جمع بندی چرا خداوند انسان و جهان هستی رو خلق کرد؟

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا خداوند انسان و جهان هستی رو خلق کرد؟

سلام سوال زیاد دارم ، اول اینکه چرا خداوند انسان و جهان هستی رو خلق کرد چرا خلقت افرینش رو بوجود اورد علت اصلی چی بوده؟شما اطلاعاتتون زیاده لطفا کمک کنید به سوالاتم جواب بدم ممنون

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد دلیل

آرزوو;987359 نوشت:
سلام سوال زیاد دارم ، اول اینکه چرا خداوند انسان و جهان هستی رو خلق کرد چرا خلقت افرینش رو بوجود اورد علت اصلی چی بوده؟شما اطلاعاتتون زیاده لطفا کمک کنید به سوالاتم جواب بدم ممنون

سلام و وقت بخیر
هدف از خلقت اجمالا رسیدن انسان به کمال و قرب الهی است که به وسیله عبادت و انجام اوامر الهی تحقق پیدا می کند. انسان موجود خاصی با ویژگی ها و قابلیت های متعددی است که با اراده و اختیار خود می تواند به جایگاهی دست پیدا کند که حتی ملایکه الهی نیز نمی توانند به آن مقام برسند. امکان حرکت در دو جهت خیر و شر از انسان موجودی ساخته که در صورت غلبه بر شهوت و تمایلات مادی به ملکوت پرواز کرده و بالاتر از فرشته قرار می گیرد ولی در صورتی که مغلوب شهوت و غضب و مادیات شود از حیوان نیز جایگاهش پست تر و پایین تر خواهد بود. جهان هستی دارای ابعاد و پیچیدگی ها گوناگونی است که اعجاب هر کسی را برانگیخته و نشان دهنده وجود قدرتی فراتر از قدرت عادی و مادی می باشد که خدای تعالی است و او همه امکانات و مواهب هستی را در اختیار انسان قرار داده است تا به وسیله آن به اهداف خود دست پیدا کند. لذا همه عالم و موجودات آن در خدمت انسان قرار دارند و انسان باید در طاعت و بندگی خداوند باشد تا بتواند به قرب الهی رسیده و دنیا و آخرت خود را آباد گرداند و به ظرفیت و شایستگی وجودی خویش دست پیدا نماید.
برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب فلسفه آفرینش نوشته عبدالله نصری مراجعه نمایید.
موفق باشید

آرزوو;987359 نوشت:
سلام سوال زیاد دارم ، اول اینکه چرا خداوند انسان و جهان هستی رو خلق کرد چرا خلقت افرینش رو بوجود اورد علت اصلی چی بوده؟شما اطلاعاتتون زیاده لطفا کمک کنید به سوالاتم جواب بدم ممنون

با سلام و عرض ادب

خداوند برای انجام اعمالش نیاز به علت نداره

این مخلوقات هستند که برای انجام اعمالشون نیاز به علت دارن

خداوند قدرت آفرینش داشت

پس خواست و خلق کرد

و به موجودات اجازه داد تا به کمال برسن و عاشق خدا بشن و بتونن خداوند رو بندگی کنند و از وجود داشتن لذت ببرن

در پناه حق تعالی

آرزوو;987359 نوشت:
ول اینکه چرا خداوند انسان و جهان هستی رو خلق کرد چرا خلقت افرینش رو بوجود اورد

پاسخ ساده اس برای اینکه خدایی کنه

اگر جهان هستی نبود خدا بودن هم معنی نداشت

وقتی که چیزی وجود نداشته باشد پس خدا ی چه هستی ؟ خدای چه باشی ؟؟

باید جهانی را بیافرینی که خدایی کنی یا نه ؟

خدا برای نمایش خدا بودن نیازمند آفرینش جهان هستی بود تا خدا بودن خود را نشان دهد و به نمایش بگذارد

خدا خود خواه خود محور و خود بزرگ بین است ( متکبر ) است جبار است ( زورگو و زورمدار )

تکبر وخود بزرگ بینی خدا او را به آفرینش وا داشت

هستی بیکران هیچ ربطی به موجود بی مقدار ی به نام انسان نداره

خیلی خیلی بخواهیم در حق انسان لطف کنیم تنها و تنها می توانیم بگوییم زمین برای انسان آفریده شده است نه هستی بیکران

آفرینش جهان هستی اصلن ربطی به وجود انسان ندارد کسانی که ادعا می کنند جهان هستی برای انسان است کوته فکرند

اینکه می گویند جهان هستی برای انسان آفریده شده است ادعایی تنگ نظرانه بی اساس و پوچ , خیالبافانه است که مدعیان هیچ دلیل خرد پذیری برای اثبات آن ندارند فقط خیالات خود را می گویند

[="Tahoma"][="Navy"]

آرزوو;987359 نوشت:
سلام سوال زیاد دارم ، اول اینکه چرا خداوند انسان و جهان هستی رو خلق کرد چرا خلقت افرینش رو بوجود اورد علت اصلی چی بوده؟شما اطلاعاتتون زیاده لطفا کمک کنید به سوالاتم جواب بدم ممنون

سلام
آفرینش جهان برای این بوده که خداوند شناخته بشه. "خلقت الخلق لکی اعرف"
شما فرض بگیرید یک آدمی خیلی مهربانه . درونش پر از مهر و محبته. خب چطور دیگران میتونن بفهمن که او مهربانه؟ با اظهار محبت به دیگران به انحاء مختلف. پس تا محبت ظاهر نشه کسی از قلب مهربان او خبر نداره. خداوند هم معدن کمالاته. همه خوبیها و زیبایی ها در اوج غیر قابل تصوری در او جمعه. حالا چطور معلوم میشه که او چنین حقیقتی است؟ با آفرینش مخلوقات و ظاهر ساخت صفاتش در آنها. پس انسان و همه موجودات قراره خدا و زیبای های اورا نشان دهند. به همین خاطره که میگن انسان بنده خداست یعنی نشانگر اوست. البته ویژگی انسان اینه که میتونه خدارو خوب یا بد نشون بده اما خداوند دوست داره که انسان هم اورا خوب نشان بده... اللهم ارزقنا
یا علیم[/]

دلیل;987484 نوشت:
سلام و وقت بخیر
هدف از خلقت اجمالا رسیدن انسان به کمال و قرب الهی است که به وسیله عبادت و انجام اوامر الهی تحقق پیدا می کند. انسان موجود خاصی با ویژگی ها و قابلیت های متعددی است که با اراده و اختیار خود می تواند به جایگاهی دست پیدا کند که حتی ملایکه الهی نیز نمی توانند به آن مقام برسند. امکان حرکت در دو جهت خیر و شر از انسان موجودی ساخته که در صورت غلبه بر شهوت و تمایلات مادی به ملکوت پرواز کرده و بالاتر از فرشته قرار می گیرد ولی در صورتی که مغلوب شهوت و غضب و مادیات شود از حیوان نیز جایگاهش پست تر و پایین تر خواهد بود. جهان هستی دارای ابعاد و پیچیدگی ها گوناگونی است که اعجاب هر کسی را برانگیخته و نشان دهنده وجود قدرتی فراتر از قدرت عادی و مادی می باشد که خدای تعالی است و او همه امکانات و مواهب هستی را در اختیار انسان قرار داده است تا به وسیله آن به اهداف خود دست پیدا کند. لذا همه عالم و موجودات آن در خدمت انسان قرار دارند و انسان باید در طاعت و بندگی خداوند باشد تا بتواند به قرب الهی رسیده و دنیا و آخرت خود را آباد گرداند و به ظرفیت و شایستگی وجودی خویش دست پیدا نماید.
برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب فلسفه آفرینش نوشته عبدالله نصری مراجعه نمایید.
موفق باشید

با سلام و احترام

لطفا چنانچه در این رابطه احادیث صحیحی از امامان معصوم وجود دارد بیان بفرمایید با ذکر منبع. ممنون

1. شناخت اهداف آفرينش ازمنظر وحي، زمينه را براي طراحي حياتي هدفمند و هماهنگ با هدف آفرينش فراهم مي‌كند.

2. برخي‌ از آيات قرآن، مانند آيه 22 سوره بقره، بر اين دلالت دارند كه تمام آنچه برروي زمين است، براي انسان و به‌منظور تأمين نيازهاي او آفريده شده است؛ بنابراين، يكي از اهداف آفرينش جهان مادي را مي‌توان زمينه‌سازي براي آفرينش و زندگي انسان دانست.

3. يكي از اهداف متوسط آفرينش انسان، آزمايش اوست؛ اين مطلب را مي‌توان از آيه هفتم سوره هود استفاده كرد.

4. اگر كارهايي كه از فاعل مختار سر مي‌زند، از‌نظر وجودي با‌هم تفاوت داشته باشند و يكي متوقف بر ديگري باشد، آنچه ارزش بيشتري دارد، متعلَق ارادة حكيمانه قرار مي‌گيرد و بقيه، بالتبع، مراد خواهند بود.

5. هدف اصلي خداوند، آفرينش پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و ساير امامان معصوم(عليهم السلام) بوده است كه هر‌يك از ايشان، بيش از همه عالم مي‌ارزد. پيدايش چنين موجودات ارزشمندي و رسيدن آنها به كمالات اختياري، نيازمند شرايطي، ازجمله ايجاد عالم ماده و انسان‌هايي خوب و بد، براي آزمايش و رسيدن ايشان به كمال است.

6. آنچه خداي متعال مي‌آفريند ـ ‌بر‌حسب تصور عقلـي ـ يا مجرد است كه با تمام كمالاتي كه برايش ممكن است، آفريده مي‌شود و يا مادي است كه به‌تدريج كمالات وجودي‌اش را دريافت مي‌كند. فياضيت خداوند اقتضا مي‌كند كه افزون بر مجردات، موجودات مادي را نيز بيافريند و لازمة وجودي اين آفريدگان، تكامل تدريجي است.

7. يكي از موجودات عالم دنيا، انسان است كه مي‌تواند به‌اختيار خود، آن‌قدر تنزل يابد كه از حيوانات نيز پست‌تر شود، يا آن‌قدر ترقي كند كه فرشتگان بر او سجده كنند يا خادم او شوند. اين مخصوص موجودي است كه در عالم مادي زندگي مي‌كند و قابليت تغيير و تحول، و ترقي يا انحطاط را دارد.

8. آزمايش در عرف بشر، فراهم آوردن زمينه‌اي براي آشكار ساختن قابليت‌ها و توانايي‌هاي آزمون‌شونده است. هدف ما از آزمايش، رفع جهل خودمان است؛ ولي هدف خدا ـ كه به گذشته، آينده، ظاهر و باطن افـراد، به‌طـور يك‌سان آگاه اسـت ـ رفع جهل نيست؛ بلكه هدف، فراهم آوردن زمينه‌اي براي به‌فعليت رسيدن استعدادهاي نهاني انسان در ميدان اختيار است.

9. انسان در هر‌يك از آزمون‌هاي الهي، دو راه دارد؛‌ مي‌تواند راه بندگي خدا را كه او را به قرب الهي مي‌رساند، برگزيند يا اينكه به كژراهه برود. بنابر آياتي مانند آيه 56 سوره ذاريات و 61 سوره ياسين، هدف از آفرينش انسان، بندگي خدا و گام برداشتن در صراط مستقيم است؛ ولي چون انسان بايد به‌اختيار اين راه را بپيمايد، بايد كژراهه هم باشد تا آزمايش تحقق يابد.

10. مطلوب اصلي و نهايي آفرينش انسان، چيزي برخاسته از ذات كامل الهي است. هرچند در برخي از آيات، سخن از آفريده شدن بسياري از انسان‌ها براي جهنم به‌ميان آمده است؛ اما از آيه 118 و 119 سوره هود مي‌توان چنين استفاده كرد كه هدف اصلي از آفرينش انسان‌ها، افاضة رحمت الهي بوده است: وَلَوْ شَاء رَبُّك لَجَعَلَ النَّاسَ أمَّةً وَاحِدَةً وَلاَ يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ * إِلاَّ مَن رَّحِمَ رَبُّك وَلِذَلِك خَلَقَهُمْ. بنابر ظاهر اين آيه، اساساً آفرينش انسان، بهره‌مندي انسان‌ها از رحمت الهي بوده است.

11. از‌آنجا‌كه رحمت بي‌پايان الهي از ذات كامل او برمي‌خيزد، مي‌توان آن را عالي‌ترين هدف آفرينش انسان و جهان شمرد؛ زيرا هدفي والاتر از آن تصور نمي‌شود. مؤمنان صالح در بهشت يك‌سره از اين رحمت برخوردار خواهند بود:وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أبَدًا (نساء:‌57، 122).

کتاب خداشناسی، آيت الله مصباح یزدی، ص ۴۳۹

mohammadz;987915 نوشت:
لطفا چنانچه در این رابطه احادیث صحیحی از امامان معصوم وجود دارد بیان بفرمایید با ذکر منبع. ممنون

۱- امیرمومنان( ع ) فرمود :
( ان الله عزوجل رکب فی الملائکه عقلا" بلاشهوه و رکب فی البهایم شهوه بلا عقل ورکب فی بنی آدمکلیهما فمن غلب عقله شهوته فهو خیر من الملایکه و من غلبت شهوته عقله فهو شر منالبهایم؛ خداوند عز وجل ملائکه را از عقل آفرید و در آنان شهوت قرار نداد و حیوانات را از شهوت آفرید و در آنان عقل قرار نداد و بنی آدم را از عقل و شهوت آفرید. پس هر کس عقلش بر شهوتش پیروز شود از ملائکه برتر خواهد بود و هر کس شهوتش بر عقلش غلبه کند از حیوانات پست تر خواهد بود
وسایل الشیعه ج 1، ص 164 و شیخ صدوق، علل الشرائع، ج‏1، ص 4- 5، کتاب فروشى داورى‏، چاپ اول، قم، 1385ش، 1966 م.‏
۲- في العلل عن الصادق عليه السلام قال خرج الحسين بن عليّ عليهما السلام على أصحابه فقال ايّها الناس انّ اللَّه جلّ ذكره ما خلق العباد الّا ليعرفوه فإذا عرفوه عبدوه و إذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه فقال له رجل يا ابن رسول اللَّه بأبي انت و امّي فما معرفة اللَّه قال معرفة اهل كلّ زمان امامهم الذي تجب عليهم طاعته‏
حضرت امام حسین (ع) که جان عالمی فدای همت بلندش باددرجمع اصحابش دربیان علت خلقت خطاب به همه گان فرمودند :ای مردم خداوند خلق نکرده بندگان رامگربرای شناختن خو د و هنگامی که اورا شاختند عبادت مي کنند؛و باعبادت خالق ازعبادت غیرش بی نیازمي شوند؛يكي ازحاضرين عرضه داشت فرزند رسول الله پدرومادرم فداي شما باد؛معرفت خداوند چيست؟ سيدالشهدا ع فرمودند معرفت خدا اين است كه انسانهای هرزمان امام خودشان را بهشناسند امامي كه اطاعت اوبرهمه گان واجب باشد كه همانا امام معصوم است
علل الشریع صفحه ۹ حدیث ۱ چاب احیاء تراث العربی بیروت و تفسير الصافي، ج‏5، ص: 75

۳- حضرت داوود (علیه‌السلام) از پیشگاه خداوندسؤال نمود: «یا رب لماذا خلقت الخلق؛ پروردگارا! برای چه بشر را خلق کرده‌ای»؟
خداوند پاسخ داد: «كنت كنزا مخفيا فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لكى أعرف؛ من یک گنج مخفی بوده‌ام و
انسان را آفریدم تا شناخته شوم».
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۷، ص۳۴۴، بیروت، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۴ ه.

هدفمندى آفرينش انسان‏
قرآن بر هدفدارى خلقت انسان به طور ويژه تأكيد مى‏كند:
«أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ»؛ مؤمنون (23)، آيه 115.؛ «آيا پنداشته‏ايد كه شما را بيهوده آفريده‏ايم و به سوى ما بازگشت نمى‏كنيد؟»
«أَيَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدًى»؛ قيامت (75)، آيه .؛ «آيا انسان گمان مى‏كند، به حال خود رها شده است؟»
آيات فوق نشان مى‏دهد كه:
1. انسان بيهوده آفريده نشده و آفرينش او هدفدار است.
2. به حال خود واگذار نشده و همواره مورد هدايت، دستگيرى و نظارت خداوند است.
3. مقصد نهايى آفرينش انسان، مبدأ هستى و پروردگار جهانيان است.
آيات ديگرى از قرآن به نحو جزئى و تفصيلى پرده از رازهاى آفرينش برمى‏دارد؛ از جمله:
الف. علم و معرفت‏
«اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عِلْماً»؛طلاق (65)، آيه 12.؛«خداوند كسى است كه هفت آسمان را آفريد و از زمين نيز نظير آن را آفريد. فرمان الهى در ميان آنها نازل مى‏شود، تابدانيد كه خداوند، بر هر چيزى توانا است و به همه موجودات احاطه علمى دارد».
در اين آيه آگاهى انسان از علم و قدرت مطلقه خداوند (معرفت پروردگار كه تشكيل دهنده بعد معرفتى كمال انسانى است) به عنوان هدف آفرينش معرفى شده است.
ب. آزمايش و امتحان‏
«الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»؛ ملك (67)، آيه 2.؛ «خداى سبحان، كسى است كه مرگ و حيات را رقم زد، تا شما را بيازمايد كدامين‏تان عمل شايسته‏ترى داريد؟»
مراد از آزمون الهى كشف رازهاى پوشيده و ناپيدا نيست؛ بلكه منظور از آن، فراهم آوردن شرايط براى رشد استعدادها و شكوفاسازى آن است. چون انسان موجودى مختار است و كمال او اختيارى است، آزمون الهى در مورد انسان اين استكه همه شرايط گزينش راه نيك و بد را در اختيار او نهد تا استعدادهاى خود را به كمك آنها به فعليت برساند و راه درست را انتخاب كند.
ج. عبادت‏
«ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»؛ ذاريات (51)، آيه 56.؛ «جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا عبادت كنند».
در اين آيه، هدف اصلى خلقت عبادت خداى سبحان بيان شده است. در رابطه با اينكه چرا عبادت الهى به عنوان هدف آفرينش ذكر شده توجه به چند نكته لازم است:
يكم. براساس جهان بينى قرآنى، هر حركت و عمل مثبتى كه با انگيزه تقرب به سوى خدا انجام گيرد، عبادت است و عبادت منحصر به مناسك خاصى چون دعا و نيايش نيست. همه فعاليت‏هاى علمى، اقتصادى، سياسى و... در صورتى كه هماهنگ با نظام ارزشى و انگيزه‏هاى الهى باشد، عبادت است و انسان مى‏تواند در همه احوال - حتى خوردن و خوابيدن و مرگ و زندگى يكپارچه خدايى و در جهت تكامل وتقرب به خدا قرار گيرد: «قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ»؛ انعام (6)، آيه 162.. البته عبادت به معناى خاص آن؛ يعنى، نيايش و مناسك ويژه، جايگاه خاص و بسيار مهمى در دين دارد.
دوم. توجه به فلسفه عبادت داراى اهميت بسيارى است. اميرمؤمنان(ع) در اين باره مى‏فرمايد: «فَاِنَّ اللَّهِ سُبحانَهُ و تَعالى‏ خَلَقَ الْخَلقَ حينَ خَلَقَهُمْ غَنياً عَنْ طاعَتِهِم آمِناً مِنْ مَعْصيَتِهِم لأَنَّهُ لاتَضُرِّهُ معصيةُ مَنْ عَصاهُ و لا تَنْفَعُهُ طاعَةُ مَنْ أَطاعَهُ» نهج البلاغه، خطبه 194.؛«خداوند سبحان مخلوقات را آفريد؛ در حالى كه از اطاعت آنها بى‏نياز و از معصيتشان در امان بود؛ زيرا نه نافرمانى گناهكاران به او زيان مى‏رساند و نه اطاعت مطيعان به او نفعى مى‏بخشد».

زعشق ناتمام ما، جمال يار مستغنى است‏
به آب و رنگ و خال و خط، چه حاجت روى زيبا را

عبادت، آثار مثبت بسيارى در حيات اين جهانى و آن جهانى دارد جهت آگاهى بيشتر در اين باره بنگريد: شهيد مطهرى، يادداشت‏ها، ج 6، مدخل عبادت، ج 4، مدخل نيايش، تهران: صدرا. و داراى حكمت‏هاى زيادى است؛ از جمله:
1. نيازى فطرى و مطلوبى ذاتى؛
2. راهى به سوى خوديابى و رهايى از پوچى؛
3. پرواز به فراخناى فرامادى هستى و گذر از تنگناى ماديت؛
4. كسب يقين؛
5. پيروزى روح بر بدن؛
6. سلامت و آرامش روان؛
7. ربوبيت و ولايت بر نفس و تسلط بر قواى نفسانى؛
8. تقرب به خدا؛
9. پشتوانه اخلاق و ايمان؛
10. پشتوانه قانون و اجتماع؛
11. پرورش نيكخواهى؛
12. تربيت و سازندگى و... جهت آگاهى بيشتر بنگريد:
الف. حميدرضا شاكرين، دين‏شناسى و فرق و مذاهب، قم: معارف، 1386.
ب. همو، چلچراغ حكمت (فلسفه احكام و اجتهاد و تقليد)، تهران، كانون انديشه جوان..
د. رحمت الهى‏
«وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً واحِدَةً وَ لا يَزالُونَ مُخْتَلِفِينَ إِلاَّ مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ»؛ هود (11)، آيات 118 و 119.؛«و اگر پروردگار تو مى‏خواست همه مردم را يك امت متشكل قرار مى‏داد؛ ولى آنان همواره مختلف هستند، مگر آنكه را پروردگارت رحم كند و براى همين آنان را آفريده است». با دقت در محتواى آيات ياد شده روشن مى‏شود كه بين اين اهداف، چندگانگى و تضادى وجود ندارد؛ بلكه بعضى از اهداف مقدماتى، برخى متوسط و بخشى نيز نهايى و نتيجه هستند. بنابراين براساس آيات قرآنى هدف آفرينش انسان، تجلّى رحمت الهى و قرار دادن انسان در جهت كمال و سعادت پايدار و جاودان است كه با گزينش اختيارى راه برتر و پيمودن طريق بندگى و عبوديت پروردگار به دست مى‏آيد.

دکترنادرنوری;987533 نوشت:
خدا برای نمایش خدا بودن نیازمند آفرینش جهان هستی بود تا خدا بودن خود را نشان دهد و به نمایش بگذارد

دکترنادرنوری;987533 نوشت:
هستی بیکران هیچ ربطی به موجود بی مقدار ی به نام انسان نداره

سلام علیکم و رحمه الله

لطفا بفرمایید در جهانی که نسبت انسان به کل جهان مانند نسبت یک مولکول به کوه دماوند است!

و با فرض اینکه تنها موجود ذی شعور انسان است (فعلا اینطور فرض می کنیم تا عکس آن ثابت شود)
چه دلیلی دارد که خدا اینهمه ستاره و سیاره و کهکشان را که درکی از قدرت خدا ندارند بیافریند؟!
اگر یک ذره سنگ درک و هوش صفر داشته باشد, حالا این صفر در میلیارها میلیارد ذره (کل جهان) هم که ضرب شود باز هم حاصل صفر است!

اینجا خدا به کی و چی میخواد قدرتش را نشان دهد و به قول شما تکبر و غرورش را به رخ بکشد؟

آیا به نظر شما اگر کل کاینات محدود میشد به زمین تنها و یا حداکثر کهکشان راه شیری, آیا منه نوعی همین قدر که الآن (با دیدین میلیونها کهکشان) به قدرت لایتناهی خدا ایمان دارم آن موقع هم ایمان داشتم؟!

به عبارتی مثلا اگر اینشتین نظریه نسبیت را اثبات نمیکرد و یا اثبات می کرد و فاش نمیکرد ولی میگفت که ای اهل عالم من از همه شما باهوش ترم یا مثلا فقط نتیجه کشفش را میگفت و نه راه اثبات آن را آیا مردم باور میکردند؟!

پس آیا همینکه خدا بخواهد همان قدرتش را به انسانها اثبات کند, چنین جهان با عظمتی را آفریده باشد, نمیشه گفت که خلقت چنین جهانی ربطی به این انسان ناچیز دارد؟!!

و اینکه آیا همین انسان واقعا ناچیز است که خدا اینقدر برایش مهم است که انسان از قدرت او آگاه باشد؟!

شما یک پزشکید, صبح که میخواهید وارد بیمارستان یا مطب بشید, اگر یک ولگرد بی سر و پا و ...... بگه مدرک پزشکیتو نشون بده شما احتمال زیاد نشون نمیدید ولی اگر رییس بیمارستان یا ولیه بیماری که مثلا برای عمل حساس فرزندش بخواد در مورد سوابق شما تحقیقی بکند و هزینه زیادی را هم قراره به بیمارستان بپردازه یا پرداخته احتمال زیاد مدارکتان را نشان میدید...

چرا؟؟

بخاطر اینکه اولی براتون مهم نیست و کوچکه ولی دومی براتون مهمه!

اصلا چرا مدرک گرفتید؟! برای اینکه در چنین مواقعی مدرک را نشان دهید, وگرنه یک برگ پروانه یا مدرک که تاثیری بر علم شما ندارد, شما میتونستید بعد از اتمام دوره دانشگاه بدون گرفتن مدرک خارج شوید!

از طرفی مردم هم که علم غیب ندارند که همینطوری به مدرک شما یا قدرت خدا ایمان داشته باشند...

موفق باشید

سلام
من نظر خودم رو میگم
خدا گنج های بسیار زیادی در کهکشان ها قایم کرده...خواست یه موجودی خلق کند که اینقد باهوش باشه که همه ی این چیزا رو بگرده پیدا کنه

مثلا در آخرین اخبار خوندم که ناسا اعلام کرد مراحل ساخت پایگاه های فضایی مریخی به اتمام رسیده و کم کم می خوان همه اون تجهیزات رو خورد خورد به مریخ منتقل کنن!(حالا چیا ساختن از تصور خارج هست از یک ازمایشگاه ساده بگیرین تا باشگاه ورزشی و مزرعه ی کشت گیاهان و پرورش دام و چی و چی...یه شهرک فضایی میشه!

خب حالا چرا ؟...چون اونا اهداف بسیار بلند پروازانه ای دارن که می خوان از پایگا های مریخ برای سفر به اقمار منظومه شمسی استفاده کنن تا همه جواهرات و گنج هایی که در دل سیارات هست مثل کانی های ارزشمند و نایاب که حتی ممکنه بعضی هاشون در زمین هم نباشن و استخراج کنن و به ثروت شون دائم اضافه کنن

به همین دلیل ساده یهو میریزن توی افغانستان و هر چی طلا و جواهرات و کانی های بسیار گران قیمت توی کوه هاشون بود یهو کندن خالی کردن بردن رفتن و مملکتشون لخت شد رفت!

یکی هم توی کشور نیومد داد و هوار کنه بگه ای خاک بر سرمون این پشت گوش ما هم بود چرا ما نیومدیم بریزیم هر چی افغانی رو به بهانه کشت مواد افیونی و بدبخت کردن جوان های ما بزنیم نابود کنیم بعدم معادن اونها رو خالی کنیم بریم!؟... چرا؟

سلام علیکم و رحمه الله

در پیام اول بنده سوالات سریح مطرح شده, نیازی به حواشی نیست!
لطفا همان سوالات را اگر مایلید(!) پاسخ دهید.

دکترنادرنوری;988592 نوشت:
انسان در برابر هستی هیچ است چون به هیچ وجه در هستی بیکران تاثیرگذار نیستیم

اگر یک الکترون در این بینهایت یک حرکت اتفاقی و بی حساب و کتاب کند, چون دومینو کل جهان از هم می پاشد, چطور میفرمایید که انسان بر کل جهان بی تاثیر است آقای دکتر؟!8->

دکترنادرنوری;988592 نوشت:
این پرسش هایی که اکنون برای شما هیجان انگیز است برای امثال بنده سالهاست که خاطره شده است

برای بنده که هیجانی نبوده دوست گرامی, ولی به نظر میاد که خواندن سوالات باعث تحریک عواطف (هیجانات) شما شده...البته از نحوه پاسخگویی تان هم این موضوع قابل درک است...happy
[SPOILER]اگر با سوالاتم باعث تشویش افکارتان و به هم خوردن آرامشتان شدم عذر میخوام@};-[/SPOILER]
به هر حال با توجه به اینکه مرجع سخنانتان قرآن است بنده هم چند سوال از قرآن مطرح میکنم ,لطفا بفرمایید:
1-اگر انسان هیچ ارجحیتی بر مخلوقات دیگر ندارد و همسنگ غبار یا باکتری است , بفرمایید چرا خدا برای خلقت انسان به خودش آفرین گفت (مومنون-14)؟!
2-اینکه در کل جهان فقط انسان بود که حامل وحی (حشر-21) و دارنده ظرفیت ارتباط مستقیم با خدا شد آیا این ارجحیت انسان بر مخلوقات نیست؟
3- خدا انسان را مسجود ملائک کرد (بقره-34), آیا این ملاکی بر برتری انسان نیست؟
4- اولین مخلوق خدا عقل است (به روایتی), در بین مخلوقات خدا فقط انسان دارای عقل است, آیا این ملاک برتری انسان نیست؟
5- آنچه در آسمان و زمین است در تسخیر انسان است (جاثیه-31), آیا این ملاک برتری انسان بر آنچه در آسمان و زمین است نیست؟
6- خدا انسان را از خاک آفرید سپس از روح خودش در آن دمید(حجر-29), آیا این ملاک برتری انسان بر سایر مخلوقات نیست؟
7-انسان از خداست و به سوی او باز می گردد (بقره-56) آیا این نشان از برتری انسان نیست؟

پ.ن :جهت زنده شدن خاطرات مبارک در مورد شعور مخلوقات :
در تفسیر آیه 21 سوره حشر آمده :

اگر کوه ها عقل و هوش داشتند و قابلیّت درک و فهم مى داشتند آنگاه قرآن را بر آنها نازل مى کردیم.....
(صرف تسبیح کردن دال بر داشتن شعور و درک نیست!)

جمع البیان، جلد 9، صفحه 266

عارف;988864 نوشت:
لطفا همان سوالات را اگر مایلید(!) پاسخ دهید

درود

[=arial]قَدْ [=arial]أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يا عارف happy

اگر در خانه کس است یک حرف بس است ( سعدی علیه سلام )

شما فرض کن حق با شماست و من محکوم در این مناظره

کارهای خیلی مهمتری دارم از ادامه ی این گونه جر و بحث های بی نتیجه :-h

سلام علیکم و رحمه الله

دکترنادرنوری;988866 نوشت:
شما فرض کن حق با شماست و من محکوم در این مناظره

استغفرالله استاد...نفرمایید....اینجا واقعا فرض محال محال است...

مناظره چیه بزرگوار؟ در محضرتان تلمذ کردیم....مناظره پاسخ دوطرفه دارد، بنده فقط سوال پرسیدم.

دکترنادرنوری;988866 نوشت:
کارهای خیلی مهمتری دارم از ادامه ی این گونه جر و بحث های بی نتیجه

دقیقا همینطوره جناب دکتر!

بسیار مشعوف شدم از سخنان حکیمانه تان.
در پناه حق باشید@};-

پرسش:
هدف از آفرینش انسان در دنیا چیست؟

پاسخ:
۱- آيات متعددی در قرآن وجود دارد که در موضوع هدف داری انسان صحبت می کند که در ذیل به این آیات گوناگون اشاره می نماییم. بعضی آيات بر اصل هدفدارى خلقت انسان تأكيد مى‏كند:
«أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ: آيا پنداشته‏ايد كه شما را بيهوده آفريده‏ايم و به سوى ما بازگشت نمى‏كنيد؟» (۱)
«أَيَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدًى: آيا انسان گمان مى‏كند، به حال خود رها شده است؟» (۲)
براساس این آیات:
۱- انسان بيهوده آفريده نشده و آفرينش او هدفدار است.
۲- به حال خود واگذار نشده و همواره مورد هدايت، دستگيرى و نظارت خداوند است.
۳- مقصد نهايى آفرينش انسان، مبدأ هستى و پروردگار جهانيان است.
- آيات ديگرى از قرآن به نحو جزئى و تفصيلى پرده از رازهاى آفرينش برمى‏دارد؛ در این آيات اهداف خلقت بیان شده است که شامل زیر می شود:
الف. علم و معرفت‏
«اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عِلْماً: خداوند كسى است كه هفت آسمان را آفريد و از زمين نيز نظير آن را آفريد. فرمان الهى در ميان آنها نازل مى‏شود، تابدانيد كه خداوند، بر هر چيزى توانا است و به همه موجودات احاطه علمى دارد.» (۳)
در اين آيه آگاهى انسان از علم و قدرت مطلقه خداوند و معرفت پروردگار كه تشكيل دهنده بعد معرفتى كمال انسانى است، به عنوان هدف آفرينش معرفى شده است.
ب. آزمايش و امتحان‏
«الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً: خداى سبحان، كسى است كه مرگ و حيات را رقم زد، تا شما را بيازمايد كدامين‏تان عمل شايسته‏ترى داريد؟» (۴)
مراد از آزمون الهى كشف رازهاى پوشيده و ناپيدا نيست؛ بلكه منظور از آن، فراهم آوردن شرايط براى رشد استعدادها و شكوفاسازى آن است. چون انسان موجودى مختار است و كمال او اختيارى است، آزمون الهى در مورد انسان اين است كه همه شرايط گزينش راه نيك و بد را در اختيار او قرار دهد تا استعدادهاى خود را به كمك آنها به فعليت برساند و راه درست را انتخاب كند.
ج. عبادت‏
«ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ: جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا عبادت كنند.» (۵)
در اين آيه، هدف اصلى خلقت عبادت خداى سبحان بيان شده است. در رابطه با اين كه چرا عبادت الهى به عنوان هدف آفرينش ذكر شده توجه به چند نكته لازم است:
يكم. براساس جهان بينى قرآنى، هر حركت و عمل مثبتى كه با انگيزه تقرب به سوى خدا انجام گيرد، عبادت است و عبادت منحصر به مناسك خاصى چون دعا و نيايش نيست. همه فعاليت‏هاى علمى، اقتصادى، سياسى و... در صورتى كه هماهنگ با نظام ارزشى و انگيزه‏هاى الهى باشد، عبادت است و انسان مى‏تواند در همه احوال - حتى خوردن و خوابيدن و مرگ و زندگى يكپارچه خدايى و در جهت تكامل وتقرب به خدا قرار گيرد: «قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» (۶) البته عبادت به معناى خاص آن؛ يعنى، نيايش و مناسك ويژه، جايگاه خاص و بسيار مهمى در دين دارد.
دوم. توجه به فلسفه عبادت داراى اهميت بسيارى است. اميرمؤمنان علی (علیه السلام) در اين باره مى‏فرمايد: «فَاِنَّ اللَّهِ سُبحانَهُ و تَعالى‏ خَلَقَ الْخَلقَ حينَ خَلَقَهُمْ غَنياً عَنْ طاعَتِهِم آمِناً مِنْ مَعْصيَتِهِم لأَنَّهُ لاتَضُرِّهُ معصيةُ مَنْ عَصاهُ و لا تَنْفَعُهُ طاعَةُ مَنْ أَطاعَهُ: خداوند سبحان مخلوقات را آفريد؛ در حالى كه از اطاعت آنها بى‏نياز و از معصيتشان در امان بود؛ زيرا نه نافرمانى گناهكاران به او زيان مى‏رساند و نه اطاعت مطيعان به او نفعى مى‏بخشد.» (۷)
زعشق ناتمام ما، جمال يار مستغنى است‏ به آب و رنگ و خال و خط، چه حاجت روى زيبا را

عبادت، آثار مثبت بسيارى در حيات اين جهانى و آن جهانى دارد و داراى حكمت‏هاى زيادى است که از جمله می توان به این موارد اشاره کرد:
۱- نيازى فطرى و مطلوبى ذاتى؛
۲- راهى به سوى خوديابى و رهايى از پوچى؛
۳- پرواز به فراخناى فرامادى هستى و گذر از تنگناى ماديت؛
۴- كسب يقين؛
۵ -پيروزى روح بر بدن؛
۶- سلامت و آرامش روان؛
۷- ربوبيت و ولايت بر نفس و تسلط بر قواى نفسانى؛
۸- تقرب به خدا؛
۹- پشتوانه اخلاق و ايمان؛
۱۰- پشتوانه قانون و اجتماع؛
۱۱- پرورش نيكخواهى؛
۱۲- تربيت و سازندگى (۸ و ۹ و ۱۰)
د. رحمت الهى‏
«وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً واحِدَةً وَ لا يَزالُونَ مُخْتَلِفِينَ إِلاَّ مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُم: و اگر پروردگار تو مى‏خواست همه مردم را يك امت متشكل قرار مى‏داد؛ ولى آنان همواره مختلف هستند، مگر آنكه را پروردگارت رحم كند و براى همين آنان را آفريده است». (۱۱)
با دقت در محتواى آيات ياد شده روشن مى‏شود كه بين اين اهداف، چندگانگى و تضادى وجود ندارد؛ بلكه بعضى از اهداف مقدماتى، برخى متوسط و بخشى نيز نهايى و نتيجه هستند. بنابراين براساس آيات قرآنى هدف آفرينش انسان، تجلّى رحمت الهى و قرار دادن انسان در جهت كمال و سعادت پايدار و جاودان است كه با گزينش اختيارى راه برتر و پيمودن طريق بندگى و عبوديت پروردگار به دست مى‏آيد.

۲- روایات متعددی نیز در موضوع هدف آفرینش و جایگاه انسان وجود دارد که به برخی اشاره می کنیم:
الف- امیرمومنان (علیه السلام) فرمود :
«ان الله عزوجل رکب فی الملائکه عقلا" بلاشهوه و رکب فی البهایم شهوه بلا عقل ورکب فی بنی آدمکلیهما فمن غلب عقله شهوته فهو خیر من الملایکه و من غلبت شهوته عقله فهو شر من البهایم: خداوند عز وجل ملائکه را از عقل آفرید و در آنان شهوت قرار نداد و حیوانات را از شهوت آفرید و در آنان عقل قرار نداد و بنی آدم را از عقل و شهوت آفرید. پس هر کس عقلش بر شهوتش پیروز شود از ملائکه برتر خواهد بود و هر کس شهوتش بر عقلش غلبه کند از حیوانات پست تر خواهد بود.» (۱۲)
ب- ‌حضرت امام حسین (علیه السلام) درجمع اصحابش دربیان علت خلقت خطاب به همگان فرمود:
في العلل عن الصادق عليه السلام قال خرج الحسين بن عليّ عليهما السلام على أصحابه فقال ايّها الناس انّ اللَّه جلّ ذكره ما خلق العباد الّا ليعرفوه فإذا عرفوه عبدوه و إذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه فقال له رجل يا ابن رسول اللَّه بأبي انت و امّي فما معرفة اللَّه قال معرفة اهل كلّ زمان امامهم الذي تجب عليهم طاعته‏: ای مردم خداوند خلق نکرده بندگان رامگربرای شناختن خو د و هنگامی که اورا شاختند عبادت مي کنند؛و باعبادت خالق ازعبادت غیرش بی نیازمي شوند؛يكي ازحاضرين عرضه داشت فرزند رسول الله پدرومادرم فداي شما باد؛معرفت خداوند چيست؟ سيدالشهدا ع فرمودند معرفت خدا اين است كه انسانهای هرزمان امام خودشان را بهشناسند امامي كه اطاعت اوبرهمه گان واجب باشد كه همانا امام معصوم است.» (۱۳)
ج- حضرت داوود (علیه‌السلام) از پیشگاه خداوند سؤال نمود: «یا رب لماذا خلقت الخلق؛ پروردگارا! برای چه بشر را خلق کرده‌ای»؟
خداوند پاسخ داد: «كنت كنزا مخفيا فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لكى أعرف؛ من یک گنج مخفی بوده‌ام و انسان را آفریدم تا شناخته شوم.» (۱۴)

۳- در مجموع باید گفت که هدف از خلقت رسیدن انسان به کمال و قرب الهی است که به وسیله عبادت و انجام اوامر الهی تحقق پیدا می کند. انسان موجود خاصی با ویژگی ها و قابلیت های متعددی است که با اراده و اختیار خود می تواند به جایگاهی دست پیدا کند که حتی ملایکه الهی نیز نمی توانند به آن مقام برسند. امکان حرکت در دو جهت خیر و شر از انسان موجودی ساخته که در صورت غلبه بر شهوت و تمایلات مادی به ملکوت پرواز کرده و بالاتر از فرشته قرار می گیرد ولی در صورتی که مغلوب شهوت و غضب و مادیات شود از حیوان نیز جایگاهش پست تر و پایین تر خواهد بود. جهان هستی دارای ابعاد و پیچیدگی ها گوناگونی است که اعجاب هر کسی را برانگیخته و نشان دهنده وجود قدرتی فراتر از قدرت عادی و مادی می باشد که خدای تعالی است و او همه امکانات و مواهب هستی را در اختیار انسان قرار داده است تا به وسیله آن به اهداف خود دست پیدا کند. لذا همه عالم و موجودات آن در خدمت انسان قرار دارند و انسان باید در طاعت و بندگی خداوند باشد تا بتواند به قرب الهی رسیده و دنیا و آخرت خود را آباد گرداند و به ظرفیت و شایستگی وجودی خویش دست پیدا نماید.

پی نوشت:
۱- مؤمنون، آيه ۱۱۵.
۲- قيامت، آيه ۳۶.
۳- طلاق، آيه ۱۲.
۴- ملك، آيه ۲.
۵- ذاریات، آیه ۵۶.
۶- انعام، آيه ۱۶۲.
۷- نهج البلاغه، خطبه ۱۹۴.
۸- شهيد مرتضی مطهرى، يادداشت‏ها، صدرا، ۱۳۸۵ تهران، ج ۶، مدخل عبادت و ج ۴، مدخل نيايش.
۹- حميدرضا شاكرين، دين‏شناسى و فرق و مذاهب، معارف، ۱۳۸۶، قم.
۱۰- همان، چلچراغ حكمت (فلسفه احكام و اجتهاد و تقليد)، كانون انديشه جوان، ۱۳۸۹، تهران.
۱۱- هود، آيات ۱۱۸ و ۱۱۹.
۱۲- شیخ صدوق، علل الشرايع، احیاء تراث العربی، ۱۳۹۰، بیروت،‏ ج۱، ص۴.
۱۳- شیخ صدوق، همان، ص ۹ ح ۱.
۱۴- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۴ ق، بیروت، ج۸۷، ص۳۴۴.

موضوع قفل شده است