جمع بندی اسلام و همجنس گرایی

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اسلام و همجنس گرایی

با سلام

با توجه به آیات قرآن کریم و عذاب قوم لوط و از بین بردن آنها توسط خدا، این عمل ادامه یافته و در تمام اعصار ادامه داشته است؟
چرا پس از قوم لوط برای هیچ قوم دیگری در سال ها و قرون اخیر عذابی ارسال نشده؟
چرا عذابی برای کشور هایی که این عمل رو مجاز میدونند ارسال نمیشه؟ و همینطور با قدرت به سمت پیشرفت رشد میکنند؟
چرا باید افرادی که در اقلیت هستند و آزارشون به کسی نمیرسه و در نهایت در آینده خودشون مسئول اعمالشون هستند رو اعدام و از بین ببرند؟

لطفا با منطق و بدون تعصب پاسخ بدید.
با تشکر

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]

کارشناس بحث: استاد مسلم

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام و تشکر از سوال شما

dilemma;989947 نوشت:
با توجه به آیات قرآن کریم و عذاب قوم لوط و از بین بردن آنها توسط خدا، این عمل ادامه یافته و در تمام اعصار ادامه داشته است؟
چرا پس از قوم لوط برای هیچ قوم دیگری در سال ها و قرون اخیر عذابی ارسال نشده؟
چرا عذابی برای کشور هایی که این عمل رو مجاز میدونند ارسال نمیشه؟ و همینطور با قدرت به سمت پیشرفت رشد میکنند؟
چرا باید افرادی که در اقلیت هستند و آزارشون به کسی نمیرسه و در نهایت در آینده خودشون مسئول اعمالشون هستند رو اعدام و از بین ببرند؟

سوال شما در حقیقت دو بخش دارد:
بخش اول در خصوص عذاب های آسمانی است که چرا در گذشته برا قوامی چون لوط نازل شده و امروزه بر غربی ها نازل نمیشود.
بخش دوم: در خصوص بُعد حقوقی و کیفری اسلام نسبت به هم جنس بازی است که چرا حکم آن اعدام تعیین شده است.

پاسخ به سوال اول: عذاب آسمانی همجنس بازان

عذاب های اقوام گذشته شرائطی داشته است، اولا به خاطر گناهی بود که تمام جامعه به آن مبتلا بودند، یعنی گناه همه گیر بوده، اما همجنس بازی در غرب اینگونه نیست، این کشورها قانون آن را مجاز اعلام کرده اند، نه اینکه همه به آن مبتلا باشند.

ثانیا شرط مهم دیگر آن اتمام حجت قطعی است، یعنی اگر بر مردم دلیل یا آیه روشنی اعم از نبی یا معجزه بیاید و آن را انکار کنند آن موقع مهلت داده نخواهند شد، شما در تاریخ می بینید که همواره عذاب قوم لوط و صالح و یونس و نوح و... بعد از درخواست معجزه و سپس نادیده گرفتن آن اتفاق افتاده است، قرآن کریم می فرماید: «وَ ما كانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرى‏ حَتَّى يَبْعَثَ في‏ أُمِّها رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِنا»؛ و پروردگارت بر آن نبوده است كه شهرها را نابود كند، تا آنكه [پيش از نابودى‏] در مركز آنها پيامبرى برانگيزد كه آيات ما را بر آنان بخواند.(قصص:59)

و نیز می فرماید: «ما كُنَّا مُعَذِّبينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولا»؛ ما بدون اينكه پيامبرى را [براى مردم‏] بفرستيم، عذاب كننده [آنان‏] نبوديم‏(اسراء:15)
اگرچه عمده مردم در غرب مسیحی هستند اما نگاه مسیحیت تحریف شده به همجنس بازی هرگز مانند نگاه اسلام به آن نیست که حجت را قاطعانه تمام کند، و حتی برخی کلیساها خصوصا در منطقه اسکاندیناوی با این موضوع منفعلانه برخورد می کنند، لذا هرگز اینطور نیست که مسیحیان با چنین رفتاری خود را اینچنین در معرض خشم الهی بدانند!

بنابراین چطور میتوان توقع داشت خداوند مهربان ملتی که اقلیتی از آنها به این رفتار مبتلا بوده، و از شدت خشم الهی نسبت به این رفتار مطلع نیستند، و بر آنها اتمام حجت نشده را مانند قوم لوط مجازات همگانی کند؟ من خودم با برخی از آنها در خصوص دین بحث و گفتگو کرده ام، بسیاری از آنها لجاجتی در برابر حق ندارند منتهی حق برایشان روشن نشده است.

پاسخ به سوال دوم: چرایی حکم اعدام برای همجنس بازان

برای پاسخ به این سوال که چرا اسلام برای همجنس بازی حکم اعدام تعیین نموده است باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:

حکم اعدام برای ارتباط جنسی است، نه صرفا هم خانه بودن و حتی قرارداد و ثبت محضری همجنس بازی؛ تا زمانی که آن ارتباط جنسی اتفاق نیفتاده و اثبات نشده باشد حکم اعدامی در کار نیست.

نکته دوم:

همجنس بازی برای مردان یا همان «لواط» است که حکم اعدام را در پی دارد اما حکم هم جنس بازی برای زنان که در اصطلاح فقهی به آن «مساحقه» گفته میشود مورد اختلاف است. مشهور فقها معتقدند حکم آن 100 ضربه تازیانه است(امام خمینی، تحریرالوسیله، ج 2، ص 470، م 9) و فقهایی هم که معتقد به اعدام هستند، حکم اعدام را مخصوص زنانی میدانند که شوهردار باشند و همجنس بازی کنند(خوئی، سید أبو القاسم،‏ تکملة المنهاج، ص 40، م 194) بنابراین زن همجنس بازی که شوهردار نباشد حکم اعدام نخواهد داشت.

نکته سوم:

همجنس بازی خلاف وجدان، خلاف فطرت، خلاف طبیعت، خلاف مصالح اجتماعی، و خلاف شرع بوده و عوارض و پیامدهای متعدد و بسیار خطرناکی دارد:

1. خلاف طبیعت
جنسیت زن و مرد دو بُعد دارد، یکی فیزیولوژیکی که از آن به (sex) تعبیر می کنند، و یکی هویت جنسی که از آن به (Gender) می کنند.
در بُعد فیزیولوژیکی اگر کسی اصلا بدون نگاه به مقوله دین و فرامین الهی، فقط به فیزیولوژی بدن انسان نگاه کند اذعان می کند که همجنس بازی یک انحراف شدید جنسی است، به بیراهه رفتن جدی و اساسی است! حرکتی خلاف طبیعت و فیزیولوژی انسان است.

آلت تناسلی جنس مونث و مذکر متناسب با یکدیگر خلق شده است، تمام فرآیند لازم برای ارتباط آسان و لذت متقابل جنسی و هدفمند (بارداری) و مانند آن در یک خلقت حکمیانه دیده شده است، بیماری ها و مشکلات همجنس بازی چون بیماری های مقعدی و عفونت های تناسلی ناشی از رابطه مقعدی و... را به دنبال ندارد.
از آن طرف هویت جنسی و شخصیت جنسی زن و مرد هم برای یکدیگر جذاب است، طناز بودن زن، ظرافت او، و حتی تُن صدای او تمام اینها برای مرد جذابیت دارد؛ و در مقابل اقتدار و صلابت، استواری و قابل تکیه بودن مرد برای زن مطلوب است.

برای هر کسی روشن است که جذابیت های جنس مخالف چه به لحاظ فیزیولوژیک و چه به لحاظ هویت و شخصیت جنسی برای نوع بشر تا زمانی که روانش مشکل نداشته و سالم باشد فوق العاده بیشتر از جنس موافق است؛ بنابراین اگر خلاف آن، و میل به جنس موافق اتفاق افتاد این میل یا به خاطر عدم دسترسی به جنس مخالف برای ارضاء صحیح غریزه است، یا قطعا یک انحراف روانشناختی اتفاق افتاده که میتواند ناشی از رواج بی بند و باری در غرب و تغییر ذائقه باشد.

2. خلاف هدف خلقت
هدف از خلقت انسان عبادت و رشد و تکامل است: «ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»؛ من جن و انسان را خلق نکردم مگر برای عبادت(ذاریات:56)
و از آن طرف رشد و تکامل در سایه سختی امکان پذیر است: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا»؛ بى‏ترديد با دشوارى آسانى است.(شرح:6)
همانطور که انسان برا تقویت عضلات باید وزنه بزند، برای تقویت روح هم باید وزنه روحی بزند، باید ریاضت بکشد، باید با چالش روبرو شود، باید با سلایق و علایقش مبارزه کند، باید از خود گذشتگی کند، باید پا روی نفس بگذارد، به همین خاطر است که گفته میشود زن و مرد مکمل یکدیگر هستند چون هر کدام دیگری را تعدیل می کنند، یعنی در برابر خواست من، یک خواست دیگر هم وجود دارد لذا باید برخی اوقات گذشت کند.

به همین خاطر رابطه با دوستان همجنس بسیار راحت تر از رابطه با همسر است، چون سلایق واحد بوده و تنشی در کار نخواهد بود، اما بودن در کنار جنس مخالف دشوارتر است، از اختلاف نظر بین دیدن فوتبال یا سریال شروع میشود تا اختلافات بزگتر و عمیق تر که انسان را وادار به تعامل می کند.
بنابراین کسانی که به جای ازدواج پی همجنس بازی می روند یا به جای فرزند آوری دنبال سگ و گربه می روند در حقیقت موجودات ضعیفی هستند، حوصله کَل کَل با جنس مخالف و سلایق متفاوت را ندارند، می خواهند حرف، حرف خودشان باشد، تحمل گذشت و پذیرش نظر مخالف را ندارند، این انسان ها رشدی هم نخواهند داشت.

3. خلاف مصلحت خانواده و جامعه
آنچه یک جامعه را می سازد افراد آن هستند، و این افراد در خانواده ها تربیت می شوند، لذا خانواده و نوع تربیت در آن است که نسل آینده ی جامعه را مشخص می کند...
همجنس بازی علاوه بر اینکه فرزند آوری را با اختلال روبرو میسازد و تهدیدی برای نسل انسان به شمار می رود، یک آفت جدی در تربیت است، هر کسی فقط به وجدان خودش مراجعه کرده و کودکی و نوجوانی و حتی بزرگسالی خود را به یاد آورد می فهمد که هم نیاز به مادر دارد و هم پدر! هرگز هیچکدام جای دیگری را نمیگیرد.
نمی توان کودک را با دو پدر یا دو مادر تربیت کرد! دو پدر همجنس باز یا دو مادر همجنس باز واقعا چه تربیتی شود...!

نکته چهارم:

علی رغم این خطراتی که ذکر شد با این حال اسلام به دنبال اعدام کسانی که یک لحظه دچار لغزش شده و گرفتار این گناه می شوند نیست، اسلام شدیدا توصیه دارد که کسی که مرتکب گناهانی مثلا زنا و لواط شده بین خود و خدا اصلاح کرده و توبه کند، نقل قول آن حرام است، و اعتراف هم لازم نیست! برای اثبات آن هم چهار شاهد عادل لازم است که اگر شرایط را نداشته باشند یا کمتر از 4 تا باشند خودشان حد میخورند! خیلی جالب است، یعنی اگر سه نفر عادل متدین و موجه شهادت دهند که فلان جوان مجرد و دزد و معتاد و اهل مشروب مرتکب لواط شده است آن سه نفر شلاق می خورند.
و باز جالب تر اینکه شهادت هم فقط باید شهادت از روی دیدن واضح و آشکار باشد، یعنی هر چهار نفر کاملا به صورت واضح تحقق ارتباط جنسی را دیده باشند، وگرنه اگر مثلا حتی چسبیدن دو نفر را به یکدیگر در حالت برهنه دیده باشند شهادتشان قبول نیست.

بنابراین اگر شهادتی اتفاق افتاد نشان میدهد که این رفتار، رفتار مخفیانه و در خلوت نبوده، و مرتکبین آن در حقیقت دنبال اشاعه آن هستند که به گونه ای رفتار کرده اند که حداقل 4 نفر عادل به صورت واضح تحقق چنین گناهی را دیده اند!
بنابراین روشن میشود صدور حکم اعدام برای هم جنس بازان در حقیقت به جهت جلوگیری از گسترش این فکر و رفتار کثیف است، رفتاری که انسان، خانواده،و جامه را زمینگیر کرده و از آن هدف متعالی خداوند برای افرینش انسان دور میسازد.

کسانی که چنین گناهی مرتکب میشوند و ابایی هم ندارند که دیگران از این موضوع مطلع شوند اینان مستحق مرگ هستند تا جامع هرا به کام مرگ مادی ومعنوی فرو نبرند!!

مسلم;990254 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام و تشکر از سوال شما

سوال شما در حقیقت دو بخش دارد:
بخش اول در خصوص عذاب های آسمانی است که چرا در گذشته برا قوامی چون لوط نازل شده و امروزه بر غربی ها نازل نمیشود.
بخش دوم: در خصوص بُعد حقوقی و کیفری اسلام نسبت به هم جنس بازی است که چرا حکم آن اعدام تعیین شده است.

پاسخ به سوال اول: عذاب آسمانی همجنس بازان

عذاب های اقوام گذشته شرائطی داشته است، اولا به خاطر گناهی بود که تمام جامعه به آن مبتلا بودند، یعنی گناه همه گیر بوده، اما همجنس بازی در غرب اینگونه نیست، این کشورها قانون آن را مجاز اعلام کرده اند، نه اینکه همه به آن مبتلا باشند.

ثانیا شرط مهم دیگر آن اتمام حجت قطعی است، یعنی اگر بر مردم دلیل یا آیه روشنی اعم از نبی یا معجزه بیاید و آن را انکار کنند آن موقع مهلت داده نخواهند شد، شما در تاریخ می بینید که همواره عذاب قوم لوط و صالح و یونس و نوح و... بعد از درخواست معجزه و سپس نادیده گرفتن آن اتفاق افتاده است، قرآن کریم می فرماید: «وَ ما كانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرى‏ حَتَّى يَبْعَثَ في‏ أُمِّها رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِنا»؛ و پروردگارت بر آن نبوده است كه شهرها را نابود كند، تا آنكه [پيش از نابودى‏] در مركز آنها پيامبرى برانگيزد كه آيات ما را بر آنان بخواند.(قصص:59)

و نیز می فرماید: «ما كُنَّا مُعَذِّبينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولا»؛ ما بدون اينكه پيامبرى را [براى مردم‏] بفرستيم، عذاب كننده [آنان‏] نبوديم‏(اسراء:15)
اگرچه عمده مردم در غرب مسیحی هستند اما نگاه مسیحیت تحریف شده به همجنس بازی هرگز مانند نگاه اسلام به آن نیست که حجت را قاطعانه تمام کند، و حتی برخی کلیساها خصوصا در منطقه اسکاندیناوی با این موضوع منفعلانه برخورد می کنند، لذا هرگز اینطور نیست که مسیحیان با چنین رفتاری خود را اینچنین در معرض خشم الهی بدانند!

بنابراین چطور میتوان توقع داشت خداوند مهربان ملتی که اقلیتی از آنها به این رفتار مبتلا بوده، و از شدت خشم الهی نسبت به این رفتار مطلع نیستند، و بر آنها اتمام حجت نشده را مانند قوم لوط مجازات همگانی کند؟ من خودم با برخی از آنها در خصوص دین بحث و گفتگو کرده ام، بسیاری از آنها لجاجتی در برابر حق ندارند منتهی حق برایشان روشن نشده است.

پاسخ به سوال دوم: چرایی حکم اعدام برای همجنس بازان

برای پاسخ به این سوال که چرا اسلام برای همجنس بازی حکم اعدام تعیین نموده است باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:

حکم اعدام برای ارتباط جنسی است، نه صرفا هم خانه بودن و حتی قرارداد و ثبت محضری همجنس بازی؛ تا زمانی که آن ارتباط جنسی اتفاق نیفتاده و اثبات نشده باشد حکم اعدامی در کار نیست.

نکته دوم:

همجنس بازی برای مردان یا همان «لواط» است که حکم اعدام را در پی دارد اما حکم هم جنس بازی برای زنان که در اصطلاح فقهی به آن «مساحقه» گفته میشود مورد اختلاف است. مشهور فقها معتقدند حکم آن 100 ضربه تازیانه است(امام خمینی، تحریرالوسیله، ج 2، ص 470، م 9) و فقهایی هم که معتقد به اعدام هستند، حکم اعدام را مخصوص زنانی میدانند که شوهردار باشند و همجنس بازی کنند(خوئی، سید أبو القاسم،‏ تکملة المنهاج، ص 40، م 194) بنابراین زن همجنس بازی که شوهردار نباشد حکم اعدام نخواهد داشت.

نکته سوم:

همجنس بازی خلاف وجدان، خلاف فطرت، خلاف طبیعت، خلاف مصالح اجتماعی، و خلاف شرع بوده و عوارض و پیامدهای متعدد و بسیار خطرناکی دارد:

1. خلاف طبیعت
جنسیت زن و مرد دو بُعد دارد، یکی فیزیولوژیکی که از آن به (sex) تعبیر می کنند، و یکی هویت جنسی که از آن به (Gender) می کنند.
در بُعد فیزیولوژیکی اگر کسی اصلا بدون نگاه به مقوله دین و فرامین الهی، فقط به فیزیولوژی بدن انسان نگاه کند اذعان می کند که همجنس بازی یک انحراف شدید جنسی است، به بیراهه رفتن جدی و اساسی است! حرکتی خلاف طبیعت و فیزیولوژی انسان است.

آلت تناسلی جنس مونث و مذکر متناسب با یکدیگر خلق شده است، تمام فرآیند لازم برای ارتباط آسان و لذت متقابل جنسی و هدفمند (بارداری) و مانند آن در یک خلقت حکمیانه دیده شده است، بیماری ها و مشکلات همجنس بازی چون بیماری های مقعدی و عفونت های تناسلی ناشی از رابطه مقعدی و... را به دنبال ندارد.
از آن طرف هویت جنسی و شخصیت جنسی زن و مرد هم برای یکدیگر جذاب است، طناز بودن زن، ظرافت او، و حتی تُن صدای او تمام اینها برای مرد جذابیت دارد؛ و در مقابل اقتدار و صلابت، استواری و قابل تکیه بودن مرد برای زن مطلوب است.

برای هر کسی روشن است که جذابیت های جنس مخالف چه به لحاظ فیزیولوژیک و چه به لحاظ هویت و شخصیت جنسی برای نوع بشر تا زمانی که روانش مشکل نداشته و سالم باشد فوق العاده بیشتر از جنس موافق است؛ بنابراین اگر خلاف آن، و میل به جنس موافق اتفاق افتاد این میل یا به خاطر عدم دسترسی به جنس مخالف برای ارضاء صحیح غریزه است، یا قطعا یک انحراف روانشناختی اتفاق افتاده که میتواند ناشی از رواج بی بند و باری در غرب و تغییر ذائقه باشد.

2. خلاف هدف خلقت
هدف از خلقت انسان عبادت و رشد و تکامل است: «ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»؛ من جن و انسان را خلق نکردم مگر برای عبادت(ذاریات:56)
و از آن طرف رشد و تکامل در سایه سختی امکان پذیر است: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا»؛ بى‏ترديد با دشوارى آسانى است.(شرح:6)
همانطور که انسان برا تقویت عضلات باید وزنه بزند، برای تقویت روح هم باید وزنه روحی بزند، باید ریاضت بکشد، باید با چالش روبرو شود، باید با سلایق و علایقش مبارزه کند، باید از خود گذشتگی کند، باید پا روی نفس بگذارد، به همین خاطر است که گفته میشود زن و مرد مکمل یکدیگر هستند چون هر کدام دیگری را تعدیل می کنند، یعنی در برابر خواست من، یک خواست دیگر هم وجود دارد لذا باید برخی اوقات گذشت کند.

به همین خاطر رابطه با دوستان همجنس بسیار راحت تر از رابطه با همسر است، چون سلایق واحد بوده و تنشی در کار نخواهد بود، اما بودن در کنار جنس مخالف دشوارتر است، از اختلاف نظر بین دیدن فوتبال یا سریال شروع میشود تا اختلافات بزگتر و عمیق تر که انسان را وادار به تعامل می کند.
بنابراین کسانی که به جای ازدواج پی همجنس بازی می روند یا به جای فرزند آوری دنبال سگ و گربه می روند در حقیقت موجودات ضعیفی هستند، حوصله کَل کَل با جنس مخالف و سلایق متفاوت را ندارند، می خواهند حرف، حرف خودشان باشد، تحمل گذشت و پذیرش نظر مخالف را ندارند، این انسان ها رشدی هم نخواهند داشت.

3. خلاف مصلحت خانواده و جامعه
آنچه یک جامعه را می سازد افراد آن هستند، و این افراد در خانواده ها تربیت می شوند، لذا خانواده و نوع تربیت در آن است که نسل آینده ی جامعه را مشخص می کند...
همجنس بازی علاوه بر اینکه فرزند آوری را با اختلال روبرو میسازد و تهدیدی برای نسل انسان به شمار می رود، یک آفت جدی در تربیت است، هر کسی فقط به وجدان خودش مراجعه کرده و کودکی و نوجوانی و حتی بزرگسالی خود را به یاد آورد می فهمد که هم نیاز به مادر دارد و هم پدر! هرگز هیچکدام جای دیگری را نمیگیرد.
نمی توان کودک را با دو پدر یا دو مادر تربیت کرد! دو پدر همجنس باز یا دو مادر همجنس باز واقعا چه تربیتی شود...!

نکته چهارم:

علی رغم این خطراتی که ذکر شد با این حال اسلام به دنبال اعدام کسانی که یک لحظه دچار لغزش شده و گرفتار این گناه می شوند نیست، اسلام شدیدا توصیه دارد که کسی که مرتکب گناهانی مثلا زنا و لواط شده بین خود و خدا اصلاح کرده و توبه کند، نقل قول آن حرام است، و اعتراف هم لازم نیست! برای اثبات آن هم چهار شاهد عادل لازم است که اگر شرایط را نداشته باشند یا کمتر از 4 تا باشند خودشان حد میخورند! خیلی جالب است، یعنی اگر سه نفر عادل متدین و موجه شهادت دهند که فلان جوان مجرد و دزد و معتاد و اهل مشروب مرتکب لواط شده است آن سه نفر شلاق می خورند.
و باز جالب تر اینکه شهادت هم فقط باید شهادت از روی دیدن واضح و آشکار باشد، یعنی هر چهار نفر کاملا به صورت واضح تحقق ارتباط جنسی را دیده باشند، وگرنه اگر مثلا حتی چسبیدن دو نفر را به یکدیگر در حالت برهنه دیده باشند شهادتشان قبول نیست.

بنابراین اگر شهادتی اتفاق افتاد نشان میدهد که این رفتار، رفتار مخفیانه و در خلوت نبوده، و مرتکبین آن در حقیقت دنبال اشاعه آن هستند که به گونه ای رفتار کرده اند که حداقل 4 نفر عادل به صورت واضح تحقق چنین گناهی را دیده اند!
بنابراین روشن میشود صدور حکم اعدام برای هم جنس بازان در حقیقت به جهت جلوگیری از گسترش این فکر و رفتار کثیف است، رفتاری که انسان، خانواده،و جامه را زمینگیر کرده و از آن هدف متعالی خداوند برای افرینش انسان دور میسازد.

کسانی که چنین گناهی مرتکب میشوند و ابایی هم ندارند که دیگران از این موضوع مطلع شوند اینان مستحق مرگ هستند تا جامع هرا به کام مرگ مادی ومعنوی فرو نبرند!!

با تشکر از پاسخ شما برادر گرامی

نکته ای که اشاره ای به آن نشد و احتمالا از درست نپرسیدن بنده هست اینکه با وجود عذاب بر قوم لوط و از بین رفتن آنها چرا باز هم این رفتار در انسان ها دیده می شود؟
قرار بر این بود که با این عذاب زمین پاک شود که نشد!
در ادامه شما فرمودید که طبق قرآن تا زمانی که پیامبری نیامده و درخواست معجزه نشده و آن را تکذیب نکرده باشند عذابی وارد نمیشود...خب در منطقه ما نیز پیامبری مبعوث نشده و معجزه ای هم نیامده..( حضرت محمد ص در منطقه دیگری مبعوث شدند) پس برای ما هم مانند غرب که معجزه ای ندیدیم ایرادی نیست...( حداقل از وقتی بشر دوربین فیلم برداری را اختراع کرد معجزه ای را کسی ندیده است!

این رفتار ها در طول تاریخ دیده شده حتی در تاریخ کشور خودمون هم از این مسائل به وفور موجود است...( دوران صفوی و شاهد بازی و ... که معرف حضور همه هست) پس استناد به مواردی شامل تهاجم فرهنگی، استکبار جهانی،امپریالیسم و ... مورد قبول و علمی نمی باشد.

اما نسبت به دلایل شما:
1 طبیعت
دیگر بر کسی پوشیده نیست که این رفتار در بسیاری (حدود 1500 گونه) از گونه های جانوری دیده می شود( بروس بگمیل1999)...حال اگر بگوییم انسان با حیوان متفاوت است به تحقیقات علمی رجوع میکنیم که اسکن مغزی مردان همجنسگرا همانند یک زن دگر جنس گرا می باشد و اسکن مغزی یک زن همجنس گرا همانند یک مرد دگر جنس گرا..
علاوه بر این مسائل در بحث هویت جنسی با توجه به تحقیقات علمی در حال حاضر 4 گرایش به اثبات رسیده که 1 دگرجنسگرایی 2 همجنسگرایی 3 دو جنسگرایی 4 بی جنسگرایی
در تحقیقی دیگر میبینیم که زنان همجنسگرا یا لزبین ها با توجه به اسکن مغزی آنها نسبت به بوهای خاص واکنش های متفاوتی دارند..لزبین ها هنگامی که ماده شیمیایی فرومون را بو کردند واکنش مغزی شبیه مردان دگر جنسگرا را نیز دارند..
این ماده که در دو نمونه استروئیدی بین 12 زن همجنسگرا و 12 زن دگرجنسگرا آزمایش شد در ادرار بانوان و عرق زیر بغل آقایان یافت میشود.

باز هم میتوانیم در مبحث هویت جنسی جلو برویم و به مقیاس الفرد کینزی بپردازیم که گرایش جنسی بشر دارای طیف می باشد و این شاخص صفر و یک نیست.(به پرسشنامه گرایش جنسی کینزی رجوع شود)

2 هدف خلقت

هدف خلقت را با چه دلیل علمی و منطقی میتوانیم به درستی و یا نادرستی این رفتار ارتباط دهیم؟ در صورتی که طبق گفته های شما هدف، رشد روحی و مراتب والای انسانی است و این چه ارتباطی با مورد بحث دارد!!!!؟؟؟
هنگامی که فردی دگرجنسگرا روح خود را نشناخته هر روز زندگی خود را به گذراندن وقت و روابط جنسی بی بند و بار با دگرجنس خود بگذراند هم مستعد بیماری های شایع میشود و هم از رشد معنوی فاصله میگیرد..این مساله برای همجنسگراها نیز صادق بوده ولی واقعیت امر این است که افراد دیگر چون ان گروه را از پایه بی اساس میدانند پس امکان رشد را در آنها محال میپندارند...علی ای حال مبحث رشد روحی انسان فارق از گرایش او می باشد...چه بسا فردی میتواند همسری از جنس خود داشته و در کنار آو درجات رشد روحی خود را شاهد باشد(سلامت روان)..از طرفی دیگر به ایرادی که در مورد بیماری مقاربتی گفته شد میپردازیم ..این بیماری ها در ارتباط بدون محافظ بین دگرجنسگرا ها نیز منتقل میشود..حتی چطور رابطه مقعدی با دگرجنس مکروه برشمرده شده اما با همجنس حرام دیده میشود در صورتی که نوع عمل یکیست...چطور ماساژ پروستات مردان توسط همسرانشان بی ایراد است اما این مساله اشکال دارد؟!!
و افسوس چه تعداد افرادی که با توجه به رهنمودهای گفته شده سختی را برخلاف شناخت درونی خود انتخاب کردند و تن به زندگی با دگرجنس خود دادند اما ثمری جز افسردگی و جدایی به همراه نداشت.

3 خانواده

ما به هیچ عنوان نمیتوانیم منکر این رکن اجتماعی یعنی خانواده بشویم..خانواده اولین خواستگاه رشد فردی است ، اما آیا این خانواده های مورد بحث همگی افراد جامعه را به بهترین شکل رشد داده اند؟
کافی است به آمار کشورمان در بزهکاری،اعتیاد،کودک آزاری،قتل خانوادگی،مشکلات اقتصادی و .... نگاهی بیندازیم ..آیا این خانواده ها جز خانواده هایی باتعریف شما میباشند؟؟ خیر آنها همان خانواده هایی هستند که باید محل رشد فرد باشند.
حال به جوامعی که تشکیل خانواده های همجنسیتی مجاز است نگاهی بیاندازیم که درست است توانایی بچه دار شدن ندارند اما با سرپرستی کودکان بد سرپرست و یا بی سرپرست امکانی را برای سعادت آنها فراهم میکنند...کافیست به یوتیوب مراجعه کرده و مصاحبه با فرزندان آنها را مشاهده کنیم...در ضمن میدانیم که این افراد در اقلیت اجتماع هستند و حساب آنها با قوم لوط جداست.

در مورد نکته 4 شما عرض خاصی ندارم و کافی و جامع بود و این نکته برداشت میشود که دین و این مساله همجنس گرایی به هیچ عنوان در یک ظرف قرار نمیگیرند حتی با ادله افرادی نظیر نراقی ها.

در آخر از شما ممنونم که وقت با ارزش خود را برای این مباحث و روشن گری صرف میکنید..اگر جملات بنده دربعضی مواقع گزنده و پرچالش بود عذرخواهی میکنم
همچنین انتظار دارم پاسخ شما شفاف، بدور از تعصبات و علمی باشد.
و من الله توفیق

با سلام و احترام

dilemma;990321 نوشت:
با وجود عذاب بر قوم لوط و از بین رفتن آنها چرا باز هم این رفتار در انسان ها دیده می شود؟
قرار بر این بود که با این عذاب زمین پاک شود که نشد!

خیر!
عذاب برای از بین رفتن آن گناه نیست، برای از بین رفتن مجرمین است...
شما می بینید که همان شرک و کفری که اقوامی چون قوم نوح و قوم صالح و دیگران هم به آن مبتلا بودند امروزه وجود دارد.

dilemma;990321 نوشت:
خب در منطقه ما نیز پیامبری مبعوث نشده و معجزه ای هم نیامده..

بله به همین خاطر عذاب های اقوام گذشته بر ما هم نازل نمیشود

dilemma;990321 نوشت:
پس برای ما هم مانند غرب که معجزه ای ندیدیم ایرادی نیست...

نمی خواهم وارد بحث معجزه بشود، فقط همین مقدار عرض کنم که معجزه به فعلی گفته میشود که دیگران از انجام آن عاجز باشند، نه اینکه لزوما شتر از دل کوه بیرون بیاید...! بنابراین قرآن هم میتواند معجزه باشد چرا که مردم از آوردن مانند عاجز هستند.
ثانیا: برای اثبات معجزه لازم نیست خود انسان مستقیما آن را ببیند، بلکه خبر آن هم اگر متواتر باشد یا به گونه ای موجب علم شود نقش اثبات کنندگی دارد، بنابراین اگر کسی نپذیرد ایراد بر او وارد هست.

dilemma;990321 نوشت:
1 طبیعت
دیگر بر کسی پوشیده نیست که این رفتار در بسیاری (حدود 1500 گونه) از گونه های جانوری دیده می شود( بروس بگمیل1999)...حال اگر بگوییم انسان با حیوان متفاوت است به تحقیقات علمی رجوع میکنیم

ربط این پاسخ شما را به مطلب خودم متوجه نشدم! بنده که عرض نکردم انسان با حیوانات تفاوت داشته و در خصوص رابطه مذر و مونث تک است! تا شما بفرمایید که حیوانات هم اینگونه هستند!
اتفاقا سخن بنده همین است که هر کجا و در هر موجودی که دو جنس مذکر و مونث است، مونث برای مذکر و مذکر برای مونث است، نه مذکر برای مذکر و مونث برای مونث!!
ساختار طبیعت چه از طریق تکاملی چنین شده باشد، و چه از طریق خلقت و آفرینش دفعی اینگونه خلق شده باشد بالاخره وقتی یک موجود از دو جنس مذکر و مونث است یعنی مونث به خاطر مذکر پدید آمده، و مذکر به خاطر مونث! این خیلی بدیهی است که این دو جنس برای هم ساخته شده اند.

dilemma;990321 نوشت:
هدف خلقت را با چه دلیل علمی و منطقی میتوانیم به درستی و یا نادرستی این رفتار ارتباط دهیم؟ در صورتی که طبق گفته های شما هدف، رشد روحی و مراتب والای انسانی است و این چه ارتباطی با مورد بحث دارد!!!!؟؟؟

از نگاه درون دینی که بحث بسیار روشن است، دین صراحتا این رفتارها را موجب سقوط انسان میداند
اما به لحاظ همان رشد و ترقی انسان هم عرض کردم زن و مرد دارای دو دسته خصوصیت های ممتاز هستند، کنار هم زندگی کردن زن و مرد با روحیات متفاوت موجب تعدیل گرایش های مرد و زن میشود، به همین خاطر می گویند زن ومرد مکمل یکدیگر هستند.

dilemma;990321 نوشت:
ایرادی که در مورد بیماری مقاربتی گفته شد میپردازیم ..این بیماری ها در ارتباط بدون محافظ بین دگرجنسگرا ها نیز منتقل میشود..حتی چطور رابطه مقعدی با دگرجنس مکروه برشمرده شده اما با همجنس حرام دیده میشود در صورتی که نوع عمل یکیست...چطور ماساژ پروستات مردان توسط همسرانشان بی ایراد است اما این مساله اشکال دارد؟!!


در برخی روایات به صراحت از آن نهی شده است و پیامبر(ص) می فرماید حرام است؛(صدوق، من لایحضره الفقیه، ج3، ص468)از نظر برخی فقها چون آیت الله نوری همدانی، آیت الله وحید خراسانی، آیت الله بهجت، و آیت الله خوئی رابطه مقعدی با همسر جایز نیست، و از نظر برخی دیگر به شدت کراهت دارد.

dilemma;990321 نوشت:
علی ای حال مبحث رشد روحی انسان فارق از گرایش او می باشد...

قطعا اینگونه نیست...!! گرایش های انسان هستند که ذائقه او را تعیین می کند، لذا انحرافات ممکن است ذائقه ی انسان را تغییر بدهد اما این هرگز به منزله حقانیت این گرایش ها نیست. شما می بینید که ادامه این گرایش ها وبی بند و باری ها در غرب به ارتباط جنسی و ازدواج با حیوانات منتهی شده است، این مسیر قهقرایی هیچ ترمزی ندارد.


dilemma;990321 نوشت:
و افسوس چه تعداد افرادی که با توجه به رهنمودهای گفته شده سختی را برخلاف شناخت درونی خود انتخاب کردند و تن به زندگی با دگرجنس خود دادند اما ثمری جز افسردگی و جدایی به همراه نداشت.

برادر من میل به همجنس یک میل کاذب و انحرافی است، این از ساختار فیزیولوژیک بشر هم پیداست! راه آن درمان است، نه همجنس بازی!
اگر کسی میل پیدا کرد به خون ریزی شما چه نسخه ای برای او می پیچید؟

dilemma;990321 نوشت:
آیا این خانواده های مورد بحث همگی افراد جامعه را به بهترین شکل رشد داده اند؟
کافی است به آمار کشورمان در بزهکاری،اعتیاد،کودک آزاری،قتل خانوادگی،مشکلات اقتصادی و .... نگاهی بیندازیم ..آیا این خانواده ها جز خانواده هایی باتعریف شما میباشند؟؟ خیر آنها همان خانواده هایی هستند که باید محل رشد فرد باشند.
حال به جوامعی که تشکیل خانواده های همجنسیتی مجاز است نگاهی بیاندازیم که درست است توانایی بچه دار شدن ندارند اما با سرپرستی کودکان بد سرپرست و یا بی سرپرست امکانی را برای سعادت آنها فراهم میکنند...کافیست به یوتیوب مراجعه کرده و مصاحبه با فرزندان آنها را مشاهده کنیم

این که دلیل نیست برادر من...!
ما باید خود برنامه را ببینیم، ما که از ایران و انگلیس را با هم مقایسه نمی کنیم! اصلا در بحث از دین، به وسط کشیدن پای متدینین اشتباه است، چون معلوم نیست که هر متدینی چقدر به دینش عمل کرده باشد، لذا هرگز نمی توان از رفتارها به حقانیت و بطلان باورها رسید.
خانواده با پدر و مادر و رعایت اصول اخلاقی موفق تر است، یا یک خانواده (که چه عرض کنم) با دو مرد هم جنس باز و یا دو زن همجنس باز؟ به لحاظ تربیتی نظر شما چیست؟!

dilemma;990321 نوشت:
دین و این مساله همجنس گرایی به هیچ عنوان در یک ظرف قرار نمیگیرند

قطعا همینطور است...
و برای کسی که دین را نسخه ای از جانب خداوند و خالق انسان بداند هرگز حکم آن را بر خلاف مصلحت ندانسته و آن را از مسلاک سنجش برای رفتارها بشری کنار نمی گذارد

dilemma;990321 نوشت:
در آخر از شما ممنونم که وقت با ارزش خود را برای این مباحث و روشن گری صرف میکنید..اگر جملات بنده دربعضی مواقع گزنده و پرچالش بود عذرخواهی میکنم

خواهش می کنم، وظیفه است@};-

dilemma;989947 نوشت:
با سلام

با توجه به آیات قرآن کریم و عذاب قوم لوط و از بین بردن آنها توسط خدا، این عمل ادامه یافته و در تمام اعصار ادامه داشته است؟

سلام

عقل و جهل تا زمان قیامت اول با یکدیگر دشمن خواهند بود

خداوند فقط انسان ها را تا وقت معلومی که به جهل شیاطین مهلت داده شده مورد عقاب و نزول بلا قرار خواهد داد تا درس عبرتی باشد برای دیگر انسان ها

dilemma;989947 نوشت:

چرا پس از قوم لوط برای هیچ قوم دیگری در سال ها و قرون اخیر عذابی ارسال نشده؟
چرا عذابی برای کشور هایی که این عمل رو مجاز میدونند ارسال نمیشه؟ و همینطور با قدرت به سمت پیشرفت رشد میکنند؟

تمام قوم لوط (به جز خانواده خود حضرت لوط) و حتی همسر آن حضرت به طور کامل مرتکب این گناه شدند

عذاب زمانی نازل خواهد شد که تمام یا اکثریت آن قوم مرتکب آن گناه شوند

در حال که حتی در جوامع غربی نیز گروهی هستند که این عمل را تقبیح می کنند و در واقع به نهی از منکر و امر به معروف می پردازند
(دولت یک کشور نماینده بیش از نیمی از مردم رای دهنده آن کشور است نه همه مردم که با وضع قوانین بگوییم همه آن مردم موافق همجنس بازی هستند !)

ازدواج همجنس با همجنس در جوامع منحرف و مفسد تا کنون از 10 درصد تجاوز نکرده است !

پس با نزول عذاب فاصله بسیاری دارد !

dilemma;989947 نوشت:

چرا باید افرادی که در اقلیت هستند و آزارشون به کسی نمیرسه و در نهایت در آینده خودشون مسئول اعمالشون هستند رو اعدام و از بین ببرند؟

چرا باید دولت های موافق هم جنس بازی به کشتار کودکان و غیر نظامیان که بسیار بیشتر از این اعدامیان هست اقدام کنند؟

هر عمل مخالف عقل و موافق جهل در نهایت به پیروزی کلی جهل بر عقل خواهد انجامید

امروز هم جنس بازی

فردا حیوان بازی

پس فردا ...

دقت کنید که از لحاظ مادی انسان 10 درصد انسان و میزبان است

90 درصد دیگر سلول های مهمان هستند

شما وقتی به مهمان ها اجازه همجنس بازی دادید کنترل آن ها از دست شما خارج خواهد شد

در واقع شما تا حدی قدرت کنترل بدن و افکار و امیال خود را دارید نه صد در صد !

هر بار که یک گناه را عادی فرض بگیرید آزادی عمل بیشتری به سلول های مهمان خواهید داد
که اتفاقا کشش بسیاری به هرج و مرج و بی ثباتی دارند !

(منظور از سلول های میهمان باکتری هاست که طبق تحقیقات در صورت تجمیع ، قدرت تصمیم
گیری گروهی و مستقل از مغز دارند !)

بدن هر انسان مانند یک کشور است

دارای حاکم ، مسئولین ، مردم خوب و مردم مجرم و بد

منیت شما حاکم آن است

هر یک اشتباه شما در صورتی که با توبه اصلاح نشود یک آشوب داخل شما ایجاد خواهد کرد

این نا آرامی ها اگر سرکوب نشوند به مرور زمان باعث سقوط حاکمیت شما
و زمامداری آشوبگران داخلی شما خواهد شد !

در این حالت حتی قتل و غارت نیز برای شما کاملا عادی می شود و آن را کاری اشتباه نخواهید دانست ! و با استدلال هایی آن را توجیه خواهید کرد !

مانند این که من کودکانی را می کشم که اگر بزرگ شوند آشوب گر می شوند !

یا من برای بقای خودم نیازمند این هستم که سر دیگران کلاه بگذارم پس ایرادی ندارد !

dilemma;989947 نوشت:
چرا عذابی برای کشور هایی که این عمل رو مجاز میدونند ارسال نمیشه؟ و همینطور با قدرت به سمت پیشرفت رشد میکنند؟
چرا باید افرادی که در اقلیت هستند و آزارشون به کسی نمیرسه و در نهایت در آینده خودشون مسئول اعمالشون هستند رو اعدام و از بین ببرند؟

مطلب جالب دیگه ای در این خصوص که به تازگی با اون برخوردم و خیلی در مسئله راهگشاست کاهش عمر هم جنس بازان طبق تحقیقات انجمن روانشناسي شرقي است که قديمي‌ترين انجمن روانشناسي آمريكاست.

طبق این تحقیقات در دانمارك كه پرسابقه‌ترين كشور در مورد ازدواج همجنس‌گرايان است، از سال 1990 تا 2002 مردان داراي ازدواج عادي به طور ميانگين در سن 74 سالگي فوت كرده‌اند، در حالي كه 561 مرد همجنس‌گرا كه با هم ازدواج كرده‌ بودند، به طور ميانگين در 51 سالگي جان خود را از دست داده‌اند.

تحقيقات نشان داده است كه سال‌هاي استعمال دخانيات، عمر معتادان به سيگار را از يك تا هفت سال كاهش مي‌دهد، اما كنكاش‌ها در مورد سن مرگ در نروژ و دانمارك براي همجنس‌گرايان كه به طور قانوني ازدواج كرده‌اند، نشان مي‌دهد رفتار همجنس‌گرايانه، طول عمر را تا 24 سال كاهش مي‌دهد. اين نتايج در 23 مارس در اجلاس سالانه انجمن روانشناسي شرقي توسط دكتر «پل وكرك كمرون» ارايه شد.
دكتر پل كمرون، عضو انستيتو تحقيقات خانواده يك مؤسسه‌ فكري در كولورادو گفت: «چه توجيهي براي محكوم كردن استفاده از دخانيات و ترويج همجنس‌گرايي وجود دارد؟ امروزه در جهان غرب به بچه‌هاي مدرسه‌اي مقبوليت همجنس‌گرايي و نادرستي استعمال دخانيات آموزش داده مي‌شود».

بنا بر تحقيقات كمرون، زوج‌هاي مرد و زن همجنس‌گرا به طور ميانگين، 24 سال كمتر از زوج‌هاي مرد و زن ديگر زندگي مي‌كنند كه به طور عادي ازدواج كرده‌اند. در دانمارك كه پرسابقه‌ترين كشور در مورد ازدواج همجنس‌گرايان است، از سال 1990 تا 2002 مردان داراي ازدواج عادي به طور ميانگين در سن 74 سالگي فوت كرده‌اند، در حالي كه 561 مرد همجنس‌گرا كه با هم ازدواج كرده‌ بودند، به طور ميانگين در 51 سالگي جان خود را از دست داده‌اند. در اين كشور، زنان مزدوج به طور ميانگين در 78 سالگي مرده‌اند؛ اين تعداد در برابر 91 زن همجنس‌گرايي قرار مي‌گيرند كه در 56 سالگي فوت درگذشته‌اند. در نروژ مردان داراي ازدواج عادي، در 77 سالگي و 33 مرد همجنس‌گرا در 52 سالگي مرده‌اند. حال آن‌كه اين آمار براي زنان مزدوج، 81 سال و براي شش زن همجنس‌گرا 56 سال بوده است.

دكتر كمرون ادامه مي‌دهد: «تداوم كاهش طول عمر براي همجنس‌گرايان بسيار زياد است؛ بنابراين با توجه به كاهش عمر شديد همجنس‌گرايان، بايد مداوم به بچه‌هاي دبستاني درباره خطرات همجنس‌گرايي و بيشتر بودن اين خطرات نسبت به دخانيات، هشدار داد.(1)

بنابراین بشر ولو آنکه از چرایی یک مسئله بی اطلاع باشد باید بپذیرد که خالقش خیر و صلاح او را می خواهد و از اموری مطلع است که ممکن است قرن ها طول بکشد تا بشر به آن برسد، یا اصلا هرگز نرسد.

پی نوشت:
1. منبع مقاله:
https://www.lifesitenews.com/news/ex...s-than-smoking
فایل پی دی اف اصل مقاله:
https://www.researchgate.net/publica...ion_or_smoking

[="Tahoma"][="Navy"]

dilemma;989947 نوشت:
با سلام

با توجه به آیات قرآن کریم و عذاب قوم لوط و از بین بردن آنها توسط خدا، این عمل ادامه یافته و در تمام اعصار ادامه داشته است؟
چرا پس از قوم لوط برای هیچ قوم دیگری در سال ها و قرون اخیر عذابی ارسال نشده؟
چرا عذابی برای کشور هایی که این عمل رو مجاز میدونند ارسال نمیشه؟ و همینطور با قدرت به سمت پیشرفت رشد میکنند؟
چرا باید افرادی که در اقلیت هستند و آزارشون به کسی نمیرسه و در نهایت در آینده خودشون مسئول اعمالشون هستند رو اعدام و از بین ببرند؟


سلام
عذاب قوم نوح هم تکرار نشده اما کسی کفر و شرک قوم نوح را درست نمی داند
منع دین از همجنس گرایی روشن است و آن حفظ نسل بشر است چه نسل نوع بشر و چه نسل افراد چه اینکه یکی از وظایف انسانها در این دنیا فراهم ساختن امکان حضور انسانهایی است که هنوز به این عالم نیامده اند . همجنسگرایی بستن راه این انجام ماموریت مهم است. اگر بدانیم....
یا علیم[/]

پرسش:
چرا عذاب قوم لوط امروز بر کشورهایی که همجنس بازی را به رسمیت می شناسند نازل نمی شود؟ چرا حکم چنین افرادی که در اقلیت هستند و آزارشون به کسی نمیرسه و در نهایت در آینده خودشون مسئول اعمالشون هستند اعدام است؟


پاسخ:

سوال شما در حقیقت دو بخش دارد:
بخش اول در خصوص عذاب های آسمانی است که چرا در گذشته برا قوامی چون لوط نازل شده و امروزه بر غربی ها نازل نمیشود.
بخش دوم: در خصوص بُعد حقوقی و کیفری اسلام نسبت به هم جنس بازی است که چرا حکم آن اعدام تعیین شده است.

پاسخ به سوال اول: عذاب آسمانی همجنس بازان
عذاب های اقوام گذشته شرائطی داشته است، اولا به خاطر گناهی بود که تمام جامعه به آن مبتلا بودند، یعنی گناه همه گیر بوده، اما همجنس بازی در غرب اینگونه نیست، این کشورها قانون آن را مجاز اعلام کرده اند، نه اینکه همه به آن مبتلا باشند.

ثانیا شرط مهم دیگر آن اتمام حجت قطعی است، یعنی اگر بر مردم دلیل یا آیه روشنی اعم از نبی یا معجزه بیاید و آن را انکار کنند آن موقع مهلت داده نخواهند شد، شما در تاریخ می بینید که همواره عذاب قوم لوط و صالح و یونس و نوح و... بعد از درخواست معجزه و سپس نادیده گرفتن آن اتفاق افتاده است، قرآن کریم می فرماید: «وَ ما كانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرى‏ حَتَّى يَبْعَثَ في‏ أُمِّها رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِنا»؛ و پروردگارت بر آن نبوده است كه شهرها را نابود كند، تا آنكه [پيش از نابودى‏] در مركز آنها پيامبرى برانگيزد كه آيات ما را بر آنان بخواند.(1)

و نیز می فرماید: «ما كُنَّا مُعَذِّبينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولا»؛ ما بدون اينكه پيامبرى را [براى مردم‏] بفرستيم، عذاب كننده [آنان‏] نبوديم‏(2)
اگرچه عمده مردم در غرب مسیحی هستند اما نگاه مسیحیت تحریف شده به همجنس بازی هرگز مانند نگاه اسلام به آن نیست که حجت را قاطعانه تمام کند، و حتی برخی کلیساها خصوصا در منطقه اسکاندیناوی با این موضوع منفعلانه برخورد می کنند، لذا هرگز اینطور نیست که مسیحیان با چنین رفتاری خود را اینچنین در معرض خشم الهی بدانند!

بنابراین چطور میتوان توقع داشت خداوند مهربان ملتی که اقلیتی از آنها به این رفتار مبتلا بوده، و از شدت خشم الهی نسبت به این رفتار مطلع نیستند، و بر آنها اتمام حجت نشده را مانند قوم لوط مجازات همگانی کند؟ من خودم با برخی از آنها در خصوص دین بحث و گفتگو کرده ام، بسیاری از آنها لجاجتی در برابر حق ندارند منتهی حق برایشان روشن نشده است.

پاسخ به سوال دوم: چرایی حکم اعدام برای همجنس بازان
برای پاسخ به این سوال که چرا اسلام برای همجنس بازی حکم اعدام تعیین نموده است باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:
حکم اعدام برای ارتباط جنسی است، نه صرفا هم خانه بودن و حتی قرارداد و ثبت محضری همجنس بازی؛ تا زمانی که آن ارتباط جنسی اتفاق نیفتاده و اثبات نشده باشد حکم اعدامی در کار نیست.

نکته دوم:
همجنس بازی برای مردان یا همان «لواط» است که حکم اعدام را در پی دارد اما حکم هم جنس بازی برای زنان که در اصطلاح فقهی به آن «مساحقه» گفته میشود مورد اختلاف است. مشهور فقها معتقدند حکم آن 100 ضربه تازیانه است(3) و فقهایی هم که معتقد به اعدام هستند، حکم اعدام را مخصوص زنانی میدانند که شوهردار باشند و همجنس بازی کنند(4) بنابراین زن همجنس بازی که شوهردار نباشد حکم اعدام نخواهد داشت.

نکته سوم:
همجنس بازی خلاف وجدان، خلاف فطرت، خلاف طبیعت، خلاف مصالح اجتماعی، و خلاف شرع بوده و عوارض و پیامدهای متعدد و بسیار خطرناکی دارد:

1. خلاف طبیعت
جنسیت زن و مرد دو بُعد دارد، یکی فیزیولوژیکی که از آن به (sex) تعبیر می کنند، و یکی هویت جنسی که از آن به (Gender) می کنند.
در بُعد فیزیولوژیکی اگر کسی اصلا بدون نگاه به مقوله دین و فرامین الهی، فقط به فیزیولوژی بدن انسان نگاه کند اذعان می کند که همجنس بازی یک انحراف شدید جنسی است، به بیراهه رفتن جدی و اساسی است! حرکتی خلاف طبیعت و فیزیولوژی انسان است.

آلت تناسلی جنس مونث و مذکر متناسب با یکدیگر خلق شده است، تمام فرآیند لازم برای ارتباط آسان و لذت متقابل جنسی و هدفمند (بارداری) و مانند آن در یک خلقت حکمیانه دیده شده است، بیماری ها و مشکلات همجنس بازی چون بیماری های مقعدی و عفونت های تناسلی ناشی از رابطه مقعدی و... را به دنبال ندارد.
از آن طرف هویت جنسی و شخصیت جنسی زن و مرد هم برای یکدیگر جذاب است، طناز بودن زن، ظرافت او، و حتی تُن صدای او تمام اینها برای مرد جذابیت دارد؛ و در مقابل اقتدار و صلابت، استواری و قابل تکیه بودن مرد برای زن مطلوب است.

برای هر کسی روشن است که جذابیت های جنس مخالف چه به لحاظ فیزیولوژیک و چه به لحاظ هویت و شخصیت جنسی برای نوع بشر تا زمانی که روانش مشکل نداشته و سالم باشد فوق العاده بیشتر از جنس موافق است؛ بنابراین اگر خلاف آن، و میل به جنس موافق اتفاق افتاد این میل یا به خاطر عدم دسترسی به جنس مخالف برای ارضاء صحیح غریزه است، یا قطعا یک انحراف روانشناختی اتفاق افتاده که میتواند ناشی از رواج بی بند و باری در غرب و تغییر ذائقه باشد.

2. خلاف سلامت فردی
تحقیقات انجمن روانشناسي شرقي که قديمي‌ترين انجمن روانشناسي آمريكاست از کاهش عمر همجنس بازان حکایت دارد.

تحقيقات نشان داده است كه سال‌هاي استعمال دخانيات، عمر معتادان به سيگار را از يك تا هفت سال كاهش مي‌دهد، اما كنكاش‌ها در مورد سن مرگ در نروژ و دانمارك براي همجنس‌گرايان كه به طور قانوني ازدواج كرده‌اند، نشان مي‌دهد رفتار همجنس‌گرايانه، طول عمر را تا 24 سال كاهش مي‌دهد. اين نتايج در 23 مارس در اجلاس سالانه انجمن روانشناسي شرقي توسط دكتر «پل وكرك كمرون» ارايه شد.

بنا بر تحقيقات كمرون، زوج‌هاي مرد و زن همجنس‌گرا به طور ميانگين، 24 سال كمتر از زوج‌هاي مرد و زن ديگر زندگي مي‌كنند كه به طور عادي ازدواج كرده‌اند. در دانمارك كه پرسابقه‌ترين كشور در مورد ازدواج همجنس‌گرايان است، از سال 1990 تا 2002 مردان داراي ازدواج عادي به طور ميانگين در سن 74 سالگي فوت كرده‌اند، در حالي كه 561 مرد همجنس‌گرا كه با هم ازدواج كرده‌ بودند، به طور ميانگين در 51 سالگي جان خود را از دست داده‌اند. در اين كشور، زنان مزدوج به طور ميانگين در 78 سالگي مرده‌اند؛ اين تعداد در برابر 91 زن همجنس‌گرايي قرار مي‌گيرند كه در 56 سالگي فوت درگذشته‌اند. در نروژ مردان داراي ازدواج عادي، در 77 سالگي و 33 مرد همجنس‌گرا در 52 سالگي مرده‌اند. حال آن‌كه اين آمار براي زنان مزدوج، 81 سال و براي شش زن همجنس‌گرا 56 سال بوده است.(5)

3. خلاف سلامت اجتماعی و خانواده
آنچه یک جامعه را می سازد افراد آن هستند، و این افراد در خانواده ها تربیت می شوند، لذا خانواده و نوع تربیت در آن است که نسل آینده ی جامعه را مشخص می کند...
همجنس بازی علاوه بر اینکه فرزند آوری را با اختلال روبرو میسازد و تهدیدی برای نسل انسان به شمار می رود، یک آفت جدی در تربیت است، هر کسی فقط به وجدان خودش مراجعه کرده و کودکی و نوجوانی و حتی بزرگسالی خود را به یاد آورد می فهمد که هم نیاز به مادر دارد و هم پدر! هرگز هیچکدام جای دیگری را نمیگیرد.
نمی توان کودک را با دو پدر یا دو مادر تربیت کرد! دو پدر همجنس باز یا دو مادر همجنس باز واقعا چه تربیتی شود...!

4. خلاف هدف خلقت
هدف از خلقت انسان عبادت و رشد و تکامل است: «ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»؛ من جن و انسان را خلق نکردم مگر برای عبادت(6)
و از آن طرف رشد و تکامل در سایه سختی امکان پذیر است: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا»؛ بى‏ترديد با دشوارى آسانى است.(7)
همانطور که انسان برا تقویت عضلات باید وزنه بزند، برای تقویت روح هم باید وزنه روحی بزند، باید ریاضت بکشد، باید با چالش روبرو شود، باید با سلایق و علایقش مبارزه کند، باید از خود گذشتگی کند، باید پا روی نفس بگذارد، به همین خاطر است که گفته میشود زن و مرد مکمل یکدیگر هستند چون هر کدام دیگری را تعدیل می کنند، یعنی در برابر خواست من، یک خواست دیگر هم وجود دارد لذا باید برخی اوقات گذشت کند.

به همین خاطر رابطه با دوستان همجنس بسیار راحت تر از رابطه با همسر است، چون سلایق واحد بوده و تنشی در کار نخواهد بود، اما بودن در کنار جنس مخالف دشوارتر است، از اختلاف نظر بین دیدن فوتبال یا سریال شروع میشود تا اختلافات بزگتر و عمیق تر که انسان را وادار به تعامل می کند.
بنابراین کسانی که به جای ازدواج پی همجنس بازی می روند یا به جای فرزند آوری دنبال سگ و گربه می روند در حقیقت موجودات ضعیفی هستند، حوصله کَل کَل با جنس مخالف و سلایق متفاوت را ندارند، می خواهند حرف، حرف خودشان باشد، تحمل گذشت و پذیرش نظر مخالف را ندارند، این انسان ها رشدی هم نخواهند داشت.

نکته چهارم
:
علی رغم این خطراتی که ذکر شد با این حال اسلام به دنبال اعدام کسانی که یک لحظه دچار لغزش شده و گرفتار این گناه می شوند نیست، اسلام شدیدا توصیه دارد که کسی که مرتکب گناهانی مثلا زنا و لواط شده بین خود و خدا اصلاح کرده و توبه کند، و حتی نقل قول آن در غیر از موارد اقرار حرام است، و اعتراف هم لازم نیست! بلکه بهتر آن است که چنین گناهی پنهان داشته شده و شخص فقط به خدای خودش اقرار و اعتراف کند.

روایات در این خصوص متعدد است، به عنوان نمونه آمده است: «أَتَى النَّبِيَّ ص‏ رَجُلٌ فَقَالَ إِنِّي زَنَيْتُ إِلَى أَنْ قَالَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَوِ اسْتَتَرَ ثُمَّ تَابَ كَانَ خَيْراً لَه‏»؛ مردی نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: من زنا کرده ام؛ پس رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: اگر آن را پنهان داشته و پیش خدا توبه می کرد برای او بهتر بود.(8)

برای اثبات آن هم چهار شاهد عادل لازم است که اگر شرایط را نداشته باشند یا کمتر از 4 تا باشند خودشان حد میخورند! خیلی جالب است، یعنی اگر سه نفر عادل متدین و موجه شهادت دهند که فلان جوان مجرد و دزد و معتاد و اهل مشروب مرتکب لواط شده است آن سه نفر شلاق می خورند.
و باز جالب تر اینکه شهادت هم فقط باید شهادت از روی دیدن واضح و آشکار باشد، یعنی هر چهار نفر کاملا به صورت واضح تحقق ارتباط جنسی را دیده باشند، وگرنه اگر مثلا حتی چسبیدن دو نفر را به یکدیگر در حالت برهنه دیده باشند شهادتشان قبول نیست.

بنابراین اگر شهادتی اتفاق افتاد نشان میدهد که این رفتار، رفتار مخفیانه و در خلوت نبوده، و مرتکبین آن در حقیقت دنبال اشاعه آن هستند که به گونه ای رفتار کرده اند که حداقل 4 نفر عادل به صورت واضح تحقق چنین گناهی را دیده اند!
بنابراین روشن میشود صدور حکم اعدام برای هم جنس بازان در حقیقت به جهت جلوگیری از گسترش این فکر و رفتار کثیف است، رفتاری که انسان، خانواده،و جامه را زمینگیر کرده و از آن هدف متعالی خداوند برای افرینش انسان دور میسازد.

کسانی که چنین گناهی مرتکب میشوند و ابایی هم ندارند که دیگران از این موضوع مطلع شوند اینان مستحق مرگ هستند تا جامعه را به کام مرگ مادی ومعنوی فرو نبرند!!

پی نوشت:
1. قصص:59/28.
2. اسراء:15/17.
3. موسوی خمینی، روح الله، تحریرالوسیله، مؤسسة دار العلم‏، قم، چاپ اول، ج 2، ص 470، م 9
4. خوئی، سید أبو القاسم،‏ تکملة المنهاج، نشر مدینة العلم‏، قم، چاپ بیست و هشتم، 1410ق، ص 40، م 194.
5. ر.ک: https://www.lifesitenews.com/news/ex...s-than-smoking
فایل پی دی اف اصل مقاله: https://www.researchgate.net/publica...ion_or_smoking
6. ذاریات:56/51.
7. شرح:6/94.
8. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، مؤسسة آل البيت‏(علیهم السلام)، چاپ اول، 1409ق ، ج28، ص38.

موضوع قفل شده است