جمع بندی اعتبار برهان وجودی

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اعتبار برهان وجودی



در استدلال وجودی گفته می شود کاملترین موجود را در ذهن بیاورید؛
این کامل ترین موجود، یا موجودی است که علاوه بر علم و قدرت و ...، وجود هم دارد؛ و یا موجودی است که علم و قدرت و ... دارد امّا وجود ندارد.

سپس می گوید:
موجود اولی هنوز کمی ناقص بوده و کامل ترین نیست، چون وجود ندارد، پس کاملترین موجود تصور، باید وجود هم داشته باشد!
در حالی که وجود مثل صفات دیگر نیست که بتواند از چیزی گرفته شود یا به آن داده شود تا شرط کمال به حساب آید.
چیزی که وجود ندارد سایر صفات را هم ندارد.
ضمن اینکه وقتی کاملترین موجود را در ذهنمان تصور می کنیم با افزودن وجود تصورمان کاملتر نمی شود. بلکه فقط تصور تبدیل به باور می شود.

بنابراین استدلال وجودی برای اثبات خداوند ناتوان است، نظر شما چیست؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد مسلم

[TD][/TD]

پرسش:
در استدلال وجودی گفته می شود کاملترین موجود، یا موجودی است که علاوه بر علم و قدرت و ...، وجود هم دارد؛ و یا موجودی است که علم و قدرت و ... دارد امّا وجود ندارد. سپس می گوید: موجود اولی هنوز کمی ناقص بوده و کامل ترین نیست، چون وجود ندارد، پس کاملترین موجود تصور، باید وجود هم داشته باشد!
در حالی که وجود مثل صفات دیگر نیست، چیزی که وجود ندارد سایر صفات را هم ندارد. ضمن اینکه وقتی کاملترین موجود را در ذهنمان تصور می کنیم با افزودن وجود تصورمان کاملتر نمی شود. بلکه فقط تصور تبدیل به باور می شود.


پاسخ:

برهان وجودی منشأ غربی داشته و مبتکر آن «آنسلم» است، و حکمای اسلامی قدیم از آن بحث نکرده اند، و فقط حکمای معاصر با آشنایی با فلسفه غرب از آن سخن گفته اند،(1)
استدلال وجودی طبق تقریری که آنسلم دارد همان طور که اشاره کرده اید دچار اشکالاتی است که مهم ترین آن از ناحیه مغالطه ای است که به سبب خلط میان مفهوم و مصداق وجود و هستی واقع شده است(2) همان طور که شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی به این مسئله اشاره دارند، که این استدلال از مفهوم به دنبال اثبات مصداق است، و از این حیث دچار اشکال است.

اما برخی اندیشمندان اسلامی با تقریر نو و جدیدی مبتنی بر ضرورت های عقلی این برهان را ارائه کرده اند که می تواند اثبات کننده وجود خداوند باشد.
علامه محمدتقی جعفری ضمن اینکه از این برهان تحت عنوان «برهان وجوبی» یاد می کند معتقد است نباید این برهان را در قالب صغری و کبرای ارسطویی ریخت، بلکه این برهان در واقع یک مقدمه دارد و سایر مطالب پیرامون آن تنها برای توجه دادن مغز انسانی به همان یک مقدمه است، (3) یعنی در حقیقت از تحلیل همان وجوب وجود است که میتوان به ضرورت وجود آن پی برد.

به عبارت دیگر آنسلم از تبیین کامل ترین ماهیت می خواست به وجود آن برسد لذا اشکالاتی که به آن میشود درست است، چون کامل ترین ماهیت اقتضاء وجود ندارد، اما اگر سخن را ببریم روی کامل ترین وجود می تواند تقریری از برهان صدیقین به شمار رود، چون وجود ذات آن موجود است و ذات که از خود جدا نمیشود، پس اگر چیزی حقیقت وجود باشد قطعا موجود خواهد بود.

البته درک و فهم این براهین در گرو آشنایی با اصطلاحات فلسفی چون اصالت وجود و وجوب وجود و مانند آن است، لذا برای کسانی که تصور مسئله برای ایشان دشوار است بهتراست از سایر براهین بهره ببرند.

پی نوشت ها:
1. پیکانی، جلال، مقاله براهین اثبات خدا، فصلنامه علامه، شماره 14، 1386ش، ص31.
2. جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، نشر اسراء، قم، چاپ پنجم، 1386ش، ص202.
3. تفسی مثنوی، ج13، ص39، به نقل از مقاله براهین اثبات خدا، ص34.

موضوع قفل شده است