جمع بندی چطور می تونم ارتباط با همکارم رو به سمت ازدواج سوق بدم؟!

تب‌های اولیه

44 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چطور می تونم ارتباط با همکارم رو به سمت ازدواج سوق بدم؟!

عرض سلام و وقت بخیر و تشکر از سایت خوبتون.
من خیلی وقت پیش با یکی ازهمکاران آقا توی محیط کار آشنا شدم تو همون برخورد اول جذبشون شدم متقابلا حس کردم ایشون هم جذب من شدن. اما خب ارتباط چندانی نداشتیم بعدا شرایطی پیش اومد که ازطریق فضای مجازی ارتباطمون بیشترشدالبته بیشترارتباط کاری چون همدیگه رو خیلی اتفاقی چندباری دیده بودیم اما ارتباط بیشتر شد و علاوه برصحبت های معمول ایشون شروع کردن به ارسال شعرهای عاشقانه البته ناگفته نماند که ایشون اهل مطالعه هستن و به ادبیات وشعر علاقه زیادی دارن به همین دلیل بعدازمدتی من هم درجواب پیام های ایشون اشعاری با همین مضامین براشون ارسال میکردم والبته ازنوع حرف زدنشون مشخص بودکه حسی نسبت به من دارن بعد ازمدتی من ازایشون دلیل ارسال پیام ها روپرسیدم وایشون صرفا علاقمندی به شعر روبیان کردن منم درجوابشون گفتم فراترازرابطه همکاری هست وازشون خواستم دیگه پیام ندن و ایشون هم حق رو به من دادن و دیگه هیچ نوع ارتباطی نداشتیم بعداز گذشت سه ماه بنا به شرایط کاری هفته ای یکبار همدیگه رو میبینیم که ایشون تو این مدت خیلی برخورد محترمانه ای داشتن و سعی کردن به بهانه های مختلف سرصحبت رو بامن بازکنن و درموردعلاقمندی و تفریحاتم و ...سوال میپرسن تومحیط کار هم ارتباط چشمی خوبی بینمون برقرارمیشه وایشون هم دوباره سعی میکنن تو فضای مجازی بامن درارتباط باشن و راجع به موضوعات مختلف بامن چت میکنن تومحیط کارهم چندنفرازهمکارا ناخواسته حرف ازدواج من و ایشون رو پیش کشیدن با همه این موارد خود ایشون مستقیما چیزی بیان نمیکنن اما رفتار وحرفاش نشون میده که به من علاقه دارن.خواستم ازشما راهنمایی بگیرم چطور ایشون رو به سمت ازدواج سوق بدم؟!
ممنون از شما

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد امید

[TD][/TD]

Mahboubi;1003576 نوشت:
عرض سلام و وقت بخیر و تشکر از سایت خوبتون.
من خیلی وقت پیش با یکی ازهمکاران آقا توی محیط کار آشنا شدم تو همون برخورد اول جذبشون شدم متقابلا حس کردم ایشون هم جذب من شدن. اما خب ارتباط چندانی نداشتیم بعدا شرایطی پیش اومد که ازطریق فضای مجازی ارتباطمون بیشترشدالبته بیشترارتباط کاری چون همدیگه رو خیلی اتفاقی چندباری دیده بودیم اما ارتباط بیشتر شد و علاوه برصحبت های معمول ایشون شروع کردن به ارسال شعرهای عاشقانه البته ناگفته نماند که ایشون اهل مطالعه هستن و به ادبیات وشعر علاقه زیادی دارن به همین دلیل بعدازمدتی من هم درجواب پیام های ایشون اشعاری با همین مضامین براشون ارسال میکردم والبته ازنوع حرف زدنشون مشخص بودکه حسی نسبت به من دارن بعد ازمدتی من ازایشون دلیل ارسال پیام ها روپرسیدم وایشون صرفا علاقمندی به شعر روبیان کردن منم درجوابشون گفتم فراترازرابطه همکاری هست وازشون خواستم دیگه پیام ندن و ایشون هم حق رو به من دادن و دیگه هیچ نوع ارتباطی نداشتیم بعداز گذشت سه ماه بنا به شرایط کاری هفته ای یکبار همدیگه رو میبینیم که ایشون تو این مدت خیلی برخورد محترمانه ای داشتن و سعی کردن به بهانه های مختلف سرصحبت رو بامن بازکنن و درموردعلاقمندی و تفریحاتم و ...سوال میپرسن تومحیط کار هم ارتباط چشمی خوبی بینمون برقرارمیشه وایشون هم دوباره سعی میکنن تو فضای مجازی بامن درارتباط باشن و راجع به موضوعات مختلف بامن چت میکنن تومحیط کارهم چندنفرازهمکارا ناخواسته حرف ازدواج من و ایشون رو پیش کشیدن با همه این موارد خود ایشون مستقیما چیزی بیان نمیکنن اما رفتار وحرفاش نشون میده که به من علاقه دارن.خواستم ازشما راهنمایی بگیرم چطور ایشون رو به سمت ازدواج سوق بدم؟!
ممنون از شما

سلام
شما خانمی جوان هستید که مانند هر فرد سالمی دوست دارید همسری مناسب و سازگار بیابید که نیازهای عاطفی و جسمی شما را به صورت شایسته ای برآورده سازد و زندگیِ شیرینی را برایتان رقم بزند.
در مورد رابطه شما و همکارتان باید نکاتی را بگویم:

1- از اینکه گفته اید:«تو همون برخورد اول جذبشون شدم»، مشخص می شود که شما درگیرِ احساساتِ شدیدی شده اید و بدونِ اطلاع از ویژگی های شخصیّتی و اخلاقیِ ایشان، به این همکارتان علاقه پیدا کرده اید. تصوّر نکنید که من دوست ندارم شما همسر مناسبِ خود را بیابید. من به عنوان یک مشاور که درگیرِ احساسات نیستم، به موضوعِ رابطه شما و همکارتان نگاه می کنم. فردی که درگیرِ احساسات می شود، از دیدنِ درستِ ویژگی های طرف مقابلْ ناتوان می گردد و چه بسا عیب و ایرادهایِ طرفِ مقابل را حُسن و خوبی تصوّر می نماید.

2- اینکه گفته اید:« حس کردم ایشون هم جذب من شدن» نوعی فرافکنیِ احساسِ علاقه به دیگری است. فرافکنی مکانیزمی است که فرد، به صورتِ ناخودآگاهْ احساساتِ خود را به دیگری نسبت می دهد. شما در واقع دلیلِ روشن و قاطعی برای عاشق بودنِ همکارتان ندارید. حتی شاید بتوان گفت:«همکارتان علاقه چندانی به شما ندارد و کارهایی مانند ارتباط مجازی و سؤال پرسیدن در محیط کارْ تنها از روی کنجکاوی بوده است». مردهای زیادی برای تجربه یِ هیجانِ ناشی از ارتباط مجازی، دست به این کار می زنند. آیا این کارِ آنها نشانه علاقه داشتن به طرف مقابل است؟؟!! خیر.
این تصوّر که همکارتان به شما علاقه مند است، اکنون با اقدام نکردنِ او برای خواستگاری زیر سؤال رفته است و شما نگران شده اید.

3- به احتمال زیاد این سؤال برایتان پیش آمده که «من الان چه کار کنم؟». به شما می گویم:
الف) احساس به تنهایی نمی تواند دلیلِ قاطعی برای وجود تناسب و تفاهم میانِ یک خانم و آقا باشد. اگر بعد از اقداماتی که خواهم گفت، این آقا به خواستگاریِ شما آمد، شما باید در مورد ویژگی هایِ شخصیّتیِ او تحقیق نمایید و برای بررسیِ تناسب میان خودتان و این آقا از یک روانشناس و مشاورِ خانواده خبره و متعهّد کمک بگیرید. برای اینکه کمی احساساتِ شدیدتان کاهش یابد، لطفا در اولین فرصت به یک دادگاه خانواده در محل زندگیِ تان بروید. ورود به مجتمع های قضاییِ خانواده برای همه آزاد است. هیچ فردی مانع ورود شما نخواهد شد. به آنجا بروید و دقایقی به زوج هایی که به آنجا آمده اند نگاه کنید. بسیاری از آنها زندگیِ شان را با شور و عشق وصف ناپذیر آغاز کرده اند. اما به خاطر کوتاهی در بررسیِ تناسب و سازگاریِ ویژگی های شخصیّتی به نقطه ای رسیده اند که راهی جز متارکه و طلاق نیافته اند.

ب) اگر پس از این مراجعه به دادگاه علاقه تان به آن همکار کاهش نیافته بود، مطالب زیر را بخوانید:
- خانم هایی که دوست دارند مردی را جذب خود کنند باید بدانند که نباید تصوّر نمایند که یک مرد هم دقیقا مثل یک زن فکر می کند و احساس می نماید. این تصوّری بسیار اشتباه است که باعث می شود خانم های زیادی برای جذب مردِ مورد علاقه شان دست به کارهایی بزنند که وضعیّت را خراب تر می کند و باعث دوری و فاصله گرفتنِ مرد از آنها می شود. این را بدانید که «
مغز یک مرد با مغزِ یک زن فرق دارد». این حرف را از خودم در نیاورده ام. دکتر خداپناهی در صفحه 140 کتاب «نوروسایکولوژی و سایکوفیزیولوژی» که یکی از منابع معتبر در رشته روانشناسی می باشد، می گوید:«جنس [جنسیّت] یکی از مهم ترین عوامل تفاوت رفتار انسان به شمار می رود... نتایج پاره ای تحقیقات نشان می دهند چنانچه بین شناخت مردان و زنان تفاوت وجود دارد (مانند برتریِ مهارت زبان در زنان و برتری مهارت تصوّر فضایی در مردان)، این تفاوت به الگوی سازماندهیِ آنان مرتبط می شود». پس فکر نکنید کاری که شما یا هر زنی را جذب می کند، باعثِ جذب مردان نیز می شود. خانم هایی که این تصوّر اشتباه را در سرشان می پرورانند، به مرد مورد علاقه شان زیاد نزدیک می شوند، سعی می کنند تا می توانند از او خبر بگیرند و به او نشان دهند که وضعیّت او برایشان اهمیّت دارد. اما این کارها باعث می شود که مردْ بیش از پیش از آنها فاصله بگیرد. زیرا ادراکِ یک مرد از این رفتارها این است که این خانم به من آویزان شده است.

می پرسید: در این صورت چه باید کرد؟
به این سؤال پاسخ خواهم داد.

ادامه دارد...

امید;1003679 نوشت:
سلام
شما خانمی جوان هستید که مانند هر فرد سالمی دوست دارید همسری مناسب و سازگار بیابید که نیازهای عاطفی و جسمی شما را به صورت شایسته ای برآورده سازد و زندگیِ شیرینی را برایتان رقم بزند.
در مورد رابطه شما و همکارتان باید نکاتی را بگویم:

1- از اینکه گفته اید:«تو همون برخورد اول جذبشون شدم»، مشخص می شود که شما درگیرِ احساساتِ شدیدی شده اید و بدونِ اطلاع از ویژگی های شخصیّتی و اخلاقیِ ایشان، به این همکارتان علاقه پیدا کرده اید. تصوّر نکنید که من دوست ندارم شما همسر مناسبِ خود را بیابید. من به عنوان یک مشاور که درگیرِ احساسات نیستم، به موضوعِ رابطه شما و همکارتان نگاه می کنم. فردی که درگیرِ احساسات می شود، از دیدنِ درستِ ویژگی های طرف مقابلْ ناتوان می گردد و چه بسا عیب و ایرادهایِ طرفِ مقابل را حُسن و خوبی تصوّر می نماید.

2- اینکه گفته اید:« حس کردم ایشون هم جذب من شدن» نوعی فرافکنیِ احساسِ علاقه به دیگری است. فرافکنی مکانیزمی است که فرد، به صورتِ ناخودآگاهْ احساساتِ خود را به دیگری نسبت می دهد. شما در واقع دلیلِ روشن و قاطعی برای عاشق بودنِ همکارتان ندارید. حتی شاید بتوان گفت:«همکارتان علاقه چندانی به شما ندارد و کارهایی مانند ارتباط مجازی و سؤال پرسیدن در محیط کارْ تنها از روی کنجکاوی بوده است». مردهای زیادی برای تجربه یِ هیجانِ ناشی از ارتباط مجازی، دست به این کار می زنند. آیا این کارِ آنها نشانه علاقه داشتن به طرف مقابل است؟؟!! خیر.
این تصوّر که همکارتان به شما علاقه مند است، اکنون با اقدام نکردنِ او برای خواستگاری زیر سؤال رفته است و شما نگران شده اید.

3- به احتمال زیاد این سؤال برایتان پیش آمده که «من الان چه کار کنم؟». به شما می گویم:
الف) احساس به تنهایی نمی تواند دلیلِ قاطعی برای وجود تناسب و تفاهم میانِ یک خانم و آقا باشد. اگر بعد از اقداماتی که خواهم گفت، این آقا به خواستگاریِ شما آمد، شما باید در مورد ویژگی هایِ شخصیّتیِ او تحقیق نمایید و برای بررسیِ تناسب میان خودتان و این آقا از یک روانشناس و مشاورِ خانواده خبره و متعهّد کمک بگیرید. برای اینکه کمی احساساتِ شدیدتان کاهش یابد، لطفا در اولین فرصت به یک دادگاه خانواده در محل زندگیِ تان بروید. ورود به مجتمع های قضاییِ خانواده برای همه آزاد است. هیچ فردی مانع ورود شما نخواهد شد. به آنجا بروید و دقایقی به زوج هایی که به آنجا آمده اند نگاه کنید. بسیاری از آنها زندگیِ شان را با شور و عشق وصف ناپذیر آغاز کرده اند. اما به خاطر کوتاهی در بررسیِ تناسب و سازگاریِ ویژگی های شخصیّتی به نقطه ای رسیده اند که راهی جز متارکه و طلاق نیافته اند.

ب) اگر پس از این مراجعه به دادگاه علاقه تان به آن همکار کاهش نیافته بود، مطالب زیر را بخوانید:
- خانم هایی که دوست دارند مردی را جذب خود کنند باید بدانند که نباید تصوّر نمایند که یک مرد هم دقیقا مثل یک زن فکر می کند و احساس می نماید. این تصوّری بسیار اشتباه است که باعث می شود خانم های زیادی برای جذب مردِ مورد علاقه شان دست به کارهایی بزنند که وضعیّت را خراب تر می کند و باعث دوری و فاصله گرفتنِ مرد از آنها می شود. این را بدانید که «
مغز یک مرد با مغزِ یک زن فرق دارد». این حرف را از خودم در نیاورده ام. دکتر خداپناهی در صفحه 140 کتاب «نوروسایکولوژی و سایکوفیزیولوژی» که یکی از منابع معتبر در رشته روانشناسی می باشد، می گوید:«جنس [جنسیّت] یکی از مهم ترین عوامل تفاوت رفتار انسان به شمار می رود... نتایج پاره ای تحقیقات نشان می دهند چنانچه بین شناخت مردان و زنان تفاوت وجود دارد (مانند برتریِ مهارت زبان در زنان و برتری مهارت تصوّر فضایی در مردان)، این تفاوت به الگوی سازماندهیِ آنان مرتبط می شود». پس فکر نکنید کاری که شما یا هر زنی را جذب می کند، باعثِ جذب مردان نیز می شود. خانم هایی که این تصوّر اشتباه را در سرشان می پرورانند، به مرد مورد علاقه شان زیاد نزدیک می شوند، سعی می کنند تا می توانند از او خبر بگیرند و به او نشان دهند که وضعیّت او برایشان اهمیّت دارد. اما این کارها باعث می شود که مردْ بیش از پیش از آنها فاصله بگیرد. زیرا ادراکِ یک مرد از این رفتارها این است که این خانم به من آویزان شده است.

می پرسید: در این صورت چه باید کرد؟
به این سؤال پاسخ خواهم داد.

ادامه دارد...

سلام. پس کو ادامه اش؟؟؟؟
احسنت. واقعا حس میکنم روح آقای حامی در آقای امید حلول کرده . خیلی خوب و کامل جواب میدید آدم دلش نمیاد گوش نکنه.

فیزیکدان;1003681 نوشت:
سلام. پس کو ادامه اش؟؟؟؟
احسنت. واقعا حس میکنم روح آقای حامی در آقای امید حلول کرده . خیلی خوب و کامل جواب میدید آدم دلش نمیاد گوش نکنه.

سلام

با عرض پوزش از شما

باید بگویم: این راهکارها برای موردی مفید است که میان خانم و آقا تناسب سنّی وجود داشته باشد. پرسشگر به دنبال جذب همکارِ خود است. معمولا در محیط های کاری، همکارانْ تناسب سنّی دارند. افرادی که سابقه بشتری در محیط های کاری دارند، ترفیع درجه می گیرند و در پست های مدیریّتی مشغول به کار می شوند. این توصیه ها در مواردِ وجود اختلاف سنّیِ زیاد کارایی ندارند.

عرض سلام و ادب مجدد.تشکر بابت وقتی که گذاشتین و پیام اینجانب رو مطالعه کردین.ممنون میشم به موارد زیر هم توجه کنید و بعداز خواندن آنها به من راهکاری ارائه فرمایید.
من وایشون هر دو مهندس هستیم که من 29 ساله و ایشون 32 ساله هستن و هر دو ازموقعیت اجتماعی وشغلی مشابه وخوبی برخوردار هستیم وتا اونجا که من اطلاع دارم ازخانواده معتبری هستن که برادرشون هم مشاور وروانشناس خبره ای هستن که اهل مطالعه هستن وبه ادبیات ومواردی ازاین قبیل تسلط دارن.من با توجه به این موارد واینکه خانواده خوبی دارن ایشون رو گزینه خوبی میدونم و چون ملاک های اولیه من رو دارن به ایشون علاقمند شدم و نه صرفا بخاطر احساساتی که بوجود امده و الان دارم بیشتر سعی میکنم ازطریق منطق جلو برم و باتوجه به اینکه ایشون اهل شعر هستن بالطبع روحیه متفاوت تری نسبت به بقیه دارن و ازطرفی چون بقیه همکاران هم ایشون رو تایید میکنن که آدم موجهی هست ممنون میشم راهکاری بدین که سریعتر به نتیجه برسم.
انشالا امیدوارم خداوند پاسخگوی اعمال خیرتان باشد.تشکر.

یا هو یا من لا هو الا هو

سلام و عرض ادب

بنده چند نکته اساسی رو خدمتتون عرض کنم :

حتی بر فرض مثال که ایشون از شما خوششون اومده باشه شما این نکته رو حتما حتما حتما باید رعایت کنید :

- ابراز علاقه به هیچ وجه نباید از طرف شما صورت بگیره

و مردها معمولا وقتی از کسی خوششون میاد یه مدت تو لاک خودشون میرن بعدا اگه با جدیت تصمیم بگیرن
اقدام میکنن چون به این نتیجه میرسن که بهتر از اون دختر دیگه کسی نیست یا مثلا بدون اون نمیتونم زندگی کنم

- حد اعتدال رو هم در رابطه رعایت کنید همیشه

و برای ارامش روح و روان خودتون بهتر هست که بهش فکر نکنید (چون ایشون اقدام کننده هستند اگر واقعا تصمیم داشته باشن)

[="Teal"]سلام ...
همکارم تجربه مشابهی داشتن ...
حتی رفتارای اون فرد به نحوی بوده که سایر همکاران هم متوجه شدند و خانمی که باهمکارم صمیمی تر بودن و متاهلم بودن واسطه شدند ...
ولی متاسفانه اون آقا حالا علاوه بر طاقچه بالا گذاشتن بهشون گفته نه کی گفته من قصد چیزی رو داشتم و از اینجور حرفا و بدتر از اون دست آخر اون اقا با خواهر زاده مدیر که 17 سالش بیشتر نبوده و برای انجام کارایی مث تایپ اومده بوده ازدواج کرده ...
کلا اینکه به رفتار آقایون زیاد توجهی نکنید و بهش اصلا فکر نکنید کسی که واقعا بخواد هم راهشو بلده هم مستقیما اقدام میکنه
[SPOILER] توی اینجور موارد اکثرا قصد ازدواج ندارن!!!!! غرض و مرض دارن ....[/SPOILER][/]

Mahboubi;1003733 نوشت:
من وایشون هر دو مهندس هستیم که من 29 ساله و ایشون 32 ساله هستن و هر دو ازموقعیت اجتماعی وشغلی مشابه وخوبی برخوردار هستیم وتا اونجا که من اطلاع دارم ازخانواده معتبری هستن

سلام
از نظر سنّی تناسب دارید.
این موارد که گفتید و من نقل قول کردم، ویژگی های بیرونیِ ایشان و خانواده شان است. اما در مورد ویژگی های اخلاقِ این همکارتان نیز باید تحقیق کنید. چند مورد می گویم:

آیا می دانید هنگام عصبانیت، همکارتان چه واکنشی نشان می دهد؟
هنگام بُروزِ اختلاف نظر با یک دوستِ بسیار صمیمی، همکارتان چه واکنشی نشان می دهد؟
آیا همکارتان می تواند بدونِ عصبانیّت و کلافه شدن به حرف ها و احساساتِ دیگران گوش دهد؟
وقتی نیازها و خواسته های همکارتان با نیاز و خواست اطرافیانش در تضادّ باشد، او چه واکنشی نشان می دهد؟ آیا در این صورت می تواند از نیازها و خواسته هایش چشم پوشی کند؟

البته بررسیِ دقیقِ ویژگی های اخلاقی نیاز به تبحّر دارد که من به افراد جوان همیشه توصیه می نمایم برای بررسیِ دقیقِ تناسب میان خودشان و طرف مقابل «با همدیگر» به یک روانشناس و مشاور متعهّد و خبره مراجعه نمایند.

مطالب جذب مرد مورد علاقه را به زودی ارسال می کنم.

امید;1003755 نوشت:
سلام
از نظر سنّی تناسب دارید.
این موارد که گفتید و من نقل قول کردم، ویژگی های بیرونیِ ایشان و خانواده شان است. اما در مورد ویژگی های اخلاقِ این همکارتان نیز باید تحقیق کنید. چند مورد می گویم:

آیا می دانید هنگام عصبانیت، همکارتان چه واکنشی نشان می دهد؟
هنگام بُروزِ اختلاف نظر با یک دوستِ بسیار صمیمی، همکارتان چه واکنشی نشان می دهد؟
آیا همکارتان می تواند بدونِ عصبانیّت و کلافه شدن به حرف ها و احساساتِ دیگران گوش دهد؟
وقتی نیازها و خواسته های همکارتان با نیاز و خواست اطرافیانش در تضادّ باشد، او چه واکنشی نشان می دهد؟ آیا در این صورت می تواند از نیازها و خواسته هایش چشم پوشی کند؟

البته بررسیِ دقیقِ ویژگی های اخلاقی نیاز به تبحّر دارد که من به افراد جوان همیشه توصیه می نمایم برای بررسیِ دقیقِ تناسب میان خودشان و طرف مقابل «با همدیگر» به یک روانشناس و مشاور متعهّد و خبره مراجعه نمایند.

مطالب جذب مرد مورد علاقه را به زودی ارسال می کنم.

ایا در ازدواج باید این قدر وسواس داشت؟چه قدر باید وسواس داشت؟داشتن ایمان و تقوا کافی نیست؟
شما دیگه دارین سخت می گیرین.ایا اهل بیت هم همین توصیه هارو داشتند؟

با سلام و درود

معمولا اقایون اگر شرایط ازدواج داشته باشند یا بخواهند ازدواج کنند و به فردی برای ازدواج تمایل داشته باشند از طریق واسطه ای یا خانواده برای شناخت بیشتر اقدام می کنند .
چون توانایی این کار رو دارند

بنابراین به اون صورت من صلاح نمیدونم شما برای ازدواج و ایجاد میل تلاش کنید .

کسی که از اول با شعرهای عاشقانه و . . . جلو اومده به اون صورت فکر نکنم تمایلی برای ازدواج داشته باشد
چون این میتونه یه نوع سرگرمی باشه تا شناخت و اشنایی برای ازدواج .

بنابراین باید بیشتر دقت کنید

ali 000;1003760 نوشت:
داشتن ایمان و تقوا کافی نیست؟
شما دیگه دارین سخت می گیرین.ایا اهل بیت هم همین توصیه هارو داشتند؟

سلام
از مشارکت شما در این موضوع تشکر می کنم.
دوست گرامی
اهل بیت در احادیث خود به کُفو بودنِ دختر و پسر اشاره کرده اند و پسر مؤمن را کُفوِ دختر مؤمن شمرده اند. این احادیث به نظر من به مواردی اشاره دارد که خانواده ای به خاطر دیدگاه های نژادپرستانه و خودبَرتَربینی مانعِ ازدواج می شوند. چنان که در ماجرای ازدواجِ ذَلفا و جُوَیبِر، پدر ذلفا وقتی شنید پیامبراکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) جُویبر را که جوانی سیاه پوست و فقیر بود برای ازدواج با دخترش فرستاده، از پذیرش او ابتدا خودداری نمود. اما در مورد بررسیِ ویژگی های اخلاقی و تناسبِ آنها نباید به این روایات استناد کرد.
اگر به دادگاه های خانواده سری بزنید و با زوج هایی که برای طلاق مراجعه کرده اند، صحبت کنید، می بینید که عده زیادی از این زوج ها افراد مؤمن هستند؛ اما به خاطر تفاوتِ سلیقه و ویژگی های شخصیّتی تواناییِ تحمّلِ تفاوت های یکدیگر را ندارند.

ماجرای طلاقِ زید فرزندخوانده رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را خوانده اید؟ زید بن حارثة از نخستین مسلمانان و تنها صحابی است که نامش در قرآن کریم آمده است. پس از مهاجرت زینب بنت جحش به مدینه، رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از او برای زید خواستگاری کرد. زینب پیش از خواستگاری گمان می‌کرد که پیامبراکرم قصد دارد او را برای خویش خواستگاری کند، خوشحال شد؛ اما پس از آنکه دریافت پیامبراکرم وی را برای زید خواستگاری کرده است، مخالفت نمود؛ ولی چون پیامبر را به این وصلت راضی دید، با درخواست ازدواجِ زید موافقت کرد. اما میان زینب و زید کشمکش وجود داشت و زید از بداخلاقیِ زینبْ نزد پیامبراکرم شکایت می‌برد، پیامبر او را به صبر و تحمل همسرش دعوت می‌کرد. تا آنکه سرانجام پیامبراکرم در سال ۵ قمری به فرمان خدا به جدایی آن دو حکم فرمود. آیا زینب و زید هر دو مؤمن نبودند؟ مسلّماً هر دو با ایمان بودند؛ اما تفاوتِ ویژگی های اخلاقیِ شان باعث شد نتوانند در کنار یکدیگر زندگی کنند. پس بررسیِ ویژگی های اخلاقیِ طرفین و تناسب میانِ آنها بسیار لازم و ضروری است.

حضرت امیرالمؤمنین علی(صلوات الله و سلامه علیه) فرمودند: «هر یک از شما که خواست ازدواج کند باید ابتدا دو رکعت نماز بخواند و در هر رکعت سوره ی فاتحةالکتاب و سوره ی یس را بخواند، وقتی که از نماز فارغ شد بعد از حمد و ثنای پروردگار، این گونه بگوید: " اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی زَوْجَةً وَدُوداً وَلُوداً شَکُوراً غَیُوراً إِنْ أَحْسَنْتُ شَکَرَتْ وَ إِنْ أَسَأْتُ غَفَرَتْ وَ إِنْ ذَکَرْتُ اللَّهَ تَعَالَى أَعَانَتْ وَ إِنْ نَسِیتُ ذَکَّرَتْ وَ إِنْ خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهَا حَفِظَتْ وَ إِنْ دَخَلْتُ عَلَیْهَا سُرَّتْ وَ إِنْ أَمَرْتُهَا أَطَاعَتْنِی وَ إِنْ أَقْسَمْتُ عَلَیْهَا أَبَرَّتْ قَسَمِی وَ إِنْ غَضِبْتُ عَلَیْهَا أَرْضَتْنِی یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ هَبْ لِی ذَلِکَ فَإِنَّمَا أَسْأَلُکَه و لا آخِذ اِلاّ ما مَنَنْتَ و اَعْطَیْتَ"؛ یعنی «پروردگارا، همسری مهربان و بچه آور و شکرگزار و باغیرت به من عطا کن که اگر به او نیکی کردم شکرگزار باشد، و اگر به او بدی کردم مرا ببخشد، و اگر یاد خدا کردم مرا یاری کند، و اگر خدا را فراموش کردم مرا به یاد خدا بیندازد، و اگر از نزد او خارج شدم (اسرار و اموال و آبروی مرا) حفظ کند، و اگر بر او وارد شدم مرا خوشحال سازد، و اگر او را به کاری امر کردم مرا اطاعت کند، و اگر بر علیه او قسم خوردم (که او کاری را انجام دهد) او (آن کار را انجام داده) و مرا از آن قسم بریء­الذمّه ­کند، و اگر بر او غضب کردم مرا راضی سازد. ای پروردگار صاحب جلال و اکرام، چنین همسری را به من ببخش! پس به درستی که من او را از تو خواسته­ام و به من نمی رسد مگر آن چیزی که تو منت می گذاری و عطا می کنی». آیا هر زنی چنین ویژگی هایی که با رنگ قرمز مشخص کرده ام را دارد؟؟!! اگر همه زن های مؤمنه این ویژگی ها را داشتند چه نیازی به خواندنِ این نماز و دعا وجود داشت؟؟!!

ترگل;1003753 نوشت:
سلام ...
همکارم تجربه مشابهی داشتن ...
حتی رفتارای اون فرد به نحوی بوده که سایر همکاران هم متوجه شدند و خانمی که باهمکارم صمیمی تر بودن و متاهلم بودن واسطه شدند ...
ولی متاسفانه اون آقا حالا علاوه بر طاقچه بالا گذاشتن بهشون گفته نه کی گفته من قصد چیزی رو داشتم و از اینجور حرفا و بدتر از اون دست آخر اون اقا با خواهر زاده مدیر که 17 سالش بیشتر نبوده و برای انجام کارایی مث تایپ اومده بوده ازدواج کرده ...
کلا اینکه به رفتار آقایون زیاد توجهی نکنید و بهش اصلا فکر نکنید کسی که واقعا بخواد هم راهشو بلده هم مستقیما اقدام میکنه
[SPOILER] توی اینجور موارد اکثرا قصد ازدواج ندارن!!!!! غرض و مرض دارن ....[/SPOILER]


سلام و عرض ادب

دقیقا اینجور افراد مرض دارن ...دوست دارن با ایجاد رابطه خوشی موقت برا خودشون درست کنن
ما تو دانشگاه یه استاد جوانی داشتیم با همه دخترا ارتباط عاطفی بر قرار کرد و خیلی هارو به خودش وابسته کرد
ولی اخرش هیچ کدوم رو نگرفت ....یکی از اون دخترا هم ابراز علاقه کرد ابروی اون دختر رو تو کل دانشگاه برد
یکی از بزرگان روانشناسی میگفت : دقیقا 211 مورد اینجوری بوده که حتی استاد سر کلاس پیش همه به دختر هدیه داده
ولی وقتی دختر مساله علاقه رو پیش کشیده استاد به کمیته انظباطی شکایت کرده....

سلام
سوال تاپیک توسط یک خانم مطرح شده که راهنمایی می خواهند چگونه می تواند رابطه یک همکار آقا را به ازدواج ختم کند، طبق گفته خودشان

Mahboubi;1003576 نوشت:
تو همون برخورد اول جذبشون شدم

و با اینکه فقط احساس کردند که این آقا نیز به ایشان نظر دارد و مطمئن نبودند و مطالب ارسالی ایشان را منظوردار تلقی کردند،

Mahboubi;1003576 نوشت:
حس کردم ایشون هم جذب من شدن

و شما مرد را به غرض و مرض داری و طاقچه بالا گذاشتن قضاوت کردید! چرا؟! واقعا برام سؤاله happy

ترگل;1003753 نوشت:
ولی متاسفانه اون آقا حالا علاوه بر طاقچه بالا گذاشتن بهشون گفته نه کی گفته من قصد چیزی رو داشتم و از اینجور حرفا

اغاثاذیمون;1003803 نوشت:
دقیقا اینجور افراد مرض دارن ...دوست دارن با ایجاد رابطه خوشی موقت برا خودشون درست کنن

ترگل;1003753 نوشت:
توی اینجور موارد اکثرا قصد ازدواج ندارن!!!!! غرض و مرض دارن ....

Mahboubi;1003576 نوشت:
چطور ایشون رو به سمت ازدواج سوق بدم؟!

حقیقت را بخواهید، در ارسال این پُست شکّ داشتم و دارم. چون می ترسم عدّه ای به نادرستی از راهکارِ موجود در این پُست استفاده کنند و عدّه ای از کارشناسان یا مسؤولانِ سایت با ارسال این پُست مخالف باشند. ولی به هر حال، آن را می فرستم. اگر افرادی در موارد نادرست از این راهکار بهره ببرند، زیانِ آن را دیر یا زود می بینند و به قول معروفْ «دودش در چشم خودشان خواهد رفت».
.
.
.
می پرسید: در این صورت چه باید کرد؟
در جواب باید بگویم:

- هیچ وقت از یک مرد خواستگاری نکنید:
شاید در برخی کشورها مانند هندوستان خواستگاریِ دختر از پسر مرسوم باشد، اما باید بدانید که شما در ایران زندگی می کنید و در فرهنگِ ایرانی اگر دختری از یک پسر خواستگاری کند، آن پسرْ این موضوع را یک امتیاز برای خود محسوب می نماید، حالت دفاعی به خود می گیرد و عقب نشینی می کند و به قول خانم ترگل، طاقچه بالا می گذارد.

- از رابطه تلگرامی و پیامکی و کلّاً رابطه در فضای مجازی خودداری نمایید:
اینکه شما به همکارتان گفته اید که رابطه تلگرامی فراتر از رابطه همکاری است و از او خواسته اید دیگر پیام ندهد، حرکت خوبی بوده است. شما با این کار به او نشان داده اید که خانمی هستید که دسترسی به او آسان نیست. مردها از این نوع زن ها خوششان می آید. این را بدانید که مردها از زن هایی که به راحتی به دست بیایند متنفّرند. به خوبی به یاد دارم که پسری به من گفت:«یه روزی باید یک هفته با یه دختر حرف می زدم تا بتونم مخش رو بزنم و ازش شماره بگیرم. اون وقت ها خیلی حال می کردم. اما امروزه دخترها سریع شماره میدند. اصلا از این وضع خوشم نمیاد. حال نمیده».

اگر می خواهید همکارتان جذب شما شود، خود را خانمی که دسترسی به او آسان است نشان ندهید. از رابطه تلگرامی به شدت خودداری نمایید. این جمله را به یادداشته باشید:«آویزونْ گریزون؛ گریزونْ آویزون». منظور از این جمله آن است که در رابطه هر چقدر به طرف مقابل بچسبید و آویزانِ او باشید، او از شما بیشتر فاصله می گیرد و دورتر می شود و هر قدر دست نیافتنی تر خود را نشان دهید و از او گریزان باشید، او بیشتر به شما جذب می شود و می چسبد. به عبارت بهتر برای جذب یک نفر، او را از خود محروم کنید و از او فاصله بگیرید و حتی در مواردی خودتان را با دیگران سرگرم کنید تا او به دنبالتان بیاید. این یک راهکارِ بسیار مهمّ برای جذب طرف مقابل به سوی خود است. البته این راهکار به آن معنا نیست که با اخم و عصبانیت و ترش رویی با طرف مقابل برخورد کنید. خیرررر! بلکه وقتی طرف مقابل به سمت شما آمد، از او استقبال کنید و با مهربانی با او برخورد نمایید، ولی باز هم آویزانِ او نشوید؛ بلکه فقط خوش برخورد باشید. راهکار«گریزونْ آویزون» مبتنی بر قانون «هر چه کمیاب باشد، محبوب می شود» است. الماس چون کمیاب است، همه دوستش دارند. سنگ های سیاه نیز چون به وفور در دسترس هستند، مورد علاقه نیستند.

توجه داشته باشید که راهکار «گریزونْ آویزون» به صورت موقّت می تواند باعث جلب طرف مقابل شود. این گونه نیست که در زندگیِ مشترک نیز این راهکار مفید باشد. در زندگی مشترک باید زن و شوهر به سوی شکوفاکردنِ رابطه پیش بروند. زوج هایی که در رابطه فقط به دنبالِ لذّت جنسی و جسمی هستند، پس از مدتی از رابطه دلزده می شوند و دیگر رابطه شان دچار روزمرّگی می شود. به خوبی به خاطر دارم که پسری از من می پرسید:«چرا من وقتی با یک دختر آشنا می شوم، فقط دو هفته ازوجودش لذت می برم و بعد از آن دیگر برایم جذّابیتی ندارد؟». به او گفتم: وقتی در رابطه فقط به دنبال لذت جوییِ جسمی هستید، مشخص است که به زودی از او خسته می شوید. آن چه یک رابطه را به صورت پایدارتری درمی آورد، توجه به زیبایی های روح و روانِ طرف مقابل است. این زیبایی ها هستند که گَردِ کُهنِگی بر آنها نمی نشیند و با گذشت زمان بر اهمیتِ شان افزوده می شود. درست مانند عشق میان پیرزن ها و پیرمردها که با گذشت سال ها و پیرشدن و شکسته شدنِ جسمشان نه تنها باقی مانده؛ بلکه از روز اول برّاق تر و زیباتر شده است.

اگر شما بخواهید از راهکار«گریزونْ آویزون» در زندگیِ مشترک نیز بهره ببرید، نمی توانید انتظار داشته باشید که رابطه تان آرامش بخش بماند. زیرا در صورت استفاده مکرّر از این راهکار، یا همسرتان از این وضعیت خسته می شود و عطای این رابطه و زندگی را به لقایش می بخشد یا اگر در زندگیِ مشترک بماند، همسرتان شخصیّتی ضعیف و رفتاری بچگانه مبتنی بر نیاز به محبّت و توجهِ شدید از خود نشان می دهد. آن چه باعث دوامِ زندگی مشترک و رضایت بخش بودنِ آن می شود، آموختنِ مهارت های زندگیِ مشترک و بهره گیری از آنها در زندگی است. زن و شوهری که این مهارت ها را می آموزند و به کار می گیرند، به خوبی می دانند چگونه روحِ یکدیگر را نوازش دهند و آرامش را به دیگری هدیه دهند.

این را آویزه گوشتان کنید که اگر همکارتانْ شما را می خواهد باید سختی های ازدواج را به جان بخرد و به صورت رسمی از شما خواستگاری کند.

دوستان عزیزی که این پست را می خوانید
توجه داشته باشید که ملاک مهمّ در پایداریِ ازدواج،
تناسب میان دو طرف است. اگر دختر و پسر از نظر سنّی تناسب نداشته باشند یا شخصیّت هایشان با یکدیگر تفاوت چشمگیری داشته باشد، به گونه ای که نتوانند تفاوت های یکدیگر را تحمّل نمایند، به کارگیریِ راهکارِ «گریزونْ آویزون» فقط باعث ورود آنها به یک رابطه معیوب و بنیان نهادنِ ساختمانی می شود که بر رویِ زمین سُست بنا شده است. این رابطه معیوب و ساختمانِ ناقصْ دیر یا زود فرو می پاشد و فقط حسرت عُمرِ از دست رفته برای دو طرف باقی می ماند.

Mahboubi;1003576 نوشت:
عرض سلام و وقت بخیر و تشکر از سایت خوبتون.
من خیلی وقت پیش با یکی ازهمکاران آقا توی محیط کار آشنا شدم تو همون برخورد اول جذبشون شدم متقابلا حس کردم ایشون هم جذب من شدن. اما خب ارتباط چندانی نداشتیم بعدا شرایطی پیش اومد که ازطریق فضای مجازی ارتباطمون بیشترشدالبته بیشترارتباط کاری چون همدیگه رو خیلی اتفاقی چندباری دیده بودیم اما ارتباط بیشتر شد و علاوه برصحبت های معمول ایشون شروع کردن به ارسال شعرهای عاشقانه البته ناگفته نماند که ایشون اهل مطالعه هستن و به ادبیات وشعر علاقه زیادی دارن به همین دلیل بعدازمدتی من هم درجواب پیام های ایشون اشعاری با همین مضامین براشون ارسال میکردم والبته ازنوع حرف زدنشون مشخص بودکه حسی نسبت به من دارن بعد ازمدتی من ازایشون دلیل ارسال پیام ها روپرسیدم وایشون صرفا علاقمندی به شعر روبیان کردن منم درجوابشون گفتم فراترازرابطه همکاری هست وازشون خواستم دیگه پیام ندن و ایشون هم حق رو به من دادن و دیگه هیچ نوع ارتباطی نداشتیم بعداز گذشت سه ماه بنا به شرایط کاری هفته ای یکبار همدیگه رو میبینیم که ایشون تو این مدت خیلی برخورد محترمانه ای داشتن و سعی کردن به بهانه های مختلف سرصحبت رو بامن بازکنن و درموردعلاقمندی و تفریحاتم و ...سوال میپرسن تومحیط کار هم ارتباط چشمی خوبی بینمون برقرارمیشه وایشون هم دوباره سعی میکنن تو فضای مجازی بامن درارتباط باشن و راجع به موضوعات مختلف بامن چت میکنن تومحیط کارهم چندنفرازهمکارا ناخواسته حرف ازدواج من و ایشون رو پیش کشیدن با همه این موارد خود ایشون مستقیما چیزی بیان نمیکنن اما رفتار وحرفاش نشون میده که به من علاقه دارن.خواستم ازشما راهنمایی بگیرم چطور ایشون رو به سمت ازدواج سوق بدم؟!
ممنون از شما

سلام.مطالبی که بیان کردید نشون میده هم شما به ایشان علاقه داریدو هم ایشان به شما علاقه دارند.اینطور هم که از مطالبتون برمیاد ایشون باید مجرد باشند.همین حسی که شما دارید و ازدواج مد نظرتونه و ممکنه ایشون هم همین حس رو داشته باشند و ازدواج مد نظرشون باشه و همونطور که شما نمیتونید مطرح کنید ممکنه ایشون هم نتونسته مطرح کنه............>>>>>> چیز بد و ناشایستی نیست که شما در بین حرفها و گفته هایی که با هم میکنید اشتیاق ایشان به ازدواج رو بسنجید.مخصوصا که ایشون رو همسنگ و همطراز خودتون میدونید.بعنوان مثال مسائل کاری رو یه جوری ربط بدین به مسائل زندگی و از تو حرفاشون در بیارید قصد ازدواج دارند یا نه.کم کم اگر قرار باشه ازدواجی شکل بگیره رابطه خودش جوش میخوره

امید;1003842 نوشت:
حقیقت را بخواهید، در ارسال این پُست شکّ داشتم و دارم. چون می ترسم عدّه ای به نادرستی از راهکارِ موجود در این پُست استفاده کنند و عدّه ای از کارشناسان یا مسؤولانِ سایت با ارسال این پُست مخالف باشند. ولی به هر حال، آن را می فرستم. اگر افرادی در موارد نادرست از این راهکار بهره ببرند، زیانِ آن را دیر یا زود می بینند و به قول معروفْ «دودش در چشم خودشان خواهد رفت».
.
.
.
می پرسید: در این صورت چه باید کرد؟
در جواب باید بگویم:

- هیچ وقت از یک مرد خواستگاری نکنید:
شاید در برخی کشورها مانند هندوستان خواستگاریِ دختر از پسر مرسوم باشد، اما باید بدانید که شما در ایران زندگی می کنید و در فرهنگِ ایرانی اگر دختری از یک پسر خواستگاری کند، آن پسرْ این موضوع را یک

امتیاز برای خود محسوب می نماید، حالت دفاعی به خود می گیرد و عقب نشینی می کند و به قول خانم ترگل، طاقچه بالا می گذارد.

- از رابطه تلگرامی و پیامکی و کلّاً رابطه در فضای مجازی خودداری نمایید:
اینکه شما به همکارتان گفته اید که رابطه تلگرامی فراتر از رابطه همکاری است و از او خواسته اید دیگر پیام ندهد، حرکت خوبی بوده است. شما با این کار به او نشان داده اید که خانمی هستید که دسترسی به او آسان نیست. مردها از این نوع زن ها خوششان می آید. این را بدانید که مردها از زن هایی که به راحتی به دست بیایند متنفّرند. به خوبی به یاد دارم که پسری به من گفت:«یه روزی باید یک هفته با یه دختر حرف می زدم تا بتونم مخش رو بزنم و ازش شماره بگیرم. اون وقت ها خیلی حال می کردم. اما امروزه دخترها سریع شماره میدند. اصلا از این وضع خوشم نمیاد. حال نمیده».

اگر می خواهید همکارتان جذب شما شود، خود را خانمی که دسترسی به او آسان است نشان ندهید. از رابطه تلگرامی به شدت خودداری نمایید. این جمله را به یادداشته باشید:«آویزونْ گریزون؛ گریزونْ آویزون». منظور از این جمله آن است که در رابطه هر چقدر به طرف مقابل بچسبید و آویزانِ او باشید، او از شما بیشتر فاصله می گیرد و دورتر می شود و هر قدر دست نیافتنی تر خود را نشان دهید و از او گریزان باشید، او بیشتر به شما جذب می شود و می چسبد. به عبارت بهتر برای جذب یک نفر، او را از خود محروم کنید و از او فاصله بگیرید و حتی در مواردی خودتان را با دیگران سرگرم کنید تا او به دنبالتان بیاید. این یک راهکارِ بسیار مهمّ برای جذب طرف مقابل به سوی خود است. البته این راهکار به آن معنا نیست که با اخم و عصبانیت و ترش رویی با طرف مقابل برخورد کنید. خیرررر! بلکه وقتی طرف مقابل به سمت شما آمد، از او استقبال کنید و با مهربانی با او برخورد نمایید، ولی باز هم آویزانِ او نشوید؛ بلکه فقط خوش برخورد باشید. راهکار«گریزونْ آویزون» مبتنی بر قانون «هر چه کمیاب باشد، محبوب می شود» است. الماس چون کمیاب است، همه دوستش دارند. سنگ های سیاه نیز چون به وفور در دسترس هستند، مورد علاقه نیستند.

توجه داشته باشید که راهکار «گریزونْ آویزون» به صورت موقّت می تواند باعث جلب طرف مقابل شود. این گونه نیست که در زندگیِ مشترک نیز این راهکار مفید باشد. در زندگی مشترک باید زن و شوهر به سوی شکوفاکردنِ رابطه پیش بروند. زوج هایی که در رابطه فقط به دنبالِ لذّت جنسی و جسمی هستند، پس از مدتی از رابطه دلزده می شوند و دیگر رابطه شان دچار روزمرّگی می شود. به خوبی به خاطر دارم که پسری از من می پرسید:«چرا من وقتی با یک دختر آشنا می شوم، فقط دو هفته ازوجودش لذت می برم و بعد از آن دیگر برایم جذّابیتی ندارد؟». به او گفتم: وقتی در رابطه فقط به دنبال لذت جوییِ جسمی هستید، مشخص است که به زودی از او خسته می شوید. آن چه یک رابطه را به صورت پایدارتری درمی آورد، توجه به زیبایی های روح و روانِ طرف مقابل است. این زیبایی ها هستند که گَردِ کُهنِگی بر آنها نمی نشیند و با گذشت زمان بر اهمیتِ شان افزوده می شود. درست مانند عشق میان پیرزن ها و پیرمردها که با گذشت سال ها و پیرشدن و شکسته شدنِ جسمشان نه تنها باقی مانده؛ بلکه از روز اول برّاق تر و زیباتر شده است.

اگر شما بخواهید از راهکار«گریزونْ آویزون» در زندگیِ مشترک نیز بهره ببرید، نمی توانید انتظار داشته باشید که رابطه تان آرامش بخش بماند. زیرا در صورت استفاده مکرّر از این راهکار، یا همسرتان از این وضعیت خسته می شود و عطای این رابطه و زندگی را به لقایش می بخشد یا اگر در زندگیِ مشترک بماند، همسرتان شخصیّتی ضعیف و رفتاری بچگانه مبتنی بر نیاز به محبّت و توجهِ شدید از خود نشان می دهد. آن چه باعث دوامِ زندگی مشترک و رضایت بخش بودنِ آن می شود، آموختنِ مهارت های زندگیِ مشترک و بهره گیری از آنها در زندگی است. زن و شوهری که این مهارت ها را می آموزند و به کار می گیرند، به خوبی می دانند چگونه روحِ یکدیگر را نوازش دهند و آرامش را به دیگری هدیه دهند.

این را آویزه گوشتان کنید که اگر همکارتانْ شما را می خواهد باید سختی های ازدواج را به جان بخرد و به صورت رسمی از شما خواستگاری کند.

دوستان عزیزی که این پست را می خوانید
توجه داشته باشید که ملاک مهمّ در پایداریِ ازدواج،
تناسب میان دو طرف است. اگر دختر و پسر از نظر سنّی تناسب نداشته باشند یا شخصیّت هایشان با یکدیگر تفاوت چشمگیری داشته باشد، به گونه ای که نتوانند تفاوت های یکدیگر را تحمّل نمایند، به کارگیریِ راهکارِ «گریزونْ آویزون» فقط باعث ورود آنها به یک رابطه معیوب و بنیان نهادنِ ساختمانی می شود که بر رویِ زمین سُست بنا شده است. این رابطه معیوب و ساختمانِ ناقصْ دیر یا زود فرو می پاشد و فقط حسرت عُمرِ از دست رفته برای دو طرف باقی می ماند.

بسیار عالی و جامع و مفید

ali 000;1003760 نوشت:
ایا در ازدواج باید این قدر وسواس داشت؟چه قدر باید وسواس داشت؟داشتن ایمان و تقوا کافی نیست؟
شما دیگه دارین سخت می گیرین.ایا اهل بیت هم همین توصیه هارو داشتند؟

سلام
تعریفتون از تقوا چیه؟

امید;1003842 نوشت:
حقیقت را بخواهید، در ارسال این پُست شکّ داشتم و دارم. چون می ترسم عدّه ای به نادرستی از راهکارِ موجود در این پُست استفاده کنند و عدّه ای از کارشناسان یا مسؤولانِ سایت با ارسال این پُست مخالف باشند. ولی به هر حال، آن را می فرستم. اگر افرادی در موارد نادرست از این راهکار بهره ببرند، زیانِ آن را دیر یا زود می بینند و به قول معروفْ «دودش در چشم خودشان خواهد رفت».
.
.
.
می پرسید: در این صورت چه باید کرد؟
در جواب باید بگویم:

- هیچ وقت از یک مرد خواستگاری نکنید:
شاید در برخی کشورها مانند هندوستان خواستگاریِ دختر از پسر مرسوم باشد، اما باید بدانید که شما در ایران زندگی می کنید و در فرهنگِ ایرانی اگر دختری از یک پسر خواستگاری کند، آن پسرْ این موضوع را یک

امتیاز برای خود محسوب می نماید، حالت دفاعی به خود می گیرد و عقب نشینی می کند و به قول خانم ترگل، طاقچه بالا می گذارد.

- از رابطه تلگرامی و پیامکی و کلّاً رابطه در فضای مجازی خودداری نمایید:
اینکه شما به همکارتان گفته اید که رابطه تلگرامی فراتر از رابطه همکاری است و از او خواسته اید دیگر پیام ندهد، حرکت خوبی بوده است. شما با این کار به او نشان داده اید که خانمی هستید که دسترسی به او آسان نیست. مردها از این نوع زن ها خوششان می آید. این را بدانید که مردها از زن هایی که به راحتی به دست بیایند متنفّرند. به خوبی به یاد دارم که پسری به من گفت:«یه روزی باید یک هفته با یه دختر حرف می زدم تا بتونم مخش رو بزنم و ازش شماره بگیرم. اون وقت ها خیلی حال می کردم. اما امروزه دخترها سریع شماره میدند. اصلا از این وضع خوشم نمیاد. حال نمیده».

اگر می خواهید همکارتان جذب شما شود، خود را خانمی که دسترسی به او آسان است نشان ندهید. از رابطه تلگرامی به شدت خودداری نمایید. این جمله را به یادداشته باشید:«آویزونْ گریزون؛ گریزونْ آویزون». منظور از این جمله آن است که در رابطه هر چقدر به طرف مقابل بچسبید و آویزانِ او باشید، او از شما بیشتر فاصله می گیرد و دورتر می شود و هر قدر دست نیافتنی تر خود را نشان دهید و از او گریزان باشید، او بیشتر به شما جذب می شود و می چسبد. به عبارت بهتر برای جذب یک نفر، او را از خود محروم کنید و از او فاصله بگیرید و حتی در مواردی خودتان را با دیگران سرگرم کنید تا او به دنبالتان بیاید. این یک راهکارِ بسیار مهمّ برای جذب طرف مقابل به سوی خود است. البته این راهکار به آن معنا نیست که با اخم و عصبانیت و ترش رویی با طرف مقابل برخورد کنید. خیرررر! بلکه وقتی طرف مقابل به سمت شما آمد، از او استقبال کنید و با مهربانی با او برخورد نمایید، ولی باز هم آویزانِ او نشوید؛ بلکه فقط خوش برخورد باشید. راهکار«گریزونْ آویزون» مبتنی بر قانون «هر چه کمیاب باشد، محبوب می شود» است. الماس چون کمیاب است، همه دوستش دارند. سنگ های سیاه نیز چون به وفور در دسترس هستند، مورد علاقه نیستند.

توجه داشته باشید که راهکار «گریزونْ آویزون» به صورت موقّت می تواند باعث جلب طرف مقابل شود. این گونه نیست که در زندگیِ مشترک نیز این راهکار مفید باشد. در زندگی مشترک باید زن و شوهر به سوی شکوفاکردنِ رابطه پیش بروند. زوج هایی که در رابطه فقط به دنبالِ لذّت جنسی و جسمی هستند، پس از مدتی از رابطه دلزده می شوند و دیگر رابطه شان دچار روزمرّگی می شود. به خوبی به خاطر دارم که پسری از من می پرسید:«چرا من وقتی با یک دختر آشنا می شوم، فقط دو هفته ازوجودش لذت می برم و بعد از آن دیگر برایم جذّابیتی ندارد؟». به او گفتم: وقتی در رابطه فقط به دنبال لذت جوییِ جسمی هستید، مشخص است که به زودی از او خسته می شوید. آن چه یک رابطه را به صورت پایدارتری درمی آورد، توجه به زیبایی های روح و روانِ طرف مقابل است. این زیبایی ها هستند که گَردِ کُهنِگی بر آنها نمی نشیند و با گذشت زمان بر اهمیتِ شان افزوده می شود. درست مانند عشق میان پیرزن ها و پیرمردها که با گذشت سال ها و پیرشدن و شکسته شدنِ جسمشان نه تنها باقی مانده؛ بلکه از روز اول برّاق تر و زیباتر شده است.

اگر شما بخواهید از راهکار«گریزونْ آویزون» در زندگیِ مشترک نیز بهره ببرید، نمی توانید انتظار داشته باشید که رابطه تان آرامش بخش بماند. زیرا در صورت استفاده مکرّر از این راهکار، یا همسرتان از این وضعیت خسته می شود و عطای این رابطه و زندگی را به لقایش می بخشد یا اگر در زندگیِ مشترک بماند، همسرتان شخصیّتی ضعیف و رفتاری بچگانه مبتنی بر نیاز به محبّت و توجهِ شدید از خود نشان می دهد. آن چه باعث دوامِ زندگی مشترک و رضایت بخش بودنِ آن می شود، آموختنِ مهارت های زندگیِ مشترک و بهره گیری از آنها در زندگی است. زن و شوهری که این مهارت ها را می آموزند و به کار می گیرند، به خوبی می دانند چگونه روحِ یکدیگر را نوازش دهند و آرامش را به دیگری هدیه دهند.

این را آویزه گوشتان کنید که اگر همکارتانْ شما را می خواهد باید سختی های ازدواج را به جان بخرد و به صورت رسمی از شما خواستگاری کند.

دوستان عزیزی که این پست را می خوانید
توجه داشته باشید که ملاک مهمّ در پایداریِ ازدواج،
تناسب میان دو طرف است. اگر دختر و پسر از نظر سنّی تناسب نداشته باشند یا شخصیّت هایشان با یکدیگر تفاوت چشمگیری داشته باشد، به گونه ای که نتوانند تفاوت های یکدیگر را تحمّل نمایند، به کارگیریِ راهکارِ «گریزونْ آویزون» فقط باعث ورود آنها به یک رابطه معیوب و بنیان نهادنِ ساختمانی می شود که بر رویِ زمین سُست بنا شده است. این رابطه معیوب و ساختمانِ ناقصْ دیر یا زود فرو می پاشد و فقط حسرت عُمرِ از دست رفته برای دو طرف باقی می ماند.

سلام و عرض ادب

ایکاش این مطالب رو بروشور کنن و به همه دخترا تحویل بدن ....واقعا دخترهای مملکت ما به اموزش اساسی نیاز دارن
خدا شاهده که چقدر از این دخترهای بیچاره وارد روابط عاطفی میشن و دچار شکست و نا امیدی در زندگی میشن ....

اغاثاذیمون;1003903 نوشت:
سلام و عرض ادب

ایکاش این مطالب رو بروشور کنن و به همه دخترا تحویل بدن ....واقعا دخترهای مملکت ما به اموزش اساسی نیاز دارن
خدا شاهده که چقدر از این دخترهای بیچاره وارد روابط عاطفی میشن و دچار شکست و نا امیدی در زندگی میشن ....


بله مطلب خوبیه ولی کو گوش شنوا؟؟؟!!!

الرحیل;1003899 نوشت:
سلام
تعریفتون از تقوا چیه؟

مگه تعریف من حقیر با تعریف بقیه فرق داره؟
پرهیز از تمام گناهان.

امید;1003842 نوشت:
حقیقت را بخواهید، در ارسال این پُست شکّ داشتم و دارم. چون می ترسم عدّه ای به نادرستی از راهکارِ موجود در این پُست استفاده کنند و عدّه ای از کارشناسان یا مسؤولانِ سایت با ارسال این پُست مخالف باشند. ولی به هر حال، آن را می فرستم. اگر افرادی در موارد نادرست از این راهکار بهره ببرند، زیانِ آن را دیر یا زود می بینند و به قول معروفْ «دودش در چشم خودشان خواهد رفت».
.
.
.
می پرسید: در این صورت چه باید کرد؟
در جواب باید بگویم:

- هیچ وقت از یک مرد خواستگاری نکنید:
شاید در برخی کشورها مانند هندوستان خواستگاریِ دختر از پسر مرسوم باشد، اما باید بدانید که شما در ایران زندگی می کنید و در فرهنگِ ایرانی اگر دختری از یک پسر خواستگاری کند، آن پسرْ این موضوع را یک

امتیاز برای خود محسوب می نماید، حالت دفاعی به خود می گیرد و عقب نشینی می کند و به قول خانم ترگل، طاقچه بالا می گذارد.

- از رابطه تلگرامی و پیامکی و کلّاً رابطه در فضای مجازی خودداری نمایید:
اینکه شما به همکارتان گفته اید که رابطه تلگرامی فراتر از رابطه همکاری است و از او خواسته اید دیگر پیام ندهد، حرکت خوبی بوده است. شما با این کار به او نشان داده اید که خانمی هستید که دسترسی به او آسان نیست. مردها از این نوع زن ها خوششان می آید. این را بدانید که مردها از زن هایی که به راحتی به دست بیایند متنفّرند. به خوبی به یاد دارم که پسری به من گفت:«یه روزی باید یک هفته با یه دختر حرف می زدم تا بتونم مخش رو بزنم و ازش شماره بگیرم. اون وقت ها خیلی حال می کردم. اما امروزه دخترها سریع شماره میدند. اصلا از این وضع خوشم نمیاد. حال نمیده».

اگر می خواهید همکارتان جذب شما شود، خود را خانمی که دسترسی به او آسان است نشان ندهید. از رابطه تلگرامی به شدت خودداری نمایید. این جمله را به یادداشته باشید:«آویزونْ گریزون؛ گریزونْ آویزون». منظور از این جمله آن است که در رابطه هر چقدر به طرف مقابل بچسبید و آویزانِ او باشید، او از شما بیشتر فاصله می گیرد و دورتر می شود و هر قدر دست نیافتنی تر خود را نشان دهید و از او گریزان باشید، او بیشتر به شما جذب می شود و می چسبد. به عبارت بهتر برای جذب یک نفر، او را از خود محروم کنید و از او فاصله بگیرید و حتی در مواردی خودتان را با دیگران سرگرم کنید تا او به دنبالتان بیاید. این یک راهکارِ بسیار مهمّ برای جذب طرف مقابل به سوی خود است. البته این راهکار به آن معنا نیست که با اخم و عصبانیت و ترش رویی با طرف مقابل برخورد کنید. خیرررر! بلکه وقتی طرف مقابل به سمت شما آمد، از او استقبال کنید و با مهربانی با او برخورد نمایید، ولی باز هم آویزانِ او نشوید؛ بلکه فقط خوش برخورد باشید. راهکار«گریزونْ آویزون» مبتنی بر قانون «هر چه کمیاب باشد، محبوب می شود» است. الماس چون کمیاب است، همه دوستش دارند. سنگ های سیاه نیز چون به وفور در دسترس هستند، مورد علاقه نیستند.

توجه داشته باشید که راهکار «گریزونْ آویزون» به صورت موقّت می تواند باعث جلب طرف مقابل شود. این گونه نیست که در زندگیِ مشترک نیز این راهکار مفید باشد. در زندگی مشترک باید زن و شوهر به سوی شکوفاکردنِ رابطه پیش بروند. زوج هایی که در رابطه فقط به دنبالِ لذّت جنسی و جسمی هستند، پس از مدتی از رابطه دلزده می شوند و دیگر رابطه شان دچار روزمرّگی می شود. به خوبی به خاطر دارم که پسری از من می پرسید:«چرا من وقتی با یک دختر آشنا می شوم، فقط دو هفته ازوجودش لذت می برم و بعد از آن دیگر برایم جذّابیتی ندارد؟». به او گفتم: وقتی در رابطه فقط به دنبال لذت جوییِ جسمی هستید، مشخص است که به زودی از او خسته می شوید. آن چه یک رابطه را به صورت پایدارتری درمی آورد، توجه به زیبایی های روح و روانِ طرف مقابل است. این زیبایی ها هستند که گَردِ کُهنِگی بر آنها نمی نشیند و با گذشت زمان بر اهمیتِ شان افزوده می شود. درست مانند عشق میان پیرزن ها و پیرمردها که با گذشت سال ها و پیرشدن و شکسته شدنِ جسمشان نه تنها باقی مانده؛ بلکه از روز اول برّاق تر و زیباتر شده است.

اگر شما بخواهید از راهکار«گریزونْ آویزون» در زندگیِ مشترک نیز بهره ببرید، نمی توانید انتظار داشته باشید که رابطه تان آرامش بخش بماند. زیرا در صورت استفاده مکرّر از این راهکار، یا همسرتان از این وضعیت خسته می شود و عطای این رابطه و زندگی را به لقایش می بخشد یا اگر در زندگیِ مشترک بماند، همسرتان شخصیّتی ضعیف و رفتاری بچگانه مبتنی بر نیاز به محبّت و توجهِ شدید از خود نشان می دهد. آن چه باعث دوامِ زندگی مشترک و رضایت بخش بودنِ آن می شود، آموختنِ مهارت های زندگیِ مشترک و بهره گیری از آنها در زندگی است. زن و شوهری که این مهارت ها را می آموزند و به کار می گیرند، به خوبی می دانند چگونه روحِ یکدیگر را نوازش دهند و آرامش را به دیگری هدیه دهند.

این را آویزه گوشتان کنید که اگر همکارتانْ شما را می خواهد باید سختی های ازدواج را به جان بخرد و به صورت رسمی از شما خواستگاری کند.

دوستان عزیزی که این پست را می خوانید
توجه داشته باشید که ملاک مهمّ در پایداریِ ازدواج،
تناسب میان دو طرف است. اگر دختر و پسر از نظر سنّی تناسب نداشته باشند یا شخصیّت هایشان با یکدیگر تفاوت چشمگیری داشته باشد، به گونه ای که نتوانند تفاوت های یکدیگر را تحمّل نمایند، به کارگیریِ راهکارِ «گریزونْ آویزون» فقط باعث ورود آنها به یک رابطه معیوب و بنیان نهادنِ ساختمانی می شود که بر رویِ زمین سُست بنا شده است. این رابطه معیوب و ساختمانِ ناقصْ دیر یا زود فرو می پاشد و فقط حسرت عُمرِ از دست رفته برای دو طرف باقی می ماند.

سلام و عرض ادب.بسیار ممنونم از پاسخ و توضیحات مفیدتون.
بله من هم به همون شیوه کارم رو پیش میبرم با توجه به اینکه در اکثر مواقع خود ایشون برای صحبت کردن پیش قدم هستن.در هر حال بسیار ممنونم از شما و سایر دوستان که وقت گذاشتین و راهنمایی های مناسبی کردین.اجرتون با خدا.

اغاثاذیمون;1003903 نوشت:
سلام و عرض ادب

ایکاش این مطالب رو بروشور کنن و به همه دخترا تحویل بدن ....واقعا دخترهای مملکت ما به اموزش اساسی نیاز دارن
خدا شاهده که چقدر از این دخترهای بیچاره وارد روابط عاطفی میشن و دچار شکست و نا امیدی در زندگی میشن ....

سلام

از لطف تان صمیمانه تشکر می کنم.

حقیقت این است که متأسفانه در کشورِ ما بهره گیری از خدمات مشاوره هنوز بین مردم جا نیفتاده است.
من خودم با مجوز رسمیِ مشاوره که از بهزیستی دارم، یک خط تلفن هوشمند از مخابرات دریافت کردم. این شماره را مدتی در فضای مجازی تبلیغ کردم تا افرادی که نیاز به مشاوره دارند، بتوانند با یک تماس تلفنی به راحتی سؤالشان را مطرح کنند و پاسخ بگیرند. اما در یک سال گذشته افراد بسیار کمی تماس گرفته اند. حتی افرادی در فضای مجازی مشکلات واقعا پیچیده ای داشتند و من شماره خودم را در اختیارشان قرار می دادم تا به صورت تلفنی راهنمایی شان کنم؛ اما با وجود داشتنِ آن مشکلات، حاضر به برقراری تماس نمی شدند.
مدتی پیش هم یک دوره کارگاه «مهارت های زندگی مشترک» در ده جلسه نوشتم و با چاپ تراکت در شهر تبلیغ کردم؛ اما استقبالی نشد.
در جایی می خواندم که در کشورِ آمریکا 75 درصد مردم تحت برنامه های روانشناختی هستند. اما در ایران ...

[="Teal"]

ریحــانه الــنبی;1003835 نوشت:
سلام
سوال تاپیک توسط یک خانم مطرح شده که راهنمایی می خواهند چگونه می تواند رابطه یک همکار آقا را به ازدواج ختم کند، طبق گفته خودشان

و با اینکه فقط احساس کردند که این آقا نیز به ایشان نظر دارد و مطمئن نبودند و مطالب ارسالی ایشان را منظوردار تلقی کردند،

و شما مرد را به غرض و مرض داری و طاقچه بالا گذاشتن قضاوت کردید! چرا؟! واقعا برام سؤاله happy


سلام ...
اول اینکه من احتمال دادم باتوجه به رفتاراشون ایشون قصد جدی ای نداشته باشند
دوم اینکه گفتم که اگر بخوان اقدامی کنند راهشو بلدن نیازی به فکر کردن نیس
[SPOILER] بماند که به نظر من فرصت کافی داشتند برای فکر و شناخت و نهایتا اقدام جدی [/SPOILER]
سوم همه خانومها تقریبا تجارب مشابهی رو دارن و یه سری رفتارا مشخصه
کسی که برای ازدواج بخواد انقد بی پروا وارد رابطه نمیشه،رفتاراش متفاوته،یه خجالت خاص و شاید بشه گفت همون حیا در حرکاتش مشخصه،بعد از مدتی قصدش رو عملی میکنه و در به سرانجام رسوندن رابطه عجوله،مدام سعی در ابراز علاقه و به نوعی گوشی دست طرف دادن داره،از لو رفتن احساسش بیمی نداره،از حسی که داره طفره نمیره و ....
قضاوت یا هرچیزی که شما دوست دارید اسمش باشه Smile
به نظر من رفتار این آقا به ازدواج نمیخوره[/]

Mahboubi;1003912 نوشت:
توضیحات

ترگل;1003914 نوشت:
کسی که برای ازدواج بخواد

نشانه های پسری که در رابطه آشنایی قصد ازدواج دارد:

- دختر را به خانواده خود معرفی می نماید.

- برای مراسم خواستگاری اقدام رسمی انجام می دهد و پیگیر ازدواج است.

- برای رابطه و آشنایی بیشتر وقت صرف می کند.

- محدودیت های دختر را می پذیرد و به عقایدش احترام می گذارد.

- دایما درباره مسایل جنسی صحبت نمی کند.

- به دنبال ارتقای شرایط شغلی و تحصیلی است و خدمت سربازی را پیگیری می کند و مسوولیت این امور را می پذیرد.

- هنگام صحبت کاملا صادقانه حرف می زند.

- همه روش های شناخت خود را در اختیار دختر قرار می دهد.

- در تصمیم هایش ثبات و پایداری دارد و آنها را دایما تغییر نمی دهد.

- در مورد خانواده دختر پرس و جو می کند و دوست دارد با آنها آشنا شود.

- سعی دارد دختر را بیشتر بشناسد.

نشانه های پسری که قصد ازواج ندارد و فقط به قصد خوشگذرانی، سوءاستفاده جنسی یا مالی رابطه برقرار کرده است:

- دائما درباره مسائل جنسی صحبت می کند و تقاضای ارسال عکس یا فیلم غیرپوشیده از دختر دارد.

- برای خواستگاری رسمی دائما بهانه می آورد و آن را به تأخیر می اندازد.

- همیشه می گوید:« قبل از خواستگاری رسمی، بهتر است چند ماه همدیگر را بشناسیم».

- دختر شناخت زیادی از او ندارد و در حقیقت پسر اجازه نمی دهد خیلی از او شناخت پیدا کند.

- در پاسخ دادن به سؤالات صادق و راستگو نیست.

- شرایط طرف مقابل را به عنوان یک دختر جدّی نمی گیرد.

- وضعیت مشخصی از نظر سربازی، شغلی، مالی، شخصیّتی و خانوادگی ندارد.

- در رفتار و گفتارش صداقت وجود ندارد.

- دختر در بسیاری مواقع پنهان کاری و دروغ از او می بیند.

- تصمیماتش ثابت و پایدار نیست و در یک لحظه عوض می شود. دختر نمی تواند روی حرفش حساب کند.

- همیشه در دسترس نیست. از نظر کاری مشخص نیست چه زمانی دختر می تواند با او صحبت کند یا مشخص نمی کند چه زمان هایی در دسترس است.

شک نکنید این ها از اولیات هستن

Mahboubi;1003576 نوشت:
عرض سلام و وقت بخیر و تشکر از سایت خوبتون.
من خیلی وقت پیش با یکی ازهمکاران آقا توی محیط کار آشنا شدم تو همون برخورد اول جذبشون شدم متقابلا حس کردم ایشون هم جذب من شدن. اما خب ارتباط چندانی نداشتیم بعدا شرایطی پیش اومد که ازطریق فضای مجازی ارتباطمون بیشترشدالبته بیشترارتباط کاری چون همدیگه رو خیلی اتفاقی چندباری دیده بودیم اما ارتباط بیشتر شد و علاوه برصحبت های معمول ایشون شروع کردن به ارسال شعرهای عاشقانه البته ناگفته نماند که ایشون اهل مطالعه هستن و به ادبیات وشعر علاقه زیادی دارن به همین دلیل بعدازمدتی من هم درجواب پیام های ایشون اشعاری با همین مضامین براشون ارسال میکردم والبته ازنوع حرف زدنشون مشخص بودکه حسی نسبت به من دارن بعد ازمدتی من ازایشون دلیل ارسال پیام ها روپرسیدم وایشون صرفا علاقمندی به شعر روبیان کردن منم درجوابشون گفتم فراترازرابطه همکاری هست وازشون خواستم دیگه پیام ندن و ایشون هم حق رو به من دادن و دیگه هیچ نوع ارتباطی نداشتیم بعداز گذشت سه ماه بنا به شرایط کاری هفته ای یکبار همدیگه رو میبینیم که ایشون تو این مدت خیلی برخورد محترمانه ای داشتن و سعی کردن به بهانه های مختلف سرصحبت رو بامن بازکنن و درموردعلاقمندی و تفریحاتم و ...سوال میپرسن تومحیط کار هم ارتباط چشمی خوبی بینمون برقرارمیشه وایشون هم دوباره سعی میکنن تو فضای مجازی بامن درارتباط باشن و راجع به موضوعات مختلف بامن چت میکنن تومحیط کارهم چندنفرازهمکارا ناخواسته حرف ازدواج من و ایشون رو پیش کشیدن با همه این موارد خود ایشون مستقیما چیزی بیان نمیکنن اما رفتار وحرفاش نشون میده که به من علاقه دارن.خواستم ازشما راهنمایی بگیرم چطور ایشون رو به سمت ازدواج سوق بدم؟!
ممنون از شما

باسلام

همه متن پست شما رو خوندم

خواهر من این نگاه یک نگاه زنانه به موضوع هست مطمئن باشید اگه این آقا به اون میزان که شما پی بردید که ایشون به شما علاقه دارند باشه تا حالا یه حرکتی کرده بودن

با توجه به آقایونی که دوربر خودم دیدم دارم عرض میکنم یه آقا از یه خانم خوشش بیاد یه قدمی بر میداره نه اینکه همش در پی پیام عاشقانه باشه

مثلا حتی اگه خانواده هم نخواهند این آقا با یه خانم ازدواج کنه خودشون تنهایی میرن خواستگاری یعنی تا این حدش هم دیدم من

یعنی اصلا امروز فردا نمیکنه با پیام فرستادن این حرفها

من پستها رو نخوندم نظر کارشناس محترم هم نخوندم

ولی پیشنهاد خودم اینکه از طریق یه واسطه خانم متاهل از همکاراتون نظر ایشون رو در مورد خودتون بدونید (چه میدونم مثلا سر صحبت ازدواج نکردنشون رو باز کنند بگن دختر خوب مثلا فلانی میخواهید من باهاشون صحبت کنم اینا بعد ببیند نظرشون راجب شما چیه)

هرچند این حرکت رو باید از طرف ایشون تو این مدت میدید به نظر من یعنی اگه همچین چیزی نیست مطمئن باشید شاید رفتارهای شما باعث شده تا این حد هم ایشون به شما توجه داشته باشند
و به هیچ وجه نمیشه روی این شعر و توجه ها حساب باز کرد:-":>:-?

امید;1003913 نوشت:
سلام

از لطف تان صمیمانه تشکر می کنم.

حقیقت این است که متأسفانه در کشورِ ما بهره گیری از خدمات مشاوره هنوز بین مردم جا نیفتاده است.
من خودم با مجوز رسمیِ مشاوره که از بهزیستی دارم، یک خط تلفن هوشمند از مخابرات دریافت کردم. این شماره را مدتی در فضای مجازی تبلیغ کردم تا افرادی که نیاز به مشاوره دارند، بتوانند با یک تماس تلفنی به راحتی سؤالشان را مطرح کنند و پاسخ بگیرند. اما در یک سال گذشته افراد بسیار کمی تماس گرفته اند. حتی افرادی در فضای مجازی مشکلات واقعا پیچیده ای داشتند و من شماره خودم را در اختیارشان قرار می دادم تا به صورت تلفنی راهنمایی شان کنم؛ اما با وجود داشتنِ آن مشکلات، حاضر به برقراری تماس نمی شدند.
مدتی پیش هم یک دوره کارگاه «مهارت های زندگی مشترک» در ده جلسه نوشتم و با چاپ تراکت در شهر تبلیغ کردم؛ اما استقبالی نشد.
در جایی می خواندم که در کشورِ آمریکا 75 درصد مردم تحت برنامه های روانشناختی هستند. اما در ایران ...

شما بی زحمت اون شماره رو بدید پیوی ما زنگ میزنیم !

بله درسته امان از وسوسه های شیطان.به نظر من ایشون قصد ازدواج ندارن اگه داشتن رسمی خودشون یا با خانواده اقدام می کردند.من نمی دونم بعضی دخترا چرا این قدر ساده اند و زود فریب می خورند؟

ali 000;1003905 نوشت:
مگه تعریف من حقیر با تعریف بقیه فرق داره؟
پرهیز از تمام گناهان.

پرهیز از تمام گناهان
حتی موقع عصبانیت
حتی وقتی نظر دیگران با نظر ما مخالفه
حتی وقتی لازمه پا روی خودمون بگذاریم
...

ircyberan;1003921 نوشت:
شما بی زحمت اون شماره رو بدید پیوی ما زنگ میزنیم !

دادن شماره تماس برخلاف قوانین سایت است.

امید;1003718 نوشت:
سلام

با عرض پوزش از شما

باید بگویم: این راهکارها برای موردی مفید است که میان خانم و آقا

تناسب سنّی وجود داشته باشد. پرسشگر به دنبال جذب همکارِ خود است. معمولا در محیط های کاری، همکارانْ تناسب سنّی دارند. افرادی که سابقه بشتری در محیط های کاری دارند، ترفیع درجه می گیرند و در پست های مدیریّتی مشغول به کار می شوند. این توصیه ها در مواردِ وجود اختلاف سنّیِ زیاد کارایی ندارند.

بله بله. شما در تاپیک بنده هر چه فرمودید عینا در حال انجام است. بخدا کار بدی نکردیم.

Mahboubi;1003576 نوشت:
عرض سلام و وقت بخیر و تشکر از سایت خوبتون.
من خیلی وقت پیش با یکی ازهمکاران آقا توی محیط کار آشنا شدم تو همون برخورد اول جذبشون شدم متقابلا حس کردم ایشون هم جذب من شدن. اما خب ارتباط چندانی نداشتیم بعدا شرایطی پیش اومد که ازطریق فضای مجازی ارتباطمون بیشترشدالبته بیشترارتباط کاری چون همدیگه رو خیلی اتفاقی چندباری دیده بودیم اما ارتباط بیشتر شد و علاوه برصحبت های معمول ایشون شروع کردن به ارسال شعرهای عاشقانه البته ناگفته نماند که ایشون اهل مطالعه هستن و به ادبیات وشعر علاقه زیادی دارن به همین دلیل بعدازمدتی من هم درجواب پیام های ایشون اشعاری با همین مضامین براشون ارسال میکردم والبته ازنوع حرف زدنشون مشخص بودکه حسی نسبت به من دارن بعد ازمدتی من ازایشون دلیل ارسال پیام ها روپرسیدم وایشون صرفا علاقمندی به شعر روبیان کردن منم درجوابشون گفتم فراترازرابطه همکاری هست وازشون خواستم دیگه پیام ندن و ایشون هم حق رو به من دادن و دیگه هیچ نوع ارتباطی نداشتیم بعداز گذشت سه ماه بنا به شرایط کاری هفته ای یکبار همدیگه رو میبینیم که ایشون تو این مدت خیلی برخورد محترمانه ای داشتن و سعی کردن به بهانه های مختلف سرصحبت رو بامن بازکنن و درموردعلاقمندی و تفریحاتم و ...سوال میپرسن تومحیط کار هم ارتباط چشمی خوبی بینمون برقرارمیشه وایشون هم دوباره سعی میکنن تو فضای مجازی بامن درارتباط باشن و راجع به موضوعات مختلف بامن چت میکنن تومحیط کارهم چندنفرازهمکارا ناخواسته حرف ازدواج من و ایشون رو پیش کشیدن با همه این موارد خود ایشون مستقیما چیزی بیان نمیکنن اما رفتار وحرفاش نشون میده که به من علاقه دارن.خواستم ازشما راهنمایی بگیرم چطور ایشون رو به سمت ازدواج سوق بدم؟!
ممنون از شما

ما یک استادی داشتیم در دانشگاه که 5 یا 6 سال ازمون بزرگتر بود امریکا درس خونده بود خیلی هم شیک و خوش تیپ و ... بود. اما واقعا ساده بود یعنی قصدش این نبود که کسی رو شیفته خودش بکنه و اینا. از بس که بچه خوبی بود جمع کثیری از دخترها عاشقش شدن. یعنی عاشقش شدن ها، همه هم میدونستن خودش اما خبر نداشت از بس ساده دل بود. آخر هم با یک پزشک ازدواج کرد و جمعی رو در حسرت گذاشت. بعد از 10 سال هنوز بچه ها رو مبینم که بغضی مجرد اند بعضی متاهل و مادر شده اند اما هنوز در فراق ایشون بطور جدی می سوزند! اینکه یک مردی قصدش در برخوردها با زنها چیه، یعنی مریضه و میخواد دلبری کنه و ناز کنه یا میخواد مدتی سرکار بگذاره و کیف کنه یا میخواد بشناسه و محک بزنه یا میخواد عشق و عاشقی راه بندازه الان چه اهمیتی داره وقتی طرز برخورددخترها با همه این موارد یکسانه؟ یعنی عقلشون رو تعطیل میکنن می چسبن به طرف.

ترگل;1003914 نوشت:
[="Teal"]
سلام ...
اول اینکه من احتمال دادم باتوجه به رفتاراشون ایشون قصد جدی ای نداشته باشند
دوم اینکه گفتم که اگر بخوان اقدامی کنند راهشو بلدن نیازی به فکر کردن نیس
[SPOILER] بماند که به نظر من فرصت کافی داشتند برای فکر و شناخت و نهایتا اقدام جدی [/SPOILER]
سوم همه خانومها تقریبا تجارب مشابهی رو دارن و یه سری رفتارا مشخصه
کسی که برای ازدواج بخواد انقد بی پروا وارد رابطه نمیشه،رفتاراش متفاوته،یه خجالت خاص و شاید بشه گفت همون حیا در حرکاتش مشخصه،بعد از مدتی قصدش رو عملی میکنه و در به سرانجام رسوندن رابطه عجوله،مدام سعی در ابراز علاقه و به نوعی گوشی دست طرف دادن داره،از لو رفتن احساسش بیمی نداره،از حسی که داره طفره نمیره و ....
قضاوت یا هرچیزی که شما دوست دارید اسمش باشه Smile
به نظر من رفتار این آقا به ازدواج نمیخوره[/]

سلام و عرض ادب خدمت شما دوست محترم.ممنون از اینکه وقت گذاشتین و نظرتون که قطعا از سر دلسوزی هست رو بیان کردین اما اینکه من و ایشون قبلا فقط دوسه بار توی محیط کار همدیگه رو دیده بودیم وتقریبا میشه گفت هیچ نوع ارتباطی نداشتیم والبته ایشون هم دوسه باری ازمن خواستن که با هم بیرون بریم و به اصطلاح سرصحبت رو باز کنن البته خیلی غیر مستقیم که من بنا به خجالتی بودن خودم بهانه اوردم و درخواستشون رو نپذیرفتم.دلیل ارسال پیام عاشقانه هم علاقمندی ایشون به ادبیات بود چون خانواده ایشون تو یه همچین فضایی زندگی کردن و این رو مطمئن هستم و بعد هم که من به ایشون تذکر دادم فراتر از رابطه همکاری هست ایشون کاملا محترمانه حق رو به من دادن و بعد از اینکه بهشون تذکر دادم هیچ خبری ازایشون نداشتم تا این یک ماه اخیر که شرایطی پیش اومد که هفته ای یه بار همدیگه رو میبینیم و تو این مدت ایشون همش سعی کردن که شناختشون رو از من بیشتر کنن و اون حجب وحیا هم کاملا وجود داره و علاقمندیشون رو بصورت غیرمستقیم به من ابراز کردن و نکته دیگه اینکه ایشون موقعیت شغلی واجتماعی بسیار خوبی دارن به راحتی میتونن دخترای زیادی رو جذب خودشون کنن و من وایشون هر دو به اخلاق نیکو و رفتار حسنه بین همکاران معروف هستیم و من راهکارهایی رو خواستم که این رابطه زودتر به سرانجام برسه که طبیعتا باید زمان بیشتری بهشون بدم در هر حال بسیار ممنونم از شما که نظراتتون رو اعلام فرمودین.تشکر.

Mahboubi;1003980 نوشت:
ایشون هم دوسه باری ازمن خواستن که با هم بیرون بریم و به اصطلاح سرصحبت رو باز کنن البته خیلی غیر مستقیم که من بنا به خجالتی بودن خودم بهانه اوردم و درخواستشون رو نپذیرفتم

فکر کنم اینجای کار مشکلی داشته باشه! خوب با خانوادشون می آمدن. ببخشید عزیزم اما "بیرون رفتن با هم برای آشنایی بیشتر بدون هیچ ارتباط قبلی" فراتر از رابطه همکاری هست ، "ارسال پیام عاشقانه " در پله پایی تری قرار میگیره ، اینطور نیست؟ ایشون به یک طریق میتونن از شما شناخت پیدا کنن و اون هم خواستگاری رسمی هست. اونجا بشینین سه ساعت با هم حرف بزنین ، نه کسی بهتون اخم میکنه و نه حرفی پشت سرتون هست چون همه میدونن برای شناخته . بعد اگر خواستین نامزد کنین با اطلاع والدین برای شناخت بیشتر.
من نمیدونم این شناختی که این آقا میخواد بدست بیاره از چه نوعی هست که اینطور داره پیش میره. "همش سعی میکردن که شناختشن رو از من بیشتر کنن و اون حجب و حیا هم وجود داره" یعنی چی؟
ببخشید میشه بگید ایشون به چه شکل " علاقه مندیشون رو بطور غیر مستقیم ابراز کردن"؟

[="Teal"]

Mahboubi;1003980 نوشت:
سلام و عرض ادب خدمت شما دوست محترم.ممنون از اینکه وقت گذاشتین و نظرتون که قطعا از سر دلسوزی هست رو بیان کردین اما اینکه من و ایشون قبلا فقط دوسه بار توی محیط کار همدیگه رو دیده بودیم وتقریبا میشه گفت هیچ نوع ارتباطی نداشتیم والبته ایشون هم دوسه باری ازمن خواستن که با هم بیرون بریم و به اصطلاح سرصحبت رو باز کنن البته خیلی غیر مستقیم که من بنا به خجالتی بودن خودم بهانه اوردم و درخواستشون رو نپذیرفتم.دلیل ارسال پیام عاشقانه هم علاقمندی ایشون به ادبیات بود چون خانواده ایشون تو یه همچین فضایی زندگی کردن و این رو مطمئن هستم و بعد هم که من به ایشون تذکر دادم فراتر از رابطه همکاری هست ایشون کاملا محترمانه حق رو به من دادن و بعد از اینکه بهشون تذکر دادم هیچ خبری ازایشون نداشتم تا این یک ماه اخیر که شرایطی پیش اومد که هفته ای یه بار همدیگه رو میبینیم و تو این مدت ایشون همش سعی کردن که شناختشون رو از من بیشتر کنن و اون حجب وحیا هم کاملا وجود داره و علاقمندیشون رو بصورت غیرمستقیم به من ابراز کردن و نکته دیگه اینکه ایشون موقعیت شغلی واجتماعی بسیار خوبی دارن به راحتی میتونن دخترای زیادی رو جذب خودشون کنن و من وایشون هر دو به اخلاق نیکو و رفتار حسنه بین همکاران معروف هستیم و من راهکارهایی رو خواستم که این رابطه زودتر به سرانجام برسه که طبیعتا باید زمان بیشتری بهشون بدم در هر حال بسیار ممنونم از شما که نظراتتون رو اعلام فرمودین.تشکر.

سلام
خواهش میکنم
ان شاءالله که اینطوره و ایشون از این قاعده مستثنی هستند
[SPOILER] اگر تمایل دارید در خصوصی چند مورد دیگه م براتون ذکر میکنم که رفتار بیشتری نشون دادن ولی قصد ازدواج در کار نبوده [/SPOILER]
به هرحال ان شاءالله ایشون متفاوتند
با این وجود بازم مراقب باشید و ازشون درخواست کنید اگر نیتی دارن زودتر عملی کنند و حتی بهشون اولتیماتوم بدین، چون هرچی بگذره وابستگی و علاقه تون بیشتر میشه و واقعا به نفعتون نیست ...[/]

Mahboubi;1003576 نوشت:
عرض سلام و وقت بخیر و تشکر از سایت خوبتون.
من خیلی وقت پیش با یکی ازهمکاران آقا توی محیط کار آشنا شدم تو همون برخورد اول جذبشون شدم متقابلا حس کردم ایشون هم جذب من شدن. اما خب ارتباط چندانی نداشتیم بعدا شرایطی پیش اومد که ازطریق فضای مجازی ارتباطمون بیشترشدالبته بیشترارتباط کاری چون همدیگه رو خیلی اتفاقی چندباری دیده بودیم اما ارتباط بیشتر شد و علاوه برصحبت های معمول ایشون شروع کردن به ارسال شعرهای عاشقانه البته ناگفته نماند که ایشون اهل مطالعه هستن و به ادبیات وشعر علاقه زیادی دارن به همین دلیل بعدازمدتی من هم درجواب پیام های ایشون اشعاری با همین مضامین براشون ارسال میکردم والبته ازنوع حرف زدنشون مشخص بودکه حسی نسبت به من دارن بعد ازمدتی من ازایشون دلیل ارسال پیام ها روپرسیدم وایشون صرفا علاقمندی به شعر روبیان کردن منم درجوابشون گفتم فراترازرابطه همکاری هست وازشون خواستم دیگه پیام ندن و ایشون هم حق رو به من دادن و دیگه هیچ نوع ارتباطی نداشتیم بعداز گذشت سه ماه بنا به شرایط کاری هفته ای یکبار همدیگه رو میبینیم که ایشون تو این مدت خیلی برخورد محترمانه ای داشتن و سعی کردن به بهانه های مختلف سرصحبت رو بامن بازکنن و درموردعلاقمندی و تفریحاتم و ...سوال میپرسن تومحیط کار هم ارتباط چشمی خوبی بینمون برقرارمیشه وایشون هم دوباره سعی میکنن تو فضای مجازی بامن درارتباط باشن و راجع به موضوعات مختلف بامن چت میکنن تومحیط کارهم چندنفرازهمکارا ناخواسته حرف ازدواج من و ایشون رو پیش کشیدن با همه این موارد خود ایشون مستقیما چیزی بیان نمیکنن اما رفتار وحرفاش نشون میده که به من علاقه دارن.خواستم ازشما راهنمایی بگیرم چطور ایشون رو به سمت ازدواج سوق بدم؟!
ممنون از شما

بسم الله الرحمن الرحیم

یه نکته ای هم اضافه کنیم در بحث شرعی ارتباط غیر ضروری با جنس مخالف
وقتی صحبت از اشکال کار زنان در محیط مردانه میشه
یه عده جبهه گیری می کنند
چون ناخواسته عده ی کثیری وارد ارتباطات غیر ضروری می شوند

[=Vazir]هر گونه ارتباط عاطفی و دوستانه دختر و پسر نامحرم (پیامکی، تلفنی، حضوری، مکاتبه ای، چت و ...) و با هر توجیهی (بدون نیت بد، بدون شهوت، به قصد شناخت بیشتر، به قصد ازدواج و ...)
از نظر شرعی اشکال دارد و جایز نیست.

ممکن هست سوال بشه که فردی قصد ازدواج داره و چطور شناخت پیدا کنه ؟

- معمولا بهترین نوع شناخت پرس و جو از اطرافیان و دوستان فرد مورد نظر و شناخت از خانواده طرف و . . . هست .

ترگل;1003914 نوشت:
سلام ...
اول اینکه من احتمال دادم باتوجه به رفتاراشون ایشون قصد جدی ای نداشته باشند
دوم اینکه گفتم که اگر بخوان اقدامی کنند راهشو بلدن نیازی به فکر کردن نیس

سوم همه خانومها تقریبا تجارب مشابهی رو دارن و یه سری رفتارا مشخصه
کسی که برای ازدواج بخواد انقد بی پروا وارد رابطه نمیشه،رفتاراش متفاوته،یه خجالت خاص و شاید بشه گفت همون حیا در حرکاتش مشخصه،بعد از مدتی قصدش رو عملی میکنه و در به سرانجام رسوندن رابطه عجوله،مدام سعی در ابراز علاقه و به نوعی گوشی دست طرف دادن داره،از لو رفتن احساسش بیمی نداره،از حسی که داره طفره نمیره و ....
قضاوت یا هرچیزی که شما دوست دارید اسمش باشه Smile
به نظر من رفتار این آقا به ازدواج نمیخوره

سلام
ممنون از پاسخ شما

اگر جواب دادن به سئوالات و مسائلی که برای افراد پیش میاید و در این فضا مطرح می شود، متناسب با پاسخ باشد دو حسن دارد
یک: پرسشگر درست راهنمایی می شود،
دو: قدرت تفکیک مسائل در پاسخگو تقویت می شود، هر پاسخی جای خود را می طلبد.

این بنده خدا از استارت احساس خود به دیگری می گوید و احتمال شکل گرفتن آن را در شخص مقابل می دهد
در پاسخ شما جای دو نفر عوض شده است.

شما را به پاسخ کامل کارشناس محترم ارجاع می دهم که از زاویه درست به قضیه نگاه کرده و پاسخ داده است. لطفا بند بند آن را با دقت بخوانید.

گل

[="Teal"]

ریحــانه الــنبی;1004068 نوشت:
سلام
ممنون از پاسخ شما

اگر جواب دادن به سئوالات و مسائلی که برای افراد پیش میاید و در این فضا مطرح می شود، متناسب با پاسخ باشد دو حسن دارد
یک: پرسشگر درست راهنمایی می شود،
دو: قدرت تفکیک مسائل در پاسخگو تقویت می شود، هر پاسخی جای خود را می طلبد.

این بنده خدا از استارت احساس خود به دیگری می گوید و احتمال شکل گرفتن آن را در شخص مقابل می دهد
در پاسخ شما جای دو نفر عوض شده است.

شما را به پاسخ کامل کارشناس محترم ارجاع می دهم که از زاویه درست به قضیه نگاه کرده و پاسخ داده است. لطفا بند بند آن را با دقت بخوانید.

@};-


سلام
بله من خوندم و از اول در جریان تاپیک هستم و از نظرات کارشناس محترمم استفاده کردم

ولی اول اینکه قرار نیست پاسخ یه کاربر عادی و یک کارشناس با تجربه در یه سطح باشه که اگه بود دیگه چه نیازی به کارشناس بود؟

دوم تا جایی که بنده مطلعم اظهارنظر آزاده و اگر اشتباهی انجام شد و یا درک مطلب به درستی صورت نگرفت کارشناس تذکر میدن و یا سعی در درست فهموندن قضیه به مخاطب دارن (چه کاربرانی که مشارکت میکنن و چه استارتر)

سوم اینکه من نتیجه کنش ایشون رو گفتم که احتمالا چه واکنشی در پی خواهد داشت همیشه که نباید به اقدامات خودمون فکر کنیم فکر کردن به تبعات کارمون و همچنین عکس العمل دیگران هم اهمیت داره ![/]

امید;1003755 نوشت:
سلام

مطالب جذب مرد مورد علاقه را به زودی ارسال می کنم. [/COLOR]

سلام
ادامه مطلب رو نمیفرمایید
من این قسمت رو در بحث ندیدم!!

در حسرت کربلا;1010396 نوشت:
سلام
ادامه مطلب رو نمیفرمایید
من این قسمت رو در بحث ندیدم!!

سلام

از توجه به این موضوع سپاسگزارم.

مطلب مورد نظرتان را می توانید در آدرس زیر که صفحه دوم همان موضوع است بیابید و مطالعه نمایید:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=64107&page=2#15

آیا ممکنه هست پسری قصد ازدواج داشته باشد اما تعلل کند؟ این نشانه ی مشکل نیست؟

روزنه;1010576 نوشت:
آیا ممکنه هست پسری قصد ازدواج داشته باشد اما تعلل کند؟ این نشانه ی مشکل نیست؟

پسری که قصد ازدواج دارد، قصد خودش را آشکارا بیان می کند. اما برخی افراد در حرف های خود صادق نیستند. یعنی می گویند که قصد ازدواج دارند، اما با بهانه هایی آن را به تأخیر می اندازند. راه تشخیص افرادی که واقعا قصد ازدواج دارند از غیر آنها، این است که اگر هدف هایی که خواستگار مطرح می کند، نامحدود است و هیچ گاه تمامی ندارند، باید شدیدا مراقب باشید. ممکن است فردی به خاطر ورشکستگی از نامزد خود بخواهد یک سال _مثلا_ صبر کند تا بتواند وضعیت خود را سروسامان بدهد. این فرد به نظر می رسد که با تعیین زمان مشخص واقعا به دنبال ازدواج است. اما فردی که هیچوقت دقیقی را مشخص نمی کند و فقط می خواهد زمان بخرد و از مزایای رابطه بدون ازدواج سوءاستفاده کند، مسلّماً فرد مناسبی برای ازدواج نیست.

پرسش:

من خانمی 29 ساله و مهندس هستم. خیلی وقت پیش با یکی از همکاران در محیط کار آشنا شدم. ایشان 32 ساله و مثل خودم مهندس هستند. هر دو موقعیت شغلی و اجتماعیِ مشابهی داریم. در برخورد اول من جذب ایشان شدم و احساس کردم ایشان هم متقابلا جذب من شدند. ابتدا ارتباط چندانی نداشتیم. اما مدتی بعد به خاطر شرایط کاری ارتباطمان در فضای مجازی بیشتر شد. ایشان اشعار عاشقانه ارسال می کردند و دلیلش را علاقه به شعر بیان کردند. چون این کار فراتر از رابطه کاری بود، از ایشان خواستم دیگر پیام ندهند. ایشان قبول کردند. اما بعد از سه ماه، به خاطر شرایط کاری هفته ای یک بار همدیگر را می بینیم. ایشان در محل کار، سر صحبت را به بهانه های مختلف باز می کنند و از من سؤالاتی درباره علاقه مندی هایم و ... می پرسند. ایشان درباره ازدواج تاکنون حرفی نزده اند. می خواهم بدانم چطور می توانم این رابطه را به سمت ازدواج سوق دهم؟

پاسخ:

شما خانمی جوان هستید که مانند هر فرد سالمی دوست دارید همسری مناسب و سازگار بیابید که نیازهای عاطفی و جسمی شما را به صورت شایسته ای برآورده سازد و زندگیِ شیرینی را برایتان رقم بزند.
در مورد رابطه شما و همکارتان باید نکاتی را بگویم:

1- از اینکه گفته اید:«در برخورد اول من جذب ایشان شدم»، مشخص می شود که شما درگیرِ احساساتِ شدیدی شده اید و بدونِ اطلاع از ویژگی های شخصیّتی و اخلاقیِ ایشان، به این همکارتان علاقه پیدا کرده اید. تصوّر نکنید که من دوست ندارم شما همسر مناسبِ خود را بیابید. من به عنوان یک مشاور که درگیرِ احساسات نیستم، به موضوعِ رابطه شما و همکارتان نگاه می کنم. فردی که درگیرِ احساسات می شود، از دیدنِ درستِ ویژگی های طرف مقابلْ ناتوان می گردد و چه بسا عیب و ایرادهایِ طرفِ مقابل را حُسن و خوبی تصوّر می نماید.

2- اینکه گفته اید:«احساس کردم ایشان هم متقابلا جذب من شدند» نوعی فرافکنیِ احساسِ علاقه به دیگری است. فرافکنی مکانیزمی است که فرد، به صورتِ ناخودآگاهْ احساساتِ خود را به دیگری نسبت می دهد. شما در واقع دلیلِ روشن و قاطعی برای عاشق بودنِ همکارتان ندارید. حتی شاید بتوان گفت:«همکارتان علاقه چندانی به شما ندارد و کارهایی مانند ارتباط مجازی و سؤال پرسیدن در محیط کارْ تنها از روی کنجکاوی بوده است». مردهای زیادی برای تجربه یِ هیجانِ ناشی از ارتباط مجازی، دست به این کار می زنند. آیا این کارِ آنها نشانه علاقه داشتن به طرف مقابل است؟؟!! خیر.
این تصوّر که همکارتان به شما علاقه مند است، اکنون با اقدام نکردنِ او برای خواستگاری زیر سؤال رفته است و شما نگران شده اید.

3- به احتمال زیاد این سؤال برایتان پیش آمده که «من الان چه کار کنم؟». به شما می گویم:
الف) احساس به تنهایی نمی تواند دلیلِ قاطعی برای وجود تناسب و تفاهم میانِ یک خانم و آقا باشد. اگر بعد از اقداماتی که خواهم گفت، این آقا به خواستگاریِ شما آمد، باید در مورد ویژگی هایِ شخصیّتیِ او تحقیق نمایید و برای بررسیِ تناسب میان خودتان و این آقا از یک روانشناس و مشاورِ خانواده خبره و متعهّد کمک بگیرید. برای اینکه کمی احساساتِ شدیدتان کاهش یابد، لطفا در اولین فرصت به یک دادگاه خانواده در محل زندگیِ تان بروید. ورود به مجتمع های قضاییِ خانواده برای همه آزاد است. هیچ فردی مانع ورود شما نخواهد شد. به دادگاه بروید و دقایقی به زوج هایی که به آنجا آمده اند نگاه کنید. بسیاری از آنها زندگیِ شان را با شور و عشق وصف ناپذیر آغاز کرده اند. اما به خاطر کوتاهی در بررسیِ تناسب و سازگاریِ ویژگی های شخصیّتی به نقطه ای رسیده اند که راهی جز متارکه و طلاق نیافته اند.

ب) اگر پس از این مراجعه به دادگاه علاقه تان به آن همکار کاهش نیافته بود، مطالب زیر را بخوانید:
- خانم هایی که دوست دارند مردی را جذب خود کنند باید بدانند که نباید تصوّر نمایند که یک مرد هم دقیقا مثل یک زن فکر می کند و احساس می نماید. این تصوّری بسیار اشتباه است که باعث می شود خانم های زیادی برای جذب مردِ مورد علاقه شان دست به کارهایی بزنند که وضعیّت را خراب تر می کند و باعث دوری و فاصله گرفتنِ مرد از آنها می شود. این را بدانید که «مغز یک مرد با مغزِ یک زن فرق دارد». پس فکر نکنید کاری که شما یا هر زنی را جذب می کند، باعثِ جذب مردان نیز می شود. خانم هایی که این تصوّر اشتباه را در سرشان می پرورانند، به مرد مورد علاقه شان زیاد نزدیک می شوند، سعی می کنند تا می توانند از او خبر بگیرند و به او نشان دهند که وضعیّت او برایشان اهمیّت دارد. اما این کارها باعث می شود که مردْ بیش از پیش از آنها فاصله بگیرد. زیرا ادراکِ یک مرد از این رفتارها این است که این خانم به من آویزان شده است.

- هیچ وقت از یک مرد خواستگاری نکنید:
شاید در برخی کشورها مانند هندوستان خواستگاریِ دختر از پسر مرسوم باشد، اما باید بدانید که شما در ایران زندگی می کنید و در فرهنگِ ایرانی اگر دختری از یک پسر خواستگاری کند، آن پسرْ این موضوع را یک امتیاز برای خود محسوب می نماید، حالت دفاعی به خود می گیرد و عقب نشینی می کند و طاقچه بالا می گذارد.

- از رابطه تلگرامی و پیامکی و کلّاً رابطه در فضای مجازی خودداری نمایید:
اینکه شما به همکارتان گفته اید که رابطه تلگرامی فراتر از رابطه همکاری است و از او خواسته اید دیگر پیام ندهد، حرکت خوبی بوده است. شما با این کار به او نشان داده اید که خانمی هستید که دسترسی به او آسان نیست. مردها از این نوع زن ها خوششان می آید. این را بدانید که مردها از زن هایی که به راحتی به دست بیایند متنفّرند. اگر می خواهید همکارتان جذب شما شود، خود را خانمی که دسترسی به او آسان است نشان ندهید. از رابطه تلگرامی به شدت خودداری نمایید. این جمله را به یادداشته باشید:«آویزونْ گریزون؛ گریزونْ آویزون». منظور از این جمله آن است که در رابطه هر چقدر به طرف مقابل بچسبید و آویزانِ او باشید، او از شما بیشتر فاصله می گیرد و دورتر می شود و هر قدر دست نیافتنی تر خود را نشان دهید و از او گریزان باشید، او بیشتر به شما جذب می شود و می چسبد. به عبارت بهتر برای جذب یک نفر، او را از خود محروم کنید و از او فاصله بگیرید و حتی در مواردی خودتان را با دیگران سرگرم کنید تا او به دنبالتان بیاید. این یک راهکارِ بسیار مهمّ برای جذب طرف مقابل به سوی خود است. البته این راهکار به آن معنا نیست که با اخم و عصبانیت و ترش رویی با طرف مقابل برخورد کنید. خیر! بلکه وقتی طرف مقابل به سمت شما آمد، از او استقبال کنید و با مهربانی با او برخورد نمایید، ولی باز هم آویزانِ او نشوید؛ بلکه فقط خوش برخورد باشید. راهکار«گریزونْ آویزون» مبتنی بر قانون «هر چه کمیاب باشد، محبوب می شود» است. الماس چون کمیاب است، همه دوستش دارند. سنگ های سیاه نیز چون به وفور در دسترس هستند، مورد علاقه نیستند.

توجه داشته باشید که راهکار «گریزونْ آویزون» به صورت موقّت می تواند باعث جلب طرف مقابل شود. این گونه نیست که در زندگیِ مشترک نیز این راهکار مفید باشد. در زندگی مشترک باید زن و شوهر به سوی شکوفاکردنِ رابطه پیش بروند. زوج هایی که در رابطه فقط به دنبالِ لذّت جنسی و جسمی هستند، پس از مدتی از رابطه دلزده می شوند و دیگر رابطه شان دچار روزمرّگی می شود. به خوبی به خاطر دارم که پسری از من می پرسید:«چرا من وقتی با یک دختر آشنا می شوم، فقط دو هفته ازوجودش لذت می برم و بعد از آن دیگر برایم جذّابیتی ندارد؟». به او گفتم: وقتی در رابطه فقط به دنبال لذت جوییِ جسمی هستید، مشخص است که به زودی از او خسته می شوید. آن چه یک رابطه را به صورت پایدارتری درمی آورد، توجه به زیبایی های روح و روانِ طرف مقابل است. این زیبایی ها هستند که گَردِ کُهنِگی بر آنها نمی نشیند و با گذشت زمان بر اهمیتِ شان افزوده می شود. درست مانند عشق میان پیرزن ها و پیرمردها که با گذشت سال ها و پیرشدن و شکسته شدنِ جسمشان نه تنها باقی مانده؛ بلکه از روز اول برّاق تر و زیباتر شده است.

اگر شما بخواهید از راهکار«گریزونْ آویزون» در زندگیِ مشترک نیز بهره ببرید، نمی توانید انتظار داشته باشید که رابطه تان آرامش بخش بماند. زیرا در صورت استفاده مکرّر از این راهکار، یا همسرتان از این وضعیت خسته می شود و عطای این رابطه و زندگی را به لقایش می بخشد یا اگر در زندگیِ مشترک بماند، همسرتان شخصیّتی ضعیف و رفتاری بچگانه مبتنی بر نیاز به محبّت و توجهِ شدید از خود نشان می دهد. آن چه باعث دوامِ زندگی مشترک و رضایت بخش بودنِ آن می شود، آموختنِ مهارت های زندگیِ مشترک و بهره گیری از آنها است. زن و شوهری که این مهارت ها را می آموزند و به کار می گیرند، به خوبی می دانند چگونه روحِ یکدیگر را نوازش دهند و آرامش را به دیگری هدیه دهند.

این را آویزه گوشتان کنید که اگر همکارتانْ شما را می خواهد باید سختی های ازدواج را به جان بخرد و به صورت رسمی از شما خواستگاری کند.

دوستان عزیزی که این پست را می خوانید
توجه داشته باشید که ملاک مهمّ در پایداریِ ازدواج، تناسب میان دو طرف است. اگر دختر و پسر از نظر سنّی تناسب نداشته باشند یا شخصیّت هایشان با یکدیگر تفاوت چشمگیری داشته باشد، به گونه ای که نتوانند تفاوت های یکدیگر را تحمّل نمایند، به کارگیریِ راهکارِ «گریزونْ آویزون» فقط باعث ورود آنها به یک رابطه معیوب و بنیان نهادنِ ساختمانی می شود که بر رویِ زمین سُست بنا شده است. این رابطه معیوب و ساختمانِ ناقصْ دیر یا زود فرو می پاشد و فقط حسرت عُمرِ از دست رفته برای دو طرف باقی می ماند.

موضوع قفل شده است