جمع بندی درمان هوا پرستی

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
درمان هوا پرستی

سلام خسته نباشید ببخشید در مورد درمان هوا پرستی سوال داشتم و اینکه به مانند عابدانی که با عبادت غرور و عجب گرفتند.منظورم این است که هوا پرستی درمان شود با توجه به اینکه با عبادت کردن فرد دچار عجب نشود لذا افرادی بوده اند که با عبادت دچار عجب شدند اینو برای این گفتم که اگه گفتید عبادت کن دچار این صفت نشم با تشکر.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حنیف

enayat;987246 نوشت:
سلام خسته نباشید ببخشید در مورد درمان هوا پرستی سوال داشتم و اینکه به مانند عابدانی که با عبادت غرور و عجب گرفتند.منظورم این است که هوا پرستی درمان شود با توجه به اینکه با عبادت کردن فرد دچار عجب نشود لذا افرادی بوده اند که با عبادت دچار عجب شدند اینو برای این گفتم که اگه گفتید عبادت کن دچار این صفت نشم با تشکر.


بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و احترام

هواپرستی و غرق شدن در لذت های دنیوی، در درجه اول ناشی از بی توجهی به لذت های حقیقی و غفلت از سعادت واقعی ست. مهمترین مسئله ای که انسان را به مسیر درست و رسیدن به سعادت کمک می کند، توجه به هدف و اساس خلقت است. انسان برای رسیدن به کمال پا به این دنیا نهاده و هواپرستی دقیقا راه مخالف این هدف است. دقت و توجه به اینکه انسان اصولا چه موجودی ست، از کجا آمده، برای چه هدفی، و در نهایت به کجا خواهد رفت.

قاعدتا انسانی که چنین آگاهی را پیدا کند، در عبادت هم گرفتار عجب و غرور نخواهد شد؛ چون می فهمد که تمام اینها ناشی از اراده پروردگار است و او به تنهائی و مستقل از خداوند، هیچ است.

enayat;987246 نوشت:
سلام خسته نباشید ببخشید در مورد درمان هوا پرستی سوال داشتم و اینکه به مانند عابدانی که با عبادت غرور و عجب گرفتند.منظورم این است که هوا پرستی درمان شود با توجه به اینکه با عبادت کردن فرد دچار عجب نشود لذا افرادی بوده اند که با عبادت دچار عجب شدند اینو برای این گفتم که اگه گفتید عبادت کن دچار این صفت نشم با تشکر.

سلام و عرض ادب

انسان همیشه باید این آیه در ذهنش داشته باشه:

هر چه از انواع نیکویی به تو رسد از جانب خداست و هر بدی رسد از خودِ توست نساء 79

و بدونه که اگر نعمت عبادت و بندگی نصیبش به لطف خداست

و اگر لطف خدا شامل حالش نمی شد از گمراهان بود

در این حال دیگه غروری در برابر خدا برای شخص نمیمونه

چون کاری نکرده جز اطاعت که بخواد مغرور بشه

بنده از جانب خدا توفیق بندگی نصیبش شده و فقط اطاعت کرده

بندگی کردن که غرور نداره تواضع و خشوع داره ...

پس کسی که از عبادتش مغرور می شه اصلا عبادتی نکرده

بلکه هدفش از اون عمل خدایی کردن بوده نه بندگی کردن !!!

و این یعنی شرک !!!!

این شخص خسر الدنیا و الاخرة هست

چون هم لذت این دنیاش رو با رنج عبادت از دست داده و هم اخرتش رو برای شرک تباه کرده !!!

مگر این که توبه کنه و از این به بعد برای خاشع و خاضع شدن بندگی کنه

نه برای فخر فروشی !!!!

عجب و خودپسندی، در حقیقت از نوعی تشبه انسان به پروردگار ناشی می شود. بدین صورت که انسان خودش را دارای کمالاتی می بیند و توجه نمی کند که این کمالات، اگر هم واقعا وجود داشته باشند، از ناحیه خداوند و لطف پروردگار به اوست. پس هر لحظه ای که این لطف از او سلب شود، آن کمالات هم وجود نخواهند داشت.

ضمن اینکه هرچه هم انسان عبادت کرده و کمال کسب کند، در مقابل عظمت هستی، هیچ به حساب می آید.

و باز هم در کنار تمام اینها، اصولا عبادت زمانی به کمالش می رسد که انسان در برابر پروردگارش اظهار ذلت و مسکنت داشته باشد؛ و حال اینکه عجب و غرور دقیقا برخلاف این مسئله است.

مرحوم نراقی در این رابطه می فرماید: «علاج عجب به عبادت و طاعت، آن است که: بدانی که غرض از عبادات وطاعات، اظهار ذلت و مسکنت است. و عادت و ملکه شدن اینها از برای نفس انسانی تامعنی بندگی و حقیقت آن حاصل شود. و عجب چون منافات با این مطلب دارد، لا محاله عبادت را باطل می کند؛ و بعد از بطلان آن، عجب به آن، چه معنی دارد؟ بلکه ترک عبادت بهتر است از عبادت با عجب» (۱)
[=IranSans]


پی نوشت:
۱.
نراقی، احمد بن محمد مهدی، معراج السعاده، موسسه انتشارات هجرت، قم، ۱۳۷۸، ص ۲۷۶

برای درمان عجب، توجه به یک نکته هم بسیار مهم است؛ و ‌آن اینکه انسان بداند اعمالش زمانی موجب سعادت او خواهند که با عاقبت به خیری تمام شود و هیچکس از عاقبتش مطمئن نیست و نمی تواند به قطع و یقین بداند که با ایمان کامل از دنیا خواهد رفت.

امام صادق (علیه السلام) فرموده اند:

« الْعَجَبُ کُلُّ الْعَجَبِ مِمَّنْ یُعْجَبُ بِعَمَلِهِ وَلَا یَدْرِی بِمَا یُخْتَمُ لَهُ فَمَنْ أُعْجِبَ بِنَفْسِهِ وَفِعْلِهِ فَقَدْ ضَلَّ عَنْ مَنْهَجِ الرُّشْدِ وَادَّعَی مَا لَیْسَ لَهُ وَالْمُدَّعِی مِنْ غَیْرِ حَقٍّ کَاذِبٌ وَإِنْ خَفِیَ دَعْوَاهُ وَطَالَ دَهْرُهُ وَإِنَّ أَوَّلَ مَا یُفْعَلُ بِالْمُعْجَبِ نَزْعُ مَا أُعْجِبَ بِهِ لِیَعْلَمَ أَنَّهُ عَاجِزٌ حَقِیرٌ وَیَشْهَدَ عَلَی نَفْسِهِ لِیَکُونَ الْحُجَّةُ عَلَیْهِ أَوْکَدَ کَمَا فُعِلَ بِإِبْلِیسَ وَالْعُجْبُ نَبَاتٌ حَبُّهَا الْکُفْرُ وَأَرْضُهَا النِّفَاقُ وَمَاؤُهَا الْبَغْیُ وَأَغْصَانُهَا الْجَهْلُ وَوَرَقُهَا الضَّلَالَةُ وَثَمَرُهَا اللَّعْنَةُ وَالْخُلُودُ فِی النَّارِ فَمَنِ اخْتَارَ الْعُجْبَ فَقَدْ بَذَرَ الْکُفْرَ وَزَرَعَ النِّفَاقَ وَلَا بُدَّ لَهُ مِنْ أَنْ یُثْمِر» (۱)

"شگفتا و شگفتا از کسی که دچار عجب می شود حال آنکه نمی داند عاقبتش چگونه خواهد بود. کسی که دچار خود پسندی شود از راه درست منحرف شده و ادعای چیزی را کرده است که از آن او نیست و هرکس ادعایی در مورد چیزی داشته باشد که حق او نیست دروغگو و شیاد است هرچند این دروغش مخفی بماند یا مدت زمان درازی از آن بگذرد. اولین کاری که با فرد خودبین می شود این است که آنچه باعث خود پسندی او شده بود از او گرفته می شود تا بداند که عاجز و حقیر است و خود بر این عجر خود شهادت دهد تا حجت بر او به طور کامل تری اقامه شود همچنان که با شیطان چنین معامله ای شد. عجب گیاهی است که دانه آن کفر است و زمین آن نفاق و آب آن سرکشی و شاخه های آن جهل و برگ های آن گمراهی و میوه آن لعنت و دوزخ ابدی است. هرکس عجب را اختیار کرد بذر کفر را افشانده و کشتزار نفاق را کاشته ، پس به ناچار باید منتظر ثمره آن باشد"


پی نوشت:
۱.
مصباح الشریعه، للامام جعفر الصادق علیه السلام، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ص ۸۱


حنیف;987599 نوشت:
ترک عبادت بهتر است از عبادت با عجب»
[=IranSans]

واقعا کلام به جایی است

امام صادق (علیه السلام) فرمود: دو مرد به مسجد رفتند،
یکى عابد بود و یکى فاسق،

از مسجد بدر آمدند،

آن فاسق مقام صدّیق داشت

و آن عابد، فاسق بود؛

و این براى آن است که عابد به مسجد رود و به عبادتِ خود مى ‏نازد
و همه اندیشه ‏اش در این است

و فکر فاسق و بدکار دنبال پشیمانى از کارِ بد و توبه است
و از خدا عز و جل در باره هر چه گناه کرده است آمرزش مى ‏خواهد[=iransans].

[=iransans]الکافی، ج‏2، ص: 314، باب العجب، حدیث 6.

سلام مجدد دست شما درد نکنه ، ببخشید

حنیف;987617 نوشت:
هرکس عجب را اختیار کرد بذر کفر را افشانده و کشتزار نفاق را کاشته ، پس به ناچار باید منتظر ثمره آن باشد"
بعد از اینکه ثمره شو دید چی میشه؟ بخشیده میشه ؟ یا کلا میمیره اون دنیا رسیدگی میشه ؟یا بهش فرصت دوباره میدن؟معذرت این قسمتشو نفهمیدم

حنیف;987577 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و احترام

هواپرستی و غرق شدن در لذت های دنیوی، در درجه اول ناشی از بی توجهی به لذت های حقیقی و غفلت از سعادت واقعی ست. مهمترین مسئله ای که انسان را به مسیر درست و رسیدن به سعادت کمک می کند، توجه به هدف و اساس خلقت است. انسان برای رسیدن به کمال پا به این دنیا نهاده و هواپرستی دقیقا راه مخالف این هدف است. دقت و توجه به اینکه انسان اصولا چه موجودی ست، از کجا آمده، برای چه هدفی، و در نهایت به کجا خواهد رفت.

قاعدتا انسانی که چنین آگاهی را پیدا کند، در عبادت هم گرفتار عجب و غرور نخواهد شد؛ چون می فهمد که تمام اینها ناشی از اراده پروردگار است و او به تنهائی و مستقل از خداوند، هیچ است.

بله مثل درس خواندن ترقی کردن و امثال این ها . . .

enayat;988268 نوشت:
سلام مجدد دست شما درد نکنه ، ببخشید
بعد از اینکه ثمره شو دید چی میشه؟ بخشیده میشه ؟ یا کلا میمیره اون دنیا رسیدگی میشه ؟یا بهش فرصت دوباره میدن؟معذرت این قسمتشو نفهمیدم

سلام و عرض ادب

خداوند توبه کنندگان و مصلحین را مورد رحمت خویش قرار می دهد


[=ParsQuran]قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿۵۳﴾ الزمر

[=ParsFont]بگو اى بندگانم كه زياده بر خويشتن ستم روا داشته ‏ايد،

از رحمت الهى نوميد مباشيد،

چرا كه خداوند همه گناهان را مى‏ بخشد،

كه او آمرزگار مهربان است‏

enayat;988268 نوشت:
بعد از اینکه ثمره شو دید چی میشه؟ بخشیده میشه ؟ یا کلا میمیره اون دنیا رسیدگی میشه ؟یا بهش فرصت دوباره میدن؟معذرت این قسمتشو نفهمیدم

وقتی انسان عمل اشتباهی انجام داده و از این ناحیه مشکلی متوجه او می شود، اگر متنبه شده و با توبه به سمت پروردگار باز گردد؛ حتما بخشیده شده و مجددا در مسیر سعادت قرار خواهد گرفت.

دستتون درد نکنه خیلی ممنون از پاسخ گویی هاتون خیلی کمکم کردید این جا هم نوشته عوامل ایجاد عجب به غیر خدا شاد بودنه
ب) عوامل ایجاد عجب و غرور

شاد بودن به غیر خدا

[=IranSans]بدان ای رونده راه خدای عزوجل که عجب حالتی است که در باطن پیدا آید. اصل آن حالت از شاد بودن است به غیر خدای عزوجل و از گمان بزرگی نفس خود و خصلت های نفس خود. پس حقیقت عجب فَرَح است به چیزی یا تعظیم آن چیز که در آن گمان کمال بود که آن کمال را حوالت به ذات آن چیز کند نه به حق تعالی.

enayat;988555 نوشت:
دستتون درد نکنه خیلی ممنون از پاسخ گویی هاتون خیلی کمکم کردید این جا هم نوشته عوامل ایجاد عجب به غیر خدا شاد بودنه
ب) عوامل ایجاد عجب و غرور

شاد بودن به غیر خدا

بدان ای رونده راه خدای عزوجل که عجب حالتی است که در باطن پیدا آید. اصل آن حالت از شاد بودن است به غیر خدای عزوجل و از گمان بزرگی نفس خود و خصلت های نفس خود. پس حقیقت عجب فَرَح است به چیزی یا تعظیم آن چیز که در آن گمان کمال بود که آن کمال را حوالت به ذات آن چیز کند نه به حق تعالی.



خواهش می کنم، انجام وظیفه است.@};-

کاملا درست است.
معنی این کلام، اینست که انسان نسبت به حالات و صفاتی که دارد، احساس شادمانی و فرح داشته و توجه نکند که این صفات و حالات، از جانب خدای متعال است. یعنی اینها را از خودش بداند و به خودش بالیده و دچار عجب شود.

سلام
هول جنگ و
تیر و ترکش و مردن در بمباران بهترین درمان هوا و هوس هست

حتی ادم های معمولی هم بر اثر ترک شهوات حاصل از ترس جنگ دارای قدرت های معنوی میشدن(در جنگ هشت ساله ی ایران)

برای همین امام علی (ع) گفت: شیعیان ما باید دعای طلب جنگ و جهاد کنند

حتی این در مورد خارجی ها هم صدق میکنه
در جنگ دوم جهانی بر اثر ریاضات زیاد بعضی از سرباز های المانی موفق به کسب این قدرت های غیر عادی مثل روشن بینی و اینده بینی شده بودن (تلوزیون نشون میداد)

سلام دوباره ببخشید تا حالا بوده از مسلمانان و شیعه کسی دچار عجب شده باشه؟سبا توجه به این که شیعه بودن به ادعا نیست. یا عجبی که وسوسه بوده باشه ؟و سوال دوم این که کسی تا حالا از عجب نجات پیدا کرده؟

enayat;988992 نوشت:
سلام دوباره ببخشید تا حالا بوده از مسلمانان و شیعه کسی دچار عجب شده باشه؟سبا توجه به این که شیعه بودن به ادعا نیست. یا عجبی که وسوسه بوده باشه ؟و سوال دوم این که کسی تا حالا از عجب نجات پیدا کرده؟

علیکم السلام و رحمه الله

عجب و خودبینی یک گناه درونی ست و معمولا دیگران متوجه چنین چیزی نمی شوند. بنابراین در عین اینکه حتما افراد زیادی دچار چنین وسوسه و مشکلی شده اند، ممکن است مصادیق خاص آن علنی نشده باشد.
ضمن اینکه دانستن مصادیق هم منفعت خاصی برای ما ندارد. مهم اینست که ما بدانیم اولا ریشه چنین مشکلی کجاست و چگونه می توان از این گناه نجات پیدا کرد.

پرسش: درمان هواپرستی چیست؟ چطور می توان دچار عُجب در عبادت نشد؟

پاسخ: هواپرستی و غرق شدن در لذت های دنیوی، در درجه اول ناشی از بی توجهی به لذت های حقیقی و غفلت از سعادت واقعی ست. مهمترین مسئله ای که انسان را به مسیر درست و رسیدن به سعادت کمک می کند، توجه به هدف و اساس خلقت است. انسان برای رسیدن به کمال پا به این دنیا نهاده و هواپرستی دقیقا راه مخالف این هدف است. دقت و توجه به اینکه انسان اصولا چه موجودی ست، از کجا آمده، برای چه هدفی، و در نهایت به کجا خواهد رفت.

قاعدتا انسانی که چنین آگاهی را پیدا کند، در عبادت هم گرفتار عُجب و غرور نخواهد شد؛ چون می فهمد که تمام اینها ناشی از اراده پروردگار است و او به تنهائی و مستقل از خداوند، هیچ است. عُجب و خودپسندی، در حقیقت از نوعی تشبه انسان به پروردگار ناشی می شود. بدین صورت که انسان خودش را دارای کمالاتی می بیند و توجه نمی کند که این کمالات، اگر هم واقعا وجود داشته باشند، از ناحیه خداوند و لطف پروردگار به اوست. پس هر لحظه ای که این لطف از او سلب شود، آن کمالات هم وجود نخواهند داشت. ضمن اینکه هرچه هم انسان عبادت کرده و کمال کسب کند، در مقابل عظمت هستی، هیچ به حساب می آید. و باز هم در کنار تمام اینها، اصولا عبادت زمانی به کمالش می رسد که انسان در برابر پروردگارش اظهار ذلت و مسکنت داشته باشد؛ و حال اینکه عُجب و غرور دقیقا برخلاف این مسئله است.

مرحوم نراقی در این رابطه می فرماید: «علاج عُجب به عبادت و طاعت، آن است که: بدانی که غرض از عبادات وطاعات، اظهار ذلت و مسکنت است. و عادت و ملکه شدن اینها از برای نفس انسانی تامعنی بندگی و حقیقت آن حاصل شود. و عُجب چون منافات با این مطلب دارد، لا محاله عبادت را باطل می کند؛ و بعد از بطلان آن، عُجب به آن، چه معنی دارد؟ بلکه ترک عبادت بهتر است از عبادت با عُجب» (۱)

برای درمان عُجب، توجه به یک نکته هم بسیار مهم است؛ و ‌آن اینکه انسان بداند اعمالش زمانی موجب سعادت او خواهند که با عاقبت به خیری تمام شود و هیچکس از عاقبتش مطمئن نیست و نمی تواند به قطع و یقین بداند که با ایمان کامل از دنیا خواهد رفت.

امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: « الْعَجَبُ کُلُّ الْعَجَبِ مِمَّنْ یُعْجَبُ بِعَمَلِهِ وَلَا یَدْرِی بِمَا یُخْتَمُ لَهُ فَمَنْ أُعْجِبَ بِنَفْسِهِ وَفِعْلِهِ فَقَدْ ضَلَّ عَنْ مَنْهَجِ الرُّشْدِ وَادَّعَی مَا لَیْسَ لَهُ وَالْمُدَّعِی مِنْ غَیْرِ حَقٍّ کَاذِبٌ وَإِنْ خَفِیَ دَعْوَاهُ وَطَالَ دَهْرُهُ وَإِنَّ أَوَّلَ مَا یُفْعَلُ بِالْمُعْجَبِ نَزْعُ مَا أُعْجِبَ بِهِ لِیَعْلَمَ أَنَّهُ عَاجِزٌ حَقِیرٌ وَیَشْهَدَ عَلَی نَفْسِهِ لِیَکُونَ الْحُجَّةُ عَلَیْهِ أَوْکَدَ کَمَا فُعِلَ بِإِبْلِیسَ وَالْعُجْبُ نَبَاتٌ حَبُّهَا الْکُفْرُ وَأَرْضُهَا النِّفَاقُ وَمَاؤُهَا الْبَغْیُ وَأَغْصَانُهَا الْجَهْلُ وَوَرَقُهَا الضَّلَالَةُ وَثَمَرُهَا اللَّعْنَةُ وَالْخُلُودُ فِی النَّارِ فَمَنِ اخْتَارَ الْعُجْبَ فَقَدْ بَذَرَ الْکُفْرَ وَزَرَعَ النِّفَاقَ وَلَا بُدَّ لَهُ مِنْ أَنْ یُثْمِر» (۲)

"شگفتا و شگفتا از کسی که دچار عُجب می شود حال آنکه نمی داند عاقبتش چگونه خواهد بود. کسی که دچار خود پسندی شود از راه درست منحرف شده و ادعای چیزی را کرده است که از آن او نیست و هرکس ادعایی در مورد چیزی داشته باشد که حق او نیست دروغگو و شیاد است هرچند این دروغش مخفی بماند یا مدت زمان درازی از آن بگذرد. اولین کاری که با فرد خودبین می شود این است که آنچه باعث خود پسندی او شده بود از او گرفته می شود تا بداند که عاجز و حقیر است و خود بر این عجر خود شهادت دهد تا حجت بر او به طور کامل تری اقامه شود همچنان که با شیطان چنین معامله ای شد. عُجب گیاهی است که دانه آن کفر است و زمین آن نفاق و آب آن سرکشی و شاخه های آن جهل و برگ های آن گمراهی و میوه آن لعنت و دوزخ ابدی است. هرکس عُجب را اختیار کرد بذر کفر را افشانده و کشتزار نفاق را کاشته ، پس به ناچار باید منتظر ثمره آن باشد"


پی نوشت ها:
۱. نراقی، احمد بن محمد مهدی، معراج السعاده، موسسه انتشارات هجرت، قم، ۱۳۷۸، ص ۲۷۶
۲. مصباح الشریعه، للامام جعفر الصادق علیه السلام، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ص ۸۱

[=IranSans]

موضوع قفل شده است