جمع بندی اول زمین آفریده شده بعد آسمان، یا برعکس؟

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اول زمین آفریده شده بعد آسمان، یا برعکس؟

سلام.
در ظاهر قرآن تناقص زیادی هستند که در اینترنت نیز پاسخشان هست که بهشون شبهه میگن.

منم یه تناقصی میشناسم که نتونستم تو اینترنت پیدا کنم

در سوره بقره آیه 29 میگه که اول زمین آفریده شده سپس آسمان اما در سوره النازعات آیه 27 تا 30 میگوید که اول آسمان آفریده شد سپس زمین.

چرا اینطوری هست دلیلش چیست؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد حکیم


..عرفان..;988288 نوشت:
سلام.
در ظاهر قرآن تناقص زیادی هستند که در اینترنت نیز پاسخشان هست که بهشون شبهه میگن.

منم یه تناقصی میشناسم که نتونستم تو اینترنت پیدا کنم

در سوره بقره آیه 29 میگه که اول زمین آفریده شده سپس آسمان اما در سوره النازعات آیه 27 تا 30 میگوید که اول آسمان آفریده شد سپس زمین.

چرا اینطوری هست دلیلش چیست؟

سلام و عرض ادب

با تشکر از سؤال شما

در پاسخ به چند نکته توجه فرمایید:
1.دلیل اختلاف و تعارض ظاهری که بین دو آیه مورد سؤال دیده می شود، به دلیل وجود دو کلمه "ثمّ" و "دحو" در آیات مورد بحث است که کلمه "ثم" در فارسى به معناى "سپس" و "پس" است که در تأخّر و پشت سر هم بودن ظهور دارد، از این رو از این آیه استظهار می شود که آفرینش آسمان بعد از زمین بوده است.
نیز "دحا" و "دحو" را به معنای خلق که در فارسی به معنای آفرینش می آید ترجمه می کنند، اما دحو به معنای گستردن است.
2.برخی از مفسران منکر این بحث (تقدم و تأخر در آفرینش آسمان و زمین) هستند و این را قیاس گرفتن کار خدا به کار خلق می دانند که باطل است؛ مثلا سید قطب در تفسیر "فی ظلال القران" می گوید: مفسران و متکلمان در این جا سخن را از آفرینش آسمان و زمین، قبلیت و بعدیت و استواء و تسویه ... بسط دادند و فراموش کردند که قبلیت و بعدیت دو اصطلاح بشری است که در مقایسه با افعال خداوند هیچ گونه دلالتی ندارد (1)
ایشان در همان جا این نوع بحث های متداول بین دانشمندان مسلمان را آفتی از بحث های فلسفی یونانی و الهیات متداول بین یهود و نصاری می داند.
ولی با توجه به این که خداوند این الفاظ و عبارات را جهت تفهیم و درک مخاطبانش به پیامبر القا می کند در نتیجه با اسلوب و روش و قواعد حاکم بر ادبیات مردم با ایشان سخن می گوید از این رو فهم عرفی آنها ملاک و حجت خواهد بود و ربطی به بحث های فلاسفه و یهود و نصاری نخواهد داشت.
3.سؤال و پاسخ سؤالى که در این جا پیش مى‏آید این است که کلمه "ثم" به معناى "سپس" و "پس" در فارسى است و طبعاً تأخّر و پشت سر هم بودن را می رساند. بنابراین، از این آیه استفاده می شود که آفرینش آسمان بعد از زمین بوده است: "ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ" در حالى که از آیه "وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها" (و زمین را بعد از آن (آسمان) گسترش داد عکس آن به دست مى‏آید که خلقت زمین بعد از آسمان است.
4.در جواب این سؤال از سوی دانشمندان پاسخ هایی داده شده است که در این جا به دو نمونه از آن اشاره می کنیم:
یکم) اساساً بین این دو آیه تعارضی وجود ندارد؛ زیرا کلمه "دحا" که از ریشه "دحو" است به معنای آفرینش نیست، بلکه به معنای گسترش دادن است از این رو می شود آیه شریفه ناظر بر سه مرحله باشد:
الف. آفرینش ابتدایی زمین
ب. آفرینش ثانوی آسمان
ج. گسترش دادن زمین بعد از آفرینش آسمان
در روایتی می خوانیم که همین سؤال از عمرو بن عبید و حسن بصرى شده که آنها در پاسخ گفته‏اند: از کلمه "دَحاها" فقط گسترش زمین استفاده می شود نه آفرینش آن و ممکن است ترتیب آفرینش چنین بوده باشد که اول زمین خلق شده و پس از آن آسمان ها و سپس گسترش زمین.(2)
پس باید گفت که منظور این نیست که آفرینش زمین پس از آسمان بوده است؛ بلکه منظور این است که گسترش زمین و آماده سازى آن براى زندگى، پس از آفرینش آسمان ها بوده و این مانع از آن نیست که زمین قبل از آسمان آفریده شده باشد.(3)
دوم) گرچه کلمه "ثم" در تأخیر و ترتیب زمانى ظهور دارد، اما این ظهور در همه جا نیست.
صاحب تفسیر مجمع البیان می گوید: ممکن است بگوییم کلمه "ثم" همه جا براى تأخیر و ترتیب زمانى نیست (همان طورى که در ادبیات عرب نظایر فراوان دارد(.
و این کلمه در این جا فقط براى تذکر و یادآورى نعمت هاى خدا است و نظرى به تقدم و تأخّر خلقت زمین یا آسمان ندارد.(4) بلکه غرض برشمردن تعداد نعمت است؛ مثلا یکى از ما می گوید: "الم اطعمک ثمّ کسوتک ثمّ اعطیتک ثمّ حملتک"، آیا من تو را طعام نکردم و جامه ندادم و بخشش نکردم و اسب ندادم، و این می تواند درست باش حتی اگر آنچه را مقدّم گفته، مؤخّر انجام داده باشد؛ چرا که نظر او به تقدیم و تأخیر نیست، بلکه نظر او به تعداد است.(5)
بهرحال این کلام را خداوند در مقام امتنان فرموده است (6)و از این جهت می توان گفت که کلمه "ثم" در جمله "ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ" به معناى تأخیر زمانى نیست، بلکه به معناى‏ تأخیر در بیان و ذکر حقایقى پشت سر هم است. (7)

پی نوشت ها :

1. سید بن قطب بن ابراهیم شاذلی،‏ فی ظلال القرآن، ، ناشر دارالشروق‏، چاپ بیروت- قاهره، سال 1412 ق، چاپ هفدهم، ج ‏1، ص 53 و 54.
2.طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ناشر انتشارات فراهانى، چاپ تهران، سال 1360 ش، چاپ اول، ج ‏1، ص 114 ؛ابوالفتوح رازى، حسین بن على، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن ، ناشر بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، چاپ مشهد، سال 1408 ق، ج ‏1، ص 191‏.
3.جعفرى، یعقوب، ‏تفسیر کوثر، موسسه انتشارات هجرت ،قم ،۱۳۷۶ ،ج ‏1، ص 113.
4.ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، همان.
5. روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن،همان، ص 192.
6. ر.ک: طباطیایی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ، مترجم، موسوى همدانى، سید محمد باقر، ناشر، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ 1374 ش، چاپ پنجم. ج ‏1، ص 174 .
7.آیت الله مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ 1374 ش، چاپ اول، ج ‏1، ص162 و 163و 164.

[="Tahoma"][="Navy"]

..عرفان..;988288 نوشت:
سلام.
در ظاهر قرآن تناقص زیادی هستند که در اینترنت نیز پاسخشان هست که بهشون شبهه میگن.

منم یه تناقصی میشناسم که نتونستم تو اینترنت پیدا کنم

در سوره بقره آیه 29 میگه که اول زمین آفریده شده سپس آسمان اما در سوره النازعات آیه 27 تا 30 میگوید که اول آسمان آفریده شد سپس زمین.

چرا اینطوری هست دلیلش چیست؟


سلام
آیه سوره مبارکه بقره در مورد زمین به معنای شناخته شده خود ما یعنی کره زمین است و منظور از هفت آسمان، جو زمین و سپس آسمان های معنوی است
اما منظور از زمین در آیات سوره نازعات خشکی است همانطور که در صطلاحات عرفی ما هم می گویند چند متر زمین خریدیم و امثال آن پس اینجا منظور کره زمین نیست لذا گستراندن زمین بعد بنای آسمان به معنای گسترش خشکیهاست که با بیرون آمدن از زیر آبها صورت گرفته است.
یا علیم[/]

..عرفان..;988288 نوشت:
در سوره بقره آیه 29 میگه که اول زمین آفریده شده سپس آسمان اما در سوره النازعات آیه 27 تا 30 میگوید که اول آسمان آفریده شد سپس زمین.

سلام در قران هیچ شبیه ای نیست مگر برای دانشمندان کتاب ورق زن غرب

همانطوری که دوستان عالم گفتن آسمون اول همین جو بین منظومه ای هست که از تجمع گازها و تراکم انها عناصر بوجود امد و اجرام شکل گرفتن

ولی اسمون دوم اسمان معنوی هست درباره خلق عالم فیزیک و ریاضی وماده و مولکول در ان تصمیم گیری میشد

که خدا در قران از آن به عنوان اب نام می برد که می گوید جهان از اول روی اب بود بعد تصمیم به خلق سیستم کهکشان ها شد

(آب H2o نیست ...منظور یک محتوایی در آسمان معنوی هست که بصورت اقیانوس هایی مواج از نور متلالو و درخشان هست که تموم نظم فعلی که ما در حیات دنیا می بینیم همه از اون سیستم پیچیده اون اقیانوس نور سرچشمه میگرد... )

محی الدین;988671 نوشت:
[="Tahoma"][="Navy"]
سلام
آیه سوره مبارکه بقره در مورد زمین به معنای شناخته شده خود ما یعنی کره زمین است و منظور از هفت آسمان، جو زمین و سپس آسمان های معنوی است
اما منظور از زمین در آیات سوره نازعات خشکی است همانطور که در صطلاحات عرفی ما هم می گویند چند متر زمین خریدیم و امثال آن پس اینجا منظور کره زمین نیست لذا گستراندن زمین بعد بنای آسمان به معنای گسترش خشکیهاست که با بیرون آمدن از زیر آبها صورت گرفته است.
یا علیم
[/]

سلام محی الدین
بالاخره اول زمین خلق شده یا آسمان؟

..عرفان..;988288 نوشت:
سلام.
در ظاهر قرآن تناقص زیادی هستند که در اینترنت نیز پاسخشان هست که بهشون شبهه میگن.

منم یه تناقصی میشناسم که نتونستم تو اینترنت پیدا کنم

در سوره بقره آیه 29 میگه که اول زمین آفریده شده سپس آسمان اما در سوره النازعات آیه 27 تا 30 میگوید که اول آسمان آفریده شد سپس زمین.

چرا اینطوری هست دلیلش چیست؟

سلام و عرض ادب

تناقضی وجود نداره

باید معنی رو درست بخونید !


هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ ۚ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

او خدایی است که همه موجودات زمین را برای شما خلق کرد، و پس از آن به خلقت آسمانها نظر گماشت و هفت آسمان را بر فراز یکدیگر برافراشت و او به همه چیز داناست.

أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها
28رَفَعَ سَمْکَها فَسَوّاها
29وَ أَغْطَشَ لَیْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها
30وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها

27 ـ آیا آفرینش شما مشکل تر است یا آسمان که خداوند آن را بنا نهاد؟!
28 ـ سقف آن را برافراشت و آن را منظم ساخت.
29 ـ و شبش را تاریک و روزش را آشکار نمود!
30 ـ و زمین را بعد از آن گسترش داد.

در سوره بقره آفرینش آنچه در زمین هست بیان شده نه خود زمین !!! (ما فی الارض )

اما در سوره نازعات نحوه افرینش جو یا به تعبیر عوام آسمان توضیح داده شده
و پس از اون خشکی یا به تعبیر عوام زمین گسترده شده

در هیچ کدوم از این آیات سخنی از تقدم خلقت کره زمین یا فضا زده نشده


اینهمه پست داشتم دریغ از یکیش!! حداقل 7 صفحه شد یک صفحه! هم پستهای من هم دیگران باد هوا شد! همینطوری میخواهید رفع شبهه کنید!!؟ روش سایتهای اسلامی پاک کردن خود شبهه است نه رفع شبهه که نشانه ناتوانی یا بهتر بگم نداشتن پاسخ به منتقدین هست! میدونم حالا میای بهانه میاری تو توهین کردی و از این حرفها! بقیه چه!؟ انها را چرا حذف کردید؟ اگه من توهینی نابجا هم کرده میگذاشتید باشه تبلیغی بود برای خودتون!

taleb;989118 نوشت:
اینهمه پست داشتم دریغ از یکیش!! حداقل 7 صفحه شد یک صفحه! هم پستهای من هم دیگران باد هوا شد! همینطوری میخواهید رفع شبهه کنید!!؟ روش سایتهای اسلامی پاک کردن خود شبهه است نه رفع شبهه که نشانه ناتوانی یا بهتر بگم نداشتن پاسخ به منتقدین هست! میدونم حالا میای بهانه میاری تو توهین کردی و از این حرفها! بقیه چه!؟ انها را چرا حذف کردید؟ اگه من توهینی نابجا هم کرده میگذاشتید باشه تبلیغی بود برای خودتون!

سلام و عرض ادب

بخشی از محتوای سایت حدودا شامل ده روز اخیر به علت مشکلات فنی و ضعف سیستم فنی سایت از دیتای سایت حذف شده است و این منحصر به نوشته های کاربران تنها نیست و پاسخ های کارشناسان نیز در ده روز اخیر حذف شده است کاربران عزیز می توانند نوشته های خود را باز نویسی و بارگزاری کنند.

حکیم;989154 نوشت:
پاسخ های کارشناسان

سلام

خداقوت استاد ارجمند خسته نباشید

خب ما اومدیم پاسخ کارشناس بخونیم اول زمین آفریده شد یا آسمان ؟;;)@};-خدارحم کنه از بس ارسالی فرستادند شده اتوبوس همگانی happy@};-

فریال;989223 نوشت:
سلام

خداقوت استاد ارجمند خسته نباشید

خب ما اومدیم پاسخ کارشناس بخونیم اول زمین آفریده شد یا آسمان ؟خدارحم کنه از بس ارسالی فرستادند شده اتوبوس همگانی

سلام و عرض ادب

خوب ویژگی انجمن گفتگو همین هست که همگی در بحث شرکت دارند و اظهار نظر می کنند و این از امتیازات گفتگوی مشترک می باشد

پرسش:

در سوره بقره آیه 29 آمده که اول زمین آفریده شده سپس آسمان، اما در سوره النازعات آیه 27 تا 30 می فرمایدکه اول آسمان آفریده شد سپس زمین.

چرا اینطوری هست دلیلش چیست ؟بالاخره اول زمین آفریده شده بعد آسمان، یا برعکس؟

پاسخ :
در پاسخ به چند نکته توجه فرمایید:
1.دلیل اختلاف و تعارض ظاهری که بین دو آیه مورد سؤال دیده می شود، به دلیل وجود دو کلمه "ثمّ" و "دحو" در آیات مورد بحث است که کلمه "ثم" در فارسى به معناى "سپس" و "پس" است که در تأخّر و پشت سر هم بودن ظهور دارد، از این رو از این آیه استظهار می شود که آفرینش آسمان بعد از زمین بوده است.
نیز "دحا" و "دحو" را به معنای خلق که در فارسی به معنای آفرینش می آید ترجمه می کنند، اما دحو به معنای گستردن است.
2.برخی از مفسران منکر این بحث (تقدم و تأخر در آفرینش آسمان و زمین) هستند و این را قیاس گرفتن کار خدا به کار خلق می دانند که باطل است؛ مثلا سید قطب در تفسیر "فی ظلال القران" می گوید: مفسران و متکلمان در این جا سخن را از آفرینش آسمان و زمین، قبلیت و بعدیت و استواء و تسویه ... بسط دادند و فراموش کردند که قبلیت و بعدیت دو اصطلاح بشری است که در مقایسه با افعال خداوند هیچ گونه دلالتی ندارد (1)
ایشان در همان جا این نوع بحث های متداول بین دانشمندان مسلمان را آفتی از بحث های فلسفی یونانی و الهیات متداول بین یهود و نصاری می داند.
ولی با توجه به این که خداوند این الفاظ و عبارات را جهت تفهیم و درک مخاطبانش به پیامبر القا می کند در نتیجه با اسلوب و روش و قواعد حاکم بر ادبیات مردم با ایشان سخن می گوید از این رو فهم عرفی آنها ملاک و حجت خواهد بود و ربطی به بحث های فلاسفه و یهود و نصاری نخواهد داشت.
3.سؤال و پاسخ سؤالى که در این جا پیش مى‏آید این است که کلمه "ثم" به معناى "سپس" و "پس" در فارسى است و طبعاً تأخّر و پشت سر هم بودن را می رساند. بنابراین، از این آیه استفاده می شود که آفرینش آسمان بعد از زمین بوده است: "ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ" در حالى که از آیه "وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها" (و زمین را بعد از آن (آسمان) گسترش داد عکس آن به دست مى‏آید که خلقت زمین بعد از آسمان است.
4.در جواب این سؤال از سوی دانشمندان پاسخ هایی داده شده است که در این جا به دو نمونه از آن اشاره می کنیم:
یکم) اساساً بین این دو آیه تعارضی وجود ندارد؛ زیرا کلمه "دحا" که از ریشه "دحو" است به معنای آفرینش نیست، بلکه به معنای گسترش دادن است از این رو می شود آیه شریفه ناظر بر سه مرحله باشد:
الف. آفرینش ابتدایی زمین
ب. آفرینش ثانوی آسمان
ج. گسترش دادن زمین بعد از آفرینش آسمان
در روایتی می خوانیم که همین سؤال از عمرو بن عبید و حسن بصرى شده که آنها در پاسخ گفته‏اند: از کلمه "دَحاها" فقط گسترش زمین استفاده می شود نه آفرینش آن و ممکن است ترتیب آفرینش چنین بوده باشد که اول زمین خلق شده و پس از آن آسمان ها و سپس گسترش زمین.(2)
پس باید گفت که منظور این نیست که آفرینش زمین پس از آسمان بوده است؛ بلکه منظور این است که گسترش زمین و آماده سازى آن براى زندگى، پس از آفرینش آسمان ها بوده و این مانع از آن نیست که زمین قبل از آسمان آفریده شده باشد.(3)
دوم) گرچه کلمه "ثم" در تأخیر و ترتیب زمانى ظهور دارد، اما این ظهور در همه جا نیست.
صاحب تفسیر مجمع البیان می گوید: ممکن است بگوییم کلمه "ثم" همه جا براى تأخیر و ترتیب زمانى نیست (همان طورى که در ادبیات عرب نظایر فراوان دارد(.
و این کلمه در این جا فقط براى تذکر و یادآورى نعمت هاى خدا است و نظرى به تقدم و تأخّر خلقت زمین یا آسمان ندارد.(4) بلکه غرض برشمردن تعداد نعمت است؛ مثلا یکى از ما می گوید: "الم اطعمک ثمّ کسوتک ثمّ اعطیتک ثمّ حملتک"، آیا من تو را طعام نکردم و جامه ندادم و بخشش نکردم و اسب ندادم، و این می تواند درست باش حتی اگر آنچه را مقدّم گفته، مؤخّر انجام داده باشد؛ چرا که نظر او به تقدیم و تأخیر نیست، بلکه نظر او به تعداد است.(5)
بهرحال این کلام را خداوند در مقام امتنان فرموده است (6)و از این جهت می توان گفت که کلمه "ثم" در جمله "ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ" به معناى تأخیر زمانى نیست، بلکه به معناى‏ تأخیر در بیان و ذکر حقایقى پشت سر هم است. (7)

پی نوشت ها :

1. سید بن قطب بن ابراهیم شاذلی،‏ فی ظلال القرآن، ، ناشر دارالشروق‏، چاپ بیروت- قاهره، سال 1412 ق، چاپ هفدهم، ج ‏1، ص 53 و 54.
2.طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ناشر انتشارات فراهانى، چاپ تهران، سال 1360 ش، چاپ اول، ج ‏1، ص 114 ؛ابوالفتوح رازى، حسین بن على، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن ، ناشر بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، چاپ مشهد، سال 1408 ق، ج ‏1، ص 191‏.
3.جعفرى، یعقوب، ‏تفسیر کوثر، موسسه انتشارات هجرت ،قم ،۱۳۷۶ ،ج ‏1، ص 113.
4.ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، همان.
5. روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن،همان، ص 192.
6. ر.ک: طباطیایی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ، مترجم، موسوى همدانى، سید محمد باقر، ناشر، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ 1374 ش، چاپ پنجم. ج ‏1، ص 174 .
7.آیت الله مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ 1374 ش، چاپ اول، ج ‏1، ص162 و 163و 164.

موضوع قفل شده است