جمع بندی امید در شرایط سخت

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
امید در شرایط سخت

سلام من نمازهام برقراره شاکر خدا بودم کمک کردم به مردم به ناموس کسی نگاه نکردم و سعی کردم همیشه مثبت اندیش باشم زندگی جوری ناعادلانه برام رقم خورد از حدود یک سال پیش که در حیرتم!از خدا خواستم صدقه دادم نمازامو خوندم تلاش کردم ولی شکست عشقی خوردم فهمیدم بیماری دارم مشکل حافظه پیدا کردم یه مدت تنها شدم تو عمرم انقدر به افسردگی نزدیک نبودم بحث من اینه ما خدارو به خاطر خواسته هامون نمیپرستیم ولی خب خود خدا به واسطه اثبات رحمانیتش کمک میکنه دیگه چجوری میتونه این کارارو باهام بکنه اخه چرا؟؟؟؟منکه ادم شاد و سرزنده ای بودم زیرک و باهوش یه مدت که به خدا نزدیکتر شدم زندگیم سخت تر شد حالا چیزی که لازم دارم قوت قلبه اینکه خدا وجود داره و حال الآنمو میبینه تنهام نمیذاره امید و توکلم به اونه ولی نیاز به اثبات و یادآوری دارم دینداری تو این شرایط خیلی سخته و یک سوال دیگم اینه که من باتمام وجود و با نیت خیر عاشق یک دخترم و دعای زیاد کردم به نظرتون تاثیر داره؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"]
[/TD]


کارشناس بحث: استاد مسلم

[TD][/TD]

جمع بندی

پرسش:
من اهل نماز هستم، به ناموس کسی نگاه نمی کنم، سعی کرده ام همیشه مثبت اندیش باشم اما زندگی ام ناعادلانه رقم خورد؛ شکست عشقی خوردم و هرچه دعا کردم و صدقه دادم فایده نداشت. خدا واقعا حال الان من را می بیند؟ دینداری در این شرایط خیلی سخت است! من با نیت خیر عاشق یک دختر هستم، و خیلی برای رسیدن به او دعا کردم، آیا این دعاها تأثیر دارد؟

پاسخ:
در مورد سوالتون باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:
سختی یا آسانی زندگی مطلقا علامت محبوبیت و یا عدم محبوبیت بنده در نگاه خداوند نیست؛ قرآن کریم می فرماید اگر بیم آن نبود که همه مردم کافر شوند، آنچنان رونقی به زندگی کفار می دادیم که:
«وَ لَوْ لَا أَن يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَن يَكْفُرُ بِالرَّحْمَانِ لِبُيُوتهِِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّةٍ وَ مَعَارِجَ عَلَيهَْا يَظْهَرُونَ* وَ لِبُيُوتهِِمْ أَبْوَابًا وَ سُرُرًا عَلَيهَْا يَتَّكُِونَ* وَ زُخْرُفًا وَ إِن كُلُّ ذَالِكَ لَمَّا مَتَاعُ الحَْيَوةِ الدُّنْيَا»؛ اگر بیم آن نبود كه همه مردم کافر شوند، ما براى كسانى كه به (خداوند) رحمان كافر مى‏شدند خانه‏هايى قرار مى‏داديم با سقف هايى از نقره و نردبان هايى كه از آن بالا روند، و براى خانه ‏هايشان درها و تختهايى (زيبا و نقره‏اى) قرار مى‏ داديم كه بر آن تكيه كنند و انواع زيورها ولى تمام اينها بهره زندگى دنياست‏ (1)

بنابراین گاهی همین سختی ها می تواند نشانه توجه و لطف خداوند باشد، همان طور که خود قرآن می فرماید:
«عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون‏»؛ چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال آن كه خيرِ شما در آن است. و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شرِّ شما در آن است. و خدا مى‏داند، و شما نمى‏دانيد.(2)

نکته دوم:
نکته دیگر اینکه ما باید این حق را به خداوند بدهیم که ما را امتحان کند تا برای خودمان هم اثبات شود که آیا فقط در زمانی که همه چیز رو به راه است مومن هستیم، یا وقتی هیچ چیز سر جایش نیست و مشکلات به ما هجوم می آورند، باز هم پای دین و خدا خواهیم ماند. بنابراین از آنجا که عیار ایمان انسان ها و اینکه ایمانشان به خاطر توقعاتی است که از خداوند دارند یا خیر از این طریق روشن میشود، طبیعتا خداوند انسان ها را امتحان خواهد کرد:
«أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُون‏»؛ آيا مردم گمان كردند همين كه بگويند: «ايمان آورديم»، به حال خود رها مى‏شوند و آزمايش نخواهند شد؟(3)

بنابراین اتفاقا این مهم است که انسان در هنگام سختی ها و دشواری ها هم دیندار بماند، که اکثر مردم در این مرحله پایشان می لغزد، همانطور که امام حسین(علیه السلام) می فرمایند:
«إِنَّ النَّاسَ عَبِيدُ الدُّنْيَا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّيَّانُون‏»؛ همانا مردم بنده ی دنیا هستند و دین لقلقه ی زبانشان است، تا جایی که دین وسیله زندگی آنهاست، دین دارند و چون با بلا آزمایش شوند، دینداران کم می شوند.(4)

پس به خودتان اثبات کنید که اگر تمام زندگی شما را بلا بگیرد باز هم تردیدی در ایمانتان به وجود نخواهد آمد، در این صورت است که از امتحان بیرون آمده و گشایش حاصل خواهد شد.

نکته سوم:
فلسفه عبور ما از دنیا رشد و تکامل است، و این در گرو مبارزه با سختی ها و مشکلات است: « إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً»؛ به درستی که با هر سختی، آسانی است.(5) پس باید قبول کنیم که برای رفع مشکلات در کنار دعا خودمان هم باید تلاش کنیم، و این هم مایه رشد ما در دنیا، و هم رشد ما در آخرت است.
با این اوصاف شما باید ضمن بهره گیری از دعا و توکل، با بهره گیری از مشورت با کارشناسان و نخبگان متخصص در نوع مشکلاتتان، بر رفع آنها تلاش کنید.

نکته چهارم:
طبق آنچه که گذشت شما نباید در اینکه خداوند شما را می بیند و به شما نظر لطف دارد شک داشته باشید؛ شیطان برای ناامید کردن هر کسی از یک دری وارد می شود، یکی از حیله هایش این است که بگوید خداوند به تو توجه ندارد، چون خوب می داند اگر انسان احساس کند محبوب خدا نیست دیگر انگیزه اش برای رشد و تکامل و حرکت به سمت خداوند از بین خواهد رفت.

بنابراین مطلقا، تأکید می کنم مطلقا گمان نکنید این سختی ها ناشی از این است که مرتبه ی شما در نگاه خداوند کاهش داشته است، قطعا این حیله ی شیطان است، اتفاقا بیشتر دلالت بر این دارد که مرتبه ی شما بالاتر آمده و امتحان شما دشوارتر شده است، همان طور که ابراهیم(علیه السلام) با ارتقاء درجه، با امتحانات و آزمون های دشوارتری روبرو میشد، و در نهایت خداوند این شدائد را از شانه ی او برداشت.

بدانید اگر هم در زندگی با سختی هایی روبرو هستید خداوند در این سختی ها در کنار شماست، می توانید از خودش یاری بطلبید و ارتباطتان را با او تقویت کنید، و بدانید پایان کار برای بندگان مومن خداوند نیکوست: «اصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقينَ»؛ صبر کن، عاقبت برای متقین است.(6)
بنابراین مراقب باشید در این مشکلات موقتی، هرگز نشاط و شادی ومثبت اندیشی تان را از دست ندهید، چون خود خداوند هم راضی نیست.

نکته پنجم:
در اینکه دعا کردن برای برآورده شدن حوائج تأثیر دارد شکی نیست؛ خداوند هیچ درخواستی را بی پاسخ نمی گذارد: «ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم(7)
منتهی پاسخ خداوند لزوما آن چیزی نیست که ما می­خواهیم، بلکه یا همان را به ما می دهد، یا چیزی بهتر از آن را، همان طور که پیامبر(صلی الله علیه و آله) در این خصوص می فرمایند:
«مَا مِنْ مُسْلِمٍ يَدْعُو اللَّهَ بِدُعَاءٍ إِلَّا يَسْتَجِيبُ لَهُ فَإِمَّا أَنْ يُعَجِّلَ فِي الدُّنْيَا وَ إِمَّا أَنْ يَدَّخِرَ لِلْآخِرَةِ وَ إِمَّا أَنْ يَكْفُرَ مِنْ ذُنُوبِه‏»؛ مسلمانی نیست که خداوند را بخواند مگر آنکه درخواستش مستجاب می شود، یا در آن تعجیل شده و در دنیا به او داده می شود، یا برای آخرتش ذخیره می گردد، و یا کفاره گناهانش واقع می شود.(8)
ما در اینکه علم خداوند به مصلحت ما بیشتر از خود ما بوده و واقعا خیرخواه ماست شک نداریم؛ پس در کنار دعا و درخواست از او باید نتیجه را به او واگذار کنیم و مطمئن باشیم آنچه که رقم می خورد به مصلحت است. کم نداریم کسانی را که برای رسیدن به دختر یا پسری به خداوند التماس می کردند و امروز برای جدایی در دادگاه ها صف کشیده، و به قاضی التماس می کنند، من از نزدیک با برخی از آنها برخورد داشته ام.

البته این سخن من بدین معنا نیست که دختر مورد علاقه تان را رها کنید، یا دعا نکنید، بلکه منظورم این است که فارغ از احساستان خوب به صورت منطقی تحقیق کنید، سپس اگر آن را به مصلحت خود دیدید با جدیت آنچه که از دست شما بر می آید انجام دهید، و در کنار آن دعا کنید؛ اما نتیجه هر چه که شد نسبت به خداوند دلگیر نشوید، اگر به همسر مورد علاقه تان رسیدید که الحمدلله، و اگر نرسیدید بدانید حتما مصلحتی در کار بوده، ما هرگز نمی دانیم آینده چگونه خواهد بود یا چه چیزی به مصلحت ماست.

 

پی نوشت ها:
1. زخرف:43/ 33-35.
2. بقره:216/2.
3. عنکبوت:2/29.
4. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دار إحياء التراث العربي‏، چاپ دوم، 1403ق، ج44، ص383.
5. شرح:5/94.
6. هود:49/11.
7. غافر:60/40.
8. بحارالانوار، ج90، ص378.

 

موضوع قفل شده است