جمع بندی چرا خدا گذاشت آلوده بشم؟

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا خدا گذاشت آلوده بشم؟

سلام خسته نباشید
(17 سالمه)
امیدوارم بتونید کمک کنید و راهنماییم کنید
__________

من چندین سال پیش مدت زمانی رو شاید یکسال و نیم - دوسال شرایط نسبی خوبی داشتم با اینحال خیلی دعا میکردم و با تمام وجودم از خدا میخواستم ک هدایت بشم و دچار گناه و آلودگی ها نشم- سعی میکردم نماز شب بخونم و برای پیشرفت دینی ام برنامه ریزی میکردم... در بهترین وضع ممکن بودم ک دچار افسردگی شدم و یسری اتفاقات دیگ
نهایتا بعد دو سال من قدم های اشتباهی برداشتم-خودمو گول زدم و به بدترین چیز ها آلوده شدم
الان برام نگران کننده است من ک انقدر عاشق ارتباط خودم و خدای خودم بود و انقدر اطمینان داشتم مراقبمه و اگ بد راهی برم به بهترین نحو هشیارم میکنه چرا گذاشت اینطور بشه؟!؟ من دقیقا از همین ها میترسیدم و واقعا واقعا زیبا و با تمام وجود دعا میکردم ک اینطور نشه اما شد
حالا تو اتفاقات کوچیک از خودم میپرسم اگ خدا با وجود دعا هام بهم توجهی نکنه و یا بزار اون بد هایی ک میدونم اتفاق بیوفته... این نگرانم میکنه
شب ها قبل از خواب ک گاهی میترسیدم از چیز های ماورایی و... به خدا پنا میبردم و آروم میگرفتم اما الان به شک افتادم ک اگ پناه نده چی مثل این همه اتفاق بدی ک افتاد
میدونم تو این اتفاقات بد و آلوده شدن من خودم تصمیمات اشتباهی گرفتم اما من الان اینو فهمیدم نه اون موقع!!! میترسم ک بازم تصمیمات اشتباهی بگیرم یا همین الانم همیطور باشه و از کجا معلوم خدا جلوشووو بگیره

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد شعیب

با سلام خدمت شما دوست گرامی
شما در ابتدای راه انتخاب های مسئولانه زندگی خودتان هستید و تازه پا در مسیر تکالیف شرعی گذاشته اید و مسیر طولانی در پیش رو دارید بنا بر این برای حرکت صحیح در آینده وقت زیادی دارید و باید به آینده زندگی خود(چه از لحاظ اجتماعی چه از لحاظ دینی) امیدوار باشید و لازمه این حرکت صحیح شناخت درست کارایی زندگی دنیا و تاثیر دعا و نقش خدا در زندگی انسان است.
گاهی ما تصور می کنیم که اگر دعا کردیم(حتی مخلصانه) که زندگی ما خوب و خوش و خرم اداره بشود و به کمال در زندگی خود برسیم و ... این دعا کفایت می کند که ما به خواستههای خود برسیم و اگر با این دعا امیدوار بودیم که زندگی ما تامین شود حتما باید این گونه شود و... در صورتی که این گونه نیست دعا نیاز به عمل دارد و دعا در کنار عمل ما انسان ها معنا پیدا می کند. امام علی (ع) می فرماید :« الداعی بلا عمل کالرامی بلا وتر » یعنی دعا کننده بی عمل مانند تیر اندازی است که کمانش زه ندارد.
شناخت جایگاه عمل در زندگی ما و تاثیر علل و عوامل در زندگی مادی و معنوی ما بسیار تعیین کننده و مهم است و از اشتباهات ما می کاهد .

خدا انسان را به گونه ای آفریده است که با عمل های اختیاری خود زندگی خود را سامان می دهد و این اعمال انسان هستند که آینده انسان را می سازند و یا سامان می دهند و یا نا بسامان می کنند البته برخی از عوامل غیر اختیاری نیز در زندگی انسان اثر می گذارند که آنها از عوارض عالم مادی است که گریزی از آنها نیست و باید آنها پذیرفت مثلا محیط زندگی انسان و یا وراثت و یا بیماری های مادر زادی و یا خصوصیات ژنتیکی که در طول زندگی آشکار می شوند.

خدا به عنوان خالق و روزی دهنده و مربی ما در طول زندگی همیشه به ما نظر عنایت دارد و لحظه ای نیست که از کا غافل باشد اما اراده کرده است که انسان با این اختیار خود در زندگی عمل کرده و با تبعیت از احکام دینی و احکام عقلی زندگی خود را بسازد و امور بالقوه خود را به فعلیت برساند و این رفتار مختارانه مهمترین دستاورد زندگی دنیایی انسان است و اگر چه خدا دائم ناظر به اعمال انسان است و از خود انسان به او مهربان تر است و پناهگاه حقیقی انسان است اما نمی خواهد در اعمال اختیاری او وارد شده و آنها را تغییر دهد هر چند که می بیند که این فرد به گمراهی می رود ولی او را با اجبار از مسیری که انتخاب کرده است باز نمی دارد. چرا که این کار باعث بی ارزش شدن انسان می شود و حتی اگر به مسیر دیگری اجبارا هم کشیده شود(مسیر صلاح و رستگاری) ولی این حرکت مجبورانه او ارزشی نخواهد داشت.

پس خدا انسان را در این مسیر انتخاب هایش آزاد می کذارد(تکوینا) و با رهنمود های دینی و عقلی به او مسیر صحیح را برای انتخاب هایش به ا نشان می دهد تا با این کار به سعادت و کمال برسد.
در این مسیر دعا یکی از اعمال اختیاری تعیین کننده و موثر است امام همه چیز نیست بلکه باید در کنار این دعا عمل صحیح نیز باشد. و الا اگر کسی به خدا امیدوار باشد و دائم دعا کند و ... اما مسیر غیر از آنچه که خواسته را انتخاب کند این دعا اثری نخواهد داشت مانند این که کسی با ماشین خود با اراده و اختیار به سمت دره و سقوط حرکت کند و دعا کند که خدایا مرا نجات بده!!

انسان باید با اراده و اختیار و تعقل و تفکر مسیر صحیح را انتخاب کند و بداند که خدا بر همه امور او ناظر و مسلط است و دائم دعا کند که در این انتخاب های خود به سعادت برسد و خدا هم بدون شک او را هدایت می کند .

البته ممکن است انسان گاهی در کوتاه مدت به آنچه که می خواسته (از نظر کمال و هدایت) نرسد اما وعده خدا این است کسی که در راه خدا به او توکل کند (با توکل زانوی اشتر ببند) خدا او را کفایت کند و کسی که در راه بندگی خدا تقوای الهی را پیشه کند خدا راه های بسته را برویش باز کند و هر کش که در این راه تلاش کند خدا راه را به او نشان دهد و آخر و عاقبت برای این افراد است.
«وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا»(طلاق:12)
تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا ۚ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ(قصص: 88)
همچنین خدا برای کسانی که کناه کرده اند و به خود ظلم روا داشته اند راه برگشت گذاشته و آنها را امیدوار به ادامه مسیر نموده است:

«قُل یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلیَ أَنْفُسِهِم لاتَقنَطُوا مِن رَحمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَغفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِیمُ وَ أَنِیبُوا إِلی رَبِّکُم وَ أَسلِمُوا لَهُ مِن قَبلِ أن یَأتِیَکُم العَذابُ ثُمَّ لاتُنصَرُونَ» «بگو ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده­اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می­آمرزد، به درستی که خداوند بخشنده مهربان است. و به درگاه پروردگارتان باز گردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید، سپس از سوی هیچ کس یاری نشوید.» (زمر/ 53 و 54.)

بنابراین از ادامه مسیر نا امید نباشید و خدا را ناظر بر اعمال و توانای بر امور خود بدانید و با اعمال صالح و نیکو زندگی خود را سامان دهید و از دا به عنوان یک عمل صالح و ارتباط با خالق خود غفلت نورزید. که خدا بخشنده و مهربان است: واِلهُكُم اِلهٌ وحِدٌ لااِلهَ اِلاّهُوَ الرَّحمنُ الرَّحیم.

Moonnut;990503 نوشت:
سلام خسته نباشید
(17 سالمه)
امیدوارم بتونید کمک کنید و راهنماییم کنید
__________

من چندین سال پیش مدت زمانی رو شاید یکسال و نیم - دوسال شرایط نسبی خوبی داشتم با اینحال خیلی دعا میکردم و با تمام وجودم از خدا میخواستم ک هدایت بشم و دچار گناه و آلودگی ها نشم- سعی میکردم نماز شب بخونم و برای پیشرفت دینی ام برنامه ریزی میکردم... در بهترین وضع ممکن بودم ک دچار افسردگی شدم و یسری اتفاقات دیگ
نهایتا بعد دو سال من قدم های اشتباهی برداشتم-خودمو گول زدم و به بدترین چیز ها آلوده شدم
الان برام نگران کننده است من ک انقدر عاشق ارتباط خودم و خدای خودم بود و انقدر اطمینان داشتم مراقبمه و اگ بد راهی برم به بهترین نحو هشیارم میکنه چرا گذاشت اینطور بشه؟!؟ من دقیقا از همین ها میترسیدم و واقعا واقعا زیبا و با تمام وجود دعا میکردم ک اینطور نشه اما شد
حالا تو اتفاقات کوچیک از خودم میپرسم اگ خدا با وجود دعا هام بهم توجهی نکنه و یا بزار اون بد هایی ک میدونم اتفاق بیوفته... این نگرانم میکنه
شب ها قبل از خواب ک گاهی میترسیدم از چیز های ماورایی و... به خدا پنا میبردم و آروم میگرفتم اما الان به شک افتادم ک اگ پناه نده چی مثل این همه اتفاق بدی ک افتاد
میدونم تو این اتفاقات بد و آلوده شدن من خودم تصمیمات اشتباهی گرفتم اما من الان اینو فهمیدم نه اون موقع!!! میترسم ک بازم تصمیمات اشتباهی بگیرم یا همین الانم همیطور باشه و از کجا معلوم خدا جلوشووو بگیره

سلام و عرض ادب

خداوند به همه انسان ها اختیار و اراده داده است

اگر قرار باشد هر کاری که دلتان می خواهد انجام دهید، به این امید که خداوند اگر بخواهید اشتباه کنید جلوی شما را می گیرد

دیگر اراده معنا نخواهد داشت !

پس جبرا باید به جهنم بروید !

در ضمن شما از چه می ترسید ؟

از غیر خدا ؟

شیطان و اجنه و ماورا و ... همه مخلوق خداوند هستند

اگر به این ایمان دارید که (( لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم )) واین را به خود دیکته کرده و ملکه ذهن خود کرده اید دلیلی برای ترس نمی ماند .

تنها خوف ممکن خوف از انجام گناه باید باشد و مورد غضب خداوند قرار گرفتن .

خداوند انسان را به موجب گناهان ارادی که اصلاح و توبه نشده باشد مجازات می کند

در مورد گناهان غیر ارادی و توبه شده :

[=iransans]اى بندگان من كه به خویش از حد گذشتید،

از رحمت خدا نومید مگردید، بى ‏تردید خداوند همه گناهان را مى‏ آمرزد،

زیرا اوست آمرزنده و مهربان.

شروحیل;990611 نوشت:
سلام و عرض ادب

خداوند به همه انسان ها اختیار و اراده داده است

اگر قرار باشد هر کاری که دلتان می خواهد انجام دهید، به این امید که خداوند اگر بخواهید اشتباه کنید جلوی شما را می گیرد

دیگر اراده معنا نخواهد داشت !

پس جبرا باید به جهنم بروید !

در ضمن شما از چه می ترسید ؟

از غیر خدا ؟

شیطان و اجنه و ماورا و ... همه مخلوق خداوند هستند

اگر به این ایمان دارید که (( لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم )) واین را به خود دیکته کرده و ملکه ذهن خود کرده اید دلیلی برای ترس نمی ماند .

تنها خوف ممکن خوف از انجام گناه باید باشد و مورد غضب خداوند قرار گرفتن .

خداوند انسان را به موجب گناهان ارادی که اصلاح و توبه نشده باشد مجازات می کند

در مورد گناهان غیر ارادی و توبه شده :

[=iransans]اى بندگان من كه به خویش از حد گذشتید،

از رحمت خدا نومید مگردید، بى ‏تردید خداوند همه گناهان را مى‏ آمرزد،

زیرا اوست آمرزنده و مهربان.

اینکه اگ اشتباه کنم خدا جلوم رو بگیره... منظورم این نبود
منظورم این بود ک یجوری بهم بفهمونه راه اشتباه و درست رو، تا بتونم درست رو انتخاب کنم و یا گذشته ی اشتباه رو اصلاح کنم
در مورد ماورا هم خب من قبلا خیلی ازش میخوندم... پیش دعا نویس رفته بودم اشتباها و نگرانم ک عاقبت عملی بیاد سراغم و یجورایی خب نتیجه عمل خودم رو بگیرم و خدا کاری نکنه
خب اون جمله ای ک گفتید در مورد قدرت خدا، یه جور دعائه بنظرم و اگ این دعا نتونه جلوی نتیجه کاری ک خودم کردم بگیره چی؟!
لطفا پاسخگو اینا رو هم بخونن ک گفتم Smile

شعیب;990549 نوشت:
با سلام خدمت شما دوست گرامی
شما در ابتدای راه انتخاب های مسئولانه زندگی خودتان هستید و تازه پا در مسیر تکالیف شرعی گذاشته اید و مسیر طولانی در پیش رو دارید بنا بر این برای حرکت صحیح در آینده وقت زیادی دارید و باید به آینده زندگی خود(چه از لحاظ اجتماعی چه از لحاظ دینی) امیدوار باشید و لازمه این حرکت صحیح شناخت درست کارایی زندگی دنیا و تاثیر دعا و نقش خدا در زندگی انسان است.
گاهی ما تصور می کنیم که اگر دعا کردیم(حتی مخلصانه) که زندگی ما خوب و خوش و خرم اداره بشود و به کمال در زندگی خود برسیم و ... این دعا کفایت می کند که ما به خواستههای خود برسیم و اگر با این دعا امیدوار بودیم که زندگی ما تامین شود حتما باید این گونه شود و... در صورتی که این گونه نیست دعا نیاز به عمل دارد و دعا در کنار عمل ما انسان ها معنا پیدا می کند. امام علی (ع) می فرماید :« الداعی بلا عمل کالرامی بلا وتر » یعنی دعا کننده بی عمل مانند تیر اندازی است که کمانش زه ندارد.
شناخت جایگاه عمل در زندگی ما و تاثیر علل و عوامل در زندگی مادی و معنوی ما بسیار تعیین کننده و مهم است و از اشتباهات ما می کاهد .

خدا انسان را به گونه ای آفریده است که با عمل های اختیاری خود زندگی خود را سامان می دهد و این اعمال انسان هستند که آینده انسان را می سازند و یا سامان می دهند و یا نا بسامان می کنند البته برخی از عوامل غیر اختیاری نیز در زندگی انسان اثر می گذارند که آنها از عوارض عالم مادی است که گریزی از آنها نیست و باید آنها پذیرفت مثلا محیط زندگی انسان و یا وراثت و یا بیماری های مادر زادی و یا خصوصیات ژنتیکی که در طول زندگی آشکار می شوند.

خدا به عنوان خالق و روزی دهنده و مربی ما در طول زندگی همیشه به ما نظر عنایت دارد و لحظه ای نیست که از کا غافل باشد اما اراده کرده است که انسان با این اختیار خود در زندگی عمل کرده و با تبعیت از احکام دینی و احکام عقلی زندگی خود را بسازد و امور بالقوه خود را به فعلیت برساند و این رفتار مختارانه مهمترین دستاورد زندگی دنیایی انسان است و اگر چه خدا دائم ناظر به اعمال انسان است و از خود انسان به او مهربان تر است و پناهگاه حقیقی انسان است اما نمی خواهد در اعمال اختیاری او وارد شده و آنها را تغییر دهد هر چند که می بیند که این فرد به گمراهی می رود ولی او را با اجبار از مسیری که انتخاب کرده است باز نمی دارد. چرا که این کار باعث بی ارزش شدن انسان می شود و حتی اگر به مسیر دیگری اجبارا هم کشیده شود(مسیر صلاح و رستگاری) ولی این حرکت مجبورانه او ارزشی نخواهد داشت.

پس خدا انسان را در این مسیر انتخاب هایش آزاد می کذارد(تکوینا) و با رهنمود های دینی و عقلی به او مسیر صحیح را برای انتخاب هایش به ا نشان می دهد تا با این کار به سعادت و کمال برسد.
در این مسیر دعا یکی از اعمال اختیاری تعیین کننده و موثر است امام همه چیز نیست بلکه باید در کنار این دعا عمل صحیح نیز باشد. و الا اگر کسی به خدا امیدوار باشد و دائم دعا کند و ... اما مسیر غیر از آنچه که خواسته را انتخاب کند این دعا اثری نخواهد داشت مانند این که کسی با ماشین خود با اراده و اختیار به سمت دره و سقوط حرکت کند و دعا کند که خدایا مرا نجات بده!!

انسان باید با اراده و اختیار و تعقل و تفکر مسیر صحیح را انتخاب کند و بداند که خدا بر همه امور او ناظر و مسلط است و دائم دعا کند که در این انتخاب های خود به سعادت برسد و خدا هم بدون شک او را هدایت می کند .

البته ممکن است انسان گاهی در کوتاه مدت به آنچه که می خواسته (از نظر کمال و هدایت) نرسد اما وعده خدا این است کسی که در راه خدا به او توکل کند (با توکل زانوی اشتر ببند) خدا او را کفایت کند و کسی که در راه بندگی خدا تقوای الهی را پیشه کند خدا راه های بسته را برویش باز کند و هر کش که در این راه تلاش کند خدا راه را به او نشان دهد و آخر و عاقبت برای این افراد است.
«وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا»(طلاق:12)
تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا ۚ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ(قصص: 88)
همچنین خدا برای کسانی که کناه کرده اند و به خود ظلم روا داشته اند راه برگشت گذاشته و آنها را امیدوار به ادامه مسیر نموده است:

«قُل یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلیَ أَنْفُسِهِم لاتَقنَطُوا مِن رَحمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَغفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِیمُ وَ أَنِیبُوا إِلی رَبِّکُم وَ أَسلِمُوا لَهُ مِن قَبلِ أن یَأتِیَکُم العَذابُ ثُمَّ لاتُنصَرُونَ» «بگو ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده­اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می­آمرزد، به درستی که خداوند بخشنده مهربان است. و به درگاه پروردگارتان باز گردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید، سپس از سوی هیچ کس یاری نشوید.» (زمر/ 53 و 54.)

بنابراین از ادامه مسیر نا امید نباشید و خدا را ناظر بر اعمال و توانای بر امور خود بدانید و با اعمال صالح و نیکو زندگی خود را سامان دهید و از دا به عنوان یک عمل صالح و ارتباط با خالق خود غفلت نورزید. که خدا بخشنده و مهربان است: واِلهُكُم اِلهٌ وحِدٌ لااِلهَ اِلاّهُوَ الرَّحمنُ الرَّحیم.

خب شاید من کارایی کرده باشم و از نتایجش بترسم
خدا ک چندان انگار خودشو دخالت نمیده تو اراده و تصمیمات من پس چ تضمینی ک همه چیز بدتر نشه بعد توبه و توکل
اگ تو توکل کردن اشتباه کنم اگ دانسته هام کم باشن ک هستن و باعث بشه گمراه بشم باز چی
چی داشته باشم ک ازش مطمعن باشم و بدونم و با وجودش پیشرفت میکنم و اوضاع بد نمیشه
بزرگترین ترس من اگ سراغم بیاد اتفاق خیلی بدی میوفته ک من یکراست میرم جهنم خب از کجا معلوم؟!
خب ینی دعا دقیقا کارش چیه؟! مگ کلید گنحینه ها نیست؟! پس چطور ممکنه جلوی بی اثر باشه
اگ دعای من از اتفاقات بد جلوگیری نکنه اگ دعا و توکلم حافظم نباشه پس دیگ چی میمونه؟ چ اعتماد و اطمینان خاطری

[="Tahoma"][="Navy"]

Moonnut;990503 نوشت:
من چندین سال پیش مدت زمانی رو شاید یکسال و نیم - دوسال شرایط نسبی خوبی داشتم با اینحال خیلی دعا میکردم و با تمام وجودم از خدا میخواستم ک هدایت بشم و دچار گناه و آلودگی ها نشم- سعی میکردم نماز شب بخونم و برای پیشرفت دینی ام برنامه ریزی میکردم... در بهترین وضع ممکن بودم ک دچار افسردگی شدم و یسری اتفاقات دیگ
نهایتا بعد دو سال من قدم های اشتباهی برداشتم-خودمو گول زدم و به بدترین چیز ها آلوده شدم
الان برام نگران کننده است من ک انقدر عاشق ارتباط خودم و خدای خودم بود و انقدر اطمینان داشتم مراقبمه و اگ بد راهی برم به بهترین نحو هشیارم میکنه چرا گذاشت اینطور بشه؟!؟ من دقیقا از همین ها میترسیدم و واقعا واقعا زیبا و با تمام وجود دعا میکردم ک اینطور نشه اما شد
حالا تو اتفاقات کوچیک از خودم میپرسم اگ خدا با وجود دعا هام بهم توجهی نکنه و یا بزار اون بد هایی ک میدونم اتفاق بیوفته... این نگرانم میکنه
شب ها قبل از خواب ک گاهی میترسیدم از چیز های ماورایی و... به خدا پنا میبردم و آروم میگرفتم اما الان به شک افتادم ک اگ پناه نده چی مثل این همه اتفاق بدی ک افتاد
میدونم تو این اتفاقات بد و آلوده شدن من خودم تصمیمات اشتباهی گرفتم اما من الان اینو فهمیدم نه اون موقع!!! میترسم ک بازم تصمیمات اشتباهی بگیرم یا همین الانم همیطور باشه و از کجا معلوم خدا جلوشووو بگیره

سلام
اینطور فکر کنید که خدای متعال همیشه آماده کمک به شماست اما اختیار رو از تو سلب نمیکنه تا ترک کارهای بد تو بصورت اختیاری بوده و به اندازه کارهای خوب اختیاری تو ارزش داشته باشه حالا شما با اختیار خودت اشتباهاتی کردی اما او هنوز آماده است تورا با رحمت و غفران خودش ببخشه و برای بازگشت کمک کنه. این نوع اندیشه با آموزه های دین سازگار و به حال شما مفیدتره.
یا علیم[/]

Moonnut;991343 نوشت:
اینکه اگ اشتباه کنم خدا جلوم رو بگیره... منظورم این نبود
منظورم این بود ک یجوری بهم بفهمونه راه اشتباه و درست رو، تا بتونم درست رو انتخاب کنم و یا گذشته ی اشتباه رو اصلاح کنم

سلام و عرض ادب

خداوند قرآن و سنت رو به عنوان حجت بیرونی و عقل رو به عنوان حجت درونی قرار داده

در مواردی هم که انسان علم نداره احتیاط بهترین راه هست . تا زمانی که تحقیق کنه و علم پیدا کنه

در روایات هم به این اشاره شده که انسان یا باید عالم باشه یا در جستجوی علم

اگر به چیزی علم ندارید نباید انجامش بدید . باید اول خوب تحقی کنید و احتیاط رو رعایت کنید

Moonnut;991343 نوشت:

در مورد ماورا هم خب من قبلا خیلی ازش میخوندم... پیش دعا نویس رفته بودم اشتباها و نگرانم ک عاقبت عملی بیاد سراغم و یجورایی خب نتیجه عمل خودم رو بگیرم و خدا کاری نکنه

در آیه 102 سوره بقره به این موضوع اشاره شده که بدون اذن خدا سحر و جادو به هیچ کس صدمه نمی رسونه

پس به خدا پناه ببرید و به خودش توکل کنید تا شما رو از شر شیاطین (که بر اون ها تسلط و احاطه داره ) نجات بده

Moonnut;991343 نوشت:

خب اون جمله ای ک گفتید در مورد قدرت خدا، یه جور دعائه بنظرم و اگ این دعا نتونه جلوی نتیجه کاری ک خودم کردم بگیره چی؟!
لطفا پاسخگو اینا رو هم بخونن ک گفتم :)

برادر گرامی

اگر به توحید ایمان دارید ، این جمله یکی از باورهای توحیدی هست

یعنی هیچ نیرو و اراده ای جز خداوند یکتا نیست

نیرو و اراده تمام مخلوقات ، حتی شیاطین ، در طول اراده خداوند هست ، نه در عرض اراده خداوند .

یعنی تا خداوند به اون ها اجازه نده ، به هیچ کس نمیتونن آسیبی برسونن

به همین دلیل بندگان مخلص خداوند از سحر و جادو در امان هستند و بر روی اون ها سحر و جادو اثر نداره .


Moonnut;991343 نوشت:
لطفا پاسخگو اینا رو هم بخونن ک گفتم :)

Moonnut;991343 نوشت:
اینکه اگ اشتباه کنم خدا جلوم رو بگیره... منظورم این نبود
منظورم این بود ک یجوری بهم بفهمونه راه اشتباه و درست رو، تا بتونم درست رو انتخاب کنم و یا گذشته ی اشتباه رو اصلاح کنم

با سلام
قرار نیست که خدا برای انسان ها موقع انتخاب هایشان ملکی نازل کند که این راه درست است و آن راه اشتباه است بلکه راه را به طرق مختلفی به انسان نمایانده است و با آن پیش زمینه علمی که برای انسان ایجاد کرده انسان را در مسیر انتخاب قرار می دهد یکی از راه ها عقل است خدا احکامی به عقل داده است که با آن احکام در جاهای مختلفی انسان راه را می یابد احکام کلی که مصادیق جزئی بسیاری را در بر می گیرد مانند این که ظلم بد است و عدل خوب است دزدی بد است حق دیگران را تضییع کردن بد است و... انسان با این احکام می تواند در مواقع و مواع بسیاری راه خود را پیدا کند و بیشتر این بیراهه رفتن انسان ها از ندانستن نیست از نخواستن است چه کسی هست که نداند که دزدی بد است قتل و غارت بد است ظلم بد است و عدل خوب است؟؟ ولی با این همه باز راهی بر خلاف دانسته های خود می روند این نشان می دهد که دانسته ها کم نیست بلکه چون انسان مختار است بر طبق میل خود راه بد را انتخاب می کند
و راه های دیگر برای دادن علم و معرفت به راه های خوب و بد مانند فطرت ؛ قرآن می فرماید : انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا خدا به انسان راه را نشان داده ولی انتخاب گر انسان است یا راه راست را انتخاب می کند و یا راه غلط را.
و مهمترین راه آموزش راه های زندگی؛ دین و شریعت و وحی است که بر احکام عقلی تاکید کرده و مصادیق جزئی آن را نیز بیان کرده است.

پس خدا با راه های مختلف راه را به ما فهمونده ولی نباید انتظار داشته باشیم که خدا دست ما را هم بگیرد و به آن مسیر بکشاند(جبر)
خدا در دائره حجتی که بر انسان تمام کرده است انسان را آزمایش و تکلیف می کند و بر فرض اگر انسان جایی ندانسته و ناخواسته به راه غلطی رفت (اگر در ندانستنش مقصر نباشد) خدا به این راه اشتباهی این فرد رفته ترتیب اثر نمی دهد و او را کمک می کند که به مسیر برگردد.

نکته دیگر این که گاهی انسان خواسته و یا ناخواسته بر طبق امیال مسیری را اشتباه می رود خدا راه برگشت را برای او باز گذاشته ؛ "توبه" مسیر برگشت انسان ها به سوی خداست.

و نکته دیگر این که: گاهی انسان نگران این است که با این همه راهنمایی که از طرف خدا برای انسان هست و با همه تلاشی که می کند اگر به هدف نرسد چه؟؟ و یا این که این مسیر آنقدر سخت باشد که انسان به نتیجه نرسد و یا این که برسد و بعد منحرف شود و یا ... (هزاران دلهره دیگر) این دلهره نه تنها چیز بدی نیست بلکه بسیار پسندیده و موجب رشد انسان است چرا که باعث می شود که انسان در مسیر خود تلاش بیشتری کند و از دستاورد های خود بیشتر مراقبت کند و هیچ گاه به داشته های خود رضایت ندهد و برای همین می بینیم ائمه اطهار که در اوج بندگی بودند در دعاهای خود آنچنان زجه می زدند و ناله سر می دادند که اگر کسی آنها را نمی شناخت انگار می کردند که گناهکار ترین افراد دارد استغفار می کند(نعوذ بالله)

این احساس ترس در راه بندگی احساس مقدسی است که باید با حالت امید به دستگیری الهی و بخشش خدایی عجین شده و انسان را به پیش ببرد که به آن خوف و رجا می گویند.

اگر انسان در راه خدا تلاش کند خدا او را به نتیجه مطلوب می رساند: الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا

Moonnut;991344 نوشت:
خب شاید من کارایی کرده باشم و از نتایجش بترسم

برای آن کارهایی که کردیم و از آن می ترسیم باید توبه کنیم و به راه حق و حقیقت برگردیم و زاویه مان را از خدا و دین و امور معنوی تا حد توان کم کنیم.
معنای مبارزه با نفس همین است دیگر. نفس و شیطان دائم انسان را به سوی انحراف از صراط مستقیم می کشانند و این انسان است که باید با گوش فرا دادن به ندای فطرت و وحی و عقل در صراط حق و حقیقت مستقر بماند.

Moonnut;991344 نوشت:
خدا ک چندان انگار خودشو دخالت نمیده تو اراده و تصمیمات من پس چ تضمینی ک همه چیز بدتر نشه بعد توبه و توکل
اگ تو توکل کردن اشتباه کنم اگ دانسته هام کم باشن ک هستن و باعث بشه گمراه بشم باز چی

همان طور که گفتیم دانسته های انسان از راه های مختلف -عقل و دین و فطرت - راه سعادت را به انسان نشان می دهد و انسان می تواند با تلاش و دسترسی به این منابع معرفت راه را ببیند و با تصمیم و اراده و تلاش به آن عمل کند و سعادت مند شود بر فرض که به راه سعادت جهل داشته باشد اگر جاهل مقصر باشد و حجت بر او تمام نشده باشد خدا از او در می گذرد و نواقص او را جبران می کند.

اما در راهی که در پیش رو دارد و با دانسته هایش راه کمال را در پیش می گیرد بدون شک بدون یاری و عنایت و غفران الهی به سعادت نمی رسد و حتما علاوه بر یاری و تلاش خود عنایت ویژه پروردگار را می خواهد و با توکل بر خدا و تفویض امرش به خدا موانعی که نا خواسته سر راه او هست برداشته می شود.
پس دخالت خدا در امور انسان اولا همیشگی است ولی آنگونه نیست که اختیار او را از او سلب کند بلکه در راستای اختیار به او قوت می بخشد و او را یاری می کند این همان ترجمه معنای جمله معروف "از تو حرکت از خدا برکت" است و کسی که در راه خدا حرکت کرد حتما مورد عنایات خاص خدا قرار می گیرد و اگر در این راه استقامت کرد خدا او را مورد تایید قرار می دهد: الذین قالو ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه
این نگرانی ها از نرسیدن و اشتباه رفتن لازمه حرکت به سوی خداست ولی این نگرانی نباید موجب شود که ما از مسیر باز بمانیم و ما را از مسیر باز بدارد (همان خوف و رجایی که قبلا هم گفتیم)

Moonnut;991344 نوشت:
چی داشته باشم ک ازش مطمعن باشم و بدونم و با وجودش پیشرفت میکنم و اوضاع بد نمیشه
بزرگترین ترس من اگ سراغم بیاد اتفاق خیلی بدی میوفته ک من یکراست میرم جهنم خب از کجا معلوم؟!

ایمان و حرکت در راه خدا دستگیره محکمی است که اگر انسان به آن تمسک کند قلبش مطمئن به راه و مسیری که در ان حرکت می کند خواهد بود.
[=me_quran]وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ

Moonnut;991344 نوشت:
خب ینی دعا دقیقا کارش چیه؟! مگ کلید گنحینه ها نیست؟! پس چطور ممکنه جلوی بی اثر باشه
اگ دعای من از اتفاقات بد جلوگیری نکنه اگ دعا و توکلم حافظم نباشه پس دیگ چی میمونه؟ چ اعتماد و اطمینان خاطری

هم دعا اثر دارد هم توکل و هم امید به خدا. همه این ها اثر دارد و اگر این ها نباشد انسان با اراده و اختیار خالی کاری از پیش نمی برد.
فقط مهم این است که کارایی و اثر این ها را درست بفهمد و طبق آن عمل کند چه بسا فهم ناصحیح از این معارف زندگی انسان را دچار اختلال می کند.
مثلا توکل : وکیل قرار دادن خدا در امور است اما نه به این معنا که انسان دست از عمل بکشد بلکه باید از اسباب طبیعی مدد بجوید و نتیجه کار را به خدا واگذار کند و هر آنچه که از این کار به انسان می رسد را از طرف خدا بداند در صدر اسلام(و حتی بعد از آن تا به امروزه) برخی این مفهوم توکل را اشتباه تفسیر می کردند عده بودند که در زمان پیامبر وقتی پیامبر توکل را مطرح فرمودند دست از کار و فعالیت کشیدند و به نماز و روزه پرداختند پیامبر آنها را امر به تلاش روزمره فرمودند مرد عربی شتر را رها کرد و گفت توکل به خدا چیزی نخواهد شد پیامبر فرمودند با توکل زانوی شتر را ببیند.
یا دعا؛ برخی گمان می کنند دعا جای عمل را می گیرد در حالی که امام علی(ع) فرمودند " الداعی بلا عمل کالرامی بلا وتر" دعا کننده بی عمل مانند تیر اندازست که کمانش زه ندارد.
بنا بر این باید عمل کرد و در کنار عمل توکل کرد دعا کرد به خدا امید داشت و آنگاه این فرد می بیند که چه تحول شگرفی در زندگی مادی و معنوی اش رخ خواهد داد.
دعا مقدرات انسان را عوض می کند "الدعا یرد القضا و لو یبرم ابراما" دعا بلاهای بد زندگی انسان را بر طرف می کند دعا خیلی اثر دارد .
اگر دعا ها و استغفار ها و تضرع های انسان در خانه خدا نباشد هیچ انسانی نمی تواند در مسیر کمال موفق باشد:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَن يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ( نور /21) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد پاى از پى گامهاى شيطان منهيد و هر كس پاى بر جاى گامهاى شيطان نهد [بداند كه] او به زشتكارى و ناپسند وامى‏دارد و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود هرگز هيچ كس از شما پاك نمى‏شد ولى [اين] خداست كه هر كس را بخواهد پاك مى‏گرداند و خدا[ست كه] شنواى داناست.

شروحیل;991381 نوشت:
سلام و عرض ادب

خداوند قرآن و سنت رو به عنوان حجت بیرونی و عقل رو به عنوان حجت درونی قرار داده

در مواردی هم که انسان علم نداره احتیاط بهترین راه هست . تا زمانی که تحقیق کنه و علم پیدا کنه

در روایات هم به این اشاره شده که انسان یا باید عالم باشه یا در جستجوی علم

اگر به چیزی علم ندارید نباید انجامش بدید . باید اول خوب تحقی کنید و احتیاط رو رعایت کنید

در آیه 102 سوره بقره به این موضوع اشاره شده که بدون اذن خدا سحر و جادو به هیچ کس صدمه نمی رسونه

پس به خدا پناه ببرید و به خودش توکل کنید تا شما رو از شر شیاطین (که بر اون ها تسلط و احاطه داره ) نجات بده

برادر گرامی

اگر به توحید ایمان دارید ، این جمله یکی از باورهای توحیدی هست

یعنی هیچ نیرو و اراده ای جز خداوند یکتا نیست

نیرو و اراده تمام مخلوقات ، حتی شیاطین ، در طول اراده خداوند هست ، نه در عرض اراده خداوند .

یعنی تا خداوند به اون ها اجازه نده ، به هیچ کس نمیتونن آسیبی برسونن

به همین دلیل بندگان مخلص خداوند از سحر و جادو در امان هستند و بر روی اون ها سحر و جادو اثر نداره .

راسش اینطور ک شما گفتین درباره احتیاط من انقدر حس نادانی میکنم ک اگ بخوام احتیاط کنم حتی اگ تمام عمر یه گوشه ایستاده باشم بازم حس میکنم چیزی هست ک ندونم و کاری ک اشتباهه و...
نمیشه همش احتیاط کرد
میشه وسواس

شعیب;991412 نوشت:

برای آن کارهایی که کردیم و از آن می ترسیم باید توبه کنیم و به راه حق و حقیقت برگردیم و زاویه مان را از خدا و دین و امور معنوی تا حد توان کم کنیم.
معنای مبارزه با نفس همین است دیگر. نفس و شیطان دائم انسان را به سوی انحراف از صراط مستقیم می کشانند و این انسان است که باید با گوش فرا دادن به ندای فطرت و وحی و عقل در صراط حق و حقیقت مستقر بماند.

همان طور که گفتیم دانسته های انسان از راه های مختلف -عقل و دین و فطرت - راه سعادت را به انسان نشان می دهد و انسان می تواند با تلاش و دسترسی به این منابع معرفت راه را ببیند و با تصمیم و اراده و تلاش به آن عمل کند و سعادت مند شود بر فرض که به راه سعادت جهل داشته باشد اگر جاهل مقصر باشد و حجت بر او تمام نشده باشد خدا از او در می گذرد و نواقص او را جبران می کند.

اما در راهی که در پیش رو دارد و با دانسته هایش راه کمال را در پیش می گیرد بدون شک بدون یاری و عنایت و غفران الهی به سعادت نمی رسد و حتما علاوه بر یاری و تلاش خود عنایت ویژه پروردگار را می خواهد و با توکل بر خدا و تفویض امرش به خدا موانعی که نا خواسته سر راه او هست برداشته می شود.
پس دخالت خدا در امور انسان اولا همیشگی است ولی آنگونه نیست که اختیار او را از او سلب کند بلکه در راستای اختیار به او قوت می بخشد و او را یاری می کند این همان ترجمه معنای جمله معروف "از تو حرکت از خدا برکت" است و کسی که در راه خدا حرکت کرد حتما مورد عنایات خاص خدا قرار می گیرد و اگر در این راه استقامت کرد خدا او را مورد تایید قرار می دهد: الذین قالو ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه
این نگرانی ها از نرسیدن و اشتباه رفتن لازمه حرکت به سوی خداست ولی این نگرانی نباید موجب شود که ما از مسیر باز بمانیم و ما را از مسیر باز بدارد (همان خوف و رجایی که قبلا هم گفتیم)

ایمان و حرکت در راه خدا دستگیره محکمی است که اگر انسان به آن تمسک کند قلبش مطمئن به راه و مسیری که در ان حرکت می کند خواهد بود.
[=me_quran]وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ

هم دعا اثر دارد هم توکل و هم امید به خدا. همه این ها اثر دارد و اگر این ها نباشد انسان با اراده و اختیار خالی کاری از پیش نمی برد.
فقط مهم این است که کارایی و اثر این ها را درست بفهمد و طبق آن عمل کند چه بسا فهم ناصحیح از این معارف زندگی انسان را دچار اختلال می کند.
مثلا توکل : وکیل قرار دادن خدا در امور است اما نه به این معنا که انسان دست از عمل بکشد بلکه باید از اسباب طبیعی مدد بجوید و نتیجه کار را به خدا واگذار کند و هر آنچه که از این کار به انسان می رسد را از طرف خدا بداند در صدر اسلام(و حتی بعد از آن تا به امروزه) برخی این مفهوم توکل را اشتباه تفسیر می کردند عده بودند که در زمان پیامبر وقتی پیامبر توکل را مطرح فرمودند دست از کار و فعالیت کشیدند و به نماز و روزه پرداختند پیامبر آنها را امر به تلاش روزمره فرمودند مرد عربی شتر را رها کرد و گفت توکل به خدا چیزی نخواهد شد پیامبر فرمودند با توکل زانوی شتر را ببیند.
یا دعا؛ برخی گمان می کنند دعا جای عمل را می گیرد در حالی که امام علی(ع) فرمودند " الداعی بلا عمل کالرامی بلا وتر" دعا کننده بی عمل مانند تیر اندازست که کمانش زه ندارد.
بنا بر این باید عمل کرد و در کنار عمل توکل کرد دعا کرد به خدا امید داشت و آنگاه این فرد می بیند که چه تحول شگرفی در زندگی مادی و معنوی اش رخ خواهد داد.
دعا مقدرات انسان را عوض می کند "الدعا یرد القضا و لو یبرم ابراما" دعا بلاهای بد زندگی انسان را بر طرف می کند دعا خیلی اثر دارد .
اگر دعا ها و استغفار ها و تضرع های انسان در خانه خدا نباشد هیچ انسانی نمی تواند در مسیر کمال موفق باشد:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَن يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ( نور /21) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد پاى از پى گامهاى شيطان منهيد و هر كس پاى بر جاى گامهاى شيطان نهد [بداند كه] او به زشتكارى و ناپسند وامى‏دارد و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود هرگز هيچ كس از شما پاك نمى‏شد ولى [اين] خداست كه هر كس را بخواهد پاك مى‏گرداند و خدا[ست كه] شنواى داناست.

مرسی از توجه و پاسختون
فکر کنم متوجه شدم
چقدر سخته!!! خصوصا بعد اینهمه گناه
دعاااام کنید لطفا؛
بازم از پاسخاتون خیلی خیلی ممنونم Smile

تو که می دونی گناهه چرا انجام می دی؟ الکی تقصیر خدا ننداز. بیچاره خدا .
مشکل از اراده ی خودته.خودت نمی خوای.
ایت الله بهجت می گه هر که عمل کرد به معلومات خودش خداوند مجهولات او را معلوم می فرماید.

Moonnut;991867 نوشت:
مرسی از توجه و پاسختون
فکر کنم متوجه شدم
چقدر سخته!!! خصوصا بعد اینهمه گناه
دعاااام کنید لطفا؛
بازم از پاسخاتون خیلی خیلی ممنونم :)

با سلام
انشاء الله که بتوانیم در راه بندگی خدا مصمم و جدی حرکت کنیم و با توکل به خدا و توسل به اهلبیت این مسیر پر تلاطم روزگار را پشت سر بگذاریم و آینده دنیا و آخرت خود را آنگونه که خدا از ما خواسته بسازیم.


سوال:
من قبلا عاشق خدا بودم و ارتباط صمیمی با او داشتم و از صمیم قلب برای آینده ام دعا می کردم اما بعد از آن مدت دچار گمراهی شدم چرا منی که به خدا اعتماد کردم و خودم را به دست او سپردم خدا گذاشت که من گمراه بشوم؟!!
اما اکنون تو اتفاقات کوچک از خودم میپرسم چه تضمینی هست خدایی که به من کمک نکرده و گذاشته من گمراه بشوم توی اتفاقات آینده بشود به او اعتماد کرد؟؟
چرا خدا جلوی اتفاقات بد زندگی من را نمی گیرد؟؟

جواب:
شما در ابتدای راه انتخاب های مسئولانه زندگی خودتان هستید و تازه پا در مسیر تکالیف شرعی گذاشته اید و مسیر طولانی در پیش رو دارید بنا بر این برای حرکت صحیح در آینده وقت زیادی دارید و باید به آینده زندگی خود(چه از لحاظ اجتماعی چه از لحاظ دینی) امیدوار باشید و لازمه این حرکت صحیح شناخت درست کارایی زندگی دنیا و تاثیر دعا و نقش خدا در زندگی انسان است.
گاهی ما تصور می کنیم که اگر دعا کردیم(حتی مخلصانه) که زندگی ما خوب و خوش و خرم اداره بشود و به کمال در زندگی خود برسیم و ... این دعا کفایت می کند که ما به خواسته های خود برسیم و اگر با این دعا امیدوار بودیم که زندگی ما تامین شود حتما باید این گونه شود و... در صورتی که این گونه نیست دعا نیاز به عمل دارد و دعا در کنار عمل ما انسان ها معنا پیدا می کند. امام علی (علیه السلام) می فرماید :«الدَّاعِي بِلَا عَمَلٍ كَالرَّامِي بِلَا وَتَرٍ » یعنی دعا کننده بی عمل مانند تیر اندازی است که کمانش زه ندارد.(1)
شناخت جایگاه عمل در زندگی ما و تاثیر علل و عوامل در زندگی مادی و معنوی ما بسیار تعیین کننده و مهم است و از اشتباهات ما می کاهد .

خدا انسان را به گونه ای آفریده است که با عمل های اختیاری خود زندگی خود را سامان می دهد و این اعمال انسان هستند که آینده انسان را می سازند و یا سامان می دهند و یا نا بسامان می کنند البته برخی از عوامل غیر اختیاری نیز در زندگی انسان اثر می گذارند که آنها از عوارض عالم مادی است که گریزی از آنها نیست و باید آنها پذیرفت مثلا محیط زندگی انسان و یا وراثت و یا بیماری های مادر زادی و یا خصوصیات ژنتیکی که در طول زندگی آشکار می شوند.

خدا به عنوان خالق و روزی دهنده و مربی ما در طول زندگی همیشه به ما نظر عنایت دارد و لحظه ای نیست که از ما غافل باشد اما اراده کرده است که انسان با این اختیار خود در زندگی عمل کرده و با تبعیت از احکام دینی و احکام عقلی زندگی خود را بسازد و امور بالقوه خود را به فعلیت برساند و این رفتار مختارانه مهمترین دستاورد زندگی دنیایی انسان است و اگر چه خدا دائم ناظر به اعمال انسان است و از خود انسان به او مهربان تر است و پناهگاه حقیقی انسان است اما نمی خواهد در اعمال اختیاری او وارد شده و آنها را تغییر دهد هر چند که می بیند که این فرد به گمراهی می رود ولی او را با اجبار از مسیری که انتخاب کرده است باز نمی دارد. چرا که این کار باعث بی ارزش شدن انسان می شود و حتی اگر به مسیر دیگری اجباراً هم کشیده شود(مسیر صلاح و رستگاری) ولی این حرکت مجبورانه او ارزشی نخواهد داشت.

پس خدا انسان را در مسیر انتخاب هایش آزاد می گذارد(تکویناً) و با رهنمود های دینی و عقلی به او مسیر صحیح را برای انتخاب هایش نشان می دهد تا با این کار به سعادت و کمال برسد.
در این مسیر، دعا یکی از اعمال اختیاری تعیین کننده و موثر است اما همه چیز نیست بلکه باید در کنار این دعا عمل صحیح نیز باشد. و الا اگر کسی به خدا امیدوار باشد و دائم دعا کند و ... اما مسیر غیر از آنچه که خواسته را انتخاب کند این دعا اثری نخواهد داشت مانند این که کسی با ماشین خود با اراده و اختیار به سمت دره و سقوط حرکت کند و دعا کند که خدایا مرا نجات بده!!

انسان باید با اراده و اختیار و تعقل و تفکر مسیر صحیح را انتخاب کند و بداند که خدا بر همه امور او ناظر و مسلط است و دائم دعا کند که در این انتخاب های خود به سعادت برسد و خدا هم بدون شک او را هدایت می کند . در روایات مفهومی به نام استخاره به مومنین معرفی شده است که برای کارهای خود استخاره کنند این استخاره، استخاره مصطلح و معمول بین ما نیست بلکه به معنای طلب خیر در کارهاست و این که انسان قبل از تصمیم به کاری از خدا بخواهد که خیر او را در آن قرار دهد.
در روایاتی امام صادق(علیه السلام) مؤمنان را پیش از مشورت با آگاهان به خیرجویی از پروردگار فرا می خواند و می فرماید:
«إِذَا أَرَادَ أَحَدُکُمْ أَمْراً فَلَا یَسْتَأْمِرْ أَحَداً حَتَّی یُشَاوِرَ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فِیهِ قُلْنَا وَ کَیْفَ یُشَاوِرُ قَالَ یَسْتَخِیرُ اللَّهَ فِیهِ أَوَّلًا ثُمَّ یُشَاوِرُ فِیهِ فَإِذَا بَدَأَ بِاللَّهِ أَجْرَی اللَّهُ الْخِیَرَةَ عَلَی لِسَانِ مَنْ أَحَبَّ مِنَ الْخَلْقِ»(2)

«چون یکی از شما در پی کاری برآمد، باید پیش از مشورت با مردم، با پروردگار بزرگ رایزنی کند. یکی از حاضران پرسید فدایت شوم رایزنی خداوند چیست؟ امام علیه السلام پاسخ داد: نخست ازخداوند طلب خیر می­کنی، آنگاه به مشورت با مردم می­پردازی. زیرا وقت کاری با خداوند آغاز شود. پروردگار خیر را بر زبان بندگانش جاری می­سازد.»

البته ممکن است انسان گاهی در کوتاه مدت به آنچه که می خواسته (از نظر کمال و هدایت) نرسد اما وعده خدا این است کسی که در راه خدا به او توکل کند خدا او را کفایت می کند و کسی که در راه بندگی خدا تقوای الهی را پیشه کند خدا راه های بسته را برویش باز می کند و هر کس که در این راه تلاش کند خدا راه را به او نشان دهد و آخر و عاقبت برای این اوست.
«وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا»(3)هر کس تقوای الهی پیشه کند خدا برای او گشایشی در کارهایش قرار می دهد و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند، و هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد که خدا امرش را نافذ و روان می‌سازد و بر هر چیز قدر و اندازه‌ای مقرّر داشته است (و به هیچ تدبیری سر از تقدیرش نتوان پیچید).
تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا ۚ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ(4)(آری،) این سرای آخرت را (تنها) برای کسانی قرارمی‌دهیم که اراده برتری‌جویی در زمین و فساد را ندارند؛ و عاقبت نیک برای پرهیزگاران است!
همچنین خدا برای کسانی که کناه کرده اند و به خود ظلم روا داشته اند راه برگشت گذاشته و آنها را امیدوار به ادامه مسیر نموده است:

«قُل یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلیَ أَنْفُسِهِم لاتَقنَطُوا مِن رَحمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَغفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِیمُ وَ أَنِیبُوا إِلی رَبِّکُم وَ أَسلِمُوا لَهُ مِن قَبلِ أن یَأتِیَکُم العَذابُ ثُمَّ لاتُنصَرُونَ» «بگو ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده­اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می­آمرزد، به درستی که خداوند بخشنده مهربان است. و به درگاه پروردگارتان باز گردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید، سپس از سوی هیچ کس یاری نشوید.» (5)

بنابراین از ادامه مسیر نا امید نباشید و خدا را ناظر بر اعمال و توانای بر امور خود بدانید و با اعمال صالح و نیکو زندگی خود را سامان دهید و از دعا به عنوان یک عمل صالح و ارتباط با خالق خود غفلت نورزید. که خدا بخشنده و مهربان است: واِلهُكُم اِلهٌ وحِدٌ لااِلهَ اِلاّهُوَ الرَّحمنُ الرَّحیم.(6)

شاید منظور شما از سوالتان این باشد که: چرا خدا به طریقی به ما نمی فهماند راه ما اشتباه است و نباید آن را برویم؟ و یا راهی نشان دهد که گذشته را اصلاح کنیم؟
جواب:
قرار نیست که خدا برای انسان ها موقع انتخاب هایشان ملکی نازل کند که این راه درست است و آن راه اشتباه است بلکه راه را به طرق مختلفی به انسان نمایانده است و با آن پیش زمینه علمی که برای انسان ایجاد کرده انسان را در مسیر انتخاب قرار می دهد یکی از راه ها عقل است خدا احکامی به عقل داده است که با آن احکام در جاهای مختلفی انسان راه را می یابد احکام کلی که مصادیق جزئی بسیاری را در بر می گیرد مانند این که ظلم بد است و عدل خوب است دزدی بد است حق دیگران را تضییع کردن بد است و... انسان با این احکام می تواند در مواقع بسیاری راه خود را پیدا کند و بیشتر این بیراهه رفتن انسان ها از ندانستن نیست از نخواستن است چه کسی هست که نداند که دزدی بد است قتل و غارت بد است ظلم بد است و عدل خوب است؟؟ ولی با این همه باز راهی بر خلاف دانسته های خود می روند این نشان می دهد که دانسته ها کم نیست بلکه چون انسان مختار است بر طبق میل خود راه بد را انتخاب می کند
و راه های دیگر برای دادن علم و معرفت به راه های خوب و بد مانند فطرت ؛ قرآن می فرماید : إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً(7) خدا به انسان راه را نشان داده ولی انتخاب گر انسان است یا راه راست را انتخاب می کند و یا راه غلط را.
و مهمترین راه آموزش راه های زندگی؛ دین و شریعت و وحی است که بر احکام عقلی تاکید کرده و مصادیق جزئی آن را نیز بیان کرده است.

پس خدا با روش های مختلف انتخاب مسیر درست را به ما یاد داده است ولی نباید انتظار داشته باشیم که خدا دست ما را هم بگیرد و به آن مسیر بکشاند(جبر)
خدا در دائره حجتی که بر انسان تمام کرده است انسان را آزمایش و تکلیف می کند و بر فرض اگر انسان جایی ندانسته و ناخواسته به راه غلطی رفت (اگر در ندانستنش مقصر نباشد) خدا به این راه اشتباهی این فرد رفته ترتیب اثر نمی دهد و او را کمک می کند که به مسیر برگردد.

نکته دیگر این که گاهی انسان خواسته و یا ناخواسته بر طبق امیال مسیری را اشتباه می رود خدا راه برگشت را برای او باز گذاشته ؛ "توبه" مسیر برگشت انسان ها به سوی خداست.

و نکته دیگر این که: گاهی انسان نگران این است که با این همه راهنمایی که از طرف خدا برای انسان هست و با همه تلاشی که می کند اگر به هدف نرسد چه؟؟ و یا این که این مسیر آنقدر سخت باشد که انسان به نتیجه نرسد و یا این که برسد و بعد منحرف شود و یا ... (هزاران دلهره دیگر) این دلهره نه تنها چیز بدی نیست بلکه بسیار پسندیده و موجب رشد انسان است چرا که باعث می شود که انسان در مسیر خود تلاش بیشتری کند و از دستاورد های خود بیشتر مراقبت کند و هیچ گاه به داشته های خود رضایت ندهد و برای همین می بینیم ائمه اطهار که در اوج بندگی بودند در دعاهای خود آنچنان زجه می زدند و ناله سر می دادند که اگر کسی آنها را نمی شناخت انگار می کردند که گناهکار ترین افراد دارد استغفار می کند(نعوذ بالله)

این احساس ترس در راه بندگی احساس مقدسی است که باید با حالت امید به دستگیری الهی و بخشش خدایی عجین شده و انسان را به پیش ببرد که به آن خوف و رجا می گویند.
اگر انسان در راه خدا تلاش کند خدا او را به نتیجه مطلوب می رساند: وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنينَ(8)

پی نوشت ها:
1- نهج البلاغه، حکمت 330.
2- مجلسی، بحار الانوار، ج88، ص 252.
3- طلاق:12
4- قصص: 88
5- زمر: 53 و 54.
6- بقره: 163.
7- انسان :3.
8- عنکبوت: 69.

موضوع قفل شده است