جمع بندی چرا ادعا می‌کنید اسلام کامل ترین دین است؟

تب‌های اولیه

126 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا ادعا می‌کنید اسلام کامل ترین دین است؟

سلام
امیدوارم خوب و خوش و سلامت باشید
چرا ادعا می‌کنید اسلام.کامل ترین دین است امکانش هست این مساله رو اثبات کنید مثلا از نظر من مسیحیت بسیار کامل تر از اسلام هست میخواستم بدونم چرا عنوان می‌کنید مسیحیت ناقص است و اسلام کامل است

متشکرم

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"]
[/TD]


کارشناس بحث: استاد عامل

[TD][/TD]

[="Tahoma"][="Black"]


بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و رحمت خدا بر شما کاربر گرامی

بر اساس آیه شریفه: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً»؛ امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم‏(1) دین اسلام کامل شده است، اما آیا این دین برترین دین هاست؟ این مطلب را از چند منظر می توان مورد بررسی قرار داد. نظرگاه اول؛ برون دینی است، همانطور که از منابع درون دینی مانند روایات نیز می توان به این مهم پی برد.

پی نوشت:
1. مائده: 3.

[/]

[="Tahoma"][="Black"]
برای اثبات کامل تر بودن اسلام از منظر برون دینی، جامعیت احکام و آموزه های اسلامی می تواند دلیلی بر کامل تر بودن آن باشد؛ به طوری که این دین تمام زوایای زندگی بشر را در نظر گرفته و با توجه به نیازهای فردی و اجتماعی او برنامه های متعددی را ارائه کرده است.
علاوه بر اینکه از نظر اعتقادی نیز دید جامع تر و کامل تری از اصول دینی مانند خداوند و معاد را ترسیم کرده است. این امر با کنار هم گذاشتن دیدگاه دیگر ادیان مانند مسیحیت که قائل به تثلیث اند یا یهودیت که خدای انسان وار را معرفی می کنند، بیشتر روشن می شود.
[/]

[="Tahoma"][="Black"]
دیگر دلیل برون دینی برای اثبات کامل تر بودن اسلام، خاتمیت آن است. این دلیل نیاز به مقدماتی دارد که در ادامه اشاره خواهد شد.

مقدمه1؛ در بین ادیان گوناگون، ادیانی که منتسب به خداوند و خالق هستی هستند، بر دیگر ادیان ساخته بشر تفوق دارند؛ چرا که خالق انسان به او آگاه تر است و برنامه ای هم که برای او می فرستد، کامل تر خواهد بود و تمام جوانب مخلوق را شامل می شود. با توجه به این مقدمه، ادیان غیر الهی از بحث خارج خواهند شد.

مقدمه2؛ با توجه به رشد بشر از گذشته تا کنون، خالق انسان نیز متناسب با نیاز و شرایط او ادیانی را تشریع کرده و پیامبرانی را برای هدایت او فرستاده است. بر این اساس با آمدن دین جدید، دین گذشته منسوخ شده و دین جدید حجیت پیدا می کرده است.

با در نظر گرفتن مقدمات گذشته و اینکه الهی بودن اسلام با معجزاتی همچون قرآن ثابت شده است و از سوی دیگر متاخر از دیگر ادیان است، حجیت و کامل تر بودن آن هم ثابت خواهد شد. زیرا اولا متناسب با دوران بشر متاخر است و ثانیا منسوخ شدن آن توسط دین دیگر ثابت نشده است.

[/]

[="Tahoma"][="Black"]
علاوه بر اینکه اسلام بر خلاف دیگر ادیان الهی مانند مسیحیت و یهودیت مصون از تحریف مانده و از صدر اسلام تا کنون یک قرآن بیشتر بین مسلمان ها وجود ندارد، چرا که خداوند متعال اراده کرده این دین مصون از تحریف باشد: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»؛ ما قرآن را نازل كرديم و ما بطور قطع نگهدار آنيم! (1)
بر این اساس، حتی می توان گفت اسلام تنها دین کامل است و دیگر ادیان ناقص هستند، نه اینکه همه ادیان الهی کامل اند و اسلام کامل ترین آنهاست. زیرا دینی که دستخوش تحریف شده باشد اصلا کامل نیست تا در ردیف اسلام قرار گیرد.

پی نوشت:
1. حجر: 9.

[/]

[="Tahoma"][="Black"]
اما از نظر درون دینی نیز آیات و روایات بسیاری داریم که این امر را ثابت می کند؛ مانند: «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ»؛ و هر كس جز اسلام (و تسليم در برابر فرمان حق،) آيينى براى خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زيانكاران است. (1) این آیه نیز ناظر به حقانیت اسلام و غیرحق بودن دیگر ادیان است و در قرآن آیات دیگری نیز ناظر به همین مطلب یافت می شود که برای جلوگیری از اطاله بحث از ذکر آنها خود داری می کنیم.

روایات نیز این مطلب را گوشزد کرده اند، روایاتی مانند: «حَلَالَ‏ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ حَرَامَهُ حَرَامٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة»(2) در این روایت احکام شرعی اسلام، ابدی دانسته شده و این به معنای کامل ترین دین است؛ چرا که خاتمیت اسلام را مشخص کرده و هیچ دین دیگری ناسخ اسلام نخواهد بود. بنابراین هرآنچه انسان تا قیامت لازم داشته است، در اسلام مطرح شده است.

در روایتی نیز راوی از امام کاظم(علیه السلام) سوال می کند: آیا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آنچه را که براى مردم در عصر خودش کافى بود، آورده است؟ امام فرمود: بله، بلکه آنچه را که مردم تا روز قیامت نیاز دارند پیامبر برایشان آورده است.(3)


پی نوشت ها:

1. آل عمران: 85.
2. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم، مكتبة آية الله المرعشي النجفي - ايران ؛ قم، چاپ: دوم، 1404 ق، ج1، ص148.
3. كلينى، محمد بن اسحاق،(1407)، الكافي، غفاري، علي اكبر، چهارم، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج1، ص57.

[/]

عامل;1004351 نوشت:

برای اثبات کامل تر بودن اسلام از منظر برون دینی، جامعیت احکام و آموزه های اسلامی می تواند دلیلی بر کامل تر بودن آن باشد؛ به طوری که این دین تمام زوایای زندگی بشر را در نظر گرفته و با توجه به نیازهای فردی و اجتماعی او برنامه های متعددی را ارائه کرده است.
علاوه بر اینکه از نظر اعتقادی نیز دید جامع تر و کامل تری از اصول دینی مانند خداوند و معاد را ترسیم کرده است. این امر با کنار هم گذاشتن دیدگاه دیگر ادیان مانند مسیحیت که قائل به تثلیث اند یا یهودیت که خدای انسان وار را معرفی می کنند، بیشتر روشن می شود.

سلام .
بابته پاسخگوییتون در ابتدا تشکر میکنم .
من مدت زمان زیادی روی مسیحیت تحقیق کردم و بر خلاف شما اعتقادم این هستش که وجود دستورات بیشتر نمیتونه دلیلی بر کامل تر بودن یک دین و آیین بشه ... آنچنانچه همکنون دستورات بسیار زیاد اسلامی داریم ...

از آداب دستشویی رفتن بگیرید ... تا آداب زیارت رفتن
از آداب روزه گرفتن بگیرید ... تا آداب نذری دادن

ولی با این حال مسلمانها این همه مشگلات دارند و کشورهایی که عمدتا مسیحی هستند عموما با چنین مشگلاتی روبرو نیستند ...

یهود پر از دستورات و بایدها و نبایدها بود ... آنچنانچه بر یهودیان حتی خوردن زردپی حیوانات اهلی هم حرام شده بود ... ولی مسیح وقتی آمد به کل شریعت و باید و نباید را برداشت ...
آداب و رسوم بسیار زیادی بر یهودیان واجب بود ... ولی وقتی مسیح آمد به کل شریعت را منقرض کرد ...

پس نمیتونیم ادعا کنیم که وجود بایدها و نبایدهای بیشتر میتونه دلیلی بر کامل تر بودن یک دین باشه ...

اتفاقا مسیحیت به جای اینکه به دنبال تشریع باشه ... به دنبال فرم جدیدی از اندیشه بود ... و اون چیزی که در مسیحیت کار میکنه ... شریعت نیست ... بلکه فیض روح القدس هست ...
که اگر نیاز بیشتری به توضیح وجود داشته باشه ... مطمینا بیشتر هم توضیح میدم .

عامل;1004351 نوشت:

ادیان مانند مسیحیت که قائل به تثلیث اند یا یهودیت که خدای انسان وار را معرفی می کنند، بیشتر روشن می شود.

مسیحیت شاخه های بسیار زیادی داره و حتی مسیحیتی وجود داره که اعتقاد به تثلیث نداره ...

تثلیث آنچنانچه نزد مسیحیان شناخته میشه عبارت است از اینکه ... خداوند ( واحد ) در مکاشفه ای که ار خودش ارائه کرده ... در 3 شخصیت یا مکاشفه بر بشر هویدا ساخته ...
پدر ... پسر ... روح القدس

و تمامی مسیحیان اعتقاد به خدایی واحد دارند ...

همچنین برخی از فرقه های مسیحیت وجود دارند که پا رو از این بیشترجلو گذاشتند و حتی تثلیث رو به این معنی قبول ندارند ...

من وقتی از کشیش در مورد تثلیث پرسیدم ... ایشون عنوان کردند که ... این مساله از ایمان ما به کتاب مقدس سرجشمه میگیره ( تقلیدی هست ) چون ما نمیتونیم پی به ذات خداوند ببریم ... بنابراین در مورد ذات خداوند به مکاشفه ای که خود خداوند ازخودش ارائه کرده بسنده میکنیم . و این مساله ای نیست که بخوایم اون رو با تحقیق متوجه بشیم .

عامل;1004352 نوشت:

دیگر دلیل برون دینی برای اثبات کامل تر بودن اسلام، خاتمیت آن است. این دلیل نیاز به مقدماتی دارد که در ادامه اشاره خواهد شد.

مقدمه1؛ در بین ادیان گوناگون، ادیانی که منتسب به خداوند و خالق هستی هستند، بر دیگر ادیان ساخته بشر تفوق دارند؛ چرا که خالق انسان به او آگاه تر است و برنامه ای هم که برای او می فرستد، کامل تر خواهد بود و تمام جوانب مخلوق را شامل می شود. با توجه به این مقدمه، ادیان غیر الهی از بحث خارج خواهند شد.

مقدمه2؛ با توجه به رشد بشر از گذشته تا کنون، خالق انسان نیز متناسب با نیاز و شرایط او ادیانی را تشریع کرده و پیامبرانی را برای هدایت او فرستاده است. بر این اساس با آمدن دین جدید، دین گذشته منسوخ شده و دین جدید حجیت پیدا می کرده است.

با در نظر گرفتن مقدمات گذشته و اینکه الهی بودن اسلام با معجزاتی همچون قرآن ثابت شده است و از سوی دیگر متاخر از دیگر ادیان است، حجیت و کامل تر بودن آن هم ثابت خواهد شد. زیرا اولا متناسب با دوران بشر متاخر است و ثانیا منسوخ شدن آن توسط دین دیگر ثابت نشده است.

جسارتا خدمتتون عرض میکنم به نظره من دین مسیحیت به شدت از اسلام قویتر و محکم تر هستش ...
دین اسلام پایه اش شریعت هست ... باید و نباید هست ...
ولی مسیحیت پایه اش ... فیض روح القدس هست ...

و حتی مثالهای بسیار زیادی در درون انجیل وجود داره که پولس رسول مسیحیان رو نصیحت میکنه که دیگه به دنبال باید و نباید و دنبال کردن طبیعت کهنه شریعت نباشند .

حتی در نامه پولس رسول به قرنتیان میخونیم که برخی از قرنتیان در صدد این بودند که هم فرزندانشون رو مانند یهود ختنه کنند ( شریعت رو انجام بدن ) و هم مسیحی باشند ( مغزشون فارغ از شریعت و باید و نباید باشه )

و پولس رسول نامه ای برای قرنتیان مینویسه و ایشان رو از این کار بر حضر میداره ...

یا خوده مسیح مثالهایی میزنه که لباس کهنه ( شریعت ) رو با پارچه ای نو ( فیض روح القدس ) وصله نمیزنند
یا مثالی دیگر میزنه که شراب تازه رو در درون جام کهنه نمیریزند ( نمیشه شریعت رو با فیض روح القدس جمع کرد )

بعدش اسلام بعد از 1000 سال میاد و دوباره سخن از شریعت و باید و نباید میزنه !!!!
به نظرتون اونوقت ... اسلام رو میتونیم کاملتر از مسیخیت بدونیم ...

توضیحات بیشتر رو اگر لازم دونستید ... در ادامه عنوان کنم ؟؟؟

[="Tahoma"][="Black"]سلام
ظاهرا شما کامل تر بودن را فقط بین اسلام و مسیحیت مطرح می کنید و معتقد به کامل تر بودن مسیحیت هستید. بر این اساس، دیگر سراغ دیگر ادیان نرویم...
اما در این مطلبی که بیان کردید:

فرشته برمیگردد;1004377 نوشت:
مسلمانها این همه مشگلات دارند و کشورهایی که عمدتا مسیحی هستند عموما با چنین مشگلاتی روبرو نیستند

اجازه بدید تذکری بدهم که فعلا به بررسی دو دین و آموزه های آنها بپردازیم و پیروان آنها و نحوه عملکرد ایشان را با حقانیت ادیان خلط نکنیم. البته به این مساله پاسخهای متعددی داده شده و اگر در همین سایت سرچ کنید، تاپیک های مربوطه را پیدا خواهید کرد.

برای ادامه بحث ابتدا باید روشن کنید منظور شما از کامل تر بودن چیست؟

فراتر از اینکه کدام دین کامل تر است، می توان بر حقانیت این دو آئین هم بحث کرد. بنده اشاره ای در خلال بحث به این مطلب کردم که نمی توان دو دین الهی را که در زمانهای متفاوت تشریع شده اند، حق دانست، بلکه یکی حق است و دیگری خیر.

به عبارت دیگر اگر ثابت شود دین مسیحیت متعلق به پیش از اسلام است و با آمدن اسلام این دین نسخ شده، دیگر مسیحیت حق نیست تا نوبت به کامل تر بودن آن برسد. لطفا بحث خود را روی این قسمت متمرکز کنید تا بهتر نتیجه بگیریم.
برای این منظور شما باید ثابت کنید که اسلام دین الهی نیست و کماکان دین مسیح حجت است. این امر با وجود معجزات پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) منافات دارد. همچنین مسیح خود را آخرین پیامبر نداسته و حتی اگر بشارت او به پیامبر آخر الزمان را هم شما قبول نکنید، حرفی از خاتم بودن مسیح در کار نیست.
[/]

[="Tahoma"][="Black"]

فرشته برمیگردد;1004377 نوشت:
نمیتونیم ادعا کنیم که وجود بایدها و نبایدهای بیشتر میتونه دلیلی بر کامل تر بودن یک دین باشه

هر دینی برای سعادت بشر آمده و این ادیان برای این منظور چاره ای جز نشان دادن راه رسیدن به خدا ندارند.
نشان دادن راه گاهی با اصول اعتقادی است، گاهی با اصول اخلاقی و زمانی نیز با احکام تشریعی.
اگر دینی مدعی به سعادت رساندن انسان باشد اما برای این کار راهی را پیشنهاد نکند، در حقیقت انسان را سردرگم کرده است. البته مسیحیت هم احکام به خصوصی مانند غسل تعمید، عشا ربانی و ... دارد.
حالا سوال این است که کدام تشریع کامل تر است؟ تشریعی که به چند حکم کلی بسنده کرده یا تشریعی که حتی جزئیات را نیز در نظر گرفته است؟ مسلما هرچقدر قانون کلی تر باشد، بسیط تر و ساده تر خواهد بود و هرچقدر دارای تبصره و جزئیات باشد، کامل تر بوده و احتمال خطا را کمتر می کند.
مگر اینکه منظور شما از کامل تر چیزی غیر از معنای مصطلح آن باشد...

فرشته برمیگردد;1004378 نوشت:
مسیحیت شاخه های بسیار زیادی داره و حتی مسیحیتی وجود داره که اعتقاد به تثلیث نداره ...

این حتای شما درصد ناچیزی از مسیحیت را شامل می شود!
مهمترین اعتقاد یک مسیحی را تثلیث تشکیل می دهد و همانطور که شما اشاره کردید:
فرشته برمیگردد;1004378 نوشت:
من وقتی از کشیش در مورد تثلیث پرسیدم ... ایشون عنوان کردند که ... این مساله از ایمان ما به کتاب مقدس سرجشمه میگیره ( تقلیدی هست ) چون ما نمیتونیم پی به ذات خداوند ببریم ... بنابراین در مورد ذات خداوند به مکاشفه ای که خود خداوند ازخودش ارائه کرده بسنده میکنیم . و این مساله ای نیست که بخوایم اون رو با تحقیق متوجه بشیم .

این اعتقاد توجیه عقلانی ندارد!
اما یک مسلمان حق ندارد با تقلید خدا را قبول کند و اول باید اصول دین خود را با تحقیق ثابت کند، بعد نوبت به دیگر مسائل می رسد.
شما در مسیحیت مهمترین اعتقاد خود را به عنوان اصل موضوعی می پذیرید! و هیچ دلیل معقولی برای این تناقض ندارید که چطور یکی سه تاست؟ و اگر سه تاست، چطور با دلایل وحدت سازگار است؟

[/]

فرشته برمیگردد;1004157 نوشت:
سلام
امیدوارم خوب و خوش و سلامت باشید
چرا ادعا می‌کنید اسلام.کامل ترین دین است امکانش هست این مساله رو اثبات کنید مثلا از نظر من مسیحیت بسیار کامل تر از اسلام هست میخواستم بدونم چرا عنوان می‌کنید مسیحیت ناقص است و اسلام کامل است

متشکرم


سلام علیکم.
نقضان دین مسیحیات کنونی رو در یک جمله میشه اثبات کرد.
مسیحیت امروزی معتقد به 3 خداییست. پدر پسر و روح القدس . درحالی که اساس و پایه اصلی نزول هر دینی بر توحید هست. پس مسیحیت امروزی کاملا ناقص هست.

اما اینکه چرا اسلام کامل ترین دین هست به این دلیل هست که اولا اسلام کتاب مقدسی دارد که واحد و تک هست و تحریف ناپذیر. (مثل کتاب سایر ادیان نیست که چند نسخه متفاوت داشته باشد. به عنوان مثال در دین مسیحیت اولین انجیل ها حدود 30 سال بعد از عروج حضرت عیسی (ع) نوشته شده که این نشانه ی دور افتادن انجیل های کنونی از انجیل اصلی نازل شده از طرف خداست) و دوما اسلام درباره همه چیز سخن گفته. بهترین نحو خوردن، بهرین نحو خوابیدن، بهترین نحو عبادت، بهترین نحو کسب و کار ، بهترین نحو حکومت، بهترین نحو سیاست ، یعنی هر آنچه انسان برای زندگی و تکامل لازم داره در دین اسلام آمده. و این به برکت وجود ائمه 12 گانه ماست که تا حدود 260 یا 270 سال بعد از بعثت پیامبرشون همچنان این دین رو ادامه دادند و تفسیر قرآن کردند و نقل حدیث کردند و شاگرد تربیت کردند و ...

با سلام
من این طور که متوجه شدم اگر بخواهیم مسیحیت و اسلام رو مقایسه کنیم دلیل اولی که میتوان نقص مسیحیت کنونی رو به اثبات رساند مساله نبودن و یا حذف شدن یا گم شدن کلام وحی خدا یا انجیل واقعی است زیرا اگر شما انجیل های مختلف رو نگاه بکنید متن های بسیار متفاوتی خواهید دید که در اصل یک حالت سیره نگاری و درج حوادث و برخی از گفته های حضرت عیسی و حکمت های ان حضرت می باشد که توسط حواریون نوشته شده و نه کلام املا شده خداوند
برای همین شما انجیل رو به روایت های بسیار گوناگونی در طول تاریخ خواهید دید که گاها این روایات و برداشت های ثبت شده به شدت باهم مخالف اند برای همین برای یکسان سازی عقاید مسیحیان پاپ ژلازیوس یکم تعداد زیادی از انجیل های موجود را ممنوعه اعلام کرد که به اسفار مشکوک شهرت دارد
در اصل به نظر من انجیل امروزه معادل کتاب های حدیث و سیره نگاری دراسلام میباشد و نه معادل قرآن که کلام مستقیم خداوند به وسیله جبرئیل میباشد
حتی اگر به گمان مسیحیان مسیح خدا باشد باز هم وجود انجیل های متفاوت با آموزه های مختلف نشان از غلط ثبت شدن و یا تحریف شدن کلام و حکمت های مسیح میباشد

دلیل دوم این است که زبان حضرت مسیح آرامی بوده و انجیل لاتین موجود حاصل ترجمه آرامی به یونانی و عبری و سپس ترجمه آن به لاتین میباشد که خدا میداند هنگام ترجمه چه بلاهایی سر متن اصلی می آید چه برسد به این که متنی بخواهد از زبان مبدا به زبان مقصد از یک یا دو زبان متفاوت دیگر هم عبور کند
به عنوان مثال در ترجمه قرآن به فارسی که زبان واسطه ای هم وجود ندارد بعضا ترجمه هایی بسیار متفاوت با هم دیده میشود که برای فهم یک مفهوم از قران برای یک فارسی زبان او را به مشکل می اندازد
همین دلیل باعث مسلمان شدن فردی به اسم یوسف استس میباشد که یک مسلمان سلفی میباشد(علت سلفی شدنش هم به احتمال زیاد مذهب زدگی در مسیحیت میباشد) و قبلا کشیش مبلغ مسیحیت بوده و بیان می کند که وقتی فهمیده زبان عیسی ع آرامی بوده به سراغ یادگیری زبان آرامی رفته و به قول خودش متوجه شده که ترجمه لاتین موجود بسیار متفاوت با نسخه های آرامی انجیل میباشد و مفاهیم و حکمت ها به خاطر ترجمه بسیار تغییر کرده اند و حتی ترجمه هایی به دروغ انجام شده
به عنوان مثال در ترجمه لغات خدا در زبان آرامی تلفظی شبیه الله در عربی دارد
و مثلا کلمه دعا یا نیایش در ترجمه لاتین ترجمه شده کلمه ای شبیه صلاه در زبان آرامی میباشد و این شباهت ها به دلیل این است که زبان ارامی عبری و عربی دارای یک ریشه میباشند
همین طور که مشخص هست کلمات به خاطر ترجمه دستخوش تغیر مفاهیم می شوند چه برسد به اینکه علاوه بر غلط ترجمه شدن ترجمه دروغ هم وارد شود

سلام
می خواستم چند سوال از آغاز کننده تاپیک بپرسم. اصلا شما چرا می خواهید بدانید اسلام کامل است یانه؟ مفهوم کامل در نظر شما چیست؟ اگر به این نتیجه رسیدید که اسلام دین کاملی است ، یا اصلا مسیحیت دین کاملی است ، بعدش می خواهید دقیقا چه کار کنید؟ آیا ما انسان ها بایستی بین اسلام و مسیحیت یا یهودیت یک دین را انتخاب کنیم؟

صندلی;1004444 نوشت:
سلام علیکم.
نقضان دین مسیحیات کنونی رو در یک جمله میشه اثبات کرد.
مسیحیت امروزی معتقد به 3 خداییست. پدر پسر و روح القدس . درحالی که اساس و پایه اصلی نزول هر دینی بر توحید هست. پس مسیحیت امروزی کاملا ناقص هست.

اما اینکه چرا اسلام کامل ترین دین هست به این دلیل هست که اولا اسلام کتاب مقدسی دارد که واحد و تک هست و تحریف ناپذیر. (مثل کتاب سایر ادیان نیست که چند نسخه متفاوت داشته باشد. به عنوان مثال در دین مسیحیت اولین انجیل ها حدود 30 سال بعد از عروج حضرت عیسی (ع) نوشته شده که این نشانه ی دور افتادن انجیل های کنونی از انجیل اصلی نازل شده از طرف خداست) و دوما اسلام درباره همه چیز سخن گفته. بهترین نحو خوردن، بهرین نحو خوابیدن، بهترین نحو عبادت، بهترین نحو کسب و کار ، بهترین نحو حکومت، بهترین نحو سیاست ، یعنی هر آنچه انسان برای زندگی و تکامل لازم داره در دین اسلام آمده. و این به برکت وجود ائمه 12 گانه ماست که تا حدود 260 یا 270 سال بعد از بعثت پیامبرشون همچنان این دین رو ادامه دادند و تفسیر قرآن کردند و نقل حدیث کردند و شاگرد تربیت کردند و ...

سلام .
بابته راهنماییتون تشکر میکنم ؛ ولی هیچ مسیحی به سه خدا اعتقاد نداره . بلکه تمام مسیحی ها به خدایی واحد اعتقاد دارند . همونطور که خدمتتون گفتم پدر پسر روح القدس سه شخصیت از خدایی واحد هست . یعنی ما انسانها به تبع انسان بودنمون ... شناختمون از خدا رو میتونیم با سه عینک پدر و پسر و روح القدس ببینیم . وگرنه تمام مسیحی ها به خدایی واحد اعتقاد دارند .

کتاب مقدس شامل اناجیل ( مرقس ؛ متی ؛ یوحنا ؛ لوقا ) هست . اعمال رسولان ( که سرگذشت رسولان هست ) . نامه های پولس رسول به کلیساها . نامه های پطرس . نامه های یعقوب . نامه های یهودا . و مکاشفه یوحنا .

متی و یوحنا از حواریون عیسی مسیح بودند .
لوفا پزشک بوده و شخصیتی شخیص شناخته میشده .
مرقس هم یکی از همراهان پولس رسول بوده که در پاک بودن ایشون هم هیچ تردیدی وجود نداره . در غیر اینصورت نمیتونسته دارای چنین جایگاهی باشه که پولس رسول رو همراهی کنه ...

متی و یوحنا شاگردان مستقیم عیسی مسیح بودند و نمیتونید به پاک بودن چنین افرادی خرده بگیرید ... همچنین هیچ تناقضی در اصول اناجیل دیده نمیشه ... بلکه برخی از اناجیل به جزئیات بیشتری پرداختند و برخی از اناجیل از بیان جزئیات خود داری کرده اند .. ولی شما با 4 کتاب روبرو هستید که دارند به شدت همدیگر رو تائید میکنند ...

مثله 4 نفری که دارند بر صحت مطلبی صحه میگذارند و در نزد قاضی شهادت بر مطلبی واحد می دهند ...

اعمال رسولان ... هم همونطور که گفتم ذکر حال رسولان بعد از عروج مسیح هست ... معجزاتشون ... و پیامهاشون برای مردم ... که پیامهای ایشان هم دقیقا داره اناجیل رو تصدیق میکنه ... و اناجیل هم اعمال رسولان را تصدیق میکنه .

مثلا مسیح قبل از عروج به شاگردان میگه از اورشلیم خارج نشید تا روح القدس را دریافت کنید ... و ایشان بعد از عروج مسیح ؛ در عید پنطیکاست در اتاقی بودند و در حال اجرای عشای ربانی بودند که روح القدس بر شاگردان نازل میشه و ایشان میتونستند به زبانها سخن بگویند و دیگر هیچ مشگلی در ارشاد مردم نداشتند و دست بر سر هر کسی میپذاشتند ایشان هم روح القدس را دریافت میکرد و ایشان هم به زبانها سخن میگفتند .

هچنین شما در مورد این صحبت کردید که اسلام در مورد همه چیز صحبت کرده ... و مسیحیت در مورد خیلی چیزها صحبت نکرده ... اتفاقا اصل کلام من همین هست ... و اگر اجازه بدید در پستهای آتی میخوام ثابت کنم که مسیحیت از اسلام کامل تر هستش ...

ابوالبرکات;1004474 نوشت:
سلام
می خواستم چند سوال از آغاز کننده تاپیک بپرسم. اصلا شما چرا می خواهید بدانید اسلام کامل است یانه؟ مفهوم کامل در نظر شما چیست؟ اگر به این نتیجه رسیدید که اسلام دین کاملی است ، یا اصلا مسیحیت دین کاملی است ، بعدش می خواهید دقیقا چه کار کنید؟ آیا ما انسان ها بایستی بین اسلام و مسیحیت یا یهودیت یک دین را انتخاب کنیم؟

سلام .
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشید .

متاسفانه شما همکنون دید درستی از مسیحیت ندارید ؛ بنابراین من نمیتونم جواب این سوالتون رو به صورت دقیق و مبسوط بدم .

یهود به شدت پر از باید و نباید بود ... ولی وقتی که مسیح اومد... تمام باید و نبایدها ( شریعت ) رو حذف کرد .... سوال این هستش که خوب چی جاش گذاشت ...
شما اگر کتاب مقدس ( عهد عتیق ) رو بخونین میبینین که دهها ( نزدیک بیست پیامبر پیش بینی ظهور مسیح رو کردند که میاد و منجی بشریت هست) ...

و وقتی که ایشون میاد ... شریعت ( باید و نباید ؛ حلال و حرام ) رو منقرض میکنه...
آنچنانچه در یهود ... هم ختنه کردن داشتیم و هم حرام بودن گوشت خوک ... ولی در مسیحیت نه ختنه کردن داریم ... نه حرام بودن گوشت خوک .

چرا میخوام بدونم که اسلام کامل تر هست یا مسیحیت ...
من وقتی اصول مسیحیت رو میخونم ... واقعا دارم یک بی ام وه 2018 رو میبینم ... ولی وقتی اصول اسلامی رو بررسی میکنم اینگار با یک پیکان 42 روبرو هستم .

دینی به نظره من کامل تر هستش که حقایق بیشتری رو برای انسان مکشوف میکنه ... و سعادت بیشتری رو موجب میشه ... حقیقی تر هستش ... و در بعدی والاتر هستش ...

من تقریبا به این دید رسیدم که مسیحیت کامل تر از اسلام هست ( هنوز در این موضوع دلایلم رو عنوان نکردم ) و علت ایجاد این موضوع این هستش که یک کارشناس اسلامی رو به چالش بکشم و ببینم چه دلایلی ایشون داره که من مساله رو از اون ابعاد بررسی نکرده ام .

عامل;1004443 نوشت:

هر دینی برای سعادت بشر آمده و این ادیان برای این منظور چاره ای جز نشان دادن راه رسیدن به خدا ندارند.
نشان دادن راه گاهی با اصول اعتقادی است، گاهی با اصول اخلاقی و زمانی نیز با احکام تشریعی.
اگر دینی مدعی به سعادت رساندن انسان باشد اما برای این کار راهی را پیشنهاد نکند، در حقیقت انسان را سردرگم کرده است. البته مسیحیت هم احکام به خصوصی مانند غسل تعمید، عشا ربانی و ... دارد.
حالا سوال این است که کدام تشریع کامل تر است؟ تشریعی که به چند حکم کلی بسنده کرده یا تشریعی که حتی جزئیات را نیز در نظر گرفته است؟ مسلما هرچقدر قانون کلی تر باشد، بسیط تر و ساده تر خواهد بود و هرچقدر دارای تبصره و جزئیات باشد، کامل تر بوده و احتمال خطا را کمتر می کند.
مگر اینکه منظور شما از کامل تر چیزی غیر از معنای مصطلح آن باشد...

سلام ...
بابته صحبتهاتون در ابتدا ازتون تشکر میکنم .

ببینید جناب عامل صحبت سره این هستش که مسیح ؛ شریعت رو منقرض کرده ... نه اینکه به دنبال تشریع باشه و حالا چون کم تشریع کرده بیایم و بگیم مسیحیت ناقص هست .

شما در کلامتون عنوان کردید که "حالا سوال این است که کدام تشریع کامل تر است؟ تشریعی که به چند حکم کلی بسنده کرده یا تشریعی که حتی جزئیات را نیز در نظر گرفته است؟ "

جواب من به این سوال شما این هستش که اصلا هدف مسیح تشریع نبوده ... و حتی تشریعی هم که یهود روی اون ؛ اونقدر پافشاری میکرد رو منقرض میکنه ... بعد شما میگین اسلام تشریعش بیشتره پس کامل تره !!!

من چندین بار کتاب مقدس رو خوندم و دیدگاه هام رو با یک کشیش در ارتباط قرار دادم و نتیجه کلیش اون چیزی هستش که به مرور زمان سعی میکنم در این موضوع قرار بدم

قسمت اول : مسیح که بود .

1. نام : نام هر کسی اهمیت بسیار زیادی داره . آنچنانچه هرپیامبری که میخواسته دنیا بیاد نامش توسط خدا انتخاب میشده نامهای عیسی مسیح : ( عیسی مسیح : نجات دهنده مسح شده ) ؛ ( عمونائیل : خدا با ماست ) ( روح الله : روح خدا ) ؛ پیامبری رو پیدا کنید که شان نامش در سطح نام عیسی مسیح باشد .

2. انبیای زیادی در قبل از عیسی مسیح زندگی میکردند . مانند داوود ؛ اشعیای نبی ؛ میکاه ؛ دانیال و .... نه تنها بسیاری از این انبیا تولد عیسی مسیح رو از پیش خبر دادند ؛ در مورد محل تولد او ؛ معجزات او ؛ زحمات او ؛ مرگ او .... زنده شدن او ؛ پیشگویی کرده اند . در کتاب مقدس نزدیک 320 پیشگویی در مورد عیسی مسیح صورت گرفته ؛ مسیح چنان نوری بوده که نورهای اطرافش بی اهمیت و بی ارزش شدن و ارزش صحبت کردن نداشتند .

3. تولد مسیح ... نمیخوام در موردش زیاد صحبت کنم .

4. بی گناه بودن مسیح ... مسیح حتی یک بار هم استغفار نمیکنه؛ و چندین وچند بار گناهان انسانها را میبخشه ... کدام پیامبر قدرت بخشیدن گناهان رو داشته .

5. اشخاص نیکو طبعتا از بدی متنفر هستند ؛ ولی مسیح به حای اینکه خود را از گناهکاران دور کند با آنان هم سفره میشد . با آنان معاشرت میکرد و ایشان را در آغوش میگرفت . ( گردنشون رو نمیزد )

6. معجزات مسیح آنقدر زیاد و آنقدر با عظمت بود که همینطور که ایشان راه میرفتند ... کورها را بینا میکردند و مریضان را شفا میدادند ... حتی خانومی که بدنش را به بدن ایشان میزنه شفا میگیره ...

7. تعالیم مسیح واقعا متفاوت بود ....
- دشمنان خود را محبت کنید و برای لعن کنندگان برکت طلبید و به آنانی که از شما نفرت دارند احسان کنید
- هر که میخواهد در میان شما بزرگ گردد خادم شما باشد

8. فقر و فروتنی مسیح واقعامتفاوت بود ...
- در شام آخر عیسی مسیح تشتی پر از آب می آورد ... پای تک تک شاگردان را در درون آب میشوید و به ایشان درس فروتنی می دهد . هر ساله چندین بار پاپ چنین کاری را انجام میدهد و پای بسیاری از نو ایمان آورندگان را میشوید و برپاهایشان بوسه میزند ... عکس هاش هم موجود است ( فرض کنین رهبر مسلمین جهان بخوان همچین کاری بکنند !!! )

9.مرگ مسیح ... زنده شدن مسیح ... عروج مسیح ... و ....

من نمیتونم هیچ کسی رو با ایشون مقایسه کنم .

مطالبی که در بالا عنوان کردم استدلال برتری مسیحیت بر اسلام نیست بلکه مطالبی بودند که ( به نظره من ) ثابت میکنه مقام مسیح از مقام پیامبر اسلام بالاتر هست ... هنوز هیچ استدلالی در ارتباط با والاتر بودن پیام مسیح و دین مسیحیت عنوان نکردم ...

اگر نقطه نظراتی دارید خوشحال میشم که بشنوم .

دوست عزیز این طور که مشخص است شما تعصب خاصی نسبت به مسیحیت پیدا کردید
اگر فکر میکنید مسیحیت شما رو به خدا بیشتر نزدیک میکنه و اسلام شما رو از خدا دور میکنه خوب مسیحی شوید یا مسیحی بمانید
ولی اگر دنبال حقیقت هستید حالا حقیقت هرچه که باشد باید معیار و محک شما عقل باشد و نه احساس،حالا نتیجه هرچه که باشد
به نظر من یکی از افرادی که در زمینه مسیحیت و کتاب مقدس خیلی تحقیق کرده آقای رائفی پور هستند کلیپ های ایشان در اینترنت بفراوانی یافت می شود
به نظر من کلیپ ها و سخنرانی های ایشون رو گوش بدید( فارغ از دیدگاه سیاسی ایشون و فقط به تحقیقات ایشان در زمینه کتاب مقدس) و اگر نقدی به حرفاشون دارید بنویسید و بروید پیش خودشان تا باهم مباحثه داشته باشید
گویا ایشان وقت ملاقات هم میدهند
یا کلا بایک پژوهشگر منتقد مسیحیت فعلی ( حضورا) دیدار کنید خیلی مفید می تواند باشد

اما یک دلیل عقلی
کسی که میمیرد و زنده می شود و عروج می کند نمی تواند خدا باشد زیرا در احوالش تغییر ایجاد میشود و تغییر در خداوند راه ندارد
شما ابتدا فارغ از دین و مذهب صفات عقلی که خداوند باید داشته باشد را برای خود بنویسید و بعد ببینید که صفات عقلی بدست آمده میتواند با صفات و رفتار عیسی در مقام خداوندی سنخیت داشته باشد یا خیر
معجزه زنده کردن و شفا دادن دلیل بر خداوند بودن عیسی نمی تواند باشد و به آن استناد کرد زیرا پیامبران دیگری از بنی اسرائیل هم معجزه زنده کردن مردگان و شفا دادن بیماران را در کارنامه خود طبق متن کتاب مقدس دارند

در ضمن تمامی تعالیمی که شما فرمودید در اسلام هم موجود هست

[="Tahoma"][="Black"]سلام

فرشته برمیگردد;1004550 نوشت:
تمام مسیحی ها به خدایی واحد اعتقاد دارند . همونطور که خدمتتون گفتم پدر پسر روح القدس سه شخصیت از خدایی واحد هست

اجازه بدید تثلیث را کمی بیشتر مورد بررسی قرار بدیم:
اگر شما بگویید ما سه مفهوم داریم و این سه مفهوم در یک مصداق جمع شده اند، هیچ مشکلی از نظر منطقی وجود ندارد. مانند اینکه شما انسان واحدی را مشاهده کنید که هم شجاع است، هم عالم است و هم زیبا. سه صفت عالم، زیبا و شجاع می توانند بر یک مصداق خارجی جمع شوند، زیرا این اوصاف عرض اند و بر یک جوهر قابل جمع اند.
اما اگر شما سه شخص(نه صفت یا مفهوم) را در نظر بگیرید و بخواهید این سه شخص را یکی کنید، سر از تناقض و اجتماع مثلین درمی آورد.
حالا وظیفه شما این است که اجتماع پدر، پسر و روح القدس که مسلما سه شخص هستند نه صفت و مفهوم را از نظر منطقی توضیح بدهید. تنها کاری که اربابان کلیسا کردند این بود که گفتند این یک امر ایمانی است و شما حق تفکر در این مساله را ندارید وباید فقط به این مطلب که نمی فهمید، ایمان بیاورید!

با این توضیح موحد خواندن مسیحیان غیر ممکن است، این عین شرک است...
[/]

[="Tahoma"][="Black"]
سلام مجدد

فرشته برمیگردد;1004554 نوشت:
من چندین بار کتاب مقدس رو خوندم و دیدگاه هام رو با یک کشیش در ارتباط قرار دادم و نتیجه کلیش اون چیزی هستش که به مرور زمان سعی میکنم در این موضوع قرار بدم

لطفا بحث را روی کامل تر بودن متمرکز کنید و از بیان مطالب حاشیه ای بپرهیزید.
اینکه حضرت عیسی علیه السلام کی بود و چه کارهایی کرد مد نظر نیست و صرفا تاپیک را طولانی می کند. بنده هم موظفم پست هایی نامربوط را حذف کنم تا تاپیک منحرف نشود و روی سوال اصلی متمرکز بماند.
حضرت عیسی علیه السلام واقعا شخصیت والایی داشته و این را هیچ مسلمانی منکر نیست، بحث سر این است که بعد از ایشان پیامبری آمد که با توجه به تاخر او از حضرت عیسی و الهی بودن هر دو، دین متاخر مسلما برتر و پیشرفته تر است. مگر اینکه شما بفرمایید پیامبر اسلام، نعوذ بالله پیامبر نبوده! به همین دلیل بنده عرض کردم:
عامل;1004442 نوشت:
اگر ثابت شود دین مسیحیت متعلق به پیش از اسلام است و با آمدن اسلام این دین نسخ شده، دیگر مسیحیت حق نیست تا نوبت به کامل تر بودن آن برسد. لطفا بحث خود را روی این قسمت متمرکز کنید تا بهتر نتیجه بگیریم.
برای این منظور شما باید ثابت کنید که اسلام دین الهی نیست و کماکان دین مسیح حجت است. این امر با وجود معجزات پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) منافات دارد. همچنین مسیح خود را آخرین پیامبر نداسته و حتی اگر بشارت او به پیامبر آخر الزمان را هم شما قبول نکنید، حرفی از خاتم بودن مسیح در کار نیست.

ظاهر شما این پست را مشاهده نکرده یا توجه نکردید.
شما اگر قبول کنید که بعد از حضرت عیسی علیه السلام پیامبری از جانب خدا آمده و در عین حال بفرمایید که حضرت عیسی علیه السلام برتر از پیامبر جدید است، این سوال پیش می آید که پس چرا خداوند پیامبر جدیدی فرستاد با اینکه قبلی کامل تر بود؟ آیا خدا نعوذ بالله کار عبث و بیهوده می کند؟ اگر اینطور است که نسخ دین یهود توسط مسیح هم زیر سوال می رود!
منتظر پاسخ شما هستم...

فرشته برمیگردد;1004554 نوشت:
مسیح ؛ شریعت رو منقرض کرده

آیا کلا شریعت را نسخ کرد؟ یا شریعت سابق را نسخ کرد؟
خود شما قبول دارید که مسیح هم تشریع دارد، مانند غسل تعمید و عشا ربانی و دیگر اعمالی که مسیحیان انجام می دهند.
پس نمی توانید ادعا کنید که مسیح شریعت را به طور کلی نسخ کرده است و هیچ تشریعی ندارد.
حالا این مطلب می ماند که آیا برداشتن شریعت(یا تقلیل آن) سبب تکامل بیشتر است؟
اگر می فرمایید مسیحیت دینی ساده و به دور از تشریع است، این بسیط بودن و ساده بودن در مقابل تکامل است. تکامل زمانی صدق می کند که پیشرفتی حاصل شده باشد، نه اینکه تمام قوانین کنار گذاشته شود و این تکامل محسوب شود.
اگر بفرمایید دین ساده تر بهتر است(هر چند این ادعا هم دلیل می خواهد) متفاوت است از اینکه بفرمایید دین ساده تر کامل تر است.
[/]

فرشته برمیگردد;1004550 نوشت:
سلام .
بابته راهنماییتون تشکر میکنم ؛ ولی هیچ مسیحی به سه خدا اعتقاد نداره . بلکه تمام مسیحی ها به خدایی واحد اعتقاد دارند . همونطور که خدمتتون گفتم پدر پسر روح القدس سه شخصیت از خدایی واحد هست . یعنی ما انسانها به تبع انسان بودنمون ... شناختمون از خدا رو میتونیم با سه عینک پدر و پسر و روح القدس ببینیم . وگرنه تمام مسیحی ها به خدایی واحد اعتقاد دارند .

سلام.
این حرف شما غیر ممکنه توضیحشو آقای عامل دادند.

فرشته برمیگردد;1004550 نوشت:
کتاب مقدس شامل اناجیل ( مرقس ؛ متی ؛ یوحنا ؛ لوقا ) هست . اعمال رسولان ( که سرگذشت رسولان هست ) . نامه های پولس رسول به کلیساها . نامه های پطرس . نامه های یعقوب . نامه های یهودا . و مکاشفه یوحنا .

متی و یوحنا از حواریون عیسی مسیح بودند .
لوفا پزشک بوده و شخصیتی شخیص شناخته میشده .
مرقس هم یکی از همراهان پولس رسول بوده که در پاک بودن ایشون هم هیچ تردیدی وجود نداره . در غیر اینصورت نمیتونسته دارای چنین جایگاهی باشه که پولس رسول رو همراهی کنه ...

متی و یوحنا شاگردان مستقیم عیسی مسیح بودند و نمیتونید به پاک بودن چنین افرادی خرده بگیرید ... همچنین هیچ تناقضی در اصول اناجیل دیده نمیشه ... بلکه برخی از اناجیل به جزئیات بیشتری پرداختند و برخی از اناجیل از بیان جزئیات خود داری کرده اند .. ولی شما با 4 کتاب روبرو هستید که دارند به شدت همدیگر رو تائید میکنند ...

مثله 4 نفری که دارند بر صحت مطلبی صحه میگذارند و در نزد قاضی شهادت بر مطلبی واحد می دهند ...

انجیلی که خداوند بر پیامبرش نازل کرده 4 تا بوده یا یکی؟ خداوند یک انجیل بر پیامبرش نازل کرده. چهار نسخه ازش به وجود اومده که هر کدوم با دیگری فرق دارند (یکی کوتاهه یکی جزئیات داره) این یعنی اصل انجیل رو تحریف کردن کوتاه و درازش کردند (یا خود این 4 شخص یا اشخاص بعد از اونها). این یعنی انجیلی که الان هست انجیل اصلی نیست.
مگه کتاب خداوند کتاب تاریخ یا سیره پیامبرانه که هر کی از خودش به قول شما جزئیاتی بهش اضافه یا کم کنه! خارج از این ها اناجیل دیگری هم هست که از نظر کلیسا، رسمی نیستند! یکیش انجیل برنابا.(که برنابا هم شخصیت برجسته ای بوده) که در انجیلش به عروج حضرت اشاره شده در حالی که در سایر اناجیل به کشته شدن حضرت اشاره میکنند!!!
خلاصه انجیل های زیادی داریم که دست نوشته های انسانه و یکی درازه یکی کوتاهه یکی کل قضیه رو انکار میکنه دیگری داستان رو جور دیگری تعریف میکنه که همه اینا نشان دهنده این هست که انجیل حال حاضر به هیچ وجه انجیلی نیست که خداوند به پیامبرش فرستاده. تحریفش کردند، ویرایشش کردند.

فرشته برمیگردد;1004550 نوشت:
هم همونطور که گفتم ذکر حال رسولان بعد از عروج مسیح هست

جالبه که خود شما از عروج پیامبر (که کاملا صحیح و اصل ماجراست) صحبت میکنید اما کتاب های 4 گانه این موضوع رو رد میکنند.

دین نزد خدا اسلام است هرکس غیر اسلام را بجوید از او قبول نمی شود . همه دین ها در اصل یک دین بوده اند و آن اسلام است . دین حضرت عیسی (ع) مقدمه ای برای اسلام ناب محمدی (ص) بوده است ولی سران نصرانی و یهود دینی جدای دین واحد الهی ساختند که عقایدی خلاف نظر خدا دارد . مثلا اینگونه نیست که هر کدام از ادیان اهل کتاب سخن متفاوتی داشته باشند و ما هرکدام را که دوست داریم انتخاب کنیم بلکه کار خدا دقیق تر از این حرف هاست و پیامبر جدیدتر در ضمن تصدیق پیامبر پیشین احکام ظاهری را کامل تر می کند . در آخر الزمان باید مراقب عقاید خود باشیم چون در این دوره عقاید انسان به شدت مورد هجوم قرار می گیرد و ما باید با تحقیق عقیده ی صحیح داشته باشیم . اگر خدایی ناکرده با عقاید اشتباه از دنیا برویم حسرت ابدی خواهیم داشت .
یاعلی

فرشته برمیگردد;1004551 نوشت:
سلام .
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشید .
سلام بنده شاید سوالاتم رو به وضوح بیان نکردم. هدف اصلی بنده از این سوالات این بود که موضع شما را در حوزه ی فلسفه ی دین بدانم. در واقع می خواستم از لابلای جواب های شما بفهمم که موضع شما در مورد خود دین چیست؟ به نظر شما اصلا دین چیست؟ چرا ما به دین احتیاج داریم؟ آیا خودمان نمی توانیم راه خودمان را پیدا کنیم؟
فرشته برمیگردد;1004551 نوشت:
و وقتی که ایشون میاد ... شریعت ( باید و نباید ؛ حلال و حرام ) رو منقرض میکنه...
البته من سوالی در این رابطه نپرسیدم که چرا مسیحیت دین کامل تری هست. اما به نظر میاد که شما این که مسیحیت شریعت رو نقض می کنه (البته به ادعای خودتان) را یکی از دلایل کامل بودن مسحیت می دانید. آیا این که دینی احکام نداشته باشد به معنای کمال اون دین است؟

فرشته برمیگردد;1004551 نوشت:
من وقتی اصول مسیحیت رو میخونم ... واقعا دارم یک بی ام وه 2018 رو میبینم ... ولی وقتی اصول اسلامی رو بررسی میکنم اینگار با یک پیکان 42 روبرو هستم .
منظور از این اصول چیست؟ خیلی کنجکاو شدم که بدانم.

فرشته برمیگردد;1004551 نوشت:
دینی به نظره من کامل تر هستش که حقایق بیشتری رو برای انسان مکشوف میکنه ...
چه حقایقی را مسیحیت برای ما مکشوف می کنه که مثلا اسلام مکشوف نمی کنه؟؟

عامل;1004564 نوشت:
سلام

اجازه بدید تثلیث را کمی بیشتر مورد بررسی قرار بدیم:
اگر شما بگویید ما سه مفهوم داریم و این سه مفهوم در یک مصداق جمع شده اند، هیچ مشکلی از نظر منطقی وجود ندارد. مانند اینکه شما انسان واحدی را مشاهده کنید که هم شجاع است، هم عالم است و هم زیبا. سه صفت عالم، زیبا و شجاع می توانند بر یک مصداق خارجی جمع شوند، زیرا این اوصاف عرض اند و بر یک جوهر قابل جمع اند.
اما اگر شما سه شخص(نه صفت یا مفهوم) را در نظر بگیرید و بخواهید این سه شخص را یکی کنید، سر از تناقض و اجتماع مثلین درمی آورد.
حالا وظیفه شما این است که اجتماع پدر، پسر و روح القدس که مسلما سه شخص هستند نه صفت و مفهوم را از نظر منطقی توضیح بدهید. تنها کاری که اربابان کلیسا کردند این بود که گفتند این یک امر ایمانی است و شما حق تفکر در این مساله را ندارید وباید فقط به این مطلب که نمی فهمید، ایمان بیاورید!

با این توضیح موحد خواندن مسیحیان غیر ممکن است، این عین شرک است...

سلام.
بابت پیگیری ازتون تشکر میکنم .

جناب عامل ... ببینید ...
به نظره من مهمترین چیز این هستش که ما بفهمیم که چه چیزی را میفهمیم و چه چیزی رو نمیتوانیم درک کنیم .

نمیخواهم بحث طولانی بشه ولی هیچ راه حلی به غیر از بیان این مثال ندارم .

چندین سال پیش یکی از دوستان بنده اصرار میکرد که با هم بریم جگرکی و با هم جگر بخوریم . من خودم هم جگر بسیار دوست دارم . تا اینکه در نزدیکی شرکت یک جگرکی پیدا کرد و قرار شد با هم به اونجا بریم . وقتی که رفتیم درون جگر فروشی من از مرد جگر فروش پرسیدم آیا جگرهاتون تازه هست ؟ و ایشان در پاسخ گفتند که فروشنده محل هستند ... آبرو دارند ... خانوم حامله میاد و جگر تهیه میکنه و قسم و آیه که جگر هاش سالم هست ...

من و دوستم نشستیم که جگر بخوریم ... همینجوری که مرد جگر فروش داشت جگر ها رو کباب میکرد ... من تقاضای دوغ کردم ... و ایشان هم به من اشاره کردند که میتونم از درون یخچال دوغ بردارم ... رفتم و دو تا دوغ یکی برای خودم و یکی هم برای دوستم برداشتم .

وقتی دوغ رو باز کردم و خواستم بنوشم ... دیدم که دوغ به شدت ترش هست ... منم تندی تارخ مصرف دوغ رو نگاه کردم و دیدم که بله !!!! تقریبا 6 ماهی از تارخ مصرف دوغ گذشته ... وقتی علت رو از مرد جگر فروش جویا شدم ایشان گفتند که دوغ نمک داره ... مهم نیست و دوغ سالم میمونه !!!

منم دیگه لب به غذا نزدم ... هر چقدر که دوستم اصرار میکرد که یه لقمه بخور ... باز هم من لب نمی زدم .

و حسرت خوردن جگر در درون دلم موند ... ولی چند روز بعدش یک جگر فروشی دیگری پیدا کردم ....

1. شیشه هاش برق میزد
2. سرامیک های کف مغازه برق میزد
3. لباس فروشنده فوق العاده تمییز بود

و من رفتم و سفارش جگر دادم و جاتون خالی دلی از غذا در آوردم ...

چی میخوام بگم ...
من به هیچ وجه نمیتونم با مغز و عقلم کیفیت جگره جگر فروش رو اندازه گیری کنم ... ولی وقتی من به مغازه اول مراجعه کردم ... مطالبی بود که مغزم درک میکرد ....

مطالبی که میتوانستم درک کنم .
1. مغازه اش زیاد تمییز نبود
2. به من به راحتی دروغ گفت
3. تارخ انقضای دوغش فرا رسیده بود و حاضر نشده بود اونها رو دور بیاندازه .
4. حاضر بود غذای مونده به خورد مردم بده .

و وقتی که به مغازه دوم مراجعه کردم ...
1. مغازه اش بی نهایت تمییز بود
2. کف سالن و لباسهای فروشنده بی نهایت تمییز و مرتب بودند
3. اغذیه ای که درون یحچال بود بسیار مرتب و منظم چیده شده بود
4. کیفیت دوغش سالم بود

و در نهایت من بر اساس چیزهایی که قدرت فهم و درکش رو داشتم به مغازه دوم اعتماد کردم و جگری رو خوردم که قدرت اندازه گیری کیفیتش رو نداشتم . شاید هم کارم اشتباه بوده ....

در مورد مسیحیت و اسلام ...

ببینید ... از کودکی به ما گفتند که توحید و نبوت و معاد تقلیدی نیست و تحقیقی هست ... و مناز همون سنین گفتم چرا .....

من با مغزم چگونه میتونم بفهم که خدایی واحد وجود داره .... مغزی که تمام حواسش به شدت دچار خطا هستند ... مغزی که به راحتی استدلال هایش دچار اشتباه میشود ... چگونه میخواهد در مورد ذات خداوند نظر بده ...

شاید بتونیم بگیم که مغز میتونه در مورد وجود و یا عدم وجودخدا نظر بده ... ولی کیفیت و چیستی خدا چیزی نیست که من بتونم بابتش استدلال کنم و برهان آوری کنم . اگر هم اینچنین کنم مسلما دارم به بیراهه میرم .

شما نمیتونید در موردیک کامپیوتر Core I7 و معماری اون نظر بدین ... چجوری میخواین ذات خدا رو کشف کنین و در موردش نظر بدین ...

جواب من در این مورد نمیدانم هست ... من نمیدانم ذات خداوند چکونه هست ....

ولی به نمیدانم بسنده نمیکنم ...

من با خود میاندیشم ... که مغز من در کجاها قدرت اندیشیدن و دو دو تا چهار تا دارد ....
کجا گول نمیخوره ...
کجا میتونه به درستی تفکیک کنه ...

در اون قسمتها ادیان رو مورد بررسی قرار میدهم ...

به قطعیتی در این مورد میرسم که کدوم دین در فازی که من قدرت درک دارم درست تر و حقیقی تر است
و در سایر مطالب به گفته های ایشان اطمینان میکنم .

مساله توحید و تثلیث به صورت خلاصه خارج از درک بشر هست و بشر به نظره من قادر نیست صحت و سقمش رو متوجه بشه ...

بلکه باید به صورت نقلی اون رو بپذیره ... حالا نقل چه کسی رو بپذیره ... مهم این است که دستورات و منش ادیان رو بررسی کنه و درک کنه که کدومشون به حقیقت نزدیک تر هستند .

فرشته برمیگردد;1004616 نوشت:

من با مغزم چگونه میتونم بفهم که خدایی واحد وجود داره .... مغزی که تمام حواسش به شدت دچار خطا هستند ... مغزی که به راحتی استدلال هایش دچار اشتباه میشود ... چگونه میخواهد در مورد ذات خداوند نظر بده ...

شاید بتونیم بگیم که مغز میتونه در مورد وجود و یا عدم وجودخدا نظر بده ... ولی کیفیت و چیستی خدا چیزی نیست که من بتونم بابتش استدلال کنم و برهان آوری کنم . اگر هم اینچنین کنم مسلما دارم به بیراهه میرم .

شما نمیتونید در موردیک کامپیوتر Core I7 و معماری اون نظر بدین ... چجوری میخواین ذات خدا رو کشف کنین و در موردش نظر بدین ...

جواب من در این مورد نمیدانم هست ... من نمیدانم ذات خداوند چکونه هست ....

ولی به نمیدانم بسنده نمیکنم ...

من با خود میاندیشم ... که مغز من در کجاها قدرت اندیشیدن و دو دو تا چهار تا دارد ....
کجا گول نمیخوره ...
کجا میتونه به درستی تفکیک کنه ...

در اون قسمتها ادیان رو مورد بررسی قرار میدهم ...

به قطعیتی در این مورد میرسم که کدوم دین در فازی که من قدرت درک دارم درست تر و حقیقی تر است
و در سایر مطالب به گفته های ایشان اطمینان میکنم .

مساله توحید و تثلیث به صورت خلاصه خارج از درک بشر هست و بشر به نظره من قادر نیست صحت و سقمش رو متوجه بشه ...

بلکه باید به صورت نقلی اون رو بپذیره ... حالا نقل چه کسی رو بپذیره ... مهم این است که دستورات و منش ادیان رو بررسی کنه و درک کنه که کدومشون به حقیقت نزدیک تر هستند .

سلام خب پس شما چجوری به برتری دین مسیحیت رسیدید؟
میشه دقیقا اشاره کنید برتری های دین مسیحیت به اسلام چیه؟چون احساس می کنم توضیحاتتون یکم تو حاشیه اس البته شاید من گیج شدم نمیدونم .

سلام
به نظر می رسد شما واقعا دنبال واقعیت باشید و تلاش خوبی هم کردید
اما باید چند نکته رو هم در این تحقیق مد نظر داشته باشید که در ادامه عرض می کنم...
اما در این مثالی که بیان کردید:

فرشته برمیگردد;1004616 نوشت:
نمیخواهم بحث طولانی بشه ولی هیچ راه حلی به غیر از بیان این مثال ندارم

به نظر شما از پیشرفت و تکنولوژی غرب به بهتر بودن دین اونا پی بردید؟ درسته؟
اگه اینطوریه بفرمایید تا این مساله رو هم تا حدی که از تاپیک دور نشیم، بررسی کنیم.

اما در این مورد:

فرشته برمیگردد;1004616 نوشت:
مساله توحید و تثلیث به صورت خلاصه خارج از درک بشر هست و بشر به نظره من قادر نیست صحت و سقمش رو متوجه بشه ...

آیا واقعا درک توحید خارج از توان بشر است؟
در بحث خداشناسی ما دو مطلب داریم:
اول شناخت خدا به معنای تصدیق به وجود او و برخی اوصاف مانند وحدت یا بساطت او
دوم شناخت چیستی او

در بخش اول، عقل انسان قادر است تشخیص دهد خدایی هست و این خدا اگر متعدد باشد، تدبیر جهان دارای مشکل می شود و هر کدام از خدایان اراده به خصوصی دارد و این تعدد اراده مستلزم وجود بی نظمی در عالم است، در حالی که عالم دارای نظمی است که نشانگر تدبیر واحد است. خب این مسائل خارج از قدرت بشر نیست. یا اینکه انسان با عقل خود درک کند خدای هستی که این عالم را با این نظم آفریده، مسلما دارای علم است و آنهم علمی که در بالاترین حد خود قرار دارد.
مسائلی مانند توحید خداوند متعال در برخی از دلایل توحید مستند به امتناع تناقض یا امتناع اجتماع مثلین است که این مسائل را بشر امور بدیهی می داند، حالا چطور ممکن است بگوییم انسان امری که منتهی به بدیهیات می شود را نمی فهمد؟!
این مسائلی که عرض شد در الهیات مسیحی هم موجود است و در مورد اوصاف خدا بحث شده است. در این زمینه می توانید به آثار متکلمان مسیحی مانند آگوستین(از متقدمان) و دیگران(مانند پلنتینجا از معاصران مسیحی) مراجعه کنید.

اما در بخش دوم، انسان چون موجودی محدود است، قادر به درک چیستی خالق خود نخواهد بود و در این زمینه حق با شماست که عقل ما محدود است. پس باید بین درک اصل وجود و برخی اوصاف به طور کلی با درک چیستی خدا تفاوت قائل شد.

لطفا اگر فرصت کردید، به این دو مساله مطرح شده هم پاسخ بدید:

اول

عامل;1004572 نوشت:
شما اگر قبول کنید که بعد از حضرت عیسی علیه السلام پیامبری از جانب خدا آمده و در عین حال بفرمایید که حضرت عیسی علیه السلام برتر از پیامبر جدید است، این سوال پیش می آید که پس چرا خداوند پیامبر جدیدی فرستاد با اینکه قبلی کامل تر بود؟ آیا خدا نعوذ بالله کار عبث و بیهوده می کند؟ اگر اینطور است که نسخ دین یهود توسط مسیح هم زیر سوال می رود!

دوم

عامل;1004572 نوشت:
آیا برداشتن شریعت(یا تقلیل آن) سبب تکامل بیشتر است؟
اگر می فرمایید مسیحیت دینی ساده و به دور از تشریع است، این بسیط بودن و ساده بودن در مقابل تکامل است. تکامل زمانی صدق می کند که پیشرفتی حاصل شده باشد، نه اینکه تمام قوانین کنار گذاشته شود و این تکامل محسوب شود.
اگر بفرمایید دین ساده تر بهتر است(هر چند این ادعا هم دلیل می خواهد) متفاوت است از اینکه بفرمایید دین ساده تر کامل تر است.

سلام
مسائلی که اسلام توی 1400 سال پیش گفته تازه دانشمندان دارند به اون مورد ها می رسند مثلا اسلام گفته طلا برای مرد حرام است الان دانشمندان به این نتیجه رسیدن که باعث سرطان خون میشه

فرشته برمیگردد;1004616 نوشت:
.

با سلام

توحید :
میدونید که شیعه خدا رو عادل میدونه یا صفات خدا رو عین ذات خدا میدونه.
اما برخی از سنیان این طور فکر نمیکنند.
با این حال علما گفتند این گروه بزرگ از مسلمانان مشرک نیستند چون به هر حال به توحید اعتقاد دارند اگر چه در تحلیل آن دچار اشتباه شده باشند.
زمانی بود که گروهی از طلاب به لبنان رفتند در آنجا یکی از مسیحیان ظاهرا به همین توحید اشاره میکند و میگوید ما به تثلیث به معنای شرک معتقد نیستیم.
این را از دوستی نقل کردم.

شریعت

در قرآن ظاهرا به این مطلب اشاره شده است که بر یهودیان چیزهایی حرام شد به سبب گناهانشان و شاید شرایط خاصی که داشتند اما با ظهور مسیح، آنها حلال شدند.
یا در آیه قران اشاره میشود که اسلام و پیامبر آمد و زنجیرهای جاهلیت و رسم و رسومات جاهلی را از دست و پای مردم باز کرد.
از این حیث کم شدن قوانین خوب است.
اما نه لزوما.
اینها بستگی به مردم هم دارد.
مثلا ممکن است در مسیحیت بگوید ظلم نکنید و باقی را به عقل و وجدان مردم واگذارد.
و بر همین اساس ثواب و کیفر دهد.
و بر همین اساس یک کشور مسیحی بهتر از یک کشور مسلمان شود.
از آن طرف در اسلام احکامی بیاید و بگویند این احکام عقل گریز هستند و نه عقل ستیز و عقل شما باید تعبدا بپذیرد.
از آنجا که دین به طور کامل به ما منتقل نشده است و با اصول فقهی و حقوقی و از روی خطوط سیاه روی کاغدهای سفید، اجتهاد می کنیم.. دچار اشتباه هم خواهیم شد...
در واقع در مسیحیت عقل تجربی و جمعی و فلسفی اولویت دارد بر احکام عقل گریز...
اما در اسلام، احکام عقل گریز بر عقل تجربی و جمعی و غیره اولویت دارد...

از این جهت شما ممکنه بگید مسیحیت کامل تر هست چون جلوی عقل تجربی و تکامل رو نمیگیره و سدی به نام احکام فقهی رو در مقابل نداره.

فرشته برمیگردد;1004157 نوشت:
سلام
امیدوارم خوب و خوش و سلامت باشید
چرا ادعا می‌کنید اسلام.کامل ترین دین است امکانش هست این مساله رو اثبات کنید مثلا از نظر من مسیحیت بسیار کامل تر از اسلام هست میخواستم بدونم چرا عنوان می‌کنید مسیحیت ناقص است و اسلام کامل است

متشکرم

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض ادب و احترام
در ابتدا می گوییم اگر قرار بود بشر بر طبق نظر و عقل خود کامل را از ناقص و راه را از بیراهه تشخیص دهد مطمئنان وجود پیامبر و دین عبس می نمود بنابراین پیامبران آمدند تا با خود دین بیاورند و راه را به انسانها نشان دهند
مسیحیت دینی جهانی است و از دیر باز همیشه مسحیت خود را به عنوان دینی جهانی معرفی کرد (بر عکس یهود) حضرت عیسی علیٰ نبیّنا و آله و علیه السّلام یکی از پیامبران الوالعزم و دارای
شریعت و کتاب می باشد بنابراین برای انسانها دوران خویش و دوران بعد از خویش دارای حجت و راهنما بود
اما چندی بعد پیامبر بزرگ اسلام از طرف خدا مبعوث شد تا دین جهانی دیگر را معرفی کنید در حالی که قبل از پیامبر اسلام یک دین دیگر معرفی شده بود
بنابر سخنان شما نتیجیه می گیریم که این عمل خداوند عبس و بیهوده بوده زیرا وقتی یک دین دیگر وجود دارد و نیازهای انسانها را برآورده می کند دیگر نیازی به دین دیگری نمی باشد.
ام خداوند حکیم است و تمامی افعالش از روی حکمت لکن نتیجه می گیریم وجود دین اسلام ضرورت داشت و زیرا فعل عبس از خداوند بعید است لذا دین اسلام دینی جهانی و جایگزین هر دین قبل از خود می شود.
همچنین با وجود دین کاملی چون مسیحیت امدن یک دین ناقص چون اسلام بازهم حکت خداوند زیر سوال می رود و نتیجه می گیریم که خداوند کار عبس انجام داده است در حالی که از انجام فعل عبس از ذات الهی به دور است
همچنین دور از منطق انسانی است با وجود یک دین کامل دین ناقص معرفی شود!
بنابراین چون خداوند حکیم است ، کار عبس از ذات الهی به دور است لذا دین مسیحیت نه اینکه دینی ناقص باشد بلکه برای برحه ای زمان و ادوار می باشد و دین اسلام دینی کامل
و برای تمامی ادوار و اعصار می باشد.
امید واریم در این مسئله که بسیار حیاتی و مهم است بیشتر تحقیق کنید
با تشکر
والسلام و علیکم و رحمته الله برکاته

شما چرا کشور مسیحی بخواهید مثال بزنید اروپا و آمریکا که از نظر تکنولوژی و قوانین اداره جامعه پیشرفته اند مثال میزنید! این نشانه غربزدگی است که بدترین بلای جان یک ایرانی میتونه باشه.چرا کنگو و کلمبیا و مکزیک و موزامبیک و بقیه این کشورها رو مثال نمیزنید؟! کشورهای استعماری که شیره جان دنیا رو کشیدند و بیشترین ظلمها رو هم به کشور خودمون کردند در تاریخ و الآن از نظرهای مادی پیشرفته هستند ملاک نظر باید باشه؟! هرچند از نظر مادی هم عقب افتادگی های خاص خودشون رو هم دارند.کسی که بخواهد تحقیق کند مسائل زیادی وجود داره در این کشورها.
بعد این کشورها چیزی که وجود نداره درشون روح دینی هست که شما اونها رو مسیحی میدونید.ظلمهایی که مثلا به مردم فقیر و مظلوم یمن میشه آیا در دنیا دیده میشه؟ آیا یک بلوک نیستند که بعد از جنگ های جهانی دنیا رو در سیطره گرفتند و هرکس داخل بلوک اونها باشه مورد حمایتش هستند؟ این چه دین مسیحیتیه؟! که انواع توطئه های شیطانی رو میکنند تا بیشتر سود کنند و بعضیها هم خام اونها میشوند و در خدمت و نوکری اونها قرار میگیرند که عاقبتی جز نابودی نداره.
در مورد خود دین مسیحیت کتابهایی که تحریف شده و حتی اگر اونها رو به زبان اصلی آرامی عبرانی بخونید متوجه کمی از تحریف ها خواهید شد.وعده پیامبر بعد از عیسی(ع) به حضرت یحیی(ع) که خودش رو هم قربانی کردند و وعده قربانی شدن فرزند رسول خدا(ص) و خیلی مسایل دیگه که از خود مسیحیان مخفیش کردند.آدابی که کشیش های مسیحی و یهودی مخفی ها وارد دینشون کردند هر گناه شیطانی از زنا و خوردن مشروب و غیره رو آزاد کردند با این توجیه غیر عقلانی که عیسی(ع) گناهان شما رو به جان خریده با به صلیب رفتن و شما رو خداوند خواهد آمرزید!
در همین کتابهای تحریف شده هم باز نشانه هایی هست از دین مسیحیت راستین نه این دین شرک آمیز کنونیشون مثلا اونجا که عیسی(ع) وارد هیکل میشوند و بساطشون رو بهم میریزد و تختهای صرافان و کبوتر فروشان را سرنگون میکنند که مگر اینجا خانه عبادت نیست که شما آنرا مغازه دزدان ساختید؟حالا در تعالیم مسیحیان گفته میشه اگه کسی سیلی زد به یکطرف گونه شما طرف دیگرش رو هم برای سیلی جلو بیارید! این کجا به ظلم ستیزی عیسی(ع) میخوره؟ یا همین وعده هایی که از ظهور ناجی از دوازدهمین شجره امامت که در تورات هم بهش اشاره شده در مکاشفات و اینها هنوز هست.
پس چیزی که بهش شریعت میگید در دین عیسی(ع) هم بوده که نسبت به دین موسی(ع) فراخور زمان و حال و احوال مردم تفاوت داشته ولی نه اینکه با تحریفاتی که در اون کردند مخصوصا دشمنان عیسی(ع) که یهودیانی بودند که دین موسی(ع) رو هم تحریف کردند برای دشمنی با خدا بیایید بگید شریعت و احکامی درش نبوده.همین الآن با تحریفی که کرده اند راهبان از عمل ازدواج ممنوعیت دارند و هراز چند گاهی فضاحت تجاوزات به کودکان رو اخبار پر میکنه.که خیلی از اونها هم برای دین گریز کردن همون مردم مومن به همین دین تحریف شده منتشر میشه.

عامل;1004656 نوشت:
به نظر شما از پیشرفت و تکنولوژی غرب به بهتر بودن دین اونا پی بردید؟ درسته؟
اگه اینطوریه بفرمایید تا این مساله رو هم تا حدی که از تاپیک دور نشیم، بررسی کنیم.

سلام ...
به نظره من هم نمیتوان از روی کسانی که نام مسلمانی را یدک میکشند و کسانی که نام مسیحی را یدک میکشند نمی توان فهمید که اسلام بهتر است یا مسیحیت ... چون فاکتورهای بسیار زیادی در اینجا مطرح میشود .

ولی میتوان کسانی رو که عمیقا مسلمان بوده اند ( امام خمینی ؛ مقام معظم رهبری ؛ آیت الله یزدی ؛ آیت الله خاتمی ؛ آیت الله مصباح یزدی ؛ و ... ) رو با قدیسان مسیحی مثلا ( پاپ ها ؛ آگوستین قدیس ؛ مادر ترزا و برنادت سوبیرو ) مقایسه کرد و این مقایسه ؛ مقایسه ای درست خواهد بود ...

چون این افراد تمام جان و مال و دارایی و فرصت ها و عقل و قلب خودشون رو در اختیار ایدیولوژیشون قرار دادند ... و دیگر نمیتونیم بگیم که این افراد فیلم بازی کردن ...

بنابراین به نظره من ...

مقایسه میان مسلمانان و مسیحیان به طور کلی نمیتونه مقایسه ای درست باشه ... ولی مقایسه میان اسوه های مسیحیت و اسوه های اسلام و بررسی رفتار و منش و اعتقادات آنها ؛ مسلما مقایسه ای درست خواهد بود .

ولی به هر حال منظور من این نبود که بیایم و از این منظر به بررسی ادیان بپردازیم ... با اینکه از نظره من مسیحیت آییینی چند وجهی هست که اگر بخواهید از هر وجه هم اون رو بررسی کنین به محکم بودن و قوی بودن اون پی خواهید برد ..

و بررسی ادیان از این نقطه نظر هم به نظر من مقایسه ای درست خواهد بود .

فرشته برمیگردد;1004616 نوشت:
سلام.
بابت پیگیری ازتون تشکر میکنم .
.

سلام و عرض ادب و احترام

تا حالا به پیام های بازرگانی دقت کردید؟

این مورد رو بسیار دیدم که چیز های بنجل و بدرد نخور رو جوری تزیین و تبلیغ می کنن که خریدار جنس رو ندیده می خره و ازش لذت هم می بره!

مسیحیت حال حاضر شبیه به این می مونه

شما رو با آزادی های دروغین فریب می دن

وشما اسیر دروغ ها می شید ، در حالی که فکر می کنید آزاد هستید!

سخنرانی های مبلغان مسیحی رو دیدم و شنیدم

اولش جمله های زیبا ، مهربانانه و محبت آمیز و حق می گن

بعد که شخص مجذوب می شه ، شروع می کنن به گفتن حرف های باطل و تلقین اون ها به شخصی که همه حرف ها رو می پذیره

بدون این که حقیقت رو با عقلش بسنجه ( اسیر احساسات می شه )

این سخن عیسی ( سلام بر او) رو هیچ وقت فراموش نکنید :


حق را از اهل باطل فرا بگیرید ، اما باطل را از اهل حق نپذیرید
سخن سنج باشید


در پناه حق تعالی

عامل;1004656 نوشت:
در بحث خداشناسی ما دو مطلب داریم:
اول شناخت خدا به معنای تصدیق به وجود او و برخی اوصاف مانند وحدت یا بساطت او
دوم شناخت چیستی او

در بخش اول، عقل انسان قادر است تشخیص دهد خدایی هست و این خدا اگر متعدد باشد، تدبیر جهان دارای مشکل می شود و هر کدام از خدایان اراده به خصوصی دارد و این تعدد اراده مستلزم وجود بی نظمی در عالم است، در حالی که عالم دارای نظمی است که نشانگر تدبیر واحد است. خب این مسائل خارج از قدرت بشر نیست. یا اینکه انسان با عقل خود درک کند خدای هستی که این عالم را با این نظم آفریده، مسلما دارای علم است و آنهم علمی که در بالاترین حد خود قرار دارد.
مسائلی مانند توحید خداوند متعال در برخی از دلایل توحید مستند به امتناع تناقض یا امتناع اجتماع مثلین است که این مسائل را بشر امور بدیهی می داند، حالا چطور ممکن است بگوییم انسان امری که منتهی به بدیهیات می شود را نمی فهمد؟!
این مسائلی که عرض شد در الهیات مسیحی هم موجود است و در مورد اوصاف خدا بحث شده است. در این زمینه می توانید به آثار متکلمان مسیحی مانند آگوستین(از متقدمان) و دیگران(مانند پلنتینجا از معاصران مسیحی) مراجعه کنید.

سلام مجدد ...
ببینید جناب عامل ... از نقطه نظر من مهمترین مساله در امر خداشناسی و دین شناسی این هستش که در ابتدا بفهمیم که کجاها رو میتونیم بفهمیم و کجاها رو نمیتونیم بفهمیم ...

آیا ما همه چیز را نمی فهمیم ؟؟؟
آیا ما همه چیز را میفهمیم ؟؟؟

بنابراین ما باید در ابتدا تکلیفمون رو با این مساله مشخص کنیم که چه چیزهایی رو میفهمیم و چه چیزهایی رو نمیفهمیم ...

1. در فلسفه داریم ... هر چیزی یا هست ... یا نیست .... و نمیتونیم بگیم یک چیزی هم هست و هم نیست . انسانی رو در نظر بگیرین که داره بر روی کره خاکی زمین زندگی میکنه ... و جناب روحانی رو میبینه ؛حال فرض کنین همین شخص در فاصله 250 میلیون سال نوری زمین نشسته و داره با یک تلسکوپ به زمین خاکی ما نگاه میکنه ... ایشان در حقیقت داره نوری رو میبینه که 250 میلیون سال در راه بوده .... یعنی جناب روحانی رو نمیبینه ... بلکه دایناسور ها رو میبینه که دارن هم دیگه رو میخورند ...

در همین مثال به این کوچکی من به راحتی متوجه میشم که استدلال های ما به راحتی دچار مشگل میشن ... بودن و نبودنی که میخواد با عقل و چشم اندازه گیری بشه ؛ چشمی که اینقدر دارای خطا هست ... و استدلال های که به همین راحتی دچار مشگل میشن ....

حال با عقلی که توسط حواس پنج گانه ساخته شده اند . حواسی که صد در صد مادی هستند میخواهیم بریم و در مورد ذات خداصحبت کنیم ....

که هم مسیحیت و هم اسلام هر دو به وحدانیت خدا باور دارند ...

اما مسیحیت بر این باور هست که خدا خودش رو در سه شخصیت بر بشر ظاهر کرده ...

نهایته نهایتش من میتونم بگم تثلیث رو نمیفهمم ( نه اینکه بگم اشتباه هست ) و از رویه ایمانم به درست بودن سایر چیزها به تثلیث نیز باور داشته باشم ...

ولی اسلام ...
میاد توحید رو ثابت میکنه ( به نظره من فکر میکنین که ثابت کردین )
میاد نبوت رو ثابت میکنه ( به نظره من فکر میکنین که ثابت کردین ... جتی یک دونه دلیل هم براش ندارین و نقلی اون رو قبول کردین )
میاد معاد رو ثابت میکنه ( به نظره من فکر میکنین که ثابت کردین ... حتی یک دونه دلیل هم براش ندارین و نقلی اون رو قبول کردین )

و درنهایت یک سری باید و نباید جلومون میزاره .....
که اگر بخواهیم اون باید ها و نباید ها رو با اصول دین مسیحیت مقایسه کنیم ( به نظره من امیداوارم جسارت نشه ) مسیحیت به شدت دینی بهتر و قویتیر خواهد بود .

به نظره من برای مقایسه میان دو ایدیولوژی تنها یک راه داریم ...
مقایسه دو ایدیولوژی و مقایسه دو مکتب و بررسی دستورات ....

نه اینکه بیایم و بگیم فلانی آدم بهتری هست ... بنابراین دستوراتش هم بهتر هست ( حتی به نظره من اگر بخوایم از این منظر هم نگاه کنیم مسیح شخصیتی قویتر نسبت به حضرت محمد هست )
نه اینکه بیایم و بگیم فلانی از همه دیرتر اومده ... بنابراین حتما دستوراتش بهتر هست ( مگه نونواییه .... )

سوال من این بود ...
چرا ادعا میکنید که دین اسلام کامل تر از سایر ادیان مثلا مسیحیت هست ...

روش بررسی این سوال این هست که یک مقایسه بنیادین میان دستورات و نوع کارکرد دستورات اسلام و مسیحیت بشه و در نهایت تصمیم بگیریم که کدامشون جهانشمول تر ... محکم تر و قویتر هست ...

بعد از بررسی جواب این سوال میایم و بررسی میکنیم که چرا بعد از مسیح پیامبر دیگری اومده یا نیومده ...

عامل;1004572 نوشت:
شما اگر قبول کنید که بعد از حضرت عیسی علیه السلام پیامبری از جانب خدا آمده و در عین حال بفرمایید که حضرت عیسی علیه السلام برتر از پیامبر جدید است، این سوال پیش می آید که پس چرا خداوند پیامبر جدیدی فرستاد با اینکه قبلی کامل تر بود؟ آیا خدا نعوذ بالله کار عبث و بیهوده می کند؟ اگر اینطور است که نسخ دین یهود توسط مسیح هم زیر سوال می رود!
منتظر پاسخ شما هستم...

سلام مجدد ...
خوب من مسلمان زاده هستم ... و مهمترین مشگلی که دارم این هستش که وقتی میخوام اسلام رو بررسی کنم بسیاری از تلقین های کودکی و نوجوانی و جوانی من هم همراهش میاد و نمیتونم بررسی درست و دقیقی در مورد اسلام داشته باشم ...

ولی خب در مورد مسیحیت همچین احساسی ندارم ...

جواب من به سوال شما ...
من معجزه رو راهی برای اثبات پیامبری نمیدونم ... نه برای عیسی مسیح ... نه برای حضرت محمد و ....

یادم هست وقتی فیلم امام علی یا مالک اشتر رو میدیدم جادوگری در درون اون فیلم بود که از نشیمن گاه گاو وارد میشد .... و از دهان گاو خارج میشد و میخواست چنین کاری رو در جلوی جمعیت انجام بده .... ولی تا میخواد این کار رو انجام بده صحابه پیامبر میان و با یک ضربه سر این جادوگر رو میزنند .... در حالیکه از نظره من انجام چنین کاری اعجاز بود .

و نمونه هایی از این قبیل ...

روش اثبات پیامبر بودن ... از نظره من فقط و فقط داشتن دستورات خوب و درست و محکم هست .

فرض کنین من و شما در درون یک غاری گیر کردیم . از هر سو ندایی میرسه ... هر کسی ابتکاری میزنه ... تا اینکه کسی دست در درون گریبان میکنه و آن را درخشان بیرون میاره ... سپس رو میکنه به مردم و میگه ای مردم من راه نجات رو میدونم... این مسیر رو بکنید تا رها بشید ....

مردم اون مسیر رو میکنند و رها میشوند ...

در حقیقت به نظره من تنها راه اثبات پیامبری .... خوده مسیر هست ... خوده دستورات و احکام هست ... بررسی بایدها و نبایدها هست ...

پیامبران زمان قدیم .... مشگل این رو داشتند که صداشون شنیده نمیشد ... برای اینکه صداشون شنیده بشه مجبور بودندکه معجزه کنند تا حواسها رو به سمت خودشون جلب کنند...

فرض کنین که من مسیحی هستم و اصلا به حضرت محمد باور ندارم ... روش معجزه رو هم قبول ندارم ...

چون اولااونجا نبودم ... ثانیا نمیتونم سرنوشت خودم رو بر اساس دیده ها و شنیده های دیگران تنظیم کنم ....

شما مسلما میاین و میگین ... مسیحیت باعث نجات نمیشه و مثلا اسلام باعث نجات میشه ....

خوب این گوی و این میدان .

ترنم ..;1004631 نوشت:
سلام خب پس شما چجوری به برتری دین مسیحیت رسیدید؟
میشه دقیقا اشاره کنید برتری های دین مسیحیت به اسلام چیه؟چون احساس می کنم توضیحاتتون یکم تو حاشیه اس البته شاید من گیج شدم نمیدونم .

خیر ...
بحث های من در حاشیه نیست ...
من دارم سعی میکنم بر اساس سوالاتی که جناب عامل میدن عمل کنم و جواب اون سوالها رو بدم ... مدیریت این بحث با ایشون هست ...

اگر قرار شد واجازه دارند که نقطه نظرات خودم در ارتباط با برتری مسیحیت به اسلام رو عنوان کنم ...

و ثابت کنم برد مسیحیت برتر و بالاتر از اسلام هست

حتما این کار رو میکنم ...

عامل;1004572 نوشت:
آیا کلا شریعت را نسخ کرد؟ یا شریعت سابق را نسخ کرد؟
خود شما قبول دارید که مسیح هم تشریع دارد، مانند غسل تعمید و عشا ربانی و دیگر اعمالی که مسیحیان انجام می دهند.
پس نمی توانید ادعا کنید که مسیح شریعت را به طور کلی نسخ کرده است و هیچ تشریعی ندارد.
حالا این مطلب می ماند که آیا برداشتن شریعت(یا تقلیل آن) سبب تکامل بیشتر است؟
اگر می فرمایید مسیحیت دینی ساده و به دور از تشریع است، این بسیط بودن و ساده بودن در مقابل تکامل است. تکامل زمانی صدق می کند که پیشرفتی حاصل شده باشد، نه اینکه تمام قوانین کنار گذاشته شود و این تکامل محسوب شود.
اگر بفرمایید دین ساده تر بهتر است(هر چند این ادعا هم دلیل می خواهد) متفاوت است از اینکه بفرمایید دین ساده تر کامل تر است.

خیلی ها مسیحیت رو بسیار سخت میدونند
خیلی ها هم مسیحیت رو خیلی آسان میدونند

این حرف من نیست ... حرف کشیشی هست که دارم باهاشون کار میکنم .

مسیحیت رفتار کردن بر اساس روح القدس ( خدای زنده ای که هر کدوممون میتونیم دریافت کنیم ) هست ... برای بسیاری بسیار سهل و ساده و برای برخی بسیار سخت و ودشوار هست ....
ولی اسلام بر اساس بایدها و نبایدها هست ... اینکه مساله ای رو ببینیم ( من !!!! ) اون رو دو دو تا چهار تا کنم و بعد ( من !!! ) عمل کنم .

سلام
در این مورد:

فرشته برمیگردد;1004845 نوشت:
ما باید در ابتدا تکلیفمون رو با این مساله مشخص کنیم که چه چیزهایی رو میفهمیم و چه چیزهایی رو نمیفهمیم

حق با شماست و بنده هم برای تفکیک شناخت اصل وجود خدا، وحدتش و شناخت ذات بی انتهای او تفاوت قائل شدم. اما شما تفکیکی قائل نشدید و برای این تفکیک هم باید ملاک قرار بدید.
ملاکی که بنده برای این تفکیک عرض کردم، بی انتها بودن ذات الهی است که انسان با توجه به متناهی بودنش، قادر به شناخت کنه ذات نیست. اما اینکه خدایی هست یا آیا این خدا واحد است یا نه؟ بحث هایی است که می توان آنها را به بدیهیات منتهی کرد و نتیجه گرفت.
حالا از شما می خوام که این بحث رو کامل کنید و بفرمایید چرا وجود خدا را می توان درک کرد اما توحید را نمی توان؟ و دلیل شما چیست؟

فرشته برمیگردد;1004845 نوشت:
در همین مثال به این کوچکی من به راحتی متوجه میشم که استدلال های ما به راحتی دچار مشگل میشن ... بودن و نبودنی که میخواد با عقل و چشم اندازه گیری بشه ؛ چشمی که اینقدر دارای خطا هست ... و استدلال های که به همین راحتی دچار مشگل میشن ....

به نظر مثال رو برعکس زدید! بگذریم...
تا حدودی حق باشماست و اگر در مواد استدلال دقت کافی نشود، سر از مغالطه در می آوریم
اما آیا اینکه ممکن است مواد استدلال(که گاهی حواس پنجگانه و گاهی نیز ادراکات درونی ماست و این مواد منحصر در حواس ظاهری نیست) گاهی غلط باشند، پس نباید استدلال کرد؟ اگر منظور شما این است، پس چرا مشغول به بحث با ما هستید؟!
این حرف شما بر شاخه نشستن و شاخه بریدن است...
اگر احتمال خطا وجود دارد، باید سعی کرد که با روشهای منطقی و ... این خطا را کم کرد نه اینکه صورت مساله یا همان استدلال کردن را از بین برد و گفت: ما که تثلیث را نمی فهمیم به دلیل مشکلی از ماست نه اینکه تثلیث غلط باشد!

فرشته برمیگردد;1004845 نوشت:
نهایته نهایتش من میتونم بگم تثلیث رو نمیفهمم ( نه اینکه بگم اشتباه هست ) و از رویه ایمانم به درست بودن سایر چیزها به تثلیث نیز باور داشته باشم

بر فرض که شما دو دین داشته باشید، یکی با بدیهیات عقلی سازگار نیست و دیگر سازگار است. در این صورت کدامیک اولویت دارد؟
آیا شما نزد خدا حجتی دارید که ثابت کند در دینی که عقل شما از آن ابا داشته و نمی پذیرفته است، به حق رسیده اید؟
همین مساله را در امور دنیایی هم می پذیرید؟ که مثلا کسی بگوید سرمایه ات را بده من کار کنم اما این کار من هیچ توجیه عقلی و اقتصادی ندارد! در همین حین کس دیگری بگوید اگر پولت را به من بدهی بر اساس این اطلاعات و جزئیات در فلان مدت به تو سود خواهم داد و این محاسبات هم معقول باشد، در این صورت اگر شما پول خود را به فرد اول بدهید، دیگران شما را شماتت نمی کنند؟
چرا کاری را که با پول خود نمی کنیم با عمر و آخرت خود بکنیم؟؟؟

فرشته برمیگردد;1004845 نوشت:
نه اینکه بیایم و بگیم فلانی از همه دیرتر اومده ... بنابراین حتما دستوراتش بهتر هست ( مگه نونواییه .... )

اولا نونوایی هر کس اول بیاید مقدم استhappy
ثانیا در مثال باید شباهت باشد، دین جدید و خدایی بودن آنها را بهتر است با ورژنهای مختلف ویندوز یا آنتی ویروس مثال بزنید که مثلا با وجود ویندوز 10 کسی سراغ ویندوز 95 نمی رود.
سوال اصلی این است که دو دین داریم و هر دو خدایی اند، یکی ششصد سال بعد تشریع شده که اگر قبلی دینی ابدی و کامل بود، دیگر نیازی نبود خدای حکیم دین دیگری نازل کند. بلکه نهایتا پیامبری برای ترویج همان دین سابق می فرستاد، مثل بسیاری از پیامبران بنی اسرائیل.
همانطور که شما هم معتقدید که حضرت عیسی دین حضرت موسی را منسوخ کرد و این نسخ به دلیل تاخر حضرت عیسی و الهی بودن ایشان بود، در مورد پیامبر الهی جدید هم همین حرف را بزنید.

فرشته برمیگردد;1004845 نوشت:
روش بررسی این سوال این هست که یک مقایسه بنیادین میان دستورات و نوع کارکرد دستورات اسلام و مسیحیت بشه و در نهایت تصمیم بگیریم که کدامشون جهانشمول تر ... محکم تر و قویتر هست ...

بنیادی تر از اصول هر دینی وجود دارد؟
اساس هر دینی اعتقاد به خدا و اوصاف اوست. در این مساله شما اول باید تکلیف تثلیث را مشخص کنید بعد سراغ دیگر مسائل جزئی بروید.
رها کردن مهمترین اعتقاد و رفتن به سراغ دیگر جزئیات کار درستی به نظر نمی رسد.
البته در جای خود به آنها هم می توان پرداخت، اما بعد از گذشتن از خان اول!

[="Tahoma"][="Black"]اما در این مورد:

فرشته برمیگردد;1004848 نوشت:
من معجزه رو راهی برای اثبات پیامبری نمیدونم

با وجود اینکه ربطی به بحث ما ندارد، من سعی می کنم در حد امکان و ضرورت وارد بحث بشویم تا از بحث اصلی فاصله نگیریم.
اما برای ارتباط معجزه با رسالت پیامبران می توانید این تاپیک ها را مشاهده کنید:
1. ادعای نبوت و معجزه
2. آیا راهی برای تمایز معجزه از سحر وجود دارد؟
3. لزوم معجزه برای نبوت
اما به طور کلی رابطه معجزه با رسالت مسلما جلب توجه نیست، بلکه سنخیت این دو کار خارق العاده است که از یکی به دیگری منتقل شوند.

فرشته برمیگردد;1004848 نوشت:
در حقیقت به نظره من تنها راه اثبات پیامبری .... خوده مسیر هست ... خوده دستورات و احکام هست ... بررسی بایدها و نبایدها هست ...

خود مسیر هم مسلما مهم است اما باید ابتدا شما یک اعتمادی به مسیر پیدا کنید بعد مسیر را بررسی کنید. مسیری که در ابتدای کار شما را با تناقض عقلی روبرو می کند، چطور اطمینان بخش است؟
اگر کسی به شما بگوید اول به بودا ایمان بیاور بدون اینکه به نادرست بودن آن فکر کنی، ما بعدا تو را رستگار خواهیم کرد! آیا شما این کار را می کنید؟ چرا؟
[/]

عامل;1004975 نوشت:
حق با شماست و بنده هم برای تفکیک شناخت اصل وجود خدا، وحدتش و شناخت ذات بی انتهای او تفاوت قائل شدم. اما شما تفکیکی قائل نشدید و برای این تفکیک هم باید ملاک قرار بدید.
ملاکی که بنده برای این تفکیک عرض کردم، بی انتها بودن ذات الهی است که انسان با توجه به متناهی بودنش، قادر به شناخت کنه ذات نیست. اما اینکه خدایی هست یا آیا این خدا واحد است یا نه؟ بحث هایی است که می توان آنها را به بدیهیات منتهی کرد و نتیجه گرفت.
حالا از شما می خوام که این بحث رو کامل کنید و بفرمایید چرا وجود خدا را می توان درک کرد اما توحید را نمی توان؟ و دلیل شما چیست؟

سلام ...
امیدوارم که خوب و سلامت باشید .

عقل ما چجوری ساخته میشه ....
بزارین با چند مثال شروع کنم .

1. همه ما پیش خودمون فکر میکنیم که وقتی زلزله بیاد تندی میتونیم فرار کنیم ؛ ولی من چندین سال پیش مقاله ای رو میخوندم که عنوان میکرد ما فکر میکنیم که میتونیم فرار بکنیم ؛ چون همه ما در تمام زندگیمون زمین رو ثابت در نظر میگرفتیم و بر روی اون راه میرفتیم ؛ ولی وقتی زلزله میاد ؛ چون عقل و ذهن ما هیچ وقت تجربه متزلزل بودن زمین رو نداشته هنگ میکنه و قادربه فرار کردن نیست .

2. خیلی از مردها و زنها که شب میخوابن ...کابوس های سکسی به سراغشون میاد ... جالب اینجاست که بدونین هیچ کس نمیتونه با یک شخص خیالی در خواب کابوس جنسی داشته باشه ... یعنی شخص مقابل تصویری داره و اون شخص رو حتما حتما میشناسه ... اگر کسی در درون زندگیش بود که هیچ ... اگر نبود اون کابوس بر اساس محارم اون شخص شکل میگیره ...

عقل ما همیشه بر اساس حواس شش گانه ما شکل میگیره ... ما نمیتونیم در مورد چیزهایی که خارج از حواس شش گانه ما هستش عقلانیت بورزیم ... مثلا در حوزه مستقل از زمان ما نمیتونیم عقلانیت بورزیم ... چون هیچ تجربه ای در اون حوزه نداریم ... مثلا در حوزه مستقل از مکان ما نمیتونیم عقلانیت بورزیم چون هیچ تجربه ای از اون نداریم ... و استدلال های ما در اونجاها کور هستند .

مسلمانان و مسیحیان هر دو به وحدانیت خدا اعتقاد دارند ( من این رو بولد میکنم که دوباره نیاز به گفتنش نباشه )

ولی بیشتر مسیحیان به این اعتقاد دارند که انسانها ؛ خدا رو در سه شخصیت پدر و پسر و روح القدس میشناسند . این مساله رو هم به صورت نقلی میپذیرند چون در درون انجیل ( خصوصا در انجیل یوحنا ) مثالهایی وجود داره که از اونها الوهیت عیسی مسیح نتیجه گیری میشه .

و صد البته کلیساهای دیگری هم وجود دارند که الوهیت عیسی مسیح و روح القدس رو قبول ندارند؛ مانند همین کلیسایی که من اونجا میرم .

در اسلام کسی اگر توحید رو قبول نداشته باشه از اسلام خازج میشه ... چون توحید جزو اصول دین هست ... ولی در مسیحیت تثلیث اصول دین شناخته نمیشه و با قبول نکردن اون شخص از دایره مسیحی بودن خارج نمیشه .

چیزی با نام اصول دین آنچنانچه در اسلام وجود داره در مسیحیت وجود نداره... ولی به صورت نمادین پولس رسول ( محبت ؛ ایمان ؛ امید ) رو سه رکن اساسی مسیحیت میدونه ... و محبت رو از همشون بالاتر میدونه .
بنابراین به طور خلاصه ...

وجود داشتنه خدا... صفت خدا نیست ... ما میتونیم وجود داشتن خدا رو با براهینی ثابت کنیم ...

وحدانیت خدا ... صفته خداست ... و ما نمیتونیم صفات خدا رو شناسایی کنیم . چون برد عقلانیت ما در چنین جاهایی کور هست . با این حال چه مسیحیت و چه اسلام هر دو بر وحدانیت خدا اتفاق نظر دارند .

ولی در مسیحیت صحبتی داریم مبنی بر اینکه خدای واحد قدرت این رو داره که بتونه در سه شخصیت متفاوت خودش رو بر بشر نشون بده ... و شما اعتقاد دارید که این محال عقلی هست ... چون با عقلی که تماما تجربه های مادی داشته میخواهید استدلالاتی در حوزه غیر مادی وارد کنین و در مورد صفت وحدانیت خدا و اینکه چگونه میتواند باشد و چگونه نمیتواند باشد اظهار نظر کنید ...

تکرار میکنم چگونگی کنه وحدانیت خدا چیزی نیست که برد عقلانیت ما توان تجزیه و تحلیل کردن اون رو داشته باشه . و بگیم تثلیث با توحید در تضاد است یا در تضاد نیست .

عامل;1004975 نوشت:
اما آیا اینکه ممکن است مواد استدلال(که گاهی حواس پنجگانه و گاهی نیز ادراکات درونی ماست و این مواد منحصر در حواس ظاهری نیست) گاهی غلط باشند، پس نباید استدلال کرد؟ اگر منظور شما این است، پس چرا مشغول به بحث با ما هستید؟!
این حرف شما بر شاخه نشستن و شاخه بریدن است...
اگر احتمال خطا وجود دارد، باید سعی کرد که با روشهای منطقی و ... این خطا را کم کرد نه اینکه صورت مساله یا همان استدلال کردن را از بین برد و گفت: ما که تثلیث را نمی فهمیم به دلیل مشکلی از ماست نه اینکه تثلیث غلط باشد!

خیر ...
این صحبته من ... بر شاخه نشستن و بریدن شاخه نیست ... من نمیتونم با عقلانیت ورزیدن اساسا عقلانیت رو نفی کنم .

ببینید ...
عقلانیت ما در جاهایی برد دارد و در جاهایی برد ندارد ... و اصل کلام من این است که در جاهایی میتونیم عقلانیتمون رو به کار بگیریم و در جاهایی نمیتونیم عقلانیتمون رو به کار بگیریم ...

ما نمیتونیم بیایم و عقلانیتمون رو در مورد چیزهایی که نمیتونیم بفهمیم روشن کنیم و فکر کنیم که برای اون ها استدلال های منطقی داریم و سپس چراغ عقلمون رو خاموش کنیم و شریعت رو انجام بدیم .

مثال میزنم .

1. شما میگید ... شخصی معحزه میکند ( دقیقا عقل ما اون رو نمیفهمه ) ؛ پس چون نمیفهمیم حتما هر چی میگه درسته !!!!!!!!!!!!!!!!!!!
2. شما میگید .... تثلیث صد در صد اشتباه هست ( جایی که اصلا عقل برد اون رو نداره که صحت و سقم اون رو درک کنه ) ؛ پس مسیحیت ناقص است !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

و بعد از اینکه غقل رو در جاهایی که اصلا نباید به کار بگیرید ... به کار گرفتید ....
میاید و در جاهایی که دقیقا باید عقلتون رو روشن کنین ... اونجاها خاموشش میکنید ...

1. این مساله وظیفمون هستش که انجامش بدیم ... ما مامور به وظیفه هستیم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
2. یا بکشم یا کشته شوم ... یکی از آن دو نیکویی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
3. کسانی که نمیتونند خودشون رو مهار کنند بروند و با کنزیانی که در جنگها صاحبشون شدند سکس بکنند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
4. اگر مرد و زنی برده بودند ... فرزندی که از آنها به دنیا می آید هم برده هست !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

شما به من بگید اگر یک مسلمان بچه دو ساله یک برده رو جلوی پدر و مادرش با چاقو خر خره اش را ببرد ... فقه اسلامی چی کارش میکنه .... ( لابد عقلتون کشش نداره که بفهمید ... )

عامل;1004975 نوشت:
بنیادی تر از اصول هر دینی وجود دارد؟
اساس هر دینی اعتقاد به خدا و اوصاف اوست. در این مساله شما اول باید تکلیف تثلیث را مشخص کنید بعد سراغ دیگر مسائل جزئی بروید.
رها کردن مهمترین اعتقاد و رفتن به سراغ دیگر جزئیات کار درستی به نظر نمی رسد.
البته در جای خود به آنها هم می توان پرداخت، اما بعد از گذشتن از خان اول!

من به صورت مبسوط در این باره در دو پست پیش صحبت کردم .
ولی خصوصا ...

من هم مانند شما اعتقادم بر این است که در هر دینی چیزهایی وجود داره که خیلی خیلی مهم شمرده میشن ... و مهمترین چیز این هستش که اولویت بندی کنیم و بر اساس اولویت اونها رو اجرایی کنیم . ولی ما هنوز به اجرایی کردن دین نرسیدیم که ...

ما الان در این فاز هستیم که راه درست برای بررسی صحت و سقم یک دین و برتری یک دین بر دینی دیگر در چیست ....

پس از طی کردن این فاز و فهمیدن راه درست برای بررسی یک دین و تشخیص صحت و سقم اون .... برتری یا صعف اون .... به سراغ چیزهای مهم اون دین خواهیم رفت .

توحید مساله نخست برای تشخیص صحت و سقم و برتری و ضعف یک دین نیست ... ما باید در مساله ای مانند توحید تقلید کنیم ... حرف پیامبرمون رو بپذیریم و به اون سمت حرکت کنیم.

قبل از اینکه حرف پیامبرمون رو بپذیریم ... باید حرفهای ایشون رو در ابعادی که برد عقلمون میرسه بسنجیم ( و اگر در تمامی اون ابعاد درست تر و دقیق تر بود شنیدیدم و پذیرفتیم ) در ابعادی که نمیفهمیم ازش تقلید کنیم .

یعنی چی که بریم و با توحید شروع کنیم ...
شما همون ب بسم الله ... از یک آدم تحصیل نکرده ... امی .... بی سواد .... چوپون .... انتظار دارید که توحید رو بفهمه !!!!

اندیشه هایی مانند توحید ... و ذات و صفات خدا ... هدف از نبوت کردن هستند ... چیزی هستند که ماها نمیفهمیم و دقیقا در چنین جاهایی که عقلمون نمیرسه نیاز به نبوت شدن داریم .

[="Tahoma"][="Black"]سلام بر شما

فرشته برمیگردد;1005099 نوشت:
ما نمیتونیم در مورد چیزهایی که خارج از حواس شش گانه ما هستش عقلانیت بورزیم

درک تناقض خارج از توان ما نیست.
عقل ما از طریق حواس ظاهری و باطنی ما مسائلی را درک می کند که قادر نیست در آنِ واحد آنها را در یک جا جمع کند.
آیا عقل شما می پذیرد که احمد، علی و حسن در عین حالی که سه نفر با خصوصیات متفاوت اند در آنِ واحد یک نفر باشند؟ این انکار عقل ریشه در امتناع اجتماع مثلین دارد. این مطلب خیلی مشکل و غیر قابل درک نیست!

اما در این مورد:

فرشته برمیگردد;1005099 نوشت:
ما نمیتونیم صفات خدا رو شناسایی کنیم

شما ملاکی ارائه کردید که ما خود خدا را می توانیم بشناسیم اما اوصاف او را نمی توانیم درک کنیم.
اجازه بدید این مطلب را بیشتر بررسی کنیم:
آیا واقعا ما قادر به درک عقلی از اوصاف خدا نیستیم؟
اگر اینطور است پس چرا بسیاری از متکلمان مسیحی بحث های مفصل عقلی در مورد اوصاف خدا(مانند علم و قدرت) کرده اند؟
ثانیا اگر اوصاف خدا را ما نمی توانیم درک کنیم، اگر یک گاو پرست به شما بگوید من وجود خدا را قبول دارم اما در اوصاف او نمی توانم حرفی بزنم و همین گاو با اوصاف حیوانی(نعوذ بالله) خداست! شما چه جوابی دارید که به او بدهید؟
به تعبیر دیگر اگر شما شرک مسیحی را بپذیرید، هیچ نقدی به دیگر ادیان مشرک نمی توانید بکنید و آنها هم به میزان دین شما حجت خواهند بود. آیا شما این نتیجه را می پذیرید؟

فرشته برمیگردد;1005099 نوشت:
البته کلیساهای دیگری هم وجود دارند که الوهیت عیسی مسیح و روح القدس رو قبول ندارند؛ مانند همین کلیسایی که من اونجا میرم

بله کلیساهای نادری مانند شاهدان یهوه که جمعیت آنها شاید به هفت هشت میلیون هم نرسد و در مقابل جامعه کاتولیک و پروتستان تقریبا هیچ اند! در هر حال ظاهرا شما با این حرف از دفاع خود در مورد تثلیث کوتاه آمدید، اینطور است؟
اگر تثلیث را قبول ندارید، تحریف در دین مسیح را می پذیرید؟ چون قریب به اتفاق مسیحیان معتقد به تثلیث هستند.
اگر تحریف ثابت شود، چه تضمینی هست که دیگر آموزه های دین مسیح هم تحریف نشده باشد؟
آموزه هایی که شما در صدد هستید با آنها کامل تر بودن دین مسیح را نشان دهید...

این قسمت:

عامل;1004975 نوشت:
سوال اصلی این است که دو دین داریم و هر دو خدایی اند، یکی ششصد سال بعد تشریع شده که اگر قبلی دینی ابدی و کامل بود، دیگر نیازی نبود خدای حکیم دین دیگری نازل کند. بلکه نهایتا پیامبری برای ترویج همان دین سابق می فرستاد، مثل بسیاری از پیامبران بنی اسرائیل.

را هم به گمانم فراموش کردید، پاسخ بدهید.[/]

[="Tahoma"][="Black"]سلام مجدد

فرشته برمیگردد;1005100 نوشت:
ما نمیتونیم بیایم و عقلانیتمون رو در مورد چیزهایی که نمیتونیم بفهمیم روشن کنیم و فکر کنیم که برای اون ها استدلال های منطقی داریم و سپس چراغ عقلمون رو خاموش کنیم و شریعت رو انجام بدیم

من منتظر ملاک شما برای تفکیک شناخت خدا و عدم شناخت اوصاف خدا مانند توحید یا علم و ... هستم.
اینکه ما بعضی چیزها رو می فهمیم و بعضی چیزها رو نمی فهمیم درسته اما ملاک برای راه نداشتن عقل به مساله ای خاص چیست؟
در مورد شناخت کنه ذات خدا به دلیل عدم احاطه ما به کنه ذات او، علمی هم در این باره نداریم اما در مورد اوصاف خدا چی؟ اوصافی که ما مراتب پایین اون رو در خودمون می یابیم. اوصافی مانند حیات، علم، قدرت و ... چرا ما از نظر عقلانی نمی توانیم بگوییم خدا زنده است، علم دارد یا دارای قدرت است؟ یا نهایتا واحد است...
[/]

[="Tahoma"][="Black"]

فرشته برمیگردد;1005100 نوشت:
و بعد از اینکه غقل رو در جاهایی که اصلا نباید به کار بگیرید ... به کار گرفتید ....

قرار شد اولین خان اعتقادی مسیحیت را به سامان برسانیم، بعد سراغ احکام برویم!
این مثالهایی که شما بیان کردید، بعضی رو ظاهرا درست متوجه نشدید، بعضی هم جواب معقول دارد. اما چون فعلا خان اول رو رد نکردیم، بررسی اونها رو به بعد واگذار می کنیم تا بحث از این شاخه به اون شاخه نشه.
هرچند برخی اعتقادات مسیحیت مانند گناه نخستین و فداء حضرت عیسی بسیار نامعقول تر یا حتی عقل گریز است، مگر اینکه این موارد را هم عقل شما درک نکند!
[/]

[="Tahoma"][="Black"]اما در این مورد:

فرشته برمیگردد;1005101 نوشت:
توحید مساله نخست برای تشخیص صحت و سقم و برتری و ضعف یک دین نیست ... ما باید در مساله ای مانند توحید تقلید کنیم ... حرف پیامبرمون رو بپذیریم و به اون سمت حرکت کنیم

شما این «باید» در جمله قرمز رنگ را از کجا نتیجه گرفتید؟! تمام بحث ما روی این باید است.
اصلا چرا به حرف پیامبر گوش بدهیم؟
اگر شما وحدت خدا را ثابت نکنید، ممکن است این پیامبر از طرف خدای الف آمده و بعدا پیامبر خدای ب تمام حرفهای این پیامبر را رد کند!
شما اگر قائل به شرک باشید، باید از طرف هر کدام از خدایان متعدد، پیامبری هم داشته باشید. در حالی که تمام پیامبران الهی، خود را فرستاده خدای واحد دانسته اند.
اصلا خدایی که مانند انسان ها غذا بخورد، عبادت کند و مانند آنها بمیرد، آیا واقعا می تواند خدا باشد؟ لطفا بدون تعصب کمی فکر کنید. عقل ما به این دو دوتا چهارتا می رسد! باور کنید که می رسد!
اگر خدایان متعددی در عالم بود، اراده این خدایان هم متعدد بود و نتیجه تعدد خدایان چیزی جز هرج و مرج در نظام عالم هستی نبود، در حالی که سراسر عالم روی نظمی خاص اداره می شود. این را هم عقل ما می فهمد...
[/]

درود بر شما با این دین محبت آمیزتون
این حکم رو باید از کارشناس پرسید

فرشته برمیگردد;1005100 نوشت:
اگر یک مسلمان بچه دو ساله یک برده رو جلوی پدر و مادرش با چاقو خر خره اش را ببرد

ولی شما فقط یه سوال فرضی پرسیدید
بذارید یه کمی واقعی تر بشیم ویل دورانت(تاريخ تمدن، ص 792) در مورد رفتار مسیحیان محبتی اینطور میگه:
زنان را به ضرب دشنه به قتل می‌رساندند، ساق پاى كودكان شيرخوار را گرفته به زور آن‌ها را از پستان مادرانشان جدا ساخته به بالاى ديوارها پرتاب می‌کردند يا با كوفتن آن‌ها به ستون‌ها گردنشان را می‌شکستند و چطور هفتاد هزار مسلمانى كه در شهر مانده بودند به هلاكت رسيدند.
شما فرض گرفتی که اگه مسلمانی بچه بنده ای رو بکشه چی میشه ولی این اتفاق به صورت گسترده در دوران جنگهای صلیبی اتفاق افتاده حالا قضاوت باشما
جالبه که این گروه صلح گستر و محبتی به خودشون و هم کیشهاشون هم رحم نمی کردن:
«همين گروه بی‌نظم و ترتيب بودند كه اغلب به يهوديان آلمان و بر هم هجوم بردند، به تقاضاهاى مردمان و كشيشان محل هیچ‌گونه ترتيب اثرى ندادند و شهوت و خونريزى را در جامه دین‌داری پنهان ساختند و چند صباحى بدل به جانوران درنده شدند... به چپاول مزارع و خانه‌هایی كه در سر راه آن‌ها قرار داشت دست زدند، ديرى نپاييد كه هتك ناموس نيز بر تاراج اموال افزوده شد»(ویل دورانت، تاریخ تمدن، ص788)
بالاخره ما قسم حضرت عباس ع رو باور کنیم یا دم خروس رو؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

فرشته برمیگردد;1005100 نوشت:
1. شما میگید ... شخصی معحزه میکند ( دقیقا عقل ما اون رو نمیفهمه ) ؛ پس چون نمیفهمیم حتما هر چی میگه درسته !!!!!!!!!!!!!!!!!!!
2. شما میگید .... تثلیث صد در صد اشتباه هست ( جایی که اصلا عقل برد اون رو نداره که صحت و سقم اون رو درک کنه ) ؛ پس مسیحیت ناقص است !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سلام علیکم. شما تثلیث و توحید رو هر دو عقل ستیز میدونید و فکر میکنید عقل انسان نمیتونه بهش برسه. اما بین این دو تثلیث رو انتخاب کردید برای زندگی خودتون. میشه بفرمایید چیزی که عقل بهش نمیرسه رو چطور انتخاب کردید؟ چرا با همین توجیهات گزینه ی توحید رو انتخاب نمیکنید؟ این به نظرم تناقض هست.

ضمنا کلام شما بسیار متناقض هست.
یک بار میگید در مسیحیت سه خدایی نیست و روح القدس و حضرت مسیح (ع) خدایانی هستند که جلوه گر خدای اصلی هستند!
یک بار میگید 3 خدایی وجود داره در مسیحیت.
و جدیدا هم گفتید که کلیسایی که شما بهش میرید به 3 خدایی به هیچ وجه اعتقاد نداره و 1 خدایی هستند.
بالاخره اعتقاد شما به کدوم هست؟ هر وقت در تنگنای بحث قرار میگیرید اعتقادتونو عوض میکنید و چیز دیگه ای میگید! (که این تنگنا دلیلش چیزی نیست جز وجود تناقض در دین مسیحیت امروزی-در واقع چون جواب منطقی ای برای دفاع از اعتقاد الف ندارید حرفتونو عوض میکنید و اعتقاد ب رو مطرح میکنید!)

safayyy;1005248 نوشت:
درود بر شما با این دین محبت آمیزتون
این حکم رو باید از کارشناس پرسید

ولی شما فقط یه سوال فرضی پرسیدید
بذارید یه کمی واقعی تر بشیم ویل دورانت(تاريخ تمدن، ص 792) در مورد رفتار مسیحیان محبتی اینطور میگه:
زنان را به ضرب دشنه به قتل می‌رساندند، ساق پاى كودكان شيرخوار را گرفته به زور آن‌ها را از پستان مادرانشان جدا ساخته به بالاى ديوارها پرتاب می‌کردند يا با كوفتن آن‌ها به ستون‌ها گردنشان را می‌شکستند و چطور هفتاد هزار مسلمانى كه در شهر مانده بودند به هلاكت رسيدند.
شما فرض گرفتی که اگه مسلمانی بچه بنده ای رو بکشه چی میشه ولی این اتفاق به صورت گسترده در دوران جنگهای صلیبی اتفاق افتاده حالا قضاوت باشما
جالبه که این گروه صلح گستر و محبتی به خودشون و هم کیشهاشون هم رحم نمی کردن:
«همين گروه بی‌نظم و ترتيب بودند كه اغلب به يهوديان آلمان و بر هم هجوم بردند، به تقاضاهاى مردمان و كشيشان محل هیچ‌گونه ترتيب اثرى ندادند و شهوت و خونريزى را در جامه دین‌داری پنهان ساختند و چند صباحى بدل به جانوران درنده شدند... به چپاول مزارع و خانه‌هایی كه در سر راه آن‌ها قرار داشت دست زدند، ديرى نپاييد كه هتك ناموس نيز بر تاراج اموال افزوده شد»(ویل دورانت، تاریخ تمدن، ص788)
بالاخره ما قسم حضرت عباس ع رو باور کنیم یا دم خروس رو؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

بحث ما دین شناسی هستش و داریم در مورد دین مسیحیت و دین اسلام بحث میکنیم .

در دین شناسی ما باید رویدادها و اتفاقات و شبهات رو به اصول اون کتاب ارائه کنیم و ببینیم که اون کتاب الهی نسبت به اون مساله چه پاسخی میده .

در جنگهای صلیبی رویدادهای غیر انسانیه بسیاری رخ داد ؛ اونها رو به کتاب مقدس ارائه میکنیم ؛ و کتاب مقدس این رفتارها رو شدیدا محکوم میکنه ؛ آنچنانچه وقتی یهودای اسخر یوطی میخواست عیسی مسیح رو تسلیم کنه ... شاگردان تنها اجازه داشتند دو شمشیر به همراه داشته باشند و حتی اجازه استفاده از اون رو هم نداشتند ؛ و زمانیکه یکی از شاگردان باعث صدمه دیدن یکی از سربازان شد ؛ عیسی مسیح معجزه ای کرد و ایشان رو سریعا خوب کرد .

بنابراین در برخورد با مسایل ما نباید ببینیم ( توده مردم ) چه میکنند و اون رو به اون دین بچسبونیم . باید دقیقا ببینیم که نظره اون دین چی هست ...

سوال شما این هستش که آیا اتفاقاتی که در درون جنگهای صلیبی رخ داده مورد تایید مسیحیت هست ... جواب : خیر .

حالا من از شما سوال میپرسم .

اگر یک مسلمان یک کودک دو ساله که از پدر و مادری برده به دنیا آمده است را جلوی چشمان پدر و مادرش خرخره اش را ببرد ... باید چی کارش کنند ؟ برید به فقه اسلامی ارائه اش کنین ببینید چه جوابی بهتون میده ...

حضرت عیسی ع هم عصبانی میشده و رفتار خشن از خود نشان میداده:

چون عید فصح یهود نزدیک بود عیسی به اورشلیم رفت، و در هیکل فروشندگان گاو و گوسفند و کبوتر و صرافان را نشسته یافت، پس تازیانه‌ای از ریسمان ساخته همه را از هیکل بیرون نمود. هم گوسفندان و گاوان را و نقود صرافان را ریخت و تخت‌های ایشان را واژگون ساخت و به کبوترفروشان گفت اینها را از اینجا بیرون برید و خانه پدر مرا خانه تجارت مسازید. آنگاه شاگردان او را یاد آمد که مکتوب است غیرت خانه تو مرا خورده است.» 13 تا 17: 2 یوحنا

صندلی;1005435 نوشت:
سلام علیکم. شما تثلیث و توحید رو هر دو عقل ستیز میدونید و فکر میکنید عقل انسان نمیتونه بهش برسه. اما بین این دو تثلیث رو انتخاب کردید برای زندگی خودتون. میشه بفرمایید چیزی که عقل بهش نمیرسه رو چطور انتخاب کردید؟ چرا با همین توجیهات گزینه ی توحید رو انتخاب نمیکنید؟ این به نظرم تناقض هست.

ضمنا کلام شما بسیار متناقض هست.
یک بار میگید در مسیحیت سه خدایی نیست و روح القدس و حضرت مسیح (ع) خدایانی هستند که جلوه گر خدای اصلی هستند!
یک بار میگید 3 خدایی وجود داره در مسیحیت.
و جدیدا هم گفتید که کلیسایی که شما بهش میرید به 3 خدایی به هیچ وجه اعتقاد نداره و 1 خدایی هستند.
بالاخره اعتقاد شما به کدوم هست؟ هر وقت در تنگنای بحث قرار میگیرید اعتقادتونو عوض میکنید و چیز دیگه ای میگید! (که این تنگنا دلیلش چیزی نیست جز وجود تناقض در دین مسیحیت امروزی-در واقع چون جواب منطقی ای برای دفاع از اعتقاد الف ندارید حرفتونو عوض میکنید و اعتقاد ب رو امطرح میکنید!)

اونقدر مباحث من رو تحریف کردید که نمیدونم چجوری بحث رو آغاز کنم .

1. من توحید و تثلیث رو عقل ستیز نمیدونم . هم مسیحیان و هم مسلمانان اعتقاد به خدایی واحد دارند . مسیحیان اعتقاد دارند که خداوند این توانایی رو داره که خودش رو در سه شخصیت پدر ؛ پسر ؛ روح القدس بر بشر ظاهر کنه ... و مسلمانان میگن این حرف یک محال عقلی هست ...

2. تثلیث به صورت کاملا واضح در درون اناجیل بهش اشاره نشده ... بلکه تثلیث بر اثر تحقیقی بوده که برخی از کشیش ها بر روی کتاب مقدس انجام دادند ... و تثلیث نوعی برداشت از کتاب مقدس بوده ... و تعداد زیادی از مسیحیان هم به تثلیث اعتقاد ندارند .

3. من مباحث رو اتفاقا خیلی شفاف توضیح میدم ؛ فکر میکنم که شما بهشون دقت نمیکنید . صحبت من سره این هستش که به هر حال یک دین باید اصالتش رو از جایی بگیره .
اعتقاد شخصی من این هستش که بهترین راه برای بررسی یک دین این هستش که بریم و دستورات اون دین رو با دستورات سایر ادیان مقایسه کنیم ؛ انسانهایی که اون دستورات رو انجام دادند رو با افرادی دیگر که در سایر ادیان هستند و اونها هم آیین و ایدیولوژیشون رو انجام دادند رو مقایسه کنیم ... ولی جناب عامل دوست دارند من رو بکشونند به سمته بحث توحید ... جایی که هم مسیحیت و هم اسلام به وحدانیت خدا اعتقاد دارند

و باز هم دوست دارند من رو بکشونند به سمته بحث تثلیث ... در حالیکه من میگم صحبت کردن در مورد تثلیث ... خارج از چهار چوب های مغز بشر هست .

ببخشید من فکر میکنم دارین بحث رو با تعصب دنبال میکنید ... و معذوراتی دارم که نمیتونم جواب سایر قسمتها رو بنویسم

موضوع قفل شده است