جمع بندی آیا دین اسلام حقیقتاً آسان است؟

تب‌های اولیه

118 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا دین اسلام حقیقتاً آسان است؟

سلام
خداوند در آیاتی از فرآن می‌فرماید که دین آسان است. از جمله این آیات:

بقره - 185:
یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ
خدا براى شما آسانى مى‌خواهد و براى شما دشوارى نمى‏‌خواهد

بقره - 286:
لاَ یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا
خداوند هیچ‌کس را جز به اندازه توانش تکلیف نمی‌کند

حج - 78:
وَ مَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ
و در دين برای شما سختى قرار نداده است


اما آیا حقیقت این است؟
چند نمونه‍اش را برایتان می‌گویم

1 - دختر یا پسری که در خانواده‌ای نامتناسب به دنیا میاید، اگر مانند کشورهای سکولار به دین بی‌اعتقاد باشد می‌تواند راه خودش برود و اصلاً هم کسی از او انتظار ندارد احترامی برای والدین قائل بوده و برای رنجیده نشدن آنها عمرش را حرام کند و یا بماند تا وقتی پیر شدند آنها را تر و خشک کند. اما یک دختر یا پسر مسلمان باید بخاطر حفظ احترام انواع تحقیرها و توهین‌ها را تحمل کند و چه بسا اتفاقاتی مانند ازدواج ناخواسته و زوری برایش رقم بخورد، فقط برای اینکه اسلام از او خواسته حتی یک "اُف" در مقابل والدین نگوید و هر چه توی سرش زدند خفه خون بگیرد

2 - دختر یا پسر غیرمسلمان به راحتی می‌توانند نیازهای جنسی خود را در غالب دوستی ارضا کنند. برای خودشان زندگی می‌کنند و به فعالیت‌های مورد علاقه نیز می‌پردازند. اما دختر یا پسر مسلمان تا زمانی که شرایط ازدواج را نداشته باشند باید نیاز جنسی که طبیعت یک انسان است را در خود سرکوب کنند که یا باعث اختلالات روحی و عملکردی در آنها می‌شود و یا منجر به انجام اعمالی مانند خودارضایی و روابط نامشروع (که بخاطرش مدام ترس سوزانده شدن در آتش را خواهند داشت) خواهد شد

3 - این بخش برای خانمها هم هست اما برای مردها بدتر است چون آنها نان آور خانه هستند. در اسلام وظیفهء رفع مخارج زندگی تنها برعهدهء مرد گذاشته شده و این یعنی تمام بار مالی بر دوش مرد خواهد بود. هرچند بعضی خانمها که شعور و درک بالایی دارند درصورت توانایی، از همکاری با شوهر دریغ نمی‌کنند. اما این چیزی است که این خانمها خودشان به آن رسیده‌اند نه چیزی که اسلام خواسته باشد. بنا بر این وقتی یک مرد می‌خواهد مسیر زندگی را انتخاب کند، از آنجا که اولویت زندگیش پول درآوردن شده است، باید پا روی علایق خود بگذارد و فقط دنبال این باشد که چه کاری پول بیشتری دارد! دیگر مهم نیست این کار مورد رضایت اوست یا نه! زمانش مناسب است یا نه! سخت است یا نه! فقط باید برود جان بکند و پول دربیاورد! ولی اگر مسلمان نبود به دنبال علایق و استعدادهای خودش می‌رفت و با اشتیاق کار و تلاش می‌کرد

4 - بعد از ازدواج نیز زن و مرد باید در سختی‌های فراوانی باشند. مرد باید کار کند تا بتواند هزینهء خود و چند نفر دیگر را هم بدهد و زن هم باید کارهای خانه را انجام بدهد که آن هم سختی‌های فراوانی دارد. بزرگ کردن یک یا چند فرزند را هم که خودش سختی بسیار سنگینی دارد را نیز به اینها اضافه کنید. درحالیکه اگر اینها مسلمان نبودند مجبور نبودند به زودی و در حالیکه هنوز پول کافی جمع نکرده‌اند تن به ازدواج بدهند، که مرد مجبور باشد برای تهیهء هزینه‌ها جان بکند و زن هم به گونه‌ای دیگر. بلکه خیلی راحت نیازشان را با دوست دختر یا پسر خود رفع می‌کردند و زمانی که بطور کافی به بلوغ مالی و فکری رسیدند آنگاه اقدام به ازدواج می‌کردند

5 - اگر کسی مدتی نماز نخوانده باشد و روزه نگرفته باشد، از طرفی بدشانسی بیاورد و پسر بزرگ خانواده باشد و والدین او نیز نماز و روزه‌هایشان قضا شده باشد! دیگر بیچاره است! باید روزی 68 رکعت نماز بخواند (17 رکعت نماز خودش، 17 رکعت نماز قضای خودش، 17 رکعت بجای پدر و 17 رکعت هم بجای مادر) و کل سال را روزه باشد! آن هم برای چندین سال!

موارد دیگری هم بود ولی به همین‌ها بسنده می‌کنم
با توجه به این موارد دین اسلام تمامش سختی است! لطفاً برای من توضیح بدهید پس چگونه خداوند می‌فرماید دین آسان است؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد شعیب

[TD][/TD]

با سلام خدمت شما دوست گرامی
دین اسلام آخرین پیغام آسمانی است که خداوند آنرا برای همه مردم فرو فرستاده است چه در مشرق و چه در مغرب، برای زن و مرد، قدرتمند و ناتوان، ثروتمند و فقیر، دانا و نادان، سالم و بیمار؛ به همین خاطر خداوند عظیم‌الشأن با لطف و کرم خویش پیغام خود را به گونه‌ای نازل فرموده که فهم آن برای هر کسی میسّر می‌باشد و عمل نمودن به آن سهل و آسان می‌باشد. و نیز همه مردم را در خود جای می‌دهد و هر مکلفی می‌تواند آنرا انجام دهد. دین اسلام در واقع ابتدا رخصت و مجاز بودن است بعد عزم و اراده، آسان‌گیر و طبیعتی ملایم و نرم دارد، یعنی دین اسلام در پی آن است که مشقت و حرج را از مردم بَر دارد».

آسان‌گیری یکی از اهداف این دین به شمار می‌آید و یکی از ویژگی‌های عمومی آن است چه در احکام، عقیده، اخلاق و معاملات و چه در اصول و فروع دین.
پروردگار ما با لطف و مرحمت خویش بندگانش را به اموری که در آن مشقت و ناراحتی زیاد وجود داشته باشد مکلف ننموده و هیچ وقت نخواسته مردم را در تنگنا قرار دهد و دین خود را به منظور مهر و محبت و آسان‌گیری نازل فرموده است.
شریعت خداوند در توحید و یکتاپرستی دارای توحید ابراهیمی می‌باشد و در عمل دارای ویژگی گذشت و چشم‌پوشی است. خداوند در قرآن می‌فرماید:
يُرِيدُ اللَّـهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ ﴿البقرة: ١٨٥﴾
یعنی: «الله متعال براى شما آسانى مى‌خواهد و براى شما دشوارى نمى‌خواهد».
و در جایی دیگر می فرماید :
يُرِيدُ اللَّـهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ ۚ وَخُلِقَ الْإِنسَانُ ضَعِيفًا ﴿النساء : 28﴾
یعنی: «خداوند می‌خواهد (با وضع احکام سهل و ساده) کار را بر شما آسان کند و انسان ضعیف آفریده شده است».

ادامه...

و در جایی دیگر می فرماید :
هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ ۚ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ ۚ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ ﴿الحج : 78﴾
یعنی: «خداوند شما را برگزیده است و در دین، کارهای دشوار و سنگین را بر دوش شما نگذاشته است(و بلکه تکالیف و وظایفی مقرر
نموده است که با فطرت سالم هماهنگ و با توان انسانی سازگار است.این دین همان آیین پدرتان ابراهیم است. خدا شما را قبلاً
(در کتابهای پیشین) و در (واپسین کتاب) مسلمین نامیده است.
احکام شرع گذشت و آسان‌گیری و دوری جستن از تکالیف سخت و مشقت‌آور را در نفس مسلمان جا می‌گذارد و وابستگی محکمی به رحمت،
بخشش و مغفرت پروردگار پیوند می‌دهد. خداوند در سوره طلاق می‌فرماید:
لَا يُكَلِّفُ اللَّـهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا سَيَجْعَلُ اللَّـهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا ﴿الطلاق: ٧﴾
یعنی: «الله متعال هیچ کسی را جز بدان اندازه که بدو داده است مکلّف نمی‌سازد خدا بعد از سختی و ناخوشی گشایش و خوشی پیش می‌آورد».

یُسر یعنی هر کاری که نفس را به زحمت نیندازد و به جسم انسان فشار وارد ننماید. و عسر یعنی هر عملی که نفس آدمی را به سختی و
زحمت می‌اندازد و به جسم انسان ضرر می‌رساند.

بنای دین اسلام -که کامل‌ترین دین الهی است- بر همین محور آسان گیری و رفق و مدارا بوده و آسان‌گیری و نرمش، با احکام و قوانین آن همراه است. روشنی مبادی و سادگی مفاهیم آن که برای هر انسان عاقل و متمدنی قابل درک است، شریعتی ساده و فابل فهم، منطقی و معقول که هر فطرت پاک و سالمی ندای آن‌را اجابت می‌کند. این حقیقت در کلام پیامبر اکرم(ص) به زیبایی مطرح شده است. یکی از اصحاب پیامبر(ص) به نام عثمان بن مَظعون روزها به روزه و شب‌ها به عبادت می‌پرداخت و به زندگی خود توجه نمی‌کرد و این امر، شکایت همسر او را در پی داشت. حضرتشان خطاب به عثمان فرمود: «ای عثمان! خداوند متعال، مرا به رهبانیت (گوشه‌گیری از مردم و ترک دنیا) نفرستاده است؛ بلکه مرا به شریعت و دینی که مستقیم و آسان است، مبعوث کرده است».(کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 494، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.)

از آنجایی که که دین اسلام بر مبنای فطرت طراحی شده است از هر گونه انزجار و ناملایمتی به دور است و تمامی احکام آن با فطرت و طبیعت سلیم اسنسانی سازگار است.

Reza-D;1003120 نوشت:
اما آیا حقیقت این است؟
چند نمونه‍اش را برایتان می‌گویم

با سلام
آسانگیری و مرافقت و ملایمت در احکام دین اسلام به این معنا نیست که احکام دینی پوشالی و بی اثر و مب حساب و کتاب باشد بلکه دین آمده است که با احکامش انسان را به سعادت برساند و برای این کار باید دارای دستورات و آداب و قواعدی باشد و اینگونه نیست حالا که می فرماید دین آسان است یعنی هیچ برنامه و قانون و قاعده ای برای زندگی انسان وضع نکند !! بلکه در عین حال که قوانینی برای رسیدن به کمال داده است و رعایت این قوانین(امر و نهی ها) بر طبق فطرت انسان و آسان و ملائم طبع است و هیچ منافرت و مزاحمتی با فطرت انسان ندارد.

مثالی می زنم که مطلب بهتر روشن شود:
انسان برای این که به کمالات علمی و اجتماعی نائل شود باید درس بخواند و به مدرسه برود و مدارج علمی را طی کند تا به آن خواست خود در دستیابی به علوم نائل شود. برای این کار مدرسه ها و موسسه ها و آموزشگاه های متعددی مشغول به کار بوده و هستند اگر شنیده باشید مکتب خانه های قدیم در برهه ای از زمان این مسئولیت را بر عهده داشته اند بعد از آن مدرسه های دولتی این کار را بر عهده گرفتند و در کنار آن مدرسه های خصوصی شروع به کار کردند و در هر زمانی یک سیستمی روی کار می آید . امروزه برخی از سیستم های آموزشی هستند که مدعی هستند که از همه بهتر این کار را انجام می دهند و می گویند در سیستم آموزشی ما(از شروع ابتدایی تا پایان دکتری) مدل های روز آموزشی به کار گرفته شده است و سختی مدل های دیگر را ندارد به راحتی افراد می توانند با یادگرفتن برخی از فرمول ها و شیوه های آموزشی مدارج را طی کنند و مدعی هستند شیوه آموزشی آنها شیوه آموزش آسان است.
آیا این ادعا به این معناست که دانش آموز دیگر نیازی به درس خواندن ندارد ؟؟ !! دیگر نیازی به رعایت نظم و ترتیب ندارد؟؟ دیگر مدرسه نمی خواهد برود؟؟!! دیگر امتحان نمی خواهد بدهد؟؟!! خب درس خواندن سختی دارد فرمول حفظ کردن سختی دارد شب امتحان بی خوابی دارد مدرسه رفتن خستگی دارد و ... آیا این تصور درست است؟؟ هرگز .
آیا این فرد تا کمی سختی درس را دید می تواند بگوید شما گفته اید سیستم آسان!!؟؟ این که سخت است!!

ادامه...

آری اگر انسان نخواهد به کمال برسد و دائم نگاه کند به انسان هایی که اصلا اهل تحصیل نیستند چقدر راحت مشغول خوش گذرانی اند هر روز تا ظهر می خوابند و تلوزیون نگاه می کنند و ... این حرف دیگری است در نگاه کوتاه مدت و گذرا آنها آسایش دارند ولی در نگاه عالانه و بلند مدت آنها دارند بدبخت می شوند هر چند آرام و بی درد سر مشغول تفریح هستند ولی به کمال علمی و اجتماعی نمی رسند.
بلاخره برای این که انسان به کمال علمی برسد باید درس بخواند تحت آموزش باشد سختی بکشد ولی برخی از سیستم ها با این که مصالح و منافع افراد را تحصیل می کنند سختی کمتری دارند و امور مهم آنها را به تعطیلی نمی کشانند.
این دانش آموز هر چند که در این سیستم درس می خواند (سیستم آسان) ولی باید تلاش کند تحت آموزش باشد

دین ها هم اینگونه هستند وظیفه شان این است که سعادت برساند و خدا که انسان را آفریده اراده کرده که او به کمال و سعادت برسد برای همین دین را فرستاده و لازم کرده همه در این سیستم دین عمل کنند تا به سعادت برسند (مانند قانون کشورها که تحصیل دبستان را لازم دانسته اند و خانواده ها باید فرزندانشان را در دبستان ثبت نام کنند)
حال خدا آخرین نسخه دین خود را به نام اسلام ، بر مبنای فطرت و بسیار آسان و سهله و سمحه نازل کرده است و سختی هایی که در ادیان گذشته بوده است را از آن برداشته است که همگان توان ورود به آن را داشته باشند مثلا یک ماه از سال را روزه واجب کرده آن را هم به ماه قمری که در سال گردش داشته باشد اگر کسی مسافرت بود روزه از او برداشته می شود اگر کسی مریض بود از او برداشته می شود از زن حائض برداشته می شود و.. نماز را واجب کرد اگر کسی آب نداشت تیمم کند اگر نتوانست نشسته بخواند اگر نتوانست خوابیده بخواند اگر در سفر بود شکسته بخواند اگر در محل خوف و ضرر بود نماز خوف و کوتاه بخواند و ...بلاخره احکام را بر مبنای آسانی وضع کرده است.
اما اینگونه نیست که چون گفته دین اسلام دین آسانی است احکام را منتفی کند این احکام طبق مصالح و مفاسد انسان هاست چون کاری برای انسان حیاتی است آن را واجب کرده چون کاری به انسان ضرر جدی می زند آن را حرام کرده است مگر می شود خدا کاری را که ضرر جدی به انسان می زند چون آسان بگیرد بر او ، آن کار را از دین خود حذف کند ؟؟ نه هرگز. بلکه آن کار را به طریق آسانی در زندگی انسان جاری می سازد.

ادامه....


باز مجبور هستم مثال بزنم:
پزشک حاذق و با تجربه ای را فرض کنید بیماری نزد او می رود پزشت مثلا برای او آمپولی را تجویز می کند و به او می گوید این غذا ها را هم نخور .
بیمار می گوید من با آمپول مشکل دارم پزشک به جای آمپول قرص تجویز می کند . آیا خنده دار نیست بیمار بگوید اصلا برای من دارو ننویس چون من می خواهم در آسانی باشم. پزشک مصلحت او را در نظر می گیرد و کار ساده تر را برای او تجویز می کند اما منتفی کردن دارو کار عاقلانه ای نیست.
یا در مورد ممنوعات غذایی مثلا می گوید ماست نخور . بیمار می گوید من به ماست علاقه دارم تو هم دکتر خوبی هستی آسان بگیر تا من ماست بخورم!! این خنده دار است پزشک می گوید این ماست به ضرر توست من سخت گیری نمی کنم. می توانستم به تو بگویم برنج هم نخور ولی به تو می گویم برنج را با فلان مکمل بخور تا ضررش به حد اقل برسد یا اگر مجبور شدی ماست بخوری با فلان غذا نخور و یا با فلان مکمل بخور تا ضررش به حد اقل برسد.

بلاخره احکام دینی قانونهایی برای رساندن ما به سعادت دنیا و آخرت هستند .و نمی شود گفت چون قانون سختی دارد باید آنها را برداشت بلکه خدا در قالب دین اسلام آسان ترین راه ها را برای سعادت بشر طراحی کرده است به عبارت دیگر راه های میان بر و کم پیچ و خم را. راه هایی که میان بر هستند . ولی در هر صورت باید در دین داری تلاش کرد و قانون ها (هر چند میان بر) را رعایت کرد.

تمام مثال ها و مواردی که ذکر کردید با توجه به مطالبی که در پست های قبلی بیان کرده ایم جواب داده می شود:
شما گمان کرده اید حال که خدا دین اسلام را دین سهله و سمحه قرار داده است باید هر نوع بی قانونی را بپذیریم و هر رفتار غلط و لا ابالی که افراد انجام می دهند و آسانی ظاهری را به همراه دارد (مانند کسی که درس نمی خواند) می تواند نسخه آسان گیرانه ای برای زندگی باشد در حالی که دین آمده که سعادت انسان ها را تضمین کند پس باید دارای قانون هایی باشد.
نکته دیگری که در همه مثال های شما مشهود است خلط بین رفتار ما با اصل دین اسلام است به عبارت دیگر مسلمانی ما را با اسلام خلط کرده اید گاهی برخی از رفتار های اشتباه ما مسلمانان و یا سنت های غلطی که در جامعه وضع شده اند به پای دین اسلام نوشته می شود در صورتی که ربطی به دین اسلام ندارد دین اسلام قوانینش باید از متن کتاب و سنت برداشت شود نه رفتار ما مسلمان ها.

Reza-D;1003120 نوشت:
1 - دختر یا پسری که در خانواده‌ای نامتناسب به دنیا میاید، اگر مانند کشورهای سکولار به دین بی‌اعتقاد باشد می‌تواند راه خودش برود و اصلاً هم کسی از او انتظار ندارد احترامی برای والدین قائل بوده و برای رنجیده نشدن آنها عمرش را حرام کند و یا بماند تا وقتی پیر شدند آنها را تر و خشک کند. اما یک دختر یا پسر مسلمان باید بخاطر حفظ احترام انواع تحقیرها و توهین‌ها را تحمل کند و چه بسا اتفاقاتی مانند ازدواج ناخواسته و زوری برایش رقم بخورد، فقط برای اینکه اسلام از او خواسته حتی یک "اُف" در مقابل والدین نگوید و هر چه توی سرش زدند خفه خون بگیرد

احترام به والدین یک امر عقلایی است و در همه ادیان ، سنن، مذاهب و حتی اقوام جایگاه ویژه ای دارد و اگر قرآن هم آن را به عنوان یک واجب مطرح می کند تایید حکم عقل است.
عقل هر انسان سلیمی حکم می کند به کسی سبب تولد او و واسطه رزق و روزی او بوده است و امورات او را به دست گرفته است روزها در سختی و رنج قرار گرفته تا او راحت زندگی کند به همچین شخصی احترام گذاشته شود. از این گذشته این رابطه فرزند و والدین در تطول زندگی انسان تکرار خواهد شد واگر انسان به پدر و مادر خود احترام بگذارد فرزندان انسان هم به او احترام می گذارند و این را انسان بسیار می پسندد.
اگر کشورهایی به این بلای بزرگ بی احترامی به والدین مبتلا شدند(به قول شما کشورهای لاییک) اولا همه عقلای عالم این را یک ضد فرهنگ و خانمان سوز می دانند ثانیا این زندگی ها در غرب امتحان خود را پس داده و عاقبتش را مشخص ساخته که نظام خانواده که قوام ان به پدر و مادر است به هم ریخته و آسیب های بزرگی به اجتماع زده است.
از این گذشته؛ اگر یک پدر و مادری بد عمل کردند دلیل به بد بودن قانون احترام به والدین نمی شود. اسلام عزیز برای افراد بد سرپرست هم قانون هایی گذاشته که می توانید به آن مراجعه فرمایید.(این گونه نیست که احترام به والدین بد ، سبب شود فرزندی به تباهی کشیده شود بلکه اسلام احکام آن را بیان کرده است آیه قرآن می فرماید در جایی که شما امر به نافرمانی از خدا می کنند واجب نیست آنها را تبعیت کنید)

Reza-D;1003120 نوشت:
2 - دختر یا پسر غیرمسلمان به راحتی می‌توانند نیازهای جنسی خود را در غالب دوستی ارضا کنند. برای خودشان زندگی می‌کنند و به فعالیت‌های مورد علاقه نیز می‌پردازند. اما دختر یا پسر مسلمان تا زمانی که شرایط ازدواج را نداشته باشند باید نیاز جنسی که طبیعت یک انسان است را در خود سرکوب کنند که یا باعث اختلالات روحی و عملکردی در آنها می‌شود و یا منجر به انجام اعمالی مانند خودارضایی و روابط نامشروع (که بخاطرش مدام ترس سوزانده شدن در آتش را خواهند داشت) خواهد شد

ازدواج تنها راه ارضای غرایز جنسی است و هر راهی غیر از این انسان و جامعه را به تباهی می کشاند ارتباط های آزاد سالها در غرب تجربه شد و جز ویرانی کانون خانواده ها و نابسامانی های اجتماعی ثمر دیگری نداشته است غرب امروزه بعد از گذشت سالیان متمادی بی بند و باری جنسی به این نتیجه رسیده است که بهترین نسخه برای ارضای غریزه جنسی تشکیل خانواده است.

آری انسان دارای غریزه جنسی است و باید این غریزه را جواب گفت ولی بی بند و باری جنسی نسخه ای نیست که انسان را در این غریزه جنسی به آرامش برساند .
خدای تعالی که انسان را خلق کرد غریزه جنسی را هم در او قرار داد و تنها نسخه و راه ارضای آن را هم ازدواج قرار داد اگر انسان این غریزه جنسی را در راه ازدواج فرو نشاند نه تنها این غریزه مخرب نبوده بلکه موجب کمال انسان و جامعه خواهد شد.
نسخه هایی که غرب برای انسان پیچیده (مانند نسخه فروید و ...) جز تباهی و بد بختی برای انسان چیزی به دنبال ندارد.
خدا می فرماید وقتی افراد به سن ازدواج رسیدند ازدواج کنند حتی اسلام تاکید دارد دختران در سنین بلوغ ازدواج کنند (بلوغ جنسی و روحی) حال اگر ما مسلمان ها به این دین مبین و سراسر سعادت عمل نمی کنیم تقصیر دین نیست از مسلمانی ماست.
اسلام تاکید کرده است که هم ازدواج کنید هم راه را برای ازدواج دیگران فراهم و میسر کنید و برای ان ثواب های بسیاری بیان کرده است جامعه دینی آن جامعه ای است که در مهمترین نیاز های انسانی که همان نیار به ازدواج است مشکلی نباشد جوان ها بتوانند راحت ازدواج کنند و کامل شوند. اما بر فرض این که به خاطر مشکلاتی ازدواج برای انسان فراهم نبود خدا امر کرده است که انسان عفت پیشه کند و راه های گناه را بر خود ببندد اگر این گونه شد خدا از فضل خود او را بی نیاز می کند.
بدون شک بی بند و باری مشکلی از جوان ما حل نمی کند بلکه او را دچار مشکل می کند.

Reza-D;1003120 نوشت:
3 - این بخش برای خانمها هم هست اما برای مردها بدتر است چون آنها نان آور خانه هستند. در اسلام وظیفهء رفع مخارج زندگی تنها برعهدهء مرد گذاشته شده و این یعنی تمام بار مالی بر دوش مرد خواهد بود. هرچند بعضی خانمها که شعور و درک بالایی دارند درصورت توانایی، از همکاری با شوهر دریغ نمی‌کنند. اما این چیزی است که این خانمها خودشان به آن رسیده‌اند نه چیزی که اسلام خواسته باشد. بنا بر این وقتی یک مرد می‌خواهد مسیر زندگی را انتخاب کند، از آنجا که اولویت زندگیش پول درآوردن شده است، باید پا روی علایق خود بگذارد و فقط دنبال این باشد که چه کاری پول بیشتری دارد! دیگر مهم نیست این کار مورد رضایت اوست یا نه! زمانش مناسب است یا نه! سخت است یا نه! فقط باید برود جان بکند و پول دربیاورد! ولی اگر مسلمان نبود به دنبال علایق و استعدادهای خودش می‌رفت و با اشتیاق کار و تلاش می‌کرد

خانواده یک کانون و متشکل از زن و مرد و فرزندان است خدای تعالی که انسان را آفریده با تمام خصوصیات او کاملا آشناست و می داند که مرد جنبه مدیریتی اقتصادی و کارایی شغلی دارد و زن جنبه احساسی و عاطفی و جنبه مدیریتی درون منزل و فرزند پروری را دارد از این روست که بر مرد واجب کرده است که نفقه زن را پرداخته و زن در خانه به امر مقدس فرزند پروری مشغول شود. البته هیچ منعی از کار کردن زن با توافق شوهر در بیرون از خانه و کار کردن مرد در خانه و کمک در امورات درون منزل نیست و بسیاری از زن و شوهر ها در امورات مختلف به همدیگر کمک می کنند اما آنچه که مقتضای خلقت مرد است کار و تولید و در آمد زایی است و آنچه که مقتضای خلقت زن است تربیت و امور عاطفی است.
مرد بر اساس همین فطرت دوست دارد خانواده خود را اداره کند و به آنها رسیدگی کند و این را نه از روی اجبار بلکه از روی میل باطنی انجام می دهد.
آنچه که شما به عنوانایراد به نان آوری مرد برای خانه مطرح کردید وارد نیست چرا که انسان می تواند با شغل دلبخواه خود به درآمد مطلوب خود برسد و آیا کشور های غربی که زن و مرد مشغول کار هستند همه سر کارهای دلبخواه خود هستند؟؟؟ انسان می تواند با اداره درست هزینه ها و درآمد ها امور زندگی را اداره کند و امور دلبخواه خود نیز برسد البته طبیعی است که انسان به همه دلبخواه های خود که تمی تواند برسد و این طبیعی این دنیاست.

Reza-D;1003120 نوشت:
4 - بعد از ازدواج نیز زن و مرد باید در سختی‌های فراوانی باشند. مرد باید کار کند تا بتواند هزینهء خود و چند نفر دیگر را هم بدهد و زن هم باید کارهای خانه را انجام بدهد که آن هم سختی‌های فراوانی دارد. بزرگ کردن یک یا چند فرزند را هم که خودش سختی بسیار سنگینی دارد را نیز به اینها اضافه کنید. درحالیکه اگر اینها مسلمان نبودند مجبور نبودند به زودی و در حالیکه هنوز پول کافی جمع نکرده‌اند تن به ازدواج بدهند، که مرد مجبور باشد برای تهیهء هزینه‌ها جان بکند و زن هم به گونه‌ای دیگر. بلکه خیلی راحت نیازشان را با دوست دختر یا پسر خود رفع می‌کردند و زمانی که بطور کافی به بلوغ مالی و فکری رسیدند آنگاه اقدام به ازدواج می‌کردند

در ابتدا عرض کردیم دین اگر برنامه ای هم می دهد برای سعادت فرد و جامعه است اسلام با طرح ازدواج برای جوانان آنها را در یک سیستم مهم به نام خانواده قرار می دهد تا از لا ابالی گری و بی بند و باری نجات دهد جوان با ازدواج کردن متعهد می شود که با کار اقتصادی و تلاش و مهربانی با خانواده و روحیه ایثار و سازگاری خانواده خود را اداره کند و با این کار یک امر مهم تربیتی شکل می گیرد و هم چرخ فعالیت اقتصادی در جامعه از نیروی جوان مدد می گیرد و هم ظرفیت های روحی و روانی و عاطفی خانواده در همان ابتدای جوانی به مدد فرد و اجتماع می آید و هم از لا ابالی گری و بی برنامه بودن نجات می یابند.
اما آنچه در غرب شما توصیف کردید به یک لا ابالی گری و افسارگسیختگی تبدیل شده که فرد با فرار از تشکیل خانواده و شهوت رانی از راه غیر صحیح هم کانون خانواده را به ویرانی می کشاند و هم تمام ظرفیت های معنوی خود و جامعه را به تباهی می کشاند. این فرد که به شهوت رانی بی قانون و قاعده روی آورد به این راحتی ها دیگر زیر بار تشکیل خانواده و تعهد پذیری تن در نمی دهد.

Reza-D;1003120 نوشت:
5 - اگر کسی مدتی نماز نخوانده باشد و روزه نگرفته باشد، از طرفی بدشانسی بیاورد و پسر بزرگ خانواده باشد و والدین او نیز نماز و روزه‌هایشان قضا شده باشد! دیگر بیچاره است! باید روزی 68 رکعت نماز بخواند (17 رکعت نماز خودش، 17 رکعت نماز قضای خودش، 17 رکعت بجای پدر و 17 رکعت هم بجای مادر) و کل سال را روزه باشد! آن هم برای چندین سال!

این هم از بی اطلاعی ما نسبت به احکام دین اسلام است آیا اگر پدر و مادری نماز های خود را عمدا نخواندند بر پسر بزرگتر واجب می شود که آنها را بخواند ؟؟ خیر. بلکه آن نماز ها و روزه هایی که پدر و مادر سهوا فراموش کرده و یا قضا داشته اند آنها را باید به جا آورد و این در عوض آن مقدار از ارثی است که پسر بزرگتر بیشتر از دیگران از پدر به ارث می برد که به آن حبوه گفته می شود.
از این گذشته مگر چقدر پیش می آید یک نفر پدر و مادرش با هم فوت کنند و خود هم کلی نماز قضا داشته باشد و بخواهد به این تعداد بالا نماز و روزه بگیرد!! فرض شما فرض نادری است.

از این گذشته این فرزند می تواند با فروش حبوه نماز و روزه پدر را به صورت استیجاری به کسی بسپارد که بخواند.

Reza-D;1003120 نوشت:
4 - بعد از ازدواج نیز زن و مرد باید در سختی‌های فراوانی باشند. مرد باید کار کند تا بتواند هزینهء خود و چند نفر دیگر را هم بدهد و زن هم باید کارهای خانه را انجام بدهد که آن هم سختی‌های فراوانی دارد. بزرگ کردن یک یا چند فرزند را هم که خودش سختی بسیار سنگینی دارد را نیز به اینها اضافه کنید. درحالیکه اگر اینها مسلمان نبودند مجبور نبودند به زودی و در حالیکه هنوز پول کافی جمع نکرده‌اند تن به ازدواج بدهند، که مرد مجبور باشد برای تهیهء هزینه‌ها جان بکند و زن هم به گونه‌ای دیگر. بلکه خیلی راحت نیازشان را با دوست دختر یا پسر خود رفع می‌کردند و زمانی که بطور کافی به بلوغ مالی و فکری رسیدند آنگاه اقدام به ازدواج می‌کردند

در ابتدا عرض کردیم دین اگر برنامه ای هم می دهد برای سعادت فرد و جامعه است اسلام با طرح ازدواج برای جوانان آنها را در یک سیستم مهم به نام خانواده قرار می دهد تا از لا ابالی گری و بی بند و باری نجات دهد جوان با ازدواج کردن متعهد می شود که با کار اقتصادی و تلاش و مهربانی با خانواده و روحیه ایثار و سازگاری خانواده خود را اداره کند و با این کار یک امر مهم تربیتی شکل می گیرد و هم چرخ فعالیت اقتصادی در جامعه از نیروی جوان مدد می گیرد و هم ظرفیت های روحی و روانی و عاطفی خانواده در همان ابتدای جوانی به مدد فرد و اجتماع می آید و هم از لا ابالی گری و بی برنامه بودن نجات می یابند.
اما آنچه در غرب شما توصیف کردید به یک لا ابالی گری و افسارگسیختگی تبدیل شده که فرد با فرار از تشکیل خانواده و شهوت رانی از راه غیر صحیح هم کانون خانواده را به ویرانی می کشاند و هم تمام ظرفیت های معنوی خود و جامعه را به تباهی می کشاند. این فرد که به شهوت رانی بی قانون و قاعده روی آورد به این راحتی ها دیگر زیر بار تشکیل خانواده و تعهد پذیری تن در نمی دهد.

Reza-D;1003120 نوشت:
5 - اگر کسی مدتی نماز نخوانده باشد و روزه نگرفته باشد، از طرفی بدشانسی بیاورد و پسر بزرگ خانواده باشد و والدین او نیز نماز و روزه‌هایشان قضا شده باشد! دیگر بیچاره است! باید روزی 68 رکعت نماز بخواند (17 رکعت نماز خودش، 17 رکعت نماز قضای خودش، 17 رکعت بجای پدر و 17 رکعت هم بجای مادر) و کل سال را روزه باشد! آن هم برای چندین سال!

این هم از بی اطلاعی ما نسبت به احکام دین اسلام است آیا اگر پدر و مادری نماز های خود را عمدا نخواندند بر پسر بزرگتر واجب می شود که آنها را بخواند ؟؟ خیر. بلکه آن نماز ها و روزه هایی که پدر و مادر سهوا فراموش کرده و یا قضا داشته اند آنها را باید به جا آورد و این در عوض آن مقدار از ارثی است که پسر بزرگتر بیشتر از دیگران از پدر به ارث می برد که به آن حبوه گفته می شود.
از این گذشته مگر چقدر پیش می آید یک نفر پدر و مادرش با هم فوت کنند و خود هم کلی نماز قضا داشته باشد و بخواهد به این تعداد بالا نماز و روزه بگیرد!! فرض شما فرض نادری است.

از این گذشته این فرزند می تواند با فروش حبوه نماز و روزه پدر را به صورت استیجاری به کسی بسپارد که بخواند.

شعیب;1003220 نوشت:
ازدواج تنها راه ارضای غرایز جنسی است و هر راهی غیر از این انسان و جامعه را به تباهی می کشاند ارتباط های آزاد سالها در غرب تجربه شد و جز ویرانی کانون خانواده ها و نابسامانی های اجتماعی ثمر دیگری نداشته است غرب امروزه بعد از گذشت سالیان متمادی بی بند و باری جنسی به این نتیجه رسیده است که بهترین نسخه برای ارضای غریزه جنسی تشکیل خانواده است.
باسلام سوالاتی از این دست بیشتر از این واقعیت می آید که من جوان می بینم که امکان ازدواج ندارم. از اون طرف هم هزاران تحریک بر من مستولی می شود. به راحتی و بدون فکر به من می گویند تقوا و عفت پیشه کن. فکر می کنند چون قرآن گفته کسی که امکان ازدواج نداره باید تقوا پیشه کنه حتما می شه دیگه! خیلی هم راحته . آقا چشمت رو کنترل کن مشکل حله! بعد می بینم که غربی ها به راحتی نیازهای جنسی خود را برطرف می کند. من با نیازهای جنسی خودم فکر می کنم. بنابراین شاید فکر می کنم که غربی ها راحت تر هستند. الان در جامعه ی ما امکان ازدواج به هزار دلیل تا سنین بالا وجود نداره و یکی از مهمترین هاش اینه که روح اسلام در جامعه ی ما مرده است و روح مصرف گرایی و مصرف پرستی و خیلی شفاف بگم کفر بر جامعه ی ما حاکم شده است و ما و پدر و مادر های ما در خوابی خرگوشی فرورفته ایم و فکر می کنیم که با گفتن تقوا پیشه کن همه چی حله. می گه بابا پسرم تقوا پیشه کن. تو الان پول نداری سرویس طلای آن چنانی بخری. تو الان پول نداری ماشین فلان بخری. تقوا پیشه کن .آیه ی قرآن گفته است که (فلیستعفف الذین لا یجدون نکاحا حتی یغنهم الله من فضله). تو عفت پیشه کن تا خدا تو رو به غنا برسونه. حالا غنا یعنی چی؟ غنا احتمالا یعنی پول داشته باشی یک عروسی بگیری که همه انگشت به دهان بمانند. بله. سخن اصلی در این است که اسلام خوب است ولی این را هم باید قبول کرد که (وعلی الاسلام و السلام). اسلام در کتاب ها محصور شده است. این واقعیت بسیار بسیار تلخی است که ما گرفتار آن هستیم. ما گرفتار چشم و هم چشمی ، مصرف ، سطحی شدن زندگی ، تجمل پرستی ، افسردگی ، ترس از نگاه بقیه که بقیه هم احمق هایی مثل خودمان هستند ، هستیم و تصور می کنیم که اسلام داریم و مسلمانیم و صدایمان را کلفت می کنیم که آقا تقوا پیشه کن. احتمالا اون موقعی که این حرف رو می زنیم فکر می کنیم که ملائکه دارند سر و صورت ما را نوازش می کنند. ما تقوا را در صورتی کاملا عینی می بینیم و فکر نمی کنیم چشم و هم چشمی و ترس از ریخته شدن آبرویی که میان مشتی احمق پیدا کرده ایم کفر بزرگی است که درون خود داریم. بنده به پرسشگر تاپیک می گویم که اسلام هم دین آسانی است و هم سخت. دین آسانی است برای کسی که سر در آسمان داشته باشد نه سر در آخور خور و خواب و دنیا و کثافات آن . اسلام برای انسان ها دین سختی نیست اما برای توده های ناآگاه که تبدیل به چرخ دنده های ماشین مدرنیته شده اند دین سختی است. البته مرادم شما نیستید. کلی گفتم.

با سلام
به نظر بنده چند بحث مطرح هست
اول باید دید دین گفته سخت نیست کجا گفته و نسبت به چه چیزی گفته چون اصل تکلیف از تکلف و سختی میاد!
دوم از واضحاته که اسلام سختی زیادی داره
بخصوص بحث میل جنسی و کنترلش تا حدی که اسلام خواسته
روزه در ماه های تابستان
نماز صبح که واقعا روی اعصابهhappy
در میان ادیان فکر میکنم بعد از یهود اسلام از همه سختگیر تر باشه
لذا آسانی دین فکر نکنم به معنی راحتیش باشه باید دید منظور چی هست

Reza-D;1003120 نوشت:
قره - 286:
لاَ یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا
خداوند هیچ‌کس را جز به اندازه توانش تکلیف نمی‌کند

از این آیه نمیشه استنباط کرد آسانی دین رو
بله خدا بیش از حد ظرفیت از انسان نمیخواد اما آیا عمل به حد ظرفیت راحته؟
مثلا شما توانایی بلند کردن 70 کیلو گرم رو داری آیا این به معنی سادگی این کار هست برای شما؟ خیر
Reza-D;1003120 نوشت:
وَ مَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ
و در دين برای شما سختى قرار نداده است

این آیه هم به معنی آسانی دین نیست میگوید خدا سختی قرار نداده اما سختی یک مفهوم نسبی هست باید دید نسبت به چی؟
جدای اینکه سختی قرار نداده به معنی آسانی قرار داده نیست شاید فقط خیلی سختش نکرده!
بقره - 185:
یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ
خدا براى شما آسانى مى‌خواهد و براى شما دشوارى نمى‏‌خواهد

این آیه هم میگوید خدا آسانی برای شما میخواهد نمیگوید دین را آسان قرار دادم
مثلا ممکن هست انسان در قبال عدم عمل به دین مشکلاتش بیشتر شود حال چ در دنیا چ در آخرت
بنابرین برداشت آسان بودن دین از این آیات به نظرم غلطه
سپاس@};-

ابوالبرکات;1003237 نوشت:
باسلام سوالاتی از این دست بیشتر از این واقعیت می آید که من جوان می بینم که امکان ازدواج ندارم. از اون طرف هم هزاران تحریک بر من مستولی می شود. به راحتی و بدون فکر به من می گویند تقوا و عفت پیشه کن. فکر می کنند چون قرآن گفته کسی که امکان ازدواج نداره باید تقوا پیشه کنه حتما می شه دیگه! خیلی هم راحته . آقا چشمت رو کنترل کن مشکل حله! بعد می بینم که غربی ها به راحتی نیازهای جنسی خود را برطرف می کند. من با نیازهای جنسی خودم فکر می کنم. بنابراین شاید فکر می کنم که غربی ها راحت تر هستند. الان در جامعه ی ما امکان ازدواج به هزار دلیل تا سنین بالا وجود نداره و یکی از مهمترین هاش اینه که روح اسلام در جامعه ی ما مرده است و روح مصرف گرایی و مصرف پرستی و خیلی شفاف بگم کفر بر جامعه ی ما حاکم شده است و ما و پدر و مادر های ما در خوابی خرگوشی فرورفته ایم و فکر می کنیم که با گفتن تقوا پیشه کن همه چی حله. می گه بابا پسرم تقوا پیشه کن. تو الان پول نداری سرویس طلای آن چنانی بخری. تو الان پول نداری ماشین فلان بخری. تقوا پیشه کن .آیه ی قرآن گفته است که (فلیستعفف الذین لا یجدون نکاحا حتی یغنهم الله من فضله). تو عفت پیشه کن تا خدا تو رو به غنا برسونه. حالا غنا یعنی چی؟ غنا احتمالا یعنی پول داشته باشی یک عروسی بگیری که همه انگشت به دهان بمانند. بله. سخن اصلی در این است که اسلام خوب است ولی این را هم باید قبول کرد که (وعلی الاسلام و السلام). اسلام در کتاب ها محصور شده است. این واقعیت بسیار بسیار تلخی است که ما گرفتار آن هستیم. ما گرفتار چشم و هم چشمی ، مصرف ، سطحی شدن زندگی ، تجمل پرستی ، افسردگی ، ترس از نگاه بقیه که بقیه هم احمق هایی مثل خودمان هستند ، هستیم و تصور می کنیم که اسلام داریم و مسلمانیم و صدایمان را کلفت می کنیم که آقا تقوا پیشه کن. احتمالا اون موقعی که این حرف رو می زنیم فکر می کنیم که ملائکه دارند سر و صورت ما را نوازش می کنند. ما تقوا را در صورتی کاملا عینی می بینیم و فکر نمی کنیم چشم و هم چشمی و ترس از ریخته شدن آبرویی که میان مشتی احمق پیدا کرده ایم کفر بزرگی است که درون خود داریم. بنده به پرسشگر تاپیک می گویم که اسلام هم دین آسانی است و هم سخت. دین آسانی است برای کسی که سر در آسمان داشته باشد نه سر در آخور خور و خواب و دنیا و کثافات آن . اسلام برای انسان ها دین سختی نیست اما برای توده های ناآگاه که تبدیل به چرخ دنده های ماشین مدرنیته شده اند دین سختی است. البته مرادم شما نیستید. کلی گفتم.

با سلام
خلاصه این که: اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ماست
یا به عبارت دیگر: فهم دین از عملکرد مسلمانان جداست.
بلاخره باید تلاش کرد برای برگشت به مبانی و معانی مطابق فطرت اسلامی.
البته با همه این وجود مشکلاتِ فرهنگی و اجتماعی ، تجویز نسخه بی بند و باری نه تنها دردی دوا نمی کند بلکه موجب نابسامانی فردی و اجتماعی می شود.

ابوالبرکات;1003237 نوشت:
به راحتی و بدون فکر به من می گویند تقوا و عفت پیشه کن.

سلام و عرض ادب

باور بفرمایید دین اسلام بسیار آسان است

آن دینی که میگوید امیالت را سرکوب کن مسیحیت است نه اسلام!

اسلام می گوید متعه کن

با هزینه ای کم و با رعایت اصولی که سلامتی خودت را تضمین کند و مانند غربیان دچار ایدز و هپاتیت و هزار ویک بیماری ناجور دیگر نشوی !

راهکارهای اسلام برای حفظ سلامتی فردی و اجتماعی است .

برخی از مسائل سخت کننده دین نیز زاییده ذهن برخی افراد است و به اسلام اضافه شده و در اصل اسلام نبوده است!

همین که می گویند متعه هزار و یک شرط دارد که به هیچ وجه هیچ کس نمی تواند این شروط را فراهم کند!!!!
زاییده ذهن افراد غربزده و تحت تاثی فمنیسم است ، که تعدد را بر خود و جامعه خود حرام کرده اند!!!!!!

در حالی که در صدر اسلام و در جوامعی غیر از ایران ، تقریبا اکثریت مردان دارای تعدد زوجین بوده و هستند !!!
و روابط خانوادگی ایشان با تمام همسران ، به مراتب بهتر از رابطه حال حاضر خانواده ها بوده است!!!!

با سلام

آیه ۱۸۵ سوره بقره در مورد روزه داری هست. فرموده کسی که بیمار یا در سفر بود روزهای دیگری را به جای آن روزه بدارد... و بعد از بیان این حکم فرموده خداوند آسانی را برای شما می خواهد نه سختی را.
من در حدی نیستم که تفسیر آیه کنم اگر اشتباه کردم تذکر بدهید ولی به نظرم در این آیه نمی توان حکم کلی برداشت کرد.
در این آیه آسان گرفتن در برابر سختی ای هست که هنگام روزه داری بیمار یا مسافر ایجاد می شود. در این آیه اصل روزه داری را آسان نشمرده بلکه حالت آسانتری را برای افرادی که مشکل دارند بیان کرده.

اعمالی که در دین بر عهده ماست شامل کارهایی است که با اندکی سختی جسمی همراه است و آن سختی جسمی، روح را مستعد تکامل می کند‌. اما این سختی های ظاهری تا آنجایی هستند که برای ارتقای روح نیاز باشند جایی که این سختی ها فقط موجب مشقت و فرسایش روحی و جسمی است و باعث اعتلای روح نمی شود این سختی ها برداشته شده ( شاید معنای آسانی همین باشد) .
در احکام هر جا که فرد به عسر و حرج میفتد تکلیف طوری تغییر می کند که شخص کمتر اذیت شود مثل همان مثالی که کارشناس محترم در مورد نماز زدند.
یا مثلا در مورد احکام پاکی و طهارت اصل این هست که همه چیز پاک است مگر اینکه ثابت شود نجس است. حالا فرض کنید حکمش برعکس بود یعنی همه چیز نجس است مگر اینکه خلافش ثابت شود. در حالت دوم این حکم فقط باعث سختی و مشقت بود و هیچ کمال روحی و معنوی هم با تحمل این سختی و بشور و بساب به دست نمی آمد.

در کنار این آیه بالا آیات دیگری داریم که از سختی و رنج صحبت کرده:
*ان مع العسر یسرا سوره انشراح آیه ۶
*یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه:
ای انسان تو برای رسیدن به پروردگارت سعی بسیار داری و سرانجام به حضورش خواهی رسید. سوره انشقاق آیه ۶

یا انواع امتحانات که ایمان شخص را محک می زند.
یا مقید بودن به نمازهای واجب
روزه گرفتن
رعایت حجاب
و نیز مثالهایی که آوردید
همگی اینها نشان از سختی و مسوولیت دارد.

مشخص است که روح و نفس برای رشد و تعالی باید طعم سختی را بچشد.

اما به نظرم این دو دسته آیات با یکدیگر تضادی ندارند و نیازی نیست ثابت کنیم دین آسان است یا ثابت کنیم دین سخت است چون اصلا مفهوم و جایگاه کلمه سختی و آسانی در این دو دسته آیات با هم فرق می کند.

در واقع آسان بودن به نظر من در مورد ذات اعمال و اثر تربیتی که در آن نهفته نیست بلکه به معنای آن است که روش انجام اعمال و احکام به گونه ای باشد که سختی کمتری متحمل شویم و دچار مشقت نشویم.
در حالیکه برای رسیدن به رشد و کمال چاره ای جز تلاش و تحمل سختی نیست.

خداوند متعال در آیه ۶ سوره مائده می فرماید :«...ما یرید الله علیکم من حرج ولکن یرید لیطهرکم و لیتم نعمته علیکم...» که دوستان اشاره ای به آن نکردند . می دانید که وسواسی ها خیلی به خود سخت می گیرند ولی این آیه صراحتا اشاره کرده که خداوند نمی خواهد بر آن ها سخت بگیرد . اینکه احکام قدری سخت است این یک نعمت است و اگر بدانیم به نفع خودمان است.

شروحیل;1003300 نوشت:
سلام و عرض ادب

باور بفرمایید دین اسلام بسیار آسان است

آن دینی که میگوید امیالت را سرکوب کن مسیحیت است نه اسلام!

اسلام می گوید متعه کن

با هزینه ای کم و با رعایت اصولی که سلامتی خودت را تضمین کند و مانند غربیان دچار ایدز و هپاتیت و هزار ویک بیماری ناجور دیگر نشوی !

راهکارهای اسلام برای حفظ سلامتی فردی و اجتماعی است .

برخی از مسائل سخت کننده دین نیز زاییده ذهن برخی افراد است و به اسلام اضافه شده و در اصل اسلام نبوده است!

همین که می گویند متعه هزار و یک شرط دارد که به هیچ وجه هیچ کس نمی تواند این شروط را فراهم کند!!!!
زاییده ذهن افراد غربزده و تحت تاثی فمنیسم است ، که تعدد را بر خود و جامعه خود حرام کرده اند!!!!!!

در حالی که در صدر اسلام و در جوامعی غیر از ایران ، تقریبا اکثریت مردان دارای تعدد زوجین بوده و هستند !!!
و روابط خانوادگی ایشان با تمام همسران ، به مراتب بهتر از رابطه حال حاضر خانواده ها بوده است!!!!


امکان متعه که در جامعه ی ما وجود ندارد. کاری به خوب و بد بودنش ندارم. امکانش وجود ندارد.

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام

دین اسلام به نظر بنده بسیار خوب ، گوارا ، کامل ، جذاب و کلا بهترین است .

مسائلی که اشاره کردید به خاطر ضعف دینداری مردم است نه مشکل دین .

سختی یا اسانی دین اسلام یک چیز نسبی هست.بستگی به شخص و ظرفیت روحی اون شخص داره.اگه این طور نبود همه بهجت و قاضی و سلمان می شدن.یکی مثل اقای بهجت که اصلا گناه نمی کنه و یکی مثل معاویه که انواع گناهان رو انجام می ده یعنی سختشه که گناه نکنه.

به من بیاموز;1003353 نوشت:
دین اسلام به نظر بنده بسیار خوب ، گوارا ، کامل ، جذاب و کلا بهترین است .
مسائلی که اشاره کردید به خاطر ضعف دینداری مردم است نه مشکل دین
سلام
لطفاً دلیل بیاورید

ali 000;1003357 نوشت:
سختی یا اسانی دین اسلام یک چیز نسبی هست.بستگی به شخص و ظرفیت روحی اون شخص داره
اگر بستگی دارد این باید گفته میشد
وقتی گفته شده دین آسان است یعنی نباید سختی داشته باشد
با تعریف یک فرد بی‌قید و بند هم حرف نمی‌زنم، با تعریف یک انسان معمولی حرف می‌زنم

جوجه اردک زشت;1003239 نوشت:
این آیه هم به معنی آسانی دین نیست میگوید خدا سختی قرار نداده اما سختی یک مفهوم نسبی هست باید دید نسبت به چی؟
جدای اینکه سختی قرار نداده به معنی آسانی قرار داده نیست شاید فقط خیلی سختش نکرده!
برادر عزیز من هم که همین را گفتم!
اگر مشکلتان صرفاً کلمات است، من بجای اینکه بپرسم:
"آیا دین حقیقتاً آسان است؟" می‌پرسم: "آیا دین حقیقتاً سخت نیست؟"
سوال من این است که خداوند گفته دین سخت نیست اما من می‌بینم که سخت است

جوجه اردک زشت;1003239 نوشت:
این آیه هم میگوید خدا آسانی برای شما میخواهد نمیگوید دین را آسان قرار دادم
مثلا ممکن هست انسان در قبال عدم عمل به دین مشکلاتش بیشتر شود حال چ در دنیا چ در آخرت
چند آیه‌ای که آوردم به عنوان نمونه بودند وگرنه بحث آسان بودن دین در یکی دو آیه یا روایت نیامده که شما با اصل وجودش مخالفت می‌کنید
نمونه‌اش همان آیه قبل است:

حج - 78:

وَ مَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ
و در دين برای شما سختى قرار نداده است

از طرفی در روایات نیز نمونه‌هایی از اشاره به آسان بودن دین وجود دارد. از جمله سخن پیامبر(ص) با عثمان بن مَظعون که مدام به عبادت مشغول بود و پیامبر به او گفت که خداوند مرا به رهبانیت مبعوث نکرده بلکه به

دین آسان مبعوث کرده

ابوالبرکات;1003237 نوشت:
باسلام سوالاتی از این دست بیشتر از این واقعیت می آید که من جوان می بینم که امکان ازدواج ندارم. از اون طرف هم هزاران تحریک بر من مستولی می شود. به راحتی و بدون فکر به من می گویند تقوا و عفت پیشه کن. فکر می کنند چون قرآن گفته کسی که امکان ازدواج نداره باید تقوا پیشه کنه حتما می شه دیگه! خیلی هم راحته . آقا چشمت رو کنترل کن مشکل حله! بعد می بینم که غربی ها به راحتی نیازهای جنسی خود را برطرف می کند. من با نیازهای جنسی خودم فکر می کنم. بنابراین شاید فکر می کنم که غربی ها راحت تر هستند. الان در جامعه ی ما امکان ازدواج به هزار دلیل تا سنین بالا وجود نداره و یکی از مهمترین هاش اینه که روح اسلام در جامعه ی ما مرده است و روح مصرف گرایی و مصرف پرستی و خیلی شفاف بگم کفر بر جامعه ی ما حاکم شده است و ما و پدر و مادر های ما در خوابی خرگوشی فرورفته ایم و فکر می کنیم که با گفتن تقوا پیشه کن همه چی حله. می گه بابا پسرم تقوا پیشه کن. تو الان پول نداری سرویس طلای آن چنانی بخری. تو الان پول نداری ماشین فلان بخری. تقوا پیشه کن .آیه ی قرآن گفته است که (فلیستعفف الذین لا یجدون نکاحا حتی یغنهم الله من فضله). تو عفت پیشه کن تا خدا تو رو به غنا برسونه. حالا غنا یعنی چی؟ غنا احتمالا یعنی پول داشته باشی یک عروسی بگیری که همه انگشت به دهان بمانند. بله. سخن اصلی در این است که اسلام خوب است ولی این را هم باید قبول کرد که (وعلی الاسلام و السلام). اسلام در کتاب ها محصور شده است. این واقعیت بسیار بسیار تلخی است که ما گرفتار آن هستیم. ما گرفتار چشم و هم چشمی ، مصرف ، سطحی شدن زندگی ، تجمل پرستی ، افسردگی ، ترس از نگاه بقیه که بقیه هم احمق هایی مثل خودمان هستند ، هستیم و تصور می کنیم که اسلام داریم و مسلمانیم و صدایمان را کلفت می کنیم که آقا تقوا پیشه کن. احتمالا اون موقعی که این حرف رو می زنیم فکر می کنیم که ملائکه دارند سر و صورت ما را نوازش می کنند. ما تقوا را در صورتی کاملا عینی می بینیم و فکر نمی کنیم چشم و هم چشمی و ترس از ریخته شدن آبرویی که میان مشتی احمق پیدا کرده ایم کفر بزرگی است که درون خود داریم. بنده به پرسشگر تاپیک می گویم که اسلام هم دین آسانی است و هم سخت. دین آسانی است برای کسی که سر در آسمان داشته باشد نه سر در آخور خور و خواب و دنیا و کثافات آن . اسلام برای انسان ها دین سختی نیست اما برای توده های ناآگاه که تبدیل به چرخ دنده های ماشین مدرنیته شده اند دین سختی است. البته مرادم شما نیستید. کلی گفتم.

ابوالبرکات عزیز، قبلاً در چند تاپیک بحثمان رفت روی مثال و مصداق و کلاً از هدف اصلی دور شدم و متاسفانه تا به خود آمدم تاپیک را بسته بودند!!
از طرفی بحث مصادیق باعث ایجاد مجادله خواهد شد بخصوص جایی که بحث تقابل خانمها و آقایان مطرح شود و دو گروه تلاش کنند از خود دفاع کنند
برای همین دیگر خیلی با احتیاط وارد مصادیق می‌شوم happy

ببینید اینکه می‌فرمائید یک سری رفتارها از سوی ما باعث شده که مردم به دین بدبین بشوند را بطور کامل قبول ندارم
چرا که بخشی از این دور مشکلات دقیقاً ریشه در خود دین دارد. از جمله مهریه

از آنجا که مهریه یک امر واجب است و اختیارش هم به دست خانم، و از طرفی خانمها نیاز جنسی اساسی ندارند (لااقل به ادعای خودشان) کاملاً طبیعی است که از این حق به نفع خود استفاده کرده و مهریهء زیاد طلب کنند. حال اگر قرار باشد شما ازدواج اسلامی داشته باشید باید ابتدا فکری برای مهریه خانم کنید به این معنا که جدای از بحث اجاره یا خرید خانه و توان پرداخت نفقه؛ شما باید حدود 100 میلیون تومان آماده داشته باشید برای پرداخت مهریه که تقریباً از عهدهء 90 درصد پسرهای جوان خارج است پس باید قید ازدواج را بزنند

درست مثل این است که کارخانه‌ها در حال ورشکستگی هستند شدیداً به کارمند نیاز داشته باشند و از طرفی کارمندان نیاز آنچنانی به کار ندارند؛ بعد قانون بگذاریم که هر شرکتی خواست کارمندی را استخدام کند باید هر مزدی که کارمند دلش خواست را پرداخت کند! ولی به کارمندان توصیه کنیم که اگر حقوق کمتری درخاست کنید بهتر است!!! خب خیلی واضح و طبیعی است که در چنین شرایطی کارمندان حقوق‌های میلیاردی طلب کرده و برای آن توصیه تره هم خورد نکنند!

پس اشتباه است که بگوئیم عیب از مسلمانی ماست! بلکه عیب از خودِ اسلام است که قانونی گذاشته که مردها هنوز زندگی شروع نشده باید مبلغی را بدهکار بشوند
ضمناً خواهشاً خانمها شروع به آوردن دلایل در مذمت مردها نکنند! مهریه فقط یک مثال بود

ابوالبرکات;1003352 نوشت:
امکان متعه که در جامعه ی ما وجود ندارد. کاری به خوب و بد بودنش ندارم. امکانش وجود ندارد.

سلام و عرض ادب

برادر گرامی

امکانش هست

برای رفع حاجت شکم و یک نیمرو هم باید کمی تلاش کرد!

سوپر مارکت رفت

نانوایی رفت

کمی هم جلوی اجاق ایستاد!

ازدواج که جای خود دارد !

آسان بودن به این معنا نیست که نیازی به تلاش کردن نیست !

به این معناست که اگر تلاش صورت گیرد و همت باشد ، به نتیجه خواهد رسید و غیر ممکن نیست!

بازار متعه هم به اندازه ای هست که پاسخگوی نیاز نیازمندان به متعه باشد !

در هر صورت این امکانی که شما عرض می کنید
مربوط مشکلات فرهنگی جامعه ایران است

و ربطی به سختی یا آسانی دین ندارد!

دین اسلام برای رفع حرج ، متعه را قرار داده

برای هر حرجی ، رفع حرجی قرار داده

و بر مسلمانان سخت نگرفته است

اینکه برخی
آسان بودن را
با منفعل بودن و به نتیجه رسیدن
اشتباه گرفته اند
مشکل خودشان در فهم معنای آسان و سخت است!

در پناه حق تعالی

Reza-D;1003385 نوشت:

پس اشتباه است که بگوئیم عیب از مسلمانی ماست! بلکه عیب از خودِ اسلام است که قانونی گذاشته که مردها هنوز زندگی شروع نشده باید مبلغی را بدهکار بشوندد

سلام و عرض ادب

برادر رضای گرامی

مهریه با این هدف وضع شده ، تا زن با توجه به میزان آن ، به تمکن مالی مرد پی ببرد!

اگر در مساله مهریه حضرت زهرا(س) دقت کنید

می بینید که مبلغ مهریه قسمتی از دارایی علی (ع) بوده است

نه مبلغی که عرفی و قبیله ای و ذوقی و .... تعیین شود!!!

پس مشکل از اسلام نیست

از مسلمانی ماست

مردی که دارایی اش 10 میلیون است
و 11 میلیون مهریه عندالمطالبه را قبول می کند

خودش مشکل دارد !

ابتدا باید معنا و فلسفه مهریه را فهمید

سپس اشتباهات فردی و جمعی را به پای قوانین نوشت!

در کل ازدواج نکردن
بهتر از ازدواج کردنی است که با دروغ و کج فهمی و ... به طلاق منجر شود!
یا دو نفر را به جبر و ظلم در کنار یکدیگر نگاه دارد!

مشکل اصلی جامعه فرهنگی است
هیچ چیزی در عالم ، بدتر از بیماری بی فرهنگی نیست!

با ارتقا فرهنگ
تجرد را می توان حل کرد
فقر را می توان کمرنگ کرد
اعتیاد را می توان ریشه کن کرد
و ...

هدف دین مکارم اخلاق است
به کمال رساندن افراد
همان با فرهنگ کردن مردم

اما متاسفانه ما دین را اشتباه فهمیده ایم!
به این دلیل که به ما گفته اند
هدف دین بردگی ملت ( با نام عبادت ) برای سردمداران حکومت خدا ( خدای انسان گونه ) است!

عبادت کن و هیچی نپرس!!!!

حکومت می داند اکثرا شخص قدرت پرداخت مهریه ای که معمولا تعیین می شود را ندارد
اما این مشکل را از ریشه حل نمی کند
به طور مثال می توان قانونی وضع کرد که مرد نتواند بیشتر از دارایی خود مهریه قبول کند
مانند استعلام برای تضمین چک

اما بردگی ملت ، برای حکومت صرفش بیشتر است

هر چه مبلغ مهریه بیشتر باشد

نیاز به نقدینگی کاذب بیشتر خواهد بود!

و مرد بخت برگشته نیروی محرک بردگی جامعه خواهد شد!

در پناه حق تعالی

شروحیل;1003300 نوشت:
باور بفرمایید دین اسلام بسیار آسان است
شروحیل عزیز اگر ممکن است طبق نظرات بنده این ادعایی که فرمودید را اثبات کنید

سپیده دم;1003329 نوشت:
در واقع آسان بودن به نظر من در مورد ذات اعمال و اثر تربیتی که در آن نهفته نیست بلکه به معنای آن است که روش انجام اعمال و احکام به گونه ای باشد که سختی کمتری متحمل شویم و دچار مشقت نشویم
از زاویهء جالبی نگاه کردید اما به نظرم نیاز به توضیح بیشتری هست. برداشت من از سخن شما این است که منظور خداوند این نبوده که احکام دین کلاً سختی ندارد، بلکه منظور این بوده که فرضاً نیامده‌ام ازشما بخواهم کل سال را روزه باشید، فقط یک ماه را خواستم. یا مثلاً از شما نخواستم روزی 100 رکعت نماز بخوانید بلکه فقط 17 رکعت خواستم. گر چه تمایلی ندارم صرفاً روی مصادیق بحث کنیم، اما اگر اگر دقت کنید بنده برای آنکه منظورم از سختی را توضیح بدهم نمونه‌هایی در پست ابتدایی عرض کردم که اگر شما صحبت خود را مطابق با آن مصادیق اثبات کنید ممنون می‌شوم

Amir1377;1003336 نوشت:
اینکه احکام قدری سخت است این یک نعمت است و اگر بدانیم به نفع خودمان است.
خیلی فرق است بین اینکه سختی، نعمت باشد؛ یا اصلاً سختی در کار نباشد!
بحث ما این است که اگر سختی وجود دارد چرا خداوند گفته سختی نیست؟

شروحیل;1003387 نوشت:
سلام و عرض ادب

برادر رضای گرامی

مهریه با این هدف وضع شده ، تا زن با توجه به میزان آن ، به تمکن مالی مرد پی ببرد!

اگر در مساله مهریه حضرت زهرا(س) دقت کنید

می بینید که مبلغ مهریه قسمتی از دارایی علی (ع) بوده است

نه مبلغی که عرفی و قبیله ای و ذوقی و .... تعیین شود!!!

پس مشکل از اسلام نیست

از مسلمانی ماست

مردی که دارایی اش 10 میلیون است
و 11 میلیون مهریه عندالمطالبه را قبول می کند

خودش مشکل دارد !

ابتدا باید معنا و فلسفه مهریه را فهمید

سپس اشتباهات فردی و جمعی را به پای قوانین نوشت!

در کل ازدواج نکردن
بهتر از ازدواج کردنی است که با دروغ و کج فهمی و ... به طلاق منجر شود!
یا دو نفر را به جبر و ظلم در کنار یکدیگر نگاه دارد!

در پناه حق تعالی


به همین دلیل مایل نبودم در مورد مصادیق وارد بحث بشوم چون حالا باید تا آخر تاپیک فقط درمورد مهریه بحث کنیم!
منظورم با شما نیست سوء تفاهم نشود، ماهیت بحث مصداقی اینطور است. ولی خب بالاخره نیاز است مصادیق نیز مطرح شوند

اگر به مثال من که برای جناب ابوالبرکات گفتم توجه بفرمائید فکر می‌کنم منظورم برایتان روشن‌تر خواهد شد
گفتنش خیلی راحت است که بگوئیم مردی که 10 میلیون توانایی دارد نباید 11 میلیون را بپذیرد!
به همین سادگی نیست برادر گرامی بلکه خیلی موارد دیگر دخیل هستند که فقط به دو موردش اشاره می‌کنم:

1 - وقتی مرد نیاز جنسی دارد و چاره‌ای جز ازدواج (اعم از دائم یا موقت) ندارد و در مقابل خانمها بطور طبیعی زیر این فشار نیستند یا اگر هستند کمتر از مرد است یا اگر به انوازهء مرد باشد به هرحال در جایگاه طلبکار نشسته‌اند، خیلی واضح است که مرد مجبور است به هر خواسته‌ای از طرف زنها تن بدهد ولو آنکه در توانش نباشد چون اگر این کار را نکند احتمال گرفتار شدنش به انواع گناهان وجود خواهد داشت. این هم که بگوئیم خب اولی نشد برود برای دومی و سومی و.... باز هم گفتنش راحت است اما در عمل بسیار دشوار است چون اولاً تعداد زنهایی که مهریه کم درخواست کنند بسیار کمتر از تعداد کل مردهای مجرد است که باعث می‌شود دایرهء انتخاب بسیار محدود شود. ثانیاً تنها ملاک برای ازدواج که پایین بودن مهریه نیست، بلکه باید موارد دیگری مانند تطابق سنی، تحصیلی، فرهنگی و.... را هم در نظر گرفت با این حساب دایرهء انتخاب از آن مقدار ناچیز هم محدودتر خواهد شد

2 - قانون مهریه باعث می‌شود از طرفی زنها تمایل بیشتری به مردهای پولدار پیدا کنند و پول یکی از ملاک‌های ارزش‌یابی یک مرد بشود که در نتیجه رقابت برای کسب ثروت بیشتر و تمایل به پول را در جامعه در پی خواهد داشت. کما اینکه همین الان هم شاهد هستیم که بیشتر خانمها برای مرد پولدار ارزش بیشتری قائلند. درست است که این خصوصیت به خود انسان‌ها باز می‌گردد ولی قانون مهریه در تشدید آن نقش دارد

Reza-D;1003390 نوشت:
به همین دلیل مایل نبودم در مورد مصادیق وارد بحث بشوم چون حالا باید تا آخر تاپیک فقط درمورد مهریه بحث کنیم!
منظورم با شما نیست سوء تفاهم نشود، ماهیت بحث مصداقی اینطور است. ولی خب بالاخره نیاز است مصادیق نیز مطرح شوند

اگر به مثال من که برای جناب ابوالبرکات گفتم توجه بفرمائید فکر می‌کنم منظورم برایتان روشن‌تر خواهد شد
گفتنش خیلی راحت است که بگوئیم مردی که 10 میلیون توانایی دارد نباید 11 میلیون را بپذیرد!
به همین سادگی نیست برادر گرامی بلکه خیلی موارد دیگر دخیل هستند که فقط به دو موردش اشاره می‌کنم:

1 - وقتی مرد نیاز جنسی دارد و چاره‌ای جز ازدواج (اعم از دائم یا موقت) ندارد و در مقابل خانمها بطور طبیعی زیر این فشار نیستند یا اگر هستند کمتر از مرد است یا اگر به انوازهء مرد باشد به هرحال در جایگاه طلبکار نشسته‌اند، خیلی واضح است که مرد مجبور است به هر خواسته‌ای از طرف زنها تن بدهد ولو آنکه در توانش نباشد چون اگر این کار را نکند احتمال گرفتار شدنش به انواع گناهان وجود خواهد داشت.

سلام و عرض ادب

برادر گرامی

این روندی که شما می فرمایید راه حل دین نیست!

همان مشکل از اسلام نیست !!!!

اسلام می گوید

به بلوغ رسیدی زن بگیر

زن نمی تونی بگیری متعه کن

متعه هم نمی تونی بکنی و تو گناه افتادی توبه کن !

از این آسون تر!!!!

Reza-D;1003390 نوشت:
قانون مهریه باعث می‌شود از طرفی زنها تمایل بیشتری به مردهای پولدار پیدا کنند

برادر گرامی

هدف همین است!

جدا کردن زن خواهان مرد مومن

از زن پول پرست !!!

مهریه یک فیلتر است !

برای این که زنانی که اولویت ایشان پول است
با مرد بی پول ازدواج نکنند و کارشان به طلاق نکشد!!!

[="Times New Roman"][="Black"]سلام

من قبلا در مورد آسان گرفتن امور مطالبی رو که در سایت های دینی خونده بودم در یک فایل ورد زبان گردانی کردم

آن بخشی که مربوط به این تاپیک هست رو واستون می نویسم

تساهل: ممکن است برخی سهولت را با تساهل اشتباه بگیرند.تساهل به معنای سهل انگاری است و با سهولت متفاوت است.

به عنوان مثال ، فرض کنید شخصی تصمیم می گیرد از این به بعد یک روز در میان سی دقیقه پیاده روی کند.

یک هفته ای طبق تصمیمی که گرفته بود پیش می رود. حال یک روز که زمان انجام سی دقیقه پیاده روی اش رسیده

می گوید «برای پیاده روی وقت زیاد است» و می نشیند پای تلویزیون و سریال تماشا میکند.

چنین شخصی سهل انگاری کرده و فرصت های زندگی را که چون ابرها می گذرند را از دست داده است.

پیامبر گرامی اسلام خطاب به امام علی علیه السلام می فرمایند:

« اسلام دینی است با متانت، در عمل مانند کسی عمل کن که امید دارد به پیری برسد و آن گاه بمیرد، و در احتیاط مانند کسی باش که بیم آن دارد که فردا بمیرد»

سهولت: سهولت یعنی نرمش و آسانی که در آموزه های دینی به آسان گرفتن امور زندگی اشاره شده است.

فرض کنید شخصی که از تنبلی رنج می برد و هفته ای یک بار به حمام می رود.

حال این شخص تصمیم می گیرد از این به بعد یک روز در میان به حمام برود. این شخص یک هفته ای طبق تصمیمی که گرفته بود پیش می رود.

حال یک روز به هر دلیلی نمی تواند به حمام برود.


این شخص با مسئله ی بوجود آمده سه نوع برخورد می تواند داشته باشد:

1- سهولت و آسان گرفتن: اگر این شخص بگوید «خوب حالا مسئله ای پیش آمده، چیز خاصی نیست ، فردا به حمام می روم و از دوباره برنامه ی یک روز در میان را ادامه می دهم.»

نرمش به خرج داده و کار را آسان گرفته است و کسی که زندگی را آسان بگیرد در واقع از روی مانع پریده است و نه تنها به هدفش نزدیک تر شده، بلکه یک زندگی و ذهن آرام را به سمت خود جذب کرده است.

2- تساهل: اگر این شخص بگوید «خب حالا چیزی نشده فردا به حمام میرم. فردا هم نشد پس فردا. پس فردا هم نشد پس پسین فردا. اصلا مهم نیست»

این شخص تساهل به خرج داده و در واقع کار را رها کرده است. سهل گیری برای این است که انسان به مسیرش ادامه بدهد

وگرنه اگر این سهل گیری ها تبدیل به تساهل بشوند انسان را متوقف و به عقب پرتاب خواهند کرد


3- سخت گیری: اگر این شخص بگوید
«نباید در برنامه ام هیچ مشکلی پیش بیاید ، حالا که در برنامه ام نقص بوجود آمده دیگر به حمام نمی روم

و به روال سابق بر می گردم و به همان هفته ای یک بار بسنده میکنم.»


زندگی را سخت گرفته است و کسی که زندگی را سخت بگیرد ، زندگی سختی را هم تجربه خواهد کرد و رنگ آرامش و خوشی را نخواهد دید.

زیرا چنین شخصی قصد پریدن از مانع را ندارد ، بلکه پشت مانع نشسته تا مانع خودش کنار برود.

در هرکاری شکست وجود دارد، مشکل وجود دارد ،این کاملا طبیعی است و مهم این است که بعد از برطرف کردن هر مشکل دوباره بلند شویم و به راهمان ادامه بدهیم.

اگر نمی توانید سی دقیقه مطالعه کنید؟ چه اشکالی دارد ، بیست دقیقه مطالعه کنید. نمی توانید بیست مطالعه کنید؟ فدای سرتان که نمی توانید ، ده دقیقه مطالعه کنید

به مرور زمان تواناییتان بیشتر می شود و می توانید زمانش را بیشتر کنید.

زندگی به همین سادگیست[/]

شروحیل;1003387 نوشت:
مشکل از اسلام نیست
یک مطلب را فراموش کردم بگویم. ببینید برادر اگر خاطرتان باشد در تاپیکی بحث ازدواج مجدد پیش آمد و شما گفتید اگر قرار باشد مرد به تمام حقوقش برسد زن هم تمام حقوقش را طلب خواهد کرد و بعد یکی یکی انها را برایم شمردید. من از شما می‌پرسم حقیقتاً پاسخ بدهید. این زندگی را تصور کنید:

مرد باید مهریه بپردازد آن هم هر مقدار که زن می‌خواهد
مرد باید خانه برای زن تهیه کند
مرد باید خوراک و لباس و مخارج متفقه زن را تأمین کند
مرد باید بابت شیردادن زن به فرزندان به او مزد بدهد
اگر زن خدمتکار خواست مرد باید برایش خدمتکار بگیرد
طبیعتاً برای تامین این همه مخارج مرد باید زمان زیادی از زندگی را صرف کارکردن کند
حال از آن طرف مرد باید خودش برای خودش غذا بپزد، لباسش را خودش بشوید، ظرفها را خودش بشوید، خانه را خودش مرتب کند و در کل زن حتی وظیفه ندارد یک لیوان آب به دست شوهرش بدهد. انصافاً بفرمائید کجای چنین زندگی

که دقیقاً زندگی اسلامی است برای مرد آسان است؟

Reza-D;1003393 نوشت:
یک مطلب را فراموش کردم بگویم. ببینید برادر اگر خاطرتان باشد در تاپیکی بحث ازدواج مجدد پیش آمد و شما گفتید اگر قرار باشد مرد به تمام حقوقش برسد زن هم تمام حقوقش را طلب خواهد کرد و بعد یکی یکی انها را برایم شمردید. من از شما می‌پرسم حقیقتاً پاسخ بدهید. این زندگی را تصور کنید:

مرد باید مهریه بپردازد آن هم هر مقدار که زن می‌خواهد
مرد باید خانه برای زن تهیه کند
مرد باید خوراک و لباس و مخارج متفقه زن را تأمین کند
مرد باید بابت شیردادن زن به فرزندان به او مزد بدهد
اگر زن خدمتکار خواست مرد باید برایش خدمتکار بگیرد
طبیعتاً برای تامین این همه مخارج مرد باید زمان زیادی از زندگی را صرف کارکردن کند
حال از آن طرف مرد باید خودش برای خودش غذا بپزد، لباسش را خودش بشوید، ظرفها را خودش بشوید، خانه را خودش مرتب کند و در کل زن حتی وظیفه ندارد یک لیوان آب به دست شوهرش بدهد. انصافاً بفرمائید کجای چنین زندگی

که دقیقاً زندگی اسلامی است برای مرد آسان است؟

برادر گرامی

شما ابتدای کار را اشتباه اغاز کردید !

مرد باید به اندازه ای که در توان دارد مهریه بپردازد!

نه آن مقدار که زن می خواهد !!!

مردی که همان ابتدا تسلیم زن شده

تا انتها برده زن خواهد بود!!!!!

کسی که خودش برده بودن را انتخاب کرده نباید دین را مسئول بردگی خود بداند

چرا که دین گفته هدف خلقت تو آزادگی است با بندگی خدا

نه بردگی مخلوقات خدا !!!

مردی که مهریه را خودش با توجه به تمکن مالی خودش تعیین می کند

هر گاه زیاده خواهی زن را ببیند

می تواند مهریه اش را بپردازد و طلاقش دهد

اصلا همان ابتدا زن با توجه به مهریه میزان تمکن مالی مرد را می فهمد و یتواند قبول نکند

همین امر موجب کوتاه آمدن زن از زیاده خواهی خواهد شد !!!!

چرا که زن هیچ اهرم فشاری بر مرد ندارد !!!!

شروحیل;1003391 نوشت:
مهریه یک فیلتر است برای جدا کردنِ "زنِ خواهانِ مرد مومن" از "زنِ پول پرست"
اوه! اوه! خواستم درمورد این جمله مطلبی بگویم ولی دیدم قطعاً به خون و خونریزی منجر خواهد شد! happy

ببینید برادر برای فهمیدن این موضوع اصلاً نیازی به تعیین مهریه نیست! یعنی اگر مهریه نبود نمی‌شد تشخیص داد که چه زنی پول پرست است و چه کسی نیست؟ به نظرم به صحبت بنده توجه نکردید؛ عرض کردم وجود قانون مهریه باعث

تشدید میل به پول می‌شود. اگر مهریه‌ای در کار نبود بطور طبیعی زن از مرد یک سری انتظارات داشت، مثل خیلی از زنهای دنیا که قانون مهریه در آنجا وجود ندارد. اما وقتی به زن گفته شود خب تو بجز آن انتظارات معقول و معمول که به عنوان یک زن از یک مرد داری، ما به تو این حق را می‌دهیم که یک سری انتظارات جدید هم داشته باشی آن هم تا هر میزان که دلت بخواهد! در اینجا زن را برای سخت گرفتن به مرد ترغیب کرده و اهرمی مضاعف را به دستش داده‌ایم

شروحیل;1003394 نوشت:
برادر گرامی

شما ابتدای کار را اشتباه اغاز کردید !

مرد باید به اندازه ای که در توان دارد مهریه بپردازد!

نه آن مقدار که زن می خواهد !!!

مردی که همان ابتدا تسلیم زن شده

تا انتها برده زن خواهد بود!!!!!

کسی که خودش برده بودن را انتخاب کرده نباید دین را مسئول بردگی خود بداند

چرا که دین گفته هدف خلقت تو آزادگی است با بندگی خدا

نه بردگی مخلوقات خدا !!!

مردی که مهریه را خودش با توجه به تمکن مالی خودش تعیین می کند

هر گاه زیاده خواهی زن را ببیند

می تواند مهریه اش را بپردازد و طلاقش دهد

اصلا همان ابتدا زن با توجه به مهریه میزان تمکن مالی مرد را می فهمد و یتواند قبول نکند

همین امر موجب کوتاه آمدن زن از زیاده خواهی خواهد شد !!!!

چرا که زن هیچ اهرم فشاری بر مرد ندارد !!!!


شروحیل جان من چندین مورد را برای شما نوشتم. حالا شما مهریه را معقول در نظر بگیرید. مثلاً 5 میلیون تومان
خب حالا دوباره مطلب را بخوانید:

مرد باید مهریه‌ای حدود 5 میلیون تومان بپردازد
مرد باید خانه برای زن تهیه کند
مرد باید خوراک و لباس و مخارج متفرقه زن را تأمین کند
مرد باید بابت شیردادن زن به فرزندان به او مزد بدهد
اگر زن خدمتکار خواست مرد باید برایش خدمتکار بگیرد
طبیعتاً برای تامین این همه مخارج مرد باید زمان زیادی از زندگی را صرف کارکردن کند
حال از آن طرف مرد باید خودش برای خودش غذا بپزد، لباسش را خودش بشوید، ظرفها را خودش بشوید، خانه را خودش مرتب کند و در کل زن حتی وظیفه ندارد یک لیوان آب به دست شوهرش بدهد. انصافاً بفرمائید کجای چنین زندگی
که دقیقاً زندگی اسلامی است برای مرد آسان است؟

Reza-D;1003396 نوشت:
اوه! اوه! خواستم درمورد این جمله مطلبی بگویم ولی دیدم قطعاً به خون و خونریزی منجر خواهد شد! happy

ببینید برادر برای فهمیدن این موضوع اصلاً نیازی به تعیین مهریه نیست! یعنی اگر مهریه نبود نمی‌شد تشخیص داد که چه زنی پول پرست است و چه کسی نیست؟ به نظرم به صحبت بنده توجه نکردید؛ عرض کردم وجود قانون مهریه باعث

تشدید میل به پول می‌شود. اگر مهریه‌ای در کار نبود بطور طبیعی زن از مرد یک سری انتظارات داشت، مثل خیلی از زنهای دنیا که قانون مهریه در آنجا وجود ندارد. اما وقتی به زن گفته شود خب تو بجز آن انتظارات معقول و معمول که به عنوان یک زن از یک مرد داری، ما به تو این حق را می‌دهیم که یک سری انتظارات جدید هم داشته باشی آن هم تا هر میزان که دلت بخواهد! در اینجا زن را برای سخت گرفتن به مرد ترغیب کرده و اهرمی مضاعف را به دستش داده‌ایم

برادر گرامی

مهریه عندالمطالبه یعنی مهریه ای که مرد برای نشان دادن حسن نیت و تمکن مالی خودش به زن پرداخت می کند

بنده نگفتم این تنها راه تشخیص پول پرست بودن یا نبودن است !!!

این راهی است که اسلام پیشنهاد کرده

مهم این است که تاکید اسلام بر این بوده
که این مبلغ باید قابل پرداخت باشد !
تا میزان تمکن مالی مرد
و دست و دلبازی او
همان ابتدای ازدواج برای زن مشخص شود

تا فردای ازدواج مرد نگوید ندارم!
یا زن نگوید چرا بیشتر نداری!

اما در مورد جاهای دیگر دنیا !

اگر جاهای دیگر دنیای را دیده باشید

فهمیده اید که همین فرار از نصف کردن اموال باعث چه مسائلی که نشده است!!!!!

گاهی اوقات حتی به قتل و دروغ و کلاهبرداری و هزار فساد دیگر کشیده شده است

حداقل مزیت مهریه به نصف اموال
این است که همان ابتدا مقدار آن مشخص می شود

شما اگر روش دیگری سراغ دارید می توانید پیشنهاد دهید

برای مهریه نیز می تواید یک شاخه گل رز تقدیم طرف مقابل کنید

از این طریق می توانید وابستگی طرف مقابلتان به مادیات یا عدم وابستگی او را آزمایش کنید!

Im_Masoud.Freeman;1003392 نوشت:
سهولت: سهولت یعنی نرمش و آسانی که در آموزه های دینی به آسان گرفتن امور زندگی اشاره شده است


بخوانید لطفاً:

Reza-D;1003120 نوشت:

1 - دختر یا پسری که در خانواده‌ای نامتناسب به دنیا میاید، اگر مانند کشورهای سکولار به دین بی‌اعتقاد باشد می‌تواند راه خودش برود و اصلاً هم کسی از او انتظار ندارد احترامی برای والدین قائل بوده و برای رنجیده نشدن آنها عمرش را حرام کند و یا بماند تا وقتی پیر شدند آنها را تر و خشک کند. اما یک دختر یا پسر مسلمان باید بخاطر حفظ احترام انواع تحقیرها و توهین‌ها را تحمل کند و چه بسا اتفاقاتی مانند ازدواج ناخواسته و زوری برایش رقم بخورد، فقط برای اینکه اسلام از او خواسته حتی یک "اُف" در مقابل والدین نگوید و هر چه توی سرش زدند خفه خون بگیرد

2 - دختر یا پسر غیرمسلمان به راحتی می‌توانند نیازهای جنسی خود را در غالب دوستی ارضا کنند. برای خودشان زندگی می‌کنند و به فعالیت‌های مورد علاقه نیز می‌پردازند. اما دختر یا پسر مسلمان تا زمانی که شرایط ازدواج را نداشته باشند باید نیاز جنسی که طبیعت یک انسان است را در خود سرکوب کنند که یا باعث اختلالات روحی و عملکردی در آنها می‌شود و یا منجر به انجام اعمالی مانند خودارضایی و روابط نامشروع

(که بخاطرش مدام ترس سوزانده شدن در آتش را خواهند داشت) خواهد شد

3 - این بخش برای خانمها هم هست اما برای مردها بدتر است چون آنها نان آور خانه هستند. در اسلام وظیفهء رفع مخارج زندگی تنها برعهدهء مرد گذاشته شده و این یعنی تمام بار مالی بر دوش مرد خواهد بود. هرچند بعضی خانمها که شعور و درک بالایی دارند درصورت توانایی، از همکاری با شوهر دریغ نمی‌کنند. اما این چیزی است که این خانمها خودشان به آن رسیده‌اند نه چیزی که اسلام خواسته باشد. بنا بر این وقتی یک مرد می‌خواهد مسیر زندگی را انتخاب کند، از آنجا که اولویت زندگیش پول درآوردن شده است، باید پا روی علایق خود بگذارد و فقط دنبال این باشد که چه کاری پول بیشتری دارد! دیگر مهم نیست این کار مورد رضایت اوست یا نه! زمانش مناسب است یا نه! سخت است یا نه! فقط باید برود جان بکند و پول دربیاورد! ولی اگر مسلمان نبود به دنبال علایق و استعدادهای خودش می‌رفت و با اشتیاق کار و تلاش می‌کرد

4 - بعد از ازدواج نیز زن و مرد باید در سختی‌های فراوانی باشند. مرد باید کار کند تا بتواند هزینهء خود و چند نفر دیگر را هم بدهد و زن هم باید کارهای خانه را انجام بدهد که آن هم سختی‌های فراوانی دارد. بزرگ کردن یک یا چند فرزند را هم که خودش سختی بسیار سنگینی دارد را نیز به اینها اضافه کنید. درحالیکه اگر اینها مسلمان نبودند مجبور نبودند به زودی و در حالیکه هنوز پول کافی جمع نکرده‌اند تن به ازدواج بدهند، که مرد مجبور باشد برای تهیهء هزینه‌ها جان بکند و زن هم به گونه‌ای دیگر. بلکه خیلی راحت نیازشان را با دوست دختر یا پسر خود رفع می‌کردند و زمانی که بطور کافی به بلوغ مالی و فکری رسیدند آنگاه اقدام به ازدواج می‌کردند

5 - اگر کسی مدتی نماز نخوانده باشد و روزه نگرفته باشد، از طرفی بدشانسی بیاورد و پسر بزرگ خانواده باشد و والدین او نیز نماز و روزه‌هایشان قضا شده باشد! دیگر بیچاره است! باید روزی 68 رکعت نماز بخواند

(17 رکعت نماز خودش، 17 رکعت نماز قضای خودش، 17 رکعت بجای پدر و 17 رکعت هم بجای مادر) و کل سال را روزه باشد! آن هم برای چندین سال!

Reza-D;1003397 نوشت:
شروحیل جان من چندین مورد را برای شما نوشتم. حالا شما مهریه را معقول در نظر بگیرید. مثلاً 5 میلیون تومان
خب حالا دوباره مطلب را بخوانید:

مرد باید مهریه‌ای حدود 5 میلیون تومان بپردازد
مرد باید خانه برای زن تهیه کند
مرد باید خوراک و لباس و مخارج متفرقه زن را تأمین کند
مرد باید بابت شیردادن زن به فرزندان به او مزد بدهد
اگر زن خدمتکار خواست مرد باید برایش خدمتکار بگیرد
طبیعتاً برای تامین این همه مخارج مرد باید زمان زیادی از زندگی را صرف کارکردن کند
حال از آن طرف مرد باید خودش برای خودش غذا بپزد، لباسش را خودش بشوید، ظرفها را خودش بشوید، خانه را خودش مرتب کند و در کل زن حتی وظیفه ندارد یک لیوان آب به دست شوهرش بدهد. انصافاً بفرمائید کجای چنین زندگی
که دقیقاً زندگی اسلامی است برای مرد آسان است؟

برادر گرامی

مردی که قدرت تامین آن چه برایش سختی آور است را ندارد

می تواند متعه کند !

یا زنی بگیرد که در ابتدای ازدواج به صورت کتبی قبول کند نفقه نخواهد ، خانه لوکس نخواهد کنیز نخواهد و خودش آشپزی کند!!!

این هایی که شما فرمودید قوانینی است که در عقدنامه های جمهوری اسلامی ایران گنجانده شده است!!!

شما می توانید عقد نامه دلخواه خود و طرف مقابلتان را تنظیم و امضاء کنید !!!

عقد نامه ای که در آن وظیفه مرد جز تامین جنسی و عاطفی چیز دیگری نباشد!!!

یا تامین همه این ها به عهده زن باشد ( مانند ازدواج پیامبر(ص) با حضرت خدیجه(س) )

شروحیل;1003398 نوشت:
مهم این است که تاکید اسلام بر این بوده
که این مبلغ باید قابل پرداخت باشد !
تا میزان تمکن مالی مرد
و دست و دلبازی او
همان ابتدای ازدواج برای زن مشخص شود
این سخن اصلاً با حرف قبلی شما تناسب ندارد!
شما گفتید مهریه برای این است که زن کم توقع از زن پول پرست تمایز پیدا کند
حال می‌گوئید مهریه برای این است که زن بتواند میزان تمکن مالی و دست و دلبازی مرد را بفهمد!!

با این حساب زنان کم توقع سرشان کلاه خواهد رفت چون نه می‌توانند میزان تمکن مالی مرد را بفهمند و نه می‌توانند دست و دلبازی او را متوجه شوند!


شروحیل;1003398 نوشت:
شما اگر روش دیگری سراغ دارید می توانید پیشنهاد دهید
پیشنهاد من این است که چیزی به نام مهریه اصلاً نباید باشد!
از طرفی نفقه نیز باید در مقابل کار زن در خانه باشد
چشم در برابر چشم، گوش در برابر گوش

حال اگر زن کار خاصی مضاعف بر کار خانه انجام داد باید مزد آن را بگیرد، مانند بارداری و زایمان

شروحیل;1003401 نوشت:
مردی که قدرت تامین آن چه برایش سختی آور است را ندارد
می تواند متعه کند !
یا زنی بگیرد که در ابتدای ازدواج به صورت کتبی قبول کند نفقه نخواهد ، خانه لوکس نخواهد کنیز نخواهد و خودش آشپزی کند!!!
باز هم که برگشتید سر خانهء اول!
برادر عزیز، اولاً این چه حرفی است که بگوئیم تو اگر دوست نداری خب قبول نکن!
بحث ما که بر سر قبول یا عدم‌قبول افراد نیست، بحث بر سر دشوار بودن قوانین اسلام است
بله من می‌توانم این قوانین "سخت و دشوار" را قبول نکنم، اما قبول نکردن من این حقیقت را که این قوانین دشوار هستند را تغییر نخواهد داد

شروحیل;1003401 نوشت:
شما می توانید عقد نامه دلخواه خود و طرف مقابلتان را تنظیم و امضاء کنید
خیر نمی‌توانم!
چون مباحثی مانند مهریه و نفقه واجب است و علاوه بر اینکه برخی از این واجبات را اصلاً نمی‌شود جزء شروط ضمن عقد تغییر داد، بلکه هیچ زنی قبول نخواهد کرد که این همه حقوق چرب و نرم را از خودش سلب کند!

Reza-D;1003385 نوشت:
ببینید اینکه می‌فرمائید یک سری رفتارها از سوی ما باعث شده که مردم به دین بدبین بشوند را بطور کامل قبول ندارم
چرا که بخشی از این دور مشکلات دقیقاً ریشه در خود دین دارد. از جمله مهریه

از آنجا که مهریه یک امر واجب است و اختیارش هم به دست خانم، و از طرفی خانمها نیاز جنسی اساسی ندارند (لااقل به ادعای خودشان) کاملاً طبیعی است که از این حق به نفع خود استفاده کرده و مهریهء زیاد طلب کنند. حال اگر قرار باشد شما ازدواج اسلامی داشته باشید باید ابتدا فکری برای مهریه خانم کنید به این معنا که جدای از بحث اجاره یا خرید خانه و توان پرداخت نفقه؛ شما باید حدود 100 میلیون تومان آماده داشته باشید برای پرداخت مهریه که تقریباً از عهدهء 90 درصد پسرهای جوان خارج است پس باید قید ازدواج را بزنند

سلام اتفاقا مسئله ی مهریه مثال خوبیه از همین قضیه که هرعیب که هست از مسلمانی ماست. البته من تعریف خاصی از دین و اسلام دارم که وارد آن نمی شوم اما در مورد قضیه ی مهریه به نظر من اولا مهریه خوبه. تا 60 الی 70 سکه اش را هم به نظر من خوبه. شما فرض کن خواهری داری که ازدواج می کنه و شوهرش با او بداخلاقی می کنه و اذیتش می کنه و یا کتکش می زنه. این خواهر شما ممکنه به جایی برسه که راهی جز طلاق نداشته باشه. این جا این مرد زندگی خواهر شما را خراب کرده است. اگر طلاق بگیرند خواهر شما ضرر بیشتری می کنه تا اون شوهرش چون واقعیت اینه که در جامعه ی ما که دختران مجرد را کسی نمی گیره کسی نمیاد یک زن بیوه رو بگیره و اون زن بایستی با مشکلات بیوگی تا آخر عمر زندگی کنه. خوب نباید ابزاری داشته باشه تا اون مرده هم ترسی پاش باشه. ثانیا اسلام نگفته که مهریه رو این قدر بالا بگیرید. گفته مهریه هدیه ای است که مرد به زن می ده و زن باید اون رو مشخص کنه. این مهریه های خیلی سنگین به خاطر حماقت ماهاست. پس مسلمانی ماست که اسلام رو خراب کرده. بعدش هم اگر خواستگاری دختر به درد بخوری بری و چشمات رو باز کنی اون دختر هیچ وقت نمیاد همون اول مهریه اش رو به اجرا بگذاره. تازه می تونی زیر بار نری.

ابوالبرکات;1003416 نوشت:
سلام اتفاقا مسئله ی مهریه مثال خوبیه از همین قضیه که هرعیب که هست از مسلمانی ماست. البته من تعریف خاصی از دین و اسلام دارم که وارد آن نمی شوم اما در مورد قضیه ی مهریه به نظر من اولا مهریه خوبه. تا 60 الی 70 سکه اش را هم به نظر من خوبه. شما فرض کن خواهری داری که ازدواج می کنه و شوهرش با او بداخلاقی می کنه و اذیتش می کنه و یا کتکش می زنه. این خواهر شما ممکنه به جایی برسه که راهی جز طلاق نداشته باشه. این جا این مرد زندگی خواهر شما را خراب کرده است. اگر طلاق بگیرند خواهر شما ضرر بیشتری می کنه تا اون شوهرش چون واقعیت اینه که در جامعه ی ما که دختران مجرد را کسی نمی گیره کسی نمیاد یک زن بیوه رو بگیره و اون زن بایستی با مشکلات بیوگی تا آخر عمر زندگی کنه. خوب نباید ابزاری داشته باشه تا اون مرده هم ترسی پاش باشه. ثانیا اسلام نگفته که مهریه رو این قدر بالا بگیرید. گفته مهریه هدیه ای است که مرد به زن می ده و زن باید اون رو مشخص کنه. این مهریه های خیلی سنگین به خاطر حماقت ماهاست. پس مسلمانی ماست که اسلام رو خراب کرده. بعدش هم اگر خواستگاری دختر به درد بخوری بری و چشمات رو باز کنی اون دختر هیچ وقت نمیاد همون اول مهریه اش رو به اجرا بگذاره. تازه می تونی زیر بار نری.


خب من و شما هم همان اول چشمانمان را باز کنیم و خواهرمان را به پسری بدهیم که بداخلاقی نکند و او را کتک نزند happy

Reza-D;1003418 نوشت:
خب من و شما هم همان اول چشمانمان را باز کنیم و خواهرمان را به پسری بدهیم که بداخلاقی نکند و او را کتک نزند
من الان از اتاق فرمان دارن صدام می کنند بعدش میام بحث می کنیم.

خدا توی قرآن گفته هدفش به سختی انداختن انسان نیست ولی نگفته که احکام سخت نیست بلکه در پاره ای از موارد خیلی هم سخته ولی الزام به آن سختی برای ما نعمت است .

Reza-D;1003120 نوشت:
سلام
خداوند در آیاتی از فرآن می‌فرماید که دین آسان است. از جمله این آیات:

بقره - 185:
یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ
خدا براى شما آسانى مى‌خواهد و براى شما دشوارى نمى‏‌خواهد

بقره - 286:

لاَ یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا
خداوند هیچ‌کس را جز به اندازه توانش تکلیف نمی‌کند

حج - 78:
وَ مَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ
و در دين برای شما سختى قرار نداده است


با توجه به این موارد دین اسلام تمامش سختی است! لطفاً برای من توضیح بدهید پس چگونه خداوند می‌فرماید دین آسان است؟

سلام

شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ ۚ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ ۖ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۗ يُرِيدُ اللَّـهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّـهَ عَلَىٰ مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿١٨٥﴾
برای این آیه چند احتمال در این رابطه به نظرم می رسد.
اول بگوییم آسانی یک امر نسبی بوده است برای افراد مریض و مسافر.
دوم بگوییم آسانی یک امر مطلق بوده است برای همه روزه داران لکن در آیه می فرماید قصد و غرض ما از این کار، سختی دادن نیست بلکه هدایت و سعادت شما است.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ ۚ وَإِن كُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ وَإِن كُنتُم مَّرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِّنكُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُم مِّنْهُ ۚ مَا يُرِيدُ اللَّـهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَـٰكِن يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿٦﴾

در این آیه به نظرم می گوید ما قصد نداریم شما را به سختی بیاندازیم بلکه قصد ما تطهیر شما و سعادت شما است.
اینجا مقصود این نیست که تکالیف سختی ندارند بلکه مقصود این است که قصد و غرض ما سختی دادن نیست بلکه انتخاب راهی برای تطهیر و سعادت شما است.

وَجَاهِدُوا فِي اللَّـهِ حَقَّ جِهَادِهِ ۚ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ ۚ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ ۚ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَـٰذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ ۚ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّـهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ ۖ فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴿٧٨﴾

برخی می گویند این آیه درباره اهل بیت است.
اما با فرض اینکه درباره عموم مردم باشد، باز می گوییم مقصود خدا این است که قصد و غرض ما از وجوب جهاد در راه خدا، به سختی انداختن شما نیست
بلکه قصد ما سعادت شما و بهشتی شدن شما است.

خداوند در آیه ای از قرآن می فرماید :
ان مع العسر یسرا
و در آیات دیگر قرآن از سختی جنگ و جهاد سخن می گوید.
یا حتی در آیه ای اشاره می کند که نماز گران و سنگین است مگر بر خاشعین.

خباء;1003445 نوشت:
......


درمورد روایتی که گفتم نظرتان چیست؟

Reza-D;1003448 نوشت:

درمورد روایتی که گفتم نظرتان چیست؟

مقصودتان این است :

از طرفی در روایات نیز نمونه‌هایی از اشاره به آسان بودن دین وجود دارد. از جمله سخن پیامبر(ص) با عثمان بن مَظعون که مدام به عبادت مشغول بود و پیامبر به او گفت که خداوند مرا به رهبانیت مبعوث نکرده بلکه به دین آسان مبعوث کرده

خباء;1003464 نوشت:
مقصودتان این است :

از طرفی در روایات نیز نمونه‌هایی از اشاره به آسان بودن دین وجود دارد. از جمله سخن پیامبر(ص) با عثمان بن مَظعون که مدام به عبادت مشغول بود و پیامبر به او گفت که خداوند مرا به رهبانیت مبعوث نکرده بلکه به دین آسان مبعوث کرده


بله و همچنین روایات مشابه

Reza-D;1003466 نوشت:

بله و همچنین روایات مشابه

از این روایت من اینطور متوجه شدم که عثمان فردی عابد بوده است و تصمیم به رهبانیت می گیرد. یعنی زن و زندگی را رها می کند و به تنهایی مشغول عبادت می شود.

پیامبر مخالفت می کند و می فرماید زهبانیت در اسلام نیست رهبانیت را جهاد معرفی می کنند. در جای دیگر هم گفته اند رهبانیت را نماز و روزه و حج دانسته اند.
یعنی برای سعادت مند شدن همین طریقه شریعت راحت ترین راه است.

من این طور متوجه شدم.

ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَىٰ آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الْإِنجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً

وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّـهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا ۖ فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ ۖ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿٢٧﴾

به نام خدا.

با عرض سلام.

جواب دوستانی که میفرمایند نه اتفاقا اسلام آسونه از نظر تئوری درست در نظر میاد و در یک دنیای ایده آل شاید آسون باشه ( مثلا در مورد نیاز جنسی: ازدواج دائم کن! ولی شرایطش یه خونه است و یه مهریه است و یه وسیله نقلیه است و ... که چیز سختی نیست. نمیتونی ازدواج کنی؟ ازدواج موقت که اونهم البته شرایطش فلان و بهمانه و همینطور تا آخر )

ولی در دنیای ایده آل! در دنیای واقعی که هزارتا تعارض و مشکلات و ... هست پذیرفتن اینکه اسلام آسون گرفته یه مقداری سخته! فقط آدم میتونه بگه "تازه میگه آسون گرفتم! میخواست سخت بگیره چی میشد!"

ستایشگر :Gol:

موضوع قفل شده است