جمع بندی آزار بنده کافر اشکالی ندارد؟

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آزار بنده کافر اشکالی ندارد؟

سلام.

طبق این حدیث :
امام صادق(ع): "خداوند فرموده هرکه بنده مومن مرا بیازارد به من اعلام جنگ داده است."

یعنی اگر بنده کافر باشد مشکلی ایجاد نمی کند؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مدبر

سلام علیکم
شما از این روایت مفهوم گیری کرده اید و قواعد مفهوم گیری را رعایت نکرده اید و از وصف مفهوم گرفته اید.
مفهوم روایت در قسمت شرط آن است نه در قسمت وصف آن.
مفهوم روایت در قسمت شرط اینگونه می باشد: اگر کسی بنده مومن را آزار ندهد با خدا وارد جنگ نشده است.
و از آنجا که در زبان عربی وصف مفهوم ندارد، نمی توان مفهوم وصفی گرفت
و اگر مفهوم وصف هم صحیح بود ، نوع مفهوم گیری شما اشتباه است ، زیرا بر فرض صحت ، مفهوم وصفی روایت اینگونه میشود: اگر کسی غیر مومن را آزار دهد با خدا وارد جنگ نشده است.
و این مفهوم به این معنی نیست که اشکال ندارد!!!
بلکه وارد جنگ نشده است و البته مطابق ادله دیگر هر گونه آزار حتی به حیوانات و گیاهان هم اشکال دارد و مورد نهی است.

مدبر;986554 نوشت:
سلام علیکم
شما از این روایت مفهوم گیری کرده اید و قواعد مفهوم گیری را رعایت نکرده اید و از وصف مفهوم گرفته اید.
مفهوم روایت در قسمت شرط آن است نه در قسمت وصف آن.
مفهوم روایت در قسمت شرط اینگونه می باشد: اگر کسی بنده مومن را آزار ندهد با خدا وارد جنگ نشده است.
و از آنجا که در زبان عربی وصف مفهوم ندارد، نمی توان مفهوم وصفی گرفت
و اگر مفهوم وصف هم صحیح بود ، نوع مفهوم گیری شما اشتباه است ، زیرا بر فرض صحت ، مفهوم وصفی روایت اینگونه میشود: اگر کسی غیر مومن را آزار دهد با خدا وارد جنگ نشده است.
و این مفهوم به این معنی نیست که اشکال ندارد!!!
بلکه وارد جنگ نشده است و البته مطابق ادله دیگر هر گونه آزار حتی به حیوانات و گیاهان هم اشکال دارد و مورد نهی است.

سلام علیکم

ضمن عرض تبریک عید مبارک فطر خدمت شما استاد گرامی و سپاس از توضیح تان
برای بنده البته فهم این مساله کمی مشکل ایجاد کرده . فرمودید در عربی وصف مفهوم ندارد . وصف چیست و چرا مفهوم ندارد

عکس این قضیه میشود آزار کافر اعلام جنگ با خدا نیست آیا عکس هم وصف میتواند باشد ؟
وجه ایجابی عکس قضیه میشود میتوان کافر را آزرد چون جنگ با خدا نیست آیا این همان وصف است که شما اشاره فرمودید ؟

(البته حکم دیگری مبطل این وجه ایجابی است که اشاره فرمودید یعنی آزار هیچ جنبنده ای جایز نیست . سوال بنده این بخش از فرمایش تان نیست)

سلام استاد مدبر گرامی
از آیت و روابات زیر چه نتیجه ای می توان گرفت؟

قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عليه السلام يَا سُلَيْمَانُ أَتَدْرِي مَنِ الْمُسْلِمُ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَنْتَ أَعْلَمُ قَالَ الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَيَدِه
پيامبر بزرگوار اسلام مى‌فرمايند : مسلمان واقعى كسى است كه مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند .
الكافي ج ۲ ص ۲۳۳

وَقَالَ رسول الله صلى الله عليه وآله لا يَحِلُّ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يُشِيرَ إِلَى أَخِيهِ بِنَظْرَةٍ تُؤْذِيهِ
مومن حق ندارد طورى به برادر مومن خود نگاه كند كه موجب رنجش و اذيت او بشود .
مجموعة ورام ج ۱ ص ۹۸

وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَإِثْماً مُبِيناً (۵۸)
و آنها كه مردان و زنان با ايمان را به خاطر كارى كه انجام نداده اند آزار مى دهند متحمل بهتان و گناه آشكارى شده‌اند.
سوره الاحزاب ۳۳ : آيات ۵۷ تا ۵۸

در آدرس زیر به "موضوع احترام در فقه" پرداخته شده. گفته شده که مسلمانان دارای احترام ذاتی اند و کسانی که حاکمیت مسلمانان را بپذیرند دارای احترام عرضی، و جان و مال و ناموس محترم دارند. اما در مورد سایر افراد چطور؟
https://hawzah.net/fa/Article/View/86126/موضوع-احترام-در-فقه

نقل قول:

احترام در انسان
انسان ها از جهت احترام و عدم احترام و چگونگی آن دو دسته اند:

الف) برخی دارای احترام ذاتی و بالاصاله می باشند و آن مسلمان مؤمن است.

ب) برخی انسان ها دارای احترام عرضی می باشند، و آن شامل برخی از کافران می شود که در سایه عقد ذمه یا امان یا هدنه (آتش بس) برای آنها ثابت می شود().

در انسان های محترم چهار چیز دارای احترام است: 1 جان، 2 عرض (آبرو و ناموس)، 3 مال، 4 عمل.


باسمه الودود

عرض سلام و تبریک عید سعید فطر

عارفه محمدی;986361 نوشت:
سلام.

طبق این حدیث :
امام صادق(ع): "خداوند فرموده هرکه بنده مومن مرا بیازارد به من اعلام جنگ داده است."

یعنی اگر بنده کافر باشد مشکلی ایجاد نمی کند؟

مفهوم روایت فوق جواز آزار کافر نیست چنانچه حفظ کرامت انسانها حق عموم آنهاست

و در این باب فرقی بین مؤمن و کافر نیست:

"لقد کرمنّا بنی آدم...."

همین مضمون در نهج البلاغه و کلام نورانی حضرت علی علیه السلام خطاب به مالک اشتر

بیان گردیده است:

و أَشعِر قَلبَک الرَّحمَةَ لِلرَّعیةِ، وَالمَحَبَّةَ لَهُم، واللُّطفَ بِهِم ولا تَکونَنَّ عَلَیهِم سَبُعاً ضاریاً تَغتَنِمُ

أَکلَهُم إنَّهُم صِنفانِ: إمّا أَخٌ لَک فی الدِّینِ أَو نَظیرٌ لَک فی الخَلقِ.

قلبت را نسبت به زیردستان خویش، مملو از مهربانی و محبّت و لطف کن؛...زیرا آنها دوگروه بیش نیستند:

یا برادران دینی تواند، و یا در آفرینش همانند تو انسانند.

عارفه محمدی;986361 نوشت:
سلام.

طبق این حدیث :
امام صادق(ع): "خداوند فرموده هرکه بنده مومن مرا بیازارد به من اعلام جنگ داده است."

یعنی اگر بنده کافر باشد مشکلی ایجاد نمی کند؟

باسلام

درحدیث مذکور منظور از مومن، مومنان حقیقی و اولیای الهی هستند که چون نزد خداوند قرب دارند و مظلوم و معصوم هم هستند، لذا دشمنی و آزار به آنها حکم اذیت و دشمنی با خداوند دارد

همانطور احادیث مشابهی در خصوص پیامبر و ائمه هست که اگر ایشان را بیازاریم خدا را به دشمنی گرفته ایم و....

آزار هر مسلمانی باعث جنگ با خدا نمیشود و آزار و اذیت هم کم و زیاد دارد

و اصلا شاید آزار در جواب اذیت یک مسلمان ظالم یا متعرض باشد، در حالیکه مومنان حقیقی معصوم و مظلوم هستند و اهل ظلم و آزار به دیگران نیستند! بنابراین هر نوع آزار ایشان، ظلم به ایشان است و چون محبوب خداوندند هر نوع ظلم به ایشان موجب خشم و قهر الهی میشود

اگر طرفی که مورد اذیت قرار گرفته مسلمان یا کافر باشد موجب بروز خشم و انتقام الهی نمیشود ولی عاقبت و جزای اذیتش را در این دنیا و آخرت می بیند و....

فاتح;986565 نوشت:
سلام علیکم

ضمن عرض تبریک عید مبارک فطر خدمت شما استاد گرامی و سپاس از توضیح تان
برای بنده البته فهم این مساله کمی مشکل ایجاد کرده . فرمودید در عربی وصف مفهوم ندارد . وصف چیست و چرا مفهوم ندارد

عکس این قضیه میشود آزار کافر اعلام جنگ با خدا نیست آیا عکس هم وصف میتواند باشد ؟
وجه ایجابی عکس قضیه میشود میتوان کافر را آزرد چون جنگ با خدا نیست آیا این همان وصف است که شما اشاره فرمودید ؟

(البته حکم دیگری مبطل این وجه ایجابی است که اشاره فرمودید یعنی آزار هیچ جنبنده ای جایز نیست . سوال بنده این بخش از فرمایش تان نیست)

سلام بر شما
متشکرم
آرزوی قبولی طاعات و عبادات را دارم
در حدیث، وصف "مومن" است که صفت واقع شده است( صفت انسان است یعنی انسان مومن) و در حقیقت نوعی قید برای محدود کردن حکم داخل حدیث است و بیانگر این مطلب است که حکم حدیث فقط اختصاص به این فرد دارد وشامل دیگران نمیشود.
البته مفهوم وصف ، موضوع سخت علمی می باشد و در اصول فقه و ادبیات عرب مورد بحث جدی است و در برخی مواقع دارای مفهوم است ( بررسی این موضوع علمی در اینجا امکان ندارد)
روایت فوق در قسمت عکس آن، ساکت است و در اصطلاح در مقام بیان این موضوع نمی باشد.
ولی از مجموع روایات میتوان استفاده کرد که هر گونه ظلمی و آزاری موجب غضب خداوند میباشد و نکوهش و عذاب دارد( حتی به کافر) ولی در مورد مومن ، سخت تر است و اعلام جنگ با خداست.

سعدی شیرازی;986632 نوشت:
سلام استاد مدبر گرامی
از آیت و روابات زیر چه نتیجه ای می توان گرفت؟

قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عليه السلام يَا سُلَيْمَانُ أَتَدْرِي مَنِ الْمُسْلِمُ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَنْتَ أَعْلَمُ قَالَ الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَيَدِه
پيامبر بزرگوار اسلام مى‌فرمايند : مسلمان واقعى كسى است كه مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند .
الكافي ج ۲ ص ۲۳۳

وَقَالَ رسول الله صلى الله عليه وآله لا يَحِلُّ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يُشِيرَ إِلَى أَخِيهِ بِنَظْرَةٍ تُؤْذِيهِ
مومن حق ندارد طورى به برادر مومن خود نگاه كند كه موجب رنجش و اذيت او بشود .
مجموعة ورام ج ۱ ص ۹۸

وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَإِثْماً مُبِيناً (۵۸)
و آنها كه مردان و زنان با ايمان را به خاطر كارى كه انجام نداده اند آزار مى دهند متحمل بهتان و گناه آشكارى شده‌اند.
سوره الاحزاب ۳۳ : آيات ۵۷ تا ۵۸


سلام بر شما
علت مطرح کردن این آیات و روایات و همچنین احترام به مومن و غیر مومن را خوب متوجه نشدم.
موضوع روایت مورد بحث آزار مومن و به تبع آثار آن می باشد که اعلام جنگ با خدا محسوب شده است. آیات و روایاتی که حضرتعالی نوشته اید هم موید همین مساله است.
روایت مورد بحث فقط در مقام بیان یک اثر فجیع از آزار مومن است و در مورد آثار دیگر آزار مومن و همچنین جواز و عدم جواز آزار غیر مومن و احترام آنها، ساکت است.
البته ادله فراوان دیگری در آیات و روایات لزوم احترام یه انسان را مطرح میکنند.

عارفه محمدی;986361 نوشت:
یعنی اگر بنده کافر باشد مشکلی ایجاد نمی کند؟

باسلام به نظرم مثل اینکه بگیم دانش آموزان محترم نظافت را رعایت فرمایید

این یعنی اینکه غیر دانش آموزان رعایت نفرمایید؟

مدبر;986692 نوشت:

علت مطرح کردن این آیات و روایات و همچنین احترام به مومن و غیر مومن را خوب متوجه نشدم.

سلام
سوال من اینه که در این احادیث، چه نیازی به قید کلمه مومن هست؟ به طور مثال واضحه کسانی که دیگران رو به خاطر کار انجام نداده مورد آزار و اذیت قرار دهند، متحمل بهتان شده اند. اصلا تعریف بهتان همینه. پس چه نیازی به قید مومن وجود داره؟

و مسئله دوم اینه که اگر اسلام جان و مال و ناموس همه مردم را محترم می داند، چرا در مقاله "موضوع احترام در فقه" اشاره ای به آن نشده؟

به هر حال هستند گروههایی که از این روایات برداشت اشتباه دارند، چه در بین عوام و چه در بین علمایی مثل آیت الله هاشمی شاهرودی:
https://www.khabaronline.ir/detail/417841/culture/religion

نقل قول:
پرسش: چنانچه شخص یا اشخاصی مرتکب عملی شوند که به نظر ما خلاف شرع است آیا مجوزی برای توهین و تهمت به آنها خصوصا در ملأ عام را داریم؟

پاسخ: تهمت جایز نیست مگر اینکه آن عمل حرام یا بدعت در دین باشد. و اما توهین چنانچه نهی از منکر بر آن صدق کند، با تحقق شروط نهی از منکر جایز می شود. یکی از شرایط نهی از منکر این است که فاعل با علم به حرمت مرتکب آن شود. واما اگر جاهل یا غافل باشد در صورت اصرار بر ارتکاب معصیت، نهی از منکر با وجود شرایط و رعایت مراتب واجب است و اما در صورت عدم اصرار دعوت به توبه شود.


البته باید توجه کرد که اکثر علما مخالف چنین دیدگاهی اند. اما وجود همین دیدگاه حتی در بین اقلیت علما کافی است تا عده ای به اصطلاح مذهبی، شروع به تهمت زدن با قصدهای جناحی کنند. البته چنین افرادی در اقلیت اند اما حتی یک فرد تهمت زننده هم می تونه تهمتهای زیادی تولید کنه و دیگران ممکنه بدون اطلاع از دروغ بودن این تهمتها، اقدام به بازنشر کنند.

چرا باید در آیات و روایات، ابهامی وجود داشته باشه که حتی علمایی مثل آیت الله هاشمی شاهرودی رو هم به اشتباه بیندازه؟

چرا واضحتر بیان نشده اند یا توضیحات تکمیلی براشون داده نشده تا این مشکلات پیش نیاد؟

به نظر بنده منظور این روایت ها این نیست که جان و مال و ناموس غیر مسلمان و مومن ارزشمند نیست ، بلکه منظور این است که جان و مال و ناموس مسلمان و مومن بسیار بسیار بسیار ارزشمند و مهم است نزد خداوند !

به عبارت دیگر کسی که دل یه مومن رو بشکنه در واقع به جنگ خدا رفته چون خدا اون مومن براش خیلی عزیزه و دوستش داره ولی کسی که به خدا اعتقاد نداره و خدارو دوست نداره ، خدا هم به طبع کمتر اون شخص براش مهمه ! ولی معنیش این نیست که اصلا مهم نیست .

[HL][/HL]

عارفه محمدی;986361 نوشت:
سلام.

طبق این حدیث :
امام صادق(ع): "خداوند فرموده هرکه بنده مومن مرا بیازارد به من اعلام جنگ داده است."

یعنی اگر بنده کافر باشد مشکلی ایجاد نمی کند؟


مدبر;986691 نوشت:
ولی از مجموع روایات میتوان استفاده کرد که هر گونه ظلمی و آزاری موجب غضب خداوند میباشد و نکوهش و عذاب دارد( حتی به کافر) [HL]ولی در مورد مومن ، سخت تر است و اعلام جنگ با خداست[/HL].

به من بیاموز;986725 نوشت:
به نظر بنده منظور این روایت ها این نیست که جان و مال و ناموس غیر مسلمان و مومن ارزشمند نیست ، [HL]بلکه منظور این است که جان و مال و ناموس مسلمان و مومن بسیار بسیار بسیار ارزشمند و مهم است نزد خداوند[/HL] !

به عبارت دیگر کسی که دل یه مومن رو بشکنه در واقع به جنگ خدا رفته چون خدا اون مومن براش خیلی عزیزه و دوستش داره ولی کسی که به خدا اعتقاد نداره و خدارو دوست نداره ، خدا هم به طبع کمتر اون شخص براش مهمه ! [HL]ولی معنیش این نیست که اصلا مهم نیست[/HL] .


سعدی شیرازی;986698 نوشت:
چرا باید در آیات و روایات، ابهامی وجود داشته باشه که حتی علمایی مثل آیت الله هاشمی شاهرودی رو هم به اشتباه بیندازه؟

چرا واضحتر بیان نشده اند یا توضیحات تکمیلی براشون داده نشده تا این مشکلات پیش نیاد؟


[=arial]سلام
به نقل از جرج اورول در کتاب قلعه حیوانات
«همه حیوانات باهم برابرند، اما بعضی برابرترند.»
یعنی همه انسانها برابرند ولی بعضی برابرترند
هر جا استثناء و انحصاری لحاظ میشود جواز و شروعی برای تبعیض نژادی قومیتی یا عقیدتی میشود و چنانچه قدرت نظامی و سیاسی هم یار و یاور چنین مجوزهایی باشد فاجعه های انسانی هم چنان که همین زمانه ما (مثل داعش(شیعیان و ایزدیان ) - برمه (مسلمانان میانمار) اسراییل (اعراب فلسطینی) و هزاران هزار نکبت تاریخی دیگر) در طول تاریخ شاهد هستیم روی میدهد
موفق باشید

عارفه محمدی;986361 نوشت:
سلام.

طبق این حدیث :
امام صادق(ع): "خداوند فرموده هرکه بنده مومن مرا بیازارد به من اعلام جنگ داده است."

یعنی اگر بنده کافر باشد مشکلی ایجاد نمی کند؟


بسم الله الرحمن الرحیم

فرض کنیم فردی فرزندی داره که به پدرش توجه میکنه و پدرش رو در نظر داره .

شما انتظار دارید که آن پدر توجه خاصی به فرزندش نکنه ؟
اصلا ممکن هست پدرش بگه که : هر کسی فرزند منو اذیت کنه مثل اینکه منو اذیت کرده .

اما این نتیجه گیری رو نمیشه کرد که فرزند ناخلفش رو اذیت کنید مشکلی نداره .

پدر میگه میگه من فرزند خوب خودمو اینقدر هواشو دارم
یه نوع پیام میده به فرزند ناخلف که تو هم میخوای بهت توجه کنم بیا تو این راه
_______________________________

خدا میگه من بنده خودمو و مومن رو اینقدر هواشو دارم و میخوامش .
کسی میخواد در این جرگه قرار بگیره بسم الله . . .

متحیر;986738 نوشت:

[=arial]سلام
به نقل از جرج اورول در کتاب قلعه حیوانات
«همه حیوانات باهم برابرند، اما بعضی برابرترند.»
یعنی همه انسانها برابرند ولی بعضی برابرترند
هر جا استثناء و انحصاری لحاظ میشود جواز و شروعی برای تبعیض نژادی قومیتی یا عقیدتی میشود و چنانچه قدرت نظامی و سیاسی هم یار و یاور چنین مجوزهایی باشد فاجعه های انسانی هم چنان که همین زمانه ما (مثل داعش(شیعیان و ایزدیان ) - برمه (مسلمانان میانمار) اسراییل (اعراب فلسطینی) و هزاران هزار نکبت تاریخی دیگر) در طول تاریخ شاهد هستیم روی میدهد
موفق باشید

سلام علیکم

کسانی که خداوند رو ولی و سرپرست خود میدانند و به او ایمان دارند مجاز به آزار هیچ موجود زنده ای نیستند شواهد آن در قول استاد و دوستان آمده که د این طریق آزار دیگران و موجودات زنده گناه محسوب میشود و آزار مومن و مسلم نیز بواسطه ایمانشان و پذیرش دین ، به هر شکل و وجهی که باشد اعلام جنگ با خداوند است .
پس ما یک کلیتی عام بنام عدم جواز اذیت و آزار هر موجود زنده ای داریم یک جزئیت و تخصیصی موکد مبنی بر عدم جواز آزار بنده مومن و مسلم .

همچنین نژاد پرستی و قومیت پرستی ، ظلم و جور چه از طرف فرد و چه جمع به دیگران جایز نیست ما بیش از ۲۹۰ آیه اعتقادی - اخلاقی در رابطه با نهی ظلم و ستم به دیگران در قران کریم داریم و حتی سکوت از روی رضایت نیز عین فعل ظلم محسوب میشود ( ر.ک تفسیر المیزان اعراف ۱۶۵ )

اما در این قلعه حیوانات چه اصول اعتقادی و اخلاقی ای وجود دارد که آنها را منع از ظلم و اذیت و آزار میکند ؟ در یک بررسی تطبیقی با وجود نبود معیارهای ثابت اعتقادی ، ارزشی و اخلاقی احتمال بروز هر جریان اجتماعی زیاده طلب و آزار و ظلم و غصب حقوق دیگران قابل تصور است حال خواه نژاد پرستی باشد خواه برتری جویی و غلبه در هر قالب و شکلی که نتیجتا مقتضی آن آزار و اذیت دیگران است

با یک تبصره و آن اینکه حیوانات در حیطه غرائز و عقل غریزی خود به رفع نیازها و احتیاجات خود میپردازند و پس از رفع آن نیازها طمع به زیاده تر ندارند ولی قلعه حیوانات جورج اورل جایی برای این حیوانات معمولی نیست آمها درندگان وحشی ای هستند که فقط ترس و قدرت برایشان مانع زیاده خواهی محسوب میشود نه عقیده و اخلاق و بی نیازی پس از رفع نیاز غریزی

نتیجتا زدن خشک و تر با این نتیجه گیری کلی گویی و مغالطه است

متحیر;986738 نوشت:
به نقل از جرج اورول در کتاب قلعه حیوانات
«همه حیوانات باهم برابرند، اما بعضی برابرترند.»
یعنی همه انسانها برابرند ولی بعضی برابرترند
هر جا استثناء و انحصاری لحاظ میشود جواز و شروعی برای تبعیض نژادی قومیتی یا عقیدتی میشود و چنانچه قدرت نظامی و سیاسی هم یار و یاور چنین مجوزهایی باشد فاجعه های انسانی هم چنان که همین زمانه ما (مثل داعش(شیعیان و ایزدیان ) - برمه (مسلمانان میانمار) اسراییل (اعراب فلسطینی) و هزاران هزار نکبت تاریخی دیگر) در طول تاریخ شاهد هستیم روی میدهد

سلام
این موضوع ساده ای است و احتیاج به اینگونه مناقشات ندارد. و در حقیقت نوعی انحراف از اصل موضوع مورد بحث است.
بسیار واضح است که خداوند بندگان مطیع خودش را بیشتر دوست داشته باشد و عنایت و توجه و نعمت ویژه ای برای آنها در نظر بگیرد.
این موضوع با آیات و روایات زیادی قابل اثبات است.

مدبر;986691 نوشت:
هر گونه ظلمی و آزاری موجب غضب خداوند میباشد و نکوهش و عذاب دارد( حتی به کافر) ولی در مورد مومن ، سخت تر است و اعلام جنگ با خداست.

سلام

ممنون استاد

همین جمله همه اش فهمیدیم خدا خیرت بده!!^:)^;;)@};-

فریال;986844 نوشت:

همین جمله همه اش فهمیدیم خدا خیرت بده!!^:)^;;)@};-

سلام
سخنان کارشناس گرامی بسیار واضح اند. اگر سخنی به همین وضوح در قرآن و احادیث هم می آمد، دیگه هیچ کسی دچار بدفهمی نمیشد.

اما مسئله اینه که الآن منابع دینی به شکلی اند که حتی بین علما هم در چنین مسئله ای اختلاف نظر به وجود میاد.

سوال من اینه که چرا ائمه (ع) به این وضوح مسئله را مشخص نفرموده اند؟

سلام
بحث آزار و اذیت فرق میکند
مثلا ما داریم که غیبت غیر مومن حرام نیست
یا غیبت غیر مسلمان حرام نیست
یا حتی دروغ
و حتی اگر درست یادم باشد میگویند کافر احترام ندارد و مثل حیوان است که این به نظرم در مورد کفار حربی است....

اما هیچ وقت ندیدم کسی بگوید آزار و اذیت کافر اشکال ندارد
مثلا ما داریم که حق ندارید اجساد کفار را تکه تکه کنید...
یا رعایت امانت و وعده دادن به کفار، واجب است...
ولی خوب تفاوتهای حقوقی بین کافر و مسلمان هست
در دیه و ارث و مجازاتهای شرعی و اینها....

سعدی شیرازی;986975 نوشت:
سخنان کارشناس گرامی بسیار واضح اند. اگر سخنی به همین وضوح در قرآن و احادیث هم می آمد، دیگه هیچ کسی دچار بدفهمی نمیشد.

اما مسئله اینه که الآن منابع دینی به شکلی اند که حتی بین علما هم در چنین مسئله ای اختلاف نظر به وجود میاد.

سوال من اینه که چرا ائمه (ع) به این وضوح مسئله را مشخص نفرموده اند؟


سلام مجدد
کلام و احادیث معصومین ( علیهم السلام) دو گونه است.
یکی بسیار واضح و آشکار و و دیگری سخت و مشکل و به اصطلاح متشابه.
علت های مختلفی وجود دارد که چرا برخی از احادیث سخت و غامض است بگونه ای که جمع بندی آنها با احادیث دیگر حتی برای بزرگان هم مشکل میباشد.
باید توجه داشت که احادیث در یک جلسه علمی و توسط یک معصوم در شرایط واحد بیان نشده است که توقع داشته باشیم چرا ناهمگونی وجود دارد؟
احادیث در یک بازه زمانی حدودا سیصد ساله بیان شده است و در این مدت طولانی شرایط مختلف برای امام و همچنین مامومین، تاثیر عمیق در احادیث دارد.
امام در بعضی مواقع مجبور به تقیه بوده است ، در بعضی مواقع شنونده بسیار دانا بوده و مطابق فهم او مطالب سنگین فرموده ، بعضی مواقع اسرار را فرموده، بعضی مواقع مطابق شرایط حکم را کلی فرموده و جزئیات به مناسبت های مختلف بیان شده، بعضی مواقع دقیق و ضابط نبودن روای مشکلات متعدد ایجاد کرده و .......
برای یک فقیه جمع بین همه شرایط و در نتیجه فهم صحیح از مجموع احادیث بسیار مشکل است و به همین خاطر ائمه (علیهم السلام ) دستور اکید داده اند که به اعلم فقها مراجعه شود.
برخی از مبانی دینی، ارکان و چهار چوب دین است که تقریبا هیچ اختلافی بین فقها وجود ندارد مانند اصل توحید، معاد، نبوت، امامت، اصل لزوم و وجوب فروع دین و .....
آنچه مورد اختلاف است جزئیاتی از فروعات احکام است.
معصومین دست فقیه را در برداشت از روایات و اجتهاد باز گذاشته اند و چون در مبانی و ارکان، احادیث و ادله فراوان است اختلافی نیست ولی در جزئیات یا دلیل روایی نیست و یا واضح نیست و فقیه مجبور است به ادله اجتهادی و نظری خودش اکتفاء کند و چون این موضوع شخصی است طبعا موجب اختلاف نظراست.
اینکه در مقاله ای موضوعی بیان نشده باشد دلیل بر نقص مقاله است نه مبهم بودن دین.
به صورت خلاصه اگر با شرایط بیان احادیث در زمان ائمه ( علیهم السلام)آشنا شویم، خواهیم دانست رسیدن این حجم از معارف به دست نسل های بعدی نوعی معجزه است.

پرسش :
طبق این حدیث :
امام صادق(علیه السلام):« خداوند فرموده هرکه بنده مومن مرا بیازارد به من اعلام جنگ داده است».

یعنی اگر کافر مورد آزار قرار بگیرد، اشکالی ندارد؟

پاسخ :
این جمله " اگر کافر مورد آزار قرار بگیرد، اشکالی ندارد " مفهوم گیری از روایت می باشد.
که اشتباه و نادرست است.
باید توجه داشت که مفهوم روایت در قسمت شرط آن است یعنی اگر کسی بنده مومن را آزار ندهد با خدا وارد جنگ نشده است.
برای مفهوم گیری از وصف(1) شرایط ویژه ای وجود دارد و اگر از روایت فوق بخواهیم مفهوم وصف بگیریم اینگونه می شود: اگر کسی غیر مومن را آزار دهد با خدا وارد جنگ نشده است.
و این مفهوم به این معنی نیست که اشکال ندارد!!!
بلکه وارد جنگ نشده است و البته مطابق ادله دیگر هر گونه آزار حتی به حیوانات و گیاهان هم اشکال دارد و مورد نهی است. (2)
مفهوم روایت فوق جواز آزار کافر نیست چنانچه حفظ کرامت انسانها حق عموم آنهاست.

و در این باب فرقی بین مؤمن و کافر نیست « لقد کرمنّا بنی آدم»(3) «ما آدميزادگان را گرامى داشتيم‏»

همین مضمون در نهج البلاغه و کلام نورانی حضرت علی (علیه السلام) خطاب به مالک اشتر بیان گردیده است:

« و أَشعِر قَلبَک الرَّحمَةَ لِلرَّعیةِ، وَالمَحَبَّةَ لَهُم، واللُّطفَ بِهِم ولا تَکونَنَّ عَلَیهِم سَبُعاً ضاریاً تَغتَنِمُ أَکلَهُم إنَّهُم صِنفانِ: إمّا أَخٌ لَک فی الدِّینِ أَو نَظیرٌ لَک فی الخَلقِ». (4)

قلبت را نسبت به زیردستان خویش، مملو از مهربانی و محبّت و لطف کن؛...زیرا آنها دوگروه بیش نیستند یا برادران دینی تواند، و یا در آفرینش همانند تو انسانند.
نژاد پرستی و قومیت پرستی، ظلم و جور جایز نیست و آیات متعددی(5) برای نهی از ظلم و بیان قبیح بودن ظلم بیان شده و این آیات مقید به ظلم به مومنین نیست و کلی میباشد.

از منظر قرآن حتی سکوت از روی رضایت نیز عین فعل ظلم محسوب میشود.(6)
بنابراین روایت فوق در قسمت عکس آن، ساکت است و در اصطلاح در مقام بیان این موضوع نمی باشد.
و نتیجه آنکه هر گونه ظلمی و آزاری موجب غضب خداوند می باشد و نکوهش و عذاب دارد( حتی به کافر) ولی در مورد مومن، سخت تر است و اعلام جنگ با خداست.

پی نوشت:
1.در حدیث، وصف "مومن" است که صفت واقع شده است( صفت انسان است یعنی انسان مومن) و در حقیقت نوعی قید برای محدود کردن حکم داخل حدیث است و بیانگر این مطلب است که حکم حدیث فقط اختصاص به این فرد دارد وشامل دیگران نمیشود.
2. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، 1403 ق، ج‏61، ص 221
3. سوره اسراء آیه 70.
4 شريف الرضي، نهج البلاغة( للصبحي صالح)، هجرت، قم‏، 1414 ق‏، نامه 53، ص 427.
5. « والله لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ»(بقره/258) «إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ»(انعام/21) «لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمینَ»(ابراهیم/( 13 «أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمینَ»(هود/18) «بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمینَ»(هود/44
(
6. طباطبايى، محمدحسين‏، الميزان في تفسير القرآن‏، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات‏، بيروت، ج8 ، ص296.

موضوع قفل شده است