جمع بندی چگونگی فهم کلام از خطاب دارای اطلاق ظاهری

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونگی فهم کلام از خطاب دارای اطلاق ظاهری

سلام علیکم
۱- در اصول فقه در خصوص فهم کلام و اطلاق صحبت میشود، سوال اینکه اگر جمله ای به صرف اینکه اطلاق دارد و قرینه ای در [خود کلام و جمله ] نیست، دلالت بر اطلاق دارد؟
چون قرینه حتما لازم نیست در خود کلام باشد،مثل مثال زیر:
مثلا در مثال فتوای تحریم تنباکوی میرزا شیرازی، اگر کسی در حیاط منزل خود در نقطه ای دور افتاده ، تنباکو و توتون کشت کند و برای خود استفاده کند،قطعا ربطی به استعمار انگلیس و غیره نخواهد داشت و قطعا مورد فتوای تحریم میرزا نخواهد بود. هر چند جمله تحریم میرزا ور مورد تجریم توتون ظاهرا اطلاق دارد.

۲-حال اگر در خود کلام قرینه ای نیافتیم میتوان به صرف اطلاق ظاهری جمله به اطلاق تمسک کرد؟ چون ممکن است قراین دیگر که دخیل هستند و از طرفی در خود کلام گوینده هم نیستند واقعا وجود داشته باشند و نقش ایفا کرده باشند، حالا آیا با این تفاصیل باید{ قدر متیقن از خطاب } را گرفت یا حل مساله جور دیگری است که کارشناس محترم باید جواب دهند.تشکر

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد دلیل

در جستجو حقیقت;992594 نوشت:
۱- در اصول فقه در خصوص فهم کلام و اطلاق صحبت میشود، سوال اینکه اگر جمله ای به صرف اینکه اطلاق دارد و قرینه ای در [خود کلام و جمله ] نیست، دلالت بر اطلاق دارد؟

علیکم السلام
قراین گوناگونی وجود دارد که قرینه لفظی یکی از آن هاست و در صورتی که هیچ قرینه ای نباشد، اطلاق دارد.

در جستجو حقیقت;992594 نوشت:
مثلا در مثال فتوای تحریم تنباکوی میرزا شیرازی، اگر کسی در حیاط منزل خود در نقطه ای دور افتاده ، تنباکو و توتون کشت کند و برای خود استفاده کند،قطعا ربطی به استعمار انگلیس و غیره نخواهد داشت و قطعا مورد فتوای تحریم میرزا نخواهد بود. هر چند جمله تحریم میرزا ور مورد تجریم توتون ظاهرا اطلاق دارد.

موضوع اطلاق داشتن و ... موضوع علمی و از مباحث علم اصول و فقه است که به صورت تخصصی به دست می آيد.

عموم مردم هرگز نمی توانند از این مباحث برای تعیین وظیفه خویش استفاده کنند. بلکه وظیفه آن ها رجوع به فتوای مرجع تقلید خویش می باشد.

در این مورد خاص نیز شخص نمی تواند بگوید مورد تحریم نیستم و ....

در جستجو حقیقت;992594 نوشت:
۲-حال اگر در خود کلام قرینه ای نیافتیم میتوان به صرف اطلاق ظاهری جمله به اطلاق تمسک کرد؟ چون ممکن است قراین دیگر که دخیل هستند و از طرفی در خود کلام گوینده هم نیستند واقعا وجود داشته باشند و نقش ایفا کرده باشند، حالا آیا با این تفاصیل باید{ قدر متیقن از خطاب } را گرفت یا حل مساله جور دیگری است که کارشناس محترم باید جواب دهند.تشکر

قراین مختلف ظاهری و غیرظاهری را شخص مجتهد باید بررسی و از آن ها تحقیق و تفحص نماید و اگر هیچ قرینه ای را با وجود جستجو نیافت می تواند اطلاق را از کلام اخذ نماید.

پرسش:
اگر جمله ای به صرف اینکه اطلاق دارد و قرینه ای در خود کلام و جمله نیست، دلالت بر اطلاق دارد؟ اگر در خود کلام قرینه ای وجود نداشت می توان به صرف اطلاق ظاهری جمله به اطلاق تمسک کرد؟ با وجود قراین دیگر که دخیل هستند و از طرفی در خود کلام گوینده هم نیستند باید قدر متیقن از خطاب را گرفت یا خیر؟

پاسخ:
۱- این سوال تخصصی و در حیطه علم اصول فقه است که جوابش نیز در بحث ها و کاربردهای علمی کارایی دارد و نمی تواند مورد استناد و حجت عموم مردم قرار بگیرد و آن ها در وظایف عملی خود مکلفند به مرجع جامع الشرایط مراجعه نمایند و هرگز نمی توانند وظایف خود را از میان بحث های تخصصی به دست آورند مگر آن که به درجه اجتهاد برسند. راه دیگر آن ها البته عمل به احتیاط است که دشواری های خاص خود را دارد.
البته می توان تقیید و اطلاق را در حکم مرجع تقلید پیدا نمود و به طور کلی تطبیق داد ولی استفاده خاص از بحث های تخصصی در وظایف عمومی نمی توان نمود.

۲- برای یافتن کامل جواب سوال نیز باید به کتب و نظرات علمای علم اصول مراجعه نمود و از طرفی نیز تفاوت و اختلافهای اجمالی در پاسخ آن ها ممکن است وجود داشته باشد.

۳- برای به دست آوردن اطلاق لازم است که مقدمات حکمت وجود داشته باشد یعنی مجموعه شرایطی که با وجود آن ها کلام حمل بر اطلاق می شود که آن مقدمات بنابر مشهور سه مورد می باشد و شامل موارد زیر می باشد:

  • ممکن بودن اطلاق و تقیید
  • عدم وجود قرینه متصل و یا جداگانه بر تقیید
  • در مقام بیان بودن متکلم (1)

۴- موضوع عدم وجود قدر متیقن در مقام مخاطب را بعضی از علما مانند آخوند خراسانی صاحب کفایه به عنوان مقدمات حکمت مطرح کرده اند که در نظر ایشان علاوه بر سه مورد قبل باید این قدر متیقن به دست آید و این مورد نیز از مقدمات حکمت به شمار می رود. (2)

۵- اگر شرایط اطلاق وجود داشته باشد و طبق قوانین مجتهد بتواند اطلاق گیری نماید، یکی از راه های به دست آوردن حکم شرعی به شمار می رود.

پی نوشت ها:
1- محمدرضا مظفر، اصول الفقه

، عباس علی زارعی سبزواری، بوستان کتاب قم، 1426 ق، قم، ص 196.
2- محمدکاظم خراسانی (آخوند)، کفایه الاصول،
موسسه آل البیت لاحیاء التراث، 1409ق، قم، ص 247.
موضوع قفل شده است