شيطان‌پرستي محصول عرفان يهود است

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شيطان‌پرستي محصول عرفان يهود است

حجت‌الاسلام حميد‌رضا مظاهري‌سيف، استاد حوزه و دانشگاه، عصر روز گذشته در نشست بررسي كيفيت عرفان‌هاي نوظهور، كه به همت بسيج دانشجويي دانشگاه جامع علمي كاربردي در سالن همايش معاونت بهداشت، درمان و توانبخشي هلال‌احمر برگزار شد، به معرفي برخي عرفان‌ها و اديان نوظهور پرداخت و آنها را از جنبه‌هاي مختلف مورد بررسي قرار داد. *دين، نياز هميشگي انسان
وي در ابتداي سخنان خود گفت: انسان هرچه تلاش كند تا از دين، معنويت و عرفان فاصله بگيرد، ناكام خواهد شد؛ چون همه هستي انسان روح اوست و روح انسان از ملكوت و خدا نشأت مي‌گيرد، تشنگي ذاتي‌اش تنها با دين سيراب مي‌شود.
وي افزود: حال اگر در مسير سيراب كردن خود، آب گوارا يافت، سعادتمند مي‌شود اما اگر به سرچشمه حيات، معنويت و معرفت نرسيد، كام خود را به هر لجنزاري نزديك خواهد كرد.
مظاهري‌سيف در ادامه سخنان خود اظهار كرد: در عصر حاضر و پس از چند قرن تلاش كه نيروهاي مختلف فكري و جريان‌هاي اجتماعي وجود داشته تا به نام عصر روشنگري و مدرينيته دين و معنويت را به نام اسطوره از زندگي بشر خارج كند، ناكام شد به نحوي كه امروز بشر در زندگي خودش هزاران فرقه معنوي و عرفاني را مي‌بينيد و در اين آشفته بازار، هر كس ادعايي مطرح مي‌كند.

* افزايش چشمگير دين‌هاي نوين در عصر حاضر
وي تأكيد كرد: دين‌ها و جريان‌هاي معنويت‌‌گراي گوناگون بسياري اعلام موجوديت كرده‌اند به طوريكه محققان مربوطه مانند ايرين باركر، كه سال‌ها تحقيق در اين باره دارد، مدعي است كه نمي‌توان تعداد دين‌هاي جديد در دنيا را بيان كرد.
نويسنده كتاب «جريان‌‌شناس عرفان‌هاي نوظهور» ادامه داد: اين محقق عرفان‌هاي نوظهور در بخش ديگري از سخنان خود عنوان كرد: در طول 50 سال اخير تعداد پيامبران و ادياني كه ظهور كرده‌اند، شايد بيش از اديان طول تاريخ شوند.
مظاهري سيف گفت: براي تحليل اين‌ اديان نوين مي‌توان، 3 رويكرد را نام برد. رويكرد توهم توطئه‌ يكي از اينها است. به اين نحو كه اين توهم را داشته باشيم كه همه اين اديان را استكبار جهاني ايجاد كرده تا با انقلاب اسلامي به مبارزه بپردازد. هرچند ممكن است شواهدي همه وجود داشته باشد اما اشكالاتي هم دارد. از جمله اينكه تنها 3 دهه از عمر انقلاب مي‌گذرد، اما بنا به گفته گاردون ميلتون و ايرين باركر، پيدايش دين‌هاي جديد به حدود 60 سال پيش بازمي‌گردد.
وي افزود: ديدگاه ساده‌انگارانه، دومين رويكرد تحليل پيرامون عرفان‌ها و دين‌هاي نوظهور است. برخي معتقدند كه بشر در عصر بحران معنويت به اين جنبش‌هاي معنوي نوين براي پاسخ گرفتن نيازهاي امروز نياز دارد.
مظاهري سيف ادامه داد: اين ديدگاه هم اشكالات اساسي دارد. الان در غرب كه دولت و نظريات سكولار است و با دين كاري ندارند، آنجا هم نهضت‌هاي مردمي و كانون‌هاي قانوني براي جلوگيري از شكل‌گيري اين فرقه‌ها ايجاد شده است.
اين محقق عرفان‌هاي نوظهور ادامه داد: ديدگاه كاوش‌گرانه تحليل سوم است كه تنها دلايل علمي را قبول مي‌كند. تبليغ خيرخواهي و انديشه‌هاي نيك پذيرفته است، اما اگر شاهدي برانديشه‌هاي نيك نباشد، بلكه تبليغ خلاف شود، نمي‌توان آن را تبليغ كرد.
وي در بخش ديگري از سخنان خود اظهار كرد: وقتي معنويت‌هاي نوظهور در قلمرو جهاني را با پارادايم‌هاي علمي مطالعه مي‌كنيم، در مي‌يابيم كه گرايش به معنويت يك گرايش اصيل است كه غالب جامعه انساني متوجه اين موضوع شده است كه بدون دين و موقت نمي‌تواند زندگي كند.

* دين‌هاي جديد منشأ مشترك دارند
مظاهري‌سيف در ادامه به بيان نقاط مشترك عرفان‌هاي نوظهور و معنويت‌هاي نوظهور پرداخت و گفت: در اين عرفان‌ها خداي متعالي، به زمين آمده و در درون بشر جاي گرفته است. كساني مانند پائولوكوئيلو، اوشو و وين‌ دائر از خدا سخن مي‌گويند، اما خداي متعالي در تعاليم اين افراد مرده و تنها شامل يك نيروي دروني است كه با نيروي فكري به خصوص تمركز مي‌شود اين نيرو را مهار كرد و به جريان انداخت و از ان استفاده كرد.
وي افزود: اين موضوع، غربي‌هاي متدين را نگران كرده است به طوريكه نام اين جنبش جديد را شرقي‌سازي غرب گذاشته‌اند. چون در تفكر تائو و بودا، خداي متعالي را خيلي قبول ندارند و از نيروي درونيه صحبت مي‌كنند. مانند معابد تائو (دين باستاني در سرزمين چين) كه در آن معابد ورزشي است و نيروهاي دروني را در قالب تمرينات ورزشي به جريان‌ مي‌اندازد. به همين علت است كه تئولوژيست‌ها و الهي‌دانان غربي، فريادشان بلند شد كه مسيحيت از دست مي‌رود و دين‌داري مردم غرب، در حال شرقي شدن است.

* در غرب، باور به تناسخ جاي اعتقاد به معاد را گرفته است
وي به بيان آماري از كتاب «جنبش‌هاي نوين ديني، چالش‌ها و راهكارها» نوشتند برايان ويلسون، گفت: ويلسون در مقاله‌اي به نام «شرقي‌سازي غرب» مي‌گويد كه در 40 سال اخير، 30 درصد از مردم غرب و مسيحيان، باور به معاد را از دست داده‌اند و باور به تناسخ را پذيرفته‌اند.
مظاهري‌سيف در خصوص عامل مشترك دوم بين عرفان‌هاي نوظهور گفت: در اين عرفان‌ها، خدايي دروني با شبكه‌اي از نيروي طبيعي و شعور عالم‌گير در ارتباط است و خداي ما جلوه‌اي از خداي كيهاني است.
وي در خصوص نقطه مشترك سوم عرفان‌‌هاي نوظهور گفت: اين عرفان‌ها مي‌گويند براي هدايت شدن به نداي درون خودش گوش كن. البته قلب جلوه‌گاه الهامات الهي است و پيامبر براي احساس خير و شر، رجوع به قلب را سفارش مي‌كند، پس قلب سرچشمه الهامات الهي است، اما وسوسه‌ها در اين قلب حضور جداي دارند. پيامبران عصر جديد، اين موضوع كه به نداي دروني گوش كن را بيان مي‌كنند در حاليكه هيچ معياري از تشخيص خير و شر را معرفي نمي‌كنند.
حجت‌الاسلام مظاهري‌سيف در ادامه سخنان خود اينگونه نتيجه‌گيري كرد: اين اديان نوين سرچشمه واحدي دارند. اگر مشترك نباشند، منشأ مشترك دارند.

*ردپاي يهود در زايش دين‌ها و عرفان‌هاي نوين
اين محقق و پژوهشگر در ادامه سخنان خود به نقش يهوديت در پيدايش اديان جديد اشاره كرد و گفت: گاردون ميلتون نظر جالبي دارد. وي مي‌گويد؛ با اينكه جمعيت يهوديان نسبت به ديگر اديان كم است اما معمولاً يا پايه‌گذار اديان جديد هستند يا به اديان جديد وارد مي‌شوند.
وي به معرفي سازمان‌هاي توليد اديان جديد پرداخت و گفت: مركز گفت‌وگوي بين‌الاديان كه در انگلستان واقع شده است، بخش‌هايي از اديان مختلف را جذب مي‌كند و با ادغام آنها يك دين جديد مي‌سازند. همچنين جرياني وجود دارد به نام پارلمان اديان جهان كه تحت نفوذ كامل يهودي‌ها است. دركتاب «تاريخ اديان» نوشته «جاني بي‌ناس» تنها 12 دين تا قبل از قرن بيستم، معرفي شده است اما مؤسسان پارلمان اروپا انتظار دارند تا 220 دين در جلساتشان شركت كنند. وي ادامه داد: اسپانسر و حاميان مالي اين پارلمان نيز خانواده‌هايي مانند روچيل و مردوخ، مالكان رسانه‌هاي گسترده و صاحب‌نام هستند. مؤسسه توسعه يهوديت، يكي ديگر از بنيادهاي فعال در زمينه دامن زدن به اين جنبش است.
وي افزود: يهوديان كه نژاد سامي دارند و خود را برتر از ديگران مي‌دانند، هيچگاه قبول نمي‌كنند كه پيروان دين ديگر به دين آنها در آيند حال اين يهوديت چگونه مي‌خواهد توسعه پيدا كند؟ اين بنياد در حقيقت در زمينه معنويت و با تبليغ عرفان يهود يعني «كابالا» انديشه‌هاي خود را تبليغ مي‌كند.

* كاباليست‌ها، پيشرو در توليد عرفان‌هاي نوظهور
اين محقق ادامه داد: ‌هم‌اكنون در دنيا كاباليست‌هاي يهودي، كاليست‌هاي مسيحي، كاباليست‌هاي زرتشتي و كاباليست‌هاي هندو به دنبال دست‌يابي به يك هژموني و سلطه و اقتدار جهاني حركت مي‌كنند.
اين استاد حوزه و دانشگاه گفت: وقتي عرفان يهود و كابالا را مطالعه مي‌كنيم، به همان آموزه‌هاي عرفان جديد، نيروي كيهاني، نداي درون، نيروي فكر و تمركز براي رسيدن به قدرت انجام كارهاي خارق‌العاده برمي‌خوريم. گرهارد شولم كه خود يهودي است مي‌گويد: عرفان يهود بيش از اينكه عرفان باشد، جادوگري است.
پژوهش‌گر جنبش دين‌هاي نوين در ادامه سخنان خود گفت: عرفان يهود در راستاي 3 اصل اساس گام بر مي‌دارد. ايجاد جنبش‌هاي ديني نوين و معنويت نوظهور با مطالعه بر فرهنگ‌ها و دين‌هاي مختلف، راه‌اندازي تشكيلاتي به نام «دين عصر جديد» كه اختلاف‌نظر وجود دارد كه آيا اين دين عصر جديد، تنها يك دين يا بستري براي پيدايش و زايش اديان جديد است و اصل سوم نيز شيطان‌پرستي نام دارد.

* شيطان‌پرستي، محصول عرفان يهود
مظاهري‌سيف ادامه داد: در عرفاني يهود، چند قاعده وجود دارد. يكي از آنها تئوري «سفيراها» يا تجليات الهي است. در اين قاعده تجليات الهي شامل 2 بخش تجليات خير و تجليات شر است. در اين عقيده تجليات شر يا عالم ستيراهرا در اختيار فرشته‌اي به نام سمائيل قرار دارد.
وي افزود: در اين اعتقاد، جهان هستي به طور تناوب در اختيار تجليات خير و شر است و هر دوره اقتضائات خودش را دارد. به عنوان مثال در اين عقيده، دوران بازگشت مسيحا، اوج تجليات خير الهي است و جهان پر از صلح مي‌شود. آنها معتقدند كه اين تجليات، پشت سرآمده و رفته‌اند و پيش از ظهور حضرت مسيح (ع) دوره تجليات شر است. گاهي حتي مي‌گويند كه در اين دوره فرزندان خدا عليه خدا شورش مي‌كند و گاهي نيز مي‌گويند جنگي بين خدا و نيروهاي شر در بر مي‌گيرد به هر حال اين عقايد ريشه در عرفان يهود دارد.
مظاهري‌سيف ادامه داد: اگر انجيل‌هاي شيطاني را ورق بزنيد، اصطلاحات آن با ادبيات عبري كه زبان مذهبي يهود است، نوشته شده‌اند. در اين انجيل‌ها معتقدند كه در دوره‌‌اي كه تجليات شر الهي جريان دارد، راه زندگي خوب، هماهنگي با شيطان و كرنش كردن در برابر اوست. حال شيطان‌پرستان به طور صريح مي‌گويند كه الان نيروهاي خير ضعيف شده‌اند و خدا ضعيف شده و نمي‌تواند كاري كند.
وي افزود: كابالان‌ها معتقدند كه در عالم يك توازن و يك هارموني وجود دارد و آن هارموني بين نيروهاي خير و شر برقرار است. اين توازن و هارموني در بسياري از جنبش‌هاي عرفاني نوظهور با نام‌هاي مختلف وجود دارد. بسياري از آثاري كه در ايران ترجمه مي‌شوند نيز بحث نيروهاي خير و شر و توازن بين آنها را مطرح مي‌كنند و القاء مي‌كنند كه براي زندگي خوب بايد توازن را برقرار كرد.
وي افزود: اين اعتقاد مي‌گويد كه براي رسيدن به خدا، نياز به طاعت و بندگي و ترك گناه نيست؛ بلكه مي‌توان با خير و شر و هماهنگي و هارموني به خدا رسيد. معتقدند كه اگر توازن را برقرار كنيد، مي‌توانيد به راه خدا برسيد.
حجت‌الاسلام حميدرضا مظاهري سيف در بخشي از سخنان خود اظهار كرد: 3 ملاك براي شناخت عرفان‌هاي درست و نادرست وجود دارد و مي‌توان با عقل (در طرح سؤالات اوليه، بسياري از مدعيان فرقه‌‌سازي در كشور ما ناتوان مي‌مانند)، اصول اخلاقي (صداقت، راستگويي، حيا، مهر‌باني و عدم خشونت) و داشتن معيارهاي شرعي (شريعت و دين) ميزان درستي عرفان‌ها را سنجيد.

سلیم;33037 نوشت:
* دين‌هاي جديد منشأ مشترك دارند

سلام جناب سلیم و تشکر از شما من باب مطرح نمودن این مبحث

اوشو و ... که وقتی داریم این فرقه های نوظهور که برداشتی از عرفان مسیحیت و بودیسم است در عین اینکه از هردو این عرفانها و ادیان کپی برداری نموده هردو را رد می نماید !!!!

مسئله ای که در این فرق بسیار خطرناک است مسئله رد پلیدی و گناه است
آنها معتقدند انسان مرتکب گناه نمی شود و گناهی وجود ندارد بلکه رفتار زشت دارای الوهیتی کم است!!!

ووقتی به چالش کشیده می شوند که نباید اعمالی را انجام بدهند و باید صفاتی را از وجودشان پاک نمایند آن پلیدیها و اثرات گناه بر قلوبشان را غبار نام گذاشته اند !!!!!

به بخش نظرات این وبلاگ عنایت بفرمائید در این وبلاگ با یکی از کسانیکه به این مسئله اعتقاد خاصی داشت و در عین حال تبلیغ آن را می کرد مباحثی مطرح گردید که خالی از لطف نیست.

www.mortiviaeslam.blogfa.com

پرچم اسرائیل ترکیبی از دو خط ابی به نشانه دو رودخانه است که این بین دو رودخانه محل اقامت قوم یهود است.

این دو خط نمادی از نیل تا فرات سرزمین موعود قوم یهود در 4000 سال پیش بود ولی همان قوم به ادیان دیگر چون اسلام و مسیحیت گرویدند و عده قلیلی که به این کیش هستند از نقاط مختلف دنیا جمع شده اند تا ادعای آنچه را بکنند که متعلق به خودشان که خوب است متعلق به اجدادشان هم نیست.

برخی هم معتقد به مطلبی هستند که ( معمولا یهودیان غیر صهیونیسم هستند )که این دو خط به عنوان نمادی از شال مخصوص یهودیان است

این ناحق در دو طرف حق قرار گرفته که ستاره حضرت داوود است این پرچم نماد یکی از صفات شیطان را بهمراه دارد که همانا آمیختن راست و دروغ با هم است برای گمراه کردن.

این مطلب در تمام ادیان ذکر گردیده که شیطان برای فریفتم انسان و القا ناحق و پذیرفتن آن از طرف انسان آنرا با حق نمایش می دهد تا انسان نادان برای توجیه انجام عمل پلید از آن استفاده نماید.

یاحق

سلیم;33037 نوشت:
بسياري از آثاري كه در ايران ترجمه مي‌شوند نيز بحث نيروهاي خير و شر و توازن بين آنها را مطرح مي‌كنند و القاء مي‌كنند كه براي زندگي خوب بايد توازن را برقرار كرد.

ضمن موافقت با کلیات بحث ، باید عرض کنم این جا نکته ای هست و آن این که توازن در خیلی از مکاتب به معنای تعادل بین خوبی و بدی ( آن طور که در این مقاله از آن سخن گفته شده ) نیست ، بلکه مراد از توازن ، زندگی در تعادل با اصول حاکم بر طبیعت و در یک کلام زندگی منطبق با طبیعت است . مثلا در این مکاتب از مصرف مواد غذایی فرآوری شده و مصنوعی خودداری می کنند ، یا معتقدند انسان باید به ساعت بیولوژیک بدن اش احترام بگذارد و شب زنده داری و دیر خوابیدن درست نیست زیرا این قبیل رفتارها به تعادل و در نتیجه به سلامتی او لطمه می زند .