جمع بندی دریغ از محبت مادری

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دریغ از محبت مادری

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که طرح آن با آیدی خودشون ممکن نبود

لذا سوال ایشان ضمن حفظ امانت، جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم، با نام کاربری "مدیر ارجاع سؤالات" درج می شود:

نقل قول:

سلام
من 20 سالمه.
از مادرم اصلا راضی نیستم!
اصلا من براش مهم نیستم. برای من هزینه نمی کنه ، بهم محبت چندانی نمی کنه یا حداقل ابراز نمی کنه ، نسبت به من بی تفاوته...
مثلا اگر لباسم پاره شده باشه و دیگه قابل پوشیدن نباشه و ازش بخوام که برام لباس بخره ، خیلی بی تفاوت میگه اشکالی نداره ، همین خوبه ، ...
هر موقع چیزی ازش بخوام بخره ، علی الحساب میگه تو که داری!! (وضع مالی مون هم خوبه)

موقع امتحانات من ، بچه های کوچیک خاله و دایی و ... رو میاره خونه. البته اکثرا همین کارو میکنه چون بچه ها رو دوست داره
(غیر از بچه های خودش البته!) ولی من انتظار دارم حداقل در ایام امتحانات من مراعات کنه.
ولی از اون طرف هم اگه نمرم بد بشه خوب بلده دعوا کنه.

یک بار نشده به من بگه دوستت دارم ، یک بار نشده منو ببوسه ، ...

نسبت به همه چیز بی تفاوته.
قبلا که بچه بودم خیلی ضعیف و لاغر بودم. هرکس منو میدید اینو متوجه میشد اما مادر خودم اصلا!!
گاها شب ها تپش قلب دارم ، بهش میگم منو ببر دکتر ، میگه تپش قلب طبیعیه ، یا از خودش یه سری توصیه هایی میکنه تا نخواد منو ببره دکتر

خیلی ازش دلگیرم.
هیچی براش مهم نیست.
اگرم کاری برام بکنه ، کارهایی نیست که خودم میخوام.
من یه درخواست هایی دارم ازش ، اما اون به درخواست های من بی توجهه ، عوضش کارهایی رو ممکنه بکنه که به تشخیص خودش خوبه ، حتی اگر من اون کارو ازش نخوام.
حتی وقتی قراره لباس برام بخره چیزی رو میخره که خودش بپسنده . نه چیزی که من بپسندم!!
توی همه ی مسائل ، برای من کاری رو میکنه که خودش دوست داره ، نه چیزی که من دوست دارم.
خسته ام از دستش...

رفتارش با خواهر بزرگترم هم همین طوره. خواهرم ازدواج کرده و همش از اینکه مامانم نسبت بهش بی تفاوته و بی محبته شاکیه.
یعنی این طور نیست که من بچه ی بدی باشم و مادرم فقط با من این طور باشه. کلا همین طوره.

گاهی وقتها احساس میکنم اصلا دوسش ندارم.
نمی تونم به حرفاش گوش کنم و مطابق میلش رفتار کنم. کاری که اون برای من نکرده رو چطور باید یاد گرفته باشم؟؟

سؤال من اینه که چطور می تونم تغییرش بدم؟!

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد صابر

[TD][/TD]

با سلام و احترام خدمت شما کاربر محترم و تبریک به مناسبت فرا رسیدن عید سعید قربان@};-

پرسشگر گرامی! خوب مي دانيم كه سردي و بي احساسي مادرتان چه حال و روزي براي شما ايجاد كرده؛ امّا نه تنها لازم، بلكه ضروري مي دانيم همچنان به او محبّت و خوبي كنيد و با تمام این شرایط احترام خود را به مادرتان از دست ندهید

***خداوند متعال در قرآن کریم بر این احسان تاکید کرده و می‌فرماید: «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا؛ و به‌نيكی با پدر و مادر رفتار کنید»[1] و نهی فرموده از هرگونه بی‌حرمتی به آن‌ها «فَلا تَقُلْ لَهُما أُف؛ زنهار كلمه‏اى كه رنجيده خاطر شوند مگو و بر آنها بانگ مزن».[2]
همچنین از تغییر ایشان ناامید نباشید زيرا امواجي كه به ساحل برخورد مي كنند، پس از گذشت سال ها، به آرامي و رفته رفته صخره هاي ساحلي را فرسايش مي دهند و در جغرافياي مناطق ساحلي تغييراتي پديد مي آورند و مطمئناً دل مادرتان از سنگ سخت تر نيست.
رابطه مادر و فرزندي نيز همانند ساحلي است كه بر اثر رفتارها، گفتارها و گذشت زمان تغيير شكل خواهد داد...

***امّا بد نيست به اين نكات توجّه داشته باشيد:
1- هيچ كس نمي تواند يك شخص را تغيير دهد؛ امّا يك شخص مي تواند دليلي براي تغيير يك فرد باشد؛ لذا رابطه خود با مادرتان را چنان آرامش آفرين و ... بسازيد كه به مرور تغيير نمايد.

2- هوشمندانه عمل نماييد. مردم مي گويند: آدم هاي خوب را پيدا كنيد و بدها را رها؛ امّا بايد اين گونه باشد: خوبي را در آدم ها پيدا كنيد و بدي آن ها را ناديده بگيريد؛ چرا كه هيچ كس كامل نيست. خوبي هايشان را به آنها بگوييد تا نوازششان كرده باشيد؛ زيرا غيرمستقيم باعث خواهيد شد براي از دست ندادن اين تعريف و تمجيدها هم كه شده رابطه خود با شما را ارتقا بخشند.
نكته اساسي و مهمتر از همه اينكه براي نفوذ به هر چيزي ابتدا بايد به او نزديك شد. انسان نيز از اين قاعده مستثني نيست؛ بنابراين براي نفوذ به انسانها نه تنها بايد به آنها نزديك شد، بلكه بايد نيازهايي از آنها را ارضاء كرد تا فرد مورد نظر اجازه ورود به مركز كنترل خود يعني دنياي مطلوبش را بدهد. اينجاست كه با نفوذ به درون مركز كنترل مادرتان قادر خواهيد بود تغييراتي در او ايجاد كرده و در احساسش نسبت به خود تأثيرگذار گرديد، به همين دليل سعي كنيد فرصت هاي خاص دو نفره براي خود و مادرتان ايجاد كرده و ارتباط خود را با او بیشتر نمایید. فراموش نکنید که محبت معجزه می کند.

3. به ياد داشته باشيد حتي زماني كه فكر مي كنيم حق با ما است، اجازه توهين به والدين خود را نداريم.

4. جنبه هاي مثبت مادرتان (مثلا آشپزي خوب و ...) را برجسته ساخته و در جمع دوستان، خانواده و فاميل وي را به خاطر اين ويژگي ها بستاييد.

5. اگر مادرتان فردي مذهبي است او را به خواندن كتابهايي روايي و داستانهاي مذهبي از امامان (عليهم السلام) يا خاطرات بزرگاني چون حضرت امام (ره) در مورد شيوۀ رفتار با فرزندان، ترغيب نماييد يا به مناسبت برايشان بازگو كنيد.

6. در صورت امكان هر از چند گاهي به صورت غير مترقّبه هديه اي ولو كوچك براي او تهيه كنيد. با این کار به او تفهیم خواهید نمود که از محبت غافل است.

7. در كارهاي منزل به مادرتان كمك كنيد، بدون اينكه او از شما درخواست كمك كند و بدون اينكه شما منّتي بر او داشته باشيد.

8. یک بار با مادرتان در فضایی صمیمی در مورد همه ی رفتارهایش و بخصوص بی مهری اش صحبت کنید و همه ی درد دلتان را به او بگویید. مطمئن باشید بی تأثیر نیست.
امیدواریم در پناه قرآن و عترت همواره موفق باشید.


[/HR][1] نساء: 83 .

[2] اسراء: 23.


سلام
برام سوالاتی پیش اومد
شما پسرید یا دختر؟
پدر دارید یا نه؟ طلاق گرفته اند یا نه؟
اما چیزی که به ذهنم میاد اینه که
شما باید این مطلب رو به خودتون یاد بدید که اگر میخواهید محبت از کسی دریافت کنید باید محبت ارسال کنید. البته نه اینکه این مطلب شکل معامله به خود بگیرد ولی این مسائل عموما دو طرف دارد و باید هر دو طرف را نگاه کرد.
یاد برنامه ای در تلویزیون افتادم. که حرفش این بود که رابطه بین ما باید رابطه انسانی باشد نه ابزاری..
رابطه شما با صندلی رابطه ای یک طرفه است ولی رابطه شما با مادرتان دو طرفه است. شما باید بدانید او چه میخواهد و او باید بداند شما چه میخواهید. شما باید خواسته ها و نیازهای ایشون رو برطرف کنید.
ابتدا باید رابطه از سوی شما اصلاح شود
اگر دیدید رابطه از سوی ایشان مشکل دارد باید ریشه یابی کنید
شاید نیاز باشد به روانشناس مراجعه کنند.

موفق باشید

سلام
این چیزایی که گفتید واقعا مسائل مهمی نیستند. اون هم برای پسری در سن شما. بعضی ها اصلا تیپ شخصیتیشون این طوریه که خیلی محبت نمی کنند. خیلی مهم نیست. در این سایت تاپیک هایی آدم می بینه که دلش می خواد چند روز گریه کنه. بروید اونا رو بخونید اون وقت می فهمید که این چیزها خیلی مهم نیست.

سؤال:
از مادرم اصلا راضی نیستم! اصلا من برای او مهم نیستم. برای من هزینه نمی کند و به من محبت چندانی ندارد یا حداقل ابراز نمی کند ، نسبت به من بی تفات است. حتی یک بار نشده است به من بگوید دوستت دارم، یک بار نشده است من را ببوسد. رفتارش با خواهر بزرگترم هم همین طور است. سؤال من این است که چطور می توانم او را تغییر دهم؟

پاسخ:
پرسشگر گرامی! خوب مي دانيم كه سردي و بي احساسي مادرتان چه حال و روزي براي شما ايجاد كرده؛ امّا نه تنها لازم، بلكه ضروري مي دانيم همچنان به او محبّت و خوبي كنيد و با تمام این شرایط احترام خود را به مادرتان از دست ندهید

***خداوند متعال در قرآن کریم بر این احسان تاکید کرده و می‌فرماید: «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا؛ و به‌نيكی با پدر و مادر رفتار کنید»[1] و نهی فرموده از هرگونه بی‌حرمتی به آن‌ها «فَلا تَقُلْ لَهُما أُف؛ زنهار كلمه‏اى كه رنجيده خاطر شوند مگو و بر آنها بانگ مزن».[2]
همچنین از تغییر ایشان ناامید نباشید زيرا امواجي كه به ساحل برخورد مي كنند، پس از گذشت سال ها، به آرامي و رفته رفته صخره هاي ساحلي را فرسايش مي دهند و در جغرافياي مناطق ساحلي تغييراتي پديد مي آورند و مطمئناً دل مادرتان از سنگ سخت تر نيست.
رابطه مادر و فرزندي نيز همانند ساحلي است كه بر اثر رفتارها، گفتارها و گذشت زمان تغيير شكل خواهد داد...

***امّا بد نيست به اين نكات توجّه داشته باشيد:
1- هيچ كس نمي تواند يك شخص را تغيير دهد؛ امّا يك شخص مي تواند دليلي براي تغيير يك فرد باشد؛ لذا رابطه خود با مادرتان را چنان آرامش آفرين و ... بسازيد كه به مرور تغيير نمايد.

2- هوشمندانه عمل نماييد. مردم مي گويند: آدم هاي خوب را پيدا كنيد و بدها را رها؛ امّا بايد اين گونه باشد: خوبي را در آدم ها پيدا كنيد و بدي آن ها را ناديده بگيريد؛ چرا كه هيچ كس كامل نيست. خوبي هايشان را به آنها بگوييد تا نوازششان كرده باشيد؛ زيرا غيرمستقيم باعث خواهيد شد براي از دست ندادن اين تعريف و تمجيدها هم كه شده رابطه خود با شما را ارتقا بخشند.
نكته اساسي و مهمتر از همه اينكه براي نفوذ به هر چيزي ابتدا بايد به او نزديك شد. انسان نيز از اين قاعده مستثني نيست؛ بنابراين براي نفوذ به انسانها نه تنها بايد به آنها نزديك شد، بلكه بايد نيازهايي از آنها را ارضاء كرد تا فرد مورد نظر اجازه ورود به مركز كنترل خود يعني دنياي مطلوبش را بدهد. اينجاست كه با نفوذ به درون مركز كنترل مادرتان قادر خواهيد بود تغييراتي در او ايجاد كرده و در احساسش نسبت به خود تأثيرگذار گرديد، به همين دليل سعي كنيد فرصت هاي خاص دو نفره براي خود و مادرتان ايجاد كرده و ارتباط خود را با او بیشتر نمایید. فراموش نکنید که محبت معجزه می کند.

3. به ياد داشته باشيد حتي زماني كه فكر مي كنيم حق با ما است، اجازه توهين به والدين خود را نداريم.

4. جنبه هاي مثبت مادرتان (مثلا آشپزي خوب و ...) را برجسته ساخته و در جمع دوستان، خانواده و فاميل وي را به خاطر اين ويژگي ها بستاييد.

5. اگر مادرتان فردي مذهبي است او را به خواندن كتابهايي روايي و داستانهاي مذهبي از امامان (عليهم السلام) يا خاطرات بزرگاني چون حضرت امام (ره) در مورد شيوۀ رفتار با فرزندان، ترغيب نماييد يا به مناسبت برايشان بازگو كنيد.

6. در صورت امكان هر از چند گاهي به صورت غير مترقّبه هديه اي ولو كوچك براي او تهيه كنيد. با این کار به او تفهیم خواهید نمود که از محبت غافل است.

7. در كارهاي منزل به مادرتان كمك كنيد، بدون اينكه او از شما درخواست كمك كند و بدون اينكه شما منّتي بر او داشته باشيد.

8. یک بار با مادرتان در فضایی صمیمی در مورد همه ی رفتارهایش و بخصوص بی مهری اش صحبت کنید و همه ی درد دلتان را به او بگویید. مطمئن باشید بی تأثیر نیست.
امیدواریم در پناه قرآن و عترت همواره موفق باشید.


[/HR]

[1] نساء: 83 .

[2] اسراء: 23.

موضوع قفل شده است