جمع بندی ماهیت چشم زخم
تبهای اولیه
با سلام و خسته نباشید چند سئوال داشتم لطفا رهنمایی کنید 1. فرض کنید شما یک مالی داشتید و فروختید و پولی به دست شما رسید و یکسری آدم حسود و.. فهمیدند که شما مثلا مغازه تان را فروختید و بعد شروع کردند پشت سر شما حرف زدن ! ایا به این حالت چشم زدن می گویند؟ یا بهش میگند گفتاره ؟ 2. چرا میگند از آدم های چشم آبی یا چشم زاغ بترسید : از لحاظ چشم زدن ؟ تحقیقاتی که من کردم توی اینترنت من را به این نتیجه رساند که میگند چشم شیطان آبی هست و آنهایی که چشم آبی هست نیروی شیطانی دارد چشم هایشان !! بخصوص اگر آن طرف رذائل اخلاقی مثل حسادت و.. داشته باشد: چون به شخصه عملکرد چشمی : این افراد(چشم زاغ) را دیدم ! سپاس
width: 700 | align: center |
---|---|
[TD="align: center"]با نام و یاد دوست | |
[/TD] | |
[TD="align: center"] | |
[/TD] | |
کارشناس بحث: استاد حافظ | |
[TD][/TD] | |
بسم الله الرحمن الرحیم
1. فرض کنید شما یک مالی داشتید و فروختید و پولی به دست شما رسید و یکسری آدم حسود و.. فهمیدند که شما مثلا مغازه تان را فروختید و بعد شروع کردند پشت سر شما حرف زدن ! ایا به این حالت چشم زدن می گویند؟ یا بهش میگند گفتاره ؟
سلام علیکم
چشم زخم نتیجه نیروی شگفتی آدمی است که میتواند آثار مثبت یا منفی به دنبال داشته باشد.
همه انسانها در این نیرو مشترکاند.
در برخی این نیرو به علل متعددی بیشتر و قوی تر است.
این اثر خاص - که میتواند مثبت هم باشد- در گفتار نیست.
از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده كه فرمودند: العين حق و الرقي حق؛ چشم زخم حق است و توسل به دعا و خداوند براي دفع آن نيز حق است.
در مورد راه درمان و دفع اثرات بد چشم زخم؛ حضرت امام جعفر صادق(ع) مي فرمايند اگر كسي از چشم زخم كسي مي ترسد سه مرتبه بگويد: ماشاءالله لاحول و لاقوه الا بالله العلي العظيم و سوره فلق و ناس را بخواند، تا چشم بد در او اثر نكند. هم چنين گفته شده كه آيه «و ان يكاد» را بنويسيد و با خود همراه داشته باشيد.
2. چرا میگند از آدم های چشم آبی یا چشم زاغ بترسید : از لحاظ چشم زدن ؟ تحقیقاتی که من کردم توی اینترنت من را به این نتیجه رساند که میگند چشم شیطان آبی هست و آنهایی که چشم آبی هست نیروی شیطانی دارد چشم هایشان !! بخصوص اگر آن طرف رذائل اخلاقی مثل حسادت و.. داشته باشد: چون به شخصه عملکرد چشمی : این افراد(چشم زاغ) را دیدم !
چشم زخم وابسته به نیروهای درونی فرد است و ارتباطی با رنگ چشم خاص ندارد.
در مورد رنگ چشم شیطان هم چنین چیزی صحت ندارد.
اساساً شکل شیطان مخفی از دیدگان ماست؛
حتی اگر مخفی نباشد؛ به عنوان مثال اگر در قالب ویژگی مردانه ظاهر شود؛ آیا باید این ویژگی در انسان -ویژگی مردانه- نحس تلقی شود؟!
بعلاوه، شیطان اگر بخواهد در قالب مادی و بشری ظاهر گردد، دارای یک شکل مشخص و دائمی نیست.
مانند ملائکه -مانند جبرئیل- که اگر بخواهد در قالب یک بشر ظاهر گردد، منحصر در یک شکل و شمائل خاص نیست.
در زمینه چشم زخم به تاپیکhttp://www.askdin.com/showthread.php?t=587 مراجعه فرمایید.
چشم زخم نتیجه نیروی شگفتی آدمی است که میتواند آثار مثبت یا منفی به دنبال داشته باشد.
سلام
نیروی شگفتی چیست؟ چگونه این نیرو باعث اثرات مخرب یا مثبت چشم زخم میشه؟
چشم زخم وابسته به نیروهای درونی فرد است و ارتباطی با رنگ چشم خاص ندارد.در مورد رنگ چشم شیطان هم چنین چیزی صحت ندارد.
ممنون از راهنمایی تان: من نقل را از صحبت های استاد رائفی پور گفتم که چشم شیطان آبی هست: چون فراماسون ها توی نماد هاشون که بیشتر تک چشم هست : چشم را به رنگ آبی می کشند !
یا به این نماد چشم زخم اگر نگاه کنید : چشم به صورت آبی هست ! که این نماد میگن الکی هست !
======================
در ضمن برای اینکه ماشین خودمان(تو ماشین باشد) و حتی جسم خودمان را از شر چشم زخم محفوظ کنیم از چی استفاده کنیم ؟ قران یا حرض یا .... کدام مستند تر و بهتر هست؟
سپاس
من نقل را از صحبت های استاد رائفی پور گفتم که چشم شیطان آبی هست
با سلام
بنده صحبتهای ایشان را نشنیدم ولی شاید ایشان بر اساس باورهای موجود در مورد شیطان که مستند آن هم معلوم نیست در صدد حکایتگری بودهاند.
بعلاوه، چشم زاغ، به رنگ آبی نیست؛ به رنگ سبز است.
ثالثا، ارتباط مسئله چشم زخم با شیطان، کار بسی دشوار است.
در مورد چگونگی محافظت از چشم زخم، در همین سایت، به صورت مفصل در همان لینکی که برایتان گذاشتم، مطالبی گفته شده؛ لطفا مطالعه بفرمایید.
نیروی شگفتی چیست؟ چگونه این نیرو باعث اثرات مخرب یا مثبت چشم زخم میشه؟
با سلام
به هر حال روحِ انسان دارای قوا و نیروهایی است؛
به خاطر محبوس بودن در زندان تن و قرار داشتن در چاه طبیعت، بسیاری از این قابلیتها به فعلیت نرسیده اند.
تحلیل چگونگی این نیروها، فراتر از یافتهای علوم تجربی و حصولی -علوم بشری- است
شاید بتوانیم این نیرو را به نیروهایی که از مرتاضها دیده میشود تشبیه کنیم.
نکتهی دیگری که نظر شخصی بنده است و صرفا یک گمانه یا نظریه است، این که نیروهای وارد شده توسط چشم زخم در قوه خیال انسانی -قوه متخیله- ساخته و پرداخته میشود.
به عبارت دیگر؛ ابزار اصلی چشم زخم، قوه متخیله در انسان است.
البته چشم به عنوان عامل مباشر و قوه خیال به عنوان عامل غیر مباشر خواهد بود.
باسمه الحفیظ
عرض سلام و ادب
چشم زخم نتیجه نیروی شگفتی آدمی است که میتواند آثار مثبت یا منفی به دنبال داشته باشد.همه انسانها در این نیرو مشترکاند.
در برخی این نیرو به علل متعددی بیشتر و قوی تر است.
این اثر خاص - که میتواند مثبت هم باشد- در گفتار نیست.
اینکه چشم زخم در اثر نیرویی مشترک در همه ی انسانهاست به چه معناست؟
مقصود از نیرو چیست؟
مقصود حضرتعالی از اثر مثبت نیروی مذکور چیست؟
مقصود حضرتعالی از اثر مثبت نیروی مذکور چیست؟
با سلام و تحیت؛
با توجه به پست شماره ۷؛ به نظر حقیر، قوه خیال انسانی با ابزار چشم، هم قابلیت مظهریت از اسم «باسط» الهی را دارد؛ و هم قابلیت مظهریت از اسم «قابض»؛
منظور از اثر مثبت، اموری است که با «الاسم الباسط» الهی همخوانی دارد؛
منظور از اثر منفی، اموری است که با «الاسم القابض» الهی همخوانی دارد.
البته روشن است که اثرات مثبت را نمیتوان به «چشم زخم» موسوم کرد.
چشم زخم نتیجه نیروی شگفتی آدمی است
سلام استاد@};-
چون بنده مشغول تحقیق در موضوعاتی هستم و این گفتار شما می تواند به تحقیق بنده سود برساند، لذا منبع و سند این جمله را ازتون درخواست دارم.
ممنون.
نکتهی دیگری که نظر شخصی بنده است
نکته ای که بنده در مرحله مقدماتی و بدون تحقیق، در زمینه چشم زخم به نظرم رسیده و لذا صحت و سقمش معلوم نیست، اینست که:
در اذکاری که جهت درمان چشم زخم یا جلوگیری از آن گفته می شود، کمالات را به خداوند نسبت می دهد: و لو لا اذ دخلت جنتك قلت ما شاء اللّه لا قوة الا باللّه
پس معلوم می شود در نگاهی که باعث چشم زخم شده یا می شود، نگاه استقلالی به کمالات یک موجود می شود.
نگاه استقلالی به هر موجودی بشود (یعنی کمالاتش را از ناحیه خودش بدانیم، و از طرف خدا ندانیم) باعث نابودی آن کمالات می شود (همان چیزی که به چشم زخم معروف است).
واقعا هم از حیث فلسفی، اگر ربط یک کمال با منشأ و مبدأ فاعلی آن (واجب متعال) قطع شود، آن کمال نابود می شود. چون هستی معلول، وابسته به هستی علت است.
حالا اینکه چگونه اگر فردی در عالم خیال متصل خودش، کمالات یک موجود را دارای استقلال در وجود بداند، باعث نابودی آن کمالات در عالم خارج و واقع خواهد شد، شاید به ارتباط بین عوالم و مراتب مختلف وجود با یکدیگر مربوط باشد.
شاید نگاه آن فرد و "صورت معقول"ایی که از تصور او (همان نگاه استقلالی) ایجاد میشود، راه دریافت فیض وجود از ناحیه مبدأ متعال به کمالات مورد نظر آن ممکن الوجود صاحب کمالات را سد کند، بدیهی است قطع مسیر فیض، مساوی با از بین رفتن آن کمالات خواهد بود.
چون بنده مشغول تحقیق در موضوعاتی هستم و این گفتار شما می تواند به تحقیق بنده سود برساند، لذا منبع و سند این جمله را ازتون درخواست دارم.
سلام و تحیت؛
این تعبیر از گزارشات وجودشناسانه چشمزخم به دست میآید؛
غالب چشمزخمها به هنگام تعجب و شگفتی افراد واقع میشوند.
این را میگوییم نیروی شگفتی.
در اذکاری که جهت درمان چشم زخم یا جلوگیری از آن گفته می شود، کمالات را به خداوند نسبت می دهد: و لو لا اذ دخلت جنتك قلت ما شاء اللّه لا قوة الا باللّه پس معلوم می شود در نگاهی که باعث چشم زخم شده یا می شود، نگاه استقلالی به کمالات یک موجود می شود. نگاه استقلالی به هر موجودی بشود (یعنی کمالاتش را از ناحیه خودش بدانیم، و از طرف خدا ندانیم) باعث نابودی آن کمالات می شود (همان چیزی که به چشم زخم معروف است). واقعا هم از حیث فلسفی، اگر ربط یک کمال با منشأ و مبدأ فاعلی آن (واجب متعال) قطع شود، آن کمال نابود می شود. چون هستی معلول، وابسته به هستی علت است. حالا اینکه چگونه اگر فردی در عالم خیال متصل خودش، کمالات یک موجود را دارای استقلال در وجود بداند، باعث نابودی آن کمالات در عالم خارج و واقع خواهد شد، شاید به ارتباط بین عوالم و مراتب مختلف وجود با یکدیگر مربوط باشد. شاید نگاه آن فرد و "صورت معقول"ایی که از تصور او (همان نگاه استقلالی) ایجاد میشود، راه دریافت فیض وجود از ناحیه مبدأ متعال به کمالات مورد نظر آن ممکن الوجود صاحب کمالات را سد کند، بدیهی است قطع مسیر فیض، مساوی با از بین رفتن آن کمالات خواهد بود.نکته ای که بنده در مرحله مقدماتی و بدون تحقیق، در زمینه چشم زخم به نظرم رسیده و لذا صحت و سقمش معلوم نیست، اینست که:
تحلیل زیبایی است و جایی هم ندیدهام.
سلام و معذرت که وسط بحث وارد میشم
من در این خصوص تجربه های شخصی که داشتیم به نتایجی رسیدم نمیدونم درست هست یا نه لذا از استاد میخوام نظرشون و بفرماین.
با توجه اینکه برخی ها به چشم زخم حساسن من همیشه با رویارویی از این افراد میترسم که اتفاقی بیافته و من مقصر دونسته بشم که باعث شد در این خصوص زیاد فکر کنم.
نتیجه:
انسان ها حس حسادت یا غبطه رو حتی به نزدیک ترین افراد هم بعضا دارند.
گاهی این حس و که کمی در درون آزارشون میده با رفتار مثبت حسادت خودشون پوشش میدن. مثلا از موفقیت تحصیلی بچه ی دوستش حسادت کرده برای پنهان کردنش میاد به تعریف کردن دوستش و خانواده و پسرش و برای پسر دوستش هدیه میخره که نشون بده اصلا حسود نیست و مهربونه.
من حس میکنم این نفاق باعث چشم زخم میشه.
من حس میکنم آدم هایی که ظاهرساز و با سیاست و دورو هستن و حسودن یا شکست در زندگی دیدن چشم زخم دارن.
سلام و معذرت که وسط بحث وارد میشممن در این خصوص تجربه های شخصی که داشتیم به نتایجی رسیدم نمیدونم درست هست یا نه لذا از استاد میخوام نظرشون و بفرماین.
با توجه اینکه برخی ها به چشم زخم حساسن من همیشه با رویارویی از این افراد میترسم که اتفاقی بیافته و من مقصر دونسته بشم که باعث شد در این خصوص زیاد فکر کنم.
نتیجه:
انسان ها حس حسادت یا غبطه رو حتی به نزدیک ترین افراد هم بعضا دارند.
گاهی این حس و که کمی در درون آزارشون میده با رفتار مثبت حسادت خودشون پوشش میدن. مثلا از موفقیت تحصیلی بچه ی دوستش حسادت کرده برای پنهان کردنش میاد به تعریف کردن دوستش و خانواده و پسرش و برای پسر دوستش هدیه میخره که نشون بده اصلا حسود نیست و مهربونه.
من حس میکنم این نفاق باعث چشم زخم میشه.من حس میکنم آدم هایی که ظاهرساز و با سیاست و دورو هستن و حسودن یا شکست در زندگی دیدن چشم زخم دارن.
سلام
ولی اتفاقا سفارش شده اگر به کسی حسادت کردبم بهش محبت کنیم
من حس میکنم آدم هایی که ظاهرساز و با سیاست و دورو هستن و حسودن یا شکست در زندگی دیدن چشم زخم دارن.
با سلام؛
بله؛ همه اینها میتوانند زمینهساز و بسترساز چشمزخم باشند.
سلام
ولی اتفاقا سفارش شده اگر به کسی حسادت کردبم بهش محبت کنیم
سلام
من خودم معتقدم انسان باید خودش باشه و نیازی به ظاهر سازی نیست اما این مورد که اصلا حسادت نداشته باشیم و به بدی دیگران دعا کنیم مخصوص انسان هایی با مقام بالا هست.
منبع حدیث و آیه رو ذکر میکنین؟
نگاه استقلالی به هر موجودی بشود (یعنی کمالاتش را از ناحیه خودش بدانیم، و از طرف خدا ندانیم) باعث نابودی آن کمالات می شود (همان چیزی که به چشم زخم معروف است). واقعا هم از حیث فلسفی، اگر ربط یک کمال با منشأ و مبدأ فاعلی آن (واجب متعال) قطع شود، آن کمال نابود می شود. چون هستی معلول، وابسته به هستی علت است. حالا اینکه چگونه اگر فردی در عالم خیال متصل خودش، کمالات یک موجود را دارای استقلال در وجود بداند، باعث نابودی آن کمالات در عالم خارج و واقع خواهد شد، شاید به ارتباط بین عوالم و مراتب مختلف وجود با یکدیگر مربوط باشد. شاید نگاه آن فرد و "صورت معقول"ایی که از تصور او (همان نگاه استقلالی) ایجاد میشود، راه دریافت فیض وجود از ناحیه مبدأ متعال به کمالات مورد نظر آن ممکن الوجود صاحب کمالات را سد کند، بدیهی است قطع مسیر فیض، مساوی با از بین رفتن آن کمالات خواهد بود.پس معلوم می شود در نگاهی که باعث چشم زخم شده یا می شود، نگاه استقلالی به کمالات یک موجود می شود.
با سلام
نزدیک به این تحلیل؛ حدیثی از احمد بن حنبل در مسند وارد شده است که طی آن پیامبر اسلام صلیالله علیه و آله فرمود: وقتی چیزی در نظر بندگان خدا بزرگ آمد، خداوند از قدر و ارزش آن میکاهد و کوچکش میسازد (ما رفع العباد من شیء إلا وضع الله منه)
همچنین از مولای متقیان علی علیه السلام در نهجالبلاغه فرمایشی نقل شده که فرمود: «ما قال الناس لشیء طوبی له إلا وضعه الله (حکمت ۲۸۶)
و باز فرمود: «ما رفع الناس أبصارهم إلی شیء إلا وضعه الله»
پس دور از ذهن نیست که وضعیت بعضی از چیزها در اثر نگاه مردمان تغییر کند و همان بزرگ آمدن در نظر مردم سبب دگرگونی وضع آنها شود.
همانطور که در تاریخ آمده پیامبر صلی الله علیه و آله ناقهای به اسم «عضبا» داشت که در هیچ مسابقهای شکست نخورده بود؛
روزی شکست خورد؛ حضرت فرمود: «ما رفع العباد من شیء إلا وضع الله منه»
بنابراین دستور داده شده وقتی چیزی به چشم انسان خوش آمد و چشمگیر شد - اعجاب برانگیز شد- آن چیز را در پناه خدا قرار دهیم و به رسول خدا درود بفرستیم.
زیرا این کار باعث میشود جلوی تغییر آن نعمت بوسیله اعجاب گرفته شود؛ زیرا با این عمل بیننده به خدا توجه میکند و به او پناهنده میشود و باعث میگردد توجهش از دنیا منصرف گشته، به آن مغرور نگردد و در نتیجه آن نعمت دچار تغییر و دگرگونی نشود.
[="Tahoma"]حديثي از امام صادق(ع) به شرح زير هست: صَفْوَانَ جَمَّالِ از امام صَّادِقِ(ع) نقل كرده كه فرمود:
لَوْ نُبِشَ لَكُمْ عَنِ الْقُبُورِ لَرَأَيْتُمْ أَنَّ أَكْثَرَ مَوْتَاهُمْ بِالْعَيْنِ لِأَنَّ الْعَيْنَ حَقٌّ أَلَا إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ الْعَيْنُ حَقٌّ فَمَنْ أَعْجَبَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَلْيَذْكُرِ اللَّهَ فِي ذَلِكَ فَإِنَّهُ إِذَا ذَكَرَ اللَّهَ لَمْ يَضُرَّهُ(1)
اگر گورها را بشكافند خواهيد ديد كه بيشتر مرده هاي شما براي چشم زدن مردند، زيرا اثر چشم درست است بدان كه رسول خدا(ص)فرمود: چشم اثر دارد و هر كه خوشش آيد از چيزي كه برادرش دارد بايد در باره آن خدا را بياد آورد، كه با ياد خدازياني بدان نرساند.
ماهم نبايد دست روي دست بگذاريم و منتظر آسيب پذيري از چشم بد ديگران باشيم. بلكه بايد با خواندن دعاهاي وارده و آيه الكرسي و صدقه دادن ضرر را از خود دفع كنيم و با پناه برده به دژ امن الهي از خطرات چشم زخمها مصونيت پيدا كنيم.
پي نوشت ها:
1. مجلسي، محمد باقر بن محمد تقي، بحار الأنوار، بيروت، دار إحياء التراث العربي، 1403 ق، ج60، ص25.
منبع: نرم افزار پیامبر مهربانی - مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
جمع بندی
پرسش:
چشم زخم چیست؟ آیا چشم زخم تنها دائر مدارِ چشم است و شامل دیگر اعضا نمیشود؟ آيا رنگ چشم فرد در چشم زخم مؤثر است؟
پاسخ:
چشمزخم نتیجه نیروی شگفتی آدمی است و چون غالبا این نیرو، با نگاه کردن حاصل میشود، به اعتبار سبب حصول آن به چشمزخم موسوم شده است؛ از همین رو، گفتار که نوعی بروز شگفتی است نمیتواند اثر چشمرخم را داشته باشد.
شاید بتوان گفت ابزار اصلی چشم زخم، قوه متخیله انسان میباشد بنابراین، چشم به عنوان عامل مباشر و قوه خیال به عنوان عامل غیر مباشر خواهد بود.
این نیرو در همه انسانها وجود داشته اما در برخی به علل گوناگونی بیشتر و قوی تر است.
در باب واقعیت داشتن چشمزخم، رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:
«إِنَّ الْعَيْنَ لَتُدْخِلُ الرَّجُلَ الْقَبْرَ وَ تُدْخِلُ الْجَمَلَ الْقِدْرَ»[1]
ترجمه: چشم زخم فرد سالم را در قبر و شتر سالم را در دیگ قرار میدهد.
و نیز امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند:
«الْعَيْنُ حَقٌ وَ الرُّقَى حَق»[2]
امام صادق علیه السلام نیز فرمود:
«لَوْ نُبِشَ لَكُمْ عَنِ الْقُبُورِ لَرَأَيْتُمْ أَنَّ أَكْثَرَ مَوْتَاكُمْ بِالْعَيْنِ لِأَنَّ الْعَيْنَ حَق»
اگر قبور را بشکافیم خواهیم یافت که اکثر اموات شما به واسطه چشمزخم از دنیا رفتهاند زیرا چشم زخم دارای حقیقت است.
در مورد راه درمان و دفع اثرات بد چشم زخم؛
در همان حدیث فوق امام صادق علیه السلام ميفرمايند:
«أَلَا إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ الْعَيْنُ حَقٌ فَمَنْ أَعْجَبَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَلْيَذْكُرِ اللَّهَ فِي ذَلِكَ فَإِنَّهُ إِذَا ذَكَرَ اللَّهَ لَمْ يَضُرَّهُ»[3]
ترجمه: همانا رسول الله صلی الله علیه و آله میفرمود چشمزخم حق است پس اگر کسی از برادرش به اعجاب و شگفتی افتاد پس در آن امر مورد شگفتی خدا را یاد کندچرا که با یاد کردن خدا، به برادرش هیچ ضرری نخواهد رسید.
یا معمر بن خلاد میگوید: در خراسان محضر حضرت رضا علیه السلام بودم که فرمود ای معمر، چشم زدن حق است و سوره حمد، توحید، معوذتین و آیة الکرسی را بنویس و آنها را در جلدی قرار بده.[4]
تحلیلی وجودشناسانه از چشمزخم:
با عنایت به اذکار و احرازی [جمع حرز] که در دفع چشمزخم در احادیث وارد شده مبنی بر این که مثلا با دیدن امر شگفتیزا -کمالی اعجاببرانگیز- از دیگری بلافاصله آن را به خداوند نسبت دهید؛ در مییابیم نگاه استقلالی به کمالات یک موجود –که کمالات آن را از ناحیه خود او بدانیم نه از جانب خدا- زمینهی رخداد چشمزخم – و نابودی آن کمال- را فراهم میسازد؛ بدین صورت که، هرگاه شخص در قوهی خیال خویش، کمالات یک موجود را مستقل در وجود حقتعالی بداند، این صورت معقولی که از چنین تصوری پدید آمده موجب مسدود گشتن طریق دریافت فیض از مبدأ متعالی گردد که در نتیجهی قطع این مسیر فیض، کمالات شخص که اصالتاً از آن خداوند است از آن شخص جدا شود.
نزدیک به این تحلیل؛ بیانی از پیامبر اسلام صلیالله علیه و آله است که فرمود: وقتی چیزی در نظر بندگان خدا بزرگ آمد، خداوند از قدر و ارزش آن میکاهد و کوچکش میسازد (ما رفع العباد من شیء إلا وضع الله منه)[5]
همچنین از مولای متقیان علی علیه السلام در نهجالبلاغه فرمایشی نقل شده که فرمود: «ما قال الناس لشیء طوبی له إلا وضعه الله»[6] ترجمه: مردم در مورد چیزی [کسی به اعتبار داشتن چیز مطلوبی] نمیگویند خوشا به حالش الا این که خدا آن را پایین میآورد.
و باز فرمود: «ما رفع الناس أبصارهم إلی شیء إلا وضعه الله»[7] ترجمه: بلند نمیکند چیزی چشم مردم را [به اعجاب واداشتن به معنای خاص خود] مگر آن که خداوند آن را در نظرشان کوچک میکند.
پس دور از ذهن نیست که وضعیت بعضی از چیزها در اثر نگاه مردمان تغییر کند و همان بزرگ آمدن در نظر مردم سبب دگرگونی وضع آنها شود.
همانطور که در تاریخ آمده پیامبر صلی الله علیه و آله ناقهای به اسم «عضبا» داشت که در هیچ مسابقهای شکست نخورده بود؛ اما روزی شکست خورد؛ حضرت فرمود: «ما رفع العباد من شیء إلا وضع الله منه».
بنابراین، دستور داده شده وقتی چیزی به چشم انسان خوش آمد و چشمگیر شد - اعجاب برانگیز شد- آن چیز را در پناه خدا قرار دهد و به رسول خدا درود فرستد.
زیرا این کار موجب جلوگیری از تغییر آن نعمت بوسیله اعجاب میشود؛ چون با این عمل، بیننده، به خدا توجه میکند و به او پناهنده شده و باعث میگردد توجهش از اسباب مادی منصرف گشته، به آن مغرور نگردد و در نتیجه آن نعمت دچار تغییر و دگرگونی نشود.
چشم زخم و ارتباط آن با رنگ چشم:
با توجه به آن که چشم زخم وابسته به نیروهای درونی فرد است، هیچ ارتباطی با رنگ چشم خاصی ندارد. همچنین، چشم زخم هیچ ارتباطی با شیطان ندارد؛ مگر آن که بگوییم از آنجا که شیطان موجب غفلت ما از یاد خداست و – به فرموده امام صادق علیه السلام در حدیث یاد شده- یاد خدا بهترین حرز و مانع از چشم زخم است؛ چون فاعل چشم زخم، در اثر تحرکات شیطان از یاد خدا غافل میگردد، نمیتواند مانع از نگاه زهرآگین خویش شود.
نتیجه:
چشم زخم نتیجه اعجاب و شگفتی انسان از کمالاتی است که در وجود دیگران مشاهده میکند که با توسل به ذکر خدا و ادعیه خاص قابل دفع است. همچنین، هیچ اختصاصی به نوع خاصی از رنگ چشم ندارد. موطن اصلی چشم زخم، قوه متخیله انسان است؛ زیرا، شگفتی در همین قوه پدید میآيد؛ اثر وضعی و اصلیِ ادعیه و یاد خدا، تصرف و جابجایی در نوع تخیلی است که در این قوه شکل گرفته است؛ زیرا انسانِ معجِب، کمال شخص را مستقل از خدا و منتسب به خودِ شخص میبیند و حال آنکه یاد خدا وی را به این نکته متذکر میگرداند که همه این کمالات از اوست –از خداست- و آن شخص، مجرای فیضی بیش نیست و در واقع، تعجب و شگفتی، متوجه فعل خدا خواهد شد نه آن شخص و این چنین است که نیروی چشمزخم نیز از او دفع خواهد شد.
پی نوشت ها:
[1]. طبرسی، حسن، مکارم الاخلاق، قم: الشریف الرضی، ۱۴۱۲ ق، چ چهارم، ص ۳۸۶.
[2]. نهجالبلاغة، تصحیح صبحی صالح، قم: هجرت، ۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۵۴۶.
[3]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تصحیح جمعی از محققان، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ۶۰، ص ۲۵.
[4]. طبرسی، همان، ص ۳۸۶.
[5]. مجلسی، محمد باقر، همان، ج۶۰، ص ۷.
[6]. نهجالبلاغة، ص ۶۹۸، حکمت ۲۸۶.
[7]. مجلسی، همان، ص ۲۷.