانی شما هم بیایید

یا بخوایم بریم مسافرت میگه منم میام باهاتون

یا دم به دقیقه میاد خونمون با چند کیلو میوه و غذا و ....

کاملا می دونم اخلاقش چجوریه

کلا متخصص این هست ک شور یه چیزیو در بیاره و کاری کنه که آدم های خوب تبدیل به آدم های بد بشن

به قول رضا مارمولک اینقدر فشار میاره که از اونور جهنم میزنه بیرون

مدام توصیه های ابتدایی و پیش پا افتاده میکنه

بعضی پسرهای فامیل هستن که با داد و بیداد و تهدید پدر و مادرشون خودشون رو آزاد میکنن و دیگه پدر و مادرشون زجرم بکشن به زبون نمیارن

ولی من نمی خوام اینکارهارو بکنم و می خوام با منطق و انسانیت با هم حرف بزنیم

کارگاه کنترل خشم هم عالیه ممنون از پیشنهادت[/]

سلام

سیاست رفتار قاطعانه با سایرین یه مهارته که زمان میبره تا بهش دست پیدا کنی.
کلی باید آزمون و خطا کنی و دائم باید نتیجه نوع برخوردتو بسنجی تا کم کم نقاط ضعفت رو از بین ببری.

اول بدون تا وقتی که کنار مادرتون باشی ایشون نمیتونن رفتارشون رو تغییر بدن، اصولا آدما وقتی از 35، 40 گذشتن، شخصیتشون تثبیت میشه.
اما اگه فاصله بگیری، یه چیزایی تغییر میکنه. مثلا اگه فرضا به یه شهر دیگه نقل مکان کنی(گفتم فرضا، نگفتم حتما مهاجرت کنی) و روی پای خودت وایسی، کم کم متوجه میشی که این وابستگی خودش داره از بین میره و شاید ماه به ماهم ازت خبری نگیرن!!

اگه این رفتار قاطعانه رو درست انجام بدی، نه تنها منجر به رنجش ماردتون نمیشه، بلکه حتی محبت بینتون هم بیشتر میشه، کاری که من خودم انجام دادم، با وجود اینکه دخالت های پدر و مادرم توی زندگیم خیلی کمتر از خواهر و برادرامه یعنی خودم این اجازه رو بهشون نمیدم، اما محبت بینمون بیشتر از بقیه اعضای خانواده ست.

کلا آدم قاطع دنیای خیلی متفاوتی رو تجربه میکنه، هم تحت تاثیر بقیه قرار نمیگیره، هم بقیه بیشتر دوستش دارن. این مهارت بیشتر از همه به درد برخورد با همسر خوشبختت میخورهhappy

Im_Masoud.Freeman;1006338 نوشت:
[=Times New Roman]سلام

نیازی به نتیجه گیری نیست

شما هر موردی رو که بیان کردم نقل قول کنید و جداگانه پاسخ بدید

به همین راحتی

ضمن ارج نهادن به نظر پرسشگر گرامی و سپاس از سایر دوستانی که در بحث مشارکت فرمودند باید به اطلاع برسانم که باتوجه به اینکه در این تاپیک سؤالات متعدی پرسیده شده و سوالات در عین حال که حولِ محور ازدواج می باشد، هر یک موضوع مستقلی است که می بایست جداگانه مورد بحث و بررسی قرا گیرد؛ به همین خاطر تفکیک سؤالات و مطرح کردن آن در چند تاپیک ضرورت می یابد.

روند پاسخگویی در انجمن و تالارهای گفتگو همواره بر این بوده که یک موضوع مورد بحث قرار گیرد؛ بنابراین شما می توانید به انتخاب خودتان یک از موضوعات زیر را انتخاب کنید و بقیۀ آن را در تاپیک های جداگانه مطرح بفرمایید تا مورد بحث قرار گیرد. این طوری مشارکت دوستان هم بهتر خواهد بود و مباحث از کلی گویی خارج خواهد شد.


  1. اهمیت معیار زیبایی در ازدواج
  2. ازدواج و توکل به خدا
  3. وابستگی شدید مادر به فرزند
  4. مشکلات مادر و حل آن
  5. همراهی نکردن خانواده در مقولۀ انتخاب همسر
  6. کمالگرایی
  7. زودرنجی
  8. چگونگی شناخت طرفِ مقابل در ازدواج

[=Times New Roman]

همدل;1007289 نوشت:
ضمن ارج نهادن به نظر پرسشگر گرامی و سپاس از سایر دوستانی که در بحث مشارکت فرمودند باید به اطلاع برسانم که باتوجه به اینکه در این تاپیک سؤالات متعدی پرسیده شده و سوالات در عین حال که حولِ محور ازدواج می باشد، هر یک موضوع مستقلی است که می بایست جداگانه مورد بحث و بررسی قرا گیرد؛ به همین خاطر تفکیک سؤالات و مطرح کردن آن در چند تاپیک ضرورت می یابد.

روند پاسخگویی در انجمن و تالارهای گفتگو همواره بر این بوده که یک موضوع مورد بحث قرار گیرد؛ بنابراین شما می توانید به انتخاب خودتان یک از موضوعات زیر را انتخاب کنید و بقیۀ آن را در تاپیک های جداگانه مطرح بفرمایید تا مورد بحث قرار گیرد. این طوری مشارکت دوستان هم بهتر خواهد بود و مباحث از کلی گویی خارج خواهد شد.


  1. اهمیت معیار زیبایی در ازدواج
  2. ازدواج و توکل به خدا
  3. وابستگی شدید مادر به فرزند
  4. مشکلات مادر و حل آن
  5. همراهی نکردن خانواده در مقولۀ انتخاب همسر
  6. کمالگرایی
  7. زودرنجی
  8. چگونگی شناخت طرفِ مقابل در ازدواج

سلام استاد بد دل Fool

دوست داشتم در مورد هر هشت مورد در همین تاپیک بحث کنیم و از طولانی شدن بحث در تاپیک های مختلف جلوگیری کنیم

.....................

منم ترجیح میدم روی مورد 8 صحبت کنیم

عذر میخوام نقل نگرفتم
گفتید که میخواید همسرتون از لحاظ معنوی بالاتر باشه
اما به نظر بنده
بهتره آقا از لحاظ معنوی بالاتر بشه
اگه خانم بالاتر باشه خوب نیست
چون فکر میکنم خانم خیلی تاثیر پذیر تر از مرد هست و
اگه مرد از لحاظ معنوی بالا باشه خانمش رو هم میکشه بالا
ولی اگه مرد پایین تر از خانم باشه
خانم رو هم میکشه پایین

این ها رو در اطرافیانم دیدم
اینکه در اکثر موارد صدق میکنه یا نه
نمیدونم...

یا صاحب الزمان(عج)
یاعلی مدد

سلام
خدا قوت
هر وقت ازدواج کردید منطقی و قاطعانه تصمیم بگیرید نه طرف همسرتون باشید نه مادرتون وگرنه مجبور به انتخاب یکی میشید.
خواستگارم بعد از ۲۰ سال ازدواج والدینش به دنیا اومد خانوادشون به شدت مثل شما وابستشون بودن خودشونم به خاطر تفاوت سنی بالایی که با پدر مادرشون داشتن حتی حرفی نمیزدن که قانعشون کنن به من زور میگفتن با اینکه شرایط عالی داشت مجبور به رد کردنشون شدم بعد دو سال پشیمون شدند ولی بازم نمیتونستند عاقلانه و رک و راست با خانوادشون حرف بزنند.بازم نشد که نشد.
خیلی بد هستش بعدها بگید به خاطر مادرم نباید نیم ساعتم ازشون دور باشم ولی به طرف ازدواجتون بگید ماهی یکبار میبرمت خونتون اونم با خانوادم....
شما درست مدیریت کنید که کارتون مثل ما نشه.
در پناه خدا

همدل;1007289 نوشت:
ضمن ارج نهادن به نظر پرسشگر گرامی و سپاس از سایر دوستانی که در بحث مشارکت فرمودند باید به اطلاع برسانم که باتوجه به اینکه در این تاپیک سؤالات متعدی پرسیده شده و سوالات در عین حال که حولِ محور ازدواج می باشد، هر یک موضوع مستقلی است که می بایست جداگانه مورد بحث و بررسی قرا گیرد؛ به همین خاطر تفکیک سؤالات و مطرح کردن آن در چند تاپیک ضرورت می یابد.

روند پاسخگویی در انجمن و تالارهای گفتگو همواره بر این بوده که یک موضوع مورد بحث قرار گیرد؛ بنابراین شما می توانید به انتخاب خودتان یک از موضوعات زیر را انتخاب کنید و بقیۀ آن را در تاپیک های جداگانه مطرح بفرمایید تا مورد بحث قرار گیرد. این طوری مشارکت دوستان هم بهتر خواهد بود و مباحث از کلی گویی خارج خواهد شد.


  1. اهمیت معیار زیبایی در ازدواج
  2. ازدواج و توکل به خدا
  3. وابستگی شدید مادر به فرزند
  4. مشکلات مادر و حل آن
  5. همراهی نکردن خانواده در مقولۀ انتخاب همسر
  6. کمالگرایی
  7. زودرنجی
  8. چگونگی شناخت طرفِ مقابل در ازدواج

با سلام

معمولا این طور مسائل قبل از باز شدن موضوع توسط مدیر ارجاع سوالات حل میشود و حتی سوالات را ویرایش می کنند یا با استارتر صحبت می کنند....

بهتر بود در پیام خصوصی با جناب مسعود و مدیر ارجاع سوالات هماهنگ می کردید تا کدورتی پیش نیاید و انگیزه کشی نکنید...اینطور پاسخ دادن جلوه خوبی ندارد...

Im_Masoud.Freeman;1005624 نوشت:
بلکه به دل نشستن هست

سلام بزرگواران مومنان عزیز از کارشناس و دوستان عزیز سوال داشتم
آیا واجب هست که حتما رفتیم خواستگاری به دل بشینه، اگر ننشست منصرف بشیم و با ایشان حرف نزنیم؟ مهم قیافه و ... هست یا فکر؟

چگونگی شناخت طرف مقابل در فرایند انتخاب همسر

پي بردن به شناخت واقعی همسر و نوع شخصيت و تفکرات وی، تابع متغيرهاي گوناگوني است و نمي توان به سهولت و با یک نگاه و یا صحبت معمولی، به این مهم دست یافت. باید بدانید شناخت واقعی طرف مقابل به هیچ وجه با گفتگوی دو نفره، سؤال و جواب کلیشه ای و یا چندبار نشست و برخاست و رفت و آمد خانوادگی و یا تحقیق از چند نفر مشخص نمی شود. برخی افراد تبحر زیادی در ظاهرسازی دارند و به راحتی می توانند با حرّافی و چرب زبانی، دروغ گویی، پنهانکاری و... حقیقت را پنهان کنند و یا حقیقت را جور دیگری جلوه دهند و نهایتاً به مقصودشان برسند؛ به همین خاطر، گاهی برخی شناخت ها تنها از طریق اجرای آزمون های روانشناختی و نیز تحقیق از افراد آگاه به دست می آید. می توانید برای آگاهی از شخصیت خود و طرف مقابل، بعد از آشنایی اولیه در جلسات خواستگاری به اتفاق او و با اطلاع خانواده ها به مراکز مشاوره ای و خدمات روانشناختی معتبر مراجعه کنید و با کمک گرفتن از مشاوران ازدواج و روانشناسان با تجربه و اجرای تست های مختلف شخصیت، از خصوصیات شخصیتی هم و نیز از میزان تناسب خود با طرف مقابل تان، اطلاع حاصل فرمایید.

روش های شناخت همسر
معمولاً سه روش برای شناخت همسر و تشخیص ملاک ها و معیارهای ازدواج وجود دارد که عبارتنداز:
الف) تحقیق از افراد آگاه = 50 ٪
ب) آزمون های روان شناختی = 30 ٪
ج) گفت و گو های دختر و پسر در جلسات خواستگاری = 20 ٪
همان طور که می بینید بیشترین سهم شناخت را تحقیق از افراد آگاه به خود اختصاص داده است. تحقیق، پرس و جو و بررسی ویژگی های فکری، اخلاقی، شخصیتی و رفتاری و جایگاه، موقعیت و شرایط خانوادگی فرد مورد نظر از گذشته های دور تا به حال و در موقعیت های مکانی و زمانی مختلف که شخصیت طرف در آن شکل گرفته است از اهمیت ویژه ای برخوردار است و شما را در تصمیم گیری نهایی کمک خواهد نمود.

گفتگوی دوطرفه

گفتگوی دوطرفه در حد خودش مهم است و یکی از مهمترین راه های شناخت افراد و پی بردن به خصوصیات شخصيتی ويژگي هاي اخلاقي افراد، به حساب می آید.
امام علی (علیه السلام) در این باره می فرماید: «تَكَلَّمُوا تُعْرَفُوا فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِه» (1)؛ «حرف بزنید تا شناخته شوید، چرا که شخصیت هر انسانی در زیر زبانش نهفته است».
با دقت در نحوی سخن گفتن افراد، مي توان بخشي از شخصيت آنان را دريافت؛ مثلاً انسان با نزاکت و با ادب هيچ گاه زبانش را به سخنان زشت و ناپسند و يا الفاظ نامناسب نمي آلايد. رفتار و عملکرد افراد نيز علامت ديگري براي شناخت شخصیت آن‏ها است. پايبندي به اصول اخلاقي، احترام به ديگران، نظم در کارها، نحوه راه رفتن، لباس پوشيدن و ديگر امور شخصي و اجتماعي، نشانگر چگونگي شخصيت و ويژگي هاي اخلاقي افراد است.
به قول سعدی شیرازی:
تا مرد سخن نگفته باشد *** عيب و هنرش نهفته باشد

توجه به دوستان فرد، يکي ديگر از راه‏هاي شناخت شخصیت و خصوصیات و ویژگی های اخلاقی اوست. در روايت آمده است که رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «الْمَرْءُ عَلَى دِينِ خَلِيلِهِ وَ قَرِينِه» (2)؛ «‏آدمي به آیین و کيش دوست خويش است». روش زندگي فرد را دوست او تعيين مي کند از این روی امام علی (علیه السلام) می فرماید: «هرگاه وضع شخصى بر شما نامعلوم شد و دين و آيين او را نشناختيد، به دوستانش بنگريد. اگر اهل دين و آيين الهى اند، او نيز پيرو آيين خدا است».
تو اول بگو با كيان دوستي *** كه تا من بگويم كه تو كيستي

بايد ببينيم که فرد در گذشته و حال با چه کساني روابط دوستانه و صميمانه دارد؛ چون معمولاً افراد با هم فکران خود معاشرت مي کنند، پس با شناسايي دوستان نزديک فرد، مي توان خود فرد را بهتر و بيش‏تر شناخت. در ضمن براي شناخت شخصیت طرف مقابل تان و میزان پایبندی او به مسائل دینی، حلال و حرام الهی، مي توانید در خصوص گذشته وی تحقیق کنید و از خانواده، بستگان و دوستاني که آن فرد را مي شناسند و سال‏ها با او رفت و آمد داشته‏اند، از دوستان دوران مدرسه، معلمان و مربیان و... به روحيات و اخلاق او پي ببرید؛ علاوه بر اين، وقتي انسان چند مرتبه با کسي رفت و آمد کند، خواهي نخواهي به روحياتش پي خواهد برد؛ چون هيچ کس نمی تواند صفت اخلاقي و خصوصیت شخصیتی و یا مطلبي را به مدت طولانی در درون خودش پنهان سازد، بالاخره روزی آن را بروز و یا فاش خواهد ساخت.

با این شیوه هایی که خدمت تان عرض کردیم، تا حدود خیلی زیادی می توان شناخت نسبتاً جامعی از طرف مقابل تان پیدا کنید و بفهمید که فردی که شما قصد ازدواج با او را دارید، به درد ازدواج با شما می خوردید یا نه؟

پی نوشت ها:

  1. تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحكم و درر الكلم‏، قم‏: دار الكتاب الإسلامي، ‏1410ق‏، ص318.
  2. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، ‏كافي، قم‏: دار الحديث، ‏1429ق، ج4، ص122.


شیوه های تحقیق

راه های تحقیق عبارتنداز:
1. شناسایی ویژگی های فردی و صفات خانوادگی فرد مورد نظر از طریق بستگان نزدیک؛

2. تحقیق از روحیات فرد به وسیله خویشان و همسایگان او؛

3. تحقیق از دوستان نزدیک او؛ حتی می توانید از دوستان دوران کودکی، دوران تحصیل و... تحقیق کنید.
تحقیق از دوستان قدیمی، هم کلاسی های دوران مدرسه، هم محلی ها و همسایه ها و بررسی عملکرد طرف مقابل در گذشته و حال، تا حدود زیادی نشانگر ادامه همان روند در آینده است.پ

4. از طریق مدیران، مسئولان مافوق و معلمان او؛

5. از افرادی که او را می شناسند، حتی افرادی که رابطه خوبی با او ندارند و یا احیاناً خصومت و دشمنی بین آنها وجود دارد؛

6. تحقیق در محل کار.
اگر این نوع تحقیقات خود را تکمیل کنید خیلی راحت می توانید به خصوصیات اخلاقی و شخصیتی طرف مقابل تان پی ببرید. تحقیق از گذشته عملاً راه هر گونه ظاهرسازی و فریب را می بندد. حتی می توانید از برخی از افراد مطمئن و یا بستگان تان بخواهید تا وی را مدتی زیر نظر بگیرند و یا طرح دوستی با او بریزند و معاشرت خود را با او افزایش دهند تا به خصوصیات اخلاقی و ویژگی های شخصیتی طرف پی ببرند.

[="Times New Roman"][="Black"]سلام استاد همدل عزیز

خیلی ممنون از راهنمایی هایی که کردید

با این شرایطی که شما گفتید من باید قید ازدواج رو بزنم

چون مطمئنا هر دختری که بخواد در مورد من تحقیق کنه نتیجه درستی نخواهد گرفت

یک عده ممکن هست از این مسئله برای تسویه حساب شخصی استفاده کنند

یک عده ممکن هست اصلا بلد نباشند حرف بزنند و چیزهایی را بگویند که نیاز نیست و چیزهایی را که نیاز هست نگویند

و خانواده دختر را گمراه کنند

و به نظر من بهترین راه برای شناخت من آزمون های روانشناختی هست

و خودم این روش را می پسندم و حاضرم پیش مشاور مومن و متعهد به تمام سوالات ریز و درشت با صداقت کامل جواب بدهم

و بعد روانشناس هم شخصیت من را برای خودم بگوید و هم اینکه بگوید ما مناسب هم هستیم یا خیر

ولی با تحقیقات محلی و دوستان و بستگان در مورد خودم کاملا مخالفم[/]

Im_Masoud.Freeman;1005624 نوشت:
چهره ی طرف مقابل بسیار بسیار بسیار برایم مهم هست. منظورم زیبایی نیست. بلکه به دل نشستن هست

و اگر نتونم با چهره اش ارتباط خوبی برقرار کنم اصلا دوست ندارم به سایر موارد رسیدگی کنم

هر کسی برای ازدواج یه معیار خاصی رو در نظر گرفته .نمیشه به شما خرده گرفت که چرا ظاهر براتون مهمه
و به عنوان یه مرد که با نگاه عاشق میشن .همچین چیزی خیلی دور از ذهن نبود

Im_Masoud.Freeman;1005624 نوشت:
من از فقر و قناعت و توکل به خدا با آن معنا و مفهومی که بین مردم رایج است بیزارم.

فرمایش شما متین و بسیار بسیار درسته چون دیگه
ا نسل اون دسته از ادم ها که با خوش نشینی و سوختن و ساختن زندگی سر اومده
و یه جورایی بنده این نوع طرز فکر شمارو درست میدونم
Im_Masoud.Freeman;1005624 نوشت:
من خیلی خیلی خیلی مادرم رو دوست دارم و مادرم دلبستگی زیادی به من داره.

تا در یه مغازه میرم اگر دیر کنم زمین و زمان رو به هم می بافه

این که داستان تازه ای نیست .مادر ها همینن .یه دنیا نگرانی برای فرزندان دلبندشون
اما یه کمی کار شما سخت میشه .همچین مادری عروسش و خودش انتخاب کنه بهتره .دیگه جای هیچ بحثی باقی نمی ماند که بگن ازش خوشم نمیاد و الی اخر....

Im_Masoud.Freeman;1005624 نوشت:
من یه مقدار زود ناراحت میشم و از کوره در میرم و زود هم پشیمون میشم از رفتار بدی که کردم

کسی که شما انتخابش کنید و پا پیش بزارید یعنی بهش علاقه مند هستید .شاید یه خاطر ایشون هم که شده کمی از این زود رنجی ها و از کوره در رفتن ها و عصبی شدن هاتون کم بشه

Im_Masoud.Freeman;1005624 نوشت:
چندین سال پیش توی فضای مجازی و دانشگاه خیلی سر و گوشم می جنبید

و اون موقع خیلی دنبال این دختر و اون دختر می رفتیم

سخت شد
بالاخره خودش و بگیره و سنگین رنگین باشه
یا پا پیش بزاره و راحت برخورد کنه ؟
بهتره دنبال موردی باشید که اگر خودش رو هم گرفت همه تایید کنند که این رفتار نه با شما .بلکه با همه ی نامحرم هاست

Im_Masoud.Freeman;1007874 نوشت:
[=Times New Roman]سلام استاد همدل عزیز

خیلی ممنون از راهنمایی هایی که کردید

با این شرایطی که شما گفتید من باید قید ازدواج رو بزنم

چون مطمئنا هر دختری که بخواد در مورد من تحقیق کنه نتیجه درستی نخواهد گرفت

یک عده ممکن هست از این مسئله برای تسویه حساب شخصی استفاده کنند

یک عده ممکن هست اصلا بلد نباشند حرف بزنند و چیزهایی را بگویند که نیاز نیست و چیزهایی را که نیاز هست نگویند

و خانواده دختر را گمراه کنند

و به نظر من بهترین راه برای شناخت من آزمون های روانشناختی هست

و خودم این روش را می پسندم و حاضرم پیش مشاور مومن و متعهد به تمام سوالات ریز و درشت با صداقت کامل جواب بدهم

و بعد روانشناس هم شخصیت من را برای خودم بگوید و هم اینکه بگوید ما مناسب هم هستیم یا خیر

ولی با تحقیقات محلی و دوستان و بستگان در مورد خودم کاملا مخالفم


باسلام و سپاس
آنچه عرض شد راه های شناخت طرف مقابل در فرایند همسرگزینی بیشتر در مورد خود شما بود؛ یعنی اینکه اگر شما خواستید ازدواج کنید با استفاده از این سه راه می توانید طرف مقابل تان را به خوبی بشناسید؛ حال ممکنه طرف مقابل برای شناخت شما این راه ها را نرود.

ما هم بر این باوریم یکی از مطمئن ترین راه برای رسیدن به جمع بندی نهایی در فرایند همسرگزینی استفاده از مشاوره پیش از ازدواج(Pmc) می باشد. شما نیز می توانید با مراجعه حضوری به مراکز مشاوره‌ای و خدمات روانشناختی معتبر و گفتگو با مشاوران و روانشناسان باتجربه از مشاوره پیش از ازدواج(Pmc) بهره بجویید و از صحت و سلامت ازدواج تان مطمئن گردید و آنگاه اقدام به ازدواج کنید.

اگر در فرایند همسرگزینی کسی با شما خرده حساب شخصی دارد و در مورد شما اغراق کند و باعث ذهنیت منفی طرف مقابل تان شود؛ مطمناً گناهکار خواهد بود.

اگر شما به زعم خودتان گذشته بدی داشته اید، یادتان باشد مردم انسان‌ها را تنها بر اساس یک یا چند رفتار او مورد قضاوت قرار نمی‌دهند، بلکه مجموع رفتارها را با هم می‌سنجند؛ به همین خاطر سابقۀ درخشان شما و رفتارها و سکنات فعلی شما می‌تواند خط بطلانی به تمامی گمان‌های بد و پندارهای ناروا بکشد و نظر همگان را نسبت به شما مثبت کند.

[=Times New Roman]باز تو اومدی 8-|

ماه تی تی;1008028 نوشت:

هر کسی برای ازدواج یه معیار خاصی رو در نظر گرفته .نمیشه به شما خرده گرفت که چرا ظاهر براتون مهمه
و به عنوان یه مرد که با نگاه عاشق میشن .همچین چیزی خیلی دور از ذهن نبود

من با یک نگاه هیچوقت عاشق کسی نمیشم
ماه تی تی;1008028 نوشت:

فرمایش شما متین و بسیار بسیار درسته چون دیگه
ا نسل اون دسته از ادم ها که با خوش نشینی و سوختن و ساختن زندگی سر اومده
و یه جورایی بنده این نوع طرز فکر شمارو درست میدونم


تنکیو
ماه تی تی;1008028 نوشت:

این که داستان تازه ای نیست .مادر ها همینن .یه دنیا نگرانی برای فرزندان دلبندشون
اما یه کمی کار شما سخت میشه .همچین مادری عروسش و خودش انتخاب کنه بهتره .دیگه جای هیچ بحثی باقی نمی ماند که بگن ازش خوشم نمیاد و الی اخر....


مادر من توی انتخاب هاش بسیار احساسی عمل میکنه

و اصلا منطق نداره و مطمئنا با وجود احساسی تصمیم گرفتن یه جاهایی هم درست عمل میکنه

من حتی اگر مادرم آدم منطقی هم بود باز هم دختری رو انتخاب میکردم که خودم می پسندم

یه بار گفت: می خوای دختر فلانی رو واست بگیریم ؟ خیلی دختر خوبیه......نه ولش کن چون اسمش مثل اسم فلانیه ( یکی از زنهای فامیل که مادرم ازش متنفره ) خوشم نمیاد

باقی انتخاب هاش هم این مدلیه اگرچه گاهی انتخابش درسته ولی استدلالش واقعا خنده داره

ماه تی تی;1008028 نوشت:

کسی که شما انتخابش کنید و پا پیش بزارید یعنی بهش علاقه مند هستید.
شاید یه خاطر ایشون هم که شده کمی از این زود رنجی ها و از کوره در رفتن ها و عصبی شدن هاتون کم بشه


مطمئنا همینطور خواهد بود

اگر واقعا مومن و با اخلاق باشه و منو بفهمه و خوبی های منو بشناسه و منو همونجوری که هستم بخواد

مطمئنا واسه خوشبختیش همه کار میکنم

ماه تی تی;1008028 نوشت:

سخت شد
بالاخره خودش و بگیره و سنگین رنگین باشه
یا پا پیش بزاره و راحت برخورد کنه ؟
بهتره دنبال موردی باشید که اگر خودش رو هم گرفت همه تایید کنند که این رفتار نه با شما .بلکه با همه ی نامحرم هاست


بعضی دخترها هستند تظاهر به نجابت میکنند

یعنی با همه میگن می خندن ولی وقتی تورو می بینند میرن توی هفت تا سوراخ قایم میشن

اون چیزی که من ازش بدم میاد تظاهر به نجابت هست

ولی اگر کسی با همه سر سنگین باشه و هیچ فرقی واسش نکنه و البته این سرسنگینی از سر نجابت و مومن بودن باشه نه اختلال روانی، مطمئنا بهترین گزینه خواهد بود

در مجموع صداقت و یک رنگی کسی که صادقانه آنچه هست را بروز می دهد و فیلم بازی نمی کند شرف دارد به کسی که تظاهر به نجابت میکند

Im_Masoud.Freeman;1008041 نوشت:
[=Times New Roman]باز تو اومدی 8-|

من با یک نگاه هیچوقت عاشق کسی نمیشم

تنکیو

مادر من توی انتخاب هاش بسیار احساسی عمل میکنه

و اصلا منطق نداره و مطمئنا با وجود احساسی تصمیم گرفتن یه جاهایی هم درست عمل میکنه

من حتی اگر مادرم آدم منطقی هم بود باز هم دختری رو انتخاب میکردم که خودم می پسندم

یه بار گفت: می خوای دختر فلانی رو واست بگیریم ؟ خیلی دختر خوبیه......نه ولش کن چون اسمش مثل اسم فلانیه ( یکی از زنهای فامیل که مادرم ازش متنفره ) خوشم نمیاد

باقی انتخاب هاش هم این مدلیه اگرچه گاهی انتخابش درسته ولی استدلالش واقعا خنده داره

مطمئنا همینطور خواهد بود

اگر واقعا مومن و با اخلاق باشه و منو بفهمه و خوبی های منو بشناسه و منو همونجوری که هستم بخواد

مطمئنا واسه خوشبختیش همه کار میکنم

بعضی دخترها هستند تظاهر به نجابت میکنند

یعنی با همه میگن می خندن ولی وقتی تورو می بینند میرن توی هفت تا سوراخ قایم میشن

اون چیزی که من ازش بدم میاد تظاهر به نجابت هست

ولی اگر کسی با همه سر سنگین باشه و هیچ فرقی واسش نکنه و البته این سرسنگینی از سر نجابت و مومن بودن باشه نه اختلال روانی، مطمئنا بهترین گزینه خواهد بود

در مجموع صداقت و یک رنگی کسی که صادقانه آنچه هست را بروز می دهد و فیلم بازی نمی کند شرف دارد به کسی که تظاهر به نجابت میکند

باتوجه به اینکه شروع کننده بحث سؤالات متعدی را مطرح کرده بودند و قرار بر این شد که در این تاپیک روی یکی از موضوعات کار کنیم و بقیه اش هر کدام جداگانه در تاپیکی مجزا مطرح شود.
فعلاً روی موضوع
«راه های شناخت طرف مقابل در فرایند خواستگاری» متمرکز می شویم تا به نتیجۀ روشنی در این خصوص برسیم.

دوستان اگر در این زمینه مشارکت کنند، ممنون خواهیم شد.

[="Tahoma"][="Blue"]

همدل;1008163 نوشت:
راه های شناخت طرف مقابل در فرایند خواستگاری

یکی از راه ها به نظرم، طراحی سوالات مناسب هست.
طوری باید سوالات طرح شود که در ظاهر یک معنی را بدهد ولی با پاسخگویی به آن سوالات، شما پاسخ سوالات دیگرتون رو بگیرید.
حتی لحن شما میتونه کمک کنه به این فرآیند، میتوانید لحن را طوری کنید که مخاطب شما احساس کند که اگر به این سوال اینطوری پاسخ دهد بهتر است..ولی ممکنه است خوشایند شما دقیقا عکس آن باشد.
که متاسفانه نمیشه اینجا به صورت عملی نشان داد، اما میشه منظور رو رسوند تقریبا:

مثلا شما از حجاب خانم خوشت می آید
طرح سوال: واقعا شما از حجاب خوشت میاد؟:tajob:
چی داره این یه تیکه پارچه اخه؟:vamonde:
یه جوری نشون بدید که انگار حالتون بهم میخوره از این حجاب..

حالا دختر یا همراهی میکنه میگه ارههههه من به زور سر کردم (برفرض)
یا دفاع میکنه..

در هر صورت به اونچه که مد نظرتون هست میرسید.

یک سوال دیگه:
بهشون میگید: راستی فلان موضوع رو دیدید توی پیج فلان نفر؟ نظرتون درباره اون موضوع چیه؟
خب در ظاهر درباره یک رویداد دارید سوال میکنید ولی در باطن میخواید ببنید طرف اصلا تو اینستافعاله یا نه؟ اصل موضوع شما اونه.. نظرتون چیه بهانه اس..
اگر نداشته باشه که مشخص میشه
اگر داشته باشه که مشخص میشه و دیدگاهش رو حتی درباره اون موضوع میگه..

البته همه اینا در صورتی جواب میده که دختره باهوش نباشه..اگر باهوش باشه کار سخت میشه..
اگر تشخیص بده به هر حال جواب درست رو ممکنه نده..مگر اینکه براش مهم نباشه چه کسی رو به روش نشسته و صادقانه پاسخ بده..
گاهی طرف واسه که از یک سری معیار ها اولیه خوشش اومده ممکنه حقیقت رو نگه.. یا تعصبات الکی نشون بده..[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

همدل;1008163 نوشت:
راه های شناخت طرف مقابل در فرایند خواستگاری

یک مورد دیگه که به ذهنم میرسه، اینکه مواقعی که طرف با دوستان صمیمیش بیرون میره زیر نظرش داشته باشید ببنید کجا ها میرن.
تفریح گاهشان کجاست، چه چیزی میخورند، چگونه میخورند (آدابی که باید رعایت شود آیا میشود؟ اصلا مورد پسند شما هست؟)
چون با دوستان صمیمی معمولا دیگه راحت هستند و اونچه که باید معلوم میشه تقریبا..

میتونید بهشون پیشنهاد بدید که امروز با هم بریم یک جایی که شما سراغ داری..
میتونی بهش بگی بعد از غذا قلیون میچسبه.. (یا رد میکنه از این بابت که بدش میاد، یا با جون و دل میپذیره و جاشم مشخص میکنه)
ولی در مسیر هیچوقت به نظرم بهش نگید که فلان چیزو گفتم شوخی کردم چون میفهمه دارید تستش میکنید.

من خودم تاکیدم بر دیدن رفتار هاست تا اینکه پرسیده بشه از طرف..
مثلا درباره اینکه متوجه بشید طرف درونگراست یا برونگرا ایشان را در موقعیت قرار دهید و واکنشان را ببنید

یک روز در جمع دوستانه ببرید ایشان را
یک روز در جمع مهم و رسمی ببرید ایشان را..

ایشان را در موقعیت های سخت قرار بدید و ببنید چه طور با مساله رو به رو میشود.
چه طور بر استرس غلبه میکند، چه طور راه حل میدهد چه تصمیمی میگیرد..
میتوانید به عنوان سرگرمی برای ایشان کیس هایی را تعریف کنید و ازشان بخواهید تا برای حل آن کیس چه پیشنهاداتی میدهند..

ایشان را برای خرید ببرید و دستشان را باز بگذارید ببنید چه چیز هایی انتخاب میکنند
سراغ چه جنس و چه قیمت هایی میرود..

ایشان را حتی در رویا ببرید و ببنید در رویاهایشان دنبال چه چیزی هستند..
ایا کمال گرا هستند
ایا بلند پرواز هستند..
ایا نوک بینی را میبنید یا برای اینده برنامه ای دارند..
و موارد دیگر..[/]

نورالزهراء;1008178 نوشت:
[="Tahoma"][="Blue"]
یکی از راه ها به نظرم، طراحی سوالات مناسب هست.
طوری باید سوالات طرح شود که در ظاهر یک معنی را بدهد ولی با پاسخگویی به آن سوالات، شما پاسخ سوالات دیگرتون رو بگیرید.
حتی لحن شما میتونه کمک کنه به این فرآیند، میتوانید لحن را طوری کنید که مخاطب شما احساس کند که اگر به این سوال اینطوری پاسخ دهد بهتر است..ولی ممکنه است خوشایند شما دقیقا عکس آن باشد.
که متاسفانه نمیشه اینجا به صورت عملی نشان داد، اما میشه منظور رو رسوند تقریبا:

مثلا شما از حجاب خانم خوشت می آید
طرح سوال: واقعا شما از حجاب خوشت میاد؟:tajob:
چی داره این یه تیکه پارچه اخه؟:vamonde:
یه جوری نشون بدید که انگار حالتون بهم میخوره از این حجاب..

حالا دختر یا همراهی میکنه میگه ارههههه من به زور سر کردم (برفرض)
یا دفاع میکنه..

در هر صورت به اونچه که مد نظرتون هست میرسید.

یک سوال دیگه:
بهشون میگید: راستی فلان موضوع رو دیدید توی پیج فلان نفر؟ نظرتون درباره اون موضوع چیه؟
خب در ظاهر درباره یک رویداد دارید سوال میکنید ولی در باطن میخواید ببنید طرف اصلا تو اینستافعاله یا نه؟ اصل موضوع شما اونه.. نظرتون چیه بهانه اس..
اگر نداشته باشه که مشخص میشه
اگر داشته باشه که مشخص میشه و دیدگاهش رو حتی درباره اون موضوع میگه..

[/]

اگر خانم موافق حجاب باشه که اینجوری احتمالا جواب منفی میده... بعد حالا بیا و توضیح بده من خودم طرفدار حجابم دیگه خانم باور نمی کنه!
به نظر من بهترین مدل سوال کردن جوریه که طرف مقابل متوجه نشه شما موافق یا مخالف هستین مثلا خیلی عادی بپرسین نظرتون راجع به حجاب چیه؟
اینجوری طرف مقابل نمی تونه بفهمه شما دنبال چه جوابی هستین و مجبور میشه نظر واقعیشو بده.

[="Tahoma"][="Blue"]

Astral;1008185 نوشت:
اگر خانم موافق حجاب باشه که اینجوری احتمالا جواب منفی میده... بعد حالا بیا و توضیح بده من خودم طرفدار حجابم دیگه خانم باور نمی کنه!
به نظر من بهترین مدل سوال کردن جوریه که طرف مقابل متوجه نشه شما موافق یا مخالف هستین مثلا خیلی عادی بپرسین نظرتون راجع به حجاب چیه؟
اینجوری طرف مقابل نمی تونه بفهمه شما دنبال چه جوابی هستین و مجبور میشه نظر واقعیشو بده.

بله ممکنه طرف نابود بشه تو دید دختر خانم.
ولی بهتره اول از دختر خانم بخوان تا در بازه مشخصی به یک شناخت اولیه برسند بعد هر دو با هم تصمیم بگیرند
یک جایی از کار مشخص میشه که پسر مد نظر اون دختر رو چه قدر پسندیده اینجاست که دیگه باید تلاش خودشو بکنه برای دست اوردنش
و توضیحات لازم رو بده..

البته سوالات بی طرفانه هم بله جواب میده:
سوالاتی که بیشتر با "به نظر شما" شروع میشه.
نظر شما درباره فضای مجازی چیه؟

این دیگه بستگی داره به طرف که چه راهی رو انتخاب کنه..
من اگر پسر بودم راهی که گفتم رو میرفتم و اون دختری که درست حسابی هست رو پیدا میکردم بعد برای رسیدن بهش تلاش میکردم اون ارزش داره..[/]

نورالزهراء;1008186 نوشت:
[="Tahoma"][="Blue"]
بله ممکنه طرف نابود بشه تو دید دختر خانم.
ولی بهتره اول از دختر خانم بخوان تا در بازه مشخصی به یک شناخت اولیه برسند بعد هر دو با هم تصمیم بگیرند
یک جایی از کار مشخص میشه که پسر مد نظر اون دختر رو چه قدر پسندیده اینجاست که دیگه باید تلاش خودشو بکنه برای دست اوردنش
و توضیحات لازم رو بده..

البته سوالات بی طرفانه هم بله جواب میده:
سوالاتی که بیشتر با "به نظر شما" شروع میشه.
نظر شما درباره فضای مجازی چیه؟

این دیگه بستگی داره به طرف که چه راهی رو انتخاب کنه..
من اگر پسر بودم راهی که گفتم رو میرفتم و اون دختری که درست حسابی هست رو پیدا میکردم بعد برای رسیدن بهش تلاش میکردم اون ارزش داره..[/]

خب نکته اینجاست که دختر خانم هم باید بپسندن دیگه درسته؟ بعضی وقتا تو جلسات خواستگاری به خاطر یک اشتباه به ظاهر کوچک طرف مقابل دیگه حاضر نمیشه ادامه بده ..

[="Tahoma"][="Blue"]

Astral;1008189 نوشت:
خب نکته اینجاست که دختر خانم هم باید بپسندن دیگه درسته؟ بعضی وقتا تو جلسات خواستگاری به خاطر یک اشتباه به ظاهر کوچک طرف مقابل دیگه حاضر نمیشه ادامه بده ..

میفهمم..

برای همین میگم بهتره که یک بازه زمانی برای شناخت اولیه مشخص بشه و تا زمانی که این بازه تمام نشده جلسات ادامه داشته باشه بدون قضاوت و رد طرفین..

خیلی از اوقات شده در ارتباط های دو سویه، حالا ممکن هست هر نوع ارتباطی باشد (بین 2 همکار، همکلاسی و ..) با دیدن ظاهر طرف میگیم ای بابا این دیگه کیه..
سریع یک نسخه برای طرف میپیچیم و تمام!
اما بعد از مدتی به خاطر اجباری بودن اون تعامل (به هر حال دو همکار یا همکلاسی ممکنه به اجبار در کنار هم کار کنند و تعامل داشته باشد) میبینم که نه! طرف چه قدر هم ادم حسابی است و زود درباره اش قضاوت کردیم..

به همین خاطر بهتره که برای شناخت در ازدواج هم کمی بهم فرصت بدیم تا از جنبه های مختلف به شناخت نسبی در مرحله اولیه برسیم..

البته بهتره کارشناس محترم هم در این باره صحبت کنند و این صحبت ها رو مورد بررسی قرار دهند..[/]

چگونگی طرح سؤال در جلسات خواستگاری

از منظر روانشناختی تقریباً نیمی از حرف هایی که در جلسات خواستگاری بین دختر و پسر رد و بدل می شود، بیان برخی ایده‌آل‌ها و آرزوهای طرفین است و واقعیت خارجی ندارد و ضمانت اجرایی هم نخواهد داشت؛ چرا که افراد عمدتاً برای جلب دل طرف مقابل و دریافت پاسخ مثبت و یا موجه جلوه دادن خود، سعی می کنند آرزوها و آیده آل های خود را مطرح کنند و یا گاهی خود را موافق و موجه نشان دهند تا اوضاع به نفع خودشان رقم بخورد.
البته گاهی ممکن است خود افراد از این موضوع هم اطلاع نداشته باشند و ناآگاهانه و بدون خواست قبلی و بدون انگیزۀ دروغگویی این گونه برخورد اغراق آمیز، تصنعی و غیر واقعی کنند.

برای حل این مشکل و پی بردن به مقصود واقعی طرف مقابل می توان از روش «طرح سؤالات معكوس» استفاده کرد.
برای درك این مسئله به این مثال توجه کنید: مثلاً شما فردی اهل سفر و مسافرت هستید و حداقل ماهی یكبار باید به سفری هر چند كوچك بروید؛ بنابراین تمایل دارید همسر آینده تان نیز دارای چنین روحیه ای باشد و با شما در سفرها همراهی کند. برای اینكه از نظرِ واقعی طرف مقابل تان مطلع شوید و پاسخ صادقانه ای از ایشان دریافت كنید می توانید، بپرسید:
«اگر همسر آینده شما اهل سفر و مسافرت نباشد و در این زمینه با شما همراهی نكند، نظر شما چیست؟»
در صورتی كه طرف مقابل جواب موافق بدهد و چنین برداشت كند كه شما اهل سفر كردن نیستید و بگوید كه من هم اهل مسافرت نیستم، شما توانسته اید به پاسخ مورد نظرخود دست یابید و حال آنكه اگر سئوال می كردید كه آیا شما اهل سفر هستید؟ جواب «بله» می شنیدید و طرف مقابل را به درستی نمی شناختید.

همدل;1008194 نوشت:
عمدتاً برای جلب دل طرف مقابل و دریافت پاسخ مثبت و یا موجه جلوه دادن خود، سعی می کنند آرزوها و آیده آل های خود را مطرح کنند

همدل;1008194 نوشت:
«طرح سؤالات معكوس»

باسلام خداقوت

ببخشید برام یه سوالی پیش اومد حالا از کجا معلوم خانوم برای دریافت پاسخ مثبت داره چیزی که واقعا علاقه و خواست خودش نیست رو پاسخ میده

اینطوری که کلا شناخت از طرف مقابل کاملا رو هواست که نه شما خواسته واقعی خودتون رو گفتید و نه میدوند واقعا نظر اون فرد همینی هست که گفته یا نه

با همه احترامی که به نظر شما و راهکار شما دارم ولی مخالف صددرصد این نوع سوال کردن هستم چون اینجور سوال پرسیدن به درد مچ گیری میخوره باعرض پوزش
البته برای وقتی که دیگه رفتن سر خونه زندگی میگه مگه نگفتی من مسافرت دوست ندارم پس منم نمیبرمت مسافرت در حالی که خانم عاشق مسافرت رفتن هستش
چه کاریه اینطوری که به شناخت نمیرسن که بنده خدا تا آخر عمرش نباید برن مسافرت Smile چون آقا بگه الکی گفتم اون سوال رو نمیشه چون رو راست نبوده خانم بگه نمیشه

بلاخره با این سوال کردن و جواب دادنها تا حدودی قراره به یه شناخت دست و پاشکسته که برسن خب :-??

باتشکر
یاحق

دوستان لطفا به سوال بنده هم جواب بدن

[="Tahoma"][="Blue"]

خادم الرضا(ع);1007573 نوشت:
سلام بزرگواران مومنان عزیز از کارشناس و دوستان عزیز سوال داشتم
آیا واجب هست که حتما رفتیم خواستگاری به دل بشینه، اگر ننشست منصرف بشیم و با ایشان حرف نزنیم؟ مهم قیافه و ... هست یا فکر؟

من درباره ازدواج نمیگم به صورت کلی صحبت میکنم:

به نظر من منظور از به دل نشستن داشتن چهره زیبا نیست.
ممکن است فردی چهره زیبایی نداشته باشد اما به صورت کلی به دل بشینه.. یعنی علاقه داشته باشی باهاش بیشتر صحبت کنی
بیشتر باهاش در ارتباط باشی، در واقع انرژی مثبتی از طرف مقابلت دریافت میکنی..

من خودم انسان هایی رو دیدم که اصلا به چشمانم خوش چهره نیامدند.. ولی از نظر دیگران خییییلی زیبا هم هستند (ظاهری)
ولی افراد دیگری رو دیدم که شاید چهره انچنانی نداشته باشند ولی جذاب بودند از نظرم..

و به یک نتیجه ای رسیدم، چهره ادم هارو نهایت اولین بار ببینم دیگه از دفعات بعدی انگار چهره ای نمیبیم..مسایل دیگری هست که به چشم میاد
مثل دیدگاهشون نسبت به مسایل، قدرت تحلیل، قدرت تفکر، قدرت حل مسایل، آرامششون در زندگی، و مسایل دیگری که بیشتر جنبه درونی داره تا بیرونی...[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

خادم الرضا(ع);1008311 نوشت:
دوستان لطفا به سوال بنده هم جواب بدن

یاد خاطره همسر شهید چمران (غاده) افتادم:

دو ماه از ازدواجشان می‌گذشت که دوستش مسئله را پیش کشید؛ غاده! در ازدواج تو یک چیز بالاخره برای من روشن نشد. تو از خواستگارانت خیلی ایراد می‌گرفتی، این بلند است، این کوتاه است؛ مثل اینکه می‌خواستی یک نفر باشد که سر و شکلش نقص نداشته باشد. حالا من تعجبم چطور دکتر را که سرش مو ندارد قبول کردی؟

غاده یادش بود که چطور با تعجب دوستش را نگاه کرد، حتی دلخورشد و بحث کرد که؛ مصطفی کچل نیست، تو اشتباه می‌کنی. دوستش فکر می‌کرد غاده دیوانه شده که تا حالا این را نفهمیده.

آن روز همین که رسید خانه، در را باز کرد و چشمش افتاد به مصطفی، شروع کرد به خندیدن؛ مصطفی پرسید: چرا می‌خندی؟ و غاده که چشم‌هایش از خنده به اشک نشسته بود گفت: مصطفی، تو کچلی؟ من نمی‌دانستم! و آن وقت مصطفی هم شروع کرد به خندیدن و حتی قضیه را برای امام موسی هم تعریف کرد. از آن به بعد آقای صدر همیشه به مصطفی می‌گفت: شما چه کار کرده‌اید که شمارا ندید؟

ممکن است این جریان خنده دار باشد، ولی واقعاً اتفاق افتاد.[/]

خادم الرضا(ع);1007573 نوشت:
سلام بزرگواران مومنان عزیز از کارشناس و دوستان عزیز سوال داشتم
آیا واجب هست که حتما رفتیم خواستگاری به دل بشینه، اگر ننشست منصرف بشیم و با ایشان حرف نزنیم؟ مهم قیافه و ... هست یا فکر؟


به دل نشستن!

اساساً آنچه در ازدواج مهم است این است که شما با فردی که می خواهید ازدواج کنید در ملاک ها و معیارهای اساسی ازدواج و نه معیارهای خودساخته بیشترین تناسب و همخوانی را داشته باشید، اصلاً و ابداً لازم نیست که طرف مقابل تان کاملاً به دل تان بنشیند و مطابق صد در صد با شما داشته باشد.
دانستن همین موضوع به صورت طبیعی، نظر شما را نسبت به طرف مقابل تان جلب می کند و علاقه شما را نسبت به او بر می انگیزاند؛ همان طور که وقتی شما به مغازه ای می روید و لباسی را می بینید که هم رنگ، طرح و مدل دوخت آن مورد پسند شماست و هم اندازه آن متناسب به تن و اندام شماست و هم قیمت آن مناسب است، طبیعتاً بیشتر راغب می شوید که آن را خریداری کنید و به تن خود بپوشید. در مورد طرف مقابل تان نیز باید به همه جوانب وجودی او توجه کنید و تناسب در ملاک ها و معیارهای اساسی ازدواج را مد نظر قرار دهید تا بتوانید به جمع بندی نهایی برسید.

نورالزهراء;1008193 نوشت:
برای همین میگم بهتره که یک بازه زمانی برای شناخت اولیه مشخص بشه و تا زمانی که این بازه تمام نشده جلسات ادامه داشته باشه بدون قضاوت و رد طرفین..

خیلی از اوقات شده در ارتباط های دو سویه، حالا ممکن هست هر نوع ارتباطی باشد (بین 2 همکار، همکلاسی و ..) با دیدن ظاهر طرف میگیم ای بابا این دیگه کیه..
سریع یک نسخه برای طرف میپیچیم و تمام!
اما بعد از مدتی به خاطر اجباری بودن اون تعامل (به هر حال دو همکار یا همکلاسی ممکنه به اجبار در کنار هم کار کنند و تعامل داشته باشد) میبینم که نه! طرف چه قدر هم ادم حسابی است و زود درباره اش قضاوت کردیم..

به همین خاطر بهتره که برای شناخت در ازدواج هم کمی بهم فرصت بدیم تا از جنبه های مختلف به شناخت نسبی در مرحله اولیه برسیم..



قضاوت ظاهری و عجولانه از روی ظاهر افراد!

اساساً قضاوت کردن در مورد افراد فقط از روی ظاهر آنها قضاوت سطحی و نادرستی است؛ ضمن اینکه زیبایی ظاهری زمانی معنا و مفهوم پیدا می کند که به زیبایی های ظاهری در کنار زیبایی های باطنی توجه شود.
چه بسیار افرادى كه به رغم داشتن جمال زیبا و چهره ای جذاب و دلربا، گرفتار تکبر، غفلت و غروراند و یا به انحراف کشیده شده اند و در منجلاب فساد و تباهی دست و پا می زند!! و چه بسیارند افرادی که علی رغم اینکه از قیافه ظاهری زیبایی برخوردار نبوده اند منشأ خیر و برکت شده اند و باعث رشد و تعالی خویش و جامعه بشریت گردیده اند.
این قضیه شواهد خوبی نیز در تاریخ دارد؛ لقمان حكیم كه چنان عظمت دارد كه سوره ای در قرآن به نام او آمده است، فردی سیاه چهره بود؛ به گونه ای كه می گویند مدتی او را به بردگی گرفته بودند و از او به عنوان برده استفاده می كردند. چنین فردی با این قیافه ظاهری به جایی رسید و به اندازه ای از فهم و علم و حكمت رسید كه سخنان حكیمانه او در قالب آیات قرآن، مطرح شده اند. این، پیشرفت و موفقیت كمی نیست. سقراط، استاد افلاطون و ارسطو، آنقدر زشت بوده كه می گویند صورت او بیشتر شبیه میمون بود، تا آدمیزاد. با این حال او نابغه زمان خود بود و در تمام طول تاریخ بشر از میان حكما و فلاسفه كمتر شخصیتی مانند او پیدا شده است.

به طو کلی در ازدواج باید به همۀ ابعاد وجودی طرف مقابل توجه شود و بیشتر از همه به سیرت و خلق و خوی او توجه شود؛ چون زیبایی ظاهری به مرور زمان عادی می شود، اما این خُلق و خوی و اخلاق وی می باشد که دائماً شما با آن روبرو خواهید شد.


پرسش:
در جلسه خواستگاری از چه راه هایی طرف مقابل را بشناسیم؟

پاسخ:
چگونگی شناخت طرف مقابل در فرایند انتخاب همسر
پی بردن به شناخت واقعی همسر و نوع شخصیت و تفکرات وی، تابع متغیرهای گوناگونی است و نمی توان به سهولت و با یک نگاه و یا صحبت معمولی، به این مهم دست یافت. باید بدانید شناخت واقعی طرف مقابل به هیچ وجه با گفتگوی دو نفره، سؤال و جواب کلیشه ای و یا چندبار نشست و برخاست و رفت و آمد خانوادگی و یا تحقیق از چند نفر مشخص نمی شود. برخی افراد تبحر زیادی در ظاهرسازی دارند و به راحتی می توانند با حرّافی و چرب زبانی، دروغ گویی، پنهانکاری و... حقیقت را پنهان کنند و یا حقیقت را جور دیگری جلوه دهند و نهایتاً به مقصودشان برسند؛ به همین خاطر، گاهی برخی شناخت ها تنها از طریق اجرای آزمون های روانشناختی و نیز تحقیق از افراد آگاه به دست می آید. می توانید برای آگاهی از شخصیت خود و طرف مقابل، بعد از آشنایی اولیه در جلسات خواستگاری به اتفاق او و با اطلاع خانواده ها به مراکز مشاوره ای و خدمات روانشناختی معتبر مراجعه کنید و با کمک گرفتن از مشاوران ازدواج و روانشناسان با تجربه و اجرای تست های مختلف شخصیت، از خصوصیات شخصیتی هم و نیز از میزان تناسب خود با طرف مقابل تان، اطلاع حاصل فرمایید.

روش های شناخت همسر
معمولاً سه روش برای شناخت همسر و تشخیص ملاک ها و معیارهای ازدواج وجود دارد که عبارتنداز:
الف) تحقیق از افراد آگاه = 50 ٪
ب) آزمون های روان شناختی = 30 ٪
ج) گفت و گو های دختر و پسر در جلسات خواستگاری = 20 ٪
همان طور که می بینید بیشترین سهم شناخت را تحقیق از افراد آگاه به خود اختصاص داده است. تحقیق، پرس و جو و بررسی ویژگی های فکری، اخلاقی، شخصیتی و رفتاری و جایگاه، موقعیت و شرایط خانوادگی فرد مورد نظر از گذشته های دور تا به حال و در موقعیت های مکانی و زمانی مختلف که شخصیت طرف در آن شکل گرفته است از اهمیت ویژه ای برخوردار است و شما را در تصمیم گیری نهایی کمک خواهد نمود.

گفتگوی دوطرفه
گفتگوی دوطرفه در حد خودش مهم است و یکی از مهمترین راه های شناخت افراد و پی بردن به خصوصیات شخصیتی ویژگی های اخلاقی افراد، به حساب می آید.
امام علی (علیه السلام) در این باره می فرماید: «تَكَلَّمُوا تُعْرَفُوا فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِه» (1)؛ «حرف بزنید تا شناخته شوید، چرا که شخصیت هر انسانی در زیر زبانش نهفته است».
با دقت در نحوی سخن گفتن افراد، می توان بخشی از شخصیت آنان را دریافت؛ مثلاً انسان با نزاکت و با ادب هیچگاه زبانش را به سخنان زشت و ناپسند و یا الفاظ نامناسب نمی آلاید. رفتار و عملکرد افراد نیز علامت دیگری برای شناخت شخصیت آنها است. پایبندی به اصول اخلاقی، احترام به دیگران، نظم در کارها، نحوه راه رفتن، لباس پوشیدن و دیگر امور شخصی و اجتماعی، نشانگر چگونگی شخصیت و ویژگی های اخلاقی افراد است.
به قول سعدی شیرازی:

تا مرد سخن نگفته باشد *** عیب و هنرش نهفته باشد

توجه به دوستان فرد، یکی دیگر از راه‏های شناخت شخصیت و خصوصیات و ویژگی های اخلاقی اوست. در روایت آمده است که رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «الْمَرْءُ عَلَى دِينِ خَلِيلِهِ وَ قَرِينِه» (2)؛ «‏آدمی به آیین و کیش دوست خویش است». روش زندگی فرد را دوست او تعیین می کند از این روی امام علی (علیه السلام) می فرماید: «هرگاه وضع شخصى بر شما نامعلوم شد و دین و آیین او را نشناختید، به دوستانش بنگرید. اگر اهل دین و آیین الهى اند، او نیز پیرو آیین خدا است».

تو اول بگو با كیان دوستی *** كه تا من بگویم كه تو كیستی

باید ببینیم که فرد در گذشته و حال با چه کسانی روابط دوستانه و صمیمانه دارد؛ چون معمولاً افراد با هم فکران خود معاشرت می کنند، پس با شناسایی دوستان نزدیک فرد، می توان خود فرد را بهتر و بیش‏تر شناخت. در ضمن برای شناخت شخصیت طرف مقابل تان و میزان پایبندی او به مسائل دینی، حلال و حرام الهی، می توانید در خصوص گذشته وی تحقیق کنید و از خانواده، بستگان و دوستانی که آن فرد را می شناسند و سال‏ها با او رفت و آمد داشته‏اند، از دوستان دوران مدرسه، معلمان و مربیان و... به روحیات و اخلاق او پی ببرید؛ علاوه بر این، وقتی انسان چند مرتبه با کسی رفت و آمد کند، خواهی نخواهی به روحیاتش پی خواهد برد؛ چون هیچ کس نمی تواند صفت اخلاقی و خصوصیت شخصیتی و یا مطلبی را به مدت طولانی در درون خودش پنهان سازد، بالاخره روزی آن را بروز و یا فاش خواهد ساخت.

با این شیوه هایی که خدمت تان عرض کردیم، تا حدود خیلی زیادی می توان شناخت نسبتاً جامعی از طرف مقابل تان پیدا کنید و بفهمید که فردی که شما قصد ازدواج با او را دارید، به درد ازدواج با شما می خوردید یا نه؟

شیوه های تحقیق
راه های تحقیق عبارتنداز:
1. شناسایی ویژگی های فردی و صفات خانوادگی فرد مورد نظر از طریق بستگان نزدیک؛
2. تحقیق از روحیات فرد به وسیله خویشان و همسایگان او؛
3. تحقیق از دوستان نزدیک او؛ حتی می توانید از دوستان دوران کودکی، دوران تحصیل و... تحقیق کنید.
تحقیق از دوستان قدیمی، هم کلاسی های دوران مدرسه، هم محلی ها و همسایه ها و بررسی عملکرد طرف مقابل در گذشته و حال، تا حدود زیادی نشانگر ادامه همان روند در آینده است.
4. از طریق مدیران، مسئولان مافوق و معلمان او؛
5. از افرادی که او را می شناسند، حتی افرادی که رابطه خوبی با او ندارند و یا احیاناً خصومت و دشمنی بین آنها وجود دارد؛
6. تحقیق در محل کار.
اگر این نوع تحقیقات خود را تکمیل کنید خیلی راحت می توانید به خصوصیات اخلاقی و شخصیتی طرف مقابل تان پی ببرید. تحقیق از گذشته عملاً راه هر گونه ظاهرسازی و فریب را می بندد. حتی می توانید از برخی از افراد مطمئن و یا بستگان تان بخواهید تا وی را مدتی زیر نظر بگیرند و یا طرح دوستی با او بریزند و معاشرت خود را با او افزایش دهند تا به خصوصیات اخلاقی و ویژگی های شخصیتی طرف پی ببرند.

با اجرای برخی آزمون های روانشناختی توسط مشاوران و روانشناسان ازدواج نیز می توان لایه های پنهان شخصیت طرف مقابل تان را بهتر بشناسید و با خلق و خوی وی آشنا شوید.
اگر نتایج این سه راه مثبت بود و صحت و سلامت ازدواج تان به تأیید رسید و شما نیز با فرد مورد نظر در معیارها و ملاک های ازدواج بیشترین تناسب را داشتید، آنگاه می توانید با او ازدواج کنیدو به پاکی و طهارت وی و سلامت ازدواج تان ایمان داشته باشید.
مطمئن ترین راه رسیدن به جمع بندی نهایی استفاده از مشاوره پیش از ازدواج(Pmc) می باشد. شما نیز بهتر است با مراجعه حضوری به مراکز مشاوره‌ای و خدمات روانشناختی معتبر و گفتگو با مشاوران و روانشناسان باتجربه از مشاوره پیش از ازدواج(Pmc) بهره بجویید و از صحت و سلامت ازدواج تان مطمئن گردید. این طوری می توانید زودتر و راحت تر به نتیجه برسید و همسر آینده تان را درست انتخاب کنید.

چگونگی طرح سؤال در جلسات خواستگاری
از منظر روانشناختی تقریباً نیمی از حرف هایی که در جلسات خواستگاری بین دختر و پسر رد و بدل می شود، بیان برخی ایده آل ها و آرزوهای طرفین است و واقعیت خارجی ندارد و ضمانت اجرایی هم نخواهد داشت؛ چرا که افراد عمدتاً برای جلب دل طرف مقابل و دریافت پاسخ مثبت و یا موجه جلوه دادن خود، سعی می کنند آرزوها و آیده آل های خود را مطرح کنند و یا گاهی خود را موافق و موجه نشان دهند تا اوضاع به نفع خودشان رقم بخورد.
البته گاهی ممکن است خود افراد از این موضوع هم اطلاع نداشته باشند و ناآگاهانه و بدون خواست قبلی و بدون انگیزۀ دروغگویی این گونه برخورد اغراق آمیز، تصنعی و غیر واقعی کنند.

برای حل این مشکل و پی بردن به مقصود واقعی طرف مقابل می توان علاوه بر طرح سؤالات مستقیم از روش «طرح سؤالات معکوس» استفاده کرد.
برای درک این مسئله به این مثال توجه کنید: مثلاً شما فردی اهل سفر و مسافرت هستید و حداقل ماهی یکبار باید به سفری هر چند کوچک بروید؛ بنابراین تمایل دارید همسر آینده تان نیز دارای چنین روحیه ای باشد و با شما در سفرها همراهی کند. برای اینکه از نظرِ واقعی طرف مقابل تان مطلع شوید و پاسخ صادقانه ای از ایشان دریافت کنید می توانید، بپرسید:
«اگر همسر آینده شما اهل سفر و مسافرت نباشد و در این زمینه با شما همراهی نکند، نظر شما چیست؟»
در صورتی که طرف مقابل جواب موافق بدهد و چنین برداشت کند که شما اهل سفر کردن نیستید و بگوید که من هم اهل مسافرت نیستم، شما توانسته اید به پاسخ مورد نظرخود دست یابید و حال آنکه اگر سئوال می کردید که آیا شما اهل سفر هستید؟ جواب «بله» می شنیدید و طرف مقابل را به درستی نمی شناختید.

به دل نشستن!
اساساً آنچه در ازدواج مهم است این است که شما با فردی که می خواهید ازدواج کنید در ملاک ها و معیارهای اساسی ازدواج و نه معیارهای خودساخته بیشترین تناسب و همخوانی را داشته باشید، اصلاً و ابداً لازم نیست که طرف مقابل تان کاملاً به دل تان بنشیند و مطابق صد در صد با شما داشته باشد.
دانستن همین موضوع به صورت طبیعی، نظر شما را نسبت به طرف مقابل تان جلب می کند و علاقه شما را نسبت به او بر می انگیزاند؛ همان طور که وقتی شما به مغازه ای می روید و لباسی را می بینید که هم رنگ، طرح و مدل دوخت آن مورد پسند شماست و هم اندازه آن متناسب به تن و اندام شماست و هم قیمت آن مناسب است، طبیعتاً بیشتر راغب می شوید که آن را خریداری کنید و به تن خود بپوشید. در مورد طرف مقابل تان نیز باید به همه جوانب وجودی او توجه کنید و تناسب در ملاک ها و معیارهای اساسی ازدواج را مد نظر قرار دهید تا بتوانید به جمع بندی نهایی برسید.

قضاوت ظاهری و عجولانه از روی ظاهر افراد!
اساساً قضاوت کردن در مورد افراد فقط از روی ظاهر آنها قضاوت سطحی و نادرستی است؛ ضمن اینکه زیبایی ظاهری زمانی معنا و مفهوم پیدا می کند که به زیبایی های ظاهری در کنار زیبایی های باطنی توجه شود.
چه بسیار افرادى که به رغم داشتن جمال زیبا و چهره ای جذاب و دلربا، گرفتار تکبر، غفلت و غروراند و یا به انحراف کشیده شده اند و در منجلاب فساد و تباهی دست و پا می زند!! و چه بسیارند افرادی که علی رغم اینکه از قیافه ظاهری زیبایی برخوردار نبوده اند منشأ خیر و برکت شده اند و باعث رشد و تعالی خویش و جامعه بشریت گردیده اند.
این قضیه شواهد خوبی نیز در تاریخ دارد؛ لقمان حکیم که چنان عظمت دارد که سوره ای در قرآن به نام او آمده است، فردی سیاه چهره بود؛ به گونه ای که می گویند مدتی او را به بردگی گرفته بودند و از او به عنوان برده استفاده می کردند. چنین فردی با این قیافه ظاهری به جایی رسید و به اندازه ای از فهم و علم و حکمت رسید که سخنان حکیمانه او در قالب آیات قرآن، مطرح شده اند. این، پیشرفت و موفقیت کمی نیست.(3) سقراط، استاد افلاطون و ارسطو، آنقدر زشت بوده که می گویند صورت او بیشتر شبیه میمون بود، تا آدمیزاد. همۀ مورخان گفته اند که سقراط مردی بسیار زشت رو بوده است. سر او طاس، صورت او پهن و گرد، و چشمان او فرورفته و بی حرکت بود و دماغی بزرگ و در عین حال کوفته داشته است که بر روی آن لکه ای واضح دیده می شده است.(4)
با این حال او نابغۀ زمان خود بود و در تمام طول تاریخ بشر از میان حکما و فلاسفه کمتر شخصیتی مانند او پیدا شده است.

به طو کلی در ازدواج باید به همۀ ابعاد وجودی طرف مقابل توجه شود و بیشتر از همه به سیرت و خلق و خوی او توجه شود؛ چون زیبایی ظاهری به مرور زمان عادی می شود، اما این خُلق و خوی و اخلاق وی می باشد که دائماً شما با آن روبرو خواهید شد.

معرفی منابع برای مطالعۀ بیشتر:

  1. امینی، ابراهیم، انتخاب همسر، تهران: انجمن اولیاء و مربیان، 1387.
  2. مظاهری، علی اکبر، جوانان و انتخاب همسر، قم: پارسیان، 1390.
  3. یزدانی، محمود، یک انتخاب مناسب (همسر گزینی در بیست گام)، مشهد: آهنگ قلم، 1385.
  4. ملک محمودی الیگودرزی، امیر، راهنمای ازدواج: آنچه یک پسر و دختر دربارة انتخاب همسر باید بدانند، میراث ماندگار، 1386.
  5. حسینی، سیدمهدی، مشاوره قبل از ازدواج، آوای نور، 1386.
  6. ایمانی، محسن، شیوه های شناخت و گزینش همسر، تهران: انجمن اولیاء و مربیان، 1393.
  7. تقی زاده، محمداحسان و حسین زاده، اکرم، وصال مهرورزان: مسائل اساسی قبل و بعد از ازدواج، سوالات زمان خواستگاری پسران و دختران، اصفهان: حدیث راه عشق.
  8. رادمنش، مسلم، سوالات خواستگاری: مبانی انتخاب همسر و چگونگی شناخت خواستگار، تهران: رسانه تخصصی، 1389.
  9. احمدی، محمدرضا، خواستگاری، قم: دفتر نشر معارف (وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها)، 1391.
  10. داودی نژاد، مسلم، سین جین های خواستگاری، قم: مهر دلدار، 1393.
  11. حسینی، سیدحسین، آیین خواستگاری و ازدواج، تهران: منیر، 1389.

پی نوشت ها:

  1. تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم‏، قم‏: دار الکتاب الإسلامی، ‏1410ق‏، ص318.
  2. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، ‏کافی، قم‏: دار الحدیث، ‏1429ق، ج4، ص122.
  3. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران: دار الکتب الإسلامیة، 1374، ج17، ص45.
  4. دورانت، ویلیام جیمز، تاریخ فلسفه، ترجمۀ عباس زریاب، تهران: علمی و فرهنگی، 1387، ص8 ـ15.

موضوع قفل شده است