جمع بندی ماندن از روی ترحم

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ماندن از روی ترحم

سلام با عرض خسته نباشید، من دوساله که با دختری آشنا شدم
یعنی اون باب آشنایی شد توی یکی از گروه های فامیلی بود، توی گروه
بحث شد بعد اومد پی وی که جواب بده بهم، یه مدت باهم صبحت
کردیم، و از هم دیگه خوشمون اومد باهم بیشتر آشنا شدیم
باهم جفت و جور شدیم ،باهم بودیم
تا یه مدت همو میدیدم ،تا فهمیدم به درد هم نمیخوریم
من تمومش کردم رابطه رو، بعد یه مدت دوباره اومد، منم گفتم شاید
بتونیم باهم کنار بیایم، دوباره شروع کردیم،ولی بازم نشد بعد یه مدت من
دوباره تموم کردم، الان دوباره اومده ، و من اشتباه کردم دوباره
بهش چراغ سبز نشون دادم ،دختره خوبیه من قبلا ک دیدمش
تو عکس از قیافش خوشم اومد، ولی وقتی دیدمش فهمیدم ک
قیافش مطلوب من نیست، اون چیزی که فکر میکردم نیس،
هم از این لحاظ هم از یع لحاظ دیگه باهم تفاهم نداریم من از
اول آشنایی قصدم ازدواج بود، چون پسر تقریبا مذهبی هستم و
به یه سری چارچوب ها پایبندم حتی من دستش رو هم
نگرفتم و مستقیم زل نزدم توی چشاش یا زیاد قربون صدقش توی واقعیت نمیرم، ولی اون دنیاش با من فرق میکنه، یه دختره گیتاریسته که،
دوست داره در آینده بره توی گروه موسیقی و من نمیتونم اینو قبول کنم
و حجابش واقعا افتضاحه، توی خیابون استین هاش تا ارنجشه، موهاش
با این که شال سرش نکنه یا بکنه بیرونه فرقی نمیکنه،لباس تنگ میپوشه،
و پاره عکسای سر لختشو میزاره روی استاتوسش و اعتقاد داره اگه صورتش معلوم نباشه مشکلی نداره، اعتقاد محکمی نداره در کل، ولی دختره پاکیه،کلی هم راجب این دو موضوع پافشاری میکنه و کنار نمیاد،من ازکلی چیزا به نفعش کنار اومدم ولی اون از این دوتا چیز کنار نمیاد
ولی میگه خیلی دوست دارم و ثابت کرده توی این دوسال،
میگه اگه بری دیگه تا آخر عمرم ازدواح نمیکنم با هیچ کس
یه جورایی عذاب وجدان گرفتم که من باعثش شدم
موندم از طرفی قیافش زیاد مطلوبم نیس و فرهنگ دینیش
و عقایدش،و منم خیلی بع این دوتا اهمیت میدم،
از طرفی هم احساس گناه میکتم که چرا این جوری شد
تقصیر خودم میدونم گیر کردم موندم بمونم یا برم
لطفا کمک کنید

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد معتمد

سوال:
با دختری در فضای مجازی آشنا شدم و مدتی با هم بودیم؛ ولی بعد از دو سال به این نتیجه رسیدم که ایشان موردی نیست که من می خواستم. ظاهرش در عکس خوب بود ولی وقتی دیدمش آن چیزی نبود که فکر می کردم. از طرفی از لحاظ اعتقادی هم فاصله زیادی داریم. وضعیت حجابش خیلی بد است و اهل گیتار است در حالی که من اصلا خوشم نمی آید. چند بار قطع رابطه کردیم ولی او دوباره برگشت و من هم به اشتباه چراغ سبز نشان دادم. الان می گوید اگر بروی دیگر تا آخر عمر ازدواج نمی کنم. حال نمی دانم چه کنم. از طرفی مورد مناسبی برای ازدواج نیست و از طرفی عذاب وجدان دارم. لطفا کمکم کنید؟

پاسخ:
اینکه متوجه اشتباه خودتان شده اید خیلی خوب است. همانطور که گفتید کار شما درست نبوده و نباید چنین راهی را برای آشنایی و ازدواج انتخاب می کردید. طبیعی است که وقتی چنین ارتباطی شکل بگیرد به مرور زمان وابستگی هم ایجاد می شود و وقتی کار به اینجا رسید دیگر انتخاب عاقلانه کمرنگ خواهد شد. لذا بهترین و سالم ترین راه برای ازدواج این است که از مسیر اصلی و در کنار و همراه خانواده طی شود.

در خصوص مشکلی که مطرح کردید باید عرض کنم هر دو مسئله تا حدودی مهم است. پسند ظاهری و به دل نشستن لازمه یک ازدواج موفق است؛ البته به شرط اینکه این مسئله به ایده آل گرایی تفسیر نشود و فرد به دنبال خوشگلترین دختر نباشد بلکه به دنبال فردی باشد که ظاهرش به دلش بنشیند حتی اگر دیگران نظر متفاوتی داشته باشند. از ظاهر مهمتر بحث وجود تناسب های فکری و اعتقادی است که شما می گویید این مسئله بین شما وجود ندارد. با وجود چنین شرایطی این ازدواج نه به صلاح شماست و نه ایشان؛ چون عشق و علاقه به تنهایی ضامن خوشبختی نیست و اگر این عشق پشتوانه عقلی نداشته باشد بعد از ازدواج هم دوام نخواهد آورد؛ به خصوص که خود این عشق هم در حال حاضر یکطرفه و فقط از جانب ایشان است. لذا برای جبران اشتباه و عذاب وجدانتان، اشتباه دیگری را مرتکب نشده و به جای ارتباط گیری یا ازدواج از سر دلسوزی و ترحم، ارتباط را به طور کامل قطع کرده و برای جبران آن به خدا پناه ببرید و از خودش مدد بخواهید. این نکته را تاکید می کنم که اگر می خواهید بیش از این به ایشان آسیب نرسد نباید روزنه امیدی برای وصال باقی بگذارید تا هم شما و هم ایشان بتوانید کم کم با این مسئله کنار آمده و تصمیم تازه ای برای زندگی خود بگیرد.

موضوع قفل شده است