جمع بندی ما را چه شده است؟ (بررسی اتفاقات زشت این روزها)

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ما را چه شده است؟ (بررسی اتفاقات زشت این روزها)

سلام

متاسفانه اخیرا اخبار وحشتناکی شنیده می شود
در فلان شهر به کودکی تجاوز می شود
یا در شهری دیگر پسرک معصومی کشته می شود و بعدا می فهمند قاتل می خواسته به اون تجاوز کند ولی این کودک مانع شده و ...
یا مردی را اعدام کرده اند به جرم ازار و اذیت زنان و دختران...
قصدم این نیست ناراحت تان کنم
کاش اینها افسانه می بودند ، ولی اینها اتفاقاتی است که در پیرامون ما رخ داده است

ما را چه شده است؟
چرا این اتفاقات در گوشه و کنار شهر و کشورمان می افتد؟
حتما عده ای می گویند باید کودکان را آموزش بدهیم
خانواده ها را هم تشویق کنیم تا در این مشائل به فرزندان شان آموزش بدهند

همه اینها درست است
اما دغدغه من چیز دیگری است
به راستی چرا در جامعه اسلامی ما این اتفاقات می افتد؟
مشکل کجاست؟

از کارشناس محترم می خواهم با دید باز و وسیع پاسخ بدهند
از کاربارن هم می خواهم بحث را به حاشیه نکشند و اجازه دهند تاپیک در مسیر درست خود پیش برود.
با تشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد بدیع

یار مهربان;985866 نوشت:
سلام

متاسفانه اخیرا اخبار وحشتناکی شنیده می شود
در فلان شهر به کودکی تجاوز می شود
یا در شهری دیگر پسرک معصومی کشته می شود و بعدا می فهمند قاتل می خواسته به اون تجاوز کند ولی این کودک مانع شده و ...
یا مردی را اعدام کرده اند به جرم ازار و اذیت زنان و دختران...
قصدم این نیست ناراحت تان کنم
کاش اینها افسانه می بودند ، ولی اینها اتفاقاتی است که در پیرامون ما رخ داده است

ما را چه شده است؟
چرا این اتفاقات در گوشه و کنار شهر و کشورمان می افتد؟
حتما عده ای می گویند باید کودکان را آموزش بدهیم
خانواده ها را هم تشویق کنیم تا در این مشائل به فرزندان شان آموزش بدهند

همه اینها درست است
اما دغدغه من چیز دیگری است
به راستی چرا در جامعه اسلامی ما این اتفاقات می افتد؟
مشکل کجاست؟

از کارشناس محترم می خواهم با دید باز و وسیع پاسخ بدهند
از کاربارن هم می خواهم بحث را به حاشیه نکشند و اجازه دهند تاپیک در مسیر درست خود پیش برود.
با تشکر


با سلام و احترام
هر حادثه ای که به وقوع می پیوندد مخصوصا اگر یک پدیده اجتماعی باشد تنها مستند به یک علت نیست بلکه علل مختلفی در پدیدآیی آن موثر هستند. تحلیل درست چنین حوادثی منوط به بررسی همه ریشه ها و مشخص کردن سهم هر یک است. کودک آزاری جنسی، زنای به عنف و ... از انحرافات جنسی است که در همه مکاتب و جوامع محکوم است و به عنوان یک اختلال سخت و آسیب اجتماعی جدی به حساب می آید. در تحلیل آنچه در روزهای اخیر شاهد آن بوده ایم چند عامل دخیل هستند که به مرور زمان به آن خواهیم پرداخت:

اول اینکه در روزهای اخیر اخبار تجاوزهای جنسی بیشتر شده است نه آمار آن!
این واقعیت از یک جهت ناراحت کننده و از یک جهت خوشحال کننده است. از این جهت ناراحت کننده است که شاید همین مقدار تجاوزات جنسی قبلا نیز وجود داشته است ولی به عللی که عرض خواهد شد رسانه ای نمی شد. و از این جهت خوشحال کننده است که نمی تواند بیانگر بدتر شدن وضعیت اخلاقی جامعه نسبت به قبل باشد.(البته همین مقدار هم قابل توجیه نیست)
اما عللی که اخیرا باعث رسانه ای شدن چنین موضوعاتی میشود عبارت اند از:


  1. افزایش انگیزه قربانیان جنسی برای احقاق حق خود
  2. شاهد آوری یک جریان برای اثبات ضرورت آموزش جنسی
  3. بالا رفتن حساسیت مردم و رسانه ها

هر کدام از این عوامل مخصوصا عامل دوم بحث های دامنه داری دارد که میتوان در ادامه و با مشارکت کاربران محترم به آن پرداخت.

افزایش محرک های محیطی
یک اختلاف نظری مهم در علوم تربیتی وجود دارد و آن این که در تربیت سهم اصلی با پایش محیطی است و یا با پیرایش درونی؟ عده ای سهم اصلی را به پاک سازی محیطی میدهند و معتقد اند انسان اصلا نباید در موقعیت نامطمئن و لغزش زا قرار بگیرد که در این صورت توقع عدم لغزش از او توقع نابجایی است. در مقابل عده ای بر مولفه های درونی انسان مانند آگاهی، قدرت، اختیار و .... تاکید میکنند و معتقد اند با کنترل مصنوعی شرایط و پاستوریزه سازی محیط نمیتوان انسان اخلاقی تربیت کرد. چراکه محیط به هر حال غیر قابل کنترل است و انسان اخلاقی کسی است که در هر شرایطی بتواند اخلاقی عمل کند.

با نگاهی به احکام و توصیه های دینی مخصوصا در زمینه تربیت جنسی در می یابیم که سهم پایش محیطی به هیچ عنوان نادیده گرفته نشده است. چیزی که در فرهنگ بخشی از جامعه به خاطر برخی ارزش های وارداتی مثل روابط آزاد اجتماعی و .... تحت شعاع قرار گرفته است. گاهی این ارزش ها آن قدر در میان ما جدی گرفته میشوند که در میان صادرکننده های آن فرهنگ هم این قدر جدی نیست. تبلت پیشرفته ای که در بسیاری از خانواده های ایرانی در اختیار کودکان قرار میگیرد در کشور تولید کننده آن تبلت برای کودکان ممنوع است. ولی ما خریدن آن را برای فرزندانمان نشانه برخورداری مالی، آگاهی رسانه ای، به روز بودن و تمدن و ... میدانیم!

به هر حال یکی از آسیب های جدی در زمینه سلامت اخلاقی جامعه، کنترل نشدن زمینه های چنین انحرافاتی است. وقتی برای یک خانم؛ زیبایی، جلوه گری، روابط اجتماعی بالا، آزادی، حضور اجتماعی دوشادوش مرد، انعطاف مفرط، اعتماد مطلق، مد و لباس،..... ارزش شود و جامعه از او چنین مطالبه ای را داشته باشد آستانه خویشتن داری جنسی پایین می آید. تحریک عمومی بالا میرود و حتی اگر در اکثر موارد به فاجعه جنسی منجر نشود حتی چند مورد آن هم زیاد است.

برخی از فجایع جنسی مانند کودک آزاری به همان اندازه که ناراحت کننده است انسان را به تعجب نیز وا میدارد که چه انگیزه ای برای چنین کاری میتواند وجود داشته باشد؟ آیا واقعا افرادی که به این دست امور اقدام میکنند از کار خود لذت میبرند؟! چرا برخی افراد معدود به همجنس بازی گرایش دارند با اینکه حتی تصور آن ممکن است بسیاری را آزرده و متنفر کند. ایا میتوان زنای با محارم را باور کرد؟ !!! .....

این مسائل نشان میدهد که انحراف جنسی حتی اگر از یک گناه کوچک شروع شود اما به آن ختم نمی شود. انحرافات جنسی مانند آب شوری است که چشیدن آن انسان را تشنه تر میکند. ذائقه او را تغییر میدهد و تا هلاکت و رسوایی با خود همراه میسازد. انسان به خاطر داشتن غریزه بی نهایت خواهی اگر یک قدم در ارضای نامشروع غریزه جنسی برداشت غریزه به آن یک قدم راضی نمی شود و تنوع طلب و حریص تر میشود.

شیطان نیز به عنوان یک واقعیت متقن و اثرگذار در عالم هستی در این داستان نقش دارد. در آیات متعددی به زینت گری شیطان اشاره شده است. او اعمال زشت را برای پیروان خود زیبا جلوه میدهد و سپس آنها را به آن اعمال آلوده میکند.

این واقعیت هر انسانی را به این نتیجه میرساند که باید جایی جلوی غریزه بایستد و به آن نه بگوید. بنابراین چه بهتر که این نه همان آغاز و در مرز حرام و حلال گفته شود. کنترل چشمی که به بد دیدن عادت نکرده باشد بسیار آسان تر است تا نفسی که به خاطر عقب نشینی صاحبش حریص و قوی شده است.

پرسش: متاسفانه اخیرا اخبار وحشتناکی شنیده می شود. در فلان شهر به کودکی تجاوز می شود. یا در شهری دیگر پسرک معصومی کشته می شود و بعدا می فهمند قاتل می خواسته به او تجاوز کند ولی این کودک مانع شده و ...
یا مردی را اعدام کرده اند به جرم ازار و اذیت زنان و دختران...
ما را چه شده است؟ چرا این اتفاقات در گوشه و کنار شهر و کشورمان می افتد؟ به راستی چرا در جامعه اسلامی ما این اتفاقات می افتد؟

پاسخ: هر حادثه ای که به وقوع می پیوندد مخصوصا اگر یک پدیده اجتماعی باشد تنها مستند به یک علت نیست بلکه علل مختلفی در پدیدآیی آن موثر هستند. تحلیل درست چنین حوادثی منوط به بررسی همه ریشه ها و مشخص کردن سهم هر یک است. کودک آزاری جنسی، زنای به عنف و ... از انحرافات جنسی است که در همه مکاتب و جوامع محکوم است و به عنوان یک اختلال سخت و آسیب اجتماعی جدی به حساب می آید. در تحلیل آنچه در روزهای اخیر شاهد آن بوده ایم چند عامل دخیل هستند که به آن خواهیم پرداخت:

اول اینکه در روزهای اخیر اخبار تجاوزهای جنسی بیشتر شده است نه آمار آن!
این واقعیت از یک جهت ناراحت کننده و از یک جهت خوشحال کننده است. از این جهت ناراحت کننده است که شاید همین مقدار تجاوزات جنسی قبلا نیز وجود داشته است ولی به عللی که عرض خواهد شد رسانه ای نمی شد. و از این جهت خوشحال کننده است که نمی تواند بیانگر بدتر شدن وضعیت اخلاقی جامعه نسبت به قبل باشد.(البته همین مقدار هم قابل توجیه نیست)
اما عللی که اخیرا باعث رسانه ای شدن چنین موضوعاتی میشود عبارت اند از:

1. افزایش انگیزه قربانیان جنسی برای احقاق حق خود
2. شاهد آوری یک جریان برای اثبات ضرورت آموزش جنسی
3. بالا رفتن حساسیت مردم و رسانه ها

افزایش محرک های محیطی
یک اختلاف نظری مهم در علوم تربیتی وجود دارد و آن این که در تربیت سهم اصلی با پایش محیطی است و یا با پیرایش درونی؟ عده ای سهم اصلی را به پاک سازی محیطی میدهند و معتقد اند انسان اصلا نباید در موقعیت نامطمئن و لغزش زا قرار بگیرد که در این صورت توقع عدم لغزش از او توقع نابجایی است. در مقابل عده ای بر مولفه های درونی انسان مانند آگاهی، قدرت، اختیار و .... تاکید میکنند و معتقد اند با کنترل مصنوعی شرایط و پاستوریزه سازی محیط نمیتوان انسان اخلاقی تربیت کرد. چراکه محیط به هر حال غیر قابل کنترل است و انسان اخلاقی کسی است که در هر شرایطی بتواند اخلاقی عمل کند.

با نگاهی به احکام و توصیه های دینی مخصوصا در زمینه تربیت جنسی در می یابیم که سهم پایش محیطی به هیچ عنوان نادیده گرفته نشده است. چیزی که در فرهنگ بخشی از جامعه به خاطر برخی ارزش های وارداتی مثل روابط آزاد اجتماعی و .... تحت شعاع قرار گرفته است. گاهی این ارزش ها آن قدر در میان ما جدی گرفته میشوند که در میان صادرکننده های آن فرهنگ هم این قدر جدی نیست. تبلت پیشرفته ای که در بسیاری از خانواده های ایرانی در اختیار کودکان قرار میگیرد در کشور تولید کننده آن تبلت برای کودکان ممنوع است. ولی ما خریدن آن را برای فرزندانمان نشانه برخورداری مالی، آگاهی رسانه ای، به روز بودن و تمدن و ... میدانیم!

به هر حال یکی از آسیب های جدی در زمینه سلامت اخلاقی جامعه، کنترل نشدن زمینه های چنین انحرافاتی است. وقتی برای یک خانم؛ زیبایی، جلوه گری، روابط اجتماعی بالا، آزادی، حضور اجتماعی دوشادوش مرد، انعطاف مفرط، اعتماد مطلق، مد و لباس،..... ارزش شود و جامعه از او چنین مطالبه ای را داشته باشد آستانه خویشتن داری جنسی پایین می آید. تحریک عمومی بالا میرود و حتی اگر در اکثر موارد به فاجعه جنسی منجر نشود حتی چند مورد آن هم زیاد است.

برخی از فجایع جنسی مانند کودک آزاری به همان اندازه که ناراحت کننده است انسان را به تعجب نیز وا میدارد که چه انگیزه ای برای چنین کاری میتواند وجود داشته باشد؟ آیا واقعا افرادی که به این دست امور اقدام میکنند از کار خود لذت میبرند؟! چرا برخی افراد معدود به همجنس بازی گرایش دارند با اینکه حتی تصور آن ممکن است بسیاری را آزرده و متنفر کند. ایا میتوان زنای با محارم را باور کرد؟ !!! .....

این مسائل نشان میدهد که انحراف جنسی حتی اگر از یک گناه کوچک شروع شود اما به آن ختم نمی شود. انحرافات جنسی مانند آب شوری است که چشیدن آن انسان را تشنه تر میکند. ذائقه او را تغییر میدهد و تا هلاکت و رسوایی با خود همراه میسازد. انسان به خاطر داشتن غریزه بی نهایت خواهی اگر یک قدم در ارضای نامشروع غریزه جنسی برداشت غریزه به آن یک قدم راضی نمی شود و تنوع طلب و حریص تر میشود.

شیطان نیز به عنوان یک واقعیت متقن و اثرگذار در عالم هستی در این داستان نقش دارد. در آیات متعددی(1) به زینت گری شیطان اشاره شده است. او اعمال زشت را برای پیروان خود زیبا جلوه میدهد و سپس آنها را به آن اعمال آلوده میکند.

این واقعیت هر انسانی را به این نتیجه میرساند که باید جایی جلوی غریزه بایستد و به آن نه بگوید. بنابراین چه بهتر که این نه همان آغاز و در مرز حرام و حلال گفته شود. کنترل چشمی که به بد دیدن عادت نکرده باشد بسیار آسان تر است تا نفسی که به خاطر عقب نشینی صاحبش حریص و قوی شده است.

پی نوشت:
1. سوره انعام(6)، آیه 43. سوره انفال(8)، آیه 48. سوره نحل(16)، آیه 63. سوره نمل(27)، آیه 24. سوره عنکبوت(29)، آیه 38.

موضوع قفل شده است