جمع بندی بخشیدن دیگران با وجود پشیمان نبودن

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بخشیدن دیگران با وجود پشیمان نبودن

سلام وقت به خیر
آیا باید افرادی که بهمان آزار و خسارت جبران ناپذیر روحی و جانی وارد کرده اند ببخشیم؟در صورتی که آن ها هنوز از کار خود پشیمان نیستند و خوشحال هم هستند و اصلاح ناپذیر نیستند؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد حنیف

[TD][/TD]

baharbostan;997345 نوشت:
سلام وقت به خیر
آیا باید افرادی که بهمان آزار و خسارت جبران ناپذیر روحی و جانی وارد کرده اند ببخشیم؟در صورتی که آن ها هنوز از کار خود پشیمان نیستند و خوشحال هم هستند و اصلاح ناپذیر نیستند؟

بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و احترام خدمت شما همراه گرامی

در اسلام اصل بر عفو و گذشت از خطاهای دیگران است. قرآن با تاکید بر صفات رحمانیت و رحیمیت خداوند شروع شده و در جای جای آن، پروردگار مهربان را بخشنده معرفی می نماید:

«... إِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُوًّا غَفُوراً؛ هرآينه خدا عفو كننده و آمرزنده است.» (۱)
«… وَكَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا ؛خدا همواره خطابخش و آمرزنده است.» (۲)
«…فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا قَدِيرًا؛ خداوند بخشاینده تواناست.» (۳)
«… إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ؛ خدا بخشايشگر و آمرزنده است.» (۴)

همچنین به رسول گرامی اسلام و تمام متقین هم سفارش به عفو و گذشت می‌کند:

«خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلين؛ عفو را پيشه كن و به نيكى فرمان ده و از جاهلان اعراض كن.» (۵)

«وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ؛ هرگز نيكي و بدي يكسان نيست، بدي را با نيكي دفع كن، تا دشمنان سرسخت همچون دوستان گرم و صميمي شوند!» (۶)

بنابراین هرچه بتوانید از خطاهای دیگران گذشت کنید، بهتر است. و البته توجه بفرمایید که اگر بخشش و گذشت به معنای واقعی خودش صورت بگیرد، بیش از آنکه به نفع طرف مقابل شما باشد، به سود خودتان است. آثار و برکات عفو و بخشش بیش از آنست که بتوان از آن چشم پوشی کرد.

رسول گرامی اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند: «مَن عَفا عِندَ قُدرَةٍ عَفا اللّهُ عَنهُ يَومَ العَثرَةِ؛ هر كس هنگام قدرت [بر انتقام] گذشت كند، خداوند در روز لغزش از او در گذرد.» (۷)

همچنین فرمودند: «عَلَيكُم بِالعَفوِ ؛ فَإنَّ العَفوَ لا يَزيدُ العَبدَ إلاّ عِزّا ، فَتَعافَوا يُعِزَّكُمُ اللّهُ؛ بر شما باد گذشت؛ زيرا كه گذشت جز بر عزّت بنده نمى افزايد. پس از يكديگر گذشت كنيد تا خداوند شما را عزّت بخشد.» (۸)

و نیز فرموده اند: «مَن عَفا عَن مَظلِمَةٍ أبدَلَهُ اللّهُ بِها عِزّا في الدّنيا و الآخِرَةِ؛ هر كس از ستمى كه در حق او شده گذشت كند، خداوند به جاى آن، در دنيا و آخرت به او عزّت بخشد.» (۹)

در قرآن عفو کنندگان را صاحب مقامات صابرین (۱۰)، محسنین (۱۱)، متقین ‌(۱۲) معرفی نموده و عفو و گذشت را مایه بخشش خداوند و جلب رحمت الهی می داند (۱۳)

البته اسلام در هر چیزی قائل به تعادل و دوری از افراط و تفریط است. هر کاری (حتی عبادت) اگر از حد تعادلش خارج شود، در اسلام ضد ارزش است. در مورد گذشت و بخشش نیز همین اصل جاری شده و اگر عفو و بخشش باعث جرأت ورزی بیشتر شده و جنایتکار را گستاخ تر کند، به هیچ عنوان پسندیده نیست. گاهی باید برای حفظ نظم و پیشگیری از تکرار جرم، خطاکار را به سزای عملش رسانید و باید با جنایتکاران مثل خودشان برخورد کرد.

«فَمَنِ اعْتَدى‏ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى‏ عَلَيْكُم؛ پس هر كس به شما تجاوز کرد، به همان اندازه بر او تعدى كنيد.» (۱۴)


از امیرالمومنین علی (علیه السلام) نیز نقل شده که فرمود:
«إذا كانَ الحِلمُ مَفْسَدةً كانَ العَفوُ مَعْجَزَةً ؛ آن جا كه بردبارى تباهى آورد، گذشت و عفو نشانگر ناتوانى است.» (۱۵)

قاعدتا چنین مواردی کمتر در زندگی روزمره ما پیش آمده و همانطور که عرض شد، اصل بر گذشت و بخشش از خطاهای دیگران است. در عین حال تشخیص مورد به خود شما بستگی دارد.

پی نوشت ها:
۱. نساء، ۴۳
۲. نساء، ۹۹
۳. نساء، ۱۴۹
۴. حج، ۶۰
۵. اعراف، ۱۹۹
۶. فصلت، ۳۴
۷. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، ج ۷، ص ۴۶۴
۸. همان، ج ۷، ص ۴۶۰
۹. همان، ج ۷، ص ۴۶۰
۱۰. نحل، ۱۲۶
۱۱. آل‌عمران، ۱۳۴؛ مائده، ۱۳؛ نساء، ۱۲۸
۱۲. آل عمران، ۱۳۳ و ۱۳۴؛ نساء، ۱۲۸؛‌ بقره، ۲۳۷
۱۳. نور، ۲۲
۱۴. بقره، ۱۹۴

۱۵. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، ج ۳، ص ۲۲۴

حنیف;997601 نوشت:
در اسلام اصل بر عفو و گذشت از خطاهای دیگران است.

سلام

کسی که به دیگری ظلم می کند مثلا آبرویی خانواده ای را با غیبت و تهمت میبرد یا فرضا فردی که اموال کسی را به سرقت می برد.

و یا فرض کنید به دختری به زور تجاوز میشود و گناهانی امثال این ....

آیا احادیث اشاره ای هم به بخشش از این جور خطاها هم دارد. در حالیکه بدانیم مرتکبان به این اعمال زشت دیندار نیستند.

سبحان ا;997668 نوشت:
سلام

کسی که به دیگری ظلم می کند مثلا آبرویی خانواده ای را با غیبت و تهمت میبرد یا فرضا فردی که اموال کسی را به سرقت می برد.

و یا فرض کنید به دختری به زور تجاوز میشود و گناهانی امثال این ....

آیا احادیث اشاره ای هم به بخشش از این جور خطاها هم دارد. در حالیکه بدانیم مرتکبان به این اعمال زشت دیندار نیستند.



علیکم السلام و رحمه الله

همانطور که عرض شد، بخشیدنِ دیگران، یک انتخاب است و انسان می تواند با توجه به شرایط و موقعیتی که در آن قرار گرفته، نسبت به بخشیدن یا نبخشیدن طرف مقابلش تصمیم بگیرد.

گناهانی مثل ظلم کردن، با فرض اینکه ظالم پشیمان هم نبوده و به ظلمش ادامه دهد، حتی توسط خداوند هم بخشیده نمی شود. ظالم علاوه بر عقوبت اخروی، در همین دنیا هم مجازات خواهد شد.

امیرالمومنین على عليه السلام فرمودند:

إيّاكَ و الظُّلمَ؛ فَمَن ظَلَمَ كَرُهَت أيّامُهُ؛ زنهار از ستمگرى، زيرا هر كه ستم كرد، روزگارش ناگوار شد. (۱)

همچنین فرمود:

لَيسَ شَيءٌ أدعى إلى تَغييرِ نِعمَةِ اللّهِ وتَعجيلِ نِقمَتِهِ مِن إقامَةٍ عَلى ظُلمٍ؛ فَإِنَّ اللّهَ سَميعُ دَعوَةِ المُضطَهَدينَ، وهُوَ لِلظّالِمينَ بِالمِرصادِ؛ هيچ چيز همچون ظلم نعمت خدا را تغيير نمى دهد و كيفر او را پيش نمى اندازد؛ كه همانا خداوند نداى ستمديدگان را مى شنود و همو در كمين ستمگران است. (۲)

سرقت و تجاوز و امثال اینها هم همینطور هستند و حتی حد شرعی دارند. یعنی گناهکار علاوه بر فرد، نسبت به جامعه هم مرتکب گناه شده و باید مورد بازخواست قرار گیرد. پس نه تنها فرد مظلوم، می تواند حقش را بگیرد و هیچ گناهی هم بر او نیست، خاطی از طرف جامعه هم باید به سزای عملش برسد.

البته تمام اینها برای زمانی ست که گناهکار پشیمان نیست و اگر به او مهلت داده شود، ای بسا تکرار کند. در چنین حالتی بخشش و گذشت سفارش نشده و جایز نیست. اما اگر خاطی به هر دلیلی از عملش پشیمان شده و قصد تکرار نداشته باشد، بهتر است که فرد و جامعه به او ترحم کرده و از گناهش بگذرند.

امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند:

إنَّمَا الحَليمُ مَن إذا اُوذِيَ صَبَرَ ، وإذا ظُلِمَ غَفَرَ؛ بردبار ، كسى است كه هر گاه آزار ببيند ، شكيبايى ورزد و هر گاه به او ستم شود ، گذشت كند. (۳)


پی نوشت ها:
۱.

محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، ج ۶، ص ۵۳۷
۲. محمدی ری شهری، محمد؛ توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث؛ مترجم حسینی، ابوالقاسم؛ موسسه فرهنگی دارالحدیث؛ قم؛ ۱۳۹۰؛ ج ۲؛ ص ۸۰۶
۳. محمدی ری شهری، محمد؛ دانشنامه قرآن و حدیث؛ مترجم حمیدرضا، آژیر؛ موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث؛ قم؛ ۱۳۹۱؛ ج ۲؛ ص ۵۵۰

بنظر من در این مورد بخشش صحیح نیست و باید حقوق از دست رفته توسط قانون و ... پیگیری بشه.
ما با بخشش دیگران نتها فرصت خودسازی نمیدیم بلکه این فرصت رو ازشون میگیریم تا اصطلاحا "آدم" بشن!
بخشش شرایط و موقعیت خاصی داره و شامل هر فردی نمیشه، کسی هست که کاری انجام داده و پشیمون شده ( باید در نظر گرفت آبا با کارش صدمه روانی، جسمی ، حیثیتی ، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... وارد کرده؟) اگر نه میشه بهش فرصت جبران داد.اما در غیر اینصورت فقط به آلوده شدن اجتماع دامن میزنیم.

یا من لا هو الا هو

سلام و عرض ادب

ایا شما مطمعن هستید که ایشان پشیمان نیستند و تازه خوشحال هم هستند؟ شاید داره ظاهرشو حفظ میکنه!

از رفتار آدم ها معلوم پشیمان هستند یا نیستند
تکرار آزار و اذیت دیگران نمونه بارز پشیمان نبودن است

baharbostan;999013 نوشت:
از رفتار آدم ها معلوم پشیمان هستند یا نیستند
تکرار آزار و اذیت دیگران نمونه بارز پشیمان نبودن است

واگذارش کن به خدا .
خدا خودش بهترین انتقام گیرنده هست

این جهان کوهست و فعل ما ندا
از نداها سوی ما اید صدا

پرسش: آیا بخشیدن افرادی که ما را دچار خسارات جبران ناپذیر کرده و از کارشان هم پشیمان نیستند، درست است؟

پاسخ: در اسلام اصل بر عفو و گذشت از خطاهای دیگران است. قرآن با تاکید بر صفات رحمانیت و رحیمیت خداوند شروع شده و در جای جای آن، پروردگار مهربان را بخشنده معرفی می نماید:
«... إِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُوًّا غَفُوراً؛ هرآينه خدا عفو كننده و آمرزنده است.» (۱)
«… وَكَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا ؛خدا همواره خطابخش و آمرزنده است.» (۲)
«…فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا قَدِيرًا؛ خداوند بخشاینده تواناست.» (۳)
«… إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ؛ خدا بخشايشگر و آمرزنده است.» (۴)

همچنین به رسول گرامی اسلام و تمام متقین هم سفارش به عفو و گذشت می‌کند:
«خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلين؛ عفو را پيشه كن و به نيكى فرمان ده و از جاهلان اعراض كن.» (۵)
«وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ؛ هرگز نيكي و بدي يكسان نيست، بدي را با نيكي دفع كن، تا دشمنان سرسخت همچون دوستان گرم و صميمي شوند!» (۶)

بنابراین هرچه بتوانید از خطاهای دیگران گذشت کنید، بهتر است. و البته توجه بفرمایید که اگر بخشش و گذشت به معنای واقعی خودش صورت بگیرد، بیش از آنکه به نفع طرف مقابل شما باشد، به سود خودتان است. آثار و برکات عفو و بخشش بیش از آنست که بتوان از آن چشم پوشی کرد. رسول گرامی اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند: «مَن عَفا عِندَ قُدرَةٍ عَفا اللّهُ عَنهُ يَومَ العَثرَةِ؛ هر كس هنگام قدرت [بر انتقام] گذشت كند، خداوند در روز لغزش از او در گذرد.» (۷)

همچنین فرمودند: «عَلَيكُم بِالعَفوِ؛ فَإنَّ العَفوَ لا يَزيدُ العَبدَ إلاّ عِزّا، فَتَعافَوا يُعِزَّكُمُ اللّهُ؛ بر شما باد گذشت؛ زيرا كه گذشت جز بر عزّت بنده نمى افزايد. پس از يكديگر گذشت كنيد تا خداوند شما را عزّت بخشد.» (۸)

و نیز فرموده اند: «مَن عَفا عَن مَظلِمَةٍ أبدَلَهُ اللّهُ بِها عِزّا في الدّنيا و الآخِرَةِ؛ هر كس از ستمى كه در حق او شده گذشت كند، خداوند به جاى آن، در دنيا و آخرت به او عزّت بخشد.» (۹)

در قرآن عفو کنندگان را صاحب مقامات صابرین (۱۰)، محسنین (۱۱)، متقین ‌(۱۲) معرفی نموده و عفو و گذشت را مایه بخشش خداوند و جلب رحمت الهی می داند (۱۳) البته اسلام در هر چیزی قائل به تعادل و دوری از افراط و تفریط است. هر کاری (حتی عبادت) اگر از حد تعادلش خارج شود، در اسلام ضد ارزش است. در مورد گذشت و بخشش نیز همین اصل جاری شده و اگر عفو و بخشش باعث جرأت ورزی بیشتر شده و جنایتکار را گستاخ تر کند، به هیچ عنوان پسندیده نیست. گاهی باید برای حفظ نظم و پیشگیری از تکرار جرم، خطاکار را به سزای عملش رسانید و باید با جنایتکاران مثل خودشان برخورد کرد. «فَمَنِ اعْتَدى‏ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى‏ عَلَيْكُم؛ پس هر كس به شما تجاوز کرد، به همان اندازه بر او تعدى كنيد.» (۱۴)

از امیرالمومنین علی (علیه السلام) نیز نقل شده که فرمود: «إذا كانَ الحِلمُ مَفْسَدةً كانَ العَفوُ مَعْجَزَةً ؛ آن جا كه بردبارى تباهى آورد، گذشت و عفو نشانگر ناتوانى است.» (۱۵)
قاعدتا چنین مواردی کمتر در زندگی روزمره ما پیش آمده و همانطور که عرض شد، اصل بر گذشت و بخشش از خطاهای دیگران است. در عین حال تشخیص مورد به خود شما بستگی دارد و بدیهی ست که بخشیدنِ دیگران، یک انتخاب است و انسان می تواند با توجه به شرایط و موقعیتی که در آن قرار گرفته، نسبت به بخشیدن یا نبخشیدن طرف مقابلش تصمیم بگیرد. گناهانی مثل ظلم کردن، با فرض اینکه ظالم پشیمان هم نبوده و به ظلمش ادامه دهد، حتی توسط خداوند هم بخشیده نمی شود. ظالم علاوه بر عقوبت اخروی، در همین دنیا هم مجازات خواهد شد. امیرالمومنین على (عليه السلام) فرمودند: «إيّاكَ و الظُّلمَ؛ فَمَن ظَلَمَ كَرُهَت أيّامُهُ؛ زنهار از ستمگرى، زيرا هر كه ستم كرد، روزگارش ناگوار شد.» (۱۶)

همچنین فرمود: «لَيسَ شَيءٌ أدعى إلى تَغييرِ نِعمَةِ اللّهِ وتَعجيلِ نِقمَتِهِ مِن إقامَةٍ عَلى ظُلمٍ؛ فَإِنَّ اللّهَ سَميعُ دَعوَةِ المُضطَهَدينَ، وهُوَ لِلظّالِمينَ بِالمِرصادِ؛ هيچ چيز همچون ظلم نعمت خدا را تغيير نمى دهد و كيفر او را پيش نمى اندازد؛ كه همانا خداوند نداى ستمديدگان را مى شنود و همو در كمين ستمگران است.» (۱۷)

سرقت و تجاوز و امثال اینها هم همینطور هستند و حتی حد شرعی دارند. یعنی گناهکار علاوه بر فرد، نسبت به جامعه هم مرتکب گناه شده و باید مورد بازخواست قرار گیرد. پس نه تنها فرد مظلوم، می تواند حقش را بگیرد و هیچ گناهی هم بر او نیست، خاطی از طرف جامعه هم باید به سزای عملش برسد.

البته تمام اینها برای زمانی ست که گناهکار پشیمان نیست و اگر به او مهلت داده شود، ای بسا تکرار کند. در چنین حالتی بخشش و گذشت سفارش نشده و جایز نیست. اما اگر خاطی به هر دلیلی از عملش پشیمان شده و قصد تکرار نداشته باشد، بهتر است که فرد و جامعه به او ترحم کرده و از گناهش بگذرند. امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمودند: « إنَّمَا الحَليمُ مَن إذا اُوذِيَ صَبَرَ، وإذا ظُلِمَ غَفَرَ؛ بردبار، كسى است كه هر گاه آزار ببيند، شكيبايى ورزد و هر گاه به او ستم شود ، گذشت كند. (۱۸)


پی نوشت ها:
۱. نساء، ۴۳
۲. نساء، ۹۹
۳. نساء، ۱۴۹
۴. حج، ۶۰
۵. اعراف، ۱۹۹
۶. فصلت، ۳۴
۷. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، ج ۷، ص ۴۶۴
۸. همان، ج ۷، ص ۴۶۰
۹. همان، ج ۷، ص ۴۶۰
۱۰. نحل، ۱۲۶
۱۱. آل‌عمران، ۱۳۴؛ مائده، ۱۳؛ نساء، ۱۲۸
۱۲. آل عمران، ۱۳۳ و ۱۳۴؛ نساء، ۱۲۸؛‌ بقره، ۲۳۷
۱۳. نور، ۲۲
۱۴. بقره، ۱۹۴

۱۵. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، ج ۳، ص ۲۲۴
۱۶. همان؛ ج ۶، ص ۵۳۷
۱۷. محمدی ری شهری، محمد؛ توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث؛ مترجم حسینی، ابوالقاسم؛ موسسه فرهنگی دارالحدیث؛ قم؛ ۱۳۹۰؛ ج ۲؛ ص ۸۰۶
۱۸. محمدی ری شهری، محمد؛ دانشنامه قرآن و حدیث؛ مترجم حمیدرضا، آژیر؛ موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث؛ قم؛ ۱۳۹۱؛ ج ۲؛ ص ۵۵۰

موضوع قفل شده است