جمع بندی چرا پسران ایرانی برای ازدواج بدنبال بدترین معیارها و طاقت فرساترین شرایط هستن؟

تب‌های اولیه

106 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا پسران ایرانی برای ازدواج بدنبال بدترین معیارها و طاقت فرساترین شرایط هستن؟

سلام ، عرض احترام خدمت کارشناسان محترم و اعضا
* ( این مشکل شامل همه نمیشه اما مهم هست و جای بحث داره)

من مدت زیادی هست با سؤالاتی درگیرم که جواب قطعی رو پیدا نکردم از این رو در سایت های مشاوره و بین مردم بودم . امروز به سایت دینی اومدم و البته امیدوارم زود تاپیک تایید بشه!

سروران گرامی اگر چه معیارها برای ازدواج در افراد متفاوت هست اما متأسفانه طی سال های اخیر برخی معیارهای نادرست مثل یک بیماری خطرناک در بین آقایان ما گسترس پیدا کرده.

طی سال های اخیر علی رغم اینکه مشاوره ها و کتابها خیلی مؤثر بودن اما پسران ما معیارهاشون برای ازدواج کاملا بی ارزش شده تا جایی که نمیدونن "هویت" در رابطه چی هست و بعد از ازدواج چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
مثلا تا چند سال پیش معیار جستجو برای یه دختر خوب ( اخلاق _ بلوغ فکری_ خانواده سالم_ ایمان و اعتقاد بسته به هر دینی _ هنر و خانه داری _ درک و شعور و ....) بود ... در کنار اون برخی مسایل دیگر بسته به نوع فکر افراد هم حائز اهمیت بود مثل پوشش، تفکر، شاغل بودن یا نبودن و ....
اما چیزی که من امرزه میبینم خیلی فرق کرده ، نمیدونم اسمش رو چی باید گذاشت اما مردان ما بدنبال خانم هایی هستند که اخلاق و شأن زن رو زیر سؤال بردن !

مثلا دختر ساده ای که زندگی ساده و بی حاشیه ای رو داره رها میکنن و بدنبال دختری هستن که چند دوست پسر داشته و احتمالا رابطه جنسی متعددی رو با خودشون و دیگران برقرار کرده. متاسفانه بدلیل روشنفکری! این مسایل رو نادیده میگیرن و با گفتن جمله ی ( گذشته ی اون فرد بمن مربوط نیست) سر خودشون کلاه میذارن در حالی که گذشته امروز رو ساخته و آینده رو تحت تأثیر قرار میده!

الان دخترانی که بدنبال مسافرت های مجردی ، مهمانی های مختلط بصرف مشروب و ... هستن ، دخترانی که رابطه های متعدد و عیان داشتن و ذره ای پشیمان نیستن، دخترانی که خانواده های ناسالم دارن و در محیط فکری آلوده از نظر روانشناسی رشد کردن. دخترانی که تا ساعت پایانی شب خارج از منزل در کافه ها مشغول گپ زدنن یا در سفره خانه ها به قلیان کشیدن مشغولن رو ترجیح میدن.... حتی دختران کم سن و سالی که به بلوغ لازم نرسیدن و فقط اندام جنسی اونا بالغ شده!!!

این مشکل از کجاست؟ چرا معیارهای خوب و بد در جامعه ی ایران عوض شده؟
وقتی چنین دخترانی ازدواج میکننند نباید این ذهنیت بوجود بیاد که یک شبه فردی تغییر خواهد کرد بلکه بالعکس از این به بعد اون مرد خانمش رو باید با تمام حواشی و شرایطش بپذیره اینجاست که کم کم اهمیت ازدواج با افراد سالم از نظر روانی و جسمی هویدا میشه.

متاسفانه مردان دیر متوجه این آسیب ها میشن و ضربه ی اون متوجه دخترانی میشه که زندگی معمولی دارن و دختران موجهی هستن . شاید یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج در بین دختران همینه.

راهکارها چی هست و چرا مردان معیارهاشون به بدی ها و کاستی ها گرایش بیشتری پیدا کرده؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد امیـد

[TD][/TD]

خوشبختی;997825 نوشت:
سلام ، عرض احترام خدمت کارشناسان محترم و اعضا

سلام

خوشحالیم که در جمع ما هستید.

لطفا مشخصات خود را بفرمایید.

مشخصاتِ پرسشگر در نحوه پاسخ تأثیر دارد. به عنوان مثال پاسخی که به فرد لیسانس داده می شود، با پاسخی که به فرد زیر دیپلم داده می شود، بسیار تفاوت دارد.

امید;997949 نوشت:
سلام

خوشحالیم که در جمع ما هستید.

لطفا مشخصات خود (خانم/آقا، سنّ، تحصیلات) را بفرمایید.

مشخصاتِ پرسشگر در نحوه پاسخ تأثیر دارد. به عنوان مثال پاسخی که به فرد لیسانس داده می شود، با پاسخی که به فرد زیر دیپلم داده می شود، بسیار تفاوت دارد.

متشکرم همچنین.

من دختر هستم و هنوز ازدواج نکردم یک روز در جمعی این سؤال رو مطرح کردم اما پاسخ مناسبی و قانع کننده ای نگرفتم.
بله پاسخ ها متفاوت هستن اما تحصیلات هرگز نمیتونه تضمین کننده سطح آگاهی افراد باشه . ممکن هست من یک دکتر باشم اما فقط درس خونده باشم و در سایر زمینه ها هیچ حرفی برای گفتن نداشته باشم.
الان این مشکلات گریبان دختران خوب و ساده جامعه رو گرفته به نحوی که سن ازدواجشون بالا رفته .البته این فقط یکی از علت ها هست که هنوز به جوابش نرسیدم.
اگر لطف کنین کلی پاسخ بدین متشکر میشم... شاید سؤال دیگرون هم باشه.

خوشبختی;997954 نوشت:
من دختر هستم و هنوز ازدواج نکردم یک روز در جمعی این سؤال رو مطرح کردم اما پاسخ مناسبی و قانع کننده ای نگرفتم.
بله پاسخ ها متفاوت هستن اما تحصیلات هرگز نمیتونه تضمین کننده سطح آگاهی افراد باشه . ممکن هست من یک دکتر باشم اما فقط درس خونده باشم و در سایر زمینه ها هیچ حرفی برای گفتن نداشته باشم.
الان این مشکلات گریبان دختران خوب و ساده جامعه رو گرفته به نحوی که سن ازدواجشون بالا رفته .البته این فقط یکی از علت ها هست که هنوز به جوابش نرسیدم.
اگر لطف کنین کلی پاسخ بدین متشکر میشم... شاید سؤال دیگرون هم باشه.

تحصیلات، سطح آگاهی را تعیین نمی کند؛ ولی تحصیلات می تواند سطح شناخت فرد از کلمات و اصطلاحات را مشخص نماید. مثلا در پاسخ به سؤالِ یک نوجوانِ زیر دیپلم، شاید نتوانم از «علّیّتِ خطّی» و «علّیّتِ حلقوی» حرفی به میان بیاورم و مجبورم از اصطلاحات عامیانه استفاده کنم. اما در پاسخ به فردی با تحصیلاتِ دانشگاهی می توانم چنین موضوعاتی را مطرح نمایم و از اصطلاحاتِ علمی و غیرعامیانه بیشتر بهره ببرم.

خوشبختی;997825 نوشت:
سلام ، عرض احترام خدمت کارشناسان محترم و اعضا
* ( این مشکل شامل همه نمیشه اما مهم هست و جای بحث داره)

من مدت زیادی هست با سؤالاتی درگیرم که جواب قطعی رو پیدا نکردم از این رو در سایت های مشاوره و بین مردم بودم . امروز به سایت دینی اومدم و البته امیدوارم زود تاپیک تایید بشه!

سروران گرامی اگر چه معیارها برای ازدواج در افراد متفاوت هست اما متأسفانه طی سال های اخیر برخی معیارهای نادرست مثل یک بیماری خطرناک در بین آقایان ما گسترس پیدا کرده.

طی سال های اخیر علی رغم اینکه مشاوره ها و کتابها خیلی مؤثر بودن اما پسران ما معیارهاشون برای ازدواج کاملا بی ارزش شده تا جایی که نمیدونن "هویت" در رابطه چی هست و بعد از ازدواج چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
مثلا تا چند سال پیش معیار جستجو برای یه دختر خوب ( اخلاق _ بلوغ فکری_ خانواده سالم_ ایمان و اعتقاد بسته به هر دینی _ هنر و خانه داری _ درک و شعور و ....) بود ... در کنار اون برخی مسایل دیگر بسته به نوع فکر افراد هم حائز اهمیت بود مثل پوشش، تفکر، شاغل بودن یا نبودن و ....
اما چیزی که من امرزه میبینم خیلی فرق کرده ، نمیدونم اسمش رو چی باید گذاشت اما مردان ما بدنبال خانم هایی هستند که اخلاق و شأن زن رو زیر سؤال بردن !

مثلا دختر ساده ای که زندگی ساده و بی حاشیه ای رو داره رها میکنن و بدنبال دختری هستن که چند دوست پسر داشته و احتمالا رابطه جنسی متعددی رو با خودشون و دیگران برقرار کرده. متاسفانه بدلیل روشنفکری! این مسایل رو نادیده میگیرن و با گفتن جمله ی ( گذشته ی اون فرد بمن مربوط نیست) سر خودشون کلاه میذارن در حالی که گذشته امروز رو ساخته و آینده رو تحت تأثیر قرار میده!

الان دخترانی که بدنبال مسافرت های مجردی ، مهمانی های مختلط بصرف مشروب و ... هستن ، دخترانی که رابطه های متعدد و عیان داشتن و ذره ای پشیمان نیستن، دخترانی که خانواده های ناسالم دارن و در محیط فکری آلوده از نظر روانشناسی رشد کردن. دخترانی که تا ساعت پایانی شب خارج از منزل در کافه ها مشغول گپ زدنن یا در سفره خانه ها به قلیان کشیدن مشغولن رو ترجیح میدن.... حتی دختران کم سن و سالی که به بلوغ لازم نرسیدن و فقط اندام جنسی اونا بالغ شده!!!

این مشکل از کجاست؟ چرا معیارهای خوب و بد در جامعه ی ایران عوض شده؟
وقتی چنین دخترانی ازدواج میکننند نباید این ذهنیت بوجود بیاد که یک شبه فردی تغییر خواهد کرد بلکه بالعکس از این به بعد اون مرد خانمش رو باید با تمام حواشی و شرایطش بپذیره اینجاست که کم کم اهمیت ازدواج با افراد سالم از نظر روانی و جسمی هویدا میشه.

متاسفانه مردان دیر متوجه این آسیب ها میشن و ضربه ی اون متوجه دخترانی میشه که زندگی معمولی دارن و دختران موجهی هستن . شاید یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج در بین دختران همینه.

راهکارها چی هست و چرا مردان معیارهاشون به بدی ها و کاستی ها گرایش بیشتری پیدا کرده؟

سلام

خوب من میبینم که خیلی از این جوونها فقط اسما مسلمان هستند و اصلن تعهدی ندارن و خیلی ها را وقتی باهاشون خودمونی میشی، معلوم میشه اصلا اسلام را قبول ندارن و یه مشت خرافات میدونن.
حالا منشا این بی دینی و بی تعهدی خیلی چیزها میتونه باشه ولی در کل میتونم بگم :
موانع ازدواج ( موانع اقتصادی مثل مهریه ی زیاد خانوم ها، خیانتهای زیاد و رنگ باختن اعتماد ، نداشتن شغل یا نداشتن درامد کافی جهت تامین نفقه خانوم ، توقعات بالای خانوم ها خصوصا خانواده آنها ، زندانی های مهریه، کسانی که درگیر پرداخت مهریه به صورت قسطی هستند )

مشوقهای جنسی و عاطفی برای رابطه خارج از ازدواج ( فیلم ها و فضای مجازی به زیبا و جذاب و لذت بخش بودن رابطه های غی مسئولانه دامن میزند، تحریک جنسی جوانان و فرهنگ ابتذال که در فضای مجازی وجود دارد، شبهات فکری که دائم در حال گسیل است و ...)

همه اینها باعث میشود که جوانان راحت ترین راه را انتخاب کنند. چون غرایز جنسی انسان یکی از قوی ترین غرایز است.
وقتی راه حلال بسته میشود و راه حرام باز میشود قطعا خریدار زیاد است.
اگر راه حرام در محیط عمومی بسته شود به محیط خصوصی کشیده میشود ولی هیچ کس راه حلال را ترجیح نمی دهد.

راه حل منطقی این است که شرایط اقتصادی و حقوقی و فرهنگی سالم شود.
مثلا فرهنگ مهریه بالا ور بیفتد و به جای آن راه کارهای حقوقی دیگری داده شود که خودم چند راه کار میدانم.
شرایط اقتصادی بهتر شود تا مردها بتوانند ریسک ازدواج را بپذیرند با توجه به مسئولیت های حقوقی که دارد. زیرا مشکل فقط بساز بودن و قانع بودن زن نیست که البته زن نیز میتواند تغییر کند و قانع نباشد اما از حیث حقوقی و حتی اخروی مسئولیتهای اقتصادی و بدهی های سنگینی به دوش مرد می افتد که در جای خود قابل بحث است.
ضمن اینکه از حیث حقوقی مبحث ازدواج خیلی بسته است و مثلا هیچ سایتی در کشور مجوز همسریابی ندارد جز یک مورد. در حالی که سایتهای بسیاری به صورت غیر رسمی در حال گسترش فحشا یا اخاذی از مردم هستند و جوانها به خاطر رسیدن به زندگی مشترک و یافتن لذت های عاطفی و جنسی به این سایتها رو می اورند...

از حیث شرعی نیز مباحث ازدواج جای بحث دارد به گونه ای که نظریاتی قابل طرح است که ما مهریه و نفقه در ازدواج دائم نداریم که نیاز به توضیح دارد و الا در وهله اول هضم مسئله برای هیچ کس ممکن نیست...

خباء;997971 نوشت:
سلام

خوب من میبینم که خیلی از این جوونها فقط اسما مسلمان هستند و اصلن تعهدی ندارن و خیلی ها را وقتی باهاشون خودمونی میشی، معلوم میشه اصلا اسلام را قبول ندارن و یه مشت خرافات میدونن.
حالا منشا این بی دینی و بی تعهدی خیلی چیزها میتونه باشه ولی در کل میتونم بگم :
موانع ازدواج ( موانع اقتصادی مثل مهریه ی زیاد خانوم ها، خیانتهای زیاد و رنگ باختن اعتماد ، نداشتن شغل یا نداشتن درامد کافی جهت تامین نفقه خانوم ، توقعات بالای خانوم ها خصوصا خانواده آنها ، زندانی های مهریه، کسانی که درگیر پرداخت مهریه به صورت قسطی هستند )

مشوقهای جنسی و عاطفی برای رابطه خارج از ازدواج ( فیلم ها و فضای مجازی به زیبا و جذاب و لذت بخش بودن رابطه های غی مسئولانه دامن میزند، تحریک جنسی جوانان و فرهنگ ابتذال که در فضای مجازی وجود دارد، شبهات فکری که دائم در حال گسیل است و ...)

همه اینها باعث میشود که جوانان راحت ترین راه را انتخاب کنند. چون غرایز جنسی انسان یکی از قوی ترین غرایز است.
وقتی راه حلال بسته میشود و راه حرام باز میشود قطعا خریدار زیاد است.
اگر راه حرام در محیط عمومی بسته شود به محیط خصوصی کشیده میشود ولی هیچ کس راه حلال را ترجیح نمی دهد.

راه حل منطقی این است که شرایط اقتصادی و حقوقی و فرهنگی سالم شود.
مثلا فرهنگ مهریه بالا ور بیفتد و به جای آن راه کارهای حقوقی دیگری داده شود که خودم چند راه کار میدانم.
شرایط اقتصادی بهتر شود تا مردها بتوانند ریسک ازدواج را بپذیرند با توجه به مسئولیت های حقوقی که دارد. زیرا مشکل فقط بساز بودن و قانع بودن زن نیست که البته زن نیز میتواند تغییر کند و قانع نباشد اما از حیث حقوقی و حتی اخروی مسئولیتهای اقتصادی و بدهی های سنگینی به دوش مرد می افتد که در جای خود قابل بحث است.
ضمن اینکه از حیث حقوقی مبحث ازدواج خیلی بسته است و مثلا هیچ سایتی در کشور مجوز همسریابی ندارد جز یک مورد. در حالی که سایتهای بسیاری به صورت غیر رسمی در حال گسترش فحشا یا اخاذی از مردم هستند و جوانها به خاطر رسیدن به زندگی مشترک و یافتن لذت های عاطفی و جنسی به این سایتها رو می اورند...

از حیث شرعی نیز مباحث ازدواج جای بحث دارد به گونه ای که نظریاتی قابل طرح است که ما مهریه و نفقه در ازدواج دائم نداریم که نیاز به توضیح دارد و الا در وهله اول هضم مسئله برای هیچ کس ممکن نیست...

بله درست میفرمایین.
اما من میخوام بدونم چرا برای ازدواج یک پسر، داف رو انتخاب میکنه یا اصلاحا شاخ و پلنگ!!!

مدتی پیش یکی از آقایون میگفت من دختری رو میپسندم همه جا بره و با هر کسی معاشرت داشته باشه، روابطش بمن مربوط نیست و اون آزاده!
یا مثلا سمت خانواده هایی میرن که آیندشونو تباه کنه فرضا پسری میگه پدر دختر مورد نظر من چند سال است که آبروی من رو برده و منو پیش چشم دیگران کوچیک کرده الان من دخترشو دوست دارم! یا وارد خانواده هایی میشن که بزهکار و معتاد و قاچاقچی و ... دارن.

در حالی که دختر ساده ببینن رو بر میگردونن!!! علت چیست؟

خوشبختی;997974 نوشت:
بله درست میفرمایین.
اما من میخوام بدونم چرا برای ازدواج یک پسر، داف رو انتخاب میکنه یا اصلاحا شاخ و پلنگ!!!

مدتی پیش یکی از آقایون میگفت من دختری رو میپسندم همه جا بره و با هر کسی معاشرت داشته باشه، روابطش بمن مربوط نیست و اون آزاده!
یا مثلا سمت خانواده هایی میرن که آیندشونو تباه کنه فرضا پسری میگه پدر دختر مورد نظر من چند سال است که آبروی من رو برده و منو پیش چشم دیگران کوچیک کرده الان من دخترشو دوست دارم! یا وارد خانواده هایی میشن که بزهکار و معتاد و قاچاقچی و ... دارن.

در حالی که دختر ساده ببینن رو بر میگردونن!!! علت چیست؟

خوب من میتونم مصداقی تر بهتون بگم :
یکی قبلا به من میگفت زن چادری نگیری هر شب روضه و دعای ندبه اینا برین... یه کم روشن فکر باشه...
این ذهنیت کسی بود که به حساب خودش شیعه بود ولی معتادم بود و هیئتم میرفت.
یا یکی بود از یه شهری که خیلی به دین و ایمان معروفه ولی ما رو مسخره میکرد که روزه گرفتیم زنش چادری بود ولی پشت تلفن بد و بیراه بهش میگفت و زنش ازش به شدت میترسید ولی همش دنبال دخترای مردم بود همین هایی که بزک میکنن و حسابی هم پست تلفن قربون صدقه اونها میرفت...
نگاه کنید اینها به ذهنیت اون اشخاص و اعتقاداتشون بستگی داره...
یا یکی بود که طلاق گرفته بود و میگفت زنش خیانت کرده و خودش همیشه با یکی از همین دخترها رابطه داشت و مدام کیس عوض میکرد ولی به من میگفت واسم یه زن مومن چادری بساز پیدا کن...به نظرم همه رو خائن میدونست و تصور میکرد شاید بتونه توی یه زن چادری کسی رو پیدا کنه ولی متوجه شدم یکی از علتهای اصلی این بود که بچه داشت و دنبال کسی بود که از او نگهداری کنه و الا اون اهل دین و ایمان نبود...
برای خیلی از اینها تعهد معنا نداشت فقط دنبال عشق و حال بودن و چه کسی بهتر از این مدل دخترای پلنگ؟!
بعضی ها این براشون حکم تفریح داشت و یک معیار افتخار بود که من چه کردم و چه کردم...
همه اینها در حرف میگفتن مسلمون هستند....

خوب قطعا خیلی ها واقعا مسلمونن ولی وقتی کیس مورد نظر در دیترس هست و میتونن دل و قلوه بدن ، درگیرش میشن و به همون شخص فکر میکنن
و خیلی هاشون خوش بخت میشن
و قطعا اون دخترهای در دسترس خیلی کم ممکنه چادری و ساده باشن ...
فکر کنی میتونی انگیزه هاشون رو کشف کنی...
خیلی ساده من برم از یه دختر پلنگ خواستگاری کنم اگه چراغ سبز نشون نده حداقل طرد هم نمیکنه و این جسارت میده.. ولی یه دختر ساده یا چادری ریسک بیشتری داره بماند اجازه پدر و اعتقادات و ...کی به این چیزا اهمیت میده؟!جز مرد مومن متعهد؟!

یا هو من لا هو الا هو

سلام و عرض ادب

من شخصا معتقد هستم که دخترای خوب زیادی خشکه مقدس هستن به خاطر همین .....ادم باید حجابش رو رعایت کنه و عفیف و با حیا باشه ولی
نه به گونه ای که خودت هم خودت رو نپذیری چه برسه به دیگران ....(یعنی یکم باید سعی کنی خوشگل بودنت دیده بشه و لباس تمیز و مرتب بپوشی...مثلا سعی کنید سیاه نپوشید )
البته نه تا حدی که جلب توجه کنی

و اشکال پسرها هم این هست که : خب اون پسری که خودش مومن نیست به دنبال دختر مومن هم نمیره و اخر و عاقبتش نا معلوم هست.
ولی پسری که مومن هست (که این مورد مد نظر ماست) بعضیاشون ظاهربین هستن پس به خاطر همین هست که میگم خانم یکم باید
جوری باشه که جذاب باشه ....همانطور که داشتن قیافه و مقام اجتماعی و ثروت کافی نیست داشتن فقط ایمان هم به خودی خود کافی نیست
اینها همشون باید باهم باشه یا حداقل همه هم نباشه چندتاش باهم باشه

اغاثاذیمون;997977 نوشت:
یا هو من لا هو الا هو

سلام و عرض ادب

من شخصا معتقد هستم که دخترای خوب زیادی خشکه مقدس هستن به خاطر همین .....ادم باید حجابش رو رعایت کنه و عفیف و با حیا باشه ولی
نه به گونه ای که خودت هم خودت رو نپذیری چه برسه به دیگران ....(یعنی یکم باید سعی کنی خوشگل بودنت دیده بشه و لباس تمیز و مرتب بپوشی...مثلا سعی کنید سیاه نپوشید )
البته نه تا حدی که جلب توجه کنی

و اشکال پسرها هم این هست که : خب اون پسری که خودش مومن نیست به دنبال دختر مومن هم نمیره و اخر و عاقبتش نا معلوم هست.
ولی پسری که مومن هست (که این مورد مد نظر ماست) بعضیاشون ظاهربین هستن پس به خاطر همین هست که میگم خانم یکم باید
جوری باشه که جذاب باشه ...

.همانطور که داشتن قیافه و مقام اجتماعی و ثروت کافی نیست داشتن فقط ایمان هم به خودی خود کافی نیست
اینها همشون باید باهم باشه یا حداقل همه هم نباشه چندتاش باهم باشه

اینکه فکر کنیم دختران ساده کسانی هستن که چادر سر میکنن و نماز شب میخونن غلطه!

اونها میتونن به فرد معمولی باشن که خوش پوش و خوشگلن . اما چهار چوبی دارن و حریمی رو مشخص کردن.

خباء;997976 نوشت:
خوب من میتونم مصداقی تر بهتون بگم :
یکی قبلا به من میگفت زن چادری نگیری هر شب روضه و دعای ندبه اینا برین... یه کم روشن فکر باشه...
این ذهنیت کسی بود که به حساب خودش شیعه بود ولی معتادم بود و هیئتم میرفت.
یا یکی بود از یه شهری که خیلی به دین و ایمان معروفه ولی ما رو مسخره میکرد که روزه گرفتیم زنش چادری بود ولی پشت تلفن بد و بیراه بهش میگفت و زنش ازش به شدت میترسید ولی همش دنبال دخترای مردم بود همین هایی که بزک میکنن و حسابی هم پست تلفن قربون صدقه اونها میرفت...
نگاه کنید اینها به ذهنیت اون اشخاص و اعتقاداتشون بستگی داره...
یا یکی بود که طلاق گرفته بود و میگفت زنش خیانت کرده و خودش همیشه با یکی از همین دخترها رابطه داشت و مدام کیس عوض میکرد ولی به من میگفت واسم یه زن مومن چادری بساز پیدا کن...به نظرم همه رو خائن میدونست و تصور میکرد شاید بتونه توی یه زن چادری کسی رو پیدا کنه ولی متوجه شدم یکی از علتهای اصلی این بود که بچه داشت و دنبال کسی بود که از او نگهداری کنه و الا اون اهل دین و ایمان نبود...
برای خیلی از اینها تعهد معنا نداشت فقط دنبال عشق و حال بودن و چه کسی بهتر از این مدل دخترای پلنگ؟!
بعضی ها این براشون حکم تفریح داشت و یک معیار افتخار بود که من چه کردم و چه کردم...
همه اینها در حرف میگفتن مسلمون هستند....

خوب قطعا خیلی ها واقعا مسلمونن ولی وقتی کیس مورد نظر در دیترس هست و میتونن دل و قلوه بدن ، درگیرش میشن و به همون شخص فکر میکنن
و خیلی هاشون خوش بخت میشن
و قطعا اون دخترهای در دسترس خیلی کم ممکنه چادری و ساده باشن ...
فکر کنی میتونی انگیزه هاشون رو کشف کنی...
خیلی ساده من برم از یه دختر پلنگ خواستگاری کنم اگه چراغ سبز نشون نده حداقل طرد هم نمیکنه و این جسارت میده.. ولی یه دختر ساده یا چادری ریسک بیشتری داره بماند اجازه پدر و اعتقادات و ...کی به این چیزا اهمیت میده؟!جز مرد مومن متعهد؟!

صرفا یک دختر ساده چادری نیست. بلکه حتی آرایشم میکنه. منظور از سادگی بی حاشیه زندگی کردن و رعایت حدود و حریم هست.
اما اشاره خوبی داشتین .
بنظر شما چرا ملتی که آموزه های دینی و فرهنگی داره... قدری هم در نظام آموزشی آموزش های لازم رو دیده امروزه باید سعی کنه فرهنگ و تفکر وارداتی رو وارد زندگی شخصیش کنه و اصلاحا زندگی خودشو رو آزمایشگاه و خودش و دیگرون رو موش آزمایشگاهی کنه؟ تا ببینه کی بهتر بود و کی بدتر؟
چرا افراد دنبال لذت های دائمی و از راه صحیح خودش نیستن؟

اهان.

خب قسمتی از مشکل بر میگرده به فرهنگ جامعه و عرف جامعه ی ما که
نه از مدرنیته بودن مدرنیته ایم و نه از سنتی بودن سنتی

خب جوون ها موندن بصورت مدرنیته همسریابی کنن یا بصورت سنتی ....متاسفانه یا خوشبختانه ازدواج های سنتی هم دیگه منسوخ شدن
مامان ها به پسراشون میگن خودت همسر پیدا کن که اگه ما پیدا کنیم فردا به مشکلی بر خوردین نگی مامان این چه زنی بود برام گرفتی !

خب قشر به اصطلاح لا ابالی و بی دین جامعه خودشون دست به کار شدن
ولی قشر مومن و ساده و حریم شناس اواره موندن .....از ازدواج سنتی هم که خبری نیست

خوشبختی;997981 نوشت:
صرفا یک دختر ساده چادری نیست. بلکه حتی آرایشم میکنه. منظور از سادگی بی حاشیه زندگی کردن و رعایت حدود و حریم هست.
اما اشاره خوبی داشتین .
بنظر شما چرا ملتی که آموزه های دینی و فرهنگی داره... قدری هم در نظام آموزشی آموزش های لازم رو دیده امروزه باید سعی کنه فرهنگ و تفکر وارداتی رو وارد زندگی شخصیش کنه و اصلاحا زندگی خودشو رو آزمایشگاه و خودش و دیگرون رو موش آزمایشگاهی کنه؟ تا ببینه کی بهتر بود و کی بدتر؟
چرا افراد دنبال لذت های دائمی و از راه صحیح خودش نیستن؟

بله دختر ساده لزوما چادری نیست ولی همین حدود و صغوری که میفرمایید حکم چادر را دارد حالا کم و زیاد...

از بک جهت باید خدا را شکر کرد که جوانهای خام به دنبالشان نیستند
از یک جهت اما باید نگران باشند که جوانهای پاک نمیتوانند آنها را پیدا کنند ( چون نه دخترها میتوانند اعتقادات و شرایط خود را در جایی یا از طریقی معرفی کنند و نه پسرها... شرایط ازدواج نیز تاثیر زیادی دارد از جمله مهریه و نفقه و دیگر شرایط)

خوب آموزش تنها مقدمه است.
راه کار اصلی فرهنگ است.
اگر در یک مدرسه تقلب کردن افتخار باشد یعنی آموزش بی فایده است یعنی آموزش بوده است اما پرورش نبوده است.
مثلا شما برویو نحوه اداره مدارس ژاپن را نگاه کنید حداقل آن موردی که من دیدم واقعا عجیب بود.
آنجا کارهای مدرسه توسط دانش اموزان انجام میشد نظافت چی در کار نبود...
کسی که بهتر عمل میکرد برای رشدش بیشتر تکلیف داشت ( البته نه تکلیف های ما که مثلا بگویند ده صفحه بنویس)
شاگردان به سر کلاس اساتید میرفتند نه اساتید به سر کلاس شاگردان...

متاسفانه فرهنگ باید تغییر کند با آموزش نمیتوان چیزی را تغییر داد...
شما به پیامبر هم نگاه کنید وقتی حکم حجاب آمد، فرهنگ مدینه کاملا اماده بود و از گذشته حجاب داشتند...
ما اگر تعهد کاری داشته باشیم مسخره میشویم...
زبانمان نیز پر از فحش و بی ادبی است و مثل نقل و نبات فوران میکند...

بماند حقوق زناشویی که در جهلیم ( بماند فرهنگش) و در یک کلام قوانین حقوق زناشویی ما بی شعور است.

البته نیاز به توضیح دارد .
نگاه کنید ما در عقد نکاح یک چیزهایی را می بینیم و می دانیم و تصور میکنیم فهمیدیم و زیرش را هم امضا میکنیم ولی بعد از ازدواج تازه میفهمیم چه چیزی را امضا زدیم.
مثلا یک بنده خدایی داشت مهریه میداد و میگفت من اصلن نمیدانستم قوانین این طوری است و الا اصلن قبول نمیکردم.
یا مثلا همه تصور میکنن میدانند نفقه بر عهده مرد است ولی کمتر کسی میداند نفقه مطابق شان زن محاسبه میشود. یا نفقه ایام گذشته داریم و ...
من به اینها میگویم حفره های جهل، چیزهایی که ذکر نمیشوند ولی با امضا کردنش متعهد به آنها میشوید.

مثلا یک دختری می اید و امضا میکند ولی نمیداند اگر روزی به رابطه رضایت نداشت طبق تعهد ازدواج باید تمکین کند و مرد میتواند به زور حقش را بگیرد...
خوب از این مثالها زیاد است ...

خوشبختی;997981 نوشت:
صرفا یک دختر ساده چادری نیست. بلکه حتی آرایشم میکنه. منظور از سادگی بی حاشیه زندگی کردن و رعایت حدود و حریم هست.
اما اشاره خوبی داشتین .
بنظر شما چرا ملتی که آموزه های دینی و فرهنگی داره... قدری هم در نظام آموزشی آموزش های لازم رو دیده امروزه باید سعی کنه فرهنگ و تفکر وارداتی رو وارد زندگی شخصیش کنه و اصلاحا زندگی خودشو رو آزمایشگاه و خودش و دیگرون رو موش آزمایشگاهی کنه؟ تا ببینه کی بهتر بود و کی بدتر؟
چرا افراد دنبال لذت های دائمی و از راه صحیح خودش نیستن؟

بله دختر ساده لزوما چادری نیست ولی همین حدود و صغوری که میفرمایید حکم چادر را دارد حالا کم و زیاد...

از بک جهت باید خدا را شکر کرد که جوانهای خام به دنبالشان نیستند
از یک جهت اما باید نگران باشند که جوانهای پاک نمیتوانند آنها را پیدا کنند ( چون نه دخترها میتوانند اعتقادات و شرایط خود را در جایی یا از طریقی معرفی کنند و نه پسرها... شرایط ازدواج نیز تاثیر زیادی دارد از جمله مهریه و نفقه و دیگر شرایط)

خوب آموزش تنها مقدمه است.
راه کار اصلی فرهنگ است.
اگر در یک مدرسه تقلب کردن افتخار باشد یعنی آموزش بی فایده است یعنی آموزش بوده است اما پرورش نبوده است.
مثلا شما برویو نحوه اداره مدارس ژاپن را نگاه کنید حداقل آن موردی که من دیدم واقعا عجیب بود.
آنجا کارهای مدرسه توسط دانش اموزان انجام میشد نظافت چی در کار نبود...
کسی که بهتر عمل میکرد برای رشدش بیشتر تکلیف داشت ( البته نه تکلیف های ما که مثلا بگویند ده صفحه بنویس)
شاگردان به سر کلاس اساتید میرفتند نه اساتید به سر کلاس شاگردان...

متاسفانه فرهنگ باید تغییر کند با آموزش نمیتوان چیزی را تغییر داد...
شما به پیامبر هم نگاه کنید وقتی حکم حجاب آمد، فرهنگ مدینه کاملا اماده بود و از گذشته حجاب داشتند...
ما اگر تعهد کاری داشته باشیم مسخره میشویم...
زبانمان نیز پر از فحش و بی ادبی است و مثل نقل و نبات فوران میکند...

بماند حقوق زناشویی که در جهلیم ( بماند فرهنگش) و در یک کلام قوانین حقوق زناشویی ما بی شعور است.

البته نیاز به توضیح دارد .
نگاه کنید ما در عقد نکاح یک چیزهایی را می بینیم و می دانیم و تصور میکنیم فهمیدیم و زیرش را هم امضا میکنیم ولی بعد از ازدواج تازه میفهمیم چه چیزی را امضا زدیم.
مثلا یک بنده خدایی داشت مهریه میداد و میگفت من اصلن نمیدانستم قوانین این طوری است و الا اصلن قبول نمیکردم.
یا مثلا همه تصور میکنن میدانند نفقه بر عهده مرد است ولی کمتر کسی میداند نفقه مطابق شان زن محاسبه میشود. یا نفقه ایام گذشته داریم و ...
من به اینها میگویم حفره های جهل، چیزهایی که ذکر نمیشوند ولی با امضا کردنش متعهد به آنها میشوید.

مثلا یک دختری می اید و امضا میکند ولی نمیداند اگر روزی به رابطه رضایت نداشت طبق تعهد ازدواج باید تمکین کند و مرد میتواند به زور حقش را بگیرد...
خوب از این مثالها زیاد است ...

سلام
والا به نظر می رسه ساختارهای ریل گذاری شده اشتباه در سیستم ایران باعث معزلات زیادی شده که یکیش بالا رفتن سن ازدواج جامعه هست که خیلی از این ساختار های اشتباه از اوایل دهه هفتاد شمسی در ایران باب شدن!
یکی از اون مسایلی که تقریبا از اویل دهه هشتاد شمسی باعث بالا رفتن توقعات آقایون و خانوم ها و علل الخصوص آقایون شده، مشاهده آقایون مقتدر و خوش چهره و ... و خانوم های بزک کرده در ماهواره ها و فیلم ها و سریالها و بازیهای امروزی جهانی هست که باعث تغییر سلیقه مردم علل الخصوص مرد ها و سخت پسند شدنشون شده! از موارد دیگه شرایط اقتصادی بد جامعه و ضعف ایمانی خیلی ها و در نتیجه تن ندادن به ازدواج و بسنده کردن به روابط نامشروع هست و همین هم باعث مشکلات زیادی بر سر امر ازدواج می شه!

امید;997960 نوشت:
تحصیلات، سطح آگاهی را تعیین نمی کند؛ ولی تحصیلات می تواند سطح شناخت فرد از کلمات و اصطلاحات را مشخص نماید. مثلا در پاسخ به سؤالِ یک نوجوانِ زیر دیپلم، شاید نتوانم از «علّیّتِ خطّی» و «علّیّتِ حلقوی» حرفی به میان بیاورم و مجبورم از اصطلاحات عامیانه استفاده کنم. اما در پاسخ به فردی با تحصیلاتِ دانشگاهی می توانم چنین موضوعاتی را مطرح نمایم و از اصطلاحاتِ علمی و غیرعامیانه بیشتر بهره ببرم.

اگر نمی خواهید تحصیلات خود را در بخش عمومی بگویید، می توانید در یک پیام خصوصی آن را اطلاع دهید.

سلام علیکم
یادم باشه اگر در تاپیک های مشاوره تحصیلاتم رو پرسیدن حتما بگم زیر دیپلم
علیت خطی و حلقوی چی هستن؟

خوشبختی;997825 نوشت:
سلام ، عرض احترام خدمت کارشناسان محترم و اعضا

این مشکل از کجاست؟ چرا معیارهای خوب و بد در جامعه ی ایران عوض شده؟

متاسفانه مردان دیر متوجه این آسیب ها میشن و ضربه ی اون متوجه دخترانی میشه که زندگی معمولی دارن و دختران موجهی هستن . شاید یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج در بین دختران همینه.

راهکارها چی هست و چرا مردان معیارهاشون به بدی ها و کاستی ها گرایش بیشتری پیدا کرده؟

با سلام

بنظر بنده همه پسران اینگونه نیستند و بعد اینکه کسی که چنین نگرشی دارد حتما خودش گذشته ای و روابط قبل ازدواج و... دارد!!!

بالا رفتن سن دختران متعهد به خاطر نگرش یه عده مرد بی غیرت و تعهد نیست!

متاسفانه تصویر نادرستی از دختران محجبه وجود داره طوریکه این تصور برای بعضی شکل گرفته که دختر مذهبی و چادری فقط اهل روضه و دعا هست یا اهل شوخی و شیطنت و روابط عاشقانه و توجه به ظاهر، گوش دادن به موسیقی و... نیست!!!!

البته طبیعتا مردان مومن خودشان اینها را میدانند و اینکه همانطور که خودشان چنین هستند حتما ایگونه زنان مومنه ای هم میتوانند یافت شوند!

بنظر بنده باید یک شبکه ملی برای جوانان مومن و متعهد شکل بگیرد و هر کس علاقات و تحصیلات و نگرش خود را ... را ذکر کند تا زودتر همدیگر را بیابند! و طوری باشه امکان چت برای بیشتر صحبت کردن باشه که تا معلوم بشه دقیقا همونی هست که دنبالشیم و مثلا اون شخص هم در کنار تعهّد و تدیّن، به روابط عاشقانه و زندگی به سبک اسلامی و... اهمیت میده و این سبک زندگی رو میخاد

البته سایت تبیان انگار همچنین کاری کرده با عنوان سامانه همسان گزینی تبیان! ولی نمیدونم دقیقا چطوری هست!

نکته مهم دیگر اینکه زن مومن متعهد باید از خداوند هم بخواهد که مردی مومن و متعهدی را برایش برگزیند و خدا بهتر میداند ما چه میخواهیم و آسان کننده امور هم است!

الرحیل;997989 نوشت:
سلام علیکم
یادم باشه اگر در تاپیک های مشاوره تحصیلاتم رو پرسیدن حتما بگم زیر دیپلم
علیت خطی و حلقوی چی هستن؟

فکر نمی کنم تحصیلات شما زیر دیپلم باشد.
@};-happy@};-
برای اطلاع از «علّیّت خطی و علّیِت حلقوی» به مطلب زیر که در آن این دو نوع علّیّت را توضیح داده ام، مراجعه نمایید:

امید;989845 نوشت:
از شما خواستم که با ذکر مثال، توضیح دهید که رفتار مادرتان با پدرتان در سال های گذشته چگونه بوده است. اما

یحبّونه;997992 نوشت:
با سلام

شما دارید این رو به همه مردها تعمیم میدید در حالیکه بنظر بنده همه پسران اینگونه نیستند و بعد اینکه کسی که چنین نگرشی دارد حتما خودش گذشته ای و روابط قبل ازدواج و... دارد!!!

بالا رفتن سن دختران متعهدی مثل شما به خاطر نگرش یه عده مرد بی غیرت و تعهد نیست!

متاسفانه تصویر نادرستی از دختران محجبه وجود داره طوریکه این تصور برای بعضی شکل گرفته که دختر مذهبی و چادری فقط اهل روضه و دعا هست یا اهل شوخی و شیطنت و روابط عاشقانه و توجه به ظاهر، گوش دادن به موسیقی و... نیست!!!!

البته طبیعتا مردان مومن خودشان اینها را میدانند و اینکه همانطور که خودشان چنین هستند حتما ایگونه زنان مومنه ای هم میتوانند یافت شوند!

بنظر بنده باید یک شبکه ملی برای جوانان مومن و متعهد شکل بگیرد و هر کس علاقات و تحصیلات و نگرش خود را ... را ذکر کند تا زودتر همدیگر را بیابند! و طوری باشه امکان چت برای بیشتر صحبت کردن باشه که تا معلوم بشه دقیقا همونی هست که دنبالشیم و مثلا اون شخص هم در کنار تعهّد و تدیّن، به روابط عاشقانه و زندگی به سبک اسلامی و... اهمیت میده و این سبک زندگی رو میخاد

البته سایت تبیان انگار همچنین کاری کرده با عنوان سامانه همسان گزینی تبیان! ولی نمیدونم دقیقا چطوری هست!

نکته مهم دیگر اینکه زن مومن متعهد باید از خداوند هم بخواهد که مردی مومن و متعهدی را برایش برگزیند و خدا بهتر میداند ما چه میخواهیم و آسان کننده امور هم است!

سلام

این سامانه چند تا نقص عمده دارد یکی اینکه محدود به چند شهر میشود پس این همه جوان ایران چه میشوند؟ مشکل از بالاست که جلوی راه حلال سنگ می اندازند و نگاه منفعلانه و بسته ای دارند.
از طرفی بروکراسی دارد و زمان بر است.
مضافا اینکه ظاهرا کارشناسان تصمیم گیر هستند و شما کسی را انتخاب نمیکنید. مثل سایتهای غیر رسمی نیست و تقریبا سنتی اداره میشود.
بعلاوه امکان چت و غیره نداره
و در نهایت مخصوص ازدواج دائم است و افرادی که توان ازدواج دائم ندارند نادیده گرفته شدند. مثلا افرادی هستند که کسی حاضر به ازدواج دائم با آنها نیست و امیدشان به ازدواج موقت یا ازدواج دوم است.

خوشبختی;997825 نوشت:
ازدواج

ازدواج در کشورها و ادیان مختلف، پیوندی است که طبق رسوم و سنّت های خاصّ برقرار می شود و هدف از آنْ تشکیل خانواده است. در گذشته، انتخاب همسر به وسیله پدر و مادر و بزرگ ترها انجام می شد و دختر و پس در انتخاب همسرشان نقش چندانی نداشتند. اما به مرورِ زمان، روشِ انتخاب همسر و ملاک های همسرِ مناسب عوض شد.
با تغییراتِ فرهنگی و تغییر در سبک زندگی، معیارهای انتخاب همسر دچار تغییراتی شده است. پسرها در انتخاب همسر، بیشتر از گذشته به «زیبایی و جذّابیِت جسمی» اهمیت می دهند. از سوی دیگر دخترها هم بیشتر از گذشته به «وضعیّت مالیِ مرد و تعهّدِ او» اهمیّت قائل هستند. تفاوت در ملاک های انتخاب همسر را می توان در جوک های فضای مجازی نیز به وضوح مشاهده کرد؛ به گونه ای که پسرها به دخترها، «آهن پرست» (به خاطر اهمیّت دادن برخی دختران جوان به ماشین خواستگار) می گویند.
از سوی دیگر برخی ملاک ها که در گذشته از اهمیّتِ بسزایی برخوردار بودند، امروزه برای دختر و پسرهای جوان اهمیّت کمتری دارند. در گذشته «نداشتن رابطه جنسی در گذشته برای دختر جوان» یکی از ملاک های اغلبِ پسرها شمرده می شد؛ اما امروزه این ملاک در نظر عدّه ای از پسرهای جوان اهمیّتِ چندانی ندارد. از سوی دیگر، امروزه مانند گذشته، دخترهای جوانِ کمتری به «کوشابودن و تلاش برای ارتقای جایگاهِ اجتماعیِ همسر» اهمیّت می دهند و چندان به شیوه به دست آوردنِ پول و ثروت فکر می کنند.

در مورد علت این تغییرات باید بگویم:
پدیده های اجتماعی را نمی توان مانند: پدیده ها و تغییرات شیمی و فیزیک، تک علّتی دانست. غالبا چند علّت دست به دست هم می دهند تا تغییری را در یک جامعه ایجاد کنند یا باعثِ پدیده ای اجتماعی شوند. به عنوان مثال: اگر از افرادِ مختلف بپرسند:« علّت افزایش آمارِ طلاق در جامعه چیست؟»، هر فردی به یک عامل به عنوانِ علت افزایش طلاق اشاره می کند؛ در صورتی که می توان عوامل مختلفی همچون «چشم و همچشمی و توقّعات نامحدود»، «دخالت بی جای اطرافیان در زندگیِ زوج ها»، «عدم رعایت حقوق و مسؤولیّت پذیری»، «عدم شناخت زن و شوهر از یکدیگر و عدم تناسب»، «تفاوت فرهنگ ها»، «عدم آشنایی با مهارت های زندگیِ مشترک»، «خشونت زن یا شوهر»، «کاهش فرهنگ گذشت و ایثار» و «علل خاصّ همچون اعتیاد و بیکاری» را به عنوان عوامل افزایش طلاق در سالان اخیر ذکر کرد.
در مورد علل تغییر ملاک های انتخاب همسر نیز می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- در گذشته، ارزش های دینی در همسرگزینی نقش مهمّی داشتند. در روایتی پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «از گیاه روییده در زباله دانی دوری کنید». سوال شد: "ای رسول خدا! منظور از چنین گیاهی چیست؟" آن حضرت فرمود: «زن زیبا که در خانواده ای ناصالح رشد کرده است» [کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 5، ص 332، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 هـ ش]. با وجود این حدیث شریف و امثال آن، چرا زنان زیبایی که خانواده شایسته ای ندارند یا رفتار نادرستی دارند، مورد پسند عدّه زیادی از پسرهای جوان قرار می گیرند؟

- یکی از علت های تغییر در ملاک های انتخاب همسر، «تغییرات اجتماعی» است:
در دنیای امروز، افزایش جمعیت و ایجاد ارتباطات زیاد اجتماعی، باعث به وجود آمدنِ انواع و اقسام مختلفی از ارزش ها شده است. این گستردگی و تنوع در ارزش های اخلاقی و هنجارهای اجتماعی، باعثِ ایجاد گروه های گوناگون و اقشار اجتماعیِ متفاوت شده است. این مسأله تا جائی پیش رفته که افرادِ یک فامیل، یا حتّی افراد یک خانواده، دیگر مانند گذشته، افکار، عقاید و الگوهای رفتاریِ مشابه نیستند. بسیار دیده می شود که پدر و مادرِ پسر یا دختری جوان، معیارهایی مطابق با ارزش های دینی و اخلاقی برای انتخاب همسر آینده فرزندشان دارند؛ اما فرزند از معیارهای پدر و مادرش پیروی نمی کند و معیارهای خود را برای انتخاب همسر در نظر می گیرد.

ادامه دارد...

خوشبختی;997825 نوشت:
راهکارها چی هست
شاید عدّه ای با خواندنِ مطالب بالا بگویند:«حرف هایت درست؛ اما من به عنوان یک جوان که نمی توانم ارزش های دینیِ افرادِ جامعه را تغییر دهم و مانع تغییراتِ اجتماعی شوم، چه کار کنم که بتوانم همسر مناسبی پیدا کنم؟» در جواب می گویم: در انتخاب همسر، پسرهای جوان از آزادی بیشتر برخوردارند. پسرهای جوان می توانند با مشورت با خویشاوندان، آشنایان، دوستان و فامیلِ خود، خانمِ جوانی را بیابند که به معیارهای مادّی کمتر اهمیّت بدهد و بیشتر به تلاشگر بودنِ همسر آینده توجه داشته باشد، توقّع های مادّی کمتری داشته باشد و برای رسیدن به خواسته های مادّی از صبر و تحملّ بالایی برخوردار باشد. اما دخترهای جوان که باید یک خواستگار مناسب در میان خواستگاران شان بیابند، چه کار باید انجام دهند؟ قبول دارم که به دلیل فرهنگِ ایرانی، دختران جوان نمی توانند به خواستگاریِ پسری مناسب بروند و اگر دل را به دریا بزنند و این کار را انجام دهند و به خواستگاریِ پسری بروند، به احتمال بسیار زیاد، از سوی پسر جواب ردّ می شنوند. با این حساب، این خانم های جوان چه کار کنند؟ در جواب این سؤال می گویم: هر کسی علاقه دارد به یک زندگی خوب و آرامش بخش دست یابد و تشکیل خانواده دهد. ما انسانها بر خواست و نظر دیگران کنترلی نداریم. پس بهتر است وقت خود را صرف غصه خوردن در مورد نپسندیدن عده ای ظاهربین نکنیم. به جای فکرکردن به اموری که خارج از کنترل ماست، بهتر است همه ما به اموری بپردازیم که در حیطه کنترل مان قرار دارد.

به دختران جوان توصیه می کنم مهارت های زیر را در خود پرورش دهند و تمرین نمایند:

- مردهای جوان به دنبال خانمی هستند که مهربان بوده و تشنه عشق و محبت باشد. مردها دوست دارند مورد دوست داشتن قرار بگیرند و خودشان نیز کسی را دوست بدارند. بعضی از خانم ها خیلی سخت گیر بوده و برای جزئیات اهمیت بیش از اندازه ای قائل می‌شوند. برخی از خانم ها نیز هنگام خواستگاری برخوردی سرد و بی احساس با مادر خواستگار دارند. این مسائل، مشکل را دو چندان می نماید. برای اینکه جذاب تر باشید سعی کنید بیشتر لبخند بزنید. لازم نیست جلوی مادر مرد جوان، قهقهه سر دهید. بلکه لبخندی ملیح شما را زیباتر می کند. از همین امروز شروع به مراقبت از گل های آپارتمانی نمایید. پرورش دهنده های گل، در نظر مردم، مهربان تر از بقیه هستند. اینکه مردها به دنبال خانم هایی با روحیه زنانه و مهربان می‌گردند؛ به این دلیل است که چنین خصوصیاتی باعث می‌شود یک زن بتواند مادر بهتری برای بچه هایش باشد. البته این امر بدان خاطر نیست که مردها انتظار دارند خانم ها آنها را نیز تر و خشک کنند، بلکه بدان خاطر است که دوست دارند فرزندانشان در آغوش مادر مهربان و دلسوزی پرورش پیدا کنند.

- خانم ها اغلب تصور می‌کنند که مردها خیلی سطحی نگر بوده و تنها چیزی که برایشان اهمیت دارد وضعیت ظاهری خانم می‌باشد. مردها لزوما به دنبال خانم های زیبا نمی‌گردند ، بلکه آنها می‌خواهند کسی را داشته باشد که به وضعیت ظاهری خود افتخار کند. برای این کار لازم نیست لباس های گران قیمت بپوشید و آرایش غلیظ نمایید یا خدای نکرده بینی خود را عمل کنید. بلکه همین که لباس های ساده بپوشید و با اعتماد به نفس رفتار نمایید، کافی است. خوب است هنرهای زنانه مانند: خیاطی، آشپزی و شیرینی پزی را تا حدّی یاد بگیرید و جلوی مادر خواستگارها به جای استفاده از لباس های آماده گران قیمت، لباسی که دوخته خودتان است را بپوشید. مادرها به وضعیت اقتصادی پسرانشان و صرفه جویی همسر آینده اش اهمیت زیادی می دهند.

- مردها به دنبال خانم هایی هستند که بتوانند به آنها اعتماد کنند. کسی که آنها را به خاطر خودشان بخواهد، کسی که بتوانند به او ایمان داشته باشند. شاید برایتان عجیب باشد اما برخی از خانم ها قابل اعتماد نبوده و بسیار بی وفا هستند. همین امر باعث می‌شود که مردها محتاط تر عمل کنند. آقایان به شدت از بی وفایی و بد قولی بیزار هستند و به دنبال کسی می‌گردند که بتوانند از صمیم قلب به او اعتماد کنند. در جلسات خواستگاری به هیچ وجه به موضوع خواستگاران سابق خود اشاره نکنید. اشاره به خواستگارهای زیاد شما را در نظر دیگران بهتر جلوه نمی دهد، بلکه باعث می شود فکرکنند خدای نکرده شما ایرادی داشته اید که تاکنون موفق به ازدواج نشده اید. - مردها از زنی خوششان می آید که زنانه رفتار کند و خلق و خوی پسرانه نداشته باشد. پس مثل پسرها رفتار نکنید. ظریف رفتار کنید و خود را علاقه مند به داشتن همسری نشان دهید که بتوانید به او اعتماد کنید و تکیه نمایید. خود را بی نیاز و کاملا مستقل نشان ندهید. اگر تاکنون به مسافرت های مجردی بدون خانواده رفته اید، آنها را فراموش کنید و از آنها جلوی کسی حرفی به میان نیاورید. به هیچ وجه خود را زنی بزن بهادر معرفی ننمایید. این ویژگی، مادر پسرها را فراری می دهد.

- مردها همسری را می‌خواهند که حامی و پشتیبانشان باشد. خیلی از خانم ها منتظر هستند اشتباه کوچکی از آقا سر بزند تا همسرشان را به باد انتقاد بگیرند و در مسائل خصوصی و حتی شغلی اش دخالت کنند. آقایان به ارتباط خود به عنوان یک سیستم محافظ نگاه می‌کنند. زمانیکه خانم نتواند یک چنین حسی را در آنها به وجود آورد و از این گذشته تا آنجا که می‌تواند از آنها انتقاد هم بکند، چیزی نمی گذرد که دلسردی پیش می‌آورد. - مردها از خانم های عصبی که تمام مدت داد و فریاد می‌کنند، خوششان نمی آید. آنها خانم هایی را می‌پسندند که اهل بحث و گفتگو باشند و قادر باشند که مشکلاتشان را از راه های منطقی حل کنند.

- سطح توقع مادی خود را کاهش دهید. از پدر و مادرتان بپرسید که چگونه زندگی شان را شروع کردند. بیشتر خانواده های نسل قبل، زندگی خود را در خانه های استیجاری آغاز نمودند. پس انتظار نداشته باشید همسر آینده تان خانه و ماشین از خود داشته باشد. همین که همسری مؤمن، مهربان و تلاشگر بیابید، نعمت بزرگی است که باید قدرش را بدانید. قناعت را تمرین نمایید. انتظار نداشته باشید خیلی زود به همه خواسته های مادّیتان برسید. تأکید می کنم که ویژگی های بالا را در خود پرورش دهید و پس از ازدواج نیزآنها را تمرین نمایید. اگر تظاهر به این ویژگی ها کنید، خیلی زود آشکار می شود و دیگر کسی به شما اعتماد نمی کند. ناامید نشوید و با برنامه ریزی به کسب مهارت های مختلف بپردازید. زمانی که شاد و بانشاط باشید، همچنین مهارت های بالا را کسب نمایید، قطعاً افراد بیشتری ترغیب می شوند که به خواستگاری شما بیایند.

سلام
اگه دنبال خواستگار هستین میتونین خواستگار پیدا کنید
به دوست و آشنا از طریق مادر بسپرید و اگه پسر خوبی پیشنهاد شد غیر مستقیم شما رو پیشنهاد بدن.
ولی میخوام بگم هر چه قدر هم نیاز به شوهر دارید از این نکته غافل نشوید :
تحقیق کنید و آن هم تحقیق در محل کار و دوستان به صورت غیر مستقیم.
مردها معمولا ذات خودشان را در جمع دوستان نشان میدهند.
افرادی میشناسم که پیش همسرانشان افرادی مودب بودند ولی در خفا نه آداب می فهمیدند و نه تعهد کاری سرشان میشد. حالا جدای از اینکه خیلی ها به خیال خودشان سیگاری بودند و رو نمیکردند....
اگر بروید از دوستان آنها بپرسید فلانی چه جور آدمی است به نظرم اطمینان کافی به انسان نمیدهد باید غیر مستقیم تحقیق کرد.

خباء;997983 نوشت:

متاسفانه فرهنگ باید تغییر کند با آموزش نمیتوان چیزی را تغییر داد...
..

آیا شما قبول ندارین فرهنگ از راه آموزش به مردم یک کشور میرسه و نسل به نسل انتقال پیدا میکنه؟
آیا قبول دارین کم کاری ما نتیجش امروز داره مشخص میشه؟ این ما من و شما نیستیم کسانی هستند که مسئولن.

مثلا تا چند سال پیش همین دهه شصت و اواخر هفتاد مردم شدیدا دنبال رابطه هایی بودن که به ازدواج ختم بشه اما الان دنبال ازدواج سفید هستن و فرار از مسىولیت! بقول دوستمون ماهواره و اینترنت____ اینها آموزش دادن با فیلم ها و کلیپ ها بی بند و باری شهوت رانی و ساختن داف های عملی ... مردم کم کم یاد گرفتن و روی خودشون پیاده کردن. غیر از آموزش بود؟ اونم از کیلومترها دورتر!!

ح

یحبّونه;997992 نوشت:
با سلام

شما دارید این رو به همه مردها تعمیم میدید در حالیکه بنظر بنده همه پسران اینگونه نیستند و بعد اینکه کسی که چنین نگرشی دارد حتما خودش گذشته ای و روابط قبل ازدواج و... دارد!!!

بالا رفتن سن دختران متعهدی مثل شما به خاطر نگرش یه عده مرد بی غیرت و تعهد نیست!

بنظر بنده باید یک شبکه ملی برای جوانان مومن و متعهد شکل بگیرد

دوست گرامی در ابتدای صحبتم گفتم همه این مدل نیستن اما ظاهرا نخوندید!

آیا من دردر این تاپیک ذکر کردم که سن ازدواجم بالاست؟ میشه لطف کنید و بمن نشان بدین؟

درباره یک شبکه ی ملی زیر نظر پلیس محترم فتا و ... موافقم

امید;997999 نوشت:
ا

متشکرم از پاسخ مفصل شما، سپاس
اما گاهی تمام این موارد رعایت میشن و اون آقا انگار نه انگار...... آنقدری که بی وفایی و پشت پا زدن در مردان به فور یافت میشه در زنان کمتر هست.

زنان قبلا بی وفا نبودن اما یاد گرفتن در برخورد با روزگار بد و مردان بد باید خشن تر و سرد تر باشن. بگذریم این بحث ما نیست.

یعنی ما هیچ مشکل ریشه ای ندارم و به افراد در حامعه بر میگرده؟

خباء;998005 نوشت:
سلام
اگه دنبال خواستگار هستین میتونین خواستگار پیدا کنید

قاعدش این هست اگر دنبال خواستگار بودم به سایت مشاوره خانواده و ازدواج میرتم و عنوان تاپیکم این بود" چطور یک خواستگار خوب داشته باشم" !

خباء;998005 نوشت:
اگه دنبال خواستگار هستین میتونین خواستگار پیدا کنید

شروع کننده موضوع در سؤالشان و پست های بعدی به نداشتنِ خواستگار اشاره ای نکردند. اما چون شما این موضوع را مطرح کردید، به نظرم رسید که من هم راه حلّ خودم را برای دختر خانم هایی که خواستگار ندارند، مطرح کنم. من به این گونه خانم ها می گویم:

تعداد زیادی از مادرهایی که پسر نجیب دارند، به دنبال عروسی نجیب می گردند. از آنجایی که در سال های اخیر تبلیغات زیادی علیه ازدواج فامیلی شده؛ این خانم ها از فامیل، عروس انتخاب نمی کنند. این خانم ها بیشتر در جلسات مذهبی به دنبال یافتن دختر خانم های محجبه و نجیب هستند. پیشنهاد من به شما این است که در همه جلسات مذهبی _ همچون دعای ندبه، جلسات مولودی ائمه اطهار (علیهم السلام)، نماز جماعت و جلسات روضه و عزاداری _ شرکت کنید. آرایش نکنید و حجاب کامل را در محله ای که در آن زندگی می کنید، رعایت نمایید. با رعایت حجاب و وارد نشدن در دوستی ها و روابط نامناسب و شرکت در این جلسات _ ان شاءالله _ می توانید خواستگار خوب و مناسبی بیابید. توصیه می کنم با آمدن این خواستگار حتما از مشاور و روانشناسی متعهد و خبره کمک بخواهید تا زندگی مشترک سالمی را تشکیل دهید و به آرامشی مثال زدنی دست یابید.

خباء;998005 نوشت:
مردها معمولا ذات خودشان را در جمع دوستان نشان میدهند.

سلام!بزرگوار در مورد دخترخانم ها چی از چه کسانی باید تحقیقات کرد؟
ماشاءالله همه دخترها در مورد دوستان خود و نحوه رفتارشان این قدر تعریف می کنند که حد نداره ولی وقتی رو در رو و در واقعیا با خانم یا خانم هایی که معرفی می شوند صحبت می کنی واقعا رفتارهای اعجاب انگیزی می بینی و حرفهای دیگری می شنوی!!!

خوشبختی;997825 نوشت:
سلام ، عرض احترام خدمت کارشناسان محترم و اعضا
* ( این مشکل شامل همه نمیشه اما مهم هست و جای بحث داره)

من مدت زیادی هست با سؤالاتی درگیرم که جواب قطعی رو پیدا نکردم از این رو در سایت های مشاوره و بین مردم بودم . امروز به سایت دینی اومدم و البته امیدوارم زود تاپیک تایید بشه!

سروران گرامی اگر چه معیارها برای ازدواج در افراد متفاوت هست اما متأسفانه طی سال های اخیر برخی معیارهای نادرست مثل یک بیماری خطرناک در بین آقایان ما گسترس پیدا کرده.

طی سال های اخیر علی رغم اینکه مشاوره ها و کتابها خیلی مؤثر بودن اما پسران ما معیارهاشون برای ازدواج کاملا بی ارزش شده تا جایی که نمیدونن "هویت" در رابطه چی هست و بعد از ازدواج چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
مثلا تا چند سال پیش معیار جستجو برای یه دختر خوب ( اخلاق _ بلوغ فکری_ خانواده سالم_ ایمان و اعتقاد بسته به هر دینی _ هنر و خانه داری _ درک و شعور و ....) بود ... در کنار اون برخی مسایل دیگر بسته به نوع فکر افراد هم حائز اهمیت بود مثل پوشش، تفکر، شاغل بودن یا نبودن و ....
اما چیزی که من امرزه میبینم خیلی فرق کرده ، نمیدونم اسمش رو چی باید گذاشت اما مردان ما بدنبال خانم هایی هستند که اخلاق و شأن زن رو زیر سؤال بردن !

مثلا دختر ساده ای که زندگی ساده و بی حاشیه ای رو داره رها میکنن و بدنبال دختری هستن که چند دوست پسر داشته و احتمالا رابطه جنسی متعددی رو با خودشون و دیگران برقرار کرده. متاسفانه بدلیل روشنفکری! این مسایل رو نادیده میگیرن و با گفتن جمله ی ( گذشته ی اون فرد بمن مربوط نیست) سر خودشون کلاه میذارن در حالی که گذشته امروز رو ساخته و آینده رو تحت تأثیر قرار میده!

الان دخترانی که بدنبال مسافرت های مجردی ، مهمانی های مختلط بصرف مشروب و ... هستن ، دخترانی که رابطه های متعدد و عیان داشتن و ذره ای پشیمان نیستن، دخترانی که خانواده های ناسالم دارن و در محیط فکری آلوده از نظر روانشناسی رشد کردن. دخترانی که تا ساعت پایانی شب خارج از منزل در کافه ها مشغول گپ زدنن یا در سفره خانه ها به قلیان کشیدن مشغولن رو ترجیح میدن.... حتی دختران کم سن و سالی که به بلوغ لازم نرسیدن و فقط اندام جنسی اونا بالغ شده!!!

این مشکل از کجاست؟ چرا معیارهای خوب و بد در جامعه ی ایران عوض شده؟
وقتی چنین دخترانی ازدواج میکننند نباید این ذهنیت بوجود بیاد که یک شبه فردی تغییر خواهد کرد بلکه بالعکس از این به بعد اون مرد خانمش رو باید با تمام حواشی و شرایطش بپذیره اینجاست که کم کم اهمیت ازدواج با افراد سالم از نظر روانی و جسمی هویدا میشه.

متاسفانه مردان دیر متوجه این آسیب ها میشن و ضربه ی اون متوجه دخترانی میشه که زندگی معمولی دارن و دختران موجهی هستن . شاید یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج در بین دختران همینه.

راهکارها چی هست و چرا مردان معیارهاشون به بدی ها و کاستی ها گرایش بیشتری پیدا کرده؟

سلام!اگر سریع این تایپیک را نبندن من به تک تک سوالاتتون پاسخ می دهم!الان وقت ندارم باید بروم جایی ولی در اولین فرصت حتما پاسخ خواهم داد!

سلمان 313;998017 نوشت:
اگر سریع این تایپیک را نبندن من به تک تک سوالاتتون پاسخ می دهم!

بنا به خواست شما، فعلا این تاپیک بسته نخواهد شد.

@};-happy@};-

امید;998019 نوشت:
بنا به خواست شما، فعلا این تاپیک بسته نخواهد شد.

@};-happy@};-

سلام!متشکرم.ان شاءالله فراد از سرکار بیایم پاسخ خواهم داد

خوشبختی;998008 نوشت:
ح

دوست گرامی در ابتدای صحبتم گفتم همه این مدل نیستن اما ظاهرا نخوندید!

آیا من دردر این تاپیک ذکر کردم که سن ازدواجم بالاست؟ میشه لطف کنید و بمن نشان بدین؟

درباره یک شبکه ی ملی زیر نظر پلیس محترم فتا و ... موافقم


بخاطر اشتباهم پوزش می طلبم

بنده چند پست رو پشت سر هم خوندم احتمالا جایی اشتباه کردم الان پستم اصلاحش میکنم.

ممنون که تذکر دادید. احتمالا مطلب زیر رو بنده سریع ازش گذشتم ولی تو ذهنم بوده

خوشبختی;997954 نوشت:
من دختر هستم و هنوز ازدواج نکردم
الان این مشکلات گریبان دختران خوب و ساده جامعه رو گرفته به نحوی که سن ازدواجشون بالا رفته .البته این فقط یکی از علت ها هست که هنوز به جوابش نرسیدم.

خوشبختی;998007 نوشت:
آیا شما قبول ندارین فرهنگ از راه آموزش به مردم یک کشور میرسه و نسل به نسل انتقال پیدا میکنه؟
آیا قبول دارین کم کاری ما نتیجش امروز داره مشخص میشه؟ این ما من و شما نیستیم کسانی هستند که مسئولن.

مثلا تا چند سال پیش همین دهه شصت و اواخر هفتاد مردم شدیدا دنبال رابطه هایی بودن که به ازدواج ختم بشه اما الان دنبال ازدواج سفید هستن و فرار از مسىولیت! بقول دوستمون ماهواره و اینترنت____ اینها آموزش دادن با فیلم ها و کلیپ ها بی بند و باری شهوت رانی و ساختن داف های عملی ... مردم کم کم یاد گرفتن و روی خودشون پیاده کردن. غیر از آموزش بود؟ اونم از کیلومترها دورتر!!

بله آموزش تاثیر داره و فرهنگ هم میسازه. ولی آموزش فقط انتقال داده نیست.
من میتوانم درباره یک موضوع دو فیلم بسازم که یکی تاثیر بیشتری داشته باشد. هر دو قرار است یک داده به شما بدهند ولی فیلمی تاثیر عمیق تر و تاثیر عملی بیشتری دارد که توانسته باشد از حیث منطق و احساس شما را در گیر کند و از غرایز و لذتهای شما در جهت اهداف خود بهره ببرد.
و باز ممکن است گاهی مستند تاثیر عملی بیشتری داشته باشد.
آموزش در داخل کشور هم همین است.
دانش آموزی که هر هفته به یک فقیر کمک میکند و درد محرومین را درک میکند آیا کمتر به فکر شهوت رانی و دزدی نخواهد رفت؟
باور کنید آموزش فقط تحویل چند کلمه خوشکل روی صفحه کاغذ و امتحان و تست نیست...
آموزش و علم یعنی شما طریقه و سبک زندگی را یاد بگیرید و با آن زندگی کنید.
دانش آموزی که آموزش را زندگی میکند و عمل صالح دارد ، بسیار مقاوم تر و صالح تر از دانش آموزی است که آموزش را روی برگه کاغذ می بیند.
بخش اعظمی از زندگی مردم در مدارس و محل کار و خانه است.
اگر آنها شبکه مجازی دارند ما نیز تلویزیون و اقتصاد و ازدواج و اعتقاد داریم.
بخش بزرگی از زندگی جوانان در کنار حکومت است و فقط ذهنشان به مدت چند ساعت به آن طرف است.
اگر ما با این همه ابزار نتوانیم تاثیر گذار باشیم و جوانان را دو دستی تقدیم شبکه های مجازی آن طرف کنیم خودمان مقصریم که متوجه حکومت و مدیران و قوانین است.

آموزش شهوت رانی و غیره وقتی تبدیل به فرهنگ میشه که شرایطی فراهم بشه
مثلا شرایط اقتصادی ازدواج سالم وجود نداشته باشه و فرهنگ ها و سنتهای اشتباه در ازدواج گذاشته بشه.
شهوت یک موتور محرک قوی است اگه ما توی کشور نتونیم اون را مهار کنیم قطعا دست یکی دیگه می افته.
روایتی نقل شده که تقریبا چنین مضمونی دارد اگر متعه منع نشده بود جز انسان فاسق زنا نمیکرد.
آب راه خودش رو باز میکنه حتی از دل صخره...

امید;997999 نوشت:
شاید عدّه ای با خواندنِ مطالب بالا بگویند:«حرف هایت درست؛ اما من به عنوان یک جوان که نمی توانم ارزش های دینیِ افرادِ جامعه را تغییر دهم و مانع تغییراتِ اجتماعی شوم، چه کار کنم که بتوانم همسر مناسبی پیدا کنم؟»
در جواب می گویم:
در انتخاب همسر، پسرهای جوان از آزادی بیشتر برخوردارند. پسرهای جوان می توانند با مشورت با خویشاوندان، آشنایان، دوستان و فامیلِ خود، خانمِ جوانی را بیابند که به معیارهای مادّی کمتر اهمیّت بدهد و بیشتر به تلاشگر بودنِ همسر آینده توجه داشته باشد، توقّع های مادّی کمتری داشته باشد و برای رسیدن به خواسته های مادّی از صبر و تحملّ بالایی برخوردار باشد.

اما دخترهای جوان که باید یک خواستگار مناسب در میان خواستگاران شان بیابند، چه کار باید انجام دهند؟ قبول دارم که به دلیل فرهنگِ ایرانی، دختران جوان نمی توانند به خواستگاریِ پسری مناسب بروند و اگر دل را به دریا بزنند و این کار را انجام دهند و به خواستگاریِ پسری بروند، به احتمال بسیار زیاد، از سوی پسر جواب ردّ می شنوند. با این حساب، این خانم های جوان چه کار کنند؟
در جواب این سؤال می گویم:
هر کسی علاقه دارد به یک زندگی خوب و آرامش بخش دست یابد و تشکیل خانواده دهد. ما انسانها بر خواست و نظر دیگران کنترلی نداریم. پس بهتر است وقت خود را صرف غصه خوردن در مورد نپسندیدن عده ای ظاهربین نکنیم.
به جای فکرکردن به اموری که خارج از کنترل ماست، بهتر است همه ما به اموری بپردازیم که در حیطه کنترل مان قرار دارد.
به دختران جوان توصیه می کنم مهارت های زیر را در خود پرورش دهند و تمرین نمایند:

- مردهای جوان به دنبال خانمی هستند که مهربان بوده و تشنه عشق و محبت باشد. مردها دوست دارند مورد دوست داشتن قرار بگیرند و خودشان نیز کسی را دوست بدارند. بعضی از خانم ها خیلی سخت گیر بوده و برای جزئیات اهمیت بیش از اندازه ای قائل می‌شوند. برخی از خانم ها نیز هنگام خواستگاری برخوردی سرد و بی احساس با مادر خواستگار دارند. این مسائل، مشکل را دو چندان می نماید. برای اینکه جذاب تر باشید سعی کنید بیشتر لبخند بزنید. لازم نیست جلوی مادر مرد جوان، قهقهه سر دهید. بلکه لبخندی ملیح شما را زیباتر می کند. از همین امروز شروع به مراقبت از گل های آپارتمانی نمایید. پرورش دهنده های گل، در نظر مردم، مهربان تر از بقیه هستند. اینکه مردها به دنبال خانم هایی با روحیه زنانه و مهربان می‌گردند؛ به این دلیل است که چنین خصوصیاتی باعث می‌شود یک زن بتواند مادر بهتری برای بچه هایش باشد. البته این امر بدان خاطر نیست که مردها انتظار دارند خانم ها آنها را نیز تر و خشک کنند، بلکه بدان خاطر است که دوست دارند فرزندانشان در آغوش مادر مهربان و دلسوزی پرورش پیدا کنند.

- خانم ها اغلب تصور می‌کنند که مردها خیلی سطحی نگر بوده و تنها چیزی که برایشان اهمیت دارد وضعیت ظاهری خانم می‌باشد. مردها لزوما به دنبال خانم های زیبا نمی‌گردند ، بلکه آنها می‌خواهند کسی را داشته باشد که به وضعیت ظاهری خود افتخار کند. برای این کار لازم نیست لباس های گران قیمت بپوشید و آرایش غلیظ نمایید یا خدای نکرده بینی خود را عمل کنید. بلکه همین که لباس های ساده بپوشید و با اعتماد به نفس رفتار نمایید، کافی است. خوب است هنرهای زنانه مانند: خیاطی، آشپزی و شیرینی پزی را تا حدّی یاد بگیرید و جلوی مادر خواستگارها به جای استفاده از لباس های آماده گران قیمت، لباسی که دوخته خودتان است را بپوشید. مادرها به وضعیت اقتصادی پسرانشان و صرفه جویی همسر آینده اش اهمیت زیادی می دهند.

- مردها به دنبال خانم هایی هستند که بتوانند به آنها اعتماد کنند. کسی که آنها را به خاطر خودشان بخواهد، کسی که بتوانند به او ایمان داشته باشند. شاید برایتان عجیب باشد اما برخی از خانم ها قابل اعتماد نبوده و بسیار بی وفا هستند. همین امر باعث می‌شود که مردها محتاط تر عمل کنند. آقایان به شدت از بی وفایی و بد قولی بیزار هستند و به دنبال کسی می‌گردند که بتوانند از صمیم قلب به او اعتماد کنند. در جلسات خواستگاری به هیچ وجه به موضوع خواستگاران سابق خود اشاره نکنید. اشاره به خواستگارهای زیاد شما را در نظر دیگران بهتر جلوه نمی دهد، بلکه باعث می شود فکرکنند خدای نکرده شما ایرادی داشته اید که تاکنون موفق به ازدواج نشده اید.
- مردها از زنی خوششان می آید که زنانه رفتار کند و خلق و خوی پسرانه نداشته باشد. پس مثل پسرها رفتار نکنید. ظریف رفتار کنید و خود را علاقه مند به داشتن همسری نشان دهید که بتوانید به او اعتماد کنید و تکیه نمایید. خود را بی نیاز و کاملا مستقل نشان ندهید. اگر تاکنون به مسافرت های مجردی بدون خانواده رفته اید، آنها را فراموش کنید و از آنها جلوی کسی حرفی به میان نیاورید. به هیچ وجه خود را زنی بزن بهادر معرفی ننمایید. این ویژگی، مادر پسرها را فراری می دهد.

- مردها همسری را می‌خواهند که حامی و پشتیبانشان باشد. خیلی از خانم ها منتظر هستند اشتباه کوچکی از آقا سر بزند تا همسرشان را به باد انتقاد بگیرند و در مسائل خصوصی و حتی شغلی اش دخالت کنند. آقایان به ارتباط خود به عنوان یک سیستم محافظ نگاه می‌کنند. زمانیکه خانم نتواند یک چنین حسی را در آنها به وجود آورد و از این گذشته تا آنجا که می‌تواند از آنها انتقاد هم بکند، چیزی نمی گذرد که دلسردی پیش می‌آورد.

- مردها از خانم های عصبی که تمام مدت داد و فریاد می‌کنند، خوششان نمی آید. آنها خانم هایی را می‌پسندند که اهل بحث و گفتگو باشند و قادر باشند که مشکلاتشان را از راه های منطقی حل کنند.

- سطح توقع مادی خود را کاهش دهید. از پدر و مادرتان بپرسید که چگونه زندگی شان را شروع کردند. بیشتر خانواده های نسل قبل، زندگی خود را در خانه های استیجاری آغاز نمودند. پس انتظار نداشته باشید همسر آینده تان خانه و ماشین از خود داشته باشد. همین که همسری مؤمن، مهربان و تلاشگر بیابید، نعمت بزرگی است که باید قدرش را بدانید. قناعت را تمرین نمایید. انتظار نداشته باشید خیلی زود به همه خواسته های مادّیتان برسید.
تأکید می کنم که ویژگی های بالا را در خود پرورش دهید و پس از ازدواج نیزآنها را تمرین نمایید. اگر تظاهر به این ویژگی ها کنید، خیلی زود آشکار می شود و دیگر کسی به شما اعتماد نمی کند. ناامید نشوید و با برنامه ریزی به کسب مهارت های مختلف بپردازید. زمانی که شاد و بانشاط باشید، همچنین مهارت های بالا را کسب نمایید، قطعاً افراد بیشتری ترغیب می شوند که به خواستگاری شما بیایند.

باسلام خداقوت

مطالبتون رو خوندم راهکارها به نظر خیلی عالی بود و راه گشا

ولی برای همه مواردی که عرض کردید یه مورد به ذهنم میرسید که همین راهکار باعث شده بود که خواستگاراشو از دست بده

به نظر من اگه آدمهای این جامعه یاد بگیرن که خودشون باشند خیلی از مشکلات حل میشه همون طور که هستند باشند

امید;997999 نوشت:
دنبال خانمی هستند که مهربان بوده و تشنه عشق و محبت باشد.

امید;997999 نوشت:
بلکه آنها می‌خواهند کسی را داشته باشد که به وضعیت ظاهری خود افتخار کند.

امید;997999 نوشت:
مردها به دنبال خانم هایی هستند که بتوانند به آنها اعتماد کنند.

امید;997999 نوشت:
مردها همسری را می‌خواهند که حامی و پشتیبانشان باشد.

امید;997999 نوشت:
مردها از خانم های عصبی که تمام مدت داد و فریاد می‌کنند، خوششان نمی آید.

امید;997999 نوشت:
سطح توقع مادی خود را کاهش دهید.

دقیقا با همین آدما که این ویژگی ها رو ندارن ازدواج میکنند چرا چون اونی که مهربونه مثلا سطح توقع مادی بالا داره اونی که عصبی هست حامی و پشتیبان هست اونی که اعتماد بهش دارند مهربون نیست
بساز بودن مهربون بودن اهل زندگی و خانواده دوست بودن پشتیبان بودن قانع بودن
مطمئنا هیچ فردی با داشتن این همه محاسن حاضر نمیشه با هر کسی ازدواج کنه Smile باید یکی مثل خودش نازل بشه :>

مشکل اصلی جامعه همینه گویا باید یکی صد درصد اونی باشه که ما فکر میکنیم و متاسفانه بزرگتر ها هم همینو به بچه ها یاد میدن

یعنی یکی رو پیدا کن که همه ویژگی های خوب رو داشته باشه

من موندم قدیما پسر، دختر تا قبل عروسی هم دیگه رو نمیدیدن و از اخلاق و ظاهر هم خبر نداشتن فقط پدر مادرا میگفتن دختر و پسر خوبی هست همینو بگیر چرا کمتر زندگیهاشون به طلاق ختم میشد

واقعا خیلی از این ویژگی هایی هم که فرمودید مطمئنا نداشتن چون تو سن پایین شاید حتی به این سطح از آگاهی نرسیده بودن که باید به چه صورت رفتار کنند

سلمان 313;998016 نوشت:
سلام!بزرگوار در مورد دخترخانم ها چی از چه کسانی باید تحقیقات کرد؟
ماشاءالله همه دخترها در مورد دوستان خود و نحوه رفتارشان این قدر تعریف می کنند که حد نداره ولی وقتی رو در رو و در واقعیا با خانم یا خانم هایی که معرفی می شوند صحبت می کنی واقعا رفتارهای اعجاب انگیزی می بینی و حرفهای دیگری می شنوی!!!

سلام

خانم ها موجودات پیچیده ای هستند
خصوصا دست یافتن به اخلاق و رفتارشان.
در مورد خانم ها ، حتما باید از آقایان مرتبط تحقیق کرد و نباید به حرف فقط دوستانش توجه کرد.
در جلسه خواستگاری هم میتوان چیزهای کلی را فهمید درباره حجاب و شغل و مهریه و موسیقی و مجالس عروسی...
برای تحقیق ، رفتن سراغ داماد خانواده به نظرم گزینه خوبی است.
و ببینیم در چه مجالسی شرکت میکنند و مثلا مجلس عروسی آنها چه طور است...
ولی خوب بعضی از اینها باز هم ذات آنها را خوب نشان نمیدهد...
ولی بعضی پسرها خیلی زرنگ هستند و به محض آشنایی با خانواده خیلی چیزها را متوجه میشوند...
من خواستگاری هایم را به یاد دارم که دخترها چه طور همگی خود را قانع و مذهبی معرفی میکردند
ولی وقتی بیشتر سوال میکردم مشخص میشد قناعت و ساده زیستی و مذهبی بودن از نگاه آنها ، تا نگاه من خیلی فاصله است.
و خدا رو شکر گزینه های خوبی هم بودند که من آرزو داشتم با ان دخترها وصلت کنم ولی فرهنگ خانوادگی آنها اجازه نمیداد و این هم به نظرم از ضعف فرهنگی ما است که تحمل تفاوت فرهنگی و احترام گذاشتن به هم را نداریم و همه تصمیم میگیرند از همان ابتدا صرف نظر کنند چون به درد سرش نمی ارزد... زیاد شنیدید دخالت خانواده ها در زندگی زوجین... اینکه ما به خودمان حق میدهیم راجع به دیگران تصمیم بگیریم خوب نیست... آدم غرب را نگاه میکند طرف 18 سالش میشود مستقل میشود کسی هم دخالت نمیکند... ما 15 سالگی بالغ میشویم ولی در واقع در 30 سالگی به ما اجازه استقلال میدهند و بعدش فضولی میکنند!
اینها فرهنگ غلطی است که ما داریم و اجازه نمیدهیم فرزندانمان بزرگ و مستقل بار بیایند.
البته بعضی ها به خاطر شرایط اقتصادی مجبور به استقلال میشوند. مثلا یکی بود شاید 18 سالش بود میگفت اگه من خونه باشم بابام با لگد میندازم بیرون و داشت کار کناف میکرد و واقعا اون زمان بهش حسودیم شد و میگفتم بابا تو واقعا ایول داری... ما شا الله..
حرف اخر
انشالله واسه پسرا خانومهایی پیدا بشه که
مهریه بالا نخوان
ساده زیست باشن
نق نق نکنن
حسودی نکنن
چشم و هم چشمی نداشته باشن
و نسبت به شوهر خاضع باشن به تعبیر قرآن قانت باشن.
و به اونها محبت کنن.

و اقایون هم
پشتوانه و پناه زن باشن
اظهار علاقه کنن و رفتارای خرکی نکنن و این قدر متکبر نباشن و قدبازی در نیارن...
سیگار نکشن قلیون به هیچ وجه اعتیادم خودشون را دار بزنن.
جلوی دهان مبارک رو بگیرن و مودب باشن
به زنشون کمک کنن...
اگه زور نفقه نداری به این فکر کن که میتونی با شرط ضمن عقد از بار نفقه خلاص بشی ( استفتا شده میدونم که میگم.. تحقیق کن )
مهریه بالا قبول نکن به فرهنگ غلط کمک نکن. مرد باش و مخالفت کن بذار اون دختر ترشیده بشه بهتره که دینی به گردنت بیاد که چه زن بخواد و چه نخواد باید بپردازیش.. با اون دنیا و طلبکارات چه میکنی؟! به قول یارو این مهریه های بالا مثل قماره شاید کارت به زندان بکشه شاید به قسط های هر ماه یک سکه رد کن بیاد و ممکنه کارت به سر پل صراط برسه مخصوصا اگه در پرداخت کوتاهی کنی....
دیگه بیشتر مزاحم نمیشم... حرفا کلی بود خطاب به شخص خاصی نیست.. به دل نگیرید ولی گوش کنید!
بدرود

خوشبختی;998013 نوشت:
قاعدش این هست اگر دنبال خواستگار بودم به سایت مشاوره خانواده و ازدواج میرتم و عنوان تاپیکم این بود" چطور یک خواستگار خوب داشته باشم" !

سلام
من این جمله رو از کارشناس در چند پست قبل دیدم :
((چه کار کنم که بتوانم همسر مناسبی پیدا کنم؟»))

و بعد راه حل های ایشان.
لذا در پست بعدی در یک پاراگرف راه حل دادم.

حالا هم میگویم اشتباه کردم شما ببخشید.

خباء;998045 نوشت:
بله آموزش تاثیر داره و فرهنگ هم میسازه. ولی آموزش فقط انتقال داده نیست.

بنده هم همین رو عرض میکنم.
مثال میزنم ..... زمان دور که مدرسه میرفتیم کتابها رو میخوندیم و همون رو امتحان میدادیم شاید سالی دو یا سه بار ما رو یه آزمایشگاهی هم میبردن ! ( بیشتر وزمایشگاه مثل سالن و موزه جواهرات بود) ولی یک دانش آموز در کشورای دیگه حتما با آزمایشگاه از نزدیک آشنا هست و اگر فرضا به درس فیزیک علاقه نداشته باشه در آزمایشگاه اونو یاد میگیره و در نتیجه آزمونش رو با موفقیت طی میکنه.

من وقتی میگم آموزش منظور کتاب و تست نیست. منظور آشنایی بچه ها از سنین راهنمایی و متوسطه با مسایل مختلف و نحوه ی بر خورد اونهاست. مثل جلسات صمیمی و بیان مسایل
وقتی میگم فرهنگ یعنی تلویزیون شما امشب بهترین فیلم رو نشون بده و انقدر مشتاق قسمت بعدی باشی که ماهواره روشن نشه.
انقدر خواننده های مجاز برای آرامش شما آهنگ زیبا اجرا کنن که بین اونها و خواننده های ماهواره شما اونها رو انتخاب کنین.

وقتی مردم حس میکنن تلویزیون چیزی برای نشون دادن نداره و یک مشت فیلم تکراری و حوصله سر بر هست ماهواره انتخاب بعدی اونها میشه. حالا در میان برنامه ها خیانت رو هم نشون میدن .... ازدواج سفید رو هم نشون میدن... پیروی از هوا و هوس و فلان هم نشون میدن ... دو تا شعار و چهار تا برنامه سیاسی و هزار بدبختی دیگر

جوانها و نوجوان ها قشر آسیب پذیری هستن که ممکنه بخاطر فقر مالی یا فرهنگی درون خانواده ... بسرعت جذب این آموزش ها بشن. من حتی در دو، یه سال اخیر متوجه شدم قشر میانسال و بالاتر ما هم نگرششون تغییر کرده.

اینها تنها گوشه ای از چگونگی ورود فرهنگ و آموزش اون در قالب های مختلف هست.
بقول شما وقتیم راهی برای ازدواج نباشه بهترین و سریع ترین گزینه ها رو میز میاد!

خوشبختی;998012 نوشت:
آنقدری که بی وفایی و پشت پا زدن در مردان به فور یافت میشه در زنان کمتر هست.

بنده معتقدم دقیقا مشکل همینجاست که دخترا ها (گیریم که وارد رابطه ای شدن به هدف ازدواج ) زیاد به پسرها وابسته میشن
زود علاقه اشون رو نشون میدن
زود همه ی انچه که هستن رو نشون میدن
پیش قدم میشن در مهر و علاقه و همه چی
دختر پسر مورد نظر رو قبل از ازدواج از محبت سیراب میکنه !
دیگه پسر نگرانی از دست دادن دخترو نداره !
ووو..
این رفتارها همشون غلطه و باعث دلزدگی پسرا میشه, چیزی که من شخصا تو جامعه میبینم توسط دخترا زیاد انجام میشه
در رابطه میان فردی همیشه باید تعادل رعایت بشه و پسر باید پیش قدم بشه دختر فقط چراغ سبز بده کافیه
دختر باید ارزش خودش رو حفظ کنه و با اعتماد به نفس و مغرور باشه و ابدا فداکاری و فلان نکنه

کلا پسرا به دنبال دو نوع دختر نمیرن : 1- دختر سهل الوصول 2- دختر صعب الوصول

یه قانون طلایی هم تو دنیا هست که میگه هر چیزی رو با اصرار و حریصانه بخواهی به ان نخواهی رسید.

خوشبختی;998068 نوشت:

وقتی مردم حس میکنن تلویزیون چیزی برای نشون دادن نداره و یک مشت فیلم تکراری و حوصله سر بر هست ماهواره انتخاب بعدی اونها میشه.

سلام و عرض ادب

دوست گرامی

اصولا این چیز ها برای مردم جذاب هست و حوصله سر بر نیست:

روابط جذاب ( روابط بیرون از ازدواج و خانواده )

آهنگ های جذاب ( غنا ، مداحی ها آنچنانی ، آهنگ های آنچنانی و ... )

و مضامین و محتواهای نامشروع دیگه

در کل جذابیت مادی مد نظر ، در این چیز ها خلاصه می شه

به طور مثال توی صدا و سیما
پر بیننده ترین برنامه
برنامه ای هست که توش شوخی های +18 می کنن
در حالی که نصف مخاطب هاش
بچه ها هستن

شوخی هایی که معمولا با هدف پوچ گرایی انجام می شه و به ندرت شوخی های معنا دار و سازنده دیده می شه .

متاسفانه سکولاریسم به همه ابعاد زندگی مردم ، حتی دین گرایان رسوخ کرده

خداوند می گه غنا و لهو و لعب برای دنیا و دنیا پرستان هست

ما میگیم جامعه باید غنا و لهو و لعب حلال داشته باشه !

خدا میگه ربا حرام هست

ما می گیم باید بانک ها ربای حلال بدن!

خداوند می گه من الکی خوش ها رو دوست ندارم

ما می گیم مردم باید الکی خوش بودن حلال داشته باشن!

خداوند می گه ملاک انتخاب همسر باید دین داری باشه

ما می گیم همسری که ما می خوایم انتخاب کنیم ، باید ملاک های مورد نظر من رو داشته باشه
( برای رسیدن به حس تملک نسبت به همسر )

در کل ما می خوایم خواسته های خودمون رو بهش برچسب دین بچسبونیم

به جای این که دین رو ملاک زندگی خودمون قرار بدیم و خواسته هامون رو تغییر بدیم!!!

امام حسین (علیه السلام)
مردم برده دنیایند و دین لقلقه زبانشان است؛
تا وقتی زندگی به کامشان است دور دین را می گیرند
و همین که با بلا و سختی امتحان شوند، دین داران کم می شوند!

زندگی مردم زمانی رو به بهبودی خواهد رفت

که مردم خودشون رو تغییر بدن

نه دین و راه و رسم صحیح زندگی رو

در پناه حق تعالی

اللیل والنهار;998047 نوشت:
مطالبتون رو خوندم راهکارها به نظر خیلی عالی بود و راه گشا

سلام
از مشارکت سودمندتان در این موضوع واقعا تشکر می کنم.
در صحبت های شما دو نکته وجود دارد که اول به نکته دوم اشاره می کنم:
- گفته اید:« قدیما پسر، دختر تا قبل عروسی هم دیگه رو نمیدیدن و از اخلاق و ظاهر هم خبر نداشتن فقط پدر مادرا میگفتن دختر و پسر خوبی هست همینو بگیر چرا کمتر زندگیهاشون به طلاق ختم میشد». همان طور که در آخرین پستِ صفحه دوم همین موضوع گفتم، پدیده های اجتماعی را نمی توان مانند: پدیده ها و تغییرات شیمی و فیزیک، تک علّتی دانست. غالبا چند علّت دست به دست هم می دهند تا تغییری را در یک جامعه ایجاد کنند یا باعثِ پدیده ای اجتماعی شوند. کمتر بودن طلاق در گذشته نیز علل مختلفی داشت که از آن جمله می توان به: «زشت بودن طلاق در جامعه ایران در گذشته»، «پایین بودن توقّعاتِ زن و شوهر از یکدیگر در آن زمان»، «بالابودنِ سطح تحمّل و تاب آوریِ افراد در گذشته»، «آموزش مهارت های زناشویی توسط والدین قبل از ازدواج»، «کمتر بودنِ تغییرات اجتماعی و تشابهِ زیاد میان فرهنگِ افراد» اشاره کرد.

اجازه دهید به یکی از عوامل افزایشِ طلاق و اختلافاتِ خانوادگی و نیز اختلافات و درگیری های اجتماعی در جامعه امروز اشاره کنم:
طبق نظر عدّه ای از کارشناسان، آن چه در جامعه ایران امروزه کمتر به چشم می خورد، «تاب آوری و تحمّلِ افراد جامعه» است.
در تعریف «تاب آوری» می گویند:« ﺗﺎﺏآوریْ ظرفیت گذشتن از سختیِ پایدار و ترمیم خویشتن است». این ظرفیت می تواند به فرد کمک کند از اتّفاقات ناگوار زندگی با پیروزی بگذرد و با وجود قرار گرفتن در معرض فشارهای شدید، شایستگی های اجتماعی، تحصیلی و شغلی خود را بیشتر نماید.
در گذشته، مردم ایران با وجود سختی های فراوان، در محیط جامعه رفتار بسیار بهتری با یکدیگر داشتند. اما امروزه با وجود ایجاد و گسترش وسایلِ رفاهی، رفتار مردم نسبت به گذشته پَسرفت داشته است.

ویژگی های افراد تاب آور که در پژوهش های مختلفی به آنها اشاره شده، عبارتند از:

1) مهارت در حل مسئله:
افراد تاب آور در مقابل شرایط مختلف انعطاف پذیرند و توانایی خوبی در پیدا کردن راه حل های مختلف درباره یک موقعیت یا مسأله خاص دارند. در گذشته وقتی خانم جوانی، بر سر موضوعی با شوهرش اختلاف پیدا می کرد، با خود فکر می کرد که چطور می تواند این مشکل را حلّ کند. اما امروزه، عدّه ای از خانم ها به محض بروز یک مشکل، از حربه یِ مهریّه برای به کرسی نشاندنِ حرفشان یا رهایی از مشکل به جای حلّ آن بهره می برند. من خودم با تعدادی از قُضات دادگاه دوست هستم. مدّتی پیش یکی از این قاضی ها می گفت:«از وقتی که قیمت سکّه افزایش پیدا کرده، تعداد پرونده های اجرای مهریه هم افزایش پیدا کرده است». خانم هایی که بدون دلیلِ موجّه، مهریّه های سنگینِ خود را به اجرا می گذراند، متأسفانه فکر نمی کنند که این وضعیّت در نهایت به ضرر آنها تمام خواهد شد. زیرا اوّلاً اغلب مردها دیگر حاضر به ادامه زندگی با این خانم ها نمی باشند و طلاق را به زندگی ترجیح می دهند. ثانیاً پس از طلاقْ کمتر مردی برای ازدواج با این خانم های مطلّقه رغبت پیدا می کند. حتی مردانی که تجربه طلاق را در کارنامه خود دارند، برای ازدواج به دنبال دختران مجرد می روند. شاید دشواری های زندگی پس از طلاق باعث می شود که پس از گذشت یک سال از طلاق، نَوَد درصد خانم‌های مطلّقه علاقه‌مند به بازگشت به زندگیِ مشترک باشند.
مردها نیز امروزه کمتر از پدران خود توانایی حلّ مسأله دارند. به عنوان مثال مردهای امروزی با به وجود آمدنِ کوچک ترین ناراحتی در زندگی، اختیار را از دست می دهند و به
خشونت و پرخاشگریِ جسمی متوسّل می شوند. در صورتی که در گذشته، مردها از پدران خود یاد می گرفتند که نباید دست روی ضعیف تر از خود بلند کرد.


2) مهارت های اجتماعی:
افراد تاب آور مهارت های ارتباط با دیگران را خیلی خوب آموخته اند. آن ها می توانند در شرایط سخت هم شوخ طبعی خودشان را حفظ کنند، با دیگران صمیمی شوند و در مواقع بحرانی از حمایت اجتماعی دیگران بهره ببرند؛ ضمن این که می توانند سنگ صبور خوبی باشند. امروزه روز، در جامعه ما افراد نمی توانند به درستی خواسته های خود را بیان کنند. من به بسیاری از مُراجع های خود می گویم: "برای بیان خواسته هایتان به جای امر و نهی کردن، از کلمه «میشه ...؟» و مانند آن استفاده کنید". اما این نوع حرف زدن برای خیلی ها واقعا سخت است. بسیاری از ما یاد گرفته ایم که برای برآورده شدنِ خواستمان به امر و نهی متوسّل شویم و فقط به دیگران دستور دهیم. خب! نتیجه این دستوردادن ها چیزی بهتر از وضعیّت فعلی نخواهد شد.
از دیگر ویژگی های افراد تاب آور، می توان به «احساس ارزشمندی»، «خوش بینی» و «همدلی» اشاره کرد.

نکته اوّل که در صحبت های شما بود، این بود که گفته اید:«گویا باید یکی صد درصد اونی باشه که ما فکر میکنیم». با عرض پوزش از شما، در مخالفت با این نظرتان باید بگویم:
پژوهش های روانشناختی نشان داده که زن و شوهرهای موفّق نهایتاً سی درصدِ ویژگی هایشان مشابه یکدیگر می باشد و در هفتاد درصد ویژگی هایشان با یکدیگر تفاوت دارند. با این حساب، چه چیزی باعثِ دوام زندگی این افراد شده است؟ یادگرفتنِ مهارت های زندگیِ مشترک و به کارگیریِ آنها در زندگی باعث ایجاد تفاهم در زندگیِ زوج های موفق شده است. به خاطر همین، توصیه من به افراد جوانِ آماده ازدواج این است که مهارت های زناشویی را یاد بگیرید، آنها را به کار بگیرید، در ازدواج تان هرگز عجله نکنید و حتما برای بررسیِ دقیقِ تناسبِ خود با طرف مقابل، «هر دو نفر، با همدیگر» به یک روانشناس و مشاور خانواده متعهّد و خبره مراجعه نمایید.

شروحیل;998121 نوشت:
سلام و عرض ادب

دوست گرامی

اصولا این چیز ها برای مردم جذاب هست و حوصله سر بر نیست:

روابط جذاب ( روابط بیرون از ازدواج و خانواده )

آهنگ های جذاب ( غنا ، مداحی ها آنچنانی ، آهنگ های آنچنانی و ... )

و مضامین و محتواهای نامشروع دیگه

در کل جذابیت مادی مد نظر ، در این چیز ها خلاصه می شه

به طور مثال توی صدا و سیما
پر بیننده ترین برنامه
برنامه ای هست که توش شوخی های +18 می کنن
در حالی که نصف مخاطب هاش
بچه ها هستن

سلام و احترام

کدوم برنامه ی صدا و سیما در اون شوخی های جنسی میکنن؟ این برنامه رو بفرمایین . مطمئنم اگر چنین چیزی بود شما دوستان و دیگران حتما اعتراضی به پخش اون و توقف تولید میکردید!

مردم بخودی خود دنبال جذابیت های جنسی و بی هدف نیستن... ولی چون بشر دنبال تجربه های جدید و پرزرق و برق هست کم کم دنبال کننده خواهد بود.
در ماهواره برنامه ها دلیل اصلی جذابیتشون اینه پر از خلاقیت و ایده هستن. مردم سرگرمی های جدید رو دوست دارن. حالا در کنارش چهار تا چیز دیگم میبینن و یاد میگیرن که کم کم خودشون رو شبیه اون میکنن.

امید;998140 نوشت:
«گویا باید یکی صد درصد اونی باشه که ما فکر میکنیم». با عرض پوزش از شما، در مخالفت با این نظرتان باید بگویم:

امید;998140 نوشت:
پژوهش های روانشناختی نشان داده که زن و شوهرهای موفّق نهایتاً سی درصدِ ویژگی هایشان مشابه یکدیگر می باشد و در هفتاد درصد ویژگی هایشان با یکدیگر تفاوت دارند.

باسلام خداقوت

دقیقا نظر بنده هم همین بود و کاملا موافق این موضوع بودم :>:>:>

امید;998140 نوشت:
یادگرفتنِ مهارت های زندگیِ مشترک و به کارگیریِ آنها در زندگی باعث ایجاد تفاهم در زندگیِ زوج های موفق شده است.

مشکل از همینجا شروع میشه که همه فکر میکنند در این موضوعات همه چیز دان هستند و اونی که باید این مهارتها رو یادبگیره طرف مقابل هست و از اونجایی که خداروشکر یکی نیست بالاسر اینا مثل گذشته که راه وچاه رو بهشون یاد بده نتیجه این چیزهایی میشه که تو جامعه مبینیم

و یک موضوع که بنده تو تایپکها مبینم اینکه یکطرفه به موضوع نگاه میشه یعنی هرجا که میرسیم به تغییر کردن ،یادگیری و... بیشتر خانمها مد نظر هستند

نمیدونم حالا خانمها مستعد تر هستند برای اینجور مسائل یا این قضیه هم مثل اون گریه کردن آقایون که همش از بچگی بشون میگن گریه نکن تو مردی مثلا برمیگرده و آقایون همیشه مرد هستند و اصلا خیلی کم پیش میاد که رفتار و کارهای ازشون سر بزنه که نیاز به یادگیری اینا داشته باشند :-bb-):-/x_x:-??:-?:|:d8-}

خوشبختی;997825 نوشت:
نمیدونم اسمش رو چی باید گذاشت اما مردان ما بدنبال خانم هایی هستند که اخلاق و شأن زن رو زیر سؤال بردن !

باسلام

موضوعی که از تایپک شما به ذهن بنده رسید این بود که گاهی سهل الوصول نبودن یه گزینه راه و هر چیزی دیگه باعث میشه که شما به اون گزینه بعدی فکر کنید

وقتی به راحتی نمیشه در خونه همچین خانواده هایی که مثال زدید رفت

خوشبختی;997825 نوشت:
دختر خوب ( اخلاق _ بلوغ فکری_ خانواده سالم_ ایمان و اعتقاد بسته به هر دینی _ هنر و خانه داری _ درک و شعور و ....) بود ...

مطمئنا گزینه بعدی اونی خواهد بود که مد نظر شماست

بخصوص با این نوع تربیت که داشته اند یعنی برای رسیدن به خواسته خودتون کمترین سختی رو تحمل بشید هر چه دم دست تر باب میل تر ;;)@-):)]>:/:-c:-bd:Cheshmak::Nishkhand::ok:

اللیل والنهار;998158 نوشت:
همه فکر میکنند در این موضوعات همه چیز دان هستند و اونی که باید این مهارتها رو یادبگیره طرف مقابل هست

همه ما نیاز به یادگیریِ مهارت های جدید داریم. من زیاد به مُراجع ها می گویم:« بی عیب خداست». این یک واقعیّت است. هیچ کس بی عیب و نقص نیست. مهمّ این است که به دنبال یافتنِ کاستی ها و جبرانِ آنها باشیم. زن و شوهر هر دو باید مهارت های زندگیِ مشترک را یاد بگیرند و تمرین کنند تا بتوانند زندگیِ آرامش بخشی را در کنار یکدیگر داشته باشند. در گذشته زن و شوهرها این مهارت ها را از پدر و مادرهایشان را یاد می گرفتند یا به علّت داشتنِ تاب آوریِ زیاد، با صبر و تحمّلْ با آزمایش و خطا به تدریج این مهارت ها را می آموختند. اما امروزه، جوان آماده ازدواج چه باید بکند؟ باید با مطالعه یا مراجعه به روانشناسِ خبره این مهارت ها را بیاموزد و به کار ببندد تا زندگیِ شیرینی داشته باشد.

امید;998162 نوشت:
باید با مطالعه یا مراجعه به روانشناسِ خبره این مهارت ها را بیاموزد و به کار ببندد تا زندگیِ شیرینی داشته باشد.

سلام مجدد

یکی از آشنایان برای یادگیری مهارتها یه مدتی تو یه کارگاه آموزشی شرکت کردن حدودا دوام این یادگیری یه ماه کمتر بیشتر نبود

چون که فقط اینجور مسائل به صورت تئوری هستش و برای نهادینه شدنش باید خیلی زودتر شروع بشه جوانی که تا 25 ، 30 سالگی فقط حرف حرف خودش بوده و با این وضعیت سن ازدواج هم که دیگه یه سری خصوصیات رفتار سالها در یه فرد بوده مطمئنا خیلی مشکل هست که فرد بتونه به راحتی به کار بگیره این مهارتها رو

و بعد از یه مدت کوتاه برمیگرده به شرایط اول

قبول دارم که در هر صورت اگر کسی اراده کنه می تونه

ولی قبلش همین اراده هم باید تو این جون مونده باشه که :iran:*-:)

اللیل والنهار;998166 نوشت:
فقط اینجور مسائل به صورت تئوری هستش و برای نهادینه شدنش باید خیلی زودتر شروع بشه جوانی که تا 25 ، 30 سالگی فقط حرف حرف خودش بوده و با این وضعیت سن ازدواج هم که دیگه یه سری خصوصیات رفتار سالها در یه فرد بوده مطمئنا خیلی مشکل هست که فرد بتونه به راحتی به کار بگیره این مهارتها رو

با عرض پوزش نمی توانم بگویم با همه نظرتان موافق هستم. زیرا:
- شاید در برخی مؤسُساتِ روانشناختیْ مهارت های زندگیِ مشترک به صورت تئوری آموزش داده می شود، اما این شامل همه نمی باشد. خود من یک دوره جهت آموزش این مهارت ها به زوج ها نوشته ام که سعی کرده ام کاملاً کاربردی باشد و با ذکرِ مثال هایی هر مهارت به خوبی توضیح داده شود. این جزوه که نزدیک صد صفحه است، را به استاد دکتر علیرضا آقایوسفی (بازرس سازمان نظام روانشناسی و مشاور کشور و از اعضای شناخته شده این سازمان) نشان دادم و ایشان تأیید کردند. ضمن اینکه هر فردی که برای زندگیِ مشترکِ خود ارزش قائل است و می خواهد آن را حفظ نماید و زندگیِ موفّقی داشته باشد، به یادگیریِ این مهارت ها اهمیّت می دهد و پس از یادگیری، آنها را به کار می بندد. این آقایی که پس از یادگیریِ مهارت ها، کمتر از یک ماه، آنها را به کار برد، مشخص می شود که به دوامِ زندگی اش اهمیّتی نمی داده است.

- مهارت های زندگیِ مشترک، مهارت هایی است که در زندگیِ دو نفره بیشتر به کار می روند. این مهارت های دوازده گانه عبارتند از:
1. مهارت گوش دادن و همدلی
2. مهارت ابراز احساسات و بیان نیازها
3. مهارت تقویت دوسویه
4. مهارت ارتباط مؤثر
5. مهارت شناسایی و تغییردادنِ خطاهای شناختی
6. مهارت گفتگو (مذاکره)
7. مهارت شناخت شیوه های ناکارآمد در زندگی مشترک و تغییر آنها
8. مهارت مدیریّت خشمِ خود
9. مهارت کنارآمدن با همسر خشمگین
10. مهارت ترکِ جلسه
11. مهارت شناسایی ویژگی های همسر
12. مهارت شناسایی انتظارات و قواعد

فردی که مجرّد است، _ مثلا_ مهارتِ «تقویت دوسویه» را چگونه می تواند تمرین کند؟ پس به نظر می رسد حداقلّ برخی از این مهارت ها باید به افراد متأهّل آموزش داده شود تا بتوانند در زندگی به کار گیرند.

امید;998189 نوشت:
افراد متأهّل آموزش داده شود

باسلام
متشکرم از توضحات شما

نگران این هستم که تایپک بره به این سمت با اینکه موضوع که استارتر محترم مطرح کردن برای افراد مجرد هستش

در هر صورت منظور بنده این بود مطمئنا هر تغییری نیاز به زمان داره نمیشه یه روزه تغییر کرد یا این مهارتها رو یادگرفت

و اینکه وقتی خانمها رو به اینجا رسوندیم که شما کم از مردها نیستید و میتونید همه قله ها رو فتح کنید حالا این مهارتها رو هم بهشون اضافه کنیم دیگه نور علی نور میشه

یعنی کلا داریم تو این سمت فعالیتهای چشم گیری انجام میدیم ماشاءالله

باتشکر
یاحق

خوشبختی;998151 نوشت:
کدوم برنامه ی صدا و سیما در اون شوخی های جنسی میکنن؟

سلام و عرض ادب

خندوانه.البته از نظر من برنامه فوق العاده ای ولی بهتر بعضی از شوخی ها را نکند

خوشبختی;998151 نوشت:
مردم بخودی خود دنبال جذابیت های جنسی و بی هدف نیستن

چند روز پیش در صدا و سیما تبلیغ کارخانه فولاد و ذوب آهن را یک خانم چشم زاغ با دو کیلو آرایش انجام می داد،من که خیر سرم ادعا مذهبی بودن دارم چشمم می افتد،بعد از مردم انتظار داشته باشم دنبال جذابیت های جنسی نباشید.

خوشبختی;998151 نوشت:
مطمئنم اگر چنین چیزی بود شما دوستان و دیگران حتما اعتراضی به پخش اون و توقف تولید میکردید!

چه انتظاراتی دارید،طرف از گشنگی خودش را آتش می زند کسی به اعتراضش رسیدگی نمی کند.

موفق و سلامت باشید

به نام خدا

یکسری از معیارها شاید اسماً کم اهمیت باشد ولی بسیار مهم هستند،مثل خانه داری.

در زمان شاه یک درس به نام خانه داری بود که به دختران آموزش داده می شد،ولی امروزه از فلسفه دکارت تا زندگی نامه شیخ فلان الدین صوفی آموزش داده می شود که نه به درد دنیا آنها می خورد نه آخرتشان، ولی خبری از این دروس نیست.طرف ازدواج می کند ولی نیمرو بلد نیست درست کند.

پسرها هم بهتر است قبل از نظر دادن درباره قیافه دختران یک نگاه به قیافه و اندام خود در آینه بی اندازند، اگر خودشان شبیه دبه ترشی نبودند بعد انتظار داشته باشند زنشان شبیه بازیگران هالیوودی باشد.پسر دیدم سیکس پک که هیچ،شکمش دو دقیقه قبل از خودش وارد اتاق می شود ولی انتظار داره همسرش باربی باشد.

از قدیم گفتند کبوتر با کبوتر باز با باز***کند هم جنس با هم جنس پرواز

خوشبختی;998151 نوشت:
در ماهواره برنامه ها دلیل اصلی جذابیتشون اینه پر از خلاقیت و ایده هستن. مردم سرگرمی های جدید رو دوست دارن.

اولش که ماهواره آمد از هرکسی می پرسیدیم برای چی ماهواره خریدید می گفتند برای مستند های علمی و حیات وحش و رازبقا، ولی هر وقت می رفتیم خانه آنها داشتن فیلم های هالیوودی و یک نوع دیگر رازبقا می دیدند.

یک مستند علمی هم داشت به نام "حریم سلطان" خیلی طولانی بود، مرد های ایرانی هم که عاشق تاریخ هستند و کاملاً با زندگی نامه خرم سلطان آشنا شدند.

سلام اسم کاربریتون خیلی زیباست آفرین!

باور کنید که خود آقایون هم این چیزهایی که شما می گویید را باور دارند اما مردها نمی گویم همه شان اما تعداد بسیاریشان عقلشان توی چشمشان است‌ .

نقل قول:
در حالی که دختر ساده ببینن رو بر میگردونن!!! علت چیست؟

چون:
*الان مثل قبل اینترنت و ماهواره اینقدر رواج نداشت
*دخترها اینقدر حضور توی جامعه ( یا بهتره بگم حضور توی کوچه خیابونها) نداشتند.
*وضعیت حجاب خیلی بهتر از الان بود.
و خیلی دلایل دیگه...
خوب وقتی که دخترها اینقدر راحت در دسترس شدند بدیهی هست که توقعات بالا خواهد رفت . قدیما صرف دختر بودن برای مردها جذابیت داشت اما الان با وجود این همه خودنمایی و پرشدن چشم ها از مدل های مختلف، آستانه رضایت آقایون به شدت بالا رفته.
در واقع اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم خود ما دخترها هم در این قضیه مقصریم: دختران بدحجاب با بدحجابیشان و دختران محجبه با بی تفاوتی و مهجور گذاشتن امربه معروف و نهی از منکر.
وقتی هدف از ازدواج پز دادن باشد نه به آرامش رسیدن، نتیجه همین می شود که می بینید. گاهی میبینم پسری که با دختری ازدواج کرده و تحقیر زیادی را تحمل می کند و حق هیچ اعتراضی هم ندارد ! چرا؟ چون دختر به اصطلاح "سر" است! البته همان پسر از اینکه توی فامیل یا کوچه و خیابان در کنار این دختر قدم بزند البته احساس غرور و تفاخر هم می کند.
من دختری را می شناسم که خودش برایم تعریف میکرد از یکی از خواستگارهایش. ( اول بگویم که این دختر چهره ای زیبا و بسیار هم سر وزبان دارد در عین حال بسیار عصبی و پرخاشگر هم هست) می گفت من صراحتا به خواستگارم گفتم که عصبی هستم و داد و فریاد می کنم. خواستگار هم در جوابش گفته بود من این داد و فریادهای تو را دوست دارم!
می بینید که زیبایی آنقدر نیرو دارد که یک مرد چنین حرفی به زبان می آورد.
این واقعیت هست و نمی شود انکارش کرد : زیبایی تولید محبت می کند . حالا این زیبایی چه در ظاهر فرد باشد چه در شخصیت و رفتار. اما مساله اینجاست که زیبایی ظاهری اولین و راحت ترین و هیجان انگیزترین گزینه است که سرآغاز ایجاد کشش بین دو طرف است. و معمولا ( و نه همیشه) آدمها از روی همان ظاهر اولیه علاقمند می شوند و بعد سراغ سایر معیارها می روند. کمتر کسی آنقدر صبر و حوصله دارد که بخواهد و بتواند زیبایی باطنی یک انسان را کشف کند و علاقمند شود. خوب این واقعیتی هست که می بینیم و اگرچه تلخ است اما نمی توان کسی را مجبور به دوست داشتن کرد. ( البته شاید منظور شما فقط ظاهر نبود و کلی تر صحبت کردید ولی من از این زاویه نگاه کردم)

شما لابلای صحبتهاتون از مردایی حرف زدید که حاضرند با دختران بی قید و بند ازدواج کنند این طور مردها بدونید خودشان هم ، هم کفو همان دخترها هستند و خود شما که دختر نجیب و باشخصیتی هستید من مطمئنم که حتی اگر چنین مردانی به سراغ شما بیان اونها رو انتخاب نمی کنید.
ولی جدای این تیپ آدمها متاسفانه امروزه در جامعه شاهد این هستیم که حتی پسرهای مثلا مذهبی هم به دنبال ظاهر و تیپ و قیافه هستند.

من خودم راه حلی برای این معضل نمی بینم چون آدمها از همان کودکی ذهنیاتشان شکل می گیرد و خانواده ها آن طور که خودشان می پسندند بچه هایشان را تربیت می کنند و الان یک نسلی داریم که بزرگ شده اند ودیگر با یکی دو جمله نصیحت اخلاقی نمی توانیم باورهای آنها را زیر و رو کنیم! مگر اینکه به فکر نسلهای جدید باشیم که درست تربیت شوند و راه های اشتباهی که ما رفتیم دیگر آنها نروند.

راه حلی که برای خودم یافتم کناره گیری از آدمهای دنیا و ازدواج نکردن است. که البته آن را به شما توصیه نمی کنم. این طوری دیگر نگران ظاهرم نیستم. نگران این نیستم که آیا حالا این خواستگاری که قراره بیاد ،منو می پسنده یا نمی پسنده آیا اگه پسندید مامانش هم می پسنده ؟ مامانه پسندید خواهرش چی ؟ حالا اگه ازدواج کردیم و یه دختر خوشگل تر از من دید چی پیش میاد؟ سر کارش با همکارای خانوم چه جوری رفتار میکنه؟ ووو...
کلا بی خیال ازدواج شدم در عوض دیگه این دغدغه ها را هم نخواهم داشت.

موضوع قفل شده است