جمع بندی چرا خیلی از دختران مذهبی ابراز محبت رو بلد نیستند؟
تبهای اولیه
سلام
به نظرم یکی از دلایلی که ازدواج دختران مذهبی کمتره اینه که فکر می کنند همه چیز در زندگی به اعمال عبادی روزانه خلاصه میشه
و بنابراین کمتر دنبال فراگیری اصول همسر داری و ... هستند.
که اگر این اصول و مهارت ها رو یاد بگیرند به نظرم ازدواج و زندگی موفقی خواهند داشت
width: 700 | align: center |
---|---|
[TD="align: center"]با نام و یاد دوست | |
[/TD] | |
[TD="align: center"][/TD] | |
کارشناس بحث: استاد حنیف | |
[TD][/TD] | |
چرا خیلی از دختران مذهبی ابراز محبت رو بلد نیستند؟
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و احترام
در اینکه یادگیری مهارت های ارتباطی و رفتاری در زندگی بسیار مهم است، شکی نیست؛ اما چیزی که من از سوال شما متوجه شدم و در موضوع تاپیک هم اشاره شده، اینست که دختران مذهبی به دلیل عدم مهارت در برقرار کردن ارتباط و ابراز محبت، در ازدواج با مشکل روبرو شده و ازدواجشان با تاخیر مواجه می شود.
فرضی که در نظر گرفته اید عمومیت ندارد و اینطور نیست که این عدم مهارت ارتباطی با مذهبی یا غیر مذهبی بودن افراد داشته باشد؛ ضمن اینکه این ارتباطی که مورد نظر شماست و از فحوای کلامتان برمی آید، مربوط به ارتباط آزاد با نامحرم و قبل از ازدواج است؛ و نهایت اتفاقی که در اینجا می افتد اینست که دختران مذهبی با اینکار نسبت به ازدواج با افراد نامناسب، مصون می شوند.
قاعدتا برخورد غیر مودبانه و دور از نزاکت با هیچکس مورد قبول نیست، چه محرم و چه نامحرم. اما ابراز محبت و برقرار کردن ارتباط صمیمانه و نزدیک، نه تنها پایه یک ازدواج موفق نیست، ای بسا ریشه بی اعتمادی و نگرانی را در افراد ایجاد کند. قاعدتا دختر مذهبی کفو پسر مذهبی ست؛ و یک پسر مذهبی هم تمایلی به ارتباط آزاد با نامحرم ندارد.
پس در عین اینکه یاد گرفتن مهارت های ارتباطی برای همه افراد اعم از زن و مرد و بزرگ و کوچک لازم است، ولی برقراری روابط آزاد و ابراز محبت به نامحرم، به هیچ عنوان شروع مناسبی برای یک زندگی و ازدواج موفق نیست و اسلام برای ازدواج چارچوب های خاص خودش را دارد که در جای خودش بیان شده.
اما در مورد آداب همسرداری و روابط بعد از ازدواج، گمان نمی کنم که هیچ نظریه پردازی به اندازه اسلام در این باره صحبت داشته و در جهت بهبود روابط، راهکارهای عملی ارائه کرده باشد. اسلام تک تک مسائل و آداب های رفتاری را بررسی کرده و بهترین و موثرترین نحوه ارتباطی را به همسران پیشنهاد می کند.
از نظر اسلام بهترین و سریعترین راهکار ترقی و پیشرفت بانوان در مسیر سعادت و رسیدن به کمال، مهارت همسرداری و گرم نگه داشتن کانون خانواده است. همچنین زحمت و تلاش مردان در جهت رفاه خانواده را عبادت و موجب تقرب به خداوند معرفی می کند.
در اسلام به وضوح بیان شده که عبادت منحصر در اعمال عبادی روزانه نیست و اگر کسی نسبت به این مسئله بی توجهی کند، قاعدتا حداقل در این مورد نمی تواند عنوان مذهبی را داشته باشد.
از نظر اسلام، بالاترین عبادت اینست که انسان در لحظه، تکلیف و وظیفه خودش را تشخیص داده و به آن عمل کند. خیلی اوقات این تکلیف (که در زمره عبادت است)، نشستن در کنار خانواده و گپ و گفت با آنهاست. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «جُلوسُ المَرءِ عندَ عِيالِهِ أحَبُّ إلى اللّه ِ تعالى مِنِ اعتِكافٍ في مَسجِدِي هذا؛ نشستن مرد نزد زن و فرزندش، نزد خداى متعال محبوب تر است از اعتكاف او در اين مسجد من.»
و امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: «لا شَفيعَ للمرأةِ أنجَحُ عِند رَبِّها مِن رِضا زَوجِها؛ براى زن، نزد پروردگارش شفيعى كارسازتر از خشنودى شوهرش نيست.» (۲)
پی نوشت ها:
۱. محمدی ری شهری، محمد؛ حکمت نامه پیامبر اعظم؛ موسسه علمی دارالحدیث؛ قم ۱۳۸۶؛ ج ۱۲، ص ۳۶۰
۲. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم ۱۳۸۹، ج ۵؛ ص ۹۷
سلام، وقت بخیر
بنظرم آدمها رو به مذهبی یا غیر مذهبی دسته بندی نکنیم بهتر میتونیم نتیجه بگیریم. مطلبی که میفرمایید از یک فرد تا فرد دیگری متغیر هست. مثلا خیلی از دختران معمولی و غیر مذهبی ممکنه در ابراز محبت و یادگیری مهارت های ارتباط با همسر و ... مشکل داشته باشن، نمونش در سایت های مشاوره به فور قابل مشاهده هست.
اما مطلب مهم تر این هست ابراز محبت بستگی به شرایط داره.
برای یک دختر که به بلوغ فکری رسیده شیوه ی انتقال خواسته و ابراز محبت در امر ازدواج خیلی مهم هست. خیلی ها فکر میکنن مثل فیلم های سینمایی باید برن جلو یه گل تقدیم کنن یا مثلا بشینن چند تا پیامک و چهار تا استیکر عاشقانه بفرستن یا دعوت به کافه گردی و بیرون رفتن پیاپی و ...
اما هیچکدام از این موارد صحیح نیست . هر مطلبی راه و روش و قاعده ی خاصی داره. برای امر ازدواج باید بصورت کاملا جدی از یه خانم وقت خواست و باهاش صحبت کرد ، اگر ایشون در ابتدا موافق بودن بعد قدم های مؤثر تری برداشت و در جهت آشنایی و شناخت بیشتر با حضور بزرگترها پیش رفت.
در اینصورت هست میشه اعتماد یک فرد مذهبی یا غیر مذهبی رو جلب کرد. ( اگرچه تعداد کمی از دختران متأسفانه به هر سلامی علیک میدن و دچار شکست عاطفی میشن و همیشه این دختران هستن که در آشنایی های غیر اصولی آسیب جدی میبینن )
بنظرم افرادی که خیلی زود مثل خمیر وا نمیرن و منطقی تر هستند گزینه های بهتری برای ازدواج بشمار میرن.
مطلب بعدی ابراز محبت هست. این بزرگترین اشتباهه که از دختر یا پسری قبل از رسمی شدن رابطه انتظار مهر و محبت داشته باشیم چون ضرر اون بخود ما برمیگرده. چه بسا افرادی که مثل زن و شوهر در دوسثی یا آشنایی ابراز محبت میکنن اما هرگز بهم نمیرسن و همه ی این لیلی مجنون شدن ها سراب هست.
زمان آشنایی ازدواج زمان ( فهمیدن) طرف مقابل هست، زمان تصمیم گیری بزرگترین انتخاب زندگی هست پس بهتره ابراز محبت اصولی باشه و از حدود احترام متقابل خارج نشه.
برای زن و شوهر ها هم مشاوره های حضوری و اینترنتی، خواندن مقالات و کتاب ها میتونه شیوه ی صحیح ارتباط و ابراز محبت رو آموزش بده.
[="Tahoma"]اینجور جمع بندی تون خیلی خیلی خیلی اشتباهه
حالا چون تو اطرافیانتون به چند مورد اینطوری برخورد کردید درست نیست به همه ی خانومای مذهبی برچسب بی احساسی بزنید
بر عکس این موضوع هم پیش اومده که خانومایی که مذهبی نیستن فکر میکنن اگه ابراز محبت کنن خودشون و کوچیک کردن و ترجیح میدن ابراز محبت از سمت اقاشون باشه و حاضر نیستن غرورشون و زیر پا بزارن
به نظرم یکی از دلایلی که ازدواج دختران مذهبی کمتره اینه که فکر می کنند همه چیز در زندگی به اعمال عبادی روزانه خلاصه میشه
سلام
چند نکته که گویا پیش فرض ادعای شماست
1-اول ثابت کنید ازدواج دختر های مذهبی کمتر هست. لطفا از آمار رسمی و قابل اعتنا استفاده کنید
2-ثابت کنید دختر های مذهبی فکر می کنند همه چیز در زندگی به اعمال عبادی روزانه خلاصه میشه
و بنابراین کمتر دنبال فراگیری اصول همسر داری و ... هستند.
3- ثابت کنید دختر های مذهبی کمتر دنبال فراگیری اصول همسردای هستند
لطفا تمام موارد ادعای خودتونو ثابت کنید با دلیل منطق و آمار رسمی
سپاس@};-
سلام
به نظرم یکی از دلایلی که ازدواج دختران مذهبی کمتره اینه که فکر می کنند همه چیز در زندگی به اعمال عبادی روزانه خلاصه میشه
و بنابراین کمتر دنبال فراگیری اصول همسر داری و ... هستند.
که اگر این اصول و مهارت ها رو یاد بگیرند به نظرم ازدواج و زندگی موفقی خواهند داشت
باسلام
ازدواج دختران مذهبی کمتر است!!! بنده همچین چیزی دورو بر خودم نمیبینم به همان میزان که دختران غیر مذهبی ازدواج میکنند دختران مذهبی هم ازدواج میکنند
ولی در اینکه پسران غیر مذهبی فکر میکنند که دختران مذهبی فقط وقتشون مثلا تو اعمال عبادی خلاصه میشه و همسرداری بلد نیستند اینا رو بله من از دید این نوع افراد، دقیقا موافق این موضوع هستم یعنی کسی که کلا در جریان زندگی یه خانم مذهبی نیست مطمئنا فقط اینا رو میبینه
و از طرفی نمیگم صد درصد خانمهای مذهبی تو این مسائل ممکنه مشکل نداشته باشن (یعنی مهارتها مثلا از نظر شما همسرداری اینا ) ولی به همین میزان هم در خانمهای غیر مذهبی میبینم
موضوع هست که یه خانم مذهبی واقعا مذهبی باشه تو مفاهیم دینی به این مسائل اشاره شده و مطمئنا تو اینجور مسائل مشکلی نداره و خوب میدونه چطوری همسرداری تو زندگی مشترک داشته باشه
سلام
دلیل طرح این موضوع رسیدن به یک دلیل،راهنمایی و در انتها یک جمع بندی مناسب بود نه بی احترامی به همدیگر.خدمت عزیزانی که مارا غیر مذهبی و ... خطاب کردند عرض میکنم که هیچ وقت ادعایی خارج از توان و شخصیت حقیقی خودم نداشتم و بلد نیستم مانند بعضیها تحت هر شرایطی خودم را بر خلاف باطنم موجه و مذهبی نشان بدم.نمیدانم چرا به بعضیا اینچنین برخورد!!!
من به دلیل اینکه به شخصه مدت بیش از یکسال با این موضوع درگیر بودم قصد کمک گرفتن و هم فکری داشتم نه اینکه علیه قشر خاصی موضع بگیرم.کاش همیشه خودِ واقعیمون باشیم و متعصبانه با موضوعات برخورد نکنیم و حقایق رو بپذیریم.
سلام
دوست عزیز، مطلبی به ذهن من رسیده که مطرح میکنم البته با اجازهء شما
اگر هم دیدید نتیجهای که من گرفتهام اشتباه است، تذکر بدهید تا پست خودم را پاک کنم به نظرم جناب "علی فاطمی" منظور دیگری از طرح این سوال داشتند اما یا نتوانستند یا نخواستند دقیق مطرح کنند. ضمن اینکه بحث ایشان نیاز به بررسی همه جانبه دارد و ابعاد مختلفی در آن باید بررسی شود. نکتهء اول اینکه وقتی گفته میشود دختران مذهبی فکر میکنند همه چیز یعنی اعمال عبادی، منظور این نیست که تکتک دختران مذهبی بلااستثناء اینگونه هستند یا اینکه دختران غیرمذهبی بلااستثناء اینگونه نیستند! بلکه بطور کلی شما اگر تعدادی دخترمذهبی و تعدادی دختر غیرمذهبی را در نظر بگیرید، خواهید دید که این نوع تفکر در بین قشر مذهبی بیشتر دیده میشود خب این تفکر از کجا نشات میگیرد؟ از آنجا که ما مذهبیها همیشه تلاش میکنیم خود را برتر از غیرمذهبیها نشان بدهیم و در نتیجه آن برتریهایی را بولد میکنیم که مخصوص ماست. مثلاً حجاب را آنچنان بولد میکنیم و بیحجابی را آنچنان میکوبیم که در نهایت این تفکر پیش میاید که همین یک برتری برای یک دختر کافی است. من قبلاً در تاپیک دیگری مطلبی را خطاب به خانمهای مطرح کردم که اینجا هم بازگو میکنم:
یک خانم مذهبی به راحتی این حق را برای خود محفوظ میداند که از بیحجابی برخی دختران ایراد بگیرد و حتی به آنها بصورت امر به معروف تذکر بدهد. حال تصور کنید یک روز یک خانم مذهبی با حجاب کامل به کلاس قرآن و جلسهء دعا رفته و کلاس تمام شده و در حال بیرون آمدن از مسجد است
(فضا را تصور کنید) در همان حال یک خانم بیحجاب با مانتوی چسبان و ساپورت که تازه از کلاس رقص برگشته پیش این خانم مذهبی میآید و میگوید: "خانم میخواستم شما را امر به معروف کنم. حقیقتش شما خیلی عبوس هستید و من چند بار به شما سلام کردم و شما هر بار با بداخلاقی به من پاسخ دادهاید. ضمن اینکه امانتدار خوبی هم نیستید چون دوست من در دانشگاه کتابی به شما داده که شما آن کتاب را پاره پوره به او پس دادید. بهتر است خودتان را اصلاح کنید" به نظر شما برخورد آن خانم مذهبی در این شرایط چه خواهد بود؟ به احتمال زیاد بیحجابی آن زن را به رخش خواهد کشید و از اینکه زنی با چنین ظاهری میخواهد او را نصیحت کند شدیداً به او برخواهد خورد. چرا که ملاک برتری را فقط همین حجاب میداند همین تفکر غلط که مذهب را صرفاً در حجاب و شرکت در جلسات مذهبی خلاصه کرده، گاهی به سایر مسائل نیز رسوخ میکند. از جمله موضوع ازدواج. یک نکته را هم عرض کنم که این مشکل صرفاً مخصوص خانمهای مذهبی نیست بلکه درمورد برخی آقایان مذهبی هم صدق میکند.پسران غیر مذهبی فکر میکنند که دختران مذهبی فقط وقتشون مثلا تو اعمال عبادی خلاصه میشه و همسرداری بلد نیستند
خیر، اینطور نیست که پسران غیرمذهبی چنین تصوری داشته باشند
من خودم یک پسر مذهبی هستم (تا الان بودم) اما همیشه درمورد خانمهای مذهبی این دیدگاه را داشتم اما درمورد همسرداری، خوشحال میشوم شما و سایر خانمها توضیح بدهید منظورتان از همسرداری که خانمهای مذهبی بلدند دقیقاً چیست
خلاف باطنم موجه و مذهبی نشان بدم.
باسلام
پاسخ بنده به سوال شما به شخص شخیص شما نبود بلکه چیزی که به عینه دیدم البته شاید به موارد دیگر هم اشاره میکردم تا کفه ترازو سمت آقایان غیر مذهبی زیاد سنگینی نکنه
پسری به خواستگاری یک دختر مذهبی آمد سوال او این بود آیا شما با چادر و روسری همیشه تو خونه میگردید این نوع سوالات یعنی این اقا تو دور وبرش یه خانم چادری نبوده یا داره مسخره میکنه این خانم رو
از این موارد بنده کم ندیدم البته شامل فقط اقایان غیر مذهبی هم نمیشه خیلی از آقایان مذهبی که فقط خودشان مذهبی هستند و خانواده مذهبی ندارند هم همچین دیدگاه مشابهی دارند
و یه بخشی از آقایان هم واقعا در خانواده مذهبی بودن ولی تو محیط خانه یه سری مسائل رو ندیدن و به همچین دیدگاهی رسیدن که تو نزدیکان هم داریم از این نمونه که پسره حاضر نیست با اینکه تو یه خانواده مذهبی و مادر مذهبی داره با یک خانم مذهبی ازدواج کنه چون فکر میکنه اونم به همین روشی که مادر رفتار کرده پیش خواهد رفت
اما درمورد همسرداری، خوشحال میشوم شما و سایر خانمها توضیح بدهید منظورتان از همسرداری که خانمهای مذهبی بلدند دقیقاً چیست
باسلام
شما مواردی که از نظرتون درست عمل نشده بفرمایید تا همسرداری از نظر شما رو مطلع بشیم
باتشکر
یاحق
مذهبی ها به دو دسته تقسیم میشن:مذهبی دروغی و مذهبی واقعی.
بعید می دونم یک ادم مذهبی واقعی نماز شب خوان اداب و مهارت های همسر داری رو بلد نباشه.
شما مواردی که از نظرتون درست عمل نشده بفرمایید تا همسرداری از نظر شما رو مطلع بشیم
با این حال به روی چشم. فقط از کاربران گرامی خواهش میکنم در زمان خواندن مطالب به قید "معمولاً" دقت کنند آداب همسرداری (اینجا منظور برای خانمهاست) چهار دسته هستند:
1 - آدابی که به حقوق و وظایف برمیگردد. یک سری وظایف برای زن و مرد در هر قانونی از جمله اسلام مطرح شده که زن و مرد باید با آنها آشنا بوده و به آن تا حد امکان عمل کنند. از جمله وظایف زن نسبت به شوهر این است که اگر شوهر نیاز جنسی داشت از او دریغ نکند، یا اگر خواست به جایی برود باید از شوهرش اجازه بگیرد
2 - آدابی که بیشتر در حیطهء اخلاق مطرح میشود مانند اینکه باید با همسر خود خوش رفتار و خوش زبان باشیم. در کارهای مختلف همسرمان را یاری کنیم و در کنارش باشیم. و مسائلی از این دست که بیشتر به آموزشهای جنبی مربوط میشود، هرچند در روایات هم اشاراتی به این دسته شده است. از جمله غذا پختن برای شوهر یا تمیز کردن خانه و رفتارهایی مانند اینها
3 - آدابی که به روابط زناشویی مربوط میشود مثل اینکه زن باید در خانه برای شوهر آرایش کند و لباس زیبا و سکسی بپوشد. خود را خوشبو کند و شرایطی را فراهم کند که اگر شوهر نیاز جنسی داشت مشکلی پیش رویش نباشد
4 - آدابی که بیشتر از آنکه آداب از پیش تعیین شده باشند، رفتارهای خاصی هستند که به درایت و هوشیاری زن برمیگردند. مهمترین بخش از این دسته آداب، همان است که در بین مردم به ناز و عشوه معروف است یا بطور دقیقتر دلبری کردن
یک نکته را توضیح بدهم که این دسته بندی بیشتر برای تفهیم بهتر موضوع است وگرنه در عمل رفتارهایی هستند که نمیشود آنها را کاملاً مختص یکی از این چهار دستهبندی دانست. در بین زنان مذهبی بطور معمول تقید به مورد اول بسیار زیاد است و هر چه به سمت موارد بعدی میرویم، ضعف زنان مذهبی بیشتر میشود. این ماجرا برای زنان غیرمذهبی معمولاً برعکس است. یعنی در مورد 4 توانایی زیادی دارند اما هر چه به موارد قبلی برویم، ضعف زنان غیرمذهبی بیشتر آشکار میشود. شاید مهمترین دلیل این تفاوت در این باشد که زنهای مذهبی به ازدواج بیشتر با دید "وظیفه" نگاه میکنند و زنهای غیرمذهبی نه. به همین دلیل بخشهایی که انجام وظیفه است در بین زنهای مذهبی پررنگتر است از طرفی در بین زنان مذهبی حیای زیادی وجود دارد که امتیاز است، اما گاهی همین حیا باعث میشود برای شوهر نیز نتوانند یا نخواهند که برخی کارها را انجام بدهند. زنان غیرمذهبی چون به اندازهء خانمهای مذهبی محدودیت ندارند، در کنار دوستان و گاهی با دیدن برخی فیلمها (لزوماً فیلمهای پ.و.ر.ن نیستند، گر چه ممکن است باشد) بیشتر با این روشها آشنا میشوند اما زنهای مذهبی کمتر این امکان را دارند و باید به تواناییهای شخصی خود که معمولاً خالی از اشکال نیست، بسنده کنند گاهی هم برخی رفتارها از سوی افرادی مذهبینما که مذهب را درست نفهمیدهاند سر میزند و متاسفانه به پای تمام زنهای مذهبی نوشته میشود. از جمله عدم رعایت نظافت و یا نداشتن نگاه زیبایی شناسی که خودم زیاد شاهد آن بودهام (قبلاً در دانشگاه آزاد شاغل بودم). مثلاً دخترهای زیادی را میدیدم که در عین محجبه بودن و وقار مناسب، بسیار آراسته و تمیز بودند، اما برخی دخترهای چادری و به خیال خودشان مذهبی را هم میدیدم که بدن یا دهانشان همیشه بوی بد میداد! اگر هم بخواهم مقایسه کنم باید بگویم این موارد بین دخترهای مذهبی و سنتی بیشتر بودمورد دیگر اینکه بعضی از دختران مذهبی رفتار باوقار را با بیتربیتی اشتباه میگیرند! از یک دختر مذهبی انتظار میرود که با نامحرم شوخی و بگو بخند نداشته باشد، نگاه مستقیم به چشم مردها نداشته باشد، یا صدایش را نازک و جالب توجه نکند. اما بعضی خانمهای مذهبی بجای این کارها، رفتارهایی مانند بددهانی، پرخاش، یا حتی بیادبی را از خود بروز میدهند به بهانهء اینکه جلب توجه نکنند! درحالیکه مودب و متین بودن هیچ ملازمتی با جلب توجه منفی ندارد
گفتم جلب توجه منفی! یکی از مشکلاتی که فکر میکنم بخشی از پرسش استارتر محترم هم باشد، همین است که ما هر جلب توجهی را بد میدانیم در حالیکه اینطور نیست. اگر قرار باشد توجه منِ مرد به هیچ چیز یک خانم جلب نشود، پس چگونه به خواستگاریش بروم؟! بخصوص در زمان امروز که دیگر مثل قدیم مادرها برای پسرشان دختر پیدا نمیکنند و جوانها دوست دارند خودشان همسرشان را انتخاب کنند. چه ایرادی دارد دختری با ادب و متانتش، با حجابی که به آراستگی مزین شده، توجه یک جوان را جلب کند؟ آنچه عیب است، جلب توجههای جنسی و خارج از چهارچوب دین است. ضمن اینکه گفتند جلب توجه نکنید، نگفتهاند تلاش کنید حال دیگران از شما به هم بخورد! happy
[="Teal"]
سلام
خیر، اینطور نیست که پسران غیرمذهبی چنین تصوری داشته باشند
من خودم یک پسر مذهبی هستم (تا الان بودم) اما همیشه درمورد خانمهای مذهبی این دیدگاه را داشتم اما درمورد همسرداری، خوشحال میشوم شما و سایر خانمها توضیح بدهید منظورتان از همسرداری که خانمهای مذهبی بلدند دقیقاً چیست
سلام
دوست عزیز، مطلبی به ذهن من رسیده که مطرح میکنم البته با اجازهء شما
اگر هم دیدید نتیجهای که من گرفتهام اشتباه است، تذکر بدهید تا پست خودم را پاک کنم به نظرم جناب "علی فاطمی" منظور دیگری از طرح این سوال داشتند اما یا نتوانستند یا نخواستند دقیق مطرح کنند. ضمن اینکه بحث ایشان نیاز به بررسی همه جانبه دارد و ابعاد مختلفی در آن باید بررسی شود. نکتهء اول اینکه وقتی گفته میشود دختران مذهبی فکر میکنند همه چیز یعنی اعمال عبادی، منظور این نیست که تکتک دختران مذهبی بلااستثناء اینگونه هستند یا اینکه دختران غیرمذهبی بلااستثناء اینگونه نیستند! بلکه بطور کلی شما اگر تعدادی دخترمذهبی و تعدادی دختر غیرمذهبی را در نظر بگیرید، خواهید دید که این نوع تفکر در بین قشر مذهبی بیشتر دیده میشود خب این تفکر از کجا نشات میگیرد؟ از آنجا که ما مذهبیها همیشه تلاش میکنیم خود را برتر از غیرمذهبیها نشان بدهیم و در نتیجه آن برتریهایی را بولد میکنیم که مخصوص ماست. مثلاً حجاب را آنچنان بولد میکنیم و بیحجابی را آنچنان میکوبیم که در نهایت این تفکر پیش میاید که همین یک برتری برای یک دختر کافی است. من قبلاً در تاپیک دیگری مطلبی را خطاب به خانمهای مطرح کردم که اینجا هم بازگو میکنم:یک خانم مذهبی به راحتی این حق را برای خود محفوظ میداند که از بیحجابی برخی دختران ایراد بگیرد و حتی به آنها بصورت امر به معروف تذکر بدهد. حال تصور کنید یک روز یک خانم مذهبی با حجاب کامل به کلاس قرآن و جلسهء دعا رفته و کلاس تمام شده و در حال بیرون آمدن از مسجد است
(فضا را تصور کنید) در همان حال یک خانم بیحجاب با مانتوی چسبان و ساپورت که تازه از کلاس رقص برگشته پیش این خانم مذهبی میآید و میگوید: "خانم میخواستم شما را امر به معروف کنم. حقیقتش شما خیلی عبوس هستید و من چند بار به شما سلام کردم و شما هر بار با بداخلاقی به من پاسخ دادهاید. ضمن اینکه امانتدار خوبی هم نیستید چون دوست من در دانشگاه کتابی به شما داده که شما آن کتاب را پاره پوره به او پس دادید. بهتر است خودتان را اصلاح کنید" به نظر شما برخورد آن خانم مذهبی در این شرایط چه خواهد بود؟ به احتمال زیاد بیحجابی آن زن را به رخش خواهد کشید و از اینکه زنی با چنین ظاهری میخواهد او را نصیحت کند شدیداً به او برخواهد خورد. چرا که ملاک برتری را فقط همین حجاب میداند همین تفکر غلط که مذهب را صرفاً در حجاب و شرکت در جلسات مذهبی خلاصه کرده، گاهی به سایر مسائل نیز رسوخ میکند. از جمله موضوع ازدواج. یک نکته را هم عرض کنم که این مشکل صرفاً مخصوص خانمهای مذهبی نیست بلکه درمورد برخی آقایان مذهبی هم صدق میکند
سلام
نمیدونم چه اصرار و علاقه ای به تفکیک کردن دارید؟!!!
تفکیک به لحاظ سطح عقاید (مذهبی،غیر مذهبی)
تفکیک جنسیتی
لابد پس فردام میرید سراغ سیاست :/
برعکس شما هیچ علاقه ای به این تفکیک ها ندارم ،همه دوستان صمیمی خودم مانتویی هستند و صمیمی ترینشون کسی هست که انقدر از پاکی و خوبیش مطمئنم حاضرم به خاطرش قسم بخورم،خیلیم مذهبیه و نماز سروقت و روضه و ....
ولی خب تیپ خودشو داره، مانتویی هست و گاهیم کمی از موهاش دیده میشه ...
برعکس کسی رو میشناسم که چادری م هس ولی ...
پس بر اساس ظاهر نمیشه گفت قطعا این فرد مذهبیه یاخیر ...
ولی خب به طور عام یکی رو که ظاهر مذهبی داره ما مذهبی تلقی میکنیم و انتظار رفتارای مذهبی رو هم داریم ازش و بر این اساس که باطنش هم مث ظاهرشه مطلبی رو میگم خدمتتون ....
در مورد کلیت صحبتاتون در این تاپیک و تاپیک های دیگه،یکی از نکاتی که خیلی دیده میشه و مدام تاکید دارید خودبرتر بینی مذهبیا و اجحاف در حق بقیه س ....
اتفاقا برعکس دفاع هایی که شما میکنید الان من رفتارهایی که میبینم تو جامعه،واقعا مظلومیت مذهبی ها بیشتره، برای مثال فارغ از جنس و نوع پوشش،قبول دارید کسی که حد پوشش بیشتری داره سزاوار اینه که در کوچه و خیابون و ... لااقل آزارهای زبانی کمتری ببینه؟!!! حالا شخصی که کمتر رعایت کنه خب خودش خواسته و خودشو در معرض دید دیگران قرار داده و طبیعیه که حتی یه ادم بیکار سر کوچه به خودش اجازه بی ادبی رو میده اما یه خانمی که پوشش بهتره بالاخره انتظار داره با چنین چیزی مواجه نشه حالا اگه صرفا به خاطر نوع پوشش مورد تمسخر قرار بگیره چی؟
یا نوع برخورد با یه خانم محجبه در مقایسه با مانتویی ،برخورد تمسخر آمیز و اهانت امیز خیلی از اساتید دانشگاه دانشجویان و .... با افراد مذهبی،و جو بدی که علیه یه پوشش خاص ایجاد شده ،من هفتخ پیش توی اموزشگاه ازادی ثبت نام کردم که استاد جوانی داشت و به زعم خودش روشنفکر، ایشون رفتاری کرد که من کلا از اون کلاس انصراف دادم و جای دیگه ثبت نام کردم و بیشتر افراد یا لااقل افرادی مث من اینجور جاها مظلوم واقع میشن و فقط مجبور به ترک محیط میشن،این در حالی بود که خانم هایی زیادی اونجا بودن با وضعیت طاهری نامناسب چه پرسنل اونجا چه بقیه خانم هایی که حضور داشتن که اون آقا برخورد بدی باهاشون نداشت ولی صرفا به خاطر نوع پوششم برخورد بدی باهام شد و ترجیح دادم سکوت کنم و اموزشگاه رو عوض کنم ...
آقایون که جای خود گاهی خانمهام برخورد نامناسبی دارن که من تاحالا ندیدیم خانم چادری ای که واکنش نشون بده در مقابل این هتاکی ها و بیشتر مظلوم واقع میشن در واقع توی مملکتی که اسمش اسلامیه همه امنیت دارن محق هستن جز افراد مذهبی ...
اما در مورد همسرداری که گفتید توضیح بدید ....
مثلا در مورد اجازه گرفتن خانم از آقا،شاید شما جزو وطایف خانما بدونید ولی خودتون بهتر میدونید که الان اکثرا زیر بار نمیرن و اسارت حساب میکنن(به جز موارد نامزدی که هنوز اوایله) در حالیکه یه خانم مذهبی میدونه اسلام چنین اجازه ای به مرد داده قطعا تا سر کوچه م با میل و رغبت و نه از روی اجبار و اکراه از مرد اجازه میگیره ...
در مورد اشتغال خانم ها ... اخلاق خیلی از آقایون اینه دوس ندارن همسرشون بیردن کار کنه و این موضوع خیلی مورد پذیرش نیس از سمت خانمها طوری که خیلیا همون اول به جز حق طلاق شرط اشتغال هم میزارن و به هیچ وجه حاضر نیستن کوتاه بیان ولی خب در این قضیه خانمهای مذهبی مقاومت کمتری نشون میدن چون بالاخره بخشی از اعتقاداتشون اینه که حضرت زهرا کارای خونه رو به عهده داشتن بنابرلین در صورت تمایل هم باز خواسته شوهرشونو ترجیح میدن به خواست دل شون ...
در مورد ساده گیری و ساده زیستن و فشار نیاوردن از جهت مالی به مرد چه قبل چه بعد ازدواج اکثر خانم های مذهبی واقعا متفاوت عمل میکنند .
در مورد وظایف زناشویی،تمکین و ... برعکس شما من معتقدم خانم مذهبی قطعا بهتر عمل میکنه چون در اسلام به ریز جزئیات هم توجه شده و اگر کسی واقعا عمل کنه هیچ مشکلی پیش نمیاد (این رفتار ماست که غلطه)
در مورد تربیت فرزند هر مرحله از دوران جنینی تا بزرگی بچه و تربیت قطعا خانمی که آشنایی داره با مسائل دینی بهتر عمل میکنه و حتی به مسائلی توجه داره که بقیه ندارن مثلا برای اینکه فرزند صالحی داشته باشه چه قبل از تولد چه بارداری چه در نوزادی چه خردسالی و.... چه اقداماتی لازمه چه کارهایی برای بچه لازمه چه مراقبه هایی خودش باید داشته باشه ...
درمورد رسیدگی به امور همسر و تامین از همه جهت هم میتونه بهتر عمل کنه
حتی دونستن برخی احادیث باعث تشویق و عاملی برای بهتر شدن زندگیش بشن برای مثال
براساس اون حدیث که حتما شنیدین پاداش یک لیوان آب دست همسر دادنم چقد زیاده چه برسه به بقیه کارها
حالا تصور کنید مردی به همسرش میگه یه لیوان اب برای من بیار ...
واکنش ها:
خانم غیر مذهبی با رابطه خوب :جمله عاشقانه ای میگه و چشم (کمی دلخوره شاید توقع داشت خودش پاشه)
خانم غیر مذهبی با رابطه بد :
مگه من نوکرتم؟پاشو خودت بیار
خانم مذهبی با رابطه خوب: چشم و جمله عاشقانه و (تو دلش قند اب میشه برای دو امر هم اطاعت خدا هم پاداش خوب همسرداری کردن )
خانم مذهبی با رابطه بد: آب رو میاره(تو دلش خدشحاله اگه شوهرش خوب نیس لااقل ثواب و اجرش پابرجاست)
من فکر میکنم حکمت احادیث تشویق افراد به خوبی هاست و صبر در برابر مشکلاته،
فردی که به یه چیزهایی اعتقاد داره در لحظات خوب همراهه و شکرگزار و در لحظات سخت صبوره و همدل چون در هردو خدارو داره ....[/]
اما درمورد همسرداری، خوشحال میشوم شما و سایر خانمها توضیح بدهید منظورتان از همسرداری که خانمهای مذهبی بلدند دقیقاً چیست
همین که تقی به توقی میخوره .با کوچکترین مشکلی چمدون به دست به خونه ی پدری باز نمیگردن یکی از سیایت های همسرداری خانوم های مذهبی است
نمیدونم چه اصرار و علاقه ای به تفکیک کردن دارید؟!
نکات زیادی هست اما الان وقتم کم است، انشاالله بعداً عرض خواهم کرد
فقط درمورد جملهای که فرمودید من علاقه به تفکیک دارم، در ابتدای پست شماره 14 نوشتم:
از کاربران گرامی خواهش میکنم در زمان خواندن مطالب به قید "معمولاً" دقت کنند
و درمورد این قسمت که گفتید:
پس بر اساس ظاهر نمیشه گفت قطعا این فرد مذهبیه یا خیر
گاهی هم برخی رفتارها از سوی افرادی مذهبینما که مذهب را درست نفهمیدهاند سر میزند و متاسفانه به پای تمام زنهای مذهبی نوشته میشود
پرسش: چرا خیلی از دختران مذهبی همه چیز را در انجام اعمال عبادی روزانه خلاصه کرده و کمتر دنبال یادگیری اصول همسرداری بوده و ابراز محبت به دیگران را بلد نیستند؟ به نظرم اینکه دختران مذهبی کمتر موفق به ازدواج می شوند به همین دلیل است.
پاسخ: در اینکه یادگیری مهارت های ارتباطی و رفتاری در زندگی بسیار مهم است، شکی نیست؛ اما چیزی که من از سوال شما متوجه شدم و در موضوع تاپیک هم اشاره شده، اینست که دختران مذهبی به دلیل عدم مهارت در برقرار کردن ارتباط و ابراز محبت، در ازدواج با مشکل روبرو شده و ازدواجشان با تاخیر مواجه می شود. فرضی که در نظر گرفته اید عمومیت ندارد و اینطور نیست که این عدم مهارت ارتباطی با مذهبی یا غیر مذهبی بودن افراد داشته باشد؛ ضمن اینکه این ارتباطی که مورد نظر شماست و از فحوای کلامتان برمی آید، مربوط به ارتباط آزاد با نامحرم و قبل از ازدواج است؛ و نهایت اتفاقی که در اینجا می افتد اینست که دختران مذهبی با اینکار نسبت به ازدواج با افراد نامناسب، مصون می شوند.
قاعدتا برخورد غیر مودبانه و دور از نزاکت با هیچکس مورد قبول نیست، چه محرم و چه نامحرم. اما ابراز محبت و برقرار کردن ارتباط صمیمانه و نزدیک، نه تنها پایه یک ازدواج موفق نیست، ای بسا ریشه بی اعتمادی و نگرانی را در افراد ایجاد کند. قاعدتا دختر مذهبی کفو پسر مذهبی ست؛ و یک پسر مذهبی هم تمایلی به ارتباط آزاد با نامحرم ندارد. پس در عین اینکه یاد گرفتن مهارت های ارتباطی برای همه افراد اعم از زن و مرد و بزرگ و کوچک لازم است، ولی برقراری روابط آزاد و ابراز محبت به نامحرم، به هیچ عنوان شروع مناسبی برای یک زندگی و ازدواج موفق نیست و اسلام برای ازدواج چارچوب های خاص خودش را دارد که در جای خودش بیان شده.
اما در مورد آداب همسرداری و روابط بعد از ازدواج، گمان نمی کنم که هیچ نظریه پردازی به اندازه اسلام در این باره صحبت داشته و در جهت بهبود روابط، راهکارهای عملی ارائه کرده باشد. اسلام تک تک مسائل و آداب های رفتاری را بررسی کرده و بهترین و موثرترین نحوه ارتباطی را به همسران پیشنهاد می کند. از نظر اسلام بهترین و سریعترین راهکار ترقی و پیشرفت بانوان در مسیر سعادت و رسیدن به کمال، مهارت همسرداری و گرم نگه داشتن کانون خانواده است. همچنین زحمت و تلاش مردان در جهت رفاه خانواده را عبادت و موجب تقرب به خداوند معرفی می کند. در اسلام به وضوح بیان شده که عبادت منحصر در اعمال عبادی روزانه نیست و اگر کسی نسبت به این مسئله بی توجهی کند، قاعدتا حداقل در این مورد نمی تواند عنوان مذهبی را داشته باشد.
از نظر اسلام، بالاترین عبادت اینست که انسان در لحظه، تکلیف و وظیفه خودش را تشخیص داده و به آن عمل کند. خیلی اوقات این تکلیف (که در زمره عبادت است)، نشستن در کنار خانواده و گپ و گفت با آنهاست. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «جُلوسُ المَرءِ عندَ عِيالِهِ أحَبُّ إلى اللّه ِ تعالى مِنِ اعتِكافٍ في مَسجِدِي هذا؛ نشستن مرد نزد زن و فرزندش، نزد خداى متعال محبوب تر است از اعتكاف او در اين مسجد من.» و امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: «لا شَفيعَ للمرأةِ أنجَحُ عِند رَبِّها مِن رِضا زَوجِها؛ براى زن، نزد پروردگارش شفيعى كارسازتر از خشنودى شوهرش نيست.» (۲)
پی نوشت ها:
۱. محمدی ری شهری، محمد؛ حکمت نامه پیامبر اعظم؛ موسسه علمی دارالحدیث؛ قم ۱۳۸۶؛ ج ۱۲، ص ۳۶۰
۲. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم ۱۳۸۹، ج ۵؛ ص ۹۷