جمع بندی روزه ی ماه رمضان؛ سه روز یا سی روز؟

تب‌های اولیه

45 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
روزه ی ماه رمضان؛ سه روز یا سی روز؟

سلام خسته نباشید من یک مقاله ای که جدید در فضای به سرعت در حال پخش است میزارم و درست بودن یا غلط بودن این مقاله رو مشخص کنید !

«تعداد» روزه مقرر شده در قرآن سه روز در سال و «زمان» آن ماه رمضان می باشد. به بیان دقیق تر هر فرد مخاطب قرآن که ایمان آورده است باید در فرصتِ بازه زمانی ماه رمضان یک «عده» سه روزه ای را تکمیل کند و یا به عوض روزه داری گزینه «خوراک دادن به مسکین» را انتخاب کند. در برداشت رایج اما «تعداد» روزه با «زمان» روزه داری (بازه یک ماهه رمضان) یکسان فرض شده است. در نتیجه عده سه روزه مقرر شده در قرآن به ده برابر افزایش پیدا کرده است!

افزون بر آن در برداشت رایج بر خلاف آیات قرآن، گزینه طعام دادن به مسکین به جای روزه داری به رسمیت شناخته نشده است و این گزینه به بیماران و سالمندان محدود گردیده است! البته در آیات مربوطه تاکید شده است که گزینه روزه داری بهتر از گزینه طعام دادن به مسکین می باشد. در این نوشتار نکات کلیدی برهان برای اثبات دو مدعای عده سه روزه ای و گزینه طعام دادن به مسکین ارائه می گردد تا در اولین فرصت مقاله پژوهشی تفصیلی آن تالیف گردد.

برداشت های نادرست رایج درباره روزه مقرر شده در قرآن (موسوم به روزه «واجب»)، به طور اساسی ریشه در فهم نادرست رابطه بین گزاره های متعدد مجموعه آیات بقره:۱۸۳، بقره:۱۸۴، و بقره:۱۸۵ دارد. شوربختانه درباره موضوع مهمی چون روزه، تبیین جامع و بدون تناقضی حتی از این سه آیه پشت سر هم ارائه نگردیده است- که در این نوشتار درباره آن بحث می شود. البته تمام آیات قرآن را باید در یک رابطه نظام وار و با توجه به محیط «تنزیل» آیات و تعامل با مخاطب «امی» مطالعه کرد. با کمی دقت در آیات روزه و رابطه آن با مراسم حج متوجه می شویم آیات روزه در محیطی نازل شده است که مراسم دیرینه حج در آن رایج بوده است. تا جایی که در اعلام و مقرر کردن عبادت جدید روزه، فضای عینی و ذهنی پیشینی موجود در رابطه با کم و کیف مراسم رایج حج مورد توجه بوده است: چند روز مناسک ویژه حج سالیانه در یک ماه ویژه و درحالت ویژه «احرام» بسر بردن! افزون بر بی توجهی به محیط فرهنگی اجتماعی قریش، علت بسیاری از تفسیرهای ویرانگر جاری از آیات قرآن- به ویژه آیات موسوم به احکام- جدا جدا خواندن آیه های مربوطه می باشد. این مشکل به ویژه در هر موضوعی که بیان آن در چند آیه پشت سرهم تکمیل می شود، جدی تر است و احتمال خطا در فهم آیه بیشتر می شود! حتی در تک آیات طولانی که از چند جمله تشکیل شده است، فهم نادرست از رابطه بین جمع گزاره های متعدد چند جمله می تواند به برداشت های نادرست بینجامد.

درباره موضوع بحث به طور اخص، کلیات عبادت روزه نه تنها در یک مجموعه سه آیه ای بیان شده است که هر کدام از این سه آیه خود یک آیه طولانی چند جمله ای و هر جمله با چند گزاره می باشد. کاستی در خوانش نظام وار یکجا و سازگار این مجموعه گزاره های متعدد، به دو نتیجه گیری نادرست درباره روزه انجامیده است که پیامدهای آن کم نیست! از جمله پیامدهای بدفهمی این مجموعه آیات، در خطر افتادن احتمالی سلامت برخی از روزه داران و همچنین ایجاد زحمت زیاد غیر ضروری برای مومنان روزه دار و دیگران می باشد. افزون بر آن در سطح کلان اثرات زیانبار اجتماعی و اقتصادی در کشورهای مسلمان را نمی توان نادیده گرفت. پس به باور نگارنده بازنگری و فهم این آیات در رابطه با آیات دیگر مربوطه یک ضرورت حیاتی است. چنانچه در این نوشتار بحث می شود در وهله نخست باید از این مجموعه سه آیه ای فهمِ جامعِ سازگار و بدون تناقضی داشت که بدون تردید مستلزم فهم درست چگونگی رابطه بین گزاره ها و نقش هر گزاره در کل مجموعه می باشد. سپس برای جزییات بیشتر و رفع ابهامات به آیات مربوطه و در نهایت سایر آیات قرآن مراجعه کرد. در این نوشتار به فرمول ساده ای اشاره می شود که از متن قرآن و از ساختار دستوری آیات چند گزاره ای قرآن استخراج شده است و می تواند به روشن تر شدن بسیاری از ابهام ها و اختلاف نظرهای تفسیری در آیات چند جمله ای قرآن شامل موضوع روزه کمک کند.

ابهام در این که کدام گزاره ها مطلب اصلی (پایه) را بیان می کنند و کدام گزاره ها توضیح و یا تبصره مطلب پایه هستند، قطعا یک معضل بسیار جدی در خوانش متن قرآن در دست است. متاسفانه به این علت و علت های دیگر، آیات قرآن در طول چهارده قرن قربانی تفسیرهای عجیب و غریب زیادی شده است. از جمله برای اهداف تثبیت حاکمیت دنیایی و به زیان مردم تحت سلطه، آموزه های قرآن در موارد زیادی کاملا به ضد خود دگردیسی پیدا کرده است. به نظر می رسد در زمانی که علامت گذاری متون مرسوم نبوده است، به استناد روایات جعلی (و یا خود جعل کرده)، هر چه خواسته اند از متن استخراج کرده اند! برای مثال هر آیه ای را که در راستای سلطه گری و حکمرانی قابل تفسیر بوده است، بدون رابطه آن آیه با آیات قبل و بعد (و به طور کلی جدا از زمینه آن) پر رنگ کرده اند! و یا با «منسوخ» اعلام کردن دلبخواهی آیات مزاحم با آیه مورد نظر خود، علیه مردم و به بهای ترس و رنج مردم حکم برساخته اند! امروزه یک پروژه غیر دولتی دست جمعی برای علامت گذاری متن قرآن یک ضرورت حیاتی می باشد. چرا که هر دقیقه شتاب در آن ممکن است حیاتی را از قربانی شدن با برساخته های به نام «احکام شرع» و به نام خدا نجات دهد!

سردرگمی تفسیری ناشی از ابهام در درک ساختاری (رابطه بین گزاره های) مجموعه سه آیه مورد بحث تا آن جا جلو رفته که فعل مثبت «یُطِیقُونَهُ» در آیه بقره:۱۸۴توسط مفسرین به طور دلبخواهی و کاملا وارونه فعل منفی فرض شده است و با این فرض معنی جمله را کاملا تغییر داده اند! در این آیه گفته شده است هر کس توانایی آن را دارد (دقت شود: توانایی دارد)؛ به عنوان «فدیه» یا جایگزینِ روزه، به مسکین طعام دهد. اما مفسرین با منفی کردن دلبخواهی این فعل مثبت چنین تفسیر کرده اند: هر کس توانایی روزه گرفتن ندارد (دقت شود:توانایی ندارد)، به عنوان «کفاره» به مسکین طعام دهد. در ادامه درباره ساختار این آیه در رابطه با دو آیه دیگر بحث می شود. اما همین جا اگر مفسرین به استفاده از واژه «فدیه» در بقره:۱۸۴ دقت می کردند و تفاوت مفهومی بین واژه «فدیه» و واژه «کفاره» را در نظر می گرفتند شاید به چنین اشتباه فاحشی دچار نمی شدند. «فدیه» به مفهوم عوض و جایگزین است، اما «کفاره» برای جریمه خطا و یا جزای جرم به کار می رود. فردی که اختیار گزینش بین چند گزینه (اینجا دو گزینه) دارد و او یک گزینه را انتخاب می کند، مرتکب خطایی نشده است که بخواهد «کفاره» بدهد!

در یک نگاه کلی به سه آیه بقره:۱۸۳ و ۱۸۴ و ۱۸۵ که متن آن در ادامه آمده است، مشاهده می کنیم که در آیات بقره:۱۸۳ و ۱۸۴ (جدول ۱) نخست فریضه روزه و تعداد (عده) روزه معرفی می گردد و سپس گزینه جایگزین یا عوض آن مشخص می شود. در ادامه در آیه بقره:۱۸۵، ماه رمضان ماه ویژه روزی داری اعلام می گردد. مشکل اصلی که به ابهام و برداشت نادرست رایج انجامیده این است که آیه بقره:۱۸۴ «تعداد» روزه را به طور دقیق با یک عدد مشخص روشن نمی کند. بلکه با عبارت ظاهرا مبهم «ایاما معدودات» به مفهوم «چند روز» (تقریبی) بیان گردیده است. اما با مطالعه اصطلاح «ایام معدودات» در آیات دیگر قرآن و به ویژه در آیات موضوع حج و به طور مشخص بقره:۲۱۳، به راحتی می توان نتیجه گیری کرد که «ایام معدودات» تقریبی نیست و دقیقا یک «عده» سه روزه می باشد: «واذکروا الله فی ایام معدودات فمن تعجل فی یومین فلا اثم علیه». مخاطبِ آیات روزه در رابطه با سنت دیرینه جا افتاده مراسم حج، از «ایام معدودات» حج رایج یک تجسم عینی پیشینی داشته است! در معرفی عبادت روزه، قرآن فضای عینی مراسم حج رایج را الگو قرار داده و در چارچوب این الگو – چه به لحاظ کمی و چه به لحاظ کیفی – فهم آن را برای مخاطب «امی» آسان تر کرده است. چرا که در حالت «احرام» بودنِ چند روزه در یک ماه ویژه، در طول نسل ها برای قبائل مورد خطاب قرآن کاملا جا افتاده بوده است. با این تفاوت که اینجا در مقایسه با ماهِ ویژه مراسم حج (ذیحجه)، ماه رمضان ماهِ ویژه روزه داری اعلام می گردد. دلیل انتخاب ماه رمضان نیز اهمیت این ماه بیان شده که در آن قرآن نازل شده است. به زبان خودمانی به هنگام معرفی و مقرر کردن عبادت جدید، روی شرایط عینی و ذهینی مخاطب در رابطه با چند روزِ معدودِ «محترمِ» معلوم سرمایه گذاری شده است («ایام معدودات» بقره:۲۰۳ و «ایام معلومات»،حج:۲۹). با مشابه سازی ایام روزه داری با سنت در «احرام» بودن چند روزه حج آباء و اجدادی، تعداد و فهم فلسفه روزی داری و همچنین پذیرش عبادت جدید را برای آنان آسان تر کرده است. این که مثلا چند روز روزه داری مانند چند روز در حالت احرام بسر بردن روزهای زیادی نیست و از عهده انجام آن بر می آیید! یا این که مثلا روزه داری فقط پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست، بلکه مانند روزهای در «احرام» بودن، فرد روزه دار باید از بدی ها بپرهیزد و تقوای بیشتری را تمرین کند.

حتی بدون مراجعه به دیگر آیات قرآن، از آن جا که به عنوان دو واحد اندازه گیری زمان بین «روز» و «ماه» واحد دیگری به نام «هفته» وجود دارد به راحتی می توان گمانه زنی کرد که «چند روز» مورد نظر در گزاره «ایاما معدودات» باید از یک هفته کمتر باشد! همانطور که تقریب کمتر از یک سال با چند ماه بیان می شود، نه چند هفته! سی روز آن قدر بزرگ است که کسی آن را با چند روز تقریبی اعلام نکند. مثلا اگر فردی سی سکه یک درهمی به فقیری بدهد نمی گوید چند درهم دادم! چند درهم برای دو سه سکه به کار می رود!

از طرف دیگر حتی در برداشت رایج اعلام دو تعداد روزه در دو آیه پشت سرهم: ۱) «ایاما معدودات» (بقره:۱۸۴) و ۲) «شهر رمضان» (بقره:۱۸۵)، همواره موجب اختلاف نظرهای شدید بین مفسرین مشهور بوده است! گروهی بدون توجه به مفهوم «ایاما معدودات» در آیه بقره:۱۸۴، و یا جدی نگرفتن این بخش از آیه؛ آیه بقره:۱۸۵ را مبنا قرار داده و منظور از «ایام معدودات» را همان یک ماه رمضان فرض کرده و خیال خودشان را راحت کرده اند! اما گروه دیگری از مفسران (منصف تری) که سرسری گرفتنِ گزاره «ایاما معدودات» برایشان راحت نبوده است و آن را جدی گرفته اند، به «ناسخ و منسوخ» متوسل شده اند. چرا که با به حساب آوردن گزاره «ایاما معدودات» در بقره:۱۸۴، قادر نبوده اند تناقض آشکار اختلاف ده برابری تعداد روزه مقرر شده را (آن هم در دو آیه پشت سرهم) توجیه کنند! این گروه از مفسرین به ناچار گفته اند که آیه بقره:۱۸۴ با آیه بعدی یعنی بقره:۱۸۵ منسوخ گردیده است! و در این راستا گمانه زنی کرده اند که روزه سه روزه برای زمانی بوده است که ایمان مسلمانان اولیه ضعیف بوده است، اما پس از قوی شدن ایمان مسلمانان برای پذیرش حکم یک ماه روزه، آیه بقره:۱۸۵ نازل شده و بنابراین حکم روزه خودبخود تغییر کرده است! غافل از این که فرض فاصله زمانی بین نزول آیه بقره :۱۸۵ و آیه بقره:۱۸۴، خود مشکل بزرگ دیگری ایجاد می کند: تا زمان نزول بقره:۱۸۵ و اعلام ماه رمضان به عنوان ماه روزه داری، ایمان آورندگان از کجا می دانسته اند که روزه مقرر شده در دو آیه قبل را در کدام ماه سال روزه بگیرند؟! آیا با این گونه حرف ها متن در دست را بی اعتبار نمی کنند: این چه متنی است که در آن دو آیه پشت سر هم یکی بطلان دیگری را اعلام می کند!؟ از طرف دیگر سوره بقره از سوره های نخست مدنی است. یعنی هنگام نزول آیات روزه، عمده جمعیتی که مشمول روزه می شده اند مهاجرین و انصار اولیه یا همان گروه کوچک سابقون بوده اند. که اتفاقا این افراد مومن ترین و مقاوم ترین افراد عصر بعثت بودند. کسانی که با اراده و اختیار کامل فردی و آگاهی تمام از خطرات ایمان آوردن (و بدون طمع غنیمت) به پیامبر پیوسته بودند. در واقع پایداری و شکیبایی این عده کوچک، در آن شرایط بسیار طاقت فرسای تهدید و آزار و شکنجه و قتل و اخراج از خانه و دیار، موفقیت های بعدی پیامبر را رقم زد. البته در مقالات دیگر بحث شده است که این بحث ناسخ و منسوخ خود برساخته باطلی بیش نیست!

از طرف دیگر اگر مفسرین مفهوم «عده» را در روزه داری بپذیرند، «عده» یک ماهه روزه داری با اشکالات بس بزرگتری روبرو می شود! برای فهم بهتر مفهوم «عده» می توان به مفهوم نگاه داشتن «عده» بعد از طلاق توجه کرد- که طبق قرآن باید سه ماه پیوسته بعد از طلاق شمارش گردد: «واحصوا العده» (طلاق:۱)، «فعدتهن ثلاثه اشهر» (طلاق:۴). به بیان دیگر «عده» پیوسته است و قابل تجزیه و انقطاع نمی باشد. در مورد عده طلاق برای مثال نمی توان ماه دوم عده را تعطیل کرد و به ماه سوم یک ماه اضافه کرد! چرا که با انقطاعِ عده کاربرد آن بیهوده می شود و دیگر به آن عده گفته نمی شود! عده یک ماهه یعنی تکمیل کردن تعداد سی (۲۹) روزه پشت سر هم و بدون انقطاع که به سختی عملی است. برای مثال اگر فردی ۲۵ روز پشت سر هم ۲۵ روزه بگیرد اما به هر علت در روز بیست و ششم موفق به روزه داری نشود باید عده روزه داری را دوباره و سه باره… از روزه شماره یک شروع کند تا سرانجام موفق شود یک عده یک ماهه را کامل کند. بانوان که به علت عادت ماهیانه اصولا مقدور به کامل کردن عده یک ماهه در یک ماه نمی شوند (مگر در کهنسالی). که با عدالت خدا در تضاد می باشد! اگر به رساله فقها درباره قضای روزه و زنجیره جریمه در جریمه های متعدد و به ویژه در رابطه با احکام روزه بانوان دقت کنیم متوجه اغتشاش و تنوع آرای بسیار و پایان ناپذیری زنجیره جریمه در جریمه می شویم. چرا که مساله اصلی از بنیان اشکال دارد: یک ماه روزی داری واجب!

بدیهی است روزه مقرر شده در آیات آیات بقره:۱۸۳ و ۱۸۴ و ۱۸۵، روزه داری های داوطلبانه را لغو نکرده است. بلکه حداقل سه روز روزه داری در ماه رمضان یا گزینه آن برای هر فرد «ایمان آورده» حتمی اعلام شده است. بدیهی است مومنین می توانند به طور داوطلبانه – و متناسب با شرایط فردی خود- نه تنها در ماه رمضان که در هر دوازه ماه سال و یا حتی در هر ۵۲ هفته سال به طور منظم چند روز روزه داری کنند. برای مثال اگر فردی هر ماه سال یک عده سه روزه روزه داری کند، مجموع سالانه آن ۳۶ روزه خواهد بود که شش روز از یک ماه روزه رایج بیشتر می شود. یا اگر فردی هر هفته سه روز روزه داری کند، جمع سالیانه روزی داری او در مقایسه با یک ماه روزه رایج بیش از پنج ماه خواهد شد. به نظر می رسد که قبل از بعثت برخی روزه داری های داوطلبانه در سرزمین حجاز رایج بوده است. طبق برخی روایات حضرت محمد خود قبل از نزول آیات روزه روزه داری های داوطلبانه شامل سه روز در هر ماه داشته است. پس اگر افرادی بخواهند در ماه های دیگر از جمله ماه ذیحجه ده روزه داوطلبانه بگیرند، و یا این که بخواهند در ماه رمضان روزهای بیشتری را داوطلبانه روزه بگیرند، یا این که مسئولیت تامین خوراک نیازمندان بیشتری را قبول کنند؛ مقوله دیگری است که نباید با عده سه روزه مقرر شده در ماه رمضان شبهه ایجاد کند. از طرف دیگر باید توجه داشت که عده سه روز روزه داری شامل کسانی نمی شود که مخاطب قرآن بودند ولی دعوت پیامبر را نپذیرفتند و ایمان نیاوردند.

موضوع دیگری که یادآوری آن به فهم روزه مقرر شده کمک می کند این است که در قرآن روزه داری بر دو قسم است: الف) روزه عبادی مورد بحث این نوشتار، ب) روزه مجازات که به عنوان یک گزینه کیفری و تنبیه برای مجازات فرد ایمان آورده خاطی و یا مجرم در نظر گرفته شده است. بحث درباره این قسم روزه و موارد آن موضوع این نوشتار نیست. تعداد روزه نوع «ب» متناسب با شدت جرم یا خطا متغیر می باشد. برای مثال در جرم قتل غیرعمد یک مومن به دست مومن دیگر، گزینه دو ماه متوالی روزه گرفتن بخشی از «مجازات» قاتل بوده است – با در نظر گرفتن نوع رابطه و قرارداد جاری بین قبیله قاتل و قبیله مقتول (نساء:۹۲). این آیه در شرایط جنگ جاری طولانی با مشرکان دشمن نازل شده است- جایی که فرد مومنی یک نوایمان آورده را به اشتباه و به ظن هنوز دشمن بودن به قتل می رسانده است. مائده:۹۵ مثال دیگری است که در آن روزه به مثابه یک گزینه مجازات برای مجازات فردی پیشنهاد شده که در حالت احرام حج حیوانی را شکار کند. در این آیه به روشنی تاکید شده است که چنین فردی باید با روزه گرفتن مجازات عمل خود را در این دنیا بچشد: «ذلک صیاما لیذوق وبال امره»! یک نمونه مشابه استفاده از گزاره «لیذوق وبال امره» در آیات قرآن، توصیف مجازات آخرت کافران و سختی چشیدن عذاب آتش جهنم می باشد: «ذاقوا وبال امرهم ولهم عذاب الیم» (حشر:۱۵، تغابن:۵۵)!

روزهِ قسم «الف» مورد بحث این نوشتار -که در سنت فقهی به آن روزه «واجب» گفته می شود- شبیه یک روز روزه واجب سالیانه مقرر شده برای بنی اسرائیل می باشد. گزاره «چنانچه برای قبل از شما نوشته شده بود» در آیه بقره:۱۸۳- که قرآن به عنوان سابقه روزه به آن ارجاع می دهد- تنها می تواند ارجاع به یک روز روزه نوشته شده در تورات باشد. در هیچ متن دینی قبل از قرآن روزه واجب برای پیشینیان مقرر نشده است. آیا این تفاوت سی برابری روزه فرضی مقرر شده برای پیروان حضرت محمد در مقایسه با یک روز روزه مقرر شده برای پیروان حضرت موسی خود جای پرسش ندارد؟!

اگر چه استدلال این نوشتار فقط بر اساس آیات قرآن است، اما جهت یادآوری و اطلاع خوانندگان گرامی بد نیست اشاره گردد که شواهد تاریخی و مهمترین آن متن معاهده «حدیبیه»، در راستای تایید مدعای سه روز روزه داری واجب این نوشتار می باشد. طبق یک ماده معاهده حدیبیه، سران مشرکان حاکم بر مکه به مومنان پیرو پیامبر (مقیم مدینه) اجازه می دهند از سال بعد در مراسم حج شرکت کنند و آسیب نرساندن به آنان در سه روز («ایام معدودات») تضمین می شود. می دانیم که در سال ششم هجری از ورود کاروان پیامبر به مکه برای مراسم حج جلوگیری می شود. اما در حدیبیه محلی که کاروان پیامبر منتظر مجوز ورود به مکه بود معاهده مشهور حدیبیه بین پیامبر و سران مشرکین مکه امضا می شود. طبق این معاهده همراه با مواردی دیگر از تعهدات دو جانبه، به پیامبر و یارانش تعهد داده می شود که می توانند از سال بعد مراسم حج را در مکه همراه با مشرکان برگزار کنند و در این سه روز از جانب مشرکان که بر مکه حاکم بودند به آنان تعرضی نخواهد شد.

نگاهی ساختاری به آیات بقره:۱۸۳، ۱۸۴، و ۱۸۵

قبل از پرداختن به این آیات، به فرمول یا قاعده ساده زیر که در آیات چند جمله ای قرآن مشاهده می شود دقت می کنیم:

آموزه پایه (حکم اصلی) عموما با صیغه جمع بیان می شود.اما تبصره هر آموزه پایه با صیغه مفرد بیان می شود.

هر آموزه پایه ممکن است یک یا بیشتر تبصره داشته باشد؛ شامل مواری چون شرط، استثنا، توضیح بیشتر و غیره.

ابنجا برای کمک به فهم بهتر این قاعده، از واژه مصطلح «تبصره» استفاده شده است که در زبان فارسی در رابطه با مفاد متن های رسمی مثل قانون، قرارداد، آیین نامه، اساس نامه شرکت ها، و غیره بسیار جا افتاده است: مفهوم «تبصره» در رابطه و در مقایسه با مفهوم یک «ماده» متن رسمی. مثال ساده زیر رابطه بین «ماده» (آموزه پایه) و «تبصره» آن را در متن آیین نامه یک انتخابات فرضی روشن تر می کند:

آموزه پایه: رای دهندگان برای رای دادن باید شناسنامه خود را بیاورند.

تبصره: اگر کسی مسافر است می تواند با ارائه گواهی نامه رانندگی و یک مدرکِ دیگرِ احرازِ هویت رای بدهد.

در این مثال مشاهده می کنیم که آموزه پایه باصیغه جمع بیان شده است: رای دهندگان/بیاورند. در حالی که تبصره این آموزه پایه با صیغه مفرد بیان شده است: کسی/ است/ رای بدهد.

حال اگر با این فرمول به سراغ متن مجموعه آیات بقره:۱۸۳ تا ۱۸۵ برویم، می توان بین هر «آموزه پایه» و «تبصره» (یا تبصره های) مربوط به آن تمایز قائل شد و در نتیجه رابطه بین جملات و گزاره ها و در نهایت متن را آسان تر فهمید. همانطور که در ادامه مشاهده می شود، متن سه آیه علامت گذاری شده و زیر تمام تبصره ها که همه با صیغه مفرد بیان گردیده خط کشیده شده است. در بخش ترجمه آیات برای روشن تر شدن مطلب تلاش شده است آموزه های پایه تفکیک و نامگذاری شود (الف، ب، و ج) و هر آموزه پایه با تبصره همنام آن (الف، ب، ج۱ و ج۲) ارائه گردد.

متن مجموعه آیات بقره:۱۸۳، ۱۸۴، و ۱۸۵

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ:

الصِّیَامُ {کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ}. (بقره:۱۸۳)

أَیَّامًا مَّعْدُودَاتٍ؛

فَمَن کَانَ مِنکُم مَّرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ.

وَعَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ، فِدْیَهٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ؛

فَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ.

وَأَن تَصُومُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ. (بقره:۱۸۴)

شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ؛

فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ،

وَمَن کَانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ.

یُرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلاَ یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَلِتُکْمِلُواْ الْعِدَّهَ وَلِتُکَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ. (بقره:۱۸۵)

ترجمه آیات با تفکیک آموزه های پایه و تبصره هر آموزه

گفته شد که در اعلان عبادت روزه مقرر شده به مخاطب، در لایه اصلی افزون بر بیان هدف روزه داری باید حداقل دو داده کمی اصلی برای مخاطب مشخص شود:

یک) «تعداد» روزه یا «عده» روزی داری، و

دو) «زمان» آن.

در لایه پایین تر نیز بیان تبصره ها ضروری است؛ شرایطی که در آن روزه داری برای برخی افراد مشکل است و موجب زحمت می شود.

در ادامه به ترجمه آیات بقره:۱۸۳ و ۱۸۴ و ۱۸۵ و ربط این سه آیه به عنوان یک مجموعه دقت می کنیم. سه آموزه پایه «الف» و «ب» و «ج» همراه با تبصره (تبصره های) هر آموزه جداگانه مشخص شده است. نکات کلیدی مورد بحث در ساختار مجموعه آیات بشرح زیر قابل توجه است:

۱) در بقره:۱۸۳ مقرر شدن روزه و هدف روزه داری بیان گردیده است.

۲) بلافاصله در بقره:۱۸۴ «تعداد»/ «عده» روزه داری (ایاما معدودات) مشخص شده است. برای تجسم و فهم بهتر رابطه ساختاری آیات، گزاره «ایام معدودات» بلافاصله در دنباله بقره:۱۸۳ نشان داده شده است!

۳) داده دو یعنی «زمان» روزی داری، در آیه بقره:۱۸۵ ماه رمضان هر سال مشخص گردیده است.

۴) در بخش دیگری از آیه بقره:۱۸۴ آموزه پایه دیگر («ب» )، یعنی گزینه بودن طعام دادن به مسکین، با صیغه جمع بیان گردیده است. به بیان دیگر گزینه طعام دادن یک شرط/ استثنا یا تبصره نیست که با صیغه مفرد بیان شده باشد. بلکه خود بخشی از آموزه پایه در لایه اصلی است که با صیغه جمع بیان گردیده است. اینجاست که فقها باید به تمایز بین آموزه پایه و تبصره آن و نقش کلیدی آن در استخراج حکم دقت کنند. جمله «وعلی الذین یطیقونه، فدیه طعام مسکین» مثل جمله «فمن کان منکم مریضا …» یک شرط نیست بلکه دنباله «کتب علیکم» یک آموزه پایه درباره روزه می باشد؛ کُتِبَ عَلَیْکُمُ:وَعَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ، فِدْیَهٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ»!

آموزه پایه الف با صیغه جمع:

ای کسانی که ایمان آورده اید، برای شما «ایاما معدودات» روزه مقرر شده است:

{همانطور که برای قبل از شما مقرر شده بود، باشد که پرهیزگار شوید}

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ:

الصِّیَامُ؛ {کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ} (بقره:۱۸۳)

أَیَّامًا مَّعْدُودَاتٍ.

تبصره الف برای آموزه پایه الف با صیفه مفرد:

اگر کسی از شما بیمار یا در سفر است، روزهای دیگری عده روزه خود را به جا آورد:

فَمَن کَانَ مِنکُم مَّرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ.

آموزه پایه ب با صیغه جمع:

بر کسانی که توانایی دادن جایگزین دارند، طعام دادن به مسکین ]مقرر شده است[:

وَعَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ، فِدْیَهٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ؛

تبصره ب با صیغه مفرد برای آموزه پایه ب:

اگر کسی (که گزینه طعام دادن به مسکین را انتخاب کرده) داوطلبانه کار خیر انجام دهد (افرادی بیشتری را طعام دهد) برای او بهتر است.

فَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ.

و در جمله پایانی خطاب به جمع تاکید می گردد که انتخاب گزینه روزه گرفتن (در مقایسه با گزینه طعام دادن) برایتان بهتر است:

وَأَن تَصُومُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ.

در دنباله به آیه بقره:۱۸۵ دقت می کنیم:

آموزه پایه ج با صیغه جمع:

(خطاب به کسانی که ایمان آورده اند):

ماه رمضان ماهی است که در آن قرآن نازل شده است؛ کتابی برای هدایت مردم با بینات و فرقان در راستای هدایت.

شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ؛

تبصره ج۱ با صیغه مفرد برای آموزه پایه ج۱

فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ،

پس هر کس از شما در این ماه (در محل زندگی اش) حضور داشته باشد این ماه روزه داری کند.

تبصره ج۲ با صیغه مفرد برای آموزه پایه ج۲

هر کس بیمار بود و یا در سفر بود عده خود را روزه های دیگری (در ماه دیگر) روزه بگیرد.

وَمَن کَانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ.

آموزه پایه کلی جمع بندی آیات:

خدا برای شما آسانی می خواهد و برای شما دشواری نمی خواهد، پس عده را (در ماه رمضان و یا ماه های دیگر) کامل کنید و خدا را برای هدایتتان به بزرگى بستایید و باشد که شکرگزارى کنید.

یُرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلاَ یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَلِتُکْمِلُواْ الْعِدَّهَ وَلِتُکَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ.

درباره تفاوت بین جمله مشترک «وَمَن کَانَ (منکم) مَرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ» و تکرار آن در آیه بقره:۱۸۴ و بقره:۱۸۵۵ می توان چنین گفت: «ایام آخر» (روزهای دیگر) در آیه بقره:۱۸۴ درباره تکمیل یک عده سه روزه در ماه رمضان می باشد، در حالی که «ایام آخر» در آیه بقره:۱۸۵ درباره تکمیل عده در غیر ماه رمضان می باشد. ممکن است فردی برای مدتی در ماه رمضان بیمار و یا در سفر باشد، چنین فردی باید از فرصت باقیمانده در ماه رمضان استفاده کند و عده روزه داری خود را به جا آورد. همچنین ممکن است فردی در ماه رمضان عده روزی داری را شروع کند اما پس از مثلا دو روزه مریض شود و موفق به تکمیل عده نشود. چنین فردی باید به محض بهبود در ماه رمضان عده روزی داری را از نو شروع کند (اگر هنوز سه روز از ماه رمضان باقی باشد). «ایام آخر» در بقره:۱۸۵ برای حالتی است که فرد تمام ماه رمضان مریض یا در مسافرت باشد. در این حالت فرد باید عده روزه خود را در ماه های دیگر سال تکمیل کند.

برای روشن تر شدن دلیل تکرار جمله «و من کان مریضا…» در مجموعه آیات مورد بحث، اشاره ای به تکرار جمله «فما استیسر من الهدی» در آیه بقره:۱۹۶ بد نیست. در این آیه دو حالت احتمالی مواجهه مشرکین مکه با کاروان حج اعزامی پیروان پیامبر از مدینه در نظر گرفته شده است. حالت اول حالتی است که مشرکان مسلط بر مکه به عهد خود وفا نکنند و در مرحله ای از انجام مراسم حج آنان جلوگیری کنند. حالت دوم حالتی است که مشرکان مسلط بر مکه اجازه دهند مراسم حج یاران پیامبر برگزار شود. در این شرایط نامطمئن برگزاری مراسم زیر سلطه دشمن، در هر دو حالت به طور جداگانه به یاران پیامبر تاکید شده است که در مورد تهیه قربانی حج خودشان را به زحمت نیندازند و هر چه مقدور بود تهیه کننند. پس تکرار جملات هم در آیات روزه و هم در آیه بقره:۱۹۶ در رابطه با دو حالت مختلف و برای صورت بندی دقیق مساله است.

در پایان خوانندگان گرامی می توانند یک نمونه ترجمه رایج از آیات بقره:۱۸۴ و ۱۸۵ را جهت مقایسه مشاهده کنند. دو نکته اساسی مورد اختلاف که درباره آن بحث شد در ترجمه ناصر مکارم شیرازی چنین است:

۱) روزه یک ماهه: «(آن چند روز معدود) ماه رمضان است».

۲) کفاره روزه برای بیماران و سالمندان (نه گزینه جایگزین روزه داری برای همه): «و بر کسانی که قدرت انجام آن را ندارند (همچون بیماران مزمن و پیرمردان و پیره زنان) لازم است کفاره بدهند».

«چند روز معدودی را (باید روزه بدارید) و کسانی که از شما بیمار یا مسافر باشند روزهای دیگری را (بجای آن روزه بگیرند) و بر کسانی که قدرت انجام آن را ندارند (همچون بیماران مزمن و پیرمردان و پیره زنان) لازم است کفاره بدهند، مسکینی را اطعام کنند، و کسی که کار خیر را پذیرا شود برای او بهتر است، و روزه داشتن برای شما بهتر است اگر بدانید» (بقره:۱۸۴)».

«(آن چند روز معدود) ماه رمضان است که قرآن برای راهنمائی مردم و نشانه‏های هدایت و فرق میان حق و باطل در آن نازل شده، پس آنکس که در ماه رمضان در حضر باشد روزه بدارد، و آنکس که بیمار یا در سفر باشد روزهای دیگری را بجای آن روزه بگیرد، خداوند راحتی شما را می‏خواهد نه زحمت، هدف این است که این روزها را تکمیل کنید، و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده بزرگ بشمرید و شاید شکرگذاری کنید (بقره:۱۸۵)».

برای فهم بهتر تمایز بین بخش های پایه و تبصره های مربوطه در آیات طولانی و یا موضوعات چند آیه ای، آیات دو موضوع دیگر در مقایسه با آیات بقره:۱۸۳ و ۱۸۴ و با تفکیک آموزه های پایه و تبصره ها در جدول ۱ ارائه گردیده است. این آیات نیز از نوع «کُتِبَ عَلَیْکُمْ» و همچنین نزدیک به آیات روزه در سوره بقره انتخاب شده است: بقره:۱۷۸۸ (آیه موسوم به قصاص) و بقره:۱۸۰ و ۱۸۱ و ۱۸۲ (موضوع وصیت).

درباره موضوع حج که با استدلال این نوشتار رابطه دارد به زودی در نوشتار دیگری بحث خواهد شد. آیه قصاص و سایر آیات درباره قتل نیز در نوشتار دیگری مورد بحث بیشتری قرار خواهد گرفت. در همه این موارد تمایز بین آموزه پایه و تبصره مربوطه در فهم آیه نقش کلیدی دارد.

شوربختانه بدفهمی آیه بقره:۱۷۸ در زمانه ما بسیار بسیار بسیار فاجعه آفرین شده است! همانطور که در جدول ۱ نشان داده شده است، جمله «ذَلِکَ تَخْفِیفٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَرَحْمَهٌ» – برخلاف برداشت رایج – توضیحی درباره تبصره الف (فمن عفی له..) نیست! بلکه خود بخشی از آموزه پایه است (بخش ب در جدول۱).

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد میقات

[="Tahoma"]

Alireza1372m;983502 نوشت:
سلام خسته نباشید من یک مقاله ای که جدید در فضای به سرعت در حال پخش است میزارم و درست بودن یا غلط بودن این مقاله رو مشخص کنید !
.............

آیات مورد نظر:

«يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ اَلصِّيٰامُ كَمٰا كُتِبَ عَلَى اَلَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»
ای افرادی که ایمان آورده ‌اید! روزه بر شما نوشته شده، همان ‌گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید.(بقره: 2/ 183)

«أَيّٰاماً مَعْدُودٰاتٍ فَمَنْ كٰانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيّٰامٍ أُخَرَ وَ عَلَى اَلَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعٰامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»
چند روز معدودی را (باید روزه بدارید!) و هر کس از شما بیمار یا مسافر باشد تعدادی از روزهای دیگر را (روزه بدارد) و بر کسانی که روزه برای آنها طاقت ‌فرساست؛ (همچون بیماران مزمن، و پیرمردان و پیرزنان،) لازم است کفّاره بدهند: مسکینی را اطعام کنند؛ و کسی که کارِ خیری انجام دهد، برای او بهتر است؛ و روزه داشتن برای شما بهتر است اگر بدانید!(بقره: 2/ 184)

«شَهْرُ رَمَضٰانَ اَلَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ اَلْقُرْآنُ هُدىً لِلنّٰاسِ وَ بَيِّنٰاتٍ مِنَ اَلْهُدىٰ وَ اَلْفُرْقٰانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ اَلشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كٰانَ مَرِيضاً أَوْ عَلىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيّٰامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اَللّٰهُ بِكُمُ اَلْيُسْرَ وَ لاٰ يُرِيدُ بِكُمُ اَلْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا اَلْعِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اَللّٰهَ عَلىٰ مٰا هَدٰاكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»
(روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است؛ ماهی که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانه‌ های هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن کس که بیمار یا در سفر است، روزهای دیگری را به جای آن، روزه بگیرد! خداوند، راحتی شما را می‌ خواهد، نه زحمت شما را! هدف این است که این روزها را تکمیل کنید؛ و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، بزرگ بشمرید؛ باشد که شکرگزاری کنید!(بقره: 2/ 185)

ادعای نویسنده مقاله

با سلام و درود

در ابتدا چون ممکن است کسی حوصله خواندن این مقاله طولانی را نداشته باشد، بطور اختصار به ادعای مطرح شده در این مقاله می پردازم:

نویسنده این مقاله، در صدد این است تا ثابت کند از آیات 183 تا 185 سوره بقره، سه روز روزه فهمیده می شود، نه سی روز روزه.

ایشان می گوید آیه 183، وجوب روزه را بیان می کند.

آیه 184 مقدار روزه (سه روز) و نیز جایگزین اطعام برای روزه را بیان می کند.
ایشان مقدار روزه را به قرینه آیات حج «أَيَّامٍ مَعْلُومات‏»(حج: 22/ 28) و نیز «أَيَّامٍ مَعْدُودات‏»(بقره: 2/ 203) که به سه روز ایام تشریق (یازدهم تا سیزدهم ذی الحجه) اشاره دارد، سه روز پشت سر هم می داند.
افزون بر این که این سه روز روزه را هم واجب تخییری دانسته یعنی هر کس بخواهد می تواند سه روز روزه را انتخاب کرده و یا اصلا روزه نگیرد و به جای آن اطعام فقیر را انتخاب کند.

و آیه 185 هم فرصت و زمان این روزه داری را بیان می کند؛ یعنی زمان انجام این روزه واجب یا جایگزین آن، طول مدت ماه رمضان است.


مردود بودن این ادعا

در پاسخ به این مقاله باید گفت دقت خوبی است ولی دلیلی بر پذیرش و درستی آن نداریم.

پس از نزول آیه «شَهْرُ رَمَضٰانَ... فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ اَلشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ»؛ ماهِ رمضان است؛ ... پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد(بقره: 2/ 185)، کسی نمی گوید روزه واجب رمضان، سه روز است؛ همه می گویند سی روز است.

کسانی هم که سه روز می گفته اند، با نزول آیه 185، می گویند حکم سه روز نسخ شده و حکم جدید (ناسخ) سی روز (تمام ماه رمضان) است؛ لذا پس از آن، دیگر قول به سه روز نداریم.

اگر هم این سه آیه پیوسته باشند که اصلا موردی برای ناسخ و منسوخ پیدا نمی شود؛ کما این که تاریخ گواهی نداده و هیچ اتفاق نظری هم در این زمینه نیست.

از اینرو پس از نزول آیات، قائل به سه روز نداریم.

اما در طرف مقابل، یعنی یک ماه روزه، ادله زیادی داریم:

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) که قرآن کریم معجزه ایشان است و ایشان نیز خود، از طرف خداوند، مفسر قرآن کریم است: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ‏ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِم‏»(نحل: 16/ 44)، یک ماه رمضان را به عنوان روزه واجب دانسته و روزه می گرفتند.

امیر مؤمنان علی(علیه السلام) که تعلیم دیده مکتب پیامبر(صلی الله علیه و آله) هستند و نیز سایر ائمه معصومین(علیهم السلام) نیز یک ماه رمضان را به عنوان روزه واجب دانسته و روزه می گرفتند.

صحابه پیامبر، تابعین صحابه و مردم زمان نزول و پس از آن تاکنون، ماه رمضان را به عنوان روزه واجب دانسته و روزه می گرفته و می گیرند.

روایات بسیاری که در باره روزه واجب، مقدار آن، شروع و پایان آن، و احکام آن و... است؛ روزه تمام ماه رمضان را مد نظر دارند، نه فقط سه روز آن را.

تاریخ نیز شاهد و گواه بر این وجوب روزه و روزه داری مسلمانان در تمام ماه رمضان است؛ و هیچ شاهد تاریخی بر اکتفا به سه روز روزه در ماه رمضان نداریم.

نکته: در باره جایگزین روزه واجب (یعنی هر کس در شرائط عادی مخیر باشد بین سه روز روزه گرفتن و بین روزه نگرفتن و اطعام دادن) باید گفت اصلا چنین چیزی نداریم و کسی هم نگفته است.

بنابر این:
هیچ دلیلی بر این ادعا وجود ندارد؛ لذا قابل قبول نیست.


پس آیات قبل چی ؟ ایام معدود! خداوند میتوانسته بگوید ماه معدود و در ایه بعد شهر رمضان
نه روز تعیین شده؟

روایات و احادیثی که اثبات سی روز بودن روزه رو کنه میشه بذارین ؟

میقات;983847 نوشت:

مردود بودن این ادعا

در پاسخ به این مقاله باید گفت دقت خوبی است ولی دلیلی بر پذیرش و درستی آن نداریم.

پس از نزول آیه «شَهْرُ رَمَضٰانَ... فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ اَلشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ»؛ ماهِ رمضان است؛ ... پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد(بقره: 2/ 185)، کسی نمی گوید روزه واجب رمضان، سه روز است؛ همه می گویند سی روز است.

کسانی هم که سه روز می گفته اند، با نزول آیه 185، می گویند حکم سه روز نسخ شده و حکم جدید (ناسخ) سی روز (تمام ماه رمضان) است؛ لذا پس از آن، دیگر قول به سه روز نداریم.

اگر هم این سه آیه پیوسته باشند که اصلا موردی برای ناسخ و منسوخ پیدا نمی شود؛ کما این که تاریخ گواهی نداده و هیچ اتفاق نظری هم در این زمینه نیست.

از اینرو پس از نزول آیات، قائل به سه روز نداریم.

اما در طرف مقابل، یعنی یک ماه روزه، ادله زیادی داریم:

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) که قرآن کریم معجزه ایشان است و ایشان نیز خود، از طرف خداوند، مفسر قرآن کریم است: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ‏ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِم‏»(نحل: 16/ 44)، یک ماه رمضان را به عنوان روزه واجب دانسته و روزه می گرفتند.

امیر مؤمنان علی(علیه السلام) که تعلیم دیده مکتب پیامبر(صلی الله علیه و آله) هستند و نیز سایر ائمه معصومین(علیهم السلام) نیز یک ماه رمضان را به عنوان روزه واجب دانسته و روزه می گرفتند.

صحابه پیامبر، تابعین صحابه و مردم زمان نزول و پس از آن تاکنون، ماه رمضان را به عنوان روزه واجب دانسته و روزه می گرفته و می گیرند.

روایات بسیاری که در باره روزه واجب، مقدار آن، شروع و پایان آن، و احکام آن و... است؛ روزه تمام ماه رمضان را مد نظر دارند، نه فقط سه روز آن را.

تاریخ نیز شاهد و گواه بر این وجوب روزه و روزه داری مسلمانان در تمام ماه رمضان است؛ و هیچ شاهد تاریخی بر اکتفا به سه روز روزه در ماه رمضان نداریم.

نکته: در باره جایگزین روزه واجب (یعنی هر کس در شرائط عادی مخیر باشد بین سه روز روزه گرفتن و بین روزه نگرفتن و اطعام دادن) باید گفت اصلا چنین چیزی نداریم و کسی هم نگفته است.

بنابر این:
هیچ دلیلی بر این ادعا وجود ندارد؛ لذا قابل قبول نیست.

میشود روایاتی در مورد تعداد روز که اهل بیت میگرفتن رو با منبع برایم ارسال کنید اخه هرچی گشتم و پرسیدم روایات معتبر پیدا نکردم

karim1989;983935 نوشت:
روایات و احادیثی که اثبات سی روز بودن روزه رو کنه میشه بذارین ؟

Alireza1372m;983936 نوشت:
میشود روایاتی در مورد تعداد روز که اهل بیت میگرفتن رو با منبع برایم ارسال کنید اخه هرچی گشتم و پرسیدم روایات معتبر پیدا نکردم

با سلام و درود

سؤال از آیه 185 سوره بقره:
«قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ‏ - قَالَ مَا أَبْيَنَهَا مَنْ شَهِدَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ سَافَرَ فَلَا يَصُمْه‏»
از امام صادق(عليه السلام) در باره آیه «فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ‏» سؤال كردم، امام فرمودند: چه روشن است معنى آن! كسى كه حاضر در وطن باشد بايد آن ماه را روزه بگيرد و كسى كه سفر كند ببايد روزه بگيرد.(کلینی، کافی (ط ـ اسلامیه)، ج 4، ص 126، ح 1)

شروع و پایان روزه، یکماه کامل:
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ...فَإِذَا رَأَيْتَ الْهِلَالِ فَصُمْ وَ إِذَا رَأَيْتَهُ فَأَفْطِرْ»؛ امام صادق(علیه السلام) فرمودند: زمانی که هلال ماه (اول رمضان) را دیدی روزه بگیر و زمانی که هلال ماه (اول شوال) را دیدی، افطار کن [روزه نگیر].(همان، ص 76، ح 1)

«عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا رَأَيْتُمُ الْهِلَالَ فَصُومُوا وَ إِذَا رَأَيْتُمُوهُ فَأَفْطِرُوا»؛ امام باقر(علیه السلام) فرمودند: وقتی هلال ماه [رمضان] را دیدید روزه بگیرید و هنگامی که هلال ماه [شوال] را دیدید افطار کنید(روزه نگیری).(همان، ص 77، ح 6)

در یک روایت طولانی؛ وجوب روزه در تمام ماه رمضان و وجوب کفاره (60 روز روزه) برای کسی که عمدا یک روز را روزه نگرفته است:
«... لَيْسَ مِنَ الصَّوْمِ شَيْ‏ءٌ وَاجِبٌ إِلَّا صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ ... أَمَّا الْوَاجِبَةُ فَصِيَامُ شَهْرِ رَمَضَانَ ... وَ صِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ فِيمَنْ أَفْطَرَ يَوْماً مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ ...»
از روزه واجب نیست الا روزه ماه رمضان،... اما آن چه واجب است روزه ماه رمضان است.... و (واجب است) روزه گرفتن دو ماه پشت سر هم، برای کسی که یک روز از ماه رمضان را [عمدا] افطار کرده است... .(همان، ص 84)

کفاره کسی که یک روز از ماه رمضان را عمدا و بدون عذر، روزه نگیرد:
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فِي رَجُلٍ أَفْطَرَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ مُتَعَمِّداً يَوْماً وَاحِداً مِنْ غَيْرِ عُذْرٍ قَالَ يُعْتِقُ نَسَمَةً أَوْ يَصُومُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ أَوْ يُطْعِمُ سِتِّينَ مِسْكِيناً- فَإِنْ لَمْ يَقْدِرْ تَصَدَّقَ بِمَا يُطِيقُ»
امام صادق(علیه السلام) در باره کسی که یک روز از ماه رمضان را عمدا و بدون عذر، روزه نگرفته است فرمودند باید یک بنده آزاد کند، یا دو ماه پشت سر هم روزه بگیرد، یا شصت فقیر را طعام بدهد؛ و اگر بر هیچکدام توانایی ندارد، به مقدار که توانایی دارد صدقه بدهد.(همان، ج‏4، ص 101)

مجازات کسی که روزه نگرفتن در ماه رمضان را گناه نمی داند:
«سُئِلَ أَبُو جَعْفَرٍ ع عَنْ رَجُلٍ شَهِدَ عَلَيْهِ شُهُودٌ أَنَّهُ أَفْطَرَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ قَالَ يُسْأَلُ هَلْ عَلَيْكَ فِي إِفْطَارِكَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ إِثْمٌ فَإِنْ قَالَ لَا فَإِنَّ عَلَى الْإِمَامِ أَنْ يَقْتُلَهُ وَ إِنْ قَالَ نَعَمْ فَإِنَّ عَلَى الْإِمَامِ أَنْ يَنْهَكَهُ ضَرْباً»
از امام باقر(علیه السلام) از مردی سؤال شد که چند نفر شاهد بوده اند او سه روز از ماه رمضان را روزه نگرفته است، امام فرمودند از او سؤال شود آیا روزه نگرفتن در ماه رمضان را گناه می داند؟ اگر گفت: نه گناه نمی داند(یعنی معتقد به وجوب روزه ماه رمضان نیست)، امام باید او را به قتل برساند؛ و اگر گفت: بله گناه است (یعنی به وجوب روزه معتقد بوده ولی از روی بی مبالاتی نگرفته است)، امام باید او را مجازات کند.(همان، ص 103)

فرد سالخورده باید برای هر روز که روزه نمی گیرد، صدقه بدهد:
«قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ كَبِيرٍ ضَعُفَ عَنْ صَوْمِ شَهْرِ رَمَضَانَ قَالَ يَتَصَدَّقُ كُلَّ يَوْمٍ بِمَا يُجْزِئُ مِنْ طَعَامِ مِسْكِينٍ»
از امام پرسیده از پیر مردی که نمی تواند ماه رمضان را روزه بگیرد، امام فرمود برای هر روز، به فقیر طعام بدهد.(همان، 116)

روایات دیگر:

در باره کافری که در میان ماه رمضان مسلمان می شود، می فرمایند روزهای قبلی قضا ندارد ولی روزهای مانده را روزه بگیرد.(همان، ص 125 به بعد)

احادیثی که اشاره به مجازات روزه خواری در ماه رمضان است؛

احادیث بسیاری که در باب احکام روزه است و در باره کسی است که در طول ماه رمضان، قبل از ظهر یا بعد از ظهر از سفر بر می گردد و یا قبل از ظهر یا بعد از ظهر به سفر می رود؛

احادیث بسیاری در باره بانوان که عذر شرعی دارند و امام می فرمایند باید بعدا، قضای آن تعداد روزه از رمضان را که نگرفته اند قضا کنند؛

و.....

نکته:
همه این روایات، بخش بسیار کوچکی از انبوه روایات در باره روزه است، آن هم فقط از یک کتاب روایی، نه همه کتب.
هم چنین این روایات ناظر به هر روز از ماه رمضان، یعنی تمام روزها و تمام طول یکماه رمضان است.

Alireza1372m;983939 نوشت:
بله گفته شما صحیح اما اگر در سوره بقره چند جلوتر از ایه ۱۸۴ برویم ایه ۲۰۳ بقره در مورد حج ایام معدود رو سه روز بیان کردن و اگر دقت کنیم نزول ایه ۱۸۴ در تقریبا زمان حج بوده حالا شما سی روز برداشت میکنید یا سه روز ؟

ایام جمع است...
وقتی بگویند ای مسلمانها ایامی را باید روزه داری کنید.

ایام جمع است و مقداری بین سه و بیشتر از سه روز دارد...

تعبیر معدود هم برای سه و بیشتر استفاده شده است مثل داستان حضرت یوسف و مثل عده ماهیانه و مثل ایام تشریق

نه ایام نص در سه روز است
و نه معدودات نص در سه روز است

آیات روزه در سال دوم هجرت نازل شده است
و آیات حج چند سال بعد نازل شده است
و فاصله زیاد است

بین رمضان و ایام حج در تقویم قمری چند ماه فاصله است...و فاصله زیاد است

ایاما معدودات بر تعداد مشخصی دلالت ندارد و میتواند برای هر تعدادی به کار برود...
میتوان ایام معدودات را در یکجا برای سه روز به کار برد
یکجا برای ده روز به کار برد
یکجا برای سی روز به کار برد
دلایل نقلی به ما نشان میدهد که مقصود چه بوده است...

احتمالات برای
ایاما معدودات
ما در ابتدا بازه ی عددی بین 3 تا 360 روز را در نظر میگیریم.
گفتیم سه چون جمع از سه شروع میشود.
گفتیم 360 روز تا از یکسال بیشتر نشود...

اکنون به قرائن نقلی و آیه قران نگاه میکنیم..
قران میفرماید کسی که ماه رمضان را دریابد باید آن را روزه بدارد
پس سقف روزه داری بیش از 30 روز نخواهد بود...

لذا تعداد روزها بین سه تا سی روز خواهد بود
اما مقصود از ایاما معدودات چند روز است ؟
ما 28 احتمال داریم
باز به دلایل نقلی رجوع میکنیم :
یکجا گفته اند مقصود سه روز است
یکجا گفته اند مقصود 10 روز است
یکجا گفته اند مقصود یک ماه است

پس از 28 احتمال تنها سه احتمال باقی می ماند.
خود دلایل نقلی که گفته اند سه و ده روز، حداقل برخی از آنها دلالت میکنند بر اینکه این آیات منسوخ شده است.

بله تنها راه شما این است که اولا
بگویید سنت عرب بر سه روز روزه داری در ماه بوده است
و دوما بگویید وقتی به یک عرب میگفتند میخواهیم چند روز روزه بگیریم او میفهمید که احتمال زیاد میخواهیم طبق سنت عرب، سه روز روزه بگیریم.
و از این دو مقدمه نتیجه بگیرید :
استعمال ایاما معدودات در مورد صوم، ظهور در سه روز دارد.

روزه ماه رمضان یک ماه است

لکن به دلایل احتمالی قولی که روزه داری را سه روز میداند میپردازیم :
1
ایام جمع است و حداقلش سه روز است
2
معدودات به ایام افزوده شده و به محدود و اندک بودنش اشاره دارد و حداقل جمع سه روز است
3
سنت عرب در سه روز روزه داری بوده است
4
در ابتدای اسلام ، مسلمانها اول و میانه و آخر ماه روزه میگرفتند یعنی سه روز
و این خودش تمدید و ادامه سنت عرب در صیام سه روز بود
5
این تعبیر در ایام تشریق هم به کار رفته و مقصودش سه روز است
6
استعمال '' ایاما معدودات'' در مورد روزه داری، ظهور در سه روز روزه داری در سنت عرب بوده است.
7
در ایه قران نیز به سنت روزه داری گذشتگان اشاره شده که
کتب علیکم کما کتب علی الذین من قبلکم
8
حکم روزه داری از احکام امضایی اسلام است
یعنی اسلام سه روز روزه داری عرب را به عنوان حکمی اسلامی قبول کرد و آن را واجب دانست.
9
طبق قول قوی تر آیات صیام نسخ نشده است.
10
فلیصمه
روزه داری در ماه رمضان است نه روزه داری در تمام ماه
ماه ظرف زمان است.

طبق این قرائن و شواهد متوجه میشویم صیام و روزه داری سه روز است

معاویة بن عمار عن الحسن بن عبدالله عن آبائه عن جده الحسن بن على بن ابى طالب علیه السلام انه قال جاء نفر من الیهود الى رسول الله صلى الله علیه و آله فساءله اعملهم عن مسائل فكان فیما ساءله انه قال له لاى شى ء فرض الله الصوم على امتك بالنهار ثلاثین یوما و فرض الله على الامم السالفه اكثر من ذلك فقال النبى صلى الله علیه و آله ان آدم لما اكل من الشجرة بقى فى بطنه ثلاثین یوما ففرض الله على ذریته ثلاثین یوما الجوع و العطش و الذین یاءكلونه باللیل تفضل من الله علیهم و كذلك كان على آدم علیه السلام ففرض الله ذلك على امیت ثم تلا هذه الایة (كتب علیكم الصیام كما كتب على الذین من قبلكم لعلكم تتقون ایاما معدودات ) قال الیهودى صدقت یا محمد فما جزاء من صامها فقال النبى صلى الله علیه و آله ما من مؤ من یصوم شهر رمضان احتسابا الا اوجب الله تبارك و تعالى له سبع خصال اولها یذوب الحرام من جسده و الثانیة یقرب من رحمة الله عزوجل و الثالثة یكون قد كفر خطیئة ابیه آدم و الرابعة یهون الله علیه سكرات الموت و الخامسة امان من الجوع و العطش یوم القیامة و السادسة یعطیه الله براءة من النار و السابعة یطعمه الله من طیبات الجنة قال صدقت یامحمد

امام حسن علیه السلام فرمود: عده اى از یهود، خدمت حضرت رسول اكرم صلى الله علیه و آله آمدند؛ پس داناترین آنها، از حضرت سوالاتى كرد؛ از جمله اینكه گفت: روى چه اصل خداى تعالى سى روز روزه بر امت شما واجب كرده ؛ ولى بر امت هاى گذشته بیشتر از این را؟ پس رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: همانا هنگامى كه آدم از آن درخت، خورد، تا سى روز در شكم او باقى ماند؛ پس خدا بر ذریه او واجب كرد كه سى روز گرسنه و تشنه باشند. و آنچه آنها مى خورند (در شب) كرم و تفضل است بر ایشان و همچنین بر آدم نیز سى روز روزه واجب شد. و خداوند واجب كرد بر امت من همان سى روز را سپس رسول خدا صلى الله علیه و آله آیه (كتب علیكم الصیام ) را تلاوت كرد.
شخص یهودى گفت : راست گفتى اى محمد! پس بفرما جزاى كسى كه این ماه را روزه بدارد، چیست؟ رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: هیچ مؤمنى ماه رمضان را روزه نمى گیرد، مگر آن كه خدا براى او هفت خصلت مرحمت كند: 1 - حرام از بدنش آب شود و برطرف گردد 2 - به رحمت خدا نزدیك شود؛ 3 - گناه پدرش - آدم را - جبران كرده باشد؛ 4 - سكرات مرگ بر او آسان شود؛ 5 - از گرسنگى و تشنگى روز قیامت در امان باشد؛ 6 - خداوند بیزارى از جهنم به او مى دهد؛ 7 - خداوند از غذاهاى پاكیزه و طیب بهشت به او مى خوراند و آن شخص گفت : راست گفتى اى محمد!

وسائل الشیعه ، ج 10، ص 241 بحارالانوار، ج 96 ص 369

خباء;984041 نوشت:
لکن به دلایل احتمالی قولی که روزه داری را سه روز میداند میپردازیم :
1
ایام جمع است و حداقلش سه روز است
2
معدودات به ایام افزوده شده و به محدود و اندک بودنش اشاره دارد و حداقل جمع سه روز است

با سلام و درود

«ایاما معدودات» به مقدار اندک اشاره دارد و یکماه از 12 ماه، و به عبارتی 30 روز از 365 روز (قمری) مقدار زیادی نیست و اندک است.

خباء;984041 نوشت:
3
سنت عرب در سه روز روزه داری بوده است
4
در ابتدای اسلام ، مسلمانها اول و میانه و آخر ماه روزه میگرفتند یعنی سه روز
و این خودش تمدید و ادامه سنت عرب در صیام سه روز بود
5
این تعبیر در ایام تشریق هم به کار رفته و مقصودش سه روز است
6
استعمال '' ایاما معدودات'' در مورد روزه داری، ظهور در سه روز روزه داری در سنت عرب بوده است.

این سه روزی که نویسنده مقاله مدعی است، با این سه روزی که شما می گویید متفاوت است.

نویسنده مقاله، سه روز پشت سر هم را می گوید، نه سه روز اول و وسط و آخر ماه.

افزون بر این که، سه روز از هر ماه یعنی 3 روز در 12 ماه، که در مجموع می شود 36 روز و مقدارش از تمام ماه رمضان (مقدار روزه واجب کنونی) که نهایتا 30 روز است، بیشتر است؛ پس استدلال به حداکثر سه روز بودن شما، مخدوش و باطل می شود.

خباء;984041 نوشت:
7
در ایه قران نیز به سنت روزه داری گذشتگان اشاره شده که
کتب علیکم کما کتب علی الذین من قبلکم

این تعبیر «کما کتب» ادیان الهی سابق را می گوید، نه سنت عرب را.

در ادیان یهود و نصاری، 40 روز روزه برای حضرت موسی و حضرت عیسی، نقل شده است.

خباء;984041 نوشت:
8
حکم روزه داری از احکام امضایی اسلام است
یعنی اسلام سه روز روزه داری عرب را به عنوان حکمی اسلامی قبول کرد و آن را واجب دانست.

اصل روزه داری، بله، در ادیان سابق بوده است؛ ولی معنای امضایی بودن این نیست که پس کیفیت و احکام آن نیز باید مانند سابق باشد.

به بیان علمی؛ هیچ ملازمه ای نیست تا بگوییم چون روزه در ادیان سابق هم بوده است، پس اسلام نیز باید همان کیفیت و مقدار و... را داشته باشد.

خباء;984041 نوشت:
9
طبق قول قوی تر آیات صیام نسخ نشده است.

بله نسخی صورت نگرفته است؛ و حتی کسانی که قائل به نسخ و قائل به سه روز روزه ابتدای هر ماه بوده اند، پس از نزول آیه 185 بقره، آن را نسخ شده و 30 روز روزه را قائل هستند؛ لذا قول به سه روز روزه، بین صاحب نظران، طرفداری ندارد.

خباء;984041 نوشت:
10
فلیصمه
روزه داری در ماه رمضان است نه روزه داری در تمام ماه
ماه ظرف زمان است.

وقتی مقدمات، مخدوش و نادرست باشد، قطعا نتیجه هم نادرست می شود.

شما اگر طبق ظاهر آیات، استدلال می کنید؛ ظاهر این آیه می فرماید هر کس ماه رمضان را در وطن بود، باید آن ماه (تمام آن ماه) را روزه بگیرد.

خباء;984041 نوشت:
طبق این قرائن و شواهد متوجه میشویم صیام و روزه داری سه روز است

خیر؛ وقتی قرائن و شواهد، علمی و معتبر نباشد، نتیجه نیز به همان سرنوشت دچار می شود.

افزون بر همه این ها؛
شما چگونه می توانید فهم پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) از قرآن و نیز عمل و سیره ایشان، هم چنین فهم و عمل معصومین، سیره و عمل صحابه و مسلمان از صدر اسلام تاکنون را نادیده بگیرید؟!

چگونه این استدلال های ناتمام و مخدوش، می تواند در برابر این همه مستندات و استدلال های نقلی و عقلی و تاریخی، مقاومت کند؟!

لطفا از شارع مقدس، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)، حضرات معصومین، تاریخ و سیره متشرعین و...، برای ادعایتان مستند و مدرک بیاورید.

بالاخره اگر چنین فهمی از قرآن صحیح و قابل توجه بوده، باید اثری از آن در نقل های روایی و تاریخی و... موجود باشد.

مدیر اجرایی_فرهنگی;984092 نوشت:
معاویة بن عمار عن الحسن بن عبدالله عن آبائه عن جده الحسن بن على بن ابى طالب علیه السلام انه قال جاء نفر من الیهود الى رسول الله صلى الله علیه و آله فساءله اعملهم عن مسائل فكان فیما ساءله انه قال له لاى شى ء فرض الله الصوم على امتك بالنهار ثلاثین یوما و فرض الله على الامم السالفه اكثر من ذلك فقال النبى صلى الله علیه و آله ان آدم لما اكل من الشجرة بقى فى بطنه ثلاثین یوما ففرض الله على ذریته ثلاثین یوما الجوع و العطش و الذین یاءكلونه باللیل تفضل من الله علیهم و كذلك كان على آدم علیه السلام ففرض الله ذلك على امیت ثم تلا هذه الایة (كتب علیكم الصیام كما كتب على الذین من قبلكم لعلكم تتقون ایاما معدودات ) قال الیهودى صدقت یا محمد فما جزاء من صامها فقال النبى صلى الله علیه و آله ما من مؤ من یصوم شهر رمضان احتسابا الا اوجب الله تبارك و تعالى له سبع خصال اولها یذوب الحرام من جسده و الثانیة یقرب من رحمة الله عزوجل و الثالثة یكون قد كفر خطیئة ابیه آدم و الرابعة یهون الله علیه سكرات الموت و الخامسة امان من الجوع و العطش یوم القیامة و السادسة یعطیه الله براءة من النار و السابعة یطعمه الله من طیبات الجنة قال صدقت یامحمد

امام حسن علیه السلام فرمود: عده اى از یهود، خدمت حضرت رسول اكرم صلى الله علیه و آله آمدند؛ پس داناترین آنها، از حضرت سوالاتى كرد؛ از جمله اینكه گفت: روى چه اصل خداى تعالى سى روز روزه بر امت شما واجب كرده ؛ ولى بر امت هاى گذشته بیشتر از این را؟ پس رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: همانا هنگامى كه آدم از آن درخت، خورد، تا سى روز در شكم او باقى ماند؛ پس خدا بر ذریه او واجب كرد كه سى روز گرسنه و تشنه باشند. و آنچه آنها مى خورند (در شب) كرم و تفضل است بر ایشان و همچنین بر آدم نیز سى روز روزه واجب شد. و خداوند واجب كرد بر امت من همان سى روز را سپس رسول خدا صلى الله علیه و آله آیه (كتب علیكم الصیام ) را تلاوت كرد.
شخص یهودى گفت : راست گفتى اى محمد! پس بفرما جزاى كسى كه این ماه را روزه بدارد، چیست؟ رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: هیچ مؤمنى ماه رمضان را روزه نمى گیرد، مگر آن كه خدا براى او هفت خصلت مرحمت كند: 1 - حرام از بدنش آب شود و برطرف گردد 2 - به رحمت خدا نزدیك شود؛ 3 - گناه پدرش - آدم را - جبران كرده باشد؛ 4 - سكرات مرگ بر او آسان شود؛ 5 - از گرسنگى و تشنگى روز قیامت در امان باشد؛ 6 - خداوند بیزارى از جهنم به او مى دهد؛ 7 - خداوند از غذاهاى پاكیزه و طیب بهشت به او مى خوراند و آن شخص گفت : راست گفتى اى محمد!

وسائل الشیعه ، ج 10، ص 241 بحارالانوار، ج 96 ص 369

سلام
ما دلایل خوبی داریم مبنی بر اینکه روزه اهل کتاب کمتر از 30 روز بوده است.
من جمله دلایلی که گفته اند اهل کتاب ده روز روزه میگرفتند
در مقاله ای در سایت حوزه نیز به همین مطلب اشاره کرده بود و مجموع روزه واجب و مستحب را کمتر دز 30 روز دانسته بود.
لذا این روایت مخالف روایات و شواهد تاریخی خواهد بود و رد میشود.
بعلاوه پیامبران نیز مانند آدمیان هستند و کبد و کلیه و دستگاه هاضمه یکسانی داریم و درخت و میوه نیز بهشتی نبودند پس نمیتوان پذیرفت 30 روز در بدن ایشان باشد..... مگر معانی دیگری قصد شود...

میقات;984113 نوشت:

با سلام و درود

«ایاما معدودات» به مقدار اندک اشاره دارد و یکماه از 12 ماه، و به عبارتی 30 روز از 365 روز (قمری) مقدار زیادی نیست و اندک است.

.

سلام

متوجه دلیل مطرح شده نشدید.

وقتی مولا بگوید چند فقیر را طعام بده ، اگر شما سه فقیر را طعام بدهید به واجب عمل کردید.
وجوب به حداقل میخورد و نه بیشتر.

نقل قول:

ین سه روزی که نویسنده مقاله مدعی است، با این سه روزی که شما می گویید متفاوت است.

نویسنده مقاله، سه روز پشت سر هم را می گوید، نه سه روز اول و وسط و آخر ماه.

افزون بر این که، سه روز از هر ماه یعنی 3 روز در 12 ماه، که در مجموع می شود 36 روز و مقدارش از تمام ماه رمضان (مقدار روزه واجب کنونی) که نهایتا 30 روز است، بیشتر است؛ پس استدلال به حداکثر سه روز بودن شما، مخدوش و باطل می شود.

چه جالب Smile
ادعای نویسنده مقاله را رد میکنید
و در آخر نتیجه میگیرید ادعای مرا باطل کردید.
مغالطه پهلوان پنبه از این واضح تر نمیشد؟!

ادعا این است که روزه ی واجب سه روز است و این سه روز در ماه رمضان گرفته میشود.
ایاما معدودات
فلیصمه
یعنی سه روز روزه داری در شهر رمضان

نقل قول:

این تعبیر «کما کتب» ادیان الهی سابق را می گوید، نه سنت عرب را.

در ادیان یهود و نصاری، 40 روز روزه برای حضرت موسی و حضرت عیسی، نقل شده است.

اولا روزه اهل کتاب کمتر از سی روز بوده و شواهد زیادی وجود دارد.
دوما روزه موسی و عیسی فقط در مورد خود این دو پیامبر بوده نه امت این دو پیامبر و آن هم تنها یکبارش ثابت است نه هر ساله و به مدت سی روز بر این دو پیامبر واجب باشد. به هر حال روزه اهل کتاب کمتر از سی روز و بلکه بنا به دلایل 10 روز بوده است ...
سوما این آیه برای این بود که بگوییم روزه یک حکم تاسیسی نبوده است و در ادیان قبل وجود داشته است و چون این طور بوده و در میان اعراب سنتهای ابراهیمی وجود داشته است از جمله حج و روزه پس نمیتوان چنین سنتی را انکار کرد...
چهارما ''الذین من قبلکم'' است نه اهل کتاب
پس عقلا و نقلا روزه داری بر هر کسی واجب است حتی کافران

نقل قول:

صل روزه داری، بله، در ادیان سابق بوده است؛ ولی معنای امضایی بودن این نیست که پس کیفیت و احکام آن نیز باید مانند سابق باشد.

به بیان علمی؛ هیچ ملازمه ای نیست تا بگوییم چون روزه در ادیان سابق هم بوده است، پس اسلام نیز باید همان کیفیت و مقدار و... را داشته باشد.


ادبیات عرب و زبان یک امر منطقی نیست تا کشف ملازمه کنیم.
ما در فهم زبان به ظهور و عرف زبانی رجوع میکنیم.
اعراب سه روز روزه داری میکردند
و ایاما معدودات ظهور دارد در همان سه روز ...
در ایام تشریق نیز به همین شکل است.
اعراب در حج سه روز ایام تشریق داشتند
و ایاما معدودات در بحث حج ظهور دارد در سه روز...

نقل قول:

بله نسخی صورت نگرفته است؛
و حتی کسانی که قائل به نسخ و قائل به سه روز روزه ابتدای هر ماه بوده اند، پس از نزول آیه 185 بقره، آن را نسخ شده و 30 روز روزه را قائل هستند؛ لذا قول به سه روز روزه، بین صاحب نظران، طرفداری ندارد.

وقتی نسخ نشده است
یعنی قائلین به نسخ اشتباه میکنند.
پس معنا ندارد ابتدا نسخ را قبول کنید بعد بگویید اگر قبول کنیم نسخ شده پس سه روز نیست.
بزرگوار خودتان قبول دارید نسخ نشده پس واقع نگر باشید... نمیشود با اگر و فرض هایی که نه شما و نه من قبول داریم استدلال کنید....

نقل قول:

شما اگر طبق ظاهر آیات، استدلال می کنید؛ ظاهر این آیه می فرماید هر کس ماه رمضان را در وطن بود، باید آن ماه (تمام آن ماه) را روزه بگیرد.

من میگویم
فلیصمه یعنی ''فلیصم ایام شهر رمضان''
و آن قول میگوید ''فلیصم ایاما معدودات فی شهر رمضان''
یا میگوید '' فلیصم فی شهر رمضان''

هر کدام چیزی در تقدیر گرفته اند
یکی اسم و یکی حرف جر

نقل قول:

شما چگونه می توانید فهم پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) از قرآن و نیز عمل و سیره ایشان، هم چنین فهم و عمل معصومین، سیره و عمل صحابه و مسلمان از صدر اسلام تاکنون را نادیده بگیرید؟!

من کجا نادیده گرفتم اینها را ؟!
اگر نادیده میگرفتم که نمیگفتم
روزه داری 30 ( سی) روز است.
البته از خود آیه هم میتوان متوجه سی روز شد.

خباء;984126 نوشت:
من کجا نادیده گرفتم اینها را ؟!
اگر نادیده میگرفتم که نمیگفتم
روزه داری 30 ( سی) روز است.
البته از خود آیه هم میتوان متوجه سی روز شد.

با سلام و درود

برای این که وارد جزئیات نشوم، به این پست آخر حضرتعالی می پردازم.

معتقدید روزه رمضان، سی روز است ولی در تلاشید تا سه روز را ثابت کنید!!

اما عرض اصلی:

بیشتر این استدلال، بر پایه ظهور از آیه است، که به فرض اثبات چنین ظهوری و فرض نبود مناقشه در آن، باید گفت ظهور نمی تواند در برابر دلیل، مقاومت کند.

نمی توان این همه دلیل را به خاطر یک ظهور، نادیده گرفت و به ظهور تمسک کرد؛ این علمی و صحیح نیست.

لذا از نظر علمی، کسی که می خواهد سه روز روزه را اثبات کند باید آنقدر دلیل داشته باشد تا بتوانند علاوه بر مقاومت و مقابله با این همه دلیل موجود و ثابت شده، بر آن ها هم غلبه کنند.

خلاصه: با چند ظهور و قرینه، نمی توان دلائل قطعی، واضح و روشن را نادیده گرفت.

میقات;984149 نوشت:

با سلام و درود

برای این که وارد جزئیات نشوم، به این پست آخر حضرتعالی می پردازم.

معتقدید روزه رمضان، سی روز است ولی در تلاشید تا سه روز را ثابت کنید!!

اما عرض اصلی:

بیشتر این استدلال، بر پایه ظهور از آیه است، که به فرض اثبات چنین ظهوری و فرض نبود مناقشه در آن، باید گفت ظهور نمی تواند در برابر دلیل، مقاومت کند.

نمی توان این همه دلیل را به خاطر یک ظهور، نادیده گرفت و به ظهور تمسک کرد؛ این علمی و صحیح نیست.

لذا از نظر علمی، کسی که می خواهد سه روز روزه را اثبات کند باید آنقدر دلیل داشته باشد تا بتوانند علاوه بر مقاومت و مقابله با این همه دلیل موجود و ثابت شده، بر آن ها هم غلبه کنند.

خلاصه: با چند ظهور و قرینه، نمی توان دلائل قطعی، واضح و روشن را نادیده گرفت.

سلام
نظر من 30 روز است ولی دلیل نمیشود در طرح نظر دیگران کم بگذارم.

ایاما معدودات قابلیت استعمال در سه روز و ده روز و 20 روز و سی روز را دارد...
اگر دلیل نقلی بر 30 روز نمیداشتیم آنگاه جایز بود از فهم عرب که منطبق بر سنتش بود استفاده کرد و گفت ایاما معدودات ظهور دارد در سه روز...
اما ما دلایل نقلی داریم که مقصود خدا 30 روز بوده است...

فلیصمه نیز ظهور دارد در روزه داری سی روز
چرا که نفرمود فلیصم فیه..
بعلاوه اینکه صوم خودش بر یوم و زمان اطلاق میشود
یعنی کسی نمیگوید روزه گرفتم در روز
بلکه میگوید روزه گرفتم روز را...
یعنی خود زمان مفعول و متعلق روزه قرار میگیرد...

خباء;984122 نوشت:
ادبیات عرب و زبان یک امر منطقی نیست تا کشف ملازمه کنیم.
ما در فهم زبان به ظهور و عرف زبانی رجوع میکنیم.
اعراب سه روز روزه داری میکردند
و ایاما معدودات ظهور دارد در همان سه روز ...
در ایام تشریق نیز به همین شکل است.
اعراب در حج سه روز ایام تشریق داشتند
و ایاما معدودات در بحث حج ظهور دارد در سه روز...

خباء;984186 نوشت:
سلام
نظر من 30 روز است ولی دلیل نمیشود در طرح نظر دیگران کم بگذارم.

ایاما معدودات قابلیت استعمال در سه روز و ده روز و 20 روز و سی روز را دارد...
اگر دلیل نقلی بر 30 روز نمیداشتیم آنگاه جایز بود از فهم عرب که منطبق بر سنتش بود استفاده کرد و گفت ایاما معدودات ظهور دارد در سه روز...
اما ما دلایل نقلی داریم که مقصود خدا 30 روز بوده است...

فلیصمه نیز ظهور دارد در روزه داری سی روز
چرا که نفرمود فلیصم فیه..
بعلاوه اینکه صوم خودش بر یوم و زمان اطلاق میشود
یعنی کسی نمیگوید روزه گرفتم در روز
بلکه میگوید روزه گرفتم روز را...
یعنی خود زمان مفعول و متعلق روزه قرار میگیرد...

سلام گفته ها و دلایلتون برای روزه سه روز یا ده روز است جالب بود فقط یک سوال میشود دلیل نقلی که مقصود خدا سی روز هست رو بیان کنید ؟ باتشکر

Alireza1372m;984228 نوشت:
سلام گفته ها و دلایلتون برای روزه سه روز یا ده روز است جالب بود فقط یک سوال میشود دلیل نقلی که مقصود خدا سی روز هست رو بیان کنید ؟ باتشکر

سلام
من مقصود خدا را از قران میفهمم
نیازی به روایت نیست.
روایت را از کارشناسان سوال بفرمایید.

میقات;984021 نوشت:
از امام باقر(علیه السلام) از مردی سؤال شد که چند نفر شاهد بوده اند او سه روز از ماه رمضان را روزه نگرفته است، امام فرمودند از او سؤال شود آیا روزه نگرفتن در ماه رمضان را گناه می داند؟ اگر گفت: نه گناه نمی داند(یعنی معتقد به وجوب روزه ماه رمضان نیست)، امام باید او را به قتل برساند؛ و اگر گفت: بله گناه است (یعنی به وجوب روزه معتقد بوده ولی از روی بی مبالاتی نگرفته است)، امام باید او را مجازات کند.(ه

سلام
واقعا امامان ما همچین احادیثی هم دارند؟

مثلا الان خودتون هم قبول دراید که توی همین ایران میلیونها نفر هستند که روزه نمیگیرند و حتی توی خیابون و داخل ماشینها من به کرار دیدم افرادی سیگار میکشن یا چیزی میخورن.پس طبق این حدیث باید این میلیونها نفر یا کشته بشن یا برن زندان؟ نمیشه که؟

میقات;984021 نوشت:
مام صادق(علیه السلام) در باره کسی که یک روز از ماه رمضان را عمدا و بدون عذر، روزه نگرفته است فرمودند باید یک بنده آزاد کند، یا دو ماه پشت سر هم روزه بگیرد، یا شصت فقیر را طعام بدهد؛ و اگر بر هیچکدام توانایی ندارد، به مقدار که توانایی دارد صدقه بدهد.(همان، ج‏4، ص 101)

اخه الان دیگه مثل قدیم نیست که همه برده داشته ب اشن.(حد اقل این علما زحمت ندادن به خودشون احکام رو بروز کنن)
بعدم کیه که ب خاطر یک روز 60 روز پشت سرم روزه بگیره؟!!!
مگه به همین راحتیه؟
لابد از ضرارت روزه بر بدن اگاهی ندارید.مردم این سی روز رو هزار بار میمیرن و زنده میشن تا روزه میگیرن.تازه این قدر اختلال تو سیستم گوارشی بیماری وسواسی و سایر بیماریها کبدی و .. رو البته نادیده میگیریم.
و یا مثلا 60 تا فقیر رو باید از کجا پیدا کرد؟طرف بره امار بگیره؟ الان خیلیا شکم خودشونو هم بزرو سیر میکنن.

Miss.Narges;984254 نوشت:
اخه الان دیگه مثل قدیم نیست که همه برده داشته ب اشن.(حد اقل این علما زحمت ندادن به خودشون احکام رو بروز کنن)
بعدم کیه که ب خاطر یک روز 60 روز پشت سرم روزه بگیره؟!!!
مگه به همین راحتیه؟
لابد از ضرارت روزه بر بدن اگاهی ندارید.مردم این سی روز رو هزار بار میمیرن و زنده میشن تا روزه میگیرن.تازه این قدر اختلال تو سیستم گوارشی بیماری وسواسی و سایر بیماریها کبدی و .. رو البته نادیده میگیریم.
و یا مثلا 60 تا فقیر رو باید از کجا پیدا کرد؟طرف بره امار بگیره؟ الان خیلیا شکم خودشونو هم بزرو سیر میکنن.

با سلام و عرض ادب

خدا روشکر از لحاظ فقر چیزی کم نداریم !!!

تقریبا بیشتر جمعیت ایران یا زیر خط فقر زندگی میکنن !!!! یا برده سرمایه داران هستن !!!!

اما خداوند کسی رو که نه قدرت روزه گرفتن داره ، نه توان سیر کردن گرسنه و ازاد کردن برده به خاطر این چیز ها مجازات نخواهد کرد ...

لا یکلف الله نفسا الا وسعها ....

[="Tahoma"]

Miss.Narges;984250 نوشت:
سلام
واقعا امامان ما همچین احادیثی هم دارند؟

مثلا الان خودتون هم قبول دراید که توی همین ایران میلیونها نفر هستند که روزه نمیگیرند و حتی توی خیابون و داخل ماشینها من به کرار دیدم افرادی سیگار میکشن یا چیزی میخورن.پس طبق این حدیث باید این میلیونها نفر یا کشته بشن یا برن زندان؟ نمیشه که؟

با سلام و درود

موضوع گفتگو را عوض نکنید.

روایت واضح و روشن است. کسی که روزه خواری می کند؛ اگر از روی انکار وجوب روزه است، مجازاتش سنگین است زیرا ضروری دین را انکار کرده است؛ اگر هم از روی بی مبالاتی است (کما این که اکثر قریب باتفاق این افراد، همین گونه هستند و قصد انکار اصل روزه را ندارند)، به خاطر بی احترامی به ماه رمضان و بی احترامی به جامعه اسلامی، جریمه می شوند.

هر بی احترامی ای، به تناسب خودش، جریمه دارد؛ بی احترامی به احکام الهی و بی احترامی به معتقدات امت اسلامی نیز مجازات خودش را دارد.

قطعا شما این بی احترامی را تایید نمی فرمایید.

Miss.Narges;984254 نوشت:
اخه الان دیگه مثل قدیم نیست که همه برده داشته ب اشن.(حد اقل این علما زحمت ندادن به خودشون احکام رو بروز کنن)
بعدم کیه که ب خاطر یک روز 60 روز پشت سرم روزه بگیره؟!!!
مگه به همین راحتیه؟
لابد از ضرارت روزه بر بدن اگاهی ندارید.مردم این سی روز رو هزار بار میمیرن و زنده میشن تا روزه میگیرن.تازه این قدر اختلال تو سیستم گوارشی بیماری وسواسی و سایر بیماریها کبدی و .. رو البته نادیده میگیریم.
و یا مثلا 60 تا فقیر رو باید از کجا پیدا کرد؟طرف بره امار بگیره؟ الان خیلیا شکم خودشونو هم بزرو سیر میکنن.

1. بنده عین روایت را آوردم؛ بله اکنون چون برده داری نیست، پس آزاد کردن برده به عنوان یکی از موارد کفاره، منتفی است. این یک موضوع علمی است و نقص محسوب نمی شود.

2. بطور قطع، 60 روز روز گرفتن بسیار سخت است؛ ولی توجه داشته باشید که وقتی چیزی رعایتش مهم باشد، مجازات تخلف آن نیز به همان میزان سخت و سنگین است. تخلف عمدی و اختیاری از روزه داری، چون مهم و بزرگ است، مجازاتش نیز سخت و سنگین است.

3. روزه ضرر ندارد و از نظر شرعی و نیز از نظر علمی، در این زمینه بسیار مطلب نوشته شده لذا تکرارش لازم نیست. می توانید مطالعه فرمایید.

از طرفی، کسی که روزه برای او ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست و اگر با وجود ضرر، باز هم روزه بگیرد، روزه او صحیح نیست، زیرا کسی اجازه ندارد به خود ضرر وارد کند.

4. دفاتر مراجع عظام، کمیته امداد، افراد خیّر و نیکوکار، و... این افراد را سراغ دارند و می توان در این زمینه از آن ها کمک گرفت.

5. کسی که توان دادن کفاره سنگین را ندارد، روایات برای او راه حل گذاشته اند، استغفار و صدقه دادن در حد توان.

توجه:
این ها خارج از موضوع تاپیک است؛ ولی عرض کردم تا گمان نشود بدون جواب است.

میقات;984261 نوشت:
طعا شما این بی احترامی را تایید نمی فرمایید.
بله تایید نمیکنم
اما کسیکه روزه نمیگره لزوما به روزه بی احترامی نمیکنه.خب بنا به دلایلی دلش نمیخواد بگیره.نمیشه که همه این افراد برن بمیرن یا مجازت بشن که.
پس بنا بر حدیث مذکور حد اقلش نصف مردم ایران برن بمیرن(کل جمعیت مسلمانان در جهان که روزه نمیگیرن رو کاری نداریم فعلا)

میقات;984262 نوشت:
بطور قطع، 60 روز روز گرفتن بسیار سخت است؛ ولی توجه داشته باشید که وقتی چیزی رعایتش مهم باشد، مجازات تخلف آن نیز به همان میزان سخت و سنگین است. تخلف عمدی و اختیاری از روزه داری، چون مهم و بزرگ است، مجازاتش نیز سخت و سنگین است.

خود خدا گفته که نمیخواهد در دین برای انسان سختی ایجاد کند.جریمه روزه هم جزو دین هست.الان نمازه هم مهمه و ستون دین ولی مجازات نخواندن نماز 4 رکعتی همان قضای چهار رکعتییش هست نه مثلا بجاش بگن باید هشتاد رکعت قضا کنه.
روزه هم اگرچه رعایتش مهمه ولی باید مجازتش اقلا طوری باشه که در توان یک شخص باشه.خب کسی نمیتوان واسه یک روز تخلف عمدی روزه 60 روز روزه بگیره.حرف منم همینه.انجام فرامین دینی باید در حده توان باشه .پس این حرف شما نمیتونه توجیه باشه.

میقات;984262 نوشت:
این ها خارج از موضوع تاپیک است؛ ولی عرض کردم تا گمان نشود بدون جواب است.
موضوع تاپیک هم کلا در مورد ما ه رمضانه.حالا اگرم مایل نیستید ادامه دهید .که حرفی نیست.

[="Tahoma"]

Miss.Narges;984267 نوشت:
بله تایید نمیکنم
اما کسیکه روزه نمیگره لزوما به روزه بی احترامی نمیکنه.خب بنا به دلایلی دلش نمیخواد بگیره.نمیشه که همه این افراد برن بمیرن یا مجازت بشن که.
پس بنا بر حدیث مذکور حد اقلش نصف مردم ایران برن بمیرن(کل جمعیت مسلمانان در جهان که روزه نمیگیرن رو کاری نداریم فعلا)

با سلام و درود

دو موضوع هست، یکی روزه نگرفتن و دیگری گناه علنی انجام دادن(روزه خواری علنی و آشکار)؛ این دو با هم تفاوت دارند.

این مجازات برای بی احترامی علنی و آشکار به ماه مبارک رمضان و بی احترامی به اعتقادات دیگران است؛ لذا اگر کسی در منزل خودش روزه خواری کرد، این مجازات را اصلا ندارد.

[="Tahoma"]

Miss.Narges;984270 نوشت:
خود خدا گفته که نمیخواهد در دین برای انسان سختی ایجاد کند.جریمه روزه هم جزو دین هست.الان نمازه هم مهمه و ستون دین ولی مجازات نخواندن نماز 4 رکعتی همان قضای چهار رکعتییش هست نه مثلا بجاش بگن باید هشتاد رکعت قضا کنه.
روزه هم اگرچه رعایتش مهمه ولی باید مجازتش اقلا طوری باشه که در توان یک شخص باشه.خب کسی نمیتوان واسه یک روز تخلف عمدی روزه 60 روز روزه بگیره.حرف منم همینه.انجام فرامین دینی باید در حده توان باشه .پس این حرف شما نمیتونه توجیه باشه.

آسان گیری در اصل تشریع احکام است؛ خداوند روزه را واجب فرموده ولی یکماه در دوازده ماه است و آن هم برای مسافر، مریض، افراد پیر و... تخفیف داده است؛ لذا در اصل تشریع روزه، آسان گیری شده است.

این کفاره 60 روز برای کسی است که از روی عمد و اختیار تخلف و نافرمانی می کند. علاوه بر این که اگر او هم توان و امکان پرداخت آن را نداشت، باز هم به او تخفیف داده و آسان گیری شده است.

این کاملا منطقی و معقول است که جریمه تخلف عمدی و اختیاری، سنگین باشد تا هر کسی به فکر تخلف و نافرمانی نباشد.

از طرفی یک چیز هر چه از اهمیت بیشتری برخودار باشد و یا وقت خاصی داشته باشد، مجازات و جریمه تخلف از آن، به تناسب سنگین تر از بقیه موارد است.
نماز هم واجب و بسیار مهم است ولی در هر روز 5 وعده است و همیشگی است؛ ولی روزه سالی یکبار و فقط محدود به ماه معینی است، لذا تخلف از آن نیز، سنگین تر است.

Miss.Narges;984270 نوشت:
موضوع تاپیک هم کلا در مورد ما ه رمضانه.حالا اگرم مایل نیستید ادامه دهید .که حرفی نیست.

موضوع تاپیک در باره مقدار واجب روزه و این که سه روز است یا سی روز؛ بیان جزئیات و... خارج از موضوع است.

خباء;984239 نوشت:
سلام
من مقصود خدا را از قران میفهمم
نیازی به روایت نیست.
روایت را از کارشناسان سوال بفرمایید.

خب شما بر چه اساس میگویید روزه سی روز هست ؟هرچی کارشناس عزیزمون گفت روزه سی روز هست شما رد کردید و دلیلی منطقی مطرح کردید و در اخر می گویید روزه سی هست ؟

Alireza1372m;984298 نوشت:
خب شما بر چه اساس میگویید روزه سی روز هست ؟هرچی کارشناس عزیزمون گفت روزه سی روز هست شما رد کردید و دلیلی منطقی مطرح کردید و در اخر می گویید روزه سی هست ؟

در آخرین ارسال دلیلش را به کارشناس گفتم.
گاهی اوقات ما اون چیزهایی که دوست داریم رو میبینیم ولی اون چیزهایی که دوست نداریم رو نمیبینیم.
مثلا من در اولین ارسالم که دلایل قول سه روز رو مطرح کردم ، در ابتدای نوشته به صراحت گفتم روزه داری سی روز است ولی دیدم کارشناس اصلا به آن جمله اهمیتی ندادند و شد آنچه شد...
الان هم شمابه ارسال اخیرم توجه نکردید...و میگویید دلیل سی روز صیام چیست؟! دلیلش همانجاست...

از طرفی
کارشناس وقتی گفتند روزه 30 روز است، من 30 روز روزه داری را رد نکردم بلکه دلایل ایشون رو نقد کردم تا دلایل درست مطرح شوند.
مثل اینکه کسی بخواهد با دلایل اشتباه و دارای مغالطه، خدا را اثبات کند
اگر من ایشان را نقد کنم به این معنا نیست که خدا را قبول نداشته باشم.

برخی از نقدها نیز از زبان منتقدین گفته شد و من هم قبول نداشتم و از نظر من نادرست بود مثل همان معنای فلیصمه و ایاما معدودات.

علي بن ابراهيم گفت: اولين باري كه خداوند، روزه را واجب كرد، در ماه رمضان نبود. علي بن ابراهيم از امام كاظم عليه السلام روايت مي كند كه فرمود: خداوند، روزه ماه رمضان را تنها بر انبيا واجب كرده بود و بر امت هاي آنان واجب نبود كه در آن ماه روزه بگيرند و چون خداوند محمد صلي الله عليه و آله را به پيامبري برگزيد، فضيلت ماه رمضان را به او و امتش ارزاني داشت و پيش از آن كه ماه رمضان نازل شود، مردم روزهاي ديگري (غير از ماه رمضان) را روزه مي گرفتند.#3#

«...فَمَن شَهدَ مِنكُمُ الشَّهرَ فَلْيصُمْه وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَي سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيامٍ أُخَرَ...(185)»

[پس هر كس از شما اين ماه را درك كند، بايد آن را روزه بدارد؛ و كسي كه بيمار يا در سفر است، (بايد به شماره آن] تعدادي از روزهاي ديگر (را روزه بدارد)]

1) امام صادق عليه السلام پيرامون تفسير آيه: «فَلْيصُمْه» فرمود: دهان روزه دار، جز براي سخن نيك، گشوده نمي شود.#4#

خباء;984311 نوشت:
در آخرین ارسال دلیلش را به کارشناس گفتم.
گاهی اوقات ما اون چیزهایی که دوست داریم رو میبینیم ولی اون چیزهایی که دوست نداریم رو نمیبینیم.
مثلا من در اولین ارسالم که دلایل قول سه روز رو مطرح کردم ، در ابتدای نوشته به صراحت گفتم روزه داری سی روز است ولی دیدم کارشناس اصلا به آن جمله اهمیتی ندادند و شد آنچه شد...
الان هم شمابه ارسال اخیرم توجه نکردید...و میگویید دلیل سی روز صیام چیست؟! دلیلش همانجاست...

از طرفی
کارشناس وقتی گفتند روزه 30 روز است، من 30 روز روزه داری را رد نکردم بلکه دلایل ایشون رو نقد کردم تا دلایل درست مطرح شوند.
مثل اینکه کسی بخواهد با دلایل اشتباه و دارای مغالطه، خدا را اثبات کند
اگر من ایشان را نقد کنم به این معنا نیست که خدا را قبول نداشته باشم.

برخی از نقدها نیز از زبان منتقدین گفته شد و من هم قبول نداشتم و از نظر من نادرست بود مثل همان معنای فلیصمه و ایاما معدودات.

توجه کردم اما اگر سی روز هست خداوند در ایه ۱۸۳ روزه رو واجب و در ایه ۱۸۴ تعداد روز و در ایه ۱۸۵ ماه رو مشخص کرد ... خب اینجوری ایه ۱۸۴ بی معنی میشه ابتدا روز های معدود و ایه بعد گفتن ماه رمضان ! و نقل قول های شما در مورد روزه سه روزه یا ده روزه

Alireza1372m;984373 نوشت:
توجه کردم اما اگر سی روز هست خداوند در ایه ۱۸۳ روزه رو واجب و در ایه ۱۸۴ تعداد روز و در ایه ۱۸۵ ماه رو مشخص کرد ... خب اینجوری ایه ۱۸۴ بی معنی میشه ابتدا روز های معدود و ایه بعد گفتن ماه رمضان ! و نقل قول های شما در مورد روزه سه روزه یا ده روزه

اگر شما قبول دارید
فلیصمه یعنی روزه تمام ماه رمضان
پس مشکل حل شده است و میتوانیم فکر کنیم که چرا ایه 184 نازل شده است؟
مثلا میتوان گفت : آیه 184 با ایاما معدودات در حالت نصب آغاز میشود و ادامه آیه 183 است. و در واقع وجه شباهت صیام میان این امت با امتهای گذشته را بیان میدارد. یعنی صیام شما مثل قبلی ها ایام معدودی است.( ولی نه اینکه عین هم باشد )

یا ممکن است کسی بگوید ایه 184 منسوخ شده است.
زیرا یک شباهت ها و مکرارت و یک تفاوتهایی بین عبارات ایه 184 و 185 وجود دارد...
پس معلوم میگردد آیه 185 ناسخ است و ایه قبلی منسوخ شده است.

یا ممکن است بگویند این اجمال و تفصیل است که ابتدا به صورت مجمل گفته شده و بعد به تفصیل به تعداد و ماه پرداخته شده است. که ظاهرا مفسران کنونی چیزی شبیه همین را مطرح میکنند.

اما اگر شما قبول نکنید که '' فلیصمه'' صیام یک ماه است، آنگاه داستان متفاوت میشود.
زیرا در اعراب القران میگویند
ضمیر منصوب به نزع خافض است و معنایش این است
فلیصم فی شهر رمضان
پس نمیتوان گفت روزه داری یک ماه است
بلکه آیه میفرماید در ماه رمضان باید روزه بگیرید.
پس صراحت ندارد که تمام ماه روزه داری کنیم.
اینجا باید به دلایل نقلی رجوع کنیم و ببینیم که روایات از عبارت
فلیصمه چند روز را گفته اند؟ یک ماه یا کمتر؟
که ظاهرا اجماع بر یک ماه است.

اما اگر '' فلیصمه'' را نادید بگیریم تنها کلمه ای که باقی می ماند ایاما معدودات است که آن هم همانطور که عرض شد بر تعداد مشخصی دلالت نمیکند و برای فهمیدن تعداد روزها دو حالت داریم :
الف )
هیچ قرینه ای نداریم و تعداد را بر کمترین حالت حمل میکنیم پس سه روز واجب است.
مثل اینکه مولا بگوید چند فقیر را اطعام کن و قرینه ای بر تعداد خاصی نباشد. ما تنها واجب است 3 فقیر اطعام کنیم.
ب )
قرینه داریم لکن اقوالی مطرح میشود :
1
عده ای میگویند تعداد ایام روزه داری مثل امتهای پیشین می باشد همانطور که خداوند به این شباهت اشاره میکند
کتب علیکم کما کتب علی الذین من قبلکم ایاما معدودات
پس اگر امتهای قبلی یک ماه روزه داشتند ما نیز یک ماه میگیریم
اگر انها ده روز گرفتند ما نیز ده روز میگیریم
اگر آنها سه روز گرفتند ما نیز سه روز میگیریم
لکن این فرض در صورتی صحیح است که ثابت شود ایاما معدودات ، وجه شباهت است ان هم به شکل یکسان و عینی نه به شکل تقریبی.
وشهر رمضان ، وجه افتراق است.
2
عده ای میگویند ما قرینه ای در آیه قرآن نداریم که نشان دهد مقصود از ایام معدود چند روز است
پس باید به دلایل نقلی رجوع کنیم که خودش چند دسته است
یک دسته که تمام امت بر آن اجماع دارند سی روز است
یک دسته ده روز گویند
یک دسته سه روز گویند
طبعا قول دسته اول ، اقوی و اولی است.

با سلام و درود

آیات روزه (183 تا 185 سوره بقره) یک مجموعه هستند.

آیه اول، فقط إخبار (خبر دادن) است، نه انشاء (تشریع وجوب روزه)؛ لذا آیه اول، روزه را واجب نکرده و از باب مقدمه چینی برای تشریع و وجوب روزه است؛ سریع هم می فرماید اختصاص به شما نداشته و برای امت های قبلی هم بوده است. این ها همه آماده سازی و زمینه چینی برای مخاطب در راستای پذیرش و تشریع روزه است.

آیه دوم در ادامه مقدمه چینی و زمینه سازی برای پذیرش و قبول این حکم، به اندک بودن مقدار آن اشاره دارد، هم چنین از باب تخفیف و ساده گیری، می فرماید برای کسانی که روزه گرفتن، سخت و طاقت فرساست و نمی توانند روزه بگیرند، به جای روزه، اطعام بدهند.

آیه سوم، تشریع وجوب روزه ماه رمضان است.

علامه طباطبایی(ره) می گوید:

سياق اين سه آيه دلالت دارد بر اين كه:

هر سه با هم نازل شده‏ اند، براى اين كه ظرف (ايام) در ابتداى آيه دوم، متعلق به كلمه (صيام) در آيه اول است،

و جمله‏ (شَهْرُ رَمَضانَ) در آيه سوم:
يا خبر است براى مبتدايى حذف شده كه عبارت است از ضميرى كه به كلمه (اياما) بر مى ‏گردد، و تقدير جمله (هى شهر رمضان) است،
و يا مبتدايى است براى خبرى كه حذف شده و تقديرش "شهر رمضان هو الذى كتب عليكم صيامه" است،
و يا بدل از كلمه صيام در جمله‏ (كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ) در آيه اول است.

و به هر تقدير جمله‏ (شَهْرُ رَمَضانَ) بيان و توضيحى است براى روشن كردن جمله‏ (أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ) ايام معدوده ‏اى كه روزه در آن ها واجب شده.

پس به دليلى كه ذكر شد آيات سه ‏گانه مورد بحث به هم متصل، و نظير كلام واحدى است كه يک غرض را در بر دارد، و آن غرض عبارت است از بيان وجوب روزه ماه رمضان.(ترجمه تفسیر المیزان، ج 2، ص 4)

یک قول میگوید
سوره بقره مدنی است پس این آیات طبیعتا در مدینه و بعد از هجرت نازل شده است.
در کتب تاریخی گفته اند وجوب روزه در شعبان سال دوم هجرت رخ داده است که منطبق میشود بر آیه 183 و بعد بر ایه 184 و 185

لکن طبق نقل های دیگر تاریخی که قوت ندارد ظاهرا
میگویند وجوب روزه در مکه رخ داده است لکن به شکل سه روزه در ماه بوده و مانند این اقوال...

بررسی ایات 183 و 184 و 185
نشان میدهد که ترتیب نزول به همین شکل بوده است...
لکن دو قول عمده وجود دارد
برخی میگویند آیه 185 ناسخ است و آیه 184 منسوخ است...
به عبارتی در ابتدا خداوند روزه را به مدت 10 روز واجب کرد و فرمود ایاما معدودات
بعد در آیه 185 فرمود روزه باید 30 روز باشد
و طبق قولی دیگر ذیل همین نظریه میگویند
روزه در آیه 184 و 185 همان 30 روز بوده است لکن در آیه 184 روزه وجوب تخییری داشته است ولی در آیه 185 به وجوب تعیینی رسیده است...یعنی ابتدا مردم مخیر بودند یا روزه بگیرند یا یک مد طعام بابت هر روز بدهند... اما بعد این حکم نسخ شده و گفته اند همگی در حالت عادی باید روزه بگیرند و راه جایگزینی مثل فدیه طعام نداریم....

خلاصه تفسیر ایات با ترتیب نزول پیوستگی دارد...
و اقوال مختلفی در تفسیرش قابل طرح است....

سلام

فلیصمه
روزه بدارد آن ماه را

ماه ظرف زمان است
پس معنایش میشود
روزه بدارند در آن ماه
روزه گرفتن در ماه رمضان به این معنا نیست که حتما تمام ماه ( 29 یا 30 روز ) را روزه بدارد...

اما ظاهرا بزرگان فقها میگویند معنای آیه روزه داری تمام ماه رمضان است نه روزه داری در ماه رمضان...

ایاما معدودات
ایاما معدودات به ظاهر باید بر مقدار اندک دلالت کند
در قران این تعبیر برای ایام تشریق به کار رفته که سه روز است.
در مورد حضرت یوسف از تعبیر دراهم معدوده استفاده شده
در مورد عده ماهیانه هم از همین ریشه استفاده شده است...

اما
نمیتوان ایام معدودات را نص در سه روز دانست
فقط میتوان گفت ایام محدودی است
مثلا عده میتواند سه ماه باشد
دراهم معدود برای فروش حضرت یوسف میتواند بیشتر از سه درهم باشد که ظاهرا همین طور بوده است...

البته تعبیر ایاما معدودات تنها مختص ایام تشریق و این آیه است
ما در ایه تشریق از کجا متوجه شدیم ایاما معدودات چند روز است ؟
از طریق سنت متوجه شدیم
در این آیه نیز باید از طریق سنت متوجه شویم که ایاما معدودات در آیه صوم چند روز است ؟
اگر بخواهیم به خاطر شباهت این دو تعبیر، دست به قیاس بزنیم، نادرست خواهد بود...
لااقل چنین برداشتی نص نخواهد بود...

سلام
عیدتون مبارک
ما مطالبی خواندیم، گفتیم شاید در تفهیم موضوع کمک کند.

امیرالمومنین علی ابن ابیطالب ع ( خود حضرت قرآن ناطق بودند و نیاز به تفاسیر دیگه نیست،به کلام حضرت رجوع کنیم بهتر است ) فرمودند همه ما نیازمند گذراندن پنجاه منزلگاه هستیم که هر منزلگاه شامل هزار سال دنیوی است و پنجاه هزارسال دنیوی هست.

امور واجب و مستحبی بر عهده مکلف قرار میگیرد تا به آنچه شایسته هست برسد.

ممکن است برای یک عالم دینی، سه روز او یکسال مردم عادی از نظر معنوی باشد.

اما در مورد مدت زمان روزه، قرآن لفظ کلمه شهر بمعنای عربی ماه آورده و ۲۹ یا ۳۰ روز میتواند باشد.

غلام امام زمان خود باشیم که موفق نام غلام امام رضا ع بوده Smile

خباء;984487 نوشت:
لااقل چنین برداشتی نص نخواهد بود...

با سلام و درود

در تایید این عبارت باید گفت: مطابق نص و دلیل که نیستند، هیچ؛ حتی بسیار بالاتر از آن باید گفت: این قرینه سازی و تمسک به ظواهر و...، صرفا در حد احتمال مطرح هستند و اصلا نمی توانند در برابر دلائل ثابت شده بر وجوب سی روز روزه (یکماه)، ایستادگی کنند و اصلا در حدی نیستند که قابل طرح باشند، چه برسد به بررسی و تامل.

فهم پیامبر(صلی الله علیه و آله) از قرآن و آیات روزه، فهم اهلبیت(علیهم السلام)، فهم صحابه، تابعین، مسلمانان صدر اسلام تاکنون، همه و همه، وجوب یکماه روزه رمضان بوده است و پس از نزول آیه «فَمَن شَهدَ مِنكُمُ الشَّهرَ فَلْيصُمْه»(بقره/ 185)، اصلا کسی وجوب سه روز را مطرح نکرده است.

لذا طرح این احتمالات و قرینه سازی و...، در مقابل این همه دلائل و مستندات علمی، اصلا در حد توجه و تامل نیست؛ زیرا وجوب یکماه روزه، مسلّم و ثابت است.

علامه طباطبایی(ره) پس از اشاره به برخی از این ادعاهای مطرح شده در آیات روزه، مانند ناسخ و منسوخ بودن و...، آن ها را با ادله مختلف، باطل، غیرعلمی و مردود دانسته سپس می گوید:

«و به جان خودم، اين گونه تفسيرها بازى كردن با قرآن و پاره پاره كردن آيات آن است، و اگر خواننده عزيز در آيات سه‏ گانه مورد بحث دقت كند خواهد ديد كه هر سه، يک غرض را دنبال مى ‏كند و يک سياق متصل و جملاتى به هم پيوسته و بيانى روشن دارد، آن گاه اگر اين كلام واحد و پيوسته را با نظريه اين مفسرين تطبيق دهد، خواهد ديد كه ديگر آن سياق پيوسته را ندارد، جملاتش با يكديگر متنافى است، اولش آخرش را نقض مى ‏كند...، و اين تالى فاسدها فاحش ‏ترين تالى فاسدهايند.»(ترجمه تفسير الميزان، ج ‏2، ص 14)

پرسش:
مقاله ای در باره تعداد روزه های واجب گذاشتم لطفا درست یا غلط بودن این مقاله را مشخص کنید.
«تعداد» روزه مقرر شده در قرآن سه روز در سال و «زمان» آن ماه رمضان می باشد. به بیان دقیق تر هر فرد مخاطب قرآن که ایمان آورده است باید در فرصتِ بازه زمانی ماه رمضان یک «عده» سه روزه ای را تکمیل کند و یا به عوض روزه داری گزینه «خوراک دادن به مسکین» را انتخاب کند. در برداشت رایج اما «تعداد» روزه با «زمان» روزه داری (بازه یک ماهه رمضان) یکسان فرض شده است. در نتیجه عده سه روزه مقرر شده در قرآن به ده برابر افزایش پیدا کرده است............

پاسخ:
آیات مورد نظر:
«يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ اَلصِّيٰامُ كَمٰا كُتِبَ عَلَى اَلَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»؛ ای افرادی که ایمان آورده ‌اید! روزه بر شما نوشته شده، همان ‌گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید.(1)

«أَيّٰاماً مَعْدُودٰاتٍ فَمَنْ كٰانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيّٰامٍ أُخَرَ وَ عَلَى اَلَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعٰامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»؛ چند روز معدودی را (باید روزه بدارید!) و هر کس از شما بیمار یا مسافر باشد تعدادی از روزهای دیگر را (روزه بدارد) و بر کسانی که روزه برای آنها طاقت ‌فرساست؛ (همچون بیماران مزمن، و پیرمردان و پیرزنان،) لازم است کفّاره بدهند: مسکینی را اطعام کنند؛ و کسی که کارِ خیری انجام دهد، برای او بهتر است؛ و روزه داشتن برای شما بهتر است اگر بدانید!(2)

«شَهْرُ رَمَضٰانَ اَلَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ اَلْقُرْآنُ هُدىً لِلنّٰاسِ وَ بَيِّنٰاتٍ مِنَ اَلْهُدىٰ وَ اَلْفُرْقٰانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ اَلشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كٰانَ مَرِيضاً أَوْ عَلىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيّٰامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اَللّٰهُ بِكُمُ اَلْيُسْرَ وَ لاٰ يُرِيدُ بِكُمُ اَلْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا اَلْعِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اَللّٰهَ عَلىٰ مٰا هَدٰاكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»؛ (روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است؛ ماهی که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانه‌ های هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن کس که بیمار یا در سفر است، روزهای دیگری را به جای آن، روزه بگیرد! خداوند، راحتی شما را می‌ خواهد، نه زحمت شما را! هدف این است که این روزها را تکمیل کنید؛ و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، بزرگ بشمرید؛ باشد که شکرگزاری کنید!(3)

ادعای نویسنده مقاله
در ابتدا چون ممکن است کسی حوصله خواندن این مقاله طولانی را نداشته باشد، بطور اختصار به ادعای مطرح شده در این مقاله می پردازم:
نویسنده این مقاله، در صدد این است تا ثابت کند از آیات 183 تا 185 سوره بقره، سه روز روزه فهمیده می شود، نه سی روز روزه.
ایشان می گوید آیه 183، وجوب روزه را بیان می کند.
آیه 184 مقدار روزه (سه روز) و نیز جایگزین اطعام برای روزه را بیان می کند.
ایشان مقدار روزه را به قرینه آیات حج «أَيَّامٍ مَعْلُومات‏»(4) و نیز « أَيَّامٍ مَعْدُودات‏»(5) که به سه روز ایام تشریق (یازدهم تا سیزدهم ذی الحجه) اشاره دارد، سه روز پشت سر هم می داند؛ افزون بر این که این سه روز روزه را هم واجب تخییری دانسته یعنی هر کس بخواهد می تواند سه روز روزه را انتخاب کرده و یا اصلا روزه نگیرد و به جای آن اطعام فقیر را انتخاب کند.
و آیه 185 هم فرصت و زمان این روزه داری را بیان می کند؛ یعنی زمان انجام این روزه واجب یا جایگزین آن، طول مدت ماه رمضان است.

مردود بودن این ادعا
در پاسخ به این مقاله باید گفت دقت خوبی است ولی دلیلی بر پذیرش و درستی آن نداریم.
پس از نزول آیه «شَهْرُ رَمَضٰانَ... فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ اَلشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ»(6) کسی نمی گوید روزه واجب رمضان، سه روز است؛ همه می گویند سی روز است.
کسانی هم که سه روز می گفته اند، با نزول آیه 185، می گویند حکم سه روز نسخ شده و حکم جدید (ناسخ) سی روز (تمام ماه رمضان) است؛ لذا پس از آن، دیگر قول به سه روز نداریم.
اگر هم این سه آیه پیوسته باشند که اصلا موردی برای ناسخ و منسوخ پیدا نمی شود؛ کما این که تاریخ گواهی نداده و هیچ اتفاق نظری هم در این زمینه نیست.
از اینرو پس از نزول آیات، قائل به سه روز نداریم.

اما در طرف مقابل، یعنی برای یک ماه روزه، ادله زیادی داریم:
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) که قرآن کریم معجزه ایشان است و ایشان نیز خود، از طرف خداوند، مفسر قرآن کریم است: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ‏ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِم‏»(7)، یک ماه رمضان را به عنوان روزه واجب دانسته و روزه می گرفتند.
امیر مؤمنان علی(علیه السلام) که تعلیم دیده مکتب پیامبر(صلی الله علیه و آله) هستند و نیز سایر ائمه معصومین(علیهم السلام)نیز یک ماه رمضان را به عنوان روزه واجب دانسته و روزه می گرفتند.
صحابه پیامبر، تابعین صحابه و مردم زمان نزول و پس از آن تاکنون، ماه رمضان را به عنوان روزه واجب دانسته و روزه می گرفته و می گیرند.
روایات بسیاری که در باره روزه واجب، مقدار آن، شروع و پایان آن، و احکام آن و... است؛ روزه تمام ماه رمضان را مد نظر دارند، نه فقط سه روز آن را.
تاریخ نیز شاهد و گواه بر این وجوب روزه و روزه داری مسلمانان در تمام ماه رمضان است؛ و هیچ شاهد تاریخی بر اکتفا به سه روز روزه در ماه رمضان نداریم.
نکته: در باره جایگزین روزه واجب (یعنی هر کس در شرائط عادی مخیر باشد بین سه روز روزه گرفتن و بین روزه نگرفتن و اطعام دادن) باید گفت اصلا چنین چیزی نداریم و کسی هم نگفته است.
بنابر این:
هیچ دلیلی بر این ادعا وجود ندارد؛ لذا قابل قبول نیست؛ زیرا:
چگونه می توان فهم پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) از قرآن و نیز عمل و سیره ایشان، هم چنین فهم و عمل معصومین، سیره و عمل صحابه و مسلمان از صدر اسلام تاکنون را نادیده گرفت؟!
چگونه این استدلال های ناتمام و مخدوش، می تواند در برابر این همه مستندات و استدلال های نقلی و عقلی و تاریخی، مقاومت کند؟!
چه دلیلی از شارع مقدس، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)، حضرات معصومین، تاریخ و سیره متشرعین و...، برای ادعای مطرح شده در این مقاله، وجود دارد؟!
بالاخره اگر چنین فهمی از قرآن، صحیح و قابل توجه بوده، باید اثری از آن در نقل های روایی و تاریخی و... موجود باشد؛ که نیست.

گوشه ای از شواهد روایی بر وجوب یکماه روزه
* سؤال از آیه 185 سوره بقره:
«قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ‏ - قَالَ مَا أَبْيَنَهَا مَنْ شَهِدَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ سَافَرَ فَلَا يَصُمْه‏»؛ از امام صادق(عليه السلام) در باره آیه «فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ‏» سؤال كردم، امام فرمودند: چه روشن است معنى آن! كسى كه حاضر در وطن باشد بايد آن ماه را روزه بگيرد و كسى كه سفر كند ببايد روزه بگيرد.(8)

* شروع و پایان روزه، یکماه کامل:
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ...فَإِذَا رَأَيْتَ الْهِلَالِ فَصُمْ وَ إِذَا رَأَيْتَهُ فَأَفْطِرْ»؛ امام صادق(علیه السلام) فرمودند: زمانی که هلال ماه (اول رمضان) را دیدی روزه بگیر و زمانی که هلال ماه (اول شوال) را دیدی، افطار کن [روزه نگیر].(9)
«عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا رَأَيْتُمُ الْهِلَالَ فَصُومُوا وَ إِذَا رَأَيْتُمُوهُ فَأَفْطِرُوا»؛ امام باقر(علیه السلام) فرمودند: وقتی هلال ماه [رمضان] را دیدید روزه بگیرید و هنگامی که هلال ماه [شوال] را دیدید افطار کنید(روزه نگیری).(10)

* در یک روایت طولانی؛ وجوب روزه در تمام ماه رمضان و وجوب کفاره (60 روز روزه) برای کسی که عمدا یک روز را روزه نگرفته است:
«... لَيْسَ مِنَ الصَّوْمِ شَيْ‏ءٌ وَاجِبٌ إِلَّا صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ ... أَمَّا الْوَاجِبَةُ فَصِيَامُ شَهْرِ رَمَضَانَ ... وَ صِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ فِيمَنْ أَفْطَرَ يَوْماً مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ ...»؛ از روزه واجب نیست الا روزه ماه رمضان،... اما آن چه واجب است روزه ماه رمضان است.... و (واجب است) روزه گرفتن دو ماه پشت سر هم، برای کسی که یک روز از ماه رمضان را [عمدا] افطار کرده است... .(11)

* کفاره کسی که یک روز از ماه رمضان را عمدا و بدون عذر، روزه نگیرد:
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فِي رَجُلٍ أَفْطَرَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ مُتَعَمِّداً يَوْماً وَاحِداً مِنْ غَيْرِ عُذْرٍ قَالَ يُعْتِقُ نَسَمَةً أَوْ يَصُومُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ أَوْ يُطْعِمُ سِتِّينَ مِسْكِيناً- فَإِنْ لَمْ يَقْدِرْ تَصَدَّقَ بِمَا يُطِيقُ»؛ امام صادق(علیه السلام) در باره کسی که یک روز از ماه رمضان را عمدا و بدون عذر، روزه نگرفته است فرمودند باید یک بنده آزاد کند، یا دو ماه پشت سر هم روزه بگیرد، یا شصت فقیر را طعام بدهد؛ و اگر بر هیچکدام توانایی ندارد، به مقدار که توانایی دارد صدقه بدهد.(12)

* مجازات کسی که روزه نگرفتن در ماه رمضان را گناه نمی داند:
«سُئِلَ أَبُو جَعْفَرٍ ع عَنْ رَجُلٍ شَهِدَ عَلَيْهِ شُهُودٌ أَنَّهُ أَفْطَرَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ قَالَ يُسْأَلُ هَلْ عَلَيْكَ فِي إِفْطَارِكَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ إِثْمٌ فَإِنْ قَالَ لَا فَإِنَّ عَلَى الْإِمَامِ أَنْ يَقْتُلَهُ وَ إِنْ قَالَ نَعَمْ فَإِنَّ عَلَى الْإِمَامِ أَنْ يَنْهَكَهُ ضَرْباً»؛ از امام باقر(علیه السلام) از مردی سؤال شد که چند نفر شاهد بوده اند او سه روز از ماه رمضان را روزه نگرفته است، امام فرمودند از او سؤال شود آیا روزه نگرفتن در ماه رمضان را گناه می داند؟ اگر گفت: نه گناه نمی داند(یعنی معتقد به وجوب روزه ماه رمضان نیست)، امام باید او را به قتل برساند؛ و اگر گفت: بله گناه است (یعنی به وجوب روزه معتقد بوده ولی از روی بی مبالاتی نگرفته است)، امام باید او را مجازات کند.(13)

احادیث دیگری که اشاره به مجازات روزه خواری در ماه رمضان است؛
احادیث بسیاری که در باب احکام روزه است و در باره کسی است که در طول ماه رمضان، قبل از ظهر یا بعد از ظهر از سفر بر می گردد و یا قبل از ظهر یا بعد از ظهر به سفر می رود؛
احادیث بسیاری در باره بانوان که عذر شرعی دارند و امام می فرمایند باید بعدا، قضای آن تعداد روزه از رمضان را که نگرفته اند قضا کنند؛
و...
نکته: همه این روایات، بخش بسیار کوچکی از انبوه روایات در باره روزه است، آن هم فقط از یک کتاب روایی، نه همه کتب.
هم چنین این روایات ناظر به هر روز از ماه رمضان، یعنی تمام روزها و تمام طول یکماه رمضان است.

بیان تفسیری آیات روزه
آیات روزه (183 تا 185 سوره بقره) یک مجموعه هستند.
آیه اول، فقط إخبار (خبر دادن) است، نه انشاء (تشریع وجوب روزه)؛ لذا آیه اول، روزه را واجب نکرده و از باب مقدمه چینی برای تشریع و وجوب روزه است و سریع هم می فرماید اختصاص به شما نداشته و برای امت های قبلی هم بوده است. این ها همه آماده سازی و زمینه چینی برای مخاطب در راستای پذیرش و تشریع روزه است.
آیه دوم در ادامه مقدمه چینی و زمینه سازی برای پذیرش و قبول این حکم، به اندک بودن مقدار آن اشاره دارد، هم چنین از باب تخفیف و ساده گیری، می فرماید برای کسانی که روزه گرفتن، سخت و طاقت فرساست و نمی توانند روزه بگیرند، به جای روزه، اطعام بدهند.
آیه سوم، تشریع وجوب روزه ماه رمضان است.

علامه طباطبایی(ره) می گوید: سياق اين سه آيه دلالت دارد بر اين كه:
هر سه با هم نازل شده‏ اند، براى اين كه ظرف (ايام) در ابتداى آيه دوم، متعلق به كلمه (صيام) در آيه اول است،
و جمله‏ (شَهْرُ رَمَضانَ) در آيه سوم:
يا خبر است براى مبتدايى حذف شده كه عبارت است از ضميرى كه به كلمه (اياما) بر مى ‏گردد، و تقدير جمله (هى شهر رمضان) است،
و يا مبتدايى است براى خبرى كه حذف شده و تقديرش "شهر رمضان هو الذى كتب عليكم صيامه" است،
و يا بدل از كلمه صيام در جمله‏ (كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ) در آيه اول است.
و به هر تقدير جمله‏ (شَهْرُ رَمَضانَ) بيان و توضيحى است براى روشن كردن جمله‏ (أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ) ايام معدوده ‏اى كه روزه در آن ها واجب شده.
پس به دليلى كه ذكر شد آيات سه ‏گانه مورد بحث به هم متصل، و نظير كلام واحدى است كه يک غرض را در بر دارد، و آن غرض عبارت است از بيان وجوب روزه ماه رمضان.(14)

علامه طباطبایی(ره) پس از اشاره به برخی از این ادعاهای مطرح شده در آیات روزه، مانند ناسخ و منسوخ بودن و...، آن ها را با ادله مختلف، باطل، غیرعلمی و مردود دانسته سپس می گوید:
«و به جان خودم، اين گونه تفسيرها بازى كردن با قرآن و پاره پاره كردن آيات آن است، و اگر خواننده عزيز در آيات سه ‏گانه مورد بحث دقت كند خواهد ديد كه هر سه، يک غرض را دنبال مى ‏كند و يک سياق متصل و جملاتى به هم پيوسته و بيانى روشن دارد، آن گاه اگر اين كلام واحد و پيوسته را با نظريه اين مفسرين تطبيق دهد، خواهد ديد كه ديگر آن سياق پيوسته را ندارد، جملاتش با يكديگر متنافى است، اولش آخرش را نقض مى ‏كند، ... و اين تالى فاسدها فاحش ‏ترين تالى فاسدهايند.»(15)

کلام آخر:
بیشتر استدلال های این مقاله، بر پایه ظهور از آیه و قرینه آوردن است، که به فرض اثبات چنین ظهوری و فرض نبود مناقشه در آن، باید گفت ظهور نمی تواند در برابر دلیل، مقاومت کند.
نمی توان این همه دلیل (قرآنی، روایی، سیره پیامبر، سیره معصومین، سیره متشرعین و مسلمانان از صدر اسلام تاکنون، شواهد تاریخی و...) را به خاطر یک ظهور، نادیده گرفت و به ظهور تمسک کرد؛ این علمی و صحیح نیست.
لذا از نظر علمی، کسی که می خواهد سه روز روزه را اثبات کند باید آنقدر دلیل داشته باشد تا بتوانند علاوه بر مقاومت و مقابله با این همه دلیل موجود و ثابت شده، بر آن ها هم غلبه کنند.

خلاصه: با چند ظهور و قرینه، نمی توان دلائل قطعی، واضح و روشن را نادیده گرفت. لذا طرح این احتمالات و قرینه سازی و...، در مقابل این همه دلائل و مستندات علمی، اصلا در حد توجه و تامل نیست؛ زیرا وجوب یکماه روزه، مسلّم و ثابت است.

پی نوشت ها:
1. بقره: 2/ 183.
2. بقره: 2/ 184.
3. بقره: 2/ 185.
4. حج: 22/ 28.
5. بقره: 2/ 203.
6. بقره: 2/ 185.
7. نحل: 16/ 44.
8. کلینی، الکافی، (ط - الإسلامية)، ج 4، ص 126، ح 1.
9. همان، ص 76، ح 1.
10. همان، ص 77، ح 6.
11. همان، ص 84.
12. همان، ج ‏4، ص 101.
13. همان، ص 103.
14. طباطبایی، تفسير الميزان، ترجمه موسوی همدانی، انتشارات: جامعه مدرسین، دفتر انتشارات اسلامی ـ قم، ج 2، ص 4.
15. همان، ج ‏2، ص 14.

موضوع قفل شده است