جمع بندی سهم اندک انسان ، اشرف مخلوقات از جهان هستی

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سهم اندک انسان ، اشرف مخلوقات از جهان هستی

سلام دوستان و استادان، بنده یه سوالی دارم که خیلی درگیرم تا الانم با هرکی بحث کردم نتونستن قانعم کنن، همانطور که میدانیم ما یعنی انسانها و کره زندگیشون از کل آفرینش هستی خیلی خیلی کمه، یعنی در یک میلیاردم یک شن در یک کویر، سوال من اینه که بعد از کره زمین هیچ جایی نیست که آدم (اشرف مخلوقات) در آن بوجود آمده باشد، قران گفته در کره های دیگر زندگی هست ولی از نسل آدم که نیست، چطور ممکنه آدم این اشرف مخلوقات سهم خیلی خیلی ناچیزی از هستی باشه؟ چرا نسل آدمو روی همه کره ها بوجود نیاورده، مگه اشرف مخلوقات نیست؟ چه ضرری داره که بهترین مخلوق یک هنرمند سهم بیشتری از بک مغازشو پر کنه؟ نمیدونم تونستم منظورمو برسونم یا نه.

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد دلیل

[TD][/TD]

با سلام و وقت بخیر

ali68123;994026 نوشت:
قران گفته در کره های دیگر زندگی هست

منبع تفسیری و آيه خاصی منظورتان هست؟

به نظر اشاره ای در این مورد نیست مگر موارد کلی از آفرینش عالم

اما در پاسخ به سوال شما چند نکته هست که به عرض می رساند:

۱- آفرینش جهان بسیار گسترده هست و ما علم دقیقی از میزان وسعت آن نداریم.

۲- در بسیاری از سیارات و نقاط دیگر غیر از کره زمین امکان زندگی یا وجود ندارد و یا بسیار مشکل است. چنان چه جاذبه زمین امکان زندگی در این کره را فراهم کرده است.

۳- در بسیاری از موارد انسان توانایی یا قابلیت زندگی و اقامت و یا حتی حضور در دیگر نقاط هستی را ندارد. چنان چه اقامت در کره ماه مشکلات فراوانی را دارد. لذا قابلیت حضور وجود ندارد نه نخواستن.

۴- در همین کره زمین نیز بسیاری از نقاط وجود دارد که به دلایلی مانند سرمای شدید و نامناسب بودن امکان اقامت انسان در آن مهیا نیست.

۵- با این حال خدای متعال خلقت عالم را برای حضور انسان انجام داده و مانع حضور وی نشده است.

۶- حضور فیزیکی صرف خیلی به کار انسان نمی آید و باید دید هدف از زندگی و اقامت و ... چیست که اصلا نیازی به دسترسی به همه کرات نیست.

۷- همین کره زمین را که خدا با همه آفریده ها و نعمت هایی مانند محیط زیست و حیوانات و موارد اعجاب برانگیز در اختیار انسان قرار داده است، به درستی استفاده نمی شود بلکه به سمت تباهی و نابودی توسط انسان پیش می رود. چنان چه نابودی طبیعت و مواهب طبیعی و نعمت های بی نظیر الهی به دست انسان اتفاق افتاده و اکنون نیز با سرعت ادامه دارد و می توان گفت شاید انسان شایستگی این همه نعمت را نداشته و درست از آن استفاده نمی کند و با مواردی مانند جنگ و درگیری در پی رسیدن به منافع خویش است. لذا برای قدرت بیشتر و از روی غرور و تکبر به نابودی زمین دست می زند.

۸- اشرف مخلوق بودن انسان در شناخت وی مشخص می شود نه امکان دست یابی به مکان های بی شمار و ...
انسان با اختیار و اراده ای که دارد در عین امکان انجام کار شر می تواند به جایگاهی دست یابد که ملایکه الهی نیز به آن نمی رسند.

[="Tahoma"][="Navy"]

ali68123;994026 نوشت:
سلام دوستان و استادان، بنده یه سوالی دارم که خیلی درگیرم تا الانم با هرکی بحث کردم نتونستن قانعم کنن، همانطور که میدانیم ما یعنی انسانها و کره زندگیشون از کل آفرینش هستی خیلی خیلی کمه، یعنی در یک میلیاردم یک شن در یک کویر، سوال من اینه که بعد از کره زمین هیچ جایی نیست که آدم (اشرف مخلوقات) در آن بوجود آمده باشد، قران گفته در کره های دیگر زندگی هست ولی از نسل آدم که نیست، چطور ممکنه آدم این اشرف مخلوقات سهم خیلی خیلی ناچیزی از هستی باشه؟ چرا نسل آدمو روی همه کره ها بوجود نیاورده، مگه اشرف مخلوقات نیست؟ چه ضرری داره که بهترین مخلوق یک هنرمند سهم بیشتری از بک مغازشو پر کنه؟ نمیدونم تونستم منظورمو برسونم یا نه.

سلام
اول اینکه ما نمی دانیم انسان های دیگری در این گستره بیکران جهان هست یا نه
دوم اینکه اگر نباشند هم خدشه ای به اشرف مخلوقات بودن انسان نمی زند چه اینکه این اشرف بودن جنبه معنوی دارد و با ملاک های ظاهری سنجیده نمی شود
سوم اینکه طبق سنت های الهی در عالم، هرچیزی ارزشمندتر باشد کمتر یافت می شود...
یا علیم[/]

متاسفانه بنده جواب سوالمو نگرفتم، شما فرمودین که در بسیاری از سیارات دیگر امکان زندگی وجود ندارد و کره ماه رو مثال زدین، اگر اینطوری باشه که پس خلقت تریلیاردها کهکشان که هرکدوم تریلیاردها ستاره و هر ستاره چندین سیاره را شامل می شود هدفی دربر نداشته و یک کار بیهوده می باشد که امکان چنین چیزی وجود ندارد، چون میدونیم هرکار خدا یه حکمتی دارد،فقط کافیه تو گوگل سرچ کنید ببینید چند سیاره که شرایطشون نزدیک به زمین است را دانشمندان تونستن توی کهکشان راه شیری که یکی از میلیاردها کهکشان فضا است را پیدا کنند، بهتره سوالمو اینطور بپرسم تا رفع ابهام بشه،: چرا خداوند روی سیاره ها و ستاره های دیگر بقول شما استاد گرامی شرایط را برای زندگی انسانها مساعد نکرده است؟ بنده باز تکرار میکنم لطفا جوابی نزدیک به سوالم بدین:چرا سهم مادی اشرف مخلوقات از کل جهان هستی خیلی خیلی ناچیزه؟دوست دیگمون فرمودن که سهم مادی مهم نیست مهم بعد معنویه اشرف مخلوقاته، پس میشه بفرمایید هدف از خلقت اونیکی کرات چیست؟ اگر اینطور که شما میفرمایید بود، خورشید و زمین و ماه کافی بود.

ali68123;994510 نوشت:
متاسفانه بنده جواب سوالمو نگرفتم، شما فرمودین که در بسیاری از سیارات دیگر امکان زندگی وجود ندارد و کره ماه رو مثال زدین، اگر اینطوری باشه که پس خلقت تریلیاردها کهکشان که هرکدوم تریلیاردها ستاره و هر ستاره چندین سیاره را شامل می شود هدفی دربر نداشته و یک کار بیهوده می باشد که امکان چنین چیزی وجود ندارد، چون میدونیم هرکار خدا یه حکمتی دارد،فقط کافیه تو گوگل سرچ کنید ببینید چند سیاره که شرایطشون نزدیک به زمین است را دانشمندان تونستن توی کهکشان راه شیری که یکی از میلیاردها کهکشان فضا است را پیدا کنند، بهتره سوالمو اینطور بپرسم تا رفع ابهام بشه،: چرا خداوند روی سیاره ها و ستاره های دیگر بقول شما استاد گرامی شرایط را برای زندگی انسانها مساعد نکرده است؟ بنده باز تکرار میکنم لطفا جوابی نزدیک به سوالم بدین:چرا سهم مادی اشرف مخلوقات از کل جهان هستی خیلی خیلی ناچیزه؟دوست دیگمون فرمودن که سهم مادی مهم نیست مهم بعد معنویه اشرف مخلوقاته، پس میشه بفرمایید هدف از خلقت اونیکی کرات چیست؟ اگر اینطور که شما میفرمایید بود، خورشید و زمین و ماه کافی بود.

سلام
بنده عرض کردم ما به علم و یقین نمی دانیم انسان های دیگری در سایر کرات هستند یا نه اما اگر نباشند هم اشکالی ندارد چون نمی توان فلسفه وجودی تمام کرات را بطور مستقیم به سکونت انسانها بر روی آن گره زد وگرنه باید در همه کرات منظومه شمسی هم انسانهایی باشند تا وجود آنها منطقی گردد. نه این نیست. فلسفه وجودی هرچیزی را در این عالم نمی توان به ارتباط مستقمیش با انسان ربط داد.
اما بحث ارزش مادی انسان
از دیدگاه الهی اصلا ماده اصالتی ندارد. ماده برای انسان که مسافر این دنیاست فقط و فقط یک ابزار است تا بتواند کمالات لازم را در آن کسب کند. لذا نمی توان گفت اشرف مخلوقات چرا بهره مادی زیادی ندارد. انسان با استعدادهای معنوی که دارد می تواند مالک کل هستی باشد ( البته در ظل مالکیت خداوند) پس دلیلی ندارد با معیارهای سطحی برایش تعیین سهم کنیم تا به تصور خود ارزش اورا بالا ببریم.
امیر مومنان ع می فرماید اگر بهره مندی مادی ملاک ارزش انسانها بود پس چرا خداوند به پیامبر ص و اولیاء خود بهره کمتری از آن داده است؟ این نشان می دهد از نظر خدای متعال بهره مندی مادی اصلا یک ارزش نیست والا باید وضع مومن و کافر عکس این باشد که تا کنون بوده است. بهره مندی مادی تنها یک آزمون است نه یک ارزش...
یا علیم

ali68123;994510 نوشت:
متاسفانه بنده جواب سوالمو نگرفتم، شما فرمودین که در بسیاری از سیارات دیگر امکان زندگی وجود ندارد و کره ماه رو مثال زدین، اگر اینطوری باشه که پس خلقت تریلیاردها کهکشان که هرکدوم تریلیاردها ستاره و هر ستاره چندین سیاره را شامل می شود هدفی دربر نداشته و یک کار بیهوده می باشد

سلام و عرض ادب

برادر گرامی

امر خلقت بسیار پیچیده تر از آن است که ذهن من و شما گنجایش تصور آن را داشته باشد !

خلقت آسمانها و زمین ، مهمتر از خلقت انسان است!

لَخَلْقُ‌ السَّمَاوَاتِ‌ وَ الْأَرْضِ‌ أَکْبَرُ مِنْ‌ خَلْقِ‌ النَّاسِ‌ وَ لٰکِنَ‌ أَکْثَرَ النَّاسِ‌ لاَ يَعْلَمُونَ‌

آفرینش آسمانها و زمین از آفرینش انسانها مهمتر است، ولی بیشتر مردم نمی‌دانند.
غافر ٥٧

بزرگترین کرامت انسان این است که بتواند خلیفه خدا در زمین ( که یکی از میلیاردها سیاره موجود است ) باشد!

پس خلقت و کرامت انسان در مرتبه ای پایین تر از خلقت سیارات و ستارگان و کهکشان هاست.

دلیلی ندارد که چون انسان در دیگر سیارات نیست ، خلقت آن ها اشتباه باشد!

هدف خلقت کهکشان ها چیزی جز خلقت انسان است ، که در ذهن من و شما نمی گنجد!

دقت کنید که همین سیارات خالی از انسان ، خداوند را تسبیح میکنند

اما من و شما متوجه تسبیح آنان نیستیم !

در حالی که بسیاری از انسان ها ، از تسبیح خداوند سر باز می زنند!!!!

در پناه حق تعالی

پرسش:
با توجه به این که انسان اشرف مخلوقات هست چرا سهم ناچیزی از هستی دارد؟ به این معنا که چرا امکان دسترسی به بسیاری از نقاط هستی و کره های مختلف و مناطق گوناگون خلق شده و بی کران توسط خدای متعال را ندارد؟

پاسخ:
۱- آفرینش جهان بسیار گسترده هست و ما علم دقیقی از میزان وسعت آن نداریم و با توجه به محدود بودن انسان دسترسی محدودی دارد.

۲- در بسیاری از سیارات و نقاط دیگر غیر از کره زمین امکان زندگی یا وجود ندارد و یا بسیار مشکل است. چنان چه جاذبه زمین امکان زندگی در این کره را فراهم کرده است.

۳- در بسیاری از موارد انسان توانایی یا قابلیت زندگی و اقامت و یا حتی حضور در دیگر نقاط هستی را ندارد. چنان چه اقامت در کره ماه مشکلاتی را دارد. لذا قابلیت حضور در مناطق دوردست وجود ندارد نه این که خداوند منعی از زندگی انسان نموده باشد.

۴- در همین کره زمین نیز بسیاری از نقاط وجود دارد که به دلایلی مانند سرمای شدید و نامناسب بودن امکان اقامت انسان در آن مهیا نیست. با این حال خدای متعال خلقت عالم را برای حضور انسان انجام داده و مانع حضور وی نشده است.

۵- حضور فیزیکی صرف خیلی به کار انسان نمی آید و باید دید هدف از زندگی و اقامت و ... چیست و اساسا نیازی به دسترسی و حضور انسان در همه کرات و نقاط هستی نیست.

۶- همین کره زمین را که خدا با همه آفریده ها و نعمت هایی مانند محیط زیست و حیوانات و موارد اعجاب برانگیز در اختیار انسان قرار داده است، به درستی استفاده نمی شود بلکه به سمت تباهی و نابودی توسط انسان پیش می رود. چنان چه نابودی طبیعت و مواهب طبیعی و نعمت های بی نظیر الهی به دست انسان اتفاق افتاده و اکنون نیز با سرعت ادامه دارد و می توان گفت شاید انسان شایستگی این همه نعمت را نداشته و درست از آن استفاده نمی کند و با مواردی مانند جنگ و درگیری در پی رسیدن به منافع خویش است. لذا برای قدرت بیشتر و از روی غرور و تکبر به نابودی زمین دست می زند.

۷- اشرف مخلوق بودن انسان در شناخت وی مشخص می شود نه امکان دست یابی به مکان های بی شمار و ...
انسان با اختیار و اراده ای که دارد در عین امکان انجام کار شر می تواند به جایگاهی دست یابد که ملایکه الهی نیز به آن نمی رسند. لذا باید هدف از خلقت انسان و جهان را شناخت و آن چه مهم است رسیدن به جایگاه والای انسانیت و هدف پروردگار و مقام عبودیت و بندگی است.

۸- علت خلق و آفرینش گسترده هستی و مناطق دوردست می تواند عواملی مانند عجز و عدم غرور انسان باشد و یا می تواند دلایل مادی و علمی دیگری داشته باشد که بشر هنوز به آن دست پیدا نکرده باشد.
این امکان هم وجود دارد که انسان با پیشرفت بیشتر علوم به مناطق سرزمینی بیشتری دست پیدا کند. در روایت هست که علم تا زمان ظهور حضرت مهدی علیه السلام هر چقدر باشد ۲ قسمت بوده و ۲۵ قسمت آن بعد از ظهور و حضور کامل حضرت به دست می آید که این مورد نیز می تواند از جمله آن ها باشد. (۱)

۹-هدف از خلقت اجمالا رسیدن انسان به کمال و قرب الهی است که به وسیله عبادت و انجام اوامر الهی تحقق پیدا می کند. انسان موجود خاصی با ویژگی ها و قابلیت های متعددی است که با اراده و اختیار خود می تواند به جایگاهی دست پیدا کند که حتی ملایکه الهی نیز نمی توانند به آن مقام برسند. امکان حرکت در دو جهت خیر و شر از انسان موجودی ساخته که در صورت غلبه بر شهوت و تمایلات مادی به ملکوت پرواز کرده و بالاتر از فرشته قرار می گیرد ولی در صورتی که مغلوب شهوت و غضب و مادیات شود از حیوان نیز جایگاهش پست تر و پایین تر خواهد بود. جهان هستی دارای ابعاد و پیچیدگی ها گوناگونی است که اعجاب هر کسی را برانگیخته و نشان دهنده وجود قدرتی فراتر از قدرت عادی و مادی می باشد که خدای تعالی است و او همه امکانات و مواهب هستی را در اختیار انسان قرار داده است تا به وسیله آن به اهداف خود دست پیدا کند. لذا همه عالم و موجودات آن در خدمت انسان قرار دارند و انسان باید در طاعت و بندگی خداوند باشد تا بتواند به قرب الهی رسیده و دنیا و آخرت خود را آباد گرداند و به ظرفیت و شایستگی وجودی خویش دست پیدا نماید. (۲-۴)

پی نوشت ها:
۱- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶، سوم، تهران، ج۵۲، ص ۳۳۶.
۲- حميدرضا شاكرين، دين‏شناسى و فرق و مذاهب، معارف، ۱۳۸۶، قم.
۳- همان، چلچراغ حكمت (فلسفه احكام و اجتهاد و تقليد)، كانون انديشه جوان، ۱۳۸۹، تهران.
۴- شهيد مرتضی مطهرى، يادداشت‏ها، صدرا، ۱۳۸۵ تهران، ج ۶، مدخل عبادت و ج ۴، مدخل نيايش.

موضوع قفل شده است