جمع بندی مقبره کوروش یا انبار سمساری
تبهای اولیه
به نام خدا
مقبره ای که امروزه به کوروش هخامنشی در پاسارگارد نسبت داده می شود دارای ابعاد 3.17 در 2.11 یعنی کمتر از 7 متر است
اریستوبولوس تنها کسی که مقبره واقعی کوروش را دیده در گزارش خود آورده در این مقبره وسایل زیر وجود داشته:
1.تابوتی از طلا که پیکر کوروش در آن بوده
2.نیمکتی با پایه های طلایی که پارچه ای از طلا روی آن بوده
3.میزی که پیاله های طلایی شراب بر روی آن بوده
4.طشت بزرگ زرین
5.مقدار زیادی لباس گرانبها
6.جواهرات و گردنبند و گوشواره
7.شمشیر و خنجر
8.و غیره
اریستوبولس یک پلکان داخلی که به اتاق مغان محافظ مقبره راه داشته هم گزارش می کند
سوال:
1.این وسائل چگونه در یک اتاق که کمتر از 7 متر است جا شدند؟ این وسایل را اگر مثل انباری سمساری ها هم روی هم بچینید و مراعات آرامگاه شاهنشاهی را هم نکنید در یک اتاق کمتر از 7 متر جا نمی شود.
2. پلکان داخلی کجاست؟
3. اریستوبولس می گوید مقبره کوروش 10 طبقه دارد در حالی که مقبره فعلی 8 طبقه دارد.
با تشکر@};-
width: 700 | align: center |
---|---|
[TD="align: center"]با نام و یاد دوست | |
[/TD] | |
[TD="align: center"] | |
[/TD] | |
کارشناس بحث: استاد عماد | |
[TD][/TD] | |
مقبره کوروش یا انبار سمساریبه نام خدا
مقبره ای که امروزه به کوروش هخامنشی در پاسارگارد نسبت داده می شود دارای ابعاد 3.17 در 2.11 یعنی کمتر از 7 متر است
اریستوبولوس تنها کسی که مقبره واقعی کوروش را دیده در گزارش خود آورده در این مقبره وسایل زیر وجود داشته:
1.تابوتی از طلا که پیکر کوروش در آن بوده
2.نیمکتی با پایه های طلایی که پارچه ای از طلا روی آن بوده
3.میزی که پیاله های طلایی شراب بر روی آن بوده
4.طشت بزرگ زرین
5.مقدار زیادی لباس گرانبها
6.جواهرات و گردنبند و گوشواره
7.شمشیر و خنجر
8.و غیره
اریستوبولس یک پلکان داخلی که به اتاق مغان محافظ مقبره راه داشته هم گزارش می کند
سوال:
1.این وسائل چگونه در یک اتاق که کمتر از 7 متر است جا شدند؟ این وسایل را اگر مثل انباری سمساری ها هم روی هم بچینید و مراعات آرامگاه شاهنشاهی را هم نکنید در یک اتاق کمتر از 7 متر جا نمی شود.
2. پلکان داخلی کجاست؟
3. اریستوبولس می گوید مقبره کوروش 10 طبقه دارد در حالی که مقبره فعلی 8 طبقه دارد.
سلام علیکم
اشکال شما قابل بررسی است اما گذشته از آن این مقبره در قرون گذشته به مادر سلیمان منسوب بود نه کورش
اما به یکباره و بدون هیچ سند متقنی این مقبره را به کورش نسبت دادند که در پست های آتی شرح آن خواهد آمد.
یعنی مقبره کوروش کبیر هنوز کشف نشده؟!
سلام
جیمز موریه از اولین کسانی که نظریه مقبره بودن ساختمان فعلی را مطرح کرد،بعدها متوجه اشتباه خود شد و از این نظریه برگشت،احتملاً قبر کوروش در فسا یا داربگرد بوده ( جیمز موریه فسا را محل دفن کوروش می دانست) با ویژگی هایی که در پست یک آوردم و بعدها در اثر مرور زمان مثل خیلی دیگر از آثار باستانی از بین رفته.
موفق و سلامت باشید@};-
در قرون گذشته به مادر سلیمان منسوب بود
سلام
این بنا نمی تواند مقبره مادر حضرت سلیمان باشد زیرا ساخته دست یونانی ها است و علامت های زبان یونانی روی سنگ ها هنوز وجود دارد، این بنا مربوط به دوره هخامنشیان است ولی قبر کورش هم نیست.
بهترین نظر این است که بگوییم هویت فرد یا افرادی که در این مقبره دفن شدند نامشخص است.
یا علی
یعنی مقبره کوروش کبیر هنوز کشف نشده؟!
آنچه امروز به مقبره کورش نسبت می دهند با اما و اگر هایی روبرو است. اما اینکه قبر کورش کجاست به گفته هردوت، وی در جنگ با ماساژت ها در تقریبا بالای دریای خزر به قتل رسیده است
البته به گفته گزنفون کورش در فارس به مرگ طبیعی از دنیا می رود و به گفته کتزیاس کورش پس از زخمی شدن در شرق ایران به فارس برگشته بر اثر جراحات از دنیا می رود.
این بنا نمی تواند مقبره مادر حضرت سلیمان باشد زیرا ساخته دست یونانی ها است و علامت های زبان یونانی روی سنگ ها هنوز وجود دارد
این استدالال تمام نیست. برفرض که علامات یونانی بر قبر باشد چرا نمی تواند قبر مادر سلیمان باشد. آیا یونانی ها نمی توانند بر قبر مادر سلیمان علائمی بگذارند؟
این بنا مربوط به دوره هخامنشیان است ولی قبر کورش هم نیست.
نمی توان به ضرس قاطع چنین حرفی زید. انتساب بنا به زمان هخامنشیان ممکن است اما قطعی نیست.
،بعدها متوجه اشتباه خود شد و از این نظریه برگشت
می فرمائید در کجا از اشتباه خود برگشت؟ دلایل برگشتش چه بود؟
تا آنجا که در منابع مربوطه آمده این است که وی این قبر را منتسب به کورش دانسته و در همان جایی که منتسب دانسته دلایلی بر رد آن آورده است.
مقبره ای که امروزه به کوروش هخامنشی در پاسارگارد نسبت داده می شود دارای ابعاد 3.17 در 2.11 یعنی کمتر از 7 متر استاریستوبولوس تنها کسی که مقبره واقعی کوروش را دیده در گزارش خود آورده در این مقبره وسایل زیر وجود داشته:
1.تابوتی از طلا که پیکر کوروش در آن بوده
2.نیمکتی با پایه های طلایی که پارچه ای از طلا روی آن بوده
3.میزی که پیاله های طلایی شراب بر روی آن بوده
4.طشت بزرگ زرین
5.مقدار زیادی لباس گرانبها
6.جواهرات و گردنبند و گوشواره
7.شمشیر و خنجر
8.و غیره
اریستوبولس یک پلکان داخلی که به اتاق مغان محافظ مقبره راه داشته هم گزارش می کند
خوب است مدرک این مطالب را نیز برای کاربران محترم ارائه فرمائید.
منظورم همین مطلب نیست در کل بحث بهتر است هر چه می نویسیم همان موقع بگوئیم که این مطلب از کجاست!
خوب است مدرک این مطالب را نیز برای کاربران محترم ارائه فرمائید.
منظورم همین مطلب نیست در کل بحث بهتر است هر چه می نویسیم همان موقع بگوئیم که این مطلب از کجاست!
سلام
علی سامی نویسنده ، محقق و استاد دانشگاه ، باستانشناس و رئیس مؤسسه باستانشناسی تخت جمشید بود. مرمت آرامگاه کورش بزرگ در سال ۱۳۵۰ به سرپرستی وی انجام شد در کتاب پاسارگاد خود صفحه 44 و 45 مطالب آرسیتوبولس را آورده.
می فرمائید در کجا از اشتباه خود برگشت؟ دلایل برگشتش چه بود؟
تا آنجا که در منابع مربوطه آمده این است که وی این قبر را منتسب به کورش دانسته و در همان جایی که منتسب دانسته دلایلی بر رد آن آورده است.
نخستین کسی که نظریه آرامگاه کورش برای این بنا را اظهار داشت، جیمز موریه بود که دو بار در سالهای 1808 و 1811 میلادی بدانجا سفر کرده بود. با اینکه موریه بعدها از این نظر خود پشیمان شد و آرامگاه کورش و پاسارگاد را جایی در اطراف فسا گمان داد، اما دیگرانی همچون سِر رابرت کرپورتر در سال 1818 میلادی و کلودیوس جیمز ریچ در سال 1821 میلادی نظریه او را پذیرفتند. این در حالی بود که عدهای دیگر و از جمله دلاواله، اوزلی، لاسِن، اوپرت، سایس و ژان دیولافوآ آرامگاه کورش و پاسارگاد را در اطراف فسا میدانستند.
http://irania.ir/ie/4234
دلیل این امر نوشته پلینی تاریخ طبیعی دان معروف متولد 23 میلادی درباره اینکه پاسارگارد در شرق تخت جمشید بوده و رودخانه سی تی گاگوس به ان می رسد و بطلمیوس در جنوب شرقی می دانست نه شمال و شمال شرقی و همینطور نوشته های یونانی ها که قبلاً عرض شد.
این استدالال تمام نیست. برفرض که علامات یونانی بر قبر باشد چرا نمی تواند قبر مادر سلیمان باشد. آیا یونانی ها نمی توانند بر قبر مادر سلیمان علائمی بگذارند؟
این بنای آرامگاهی، سالمترین بنای موجود در محل است و طرحی متوازن و متناسب را عرضه میدارد. با اینکه نمونههای مشابه این سازه در غرب آناتولی و از جمله در بنای موسوم به «تاشقلعه» (Taşkule) در لیدی باستان و استان ازمیر امروزی مشاهده شده، اما طرح این گونه آرامگاه در ایران ناشناخته نبوده است. شواهد موجود حاکی از آن است که معماران و سنگتراشانی از لیدی و ایونیه در ساخت این بنا مشارکت داشتهاند.
نمونههای دیگری از اینگونه معماری، بنای معروف به «گور دختر» در جنوب شرقی کازرون و در نزدیکی سرمشهد، و «تخت رستم» در فاصله میان تختجمشید و نقشرجب است (ممکن نیز هست که آرامگاه کورش همین سازه اخیر بوده باشد). نمونه دیگری از چنین گورخانههایی در کاوشهای سال 1382 در تپه صرم در نزدیکی کهک قم بدست آمد. این سازه در همان زمان پیدایش تخریب شد (سرلک، ص 129 تا 163).
http://irania.ir/ie/4234
برخی می گویند منظور از مادر سلیمان، سلیمان عباسی است، درسته؟
عباسیان به عنوان سنی های متعصب مردگان خود را با کفن در خاک دفن می کردند و بعید است جنازه را بدون تشریفات اسلامی بدون دفن در مقبره بگذارند و هیچ اثری از کنده شدن کف مقبره برای دفن کردن وجود ندارد. اگر هم بخواهیم این نظریه را بپذیریم بعدها این خانم در انجا دفن شده ولی اصل بنا قطعاً سابقه بیشتری از عباسیان دارد
موفق و سلامت باشید
یعنی مقبره کوروش کبیر هنوز کشف نشده؟!
این بقعه از دیر زمان به نام مادر سلیمان معروف بود و در منابع مرتبط با جغرفیا چنین عنوان کرده اند.(1) برخی نیز مادر سلیمان عباسی دانسته اند.(2)اماجهانگردان غربی بدون استناد قطعی این قبر را به کورش نسبت دادند.(3) پس از وی جهانگردان دیگر احتمال وی را اخذ کرده اما دلایل رد وی را نیاورند و این بقعه را به طور قطع قبر کورش در نظر گرفتند.
بنابراین نمی توان به ضرس قاطع این قبر را متعلق به کورش دانست.
1. مستوفی، نزله القلوب، ص194
2.جورج ناتانیل کرزن، ایران و قضیه ایران، ج2، ص96
یعنی مقبره کوروش کبیر هنوز کشف نشده؟!
این بقعه از دیر زمان به نام مادر سلیمان معروف بود و در منابع مرتبط با جغرفیا چنین عنوان کرده اند.(1) برخی نیز مادر سلیمان عباسی دانسته اند.(2)اماجهانگردان غربی بدون استناد قطعی این قبر را به کورش نسبت دادند.(3) پس از وی جهانگردان دیگر احتمال وی را اخذ کرده اما دلایل رد وی را نیاورند و این بقعه را به طور قطع قبر کورش در نظر گرفتند.
بنابراین نمی توان به ضرس قاطع این قبر را متعلق به کورش دانست.
1. مستوفی، نزله القلوب، ص194
2.جورج ناتانیل کرزن، ایران و قضیه ایران، ج2، ص96
برخی می گویند منظور از مادر سلیمان، سلیمان عباسی است، درسته؟
1.این وسائل چگونه در یک اتاق که کمتر از 7 متر است جا شدند؟ این وسایل را اگر مثل انباری سمساری ها هم روی هم بچینید و مراعات آرامگاه شاهنشاهی را هم نکنید در یک اتاق کمتر از 7 متر جا نمی شود.2. پلکان داخلی کجاست؟
3. اریستوبولس می گوید مقبره کوروش 10 طبقه دارد در حالی که مقبره فعلی 8 طبقه دارد.
اولا فرمایشتان را مستند نکردید
ثانیا: ممکن است در طول زمان در ابعاد و اصل ساختمان تغییراتی صورت گرفته باشد
ثالثا: ممکن است اتافهای جانبی داشته باشد.
شما مستند را ارائه بفرمائید تا بحث کنیم
شما مستند را ارائه بفرمائید تا بحث کنیم
سلام
دوست عزیز این بحث برای سه هفته پیش بود و من هرچی pdf و منبع داشتم پاک کردم.
چرا زودتر برای پیگیری بحث اقدام نکردید!
اولا فرمایشتان را مستند نکردید
برادر عزیز من در پست 12 ادرس دادم، ادرس منابع متقدم مثل فلاویوس را هم داشتم که پاک کردم.
کاشکی زودتر بحث را ادامه می دادید تا من منابعم را پاک نمی کردم.من فکر کردم چون 10 روز گذشته و کسی پست نگذاشته دیگر موضوع فقط جمع بندی می شود،اگر می دانستم می خواهید ادامه دهید منابعم را پاک نمی کردم
ثانیا: ممکن است در طول زمان در ابعاد و اصل ساختمان تغییراتی صورت گرفته باشد
ثالثا: ممکن است اتافهای جانبی داشته باشد.
برادر گرامی این وسایلی که ارستوبولوس می گوید در یک اتاق 6 متری جا نمی شود حداقل باید 50 متر باشد و ده طبقه بوده نه 7 طبقه، لباس که نیست آب برود
پلکان داخلی در یک مجموعه سنگی از بین نمی رود، اگر هم مسدود شود آثارش باقی می ماند
موفق و سلامت باشید@};-
سلامدوست عزیز این بحث برای سه هفته پیش بود و من هرچی pdf و منبع داشتم پاک کردم.
چرا زودتر برای پیگیری بحث اقدام نکردید!
سلام علیکم
شما در تاریخ 15 آبان تاپیک را ایجاد کرده اید و بنده در 21 آبان در پست 10 از شما آدرس خواسته ام. تا الان منتظر شدم، می خواستم تاپیک را جمع بندی کنم، دوباره درخواست خود را تکرار کردم بنابراین درخواست همان اوایل بوده و الان تکرار شده است.
بنده در 21 آبان در پست 10 از شما آدرس خواسته ام
برادر عزیز من همان روز در پست 12 آدرس دادم.
اگر منابع یونانی را قبول ندارید یا منبع متقدم را می خواستید یا هر مسئله دیگری داشتید بهتر بود مطرح می فرمودید در غیر این صورت از سکوت شما علامت رضایت برداشت می شود. برداشت من این بود که با آدرس من قانع شدید. من که علم غیب ندارم.
برای من هم فرقی ندارد که نقل قول ارستوبولوس را قبول بکنیم یا نه. چون تنها کسی است گفته شده قبر کوروش را دیده و توصیف کرده ارستوبولوس است، با رد کردن حرفش یا اینکه بگوییم او اصلاً همچین حرفی نزده، باز هم مقبره فعلی مجهول می شود.
منبع اصلی:
کتاب آناباسیس اسکندر نوشته اریان 6.29
اگر متنش را هم می خواهید امر بفرمایید بنویسم
موفق و سلامت باشید
پس از فراگیری دین زرتشت و هنگامی که این دین به صورت دین رسمی ایرانیان درآمد، سوزاندن، غرق کردن و به خاک سپردن جسد گناه بزرگی شمرده شد. در آیین زرتشتآتش و آب و خاک مقدس هستند اگر جسد را مدفون کنند خاک را آلوده ساختهاند و اگر در آب غرق کنند آب را ناپاک نمودهاند و اگر در آتش بسوزانند با آلوده ساختن این فروغ آسمانی بزرگترین معاصی صورت گرفتهاست. به عقیدهٔ پیروان مزدیسنا باید جسد را در دسترس مرغان و جانوران لاشهخور قرار داد یا بالای برجهای خاموشی در معرض نابودی گذاشت.
چرا فقط کورش تنها وفقط کورش مقبره دارد ایا کورش زرتشتی نبوده است ؟
برادر گرامی این وسایلی که ارستوبولوس می گوید در یک اتاق 6 متری جا نمی شود حداقل باید 50 متر باشد و ده طبقه بوده نه 7 طبقه، لباس که نیست آب برود
مقبره کوروش زوائدی هم داشته است که پهلوی دوم به خاطر جشن های 2500 ساله؛ آن ها را تخریب کرده است
چرا فقط کورش تنها وفقط کورش مقبره دارد ایا کورش زرتشتی نبوده است ؟
سایر شاهان هخامنشی هم اینگونه بوده اند، قبور داریوش بزرگ، خشایارشا، اردشیر یکم و داریوش دوم و ... نیز در دخمه ها قرار داشتند
در دخمه و تابوت سنگی هم آب و خاک به زعم ایشان آلوده نمیشد. در شاهنامه هم موارد متعدد ذکر شده است
مقبره کوروش زوائدی هم داشته است
سلام علیکم
بله حق با شماست
البته ارسیتوبولس فقط داخل مقبره را توصیف کرده و از ظواهر به اینکه مقبره در باغ قرار داره و 10 طبقه و مربعی شکل و یک ساختمان مربوط به مغان در محوطه بوده بسنده کرده است
گفته در مقبره کوچک است و یک انسان به سختی رد می شود(این ویژگی را همین مقبره فعلی هم دارد) و تابوت طلا کوروش بین میز و نیمکتی از طلا قرار دارد و سایر وسائل که در پست یک آوردم.
پهلوی دوم به خاطر جشن های 2500 ساله؛ آن ها را تخریب کرده است
اسکول بوده
فضای داخلی مقبره فعلی که بسیار کوچک و در حدود 6 متر است:
نقاشی جهانگرد المانی البرت ماندلسلو در حدود 400 سال پیش که برگرفته از مقبره واقعی کوروش یعنی مقبره 10 طبقه است
موفق و سلامت باشید@};-
سایر شاهان هخامنشی هم اینگونه بوده اند، قبور داریوش بزرگ، خشایارشا، اردشیر یکم و داریوش دوم و ... نیز در دخمه ها قرار داشتنددر دخمه و تابوت سنگی هم آب و خاک به زعم ایشان آلوده نمیشد. در شاهنامه هم موارد متعدد ذکر شده است
بله سایر شاهان هخامنشی مانند سایر مردگان زرتشتی در دخمه قرار میگرفتند ولی گور منتسب به کورش نه دخمه است و نه شبیه دخمه این بنا در واقع یک زیگورات است.
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
در تمدنهای باستانی آسیای غربی نیایشگاهی برای خدایان میساختند و والاترین آن زیگورات نامیده میشد و معنای آن بالا رفتن به سوی آسمان است. آنها زیگورات را بر بلندیها میساختند. در زیگوراتها از بهترین و استوارترین مصالح ساختمانی آن زمان بهره گرفته شدهاست.
زیگورات «ذیققوررت» کلمهای اکدی است. واژه سومری آن زیقورات و ایلامی آن زیقورتو است.[۱]
بله سایر شاهان هخامنشی مانند سایر مردگان زرتشتی در دخمه قرار میگرفتند ولی گور منتسب به کورش نه دخمه است و نه شبیه دخمه این بنا در واقع یک زیگورات است.
سلام علیکم
دوست عزیز هیچ یک از پادشاهان هخامنشی و اشکانی زرتشتی نبودند و خدایانی مثل مردوک و آناهیتا و ناهید و بهرام و وای و تیر و اذر و غیره را می پرستیدند و اولین پادشاه زرتشتی اردشیر بابکان موسس سلسله ساسانی بوده.
مثلاً داریوش اهورامزدا را به عنوان خدای خدایان قبول داشت بر خلاف نظر زرتشتی ها که اهورامزدا را خدای یگانه می دانستند یا کوروش مردوک را خدای خدایان می دانست.
کتیبه داریوش در تخت جمشیدdph:
داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر ویشتاسپ، هخامنشی. داریوششاه گوید: این است شهریاری که من دارم، از سکاهایی که آن سوی سغدند تا حبشه. از هند تا سارد. این است که اهورامزدا بزرگترین خدایان مرا فرا داد. اهورامزدا مرا و خاندان مرا بپاید.
منشور کوروش:
مردوک، سرور بزرگ، از رفتار [نیک من] شادمان گشت و به من کورش، شاهی که از او می ترسد و کمبوجیه پسر تنی [ام و به] همه سپاهیانم، برکتی نیکو ارزانی داشت (بند 26-27).
- خدایانِ سرزمین سومر و اَکد را که نبونئید - در میان خشم سرور خدایان - به شواَنّه(=بابل) آورده بود، به فرمان مردوک، سرور بزرگ، به سمت به جایگاهشان بازگرداندم، جایگاهی که دلشادشان می سازد (بند 33-34).
- هر روز در برابر بِل و نَبو، روزگاری دراز (=عمری طولانی) برایم خواستار شوند (و) کارهای نیکم را یادآور شوند و به مردوک، سرورم چنین بگویند که “کورش، شاهی که از تو میترسد و کمبوجیه پسرش... بگذار آنان سهمیه رسانِ نیایشگاههایمان باشند، تا روزگاران دراز (؟)...و باشد که مردمان بابل [شاهی] او را بستایند (بند 35-36).
موفق و سربلند باشید@};-
دوست عزیز هیچ یک از پادشاهان هخامنشی و اشکانی زرتشتی نبودند و خدایانی مثل مردوک و آناهیتا و ناهید و بهرام و وای و تیر و اذر و غیره را می پرستیدند و اولین پادشاه زرتشتی اردشیر بابکان موسس سلسله ساسانی بوده.
ایا اینها دخمه نیست چرا هیچ شباهتی با گور منتسب به کورش ندارد اینها همه دخمه است که به گور زرتشتیان شبیه است حال به فرض هم که هخامنشیان را زرتشتی ندانیم علت اینهمه تفاوت در گور منتسب به کورش با بقیه در چیست ؟داریوش فقط دو نسل با کورش فاصله دارد
کتاب آناباسیس اسکندر نوشته اریان 6.29اگر متنش را هم می خواهید امر بفرمایید بنویسم
موفق و سلامت باشید
اگر مطلب اصلی کتاب آناباسیس را بفرمائید ممنون می شوم البته بنده خودم دارم ولی برای اینکه در بحث علمی بدون مدرک حرف نزنیم از این پس قرار بگذاریم اگر مطلبی گذاشتیم آدرس را دقیق بدهیم نه آنکه لینکی بدهیم و بگوئیم کتابش را دانلود کنید. این شیوه بحث علمی است و کمترین توقع در مباحثات است.
پس از فراگیری دین زرتشت و هنگامی که این دین به صورت دین رسمی ایرانیان درآمد، سوزاندن، غرق کردن و به خاک سپردن جسد گناه بزرگی شمرده شد. در آیین زرتشتآتش و آب و خاک مقدس هستند اگر جسد را مدفون کنند خاک را آلوده ساختهاند و اگر در آب غرق کنند آب را ناپاک نمودهاند و اگر در آتش بسوزانند با آلوده ساختن این فروغ آسمانی بزرگترین معاصی صورت گرفتهاست. به عقیدهٔ پیروان مزدیسنا باید جسد را در دسترس مرغان و جانوران لاشهخور قرار داد یا بالای برجهای خاموشی در معرض نابودی گذاشت.
چرا فقط کورش تنها وفقط کورش مقبره دارد ایا کورش زرتشتی نبوده است ؟
یکی از دلایل بر رد نظریه قبر کورش همین است، بالاخره دین کورش چیست اگر زردشت بوده چگونه دفن شده است و اگر دین دیگری داشته که داشته پس باستان گرایان خیلی نباید روی دین زردشت حساب باز کنند.
مقبره کوروش زوائدی هم داشته است که پهلوی دوم به خاطر جشن های 2500 ساله؛ آن ها را تخریب کرده است
بله زوائدی داشته اما این زوائد در زمان اتابکان و به عنوان مسجد مقبره ساخته شده است نه در زمان ساختن خود بقعه!
ضمنا با این سخن باید گفت رژیم سابق بزرگترین ظلم را به تمدن ایران باستان کرد که چنین زوائدی را تخریب کرد مخصوصا اگر سخن شما درست باشد و زوائد متعلق به اصل مقبره باشد
سایر شاهان هخامنشی هم اینگونه بوده اند، قبور داریوش بزرگ، خشایارشا، اردشیر یکم و داریوش دوم و ... نیز در دخمه ها قرار داشتنددر دخمه و تابوت سنگی هم آب و خاک به زعم ایشان آلوده نمیشد. در شاهنامه هم موارد متعدد ذکر شده است
با آموزه های دین زردشتی چکار می کنید که مرده ها را دفن نمی کردند آیا این افراد به نظر شما زردشتی نبودند؟
دوست عزیز هیچ یک از پادشاهان هخامنشی و اشکانی زرتشتی نبودند و خدایانی مثل مردوک و آناهیتا و ناهید و بهرام و وای و تیر و اذر و غیره را می پرستیدند و اولین پادشاه زرتشتی اردشیر بابکان موسس سلسله ساسانی بوده.
سند؟
مثلاً داریوش اهورامزدا را به عنوان خدای خدایان قبول داشت بر خلاف نظر زرتشتی ها که اهورامزدا را خدای یگانه می دانستند یا کوروش مردوک را خدای خدایان می دانست.کتیبه داریوش در تخت جمشیدdph:
داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر ویشتاسپ، هخامنشی. داریوششاه گوید: این است شهریاری که من دارم، از سکاهایی که آن سوی سغدند تا حبشه. از هند تا سارد. این است که اهورامزدا بزرگترین خدایان مرا فرا داد. اهورامزدا مرا و خاندان مرا بپاید.
منشور کوروش:
مردوک، سرور بزرگ، از رفتار [نیک من] شادمان گشت و به من کورش، شاهی که از او می ترسد و کمبوجیه پسر تنی [ام و به] همه سپاهیانم، برکتی نیکو ارزانی داشت (بند 26-27).
- خدایانِ سرزمین سومر و اَکد را که نبونئید - در میان خشم سرور خدایان - به شواَنّه(=بابل) آورده بود، به فرمان مردوک، سرور بزرگ، به سمت به جایگاهشان بازگرداندم، جایگاهی که دلشادشان می سازد (بند 33-34).
- هر روز در برابر بِل و نَبو، روزگاری دراز (=عمری طولانی) برایم خواستار شوند (و) کارهای نیکم را یادآور شوند و به مردوک، سرورم چنین بگویند که “کورش، شاهی که از تو میترسد و کمبوجیه پسرش... بگذار آنان سهمیه رسانِ نیایشگاههایمان باشند، تا روزگاران دراز (؟)...و باشد که مردمان بابل [شاهی] او را بستایند (بند 35-36).
شاید منظورتان از سند این مطالب منشور و کتیبه است! درست فهمیده ام؟
سند؟
دکتر زرین کوب:دوران هخامنشی نه مغان دین زرتشتی داشتند و نه خانوادهٔ سلطنتی و با توجه به نقشی که مغان در اجرای مراسم مذهبی پارسیها داشتند و با در نظر گرفتن این نکته که آیین خاندان هخامنشی ممکن نیست با عقاید طبقات عامه طوایف پارسی مغایرت واقعی داشتهباشد، پیداست که درین ادوار هنوز دین زرتشتی در بین پارسیها نفوذ نداشتهاست.
کتاب تاریخ مردم ایران، ایران قبل از اسلام ص 195 و 196
اگر تحقیق دکتر زرین کوب را سند نمی دانید. دلایلش هم ذکر شده اگر دوست دارید بنویسم.
اگر مطلبی گذاشتیم آدرس را دقیق بدهیم
سه خط پایین تر فرمودید:
بله زوائدی داشته اما این زوائد در زمان اتابکان و به عنوان مسجد مقبره ساخته شده است نه در زمان ساختن خود بقعه!
کو آدرس! :>
داریوش فقط دو نسل با کورش فاصله دارد
دوست عزیز دلیل خاصی بیان نشده شاید به خاطر اختلاف دیدگاه داریوش و کوروش در خدای خدایان باشد
سلام
ببخشید وسط مباحثاتتون، یک سوال برام پیش اومد
آن زمانی که مردم چندین خدا رو قبول داشته اند، درباره اینکه کدوم خدا بزرگتر از همه است اختلاف نظر داشتن؟ یکی خدایی رو بزرگتر می دونسته همسایه اش خدای دیگه رو؟ (مثل دعواهای سیاسی امروز)
یا اینکه طی حوادث و بلاها می گفتن مثلا این خدا اون یکی خدا رو شکست داد، از این به بعد بیاید اونو بپرستیم؟
اگر مطلب اصلی کتاب آناباسیس را بفرمائید ممنون می شوم البته بنده خودم دارم ولی برای اینکه در بحث علمی بدون مدرک حرف نزنیم
ارامگاه شاه در وسط یک باغ که اب در آن جاری و درختان سرسبز ان را احاطه کرده قرار گرفته و قسمتهای پایینی مقبره از سنگهایی تشکیل شده بود که به شکل مربع بریده شده بودند و یک قاعده مستطیلی شکل را ایجاد می کردند. بالای ارامگاه یک اتاق سنگی بود که یک در داشته و به قدری باریک بود که یک فرد کوتاه قد به سختی میتوانست داخل اتاق شود. در داخل اتاق یک تابوت طلایی وجود داشت که پیکر کورش را در داخل ان قرار داده بودند. یک صندلی نیز با پایههایی از طلا در کنار تابوت قرار داشت. یک پرده بابلی روی آن بود و کف اتاق نیز با فرش پوشانده شده بود. یک ردا استیندار و سایر لباسهای بابلی روی ان قرار داشتند. جامههای مادی در اتاق بود، بعضی تیره و بعضی به رنگهای دیگر بودند. گردنبند، شمشیر، گوشواره های سنگی با تزیینات طلا و یک میز نیز در اتاق بودند. تابوت کوروش بین میز و صندلی قرار داشت.یک پلکان داخلی به اتاقی که روحانیون حافظ بنا در ان منزل دارند مرتبط می گردد و سر در مقبره نوشته شده : ای انسان من کوروش پسر کمبوجیه هستم و دولت پارس را تاسیس کردم پس این مقبره را از من دریغ مدار (رشک مبر)
لطفاً شما هم مطلبی که دارید بگذارید
با سلام خدمت همه عزیزان
بله زوائدی داشته اما این زوائد در زمان اتابکان و به عنوان مسجد مقبره ساخته شده است نه در زمان ساختن خود بقعه!
با توجه به تصویر هوایی از ساختمان کنونی، احتمال این که حتی در زمان ساخت اولیه، بنا ملحقاتی هم داشته باشد وجود دارد. اما اگر هم نداشته باشد، مسئله خاصی نیست! مشکل دوستمان این بود که این همه اسباب و اثاثیه در ساختمان فعلی جای نمیگیرد. ممکن است مقدار اسباب ذکر شده دقیق نبوده باشد یا ملحقات موجود قدمتی بیشتر داشته که وسائل در آن بوده. الان پیر شده ام و حس و حال جسنجوی مطالب را ندارم!
ضمنا با این سخن باید گفت رژیم سابق بزرگترین ظلم را به تمدن ایران باستان کرد که چنین زوائدی را تخریب کرد مخصوصا اگر سخن شما درست باشد و زوائد متعلق به اصل مقبره باشد
سخن شما درست است
با آموزه های دین زردشتی چکار می کنید که مرده ها را دفن نمی کردند آیا این افراد به نظر شما زردشتی نبودند؟
پادشاهان بی نقص نیستند و تمام رفتارهایشان بر اساس شریعت نیست. مثلا جمع میان دو خواهر در اسلام حرام است، اما ناصرالدین شاه که خود را پادشاه اسلام میدانست و بسیاری هم میدانستند، همزمان دوخواهر را به حرمسرایش وارد نموده بود
مدل قبرهای هخامنشی، بر اساس دفن نیست. معمولا تابوتی سنگی است که جنازه در آن است و با خاک یا آب تماسی ندارد که باعث آلودگی ان شود. جنازه خود کوروش هم ظاهرا در اتاقکی مخفی در سقف بنا پنهان شده بود. شاید هم برداشت من اشتباه است
بله سایر شاهان هخامنشی مانند سایر مردگان زرتشتی در دخمه قرار میگرفتند ولی گور منتسب به کورش نه دخمه است و نه شبیه دخمه این بنا در واقع یک زیگورات است.
بنده چغازنبیل را که در خوزستان خودمان است دیده ام، مقبره منسوب به کوروش به زیگورات شبیه نیست
در نهات نتیجه ی این همه بحث چی میتونه باشه؟ جالب که هم موافق ها هم مخالفین هر زمان که بحث کوروش میشه ، هر کدوم جداگانه مدرک دارند ؟ واقعا به کدوم این ها میشه اعتماد کرد؟
یکی از راههای پژوهش در ادیان اقوام قدیم گورهای باقیمانده از انان است جالب است که پادشاهان ماد که قبل از هخامنشیان برایران حکومت مینوده اند گور دخمه دارند ولی کورش و کمبوجیه در گورهای شبیه زیگورات که هردو در پاسارگاد است دفن شده اند و پس از کودتای داریوش اول مجدد گور دخمه البته به شکل مدرن تری جلوس نموده است حال یا این دو گور اصلاً گور نیست یا مطعلق به کورش و کمبوجیه نیست و یا کورش و کمبوجیه ائین دیگری داشته اند.
جالب که هم موافق ها هم مخالفین هر زمان که بحث کوروش میشه ، هر کدوم جداگانه مدرک دارند ؟
بنده علت را در این تاپیک های مختلف عرض کرده ام
زیرا دو نگاه به کورش است
نگاه کورش ستایی: این گروه به منابع یونانی و آثار باستانی به دست آمده مراجعه می کنند و هر مطلبی که زیباست و به نفع کورش می توانند به کار ببرند استخراج می کنند و در معرض عموم می گذارند
نگاه کورش ستیزی: که به همان منابع مراجعه کرده و هر چه به ضرر کورش است استخراج می کنند و در معرض عموم می گذارند بنابراین هر دو گروه ادعا می کنند که مدرک دارند.
اما بنده نسبت به همه این مدارک ملاحظاتی دارم و به نظرم باید این دو عنیک را از چشمها بیرون آورد و عینک دیگری به چشم زد!!!
پرسش:
مقبره ای که امروزه به کوروش هخامنشی در پاسارگارد نسبت داده می شود دارای ابعاد 3.17 در 2.11 یعنی کمتر از 7 متر است؟ اریستوبولوس مقبره واقعی کوروش را دیده در گزارش خود آورده در این مقبره وسایل زیادی بوده،این وسائل چگونه در یک اتاق که کمتر از 7 متر است جا شدند؟ نیز ارستوبولس می گوید مقبره کورش 10 طبقه بوده و حال آنکه مقبره فعلی تنها هشت طبقه دارد، دو طبقه دیگر کجاست؟
پاسخ:
مقبره ای که در پاسارگاد وجود دارد از قرون اولیه اسلامی تا صد سال پیش به عنوان قبر مادر سلیمان مطرح بوده و قریب به صد سال است که به کورش منتسب شده است.(1) حمدالله مستوفی در کتاب نزهه القلوب نیز به این مقبره اشاره کرده و آن را مرقد مادر سلیمان نامیده است.(2)
اولین کسی که این مقبره را مقبره کورش نامید جیمز موریه بود که خود این انتساب را رد کرد.(3) پس از آن جهانگردان با نادیده گرفتن ردیه های وی، بدون آوردن دلیل دیگری این قبر را قبر کورش نامیدند.
اما آنچه شما در مورد وسایل داخل مقبره و نیز طبقات آن گفته اید ممکن است، قابل خدشه است، زیرا این مقبره متعلق به هر کسی باشد از قدمت بسیار بالایی برخوردار است و گذشت قرون بسیار زیاد ممکن است تغییراتی از جهات مختلف در مقبره ایجاد کرده باشد. البته این فقط احتمال است و لذا نمی توان آن را رد یا تایید کرد.
بنابراین انتساب این مقبره به کورش قطعی نیست از آن جهت که دلیل قطعی نداریم نه اینکه طبقات آن جابجا شده است.
منابع:
1. لارنس لاكهارت، انقراض سلسله صفويه، ترجمه: اسماعيل دولتشاهى، تهران: انتشارات علمى و فرهنگ، 1383. ص 294. سرپرسى سايكس، تاريخ ايران، ترجمه: سيد محمد تقى فخر داعى گيلانى، تهران: نشر افسون، 1380. ج 1، ص 235.
2.مستوفی،حمدالله، نزهه القلوب، به کوشش محمددبیر سیاقی، قزوین، حدیث امروز، 1381ش، چاپ اول. ص194
3.کرزن، جورج ناتانیل، ایران و قضیه ایران، ترجمه غلام علی وحید مازندرانی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1380شج2، ص96