جمع بندی تفسیر آیات 1 تا 3 سوره دخان

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تفسیر آیات 1 تا 3 سوره دخان

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض ادب

در آیات آیات 1 تا 3 سوره دخان میخوانیم :

______________________________

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ حم

حم

وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ

ترجمه مکارم شیرازی : سوگند به این کتاب روشنگر

ترجمه الهی قمشه ای : قسم به این کتاب روشن بیان

إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ ۚ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ

ترجمه مکارم شیرازی : که ما آن را در شبی پر برکت نازل کردیم؛ ما همواره انذارکننده بوده‌ایم!

که ما آن را در شبی مبارک (شب قدر) فرستادیم، که ما بیم کننده‌ایم (و خلق را از عذاب قیامت آگاه کنیم و بترسانیم).

______________________________

بنا به برداشت بنده عده ای این آیات را مربوط به شب قدر میدانند و معتقد هستند که خداوند همواره بیم دهنده است و حتی میگویند این آیات با آیه 24 سوره فاطر نیز :

______________________________

وَإِن مِّنْ أُمَّهٍ إِلَّا خلَا فِیهَا نَذِیرٌ

( ما تو را به حق و راستی به سوی خلق فرستادیم تا (خوبان را به بهشت باد) بشارت دهی و (بدان را از قهر حق) بترسانی، و هیچ امتی نبوده جز آنکه در میانشان ترساننده‌ای (و رهنمایی) بوده است

_______________________________

برهان می آورد که این آیات مخصوص والیان امر پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است .

_______________________________

اما نکته ی قابل توجه در این آیات نوع فعل است که گویی میخواهد بگوید در گذشته چنین بوده و نمیتوانم به صورت کامل از آن متوجه شوم که دلالت بر این دارد که در آینده نیز چنین خواهد بود ، آیا این موضوع با اعجاز قرآن هماهنگ است ؟

_______________________________

در کل لطفا با مشخص کردن اینکه آیا عقیده ی افرادی که چنین سخنی میگویند به نظر شما صحیح است و دلیل آن چیست و منظور آنها از این سخنان چیست ؟

_______________________________

آیا از کلمه ی
همواره در ترجمه ی آیه ی إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ میتوان اینطور برداشت کرد که اولیاء خدا همواره در حال انذار کردن هستند ؟ اگر اینطور است پس تکلیف زمان غیبت که انذار کننده و حجت خدا غایب است چیست ؟

با تشکر بنده این موضوع را از احادیث تفسیر روایی البرهان درباره آیات سوره ی قدر برداشت کرده ام .

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد میقات

[TD][/TD]

[="Tahoma"]«إِنَّا أَنْزَلْناهُ في‏ لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرين‏»
كه ما آن را در شبى پر بركت نازل كرديم؛ ما همواره انذاركننده بوده ‏ايم‏.(دخان: 44/ 3)

با سلام و درود

بیان تفسیری
«إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ» در جاى تعليل قرار گرفته، و دلالت دارد بر اينكه خداى تعالى قبل از اين انذار هم، بطور مستمر انذار مى‏ كرده و اين خود دلالت دارد بر اينكه نزول قرآن از ناحيه خداى سبحان چيز نوظهورى نيست، چون قرآن يک انذار است و انذار، سنت هميشگى خداى تعالى است كه همواره در امت ‏هاى گذشته از طريق وحى به انبياء و رسولان جريان داشته، و دائما انبيايى را مبعوث مى ‏كرده تا بشر را انذار كنند.(ترجمه تفسير الميزان، ج ‏18، ص 199)

نکته:
قرآن کریم به عنوان «نذیر» است و این نذیر به عنوان آخرین کتاب آسمانی، تا قیامت، باقی و راهنمای انسان ها است.
لذا در دوران غیبت و تا قیامت، در بین انسان ها، نذیر (قرآن و کتاب آسمانی) وجود دارد.

مطلب دیگر؛
در روایات داریم که معصومین (علیهم السلام) نیز خود را از مصادیق «إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ» دانسته اند یعنی امامان نیز انذار کننده هستند.

حتی در روایت آمده که با آیات ابتدایی سوره دخان، با مخالفان، استدلال و مباحثه کنید زيرا اين آيات مخصوص واليان امر امامت بعد از پیامبر(صلى اللَّه عليه و آله) است:
"يَا مَعْشَرَ الشِّيعَةِ خَاصِمُوا بِ «حم وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ‏» فَإِنَّهَا لِوُلَاةِ الْأَمْرِ خَاصَّةً بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (ص)...".(کافی، ج 1، ص 249 و 250)

[="Tahoma"]آیه ای دیگر؛

«وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ»
و هر امّتى در گذشته، انذاركننده‏ اى داشته است‏.(فاطر: 35/ 24)

بیان تفسیری
در هر ملتى پيامبرى بوده است؛ البته اعم از پيام ‏رسانان مستقيم يا غير مستقيم؛ يعنى در ميان برخى ملت ‏ها پيامبر فرستاده شد و در برخى‏ ديگر عالمان دينى، پيام آنان را رساندند؛ پس مقصود آن است كه پيام الهى به گوش همه‏ ملت ‏ها رسيده است.(تفسير قرآن مهر، ج ‏17، ص 116)

البته علامه طباطبایی(ره) نظر دیگری دارد:
آن چه مطابق ظاهر سیاق آیه است این است که مراد از نذیر، پیامبری است که از طرف خداوند فرستاده شده؛ لذا تفسیر آن به هر کسی که انذار کند ـ چه پیامبر باشد یا عالم دینی ـ خلاف ظاهر سیاق آیه است.
البته این نذیر می تواند از خود آن امت نباشد بلکه از امتی دیگر باشد، زیرا فرموده‏ «خَلا فِيها نَذِيرٌ» و نفرموده «خلا منها نذير».(ترجمه تفسير الميزان، ج ‏17، ص 51)

در روایت و در تفسیر آیه شریفه آمده: «لِكُلِ‏ زَمَانٍ‏ إِمَام‏»، برای هر عصر و زمانی، امام و وصیّ وجود دارد.(تفسير القمي، ج ‏2، ص 209)

به همین خاطر برخی «نذیر» در آیه را نبی یا وصیّ نبی دانسته اند.(تفسير الصافي، ج ‏4، ص 236)

بنابر این:
با پشتوانه روایات، می توان نذیر در آیه را در معنای وسیع آن و شامل نبیّ و امام دانست.

به من بیاموز;1001042 نوشت:
آیا از کلمه ی همواره در ترجمه ی آیه ی إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ میتوان اینطور برداشت کرد که اولیاء خدا همواره در حال انذار کردن هستند ؟ اگر اینطور است پس تکلیف زمان غیبت که انذار کننده و حجت خدا غایب است چیست ؟

«همواره» به معنای هر لحظه و به این معنا که کاری غیر از آن نمی کنند نیست؛ بلکه به اهمیت جایگاه «انذار» اشاره دارد. هم چنین آن ها متصف به صفت انذار (منذر) هستند.

در باره امام غایب هم می دانید که به معنای نبودن و عدم حضور نیست، بلکه به معنای غایب از چشم هاست، یعنی حاضر است ولی دیده نمی شود.

در روایت آمده که امام می فرمایند:
«وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي‏ غَيْبَتِي‏ فَكَالانْتِفَاعِ‏ بِالشَّمْسِ‏ إِذَا غَيَّبَتْهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَاب‏»
و اما کيفيت نفع بردن به وسيله من در زمان غيبتم، به مانند نفع بردن به واسطه خورشيد است هنگامی که ابرها او را از ديدگان مستور می نمايند.(كمال الدين و تمام النعمة، ج ‏2، ص 485)

مطلب دیگر؛
در دوران غیبت، قرآن کریم به عنوان «انذار» کننده موجود است، هم چنین کلام معصومین(علیهم السلام) به دست مردم رسیده است؛ امام عصر(علیه السلام) نیز علاوه بر حاضر بودن، حافظ دین و قرآن کریم است و هر کجا لازم باشد، وظیفه هدایتگری و انذارکننده ای خود را انجام می دهند؛ ولو ما بطور مشخص ندانیم چگونه و به چه کیفیت.

به من بیاموز;1001042 نوشت:
اما نکته ی قابل توجه در این آیات نوع فعل است که گویی میخواهد بگوید در گذشته چنین بوده و نمیتوانم به صورت کامل از آن متوجه شوم که دلالت بر این دارد که در آینده نیز چنین خواهد بود

چند نکته:

1. در قرآن، آیات متعددی است که جایگاه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) را انذار کننده و نذیر دانسته است. علی القاعده پس از پیامبر نیز امت ایشان به نذیر نیازمندند، و آن اوصیاء و جانشینان ایشان هستند.

2. هر امتی به نذیر نیازمند است؛ آیه شریفه برای این موضوع، شاهد می آورد که برای امت های گذشته نیز چنین بوده است. این معنایش این نیست که امت های بعدی به نذیر نیاز ندارند.

به بیان دیگر؛ این که راجع به امت های گذشته می فرماید؛ برای این است که به مخاطب بفهماند آمدن نذیر، برای هدایت لازم است، شاهدش این است که در امت های گذشته نیز چنین بوده است.

3. لازمه هدایتگری، بشارت و انذار است؛ لذا هر رهبری، اعم از پیامبر یا امام، این شاخصه و این وظیفه را داراست.

لذا تطبیق آن بر امامان معصوم، کاملا منطقی و معقول است؛ افزون بر این که ادله عقلی و نقلی (قرآنی و روایی) در این زمینه بسیار است.

[="Tahoma"]پرسش:
با توجه به آیات ابتدایی سوره دخان: «إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ» (ما همواره انذارکننده بوده‌ ایم)، و نیز آیه «وَإِن مِّنْ أُمَّهٍ إِلَّا خلَا فِیهَا نَذِیرٌ»؛ برخی برهان می آورند که این آیات مخصوص والیان امر پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است .
1. آیا چنین عقیده و نظری صحیح است؟
2. وقتی فعل ماضی و گذشته است، چگونه بر آینده نیز دلالت دارد؟
3. آیا از کلمه "همواره" که در ترجمه آیه «إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ» آمده می توان برداشت کرد که اولیاء خدا همواره در حال انذار کردن هستند؟ اگر اینطور است پس تکلیف زمان غیبت که انذار کننده و حجت خدا غایب است چیست؟

پاسخ:
«إِنَّا أَنْزَلْناهُ في‏ لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرين‏»؛ كه ما آن را در شبى پر بركت نازل كرديم؛ ما همواره انذاركننده بوده ‏ايم‏.(1)

بیان تفسیری
«إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ» اين جمله در جاى تعليل قرار گرفته، و دلالت دارد بر اينكه خداى تعالى قبل از اين انذار هم، بطور مستمر انذار مى‏ كرده و اين خود دلالت دارد بر اينكه نزول قرآن از ناحيه خداى سبحان چيز نوظهورى نيست، چون قرآن يک انذار است و انذار، سنت هميشگى خداى تعالى است كه همواره در امت ‏هاى گذشته از طريق وحى به انبياء و رسولان جريان داشته، و دائما انبيايى را مبعوث مى ‏كرده تا بشر را انذار كنند.(2)
نکته:
قرآن کریم به عنوان «نذیر» است و این نذیر به عنوان آخرین کتاب آسمانی، تا قیامت، باقی و راهنمای انسان ها است.
لذا در دوران غیبت و تا قیامت، در بین انسان ها، نذیر (قرآن و کتاب آسمانی) وجود دارد.
مطلب دیگر؛
در روایات داریم که معصومین (علیهم السلام) نیز خود را از مصادیق «إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ» دانسته اند یعنی امامان نیز انذار کننده هستند.
حتی در روایت آمده که با آیات ابتدایی سوره دخان، با مخالفان، استدلال و مباحثه کنید زيرا اين آيات مخصوص واليان امر امامت بعد از پیامبر(صلى اللَّه عليه و آله) است:
"يَا مَعْشَرَ الشِّيعَةِ خَاصِمُوا بِ «حم وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ‏» فَإِنَّهَا لِوُلَاةِ الْأَمْرِ خَاصَّةً بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (ص)...".(3)

آیه ای دیگر؛
«وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ»؛ و هر امّتى در گذشته، انذاركننده‏ اى داشته است‏.(4)

بیان تفسیری
در هر ملتى پيامبرى بوده است؛ البته اعم از پيام ‏رسانان مستقيم يا غير مستقيم؛ يعنى در ميان برخى ملت ‏ها پيامبر فرستاده شد و در برخى‏ ديگر عالمان دينى، پيام آنان را رساندند؛ پس مقصود آن است كه پيام الهى به گوش همه‏ ملت ‏ها رسيده است.(5)
البته علامه طباطبایی(ره) نظر دیگری دارد:
آن چه مطابق ظاهر سیاق آیه است این است که مراد از نذیر، پیامبری است که از طرف خداوند فرستاده شده؛ لذا تفسیر آن به هر کسی که انذار کند ـ چه پیامبر باشد یا عالم دینی ـ خلاف ظاهر سیاق آیه است.
البته این نذیر می تواند از خود آن امت نباشد بلکه از امتی دیگر باشد، زیرا فرموده‏ «خَلا فِيها نَذِيرٌ» و نفرموده «خلا منها نذير».(6)
در روایت و در تفسیر آیه شریفه آمده: «لِكُلِ‏ زَمَانٍ‏ إِمَام‏»، برای هر عصر و زمانی، امام و وصیّ وجود دارد.(7)
به همین خاطر برخی «نذیر» در آیه را نبی یا وصیّ نبی دانسته اند.(تفسير الصافي، ج ‏4، ص 236)
بنابر این:
با پشتوانه روایات، می توان نذیر در آیه را در معنای وسیع آن و شامل نبیّ و امام دانست.

مطلب دیگر؛
«همواره» به معنای هر لحظه و به این معنا که کاری غیر از آن نمی کنند نیست؛ بلکه به اهمیت جایگاه «انذار» اشاره دارد. هم چنین آن ها متصف به صفت انذار (منذر) هستند.
در باره امام غایب هم می دانید که به معنای نبودن و عدم حضور نیست، بلکه به معنای غایب از چشم هاست، یعنی حاضر است ولی دیده نمی شود.
در روایت آمده که امام می فرمایند:
«وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي‏ غَيْبَتِي‏ فَكَالانْتِفَاعِ‏ بِالشَّمْسِ‏ إِذَا غَيَّبَتْهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَاب‏»؛ و اما کيفيت نفع بردن به وسيله من در زمان غيبتم، به مانند نفع بردن به واسطه خورشيد است هنگامی که ابرها او را از ديدگان مستور می نمايند.(8)
لازم به ذکر است، در دوران غیبت، قرآن کریم به عنوان «انذار» کننده موجود است، هم چنین کلام معصومین(علیهم السلام) به دست مردم رسیده است؛ امام عصر(علیه السلام) نیز علاوه بر حاضر بودن، حافظ دین و قرآن کریم است و هر کجا لازم باشد، وظیفه هدایتگری و انذارکننده ای خود را انجام می دهند؛ ولو ما بطور مشخص ندانیم چگونه و به چه کیفیت.

چند نکته:
1. در قرآن، آیات متعددی است که جایگاه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) را انذار کننده و نذیر دانسته است. علی القاعده پس از پیامبر نیز امت ایشان به نذیر نیازمندند، و آن اوصیاء و جانشینان ایشان هستند.
2. هر امتی به نذیر نیازمند است؛ آیه شریفه برای این موضوع، شاهد می آورد که برای امت های گذشته نیز چنین بوده است. این معنایش این نیست که امت های بعدی به نذیر نیاز ندارند.
به بیان دیگر؛ این که راجع به امت های گذشته می فرماید؛ برای این است که به مخاطب بفهماند آمدن نذیر، برای هدایت لازم است، شاهدش این است که در امت های گذشته نیز چنین بوده است.
3. لازمه هدایتگری، بشارت و انذار است؛ لذا هر رهبری، اعم از پیامبر یا امام، این شاخصه و این وظیفه را داراست.
لذا تطبیق آن بر امامان معصوم، کاملا منطقی و معقول است؛ افزون بر این که ادله عقلی و نقلی (قرآنی و روایی) در این زمینه بسیار است.

پی نوشت ها:
1. دخان: 44/ 3.
2. طباطبایی، محمد حسین، تفسير الميزان، ترجمه موسوی همدانی، انتشارات: جامعه مدرسین، دفتر انتشارات اسلامی ـ قم، ج ‏18، ص 199.
3. کلینی، کافی، انتشارات اسلامیه، ج 1، ص 249 و 250.
4. فاطر: 35/ 24.
5. رضایی اصفهانی، تفسير قرآن مهر، ناشر: پژوهشهاى تفسير و علوم قرآن ـ قم‏، ج ‏17، ص 116.
6. ترجمه تفسير الميزان، ج ‏17، ص 51.
7. قمى، على بن ابراهيم‏، تفسير القمي‏، محقق: موسوى جزايرى، ناشر: دار الكتاب‏- قم‏، ج ‏2، ص 209.
8. ابن بابویه (صدوق)، كمال الدين و تمام النعمة، انتشارات اسلامیه، ج ‏2، ص 485.

موضوع قفل شده است