جمع بندی داستان «ارینب» و اینکه یزید عاشق وی بود

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
داستان «ارینب» و اینکه یزید عاشق وی بود


سلام

یه سوال

آیا این داستان که در مورد ازدواج یکی از ائمه هستش (امام حسن یا امام حسین ع صحت داره؟

اینکه یزید ادم هوس بازی بود عاشق زن یک می شود و به معاویه اصرار می کند که بگیر و معاویه ان مرد رو با حیله مجبور می کنه طلاق بده و بعد یکی رو می فرسته تا از زنه خواستگاری کنه که امام هم به پیک می گه بگو منم خواستگاری می کنم
و...
در اخر مرد میاد در خونه امام امانتی از دست زن سابقش بگیره و امام میگه من طلاقش دادم و به او دست نزدم؟

با تشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مقداد

رستگاران;983835 نوشت:

سلام

یه سوال

آیا این داستان که در مورد ازدواج یکی از ائمه هستش (امام حسن یا امام حسین ع صحت داره؟

اینکه یزید ادم هوس بازی بود عاشق زن یک می شود و به معاویه اصرار می کند که بگیر و معاویه ان مرد رو با حیله مجبور می کنه طلاق بده و بعد یکی رو می فرسته تا از زنه خواستگاری کنه که امام هم به پیک می گه بگو منم خواستگاری می کنم
و...
در اخر مرد میاد در خونه امام امانتی از دست زن سابقش بگیره و امام میگه من طلاقش دادم و به او دست نزدم؟

با تشکر

علیکم السلام.
ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما در این ماه مبارک.
این ماجرا در مورد خواستگاری امام حسین(علیه السلام) و یزید بن معاویه از خانمی بنام «ارینب» همسر «عبدالله بن سلام» نقل می شود.منتهی این نقل از چند جهت قابل نقد است که بی اعتباری این ماجرا را نشان می دهد.
داستان جعلی این است:
یزید عاشق زن عبدالله بن سلام به نام ارینب می شود. عبدالله سلام حاکم معاویه در عراق و ارینب یکی از زیباترین زنان زمان خود است، معاویه نقشه‌ای ریخته و عبدالله را به کاخ خود دعوت کرده و پیشنهاد می‌کند به شرطی که همسر خود را طلاق دهی حاضرم دختر خودم را به عقد تو در آورم. عبدالله بن سلام همسر خود را طلاق داده اما دختر معاویه حاضر نمی‌شود با وی ازدواج کند.
از آن طرف معاویه شخصی به نام ابودرداء را برای خواستگاری نزد ارینب می‌فرستد، امام حسین (علیه‌السلام) که در عراق بود وی را دیده و علت حضورش را در عراق می‌پرسد و پس از آنکه از نقشه آنان آگاه می‌شود به ابودرداء می‌گوید از طرف من نیز از ارینب خواستگاری کن. ابودرداء از طرف هر دو نفر از ارینب خواستگاری می‌کند و ارینب امام حسین (علیه‌السلام) را انتخاب می کند. پس از آنکه آب ها از آسیاب می‌افتد، امام حسین (علیه السلام) به دنبال عبدالله بن سلام فرستاده و علت ازدواجش با ارینب را بیان کرده و او را طلاق داده و دوباره با اصرار امام حسین (علیه السلام) ارینب با شوهر اولش ازدواج می کند»(1)

اما این داستان چند اشکال دارد:
1. اولین بار این داستان در کتاب الامامه و السیاسه نقل شده که نویسنده آن معلوم نیست. برخی آن را به ابن قتیبه دینوری نسبت داده‌اند. اما در این کتاب مطالبی است که پس از وفات ابن قتیبه اتفاق افتاده است.(2)
بنابراین ابن قتیبه نمی‌تواند کتابی بنویسد و مطالبی در آن بیان کند که سالها بعد از خودش اتفاق افتاده است.
بر فرض که این کتاب متعلق به ابن قتیه باشد. این جریان در این کتاب بدون سند نقل شده است و مطلب بدون سند نمی‌تواند از اعتبار حتمی برخودار باشد.
2. در گزارش شخصی که برای خواستگاری از ارینب برای یزید فرستاده می شود،شخصی بنام ابودرداء می باشد.حال آنکه ابو درداء، (عویمر بن عامر یا عویمر بن قیس) بنا بر نظر مشهور در زمان خلافت عثمان (31 ـ 32 یا 33) درگذشت. برخی وفات او را سال 38 یا 39 هجری دانسته‌اند، در حالی که داستان مذکور در اواخر سلطنت معاویه و زمانی رخ داد که معاویه، یزید را به عنوان جانشین خود معیّن کرده بود. قطعاً در آن زمان ابو درداء، در حال حیات نبود و سال‌ها از درگذشت وی سپری شده بود.

3 . داستان در منابع تاریخی و حدیثی مشهور و کهن ذکر نشده است، در حالی که اگر رخ داده بود، با شهرت و کیفیتی که در داستان آمده، حتماً در منابع حدیثی یا تاریخی ذکر می‌شد.

4. در منابعی که نام کارگزاران و استانداران معاویه ثبت شده، هیچکس از استاندار عراق به نام عبدالله بن سلام یاد نکرده، البته عبدالله بن سلامی وجود دارد که یهودی الاصل بوده و در مدینه زندگی می کرده و در سال 43 هجری وفات کرده است و حال آنکه داستانی که در الامامه و السیاسه آمده تصریح به ولایت عهدی یزید دارد و ولایت عهدی یزید از سال 56 به بعد یعنی 13 سال بعد از مرگ عبدالله بن سلام اتفاق افتاده است.

5. نویسنده داستان عنوان می‌کند که امام حسین (علیه‌السلام) زمان این واقعه در عراق بود و حال آنکه پس از صلح امام حسن (علیه‌السلام) با معاویه، امام حسین (علیه‌السلام) نیز مانند دیگر بنی هاشم به مدینه رفته و گزارشی مبنی بر بازگشت ایشان به عراق نداریم.

6 امروزه در فضای مجازی چنین وانمود می‌کنند که اختلاف امام حسین (علیه‌السلام) با یزید بر سر این زن بوده و حال آنکه امام حسین (علیه‌السلام) از مدینه تا گودال قتلگاه بارها خطبه خوانده اما در هیچ جا از این داستان یاد نکرده و نیز یزید در جریان قیام امام حسین (علیه‌السلام) بارها نامه نوشته و شعرها خوانده اما در هیچ کدام به این داستان کوچکترین اشاره ای ندارد.

7. بر فرض اینکه دست از همه این ضعفها و تناقضات برداریم و آنها را نادیده بگیریم، باز آنچه امروزه در فضای مجازی منتشر می‌شود صحیح نیست و این داستان نه تنها دوئل عشقی بین امام حسین (علیه‌السلام) و یزید نیست بلکه حکایت از جوانمردی و شجاعت امام حسین (علیه‌السلام) می‌کند که مانع شد تا طاغوتی مثل معاویه زنی را با حیله از شوهرش جدا کرده و به عقد پسر خود در آورد.

پی نوشتها:
1. الامامه وسیاسه، منسوب به ابن قتیبه دینوری، دارالاضواء، بیروت، 1990م، ص215-223. این کتاب اولین منبعی است که این داستان را نقل کرده و پس از وی در منابع دیگر نیز بیان شده است.
2. عکاشه، ثروه، مقدمه بر المعارف، دارالمعارف، قاهره، 1992م، ص56
3. ابن عبدالبر، استیعاب، بیروت، 1992م، ج3، ص922،

مقداد;983844 نوشت:

علیکم السلام.
ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما در این ماه مبارک.
این ماجرا در مورد خواستگاری امام حسین(علیه السلام) و یزید بن معاویه از خانمی بنام «ارینب» همسر «عبدالله بن سلام» نقل می شود.منتهی این نقل از چند جهت قابل نقد است که بی اعتباری این ماجرا را نشان می دهد:
بر اساس آنچه در داستان آمده،‌ این جریان بعد از ولایتعهدی یزید رخ داد.(1)
این داستان، به دلائل زیر، بی اعتبار و قابل نقد و تردید جدی است:
1ـ ابو درداء، (عویمر بن عامر یا عویمر بن قیس) بنا بر نظر مشهور در زمان خلافت عثمان (31 ـ 321 یا 33) درگذشت. برخی وفات او را سال 38 یا 39 هجری دانسته‌اند(2)، در حالی که داستان مذکور در اواخر سلطنت معاویه و زمانی رخ داد که معاویه، یزید را به عنوان جانشین خود معیّن کرده بود. قطعاً در آن زمان ابو درداء، در حال حیات نبود و سال‌ها از درگذشت وی سپری شده بود.
2ـ داستان در منابع تاریخی و حدیثی مشهور و کهن ذکر نشده است، در حالی که اگر رخ داده بود، با شهرت و کیفیتی که در داستان آمده، حتماً در منابع حدیثی یا تاریخی ذکر می‌شد. تنها کتاب مشهوری که آن را آورده «الامامه و السیاسه» است که برخی در انتساب آن به «ابن قتیبه» تردید جدی کرده‌اند.(3)
3ـ در هیچ کدام از منابع شیعه و سنی ذکر نشده که امام حسین بعد از شهادت علی(ع) و رفتن به مدینه، در اواخر سلطنت معاویه، به عراق (کوفه) آمده باشد و مدت نسبتاً طولانی درنگ نموده تا در آنجا ازدواج نماید.
4ـ در داستان آمده که امام «ارینب» را سه طلاقه کرد، در حالی که از نظر مکتب اهل بیت(ع) سه طلاقه نمودن همسر در یک مجلس و بدون ازدواج مجدد با وی، ارزش ندارد و محقق نمی‌گردد.
5ـ در برخی منابع گفته شده: کسی که با وی ازدواج کرد، امام حسن است، که در این منابع، اشاره‌ای به اینکه امام او را طلاق داده، نشده است.(3)
در کتاب «تسلیة المُجالس وزینة المجالس» داستان را به صورت مختصر دربارة امام حسن(ع) آورده، یادآور می‌شود که این جریان در مدینه رخ داد و بعد از ملاقات عبدالله با همسر سابق خود و گریه آن دو، امام او را طلاق داد و وی مجدداً به عقد شوهر سابق خود درآمد و به خانة او رفت.(4) منبع مذکور، به جهات زیر، از اعتبار و ارزش مناسب برخوردار نیست:
أ) کتاب مذکور، از منابع متأخر و غیر مشهور (حدود قرن ده هجری) است، نیز وضع نویسنده، از جهت نسب، تاریخ زندگی، محیط تربیتی، میزان اعتبار و علمیت، به صورت دقیق معلوم نیست.(5)
ب) این کتاب بعد از مطالعه کتاب «روضة الشهداء» ملا حسین کاشفی سبزواری متوفانی حدود 910(6) و بر اساس و شیوه و اقتباس از آن نگارش یافته است.
نویسنده بعد از تمجید و تعریف از کتاب «روضة الشهداء» و نویسندة آن می‌نویسد: بعد از مطالعه آن کتاب از خداوند خواستم بر اساس و روش وی کتابی بنویسم تا در این کار از او پیروی کرده باشم.
وی یادآور می‌شود که مطالب صحیح و آنچه در کتاب‌های دانشمندان ما وجود داشت، گردآوری کردم.(7)
اساس و منشأ کتاب مذکور، کتاب «روضة الشهداء» است. «روضة الشهداء» که مستند مهم این کتاب به شمار می‌رود، به سختی نقد شده است.
میرزا عبدالله افندی اصفهانی از بزرگان قرن دوازدهم، کتابشناس بلندپایه شیعه(8) درباره منابع «روضة الشهداء» بر این باور است که بیشتر، بلکه تمام روایات موجود در آن، از کتاب‌های غیر مشهور، بلکه غیر قابل اعتماد نقل شده است.(9)
افزون بر این، در کتاب «روضة الشهداء» در بیشتر موارد به ویژه موارد حساس، هیچ مصدر و مأخذی برای آنها یاد نشده، در مواردی که مأخذ آورده، اغلب آن منابع اشکال دارد.(10)
ج) داستان مذکور در «روضة الشهداء» نیز نیامده است، چنان که در منابع کهن یافت نشد و نویسنده آن را با تعبیر «روایت شده»، آورده، هیچ کدام از راویان یا منابع آن را نام نبرده است!
بنابر این، این داستان، درباره امام مجتبى نیز دارای ارزش و اعتبار نیست و به افسانه شباهت دارد.
دربارة امام حسین(ع) نیز اعتبار ندارد و افسانه بودن آن نسبت به امام حسین(ع) روشن‌تر است، چنان که مطالبی که ذکر شد، معلوم شد. دقت در جزئیات آن، افسانه بودن گزارش را به خوبی اثبات می‌کند.
توجه به این مطلب نیز ضروری است که در هیچ کدام از منابع نیامده که علت یا یکی از علت‌های واقعه کربلا، این جریان است و یزید به جهت کینه‌ای که در این باره از امام حسین داشت، با حضرت جنگ کرد.

مطالعه اصل این داستان در لینک زیر:
http://www.pasokhgoo.ir/node/2331

پی‌نوشت‌ها:
1ـ الامامه والسیاسه، ص 166 ـ 173.
2ـ ابن عبدالبرّ،‌الاستیعاب، ج 3، ص 1229 ـ 1230؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج 4، ص 622؛ ابن اثیر الکامل، ج 3، ص 129.
3ـ دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج 4، ص 459.
4ـ ابن شهرآشوب، مناقب، ج 4، ص 43 ـ 44؛ بحار الانوار، ج 44، ص 171 ـ 172.
5ـ محمد بن ابی طالب حسینی کرکی، تسلیة المُجالس وزینة المَجالس، ج 2، ص 54 ـ 58.
6ـ همان، ص 11 ـ 16 (مقدمه کتاب).
7ـ الذریعه، ج 11، ص 294.
8ـ تسلیة المُجالس وزینة المجالس، ج 1، ص 51 ـ 52.
9ـ رسول جعفریان، تأملی در نهضت عاشورا، ص 340.
10ـ میرزا عبدالله افندی، ریاض العلماء وحیاض الفضلاء، ج 2، ص 190.
11ـ تأملی در نهضت عاشورا، ص 340.

طبق این چیزایی که گفتین یعنی ساختگیه دیگه داستان ؟ درسته ؟

متاسفانه برخی این داستان را با آب و تاب نقل می کنند و بعد هم می گویند یزید به خاطر اینکار از امام حسین کینه به دل گرفت و حادثه عاشورا اتفاق افتاد یعنی می خواهند بگویند جنگ امام حسین با یزید و حادثه عاشورا ربطی به قیام امام علیه ظلم نبود و بلکه یک داستان عشقی بود و با کمال تاسف برخی از منبری ها توجهی به این نتیجه گیری ندارند و چنین داستان های دروغین را به خورد مردم میدهند

karim1989;984184 نوشت:
طبق این چیزایی که گفتین یعنی ساختگیه دیگه داستان ؟ درسته ؟

عرض سلام و ادب.
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات.
بله این بررسی ها نشان می دهد که چنین موضوعی صحت نداشته و ساختگی می باشد.

فرج اله عباسي;984302 نوشت:
متاسفانه برخی این داستان را با آب و تاب نقل می کنند و بعد هم می گویند یزید به خاطر اینکار از امام حسین کینه به دل گرفت و حادثه عاشورا اتفاق افتاد یعنی می خواهند بگویند جنگ امام حسین با یزید و حادثه عاشورا ربطی به قیام امام علیه ظلم نبود و بلکه یک داستان عشقی بود و با کمال تاسف برخی از منبری ها توجهی به این نتیجه گیری ندارند و چنین داستان های دروغین را به خورد مردم میدهند

بله متأسفانه خیلی از اوقات توجهی به میزان صحت و اعتبار مطالب و عواقب منفی ای که دارد نداریم. دشمنان از همان زمان برای ایجاد انحراف در قیام عاشورا و جلوگیری از تأثیرگذاری مثبت این قیام الهی،با ایجاد شبهات و شک و تردید اقدام به جعل و تحریف تاریخ کرده اند و همچنان هم ادامه دارد.
لذا باید در نقل مطالب بیش از پیش دقت نظر داشته باشیم و بجای نقل اینگونه مطالب،واقعیت ها و عبرتها و زمینه ها و اهداف قیام امام حسین(علیه السلام) برای مردم بخصوص نسل جوان مطرح کنیم.

پرسش:
آیا داستان «ارینب» و اینکه یزید عاشق وی بود، ولی او با امام حسین(علیه السلام) ازدواج کرده و همین باعث جنگ یزید با آن حضرت شده، صحت دارد؟

پاسخ:
این ماجرا در مورد خواستگاری امام حسین(علیه السلام) و یزید بن معاویه از خانمی بنام «ارینب» همسر «عبدالله بن سلام» نقل می شود.منتهی این نقل از چند جهت قابل نقد است که بی اعتباری این ماجرا را نشان می دهد.
داستان جعلی این است:
یزید عاشق زن عبدالله بن سلام به نام ارینب می شود. عبدالله سلام حاکم معاویه در عراق و ارینب یکی از زیباترین زنان زمان خود است، معاویه نقشه‌ای ریخته و عبدالله را به کاخ خود دعوت کرده و پیشنهاد می‌کند به شرطی که همسر خود را طلاق دهی حاضرم دختر خودم را به عقد تو در آورم. عبدالله بن سلام همسر خود را طلاق داده اما دختر معاویه حاضر نمی‌شود با وی ازدواج کند.
از آن طرف معاویه شخصی به نام ابودرداء را برای خواستگاری نزد ارینب می‌فرستد، امام حسین (علیه‌السلام) که در عراق بود وی را دیده و علت حضورش را در عراق می‌پرسد و پس از آنکه از نقشه آنان آگاه می‌شود به ابودرداء می‌گوید از طرف من نیز از ارینب خواستگاری کن. ابودرداء از طرف هر دو نفر از ارینب خواستگاری می‌کند و ارینب امام حسین (علیه‌السلام) را انتخاب می کند. پس از آنکه آب ها از آسیاب می‌افتد، امام حسین (علیه السلام) به دنبال عبدالله بن سلام فرستاده و علت ازدواجش با ارینب را بیان کرده و او را طلاق داده و دوباره با اصرار امام حسین (علیه السلام) ارینب با شوهر اولش ازدواج می کند»(1)

اما این داستان چند اشکال دارد:
1. اولین بار این داستان در کتاب الامامه و السیاسه نقل شده که نویسنده آن معلوم نیست. برخی آن را به ابن قتیبه دینوری نسبت داده‌اند. اما در این کتاب مطالبی است که پس از وفات ابن قتیبه اتفاق افتاده است.(2)
بنابراین ابن قتیبه نمی‌تواند کتابی بنویسد و مطالبی در آن بیان کند که سالها بعد از خودش اتفاق افتاده است.
بر فرض که این کتاب متعلق به ابن قتیه باشد. این جریان در این کتاب بدون سند نقل شده است و مطلب بدون سند نمی‌تواند از اعتبار حتمی برخودار باشد.
2. در گزارش شخصی که برای خواستگاری از ارینب برای یزید فرستاده می شود،شخصی بنام ابودرداء می باشد.حال آنکه ابو درداء، (عویمر بن عامر یا عویمر بن قیس) بنا بر نظر مشهور در زمان خلافت عثمان (31 ـ 32 یا 33) درگذشت. برخی وفات او را سال 38 یا 39 هجری دانسته‌اند، در حالی که داستان مذکور در اواخر سلطنت معاویه و زمانی رخ داد که معاویه، یزید را به عنوان جانشین خود معیّن کرده بود. قطعاً در آن زمان ابو درداء، در حال حیات نبود و سال‌ها از درگذشت وی سپری شده بود.

3 . داستان در منابع تاریخی و حدیثی مشهور و کهن ذکر نشده است، در حالی که اگر رخ داده بود، با شهرت و کیفیتی که در داستان آمده، حتماً در منابع حدیثی یا تاریخی ذکر می‌شد.

4. در منابعی که نام کارگزاران و استانداران معاویه ثبت شده، هیچکس از استاندار عراق به نام عبدالله بن سلام یاد نکرده، البته عبدالله بن سلامی وجود دارد که یهودی الاصل بوده و در مدینه زندگی می کرده و در سال 43 هجری وفات کرده است و حال آنکه داستانی که در الامامه و السیاسه آمده تصریح به ولایت عهدی یزید دارد و ولایت عهدی یزید از سال 56 به بعد یعنی 13 سال بعد از مرگ عبدالله بن سلام اتفاق افتاده است.

5. نویسنده داستان عنوان می‌کند که امام حسین (علیه‌السلام) زمان این واقعه در عراق بود و حال آنکه پس از صلح امام حسن (علیه‌السلام) با معاویه، امام حسین (علیه‌السلام) نیز مانند دیگر بنی هاشم به مدینه رفته و گزارشی مبنی بر بازگشت ایشان به عراق نداریم.

6 امروزه در فضای مجازی چنین وانمود می‌کنند که اختلاف امام حسین (علیه‌السلام) با یزید بر سر این زن بوده و حال آنکه امام حسین (علیه‌السلام) از مدینه تا گودال قتلگاه بارها خطبه خوانده اما در هیچ جا از این داستان یاد نکرده و نیز یزید در جریان قیام امام حسین (علیه‌السلام) بارها نامه نوشته و شعرها خوانده اما در هیچ کدام به این داستان کوچکترین اشاره ای ندارد.

7. بر فرض اینکه دست از همه این ضعفها و تناقضات برداریم و آنها را نادیده بگیریم، باز آنچه امروزه در فضای مجازی منتشر می‌شود صحیح نیست و این داستان نه تنها دوئل عشقی بین امام حسین (علیه‌السلام) و یزید نیست بلکه حکایت از جوانمردی و شجاعت امام حسین (علیه‌السلام) می‌کند که مانع شد تا طاغوتی مثل معاویه زنی را با حیله از شوهرش جدا کرده و به عقد پسر خود در آورد.

پی نوشتها:
1. الامامه وسیاسه، منسوب به ابن قتیبه دینوری، دارالاضواء، بیروت، 1990م، ص215-223. این کتاب اولین منبعی است که این داستان را نقل کرده و پس از وی در منابع دیگر نیز بیان شده است.
2. عکاشه، ثروه، مقدمه بر المعارف، دارالمعارف، قاهره، 1992م، ص56
3. ابن عبدالبر، استیعاب، بیروت، 1992م، ج3، ص922،

[h=1]
[/h]

موضوع قفل شده است