جمع بندی خطرات بالقوه کتابخانه برای نوجوانان

تب‌های اولیه

32 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خطرات بالقوه کتابخانه برای نوجوانان

دختر 13 ساله ای دارم که نماز و روزه اش سر جاشه اما حجابش خیلی کامل نیست....

امسال تابستان توی کتابخانه عمومی شهر ثبت نام کرده.
نگرانی من اینه که اونجا همه جور کتابی هست. برای همه سن ها. بعضی هاش ممکنه مناسب سن او نباشه.
او اکثرا دنبال رمان هست.
داستانهایی که هم هست، ممکنه بعضی هاش دارای جملات نامناسب - از روابط عاشقانه یا حتی شراب و ... - باشه بعضی هاش هم ممکنه مفصلتر به برخی مطالب پرداخته باشند و در آنها از دوست پسر و دوست دختر و برخی روابط فیزیکی بین بدن هاشون ذکر شده باشه.

کتاب مثل یک دوسته. کتاب خوب، دوست خوبه؛ کتاب نامناسب هم یک دوست بده.

سئوال من اینه که من چطور کنترل کنم که دخترم کتابهای مناسب انتخاب کنه؟
ضمنا دختر من اصلا قبول نمیکنه که من باهاش برم و در انتخاب کتاب بهش مشورت بدم و نظرمو بگم.
از اینکه باهاش باشم - حتی اگر حرفی هم نزنم و نظر ندم- صریحا ابراز ناراحتی میکنه و میگه: تو با هام اومدی تا نذاری چیزی را که میخوام انتخاب کنم.

من میدانم: او دقیقا دنبال چیزهایی است که من نمیخواهم دنبالش باشه.
یه بار توی مسافرت، توی کتابفروشی کتابهایی درباره روابط زن و شوهر - از منظر روانشناسی یا دینی - انتخاب کرده بود که البته من نذاشتم بخره. با ناراحتی زیاد و مقاومت او در حد گریه کردن.
چند بار جلوی خرید این کتابها را گرفتم.

حالا با عضویتش توی کتابخانه عمومی شهر چکار کنم؟
هم کتابهایی هست که برای سنش نامناسبه و برای بزرگترها خوبه،
هم کتابهایی هست که به لطف وزارت ارشاد، داری جملات یا پاراگرافهای عشقی و ناجوره،
هم کتابهایی هست که کلا موضوع و محتواش ناجوره.

خدایا این وزارت ارشاد کی از خواب بیدار میشه؟؟؟؟؟؟؟؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد امیـد


عبد شکور;988461 نوشت:
دختر 13 ساله ای دارم که نماز و روزه اش سر جاشه اما حجابش خیلی کامل نیست....

امسال تابستان توی کتابخانه عمومی شهر ثبت نام کرده.
نگرانی من اینه که اونجا همه جور کتابی هست. برای همه سن ها. بعضی هاش ممکنه مناسب سن او نباشه.
او اکثرا دنبال رمان هست.
داستانهایی که هم هست، ممکنه بعضی هاش دارای جملات نامناسب - از روابط عاشقانه یا حتی شراب و ... - باشه بعضی هاش هم ممکنه مفصلتر به برخی مطالب پرداخته باشند و در آنها از دوست پسر و دوست دختر و برخی روابط فیزیکی بین بدن هاشون ذکر شده باشه.

کتاب مثل یک دوسته. کتاب خوب، دوست خوبه؛ کتاب نامناسب هم یک دوست بده.

سئوال من اینه که من چطور کنترل کنم که دخترم کتابهای مناسب انتخاب کنه؟

سلام

اینکه به تربیتِ دخترتان اهمیّت می دهید و می خواهید او راه و روشِ درست را در زندگی انتخاب کند، بسیار قابل تحسین است. می دانم که نگران دخترتان و آینده اش هستید؛ ولی این نگرانی نباید شما را به سوی پرخاشگری سوق دهد.
اینکه دخترتان علاقمند به خواندن کتاب است، خیلی خوب است. اگر با دقّت رفتار کنید، می توانید از این علاقه دخترتان برای هدایتش به سوی راه و روشِ صحیحِ زندگی بهره بگیرید. نباید نگرانیِ تان از دسترسیِ دخترتان به کتاب های نامناسب سبب شود که این میل و علاقه یِ او را به کتاب خواندن از بین ببرد. این را گفتم تا نگرانیِ کمتری از این بابت داشته باشید.

قبول دارم که کتاب های نامناسب می توانند دخترتان را به بی راهه بکشانند، اما ما والدینِ متدیّن باید به صورتی ظریف و هوشمندانه با این گونه مسائل برخورد نماییم.
در دوره کودکی، فرزندان بیشتر با تشویق های مادّی و کلامی برای انجام کارهای مطلوب ترغیب می شوند. اما در دوره نوجوانی که از 12 تا 19 سالگی است، دیگر تشویق های مادی و کلامی جذابیت گذشته را ندارند. بنابراین تبلیغ نیز باید هوشمندانه تر انجام شود. برای راهنماییِ دخترتان در مورد مسائل زندگی، این موارد را مورد نظر قرار دهید:

- دوستان و همسالان:
در دوره نوجوانی دوستان و همسالان، يکي از مهم‌ترين عوامل موثر در رشد و تکامل شخصيتِ نوجوان به شمار مي‌آيند. در این سنّ تأثیر همسالان و محیط اجتماعی بر نوجوان بیشتر از خانواده است. اگر دخترتانْ دوستی هم سنّ و سالِ خودش دارد که تأثیر زیادی بر رفتارهای دخترتان می گذارد و این دوستْ به مسائلِ دینی اهمیّتِ زیادی می دهد، «به صورتِ مخفیانه» با آن دوستِ همسالش صحبت کنید. ابتدا نظرش را در موردِ کتاب های نامناسب با ذکرِ مثال بپرسید. اگر دیدید که با شما هم نظر است، مسأله دخترتان را برایش بازگو نمایید. از بخواهید بدون اینکه دخترتان از صحبتِ شما مطّلع شود، سرِ صحبت را با دخترتان باز کند و کم کم او را به «مشورت با خانواده در انتخاب کتاب» دعوت نماید.
اگر دخترتان چنین دوستِ همسالی ندارد، سعی کنید چنین دختری که به مسائل دینی اهمیّت می دهد و شخصیّتی قوی دارد پیدا کنید و به صورتی ظریف دخترتان را با او آشنا نمایید. اگر دخترتان با چنین دختری که شخصیت قوی دارد، آشنا شود؛ مقدار بسیاری از راهِ تربیتِ صحیح را پیموده اید. این دختر لازم نیست دخترتان را نصیحت کند؛ بلکه همین که در مورد خطر کتاب های نامناسب اظهار نظر نماید، برای راهنماییِ دخترتان کافی است. زیرا نوجوانان به نظرات همسالانشان بسیار اهمیّت می دهند.

- منطق قوی:
نوجوان نسبت به یک کودک از نیروی ذهنی قوی تری برخوردار است. نوجوان تقلید از دستورات را دوست ندارد؛ بلکه دوست دارد دلیلِ هر مسأله ای را بداند. اگر در پاسخ به این سؤال دخترتان که «چرا نباید این کتاب ها را بخوانم»، بگویید: «چون من می گم. چون برات خوب نیست»، نه تنها کمکی به حلّ مسأله در ذهن دخترتان نمی کند؛ بلکه ذهنش را بیشتر درگیر می نماید و چه بسا شأن و جایگاه علمی پدر و مادر را در ذهن نوجوان تنزّل می دهد و پایین می آورد.
این یک خصلت انسانی است که وقتی فرد نسبت به یک موضوعْ خوب توجیه نشود، آن را نمی پذیرد و در نتیجه اتفاقی مثل انکار یا تردید نسبت به آن موضوع در رفتارش بروز می کند. پس باید منطق قوی و قابل فهم را منتقل کنیم و در هر مرحله سنّی سوالات فرزند را به صورت منطقی پاسخ دهیم. در این صورت رفتار فرد یک پشتوانه محکم عقلی و فکری دارد و به راحتی نمی توان آن را دستکاری و تخریب کرد.
با مطالعه کتاب های مفید سعی نمایید علت واقعی نامناسب بودنِ برخی کتاب ها و مفید بودن حجاب را دریابید. دخترتان باید به این نکته آگاهی یابد که همان گونه که هر داروئی برای هر فردی تجویز نمی شود، هر کتابی برای هر فردی مناسب نمی باشد. چه بسا کتاب هایی که فرد خواننده را دچار افسردگیِ شدید و نااُمیدی از زندگی می کند و فکر خودکشی را در ذهنِ خواننده زنده می کند. اینکه وزارت ارشاد مجوّزِ چاپ به کتاب ها می دهد، به معنایِ مناسب بودنِ هر کتابی برای هر سنّی نیست. تعداد زیادی از کتاب ها برای سنّ خاصّی مناسب می باشند. مثلا برای آموزشِ مسائلِ زناشوئی به زوج های جوان کتاب هایی لازم است که برای افرادِ مجرّد مناسب نمی باشند. پس نمی توان زیاد به وزارت ارشاد در مورد چاپ این کتاب ها خُرده گرفت.

- انتقاد:
شخصیت هر فردی تقریبا ثابت و پایدار است. اما رفتار فرد، موقّتی و قابل تغییر می باشد. به جای استفاده از جملاتی که شخصیت دخترتان را هدف قرار می دهد، هنگام انتقاد از رفتار قابل مشاهده اش انتقاد کنید تا حساسیت زیادی ایجاد نکند.
مثال انتقاد از شخصیت: کلّه شقّ هستی، خودخواه هستی، ...
هنگام انتقاد از رفتار دخترتان و دیگران بهتر است از قالب زير(روش XYZ+خواسته) استفاده کنيد تا موثرتر باشد:
« وقتي که در موقعيتِ X ، عملِ Y را انجام دادي، احساسِ Z به من دست داد. ميشه کار ... را انجام دهي؟(خواسته)».
مثال:«وقتی توی مسافرت(X) کتابی در مورد روابط زن و شوهر انتخاب کردی(Y) از دستت ناراحت شدم(Z). میشه از این به بعد، توی انتخاب کتاب بیشتر دقّت کنی؟(خواسته)».
از دخترتان زياد انتقاد نکنيد. چون باعث مي‌شود از اهميت حرف شما کم شود. حضرت امیرالمؤمنین علي(علیه السلام) مي‌فرمايند:«وقتي حرفي زياد تکرار شود، از ارزشش کاسته مي‌شود». لذا بعد از يک تذکر، به او فرصت فکر کردن بدهيد و تذکرات خود را دائماً تکرار نکنيد.

- تبلیغ غیر زبانی:
برای راهنمایی دخترتان به مسائل دینی لازم نیست همیشه او را نصیحت کنید و به او دستور دهید. بلکه همین که الگوی خوبی از یک مسلمان باشید، تأثیر بسیاری در گرایش او به اسلام و دستورات آن دارد. وقتی دخترتان ببیند شما به دستورات دینی عمل می نماید، دروغ نمی گویید، به وعده ها و قول هایتان حتماً عمل می کنید و غیره، این بزرگ ترین دعوت به دین است. امام صادق (علیه السلام) می فرماید:« كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِیَرَوْا مِنْكُمُ الْوَرَعَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الصَّلَاةَ وَ الْخَیْرَ فَإِنَّ ذَلِكَ دَاعِیَةٌ». یعنی «مردم را با غير زبان خود دعوت كنيد، تا پارسايى و سخت كوشى و نماز و خوبى را از شما ببينند؛ زيرا اينها، خود[بهترين] مبلّغ هستند». [الکافی، ج2، ص78؛ وسائل‏الشیعة، ج1، ص76؛ وسائل‏الشیعة، ج15، ص246].
در این سنّ یک فیلم کوتاه خوب می تواند تأثیر بیشتری داشته باشد. توصیه می کنم در سایت «aparat.com» عبارات «مزاحمت خیابانی» و «حجاب» را جستجو نمایید. فیلم های مناسبی را پیدا می کنید. این فیلم ها را «به تدریج» دانلود کنید و به صورتی زیرکانه به دخترتان نشان دهید. مثلا اگر دخترتان فیلم های گوشی همراه شما را هر روز نگاه می کند، این فیلم را در گوشی خود دانلود کنید و بدون خواستن از دخترتان، اجازه دهید خودش فیلم را ببیند. بهتر است فعلا از سخنرانی های مذهبی برای راهنمایی دخترتان بهره نبرید. زیرا دخترتان فعلا از سخنران های مذهبی حرف شنوی ندارد.

- اعتماد به نفس:
منظور از اعتماد به نفس، اطمینان فرد به قابلیت ها و استعدادهایش می باشد. افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند، برای جلب نظر دیگران تلاش نمی کنند. شاید میل زیاد دخترتان به برخی کتاب ها به خاطر توجّهِ دوستانش به این کتاب ها باشد. شاید دخترتان برای اینکه در جمعِ دوستانش پذیرفته شود و طرد نگردد، خود را علاقمند به این کتاب ها نشان می دهد و مانند دوستانش به مطالعه برخی کتاب ها می بپردازد. این توجّهِ بیش از حدّ به نظر دوستان، می تواند به علّت نداشتن اعتماد به نفس باشد. برای افزایش اعتماد به نفس دخترتان کوشش کنید. خودداری از سرزنش و تحقیر، پرهیز از ایراد گرفتن، قدردانی از فرزند به خاطر تلاش هایش در دیگر زمینه ها و واگذاری مسؤولیت به او می تواند اعتماد به نفس فرزند را افزایش دهد.

- محیط آلوده:
دوره نوجوانی و اوائل جوانی مرحله حساس رواشناختی است. دوره تحول وشکل گیری هویت فرد است. نوجوان دوست دارد در اجتماع پذیرفته شود و همه (به خصوص همسنّ و سالانش) او را قبول کنند و بپذیرند. حضور درمحیط های آلوده فکری الزاماتی دارد که گاهی فرد به خاطر مورد پذیرش قرار گرفتن و... تسلیم منطق و باور های غلط جمع می شود. از این رو حساسیت والدین به این موضوع، خیلی مهم و جدی است. بنابراین سعی کنید به صورتی ظریف رفت و آمد خود را با خانواده ها و خانم هایی که کتاب های خاصّی را می پسندند و حجاب را زیر سؤال می برند، کمتر نمایید.

- صبور باشید:
عادت کردن نوجوان به تربیتِ دینی زمان بر است. شما نمی‌توانید فلسفه احکام شرعی ، مسائل دینی و حجاب را به‌ صورت فشرده و ناگهانی به ذهن او تزریق نمایید. روندی طولانی است که باید با صبر، حوصله، دلیل و منطق آوردن، آن را برای فرزندتان جا بیندازید.
برای اینکه ان شاءالله مشکلتان حل شود، زیاد صلوات بفرستید. پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «هر کس بر من صلوات بفرستد، حق تعالی درِ عافیت را بر وی می‌گشاید و حاجت معنوی یا مادی او به حرمت صلوات بر محمد و آل محمد بر آورده می‌شود»(جامع الاخبار، ص 67؛ و مستدرک الوسایل ج 5،ص 100).

امید;988907 نوشت:
اگر دخترتان چنین دوستِ همسالی ندارد، سعی کنید چنین دختری که به مسائل دینی اهمیّت می دهد و شخصیّتی قوی دارد پیدا کنید و به صورتی ظریف دخترتان را با او آشنا نمایید. اگر دخترتان با چنین دختری که شخصیت قوی دارد، آشنا شود؛ مقدار بسیاری از راهِ تربیتِ صحیح را پیموده اید. این دختر لازم نیست دخترتان را نصیحت کند؛ بلکه همین که در مورد خطر کتاب های نامناسب اظهار نظر نماید، برای راهنماییِ دخترتان کافی است. زیرا نوجوانان به نظرات همسالانشان بسیار اهمیّت می دهند.

این امر برای من حائز اهمیت بسیار زیادی است. اما ما یک خانواده اجتماعی نیستیم. تقریبا میتونم بگم منزوی هستیم. خود من حتی با همسایه ها و فامیل درجه دو هم ارتباط ندارم. اکثر اوقات درب خانه ما بسته است. لذا با کسی آشنایی نداریم. دخترم توی کوچه و فامیل دوستی ندارد. دوستانش مربوط به همکلاتسی هایش در مدرسه هستند.

امید;988907 نوشت:
در این سنّ یک فیلم کوتاه خوب می تواند تأثیر بیشتری داشته باشد. توصیه می کنم در سایت «aparat.com» عبارات «مزاحمت خیابانی» و «حجاب» را جستجو نمایید. فیلم های مناسبی را پیدا می کنید. این فیلم ها را «به تدریج» دانلود کنید و به صورتی زیرکانه به دخترتان نشان دهید. مثلا اگر دخترتان فیلم های گوشی همراه شما را هر روز نگاه می کند، این فیلم را در گوشی خود دانلود کنید و بدون خواستن از دخترتان، اجازه دهید خودش فیلم را ببیند. بهتر است فعلا از سخنرانی های مذهبی برای راهنمایی دخترتان بهره نبرید. زیرا دخترتان فعلا از سخنران های مذهبی حرف شنوی ندارد.

این راه خوبی است. من کتابهای مذهبی مناسب او میخرم اما بهش نمیگم که بخونه. میذارمشون توی دسترس تا خودش ببینه و کنجکاو بشه که بخونه.
اگه آپارات این فیلمها را داشته باشه که خیلی خوبه. اما نکنه او جنبه منفی قضیه را یاد بگیره؟ مثلا نحوه پوشش نامناسب اون دخترانی که مورد مزاحمت قرار گرفتن را یاد بگیره؟

امید;988907 نوشت:
از دخترتان زياد انتقاد نکنيد. چون باعث مي‌شود از اهميت حرف شما کم شود. حضرت امیرالمؤمنین علي(علیه السلام) مي‌فرمايند:«وقتي حرفي زياد تکرار شود، از ارزشش کاسته مي‌شود». لذا بعد از يک تذکر، به او فرصت فکر کردن بدهيد و تذکرات خود را دائماً تکرار نکنيد.

مثلا اگر من موقع بیرون رفتن از منزل، یک واجب شرعی - مثل حجاب - را به او تذکر دادم و او رعایت نکرد، آیا بهش نگم چرا انجام نمیدی؟
اینطوری "عمل نکردن به حرف من" براش عادی نمیشه؟ آیا پیش خودش نمیگه: مهم نیست پدرم چی میگه. منکه عمل نمیکنم و هیچ اتفاقی هم نمیفته.

امید;988907 نوشت:
برای اینکه ان شاءالله مشکلتان حل شود، زیاد صلوات بفرستید. پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «هر کس بر من صلوات بفرستد، حق تعالی درِ عافیت را بر وی می‌گشاید و حاجت معنوی یا مادی او به حرمت صلوات بر محمد و آل محمد بر آورده می‌شود»(جامع الاخبار، ص 67؛ و مستدرک الوسایل ج 5،ص 100).

این از اعتقادات بنده هست که با تحلیل علمی بهش رسیده ام - به قول خودم با روش ریاضی بهش رسیده ام- اینجا هم عرض کردم:
[SPOILER]
عبد شکور;980133 نوشت:
[=Arial Black]به ادله علمی ، بر این گمان هستم که هیچ هدف خیر و مثبتی نیست ، مگر اینکه با صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد ص می توان به آنها رسید.

البته شرایطی دارد:
باید صرف لقلقه زبان نباشد
با توجه و حضور قلب باشد
با رعایت ادب باشد ، مثلا با وضو و رو به قبله و ترجیحا ایستادن؛ نه دراز کش و در حین انجام کارهای مباح و ...
تعدادش زیاد باشد. مثلا هزار تا در هر روز تا حداقل یک سال
تقوا و اخلاص در همه امور زندگی رعایت شود. چون تقوا و اخلاص شرط برای همه اعمال است.

[/SPOILER]
حالا که حدیثش را شما فرمودید، بسیار خوشال شدم.

امید;988907 نوشت:
- انتقاد:
شخصیت هر فردی تقریبا ثابت و پایدار است. اما رفتار فرد، موقّتی و قابل تغییر می باشد. به جای استفاده از جملاتی که شخصیت دخترتان را هدف قرار می دهد، هنگام انتقاد از رفتار قابل مشاهده اش انتقاد کنید تا حساسیت زیادی ایجاد نکند.
مثال انتقاد از شخصیت: کلّه شقّ هستی، خودخواه هستی، ...
هنگام انتقاد از رفتار دخترتان و دیگران بهتر است از قالب زير(روش XYZ+خواسته) استفاده کنيد تا موثرتر باشد:
« وقتي که در موقعيتِ X ، عملِ Y را انجام دادي، احساسِ Z به من دست داد. ميشه کار ... را انجام دهي؟(خواسته)».
مثال:«وقتی توی مسافرت(X) کتابی در مورد روابط زن و شوهر انتخاب کردی(Y) از دستت ناراحت شدم(Z). میشه از این به بعد، توی انتخاب کتاب بیشتر دقّت کنی؟(خواسته)».

نکته خیلی مهمی است. چشم. باید با تمرین کردن ، این رفتار را یاد بگیرم.

سلام
باز شما خدا رو شکر کنین بچه تون نماز و روزه داره ...الان بچه های مردم اصلا نماز نمی خونن که! هی توی گوشی و پروفایل نمی دونم فلان بازیگر و فلان فوتبالیست و کی و کی میگردن! ..یا الکی با هم چت میکنن ول میگردن مردم ازاری میکنن مثلا اینطوری خوشحالن

ضمنا این چیزایی که میگین توی این سن رایج هست شاید دوره شما نبود ولی زمونه فرق کرده دنیا یه جور دیگه شده

این سن که بگذره یواش یواش خوب میشه فقط باید نمازش رو مرتب بخونه

ضمنا اگه جزء دانش اموزان مخترع و اینا باشه هیچ وقت الکی وقتش رو سر چیزای پوچ عشقی مشقی حروم نمی کنه و فقط میره سر حل مسائل معادلات ریاضی و فیزیک و اینا که اختراع کنه و همش فکر کنه ...من همش ازین اختراع ها میکردم !:)

اگرم میگین این چیزا سخته و هرکسی نمی تونه شما می تونین پس بفرستین ش یه هنری فنی حرفه ای چیزی یاد بگیره مثل فرش بافی (که بتونه انواع نقاشی های عجیب غریب هنرمندا رو قالیچه یا تابلو فرش درست کنه بفروشه)
یا منبت کاری معرق کاری و امثال این که روی بخش مدارت منطقی مغز فشار بیاد قدرت تحلیل در اون شکل بگیره که در برابر اسیب ها مقاوم باشه !
من خودم رفتم سمت طراحی های بسیار سخت سه بعدی و هندسه فضایی ... الان یه جوری شدم که اگه دستم کارد و قلم و اسکنه بدن یعنی اگه بیفتم یه جون کوه کمر ، یک جوری اونو میتراشم ادم درست می کنم که زبون باز کنه با ادم سخن بگه!...یعنی اینقد به خودم فشار آورم.... آدم فیلسوف هم میشه که هنوز برای آدم بهترم میشه!

بازم اگه میگین در این حد نیست و درسخون و مبتکر نیست به نظرم بهترین چیز خوندن داستان های هزار و یک شب هست تعدا بسیار زیادی کتاب با داستان های جالب و هیجان انگیز داره ...

فایدش هم اینه که اگه ازین داستان ها بخونه قدرت داستان نویسی و نمایشنامه نویسی اون بالا میره و تخیل ش خیلی قوی میشه و می تونه همه نوع قصر و سرزمین و باغ و این چیزا رو در ضمیرش تولید کنه که این خودش یه ذوق هنری قوی ای هست...که می تونه بره کتاب کودکان بنویسه داستان و رمان بنویسه و اینا

عبد شکور;988943 نوشت:
آیا پیش خودش نمیگه: مهم نیست پدرم چی میگه. منکه عمل نمیکنم و هیچ اتفاقی هم نمیفته.

سلام
برای کنار آمدن با نوجوان که کار راحتی هم نیست حتما باید اطلاعات خود را از این مرحله رشدی بالا ببرید، همدلی خودرا با او زیاد کنید ، مسائل را از نگاه او ببنید نه نگاه خود، از تذکر و نصیحت جدا خودداری کنید و فقط الگوی مناسب رفتاری برای وی باشید و از همه مهم تر زبان عشق دخترخود را بشناسید.
زبان عشق فرزند از دوران کودکی تا دوران نوجوانی زمین تا آسمان فرق می کند، رابطه بسیار نزدیک یک پدر با دخترش می تواند مثل آب روی آتش عمل کند. توجه شما به ایشان بسیار اثر گذار است توجهی که بموقع و به اندازه باشد.

عبد شکور;988461 نوشت:
من میدانم: او دقیقا دنبال چیزهایی است که من نمیخواهم دنبالش باشه.
یه بار توی مسافرت، توی کتابفروشی کتابهایی درباره روابط زن و شوهر - از منظر روانشناسی یا دینی - انتخاب کرده بود که البته من نذاشتم بخره. با ناراحتی زیاد و مقاومت او در حد گریه کردن.
چند بار جلوی خرید این کتابها را گرفتم.

مطلبی به ذهنم خطور کرد که فکر کردم خوب است به شما بگویم. شاید با آن مخالفت کنید:
برای اینکه دخترِ نوجوانِ شما به حرفتان گوش دهد و نظراتِ شما برایش اهمیّت داشته باشد، باید رابطه یِ خود را با دخترتان تقویت کنید. جهت تقویتِ رابطه یِ خود با دخترتان، کاری مشترک با دخترتان انجام دهید. در ابتدا ببیند دخترتان به چه کار یا هنری علاقه دارد. به عنوان مثال ممکن است دخترتان به نقّاشی علاقه داشته باشد و دوست داشته باشد نقاشی را در سطحی بالا یاد بگیرد. خوب است دخترتان را در یک کلاس آموزشِ نقاشی ثبت نام کنید و خودتان نیز درکنار دخترتان در خانه، نقاشی کنید. یا ممکن است دخترتان به یادگیریِ زبانِ انگلیسی علاقه داشته باشد. او را در یک کلاس انگلیسی ثبت نام کنید و خودتان نیز همراه با دخترتان انگلیسی یاد بگیرید. رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌فرماید: «مَنْ كَانَ عِنْدَهُ صَبِیٌّ فَلْیَتَصَابَ معَهُ»، یعنی «هرکس در خانه بچه دارد، به خاطر آن بچهْ او هم بچه شود»(من‏ لایحضره‏ الفقیه، ج‏3، ص‏483). درست است که این حدیث در موردِ بچه (صَبیّ) است و دخترِ شما دیگر بچه نیست. اما این حدیثْ یک ملاک در اختیارِ ما قرار می دهد. آن ملاک این است که «اگر می خواهی فرزندت را تربیت کنی، باید خودت را در رُتبه یِ او قرار دهی». اجازه دهید بخشی از صحبت های حاج آقا قرائتی (حفظه الله) را نقل کنم. ایشان می فرماید:

« تا ما پایین نیاییم بچه رشد نمی‌کند. قرآن نازل می‌شود تا پیغمبر به معراج برود. یعنی قرآن پایین می‌آید تا پیغمبر بالا برود. شما در مسئله‌ی اهرم وقتی چوب را زیر یک سنگ می‌کنید، چوب را به طرف پایین می‌آورید تا سنگ بالا برود. تا ما تواضع نکنیم بچه‌ها بالا نمی‌آیند. اگر یک عالِمی بین یک سری جاهل باشد، اگر عالِم بخواهد پرستیژ عالم بودن خودش را حفظ کند، مردم رشد نمی‌کنند. عالِم باید پایین بیاید، تا مردم رشد کنند.
یکی از نیازهای کودک همبازی داشتن است. زن و شوهری كه یک بچه دارند و بچه‌ی آنها همبازی ندارد، بدانند كه این بچه کمبود دارد و آن کمبود را باید پدر و مادر پر کنند. وقتی یک چیزی به بچه تحمیل شود و بچه ناچارا آن را انجام می‌دهد می‌گوید: راحت شدم. بعضی از خانواده‌ها كه خیلی به بچه امر و نهی می‌كنند، بدانند كه این چنین بچه را بی ادب‌تر می‌كنند. درست مثل فنر است. هرچه فنر را بیشتر فشار بدهی، دستت را که برمی داری فنر بالا می‌پرد. به همین خاطر بعضی از بچه‌های آخوند‌ها بد از آب در می‌آیند. نیازهای طبیعی انسان باید برآورده بشود. بچه نیاز طبیعی به ورزش دارد. اگر همبازی ندارد باید پدر و مادر جای همبازی را برای او پر کنند. خلاصه پدر نباید، پدر باشد. پدر باید رفیق فرزند خود باشد. پدر سالاری درست نیست. پدر باید از بچه نظر خواهی کند. گاهی هم باید از عقیده‌ی خودش بگذرد. در جنگ احد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) مشورت کرد و گفت: دشمن به قصد كودتا از مکه وارد مدینه می‌شود، نظر شما چیست؟ خود پیامبر نظرش این بود که در کوچه‌ها سنگر بگیرند؛ اما اینجا به خاطر اینکه جوان ها ناراحت نشوند و در ذوقشان نخورد، از رأی خودش دست برداشت»(تاریخِ پخش: 10/9/1373).

عبد شکور;988461 نوشت:
دختر 13 ساله ای دارم که نماز و روزه اش سر جاشه اما حجابش خیلی کامل نیست....

امسال تابستان توی کتابخانه عمومی شهر ثبت نام کرده.
نگرانی من اینه که اونجا همه جور کتابی هست. برای همه سن ها. بعضی هاش ممکنه مناسب سن او نباشه.
او اکثرا دنبال رمان هست.
داستانهایی که هم هست، ممکنه بعضی هاش دارای جملات نامناسب - از روابط عاشقانه یا حتی شراب و ... - باشه بعضی هاش هم ممکنه مفصلتر به برخی مطالب پرداخته باشند و در آنها از دوست پسر و دوست دختر و برخی روابط فیزیکی بین بدن هاشون ذکر شده باشه.

کتاب مثل یک دوسته. کتاب خوب، دوست خوبه؛ کتاب نامناسب هم یک دوست بده.

سئوال من اینه که من چطور کنترل کنم که دخترم کتابهای مناسب انتخاب کنه؟
ضمنا دختر من اصلا قبول نمیکنه که من باهاش برم و در انتخاب کتاب بهش مشورت بدم و نظرمو بگم.
از اینکه باهاش باشم - حتی اگر حرفی هم نزنم و نظر ندم- صریحا ابراز ناراحتی میکنه و میگه: تو با هام اومدی تا نذاری چیزی را که میخوام انتخاب کنم.

من میدانم: او دقیقا دنبال چیزهایی است که من نمیخواهم دنبالش باشه.
یه بار توی مسافرت، توی کتابفروشی کتابهایی درباره روابط زن و شوهر - از منظر روانشناسی یا دینی - انتخاب کرده بود که البته من نذاشتم بخره. با ناراحتی زیاد و مقاومت او در حد گریه کردن.
چند بار جلوی خرید این کتابها را گرفتم.

حالا با عضویتش توی کتابخانه عمومی شهر چکار کنم؟
هم کتابهایی هست که برای سنش نامناسبه و برای بزرگترها خوبه،
هم کتابهایی هست که به لطف وزارت ارشاد، داری جملات یا پاراگرافهای عشقی و ناجوره،
هم کتابهایی هست که کلا موضوع و محتواش ناجوره.

خدایا این وزارت ارشاد کی از خواب بیدار میشه؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام علیکم و رحمه الله

با خواندن مشکل شما, واقعا به فکر فرو رفتم!!!

برادر گرامی, با این طرز فکر بعید میدانم مشکلتان حل شود!

به جای این موضوع بهتر بود که شما تاپیکی ایجاد می کردید تحت عنوان : چرا دخترم به حرفهایم توجه نمی کند و یا اینکه چرا نمیتونم با دخترم ارتباط مناسب برقرار کنم؟ یا....

ببینید برادر, اگر بخواهید طبق دوران خودتان فرزندتان را بزرگ کنید, قطعا به مشکل میخورید...
فرزند شما 13 سالشه...یعنی 4 ساله که به سن بلوغ رسیده! آنوقت شما نگران این هستید که نکنه کتاب بزرگسالان را بخواند؟!

آنوقت شما از وزارت ارشاد گله دارید؟! وزارتی که 80 % مردم از خشکیش ناله میکنن؟!

البته بنده قبول ندارم که ارشاد درست عمل کرده...ولی معتقدم که شما باید مشکلتان را درون خانواده ای حل کنید!

شما فکر می کنید دختری که الآن گوشی داره و اینترنت داره, چه چیز جدیدی را میخواد در کتابهای مجاز ببینه؟ (البته اگر دختر شما گوشی و نت نداره که هیچ)

به نظر من بهترین کاری که برای شما لازمه اینه که از طریق مادرش یا مشاور تربیتی مدرسه به او اطلاع رسانی سالم بشه...قبل از اینکه از طریق دوستان یا سایت یا کتابهای ناباب, اطلاع رسانی مسموم بشه!

شما مطمئن باش که از دادن اطلاعات سالم, و صادقانه ضرر نخواهید کرد...

الآن واقعا امکان سانسور و مخفی کردن چیزی نیست...

اگر شما اطلاعات را بدید به دخترتان اسمش میشه آگاهی, دارو, دین, احکام اسلام.....ولی اگر همان اطلاعات را از کانالهای غیر مجاز بگیره (که اگر دست دست کنید, میگیره...شک نکنید) اسمش میشه گناه و خلاف و شرارت و از همه مهمتر احساسی هستش که در دل فرزندتان به وجود میاد...یعنی اگر خودتان اطلاعات را بدهید وسیله ای برای دوستی و اعتماد دوطرفه و جلب اعتماد میشه و احساس خوب درش ایجاد میشه و اگر خودش برسه اسمش میشه احساس بد و خود سرزنشی و ...

آقای حمیدرضا همه چی رو گفتند ... نظره من هم مانند ایشان هست ...

جناب عبد اشکور ...
شما تا چند سالگی میخواین جلویه بچتون رو بگیرید ... چشم بزنین شده 20 سالش ...
بعدش جلوش رو بگیرین که چی بشه ... که ندونه !!! نفهمه !!!

تنها کاری که شما میتونید بکنین این هستش که شما زودتر بهش بگین ... قبل از اینکه دیگران بهش بگن ...
الان هم 13 سالش هست ... همه چیز رو میدونه ... مگه میشه ندونه !!!

در مورد شراب و ...
خوب اصلا شما بیاین و تعیین کنین که چه زمانی ایشون بفهمه شراب به چی میگن و چی کار میکنه ...
13 سالگی
20 سالگی
30 سالگی
40 سالگی
60 سالگی
....

هر چقدر هم که بخواید عقب بندازینش ... دخترتون بچه تر میمونه ... نمیتونه گلیمش رو در درون جامعه از آب بیرون بکشه ... بدون شخصیت میشه ... نمیتونه تجزیه و تحلیل بکنه و دیگران باید براش تجزیه و تجلیل کنن .

امید;989165 نوشت:
مطلبی به ذهنم خطور کرد که فکر کردم خوب است به شما بگویم. شاید با آن مخالفت کنید:
برای اینکه دخترِ نوجوانِ شما به حرفتان گوش دهد و نظراتِ شما برایش اهمیّت داشته باشد، باید رابطه یِ خود را با دخترتان تقویت کنید. جهت تقویتِ رابطه یِ خود با دخترتان، کاری مشترک با دخترتان انجام دهید. در ابتدا ببیند دخترتان به چه کار یا هنری علاقه دارد. به عنوان مثال ممکن است دخترتان به نقّاشی علاقه داشته باشد و دوست داشته باشد نقاشی را در سطحی بالا یاد بگیرد. خوب است دخترتان را در یک کلاس آموزشِ نقاشی ثبت نام کنید و خودتان نیز درکنار دخترتان در خانه، نقاشی کنید. یا ممکن است دخترتان به یادگیریِ زبانِ انگلیسی علاقه داشته باشد. او را در یک کلاس انگلیسی ثبت نام کنید و خودتان نیز همراه با دخترتان انگلیسی یاد بگیرید. رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌فرماید: «مَنْ كَانَ عِنْدَهُ صَبِیٌّ فَلْیَتَصَابَ معَهُ»، یعنی «هرکس در خانه بچه دارد، به خاطر آن بچهْ او هم بچه شود»(من‏ لایحضره‏ الفقیه، ج‏3، ص‏483). درست است که این حدیث در موردِ بچه (صَبیّ) است و دخترِ شما دیگر بچه نیست. اما این حدیثْ یک ملاک در اختیارِ ما قرار می دهد. آن ملاک این است که «اگر می خواهی فرزندت را تربیت کنی، باید خودت را در رُتبه یِ او قرار دهی». اجازه دهید بخشی از صحبت های حاج آقا قرائتی (حفظه الله) را نقل کنم. ایشان می فرماید:

« تا ما پایین نیاییم بچه رشد نمی‌کند. قرآن نازل می‌شود تا پیغمبر به معراج برود. یعنی قرآن پایین می‌آید تا پیغمبر بالا برود. شما در مسئله‌ی اهرم وقتی چوب را زیر یک سنگ می‌کنید، چوب را به طرف پایین می‌آورید تا سنگ بالا برود. تا ما تواضع نکنیم بچه‌ها بالا نمی‌آیند. اگر یک عالِمی بین یک سری جاهل باشد، اگر عالِم بخواهد پرستیژ عالم بودن خودش را حفظ کند، مردم رشد نمی‌کنند. عالِم باید پایین بیاید، تا مردم رشد کنند.
یکی از نیازهای کودک همبازی داشتن است. زن و شوهری كه یک بچه دارند و بچه‌ی آنها همبازی ندارد، بدانند كه این بچه کمبود دارد و آن کمبود را باید پدر و مادر پر کنند. وقتی یک چیزی به بچه تحمیل شود و بچه ناچارا آن را انجام می‌دهد می‌گوید: راحت شدم. بعضی از خانواده‌ها كه خیلی به بچه امر و نهی می‌كنند، بدانند كه این چنین بچه را بی ادب‌تر می‌كنند. درست مثل فنر است. هرچه فنر را بیشتر فشار بدهی، دستت را که برمی داری فنر بالا می‌پرد. به همین خاطر بعضی از بچه‌های آخوند‌ها بد از آب در می‌آیند. نیازهای طبیعی انسان باید برآورده بشود. بچه نیاز طبیعی به ورزش دارد. اگر همبازی ندارد باید پدر و مادر جای همبازی را برای او پر کنند. خلاصه پدر نباید، پدر باشد. پدر باید رفیق فرزند خود باشد. پدر سالاری درست نیست. پدر باید از بچه نظر خواهی کند. گاهی هم باید از عقیده‌ی خودش بگذرد. در جنگ احد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) مشورت کرد و گفت: دشمن به قصد كودتا از مکه وارد مدینه می‌شود، نظر شما چیست؟ خود پیامبر نظرش این بود که در کوچه‌ها سنگر بگیرند؛ اما اینجا به خاطر اینکه جوان ها ناراحت نشوند و در ذوقشان نخورد، از رأی خودش دست برداشت»(تاریخِ پخش: 10/9/1373).

سلام.
چرا ناراحت بشوم؟ مطلب خیلی خوبی است.
متشکرم.

امید;988907 نوشت:
سلام

خوشحال می شوم از نظرات شما و سایر دوستان بیشتر بهرهمند شودم.

سلام علیکم

خیلی خوشحالم که هنوز هم پدر هایی هستند که انقدر به تربیت و ظرافت های دخترانه اهمیت می دهند.

دوره بچه های دهه 70 و 80 با قبلا ها خیلی متفاوته
حساسیتتون رو در این مسایل درک می کنم اما
به مادرشون بگید که مسایل مربوط بزرگسال ها (...) رو خودشون براشون توضیح بدن
چون اگه دخترتون به واسطه دوستانش و یا کنجکاوی بره دنبال فهمیدن اینجور مسائل و خودش بفهمه خیلی بد براش جا میفته و ممکنه تا مدت ها متنفر بشه از ازدواج
(چیزی که برای خودم اتفاق افتاده بود تو همون سنین)

سعی کنید خودتون اجتماعی تر بشید و دخترتونو ببرید مسجد
تو انجمن های اسلامی و یا بسیجِ مسجد اگه دخترتون فعالیت داشته باشه میتونه دوستان مومن و مذهبی و خوبی پیدا کنه که با دوستاهاشون کتاب های خوب رد و بدل کنند (بنده چند تا از دوستامو از طریق نماز جماعت هایی که تو مسجد و یا نمازخونه می رفتم پیدا کردم و الحمد لله همین دوستانِ خوبم کلی کتاب با محتوای خوب بهم معرفی کردند و هدیه دادند و هنوزهم باهم در ارتباطیم)

و اینکه شما نمی تونید جلوی کتابخونه رفتنش رو بگیرید
وقتی دوستانِ خوبی داشته باشه
درنتیجه سراغ کتاب های خوب هم میره...

کتاب های رمان خارجی و ایرانی خوب که رهبری معرفی کردند رو برای دخترتون تهیه کنید
تا خلأ رمان های عاشقانه رو با کتاب های پایین پر کنه
رمان جان شیفته
رمان کتاب سفیر
رمان دن آرام(تا جلد3)...
رمان های فوق العاده ای هستند که رهبر معظم انقلاب هم پیشنهاد کردند به جوان ها

گفتن این داستان هم برای شما لازم دونستم:
یه دوست صمیمی داشتم(باهاشون دیگه ارتباط ندارم) که 8 سال باهم بودیم و خانواده دوستم به شدت مذهبی بودند
و پدرشون به شدت مومن و متدین بودند

پدر بزرگوار دوستم
عینا مثلِ شما رفتار می کردند و دغدغه های شما رو داشتند و کاملا از رفتارهاشون معلوم بود

همیشه ممانعت می کردند از اینکه دخترشون اینجور کتابها رو بخونند
ولی دوستم قایمکی کلی رمان عاشقانه می خوند!
و کلی از کارهایی که پدر دوست نداشت رو در خفا انجام می داد
مثلا دوست پسر داشت
این اخریا(سال گذشته) حتی با دوست پسرشون ملاقات حضوری هم داشتند...

همه اینا رو گفتم که بگم : "هرچی محدود کنید بدتره..."
اندیشه کنید تدبیر کنید راهی رو پیدا کنید که دخترتونو تو راهِ اسلام نمک گیر کنید...

در رابطه با حجاب دخترتون هم دلم نیومد اینو نگم:
سالی که بنده چادری شدم با اختیار خودم(3سال گذشته)
دوستم هم به اجبار پدر بزرگوارشون چادری شدند
اما وقتی باهاشون از علاقم به چادر و اینکه خوشحالم که چادری شدم صحبت می کردم
می گفتند ولی من از چادر بدم میاد
اگه پدرم چادر رو زور نکرده بود خودم یه روزی چادری می شدم...
هنوز که هنوزه حجابشون کامل نیست حتی با چادر...

سعی کنید به سفر راهیان نور با دخترتون برید
شهدا معجزه می کنند
عشق به شهدا حجاب رو هم درست می کنه

کتاب های دفاع مقدس برای دخترتون بخرید و هدیه بدید
وقتی بفهمه که چه خون ها ریخته شده برای پیروزی اسلام
حجابش رو هم کامل میکنه ان شاء الله

در آخر هم
تربیت فرزندِ صالح کار مشکلیه...که باید براش برنامه ریزی بشه
امیدوارم از پسش بربیاید

شرمنده بابت پر حرفی
اما لازم بود همشو بگم

یا صاحب الزمان(عج)
یا علی مدد

از همه دوستان متشکرم
امیدوارم که این همفکری ادامه پیدا کنه

من دقیقا نمیدونم چکار باید بکنم. اما چند چیز را میدانم که البته کافی نیستند:

1- شخصیت او را حفظ کنم. به بهانه تربیت دینی و هدایت کردن او نباید اقدامی بکنم که شخصیت او خرد شود یا جریحه دار شود.

2- اصل اساسی "محبت" باید همیشه حفظ شود. پس شیوه هایی که ناقض محبت هستند، درست نیستند.

3- اگر رابطه بین ما صمیمی تر شود، احتمال اینکه او بیشتر از من حرفشنوی کند افزایش می یابد ( ارتباط صمیمیتر از طریق محبت )

4- چیزی که استاد امید فرمودند: باید خودم را هم سطح او قرار بدهم و با همدلی کنم و مثل یک همسن با او رفتار کنم و سعی کنم از دیدگاه او جهان و مسایل را ببینم (حداقل فایده اش، ایجاد محبت بیشتر خواهد بود. اما نممیدانم وقتی از دید او مسایل را دیدم، که طبیعتا تصویری غیر واقعی ممکنه باشه، چگونه این تصویر را تصحیح کنم).

5- سعی کنم ارتباطات خانواده ام را با فضاهای مذهبی بیشتر کنم. چه بسا حرفی از سخنرانی بشنود و در او اثر کند، یا با کسی از هم سن و سالهای خود در آنجاها آشنا شود. (نماز جمعه، مسجد، هیئت- چیز دیگری سراغ ندارم. "بسیج" را ذکر نکردم چون باید خانوادگی برویم تا او هم بیاید وگرنه خودش نمی رود. "بسیج" را که نمیشه خانوادگی رفت).

6- برنامه های تفریحی خانواده را زیاد کنم، تا او فکر نکند دین فقط امور سخت و باید و نباید هاست. (البته این خطر هم هست که او در فضاهای تفریحی، موارد منفی را بیشتر از موارد مثبت ببیند و بیشتر جذب آنها شود. کما اینکه در مورد حجاب، به من میگه: الان اکثر خانمها بد حجابند، دیگه کسی این حرفها را عمل نمیکنه و ...)

7- کمتر به او امر و نهی کنم و بیشتر به او آزادی بدهم. امر و نهی زیاد، فرد را لجوج میکند و محبت را هم کم میکند و شخصیت طرف را هم می کاهد.

8- به او در امور منزل مسئولیت بدهم و پس از انجام آن، او را تشویق کنم. با دادن مسئولیت به او، غیر مستقیم به او گفته ام که مورد تایید من است.
من مرتب در حضور او به بچه های کوچکتر از او می گویم: حرف خواهرتان را باید گوش کنید.

9- تذکر زیاد، نتیجه معکوس دارد.

10- از معلم امور تربیتی شان (این سمت هنوز در مدارس هست؟) بخواهم او ا با دانش آموزان مذهبی آشنا کند. مثلا طرح تحقیقاتی مشترک به او و یکی دو دانش آموز مذهبی بدهد و بگوید به منزل همدیگه بروید و با هم این تحقیق را انجام دهید.

بنده این نکات را از لابه لای مطالب و کتب به دست آورده ام و می دانم.
اما خیلی چیزها هستند که نمیدانم. چه در مورد اصول تربیتی، چه در مورد تکنیک ها و تاکتیکها و شیوه های اجرایی.

از استاد و سایر دوستان خواهشمندم در مورد آن چیزهایی که نمیدانم، مرا راهنمایی کنند.

عبد شکور;990055 نوشت:
بگوید به منزل همدیگه بروید

سلام
توصیه نمی کنم در این سنّ دخترتان به خانه دوستانش برود. سنّ نوجوانی سنّی حساس است. باید مراقبت پدر و مادر از نوجوان زیاد باشد. رفتن به خانه یِ دوستان احتمال درگیر شدن در مسائل غیراخلاقی را افزایش می دهد. زیرا پدر و مادر نمی توانند کنترل مناسبی در خانه یِ دوست داشته باشند. بهتر است فضای دوستی در همان مدرسه باشد.

سلام علیکم

فعالیت مثبت اجتماعی هم در تربیت افراد میتواند تاثیر مثبت زیادی بگذارد . مثلا فعالیت برای راه اندازی یا سامان دهی کتابخانه یک مسجد یا مدرسه یا محله یا برنامه کتابخوانی و دست جمعی و ...

بتناسب امکانات و نوانایی و فرصت های موجود و علاقه . این پیشنهاد بر اساس یک سری اتفاقات تجربه شده است . شاید ایجاد دغدعه مثبت در هر وجهی ممکن باشد و صرفا فعالیت اجتماعی تنها حیثیت و وجه ایجاد تعهد و مسئولیت پذیری مثبت نباشد .
افرادی که تعهد و مسئولیت مثبتی رو در درون حود احساس میکنند و هر فعالیتی در آن راستا انجام میدهند غیر از حرکت در چهت منفعت عمومی ، در تثبیت حس و عقیده و رفتار مثبت در خودش کمک میکند .

سلام
طبیعتا هر انسانی بنا به غریزه اش درباره روابط جنسی کنجکاوی میکند
خصوصا دخترها که از سن تقریبا نه سالگی با پریود و حیض آشنا میشوند
این را کنار محصولات فرهنگی و غیراخلاقی در جامعه و فضای مجازی بگذارید
طبیعی است که باید نسبت به روابط زناشویی کنجکاو شود
دیگر گذشت آن زمانی که فرزند را لک لک می آورد!
دختران نوجوان سریع دلبسته و عاشق میشوند...
علاقه به پدر و برادر و توجه آنها نسبت به دختر باعث میشود فریب افراد شرور را نخورد....حتی جایی خواندم که دختری میگفت من برای کنترل احساساتم خود را عاشق بازیگری یا شخصیتی میکنم تا در ارتباطات اجتماعی به کسی وابسته نشوم!
در روایات مطالبی درباره دختری که پریود در خانه پدر ندیده چیزهایی به خاطر دارم... شاید انها نکات خوبی داشته باشد برای شما...
این هم مهم است شما اگر بتوانید در سنین کودکی و نوجوانی او را به خوراک مذهبی عادت دهید و محبتی در او شکل بگیرد نسبت به اسلام و اعتقادات، کار بسیار مهمی انجام دادید و مصونیت خوبی ایجاد کرده اید...
فکر کنم روایتی بود که میگفت فرزندان خود را با احادیث ما از کودکی بار آورید تا وقتی با شبهات مواجه شدند متزلزل نشوند.. البته این تعبیر من بود و باید به اصلش رجوع کنید...

امید;990118 نوشت:
سلام
توصیه نمی کنم در این سنّ دخترتان به خانه دوستانش برود. سنّ نوجوانی سنّی حساس است. باید مراقبت پدر و مادر از نوجوان زیاد باشد. رفتن به خانه یِ دوستان احتمال درگیر شدن در مسائل غیراخلاقی را افزایش می دهد. زیرا پدر و مادر نمی توانند کنترل مناسبی در خانه یِ دوست داشته باشند. بهتر است فضای دوستی در همان مدرسه باشد.

استاد، گاهی دخترم به جشن تولد دوستانش (یا مثلا خواهر کوچولوهای دوستانش) دعوت می شود. گاهی هم یکی از دوستانش، او و چند دوست مشترک دیگر را (که همگی همکلاسی هستند) به شام در منزلش دعوت می کند. در مورد اخیر حدود پنج ساعت در منزل دوستشان هستند. گاهی هم از ما اجازه می خواهد تا دوستانش را به شام دعوت کند و معمولا چند ساعت با هم هستند که در اتاق خودش هستند و حقیقتا ما اطلاعی از صحبتهایشان نداریم و فعالیتشان در اتاقش ، تحت نظارت ما نیستند. البته این موارد کم اتفاق می افتد. شاید سالی سه یا چهار بار.

آیا این قبیل رفت و آمدها را هم اجازه ندهیم؟ در این صورت او حسابی از ما دلخور و ناراضی خواهد شد و دلیل از ما می خواهد و ممکن است کار به گریه و ... بکشد حتی می ترسم بر اثر این دلخوری، فکر فرار از خانه به سرش بزند. با این پیامدها چکار کنیم؟

یک بار که خانه دوستش بود (با چند دوست دیگر) و بعد از مدتی متقابلا آنها را به صرف شام دعوت کرد که البته فقط یکی از آنها آمد. بعد از یکی دو ماه من در پیامکهایی که برای هم میفرستادند (با گوشی مادرانشان- خودشان گوشی ندارند) دیدم صحبت از فیلمی که دیده بودند و نامش "عشق اجاره ای" بود،کرده بودند. احتمالا در یکی از همین میهمانی های بین خودشان، دیده اند (دیگه نمیدونم توی گوشی دوستش بوده یا سی دی یا ماهواره یا ...).
من نمیدانم این فیلم چگونه فیلمی است.

عبد شکور;990164 نوشت:

یک بار که خانه دوستش بود (با چند دوست دیگر) و بعد از مدتی متقابلا آنها را به صرف شام دعوت کرد که البته فقط یکی از آنها آمد. بعد از یکی دو ماه من در پیامکهایی که برای هم میفرستادند (با گوشی مادرانشان- خودشان گوشی ندارند) دیدم صحبت از فیلمی که دیده بودند و نامش "عشق اجاره ای" بود،کرده بودند. احتمالا در یکی از همین میهمانی های بین خودشان، دیده اند (دیگه نمیدونم توی گوشی دوستش بوده یا سی دی یا ماهواره یا ...).
من نمیدانم این فیلم چگونه فیلمی است.

سلام علیکم
اقوام و خانواده بنده این سریال رو دنبال می کنند...
یک سریال در شبکه ی جم در ماهواره است
ندیدم سریالشو ولی خب سریال های شبکه جم ترکیه ایه اکثرا.
سریال های کاملا مزخرفی داره که همش هم درباره عشق و عاشقی های به دور از واقعیته
ذهن رو هم زیاد درگیر می کنه.
سریال های ماهواره رو تو گوشی هم میشه دید
اگه اشتباه نکرده باشم فکر کنم آدرس یوتیوب داره از اونجا دانلود می کردند یا میشه آنلاین دید.

عبد شکور;990164 نوشت:
آیا این قبیل رفت و آمدها را هم اجازه ندهیم؟

این رفت و آمدها و جلسه ها و مهمانی ها باید زیر نظرِ مستقیم پدر و مادر باشد. به نظر من از این به بعد، در مهمانی هایی که دوستان دخترتان را دعوت می کنید، از همسرتان بخواهید مادر دوستان دخترتان را نیز دعوت کند و همسرتان به همراه دخترتان به مهمانی ها برود.

یا علے;989980 نوشت:
سعی کنید به سفر راهیان نور با دخترتون برید
شهدا معجزه می کنند
عشق به شهدا حجاب رو هم درست می کنه

پیشنهاد خیلی عالی است.
ان شاء الله به توفیق الهی - اگر شهدا ما را بطلبند- هر سال میذارم در برنامه مان.
شهدا، سرمایه های ما هستند و ما اعتقاد صحیح داریم که مشکلاتمان را گره گشایی می کنند.

امید;990200 نوشت:
این رفت و آمدها و جلسه ها و مهمانی ها باید زیر نظرِ مستقیم پدر و مادر باشد. به نظر من از این به بعد، در مهمانی هایی که دوستان دخترتان را دعوت می کنید، از همسرتان بخواهید مادر دوستان دخترتان را نیز دعوت کند و همسرتان به همراه دخترتان به مهمانی ها برود.

جهت اینکه راهنمایی شما را بهتر بفهمم، این سئوالات را می پرسم:
1- وقتی مادر دوست دخترم در میهمانی حضور داشته باشد، چگونه می توان بچه ها را زیر نظر مستقیم داشت؟ الان هر بچه ای در خانه خودش یک اتاق شخصی دارد و معمولا در هنگام میهمانی با دوستش به اتاقش می روند و مادرها هم در هال یا پذیرایی گرم صحبت می شوند. یعنی اگر مادر دوست دخترم هم بیاید، باز میزان نظارت، بیشتر از زمانی که خانمم تنها است، نیست. مگر اینکه راهکار و تکنیک مراقبتی خاصی وجود داشته باشد.

2- اگر موقعی که دخترم، دوستش را دعوت کرده، مادر دوستش دعوت ما را نپذیرد یا نتواند بیاید، چه کار کنیم؟ کلا با برنامه میهمانی مخالفت کنیم؟

عبد شکور;988461 نوشت:
دختر 13 ساله ای دارم که نماز و روزه اش سر جاشه اما حجابش خیلی کامل نیست....

امسال تابستان توی کتابخانه عمومی شهر ثبت نام کرده.
نگرانی من اینه که اونجا همه جور کتابی هست. برای همه سن ها. بعضی هاش ممکنه مناسب سن او نباشه.
او اکثرا دنبال رمان هست.
داستانهایی که هم هست، ممکنه بعضی هاش دارای جملات نامناسب - از روابط عاشقانه یا حتی شراب و ... - باشه بعضی هاش هم ممکنه مفصلتر به برخی مطالب پرداخته باشند و در آنها از دوست پسر و دوست دختر و برخی روابط فیزیکی بین بدن هاشون ذکر شده باشه.

کتاب مثل یک دوسته. کتاب خوب، دوست خوبه؛ کتاب نامناسب هم یک دوست بده.

سئوال من اینه که من چطور کنترل کنم که دخترم کتابهای مناسب انتخاب کنه؟
ضمنا دختر من اصلا قبول نمیکنه که من باهاش برم و در انتخاب کتاب بهش مشورت بدم و نظرمو بگم.
از اینکه باهاش باشم - حتی اگر حرفی هم نزنم و نظر ندم- صریحا ابراز ناراحتی میکنه و میگه: تو با هام اومدی تا نذاری چیزی را که میخوام انتخاب کنم.

من میدانم: او دقیقا دنبال چیزهایی است که من نمیخواهم دنبالش باشه.
یه بار توی مسافرت، توی کتابفروشی کتابهایی درباره روابط زن و شوهر - از منظر روانشناسی یا دینی - انتخاب کرده بود که البته من نذاشتم بخره. با ناراحتی زیاد و مقاومت او در حد گریه کردن.
چند بار جلوی خرید این کتابها را گرفتم.

حالا با عضویتش توی کتابخانه عمومی شهر چکار کنم؟
هم کتابهایی هست که برای سنش نامناسبه و برای بزرگترها خوبه،
هم کتابهایی هست که به لطف وزارت ارشاد، داری جملات یا پاراگرافهای عشقی و ناجوره،
هم کتابهایی هست که کلا موضوع و محتواش ناجوره.

خدایا این وزارت ارشاد کی از خواب بیدار میشه؟؟؟؟؟؟؟؟

این چ طرز فکریه... همه از کتاب ها استفاده میکنن خب و بنظر من ایرادی هم نداره ببخشید ک یهو و اینجوری نظرمو میگم
شاید بهتر باشه دخترتون متوجه همه چیز باشه من 17 سالمه و با خیلی چیز ها مواجه شدم و یقینا اگ پدر و مادرم خیلی واضح همه چیز رو و انتهای هر انتخابی رو از اول بهم میگفتن خیلی اتفاقا نمیوفتاد
آماده اش کنیین و بهش بگین بچه های این زمونه فرق دارن بزارین خوش راهشو انتخاب کنه چون اون در نهایت همین کارو میکنه فقط چ بهتر ک شما تمام راهنمایی هاتون رو کرده باشین بطور کامل
اینکه نیاز جنسی چیه چطور بر طرف بشه و...
برای خود من خیلی سخته خیلی از کارا رو نکردن ولی بهش یاد بدین قدرت داشتن ینی چی ارزش ینی چی اونوقت خودش میخواد ک خوب باشه نه بده براش واضح کنین
من خیلی حرف در این رابطه ها دارم ولی ازونجا ک سنم کمه نمیتونم بگم چون احتمالا نتیجه ای رو طرز فکرتون نداره ولی
یه حدیث داریم میگه به حرفی ک گفته شده باید دقت بشه نه کسی ک اون حرف رو زده(تا حدودی اینطور بود حدیث) و بنظرم خیلی هم درسته
اگ خواستین من خصوصی خیلی شفاف تر میکنم براتتون

بقیه پست ها رو یه نگاه خوندم
فقط باید بگم خدا به همه رحم کنه Sad
پاسخگو خیلی خوب جواب میدن، دسشون درد نکنه واقعا
امیدوارم خدا دخترای خوبی مثل دختر شما رو همیشه همینطور نگهداره و بهش هوش و ذکاوت و قدرت و صبوری بده تا راه درستش رو ادامه بده و متوجه اطرافش باشه

عبد شکور;990265 نوشت:
جهت اینکه راهنمایی شما را بهتر بفهمم، این سئوالات را می پرسم:
1- وقتی مادر دوست دخترم در میهمانی حضور داشته باشد، چگونه می توان بچه ها را زیر نظر مستقیم داشت؟ الان هر بچه ای در خانه خودش یک اتاق شخصی دارد و معمولا در هنگام میهمانی با دوستش به اتاقش می روند و مادرها هم در هال یا پذیرایی گرم صحبت می شوند. یعنی اگر مادر دوست دخترم هم بیاید، باز میزان نظارت، بیشتر از زمانی که خانمم تنها است، نیست. مگر اینکه راهکار و تکنیک مراقبتی خاصی وجود داشته باشد.

2- اگر موقعی که دخترم، دوستش را دعوت کرده، مادر دوستش دعوت ما را نپذیرد یا نتواند بیاید، چه کار کنیم؟ کلا با برنامه میهمانی مخالفت کنیم؟

در مورد سؤال اول (حضور مادر دوست دخترتان در مهمانی و نظارت) باید بگویم:
همین که همسرتان گاهی به بهانه های مختلف (پذیرایی) سر به جمع دختران بزند و ببیند که دختران چه می کنند، کافی است. مراقبت لازم نیست هر لحظه باشد.

در مورد سؤال دوم باید بگویم:
باید همسرتان این را به دخترتان و دوستانش با زبان نرم بگوید که: هر خانه ای قانونی دارد و در هر خانه ای قانونی حاکم است. قانون خانه ما هم این است که دخترم همراه مادرش در مهمانی ها شرکت می کند و دوستانش نیز باید همراه مادران شان در مهمانی ها شرکت کنند. این یک قانون عادّی است و برای این است که دختران همراه مادران شان خوشگذرانی کنند.
شما یا همسرتان می توانید ماجرای اذیّت و آزارِ کودکان و نوجوانان توسّط افراد غریبه که در جامعه اتفاق افتاده را با زبان خوش به دخترتان بگویید و دلیل آن را عدم نظارت والدین در این سنین حساس بیان کنید. شاید بتوان به پدر و مادر دوست دخترتان اعتماد کرد، ولی نمی توان مطمئن بود که همه آشناهای آنان افراد قابل اطمینانی باشند. آیا همه مردهایی که به خانه همسایه شما می آیند، نیّت خیر دارند؟؟!! نمی توان چنین چیزی گفت.

عبد شکور;990265 نوشت:
الان هر بچه ای در خانه خودش یک اتاق شخصی دارد و معمولا در هنگام میهمانی با دوستش به اتاقش می روند و مادرها هم در هال یا پذیرایی گرم صحبت می شوند.

سلام
همانطوریکه کارشناس محترم فرمودند تفاوت مقررات خانه ها را باید به بچه ها گوشزد کرد، و خطوط قرمز هر خانه با خانه دیگر فرق می کند

برای نظارت بیشتر میتوان ساعت مهمانی را مشخص کرد مثلا 4 تا 7 عصر( انعطاف در شروع و پایان مهمانی را در نظر داشته باشید)، ورود کردن به جمع آنها برای پذیرایی و کمک خواستن از فرزند بعنوان میزبان در پذیرایی کردن از مهمانها ضمن پذیرش مسئولیت در قبال مهمانانش، میتواند او را از اتاق نیز خارج کند.

عبد شکور;990265 نوشت:
اگر مادر دوست دخترم هم بیاید، باز میزان نظارت، بیشتر از زمانی که خانمم تنها است، نیست. مگر اینکه راهکار و تکنیک مراقبتی خاصی وجود داشته باشد.

حتما بین نظارت و کنترل گری تفاوت قائل شوید، به هیچ عنوان فرزندتان نباید احساس کند که تحت کنترل خانواده است،

قبل از آمدن مهمانها در مشورت گرفتن از او برای چگونه چیدن میوه و وسایل پذیرایی و... میتواند مشارکت خانواده را در کارهای خود حس کند و در صورت امکان دقایقی قبل از آمدن مهمانانش شما بعنوان این که خانمها راحت باشند از خانه خارج شوید و به مادر جلوی دخترتان سفارش کنید که از اینکه شما هستید و از مهمانان بخوبی پذیرایی خواهد شد و خیالتان جمع است ...
می تواند اثر محبتی و ارتباط خوبی را شکل دهد.

بعد از مهمانی نیز می توانید از دخترتان بپرسید که همه چیز خوب پیش رفت؟ راضی بودی دخترم؟

امید;990283 نوشت:
هر خانه ای قانونی دارد و در هر خانه ای قانونی حاکم است.

ریحــانه الــنبی;990301 نوشت:
خطوط قرمز هر خانه

اصل قضیه همین جاست!
در مفهوم "قانون" و "حاکم بودن" و "خط قزمز" توجه کنیم.
اینها بار معنایی خاصی دارند که چندان مورد رضایت نوجوانان نیست.
این مفاهیم، باید الزاما دارای "ضمانت اجرایی" باشند. یعنی اگر افراد خانواده آنها را رعایت نکردند، باید به نحوی تاوان پس بدهند.

من فکر میکنم همه بحث ما یا لااقل قسمت عمده آن در همین مفهوم "قانون" و الزامات آن، خلاصه می شود.
چطور باید به نوجوان بگوییم که فلان چیز در خانه ما ، قانون است و باید رعایت کنی؟ و اگر رعایت نکرد، آنگاه چگونه باید تاوانش را بدهد؟
خود اینها نوعی رابطه "آمرانه" و نوعی رابطه "از مقام بالاتر" است. نوجوانان این گونه روابط را دوست ندارند و ممکن است رشته محبت بین آنها و والدین (که حفظ و تقویت آن، به زعم حقیر، یک اصل اساسی در تربیت است) تضعیف شود.
نها به این درجه از کمال عقلی نرسیده اند که بدانند این "دستورات" و این "حاکمیت" (که به نظرم بهترین تعبیر برای آن، کلمه زیبای "ولایت" است) ؛ برای منافع و رشد خود آنهاست.

استاد امید فرمودند:

امید;989165 نوشت:
رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌فرماید: «مَنْ كَانَ عِنْدَهُ صَبِیٌّ فَلْیَتَصَابَ معَهُ»، یعنی «هرکس در خانه بچه دارد، به خاطر آن بچهْ او هم بچه شود»(من‏ لایحضره‏ الفقیه، ج‏3، ص‏483). درست است که این حدیث در موردِ بچه (صَبیّ) است و دخترِ شما دیگر بچه نیست. اما این حدیثْ یک ملاک در اختیارِ ما قرار می دهد. آن ملاک این است که «اگر می خواهی فرزندت را تربیت کنی، باید خودت را در رُتبه یِ او قرار دهی». اجازه دهید بخشی از صحبت های حاج آقا قرائتی (حفظه الله) را نقل کنم. ایشان می فرماید:

« تا ما پایین نیاییم بچه رشد نمی‌کند. قرآن نازل می‌شود تا پیغمبر به معراج برود. یعنی قرآن پایین می‌آید تا پیغمبر بالا برود. شما در مسئله‌ی اهرم وقتی چوب را زیر یک سنگ می‌کنید، چوب را به طرف پایین می‌آورید تا سنگ بالا برود. تا ما تواضع نکنیم بچه‌ها بالا نمی‌آیند. اگر یک عالِمی بین یک سری جاهل باشد، اگر عالِم بخواهد پرستیژ عالم بودن خودش را حفظ کند، مردم رشد نمی‌کنند. عالِم باید پایین بیاید، تا مردم رشد کنند.
یکی از نیازهای کودک همبازی داشتن است. زن و شوهری كه یک بچه دارند و بچه‌ی آنها همبازی ندارد، بدانند كه این بچه کمبود دارد و آن کمبود را باید پدر و مادر پر کنند. وقتی یک چیزی به بچه تحمیل شود و بچه ناچارا آن را انجام می‌دهد می‌گوید: راحت شدم. بعضی از خانواده‌ها كه خیلی به بچه امر و نهی می‌كنند، بدانند كه این چنین بچه را بی ادب‌تر می‌كنند. درست مثل فنر است. هرچه فنر را بیشتر فشار بدهی، دستت را که برمی داری فنر بالا می‌پرد. به همین خاطر بعضی از بچه‌های آخوند‌ها بد از آب در می‌آیند. نیازهای طبیعی انسان باید برآورده بشود. بچه نیاز طبیعی به ورزش دارد. اگر همبازی ندارد باید پدر و مادر جای همبازی را برای او پر کنند. خلاصه پدر نباید، پدر باشد. پدر باید رفیق فرزند خود باشد. پدر سالاری درست نیست. پدر باید از بچه نظر خواهی کند. گاهی هم باید از عقیده‌ی خودش بگذرد. در جنگ احد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) مشورت کرد و گفت: دشمن به قصد كودتا از مکه وارد مدینه می‌شود، نظر شما چیست؟ خود پیامبر نظرش این بود که در کوچه‌ها سنگر بگیرند؛ اما اینجا به خاطر اینکه جوان ها ناراحت نشوند و در ذوقشان نخورد، از رأی خودش دست برداشت»(تاریخِ پخش: 10/9/1373).

هر دو مطلب کاملا درست هستند. اما در نگاه عادی، این قانون گذاشتن و خط قرمز تعیین کردن، که الزام منطقی و ضروری آن، تاوان دادن کسی است که آن را رعایت نکند، با متن فوق مغایرت دارد. چگونه می توان اینها را با هم جمع کرد؟

اگر ما بتوانیم ارزشهای اساسی خود ( نه همه ارزشها) را به صورت قانون در بیاوریم، دیگر کار تمام است!
مثلا می توان حجاب، نماز اول وقت با آرامش نه تند تند، کاهش ساعات تماشای تلویزیون، زود خوابیدن شب، غذا خوردن سر ساعت با خانواده (نه در هر وقت دلخواه) و ... را به صورت قانون در بیاوریم تا فرزندانمان اجرا کنند.
اما طبیعت نوجوان از قانون گریزان است و بحث تاوان دادن (که اگر انجام نشود، قانون دیگر قانون نیست و حاکمیت ندارد) منافات با "رابطه محبت آمیز" دارد.

عبد شکور;990677 نوشت:
اصل قضیه همین جاست!
در مفهوم "قانون" و "حاکم بودن" و "خط قزمز" توجه کنیم.
اینها بار معنایی خاصی دارند که چندان مورد رضایت نوجوانان نیست.
این مفاهیم، باید الزاما دارای "ضمانت اجرایی" باشند. یعنی اگر افراد خانواده آنها را رعایت نکردند، باید به نحوی تاوان پس بدهند.

من فکر میکنم همه بحث ما یا لااقل قسمت عمده آن در همین مفهوم "قانون" و الزامات آن، خلاصه می شود.
چطور باید به نوجوان بگوییم که فلان چیز در خانه ما ، قانون است و باید رعایت کنی؟ و اگر رعایت نکرد، آنگاه چگونه باید تاوانش را بدهد؟
خود اینها نوعی رابطه "آمرانه" و نوعی رابطه "از مقام بالاتر" است. نوجوانان این گونه روابط را دوست ندارند و ممکن است رشته محبت بین آنها و والدین (که حفظ و تقویت آن، به زعم حقیر، یک اصل اساسی در تربیت است) تضعیف شود.
نها به این درجه از کمال عقلی نرسیده اند که بدانند این "دستورات" و این "حاکمیت" (که به نظرم بهترین تعبیر برای آن، کلمه زیبای "ولایت" است) ؛ برای منافع و رشد خود آنهاست.

استاد امید فرمودند:

هر دو مطلب کاملا درست هستند. اما در نگاه عادی، این قانون گذاشتن و خط قرمز تعیین کردن، که الزام منطقی و ضروری آن، تاوان دادن کسی است که آن را رعایت نکند، با متن فوق مغایرت دارد. چگونه می توان اینها را با هم جمع کرد؟

اگر ما بتوانیم ارزشهای اساسی خود ( نه همه ارزشها) را به صورت قانون در بیاوریم، دیگر کار تمام است!
مثلا می توان حجاب، نماز اول وقت با آرامش نه تند تند، کاهش ساعات تماشای تلویزیون، زود خوابیدن شب، غذا خوردن سر ساعت با خانواده (نه در هر وقت دلخواه) و ... را به صورت قانون در بیاوریم تا فرزندانمان اجرا کنند.
اما طبیعت نوجوان از قانون گریزان است و بحث تاوان دادن (که اگر انجام نشود، قانون دیگر قانون نیست و حاکمیت ندارد) منافات با "رابطه محبت آمیز" دارد.

سلام و عرض ادب

خداوند در آیه 58 سوره نور روشی را برای آموزش اطاعت پذیری به کودکان قبل از بلوغ مطرح کرده است .

این که کودکان سه بار هر روز از والدین خود اجازه بگیرند باعث تقویت روحیه اطاعت پذیری از والدین در آن ها خواهد شد .

و چون در دوره قبل از بلوغ هستند این آموزش در روان آن ها نهادینه خواهد شد

و در بزرگسالی نیز با توجه به موقعیت ها به صورت اختیاری این مساله را رعایت خواهند کرد .

عبد شکور;990164 نوشت:

یک بار که خانه دوستش بود (با چند دوست دیگر) و بعد از مدتی متقابلا آنها را به صرف شام دعوت کرد که البته فقط یکی از آنها آمد. بعد از یکی دو ماه من در پیامکهایی که برای هم میفرستادند (با گوشی مادرانشان- خودشان گوشی ندارند) دیدم صحبت از فیلمی که دیده بودند و نامش "عشق اجاره ای" بود،کرده بودند. احتمالا در یکی از همین میهمانی های بین خودشان، دیده اند (دیگه نمیدونم توی گوشی دوستش بوده یا سی دی یا ماهواره یا ...).
من نمیدانم این فیلم چگونه فیلمی است.

سلام و عرض ادب

دختر شما از مرحله ممانعت و جلوگیری از فهم این مسائل عبور کرده

وظیفه شما در حال حاضر آموزش جنسی است .
( منظور روابط جنسی نیست ، مسائل جنسی است برای پیشگیری از اشتباهاتی که ممکن است در صورت بی اطلاعی رخ دهد .)

بهتر است این کار را یک مشاور متعهد و متدین همجنس و به صورت دوستانه انجام دهد .

دقت کنید که همجنس بازی نیز یکی از معضلات کنونی جامعه است .

این که فرزند شما با همجنس هایش بدون خود آگاهی و قدرت کنترل و آموزش تنها باشد ، ممکن است باعث ایجاد فساد شود.

عبد شکور;988461 نوشت:
دختر 13 ساله ای دارم که نماز و روزه اش سر جاشه اما حجابش خیلی کامل نیست....

امسال تابستان توی کتابخانه عمومی شهر ثبت نام کرده.
نگرانی من اینه که اونجا همه جور کتابی هست. برای همه سن ها. بعضی هاش ممکنه مناسب سن او نباشه.
او اکثرا دنبال رمان هست.
داستانهایی که هم هست، ممکنه بعضی هاش دارای جملات نامناسب - از روابط عاشقانه یا حتی شراب و ... - باشه بعضی هاش هم ممکنه مفصلتر به برخی مطالب پرداخته باشند و در آنها از دوست پسر و دوست دختر و برخی روابط فیزیکی بین بدن هاشون ذکر شده باشه.

کتاب مثل یک دوسته. کتاب خوب، دوست خوبه؛ کتاب نامناسب هم یک دوست بده.

سئوال من اینه که من چطور کنترل کنم که دخترم کتابهای مناسب انتخاب کنه؟
ضمنا دختر من اصلا قبول نمیکنه که من باهاش برم و در انتخاب کتاب بهش مشورت بدم و نظرمو بگم.
از اینکه باهاش باشم - حتی اگر حرفی هم نزنم و نظر ندم- صریحا ابراز ناراحتی میکنه و میگه: تو با هام اومدی تا نذاری چیزی را که میخوام انتخاب کنم.

من میدانم: او دقیقا دنبال چیزهایی است که من نمیخواهم دنبالش باشه.
یه بار توی مسافرت، توی کتابفروشی کتابهایی درباره روابط زن و شوهر - از منظر روانشناسی یا دینی - انتخاب کرده بود که البته من نذاشتم بخره. با ناراحتی زیاد و مقاومت او در حد گریه کردن.
چند بار جلوی خرید این کتابها را گرفتم.

حالا با عضویتش توی کتابخانه عمومی شهر چکار کنم؟
هم کتابهایی هست که برای سنش نامناسبه و برای بزرگترها خوبه،
هم کتابهایی هست که به لطف وزارت ارشاد، داری جملات یا پاراگرافهای عشقی و ناجوره،
هم کتابهایی هست که کلا موضوع و محتواش ناجوره.

خدایا این وزارت ارشاد کی از خواب بیدار میشه؟؟؟؟؟؟؟؟


بسم الله السلام
در سایت استاد پناهیان نرم افزار "خانواده برتر تربیت فرزند بهتر" را تهیه و استفاده بفرمایید.هیچ سرمایه گذاری بی ثمر نمی‌ماند.

عبد شکور;990677 نوشت:
در مفهوم "قانون" و "حاکم بودن" و "خط قزمز" توجه کنیم.
اینها بار معنایی خاصی دارند که چندان مورد رضایت نوجوانان نیست.
این مفاهیم، باید الزاما دارای "ضمانت اجرایی" باشند. یعنی اگر افراد خانواده آنها را رعایت نکردند، باید به نحوی تاوان پس بدهند.

سلام
اگر سبک فرزندپروری مقتدرانه باشد خودبخود در روند تربیت از بدو تولد بصورت خودکار کنش هر واکنشی در خانه تعریف خواهد شد، و مرزها کاملا مشخص و محرز است و جایگاه بالا به پایین بصورت غیر مشروط عملی می شود.
در سبک فرزندپروری مستبدانه و یا سهل انگارانه اگر بخواهیم به یکباره از وقتی فرزند پا در سن نوجوانی گذاشت شرط و شروط، اگر و مگر تعیین کنیم مطمئنا همانطوریکه خودتان اشاره داشتید حالت آمرانه خواهد داشت و پذیرش را اکثر موارد به صفر می رساند برای همین باید خیلی محتاط عمل کرد.

در سبک های فرزندپروری مستبدانه والدین باید آمادگی هرگونه عدم پذیرش از سوی فرزندشان بخصوص در دوران نوجوانی را داشته باشند.

عبد شکور;990677 نوشت:
اصل قضیه همین جاست!
در مفهوم "قانون" و "حاکم بودن" و "خط قزمز" توجه کنیم.
اینها بار معنایی خاصی دارند که چندان مورد رضایت نوجوانان نیست.
این مفاهیم، باید الزاما دارای "ضمانت اجرایی" باشند. یعنی اگر افراد خانواده آنها را رعایت نکردند، باید به نحوی تاوان پس بدهند.

من فکر میکنم همه بحث ما یا لااقل قسمت عمده آن در همین مفهوم "قانون" و الزامات آن، خلاصه می شود.
چطور باید به نوجوان بگوییم که فلان چیز در خانه ما ، قانون است و باید رعایت کنی؟ و اگر رعایت نکرد، آنگاه چگونه باید تاوانش را بدهد؟
خود اینها نوعی رابطه "آمرانه" و نوعی رابطه "از مقام بالاتر" است. نوجوانان این گونه روابط را دوست ندارند و ممکن است رشته محبت بین آنها و والدین (که حفظ و تقویت آن، به زعم حقیر، یک اصل اساسی در تربیت است) تضعیف شود.

در مورد رعایت قانون باید بگویم: ما قوانین زیادی را در خانه رعایت می کنیم. مثلا همه اعضای خانواده نظافت و تمیزیِ خانه را رعایت می کنند؛ غریبه ای را به خانه راه نمی دهند؛ سر و صدایی که موجب آزار و اذیّت همسایه ها بشود، راه نمی اندازند و ... . کلمه «قانون» نباید موجب ناراحتیِ دخترتان یا دیگر اعضای خانواده شود. ضمن اینکه رعایت نکردن قانون، حتما باعثِ تاوانِ سنگین نمی شود. گاهی یک اخم یا نگاهِ سنگین از هر تاوانی سخت تر است. از سوی دیگر توضیحِ قانون و مطالبه یِ اجرای آن از سوی فرزند یا همسر باید با ملایمت و توضیح دلیل یا دلایلِ آن باشد و نباید به این جمله که «چون من میگم، باید این قانون اجرا بشه» بسنده کرد. خوب است همسرتان از دخترها یا خانم هایی در فامیل یا مدرسه که دخترتان روی حرفشان حساب می کند بخواهد که قوانینِ خانه شان را برای دخترتان توضیح و این مسأله را عادی و معمولی جلوه دهند. البته باید از اشاره به خواستِ شما یا هسرتان برای گفتگو با دخترتان حرفی به میان نیاورند. زیرا در این صورت، دخترتان حرف های آنها را مصنوعی و طبق خواست شما می داند و از اجرای آنها سرپیچی می کند.
شاه کلیدِ حلّ مشکل ارتباط با دخترتان، «رابطه گرم و صمیمی» با او می باشد. اگر بتوانید به گونه ای (اجرای کار مشترک و ...) این رابطه را به وجود بیاورید، مشکلتان تا حدود بسیاری حلّ می شود.

پرسش:
دختری 13 ساله دارم که نماز و روزه را انجام می دهد؛ اما حجابش کامل نیست. امسال تابستان در کتابخانه شهر ثبت نام کرده است. در کتابخانه کتاب های مختلفی وجود دارد که بعضی از آنها مناسبِ سنّ او نیست. من چطور دخترم را کنترل کنم که کتاب های مناسب انتخاب کند؟

پاسخ:

اینکه به تربیتِ دخترتان اهمیّت می دهید و می خواهید او راه و روشِ درست را در زندگی انتخاب کند، بسیار قابل تحسین است. می دانم که نگران دخترتان و آینده اش هستید؛ ولی این نگرانی نباید شما را به سوی پرخاشگری سوق دهد.
علاقه زیاد دخترتان به کتاب خواندن خیلی خوب است. اگر با دقّت رفتار کنید، می توانید از این علاقه دخترتان برای هدایتش به سوی راه و روشِ صحیحِ زندگی بهره بگیرید. نباید نگرانیِ تان از دسترسیِ دخترتان به کتاب های نامناسب سبب شود که این میل و علاقه یِ او را به کتاب خواندن از بین ببرد. این را گفتم تا نگرانیِ کمتری از این بابت داشته باشید.
قبول دارم که کتاب های نامناسب می توانند دخترتان را به بی راهه بکشانند، اما ما والدینِ متدیّن باید به صورتی ظریف و هوشمندانه با این گونه مسائل برخورد نماییم.
در دوره کودکی، فرزندان بیشتر با تشویق های مادّی و کلامی برای انجام کارهای مطلوب ترغیب می شوند. اما در دوره نوجوانی که از 12 تا 19 سالگی است، دیگر تشویق های مادی و کلامی جذابیت گذشته را ندارند. بنابراین تبلیغ نیز باید هوشمندانه تر انجام شود. برای راهنماییِ دخترتان در مورد مسائل زندگی، این موارد را مورد نظر قرار دهید:

1- دوستان و همسالان:
در دوره نوجوانی دوستان و همسالان، يکي از مهم‌ترين عوامل موثر در رشد و تکامل شخصيتِ نوجوان به شمار مي‌آيند. در این سنّ تأثیر همسالان و محیط اجتماعی بر نوجوان بیشتر از خانواده است. اگر دخترتانْ دوستی هم سنّ و سالِ خودش دارد که تأثیر زیادی بر رفتارهای دخترتان می گذارد و این دوستْ به مسائلِ دینی اهمیّتِ زیادی می دهد، «به صورتِ مخفیانه» با آن دوستِ همسالش صحبت کنید. ابتدا نظرش را در موردِ کتاب های نامناسب با ذکرِ مثال بپرسید. اگر دیدید که با شما هم نظر است، مسأله دخترتان را برایش بازگو نمایید. از بخواهید بدون اینکه دخترتان از صحبتِ شما مطّلع شود، سرِ صحبت را با دخترتان باز کند و کم کم او را به «مشورت با خانواده در انتخاب کتاب» دعوت نماید.
اگر دخترتان چنین دوستِ همسالی ندارد، سعی کنید چنین دختری که به مسائل دینی اهمیّت می دهد و شخصیّتی قوی دارد پیدا کنید و به صورتی ظریف دخترتان را با او آشنا نمایید. اگر دخترتان با چنین دختری که شخصیت قوی دارد، آشنا شود؛ مقدار بسیاری از راهِ تربیتِ صحیح را پیموده اید. این دختر لازم نیست دخترتان را نصیحت کند؛ بلکه همین که در مورد خطر کتاب های نامناسب اظهار نظر نماید، برای راهنماییِ دخترتان کافی است. زیرا نوجوانان به نظرات همسالانشان بسیار اهمیّت می دهند.

2- منطق قوی:
نوجوان نسبت به یک کودک از نیروی ذهنی قوی تری برخوردار است. نوجوان تقلید از دستورات را دوست ندارد؛ بلکه دوست دارد دلیلِ هر مسأله ای را بداند. اگر در پاسخ به این سؤال دخترتان که «چرا نباید این کتاب ها را بخوانم»، بگویید: «چون من می گم. چون برات خوب نیست»، نه تنها کمکی به حلّ مسأله در ذهن دخترتان نمی کند؛ بلکه ذهنش را بیشتر درگیر می نماید و چه بسا شأن و جایگاه علمی پدر و مادر را در ذهن نوجوان تنزّل می دهد و پایین می آورد.
این یک خصلت انسانی است که وقتی فرد نسبت به یک موضوعْ خوب توجیه نشود، آن را نمی پذیرد و در نتیجه اتفاقی مثل انکار یا تردید نسبت به آن موضوع در رفتارش بروز می کند. پس باید منطق قوی و قابل فهم را منتقل کنیم و در هر مرحله سنّی سوالات فرزند را به صورت منطقی پاسخ دهیم. در این صورت رفتار فرد یک پشتوانه محکم عقلی و فکری دارد و به راحتی نمی توان آن را دستکاری و تخریب کرد.
با مطالعه کتاب های مفید سعی نمایید علت واقعی نامناسب بودنِ برخی کتاب ها و مفید بودن حجاب را دریابید. دخترتان باید به این نکته آگاهی یابد که همان گونه که هر داروئی برای هر فردی تجویز نمی شود، هر کتابی برای هر فردی مناسب نمی باشد. چه بسا کتاب هایی که فرد خواننده را دچار افسردگیِ شدید و نااُمیدی از زندگی می کند و فکر خودکشی را در ذهنِ خواننده زنده می کند. اینکه وزارت ارشاد مجوّزِ چاپ به کتاب ها می دهد، به معنایِ مناسب بودنِ هر کتابی برای هر سنّی نیست. تعداد زیادی از کتاب ها برای سنّ خاصّی مناسب می باشند. مثلا برای آموزشِ مسائلِ زناشوئی به زوج های جوان کتاب هایی لازم است که برای افرادِ مجرّد مناسب نمی باشند. پس نمی توان زیاد به وزارت ارشاد در مورد چاپ این کتاب ها خُرده گرفت.

3- انتقاد:
شخصیت هر فردی تقریبا ثابت و پایدار است. اما رفتار فرد، موقّتی و قابل تغییر می باشد. به جای استفاده از جملاتی که شخصیت دخترتان را هدف قرار می دهد، هنگام انتقاد از رفتار قابل مشاهده اش انتقاد کنید تا حساسیت زیادی ایجاد نکند.
مثال انتقاد از شخصیت: کلّه شقّ هستی، خودخواه هستی، ...
هنگام انتقاد از رفتار دخترتان و دیگران بهتر است از قالب زير(روش XYZ+خواسته) استفاده کنيد تا موثرتر باشد:
« وقتي که در موقعيتِ X ، عملِ Y را انجام دادي، احساسِ Z به من دست داد. ميشه کار ... را انجام دهي؟(خواسته)».
مثال:«وقتی توی مسافرت(X) کتابی در مورد روابط زن و شوهر انتخاب کردی(Y) از دستت ناراحت شدم(Z). میشه از این به بعد، توی انتخاب کتاب بیشتر دقّت کنی؟(خواسته)».
از دخترتان زياد انتقاد نکنيد. چون باعث مي‌شود از اهميت حرف شما کم شود. وقتي حرفي زياد تکرار شود، از ارزشش کاسته مي‌شود. لذا بعد از يک تذکر، به او فرصت فکر کردن بدهيد و تذکرات خود را دائماً تکرار نکنيد.

4- تبلیغ غیر زبانی:
برای راهنمایی دخترتان به مسائل دینی لازم نیست همیشه او را نصیحت کنید و به او دستور دهید. بلکه همین که الگوی خوبی از یک مسلمان باشید، تأثیر بسیاری در گرایش او به اسلام و دستورات آن دارد. وقتی دخترتان ببیند شما به دستورات دینی عمل می نماید، دروغ نمی گویید، به وعده ها و قول هایتان حتماً عمل می کنید و غیره، این بزرگ ترین دعوت به دین است. امام صادق (علیه السلام) می فرماید:« كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِیَرَوْا مِنْكُمُ الْوَرَعَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الصَّلَاةَ وَ الْخَیْرَ فَإِنَّ ذَلِكَ دَاعِیَةٌ». یعنی «مردم را با غير زبان خود دعوت كنيد، تا پارسايى و سخت كوشى و نماز و خوبى را از شما ببينند؛ زيرا اينها، خود[بهترين] مبلّغ هستند»(1).
در این سنّ یک فیلم کوتاه خوب می تواند تأثیر بیشتری داشته باشد. توصیه می کنم در سایت «aparat.com» عبارات «مزاحمت خیابانی» و «حجاب» را جستجو نمایید. فیلم های مناسبی را پیدا می کنید. این فیلم ها را «به تدریج» دانلود کنید و به صورتی زیرکانه به دخترتان نشان دهید. مثلا اگر دخترتان فیلم های گوشی همراه شما را هر روز نگاه می کند، این فیلم را در گوشی خود دانلود کنید و بدون خواستن از دخترتان، اجازه دهید خودش فیلم را ببیند. بهتر است فعلا از سخنرانی های مذهبی برای راهنمایی دخترتان بهره نبرید. زیرا دخترتان فعلا از سخنران های مذهبی حرف شنوی ندارد.

5- اعتماد به نفس:
منظور از اعتماد به نفس، اطمینان فرد به قابلیت ها و استعدادهایش می باشد. افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند، برای جلب نظر دیگران تلاش نمی کنند. شاید میۀ زیاد دخترتان به برخی کتاب ها به خاطر توجّهِ دوستانش به این کتاب ها باشد. شاید دخترتان برای اینکه در جمعِ دوستانش پذیرفته شود و طرد نشود، خود را علاقمند به این کتاب ها نشان دهد و مانند دوستانش به مطالعه برخی کتاب ها بپردازد. این توجّهِ بیش از حدّ به نظر دوستان، می تواند به علّت نداشتن اعتماد به نفس باشد. برای افزایش اعتماد به نفس دخترتان کوشش کنید. خودداری از سرزنش و تحقیر، پرهیز از ایراد گرفتن، قدردانی از فرزند به خاطر تلاش هایش در دیگر زمینه ها و واگذاری مسؤولیت به او می تواند اعتماد به نفس فرزند را افزایش دهد.

6- محیط آلوده:
دوره نوجوانی و اوائل جوانی مرحله حساس رواشناختی است. دوره تحول وشکل گیری هویت فرد است. نوجوان دوست دارد در اجتماع پذیرفته شود و همه (به خصوص همسنّ و سالانش) او را قبول کنند و بپذیرند. حضور درمحیط های آلوده فکری الزاماتی دارد که گاهی فرد به خاطر مورد پذیرش قرار گرفتن و... تسلیم منطق و باور های غلط جمع می شود. از این رو حساسیت والدین به این موضوع، خیلی مهم و جدی است. بنابراین سعی کنید به صورتی ظریف رفت و آمد خود را با خانواده ها و خانم هایی که کتاب های خاصّی را می پسندند و حجاب را زیر سؤال می برند، کمتر نمایید.

7- تقویت رابطه با فرزند:
برای اینکه دخترِ نوجوانِ شما به حرفتان گوش دهد و نظراتِ شما برایش اهمیّت داشته باشد، باید رابطه یِ خود را با دخترتان تقویت کنید. جهت تقویتِ رابطه یِ خود با دخترتان، کاری مشترک با دخترتان انجام دهید. در ابتدا ببیند دخترتان به چه کار یا هنری علاقه دارد. به عنوان مثال ممکن است دخترتان به نقّاشی علاقه داشته باشد و دوست داشته باشد نقاشی را در سطحی بالا یاد بگیرد. خوب است دخترتان را در یک کلاس آموزشِ نقاشی ثبت نام کنید و خودتان نیز درکنار دخترتان در خانه، نقاشی کنید. یا مکن است دخترتان به یادگیریِ زبانِ انگلیسی علاقه داشته باشد. او را در یک کلاس انگلیسی ثبت نام کنید و خودتان نیز همراه با دخترتان انگلیسی یاد بگیرید. رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌فرماید: «مَنْ كَانَ عِنْدَهُ صَبِیٌّ فَلْیَتَصَابَ لَهُ»، یعنی «هرکس در خانه بچه دارد، به خاطر آن بچهْ او هم بچه شود»(2). درست است که این حدیث در موردِ بچه (صَبیّ) است و دخترِ شما دیگر بچه نیست. اما این حدیثْ یک ملاک در اختیارِ ما قرار می دهد. آن ملاک این است که «اگر می خواهی فرزندت را تربیت کنی، باید خودت را در رُتبه یِ او قرار دهی».

8- صبور باشید:
عادت کردن نوجوان به تربیتِ دینی زمان بر است. شما نمی‌توانید فلسفه احکام شرعی ، مسائل دینی و حجاب را به‌ صورت فشرده و ناگهانی به ذهن او تزریق نمایید. روندی طولانی است که باید با صبر، حوصله، دلیل و منطق آوردن، آن را برای فرزندتان جا بیندازید. برای اینکه ان شاءالله مشکلتان حل شود، زیاد صلوات بفرستید. پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «من صلّی علی محمّد و علی آل محمّد مائة مّرةٍ قضی الله تعالی له مائة حاجة» یعنی «هر کس بر محمد و بر خاندان محمد صد صلوات بفرستد، خداوند تعالی صد حاجتش را برآورده می سازد»(3).

پی نوشت:
1: کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج3، ص224، جهان آرا، تهران، 1387
2: فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، ج23، ص1388، مکتبة الامام امیرالمؤمنین علیّ (علیه السلام) العامّة، اصفهان، 1406
3: ابن مغازلی، علی بن محمد، مناقب اهل البیت (علیهم السلام)، المجمع العالمی للتقریب بین المذاهب الاسلامیّة، تهران، 1427، صفحه 355

موضوع قفل شده است