جمع بندی سفرهای امام حسن(ع) به ایران

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سفرهای امام حسن(ع) به ایران

امروز در رادیو یکی از سخنرانان در مورد امام حسن گفتن که ایشون طی کشورگشائی های خلیفه دوم دو بار به ایران سفر کرد ومسیر دقیق وشهرهائی که ایشان از آن گذشت را هم ذکر کرد ویک بار هم در کشورگشائی افریقا شرکت کرد والبته ایشون میگفتن که ایشون فقط از جنبه تبلیغ اسلام حضور داشتن
لطفا اعتبار این گزارش ها وکیفیت حضور ایشون در این جنگ ها را بفرمایید

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"]
[/TD]


کارشناس بحث: استاد ممسوس

[TD][/TD]

با سلام و احترام و تبریک ماه ربیع الاول

حضور امام حسن و امام حسین علیهما السلام در ایران صحت تاریخی ندارد
امام حسن مجتبي و امام حسين (عليهما السلام) در زمان پيامبر که خردسال بودند و شرکت در جنگي نداشتند؛ پس از رسول خدا (صلي الله عليه و اله و سلم) و در زمان خلفا هم داده هاي تاريخي متفاوت است .
بنا بر نقل ابن اثير ، ابن خلدون ، سيد هاشم معروف الحسني و همچنين علامه باقر شريف قرشي: حسن و حسين بعد از پيامبر در هيچ فتحي شركت نداشته اند؛ لكن در فتح شمال آفريقا به همراه ديگر رزمندگان مسلمان -كه ده هزار نفر بودند- شركت كردند.(1)
ابو نعيم اصفهاني نسبت به امام مجتبي مي نويسد: ايشان همانند ديگر رزمندگان و جنگجويان با جنگ و مبارزه داخل اصفهان گرديد و با ديگر جنگجويان از گرگان عبور نمود. (2)
و نيز گفته اند: در فتح طبرستان (مازندران ) كه سعيد بن عاص فرماندهي لشكر اسلام را به عهده داشت و با آنان جنگيد ،عبد الله بن عباس و بسياري از صحابه و همين طور حسنين، حضور داشتند. (3)
البته بعضي همانند استاد جعفر مرتضي عاملي، مشاركت حسنين در فتوحات آفريقا و طبرستان و...، را انكار كرده اند و گفته اند: اين فتوحات در راستاي مصالح اسلامي نبوده و براي مسلمانان بهره اي نداشته است و حضور اما حسن و امام حسين را نمي پذيرد.
اما اين دو بزگوار در جنگهاي زمان علي (عليه السلام) شرکت داشتند .
پيش از شروع جنگ جمل حسن بن علي طبق دستور پدر بزرگوار همراه با تني چند از ياران امام علي، وارد كوفه شد و مردم را جهت مشاركت در جهاد عليه ناكثين، فراخواند. (4)

پی نوشت:
1. حيات الامام الحسن بن علي، ج1،ص128 ، باقر شريف قرشي، قم، دارالکتب العلميه.
2. الحيات السياسيه لامام الحسن، ص115 ،جعفر مرتضي عاملي، اوّل، بيروت، دارالسيره، 1414.
3. الكامل في التاريخ، ابن الأثير، ج3، ص10 ، سال چاپ : 1386 - 1966م، دار صادر للطباعة والنشر، دار بيروت للطباعة و النشر.
4. طبقات، محمد بن سعد كاتب واقدى، ج3، ص245، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، 1374ش.

ممسوس;1003654 نوشت:
حضور امام حسن و امام حسین علیهما السلام در ایران صحت تاریخی ندارد

مدرک ودلیل شما بر این ادعا چیست؟
خودتون چند نقل تاریخی از حضور ایشان ذکر کردید پس چطور میگید صحت نداره؟

استاد ممسوس عزیز سلام
با عرض تبریک حلول ماه ربیع
در نوشته شما فرمودید که صحت نداره و چند مورد نقض رو هم آوردید!
همچنین این جمله تناقض داره»
بنا بر نقل ابن اثير ، ابن خلدون ، سيد هاشم معروف الحسني و همچنين علامه باقر شريف قرشي: حسن و حسين بعد از پيامبر در هيچ فتحي شركت نداشته اند؛ لكن در فتح شمال آفريقا به همراه ديگر رزمندگان مسلمان -كه ده هزار نفر بودند- شركت كردند.
بنده شنیده بودم که امام علی ع تا حد امکان این دو امام بزرگوار رو در جنگهای زمان خودشون هم حتی شرکت نمی دادند در صورتیکه به عقیل فرزندشون می فرمودند، اگر تو مثل دستانم هستی، حسنین مثل دو چشمانم هستند چون فرزندان فاطمه س هستند!
خوب با این اوصاف کدوم نقل رو قبول کنیم؟ البته ظاهرا در تاریخ طبری تا این حد ذکر شده که : می گن حسنین هم در فتوحات شرکت داشته باشند (بدون ذکر سند) و چند خط بالاتر یا پایینتر نوشته شده، امام علی ع در جنگهای زمان خود، حسنین علیهم السلام رو شرکت نمی دادند و این یه تناقض بین دو مطلب در یک صفحه بود!
البته خوب طبری سنی مسلک بودند و البته چند صد سال بعد از این بزرگواران زندگی می کردند و بنابراین تمام نوشته هاشون بر پایه گفته های دیگران بود!
ممنون از شما...

عبد آبق;1004194 نوشت:
مدرک ودلیل شما بر این ادعا چیست؟
خودتون چند نقل تاریخی از حضور ایشان ذکر کردید پس چطور میگید صحت نداره؟

باسلام و احترام و پوزش از تاخیر
با بررسی و تحقیق در مورد منابع مذکور که ذکر شد به این نتیجه میرسیم که گزارشات مزبور از سلسله سند رجالی خوبی بر خوردار نیست و راوی گزارشات ضعیف است از این رو گزارشات مذکور درست به نظر نمیرسد.

++Hadi++;1004204 نوشت:
ستاد ممسوس عزیز سلام
با عرض تبریک حلول ماه ربیع
در نوشته شما فرمودید که صحت نداره و چند مورد نقض رو هم آوردید!
همچنین این جمله تناقض داره»
بنا بر نقل ابن اثير ، ابن خلدون ، سيد هاشم معروف الحسني و همچنين علامه باقر شريف قرشي: حسن و حسين بعد از پيامبر در هيچ فتحي شركت نداشته اند؛ لكن در فتح شمال آفريقا به همراه ديگر رزمندگان مسلمان -كه ده هزار نفر بودند- شركت كردند.
بنده شنیده بودم که امام علی ع تا حد امکان این دو امام بزرگوار رو در جنگهای زمان خودشون هم حتی شرکت نمی دادند در صورتیکه به عقیل فرزندشون می فرمودند، اگر تو مثل دستانم هستی، حسنین مثل دو چشمانم هستند چون فرزندان فاطمه س هستند!
خوب با این اوصاف کدوم نقل رو قبول کنیم؟ البته ظاهرا در تاریخ طبری تا این حد ذکر شده که : می گن حسنین هم در فتوحات شرکت داشته باشند (بدون ذکر سند) و چند خط بالاتر یا پایینتر نوشته شده، امام علی ع در جنگهای زمان خود، حسنین علیهم السلام رو شرکت نمی دادند و این یه تناقض بین دو مطلب در یک صفحه بود!
البته خوب طبری سنی مسلک بودند و البته چند صد سال بعد از این بزرگواران زندگی می کردند و بنابراین تمام نوشته هاشون بر پایه گفته های دیگران بود!
ممنون از شما...

با سلام و احترام و عرض پوزش از تاخیر

در پست قبل عرض کردم با بررسی گزارشات به قطع و یقین در این مورد نمیرسیم. البته فرزند حضرت علی علیه السلام نامش محمد حنفیه است نه عقیل زیرا عقیل برادر امام علی علیه السلام است. اما در باره تاریخ طبری ایرادات جدی وجود دارد که امام حسن و امام حسین علیهما السلام در فتوحات شرکت نداشتند.
از باب مقدمه ببینیم ایا این مطلب در منابع شیعی امده است یا خیر؟ منابع شیعی که غالبا زندگی اهل بیت را بررسی مینمایند و حتی جزئی ترین مطالب را بیان میکنند هیچ سخنی از حضور امام حسن و امام حسین علیهمالسلام در فتوحات بیان نکردند. آملی در تاریخ رویان همین دلیل را بر عدم حضور انان در فتوحات ارائه نموده است.(1)
پی نوشت :
1. آملی تاریخ رویان ص 45

همچنین در قرن سوم، حکومت بزرگ علویان طبرستان که غالبا در دست سادات حسنی بود، حرفی از حضور جدشان امام حسن علیه السلام در این منطقه وجود ندارد. حتی بنایی ساختمانی قدمگاهی از حضور ان دو امام در ان منطقه به چشم نمیخورد در حالی که مردم این منطقه در محبت نسبت به اهل بیت پیشتاز بودند.
اما در منابع اهل سنت
بلاذری در فتوح البلدان ص 326 با کلمه یقال آورده است که امام حسن و امام حسین در فتوحات بوده اند. این نکته قابل تامل است که بلاذری در یک گزراش طولانی از حضور نظامی برخی از فرماندهان جنگی برای تصرف خراسان و طبرستان سخن میگوید وی اورده است که والی طوس نامه ای به عبدالله بن عامر بن کریز نوشت و نامه ای دیگر به سعید بن عاص و هر دو انان را برای تصرف و تسخیر خراسان بدانجا فراخواند اما عبداله بن عامر بر سعید بن عاص سبقت گرفت و خود را به خراسان رساند و ان منطقه را فتح کرد سعد بن عاص که خراسان را از دست داده میدید مسیر سپاه جنگی خود را به سوی طبرستان کج نمود وجهت فتح طبرستان به ان منطقه عزیمت نمود بلاذری در وسط این گزارش اورده است «گویند امام حسن و حسین در این نبرد حضور داشتند». اولا در اغاز این گزارش بلاذری با کلمه قالوا شرئع کرده و زمانی که از امام حسن و حسین سخن میگوید کلمه یقال را میاورد ی
عنی «میگویند» که آن دال بر عدم علم قطعی بلاذری به این سخن است. دوما این جمله در وسط و خلال گزارش بیان شده است به نوعی جزو گزارش اصلی بلاذری نبوده است سوما در گزارش حرفی از کشتار ایرانیان به میان نیامده است.

پی نوشت:
بلاذري، ابوالحسن .(١٩٨٨ م). فتوح البلدان. بيروت- لبنان: مکتبه الهلال، ص٣٢٦

اما گزارش طبری در این باره را ببینید
حَدَّثَنِي عُمَرُ بْنُ شَبَّةَ، قَال : حَدَّثَنِي عَلِي بْنُ مُحَمَّدٍعنْ عَلِي بْنِ مُجَاهِدٍ،عن ْحَنَشِ بْنِ مَالِك،ٍقَال :
غَزَا سَعِيدُ بْنُ الْعَاصِ مِنَ الْكُوفَةِ سَنَةَ ثَلاثِينَ يُرِيدُخُرَاسَانَ، وَمَعَهُ حُذَيْفَةُ بْنُ الْيَمَانِ وَنَا س مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اله ص، ""ومَعَهُالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ ""وعَبْدُ الهَّ بْنُ عَبَّاسٍ وعبد اله ابن عُمَرَ وَعَبْدُ الهَّ بْنُ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ وَعَبْدُ الهَّ بْنُ ال زبَيْرِ، وَخَرَجَ عَبْدُ الهَّ ابن عَامِرٍ مِنَ الْبَصْرَةِ يُرِيدُ...
حنش بن مالك گويد: سعيد بن عاص به سال سى ام از كوفه به منظور غزا آهنگ خراسان كرد حذيفة بن يمان و كسانى از ياران پيمبر خدا صلى الله عليه و سلم با وى بودند حسن و حسين و عبد الله بن عباس و عبد الله بن عمرو عمرو بن عاص و عبد الله بن زبير نيز با وى بودند. عبد الله بن عامر نيز به آهنگ خراسان از بصره در آمد و از سعيد پيشى گرفت و در ابر شهر منزل كرد
تاریخ طبری ج 4 ص 269

این گزارش هم مشکلاتی دارد اولا علی بن مجاهد را ابن حجر عسقلانی در کتاب تقریب التهذیب خود ضعیف و متروک الحدیث میداند. ابن حجر عسقلانی تقریب التهذیب ج 1 ص 405
تقريب التهذيب ، ج1 ص405، اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي ، دار النشر : دار الرشيد - سوريا - 1406 - 1986 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : محمد عوامة
همچنین ابن حجر عسقلانی علی بن مجاهد را در کتاب تهذیب التهذیب کذاب معرفی میکند.
تهذيب التهذيب ، ج7 ص330، اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي ، دار النشر : دار الفكر - بيروت - 1404 - 1984 ، الطبعة : الأولى
همچنین ابن جوزی در کتاب ضعفا و متروکین، علی بن مجاهد را کذاب معرفی کرده است.
الضعفاء والمتروكين ج2 ص198، رقم: 2398، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن علي بن محمد بن الجوزي أبو الفرج ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1406 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : عبد الله القاضي.
همچنین محمد بن عمر عقیلی او را متروک الحدیث میداند
الضعفاء الكبير ، ج3 ص252، اسم المؤلف: أبو جعفر محمد بن عمر بن موسى العقيلي ، دار النشر : دار المكتبة العلمية - بيروت - 1404هـ - 1984م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : عبد المعطي أمين قلعجي

بنابر این چند نفر از علمای علم رجال از اهل سنت، مانند ابن حجر عسقلانی و محمد بن عمر عقیلی و ابن جوزی این چند نفر، علی بن مجاهد را کذاب متروک الحدیث و ضعیف میشمارند.
اما در مورد حنش بن مالک این شخص مجهول است و نام او در منابع رجالی اهل سنت وجود ندارد و مشخص نیست که چه کسی است.

اما روایت دوم از طبری در همان کتاب با همان افراد
وَحَدَّثَنِي عُمَرُ بْنُ شَبَّةَ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: أَخْبَرَنِي عَلِيُّ بْنُ مُجَاهِدٍ، عَنْ حَنَشِ بْنِ مَالِكٍ التَّغْلِبِيِّ، قَالَ: غَزَا سَعِيدٌ سَنَةَ ثَلاثِينَ، فَأَتَى جُرْجَانَ وَطَبَرِسْتَانَ، مَعَهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْعَبَّاسِ وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ وَابْنُ الزُّبَيْرِ وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ، فَحَدَّثَنِي عِلْجٌ كَانَ يَخْدُمُهُمْ قال: كنت أتيتهم بِالسُّفْرَةِ، فَإِذَا أَكَلُوا أَمَرُونِي فَنَفَضْتُهَا وَعَلَّقْتُهَا، فَإِذَا أَمْسَوْا أَعْطُونِي بَاقِيَةً قَالَ: وَهَلَكَ مَعَ سَعِيدِ بن العاص محمد بن الحكم ابن أَبِي عَقِيلٍ الثَّقَفِيُّ، جَدُّ يُوسُفَ بْنِ عُمَرَ، فَقَالَ يُوسُفُ لِقَحْذَمٍ: يَا قَحْذَمُ، أَتَدْرِي أَيْنَ مَاتَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَكَمِ؟ قَالَ: نَعَمْ، اسْتُشْهِدَ معَ سَعِيدِ بْنِ الْعَاص بطَبَرِسْتَانَ، قَالَ: لا، مَاتَ بِهَا وَهُوَ مَعَ سَعِيدٍ، ثُمَّ قَفَلَ سَعِيدٌ إِلَى الْكُوفَةِ، فَمَدَحَهُ كَعْبُ بْنُ جُعَيْلٍ

روایت درباره همراهان سعید بن عاص صحبت میکنه تو روایت قبلم همین کار رو میکرد داشت همراهان سعید بن عاص رو میگفت

حنش بن مالك تغلبى گويد: سعيد به سال سی ام آهنگ غزا كرد و سوى گرگان و طبرستان رفت. عبد الله بن عباس و عبد الله بن عمرو بن زبير و عبد الله بن عمرو بن عاص با وى بودند كافرى كه خدمت آنها می‏كرده بود به من گفت: سفره را پيش آنها می‏بردم و چون می‏خوردند به من دستور ميدادند كه آنرا ميتكاندم و مي آويختم و چون شب می‏شد باقيمانده را به من می‏دادند. گويد: محمد بن حكم بن ابى عقيل ثقفى جد يوسف بن عمرو كه همراه سعيد بن عاص بود كشته شد و يوسف به قحدم گفت: «قحدم! ميدانى محمد بن حكم كجات درگذشت گفت: آرى با سعيد بن عاص در طبرستان به شهادت رسيد گفت: نه، همراه سعيد بود و آنجا درگذشت. آنگاه سعيد به كوفه باز آمد

موضوعی که در این دو روایت وجود دارد حضور برخی از افراد در جنگ خراسان یا طبرستان است همان افراد که در گزارش اول بودند در این گزارش هم هستند موضوع هم یکی است سوال اینجاست گزارشی که راوی انها یکی است افراد در ان یکی است موضوع هم یکی است چرا نام امام حسن و نام امام حسین در روایت اول وجود دارد اما در روایت دوم وجود ندارد؟ این یعنی تعارض و تناقض در گفتار به خاطر چیست یا باید بگوییم گزارش اول دستکاری شده و نام امام حسن و امام حسین به ان اضافه شده است یا تناقض را بپذیریم

پرسش:

آیا امام حسن ( علیه السلام) به ایران سفر کرده است؟

پاسخ :

منابع شیعی که غالبا زندگی اهل بیت را بررسی مینمایند و حتی جزئی ترین مطالب را بیان میکنند هیچ سخنی از حضور امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) در فتوحات بیان نکردند. "آملی" در"تاریخ رویان" به همین دلیل حضور آنان در فتوحات را نمیپذیرد.(1)
همچنین در قرن سوم، حکومت بزرگ "علویان طبرستان" که غالبا در دست سادات حسنی بود، حرفی از حضور جدشان امام حسن (علیه السلام)در این منطقه وجود ندارد. حتی بنایی ساختمانی قدمگاهی از حضور آن دو امام در ان منطقه به چشم نمیخورد در حالی که مردم این منطقه در محبت نسبت به اهل بیت پیشتاز بودند.
اما در منابع اهل سنت
"بلاذری" در"فتوح البلدان" با کلمه "یقال" آورده است که امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) در فتوحات بوده اند. این نکته قابل تامل است که "بلاذری" در یک گزراش طولانی از حضور نظامی برخی از فرماندهان جنگی برای تصرف "خراسان" و "طبرستان" سخن میگوید وی آورده است که والی "طوس" نامه ای به "عبدالله بن عامر بن کریز" نوشت و نامه ای دیگر به "سعید بن عاص" و هر دو آنان را برای تصرف و تسخیر "خراسان" بدانجا فراخواند اما "عبدالله بن عامر" بر "سعید بن عاص" سبقت گرفت و خود را به "خراسان" رساند و آن منطقه را فتح کرد" سعد بن عاص" که "خراسان" را از دست داده میدید مسیر سپاه جنگی خود را به سوی "طبرستان" کج نمود وجهت فتح طبرستان به ان منطقه عزیمت نمود "بلاذری" در وسط این گزارش آورده است «گویند امام حسن و حسین (علیهما السلام) در این نبرد حضور داشتند». اولا در آغاز این گزارش "بلاذری" با کلمه" قالوا" شروع کرده و زمانی که از امام حسن و حسین(علیهما السلام) سخن میگوید کلمه "یقال" را می آورد یعنی «گفته میشود» که آن دال بر عدم علم قطعی "بلاذری" به این سخن است. دوما این جمله در وسط و خلال گزارش بیان شده است به نوعی جزو گزارش اصلی "بلاذری" نبوده است سوما در گزارش حرفی از کشتار ایرانیان در میان نیست. (2)
اما گزارش طبری در این باره را ببینید
«حَدَّثَنِي عُمَرُ بْنُ شَبَّةَ، قَال : حَدَّثَنِي عَلِي بْنُ مُحَمَّدٍعنْ عَلِي بْنِ مُجَاهِدٍ،عن ْحَنَشِ بْنِ مَالِك،ٍقَال :
غَزَا سَعِيدُ بْنُ الْعَاصِ مِنَ الْكُوفَةِ سَنَةَ ثَلاثِينَ يُرِيدُخُرَاسَانَ، وَمَعَهُ حُذَيْفَةُ بْنُ الْيَمَانِ وَنَا س مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اله ص، ""ومَعَهُالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ ""وعَبْدُ الهَّ بْنُ عَبَّاسٍ وعبد اله ابن عُمَرَ وَعَبْدُ الهَّ بْنُ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ وَعَبْدُ الهَّ بْنُ ال زبَيْرِ، وَخَرَجَ عَبْدُ الهَّ ابن عَامِرٍ مِنَ الْبَصْرَةِ يُرِيدُ...» (3)

ترجمه:

"حنش بن مالك" گويد: "سعيد بن عاص" به سال سى ام از "كوفه" به منظور غزا آهنگ "خراسان" كرد "حذيفة بن يمان" و كسانى از ياران پيمبر خدا (صلى الله عليه و آله) با وى بودند حسن و حسين (علیهما السلام) و "عبد الله بن عباس" و "عبد الله بن عمر"و" عمرو بن عاص" و "عبد الله بن زبير" نيز با وى بودند. "عبد الله بن عامر" نيز به آهنگ "خراسان" از "بصره" در آمد و از "سعيد" پيشى گرفت و در "ابر شهر" منزل كرد
در سند این گزارش "علی بن مجاهد" قرار دارد که علمای علم رجال اهل سنت او را ضعیف شمردند. "ابن حجر عسقلانی" در دو کتاب خود او را ضعیف، متروک الحدیث(4) و کذاب (5) میشمرد. "ابن جوزی" او را از ضعفا و متروک الحدیث خوانده است. (6) همچنین "محمد بن عمر عقیلی" او را متروک الحدیث میداند. (7)
بنابر این چند نفر از علمای علم رجال از اهل سنت، مانند ابن "حجر عسقلانی" و "محمد بن عمر عقیلی" و "ابن جوزی، علی بن مجاهد" را کذاب متروک الحدیث و ضعیف میشمارند.
اما در مورد "حنش بن مالک" این شخص مجهول است و نام او در منابع رجالی اهل سنت وجود ندارد و مشخص نیست که چه کسی است.

اما روایت دوم از طبری در همان کتاب با همان افراد

« وَحَدَّثَنِي عُمَرُ بْنُ شَبَّةَ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: أَخْبَرَنِي عَلِيُّ بْنُ مُجَاهِدٍ، عَنْ حَنَشِ بْنِ مَالِكٍ التَّغْلِبِيِّ، قَالَ: غَزَا سَعِيدٌ سَنَةَ ثَلاثِينَ، فَأَتَى جُرْجَانَ وَطَبَرِسْتَانَ، مَعَهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْعَبَّاسِ وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ وَابْنُ الزُّبَيْرِ وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ، فَحَدَّثَنِي عِلْجٌ كَانَ يَخْدُمُهُمْ قال: كنت أتيتهم بِالسُّفْرَةِ، فَإِذَا أَكَلُوا أَمَرُونِي فَنَفَضْتُهَا وَعَلَّقْتُهَا، فَإِذَا أَمْسَوْا أَعْطُونِي بَاقِيَةً قَالَ: وَهَلَكَ مَعَ سَعِيدِ بن العاص محمد بن الحكم ابن أَبِي عَقِيلٍ الثَّقَفِيُّ، جَدُّ يُوسُفَ بْنِ عُمَرَ، فَقَالَ يُوسُفُ لِقَحْذَمٍ: يَا قَحْذَمُ، أَتَدْرِي أَيْنَ مَاتَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَكَمِ؟ قَالَ: نَعَمْ، اسْتُشْهِدَ معَ سَعِيدِ بْنِ الْعَاص بطَبَرِسْتَانَ، قَالَ: لا، مَاتَ بِهَا وَهُوَ مَعَ سَعِيدٍ، ثُمَّ قَفَلَ سَعِيدٌ إِلَى الْكُوفَةِ، فَمَدَحَهُ كَعْبُ بْنُ جُعَيْلٍ»(8)
ترجمه:
"حنش بن مالك تغلبى" گويد: "سعيد" به سال سی ام آهنگ غزا كرد و سوى "گرگان" و "طبرستان" رفت. "عبد الله بن عباس" و "عبد الله بن عمرو بن زبير" و" عبد الله بن عمرو بن عاص" با وى بودند كافرى كه خدمت آنها می‏كرده بود به من گفت: سفره را پيش آنها می‏بردم و چون می‏خوردند به من دستور ميدادند كه آنرا ميتكاندم و مي آويختم و چون شب می‏شد باقيمانده را به من می‏دادند. گويد: "محمد بن حكم بن ابى عقيل ثقفى" جد "يوسف بن عمرو" كه همراه "سعيد بن عاص بود" كشته شد و "يوسف" به "قحدم" گفت: «قحدم! ميدانى محمد بن حكم كجا درگذشت؟ گفت: آرى با سعيد بن عاص در طبرستان به شهادت رسيد گفت: نه، همراه سعيد بود و آنجا درگذشت. آنگاه "سعيد" به "كوفه" باز آمد

اشکال

موضوعی که در این دو روایت وجود دارد حضور برخی از افراد در جنگ "خراسان" یا "طبرستان" است همان افراد که در گزارش اول بودند در این گزارش هم هستند موضوع هم یکی است سوال اینجاست گزارشی که راوی آنها یکی است و افراد در آن یکی است، موضوع هم یکی است چرا نام امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) در روایت اول وجود دارد اما در روایت دوم وجود ندارد؟ این یعنی تعارض و تناقض در گفتار، یا باید بگوییم گزارش اول دستکاری شده و نام امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) به آن اضافه شده است یا تناقض را بپذیریم
البته بعضي همانند استاد "جعفر مرتضي عاملي"، مشاركت حسنين (علیهما السلام) در فتوحات را انكار كرده اند و گفته اند: اين فتوحات در راستاي مصالح اسلامي نبوده و براي مسلمانان بهره اي نداشته است و حضور اما حسن و امام حسين (علیهما السلام) را نمي پذيرد. (9)

پی نوشت :

  1. آملی، تاریخ رویان، چاپ منوچهر ستوده، تهران 1348ش، ص 45
  2. بلاذري، ابوالحسن، فتوح البلدان، مکتبه الهلال، 1988م، بیروت، ص 326
  3. تاریخ طبری ج 4 ص 269
  4. ابن حجر عسقلانی، تقريب التهذيب، دار الرشيد، 1406ق، سوریه، ج 1 ص 405
  5. ابن حجر عسقلانی، تهذيب التهذيب، دار الفكر، 1404، بیروت، ج7 ص 330
  6. ابن جوزی، الضعفاء والمتروكين، دار الكتب العلمية،1406ق، بیروت، ج 2 ص 198
  7. محمد بن عمر عقیلی، الضعفاء الكبير ، دار المكتبة العلمية،1404، بیروت، ج 3 ص 252
  8. تاریخ طبری ج 4 ص 270
  9. جعفر مرتضی عاملی، الحیات السياسيه لامام الحسن، دارالسيره، 1414، بیروت، ص 115
موضوع قفل شده است