جمع بندی آموزش جدایی بین زن و شوهر در قرآن

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آموزش جدایی بین زن و شوهر در قرآن

با سلام
در قرآن سوره بقره آیه 102 عنوان شده است که یهودیان از فرشته ها روشهایی را یاد می گرفتند که بین مرد و همسرش جدایی می انداختند و از ظاهر آیه اینطور به نظر می آید که این کار ،زشت و معصیت است

وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّياطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيمَانُ وَلَكِنَّ الشَّياطِينَ كَفَرُوا يعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَينِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ فَيتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يفَرِّقُونَ بِهِ بَينَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُمْ بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيتَعَلَّمُونَ مَا يضُرُّهُمْ وَلَا ينْفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كَانُوا يعْلَمُونَ(البقرة/102)
و (يهود) از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم مي‌خواندند پيروي کردند. سليمان هرگز (دست به سحر نيالود؛ و) کافر نشد؛ ولي شياطين کفر ورزيدند؛ و به مردم سحر آموختند. و (نيز يهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پيروي کردند. (آن دو، راه سحر کردن را، براي آشنايي با طرز ابطال آن، به مردم ياد مي‌دادند. و) به هيچ کس چيزي ياد نمي‌دادند، مگر اينکه از پيش به او مي‌گفتند: «ما وسيله آزمايشيم کافر نشو! (و از اين تعليمات، سوء استفاده نکن!)» ولي آنها از آن دو فرشته، مطالبي را مي‌آموختند که بتوانند به وسيله آن، ميان مرد و همسرش جدايي بيفکنند؛ ولي هيچ گاه نمي‌توانند بدون اجازه خداوند، به انساني زيان برسانند. آنها قسمتهايي را فرامي‌گرفتند که به آنان زيان مي‌رسانيد و نفعي نمي‌داد. و مسلما مي‌دانستند هر کسي خريدار اين گونه متاع باشد، در آخرت بهره‌اي نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مي‌دانستند!!

از طرفی من به دو حدیث مشابه منقول از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و امام صادق علیه السلام برخورد کردم که توسط قرآن روشی را تعلیم داده اند که اگر اجرا شود بین زن و مرد اختلاف می افتد و کارشان به طلاق خواهد کشید.
حال نمیدانم اصولا آموزش این روش چه خاصیت و مصلحتی برای شیعیان دارد که ایشان اقدام به این آموزش کرده اند و اصولا با توجه به آیه فوق جواز این آموزش چیست؟
سپاسگزارم

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد هدی

[TD][/TD]

با سلام و عرض ادب

hosain.nor;997869 نوشت:
من به دو حدیث مشابه منقول از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و امام صادق علیه السلام برخورد کردم که توسط قرآن روشی را تعلیم داده اند که اگر اجرا شود بین زن و مرد اختلاف می افتد و کارشان به طلاق خواهد کشید.
اگر منظور شما این است که در روایت مورد نظر،با آیات قرآن دو نفر را سحر میکنند، اینکار بر اساس صریح همین آیه 102 سوره مبارکه بقره:«حَتَّى يقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ» کفر بوده و روایت، مخالف قرآن است و بر اساس روایت :
«ما خالف قول ربنا لم نقله، زخرفٌ، باطلٌ، فاضربوه علي الجدار»(1)
آنچه که مخالف سخن پروردگار باشد سخن آرایش شده وباطل است وآنرا بر دیوار بکوبید.
استنادش به اهل بیت(علیهم السلام) صحیح نیست .
و اگر منظورتان این است که بدون سحر به صرف یک دستور العمل خاص با استفاده از آیات قرآن این جدایی واقع می شودکه باز هم با آیه دیگری در تضاد است :
«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا »(2) و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل مى ‏كنيم و[لى] ستمگران را جز زيان نمى‏ افزايد

قرآن کریم شفا و رحمت است و با این هدف که در روایت مورد نظر بیان شده سازگاری ندارد.

وانگهی زمانی که در قرآن کریم برای رفع مشکلات خانوادگی و بیم طلاق توصیه به گرفتن حکم از دو طرف می شود و قرآن کریم راهکارهایی برای جلوگیری از طلاق زوجین ارائه می نماید:
«وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا »(3) و اگر از جدايى ميان آن دو [ زن و شوهر] بيم داريد پس داورى از خانواده آن [شوهر] و داورى از خانواده آن [زن] تعيين كنيد اگر سر سازگارى دارند خدا ميان آن دو سازگارى خواهد داد آرى خدا داناى آگاه است


بنابراین وجود چنین راهکارهایی برای ایجاد طلاق و جدایی میان زوجین نقض غرض است و نه قرآن کریم و نه پیامبر رحمت(صلی الله علیه و آله) چنین نقض غرضی را انجام نمیدهند.


لذا چه بر اساس آیات شریفه و چه روایات وارده چنین روایاتی محل اعتما نمی باشد.


پی نوشت ها:

1. وسائل الشيعه، ج 18، ص 78 و 79، باب 9 از ابواب صفات قاضي
2. اسراء/82
3. نساء/35

هدی;998069 نوشت:
«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا »(2) و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل مى ‏كنيم و[لى] ستمگران را جز زيان نمى‏ افزايد

با تشکر از جواب شما با توجه به همین آیه شاید بتوان گفت شاید آن روش جدایی اندازی توسط قرآن ، فقط روی زن و مرد ظالم تاثیر دارد.
من نمیخواهم آن احادیث و منابع آن را اینجا بگویم چون ممکن است مورد سوء استفاده قرار بگیرد ولی اگر فکر می کنید نقل قول آنها به درک بهتر و جواب مناسب تر کمک می کند در صورت صلاحدید به صورت خصوصی برای شما ارسال نمایم تا نظر کارشناسی خود را بفرمایید.
با سپاس

hosain.nor;998145 نوشت:
با تشکر از جواب شما با توجه به همین آیه شاید بتوان گفت شاید آن روش جدایی اندازی توسط قرآن ، فقط روی زن و مرد ظالم تاثیر دارد.

خیر بزرگوار معنی آیه این نیست که آیه قرآن که رحمت است را به نیت ضرر رساندن به مردم بخوانند . شما به استدلالی که عرض کردیم توجه کافی نفرمودید. استاد جوادی آملی در مورد توضیح آیه مذکور می فرمایند:
"اين قرآن كه نور است و همين قرآن كه هدايت و شفا براي مؤمنين است، براي ظالمين جز خسارت ثمري ديگري ندارد. چطور اين نور آفتاب براي كسي كه چشم‌ او مريض است، جز ضرر چيز ديگري ندارد؟! نه نور آفتاب بد است، اين چشم، بيمار است"(1)

همین آیه رحمت، همین شفا ، برای ظالم، خسارت بار است نه اینکه قرآن کریم را به نیت ضرر رساندن و خسارت وارد کردن به مردم-بطور مطلق- بخوانیم، خود اینکار یعنی ضرر رساندن به مردم حرام است. نفس آیات شریفه، رحمت است و ظالم، به دلیل ظلمی که مرتکب شده، روح و نفس بیماری پیدا کرده و قابلیت دریافت این رحمت فراگیر الهی را ندارد - همان مثالی که استاد جوادی آملی فرمودند- قرآن رحمت است مثل نور آفتاب. مثل باران که در سبزه زار و شوره زار یکسان می بارد اما این شوره زار و این قابل است و آن انسان بیمار است که از باران یکسان و پر رحمت و یا آفتاب تابان و پرنور نمی تواند بهره ببرد بلکه برایش خسارت است.
وقتی باران بر شوره زار می بارد به نیت ازدیاد خسارت نیست بلکه این شوره زار است که جز خار و خس از این باران زیاد نمی کند.
نقطه ثقل عرایض بنده و توضیحاتی که عرض کردم روی اصطلاحی است که بکاربردید:"روش جدایی اندازی توسط قرآن" .


1. بنیاد اسراء، تفسیر سوره مبارکه حدید، جلسه 11


آیات قرآن کریم رحمت است توصیه به خواندن آن به نیت خسارت و ضرر وارد کردن به بنیان خانواده ای -چه مومن چه کافر- قطعا از معصوم صادر نمی شود زیرا بنیان خانواده از نظر قرآن کریم محترم بوده و بطور مطلق در آیه 35 سوره نساء راهکار برای عدم متلاشی شدن آن وجود دارد. لذا با توجه به مجموع آنچه عرض شد، روایات مد نظر شما از سه جهت با ایات قرآن کریم در تعارضند:
اگر بوسیله آن بخواهند سحر کنند با آیه 102 سوره مبارکه بقره در تضاد است.
در غیر اینصورت هم با آیات 35 سوره نساء و 82 اسراء در تضاد است

پرسش:

در قرآن سوره بقره آیه 102 عنوان شده است که یهودیان از فرشته ها روشهایی را یاد می گرفتند که بین مرد و همسرش جدایی می انداختند و از ظاهر آیه اینطور به نظر می آید که این کار، زشت و معصیت است.
از طرفی من به دو حدیث مشابه منقول از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام صادق (علیه السلام) برخورد کردم که توسط قرآن روشی را تعلیم داده اند که اگر اجرا شود بین زن و مرد اختلاف می افتد و کارشان به طلاق خواهد کشید.
حال نمیدانم اصولا آموزش این روش چه خاصیت و مصلحتی برای شیعیان دارد که ایشان اقدام به این آموزش کرده اند و اصولا با توجه به آیه فوق جواز این آموزش چیست؟

پاسخ:
در آیه 102 سوره مبارکه بقره در مورد سحر در زمان حضرت سلیمان(علیه السلام) آمده است:
«وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّياطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيمَانُ وَلَكِنَّ الشَّياطِينَ كَفَرُوا يعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَينِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ فَيتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يفَرِّقُونَ بِهِ بَينَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُمْ بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيتَعَلَّمُونَ مَا يضُرُّهُمْ وَلَا ينْفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كَانُوا يعْلَمُونَ»؛و (يهود) از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم مي‌خواندند پيروي کردند. سليمان هرگز (دست به سحر نيالود؛ و) کافر نشد؛ ولي شياطين کفر ورزيدند؛ و به مردم سحر آموختند. و (نيز يهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پيروي کردند. (آن دو، راه سحر کردن را، براي آشنايي با طرز ابطال آن، به مردم ياد مي‌دادند. و) به هيچ کس چيزي ياد نمي‌دادند، مگر اينکه از پيش به او مي‌گفتند: «ما وسيله آزمايشيم کافر نشو! (و از اين تعليمات، سوء استفاده نکن!)» ولي آنها از آن دو فرشته، مطالبي را مي‌آموختند که بتوانند به وسيله آن، ميان مرد و همسرش جدايي بيفکنند؛ ولي هيچ گاه نمي‌توانند بدون اجازه خداوند، به انساني زيان برسانند. آنها قسمتهايي را فرامي‌گرفتند که به آنان زيان مي‌رسانيد و نفعي نمي‌داد. و مسلما مي‌دانستند هر کسي خريدار اين گونه متاع باشد، در آخرت بهره‌اي نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مي‌دانستند!!

اگر منظور شما این است که در روایت مورد نظر، با آیات قرآن دو نفر را سحر میکنند، اینکار بر اساس صریح همین آیه 102 سوره مبارکه بقره:«حَتَّى يقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ» کفر بوده و روایت، مخالف قرآن است و بر اساس روایت:
«ما خالف قول ربنا لم نقله، زخرفٌ، باطلٌ، فاضربوه علي الجدار»(1)
آنچه که مخالف سخن پروردگار باشد سخن آرایش شده وباطل است وآنرا بر دیوار بکوبید.
استنادش به اهل بیت(علیهم السلام) صحیح نیست.
و اگر منظورتان این است که بدون سحر به صرف یک دستور العمل خاص با استفاده از آیات قرآن این جدایی واقع می شودکه باز هم با آیه دیگری در تضاد است :
«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا »(2) و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل مى ‏كنيم و[لى] ستمگران را جز زيان نمى‏ افزايد.


قرآن کریم شفا و رحمت است و با این هدف که در روایت مورد نظر بیان شده سازگاری ندارد.

وانگهی زمانی که در قرآن کریم برای رفع مشکلات خانوادگی و بیم طلاق توصیه به گرفتن حکم از دو طرف می شود و قرآن کریم راهکارهایی برای جلوگیری از طلاق زوجین ارائه می نماید:
«وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا »(3) و اگر از جدايى ميان آن دو [ زن و شوهر] بيم داريد پس داورى از خانواده آن [شوهر] و داورى از خانواده آن [زن] تعيين كنيد اگر سر سازگارى دارند خدا ميان آن دو سازگارى خواهد داد آرى خدا داناى آگاه است.



بنابراین وجود چنین راهکارهایی برای ایجاد طلاق و جدایی میان زوجین نقض غرض است و نه قرآن کریم و نه پیامبر رحمت(صلی الله علیه و آله) چنین نقض غرضی را انجام نمیدهند.

لذا چه بر اساس آیات شریفه و چه روایات وارده چنین روایاتی محل اعتنا نمی باشد.
آیات قرآن کریم رحمت است توصیه به خواندن آن به نیت خسارت و ضرر وارد کردن به بنیان خانواده ای -چه مومن چه کافر- قطعا از معصوم صادر نمی شود زیرا بنیان خانواده از نظر قرآن کریم محترم بوده و بطور مطلق در آیه 35 سوره نساء راهکار برای عدم متلاشی شدن آن وجود دارد. لذا با توجه به مجموع آنچه عرض شد، روایات مد نظر شما از سه جهت با آیات قرآن کریم در تعارضند:
اگر بوسیله آن بخواهند سحر کنند با آیه 102 سوره مبارکه بقره در تضاد است.
در غیر اینصورت هم با آیات 35 سوره نساء و 82 اسراء در تضاد است.

پی نوشت ها:

1. وسائل الشيعه، ج 18، ص 78 و 79، باب 9 از ابواب صفات قاضي
2. اسراء/82
3. نساء/35

موضوع قفل شده است