جمع بندی پاسخ به شبهه آیه 9 سوره انعام

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پاسخ به شبهه آیه 9 سوره انعام

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض ادب

در آیه 9 سوره انعام آمده است که :

وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِمْ مَا يَلْبِسُونَ

معنی :

و اگر او را فرشته‌ای قرارمی‌دادیم، حتماً وی را بصورت انسانی درمی‌آوردیم؛ (باز به پندار آنان،) کار را بر آنها مشتبه می‌ساختیم؛ همان‌طور که آنها کار را بر دیگران مشتبه می‌سازند!

و چنانچه رسول را فرشته‌ای قرار می‌دادیم باز هم او را به صورت مردی در می‌آوردیم و بی‌شک سبب می‌شدیم که همان اشتباهی که برای دیگران پیش می‌آوردند برای خودشان پیش آید.

[این مغالطه گران لجوج می گویند: چرا پیامبر از جنس فرشتگان نیست؟] اگر او را فرشته ای قرار می دادیم، یقیناً وی را به شکل مردی در می آوردیم، و قطعاً حقیقت را همانطور که آنان بر دیگران مُشتبه می کنند [به سزای لجاجتشان] بر خود آنان مُشتبه می ساختیم، [تا بر فرض پیامبر قرار دادن فرشته، باز بگویند: چرا پیامبری از جنس بشر برای ما قرار داده است؟]

و اگر او را فرشته‌اى قرار مى‌داديم، حتماً وى را [به صورت‌] مردى در مى‌آورديم، و امر را همچنان بر آنان مشتبه مى‌ساختيم.

و اگر آن پيامبر را از ميان فرشتگان بر مى‌گزيديم باز هم او را به صورت مردى مى‌فرستاديم و اين خلط و اشتباه كه پديد آورده‌اند بر جاى مى‌نهاديم.

شبه :

خب چرا خداوند اینکار را انجام میدهد ( امر را میپوشاند و مشتبه میکند ) ؟ آیا تمام مردم اهل مشتبه کردن و به عبارتی پوشاندن حقیقت از دیگران هستند ؟ پس تکلیف آنهایی که اینکار را انجام نمی دهند چه میشود ؟

آیا اینکه خداوند امر را مشتبه میکند تا کافران نتوانند پی به حقیقت ببرند باعث گمراهی و ضعف ایمان مومنین نمیشود ؟

چرا در جایی از قرآن میگویند حق از باطل کاملا آشکار شده قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ( تحقیقا راه هدایت و ضلالت بر همه کس روشن گردیده، ) و در جای دیگر امر را مشتبه میکند ...

نمیشود گفت که این همه شبه در دین فقط از کافران است ! چرا خداوند برای آن دسته از مومنانی که به دنبال حقیقت هستند حقیقت را کاملا روشن نمی کند ؟ مثلا بنده چند ساله به دنبال اثبات وجود الله هستم ، تا حدودی ایمان به دست آورده ام ولی هنوز به ایمان کامل نرسیده ام ، چرا خداوند ما را به ایمان کامل نمی رساند وقتی ما در طلب آن هستیم ؟ دیگر از درون خودم که آگاهم کسی نمیتواند به من بگوید تو اهل کفر هستی و حقیقت را می پوشانی ، شاید جاهل باشم ولی اهل کفر نیستم !

جواب خوده بنده ( جهت بررسی )

بنده فکر میکنم این به خاطر این است که مومن ها با جستجو و فکر کردن به حقیقت ، و تلاش برای به دست آوردن ایمان کسب ثواب کنند خداوند اینطور شبهات را اجازه میدهد به وجود بیایند و حقیقت را مشتبه میکند ! آیا این عقیده صحیح است ؟ یک نظر دیگر هم دارم و آن اینکه چون خداوند میداند ما با دانستن حقیقت به آن عمل نخواهیم کرد ، حقیقت را از ما پوشانده تا کوله بار گناهمان بیشتر از این سنگین نشود ! آیا چنین نظری صحیح است ؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد میقات


[="Tahoma"]

به من بیاموز;987896 نوشت:
شبه :

خب چرا خداوند اینکار را انجام میدهد ( امر را میپوشاند و مشتبه میکند ) ؟

با سلام و درود

این آیه و آیات قبل، راجع به بهانه جویی های کافران است.

کافران می گویند مگر یک انسان به تنهایی می تواند بار رسالت را به عهده بگیرد، چرا همراه او فرشته ای نیامده است.

خداوند می فرماید اگر قرار بود فرشته ای نازل کنیم، بایستی او را مانند انسان قرار می دادیم: «لَجَعَلْنٰاهُ رَجُلاً»؛ مراد از «رجلا» انسان است؛ البته نه فقط شکل و ظاهر انسان، بلکه از نظر باطن نیز صفات انسان را داشته باشد تا بتواند الگو برای انسان ها باشد.

و اگر چنین می کردیم، باز هم کفار، همان بهانه را می آوردند که چرا به یک انسان مأموریت هدایت داده شده و یا این که نمی دانیم این فرشته است یا انسان یا...؛ سپس ادعا می کردند ما (خدا) مشتبه کردیم بر آن ها، آن چه را آن ها مشتبه می کردند (برای دیگران) : «وَ لَلَبَسْنٰا عَلَيْهِمْ مٰا يَلْبِسُونَ»

توجه:
عبارت «لَلَبَسْنٰا عَلَيْهِمْ مٰا يَلْبِسُونَ»، حکایت از ادعای کافران است؛ این ادعا و بهانه گیری که، موضوع برای ما مشتبه است و نمی توانیم ایمان بیاوریم.

به بیان دیگر؛ این نسبت دادن «لبس» و پرده پوشی به خداوند، از زاویه نگاه کافران است.

بنابر این:
این خداوند نیست که امر را مشتبه می کند، بلکه این ادعای کافران است.

در واقع در اين آيه، پرده ‏پوشى و اشتباه‏ كارى، از ديدگاه کافران و مشركان مطرح شده است؛ يعنى به عقيده‏ آن ها، خدا مردم را به اشتباه انداخته است؛ همان ‏طور كه خود آنان، افراد بى ‏خبر را به اشتباه مى ‏انداختند و چهره‏ حقيقت را از آنان مى ‏پوشاندند.

[="Tahoma"]

بیانی دیگر؛

کافران خودشان امر را بر خودشان مشتبه کرده اند و به عبارتی، عامل اصلی و اولیه این مشتبه شدن و به اشتباه افتادن، خودشان بوده اند.

علامه طباطبایی(ره) می گوید:

اين كه فرمود: «وَ لَلَبَسْنا عَلَيْهِمْ ما يَلْبِسُونَ» از قبيل آيه‏ «فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ»(صف: 61/ 5) مى ‏باشد؛ و از آن به خوبى استفاده مى‏ شود كه اگر خدا آنان را گمراه كرد، بعد از آن بود كه خودشان گمراهى را براى خود اختيار كردند، نه اين كه خداوند ابتداء گمراهشان كرده باشد، زيرا چنين چيزى لايق ساحت قدس خدا نيست.

نکته: كلمه «يلبسون» چون متعلقش حذف شده، هم شامل التباس [پرده پوشی و به اشتباه انداختن] بر خودشان مى ‏شود و هم شامل التباس بر يكديگر.(ترجمه المیزان، ج 7، ص 30)

بیان سوم؛

صاحب «مجمع البیان» می گوید:

«فأضاف اللبس إلى نفسه لأنه يقع عند إنزاله الملائكة»؛ خداوند، پرده پوشی و اشتباه کاری را به خودش نسبت داده (للبسنا)، زیرا با فرستادن فرشته، این امر واقع می شود.(مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏4، ص 429)

یعنی اين كه مى ‏گويد ما امر را بر آن ها مشتبه مى ‏ساختيم، به خاطر اين است كه عامل اصلى خداوند است، زيرا با نازل شدن فرشته، از جانب خداوند، اين اشتباه حاصل می شود.

به عبارت دیگر؛
اگر خداوند فرشته می فرستاد، امر بر مشرکان مشتبه می شد و می گفتند آیا این انسان است یا فرشته یا...؛ لذا چون ارسال فرشته، از سوی خداوند و توسط او بوده است، پس پرده پوشی و به اشتباه انداختن را نیز کار خدا می دانستند.

[="Tahoma"]بیان و تفسیر

کافران از ابتدا قصد ایمان آوردن ندارند، لذا به دنبال بهانه گیری هستند.

خداوند متعال به پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرماید: (حتّی) اگر ما نامه ‌ای روی صفحه ‌ای بر تو نازل کنیم، و (علاوه بر دیدن و خواندن) آن را با دست های خود لمس کنند، باز کافران می ‌گویند: این، چیزی جز یک سحر آشکار نیست: «وَ لَوْ نَزَّلْنٰا عَلَيْكَ كِتٰاباً فِي قِرْطٰاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقٰالَ اَلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هٰذٰا إِلاّٰ سِحْرٌ مُبِينٌ»(انعام: 6/ 7)

یکی دیگر از بهانه های کافران، این است که چرا فرشته ای همراه پیامبر نیامده است: «وَ قٰالُوا لَوْ لاٰ أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ»

خداوند متعال، دو پاسخ به این بهانه تراشی کافران می دهد:

اول این که اگر فرشته ای بر آنان نازل کنیم، حقیقت آشکار شده وعالَم غیب به عالَم شهود تبدیل می شود و حجت بر آن ها تمام می شود، لذا اگر مخالفت کنند، دیگر مهلت به آن ها داده نمی شود و عذاب و نابودی آن ها حتمی و قطعی است؛ «وَ لَوْ أَنْزَلْنٰا مَلَكاً لَقُضِيَ اَلْأَمْرُ ثُمَّ لاٰ يُنْظَرُونَ»(انعام: 6/ Dirol

زیرا این مخالفت، دیگر از روی جهل و علم نداشتن به حقیقت نیست بلکه دیگر حقیقت آشکار شده و پرده ها کنار رفته و همه چیز عیان و آشکار است و جای هیچ شک و شبهه ای نیست؛ به همین خاطر، انکار مساوی با نابودی و هلاکت است؛ و خداوند چون می داند آن ها از روی لجاجت، باز هم انکار می کنند و باعث نابودی خودشان می شوند، این کار را نمی کند.

دوم این که اگر قرار باشد فرشته ای همراه پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرستاده شود که کافران آن را ببینند و بخواهند از او الگو بگیرند، باید به ظاهر و صفات انسان باشد. «وَ لَوْ جَعَلْنٰاهُ مَلَكاً لَجَعَلْنٰاهُ رَجُلاً»

زیرا اگر صفات انسان را نداشته باشد، کافران می گویند ما چگونه از او الگو بگیریم و اگر او هم انسان بود، مثل ما عمل می کرد. پس آن فرشته هم از نظر ظاهر و هم از نظر صفات باید مانند انسان باشد تا بتواند معیار، الگو و راهنما قرار گیرد.

اگر آن فرشته همه صفات انسان را داشته باشد، باز بر می گردیم سر جای اول، یعنی همان بهانه قبلی کافران، که این انسان است و چرا فرشته همراه او نیست و خدا امر را بر ما مشتبه کرده است. «لَلَبَسْنٰا عَلَيْهِمْ مٰا يَلْبِسُونَ»

توجه:
عبارت «لَلَبَسْنٰا عَلَيْهِمْ»، از زاویه نگاه کافران و حکایت از ادعای کافران است؛ بهانه گیری برای این که موضوع برای ما مشتبه است و نمی توانیم ایمان بیاوریم.

خداوند پس از این بهانه تراشی های کافران، به پیامبرش می فرماید، کافران همین گونه اند و نسبت به پیامبران قبل از تو نیز چنین بوده و آن ها را به مسخره می گرفتند: «وَ لَقَدِ اُسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ»(انعام: 6/ 10)

غافل از این که آن ها نیز به خاطر استهزاء کردنشان، عذاب شده و نابود شدند: «فَحٰاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مٰا كٰانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»(انعام: 6/ 10)

تهدیدی دیگر برای کافران:
ای پیامبر، بگو: روی زمین گردش کنید؛ سپس بنگرید سرانجام تکذیب‌ کنندگان آیات الهی چه شد: «قُلْ سِيرُوا فِي اَلْأَرْضِ ثُمَّ اُنْظُرُوا كَيْفَ كٰانَ عٰاقِبَةُ اَلْمُكَذِّبِينَ»(انعام: 6/ 11)

[="Tahoma"]پيام ‏ها:

1. هميشه راه بهانه‏ جويى مشركان باز است (حتى اگر فرشته ‏اى نازل شود.)

2. مشركان فرافكنى مى ‏كنند و در حالى كه خود مشتبه ‏نما هستند، ديگران را به مشتبه‏ نمايى متهم مى ‏سازند.(تفسیر قرآن مهر، ج 6، ص 35)

با سلام خدمت همه دوستان

موضوع این است که مخاطبان آیه معتقد بودند ملائکه از جنس زن هستند و چون ملأ قوم بشمار می رفتند، بدین سان دین را بر مردم تلبیس می کردن و خداوند با ارسال ملائکه در هیئت مرد، دین خودشان را تلبیس می کند در حالی که ملائکه نه زن هستند و نه مرد.

shahed1;988556 نوشت:
با سلام خدمت همه دوستان

موضوع این است که مخاطبان آیه معتقد بودند ملائکه از جنس زن هستند و چون ملأ قوم بشمار می رفتند، بدین سان دین را بر مردم تلبیس می کردن و خداوند با ارسال ملائکه در هیئت مرد، دین خودشان را تلبیس می کند در حالی که ملائکه نه زن هستند و نه مرد.

انها نه این که به خداوند اعتقاد نداشتند، داشتند خیلی خوب هم داشتند. مشکل اصلی آنها این بود که از پیش خودشان ساخته بودند و بافته بودند که فرشتگان دختران خداوند و مقربین درگاه الهی هستند که آمده‌اند تا آنها را اندکی به خداوند نزدیک تر سازند و ایشان را به راه رشد و رستگاری هدایت نمایند.
آنگاه عده‌ای شیاد از زبان همین ملائکه خیالی برای مردم حرف هایی را نقل می‌کردند و قوانینی را وضع می کردند تا هرچه بیشتر دین آنها را تلبیس نمایند و آنها را از راه خداوند به در کنند. آنها تا جایی پیش می رفتند که حتی مردم را وادار می ساختند تا فرزندان خود را در راه خدا قربانی نمایند. و این همان بلای بزرگی است که همیشه بوده همیشه هست و خواهد بود و هیچگاه دست از سر بشر بر نداشته است
.

به من بیاموز;987896 نوشت:
سم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض ادب

در آیه 9 سوره انعام آمده است که :

وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِمْ مَا يَلْبِسُونَ

معنی :

و اگر او را فرشته‌ای قرارمی‌دادیم، حتماً وی را بصورت انسانی درمی‌آوردیم؛ (باز به پندار آنان،) کار را بر آنها مشتبه می‌ساختیم؛ همان‌طور که آنها کار را بر دیگران مشتبه می‌سازند!

و چنانچه رسول را فرشته‌ای قرار می‌دادیم باز هم او را به صورت مردی در می‌آوردیم و بی‌شک سبب می‌شدیم که همان اشتباهی که برای دیگران پیش می‌آوردند برای خودشان پیش آید.

[این مغالطه گران لجوج می گویند: چرا پیامبر از جنس فرشتگان نیست؟] اگر او را فرشته ای قرار می دادیم، یقیناً وی را به شکل مردی در می آوردیم، و قطعاً حقیقت را همانطور که آنان بر دیگران مُشتبه می کنند [به سزای لجاجتشان] بر خود آنان مُشتبه می ساختیم، [تا بر فرض پیامبر قرار دادن فرشته، باز بگویند: چرا پیامبری از جنس بشر برای ما قرار داده است؟]

و اگر او را فرشته‌اى قرار مى‌داديم، حتماً وى را [به صورت‌] مردى در مى‌آورديم، و امر را همچنان بر آنان مشتبه مى‌ساختيم.

و اگر آن پيامبر را از ميان فرشتگان بر مى‌گزيديم باز هم او را به صورت مردى مى‌فرستاديم و اين خلط و اشتباه كه پديد آورده‌اند بر جاى مى‌نهاديم.


سلام
به نظر بنده قرآن کریم نمی خواهد بفرماید ما امور را بر افراد ( ولو کافران لجوج) مشتبه می کنیم بلکه مساله خاص همان کفار لجوج است چرا ؟ چون بر اساس سنت حکیمانه خداوند متعال اگر فرشته بخواهد برای هدایت انسان بیاید باز با همان ویژگی های ظاهری و باطنی انسان باید بیاید و اگر چنین شود وضعیت هیچ فرقی نمی کند و باز همان ایرادات و اشکالات و لجاجتها تکرار می شود.
البته به نظر بنده این احتمال هم هست که ضمیر در "علیهم" به فرشتگان فرضی و ضمیر در "یلبسون" به پیامبران و انسانها بر می گردد و نه به کفار به این معنا که ما آنچه را که بر انسانها و پیامبران پوشانده ایم از ویژگی های ظاهری مثلا جسم و ویژگی های دنیوی و مادی بر فرشتگان هم می پوشانیم لذا لبس اینجا نه به معنای مشتبه ساختن بلکه به معنای پوشاندن ویژگی های ظاهری است. اگر این معنا را بپذیریم سوال و شبهه جناب به من بیاموز اصلا موضوعیت ندارد. البته این در صورتی است که للبسنا به کسر باء و یلبسون به فتح باء قرائت شود.
یا علیم


پرسش:

در آیه 9 سوره انعام، چرا خداوند، امر را می پوشاند و مشتبه می کند؟ آیا تمام مردم اهل مشتبه کردن و به عبارتی پوشاندن حقیقت از دیگران هستند؟ پس تکلیف آنهایی که این کار را انجام نمی دهند چه می شود؟ آیا این کار باعث گمراهی و ضعف ایمان مومنین نمی شود؟

پاسخ:
«وَ لَوْ جَعَلْنٰاهُ مَلَكاً لَجَعَلْنٰاهُ رَجُلاً وَ لَلَبَسْنٰا عَلَيْهِمْ مٰا يَلْبِسُونَ»
و اگر او را فرشته ‌ای قرار می ‌دادیم، حتماً وی را بصورت انسانی در می ‌آوردیم؛ (باز به پندار آنان،) کار را بر آنها مشتبه می ‌ساختیم؛ همان ‌طور که آنها کار را بر دیگران مشتبه می ‌سازند!(1)

این آیه و آیات قبل(انعام/ 7و8)، راجع به بهانه جویی های کافران است؛ کافران از ابتدا قصد ایمان آوردن ندارند، لذا به دنبال بهانه گیری هستند.
کافران می گویند مگر یک انسان به تنهایی می تواند بار رسالت را به عهده بگیرد، چرا همراه او فرشته ای نیامده است.
خداوند می فرماید اگر قرار بود فرشته ای نازل کنیم، بایستی او را مانند انسان قرار می دادیم: «لَجَعَلْنٰاهُ رَجُلاً»؛ مراد از «رجلا» انسان است؛ البته نه فقط شکل و ظاهر انسان، بلکه از نظر باطن نیز صفات انسان را داشته باشد تا بتواند الگو برای انسان ها باشد.
و اگر چنین می کردیم، باز هم کفار، همان بهانه را می آوردند که چرا به یک انسان مأموریت هدایت داده شده و یا این که نمی دانیم این فرشته است یا انسان یا...؛ سپس ادعا می کردند ما (خدا) مشتبه کردیم بر آن ها، آن چه را آن ها مشتبه می کردند (برای دیگران) : «وَ لَلَبَسْنٰا عَلَيْهِمْ مٰا يَلْبِسُونَ»

توجه:
عبارت «لَلَبَسْنٰا عَلَيْهِمْ مٰا يَلْبِسُونَ»، حکایت از ادعای کافران است؛ این ادعا و بهانه گیری که، موضوع برای ما مشتبه است و نمی توانیم ایمان بیاوریم.
به بیان دیگر؛ این نسبت دادن «لبس» و پرده پوشی به خداوند، از زاویه نگاه کافران است.

بیانی دیگر؛
کافران خودشان امر را بر خودشان مشتبه کرده اند و به عبارتی، عامل اصلی و اولیه این مشتبه شدن و به اشتباه افتادن، خودشان بوده اند.
علامه طباطبایی(ره) می گوید:
اين كه فرمود: «وَ لَلَبَسْنا عَلَيْهِمْ ما يَلْبِسُونَ» از قبيل آيه‏ «فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ»(2) مى ‏باشد؛ و از آن به خوبى استفاده مى‏ شود كه اگر خدا آنان را گمراه كرد، بعد از آن بود كه خودشان گمراهى را براى خود اختيار كردند، نه اين كه خداوند ابتداء گمراهشان كرده باشد، زيرا چنين چيزى لايق ساحت قدس خدا نيست.
نکته: كلمه «يلبسون» چون متعلقش حذف شده، هم شامل التباس [پرده پوشی و به اشتباه انداختن] بر خودشان مى ‏شود و هم شامل التباس بر يكديگر.(3)

بیان سوم؛
صاحب «مجمع البیان» می گوید:
«فأضاف اللبس إلى نفسه لأنه يقع عند إنزاله الملائكة»؛ خداوند، پرده پوشی و اشتباه کاری را به خودش نسبت داده (للبسنا)، زیرا با فرستادن فرشته، این امر واقع می شود.(4)
یعنی اين كه مى ‏گويد ما امر را بر آن ها مشتبه مى ‏ساختيم، به خاطر اين است كه عامل اصلى خداوند است، زيرا با نازل شدن فرشته، از جانب خداوند، اين اشتباه حاصل می شود.
به بیان دیگر؛ اگر خداوند فرشته می فرستاد، امر بر مشرکان مشتبه می شد و می گفتند آیا این انسان است یا فرشته یا...؛ لذا چون ارسال فرشته، از سوی خداوند و توسط او بوده است، پس پرده پوشی و به اشتباه انداختن را نیز کار خدا می دانستند.

پيام ‏ها:
1. هميشه راه بهانه‏ جويى مشركان باز است (حتى اگر فرشته ‏اى نازل شود.)
2. مشركان فرافكنى مى ‏كنند و در حالى كه خود مشتبه ‏نما هستند، ديگران را به مشتبه‏ نمايى متهم مى ‏سازند.(5)

بنابر این:
این خداوند نیست که امر را مشتبه می کند، بلکه این ادعای کافران است.
در واقع در اين آيه، پرده ‏پوشى و اشتباه‏ كارى، از ديدگاه کافران و مشركان مطرح شده است؛ يعنى به عقيده‏ آن ها، خدا مردم را به اشتباه انداخته است؛ همان ‏طور كه خود آنان، افراد بى ‏خبر را به اشتباه مى ‏انداختند و چهره‏ حقيقت را از آنان مى ‏پوشاندند.

پی نوشت ها:
1. انعام: 6/ 9.
2. صف: 61/ 5.
3. طباطبایی، محمد حسین، تفسير الميزان، ترجمه موسوی همدانی، انتشارات: جامعه مدرسین، دفتر انتشارات اسلامی ـ قم، ج 7، ص 30.
4. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات: ناصر خسرو ـ تهران، ج ‏4، ص 429.
5. رضایی اصفهانی، تفسير قرآن مهر، ناشر: پژوهشهاى تفسير و علوم قرآن ـ قم‏، ج 6، ص 35.

موضوع قفل شده است