جمع بندی نگاهی به بحث جالب آخوند خراسانی و میرزای نائینی درباره ولایت فقیه

تب‌های اولیه

78 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نگاهی به بحث جالب آخوند خراسانی و میرزای نائینی درباره ولایت فقیه

به نام خدا

نگاهی به بحث جالب اخوند خراسانی و میرزا نائینی درباره ولایت فقیه

مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی چنین نقل کرده است: در گرماگرم کشمکش­های طرفداران و مخالفان مشروطه در نجف، که به صورت مبارزه میان پیروان کاظمین (محمدکاظم خراسانی و سید محمد کاظم یزدی) درآمده بود، مرحوم میرزای نایینی که سابقاً شاگرد و منشی میرزای بزرگ شیرازی، و در گیرودار مشروطه عضو ارشد مجلس فتوای آخوند خراسانی بود، به مرحوم آخوند پیشنهاد کرد برای رفع اختلاف موجود میان وی و سیدمحمد کاظم یزدی، ایشان از تأیید حکومت مشروطه صرف نظر کنند و به جای آن، برپایی حکومت اسلامی را وجهه همت خود قرار دهند و اداره حکومت را نیز خود برعهده گیرند. مرحوم نائینی یادآور شد، چنانچه این پیشنهاد عملی شود، همه متدینینی که به لحاظ سیاسی در نقطه مقابل آخوند خراسانی هستند، به صف او خواهند پیوست. به این ترتیب، هم دعوای متدینان با یکدیگر خاتمه خواهد یافت و هم حکومت عدل اسلامی با ویژگی­هایی که می­شناسیم و آرزوی همه ماست، برپا خواهد شد. علمای شیعه نیز امکان خواهند یافت قوانین شریعت را که بسیاری از آنها بلا اجرا مانده است، به مرحله اجرا درآورند. مرحوم نایینی برای ترغیب مرحوم آخوند به قبول پیشنهاد خود، موضوع ولایت فقیه را پیش کشید و چون خود از معتقدان جدی نظریه ولایت فقیه بود، دلایل متعدد عقلی و نقلی و نصوصی را که در این مورد می­شناخت به تفصیل بیان کرد و چندان در این باب، داد سخن داد که شاید هیچ یک از شنوندگان گمان نمی­کرد ایرادی بر سخنان و پیشنهادهای او بتوان گرفت. مرحوم آخوند خراسانی، پس از آن که تمام گفته­های مرحوم نایینی را با دقت و حوصله گوش داد، در مقام پاسخ گویی برآمد و در جلسات متعدد، به تفصیل در حول و حوش حکومت دینی و حکومت طبقه روحانی گفت و گو کرد و از جمله اظهار داشت:
بیانات و استدلالهای شما، اگر هم به لحاظ نظری درست باشد، و فرضاً ما برای قبول نظریه شما، حتی نظریه شیخ الطائفه و شیخ اعظم (شیخ انصاری) [1] را رد کنیم و ایرادات ایشان و بسیاری از فقهای بزرگ را بر نظریه­ای که شما پذیرفته­اید ندیده بگیریم ـ و من دون ذلک خرط القتاد[2] ـ ولی با مشکلاتی که در مرحله عمل گریبان ما را می­گیرد چه کنیم؟
مگر نمی­دانید که قبول پیشنهاد شما و سپردن حکومت به دست علمای دین، تبعات نامطلوبی دارد که اگر راهی برای گریز از آن تبعات پیدا نکنیم، ضررهای عمل به این پیشنهاد، بسیار پیش از منافعش خواهد بود؟...

این داستان را اقای اکبر ثبوت نوه برادر شیخ آقابزرگ تهرانی و محقق دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی و از فلاسفه است ادعا دارد از اقا بزرگ تهرانی شنیده و ادعا دارد اقا محمد رضا حکمیی که از اقا بزرگ تهرانی اجازه روایت دارد این کتاب را تایید و ایت الله کفافی نوه اخوند خراسانی به او گفته تمام آنچه که من از قول آخوند گفته‌ام، با آن اطلاعات خانوادگی که از طریق پدرش به او رسیده کاملا تطبیق می‌کند.

اگر اقای اکبر ثبوت این مطالب را راست گفته باشد می توان به یک سری از نظرات اخوند خراسانی ایراد گرفت و یک سری را تایید کرد

متن اصلی در سایت حجت الاسلام ابراهیم منهاج دشتی

توضیحات اکبر ثبوت و استدلالش بر صحت متن در مصاحبه با ایسنا

موفق و سلامت باشید.
در پناه حق

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مسلم

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام

قدیما;984477 نوشت:
نگاهی به بحث جالب اخوند خراسانی و میرزا نائینی درباره ولایت فقیه

در این خصوص باید به دو نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:

فارغ از بحث های سندی و ابهاماتی که در این انتساب وجود دارد و فارغ از آنکه این نقل قول یک خبر واحد است که قرائنی برای نفی آن وجود دارد(برای اطلاع بیشتر به این آدرس مراجعه کنید: http://moaser.iki.ac.ir/node/172)

فارغ از تمامی این ها آنچه که داد می زند احتمال صدور چنین متنی از آخوند خراسانی بسیار ناچیز است متن خود این استدلال ها است!
گاهی بندهای استدلال به قدری سست است که انتساب آن به یک طلبه ساده هم مشکل است چه برسد به آخوند خراسانی با آن نگاه دقیق!
مثلا در بیان اولین اشکال گفته اند:

"اگرچه تشکیل حکومتی مبنی بر علایق دینی شیعی که در رأس آن علما باشند ـ ونیز اجرای کلیه قوانین شرع از جمله در مورد مخالفان اسلام و تشیع ـ برای ما کمال مطلوب است، اما تشکیل چنین حکومتی، پیروان دیگر ادیان و مذاهب را ترغیب خواهد کرد تا آنان نیز حکومتهایی مبتنی بر تعصبات دینی ضد شیعی ـ که در رأس آن پیشوایان دینی­شان باشند ـ بر سر کار آورند..."

خب این اشکال اگر به حکومت فقیه وارد باشد، به حکومت معصوم هم وارد است!

همچنین بسیاری از اشکالات ایشان لوازمی است که میشود مانع آن شد، و لوازم جداناشدنی از حکومت نیست، مثلا در بخشی از این متن منتسب به آخوند آمده است:
"کسانی که مناصب حکومتی را در اختیار دارند، فریبکاری و ناراستی و دروغ گویی و گزارش دروغ و وعده دروغ دادن را از لوازم اولیه کار و شغل خود میدانند"

این واقعا چه حرفی است؟ آیا واقعا چنین حرفی از یک مرجع تقلید اسلامی صادر میشود؟ این دیدگاه بیشتر به تفکرات سیاسی غرب میخورد تا سیاست اسلامی!

یا این جمله که:
"مشکل دیگر، مشکل حواشی و بستگان ماست که ما را احاطه کرده اند و با سوء استفاده از موقعیت و جایگاه ما، هزار جور کار خلاف می کنند که هم آبروی ما و علمای دین بر باد می رود"

خب اگر میشود مانع سوء استفاده اطرافیان شد پس ولایت فقیه چه منعی دارد؟ همانطور که امروزه تحلیلگران شبکه های بیگانه هم نسبت به پاکدستی رهبری و خانواده اش اذعان دارند؛ و اگر سوء استفاده اطرافیان از کنترل حاکم خارج بوده و بهه پای ایشان نوشته میشود و موجب میشود آبروی نظام و اسلام برود خب این مشکل در اطرافیان معصومین هم وجود داشته! مگر اطرافیان معصومین هم معصوم بوده اند؟!

طبق این مبنا چرا پیامبر(ص) حکومت را به دست گرفت تا سوء رفتار خالد بن ولید و مانند او به پای آن حضرت(ص) نوشته شود و آبروی اسلام به خطر افتد؟ چرا امیرالمومنین(ع) حکومت را به دست گرفت که سوء رفتار امثال منذر بن جارود به پای او نوشته شود؟

واقعا انتساب این استدلال ها از یک مجتهدی مانند آخوند خراسانی چطور قابل باور است؟ این سخنان بیشتر به نصیحت های دوستان جاهل یا مکرهای دشمنان دانا که در قالب نصیحت های خیرخواهانه ارائه میشود شباهت دارد! که قبلا هم سابقه داشته است.

اما ایراد بزرگتر آنکه طبق آنچه در متن آمده ایشان به مرحوم نائینی گفته اند:
"بیانات و استدلالهای شما، اگر هم به لحاظ نظری درست باشد، و فرضاً ما برای قبول نظریه شما، حتی نظریه شیخ الطائفه و شیخ اعظم (شیخ انصاری) [1] را رد کنیم و ایرادات ایشان و بسیاری از فقهای بزرگ را بر نظریه­ای که شما پذیرفته­اید ندیده بگیریم ـ و من دون ذلک خرط القتاد[2] ـ ولی با مشکلاتی که در مرحله عمل گریبان ما را می­گیرد چه کنیم؟"
چنین حرفی واقعا از یک مجتهدی که توجه داشته باشد صادر نمیشود! فرض پذیرش استدلال ولایت فقیه به لحاظ نظری یعنی فرض اینکه خداوند جز به ولایت فقیه راضی نیست، در این صورت اینکه بگوییم عملا نشدنی است چه توجیهی دارد؟! یعنی خداوند به چیزی امر کرده است که وقوعا ناشدنی است! توجه کنید اشکالات ایشان به ولایت فقیه که بعد از این کلام ایشان آمده ناظر به زمان آخوند خراسانی نیست، بلکه ایشان در این اشکالات میگوید مطلقا ولایت فقیه در عمل این اشکالات را دارد، خب آیا شارع نعوذبالله از این مشکلات غافل بوده که چنین حکمی کرده است؟ این چه حرفی است که بگوییم از نظر تئوریک ولایت فقیه اشکالی ندارد، اما از نظر عملی مفسده دارد!

بنابراین از نظر بنده مهمترین قرینه برای اینکه صدور چنین متنی از آخوند خراسانی در نهایت استبعاد است متن خود آن، و سستی استدلال­های آن است!

نکته دوم:

حتی بر فرض اینکه صحت سند و چنین استنادی را به صورت یقینی بپذیریم باز هم این نظر یکی فقیه در طول دوران فقاهت اسلام است نه نظر یک معصوم! بحث فقاهت یک بحث اجتهادی است، نه بحث تقلید!
باید ادله بررسی شوند که آیا صحیح هستند یا خیر! اگر ادله درست باشند خب فرقی نمی کند از آخوند خراسانی باشد یا شخص دیگر! و اگر صحیح نباشد باز هم فرقی نمی کند که این استدلال از آخوند خراسانی باشد یا خیر!
من با خواندن این ادله ضمن اینکه صدور آن از آخوند خراسانی را در نهایت بُعد می دانم، احساس می کنم استناد این متن به نام آخوند خراسانی در حقیقت برای قابل توجه قرار گرفتن این ادله است، همانطور که امروزه زیاد مشاهده میکنیم که اقوالی را برای تقویت جایگاه به این و آن مستند میسازند.

مسلم;984856 نوشت:
فارغ از بحث های سندی و ابهاماتی که در این انتساب وجود دارد و فارغ از آنکه این نقل قول یک خبر واحد است که قرائنی برای نفی آن وجود دارد

من هم با کلام شما موافقم که به این سند اطمینان نمیشه کرد.البته طبیعتا بحث بر سر وثاقت اقای اکبر ثبوت است یا وثاقت اقا بزرگ تهرانی که مشخص است.ولی خبر واحد بودن ان مشکل خاصی نیست.

مسلم;984856 نوشت:
"اگرچه تشکیل حکومتی مبنی بر علایق دینی شیعی که در رأس آن علما باشند ـ ونیز اجرای کلیه قوانین شرع از جمله در مورد مخالفان اسلام و تشیع ـ برای ما کمال مطلوب است، اما تشکیل چنین حکومتی، پیروان دیگر ادیان و مذاهب را ترغیب خواهد کرد تا آنان نیز حکومتهایی مبتنی بر تعصبات دینی ضد شیعی ـ که در رأس آن پیشوایان دینی­شان باشند ـ بر سر کار آورند..."

خب این اشکال اگر به حکومت فقیه وارد باشد، به حکومت معصوم هم وارد است!

موافقم.اگر اخوند همچین حرفی زده باشد استدلال سستی کرده.

مسلم;984856 نوشت:
"کسانی که مناصب حکومتی را در اختیار دارند، فریبکاری و ناراستی و دروغ گویی و گزارش دروغ و وعده دروغ دادن را از لوازم اولیه کار و شغل خود میدانند"

این واقعا چه حرفی است؟ آیا واقعا چنین حرفی از یک مرجع تقلید اسلامی صادر میشود؟ این دیدگاه بیشتر به تفکرات سیاسی غرب میخورد تا سیاست اسلامی!

با شما موافقم.

اگر اخوند گفته باشد اباطیل گفته

مسلم;984856 نوشت:
"مشکل دیگر، مشکل حواشی و بستگان ماست که ما را احاطه کرده اند و با سوء استفاده از موقعیت و جایگاه ما، هزار جور کار خلاف می کنند که هم آبروی ما و علمای دین بر باد می رود"

خب اگر میشود مانع سوء استفاده اطرافیان شد پس ولایت فقیه چه منعی دارد؟ همانطور که امروزه تحلیلگران شبکه های بیگانه هم نسبت به پاکدستی رهبری و خانواده اش اذعان دارند؛ و اگر سوء استفاده اطرافیان از کنترل حاکم خارج بوده و بهه پای ایشان نوشته میشود و موجب میشود آبروی نظام و اسلام برود خب این مشکل در اطرافیان معصومین هم وجود داشته! مگر اطرافیان معصومین هم معصوم بوده اند؟!

طبق این مبنا چرا پیامبر(ص) حکومت را به دست گرفت تا سوء رفتار خالد بن ولید و مانند او به پای آن حضرت(ص) نوشته شود و آبروی اسلام به خطر افتد؟ چرا امیرالمومنین(ع) حکومت را به دست گرفت که سوء رفتار امثال منذر بن جارود به پای او نوشته شود؟

در اینجا میشه بحث کرد.

اینکه ما بگوییم روحانیت حق حکومت ندارد چرا که ممکن است اطرافیان او فساد کنند این حرف باطلی است.

ولی امروزه ما بسیاری از اقا زاده ها را می بینیم که فساد می کنند و جلو ی انها گرفته نمی شود،در حالی که در حکومت معصومین اینگونه نبوده.

اگر بخواهم مثال بیاورم باید به فیلم اقای احمدی نژاد در مجلس که یکی از بستگان نفر اول قوه قضاییه را به فساد متهم کرد ولی هنوز پیگیری نشده.

مسلم;984856 نوشت:
باید ادله بررسی شوند که آیا صحیح هستند یا خیر! اگر ادله درست باشند خب فرقی نمی کند از آخوند خراسانی باشد یا شخص دیگر! و اگر صحیح نباشد باز هم فرقی نمی کند که این استدلال از آخوند خراسانی باشد یا خیر!

کاملا موافقم.به سند این متن اطمینان نمیشه کرد.فکر میکنم قبلا هم در این سایت بطلان سند ان بحث شد و من شایسته دیدم متن ان هم در همین سایت بررسی شود.

موفق و پیروز باشید

ما و علمای دیگر تا وقتی از بیرون به تشکیلات حکومت نگاه می­کنیم و به درون آن تشکیلات قدم نگذاشته­ایم، فسادها و کاستی­هایی را که در تشکیلات است به وضوح می­بینیم و به راحتی با آنها مبارزه می­کنیم. اما وقتی خود وارد تشکیلات شدیم، فسادها و کاستی­های آن را به وضوح نمی­توانیم ببینیم. زیرا در آن هنگام، تشکیلات منسوب به ماست و ما منسوب به آن هستیم و هرکسی، همانطور که دیدن عیوب دیگران و عیوب تشکیلات دیگران ـ خصوصاً اگر مخالفان او باشند ـ برایش آسان است، دیدن عیوب خود و تشکیلات خود و وابستگان خود برایش دشوار است: میان دلبستگی به یک شیء و تشخیص معایب آن، نسبت معکوس برقرار است و معمولاً هرکس هرچه را بیشتر دوست دارد، کاستی­ها و معایب آن را کمتر می­بیند: و عین الرضا عن کل عیب کلیله، کما أنّ عین السخط تبدی المساویا.

این از معایب وابستگی حوزه علمیه و روحانیت به قدرت است.

__________________________________________________________________


همچنین وقتی که تشکیلات منسوب به ما شد، از یک طرف مبارزه ما با فسادهایی که در آن است، به صورت مبارزه ما با خودمان درمی­آید که چنین مبارزه­ای برای ما بسیار دشوار است. از طرف دیگر به دلیل تقدسی که تشکیلات با انتساب به ما پیدا می­کند، مبارزه دیگران با فسادهای موجود در آن، مبار زه با علمای دین و بلکه با اصل دین تلقی می­شود و دفاع چشم بسته از تشکیلات، حتی با فسادهای آن، وظیفه و تکلیف شرعی قلمداد می­شود و در نتیجه، ما که همیشه باید پیشروان مبارزه با فسادها و خصوصاً فسادهای تشکیلات حکومتی باشیم، تبدیل می­شویم به قوی­ترین عامل برای جلوگیری از مبارزه با فسادها و حتی دفاع از فسادها.

از نظر من این حرف درست است

__________________________________________________________

مسندی که ما بر آن تکیه زده­ایم، مهم­ترین سنگر مبارزه با فساد باید باشد و مسندی که حکام بر آن تکیه زده­اند، مهم­ترین مرکز اشاعه فساد است. اگر ما جای حکام را بگیریم، هم سنگر مبارزه با فساد را از دست می­دهیم و هم خود، در همان جایی قرار می­گیریم که مرکز نشر فساد است. بلکه خو دفاسد می­شویم، و آنگاه قضیه قضیه «اذا فسد العالم فسد العالم و اذا زلّ العالّم زلّ بزلّته العالَم»[9] و «ثلاث کائنات زله العالم اذا زلّ زلّ بزلّته الناس».[10] است و: آلودگی خرقه خرابی جهان است. زیرا علمای دین، در هر جامعه­ای باید در حکم نمکی باشند که از فاسد شدن مواد غذایی جلوگیری می­کند. اگر نمک فاسد شد تکلیف چیست؟ و چه چیزی می­تواند آن را و چیزهای دیگر را از فساد برهاند؟ یا معشر الوعاظ یا ملح البلد، ما اصلح الملح اذا الملح فسد؟[11] در وصایای رسول«ص» به ابوذر آمده است: «یا اباذر! اعلم ان کل شیء اذا فسد فالملح دوائه و اذا فسد الملح فلیس له دواء»[12] و در اناجیل می­خوانیم که مسیح«ع» به حواریین فرمود: «شما نمک زمین هستید، اگر نمک فاسد شود با چه چیز آن را اصلاح کنند؟ چنان نمکی به هیچ کار نمی­آید جز آنکه پایمال شود».[13] پس نمک را نباید در معرض گندیدن و فاسد شدن درآوریم و به بهانه اصلاح امور مردم، نباید خود را در شرایطی قرار دهیم که به دامن فساد بیفتیم، نمی­بینیم که امیرمؤمنان«ع» خطاب به مردم کوفه می­فرماید: «انی العالم بما یصلحکم و یقیم اودکم و لکنی لااری اصلاحکم با فساد نفسی».[14] البته اگر با چشم باز نگاه کنیم، به مصداق حدیث نبوی که «صنفان من امتی اذا صلحا صلحت امتی و اذا فسدا فسدت امتی الفقهاء والامراء»[15] حداقل نیمی از همین فسادهای موجود در امت اسلامی به گردن ماست و ما برای به صلاح آوردن وضع امت، اول باید خود را اصلاح کنیم. نه این که به جای این کار، حکومت و امارت را هم به دست گیریم تا مسئولیت بقیه تباهی­ها هم به گردن ما بیفتد و ما یگانه مسئول همه مفاسد باشیم.

این جملات من را یاد حدیثی در الغیبه نعمانی می اندازد که زمانی ظهور حضرت مهدی اتفاق می افتد که از هر قومی به حکومت برسند تا وقتی ظهور اتفاق افتاد نگویند اگر ما حکومت می کردیم به عدالت رفتار می کردیم.اتفاقا در ادامه متن هم به این حدیث اشاره شده(پاورقی شماره 63 )
____________________________________________________________

اگر هم تصور کنیم که عامه مردم، به دلیل ارادات و اخلاص فراوان به ما، حتی اگر ما حاکم بشویم، ما را مسئول مفاسد نمی­شمارند، چنین تصوری گرچه ممکن است برای اوایل امر درست باشد، اما به زودی ورق برمی­گردد. آن وقت همان مردمی که فسادهای موجود در حکومت ما را حمل بر صحت می­کردند یا به گردن دیگران می­انداختند تا ما تبرئه شویم، همان مردم، در مورد مفاسدی هم که ما مسئول حقیقی آن نیستیم، ما را مسئول می­شناسند و حتی آنچه را در حکومت ما حقیقتاً مفسده نیست، مفسده تلقی می­کنند تا ما را محکوم کند؛ و پاره­ای از اموری را که در حکومت­های دیگر تحمل می­کنند، در حکومت ما برایشان تحمل ناپذیر می­شود و خوب­هاشان منطقشان این است که: «حسنات الابرابر سیئات المقربین».[16] بدهاشان هم می­گویند: «اری امیة معذورین ان قتلوا، و ما أری لبنی العباس من عذر».[17]

امروزه این مسئله را در جامعه شاهدیم

_______________________________________________________

علاوه بر این، اگر ما به نام اسلام و شرع حکومت تشکیل دهیم، و اگر مراجع و علمای دین، متصدی امور حکومتی شوند، به معنای این است که ما سرنوشت اسلام و مرجعیت را به یک حکومت پیوند بزنیم، و این بسیار خطرناک است. چون هر حکومتی دیر یا زود به فساد می­گراید و سقوط می­کند: «الدولة کما تقبل تدبر. [18] و لکل دولة برهة. [19] و تلک الایام تداولها بین الناس. [20]»
آنگاه حکومتی که به نام اسلام تشکیل شود و مراجع و علمای دین متصدی امور آن باشند، وقتی به فساد گرایید و سقوط کرد، این امر یعنی به فساد گراییدن و سقوط اسلام و مرجعیت و روحانیت، و این بدترین پیامد ممکن است. شما می­دانید که تسلط موبدان بر ارکان حکومت ایران در عصر اکاسره (ساسانیان) تباهی­های بسیاری در پی داشت که نتیجه آن اعراض مردم از آیین مجوس (زرتشتی) ایران و بالاخره پشت کردن مردم به حکومت و افول ستاره مجوسیت برای همیشه بود و رواج شگفت آور مسیحیت و بودایی­گری و تسلط پاپ­ها بر حکومت­، مفاسد و فجایعی را به دنبال داشت که نتیجه آن سقوط کلیسا و روگردان شدن عامه مردم اروپا از مسیحیت بود، اکنون ما هم اگر خواهان امتیازات موبدان و پاپ­ها باشیم، به سرنوشتی مانند آن دچار خواهیم شد. 4. سیاست به معنای اداره امور مملکت، یک فن است و دوام ریاست و قوام رعیت در گرو آشنایی کامل با این فن است. «حسن السیاسه یستدیم الریاسه. حسن السیاسة قوام الرعیه.» آن گاه من فارغ از هرگونه تواضع و شکسته نفسی، بالصراحه می­گویم که این فن را نمی­دانم. و «من قصر عن السیاسة صغر عن الریاسة. یا من قصر فی السیاسه صغر فی الریاسة».[21]

از وظایف علما و دولت مردان این است که مردم را اموزش دهند که اگر اشکالی در حکومت یک کشور مسلمان است این ارتباطی به اسلام ندارد

_______________________________________________________________________

در مورد آقایان دیگر هم یقین دارم که در این مورد، از من ورزیده­تر نیستند. آنگاه «آفة الزعماء ضعف السیاسه».[22] بنابراین ما با ناآگاهی از دقایق و ظرایف سیاست، محال است بهتر از سیاست پیشگان غیر روحانی و حتی غیر متدین عمل کنیم.

کاملا حرف باطل و سستی است

شما ببینید که حضرت امیر«ص» به میثم تمار (که فردی بسیار مؤمن و از شیعیان خالص و مخلص بود و بالاخره هم به دلیل سرسختی در ولای علی«ع» به شهادت رسید) کوچک­ترین منصب حکومتی واگذار نکرد. در حالی که زیاد بن ابیه که فردی به تمام معنا بی­ریشه و بن و عاری از هرگونه فضیلت دینی بود، در دوره خلافت امیرمؤمنان«ع» به مناصب عالیه حکومتی رسید و حتی امام«ع»، سهل بن حنیف را که خود و برادرش از بزرگان اصحاب رسول«ص» و از مشایخ انصار بودند،از حکومت فارس برکنار و زیاد را به حکومت آن ایالت منصوب فرمود، و البته امام در عین استفاده از قابلیت­های زیاد بن ابیه در اداره امور مملکت، مراقبت داشت که از وی خطایی سرنزند.همچنین پیامبراکرم«ص» افرادی مثل عمروعاص و خالد بن ولید را به سرداری سپاه نصب می­کرد ولی به ابوذر توصیه فرمود که مطلقاً از ریاست برحذر باشد و به قبول حکومت و امارت ـ حتی در میان دو نفر ـ تن در ندهد. دلیل این توصیه نیز واضح است، زیرا آدم خوب و مؤمن، اگر بدون اطلاع از رموز مدیریت بخواهد مدیریت کند، نه فقط کارها به سامان نمی­آید و اوضاع رو به راه نمی­شود و حتی بدتر می­شود، بلکه خودش هم خراب می­شود و در نتیجه مردم به شخص او و همه مؤمنین و بلکه نسبت به اصل دین بدبین می­شوند. آنگاه وقتی توصیه پیامبر«ص» به ابوذر و برخورد حضرت امیر«ع» با میثم تمار این است، تکلیف من که یکصدم از شایستگی و ایمان ابوذر و میثم را نداریم معلوم است. من باید بدانم که آنچه پیامبر«ص» را بر آن داشت تا ابوذر را از اشتغال به امارت و حکومت منع کند (ناتوانی در اداره امور) در مورد من و امثال من به طریق اولی صادق است.

حضرت علی(ع) زمانی به زیاد بن ابیه مسئولیت داد که او فرد سر به راهی بود و هنوز ناصبی نشده بود و هیچ کس نگفته برای اداره یک جامعه فقط ایمان کافی است و مدیریت لازم نیست.

_______________________________________________________________

آنچه کمال مطلوب ماست، تبعیت حکومت از دین است و در راه این هدف نیز حداکثر تلاش را می­کنیم. ولی اگر برای حصول این مقصود، خودمان حکومت را در دست گیریم، در عالم عمل قضیه به عکس می­شود و دین تابع حکومت می­شود. زیرا وقتی رجال دین به حکومت رسند، حفظ دستگاهی که عنوان حکومت دینی بر آن نهاده­اند، مهم­ترین هدف و وظیفه و فریضه تلقی می­شود و طبیعی است که برای وصول به این مهم­ترین هدف، استفاده از هر وسیله­ای مباح می­شود و احکام الهی و ارزش­های اسلامی و حتی بدیهی­ترین معتقدات دینی و اصول عقلی و اخلاقی قربانی شوند.

این را امروزه شاهد هستیم.ولی من فکر نمی کنم این دلیل معتبری برای منع تشکیل حکومت اسلامی باشد

_________________________________________________________________

بلی ظاهر قضیه این است که با تشکیل حکومتی به نام دین و به وسیله رجال دین، حقیقتاً دین حاکم خواهد شد. اما هیهات

واقعا هیهات

چیز خاصی در بقیه متن نیست یا مثال برای سخنان بالا است یا یک سری صحبت علما مثل شیخ انصاری و غیره که خدا می داند ایا انها همچین حرف هایی زده اند یا نه

با سلام و احترام

با مطالعه متن شما یافتم که الحمدلله انسان منطقی ای هستید و از این بابت خوشحالم

قدیما;984871 نوشت:
اینکه ما بگوییم روحانیت حق حکومت ندارد چرا که ممکن است اطرافیان او فساد کنند این حرف باطلی است.

ولی امروزه ما بسیاری از اقا زاده ها را می بینیم که فساد می کنند و جلو ی انها گرفته نمی شود،در حالی که در حکومت معصومین اینگونه نبوده.

من هم با شما موافق هستم که خیلی از آقازاده ها از موقعیت پدرانشان سوء استفاده میکنند اما دو نکته باید توجه بفرمایید:

نکته اول: از آنجا که بحث بر سر ولایت فقیه به صورت کلی است، پس فضای بحث ناظر به همان جمله اول شماست، و این جملات نمیتواند دلیلی بر علیه ولایت فقیه به شمار بروند.
ثانیا: وظیفه رسیدگی به این آقازاده ها وظیفه سازمان های نظارتی، بازرسی و قضایی است، و مچ گیری اینها هم به این راحتی نیست چون بالاخره هر کسی که بخواهد زیرآبی برود ممکن است سند سازی و مانند آن هم داشته باشد، لذا خصوصا اگر سازمان های نظارتی درست فعالیت نکرده و در معرفی ایشان به قوه قضاییه کوتاهی شود ممکن است تا مدت ها مسئله مخفی بماند. خلاصه اینکه تشخیص جرم گاهی به این سادگی نیست؛ اما نظام با حبس کردن مقام هایی چون معاون اول رئیس جمهور، یا پسر رییس مجلس تشخیص مصلحت نشان داده است که کسی مصونیت قضایی ندارد.

قدیما;984877 نوشت:
ما و علمای دیگر تا وقتی از بیرون به تشکیلات حکومت نگاه می­کنیم و به درون آن تشکیلات قدم نگذاشته­ایم، فسادها و کاستی­هایی را که در تشکیلات است به وضوح می­بینیم و به راحتی با آنها مبارزه می­کنیم. اما وقتی خود وارد تشکیلات شدیم، فسادها و کاستی­های آن را به وضوح نمی­توانیم ببینیم. زیرا در آن هنگام، تشکیلات منسوب به ماست و ما منسوب به آن هستیم و هرکسی، همانطور که دیدن عیوب دیگران و عیوب تشکیلات دیگران ـ خصوصاً اگر مخالفان او باشند ـ برایش آسان است، دیدن عیوب خود و تشکیلات خود و وابستگان خود برایش دشوار است: میان دلبستگی به یک شیء و تشخیص معایب آن، نسبت معکوس برقرار است و معمولاً هرکس هرچه را بیشتر دوست دارد، کاستی­ها و معایب آن را کمتر می­بیند: و عین الرضا عن کل عیب کلیله، کما أنّ عین السخط تبدی المساویا.

این از معایب وابستگی حوزه علمیه و روحانیت به قدرت است.

این اشکال هم مانند دروغ و فساد از آن لوازمی است که ذاتا ضروری و جدا نشدنی از حکومت نیست؛ نمی شود گفت این وابستگی به قدرت لازمه جدا نشدنی قدرت است! نه دین بر چنین حرفی صحّه می گذارد، و نه عقل!
آیا مثلا امام خمینی(ره) انسان محافظه کاری بود که فسادها و کاستی های حکومت و ار جایی با نظر اسلام تعارض داشت را بپوشاند یا آن را فریاد میزد؟
امروز هم مقام معظم رهبری را می بینیم که به صورت شفاف هر کجا که فسادی بوده با صدای رسا آن را فریاد زده اند، هرگز محافظه کارانه رفتار نکرده اند؛ در قضیه حقوق های نجومی، در مسئله هسته ای و سرمایه ملی، در حفظ جنگل ها، در جدیت مسئولین فرهنگی، و...
تازه اینها پشت تریبون عمومی است، اشخاصی که از نزدیک در جلسات خصوصی ایشان با دولت حضور یافته اند از جدیتی چند برابری در جلسات خصوصی سخن میگویند، همانطور که خود ایشان هم فرمود:
«بنده در دولتهای مختلف، گاهی اوقات اعتراضهای سختی داشتم به مسئولین گوناگون. حالا ما این اعتراضها را معمولاً جلوی مردم و در مظهر افکار عمومی نمی‌آوریم؛ چون مردم از دعوا و اوقات‌تلخی و مانند اینها خیلی خوششان نمی‌آید، فایده‌ای هم ندارد؛ امّا با خود مسئولین کشور بنده گاهی اوقات، اوقات‌تلخی‌های زیادی داشتم»(بیانات در دیدار کارگران، دهم اردیبهشت نود و شش)

قدیما;984877 نوشت:
همچنین وقتی که تشکیلات منسوب به ما شد، از یک طرف مبارزه ما با فسادهایی که در آن است، به صورت مبارزه ما با خودمان درمی­آید که چنین مبارزه­ای برای ما بسیار دشوار است. از طرف دیگر به دلیل تقدسی که تشکیلات با انتساب به ما پیدا می­کند، مبارزه دیگران با فسادهای موجود در آن، مبار زه با علمای دین و بلکه با اصل دین تلقی می­شود و دفاع چشم بسته از تشکیلات، حتی با فسادهای آن، وظیفه و تکلیف شرعی قلمداد می­شود و در نتیجه، ما که همیشه باید پیشروان مبارزه با فسادها و خصوصاً فسادهای تشکیلات حکومتی باشیم، تبدیل می­شویم به قوی­ترین عامل برای جلوگیری از مبارزه با فسادها و حتی دفاع از فسادها.

از نظر من این حرف درست است

پاسخ این بخش هم با آنچه در بخش پیشین گذشت روشن میشود، آنچه که قداست دارد اسلام است، نه حکومت! حکومت اگر جز ابزاری برای اجرای دین و عدالت باشد هیچ قداستی ندارد. و ما انصافا این را در خصوص امام(ره) و رهبری دیده ایم. جایی نبوده است که از یک رفتار غیر اسلام به بهانه قداست حکومت طرفداری کنند، بلکه دائما در برابر انرافات مسئولین ایستاده اند.

قدیما;984877 نوشت:
مسندی که ما بر آن تکیه زده­ایم، مهم­ترین سنگر مبارزه با فساد باید باشد و مسندی که حکام بر آن تکیه زده­اند، مهم­ترین مرکز اشاعه فساد است. اگر ما جای حکام را بگیریم، هم سنگر مبارزه با فساد را از دست می­دهیم و هم خود، در همان جایی قرار می­گیریم که مرکز نشر فساد است. بلکه خو دفاسد می­شویم، و آنگاه قضیه قضیه «اذا فسد العالم فسد العالم و اذا زلّ العالّم زلّ بزلّته العالَم»[9] و «ثلاث کائنات زله العالم اذا زلّ زلّ بزلّته الناس».[10] است و: آلودگی خرقه خرابی جهان است. زیرا علمای دین، در هر جامعه­ای باید در حکم نمکی باشند که از فاسد شدن مواد غذایی جلوگیری می­کند. اگر نمک فاسد شد تکلیف چیست؟ و چه چیزی می­تواند آن را و چیزهای دیگر را از فساد برهاند؟ یا معشر الوعاظ یا ملح البلد، ما اصلح الملح اذا الملح فسد؟[11] در وصایای رسول«ص» به ابوذر آمده است: «یا اباذر! اعلم ان کل شیء اذا فسد فالملح دوائه و اذا فسد الملح فلیس له دواء»[12] و در اناجیل می­خوانیم که مسیح«ع» به حواریین فرمود: «شما نمک زمین هستید، اگر نمک فاسد شود با چه چیز آن را اصلاح کنند؟ چنان نمکی به هیچ کار نمی­آید جز آنکه پایمال شود».[13] پس نمک را نباید در معرض گندیدن و فاسد شدن درآوریم و به بهانه اصلاح امور مردم، نباید خود را در شرایطی قرار دهیم که به دامن فساد بیفتیم، نمی­بینیم که امیرمؤمنان«ع» خطاب به مردم کوفه می­فرماید: «انی العالم بما یصلحکم و یقیم اودکم و لکنی لااری اصلاحکم با فساد نفسی».[14] البته اگر با چشم باز نگاه کنیم، به مصداق حدیث نبوی که «صنفان من امتی اذا صلحا صلحت امتی و اذا فسدا فسدت امتی الفقهاء والامراء»[15] حداقل نیمی از همین فسادهای موجود در امت اسلامی به گردن ماست و ما برای به صلاح آوردن وضع امت، اول باید خود را اصلاح کنیم. نه این که به جای این کار، حکومت و امارت را هم به دست گیریم تا مسئولیت بقیه تباهی­ها هم به گردن ما بیفتد و ما یگانه مسئول همه مفاسد باشیم.

این جملات من را یاد حدیثی در الغیبه نعمانی می اندازد که زمانی ظهور حضرت مهدی اتفاق می افتد که از هر قومی به حکومت برسند تا وقتی ظهور اتفاق افتاد نگویند اگر ما حکومت می کردیم به عدالت رفتار می کردیم.اتفاقا در ادامه متن هم به این حدیث اشاره شده(پاورقی شماره 63)


اینکه مسند فقها را مسند مبارزه با فساد و مسند حکام را مسند اشاعه فساد بدانیم ازاساس یک نگرش سکولاریستی بوده و با اسلام ناسازگار است.
چه دلیل عقلی یا شرعی وجود دارد که فقیه با ورود به حکومت فاسد میشود؟ مگر سلمان فارسی، مالک اشتر، و مانند ایشان معصوم بودند که به عنوان حکّام از سوی امام علی(ع) در شهرهای مختلف منصوب شدند؟

روایتی که در الغیبه نعمانی آمده هم ناظر به نگرش های غیر اسلامی است، یعنی اندیشه های سوسیالیستی، لیبرالیسیتی، کمونیستی و... همه باید روی کار آمده و شکست بخورند تا فردا که اسلام حاکم شد نگویند ما اگر حکومت یافته بودیم همین کار را می کردیم.اما در حکومت دینی و ولایت فقیه اصلا دوگانگی نیست تا ادعا شود ما بهتریم! ثانیا اصلا در حکومت دینی هیچ کسی چنین ادعایی ندارد که بتواند همان حکومت مهدوی را برپا کند! هم امام(ره) و هم مقام معظم رهبری و هم سایر فقها همگی معتقد هستند هرگز حکومتی مانند حکومت مهدوی از سوی فقها شکل نخواهد گرفت.
این روایت برای مدعیانی است که ادعا دارند میتوانند با یک تئوری غیر دینی بشر را به سعادت برسانند، اینها باید امتحان خود را پس دهند تا فردا مدعی نشوند!

قدیما;984877 نوشت:
اگر هم تصور کنیم که عامه مردم، به دلیل ارادات و اخلاص فراوان به ما، حتی اگر ما حاکم بشویم، ما را مسئول مفاسد نمی­شمارند، چنین تصوری گرچه ممکن است برای اوایل امر درست باشد، اما به زودی ورق برمی­گردد. آن وقت همان مردمی که فسادهای موجود در حکومت ما را حمل بر صحت می­کردند یا به گردن دیگران می­انداختند تا ما تبرئه شویم، همان مردم، در مورد مفاسدی هم که ما مسئول حقیقی آن نیستیم، ما را مسئول می­شناسند و حتی آنچه را در حکومت ما حقیقتاً مفسده نیست، مفسده تلقی می­کنند تا ما را محکوم کند؛ و پاره­ای از اموری را که در حکومت­های دیگر تحمل می­کنند، در حکومت ما برایشان تحمل ناپذیر می­شود و خوب­هاشان منطقشان این است که: «حسنات الابرابر سیئات المقربین».[16] بدهاشان هم می­گویند: «اری امیة معذورین ان قتلوا، و ما أری لبنی العباس من عذر».[17]

امروزه این مسئله را در جامعه شاهدیم

اگر در مفسده ای در حکومت فقیه مقصر است اصلا سکوت جایز نیست، چنین فقیهی اصلا صلاحیت ولایت نداشته و خود شارع هم راضی به حکومت او نیست؛ ما از ولایت فقیه به دنبال اجرای اسلام هستیم وگرنه فقیه را والی نمیکردیم!
اما اگر فقیه مسئول این مفاسد نیست خب باید مردم را آگاه کرد نه اینکه فقیه را کنار گذاشت! این در زمان ائمه معصومین هم بود که مردم کاستی هایشان را به پای ایشان می نوشتند اما کسی اشکال از معصوم نمیگیرد، اشکال از این مردم است، باید مردم را متوجه وظائف حاکم کرد و اینکه هر مشکلی در جامعه وجود دارد از حاکم نیست.

در هر صورت باز این اشکال هم ناظر به ولایت فقیه به صورت کلی نیست، بلکه مربوط به اجرای آن است و نهایتا تأکید می کند که باید فقیه درست اجرا شده و مردم هم به درستی توجیه شوند، نه اینکه دلیلی بر رد ولایت فقیه به شمار رود.

قدیما;984880 نوشت:
آنچه کمال مطلوب ماست، تبعیت حکومت از دین است و در راه این هدف نیز حداکثر تلاش را می­کنیم. ولی اگر برای حصول این مقصود، خودمان حکومت را در دست گیریم، در عالم عمل قضیه به عکس می­شود و دین تابع حکومت می­شود. زیرا وقتی رجال دین به حکومت رسند، حفظ دستگاهی که عنوان حکومت دینی بر آن نهاده­اند، مهم­ترین هدف و وظیفه و فریضه تلقی می­شود و طبیعی است که برای وصول به این مهم­ترین هدف، استفاده از هر وسیله­ای مباح می­شود و احکام الهی و ارزش­های اسلامی و حتی بدیهی­ترین معتقدات دینی و اصول عقلی و اخلاقی قربانی شوند.

این را امروزه شاهد هستیم.ولی من فکر نمی کنم این دلیل معتبری برای منع تشکیل حکومت اسلامی باشد

همانطور که خودتان هم به درستی فرموده اید این دلیل هم از سنخ ادله پیشین بوده، و دلیل معتبر برای منع تشکیل حکومت اسلامی به شمار نمیرود.

قدیما;984880 نوشت:
بلی ظاهر قضیه این است که با تشکیل حکومتی به نام دین و به وسیله رجال دین، حقیقتاً دین حاکم خواهد شد. اما هیهات

واقعا هیهات

ولایت فقیه و تشکیل حکومت اسلامی یکی از فاکتورهای حاکمیت دین است نه همه ی آن! حتی اگر علی(ع) هم در جامعه ای حاکم باشد بدون کمک سایر مسئولین جامعه ی ایده آلی از نظر اسلامی شکل نخواهد گرفت؛ حاکم تمام جامعه نیست.
ما این را در تاریخ می بینیم که علی(ع) چه خون دلی خورد بر اینکه آنچه در دل دارد را در جامعه محقق سازد تا حدی شد و تا حدی نشد! اما بالاخره حکومت علی(ع) با این کارشکنی ها و مشکلات بهتر از حکومت غیر علی(ع) بود.
بحث بر سر یک قاعده کلی است، حالا تمام فقها خاک پای علی(ع) هم نمیشوند اما ما چطور توقع داریم ولایت فقیه معجزه ای کند که علی(ع) هم نکرد! چطور توقع داریم با ولایت فقیه همه چیز درست شود در حالی که با علی(ع) هم نشد.

مسلم;984903 نوشت:
با سلام و احترام

بحث بر سر یک قاعده کلی است، حالا تمام فقها خاک پای علی(ع) هم نمیشوند اما ما چطور توقع داریم ولایت فقیه معجزه ای کند که علی(ع) هم نکرد! چطور توقع داریم با ولایت فقیه همه چیز درست شود در حالی که با علی(ع) هم نشد.

با سلام و عرض ادب

برادر گرامی کسی از فقها توقعی جز اجرای قانون معمول جوامع کنونی رو نداره

همون قوانینی که در مورد جلوگیری از فساد کفار دارن اجرا می کنن و به نتیجه رسیدن

مردم توقع ندارن فقها حکومت ائمه رو برپا کنن

خود فقها چنین ادعایی رو مطرح می کنن !!!!!!

خواست مردم فقط و فقط جلوگیری از فساد هست

مردم هیچ وقت از فقها درخواست مدینه فاضله نکردن !!!!!
چون می دونن فقها علم و فهم و شعور ساخت چنین مدینه ای رو ندارن !!!

وظیفه فقیه جلوگیری از اشاعه فساد و فحشاء در جامعه هست و آموزش مسائل دینی به مردم

کسی از فقیه توقع نداره الگوریتم جلوگیری از فساد ترسیم کنه !

فقط همین که نظارت و اجرا کننده باشه کفایت می کنه ....

در حالی که در حال حاضر فقها فقط نظاره گر فساد هستن

و ترجیح می دن در این موارد سکوت کنن تا اجرا !

و مردم توقع مدیریتی کلان نه در گذشته از فقها داشتن و نه در حال حاضر دارن !!!!

چون اون هایی که چنین توقعی داشتن هم بعد از 40 سال به این نتیجه رسیدن که کار فقیه چیز دیگه ای هست !!!!!

همین قدر که بتونن صدا و سیما و حوزه علمیه و دستگاه قضایی و باقی مسائل که تحت قدرت مستقیم فقاهت هست رو از فساد پاک کنن

خود مردم اقتصاد و باقی مسائل رو با همت خودشون شکوفا خواهند کرد ...

در واقع در مسائل دیگه همین که فقاهت در حد سیستم نظارتی و اجرایی باشه، نه مدیریتی ، کفایت می کنه ....

اگر واقعا این طور باشه و آقایون و آقازاده ها دستشون رو از واردات و صادرات و تولید کنار بکشن
و به مردم اجازه فعالیت بدن و فقط نظارت کننده و مجری قانون باشن .... نه دلال ...

خیلی از مشکلات حل خواهد شد

بدون شک مدینه فاضله نخواهد بود

اما بسیار بسیار بهتر از وضع کنونی خواهد بود ...

مثلا وضع قانونی در مورد ممنوعیت دخالت روحانیت در مسائل کلان اقتصادی که علم بهش ندارن بسیار راه گشا خواهد بود
(هر چند می دونم چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد )

یادمه در یک جلسه ای بودم که یکی از روحانین گرانقدر ! برای مسائل اقتصادی کلاسی اجباری ! گذاشته بود

که علاوه بر افراد مسن حتی جوان ها که تجربه ی کمتری هم داشتن

صدای انتقادشون به سخنان غیر علمی سخنران بلند شده بود !!!!

به طور مثال نظر ایشون در مورد گرانی کالایی که مشابه داخلی نداشت ، نخریدن اون کالا بود !!!!!!

یعنی حذف صورت مساله !!!!!

در پناه حق تعالی

جناب شروحیل حاشیه هایی در کلام شما وجود دارد که صحیح نیست، به عنوان مثال:

شروحیل;984937 نوشت:
مردم توقع ندارن فقها حکومت ائمه رو برپا کنن
خود فقها چنین ادعایی رو مطرح می کنن !!!!!!

هرگز هیچ فقیهی چنین ادعایی نکرده است.

شروحیل;984937 نوشت:
در حال حاضر فقها فقط نظاره گر فساد هستن

این جمله هم صحیح نیست! بیشترین کسی که در برابر حقوق های نجومی ایستاد چه کسی بود؟ کسی که در هنگام سخنرانی در حرم امام خمینی(ره) زیلوهای خودش را از حسینیه اش با خودش میبرد چه کسی بود؟ نباید اجازه بدهیم پیش فرض های ذهنی ما در مسئله رهزنی کند.

شروحیل;984937 نوشت:
وضع قانونی در مورد ممنوعیت دخالت روحانیت در مسائل کلان اقتصادی که علم بهش ندارن

آیا اسلام سخن از اقتصاد دارد یا خیر؟ آیا ما احکام معاملات داریم یا خیر؟ اگر داریم خب به همین اندازه فقیه هم حق اظهار نظر در آن را دارد، مگر آنکه ما دست اسلام را کوتاه کنیم، وگرنه هر کجا که اسلام نظر داده فقیه هم به عنوان اسلام شناس باید نظر دهد.
بنابراین اسلام یک نظام اقتصادی دارد که توسط فقها ترسیم میشود، اما وقتی میخواهد به یک برنامه کاربردی و عملی تبدیل شود اینجا مرحله ورود اقتصاددانان است که طبق نظام اسلامی که از سوی فقها تبیین شده است یک نظام اجرایی در اقتصاد و شاخه های اقتصادی ترسیم کنند.

این ها را به عنوان حواشی طرح شده در بحث بیان کردم و خیلی نمیخواهم آنها را پررنگ کنم، آنچه که در بحث اصالت دارد و میخواهم به آن بپردازم در مورد وظیفه ولی فقیه در جامعه است که اشکالات شما ناشی از عدم توجه به این مسئله است:

شروحیل;984937 نوشت:
همین قدر که بتونن صدا و سیما و حوزه علمیه و دستگاه قضایی و باقی مسائل که تحت قدرت مستقیم فقاهت هست رو از فساد پاک کنن

خود مردم اقتصاد و باقی مسائل رو با همت خودشون شکوفا خواهند کرد ...


شروحیل;984937 نوشت:
اگر واقعا این طور باشه و آقایون و آقازاده ها دستشون رو از واردات و صادرات و تولید کنار بکشن
و به مردم اجازه فعالیت بدن و فقط نظارت کننده و مجری قانون باشن .... نه دلال ...
خیلی از مشکلات حل خواهد شد

ببینید جناب شروحیل عزیز:
وظیفه رهبری تبیین سیاست های کلی نظام است، و ما در این سیاست های کلی عیب و ایرادی نمی بینیم، تمام مشکلاتی که شما بیان فرمودید در موضوعاتی است که در حیطه اختیارات مسئولینی است که مردم آنها را انتخاب می کنند، چه در حیطه قانونگذاری، و چه در حیطه اجرا.
اگر می گوییم رهبری مدیر کلان نظام اسلامی است نه اینکه سیاست های اقتصادی و پزشکی و مانند آن را دقیقا ایشان تبیین میکند! اینطور نیست! وزارت بهداشت دست پزشکان است، وزارت خارجه دست سیاستمداران و دیپلمات ها است، وزارت صنعت دست مهندسین است، وزارت اقتصاد و بانک مرکزی و... دست اقتصاد دانان است و...؛ رهبری فقط حرکت کلی این نظام را تبیین میکند.
برخی فکر می کند مدیریت فقیه یعنی در اقتصاد نظر بدهد، در وزارت بهداشت نظر بدهد، در هوا و فضا نظر بدند، وبعد هر کم و کاستی هم بود به ولی فقیه نسبت میدهند! خب بابا اول باید وظائف را درک کرد و بعد قضاوت کرد!

ما وقتی می بینیم در حیطه مسئول جزئی نقائصی وجود دارد، اما در حیطه آن مسئول کلان چنین مشکلی وجود ندارد اینکه بگوییم آن مسئول کلان توان مدیریت ندارد چه توجیهی دارد؟! کنار گذاشتن فقیه و محدود کردن قدرت او یعنی به جای ترمیم نقاط ضعف، نقاط قوتمان را کنار بگذاریم! چون این ایرادات به مسئولین برمیگردد که تازه با اصرار ولی فقیه کمی به حرکت وادار میشوند، آن وقت با محدود کردن ولی فقیه همین مسئولین می مانند بدون اینکه ولی فقیهی باشد که از حقوق های نجومی گلایه کند، از کم کاری گلایه کند، از سستی ورزیدن بر سر منافع ملی جلوگیری کند و...
روشن است که چنین دیدگاهی منطقی نیست!!

مسلم;984972 نوشت:

هرگز هیچ فقیهی چنین ادعایی نکرده است.

با سلام و عرض ادب

برادر گرامی

کسی که ادعای ولایت رسول خدا (ص) رو داره نمی تونه این موضوع رو انکار کنه !!!!

نمیشه با دست پس بزنی با پا پیش بکشی !

مسلم;984972 نوشت:

این جمله هم صحیح نیست! بیشترین کسی که در برابر حقوق های نجومی ایستاد چه کسی بود؟ کسی که در هنگام سخنرانی در حرم امام خمینی(ره) زیلوهای خودش را از حسینیه اش با خودش میبرد چه کسی بود؟ نباید اجازه بدهیم پیش فرض های ذهنی ما در مسئله رهزنی کند.

برادر گرامی

بنده به ظاهر امر کاری ندارم ، ظاهر نمایی کار سختی نیست

بنده تمام فقهایی که تحت ولایت فقیه هستن رو مد نظر دارم

از طلبه بگیر تا حاکم

ایستادن با عمل کردن خیلی تفاوت داره

الان مدیران چقدر حقوق می گیرن !!!؟؟؟؟

واقعیت مهم هست نه حرف و ظاهر سازی ....

چرا اون برخورد سنگینی که با فساد در رژیم گذشته می شد الان انجام نمی شه !!!!!

چون اسم حکومت حکومت اسلامی هست و کسی جرات در افتادن با دین خدا رو نداره!!!!!!

الان اکثر فساد ها از طرف روحانیت بی سرو صدا نهایت به حبس خانگی منتهی میشه

در حالی که در گذشته فساد های دولتی تو بوق و کرنا می شد و بچه 5 ساله هم ازش باخبر می شد !!!!

همین فاجعه شرکت نفت در قرادادش با ترکیه بی سر و صدا با اون همه ضرر از بیت المال هیچ کس جرات نمی کنه دربارش حرف بزنه ...

واقع نگر باش برادر

ما با اسلام مشکلی نداریم

ما با فساد در لباس اسلام و در یک کلمه اسلام آمریکایی مشکل داریم !!!!

مسلم;984972 نوشت:

آیا اسلام سخن از اقتصاد دارد یا خیر؟ آیا ما احکام معاملات داریم یا خیر؟ اگر داریم خب به همین اندازه فقیه هم حق اظهار نظر در آن را دارد، مگر آنکه ما دست اسلام را کوتاه کنیم، وگرنه هر کجا که اسلام نظر داده فقیه هم به عنوان اسلام شناس باید نظر دهد.
بنابراین اسلام یک نظام اقتصادی دارد که توسط فقها ترسیم میشود، اما وقتی میخواهد به یک برنامه کاربردی و عملی تبدیل شود اینجا مرحله ورود اقتصاددانان است که طبق نظام اسلامی که از سوی فقها تبیین شده است یک نظام اجرایی در اقتصاد و شاخه های اقتصادی ترسیم کنند.
!

برادر گرامی باز هم آرمانگرایی را با واقع نگری خلط کردید

اگر این اساس این قوانین اسلامی است پس ربا از کجای آن قد کشیده !؟؟؟؟؟

فقاهت به جای ترسیم اقتصاد باید سیستمی نظارتی داشته باشه

اما وقتی فقاهت وارد این بازی میشه و خودش رو قاطی میکنه دیگه نمی تونه جلوی فساد و ربا رو بگیره

هیچ فقیهی نمی تونه دست خودش رو بزاره روی میز وجلاد رو مجاب کنه که قطعش کنه !!!!!!!

این قضیه مثل مسئله خالد ابن ولید میمونه که هیچ کس جرات اجرای حکمش رونداشت !!!!

الان شاهرگ واردات و صادرات و تولید دست فقها یا افراد وابسته هست و هیچ کس اجازه ورود نداره

این کار از پایه و اساس اشتباه هست

چون انحصار باعث نابودی اقتصاد می شه ....

مسلم;984972 نوشت:

این ها را به عنوان حواشی طرح شده در بحث بیان کردم و خیلی نمیخواهم آنها را پررنگ کنم، آنچه که در بحث اصالت دارد و میخواهم به آن بپردازم در مورد وظیفه ولی فقیه در جامعه است که اشکالات شما ناشی از عدم توجه به این مسئله است:

ببینید جناب شروحیل عزیز:
وظیفه رهبری تبیین سیاست های کلی نظام است، و ما در این سیاست های کلی عیب و ایرادی نمی بینیم،

برادر گرامی

هیچ ماست فروشی قبول نمی کنه که ماستش ترش هست !!!!!

نهایت اگر نخواد دروغ بگه با جملاتی سر وته مساله رو هم میاره

دفاع از فساد موجود هم عین همین مساله هست

که هر بار حرف می شه شما می گید در قوانین ایرادی نیست !!!

اگر اشاعه فحشا و ربا و دیگر مسائل در چارچوب قوانین داره انجام می شه پس قوانین مشکل داره نه اجرا

اگر فقط اجرا مشکل داره پس فقها مشکل دارن که نمی تونن نظارت درستی بر مسائل داشته باشن و جلوی فساد رو بگیرن

الان پرونده هایی هست که چند ده ساله باز مونده و کاری انجام نمی شه !!!

فقط چون دست فقها در اون دخیل هست و کسی جرات نداره فقاهت و حکومت رو زیر سوال و دادگاه ببره ....

خوب این چطور ولایت رسول خدا(ص) هست که در برابر فساد نظارتی نداره و فقط به تبیین وظایف اکتفا می کنه !!!!!!

آیا رسول خدا(ص) هم در برابر چنین فسادی فقط به تبیین اکتفا می کردن و اقدام عملی انجام نمی دادن !!؟؟؟؟؟

چرا شخصی که ادعای چنین ولایتی رو داره فقط به حرف اکتفا می کنه
و کاری می کنه که مرد از اصل اسلام به خاطر وجود فساد در نظامی مدعی اسلامی بودن دلسرد بشن

آیا راهی که در این 40 سال طی شد باعث گرایش مردم به حکومت اسلامی شده ، یا فرار مردم از حکومت اسلامی !!!؟؟؟؟؟

شروحیل;985015 نوشت:
کسی که ادعای ولایت رسول خدا (ص) رو داره نمی تونه این موضوع رو انکار کنه !!!!
نمیشه با دست پس بزنی با پا پیش بکشی !

عمده اشکالات به ولایت فقیه نشأت گرفته از عدم درک این مسئله، و همچنین عدم توجه به وظائف فقیه در حکومت است.

شما از این جمله امام(ره) که فرمودند: «ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است» برداشت کرده اید که فقها می توانند حکومتی مانند حکومت پیامبر(ص) و ائمه(ع) را بنا کنند!
خب چنین برداشتی نشان میدهد که در فهم مسئله دچار اشتباه شده اید.

اینکه من به شما می گویم در روستای دور افتاده ای که دسترسی به پزشک متخصص نیست خودت را به پزشک عمومی بسپار به این معناست که چاره ای از رجوع به آن نیست، در چنین شرایطی همان اطاعتی که از پزشک متخصص می کنی باید از پزشک عمومی بکنی! نه اینکه توان درمان این دو یکی است! چاره ای از این اطاعت نیست! زیرا درصد خطا در راه های دیگر بیشتر است.

شروحیل;985015 نوشت:
چرا اون برخورد سنگینی که با فساد در رژیم گذشته می شد الان انجام نمی شه !!!!!
چون اسم حکومت حکومت اسلامی هست و کسی جرات در افتادن با دین خدا رو نداره!!!!!!


هر کسی که ذره ای انصاف داشته باشد و منصفانه موضع گیری ها را در برابر فسادهایی که اتفاق میافتد ببیند متوجه میشود که بیشترین کسی که در برابر این فسادها صدایش بلند است فقها و مراجع و رهبری هستند...
اما اینکه به خاطر این فسادها تیشه به ریشه انقلاب زده و همه کارهای مثبت نادیده گرفته شود و هم صدا با حکومت های طاغوتی عَلَم مبارزه با نظام اسلامی را بر دوش بگیریم هیچ توجیح عقلانی و شرعی ندارد.

شروحیل;985015 نوشت:
اما وقتی فقاهت وارد این بازی میشه و خودش رو قاطی میکنه دیگه نمی تونه جلوی فساد و ربا رو بگیره

هیچ فقیهی نمی تونه دست خودش رو بزاره روی میز وجلاد رو مجاب کنه که قطعش کنه !!!!!!!

الحمدلله این مسئله ای است که ما به روشنی می بینیم که مراجع مواضعشان در مقابل سیاست هایی که گاهی با اسلام ناسازگار است هرگز محافظه کاری و سازش کاری نبوده و علنا در مقابل مسائلی چون ربا ایستاده اند، و به بهانه حکومت اسلامی و اسم نظام بانکداری اسلامی موضعشان تغییر نیافته است.
پس لطفا در خصوص فقها منصفانه قضاوت کنید، نه از سر احساسات

اما باید دید مسئول سیاست گذاری بانکها چه کسانی هستند؟ آیا فقها هستند که ربا را حذف نمی کنند یا اشخاص دیگری هستند که مردم کار را به آنها سپرده اند اما در پی گیری دغدغه های مراجع کوتاهی میکنند؟ وقتی یک اقتصاد دان در شبکه تلویزیونی علنا میگوید آیت الله جوادی آملی تخصصشان فقه است و نباید در اقتصاد دخالت کرده و نظر بدهد یعنی چه؟

شروحیل;985015 نوشت:
بنده به ظاهر امر کاری ندارم ، ظاهر نمایی کار سختی نیست

مسئله پاکدستی وساده زیستی مقام معظم رهبری علاوه بر نیروهای درونی و انقلابی، مورد اذعان حتی منتقدین ایشان و تحلیلگران شبکه های بیگانه هم هست
اما اگر با این ادله قانع نمی شوید پیش از آنکه کسی را به ظاهر نمایی متهم کنید، تا روز قیامت صبر کنید، همه چیز آنجا روشن خواهد شد...

در هر صورت اشکالات مطرح شده در آن نامه اشکالاتی است که به اصل ولایت فقیه وارد نیست، و اینکه گمان کنیم امروزه ولایت فقیه درست اجرا نمیشود و این اشکالات مطرح شده از عدم دقت در تعریف ولایت فقیه، و وظایف آن است.

مسلم;985021 نوشت:
عمده اشکالات به ولایت فقیه نشأت گرفته از عدم درک این مسئله، و همچنین عدم توجه به وظائف فقیه در حکومت است.

شما از این جمله امام(ره) که فرمودند: «ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است» برداشت کرده اید که فقها می توانند حکومتی مانند حکومت پیامبر(ص) و ائمه(ع) را بنا کنند!
خب چنین برداشتی نشان میدهد که در فهم مسئله دچار اشتباه شده اید.

اینکه من به شما می گویم در روستای دور افتاده ای که دسترسی به پزشک متخصص نیست خودت را به پزشک عمومی بسپار به این معناست که چاره ای از رجوع به آن نیست، در چنین شرایطی همان اطاعتی که از پزشک متخصص می کنی باید از پزشک عمومی بکنی! نه اینکه توان درمان این دو یکی است! چاره ای از این اطاعت نیست! زیرا درصد خطا در راه های دیگر بیشتر است.

با سلام و عرض ادب

هیچ پزشک عمومی ادعا نمی کند که ولایت من ، همان ولایت پزشک تخصصی است !!!!!!!!!

بلکه به مراجعه کننده تفهیم می کند که ولایت من همان ولایت من است و توقع ولایت تخصصی از من نداشته باش !!!

این معنای واقعی تقواست !!!!!

دکتر چمران : کسی که تخصص ندارد ، اما مسئولیتی را می پذیرد ، تقوا ندارد !!!!!

مسلم;985021 نوشت:

هر کسی که ذره ای انصاف داشته باشد و منصفانه موضع گیری ها را در برابر فسادهایی که اتفاق میافتد ببیند متوجه میشود که بیشترین کسی که در برابر این فسادها صدایش بلند است فقها و مراجع و رهبری هستند...

برادر من ، من هم صدایم بلند است ، اما تریبون ندارم !!!!!!!!!

کسی از ولی فقیه توقع حرف ندارد ، توقع عمل دارد !!!!!!!!

آن هم ولایت مطلقه فقیه !!!!!

چطور زمان (( تملک اموال بی صاحب )) عمل ممکن است ، اما زمان عمل به حکم خدا در برابر فساد فقط حرف !؟

مسلم;985021 نوشت:

اما اینکه به خاطر این فسادها تیشه به ریشه انقلاب زده و همه کارهای مثبت نادیده گرفته شود و هم صدا با حکومت های طاغوتی عَلَم مبارزه با نظام اسلامی را بر دوش بگیریم هیچ توجیح عقلانی و شرعی ندارد.

برادر گرامی

بنده نه تیشه ای دارم نه با طاغوت هم صدا شده ام

افرادی که برای سخن حق جوابی ندارند، امثال بنده را هم صدا با طاغوت و ضد انقلاب معرفی می کنند تا از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند

بنده منتقد هستم

اگر به دروغ متوسل می شدم می توانستید بنده را ضد انقلاب معرفی کنید

اما بنده حقیقت هایی را می گویم ، که شما در برابر آن سکوت می کنید ، تا به خیال خود اسلام را حفظ کنید

در حالی که نظامی که اسلام را نماد ظلم و فساد به جهانیان معرفی کند ، خواسته یا ناخواسته ، اسلام ناب محمدی(صلوات الله علیه) نیست ....

حتی اگر ادعای ولایت ایشان را بنماید ...

مسلم;985021 نوشت:
الحمدلله این مسئله ای است که ما به روشنی می بینیم که مراجع مواضعشان در مقابل سیاست هایی که گاهی با اسلام ناسازگار است هرگز محافظه کاری و سازش کاری نبوده و علنا در مقابل مسائلی چون ربا ایستاده اند، و به بهانه حکومت اسلامی و اسم نظام بانکداری اسلامی موضعشان تغییر نیافته است.
پس لطفا در خصوص فقها منصفانه قضاوت کنید، نه از سر احساسات

برادر من تمام تلاش ایشان اسلامی کردن بانک هاست !!!!

در حالی که نظام بانکداری دقیقا بر پایه ربا بنا شده ، یعنی بدون ربا وجود بانک ناممکن است !!!!!

اصلا کلمه بانک که ریشه در زبان ایتالیایی دارد ، به معنای مکانی برای ربا است !!!!

اسلامی کردن بانک ،

مثل این است که بنده تلاش کنم تا عین نجاست را پاک کنم !!!!

یا اینکه سرطان زا بودن دخانیات را از بین ببرم !!!!!

امکان انجام چنین اموری با نظام فعلی غیر ممکن است ...

حتی اگر تمام عمر را به این کار اختصاص دهم

پس حرف زدن در مورد این موارد مثل آب در هاونگ کوبیدن است

مگر این که فقها ابتکار عمل نشان دهند و عملی وارد ماجرا شوند

که متاسفانه علمای کنونی همه خود را پشت رساله مخفی کرده اند و به حرف اکتفا کرده اند و در وادی عمل سکوت را برگزیده اند ...

مسلم;984903 نوشت:
روایتی که در الغیبه نعمانی آمده هم ناظر به نگرش های غیر اسلامی است، یعنی اندیشه های سوسیالیستی، لیبرالیسیتی، کمونیستی و... همه باید روی کار آمده و شکست بخورند تا فردا که اسلام حاکم شد نگویند ما اگر حکومت یافته بودیم همین کار را می کردیم.اما در حکومت دینی و ولایت فقیه اصلا دوگانگی نیست تا ادعا شود ما بهتریم! ثانیا اصلا در حکومت دینی هیچ کسی چنین ادعایی ندارد که بتواند همان حکومت مهدوی را برپا کند! هم امام(ره) و هم مقام معظم رهبری و هم سایر فقها همگی معتقد هستند هرگز حکومتی مانند حکومت مهدوی از سوی فقها شکل نخواهد گرفت.
این روایت برای مدعیانی است که ادعا دارند میتوانند با یک تئوری غیر دینی بشر را به سعادت برسانند، اینها باید امتحان خود را پس دهند تا فردا مدعی نشوند!

سلام علیکم

دوست عزیز حدیث الغیبه با سند معتبر شامل همه حکومت ها است:

حدثنا أحمد بن محمد بن سعيد قال: حدثنا علي بن الحسن، قال: حدثنا محمد بن عبد الله، عن محمد بن أبى عمير، عن هشام بن سالم، عن أبي عبد الله (عليه السلام) أنه قال: " ما يكون هذا الامر حتى لا يبقى صنف من الناس إلا وقد ولوا على الناس [3] حتى لا يقول قائل " إنا لو ولينا لعدلنا " ثم يقوم القائم بالحق والعدل " [4]

[3] أي لا يبقى نوع من أنواع الحكومة الا وقد عمل به في البسيطة غير الحكومة الحقة الالهية التى يقول بها الشيعة الامامية الاثنا عشرية.
[4] قوله: بالحق والعدل " يعطينا خبرا بأن الحكومات المعمولة السابقة لها كلها باطلة ظالمة، غير عادلة.

http://lib.eshia.ir/15220/1/274

_________________________________________________________

آیت الله حاج شیخ محمدعلی گرامی قمی، از مراجع کنونی تقلید در قم و از شاگرادان آیت الله العظمی بروجردی:

در جمعی عده‌ای به ایشان(ایت الله بروجردی) اصرار می‌کنند و ایشان می‌گوید: «حکومت را از شاه بگیرم، به دست چه کسی بدهم؟» بعد به فردی در جمع اشاره می‌کند و می‌گوید: «این آدم همان دکتر اقبال است، منتهی با ریش و عمامه!».

آن روزها دکتر اقبال نخست‌وزیر بود. اما از لحاظ شباهت یا تفاوت شیوه ایشان با منش سیاسی مرحوم آخوند، باید اشاره کنم که از جنبه‌هائی به ایشان شبیه بود، یعنی ایشان هم اعتقاد داشت که به تعداد لازم افراد صالح نداریم که در ادارات بگذاریم. مرحوم آخوند معتقد بود که هرکاری هم که بکنیم بالاخره در کارها نواقصی وجود خواهد داشت، ولی اگر علما در راس حکومت قرار بگیرند، مردم خرابی‌ها را به پای دین می‌نویسند و اعتقاداتشان به دین سست می‌شود. البته مرحوم آیت‌الله بروجردی به این صراحت این حرف را نمی‌زد، ولی از برخوردهایش معلوم بود که چنین اعتقادی دارد.

_____________________________________________________________________________

صادق طباطبایی خواهرزاده امام موسی صدر در کتاب خاطرات سیاسی- اجتماعی خود نوشته است: «در یکی از روزهای بهار سال 1331 که نوجوانی 9 ساله بودم، گروهی از طلبه‌های جوان و سیاسی از تهران عازم قم شده بودند تا با آیت‌‌الله بروجردی دیدار کنند. طلبه جوانی که بعد‌ها فهمیدم نواب صفوی بود، سخنان تندی ایراد می‌کرد که هیچ چیز از آن در خاطرم نمانده است. بعد‌ها خبردار شدم که نواب و یارانش قصد دیدار با آیت‌الله بروجردی را داشتند که ایشان آن‌ها را نپذیرفته بودند. از پدرم شنیدم که چند روز بعد که اصحاب آیت‌الله بروجردی، از جمله پدرم در محضر ایشان بودند، یکی از بزرگان و از مدرسان حوزه (ظاهرا پدر آیت‌الله فاضل لنکرانی) علت این رفتار را از آقای بروجردی سؤال کرده و می‌پرسد چرا این افراد را که خواهان حکومت اسلامی هستند، نپذیرفتید؟ ایشان در جواب می‌گویند: این آقایان می‌خواهند شاه را بردارند ولی امثال شما را به جای او بگذارند. شخص دیگری (ظاهراً مرحوم آیت‌الله کبیر) که از علمای بزرگ و فقهای برجسته بوده است می‌پرسد، مگر چه اشکالی دارد؟ آیت‌الله بروجردی در جواب می‌گویند: اشکال بزرگ این امر در اینجاست که شاه با اسلحه توپ و تفنگ به جان مردم می‌افتد، با این اسلحه می‌شود مقابله کرد ولی اگر شما به جای او نشستید، اسلحه شما ایمان و عقاید مردم است که به جان مردم می‌اندازید. با این اسلحه نمی‌توان به راحتی مقابله کرد و لذا دین و ایمان مردم به بازی گرفته می‌شود.

موفق و سلامت باشید

شروحیل;985077 نوشت:
هیچ پزشک عمومی ادعا نمی کند که ولایت من ، همان ولایت پزشک تخصصی است !!!!!!!!!

متأسفم که باز هم متوجه نشدید!
جایی که پزشک متخصصی نباشد هر پزشک عمومی می گوید در این شرایط همان اطاعتکه که از متخصص میکردی را از من بکن، چاره دیگری نداری، وگرنه می میری! نمیگوید من به اندازه پزشک متخصص، تخصص دارم، نمیگوید ممکن نیست اشتباه کنم، می گوید چاره ای نیست وقتی پزشک متخصص نیست!
امیدوارم متوجه منظورشان بشوید...

شروحیل;985077 نوشت:
کسی از ولی فقیه توقع حرف ندارد ، توقع عمل دارد !!!!!!!!

خب پس قبول دارید که این اشکالتان وارد نیست:

شروحیل;984937 نوشت:
در حالی که در حال حاضر فقها فقط نظاره گر فساد هستن

بحث هم بر سر همین اشکال بود، بحث را گم نکنید، آن اشکالاتی که به آخوند خراسانی نسبت داده شده این است:

قدیما;984877 نوشت:
وقتی خود وارد تشکیلات شدیم، فسادها و کاستی­های آن را به وضوح نمی­توانیم ببینیم. زیرا در آن هنگام، تشکیلات منسوب به ماست و ما منسوب به آن هستیم

قدیما;984877 نوشت:
به دلیل تقدسی که تشکیلات با انتساب به ما پیدا می­کند، مبارزه دیگران با فسادهای موجود در آن، مبار زه با علمای دین و بلکه با اصل دین تلقی می­شود

قدیما;984877 نوشت:
اگر ما جای حکام را بگیریم، هم سنگر مبارزه با فساد را از دست می­دهیم و هم خود، در همان جایی قرار می­گیریم که مرکز نشر فساد است

و ما عرض کردیم تشکیل حکومت اسلامی هرگز مواضع فقها را منفعلانه، سازش کارانه و محافظه کارانه نساخت، و می بینیم که با جدیت در برابر فساد ها موضع گرفته و هرگز به بهانه حکومت اسلامی سکوت نمی کنند.

اما در مورد رفع این فسادها باید دید برطرف کردن آن وظیفه کیست، آیا وظیفه فقیه است که کوتاهی می کند، یا وظیفه مسئولین دیگر؛ این یک بحث دیگر است.

شروحیل;985077 نوشت:
اصلا کلمه بانک که ریشه در زبان ایتالیایی دارد ، به معنای مکانی برای ربا است !!!!
اسلامی کردن بانک ، مثل این است که بنده تلاش کنم تا عین نجاست را پاک کنم !!!! یا اینکه سرطان زا بودن دخانیات را از بین ببرم !!!!!

قیاستان مع الفارق است و بطلان آن برای مخاطب روشن تر از آن است که به آن پرداخته شود.

قدیما;985081 نوشت:
دوست عزیز حدیث الغیبه با سند معتبر شامل همه حکومت ها است:

حدثنا أحمد بن محمد بن سعيد قال: حدثنا علي بن الحسن، قال: حدثنا محمد بن عبد الله، عن محمد بن أبى عمير، عن هشام بن سالم، عن أبي عبد الله (عليه السلام) أنه قال: " ما يكون هذا الامر حتى لا يبقى صنف من الناس إلا وقد ولوا على الناس [3] حتى لا يقول قائل " إنا لو ولينا لعدلنا " ثم يقوم القائم بالحق والعدل " [4]

[3] أي لا يبقى نوع من أنواع الحكومة الا وقد عمل به في البسيطة غير الحكومة الحقة الالهية التى يقول بها الشيعة الامامية الاثنا عشرية.
[4] قوله: بالحق والعدل " يعطينا خبرا بأن الحكومات المعمولة السابقة لها كلها باطلة ظالمة، غير عادلة.

با سلام و احترام
جناب قدیمای عزیز خواهش می کنم بدون دخالت پیش فرض ها روایت را ببینید
بله ما هم قبول داریم منظور حکومت های مختلف است، اما حکومت هایی که برای سعادت بشر به دنبال راهی غیر از اسلام هستند! چرا اسلام را در برابر اسلام قرار دهیم؟! اصناف منظور اشخاص که نیستند، که بگوییم قاب ها ، نجارها، مکانیک ها، پزشکان و... هر کدام باید به حکومت برسند! روشن است که منظور از اصناف، اصناف حکومتی است؛ یعنی انواع حکومت ها با نگرش های مختلف باید به حکومت برسند، که نگویند ما هم اگر به قدرت می رسیدیم چنین می کردیم. هرگز منظور از این روایت آن کسانی نیست که اسلام را یگانه راه سعادت بشر می دانند، معنا ندارد که آنها چنین ادعایی کنند!

خود روایت دارد می فرماید: همه اصناف حکومت می کنند تا فردا مدعی نشوند که ما هم اگر به حکومت می رسیدیم چنین عدلی برپا می کردیم، آخر چه کسی در حکومت اسلامی چنین ادعایی دارد که بتواند همان عدالت مهدوی را برپا سازد که این روایت شامل حال او هم بشود!
در پاورقی که به آن اشاره فرموده اید هم آورده است که: «غير الحكومة الحقة الالهية التى يقول بها الشيعة الامامية الاثنا عشرية» همه حکومت ها، غیر از حکومت حقه ای که شیعه دوازده امامی به آن معتقد است.
یعنی حکومت های شیعه اثناعشری خارج هستند، چرا که آنها همان هدف امام زمان(عج) را دنبال می کنند منتهی در مقیاسی بسیار کوچکتر؛ و اگر به حکومت نرسند هم ادعا ندارند بتوانند همان عدل مهدوی را برپا سازند، واگر به حکومت برسند هم خودشان را جز زمینه سازی برای آمدن حضرت ولی عصر(عج) نمی دانند.
بنابراین طبق هیچ منطقی این روایت شامل حکومت های شیعی نمیشود.


قدیما;985081 نوشت:
در جمعی عده‌ای به ایشان(ایت الله بروجردی) اصرار می‌کنند و ایشان می‌گوید: «حکومت را از شاه بگیرم، به دست چه کسی بدهم؟» بعد به فردی در جمع اشاره می‌کند و می‌گوید: «این آدم همان دکتر اقبال است، منتهی با ریش و عمامه!».

قدیما;985081 نوشت:
مرحوم آخوند معتقد بود که هرکاری هم که بکنیم بالاخره در کارها نواقصی وجود خواهد داشت، ولی اگر علما در راس حکومت قرار بگیرند، مردم خرابی‌ها را به پای دین می‌نویسند و اعتقاداتشان به دین سست می‌شود.

قدیما;985081 نوشت:
آیت‌الله بروجردی در جواب می‌گویند: اشکال بزرگ این امر در اینجاست که شاه با اسلحه توپ و تفنگ به جان مردم می‌افتد، با این اسلحه می‌شود مقابله کرد ولی اگر شما به جای او نشستید، اسلحه شما ایمان و عقاید مردم است که به جان مردم می‌اندازید. با این اسلحه نمی‌توان به راحتی مقابله کرد و لذا دین و ایمان مردم به بازی گرفته می‌شود.

در مورد این نقل قول ها اولا علاوه بر ابهامات سندی که در خصوص نقل قول دوم از آقای طباطبایی وجود دارد و محققینی چون آقای سید هادی خسروشاهی آن را رد کرده اند و ابراز داشته اند که اصلا سن آقای طباطبایی(ره) به این مسائل قد نمیداده، در خصوص خود این موارد هم باید توجه کرد که اینها ادله ای است که فارغ از نام آیت الله بروجردی باید ببینیم توجیهی منطقی هستند یا خیر!

و باز علاوه بر اینکه حضرت آیت‌الله فاضل(ره) که از شاگردان مرحوم آیت الله بروجردی بوده اند در مصاحبه خویش با هفته‌نامه حوزه که به مناسبت سالگرد رحلت حضرت آیت‌الله بروجردی در این باب منتشر شده بود می‌فرمایند: «آیت الله بروجردی گر چه در قم ، بحث ولایت فقیه را، مستقل، مطرح نکردند ولی نظر ایشان همانند امام، بر ولایت مطلقه برای فقیه بود.

مسلم;985115 نوشت:
متأسفم که باز هم متوجه نشدید!
جایی که پزشک متخصصی نباشد هر پزشک عمومی می گوید در این شرایط همان اطاعتکه که از متخصص میکردی را از من بکن، چاره دیگری نداری، وگرنه می میری! نمیگوید من به اندازه پزشک متخصص، تخصص دارم، نمیگوید ممکن نیست اشتباه کنم، می گوید چاره ای نیست وقتی پزشک متخصص نیست!
امیدوارم متوجه منظورشان بشوید...

سلام

برادر گرامی شما می گویید : ولایت فقیه همان ولایت رسول خداست(صلوات الله علیه) !!!!!!!!

یعنی پزشک عمومی همان پزشک متخصص است

این رو هیچ عقل سلیمی نمی پذیره !!!!

بنده می گم دقیقا برای مردم روشن کنید که ما پزشک متخصص نیستیم و پزشک متخصص در غیبت است

و ما فقط پزشک عمومی هستیم که در این دوران راهی جز رجوع به ما نیست

پس از ما اندازه پزشک عمومی توقع داشته باشید و از ما تبعیت محض و کورکورانه نکنید ،
چون ما متخصص نیستیم و احتمال اشتباه ما در موارد تخصصی بالاست !!!!!

نه اینکه بگویید از ما تقلید کنید گناهش گردن ما

هیچ کس در قیامت بار گناه دیگری را بر دوش نخواهد کشید ...

هم مقلد و هم مرجع هر دو به اندازه خود در گناه شریک خواهند بود ....


مسلم;985115 نوشت:

و ما عرض کردیم تشکیل حکومت اسلامی هرگز مواضع فقها را منفعلانه، سازش کارانه و محافظه کارانه نساخت، و می بینیم که با جدیت در برابر فساد ها موضع گرفته و هرگز به بهانه حکومت اسلامی سکوت نمی کنند.

برادر گرامی حرف زدن بدون عمل یعنی سکوت در عمل

یعنی کندوی بی عسل ....

نمی شه که من بگم ربا گناه هست

اما راه دیگری جز گذاشتن وجوهات تو بانک وجود نداره !!!!!!

مسلم;985115 نوشت:

اما در مورد رفع این فسادها باید دید برطرف کردن آن وظیفه کیست، آیا وظیفه فقیه است که کوتاهی می کند، یا وظیفه مسئولین دیگر؛ این یک بحث دیگر است.

تمام مسئولین بدون استثنا از فیلترینگ فقاهت عبور کرده اند

چه معمم چه غیر معمم

ضمن این که وظیفه نظارت بی وقفه در قوه قضاییه تماما به عهده فقاهت است

پس بدون شک اگر مسئولی خطایی می کند وکوتاهی می شود فقاهت مقصر است
که در ابتدا دقت عمل به خرج نداده و
در حال حاضر نیز نظارت کافی انجام نداده است ...

برای نمونه همین مسئولین دو تابعیتی که همه از وجود آن ها خبر دارند

اما تا زمان اختلاس و فرار دستگاه قضا سکوت میکند و فقط به نوش دارو بعد از مرگ سهراب اکتفا میکند

اما جور آن را باید مردم با تولید اسکناس و پایین آمدن ارزش پول بکشند ...

با سلام و عرض ادب

شروحیل;985162 نوشت:
برادر گرامی شما می گویید : ولایت فقیه همان ولایت رسول خداست(صلوات الله علیه) !!!!!!!!
یعنی پزشک عمومی همان پزشک متخصص است
این رو هیچ عقل سلیمی نمی پذیره !!!!

باز دقت نکردید؛ نمیخواهم این بحث خیلی کش پیدا کند، فقط به جمله خود امام(ره) در تفسیر "ولایت فقیه، همان ولایت رسول الله(ص) است" اشاره می کنم شاید متوجه منظور ایشان بشوید:

"برای هیچ کس این توهم نباید پیدا شود که مقام فقها، همان مقام ائمه علیهم السلام و رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است زیرا اینجا صحبت از مقام نیست، بلکه صحبت از وظیفه است، ولایت یعنی حکومت و اداره کشور و اجرای قوانین شرع مقدس"

"

اختیارهایی که از جهت ولایت و سلطنت برای پیامبر و امام ثابت شده برای فقیه نیز ثابت است ولی اگر اختیارهایی که از سوی دیگر داشته باشد که مربوط به ریاست و شئون اجتماعی آنان نباشد، این گونه ولایت را برای فقیه نمی توان ثابت کرد. بنابراین اگر گفتیم معصوم علیه السلام اختیار دارد همسر کسی را طلاق دهد و یا مال شخصی را بفروشد و یا از او بگیرد بدون آن که مصلحتی عمومی در آن باشد، این گونه ولایت برای فقیه ثابت نیست"



بگذریم...

شروحیل;985162 نوشت:
تمام مسئولین بدون استثنا از فیلترینگ فقاهت عبور کرده اند
چه معمم چه غیر معمم
ضمن این که وظیفه نظارت بی وقفه در قوه قضاییه تماما به عهده فقاهت است
پس بدون شک اگر مسئولی خطایی می کند وکوتاهی می شود فقاهت مقصر است
که در ابتدا دقت عمل به خرج نداده و
در حال حاضر نیز نظارت کافی انجام نداده است ...
برای نمونه همین مسئولین دو تابعیتی که همه از وجود آن ها خبر دارند
اما تا زمان اختلاس و فرار دستگاه قضا سکوت میکند و فقط به نوش دارو بعد از مرگ سهراب اکتفا میکند
اما جور آن را باید مردم با تولید اسکناس و پایین آمدن ارزش پول بکشند ...

این بحث های جزئی در نحوه عملکرد ولی فقیه خارج از موضوع تاپیک بوده و بنده سعی کردم در یکی، دو پست پاسخ را عرض کنم؛ اما بیش از این مقدار باید در تاپیک مستقلی بحث شود.

مسلم;985164 نوشت:
با سلام و عرض ادب

باز دقت نکردید؛ نمیخواهم این بحث خیلی کش پیدا کند، فقط به جمله خود امام(ره) در تفسیر "ولایت فقیه، همان ولایت رسول الله(ص) است" اشاره می کنم شاید متوجه منظور ایشان بشوید:

"برای هیچ کس این توهم نباید پیدا شود که مقام فقها، همان مقام ائمه علیهم السلام و رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است زیرا اینجا صحبت از مقام نیست، بلکه صحبت از وظیفه است، ولایت یعنی حکومت و اداره کشور و اجرای قوانین شرع مقدس"

"

اختیارهایی که از جهت ولایت و سلطنت برای پیامبر و امام ثابت شده برای فقیه نیز ثابت است ولی اگر اختیارهایی که از سوی دیگر داشته باشد که مربوط به ریاست و شئون اجتماعی آنان نباشد، این گونه ولایت را برای فقیه نمی توان ثابت کرد. بنابراین اگر گفتیم معصوم علیه السلام اختیار دارد همسر کسی را طلاق دهد و یا مال شخصی را بفروشد و یا از او بگیرد بدون آن که مصلحتی عمومی در آن باشد، این گونه ولایت برای فقیه ثابت نیست"

سلام

برادر گرامی شما ادعا می کنید حکم و نسخه ای که دکتر عمومی بپیچه ( زمانی که دکتر تخصصی نیست) همون حکم دکتر تخصصی تلقی می شه

چون از روی کتاب های تخصصی صادر شده !!!!

هیچ عقل سلیمی این رو نمی پذیره !!!!

یک متخصص علاوه بر کتاب خوندن ، دارای تجربه ای هست ، که دکتر عمومی اون تجربه ها رونداره

اجرای قوانین شرع مقدس رو فقط کسی می تونه به صورت تخصصی انجام بده که از طرف شرع مقدس مستقیما مامور به انجام این کار باشه

واین وظیفه فقط به عهده امام هست نه ولی فقیه !!!!!

ولی فقیه نمی تونه ولایت مطلق داشته باشه ، چون علم کافی رو نداره

چون مثل دکتر عمومی می مونه نه دکتر تخصصی

پس فقیه نباید ادعا کنه حکمی که صادر می کنه همون حکم رسول خداست (صلوات الله علیه )

فقیه نهایت می تونه به مردم بگه این حکم رو بنده استنباط کردم

ممکن هست من اشتباه کنم چون تخصص ندارم

نه این که بگه ولایت فقیه همان ولایت رسول خداست (صلوات الله علیه ) پس همه باید از ولایت فقیه اطاعت تام کنن !!!!!!

شاید یه نفر دوست نداشته باشه حکم دکتر عمومی رو قبول کنه و جونشو دست یه غیر متخصص بده ....

امام حکم جهاد می ده چون خداوند بهش حکم میکنه و می دونه این جهاد به حکم خداست

از روی علم الهی

نه از روی کتاب و اجماع !!!!!!!

اما ولی فقیه نمی دونه این حکمی که داره می ده نتیجش چی میشه !!!!!!

دیگه بعد از این همه ضرری که توی جنگ دادیم باید بفهمیم حکم ولی فقیه همون حکم امام نیست !!!!!!

مسلم;985115 نوشت:
و ما عرض کردیم تشکیل حکومت اسلامی هرگز مواضع فقها را منفعلانه، سازش کارانه و محافظه کارانه نساخت،و می بینیم که با جدیت در برابر فساد ها موضع گرفته و هرگز به بهانه حکومت اسلامی سکوت نمی کنند.

سلام

برادر عزیز من یک مثال از فساد مسئولان اوردم که فقها در برابر ان سکوت کردند که شما ان را حذف کردی.

مسلم;985115 نوشت:
اما در مورد رفع این فسادها باید دید برطرف کردن آن وظیفه کیست

وظیفه همه،از رهبر تا خود مردم است

مسلم;985115 نوشت:
آیا وظیفه فقیه است که کوتاهی می کند

وقتی که در قوه ای که اگر اسمش را بنویسم دوباره کامنت را حذف می کنید،فساد هست مسئولیتش با کیست؟

مسلم;985115 نوشت:
یا وظیفه مسئولین دیگر

وظیفه رهبر نظارت بر همه مسئولین است که تقریبا همه انها مستقیم یا غیر مستقیم توسط رهبر تایید شدن

مسلم;985141 نوشت:
در مورد این نقل قول ها اولا علاوه بر ابهامات سندی که در خصوص نقل قول دوم از آقای طباطبایی وجود دارد و محققینی چون آقای سید هادی خسروشاهی آن را رد کرده اند و ابراز داشته اند که اصلا سن آقای طباطبایی(ره) به این مسائل قد نمیداده،

دوست عزیز قسمتی که من رنگ قرمز کردم اقای طباطبایی از پدرشان نقل کردند و مربوط به نقل 9 سالگی ایشان نیست.

اقای طباطبایی از انقلابیون و مورد اعتماد بزرگان نظام بود و رهبری در زمان فوت اقای طباطبایی در نامه ای اختصاصی برای ایشان طلب رحمت کردند.

اختلاف ایت بروجردی و نواب صفوی توسط دیگران هم نقل شده.

نمی شود هر کس بر خلاف میل ما چیزی نقل کرد دروغگو باشد

مسلم;985141 نوشت:
«آیت الله بروجردی گر چه در قم ، بحث ولایت فقیه را، مستقل، مطرح نکردند ولی نظر ایشان همانند امام، بر ولایت مطلقه برای فقیه بود.

بله من این را شنیدیم.من نگفتم ایت الله بروجردی منکر ولایت فقیه هستند.خودم هم منکر ولایت فقیه نیستم.ولی هر حکومتی را ولو اینکه نام ولایت فقیه را بر خود بگذارد را حکومت ولایت فقیه نمیدانم.ویژگی های ولایت فقیه در احادیث امده و انطباق ان با حکومت فعلی کار ساده ای است.

دانه فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه، هردو جانسوزند اما این کجا و آن کجا

مسلم;985141 نوشت:
روشن است که منظور از اصناف، اصناف حکومتی است؛ یعنی انواع حکومت ها با نگرش های مختلف باید به حکومت برسند، که نگویند ما هم اگر به قدرت می رسیدیم چنین می کردیم. هرگز منظور از این روایت آن کسانی نیست که اسلام را یگانه راه سعادت بشر می دانند، معنا ندارد که آنها چنین ادعایی کنند!

دوست عزیز ما نمی توانیم بی دلیل احادیث را تفسیر و قید بزنیم.در علل الشرایع هم امده که این دوران،دوران ظلم است بنابراین خدا نخواست امامان در این زمان حکومت را در اختیار بگیرند.

من نمی گویم چون در تمام حکومت های غیر الهی ظلم اتفاق می افتد پس تشکیل حکومت باطل است حتی حکومتی که بخواهد اسلام را ان طور که به او رسیده اجرا کند،چرا که حکومت غیر الهی توسط غیر معصوم است و ظلم در ان طبیعی است.ولی تفسیر شما از حدیث را قبول ندارم.

صفویه هم ادعا می کرد اسلام را اجرا می کند و خود را حکومت اسلامی شیعی می دانست نه حکومت حضرت مهدی(ع) و علما ان دوران در مقدمه کتبشان از حاکمان ان دوره تقدیر و دعا می کردند صفویه به حکومت حضرت مهدی(ع) متصل شود و من و شما می دانیم که صفویه چه خیانت ها و فسادها که نکرد با اینکه خدماتی هم داشت.

موفق و شاد باشید

مسلم;985164 نوشت:
این بحث های جزئی در نحوه عملکرد ولی فقیه خارج از موضوع تاپیک بوده و بنده سعی کردم در یکی، دو پست پاسخ را عرض کنم؛ اما بیش از این مقدار باید در تاپیک مستقلی بحث شود.

دوست عزیز ما در هر تاپیک که این موضوعات را بحث کردیم گفتن اینجا جاش نیست یک موضوع مستقل ایجاد کنید.

خود ما از موضوع "حديث جالب و مهم: هيچگاه از غير امام اطاعت مطلقه نكن!" زیر نظر کارشناس دلیل امدیم اینجا بحث کنیم،شما می گویید اینجا جاش نیست!

من که نمی توانم تاپیک ایجاد کنم با موضوع "عقاید و اعمال فلان شخص و نظام با اسلام متفاوت است ". یا خود کارشناس ارجاع سوالات رد می کند یا یک بنز سیاه شیشه دودی می اید و مرا می برد جایی که عرب نی انداخت.

ما مجبوریم حرف های خود را تحت پوشش همچین مطالبی مطرح کنیم.لطفا ما را درک کنید

شما خیالتان راحت همه اهل نماز و روزه هستیم و با جرج سروس و موساد و سیا در ارتباط نیستیم.

شما هر کجا احساس کردی تاپیک من از خطوط قرمز رد شده حذفش کنید من دنبال دردسر نیستم،ولی ما را به جای دیگه ارجاع ندهید،چون ایجاد همچین موضوعاتی ممکن نیست.

سلام

قدیما;985209 نوشت:
دوست عزیز ما نمی توانیم بی دلیل احادیث را تفسیر و قید بزنیم

خودتون هم اینو رعایت کنید

روح سبز;985223 نوشت:
خودتون هم اینو رعایت کنید

سلام علیکم

هر کجا من بی دلیل احادیث را قید زدم یا تفسیر کردم بیاورید

خط اضاف شده شما به پستی از شما در تاپیکی دیگر:

قدیما;985237 نوشت:
بعضی صوفیه می گویند اگر قطب فتوا به حرام داد باید عمل کرد یا پیروان حسن صباح اگر او می گفت خود را از بالای دیوار قلعه پرت کنید این کار را می کردند و این حدیث این امر را رد میکند

اگر اقایان خامنه ای یا خمینی در جای مثل این افراد دستوری صادر کرده اند بیان کنید

روح سبز;985242 نوشت:
اگر اقایان خامنه ای یا خمینی در جای مثل این افراد دستوری صادر کرده اند بیان کنید

سلام

خیر،صادر نکردند

در تاپیک حديث جالب و مهم: هيچگاه از غير امام اطاعت مطلقه نكن! عرض کردم مشکل من با تفکرات وحدت وجودی و نوع مدیریت این دو روحانی است.در انجا هم با کارشناس دلیل بحث شد که ایا برای رهبری اعلمیت لازم هست یا نه و اگر هست این دو روحانی اعلم بودن و هستند یا نه.

موفق و سلامت باشید

شروحیل;985187 نوشت:
برادر گرامی شما ادعا می کنید حکم و نسخه ای که دکتر عمومی بپیچه ( زمانی که دکتر تخصصی نیست) همون حکم دکتر تخصصی تلقی می شه

برادر عزیز من کی چنین حرفی زدم!! ای بابا!!
بحث اطاعت است، نه بحث تخصص و مقام و توانایی و..!! آن هم بحث در حیطه مسائل اجرایی و حکومتی.
در جایی که پزشک متخصص نیست همان اطاعت از او را باید از اطاعت از پزشک عمومی داشت!! کسی نمی گوید تخصص و توانایی و دانش اینها یکی است! سخن در این است که وقتی پزشک متخصص نیست تا بهره 100 درصد ببریم باید با اطاعت از پزشک عمومی درصد خطا را به حداقل برسانیم، چاره دیگری نیست، عدم اطاعت از پزشک عمومی در نبود پزشک متخصص کار را بدتر می کند.

خواهش می کنم قبل از اینکه نقد را آغاز کنید سعی کنید حرف زرف مقابل را بفهمید.

سلام

قدیما;985252 نوشت:
سلام

خیر،صادر نکردند

در تاپیک حديث جالب و مهم: هيچگاه از غير امام اطاعت مطلقه نكن! عرض کردم مشکل من با تفکرات وحدت وجودی و نوع مدیریت این دو روحانی است.در انجا هم با کارشناس دلیل بحث شد که ایا برای رهبری اعلمیت لازم هست یا نه و اگر هست این دو روحانی اعلم بودن و هستند یا نه.

موفق و سلامت باشید

خوبه که بلاخره به نظرات درستی تری رسیدین

و باید فقط روی همین بحث کنیم

مسلم;985285 نوشت:
برادر عزیز من کی چنین حرفی زدم!! ای بابا!!
بحث اطاعت است، نه بحث تخصص و مقام و توانایی و..!! آن هم بحث در حیطه مسائل اجرایی و حکومتی.
در جایی که پزشک متخصص نیست همان اطاعت از او را باید از اطاعت از پزشک عمومی داشت!! کسی نمی گوید تخصص و توانایی و دانش اینها یکی است! سخن در این است که وقتی پزشک متخصص نیست تا بهره 100 درصد ببریم باید با اطاعت از پزشک عمومی درصد خطا را به حداقل برسانیم، چاره دیگری نیست، عدم اطاعت از پزشک عمومی در نبود پزشک متخصص کار را بدتر می کند.

خواهش می کنم قبل از اینکه نقد را آغاز کنید سعی کنید حرف زرف مقابل را بفهمید.

سلام

برادر گرامی

شما می گویید وقتی پزشک متخصص نیست باید حکم پزشک عمومی را بدون چون و چرا بپذیریم !!!!

در حال حاضر در این حیطه بیش از 20 پزشک عمومی وجود دارند

در بسیاری از موارد این پزشکان با هم اختلاف عقیده دارند

چرا باید همان طور که از پیامبر که به وحی و غیب دسترسی داشته ، چشم بسته اطاعت می کردیم

از ولایت فقیه هم چشم بسته اطاعت کنیم !!!!؟؟؟؟؟

آیا ولی فقیه هم به وحی و غیب دسترسی دارد؟؟؟؟

ولایت فقیه همان ولایت رسول خدا نیست(صلوات الله علیه)

همان ولایت فقیه است

نه چیزی بیشتر نه چیزی کمتر

چون ولایت پزشک متخصص ، ولایت پزشک عمومی نیست

ولایت پیامبر چون به وحی دسترسی داره ولایت رسول خداست (صوات الله علیه

اما ولایت فقیه ، ولایت فقیه هست ، نه چیزی بیشتر ...

ولایت در حد فقاهت

نه ولایت در حد امامت به صورت چشم بسته و مطلق ....

این تخصص یک شخص هست که حیطه ولایتش رو معرفی می کنه

فقیه تخصص امام رو نداره که ولایت امام رو داشته باشه

امام می تونه حکم به مصادره اموال در شرایط خاص بده

اما فقیه نمی تونه چنین حکمی بده و اموال اون شخص رو برای طبقه ای خاص مصادره کنه

ولایت فقیه نمی تونه حکم به جهادی بده که عاقبتش رو نمی دونه ...

چون به علم غیب به اذن خدا دسترسی نداره

چون خداوند این ولایت رو در انحصار امام قرار داده ، نه ولی فقیه ...

فقها در حد علمی که دارن می تونن نظر بدن

اما اجازه ندارن ولایتشون رو همون ولایت امام معرفی کنن ...

چون تخصصی که امام داره رو ندارن ...

قدیما;985207 نوشت:
برادر عزیز من یک مثال از فساد مسئولان اوردم که فقها در برابر ان سکوت کردند که شما ان را حذف کردی.

من پستی را نه حذف کردم و نه ویرایش؛ که در این ورت به نام خودم ثبت میشد. اما پرداختن به اموری که قضاوت در خصوص آنها به این سادگی نیست مسئله را اثبات نمی کند.
اینکه ما بگوییم برخی مسئولین اختلاس می کنند، فساد هست و مانند آن درست است، و ما هم قبول داریم؛ اما اینکه بگوییم جرم فلانی و فانی اثبات شده و با ایشان برخورد نیمشود و مانند آن مسائلی است که در گرو اثبات است، ما که نه قاضی آن پرونده ها بوده ایم و نه وکیل مدافع و نه در جلسات دادگاه بوده ایم تا بتوانیم قضاوت کنیم.
اما محکومیت برخی مسئولین رده بالا نشان میدهد حکومت خط قرمزی برای برخورد نمی شناسد، در این خصوص باید منصفانه قضاوت کرد.

قدیما;985207 نوشت:
وظیفه رهبر نظارت بر همه مسئولین است که تقریبا همه انها مستقیم یا غیر مستقیم توسط رهبر تایید شدن

وظیفه رهبری اجبار مردم نیست، رهبر وظیفه رشد مردم را دارد؛ اینکه شهید بهشتی در خاطراتش می نویسد به امام(ره) گفتم بنی صدر دارد خیانت می کند و این برای ما مسجّل شده است، امام(ره) فرمودند: باید فعلا باشد تا این مسئله برای مردم روشن شود.
مردم باید انتخاب کنند، نتیجه انتخابشان را ببینند، تفکرات مختلف را محک بزنند، تا توانند رشد کنند! حتی پیامبر(ص) هم برای جنگ احد ولو آنکه با خروج از مدینه مخالف بودند اما این مسئله را به خاطر رأی اکثریت پذیرفتند و این خروج از مدینه هم در شکست تأثیر داشت.

نمونه آن را در مذاکرات هسته ای می بینید، که رهبری از ابتدا فرمودند من خوشبین نیستم، اما بروید مذاکره کنید، تجربه خوبی خواهد شد؛ اگر از همان ابتدا مخالفت می کردند هرگزمردم نمی گفتند که رهبری درست می گوید، طغیان می کردند، می گفتند آن کسی که مانع برداشته شدن تحریم ها و فشار اقتصادی بر مردم است رهبری است!
اما اینکه رهبری اجازه دادند منتخب مردم در یک چارچوبی پیش برود برای اینکه مردم باید برخی از مسائل را تجربه کنن، این لازمه رشد مردم است؛ هر پدر و مادری برای اینکه فرزندشان رشد کند باید به او حق انتخاب و اجازه و آزادی عمل بدهند.

قدیما;985209 نوشت:
دوست عزیز ما نمی توانیم بی دلیل احادیث را تفسیر و قید بزنیم.در علل الشرایع هم امده که این دوران،دوران ظلم است بنابراین خدا نخواست امامان در این زمان حکومت را در اختیار بگیرند.

من نمی گویم چون در تمام حکومت های غیر الهی ظلم اتفاق می افتد پس تشکیل حکومت باطل است حتی حکومتی که بخواهد اسلام را ان طور که به او رسیده اجرا کند،چرا که حکومت غیر الهی توسط غیر معصوم است و ظلم در ان طبیعی است.ولی تفسیر شما از حدیث را قبول ندارم.



بنده هم نگفتم بی دلیل قید بزنید. شما کافیست روایت را یکبار بدون پیش فرض بخوانید؛ می گوید همه اصناف به حکومت می رسند که بعد از ظهور نگویند اگر ما هم به حکومت میرسیدیم می توانستیم چنین عدلی برپا کنیم! خب روشن است که از اصنافی سخن می گوید که مدعی برقرار ساختن عدالتی چون عدالت مهدوی هستند! جایی که ادعایی نیست تطبیق این روایت معنا ندارد!

قدیما;985218 نوشت:
دوست عزیز ما در هر تاپیک که این موضوعات را بحث کردیم گفتن اینجا جاش نیست یک موضوع مستقل ایجاد کنید.
خود ما از موضوع "حديث جالب و مهم: هيچگاه از غير امام اطاعت مطلقه نكن!" زیر نظر کارشناس دلیل امدیم اینجا بحث کنیم،شما می گویید اینجا جاش نیست!

شما خودتان قضاوت کنید، در تاپیک نامه منتسب به آخوند خراسانی جای بررسی عملکرد ولی فقیه است؟ در تاپیک بررسی حدیث هیچ گاه از غیر امام اطاعت مطلقه نکن جای بحث از عملکرد ولی فقیه است؟
خب خود شما موضوعات و عناوین را می بینید که محور بحث را مشخص کرده اند.

این مقداری هم که بنده به تبیین عملکرد امام(ره) و مقام معظم رهبری وارد شده ام برای این بوده که به صورت کوتاه اشاره کنم شاید ابهام شما برطرف بشود؛ اما نمی توانم موضوع تاپیک را از تحلیل نامه آخوند خراسانی که به اصل ولایت فقیه اشکال گرفته است، ببرم به سمت اجرای امروزی آن! اگرچه اشکالاتی که شما می فرمایید را وارد نمی دانم.

قدیما;985218 نوشت:
یک بنز سیاه شیشه دودی می اید و مرا می برد جایی که عرب نی انداخت.


این از آن حرفهاست! عجیب است که توی مملکت ما هر کسی هر چه می خواهد می گوید و آخرش می گوید الان یک بنز سیاه می آید و...
دست از این حرف ها برداریم

مسلم;985021 نوشت:
عمده اشکالات به ولایت فقیه نشأت گرفته از عدم درک این مسئله، و همچنین عدم توجه به وظائف فقیه در حکومت است.

شما از این جمله امام(ره) که فرمودند: «ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است» برداشت کرده اید که فقها می توانند حکومتی مانند حکومت پیامبر(ص) و ائمه(ع) را بنا کنند!
خب چنین برداشتی نشان میدهد که در فهم مسئله دچار اشتباه شده اید.

با عرض سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات
این جمله شما شبیه به جمله عرفا و فلاسفه اسلامی است که مخالفین خودشون رو متهم به نادانی و عدم درک صحیح از گفتار خودشون میکنن. اتفاقا ما نظریه ولایت فقیه رو خوب درک کردیم و به همین دلیلبا اون مخالف هستیم. مخالفت با شخص بخصوصی هم نیست بلکه مخالفت با نظریه و مسند ولایت فقیه است. اگر بنا بر ادعا باشد مخالفین ولایت فقیه هم میتوانند ادعا کنند که اکثر موافقان ولایت فقیه چون درک درستی از موضوع نداشته اند آنرا قبول کرده اند.
برداشت ما از این جمله که ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است این نبوده که ولایت فقیه می تواند همان حکومت رسول الله را تشکیل بدهد. بلکه برداشت ما این بوده است که به فقیهی که نمیتواند همان حکومت رسول الله را تشکیل دهد تمام اختیارات حکومتی آن حضرت را داده اند و بطلان این موضوع از نظر عقلی و نقلی واضح هست.

شروحیل;985288 نوشت:
شما می گویید وقتی پزشک متخصص نیست باید حکم پزشک عمومی را بدون چون و چرا بپذیریم !!!!
در حال حاضر در این حیطه بیش از 20 پزشک عمومی وجود دارند

احساس می کنم برای نپذیرفتن حرف حق به آب و آتش می زنید...

ما که نگفتیم از این پزشک اطاعت کنید، یا از آن پزشک، یا اصلا شورا پزشکی تشکیل بدهید یا...؛ اما این حرف روشن و قطعی است که در نبود پزشک متخصص باید همان اطاعت را از پزشکان عمومی داشت، چه یکی، چه 100 تا...!!
بالاخره اگر اختلاف هم داشته باشند بازهم از یکی از اینها اطاعت میکنید؛ اینطور نیست که شما اگر رفتید پیش چند پزشک و اختلاف نظر داشتند دیگر اطاعت از آنها را رها کرده، و به نسخه خودتان عمل کنید!

این یعنی بالاخره در نبود پزشک متخصص، همان اطاعت از پزشک عمومی لازم است، ولو آنکه اگر در کیفیت آن اختلاف باشد.

با سلام و احترام
بنده هم آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما را دارم

mohammadz;985293 نوشت:
این جمله شما شبیه به جمله عرفا و فلاسفه اسلامی است که مخالفین خودشون رو متهم به نادانی و عدم درک صحیح از گفتار خودشون میکنن. اتفاقا ما نظریه ولایت فقیه رو خوب درک کردیم و به همین دلیل با اون مخالف هستیم. مخالفت با شخص بخصوصی هم نیست بلکه مخالفت با نظریه و مسند ولایت فقیه است. اگر بنا بر ادعا باشد مخالفین ولایت فقیه هم میتوانند ادعا کنند که اکثر موافقان ولایت فقیه چون درک درستی از موضوع نداشته اند آنرا قبول کرده اند.
برداشت ما از این جمله که ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است این نبوده که ولایت فقیه می تواند همان حکومت رسول الله را تشکیل بدهد. بلکه برداشت ما این بوده است که به فقیهی که نمیتواند همان حکومت رسول الله را تشکیل دهد تمام اختیارات حکومتی آن حضرت را داده اند و بطلان این موضوع از نظر عقلی و نقلی واضح هست.

خب در این تاپیک سخن از نامه منسوب به آخوند خراسانی است، شما اگر در این چارچوب نظری دارید بفرمایید، در غیر این صورت اگر معتقدید اینکه فقیه تمام اختیارات حکومتی رسول الله (ص) را داشته باشد خلاف عقل و نقل است، می توانید آن را در تاپیک مستقلی دنبال بفرمایید.
فقط همین مقدار بگویم آن اختیارات حکومتی رسول الله(ص) قابل تعطیل شدن نیست، چون بالاخره هر جامعه ای یک حکومت میخواهد «لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ‏ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِر» ؛ اگر ما این اختیارات را به فقیه ندهیم، باید به غیر فقیه بدهیم!! منطقی نیست که بگوییم اگر معصومی نبود تا حکومت تشکیل دهد، دیگر فرقی نمی کند چه کسی حاکم شود!

اگر حل شد که هیچ، گر حل نشد در تاپیک مستقلی دنبال بفرمایید.

مسلم;985299 نوشت:
با سلام و احترام
بنده هم آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما را دارم

خب در این تاپیک سخن از نامه منسوب به آخوند خراسانی است، شما اگر در این چارچوب نظری دارید بفرمایید، در غیر این صورت اگر معتقدید اینکه فقیه تمام اختیارات حکومتی رسول الله (ص) را داشته باشد خلاف عقل و نقل است، می توانید آن را در تاپیک مستقلی دنبال بفرمایید.
فقط همین مقدار بگویم آن اختیارات حکومتی رسول الله(ص) قابل تعطیل شدن نیست، چون بالاخره هر جامعه ای یک حکومت میخواهد «لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ‏ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِر» ؛ اگر ما این اختیارات را به فقیه ندهیم، باید به غیر فقیه بدهیم!! منطقی نیست که بگوییم اگر معصومی نبود تا حکومت تشکیل دهد، دیگر فرقی نمی کند چه کسی حاکم شود!

اگر حل شد که هیچ، گر حل نشد در تاپیک مستقلی دنبال بفرمایید.

ممنون از لطف جنابعالی
بنده دیدم بحث تایپک منحرف شده به همین خاطر جواب ادعایی که خود شما در این تایپک مطرح کرده بودین رو دادم. ما هم نمیگوییم اختیارات حکومتی پیامبر قابل تعطیل شدن است. صحبت بر روی این است که این اختیارات را نه خدا و نه پیامبر به فقیه نداده است.

مسلم;985292 نوشت:
اما محکومیت برخی مسئولین رده بالا نشان میدهد حکومت خط قرمزی برای برخورد نمی شناسد

دوست عزیز من درباره اعلمیت رهبری با توجه به افکار وحدت وجودی ایشان پست گذاشتم کارشناس "دلیل" دلیلی ارائه نکردند

درباره عملکرد مسئولین رده بالا هم که شما میگویید خط قرمز است

مسلم;985292 نوشت:
وظیفه رهبری اجبار مردم نیست، رهبر وظیفه رشد مردم را دارد

وظیفه رهبر ایا فقط رشد مردم است؟ پس این هم اختیارات چیست؟

ایا وظیفه رهبر نظارت بر مسئولین زیر مجموعه خود نیست؟

ساختمان پلاسکو که برای بنیاد مستضعفینی که رئیس ان توسط رهبر انتخاب می شود ریخت و ان همه مردم مردن چه کسی پاسخگو بود؟شهرداری گفته ما چندین بار تذکر دادیم این ساختمان ناایمن است.

در ژاپن وقتی یک وزیر که زیر مجموعه نخست وزیری است اشتباه می کند از نخست وزیر باز خواست می کنند.به همین خاطر است که این همه پیشرفت کردند.

در ایران دقیقا چه کسی بر امر رهبری نظارت و بازخواست می کند؟و اخرین بازخواست از رهبری کی بوده؟ما که هر وقت جلسه شورای خبرگان را دیدیم یک کار روتین کرده اند،ابتدا از غرب انتقاد کردند بعد همه مشکلات را گردن دولت انداختن و بعد از مدیریت و درایت رهبری تقدیر کردند و رفتن خانه.خب اصلا اینها برای چی تشکیل جلسه می دهند همه اینها را بنویسند و هر چند ماه یکبار کپی کنند،در هزینه بیت المال هم صرفه جویی می شود.

مسلم;985292 نوشت:
خب روشن است که از اصنافی سخن می گوید که مدعی برقرار ساختن عدالتی چون عدالت مهدوی هستند!

شما فرمودید این حدیث برای مارکسیست و کمونیست ها است.ایا این دوگروه دنبال تشکیل حکومت عدل مهدوی بودند؟ همه حکومت های جهان ادعا ایجاد عدل دارند همانطور که جمهوری اسلامی دارد ولی ادعای حکومت عدل مهدوی نکردند،چه برسد به این دو گروه که خدا را هم قبول ندارند چه برسد به حضرت مهدی(ع).

صفویه شیعه هم ادعا حکومت عدل مهدوی نمی کرد.

لطفا چند حکومت در طول تاریخ جهان معرفی کنید که دنبال ایجاد حکومت عدل مهدوی بودند،تا این حدیث طبق مبنا شما موضوعیت پیدا کند

قدیما;985321 نوشت:
دوست عزیز من درباره اعلمیت رهبری با توجه به افکار وحدت وجودی ایشان پست گذاشتم کارشناس "دلیل" دلیلی ارائه نکردند

اعلمیت در فقه شرط نیست، اصلحیت شرط است. تفصیل بیشتر را باید در جای خود پی بگیرید.

قدیما;985321 نوشت:
درباره عملکرد مسئولین رده بالا هم که شما میگویید خط قرمز است

من عرض کردم خط قرمزی وجود ندارد، کسی مصونیت قضایی ندارد، متن بنده را که نقل قول گرفته اید دوباره بخوانید...

قدیما;985321 نوشت:
بنیاد مستضعفینی که رئیس ان توسط رهبر انتخاب می شود

قدیما;985207 نوشت:
وقتی که در قوه ای که اگر اسمش را بنویسم دوباره کامنت را حذف می کنید

آنچه که باید عرض میشد را عرض کردم، مایل به ادامه بحث در این زمینه هم نیستم، فقط به چند جمله از بیانات رهبری اکتفا می کنم:
«راجع به صدا و سیما و قوّه‌ی قضاییّه و بنیاد مستضعفان هم که شما فرمودید، روزنامه‌ها مرتّب مینویسند، این هم اشکالی ندارد، هیچ مانعی ندارد؛ چون رهبری که رئیس صدا و سیما نیست؛ رهبری رئیس صدا و سیما را معیّن میکند. آن چیزی که میشود از رهبری سؤال کرد، این است که آیا شما بهتر از این کسی را نداشتید در آن‌جا بگذارید؛ یا ندارید بگذارید؟ رهبری هم باید جواب بدهد. اما این‌که چرا فلان برنامه را دارد، یا چرا خبر را تحریف کرد، یا چرا فلان کرد، این‌که از رهبری سؤال نمیشود».
۱۳۷۷/۱۲/۰۴ بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی

«قوّه‌ی قضاییّه‌ی الان بدتر از ده سال قبل نیست؛ بدتر از پانزده سال قبل نیست؛ در جهاتی قطعاً هم بهتر است. البته عیبهای زیادی هم دارد که شما خبر ندارید، ولی بنده خبر دارم. حرف زدن و از دور درباره‌ی مسائل قضاوت کردن، آسان است؛ ولی وارد میدان شدن و کمر بستن مشکل است»
۱۳۷۷/۱۲/۰۴ بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی

«شما بدانید الان قوّه قضاییّه از طرف جماعتی - نمیگویم چه کسانی - که آدمهای بدنامی هم نیستند؛ مردمان خوبی هم هستند، متّهم است به این‌که نسبت به مسؤولان دولتی و نظام زیادی سختگیری میکند؛ حالا این دوستمان - برادر یا خواهرمان - مینویسند که نسبت به مسؤولان اغماض میشود؛ نخیر، به هیچ‌وجه این‌طور نیست. جرم را باید شناخت، میزان جرم را باید فهمید، آن‌گاه توقّع مجازات متناسب با میزان جرم را داشت. اینها و پرونده‌های دیگری هم که اسم آوردید، بررسی شده است. اگر بنده بدانم در نمایندگانم مفاسدی وجود دارد، قطعاً برخورد میکنم و ملاحظه هیچ‌کس را نمیکنم؛ منتها نباید به شایعات اعتماد کنید»
۱۳۸۲/۰۲/۲۲ بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی

قدیما;985321 نوشت:
شما فرمودید این حدیث برای مارکسیست و کمونیست ها است.ایا این دوگروه دنبال تشکیل حکومت عدل مهدوی بودند؟


ای بابا...!! بله که این گروه ها دنبل عدالت مهدوی هستند! اصلا پایه تفکر کمونیست یک پایه اقتصای و به دنبال عدالت عمومی بوده است! اما توقع ندارید که به امام زمان(عج) معتقد بوده و اسم ایشان را بیاورند؟
برادر عزیز منظور این نیست که این اصناف امام زمان(عج) اعتقاد دارند!!! خواهش میکنم یک لحظه این عینک اشکال گرفتن از بنده را کنار بگذارید تا بتوانید حرف روایت را بفهمید.
اگر این اصنافی که به امام زمان(عج) اعتقاد ندارند قبل از ظهور روی کار نیایند بعد از ظهور می گویند ما هم میتوانستیم چنین عدلی برپا کنیم! این روایت دارد می گوید کسانی که اگر روی کار نیازند بعد از ظهور چنین ادعایی می کنند، قبل از ظهور روی کار می آیند تا معلوم شود چه در چنته دارند! این چه ربطی به حکومت های اسلامی دارد که خود را ذره ای در برابر حکومت مهدوی نمی دانند؟!

مسلم;985299 نوشت:
با سلام و احترام
بنده هم آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما را دارم

فقط همین مقدار بگویم آن اختیارات حکومتی رسول الله(ص) قابل تعطیل شدن نیست، چون بالاخره هر جامعه ای یک حکومت میخواهد «لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ‏ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِر» ؛ اگر ما این اختیارات را به فقیه ندهیم، باید به غیر فقیه بدهیم!! منطقی نیست که بگوییم اگر معصومی نبود تا حکومت تشکیل دهد، دیگر فرقی نمی کند چه کسی حاکم شود!

اگر حل شد که هیچ، گر حل نشد در تاپیک مستقلی دنبال بفرمایید.
[/]

در رابطه با این مطلبی که گفتین چند نکته بگم شاید کمک کننده باشد. اول اینکه ما در مقامی نیستیم که اختیارات حکومتی پیامبر را به فقیه یا غیر فقیه بدهیم. دوم اینکه شما چرا دو گزینه فقط در نظر میگیرید که اگر این نشد آن یکی حتما باید بشود! گزینه سومی هم هست و آن اینکه اختیارات حکومتی پیامبر نه به فقیه تعلق میگیر و نه به غیر فقیه. سوم اینکه تکلیفی بر دوش شما گذاشته نشده که حتما موظف باشید اختیارات حکومتی پیامبر رو به یکی بدین. نمیدونم چرا مایل هستین خودتون رو توی چاه بیندازین. وقتی خداوند همچنین تکلیفی رو بر روی دوش شما نگذاشته اون دنیا هم از شما در این مورد بازخواست نمیکنه. اما اگه شما خودتون این تکلیف رو برای خودتون قائل شدین و مرتکب اشتباه شدین اون دنیا مورد بازخواست قرار میگیرین.

مسلم;985341 نوشت:
رهبری رئیس صدا و سیما را معیّن میکند. آن چیزی که میشود از رهبری سؤال کرد، این است که آیا شما بهتر از این کسی را نداشتید در آن‌جا بگذارید؛ یا ندارید بگذارید؟

خب،من هم همین سوال را می کنم

ایا شخص بهتری از ریاست فعلی بنیاد مستضعفین وجود ندارد که چندین بار تذکرات شهرداری را نادیده نگیرد و این همه ادم نمیرند؟

قحط رجال است؟

مگر وظیفه شورای خبرگان پرسیدن این سوال ها نیست؟

مسلم;985341 نوشت:
به هیچ‌وجه این‌طور نیست. جرم را باید شناخت، میزان جرم را باید فهمید، آن‌گاه توقّع مجازات متناسب با میزان جرم را داشت.

برادر عزیز وقتی پرونده ف.ل را نمی برند دادگاه تا به جریان بیافتد،چگونه جرم اثبات شود؟

یا رهبری از این قضیه خبر دارد،پس چرا تذکر ندادند پیگیری شود؟ یا خبر ندارد ،ان وقت چگونه ادم بی خبر رهبر شده است؟پرونده بی اهمیتی هم که نیست بگوییم احتیاجی به دخالت نبوده.مسئله شخص اول قوه قضاییه در این پرونده است

مسلم;985341 نوشت:
اینها و پرونده‌های دیگری هم که اسم آوردید، بررسی شده است

این پرونده ای که من گفتم از سال 91 تا الان کی بررسی شده؟ 6 سال کافی نیست برای رسیدگی به یک پرونده؟

مسلم;985341 نوشت:
بله که این گروه ها دنبل عدالت مهدوی هستند!

الله الله

لنین و مارکس کجا دنبال عدالت مهدوی بودند؟

مسلم;985341 نوشت:
اصلا پایه تفکر کمونیست یک پایه اقتصای و به دنبال عدالت عمومی بوده است

خب مگر جمهوری اسلامی دنبال عدالت عمومی نیست؟!! خب انها هم بودند.

صفویه هم بود،جمهوری اسلامی پاکستان و افغانستان و عراق هم هست و هیچکدام نمی توانند عدالت را به درستی اجرا کنند

شما بروید تو جامعه بگردید ببینید این عدالت عمومی را پیدا می کنید.برای اینکه بفهمید این حدیث شامل این نظام هم می شود کافی است وارد جامعه شوید

مسلم;985341 نوشت:
اگر این اصنافی که به امام زمان(عج) اعتقاد ندارند قبل از ظهور روی کار نیایند بعد از ظهور می گویند ما هم میتوانستیم چنین عدلی برپا کنیم!

یعنی اگر مارکسیست ها به حکومت نمی رسیدند بعد از ظهور ادعا می کردند ما هم مثل امام زمان از اسمان باران و نعمت نازل می کردیم؟

نه دوست من انها می گفتند اگر مکتب ما به قدرت میرسید عدالت را اجرا می کرد.و خدا انها را به حکومت می رساند تا دروغ انها اشکار شود

شما برای اینکه به مقصود برسید باید بفرمایید این حدیث همه حکومت ها را شامل می شود به جز حکومت فعلی ایران را.

_____________________________________________________________________________________________

در این دوران ظلم اتفاق می افتد برای همین خدا حکومت را برای امامان نپسندید:

فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ أَوْ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) حِينَ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لِمَنْ كَانَ الْأَمْرُ بَعْدَهُ فَقَالَ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ قُلْتُ فَكَيْفَ صَارَ فِي غَيْرِكُمْ قَالَ إِنَّكَ قَدْ سَأَلْتَ فَافْهَمِ الْجَوَابَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمَّا عَلِمَ أَنَّهُ يُفْسَدُ فِي الْأَرْضِ وَ تُنْكَحُ الْفُرُوجُ الْحَرَامُ وَ يُحْكَمُ بِغَيْرِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَرَادَ أَنْ يَلِيَ ذَلِكَ غَيْرُنَا
http://lib.eshia.ir/10107/1/154

مسلم;985341 نوشت:
اعلمیت در فقه شرط نیست، اصلحیت شرط است.

با احادیث معتبر و ادله عقلی و قرانی ثابت کردم اعلمیت چه در فقه و چه توحید و اعلمیت به مصالح امور از شروط رهبری است

http://www.askdin.com/showthread.php?t=62643&p=985360#post985360

مسلم;985294 نوشت:
احساس می کنم برای نپذیرفتن حرف حق به آب و آتش می زنید...

ما که نگفتیم از این پزشک اطاعت کنید، یا از آن پزشک، یا اصلا شورا پزشکی تشکیل بدهید یا...؛ اما این حرف روشن و قطعی است که در نبود پزشک متخصص باید همان اطاعت را از پزشکان عمومی داشت، چه یکی، چه 100 تا...!!
بالاخره اگر اختلاف هم داشته باشند بازهم از یکی از اینها اطاعت میکنید؛ اینطور نیست که شما اگر رفتید پیش چند پزشک و اختلاف نظر داشتند دیگر اطاعت از آنها را رها کرده، و به نسخه خودتان عمل کنید!

این یعنی بالاخره در نبود پزشک متخصص، همان اطاعت از پزشک عمومی لازم است، ولو آنکه اگر در کیفیت آن اختلاف باشد.

برادر گرامی

اگر حرف حق این است که باید کلام یک غیر متخصص را همانند کلام یک متخصص چشم بسته قبول کرد

وا اسفا بر این حقیقت !!!!!!!

این که غیر متخصصین اختلاف نظر در موارد تخصصی دارن
خود گواهی است بر این که نظر یک غیر متخصص را نباید چشم بسته قبول کرد ،
حتی اگر متخصص حضور نداشته باشد(که در حال حاضر حضور دارد ، اما ظهور ندارد)

پس باید در مورد نظر غیر تخصصی تحقیق کرد ...

نه این که چشم بسته آن را قبول کرد

تقلید کورکورانه از یک غیر متخصص نتیجه ای جز گمراهی نخواهد داشت ...

چیزی که 40 سال است شاهد آن هستیم !!!!

سلام

قدیما;985321 نوشت:
ساختمان پلاسکو که برای بنیاد مستضعفینی که رئیس ان توسط رهبر انتخاب می شود ریخت و ان همه مردم مردن چه کسی پاسخگو بود؟شهرداری گفته ما چندین بار تذکر دادیم این ساختمان ناایمن است.

قدیما;985321 نوشت:



در ژاپن وقتی یک وزیر که زیر مجموعه نخست وزیری است اشتباه می کند از نخست وزیر باز خواست می کنند.به همین خاطر است که این همه پیشرفت کردند.


در ایران دقیقا چه کسی بر امر رهبری نظارت و بازخواست می کند؟و اخرین بازخواست از رهبری کی بوده؟ما که هر وقت جلسه شورای نگهبان را دیدیم یک کار روتین کرده اند،ابتدا از غرب انتقاد کردند بعد همه مشکلات را گردن دولت انداختن و بعد از مدیریت و درایت رهبری تقدیر کردند و رفتن خانه.خب اصلا اینها برای چی تشکیل جلسه می دهند همه اینها را بنویسند و هر چند ماه یکبار کپی کنند،در هزینه بیت المال هم صرفه جویی می شود.

شروحیل;985187 نوشت:
امام حکم جهاد می ده چون خداوند بهش حکم میکنه و می دونه این جهاد به حکم خداست
شروحیل;985187 نوشت:



از روی علم الهی


نه از روی کتاب و اجماع !!!!!!!



اما ولی فقیه نمی دونه این حکمی که داره می ده نتیجش چی میشه !!!!!!




دیگه بعد از این همه ضرری که توی جنگ دادیم باید بفهمیم حکم ولی فقیه همون حکم امام نیست !!!



شروحیل;985162 نوشت:
چه معمم چه غیر معمم
شروحیل;985162 نوشت:



ضمن این که وظیفه نظارت بی وقفه در قوه قضاییه تماما به عهده فقاهت است


پس بدون شک اگر مسئولی خطایی می کند وکوتاهی می شود فقاهت مقصر است
که در ابتدا دقت عمل به خرج نداده و
در حال حاضر نیز نظارت کافی انجام نداده است ...




برای نمونه همین مسئولین دو تابعیتی که همه از وجود آن ها خبر دارند


اما تا زمان اختلاس و فرار دستگاه قضا سکوت میکند و فقط به نوش دارو بعد از مرگ سهراب اکتفا میکند


اما جور آن را باید مردم با تولید اسکناس و پایین آمدن ارزش پول بکشند ..


حضرت علی به چه کس یا کسانی حکم حکومتی داد؟ همشون ادمهای درستی بودن؟

چند نفر در اون زمان به حضرت اعتراض کردن حتی من جای خوندم مالک اشتر هم معترض شده بوده!

حضرت علی به حرف خوارج چرا گوش داد؟ چرا به مالک دستور بازگشت دادن؟

چرا به حکمیت تن دادند؟

چرا وارد جنگ شدن؟

شعار «لا حکم الا لله» یعنی چه؟

به هنگام تعیین فردی به عنوان داور و حکم، آنان بر انتخاب ابوموسی اشعری پا فشاری کردند و پس از خیانت داوران، شعار لا حکم إلا لله را سر دادند و از صف یاران امیرمؤمنان خارج شدند. بنابراین خارجیان افرادی بودند که به دنبال هر صدایی، حرکت می کردند.




خوارج که به ظاهر پس از خیانت داوران از اقدامات خود پشیمان شده بودند، از امیرمؤمنان(ع) خواستند تا او هم از کار خود اظهار پشیمانی کند. حضرت به آنها فرمود: چه چیز باعث شورش شما شده است؟ گفتند: از خطایی که در صفین مرتکب شده ای، توبه کن و پس از آن آماده باش تا با هم به جنگ با معاویه برویم.


امیرمؤمنان در پاسخ فرمود: من شما را در جنگ صفین از موضوع حکمیت نهی کردم، اما شما پافشاری کردید و انجام آن را خواستار شدید و اکنون که به اشتباه خود پی برده اید، آن را گناه می شمرید و خواستار توبه هستید؟

ایا علی علیه السلام اشتباه کردند ؟ چون این اتفاقات افتاد باید مدیریت تقسیم کننده بهشت و جهنم رو زیر سوال ببریم؟

شروحیل;985187 نوشت:
امام حکم جهاد می ده چون خداوند بهش حکم میکنه و می دونه این جهاد به حکم خداست

شروحیل;985187 نوشت:



از روی علم الهی

نه از روی کتاب و اجماع !!!!!!!



اما ولی فقیه نمی دونه این حکمی که داره می ده نتیجش چی میشه !!!!!!




دیگه بعد از این همه ضرری که توی جنگ دادیم باید بفهمیم حکم ولی فقیه همون حکم امام نیست !!!

از روی علم الهی دیگه؟

دیگه بدتر!!!!

پیامبر حکم جهاد دادن برای جنگ احد

جنگ به شکست سنگینی انجامید به شدتی که پیامبر اسیب های جدی دیدن (دلم نمیاد جزییاتش رو بگم) و تا پای کشتن پیامبر پیش رفت این جنگ!

همه میدونن چی باعث شد از شهر خارج بشوند و همه هم میدونن کی در وسط میدون فریاد زد پیامبر شهید شده!


پس پیامبر اشتباه کردن حکم حهاد دادن. یا خدا؟

خداوند شروع کرد به خلقت ادم . فرشتگان شاکی که خدایا چرا یک عده خونریز دیگر خلق میکنی

و چندان نگذشت که قابیل برادرش هابیل رو به قتل رسوند و تا الا بالای دست کم 60 میلیون ادم در جهان کشته شده اند و حرف فرشتگان هم درست بود که این ادم خون ریزه

پس خدا اشتباه کرد ادم رو خلق کرد؟

ولی فقیه دید به کشوری شیعه و مردم امام زمان عجل الله فرجه حمله شده . حکم جهاد دادن

چرا ایشون اشتباه کردن اما خدا و پیامبر نه؟

تمامی این سوالات به کل پیکره ی دین وارده

اگه اسلام دین درستیه چرا این همه گناه کار چرا این همه جنگ داخلی بین مسلمین؟

مشکل از زمینه و مردم بوده برا همین باید برای ظهور زمینه سازی بشه.

روح سبز;985384 نوشت:
سلام




حضرت علی به چه کس یا کسانی حکم حکومتی داد؟

چند نفر در اون زمان به حضرت اعتراض کردن حتی من جای خوندم مالک اشتر هم معترض شده بوده!

حضرت علی به حرف خوارج چرا گوش داد؟ چرا به مالک دستور بازگشت دادن؟

چرا به حکمیت تن دادند؟

چرا وارد جنگ شدن؟

شعار «لا حکم الا لله» یعنی چه؟

به هنگام تعیین فردی به عنوان داور و حکم، آنان بر انتخاب ابوموسی اشعری پا فشاری کردند و پس از خیانت داوران، شعار لا حکم إلا لله را سر دادند و از صف یاران امیرمؤمنان خارج شدند. بنابراین خارجیان افرادی بودند که به دنبال هر صدایی، حرکت می کردند.




خوارج که به ظاهر پس از خیانت داوران از اقدامات خود پشیمان شده بودند، از امیرمؤمنان(ع) خواستند تا او هم از کار خود اظهار پشیمانی کند. حضرت به آنها فرمود: چه چیز باعث شورش شما شده است؟ گفتند: از خطایی که در صفین مرتکب شده ای، توبه کن و پس از آن آماده باش تا با هم به جنگ با معاویه برویم.


امیرمؤمنان در پاسخ فرمود: من شما را در جنگ صفین از موضوع حکمیت نهی کردم، اما شما پافشاری کردید و انجام آن را خواستار شدید و اکنون که به اشتباه خود پی برده اید، آن را گناه می شمرید و خواستار توبه هستید؟

ایا علی علیه السلام اشتباه کردند ؟ چون این اتفاقات افتاد باید مدیریت تقسیم کننده بهشت و جهمنم رو زیر سوال ببرم؟


پیامبر حکم جهاد دادن براری جنگ احد

جنگ به شکست سنگینی انجامید به شدتی که پیامبر اسیب های جدی دیدن (دلم نمیاد جزییاتش رو بگم) و تا پای کشتن پیامبر پیش رفت این جنگ!

همه میدونن چی باعث شد از شهر خارج بشوند و همه هم میدونن کی در وسط میدون فریاد زد پیامبر شهید شده!


پس پیامبر اشتباه کردن حکم حهاد دادن. یا خدا؟

خداوند شروع کرد به خلقت ادم . فرشتگان شاکی که خدایا چرا یک عده خونریز دیگر خلق میکنی

و چندان نگذشت که قابیل برادرش هابیل رو به قتل رسوند و تا الا بالای دست کم 60 میلیون ادم در جهان کشته شده اند و حرف فرشتگان هم درست بود که این ادم خون ریزه

پس خدا اشتباه کرد ادم رو خلق کرد؟

ولی فقیه دید به کشوری شیعه و مردم امام زمان عجل الله فرجه حمله شده . حکم جهاد دادن

چرا ایشون اشتباه کردن اما خدا و پیامبر نه؟

تمامی این سوالات به کل پیکره ی دین وارده

اگه اسلام دین درستیه چرا این همه گناه کار چرا این همه جنگ داخلی بین مسلمین؟

مشکل از زمینه و مردم بوده برا همین باید برای ظهور زمینه سازی بشه.

در حال ویرایش ....

با سلام و عرض ادب

برادر گرامی

بنده هیچ کدوم از اعمال پیامبر یا امامان (سلام بر آن ها) رو رد نمی کنم

اونها اگر کاری هم انجام بدن که از نظر ما گناه باشه اشکال نداره !!!!

چون مثل قضیه خضر(سلام بر او) دلیلی برای انجام کار اشتباهشون (از نظر ما) دارن

در واقع اون کار درست هست نه اشتباه

ببینید مثلا ما شر رو بد می دونیم ، در حالی که همین شر باعث تعالی ما می شه !!!!

چون اگر شر نباشه ما قدرت تمییز در انتخاب های خودمون نخواهیم داشت ....

اما اون ها به منبع غیب به اذن الهی دسترسی دارن

در حالی که فقها چنین دسترسی ندارن

پس اگر یک فقیه حکمی بده که اشتباه باشه ، ما نمی تونیم اطاعت محض بکنیم !!!!!

چون فقیه امام نیست

مخصوصا فقیهی که می گه اسراف نکنید و اسراف حروم هست ، اما خودش کاخ مرمر می سازه !!!!!!!!!

شروحیل;985387 نوشت:
با سلام و عرض ادب

برادر گرامی

سلام به شما

شروحیل;985387 نوشت:
اونها اگر کاری هم انجام بدن که از نظر ما گناه باشه اشکال نداره !!!!

اثبات کنید گناه نیست

از حدیث یا قران برا اثبات به من استفاده نکید

(اگه من حدیثی یا ایه ی میارم بخاطر اینکه احادیث و قران به شما و باقی دوستان اثبات شده )

شروحیل;985387 نوشت:
چون مثل قضیه خضر(سلام بر او) دلیلی برای انجام کار اشتباهشون (از نظر ما) دارن

در واقع اون کار درست هست نه اشتباه

پیامبر اسلام تا مرز کشته شدن رفت.

خضر علیه السلام رو اثبات عقلی کنید

باز هم اثبات کنید خضر علیه السلام کارهای که انجام دادن درست بوده و به امر خدا

شروحیل;985387 نوشت:
ببینید مثلا ما شر رو بد می دونیم ، در حالی که همین شر باعث تعالی ما می شه !!!!

خدا همیشه در حال امتحان مخلوقاتشه .


ایا این خدا از امتحان خلق و تعالی اونها دست کشیده تا ظهور؟

الان با کی امتحان میکنه و تعالی میده؟

بفرماید خدا در جنگ 8 ساله ایران رو تک و تنها رها کرد؟ احتمالا!

چون امامی نبود که به اون امام حکم جهاد رو برسونه

اونم کشوری که بیشترین شعیه و سادات و یاران مهدی عجل الله فرجه رو در خودش جا داده!

شروحیل;985387 نوشت:
اما اون ها به منبع غیب به اذن الهی دسترسی دارن

اثبات کنبد!

شروحیل;985387 نوشت:
در حالی که فقها چنین دسترسی ندارن

فقیه هم به احادیث و قران همون ائمه ی که به خدا دسترسی داشتن و دارن دسترسی دارن!

شروحیل;985387 نوشت:
پس اگر یک فقیه حکمی بده که اشتباه باشه ، ما نمی تونیم اطاعت محض بکنیم !!!!!

کسی نکرده!

شما عادتتونه یک حجم دقیق از جوابای که بهتون میدن رو کلی گوی جواب بدهید

این جوری بحث کردن بی فایدست

حکم جهاد جنگ امام خمینی کجاش اشتباه بود که این امر رو چماق کردین و زدین توی سر ولایت فقه؟

شروحیل;985387 نوشت:
مخصوصا فقیهی که می گه اسراف نکنید و اسراف حروم هست ، اما خودش کاخ مرمر می سازه !!!!!!!!!

روایات رو که قبول دارید. پس بفرماید :

امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا فرمودند: "خداوند تبارک و تعالی فرموده است: هر کس دوستی از دوستان مرا خوار کند، در کمین جنگ با من نشسته است".
امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: المومن اعظم حرمة من الکعبه

حرمت مومن از حرمت کعبه بالاتر است

روح سبز;985391 نوشت:
سلام به شما

اثبات کنید گناه نیست

از حدیث یا قران برا اثبات به من استفاده نکید

(اگه من حدیثی یا ایه ی میارم بخاطر اینکه احادیث و قران به شما و باقی دوستان اثبات شده )

پیامبر اسلام تا مرز کشته شدن رفت.

خضر علیه السلام رو اثبات عقلی کنید

باز هم اثبات کنید خضر علیه السلام کارهای که انجام دادن درست بوده و به امر خدا

خدا همیشه در حال امتحان مخلوقاتشه .


ایا این خدا از امتحان خلق و تعالی اونها دست کشیده تا ظهور؟

سلام
من بعنوان خواننده و دنبال کننده مطالب شما گیج شدم. شما بالاخره قرآن و احادیث رو قبول دارید یا نه؟ اگه قبول ندارید از طریق عقلی ولایت فقیه رو اثبات کنید بدون مراجعه به قرآن و احادیث. اگر هم قبول دارید بابد به قرآن و احادیث پای بند باشید و وقتی مخالفین برای شما دلیل می آورند بپذیرین.
از کجا معلوم که قیام نکردن تا زمان ظهور آقا صاحب الزمان (عج) امتحان الهی نباشد؟

روح سبز;985391 نوشت:
سلام به شما

اثبات کنید گناه نیست

از حدیث یا قران برا اثبات به من استفاده نکید

(اگه من حدیثی یا ایه ی میارم بخاطر اینکه احادیث و قران به شما و باقی دوستان اثبات شده )

پیامبر اسلام تا مرز کشته شدن رفت.

خضر علیه السلام رو اثبات عقلی کنید

باز هم اثبات کنید خضر علیه السلام کارهای که انجام دادن درست بوده و به امر خدا

خدا همیشه در حال امتحان مخلوقاتشه .


ایا این خدا از امتحان خلق و تعالی اونها دست کشیده تا ظهور؟

الان با کی امتحان میکنه و تعالی میده؟

بفرماید خدا در جنگ 8 ساله ایران رو تک و تنها رها کرد؟ احتمالا!

چون امامی نبود که به اون امام حکم جهاد رو برسونه

اونم کشوری که بیشترین شعیه و سادات و یاران مهدی عجل الله فرجه رو در خودش جا داده!

اثبات کنبد!

فقیه هم به احادیث و قران همون ائمه ی که به خدا دسترسی داشتن و دارن دسترسی دارن!

کسی نکرده!

شما عادتتونه یک حجم دقیق از جوابای که بهتون میدن رو کلی گوی جواب بدهید

این جوری بحث کردن بی فایدست

حکم جهاد جنگ امام خمینی کجاش اشتباه بود که این امر رو چماق کردین و زدین توی سر ولایت فقه؟

روایات رو که قبول دارید. پس بفرماید :

امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا فرمودند: "خداوند تبارک و تعالی فرموده است: هر کس دوستی از دوستان مرا خوار کند، در کمین جنگ با من نشسته است".
امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: المومن اعظم حرمة من الکعبه

حرمت مومن از حرمت کعبه بالاتر است

با سلام و عرض ادب

برادر گرامی

اصولا اثبات کردن یک موضوع به اون چیزی که شخص مقابل قبول داره بستگی داره

روش شما ندانم گرایی هست

نه بنده ، بلکه یک امام هم نمی تونه به یک ندانم گرا چیزی رو اثبات کنه !!!!!!!!

البته جالب توجه هست که شما حرف های ولی فقیه رو قبول دارید ! اما برای وجود خدا اثبات از بنده می خواید !!!!!!!

اگر می خواید بحث احسن داشته باشیم نه جدل ، دقیقا بگید چه چیزی رو قبول دارید تا بنده طبق همون برای شما اثبات کنم

بنده نگفتم گناه نیست

شما و دوستان شما به این عقیده دارید که ائمه معصوم هستن !

بنده گفتم گناه هم اگر باشه اشکالی نداره

به طور مثال اگر پدر بنده بزنه تو گوش من گناه کرده
ولی این گناه باعث هدایت من می شه ، پس اشکالی نداره ....

این که بشه احکامی در حد خضر(سلام بر او) رو درک کرد نیاز به یک نگرش جهان بینی داره که از عهده هر انسانی بر نمیاد

همین فقها تو مساله شر موندن !!

انجام ارادی گناه به اذن خدا که مساله ای بسیار پیچیده هست که در هر مغزی نمی گنجه ...

اما در کل مثل این می مونه که من به شما اجازه بدم بزنی تو گوش من برای این که درس عبرتی باشه برای بقل دستی !

برادر گرامی

امتحان که فقط جنگ نیست

ثانیه ثانیه زندگی ما امتحان هست

همین که یک نفر به ما حمله کرد و ما دفاع کردیم یک امتحان هست

و این که به مردم تحت ظلم اون شخص تعرض کردیم یک امتحان دیگه !!!!!

برادر گرامی همه چیز قرآن و حدیث نیست

یه چیز هایی هست که نمی شه نوشت

فقط باید درکش کرد ....

مساله دفاع یک مساله عقلی هست
اما فتح کربلا و قدس تهاجم محسوب می شه
و نیاز به حکم امامی که از طرف خداوند معرفی شده باشه داره

هدف بنده تحقیر کسی نبوده

اگر ناخواسته مرتکب چنین امری شدم عذر خواهی میکنم

اما دلیل نمی شه کسی خودش رو پشت قرآن قایم کنه

و هر کاری دلش خواست بکنه

و بعد بگه حکم من همون حکم رسول خداست(صلوات الله علیه)

و بعد ما هم بگیم حرمت مومن واجبه

اگر این طور باشه پس امام هم باید حرمت جعفر کذاب رو نگه می داشت ، اما نگه نداشت !!!!!!!!!!!

عباسیان ، صفویان و بسیاری دیگه همین ادعاهای ولی فقیه گونه رو علم کردن ، با نام قرآن ، تا تونستن به قدرت برسن

سکوت در برابر ظلم خودش ظلم هست ، نه نگه داشتن حرمت مومن !!!

اون مومنینی که برای فتح کربلا و قدس کشته شدن حرمت نداشتن !!؟؟؟؟؟

سلام

شروحیل;985399 نوشت:
شما و دوستان شما به این عقیده دارید که ائمه معصوم هستن !

با شما اصلا نمیشه بحث کرد

هر دقیقه چیزی رو میگید

کسی که عصمت ائمه رو قبول نداره راجب ولایت فقه معلومه نظرش چی میشه

شروحیل;985399 نوشت:
اگر این طور باشه پس امام هم باید حرمت جعفر کذاب رو نگه می داشت ، اما نگه نداشت !!!!!!!!!!!

این امام معصوم نبوده. پس در این مورد اشتباه کردن

بیخیال

mohammadz;985397 نوشت:
سلام
من بعنوان خواننده و دنبال کننده مطالب شما گیج شدم. شما بالاخره قرآن و احادیث رو قبول دارید یا نه؟ اگه قبول ندارید از طریق عقلی ولایت فقیه رو اثبات کنید بدون مراجعه به قرآن و احادیث. اگر هم قبول دارید بابد به قرآن و احادیث پای بند باشید و وقتی مخالفین برای شما دلیل می آورند بپذیرین.
از کجا معلوم که قیام نکردن تا زمان ظهور آقا صاحب الزمان (عج) امتحان الهی نباشد؟

سلام

بنده مجبور شدم نقش کسی رو بازی کنم که از دین اسلام بیرونه و بحث برون دینی میکنه و به هیچ حدیث و مبانی اسلام اعتقادی نداره

پس اگه همچنین کسی حدیثی رو هم بیان بکنه ، برای مسلمون ها حجت داره نه فرد کافری که حدیث رو میگه

الان اگه فردی بی خدا و دین وارد این تاپیک بشه هیچکسی نمیتونه با حدیث و ایه جوابی بهش بده درسته؟

من سالها در این سایت دیدم این مدل ادم ها رو

پس کسی که دینی داره باید بتونه خارج از ایات و احادیث دین رو اثبات کنه

دین خدا با ابهام خلق شده

=========

این دو کلیپ رو ببنید شاید بهتر متوجه بشوید

http://s8.picofile.com/d/8328528250/28e23382-044d-47e7-a7de-d6e48bcc805c/%D8%A7%D8%AB%D8%A8%D8%A7%D8%AA_%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA_%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87_%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7_%D8%AD%D8%AC%D8%AA_%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85_%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87%DB%8C%D8%A7%D9%86_%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%AA.mp4

https://www.aparat.com/v/aJDsO/%D8%A7%D8%AB%D8%A8%D8%A7%D8%AA_%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA_%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87_%D8%AF%D8%B1_5_%D8%AF%D9%82%DB%8C%D9%82%D9%87%21_-_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF_%D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%85_%D9%BE%D9%88%D8%B1

روح سبز;985404 نوشت:
با شما اصلا نمیشهبحثکرد

هر دقیقه چیزی رو میگید

بیخیال

با سلام

برادر گرامی جدالی هست به نام جدال احسن

طبق این مساله با شخص طبق همون قواعدی که قبول داره بحث می شه

شما یا معصومیت رو قبول دارید یا ندارید

اگر شما بگید هم قبول دارم هم ندارم دیگه می شه ندانم گرایی و به هیچ وجه نمی شه شما رو قانع کرد ...!!!!!!!

سلام

شروحیل;985406 نوشت:
برادر گرامی جدالی هست به نام جدال احسن

طبق این مساله با شخص طبق همون قواعدی که قبول داره بحث می شه

شما یا معصومیت رو قبول دارید یا ندارید

اگر شما بگید هم قبول دارم هم ندارم دیگه می شه ندانم گرایی و به هیچ وجه نمی شه شما رو قانع کرد ...!!!!!!!

شما عصمت رو قبول ندارید

بهتر برای بار دهم در طول چند ماه گذشته بهتون یاد اوری کنم

قبول نداشتن عصمت ائمه مساوی قبول نداشتن احادیث

پس نصف اعمالتون و حرفای که راجب امام زمان زدید و گفتید فلانیت و عکس پروفایل لبیک یا مهدی دارید وووهمش میره رو هوا

یکی از این معصومین پیامبر هستن

وقتی عصمتشون رو قبول ندارید پس هر چی از دهان مبارک ایشون صارد شده و در قران نوشته شده میتونه اشتباه باشه. کدوم ایات و چه تعداد ایات رو شامل میشه خدا داند

اینم باقی دینتون که از قران داشتید

پس بحث با شما به بیرون دین کشیده میشه

روح سبز;985407 نوشت:
شما عصمت رو قبول ندارید

بهتر برای بار دهم در طول چند ماه گذشته بهتون یاد اوری کنم

قبول نداشتن عصمت ائمه مساوی قبول نداشتن احادیث

پس نصف اعمالتون و حرفای که راجب امام زمان زدید و گفتید فلانیت و عکس پروفایل لبیک یا مهدی دارید وووهمش میره رو هوا

یکی از این معصومین پیامبر هستن

وقتی عصمتشون رو قبول ندارید پس هر چی از دهان مبارک ایشون صارد شده و در قران نوشته شده میتونه اشتباه باشه. کدوم ایات و چه تعداد ایات رو شامل میشه خدا داند

اینم باقی دینتون که از قران داشتید

پس بحث با شما به بیرون دین کشیده میشه

با سلام و عرض ادب

برادر گرامی شما چی کار به اعتقادات بنده دارید

به اعتقاد بنده معصومیتی که به امام نسبت داده شده

با عث سلب اختیارش می شه

و رتبه اون رو تا ملائک پایین میاره

بنده اگر امام اشتباه هم بکنه ، ازش تبعیت می کنم

چون می دونم دلیل داره

اما از یه فقیه تبعیت محض نمی کنم

چون اگر اشتباه کنه نمی دونه داره چی کار می کنه ....

البته اگر حرفی منطقی و مطابق سنت و قرآن بزنه قبول میکنم واطاعت میکنم

طبق همین ولی فقیه رو قبول می کنم

اما ولایت مطلق فقیه رو قبول نمی کنم

حالا امام معصوم هست ( می تونه به صورت ارادی اشتباه انجام بده برای عبرت مردم )

و ولی فقیه غیر معصوم ( یعنی بدون اراده گناه می کنه و هدفی نداره و ممکن هست باعث گمراهی مردم بشه)

آیا می شه از کسی که نمی دونه داره چی کار میکنه اطاعت محض کرد !؟؟؟؟؟

سلام

شروحیل;985408 نوشت:
با سلام و عرض ادب

برادر گرامی شما چی کار به اعتقادات بنده دارید

برادر گرامی جدالی هست به نام جدال احسن

طبق این مساله با شخص طبق همون قواعدی که قبول داره بحث می شه


شروحیل;985408 نوشت:
به اعتقاد بنده معصومیتی که به امام نسبت داده شده

با عث سلب اختیارش می شه

و رتبه اون رو تا ملائک پایین میاره

این اعتقادات شماست و باید در تاپیک معصومیت ائمه اثباتش کنید .بحث جالبی هم هست

شروحیل;985408 نوشت:
بنده اگر امام اشتباه هم بکنه ، ازش تبعیت می کنم

چون می دونم دلیل داره

همه برای کارهاشون دلیل دارن

از کجا میدونید دلیلشون به حقه و خواسته ی خدا؟

شروحیل;985408 نوشت:
البته اگر حرفی منطقی و مطابق سنت و قرآن بزنه قبول میکنم واطاعت میکنم

همون سنت و قرانی که بر اساس حرفای پر اشتباه یک ادم خطا پذیر و گناه کار شکل گرفته؟

شروحیل;985408 نوشت:
اما ولایت مطلق فقیه رو قبول نمی کنم

کلیپ دوم توی پست شماره 46 رو نگاه کنید

شروحیل;985408 نوشت:
حالا امام معصوم هست ( می تونه به صورت ارادی اشتباه انجام بده برای عبرت مردم )

اونوقت شما از کجا تشخیص میدید اون کارش واقعا گناه عمدی بوده یا الکی

اصلا مگه گناه ی هست که انجام بشه برا هدایت مردم!

موضوع قفل شده است