جمع بندی لذت عذاب آور

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
لذت عذاب آور

سلام.
چرا باید لذت دو نفر دیگر باعث تولد شود در صورتی که شاید محصول شقاوتمند باشد.
آیا این ظلم نیست ؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد شعیب

[TD][/TD]

با سلام خدمت شما دوست گرامی
خداوند برای بقا و تداوم نسل انسان،- همانند بقیه موجودات دیگر - انسان را جفت آفرید و بین دو جنس مخالف مذکر و مونث کششی قرار داد که که به آن قوای جنسی و شهوت جنسی گفته می شود. اگر این شهوت جنسی و این قوای میل به جنس مخالف نبود نسل انسان و بقای نوع انسانی به خطر می افتاد چرا که انسان با فکر سطحی و کوته بینانه از زاد و ولد و به دوش کشیدن بار بزرگ کردن آن خود داری می کرد و نسل انسان منقطع می گشت.
اما خداوند حکیم برای این که نسل انسان تکثیر پیدا کرده منفعت هایی که برای نوع انسانی در نظر گرفته شده است به نسل های آینده نیز برسد میل و کششی بین زن و مرد قرار داد تا آنها به هم مایل باشند و برای ارضای غریزه جنسی به عملی که انتهای آن فرزند آوری است روی بیاورند.
آیه شریفه می فرماید: او خدایى است كه (همه) شما را از یك فرد آفرید و همسرش را نیز از جنس او قرار داد، تا در كنار او بیاساید. سپس هنگامى كه با او آمیزش كرد، حملى سبك برداشت(اعراف ،۱۸۹)
در آیه دیگر می فرماید:
و زنانى را كه متعه مى‏كنید، واجب است مهر آنها را بپردازید (نساء ،۲۴)
در این آیه خدای متعال کلمه « تمتع » را بیان نموده است ؛این کلمه در کتب لغت به معنای « بهره گیری وانتفاع » است ، واین بهره گیری لذت جنسی است که امام صادق (ع) آن را با لذت ترین نعمت های دنیا وآخرت می دانند :امام صادق فرمودند:برای مردم در دنیا وآخرت ، هیچ لذتی بالاتر از همبستری با زنان نیست ؛ ، سپس فرمودند :اهل بهشت به چیزی بیشتر از نکاح، چه از طعام وشراب ،لذت نمی برند (کافی ج ۵،ص ۳۲۰)

از طرفی برای این که این کشش و میل جنسی به انحراف کشیده نشود و انسان آن را افسار گسیخته در زندگی خود جاری نکند خدای تعالی راه و روش معینی برای ارضای صحیح غریزه طراحی کرده و به واسطه پیامبران و اولیای دین به مردم آموزش داده است. تنها راه صحیح ارضای غریزه جنسی ازدواج و تشکیل خانواده است که حدود و احکام آن را ادیان الهی مخصوصا اسلام بیان فرموده است.
اگر فرزندی از راه صحیحی که خدا برای باقی ماندن و ادامه نسل انسانی به نام ازدواج به دنیا آید این فرزند زمینه مساعدی برای رشد و رسیدن به کمال (البته با انتخاب های صحیح خود در مسیر تکلیف) خواهد داشت و این زاد و ولد (که در چارچوب شرع صورت گرفته ) نه تنها امری نا مطلوب و غیر اخلاقی نیست بلکه امری مطلوب و اخلاقی خواهد بود که در آموزه های دینی برای ان ثواب بسیار و فضیلت های بسیرای برای ازدواج بیان شده است.

اما اگر انسانی با سوء اختیار خود به صرف کشش و میل جنسی به جنس مخالف لذت جویی کرد و بدون در نظر داشتن ضوابط شرعی به ارضای غریزه جنسی پرداخت و خواسته و ناخواسته کودکی متولد شد این فرد با سوء اختیار خود هم به خود و هم به آن مولود نا مشروع ضربه زده و مانع بزرگی سر راه سعادت خود و آن کودک گذاشته است. مانند هر عمل اختیاری دیگری که انسان با حسن اختیار و یا سوء اختیار خود در آن پدیده تاثیر می گذارد.
مثلا انسان شهوت غذا خوردن دارد که به آن اشتهاء به غذا می گویند حال اگر کسی با رعایت نکردن دستور دین و طب غذای نا مناسبی خورد و یا غذای مناسب را به صورت نا مناسب و بی قاعده مصرف کرد این فرد بنا بر سوء اختیار خود بیمار خواهد شد.
در مورد تجاوز در ارضای غریزه جنسی در سوره فرقان وعده عذاب خلد در جهنم را داده است : وزنا نمى‏كنند و هر كس چنین كند، مجازات سختى خواهد دید! ،عذاب او در قیامت مضاعف مى‏گردد، و همیشه با خوارى در آن خواهد ماند! (فرقان،۶۸ـ۶۷)

بنابراین شهوت جنسي براي تداوم نسل انسان و قوام بخشيدن و استمرارحيات انسان لازم و ضروري است و بدون آن حيات بشري و اجتماع انساني بقا و دوامي ندارد . اين نيرو اگر در جا و محل مناسب خود و در حوزه دستورات دين و شرع به كار گرفته شود مفيد و آرامبخش و لذت افرين است و اگر از كنترل خارج گردد و از به طور نامشروع و غلط استفاده شود موجب ناهنجاري هاي رواني و روحي فراوان فردي و اجتماعي و فرهنگي و عامل كيفر و عذاب اخروي است . و همانگونه که اعمال انسان علاوه بر خود بر دیگران هم تاثیر می گذارد رعایت نکردن امور جنسی و در جارچوب شرع قرار ندادن آن نیز می تواند به خود و دیگران ضربه بزند. اما اگر در مقابل این کامجویی و لذت گرایی در چارچوب ازدواج شرعی قرار بگیرد نه تنها آسیبی در بر ندارد بلکه خود نوعی عبادت و موجب کمال و و سعادت فرد و اجتماع می شود.
امام باقر (علیه السلام) به این مضمون فرمود: شخصی که برای رضای خدا و احیای سنّت پیامبر (صلی الله علیه و آله) ازدواج می کند. هنگامی که با همسر خود سخن می گوید. خدای متعال برای او حسنه می نویسد. و هنگامی که نزدیک همسر خود می رود. خدای متعال گناه او را می آمرزد. و هنگامی که غسل جنابت را انجامی می دهد. به عدد قطرات آبی که به موی او رسیده است مورد آمرزش الهی قرار می گیرد.(بحار الانوار ج100 ص 306)

پس لذت جویی مرد و زن اگر در چارچوب قوانین دینی باشد (ازدواج) زمینه ساز کمال و سعادت خود فرد و فرزندی که از آنها متولد می شود خواهد بود و اگر خدای نا کرده فردی از این چارچوب شرعی (ازدواج) به اطفای غریزه جنسی پرداخت با عمل اختیاری خود به خود و محیط خود و حتی به فرزندی که از آن دو متولد می شود ضربه می زند و این آسیبی که این فرزند از این رفتار سوء این دو فرد می خورد به دو گونه قابل بررسی است اولا این اتفاق چون در چارچوب علت و معلول بوده و عالم ماده در این قالب طرح ریزی شده که هر معلولی از علت خود ناشی شود عین عدل تکوینی است و هر گز ظلم نمی باشد
از جنبه دیگری که قابل بررسی است این که این فرزند که متولد شده است بازمینه هایی که از لحاظ تربیتی و وراثتی دارد گرایشش به بدی ها بیشتر از افراد معمولی است خدا بر اساس همین زمینه ها او را می سنجد و از او بازخواست می کند و به او رتبه می دهد و سهم تاثیر منفی والدین او هم در آن لحاظ می شود. و این فرد ضامن سعی و تلاش خود در این مسیر خواهد بود نه پیش زمینه های غیر اختیاری و خدا به سعی و تلاش او پاداش و عذاب می دهد نه به زمینه های غیر اختیاری که این عین عدل است(عدل جزایی)

منفعتی که شما می گویید عده ای خاص می برند وگرنه تعداد کثیری هستند که اصلا منفعتی نمی برند.این را آمار جرم و جنایت به وضوح بیان می کند و افرادی کثیری که قربانی این حکمت خداوند شدند.
بنده کاری به ثواب و ... ندارم . مشکل اینجاست نوع ساختار عالمی که بنا شده همیشه عده ای منفعت خواهند برد و نمی دانم چرا ظلم آشکار دیده نمی شود و همه چیز گردن عدل تکوینی انداخته می شود.عدل تکوینی دیگر چه جور عدلی است ؟ عدل در ظلم کردن اگر منظورتا باشد ( یعنی هر کس بر طبق ظرفیتش از جبر ظلم بپذیرد ) باز قابل قبول است.انسان بابت کار اشتباه آگاهانه بازخواست و مجازات می شود اما چرا خالق آگاه به این شرایط بازخواست نمی شود !؟ چون زور دارد ؟ مگر جز مشیت های الهی نیست ؟
دو خودخواه همانطور که خوتان بیان کردید بهترین لذت دنیا را می برند حالا چه حلال یا حرام و محصول شاید تا آخر عمر همچین لذتی نبرد و یا اصلا شقاوتمند باشد که قربانی شدند در وجدان شما ظلم محسوب نمی شود ؟
در مورد عدل جزایی :
[SPOILER]
ای کسانی که ایمان آورده‌اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید؛ آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمی‌کنند و آنچه را فرمان داده شده‌اند (به طور کامل) اجرا می‌نمایند!
۶ تحریم
[/SPOILER]

اگر تربیت در مجازات مهم است چرا پس خداوند هشدار می دهد گویی خبری از تخفیف نیست !

مضطرب;998512 نوشت:
منفعتی که شما می گویید عده ای خاص می برند وگرنه تعداد کثیری هستند که اصلا منفعتی نمی برند.

سلام و عرض ادب و احترام

هیچ موجودی در عالم نیست که منفعتی نبرد

کم و زیاد دارد

اما سوخت و سوز ندارد

بسیاری از نعمت های هستی برای عموم رایگان است

لذت بودن

لذت نفس کشیدن

لذت تجربه کردن

و هزاران لذت دیگر که قابل شمارش نیست

اما کافران این لذت ها را نمی بینند و منکر ان هستند!

به همین علت زندگی زجر آور و بدون لذتی را هم در این دنیا و هم در آخرت تجربه می کنند !

وگرنه مومنین حقیقی ، حتی واقعه کربلا را زیبا می بینند و از ان لذت می برند ( ما رایت الا جمیلا )

مشکل اصلی نحوه نگرش کفار است

نه این عالم سر تا سر خیر و منفعت!

در پناه حق تعالی

مضطرب;998512 نوشت:
منفعتی که شما می گویید عده ای خاص می برند وگرنه تعداد کثیری هستند که اصلا منفعتی نمی برند.این را آمار جرم و جنایت به وضوح بیان می کند و افرادی کثیری که قربانی این حکمت خداوند شدند.

با سلام
کدام منفعت؟؟ تداوم نسل بشر منظور نظرتان است ؟این که بعد از هزاران سال هنوز بشر باقی است و نسلش دوام دارد به خاطر این طراحی الهی بر روی بشر است و الا بشر اگر با عقل خود می خواست به طرف فرزند آوری برود تا کنون منقرض شده بود.

مضطرب;998512 نوشت:
عدل تکوینی دیگر چه جور عدلی است

بررسی پدیده ها با نگاه به علتشان . این که هر پدیده ای معلول علت خاص خود است این که در عالم گتره نیست و ... و به قول شاعر گندم از گندم بروید جو زجو. این عدل تکوینی است . این که شما در عالم همه چیز را تابع علت خود می یابید عدل تکونی است و این نیز فعل خداست. در عدل تکوینی ما فعل را از تکلیف و عوارض آن جدا می بینیم. در مرحله بعد خدا به انسان دستوراتی می دهد که اینگونه زندگی کن تا رستگار شوی. ای انسان اگر این علت را آوردی این معلول را در پی خواهد داشت و اگر این علت را آوردی آن معلول را خواهد داشت اولی تو را رستگار و دومی تو را تباه می کند. این می شود عدل تشریعی .
در مرحله سوم که پای ثواب و عقاب به میان آمد بررسی می کنیم که چه عملی چقدر جزا خواهد داشت اگر جزا و عمل متناسب بودند عدل است و الا ظلم است

مضطرب;998512 نوشت:
عدل در ظلم کردن اگر منظورتا باشد ( یعنی هر کس بر طبق ظرفیتش از جبر ظلم بپذیرد ) باز قابل قبول است.

این نه مورد نظر است و نه قابل قبول.

مضطرب;998512 نوشت:
نسان بابت کار اشتباه آگاهانه بازخواست و مجازات می شود اما چرا خالق آگاه به این شرایط بازخواست نمی شود !؟ چون زور دارد ؟ مگر جز مشیت های الهی نیست ؟

آنچه که در عالم تحقق پیدا می کند مشیت خدا و فعل اوست اما این مشیت و اراده او در برخی از افعال به فعل ارادی انسان تعلق می گیرد خدا به خاطر مصالحی و منافعی که در مختار بودن انسان وجود دارد فعل اختیاری او را در عالم اراده کرده است و از آن رهگذر که آن فعل به انسان تعلق پیدا می کند چون در بستر تکلیف است مورد بازخواست قرار می گیرد و از آنجهت که این فعل خداست و خدا به فعل اختیاری انسان اجازه بروز داده است اشکالی به آن وارد نیست.
مثالی می زنم تا روشن شود. فردی را تصور کنید که به خاطر یک بیماری تمام عضلاتش از کار افتاده است پزشک معالج دستگاهی الکتریکی می سازد که به محض اتصال برق خاصی به این فرد عضلات او شروع به کار می کند و آن فرد می تواند به صورت آگاهانه و با اراده خود کارهای خود را انجام دهد. حال اگر در آزمون مثلا کنکور این فرد شرکت کرد وبا اراده و اختیار خود و با علم آگاهی از این که قبولی در این آزمون چه حسناتی دارد و مردودی در این آزمون چه تبعاتی خواهد داشت این فرد تمام گزینه ها را غلط زد و حتی در برگه امتحان خود ناروا نوشت و حتی آن را خط زد چه کسی مقصر است؟؟آن پزشکی این دستگاه را ساخته و این فرد شل و بی حس را به حرکت واداشت ؟؟ یا این فردی که با اختیار خود امتحان را خراب کرد؟؟ تبعات آن و خرابی آن مال کیست؟؟ جز برای این فرد صاحب اختیار و اراده؟ در حالی که این اعمال او مستند به آن پزشک نابغه هم می باشد و اگر این بیمار با این دستگاه موفقیتی کسب می کرد ان پزشک هم تقدیر می شد.

مضطرب;998512 نوشت:
اگر تربیت در مجازات مهم است چرا پس خداوند هشدار می دهد گویی خبری از تخفیف نیست !

لطفا بیشتر توضیح بفرمایید منظورتان را متوجه نشدم.

سوال:
چرا باید لذت دو نفر دیگر باعث تولد شود در صورتی که شاید محصول شقاوتمند باشد.
آیا این ظلم نیست ؟

جواب:
خداوند برای بقا و تداوم نسل انسان،- همانند بقیه موجودات دیگر - انسان را جفت آفرید و بین دو جنس مخالف مذکر و مونث کششی قرار داد که به آن قوای جنسی و شهوت جنسی گفته می شود. اگر این شهوت جنسی و این قوای میل به جنس مخالف نبود نسل انسان و بقای نوع انسانی به خطر می افتاد چرا که انسان با فکر سطحی و کوته بینانه از زاد و ولد و به دوش کشیدن بار بزرگ کردن آن خودداری می کرد و نسل انسان منقطع می گشت.
اما خداوند حکیم برای این که نسل انسان تکثیر پیدا کرده منفعت هایی که برای نوع انسانی در نظر گرفته شده است به نسل های آینده نیز برسد میل و کششی بین زن و مرد قرار داد تا آنها به هم مایل باشند و برای ارضای غریزه جنسی به عملی که انتهای آن فرزند آوری است روی بیاورند.
آیه شریفه می فرماید: او خدایى است كه (همه) شما را از یك فرد آفرید و همسرش را نیز از جنس او قرار داد، تا در كنار او بیاساید. سپس هنگامى كه با او آمیزش كرد، حملى سبك برداشت(1)
در آیه دیگر می فرماید:
و زنانى را كه متعه مى‏كنید، واجب است مهر آنها را بپردازید. (2)
در این آیه خدای متعال کلمه «تمتع» را بیان نموده است ؛این کلمه در کتب لغت به معنای «بهره گیری و انتفاع» است ، واین بهره گیری لذت جنسی است که امام صادق (علیه السلام) آن را با لذت ترین نعمت های دنیا وآخرت می دانند :امام صادق (علیه السلام) فرمودند:برای مردم در دنیا وآخرت ، هیچ لذتی بالاتر از همبستری با زنان نیست، سپس فرمودند :اهل بهشت به چیزی بیشتر از نکاح، چه از طعام وشراب ،لذت نمی برند (3)

از طرفی برای این که این کشش و میل جنسی به انحراف کشیده نشود و انسان آن را افسار گسیخته در زندگی خود جاری نکند خدای تعالی راه و روش معینی برای ارضای صحیح غریزه طراحی کرده و به واسطه پیامبران و اولیای دین به مردم آموزش داده است. تنها راه صحیح ارضای غریزه جنسی ازدواج و تشکیل خانواده است که حدود و احکام آن را ادیان الهی مخصوصا اسلام بیان فرموده است.
اگر فرزندی از راه صحیحی که خدا برای باقی ماندن و ادامه نسل انسانی به نام ازدواج به دنیا آید این فرزند زمینه مساعدی برای رشد و رسیدن به کمال (البته با انتخاب های صحیح خود در مسیر تکلیف) خواهد داشت و این زاد و ولد (که در چارچوب شرع صورت گرفته ) نه تنها امری نامطلوب و غیراخلاقی نیست بلکه امری مطلوب و اخلاقی خواهد بود که در آموزه های دینی برای آن ثواب بسیار و فضیلت های بسیاری برای ازدواج بیان شده است.

اما اگر انسانی با سوء اختیار خود به صرف کشش و میل جنسی به جنس مخالف لذت جویی کرد و بدون در نظر داشتن ضوابط شرعی به ارضای غریزه جنسی پرداخت و خواسته و ناخواسته کودکی متولد شد این فرد با سوء اختیار خود هم به خود و هم به آن مولود نامشروع ضربه زده و مانع بزرگی سر راه سعادت خود و آن کودک گذاشته است. مانند هر عمل اختیاری دیگری که انسان با حسن اختیار و یا سوء اختیار خود در آن پدیده تاثیر می گذارد.
مثلا انسان شهوت غذا خوردن دارد که به آن اشتهاء به غذا می گویند حال اگر کسی با رعایت نکردن دستور دین و طب؛ غذای نامناسبی خورد و یا غذای مناسب را به صورت نا مناسب و بی قاعده مصرف کرد این فرد بنا بر سوء اختیار خود بیمار خواهد شد.
در مورد خارج شدن از مدار در ارضای غریزه جنسی (زنا) در سوره فرقان وعده عذاب خلد در جهنم را داده است : و زنا نمى‏ كنند و هر كس چنین كند، مجازات سختى خواهد دید! ،عذاب او در قیامت مضاعف مى‏گردد، و همیشه با خوارى در آن خواهد ماند! (4)

بنابراین شهوت جنسي براي تداوم نسل انسان و قوام بخشيدن و استمرار حيات انسان لازم و ضروري است و بدون آن حيات بشري و اجتماع انساني بقاء و دوامي ندارد . اين نيرو اگر در جا و محل مناسب خود و در حوزه دستورات دين و شرع به كار گرفته شود مفيد و آرامبخش و لذت آفرین است و اگر از كنترل خارج گردد و به طور نامشروع و غلط استفاده شود موجب ناهنجاري هاي رواني و روحي فراوان فردي و اجتماعي و فرهنگي و عامل كيفر و عذاب اخروي است . و همانگونه که اعمال انسان علاوه بر خود بر دیگران هم تاثیر می گذارد رعایت نکردن امور جنسی و در چارچوب شرع قرار ندادن آن نیز می تواند به خود و دیگران ضربه بزند. اما اگر در مقابل این کامجویی و لذت گرایی در چارچوب ازدواج شرعی قرار بگیرد نه تنها آسیبی دربر ندارد بلکه خود نوعی عبادت و موجب کمال و و سعادت فرد و اجتماع می شود.
امام باقر (علیه السلام) به این مضمون فرمود: شخصی که برای رضای خدا و احیای سنّت پیامبر (صلی الله علیه و آله) ازدواج می کند. هنگامی که با همسر خود سخن می گوید. خدای متعال برای او حسنه می نویسد. و هنگامی که نزدیک همسر خود می رود. خدای متعال گناه او را می آمرزد. و هنگامی که غسل جنابت را انجامی می دهد. به عدد قطرات آبی که به موی او رسیده است مورد آمرزش الهی قرار می گیرد.(5)

پس لذت جویی مرد و زن اگر در چارچوب قوانین دینی باشد (ازدواج) زمینه ساز کمال و سعادت خود فرد و فرزندی که از آنها متولد می شود خواهد بود و اگر خدای ناکرده فردی از این چارچوب شرعی (ازدواج) به اطفای غریزه جنسی پرداخت با عمل اختیاری خود به خود و محیط خود و حتی به فرزندی که از آن دو متولد می شود ضربه می زند و این آسیبی که این فرزند از این رفتار سوء این دو فرد می خورد به دو گونه قابل بررسی است اولا این اتفاق چون در چارچوب علت و معلول بوده و عالم ماده در این قالب طرح ریزی شده که هر معلولی از علت خود ناشی شود عین عدل تکوینی است و هر گز ظلم نمی باشد
از جنبه دیگری که قابل بررسی است این که این فرزند که متولد شده است با زمینه هایی که از لحاظ تربیتی و وراثتی دارد گرایشش به بدی ها بیشتر از افراد معمولی است خدا بر اساس همین زمینه ها او را می سنجد و از او بازخواست می کند و به او رتبه می دهد و سهم تاثیر منفی والدین او هم در آن لحاظ می شود. و این فرد ضامن سعی و تلاش خود در این مسیر خواهد بود نه پیش زمینه های غیر اختیاری و خدا به سعی و تلاش او پاداش و عذاب می دهد نه به زمینه های غیر اختیاری که این عین عدل است(عدل جزایی)

پی نوشت ها:
1- اعراف: 189: "هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا ۖ فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ ۖ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ"
2- نساء:۲۴: "وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۖ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ ۚ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَٰلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا"
3-کلینی، کافی،تهران: الاسلامیه، چاپ اول، ج ۵،ص ۳۲۰.

4- فرقان: ۶۸ـ۶۷: "وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ ۚ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَٰلِكَ يَلْقَ أَثَامًا"
5- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تصحیح جمعی از محققان، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج100 ص 306.

موضوع قفل شده است