جمع بندی حزن در نزول و تلاوت قرآن

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حزن در نزول و تلاوت قرآن

در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است : ان القران نزل بالحزن فاقروه بالحزن "قران با اندوه نازل گردیده ، پس آن را با صدای حزین قرائت کنید" . منظور از اینکه گفته شده نزول قرآن با حزن و اندوه بوده چیست؟ یعنی گفتن آیات از جانب خدا با اندوه بوده و دلیل آن است که کلام خدا بهمراه حزن تاثیر بیشتری بر بطن انسان دارد؟ یا این حزن و اندوه دلیل دیگری دارد؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد هدی

[TD][/TD]

جمع بندی

پرسش:
در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) آمده است : ان القران نزل بالحزن فاقروه بالحزن "قران با اندوه نازل گردیده ، پس آن را با صدای حزین قرائت کنید" .منظور از اینکه گفته شده نزول قرآن با حزن و اندوه بوده چیست؟ یعنی گفتن آیات از جانب خدا با اندوه بوده و دلیل آن است که کلام خدا بهمراه حزن تاثیر بیشتری بر بطن انسان دارد؟ یا این حزن و اندوه دلیل دیگری دارد؟

پاسخ:
در اصول کافی در این خصوص چنین روایت شده:
«عليّ بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عمّن ذكره، عن أبي عبد اللّه (عليه السّلام) قال: إنّ القرآن نزل‏ بالحزن‏ فاقرءوه بالحزن.»(1)
و در ادامه چنین توضیحی در مورد علت این امر بیان شده است:
«قوله: (ان القرآن نزل‏ بالحزن‏) لاشتماله على ما يوجب الحزن من أحوال الحشر و النشر و الثواب و العقاب و أحوال الامم الماضية و اهلاكهم و مسخهم و غير ذلك مما يتطاير عند سماعه قلوب أولى الالباب و المراد بالحزن اما ضد السرور أو رقة القلب.»(2)یعنی اینکه گفته شده است قرآن «بالحزن» نازل شده به دلیل اشتمال آیات قرآن کریم بربیان احوال و حالات حشرونشر مردم و ثواب و عقاب اعمال آنها در قیامت و نیز بیان احوال امتهای گذشته و هلاکت و مسخ آنها و ... که شنیدن آنها حزن را در قلوب خردمندان و صاحبدلان و اهل خرد، بسرعت منتشر می کند. و مراد از حزن ضد شادی و یا رقت قلب است.
در واقع روایت بیان تاثیر گذاری آیات قران است که همانا ایجاد رقت قلب و حزن (به معنای ضد سرور و شادی) در قلب مستمعین اهل خرد و صاحبدل در حین استماع آیات الهی است.

 

پی نوشت ها:
1. مولا صالح مازندرانی، شرح الكافي- الأصول و الروضة، به تحقیق و تصحیح ابوالحسن شعرانی، مکتبة الاسلامیة، تهران، 1382، چاپ دوم، ج11، ص38.
2.همان

موضوع قفل شده است