جمع بندی چرا باید نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانیم؟

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا باید نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانیم؟

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض ادب

میخواستم بدونم چرا می گویند نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانید با اینکه قرآن گفته وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا ( و تو در نماز نه صدا را بسیار بلند و نه بسیار آهسته گردان بلکه حدّ وسط را اختیار کن )

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد مستنبط

به من بیاموز;990551 نوشت:
با سلام و عرض ادب

میخواستم بدونم چرا می گویند نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانید با اینکه قرآن گفته وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا ( و تو در نماز نه صدا را بسیار بلند و نه بسیار آهسته گردان بلکه حدّ وسط را اختیار کن )

سلام علیکم
با عرض ادب و احترام،

آیه به این معناست که نه فریاد بزن و نه آن قدر آهسته بخوان که به گوش خودت نرسد.
امام صادق (علیه السلام) درباره این آیه می فرمایند:

«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: فِي قَوْلِهِ: «وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَ لا تُخافِتْ بِها» قَالَ: رَفْعُ الصَّوْتِ عَالِياً وَ تَخَافُتُهُ مَا لَمْ تَسْمَعْ نَفْسُكَ»؛ امام صادق (علیه السلام) درباره این آیه فرمودند: [منظور از «جهر» در اینجا] خیلی صدا را بلند کردن است و «تخافت» این است که صدای خودت را نشنوی.(1)

بهمین خاطر در در نماز ظهر و عصر یا در رکعت سوم و چهارم نماز مغرب و عشاء، که نباید با صدای بلند خواند شود، -صدای بلند یعنی به گونه ای که جوهره صدا مشخص باشد- ، واجب است صدا به گونه ای باشد که خود انسان بشنود -البته در محیط معمولی نه محیط پر سر و صدا-.

نماز با صدای بلند به این معناست که جوهره صدا مشخص باشد اما به حد فریاد زدن نرسد و نماز با اخفات و آهسته کردن صدا، به این معناست که به حدی بلند نباشد که جوهره صدا مشخص شود، اما خود فرد باید صدایش را بشنود.

پی نوشت:
1. قمى، على بن ابراهيم، تفسير القمي، 2جلد، دار الكتاب - ايران - قم، چاپ: 3، 1363 ه.ش، ج 2، ص 30.

مستنبط;991083 نوشت:
سلام علیکم
با عرض ادب و احترام،

آیه به این معناست که نه فریاد بزن و نه آن قدر آهسته بخوان که به گوش خودت نرسد.
امام صادق (علیه السلام) درباره این آیه می فرمایند:

«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: فِي قَوْلِهِ: «وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَ لا تُخافِتْ بِها» قَالَ: رَفْعُ الصَّوْتِ عَالِياً وَ تَخَافُتُهُ مَا لَمْ تَسْمَعْ نَفْسُكَ»؛ امام صادق (علیه السلام) درباره این آیه فرمودند: [منظور از «جهر» در اینجا] خیلی صدا را بلند کردن است و «تخافت» این است که صدای خودت را نشنوی.(1)


بهمین خاطر در در نماز ظهر و عصر یا در رکعت سوم و چهارم نماز مغرب و عشاء، که نباید با صدای بلند خواند شود، -صدای بلند یعنی به گونه ای که جوهره صدا مشخص باشد- ، واجب است صدا به گونه ای باشد که خود انسان بشنود -البته در محیط معمولی نه محیط پر سر و صدا-.

نماز با صدای بلند به این معناست که جوهره صدا مشخص باشد اما به حد فریاد زدن نرسد و نماز با اخفات و آهسته کردن صدا، به این معناست که به حدی بلند نباشد که جوهره صدا مشخص شود، اما خود فرد باید صدایش را بشنود.

پی نوشت:
1. قمى، على بن ابراهيم، تفسير القمي، 2جلد، دار الكتاب - ايران - قم، چاپ: 3، 1363 ه.ش، ج 2، ص 30.

سلام و عرض ادب

برادر گرامی

حکمت این موضوع بلند خواندن و آهسته خواندن چیست؟

اگر به آیه استدلال شود آیه می گوید بین فریاد و مخفیانه حد وسط را انتخاب کن اما سوال این است که چرا در نماز ظهر و عصر باید بگونه ای باشد که فقط خودش بشنود امام در نماز صبح و مغرب و عشائ باید بگونه باشد که دیگران هم بشنوند

به این سوال پاسخ داده نشد

پس اول باید اصل سوال پاسخ داده شود و بعد نوبت به حکمت برسد

فضل بن شاذان از امام رضا(علیه السلام) نقل می نماید که ایشان در بیان دلیل بلند خواندن قرائت در برخی نمازها و کوتاه خواندن آن در برخی دیگر، فرمودند: نمازهایی که بلند خوانده می شود، هنگامی است که هوا تاریک می باشد، بنابر این، لازم است که صدا را در نماز بلند نمود، تا هر شخصی که از آن حوالی عبور می نماید، متوجه برقراری نماز جماعت گردد و اگر می خواهد با آنها نماز بخواند، به ایشان بپیوندد، چون بدینوسیله، حتی اگر به دلیل تاریکی، نمازگزاران را مشاهده ننماید، با شنیدن صدای آنها به برقراری نماز جماعت پی خواهد برد و در نمازهایی که بلند خوانده نمی شود، به دلیل روشنایی روز، این ضرورت وجود نداشته و بدون این که صدایی شنیده شود، می توان محل برقراری نماز را پیدا نمود

شروحیل;991204 نوشت:
حکمت این موضوع بلند خواندن و آهسته خواندن چیست؟


سلام علیکم

تعبد به سنت نبوی، کیفیت قرائت نماز را مشخص می کند
:
علت ظاهری آن، امر خدای سبحان به تبعیت از سنت رسول الله (صلی الله علیه و آله) است.
در باب کیفیت قرائت نماز، تعبد به سنت نبوی و روایات مختلفی که چگونگی نماز خواندن پیامبر و جهر و اخفات آن را توضیح می دهد، علت آن است که یکی بلند و دیگری آهسته خوانده شود.(1)

پی نوشت:
1- «و هو الحجة بعد التأسّي بالنبي (صلّى اللّه عليه و آله) و الأئمة (عليهم السلام)، مضافا إلى المعتبرة المستفيضة». حائرى، سيد على بن محمد طباطبايى، رياض المسائل (ط - الحديثة)، ج‌3، ص: 162، 16 جلد، مؤسسه آل البيت (عليهم السلام)، قم - ايران، اول، 1418 ه‍ ق.
و نیز آیه الله حكيم، سيد محسن طباطبايى، مستمسك العروة الوثقى، ج 6، ص 198، 14 جلد، مؤسسة دار التفسير، قم - ايران، اول، 1416 ه‍ ق.
.

شاید به این دلیل که از نظر روان شناسی، تکرار کلمات مثبت و یا ادعیه می تواند تصورات یا عقایدی را در ضمیر ناخودآگاه انسان بکارد که روی شخصیت و رفتار و عقاید آدمی تاثیرات شگرفی می گذارد!
نماز نیز غیر از عبادت خداوند منان، تکرار حمد و ثنای الهی هست تا خداوند در ضمیر ناخودآگاه انسان نقش بسته و درون مایه و روح و شخصیت آدمی را خدا محور و خدا باور کند.
در نتیجه بلندی و کوتاهی صدا با توجه به اینکه معمولا ظهر و عصرها، مردم در شرایط خستگی کار و ... است برایشان مهم است و شاید ظهر و عصرها به جهت خستگی اکثر مردم، دستور به کوتاهی صدا و در صبح و شام دستور به بلندی صدا داده شده است تا تاثیرات مناسبی روی ضمایر آدمی برقرار کند!

فرج اله عباسي;991446 نوشت:
اگر به آیه استدلال شود آیه می گوید بین فریاد و مخفیانه حد وسط را انتخاب کن اما سوال این است که چرا در نماز ظهر و عصر باید بگونه ای باشد که فقط خودش بشنود امام در نماز صبح و مغرب و عشائ باید بگونه باشد که دیگران هم بشنوند
به این سوال پاسخ داده نشد

آیه شریفه، بازه ای را مشخص می فرماید که هر دو شکل قرائت را در بر می گیرد: آن جا که رسول الله (صلی الله علیه و آله)، بلند خوانده اند، به حد فریاد نمی رسیده و آن جا که آهسته خوانده اند، چنان نبوده که خود نشوند.
ما هم تعبدا به سنت حضرت اقتدا می کنیم، اما علت اصلی این تقسیم و تمایز، مشخص نیست. هر چند حکمتهایی از آن در روایات، بیان شده است.

به من بیاموز;991451 نوشت:
فضل بن شاذان از امام رضا(علیه السلام) نقل می نماید که ایشان در بیان دلیل بلند خواندن قرائت در برخی نمازها و کوتاه خواندن آن در برخی دیگر، فرمودند: ن

این روایت، تنها به گوشه ای از حکمت قرائت جهوری (قرائت با صدای آشکار) اشاره دارد و تنها شامل نماز جماعت می شود. روایت به کیفیت قرائت در نماز فرادی اشاره نفرموده است.
غیر از این روایات مهمتری داریم که به حکمت عمل رسول الله (صلی الله علیه و آله) اشاره فرموده، اما آن هم از باب حکمت است تا بیان علت تامه.

باسمه الحکیم

عرض سلام و ادب

مستنبط;992361 نوشت:
غیر از این روایات مهمتری داریم که به حکمت عمل رسول الله (صلی الله علیه و آله) اشاره فرموده، اما آن هم از باب حکمت است تا بیان علت تامه.

اگر روایات مذکور را مرحمت بفرمائید استفاده می کنیم.

حبیبه;992943 نوشت:
اگر روایات مذکور را مرحمت بفرمائید استفاده می کنیم.

سلام علیکم
روایت در باب حقایقی است که در معراج ظهور کرده است. حضرت بخاطر سوال روای در باب جهر و اخفات نماز، با اشاره به برخی از این حقایق به چرایی جهر و اخفات اشاره می فرمایند.
می توانید برای مطالعه تفاصیل روایت مراجعه فرمایید به:
من لا يحضره الفقيه ؛ ج‏1 ؛ ص309، ح 924-وسائل الشيعة ؛ ج‏6 ؛ ص83، ح 7407- 2، به نقل از من لایحضر

پرسش:
چرا می گویند نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانید با اینکه قرآن فرموده است «وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا»؛ و تو در نماز نه صدا را بسیار بلند و نه بسیار آهسته گردان بلکه حدّ وسط را اختیار کن؟(1)

پاسخ:
معنی حد وسط در آیه:

آیه به این معناست که نه فریاد بزن و نه آن قدر آهسته بخوان که به گوش خودت نرسد. امام صادق (علیه السلام) درباره این آیه می فرمایند:«[منظور از «جهر» در اینجا] خیلی صدا را بلند کردن است و «تخافت» این است که صدای خودت را نشنوی.»(2) بهمین خاطر در در نماز ظهر و عصر یا در رکعت سوم و چهارم نماز مغرب و عشاء، که نباید با صدای بلند خواند شود، -صدای بلند یعنی به گونه ای که جوهره صدا مشخص باشد- ، واجب است صدا به گونه ای باشد که خود انسان بشنود -البته در محیط معمولی نه محیط پر سر و صدا-.

معنی جهر و اخفات نماز:

نماز با صدای بلند به این معناست که جوهره صدا مشخص باشد اما به حد فریاد زدن نرسد و نماز با اخفات و آهسته کردن صدا، به این معناست که به حدی بلند نباشد که جوهره صدا مشخص شود، اما خود فرد باید صدایش را بشنود. آیه شریفه، بازه ای را مشخص می فرماید که هر دو شکل قرائت را در بر می گیرد: آن جا که رسول الله (صلی الله علیه و آله)، بلند خوانده اند، به حد فریاد نمی رسیده و آن جا که آهسته خوانده اند، چنان نبوده که خود نشوند. ما هم تعبدا به سنت حضرت اقتدا می کنیم، اما علت اصلی این تقسیم و تمایز، مشخص نیست. هر چند حکمتهایی از آن در روایات، بیان شده است.

حکمت بلند و آهسته خواندن نماز: تعبد به سنت نبوی
:
در باب کیفیت قرائت نماز، علت ظاهری، امر خدای سبحان به تبعیت از سنت رسول الله (صلی الله علیه و آله) است. تعبد به سنت نبوی و روایات مختلفی که چگونگی نماز خواندن پیامبر و جهر و اخفات آن را بیان کرده است، باعث آن شده که یکی بلند و دیگری آهسته خوانده شود.(3)

اشاره روایات به گوشه ای از حکمت های جهر و اخفات:

در برخ روایات به گوشه ای از حکمت جهر و اخفات اشاره شده است، اما از ظواهر بعضی از آنها مانند روایت فضل بن شاذان کاملا برمی آید که علت اصلی بیان نشده است.
در روایت محمد بن عمران از امام صادق (علیه السلام) روای از حکمت جهر و اخفات نماز می پرسد. امام (علیه السلام) برخی از حقایق معراج را بیان کرده و جهر و اخفات را بخاطر نشان دادن اهمیت بیشتر برخی نمازها -مانند نمازجمعه- در آسمانها، معرفی می فرمایند.(4)
روایت «فضل بن شاذان» از امام رضا (علیه السلام)، تنها به گوشه ای از حکمت قرائت جهوری (قرائت با صدای آشکار) در نماز جماعت صبح و مغرب و عشاء اشاره دارد تا مردم در تاریکی متوجه نماز جماعت بشوند. روایت به نماز فرادی نپرداخته است.(5)

پی نوشت:
1. سوره اسراء/ 110.
2. «عن الصادق (علیه السلام) فِي قَوْلِهِ: "وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَ لا تُخافِتْ بِها" قَالَ: رَفْعُ الصَّوْتِ عَالِياً وَ تَخَافُتُهُ مَا لَمْ تَسْمَعْ نَفْسُكَ»، قمى، على بن ابراهيم، تفسير القمي، 2 جلد، دار الكتاب - ايران - قم، چاپ: 3، 1363 ه.ش، ج 2، ص 30.
3. «و هو الحجة بعد التأسّي بالنبي (صلّى اللّه عليه و آله) و الأئمة (عليهم السلام)، مضافا إلى المعتبرة المستفيضة». حائرى، سيد على بن محمد طباطبايى، رياض المسائل (ط - الحديثة)، ج‌3، ص: 162، 16 جلد، مؤسسه آل البيت (عليهم السلام)، قم - ايران، اول، 1418 ه‍ ق. و نیز آیه الله حكيم، سيد محسن طباطبايى، مستمسك العروة الوثقى، ج 6، ص 198، 14 جلد، مؤسسة دار التفسير، قم - ايران، اول، 1416 ه‍ ق.
4. شیخ حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۸۳، ح ۷۴۰۷،
30 جلدی، مؤسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۹ ه ق.
5. وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۸۲، ح ۷۴۰۶.

موضوع قفل شده است