جمع بندی درآمد حلال یا حرام برخی برنامه های تلویزیونی

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
درآمد حلال یا حرام برخی برنامه های تلویزیونی

سلام عرض میکنم.
بعضی از برنامه های تلویزیونی هستند مثل خنده بازار که بعضی از افراد ر دارند مسخره میکنن میخواستم بدونم درآمد گروه نویسندگان امثال این برنامه حلال هست؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد بدیع

[TD][/TD]

_gomnam137;1001929 نوشت:
سلام عرض میکنم.
بعضی از برنامه های تلویزیونی هستند مثل خنده بازار که بعضی از افراد ر دارند مسخره میکنن میخواستم بدونم درآمد گروه نویسندگان امثال این برنامه حلال هست؟

با سلام و عرض احترام

مسخره کردن در برنامه های تلوزیونی ممکن است به چند صورت انجام شود که نمی توان قضاوت یکسانی در مورد همه آنها داشت.

گاهی اوقات افرادی که در صحنه حضور دارند و نقش های متفاوتی را بازی می کنند همدیگر را مسخره می کنند. بنابراین این افراد به لحاظ شخصیت حقیقیشان مورد تمسخر قرار نمی گیرند بلکه بر حسب نقشی که بازی می کنند مسخره می شوند.

مورد دوم در جایی است که میهمانان، تماشاگران و یا شرکت کنندگان در یک مسابقه تلوزیونی مورد تمسخر قرار میگیرند. بنابرای در این فرض افرادی مورد تمسخر قرار میگیرند که در برنامه و جلوی دوربین حضور دارند اما نقش بازی نمی کنند.

مورد سوم آنجا است که در یک برنامه تلوزیونی فردی که حضور ندارد اما معرف حضور بینندگان است مورد استهزاء واقع می شود.

با توجه به وجود این سه فرض و احتمال مطرح کردن فرض های دیگر ابتدا منظور خود را دقیق تر مشخص کنید تا در ادامه به پاسخ بپردازیم.

_gomnam137;1001929 نوشت:
سلام عرض میکنم.
بعضی از برنامه های تلویزیونی هستند مثل خنده بازار که بعضی از افراد ر دارند مسخره میکنن میخواستم بدونم درآمد گروه نویسندگان امثال این برنامه حلال هست؟

سلام
فکر میکنم برای بازی کردن نقش برخی از افراد از خود آنها اجازه گرفتند.
مثلا نقش فلان منتقد و تحلیلگر سینما
مثلا نقش فلان گزارشگر فوتبال

برای برخی دیگر نیز اسم ها را تغییر می دهند.
البته تغییرات اسمی طوری است که شما متوجه می شوید مقصود چه کسی است.
شاید این کار به آنها کمک میکند که از حیث حقوقی کسی نتواند از آنها شکایت کند. مثلا فلانی میگوید مرا مسخره نکنید بعد آنها میگویند ما از شما اسمی نیاوردیم.
اما شاید اگر شکایتی رخ بدهد دادگاه آنها را محکوم کند چون به هر حال مقصودشان را رسانده اند. تفاوتی نمیکند به صراحت باشد یا به کنایه.

برخی انتقادها نیز به برنامه ها یا قوانین یا فرهنگ های غلط است. شاید کسی ادعا کند اینها تمسخر مردم ایران یا بخشی از آنها است. مثلا یکی بگوید جامعه کارمند و معلم مورد تمسخر واقع شدند. یکی بگوید قضات و قوه قضاییه مورد تمسخر واقع شد.
یا ادعا کند اگر هم تمسخر نباشد، بد و زشت جلوه دادن فرهنگ ایران است.

منظورم به مورد سوم بود.

بدیع;1002145 نوشت:
مسخره کردن در برنامه های تلوزیونی ممکن است به چند صورت انجام شود که نمی توان قضاوت یکسانی در مورد همه آنها داشت.

گاهی اوقات افرادی که در صحنه حضور دارند و نقش های متفاوتی را بازی می کنند همدیگر را مسخره می کنند. بنابراین این افراد به لحاظ شخصیت حقیقیشان مورد تمسخر قرار نمی گیرند بلکه بر حسب نقشی که بازی می کنند مسخره می شوند.

مورد دوم در جایی است که میهمانان، تماشاگران و یا شرکت کنندگان در یک مسابقه تلوزیونی مورد تمسخر قرار میگیرند. بنابرای در این فرض افرادی مورد تمسخر قرار میگیرند که در برنامه و جلوی دوربین حضور دارند اما نقش بازی نمی کنند.

مورد سوم آنجا است که در یک برنامه تلوزیونی فردی که حضور ندارد اما معرف حضور بینندگان است مورد استهزاء واقع می شود.

با توجه به وجود این سه فرض و احتمال مطرح کردن فرض های دیگر ابتدا منظور خود را دقیق تر مشخص کنید تا در ادامه به پاسخ بپردازیم.

_gomnam137;1002163 نوشت:
منظورم به مورد سوم بود.


خداوند متعال میفرماید:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى‏ أَنْ يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى‏ أَنْ يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُن؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد! نبايد گروهى از مردان شما گروه ديگر را مسخره كنند، شايد آنها از اينها بهتر باشند و نه زنانى زنان ديگر را، شايد آنان بهتر از اينان باشند.»(1)

علامه طباطبایی (ره) در توضیح معنای استهزاء و تمسخر مینویسد:
استهزاء عبارت است از اينكه چيزى بگويى كه با آن، كسى را حقير و خوار بشمارى، حال چه اينكه چنين چيزى را به زبان بگويى و يا به اين منظور اشاره‏اى كنى، و يا عملا تقليد طرف را در آورى، به طورى كه بينندگان و شنوندگان بالطبع از آن سخن، و يا اشاره، و يا تقليد بخندند.(2)

تمسخرهایی که توسط رسانه ها و تلوزیون درباره افراد ممکن است انجام شود چند حالت دارد:

در حالت اول یک خصوصیت رفتاری(از قبیل حالت چهره، حرکت دست، تکیه کلام و ....) از یک شخصیت معروف بزرگنمایی میشود و با تقلید آن و تداعی رفتار آن شخصیت موجبات خنده را در مخاطب فراهم می آورد. این نوع از تمسخر معمولا به هدف طنز و خنده آوری انجام میشود و فاقد پیام خاصی به مخاطب است. چراکه اصولا رفتارهایی که در این نوع از طنز مورد تقلید قرار میگیرند را نمیتوان مورد ارزشداوری قرار داد. یعنی نمی توان گفت حالات چهره و حرکات بدن یک فرد کار بد و اشتباهی است تا بتوان از طریق تقلید و طنز مردم را از آن بر حذر داشت. این نوع از تقلیدها غالبا با اجازه شخصیت اصلی انجام میشود و در این صورت حق الناس محسوب نمی شود. اما از این جهت که ترویج فرهنگ سخره گری محسوب میشود پسندیده نیست.

نوع دوم این است که یک فرهنگ غلط و یا چالش رفتاری در جامعه موضوع قرار میگرد و به صورت طنز حکایت میشود. این مورد یکی از رسالت های اصلی و کارکردهای مثبت طنز است و با رعایت ضوابط و اصول اشکالی ندارد. مثل اینکه نباید یک قومیت و یا نژاد خاص مورد توهین قرار گیرد. همچنین نباید موجب از بین رفتن و عادی جلوه دادن قبح آن فرهنگ شود.

نوع سوم در جایی است که حرکت و یا حرف خاصی از یک شخصیت اجتماعی و مشهور مورد تمسخر قرار میگیرد. یعنی یک شخصیت سیاسی، دینی، هنری و .... یک موضع گیری خاص انجام میدهد و آن تبدیل به سوژه ای برای تمسخر و طنز میشود. چنین طنزی دارای پیام است و یک نحوه محکوم کردن آن موضع گیری و یا حرف محسوب میشود. حلیت و یا حرمت تمسخری چنین فردی وابسته به اموری چند است:
حق بودن یا نبودن حرف و رفتار او.
فردی یا اجتماعی بودن اثار و بازتاب های آن.
علنی و یا پنهانی بودن حرف و یا رفتاری که مورد تمسخر قرار میگیرد.
.........
در مواردی که رفتار و یا حرف فردی دارای آثار اجتماعی منفی باشد و محکومیت آن برای احتراز مخاطب از تاثیرپذیری آشکار و یا پنهان از ان ضروری باشد اشکالی ندارد در قالب طنز تمسخر و محکوم شود. به عبارت دیگر این نوع از تمسخر به هدف روشنگری انجام میشود و برای آن فرد و جامعه کارکرد تربیتی دارد.

البته اگر در میان اهل هنر و طنز پردازی خود طنز موضوعیت پیدا کند و تنها خنده آوری هدف محسوب شود قطعا نمی توان ملاک پیش گفته را در همه کارهای آنها یافت. هنر برای هنر شعاری لیبرالی است که در بخشی از بدنه جامعه هنر رسوخ کرده است و معتقد است هنر هیچ رسالتی ندارد.

پی نوشت ها:

  1. حجرات، 11.
  2. ترجمه الميزان، ج‏18، ص481.

بدیع;1002206 نوشت:

خداوند متعال میفرماید:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى‏ أَنْ يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى‏ أَنْ يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُن؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد! نبايد گروهى از مردان شما گروه ديگر را مسخره كنند، شايد آنها از اينها بهتر باشند و نه زنانى زنان ديگر را، شايد آنان بهتر از اينان باشند.»(1)

علامه طباطبایی (ره) در توضیح معنای استهزاء و تمسخر مینویسد:
استهزاء عبارت است از اينكه چيزى بگويى كه با آن، كسى را حقير و خوار بشمارى، حال چه اينكه چنين چيزى را به زبان بگويى و يا به اين منظور اشاره‏اى كنى، و يا عملا تقليد طرف را در آورى، به طورى كه بينندگان و شنوندگان بالطبع از آن سخن، و يا اشاره، و يا تقليد بخندند.(2)

تمسخرهایی که توسط رسانه ها و تلوزیون درباره افراد ممکن است انجام شود چند حالت دارد:

در حالت اول یک خصوصیت رفتاری(از قبیل حالت چهره، حرکت دست، تکیه کلام و ....) از یک شخصیت معروف بزرگنمایی میشود و با تقلید آن و تداعی رفتار آن شخصیت موجبات خنده را در مخاطب فراهم می آورد. این نوع از تمسخر معمولا به هدف طنز و خنده آوری انجام میشود و فاقد پیام خاصی به مخاطب است. چراکه اصولا رفتارهایی که در این نوع از طنز مورد تقلید قرار میگیرند را نمیتوان مورد ارزشداوری قرار داد. یعنی نمی توان گفت حالات چهره و حرکات بدن یک فرد کار بد و اشتباهی است تا بتوان از طریق تقلید و طنز مردم را از آن بر حذر داشت. این نوع از تقلیدها غالبا با اجازه شخصیت اصلی انجام میشود و در این صورت حق الناس محسوب نمی شود. اما از این جهت که ترویج فرهنگ سخره گری محسوب میشود پسندیده نیست.

نوع دوم این است که یک فرهنگ غلط و یا چالش رفتاری در جامعه موضوع قرار میگرد و به صورت طنز حکایت میشود. این مورد یکی از رسالت های اصلی و کارکردهای مثبت طنز است و با رعایت ضوابط و اصول اشکالی ندارد. مثل اینکه نباید یک قومیت و یا نژاد خاص مورد توهین قرار گیرد. همچنین نباید موجب از بین رفتن و عادی جلوه دادن قبح آن فرهنگ شود.

نوع سوم در جایی است که حرکت و یا حرف خاصی از یک شخصیت اجتماعی و مشهور مورد تمسخر قرار میگیرد. یعنی یک شخصیت سیاسی، دینی، هنری و .... یک موضع گیری خاص انجام میدهد و آن تبدیل به سوژه ای برای تمسخر و طنز میشود. چنین طنزی دارای پیام است و یک نحوه محکوم کردن آن موضع گیری و یا حرف محسوب میشود. حلیت و یا حرمت تمسخری چنین فردی وابسته به اموری چند است:
حق بودن یا نبودن حرف و رفتار او.
فردی یا اجتماعی بودن اثار و بازتاب های آن.
علنی و یا پنهانی بودن حرف و یا رفتاری که مورد تمسخر قرار میگیرد.
.........
در مواردی که رفتار و یا حرف فردی دارای آثار اجتماعی منفی باشد و محکومیت آن برای احتراز مخاطب از تاثیرپذیری آشکار و یا پنهان از ان ضروری باشد اشکالی ندارد در قالب طنز تمسخر و محکوم شود. به عبارت دیگر این نوع از تمسخر به هدف روشنگری انجام میشود و برای آن فرد و جامعه کارکرد تربیتی دارد.

البته اگر در میان اهل هنر و طنز پردازی خود طنز موضوعیت پیدا کند و تنها خنده آوری هدف محسوب شود قطعا نمی توان ملاک پیش گفته را در همه کارهای آنها یافت. هنر برای هنر شعاری لیبرالی است که در بخشی از بدنه جامعه هنر رسوخ کرده است و معتقد است هنر هیچ رسالتی ندارد.

پی نوشت ها:


  1. حجرات، 11.
  2. ترجمه الميزان، ج‏18، ص481.

ممنون از اینکه وقت میزارید اما درباره حلال بودن یا نبودن درآمدشون چیزی نگفتید.
درباره مورد سوم گفتید که حلال بودن درآمدشون به این بستگی داره که حرفی که میزنه حق باشه یا نباشه اما اینجا یه سوال برام پیش اومده اینکه خب ممکنه از نظر نویسنده حرفش حق باشه(درصورتی که اینطور نیست)اینجا تکلیف چیه؟

سربلند باشید.

_gomnam137;1002504 نوشت:
ممنون از اینکه وقت میزارید اما درباره حلال بودن یا نبودن درآمدشون چیزی نگفتید.
درباره مورد سوم گفتید که حلال بودن درآمدشون به این بستگی داره که حرفی که میزنه حق باشه یا نباشه اما اینجا یه سوال برام پیش اومده اینکه خب ممکنه از نظر نویسنده حرفش حق باشه(درصورتی که اینطور نیست)اینجا تکلیف چیه؟

با سلام
حلیت و حرمت یک درآمد بستگی به حلیت و حرمت فعالیت هایی دارد که فرد در قبال انجام دادن آنها، آن درآمد را کسب میکند. اگر کسی عامدا و از روی سهل انگاری و کم اهمیتی فعالیت های شغلی غیر مشروع داشته باشد بالتبع درآمد حاصل از ان شغل نیز شبهه ناک و حرام میشود. بنابراین قضاوت درباره نویسنده ای که از آن سخن می گویید بستگی به قضاوت نهایی درباره حلیت و حرمت کاری که انجام میدهد دارد. اینکه دغدغه شرعی عمل کردن را دارد یا خیر؟ و در صورتی که دغدغه مند است در عمل چه اندازه موفق است. اگر فعالیت شغلی او مصداق یک گناه است میداند یا خیر؟ و اگر نمی داند آیا در جهلش قاصر و یا مقصر است؟ به هر حال بدون بررسی این موارد نمی توان قطعی نظر داد. ضمن اینکه حلیت و حرمت یک درآمد تشکیکی است. یعنی ممکن است به خاطر یک فعالیت غیر شرعی بخشی از درآمد فرد حرمت پیدا کند و در همان حرمت و حلیت نیز درجات مختلفی متصور است.

بدیع;1002516 نوشت:
با سلام
حلیت و حرمت یک درآمد بستگی به حلیت و حرمت فعالیت هایی دارد که فرد در قبال انجام دادن آنها، آن درآمد را کسب میکند. اگر کسی عامدا و از روی سهل انگاری و کم اهمیتی فعالیت های شغلی غیر مشروع داشته باشد بالتبع درآمد حاصل از ان شغل نیز شبهه ناک و حرام میشود. بنابراین قضاوت درباره نویسنده ای که از آن سخن می گویید بستگی به قضاوت نهایی درباره حلیت و حرمت کاری که انجام میدهد دارد. اینکه دغدغه شرعی عمل کردن را دارد یا خیر؟ و در صورتی که دغدغه مند است در عمل چه اندازه موفق است. اگر فعالیت شغلی او مصداق یک گناه است میداند یا خیر؟ و اگر نمی داند آیا در جهلش قاصر و یا مقصر است؟ به هر حال بدون بررسی این موارد نمی توان قطعی نظر داد. ضمن اینکه حلیت و حرمت یک درآمد تشکیکی است. یعنی ممکن است به خاطر یک فعالیت غیر شرعی بخشی از درآمد فرد حرمت پیدا کند و در همان حرمت و حلیت نیز درجات مختلفی متصور است.

پس برای جمع بندی:
1_مگه تلویزیون زیر نظر رهبر نیست؟یا ممکنه اشکالاتی هم داشته باشه یعنی هرچیزی که توی تلویزیون نشون داده میشه دلیل بر این نیست که درسته؟
2_به طور کلی درآمد اینجور نویسندگان به چه چیز هایی بستگی داره؟مثلا نوع مسخره کردن و...
3_اگر مسخره ی یک نوع فرهنگ غلط باشه به منظور اصلاح اون فرهنگ با وجوداینکه ممکنه باعث ترویج فرهنگ مسخره کردن بشه درآمدشون حلاله؟
پیروز باشید.

_gomnam137;1002755 نوشت:
1_مگه تلویزیون زیر نظر رهبر نیست؟یا ممکنه اشکالاتی هم داشته باشه یعنی هرچیزی که توی تلویزیون نشون داده میشه دلیل بر این نیست که درسته؟

بله، همین طور است. انتخاب رئیس صدا و سیما توسط رهبری و یا تعیین سیاست های کلی نظام در بخش رسانه توسط ایشان نمی تواند جایگزین و رافع مسئولیت تک تک عوامل صدا و سیما در رعایت موازین شرعی باشد.

_gomnam137;1002755 نوشت:
2_به طور کلی درآمد اینجور نویسندگان به چه چیز هایی بستگی داره؟مثلا نوع مسخره کردن و...

پست های قبلی در پاسخ به همین سوال بود. یک بار دیگر مرور کنید.

_gomnam137;1002755 نوشت:
3_اگر مسخره ی یک نوع فرهنگ غلط باشه به منظور اصلاح اون فرهنگ با وجوداینکه ممکنه باعث ترویج فرهنگ مسخره کردن بشه درآمدشون حلاله؟

متوجه منظورتون نشدم!


پرسش: در برخی برنامه های تلوزیونی مثل خنده بازار برخی افراد مورد تمسخر قرار میگیرند. درآمد گروه نویسندگان این برنامه ها چه حکمی دارد؟

پاسخ:
خداوند متعال میفرماید:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى‏ أَنْ يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى‏ أَنْ يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُن؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد! نبايد گروهى از مردان شما گروه ديگر را مسخره كنند، شايد آنها از اينها بهتر باشند و نه زنانى زنان ديگر را، شايد آنان بهتر از اينان باشند.»(1)

علامه طباطبایی (ره) در توضیح معنای استهزاء و تمسخر مینویسد:
«استهزاء عبارت است از اينكه چيزى بگويى كه با آن، كسى را حقير و خوار بشمارى، حال چه اينكه چنين چيزى را به زبان بگويى و يا به اين منظور اشاره‏اى كنى، و يا عملا تقليد طرف را در آورى، به طورى كه بينندگان و شنوندگان بالطبع از آن سخن، و يا اشاره، و يا تقليد بخندند».(2)

تمسخرهایی که توسط رسانه ها و تلوزیون درباره افراد ممکن است انجام شود چند حالت دارد:

در حالت اول یک خصوصیت رفتاری(از قبیل حالت چهره، حرکت دست، تکیه کلام و ....) از یک شخصیت معروف بزرگنمایی میشود و با تقلید آن و تداعی رفتار آن شخصیت موجبات خنده را در مخاطب فراهم می آورد. این نوع از تمسخر معمولا به هدف طنز و خنده آوری انجام میشود و نمیتواند کارکرد تربیتی و فرهنگی داشته باشد. چراکه اصولا حالات و رفتارهایی که در این نوع از طنز مورد تمسخر قرار میگیرند را نمیتوان مورد ارزشداوری قرار داد. یعنی نمی توان گفت حالات چهره و حرکات بدن یک فرد کار بد و اشتباهی است تا بتوان از طریق تقلید و طنز مردم را از آن بر حذر داشت. این نوع از تقلیدها غالبا با اجازه شخصیت اصلی انجام میشود و در این صورت حق الناس محسوب نمی شود. اما از این جهت که ترویج فرهنگ سخره گری محسوب میشود پسندیده نیست.

نوع دوم این است که یک فرهنگ غلط و یا چالش رفتاری در جامعه موضوع قرار میگرد و به صورت طنز حکایت میشود. این مورد یکی از رسالت های اصلی و کارکردهای مثبت طنز است و با رعایت ضوابط و اصول اشکالی ندارد. مثل اینکه نباید یک قومیت و یا نژاد خاص مورد توهین قرار گیرد. همچنین نباید موجب از بین رفتن و عادی جلوه دادن قبح آن فرهنگ شود.

نوع سوم در جایی است که حرکت و یا حرف خاصی از یک شخصیت اجتماعی و مشهور مورد تمسخر قرار میگیرد. یعنی یک شخصیت سیاسی، دینی، هنری و .... یک موضع گیری خاص انجام میدهد و آن تبدیل به سوژه ای برای تمسخر و طنز میشود. چنین طنزی دارای پیام است و یک نحوه محکوم کردن آن موضع گیری و یا حرف محسوب میشود. حلیت و یا حرمت تمسخری چنین فردی وابسته به اموری چند است:
حق بودن یا نبودن حرف و رفتار او.
فردی یا اجتماعی بودن اثار و بازتاب های آن.
علنی و یا پنهانی بودن حرف و یا رفتاری که مورد تمسخر قرار میگیرد.

در مواردی که رفتار و یا حرف فردی دارای آثار اجتماعی منفی باشد و محکومیت آن برای احتراز مخاطب از تاثیرپذیری آشکار و یا پنهان از آن ضروری باشد اشکالی ندارد در قالب طنز تمسخر و محکوم شود. به عبارت دیگر این نوع از تمسخر به هدف روشنگری انجام میشود و برای آن فرد و جامعه کارکرد تربیتی دارد.

البته اگر در میان اهل هنر و طنز پردازی خود طنز موضوعیت پیدا کند و تنها خنده آوری هدف محسوب شود قطعا نمی توان ملاک پیش گفته را در همه کارهای آنها یافت. هنر برای هنر شعاری لیبرالی است که در بخشی از بدنه جامعه هنر رسوخ کرده است و معتقد است هنر هیچ رسالتی ندارد.

حلیت و حرمت یک درآمد بستگی به حلیت و حرمت فعالیت هایی دارد که فرد در قبال انجام دادن آنها، آن درآمد را کسب میکند. اگر کسی عامدا و از روی سهل انگاری و کم اهمیتی فعالیت های شغلی غیر مشروع داشته باشد بالتبع درآمد حاصل از ان شغل نیز شبهه ناک و حرام میشود. بنابراین قضاوت درباره نویسنده ای که از آن سخن می گویید بستگی به قضاوت نهایی درباره حلیت و حرمت کاری که انجام میدهد دارد. اینکه دغدغه شرعی عمل کردن را دارد یا خیر؟ و در صورتی که دغدغه مند است در عمل چه اندازه موفق است. اگر فعالیت شغلی او مصداق یک گناه است میداند یا خیر؟ و اگر نمی داند آیا در جهلش قاصر و یا مقصر است؟ به هر حال بدون بررسی این موارد نمی توان قطعی نظر داد. ضمن اینکه حلیت و حرمت یک درآمد تشکیکی است. یعنی ممکن است به خاطر یک فعالیت غیر شرعی بخشی از درآمد فرد حرمت پیدا کند و در همان حرمت و حلیت نیز درجات مختلفی متصور است.

پی نوشت ها:

  1. حجرات، 11.
  2. طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ترجمه: محمد باقر موسوي همداني، قم: نشر دفتر انتشارات اسلامي، چاپ پنجم، 1374، ج‏18، ص481.
موضوع قفل شده است