جمع بندی مشکلات تمام نشدنی کنترل خشم من

تب‌های اولیه

38 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مشکلات تمام نشدنی کنترل خشم من

با سلام و احترام خدمت کارشناس عزیز
بنده مشکلی دارم تحت عنوان کنترل خشم. چندین تاپیک مختلف از این انجمن در این باره خوندم ولی کمکی بهم نکرد راهکار های عجیب و غریبی و غیر کاربردی زیاد دیدم خواشمندم به بنده در این زمینه کمک کنید. دو بخش این خشم من
اول در مورد خانواده من دوس ندارم در مورد اعضای خانوادم اصلا عصبانی بشم. ولی خوب گاهی پیش میاد و خوشبختانه خودم رو کنرل میکنم و فحاشی نمیکنم یا داد نمیزنم ولی بالاخره غر غر میکنم و این نگه داشتن خشم باعث میشه خودم رو از درون بسوزونه و بسیار اذیت میشم و تا چند ساعت حالم خوب نیست.
دوم در مقابل مردم جامعه هست. خوب میدونید اکثریت مردم ما فرهنگ و ادب ندارن و در حق خوری و پایمال کردن حقوق دیگران و زرنگ بازی سر آمد مخلوقات عالم هستن(صد رحمت به پدر یهود) ... موقعی هم که به رفتارشون اعتراض میکنی با پرخشگری و فحاشی و درگیری فیزیکی روبه رو میشی راهکار مناسب در این مواقع چیه؟
ی جا میخوندم تغییر وضعیت از ایستاده به نشسته!!!! یا وضو گرفتن راه کنترل خشم هست خوب شما تصور کنید وسط خیابان با ی آدم بی ارزش دعوامون شد و داشت حق ما رو میخورد بعد شروع به فحاشی کرد و با ما گلاویز شد بهش بگیم صبر کن وضو بگیرم!!!! طبعا این راهکار ها بیشتر چیزی شبیه طنز هست تا راهکار
جای دیگری خوندم بخشش!!! و مثال جریان جناب مالک اشتر و آن فرد بی ادب رو بیان کرده بود اما آیا این موضوع به معنی تو سری خوری و اجازه دادن به دیگران برای استفاده از این مقید بودن فرد نمیشه؟
در کل من راه حل کاربردی و منطقی که بدرد بنده بخوره و بتونم در زندگیم استفاده کنم پیدا نکردم از کارشناس محترم خواهش دارم به بنده کمک کنند
سپاس فراوان @};-@};-@};-

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد بدیع

جوجه اردک زشت;983302 نوشت:
با سلام و احترام خدمت کارشناس عزیز
بنده مشکلی دارم تحت عنوان کنترل خشم. چندین تاپیک مختلف از این انجمن در این باره خوندم ولی کمکی بهم نکرد راهکار های عجیب و غریبی و غیر کاربردی زیاد دیدم خواشمندم به بنده در این زمینه کمک کنید. دو بخش این خشم من
اول در مورد خانواده من دوس ندارم در مورد اعضای خانوادم اصلا عصبانی بشم. ولی خوب گاهی پیش میاد و خوشبختانه خودم رو کنرل میکنم و فحاشی نمیکنم یا داد نمیزنم ولی بالاخره غر غر میکنم و این نگه داشتن خشم باعث میشه خودم رو از درون بسوزونه و بسیار اذیت میشم و تا چند ساعت حالم خوب نیست.
دوم در مقابل مردم جامعه هست. خوب میدونید اکثریت مردم ما فرهنگ و ادب ندارن و در حق خوری و پایمال کردن حقوق دیگران و زرنگ بازی سر آمد مخلوقات عالم هستن(صد رحمت به پدر یهود) ... موقعی هم که به رفتارشون اعتراض میکنی با پرخشگری و فحاشی و درگیری فیزیکی روبه رو میشی راهکار مناسب در این مواقع چیه؟
ی جا میخوندم تغییر وضعیت از ایستاده به نشسته!!!! یا وضو گرفتن راه کنترل خشم هست خوب شما تصور کنید وسط خیابان با ی آدم بی ارزش دعوامون شد و داشت حق ما رو میخورد بعد شروع به فحاشی کرد و با ما گلاویز شد بهش بگیم صبر کن وضو بگیرم!!!! طبعا این راهکار ها بیشتر چیزی شبیه طنز هست تا راهکار
جای دیگری خوندم بخشش!!! و مثال جریان جناب مالک اشتر و آن فرد بی ادب رو بیان کرده بود اما آیا این موضوع به معنی تو سری خوری و اجازه دادن به دیگران برای استفاده از این مقید بودن فرد نمیشه؟
در کل من راه حل کاربردی و منطقی که بدرد بنده بخوره و بتونم در زندگیم استفاده کنم پیدا نکردم از کارشناس محترم خواهش دارم به بنده کمک کنند
سپاس فراوان

سلام خدمت شما پرسشگر گرامی و تشکر از سوال خوبی که مطرح کردید
اما ابتدا به بیان نکته ای در رابطه با توصیه به وضو در کنترل خشم اشاره کنم:
فرد در حالت خشم دو مرحله را پشت سر میگذارد. مرحله اول مرحله ای است که عصبانیت رخ داده و زمینه برای اعمال و بروز خشم وجود دارد. مرحله دوم مرحله ای است که فرد عصبانی شده است اما امکان اعمال آن وجود ندارد مثل اینکه فردی که از او عصبانی شده در دسترس او نیست. و یا زمینه برای بروز خشم هست ولی خشم را کنترل و درون ریزی کرده است. این دو مرحله راهکارهای خاص به خود را دارد و برخلاف تصور شما وضو گرفتن که در روایات به آن توصیه شده است راهکار مرحله دوم است نه اول. یعنی وضو گرفتن راهکار کنترل خشم در صحنه درگیری خیابانی نیست بلکه در آن مواقعی است که فرمودید خشم خود را فرو برده اید اما به خاطر تحمل آن تا چند ساعت اذیت هستید. وضو گرفتن باعث میشود احساس ناراحتی از خشم سرکوب شده در درون، از بین برود.

برای کنترل و درمان خشم چند راهکار پیشنهاد میشود:
راهکار بینشی: تا وقتی که شما این باور را داشته باشید که اکثریت مردم ادب و فرهنگ ندارند خشمگین شدن شما به نظر طبیعی و غیر قابل درمان می رسد! چون این ذهنیت و بدبینی شما باعث میشود:

  1. حتی قبل از دیدن بدرفتاری از دیگران به خاطر احساس ناامنی از طرف آنها حال خوبی نداشته باشید و یک درگیری ذهنی و احساس ترس، آرامش و تعادل شما را بر هم زده باشد. این احساس منفی شما را به مرز عصبانیت و برانگیختگی می رساند تا جایی که با دیدن رفتار بد به سرعت در خشم فرو می روید.
  2. به صورت ناخودآگاه رفتارهای بد دیگران برای شما بزرگنمایی میشود و بر روی آنها تمرکز پیدا میکنید.
  3. رفتارهای مثبت و یا خنثی و بدون قصد دیگران را حمل بر بدخواهی و بی ادبی خواهید کرد.
  4. شاید پذیرش این حرف کمی سخت باشد. اما فکر کردن به انسان های بدرفتار و بی ادب باعث میشود آنها بیشتر بر سر راه انسان قرار بگیرند.
بنابراین توصیه ما این است که همانطوری که در آموزه های دینی بر آن تاکید شده است یک خوش بینی عمومی توآم با احتیاط(نه نگرانی و ترس) نسبت به همه داشته باشید که جز در صورتی که خلاف آن را ندیدید آن را کنار نگذارید. در مواردی هم که خلاف آن را مشاهده کردید تنها درباره همان فرد بدبین شوید ولی آن بدبینی را به دیگران سرایت ندهید.

راهکار گرایشی
شما نسبت به مشکلاتی که خشم برای شما به وجود آورده است واقف هستید و نسبت به آثار منفی آن احساس منفی پیدا کرده اید. اما ممکن است هنوز نسبت به خود خشم و بروز آن احساس منفی نداشته باشید و آن را مثلا جلوه ای از اقتدار، صلابت، حق طلبی و .... بدانید. چنین انگیزه و احساسی نسبت به خشم به تداوم آن در شما دامن می زند. مثلا بردباری مالک اشتر و بخشیدن فرد گستاخ را باعث پر رو شدن آن گستاخ میدانید. اما مالک جور دیگری فکر میکرد و این رفتار را باعث شرمندگی فرد گستاخ می دانست.
البته همانطوری که منابع دینی هم تصریح دارد بخشیدن دیگران در همه موارد صحیح نیست. به طور کلی خداوند هیچ نیرو و قوه ای را به انسان نداده تا انسان به طور کامل او را تعطیل کند. غضب نیز یک نعمت است که در جای خود باید مورد استفاده قرار گیرد. اما مواردی که یک مومن به غضب نیاز پیدا میکند خیلی کمتر از مواردی است که به نرم خوئی و خوش اخلاقی نیاز دارد.

یک نکته درباره گذشت:
گذشت راهکار خوبی است اما این گذشت را کمی زودتر از پدیدآمدن اسباب خشم اعمال کنید تا زمینه برای عصبانی شدن به وجود نیاید. مثلا وقتی راننده اتومبیلی خطایی انجام داد که باعث تضییع حق شما شد به جای اینکه بعد از درگیری سعی کنید او را ببخشید همانجا او را ببخشید. شما مسئول این نیستید که به هر فردی آن هم به هر روشی آموزش رانندگی و احترام به قوانین را در خیابان یاد بدهید.

راهکار کنشی
ممکن است بگویید در مورد عصبانی شدنتان در محیط خانواده راهکارهای بینشی و گرایشی موثر نیست. چرا که واقعا شما خانواده خود را دوست دارید و همانطوری که گفتید اصلا نمی خواهید در محیط خانواده عصبانی شوید. و آنها را افرادی که مدام میخواهند به حقوق شما تجاوز کنند هم نمی دانید. در اینجا باید ضمن در نظر گرفتن راهکارهای قبلی بیشتر از رفتاردرمانی کمک بگیرید.

زمینه‌های خشم و غضب مثل تکبر، شوخی، عیب جویی، لج بازی و مجادله، حرص و طمع دنیایی را از خودتان دور کنید. گاهی اوقات توقعات بیش از حد انسان و طبیعتا مقاومت دیگران در برابر آنها انسان را عصبانی میکند. گاهی اوقات غرور و تکبر بیجای انسان باعث میشود رفتار دیگران را حمل بر بی ادبی و بی احترامی نسبت به خودمان تلقی کنیم و عصبانی شویم. از نشانه های تواضع تسلیم در برابر حق است. جایی که انسان بفهمد اشتباه کرده بپذیرد. یا اگر پیشنهادی داد و دیگران نپذیرفتند ناراحت نشود و آن را حمل بر قصد و غرض داشتن آن ها نکند. سعی کنید برای نظرات دیگران مخصوصا همسرتان احترام قائل شوید و در تصمیم گیری ها به صورت جمعی عمل کنید و به نتیجه برسید.

یک اخلاق به وسیله تکرار و تمرین برای انسان تبدیل به عادت میشود. بنابراین تلاش کنید بر خلاف اخلاق فعلی خود، خوشرویی و خوشرفتاری داشته باشید و آن قدر ادامه دهید تا وقتی که احساس کنید بدون توجه و زحمت هم خوش اخلاق و خوش برخورد هستید. اینجا است که خلق شما تغییر کرده است. اما تا زمانی که به این نقطه میرسید لازم است با جدیت و تلاش رفتار خود را کنترل کنید. تا میتوانید از کسی عصبانی نشوید و اگر شدید بروز ندهید. با استفاده از برنامه مشارطه این تمرین را بهتر میتوانید انجام دهید. یعنی هر روز صبح به خود قول دهید که بداخلاقی نداشته باشید و در طول روز هم مراقب باشید که بر خلاف قولتان عمل نکنید. در آخر شب محاسبه کنید که چقدر موفق بوده اید و اگر خطایی داشته اید به خاطر آن خود را سرزنش کنید و حتی جریمه ای برای خود در نظر بگیرید. میتوانید تعداد اشتباهات خود را هر روز یادداشت کنید و روند بهبود خود را مشاهده کنید.

اگر بدخلقی و عصبانیت شما غیر طبیعی به نظر می آید و یا برای مدتی است که بد خلق شده اید ممکن است ناشی از عدم تعادل مزاج و یا بر اثر کمبود برخی از ویتامین ها و پرکاری یا کم کاری برخی از غدد نیز باشد. بنابراین در این صورت میتوانید به طبیب سنتی و یا پزشک نیز مراجعه کنید.
موفق باشید.

باسمه الکریم

عرض سلام و ادب و آرزوی قبولی طاعات و عبادات

بدیع;983439 نوشت:
ابتدا به بیان نکته ای در رابطه با توصیه به وضو در کنترل خشم اشاره کنم:

منشأ خشم چیست؟

آیا هر نوع خشمی مذموم است یا غضب ممدوح هم داریم؟

اصولا انسان از کجا بفهمد در چه مقامی باید خشمش را اعمال کند و در چه موقعیتی باید کظم غیض نماید؟

آیا تشخیص آن بر اساس نوع برخورد و واکنش دیگران نسبت به ماست یا اساسا کیف نفسانی از جمله

خشم چیزی درونی است و نباید مهارش به دست دیگران باشد و به تعبیری مهار احساسات انسان باید

به دست خودش باشد؟

و اگر اینگونه نباشد آیا می توان بر احساسات خویش از جمله خشم در برابر رفتار نامناسب دیگران خویشتنداری کرد؟

هوالنور

سلام و عرض ادب

اول اینکه مزاج خشم گرم و خشک هست پس وقتی میگن وضو بگیرین چون اب سرد به بدن ریخته میشه اتش خشم رو خاموش میکنه یا
یک لیوان اب خوردن هم همین کار رو انجام میده

برای مهار خشم میتونید از اینها استفاده کنید :
1-انحراف توجه
2-ترک موقعیت یا محیط برای چند لحظه ....میتونید برید بیرون هوای سرد به سرتون بخوره
3-مدارا کنید و صبرتون رو افزایش بدید
4-حس شوخ طبعی و خوش خلقی رو درون خودتون افزایش بدید
5- قبل از هر رفتاری 3 ثانیه مکث کنید تا ملکه بشه ....وقتی خشمگین شدید هم 3 ثانیه مکث باعث فروکش کردن هیجان میشه
مثلا میخواین حرف بزنید 3 ثانیه مکث ...میخواین غذا میل کنید 3 ثانیه مکث... و الی اخر

بدیع;983439 نوشت:
سلام خدمت شما پرسشگر گرامی و تشکر از سوال خوبی که مطرح کردید
اما ابتدا به بیان نکته ای در رابطه با توصیه به وضو در کنترل خشم اشاره کنم:
فرد در حالت خشم دو مرحله را پشت سر میگذارد. مرحله اول مرحله ای است که عصبانیت رخ داده و زمینه برای اعمال و بروز خشم وجود دارد. مرحله دوم مرحله ای است که فرد عصبانی شده است اما امکان اعمال آن وجود ندارد مثل اینکه فردی که از او عصبانی شده در دسترس او نیست. و یا زمینه برای بروز خشم هست ولی خشم را کنترل و درون ریزی کرده است. این دو مرحله راهکارهای خاص به خود را دارد و برخلاف تصور شما وضو گرفتن که در روایات به آن توصیه شده است راهکار مرحله دوم است نه اول. یعنی وضو گرفتن راهکار کنترل خشم در صحنه درگیری خیابانی نیست بلکه در آن مواقعی است که فرمودید خشم خود را فرو برده اید اما به خاطر تحمل آن تا چند ساعت اذیت هستید. وضو گرفتن باعث میشود احساس ناراحتی از خشم سرکوب شده در درون، از بین برود.

سلام خدمت استاد گرامی
ممنون از پاسخ های شما
این بخش رو متوجه شدم ممنون که منو آگاه کردید@};-
بدیع;983440 نوشت:
رای کنترل و درمان خشم چند راهکار پیشنهاد میشود:
راهکار بینشی: تا وقتی که شما این باور را داشته باشید که اکثریت مردم ادب و فرهنگ ندارند خشمگین شدن شما به نظر طبیعی و غیر قابل درمان می رسد! چون این ذهنیت و بدبینی شما باعث میشود:

حتی قبل از دیدن بدرفتاری از دیگران به خاطر احساس ناامنی از طرف آنها حال خوبی نداشته باشید و یک درگیری ذهنی و احساس ترس، آرامش و تعادل شما را بر هم زده باشد. این احساس منفی شما را به مرز عصبانیت و برانگیختگی می رساند تا جایی که با دیدن رفتار بد به سرعت در خشم فرو می روید.
به صورت ناخودآگاه رفتارهای بد دیگران برای شما بزرگنمایی میشود و بر روی آنها تمرکز پیدا میکنید.
رفتارهای مثبت و یا خنثی و بدون قصد دیگران را حمل بر بدخواهی و بی ادبی خواهید کرد.
شاید پذیرش این حرف کمی سخت باشد. اما فکر کردن به انسان های بدرفتار و بی ادب باعث میشود آنها بیشتر بر سر راه انسان قرار بگیرند.

بنابراین توصیه ما این است که همانطوری که در آموزه های دینی بر آن تاکید شده است یک خوش بینی عمومی توآم با احتیاط(نه نگرانی و ترس) نسبت به همه داشته باشید که جز در صورتی که خلاف آن را ندیدید آن را کنار نگذارید. در مواردی هم که خلاف آن را مشاهده کردید تنها درباره همان فرد بدبین شوید ولی آن بدبینی را به دیگران سرایت ندهید.


در این بخش بنده صحبتی که دارم این هست نمیدونم که به بیماری غرور دچار شدم یا این بد بینی بنده ناشی از یک واقع نگری هست.
ببینید من وقتی به جامعه خودمون نگاه میکنم همچین مسئله هایی رو میبینم مثلا فحاشی چند هزار نفری به یک شخصیت معروف در فضای مجازی یا چیز های شبیه به این. همه این مسائل منو به این موضوع میرسونه که اکثریت جامعه ما فرهنگ و ادب ندارن حالا نمیدونم این عقیده من منطقی و واقع بینانه هست یا دچار نوعی غرور و خود بزرگ بینی هستم. اگر دیدگاه بنده غلط هست که هیچ باید اصلاحش کنم اگر درست هست برداشت من از فرمایشتون این هست که باید یک دیدگاه خوش بین داشته باشیم که حقیقت نداره ولی برای جلوگیری از خشمگین شدن لازم هست
بدیع;983441 نوشت:
راهکار گرایشی
شما نسبت به مشکلاتی که خشم برای شما به وجود آورده است واقف هستید و نسبت به آثار منفی آن احساس منفی پیدا کرده اید. اما ممکن است هنوز نسبت به خود خشم و بروز آن احساس منفی نداشته باشید و آن را مثلا جلوه ای از اقتدار، صلابت، حق طلبی و .... بدانید. چنین انگیزه و احساسی نسبت به خشم به تداوم آن در شما دامن می زند. مثلا بردباری مالک اشتر و بخشیدن فرد گستاخ را باعث پر رو شدن آن گستاخ میدانید. اما مالک جور دیگری فکر میکرد و این رفتار را باعث شرمندگی فرد گستاخ می دانست.

دقیقا همین طور هست که فرمویدی یعنی اعمال خشم رو در بعضی موارد جلوله حق طلبی و شجاعت میدونم
طبیعی هست که گاهی خشم لازمه همونطور که خودتون فرمودید ولی زمان اعمال خشم یا اعمال بخشش رو نمیدونم

بدیع;983442 نوشت:
اهکار کنشی
ممکن است بگویید در مورد عصبانی شدنتان در محیط خانواده راهکارهای بینشی و گرایشی موثر نیست. چرا که واقعا شما خانواده خود را دوست دارید و همانطوری که گفتید اصلا نمی خواهید در محیط خانواده عصبانی شوید. و آنها را افرادی که مدام میخواهند به حقوق شما تجاوز کنند هم نمی دانید. در اینجا باید ضمن در نظر گرفتن راهکارهای قبلی بیشتر از رفتاردرمانی کمک بگیرید.

زمینه‌های خشم و غضب مثل تکبر، شوخی، عیب جویی، لج بازی و مجادله، حرص و طمع دنیایی را از خودتان دور کنید. گاهی اوقات توقعات بیش از حد انسان و طبیعتا مقاومت دیگران در برابر آنها انسان را عصبانی میکند. گاهی اوقات غرور و تکبر بیجای انسان باعث میشود رفتار دیگران را حمل بر بی ادبی و بی احترامی نسبت به خودمان تلقی کنیم و عصبانی شویم. از نشانه های تواضع تسلیم در برابر حق است. جایی که انسان بفهمد اشتباه کرده بپذیرد. یا اگر پیشنهادی داد و دیگران نپذیرفتند ناراحت نشود و آن را حمل بر قصد و غرض داشتن آن ها نکند. سعی کنید برای نظرات دیگران مخصوصا همسرتان احترام قائل شوید و در تصمیم گیری ها به صورت جمعی عمل کنید و به نتیجه برسید.


در مورد این ریشه ها کمی توضیح میدید چون بنده یکم گیج شدم چطور میشه انسان جلوی عصبانی شدنش رو بگیره
یک سوال هم در مورد نحوه اعمال خشم داشتم فرض کنید در محیطی لازم شد تا انسان از غضب خودش استفاده کنه در این شرایط چکار باید کرد؟
خوب فحاشی که حرام هست درگیری فیزیکی هم که طبعا مشکل ایجاد میکنه حق الناس، آسیب به خود یا دیگران و ... پس چکار باید کرد؟
سپاس@};-@};-@};-

حبیبه;983509 نوشت:
منشأ خشم چیست؟

با سلام
برخی روایات درباره منشا شناسی خشم وجود دارد که به این مضمون وارد شده است: أَنَّ الْغَضَبَ‏ مِنَ‏ الشَّيْطَانِ‏ وَ أَنَّ الشَّيْطَانَ خُلِقَ مِنَ النَّارِ وَ إِنَّمَا يُطْفِئُ النَّارَ الْمَاءُ فَإِذَا غَضِبَ أَحَدُكُمْ فَلْيَتَوَضَّأْ.(1) غضب از شیطان است و شیطان از آتش خلق شده است. آتش با آب خاموش میشود پس وقتی یکی از شما عصبانی میشود وضو بگیرد.
این روایت در صورت اثبات صدور نیازمند شرح و تبیین است که تبیین آن را میتوانید در این صفحه ببینید.(2) به هرحال اثبات منشا فراحسی برای خشم با کشف علل مادی و فیزیولوژیک برای آن منافاتی ندارد. کما اینکه در موارد مشابه نیز رسالت دین تبیین علل بعیده پدیده ها(در راستای هدایت به حقیقت توحید) و میدان جولان علم کشف و اثبات علل قریبه است.
درباره مکانیسم تحقق خشم آمده است:
همچون بسیارى از موضوعات روان شناسى، هیجان خشم نیز داراى مؤلفه هاى شناختى،فیزیولوژیکى، رفتارى و کارکردى است. خشم مثل سایر هیجان ها، تظاهرات فیزیولوژیکى ویژه خود را دارد که مهم ترین آنها ترشح هورمون آدرنالین، تسریع تنفس، افزایش ضربان قلب و بالا رفتن فشار خون است. دالف زیلمان روان شناس دانشگاه آلاباما، به کمک مجموعه گسترده اى از آزمایش هاى دقیق، عصبانیت را دقیقا مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و سازوکار خشم را تشریح کرده است. با توجه به اینکه خشم در واکنش جنگ و گریز در جناح جنگ قرار دارد، دریافت پیام در معرض خطر بودن موجب جوشش نوعى جریان لیمبیک مى شود. بخشى از این جوشش درونى، مربوط به آزاد شدن هورمون اپى نفرین یا آدرنالین است که تولید انرژى مى کند و بدن را آماده عکس العمل مى سازد و موجب تعریق، افزایش ضربان قلب، بالا رفتن قند و فشار خون مى شود. به طور کلى، تمام هیجانها در موقعیتى بروز مى کنند که ارگانیزم از نظر شناختى آن را مهم ارزیابى کند.تحقیقات نشان داده اند که ارزیابى ها و اسنادها در بسیارى از نمونه هاى خشم نقش عمده اى دارند. گزارش هاى شخصى در این زمینه حاکى از این است که افراد اغلب پس از ارزیابى تهدیدآمیز یا محروم کننده بودن محرک یا موقعیت، خشمگین مى شوند. خشم هایى که پس از ارزیابى هاى شناختى به وجود مى آیند، حساب شده ترند و اغلب به صورت آگاهانه برانگیخته مى شوند، مانند ابراز خشم نسبت به بى عدالتى و ظلم.(3)
پی نوشت ها:
(1) بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏70 ؛ ص272
(2) https://hawzah.net/fa/Article/View/79372/%D8%B4%D8%B1%D8%AD%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D8%A5%D9%86%D9%91-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D9%8E%D8%B6%D9%8E%D8%A8%D9%8E-%D9%85%D9%90%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%91%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86%D9%90
(3) https://www.farsnews.com/news/13940628001313/%DA%A9%D8%B8%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%B8-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%B3%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%A8-%D8%AE%D8%B4%D9%85-%DB%8C%D8%A7-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D8%A2%D9%86

حبیبه;983509 نوشت:
آیا هر نوع خشمی مذموم است یا غضب ممدوح هم داریم؟

خشم میتواند انرژی و عزم انسان را تجمیع کند و اراده او را در انجام کار و نشان دادن عکس العمل تقویت نماید. بنابراین در مواردی که اراده و اقدام مورد نظر یک اقدام بجا و اراده پسندیده باشد خشمی که به تحقق آن کمک میکند نیز ستودنی است. مثل خشمی که از تجاوز دشمن به حریم انسان به او دست میدهد و او را به دفاع وا می دارد. درباره خشم پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به این مضمون آمده است که جز در حق خشمگین نمی شد و در خشم جز به حق سخن نمی گفت.
با توجه به فرمایشات علمای اخلاق، بسیاری از فضائل اخلاقی همچون شجاعت، غیرت و ... از کارکردهای قوه غضبیه است که البته تنها در صورت تعادل این قوه و قرار گرفتن آن تحت تدبیر عقل چنین فضائلی را به نمایش می گذارد.

جوجه اردک زشت;983521 نوشت:
نوشته اصلی توسط بدیع
رای کنترل و درمان خشم چند راهکار پیشنهاد میشود:
راهکار بینشی: تا وقتی که شما این باور را داشته باشید که اکثریت مردم ادب و فرهنگ ندارند خشمگین شدن شما به نظر طبیعی و غیر قابل درمان می رسد! چون این ذهنیت و بدبینی شما باعث میشود:

حتی قبل از دیدن بدرفتاری از دیگران به خاطر احساس ناامنی از طرف آنها حال خوبی نداشته باشید و یک درگیری ذهنی و احساس ترس، آرامش و تعادل شما را بر هم زده باشد. این احساس منفی شما را به مرز عصبانیت و برانگیختگی می رساند تا جایی که با دیدن رفتار بد به سرعت در خشم فرو می روید.
به صورت ناخودآگاه رفتارهای بد دیگران برای شما بزرگنمایی میشود و بر روی آنها تمرکز پیدا میکنید.
رفتارهای مثبت و یا خنثی و بدون قصد دیگران را حمل بر بدخواهی و بی ادبی خواهید کرد.
شاید پذیرش این حرف کمی سخت باشد. اما فکر کردن به انسان های بدرفتار و بی ادب باعث میشود آنها بیشتر بر سر راه انسان قرار بگیرند.

بنابراین توصیه ما این است که همانطوری که در آموزه های دینی بر آن تاکید شده است یک خوش بینی عمومی توآم با احتیاط(نه نگرانی و ترس) نسبت به همه داشته باشید که جز در صورتی که خلاف آن را ندیدید آن را کنار نگذارید. در مواردی هم که خلاف آن را مشاهده کردید تنها درباره همان فرد بدبین شوید ولی آن بدبینی را به دیگران سرایت ندهید.
در این بخش بنده صحبتی که دارم این هست نمیدونم که به بیماری غرور دچار شدم یا این بد بینی بنده ناشی از یک واقع نگری هست.
ببینید من وقتی به جامعه خودمون نگاه میکنم همچین مسئله هایی رو میبینم مثلا فحاشی چند هزار نفری به یک شخصیت معروف در فضای مجازی یا چیز های شبیه به این. همه این مسائل منو به این موضوع میرسونه که اکثریت جامعه ما فرهنگ و ادب ندارن حالا نمیدونم این عقیده من منطقی و واقع بینانه هست یا دچار نوعی غرور و خود بزرگ بینی هستم. اگر دیدگاه بنده غلط هست که هیچ باید اصلاحش کنم اگر درست هست برداشت من از فرمایشتون این هست که باید یک دیدگاه خوش بین داشته باشیم که حقیقت نداره ولی برای جلوگیری از خشمگین شدن لازم هست


این بی اخلاقی در فضای مجازی باز هم باعث نمی شود که ما نتیجه بگیریم که اکثریت مردم بی ادب هستند. چرا که بخشی از مردم در فضای مجازی حضور دارند و بخشی از آنها که حضور دارند مرتکب این بداخلاقی ها میشوند. همین افراد هم به خاطر اینکه در فضای مجازی شناخته نمی شوند آزادانه تر رفتار میکنند. والا وقتی در جامعه قرار میگیرند حجب و حیای موجود در فضای حقیقی رفتار آنها را بیشتر کنترل میکند. بنابراین به نظر می آید حتی اگر به طرف واقع بینی هم حرکت کنید باز هم از بدبینی فاصله گرفته اید.
اما یکی از علل اینکه به خوش بینی توصیه شده است کارکرد تربیتی او برای دیگران است. وقتی در برخورد با فردی به او خوش بین باشیم این پیام را به او منتقل کرده ایم که ما از او انتظار رفتار بدی نداریم. این پیام به صورت ناخودآگاه و حتی با یک نگاه به او منتقل میشود و او نیز به سرعت این را دریافت میکند. با دریافت این پیام این فرد سعی میکند ذهنیت خوبی که در مورد او پیدا کره ایم را خراب نکند. امام علی علیه السلام در روایتی زیبا می فرماید: «مَنْ حَسُنَ ظَنُّه بِالنّاس حازَ مِنْهُمْ الْمَحَبَّةَ؛ کسی که بر مردم خوش بین باشد، محبت آنان را به دست می آورد.(1)
پی نوشت:
(1) عیون الحکم و المواعظ، ص435.

باسمه الحلیم

با تشکر از توضیحات حضرتعالی

بدیع;983524 نوشت:
أَنَّ الْغَضَبَ‏ مِنَ‏ الشَّيْطَانِ‏

شیطان بر انسان تسلطی ندارد مگر اینکه خود شخص راه را برای نفوذ و وسوسه ی آن لعین باز کند

چه زمینه هایی در وجود انسان می تواند او را در معرض القائات شیطان مبنی بر إعمال خشم و بالتبع

ظهور آثار خشم و تبعات آن قرار دهد؟

سلام

من یه راهکار خیلی مفید دیگه ای که خودمم استفاده میکنم دارم:

در یک کاغذ صفات بدی که دارم رو جدول بندی کردم و هر شب به اعمالم رجوع میکنم تا ببینم کدوم
یکی از صفات رذیله کم شده یا زیاد شده
این باعث شده که صبح ها مراقب اعمالم باشم و شکر خدا داره نتیجه میده
ولی در مورد بی ادب بودن مردم و ...تو قران این ایه هست کهواگر از اکثریت مردم پیروی کنی انها تو را گمراه خواهند کرد
پس گویا اکثریت مردم در راه راست نیستن پس بی ادبی و بقیه رفتارهای انها دلیل نمیشه که ما هم مثل اونها رفتار کنیم

حبیبه;983509 نوشت:
اصولا انسان از کجا بفهمد در چه مقامی باید خشمش را اعمال کند و در چه موقعیتی باید کظم غیض نماید؟

جوجه اردک زشت;983521 نوشت:
طبیعی هست که گاهی خشم لازمه همونطور که خودتون فرمودید ولی زمان اعمال خشم یا اعمال بخشش رو نمیدونم

جوجه اردک زشت;983522 نوشت:
یک سوال هم در مورد نحوه اعمال خشم داشتم فرض کنید در محیطی لازم شد تا انسان از غضب خودش استفاده کنه در این شرایط چکار باید کرد؟
خوب فحاشی که حرام هست درگیری فیزیکی هم که طبعا مشکل ایجاد میکنه حق الناس، آسیب به خود یا دیگران و ... پس چکار باید کرد؟

جایی که به خاطر غیرت دینی و انگیزه الهی خشمگین شده ایم آن خشم ممدوح است. البته در اعمال آن باید همچنان به انگیزه الهی که داشتیم پایبند بمانیم و از حد و حدود رضایت خداوند خارج نشویم. امام کاظم(علیه السلام) به مردی که بر دیگری خشم گرفته بود فرمود: إِنَّمَا تَغْضَبُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا تَغْضَبْ لَهُ بِأَكْثَرَ مِمَّا غَضِبَ لِنَفْسِهِ. تو تنها به خاطر خداوند خشمگین شده ای. پس بیش از خداوند بر او خشم نگیر!(1)

این نشان میدهد که به خاطر خداوند میتوانیم خشمگین شویم اما در اعمال و مدیریت این خشم نیز باید حد و حدود شرعی را در نظر بگیریم. گاهی اوقات یک خشم ممدوح و مقدس به یک نهی از منکر موثر و محکم منتهی میشود. هم خشم ممدوح است و هم نحوه اعمال آن. اما ممکن است کسی به خاطر خداوند خشمگین شود اما در ادامه هواهای نفسانی او را به زیاده روی و اعمال ناصحیح بکشاند. بنابراین انگیزه الهی و مدیریت بر نفس همیشه باید مد نظر باشد.

خشم مذموم مربوط به جایی است که به خاطر نفس و هوای آن خشمگین شده ایم و در چنین مواقعی است که باید کظم غیظ کنیم. چنانچه درباره امیر المومنین (علیه السلام) خوانده ایم که حضرت در جنگ خندق پس از اینکه با توهین عمر بن عبدود مواجه شد بلافاصله او را نکشت. بلکه مقداری قدم زد و پس از فروکش کردن غضب شخصی او را به درک واصل کرد.
پی نوشت:


  1. امالی صدوق، ص20.

جوجه اردک زشت;983522 نوشت:
زمینه‌های خشم و غضب مثل تکبر، شوخی، عیب جویی، لج بازی و مجادله، حرص و طمع دنیایی را از خودتان دور کنید. گاهی اوقات توقعات بیش از حد انسان و طبیعتا مقاومت دیگران در برابر آنها انسان را عصبانی میکند. گاهی اوقات غرور و تکبر بیجای انسان باعث میشود رفتار دیگران را حمل بر بی ادبی و بی احترامی نسبت به خودمان تلقی کنیم و عصبانی شویم. از نشانه های تواضع تسلیم در برابر حق است. جایی که انسان بفهمد اشتباه کرده بپذیرد. یا اگر پیشنهادی داد و دیگران نپذیرفتند ناراحت نشود و آن را حمل بر قصد و غرض داشتن آن ها نکند. سعی کنید برای نظرات دیگران مخصوصا همسرتان احترام قائل شوید و در تصمیم گیری ها به صورت جمعی عمل کنید و به نتیجه برسید.
در مورد این ریشه ها کمی توضیح میدید چون بنده یکم گیج شدم چطور میشه انسان جلوی عصبانی شدنش رو بگیره

شعار پیشگیری بهتر از درمان است در مورد خشم و عصبانیت هم صادق است. یعنی شما اگر بتوانید کاری کنید که عصبانی نشوید آسان تر از این است که عصبانی شوید و سعی کنید خشم خود را کنترل کنید. به این منظور باید خشم خود را ریشه یابی کنید. ریشه خشم و غضب در افراد مختلف ممکن است متفاوت باشد. شما با تجزیه و تحلیل اتفاقاتی که معمولا باعث خشم شما میشود میتوانید آن را ریشه یابی کنید و حساسیت و نقطه ضعف خود را پیدا کنید. مثلا در بررسی متوجه شده اید که هر بار درباره یک موضوع خاص با همسرتان گفتگو میکنید به دعوا و عصبانیت منجر میشود. اگر موضوع مهمی نیست میتوانید برای همیشه آن را بایگانی کنید و درباره آن صحبت نکنید. یا بعد از شوخی با فردی که ظرفیت آن شوخی را ندارد و در نتیجه واکنش منفی نشان میدهد شما عصبانی میشوید......

راهکار عملی برای فرو بردن خشم در موقعیت عصبانیت
به هر حال گاهی انسان دچار برانگیختگی احساسات و هیجانات ناخواسته و عصبانیت کنترل نشده میشود. در این لحظه ممکن است حرفی بزند یا کاری انجام دهد که بعد از آن پشیمان شود. امام باقر(علیه السلام) در این مواقع تغییر وضعیت فیزیکی را پیشنهاد میکند.ذُكِرَ الْغَضَبُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ ع فَقَالَ إِنَّ الرَّجُلَ لَيَغْضَبُ فَمَا يَرْضَى أَبَداً حَتَّى يَدْخُلَ النَّارَ فَأَيُّمَا رَجُلٍ غَضِبَ عَلَى قَوْمٍ وَ هُوَ قَائِمٌ فَلْيَجْلِسْ مِنْ فَوْرِهِ ذَلِكَ فَإِنَّهُ سَيَذْهَبُ عَنْهُ رِجْزُ الشَّيْطَانِ. در نزد امام باقر(علیه السلام) صحبت از غضب شد. ایشان فرمود: چه بسا فردی دچار غضب میشود و راضی نمی شود تا وارد آتش شود. پس وقتی فردی بر دیگری خشم گرفت اگر ایستاده است فورا بنشیند. این کار پلیدی شیطان را از او برطرف میکند. (1)
راهکاری که امام توصیه فرمودند مبتنی بر یک حقیقت پیچیده روانشناسی است که بسیاری از درمان های روانشناختی مانند ریلکس تراپی مبتنی بر آن است. طبق تحقیقات انجام شده هر پدیده روانی در انسان یک سیکل ایجاد میکند. به این ترتیب که در ذهن و جسم نیز تاثیرات و تغییرات متناسب با خود را به وجود می آورد. تا وقتی که این تغییرات در انسان پایدار باشد آن پدیده روانی نیز به راحتی در انسان پایدار و تقویت می شود. اما وقتی افکار ذهنی و یا حالت های جسمی با آن هماهنگ نباشد این حلقه قطع میشود و به رفع آن حالت روانی و یا کمتر شدن علائم آن منتهی میشود. نشستن در حالت عصبانیت و تغییر وضعیت جسمی باعث میشود مکانسیم خشم مختل شود و پاسخ های مناسب را از جسم دریافت نکند. این باعث میشود کنترل خشم در انسان آسان تر گردد.
پی نوشت:
(1) الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏2 ؛ ص302

سلام علیکم و رحمه الله

از توضیحات استاد بدیع بسیار تشکر میکنم.

جوجه اردک زشت;983302 نوشت:
بنده مشکلی دارم تحت عنوان کنترل خشم.

فرض کنیم شما یک هفته قبل در خیابان عصبانی شدی و برخوردی لفظی یا فیزیکی به وجود آمد, امروز پشیمان شدید و حالا دنبال راهکاری هستید که اگر دوباره در آن شرایط قرار بگیرید عصبانی نشودید...درسته؟

خوب حالا از شما یک سوال دارم, الآن که یک هفته گذشته, قطعا راههای مختلفی به نظرتان رسیده با خود می گویید ای کاش آن روز عصبانی نمی شدم و این راهکار را به کار می بستم...درسته؟!
اون راهکار را در نظر بگیرید....

مثلا الآن که عصبانی نیستید بفرمایید در شرایط زیر چه کار منطقی ای میتوان به جای فحاشی, زد و خورد, داد و بیداد,...و نهایتا حرص خوردن و ریختن در خود (که به نظرم اگر آدم نمیتونه آگاهانه خشم خودش را کنترل کنه, اگر داد و بیداد کنه بهتر از اینه که بریزه تو خودش!)

در این شرایط:


  1. در رانندگی, شخصی بد رانندگی میکنه و باعث عصبانیت شما میشه
  2. در صف نان کسی بی نوبت قصد گرفتم نان و تضییع حق شما را دارد.
  3. در اداره یا بانک, کارمندی به جای رسیدن به کار شما, مشغول کارهای شخصی است!
  4. اقوام همسرتان یا دوستانتان به شما تیکه میندازن یا دست روی حساسیتهای شما گذاشته اند
  5. و مواردی دیگر


اگر برای موارد فوق پاسخی دارید, مشکلتان همانی هست که مورد سوال شما در این تاپیک هست...یعنی روشهای کنترل خشم!

ولی اگر الآن هم که حالتان خوبه و دارید فقط تصور حالات فوق را می کنید و عصبانی نیستید, در عالم خیال هم کاری بجز خشم و دعوا به ذهنتان نمی رسه, اینجا به آموختن مهارتهای زندگی احتیاج دارید وگرنه شما اگر باز در معرض شرایط فوق قرار بگیرید, چاره ای به جز عصبانیت و فحاشی و ....نخواهید داشت!

حالا ما حالت اول را در نظر می گیریم, یعنی مهارتهای مواجه عاقلانه با شرایط سخت را دارید, فقط مشکل اینجاست که در یک لحظه کنترل خود از دستتان خارج می شود و ذهن از کار می افتد و زمانی به خود می آیید که کار از کار گذشته است و فقط احساس پشیمانی و گاهی هم شرمندگی مانده است.
در پست بعدی راهکاری عرض می کنم.


ابتدا یک مثل عرض می کنم (قبلا هم این مثال را زده ام و شاید تکراری باشد) تا منظورم بهتر بیان گردد.

وقتی در خیابان در حال رفتن هستید, اگر صدای بلند و ناگهانی در نزدیکی شما تولید شود ممکنه از جا بپرید یا حتی آدم سکته کنه, مثل افتادن یک بشکه از بام بر زمین نزدیک شما یا کوبیده شدن محکم درب در اثر باد وقتی که در اتاق نشسته و غرق مطالعه هستید...

چه اتفاقی می افته که در شب چهارشنبه سوری اینهمه نارنجک و ترقه در اطراف شما میخوره زمین و شما تقریبا بی اعتنا و با سرعت عبور میکنید یا حتی ممکنه بخندید و به شعف بیایید (و البته گاهی هم واقعا آدم دو متر میپره بالا !)

چیزی که شما را نگه داشته, آگاهی و حضور هستش...یعنی اینکه آگاه هستید که شب چهارشنبه سوری ترقه زیاد میزنن و اینکه حضور هم دارید یعنی این آگاهی باید مادامیکه از خیابان عبور میکنید در ذهنتان باشد و هر بار که حضور از دست برود (فراموشی) و ترقه ای بزنند, یک شوک به شما خواهد رسید!

تازه این شوک هم که برسه, احتمال داره ناراحت هم نشوید و بخندید (کاری به نفس اعمال خطرناک این آداب و رسوم ندارم و فقط به مثال توجه بفرمایید و کلی عرض می کنم)

در مورد خشم هم باید همین راهکار را استفاده کنید...

یعنی چی:

  1. آگاه باشید که: الان که میخواهید با ماشین وارد خیابان شوید, در شهر هستند افرادی که عمدا یا سهوا ناشیانه رانندگی می کنند و هر لحظه ممکن است برای شما مزاحمت ایجاد کنند.
  2. آگاه باشید که: الآن که قصد دارید در سرما یا گرما برای خرید نان از خانه خارج شوید و یا الآن که در صف ایستاده اید, افراد تنبل و ناجوانمرد هم در شهر پیدا می شوند که بدون در نظر گرفتن حقوق دیگران بدون نوبت میخواند نان بگیرند و هر آئینه ممکن است یکیش جلوی شما ظاهر بشه
  3. اگر قصد دارید برای انجام امور بانکی یا اداری به اداره یا یک بانک مراجعه کنید, بدانید (بلکه بهتر است مطمئن باشید...همانطور که شب چهارشنبه سوری مطمئن بوید ) که کارمندانی هستند که درست و حسابی کار ارباب رجوع را راه نمی اندازند..


بعد از اینکه زمینه رو به رو شدن با این افراد را در ذهن آماده کردید, به مهارتهایی که بلدید مراجعه کنید و برای هر کدام چند راهکار در نظر بگیرید...

مثلا در خلوت خودت در نظر بگیرکه راننده ای بدون رعایت حق تقدم از فرعی وارد اصلی شد و جلوی شما درآمد...چه می کنید؟

  1. خیلی لارژ برخورد می کنید تا خجالت بکشه...مثلا توقف می کنید یا حتی کمی عقب برمیگردید و طوری به نشان عذر خواهی دست تکان می دهید و تعارف می کنید که رد شود و لبخندی هم میزنید...تا شرمنده بشه و اگر هم نشد, حد اقل رفتاری بزرگمنشانه نشان داده اید!
  2. پیش خودتان میگید که حتما عجله داره و مجبوره به این کار و اگر شما هم جای او بودید, احتمالا همین کار را می کردید.
  3. پیش خودتان میگید این بنده خدا هم بیماره یا امکان تحصیل و کسب شعور و ...نداشته و برخورد تند من کاری را درست نمیکنه, اجازه میدم رد بشه ولی حد اقل بهش میگم یا اشاره می کنم که کار درستی انجام نداده! ولی عصبانی نمیشم.
  4. باتصور اینکه این آدمها درست نمیشن می ایستید و چشم تو چشمش خیره می شوید و سری هم تکان می دهید تا رد بشه.
  5. انگار یک گاو (با عرض معذرت) جلوی شما درآمده اصلا تو چشماش نگاه نمی کنید تا رد بشه و همانطور که در مورد گاوهای جاده شمال عصبانی نمیشید, اینجا هم ناراحت نمیشیدو رد میشید!
  6. شما هم به سرعت خودتان اضافه می کنید تا هر طوری شده نتونه رد بشه و اگر هم اعتراضی کرد, میتونید بهش بگید که اگر ناراحته همونجا بمونید تا پلیس بیاد و تعیین و تکلیف کنه؟!
  7. یا هر روشی که شما ممکنه به ذهنتان برسه و فقط خشم و عصبانیت نیست و به نظر شما راه خوبیه!

این موارد فوق میشه آگاهی...(یعنی علم به اینکه الآن چهارشنبه سوریست و قطعا ترقه خواهند زد)

مرحله بعد, حضور هستش!

یعنی اینکه در کوچه و خیابان, در صف نان, پشت فرمان, در اداره جات و ....هر لحظه آمادگی این موارد را داشته باشید و در صورت بروز آن, بدون عصبانیت, همان سناریوهای از پیش تعیین شده را که در ذهن دارید به کار ببنید.

تبدیل شرایط سقوط به سکوی صعود!

شما حتی میتونید رفته رفته از مرحله کنترل خشم عبور کنید و آن را تبدیل به تمرین خودسازی و بزرگ کردن روح خودتان بکنید...
یک کارگر ساختمانی ممکنه بدون آگاهی و کنترل بر کار خودش کم کم به بیماریهای مثل زانو درد یا کمر درد و ...برسه ولی یک کارگر دیگه ممکنه با آگاهی و حضور (روش صحیح برداشتن بار) همان مقدار ساعت را کار کند و همان مزد را بگیرد ولی آخر سال تنی ورزیده و تنومند داشته باشد.

شرط این مرحله این هستش که آگاهانه عمل کنید, با علم و آگاهی و حضور راننده متخلف را رد کنید, با کارمند بد درست رفتار کنید, با همسایه یا همکار ناجور طوری کنار بیایید که در کل...همیشه حال خوب داشته باشید!

[SPOILER]پ.ن : اگر تصویر آواتار تان را هم که موجودی خشمگین هست را عوض کنید احتمالا در کاهش خشمتان بی تاثیر نخواهد بود!x_xhappy[/SPOILER]

بدیع;983530 نوشت:
این بی اخلاقی در فضای مجازی باز هم باعث نمی شود که ما نتیجه بگیریم که اکثریت مردم بی ادب هستند. چرا که بخشی از مردم در فضای مجازی حضور دارند و بخشی از آنها که حضور دارند مرتکب این بداخلاقی ها میشوند. همین افراد هم به خاطر اینکه در فضای مجازی شناخته نمی شوند آزادانه تر رفتار میکنند. والا وقتی در جامعه قرار میگیرند حجب و حیای موجود در فضای حقیقی رفتار آنها را بیشتر کنترل میکند. بنابراین به نظر می آید حتی اگر به طرف واقع بینی هم حرکت کنید باز هم از بدبینی فاصله گرفته اید.
اما یکی از علل اینکه به خوش بینی توصیه شده است کارکرد تربیتی او برای دیگران است. وقتی در برخورد با فردی به او خوش بین باشیم این پیام را به او منتقل کرده ایم که ما از او انتظار رفتار بدی نداریم. این پیام به صورت ناخودآگاه و حتی با یک نگاه به او منتقل میشود و او نیز به سرعت این را دریافت میکند. با دریافت این پیام این فرد سعی میکند ذهنیت خوبی که در مورد او پیدا کره ایم را خراب نکند. امام علی علیه السلام در روایتی زیبا می فرماید: «مَنْ حَسُنَ ظَنُّه بِالنّاس حازَ مِنْهُمْ الْمَحَبَّةَ؛ کسی که بر مردم خوش بین باشد، محبت آنان را به دست می آورد.(1)
پی نوشت:
(1) عیون الحکم و المواعظ، ص435.

سلام مجدد @};-@};-@};-
متوجه این بخش از فرمایشتون شدم سعی میکنم دیدگاهمو تغییر بدم البته کمی زمان لازم دارم
بدیع;983578 نوشت:
جایی که به خاطر غیرت دینی و انگیزه الهی خشمگین شده ایم آن خشم ممدوح است. البته در اعمال آن باید همچنان به انگیزه الهی که داشتیم پایبند بمانیم و از حد و حدود رضایت خداوند خارج نشویم. امام کاظم(علیه السلام) به مردی که بر دیگری خشم گرفته بود فرمود: إِنَّمَا تَغْضَبُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا تَغْضَبْ لَهُ بِأَكْثَرَ مِمَّا غَضِبَ لِنَفْسِهِ. تو تنها به خاطر خداوند خشمگین شده ای. پس بیش از خداوند بر او خشم نگیر!(1)

این نشان میدهد که به خاطر خداوند میتوانیم خشمگین شویم اما در اعمال و مدیریت این خشم نیز باید حد و حدود شرعی را در نظر بگیریم. گاهی اوقات یک خشم ممدوح و مقدس به یک نهی از منکر موثر و محکم منتهی میشود. هم خشم ممدوح است و هم نحوه اعمال آن. اما ممکن است کسی به خاطر خداوند خشمگین شود اما در ادامه هواهای نفسانی او را به زیاده روی و اعمال ناصحیح بکشاند. بنابراین انگیزه الهی و مدیریت بر نفس همیشه باید مد نظر باشد.

خشم مذموم مربوط به جایی است که به خاطر نفس و هوای آن خشمگین شده ایم و در چنین مواقعی است که باید کظم غیظ کنیم. چنانچه درباره امیر المومنین (علیه السلام) خوانده ایم که حضرت در جنگ خندق پس از اینکه با توهین عمر بن عبدود مواجه شد بلافاصله او را نکشت. بلکه مقداری قدم زد و پس از فروکش کردن غضب شخصی او را به درک واصل کرد.
پی نوشت:

امالی صدوق، ص20.


به نظرتون ممکن هست در زمان عصبانیت حدود خشم رو کنترل کرد به نظرم خیلی کار سختیه خشم ی حالت در من که خیلی درش از عقلم استفاده نمیکنم:-??

بدیع;983765 نوشت:
شعار پیشگیری بهتر از درمان است در مورد خشم و عصبانیت هم صادق است. یعنی شما اگر بتوانید کاری کنید که عصبانی نشوید آسان تر از این است که عصبانی شوید و سعی کنید خشم خود را کنترل کنید. به این منظور باید خشم خود را ریشه یابی کنید. ریشه خشم و غضب در افراد مختلف ممکن است متفاوت باشد. شما با تجزیه و تحلیل اتفاقاتی که معمولا باعث خشم شما میشود میتوانید آن را ریشه یابی کنید و حساسیت و نقطه ضعف خود را پیدا کنید. مثلا در بررسی متوجه شده اید که هر بار درباره یک موضوع خاص با همسرتان گفتگو میکنید به دعوا و عصبانیت منجر میشود. اگر موضوع مهمی نیست میتوانید برای همیشه آن را بایگانی کنید و درباره آن صحبت نکنید. یا بعد از شوخی با فردی که ظرفیت آن شوخی را ندارد و در نتیجه واکنش منفی نشان میدهد شما عصبانی میشوید......

متوجه شدم باید ریشه رو پیدا کنم البته بنده هنوز ازدواج نکردم یک بخش از عصبانیتم در خانه به خاطر مادرم هست
ایشون بیشتر از 20 ساله به بیماری خاصی مبتلا هستند و خوب خیلی اذیت شدن دکتر هم زیاد بردیم جوابی نگرفتیم و کلا دارن میسوزن و میسازن خیلی صریح بخوام بگم دیگه اعصاب ندارن و یکم هم پر توقع شدن چون سنشون رفته بالا
تقریبا روزی نیست که ایشون در محیط خانه دعوا نکنند با ما و خیلی هم کش میدن هر دعوا رو معمولا انواع فحش ها و سرزنش ها و ... رو به من میگن
البته من در اکثر موارد یاد گرفتم سکوت میکنم ولی خوب ایشون ول نمیکنن و مثلا یک ساعت اگر من ساکت باشم ایشون غر غر و کنایه و زخم زبان میزنن تا آخر دعوا میشه و بعد هم سریع گریه میکنند و مظلوم نمایی
واقعا درمونده شدم Fool

بدیع;983778 نوشت:
راهکار عملی برای فرو بردن خشم در موقعیت عصبانیت
به هر حال گاهی انسان دچار برانگیختگی احساسات و هیجانات ناخواسته و عصبانیت کنترل نشده میشود. در این لحظه ممکن است حرفی بزند یا کاری انجام دهد که بعد از آن پشیمان شود. امام باقر(علیه السلام) در این مواقع تغییر وضعیت فیزیکی را پیشنهاد میکند.ذُكِرَ الْغَضَبُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ ع فَقَالَ إِنَّ الرَّجُلَ لَيَغْضَبُ فَمَا يَرْضَى أَبَداً حَتَّى يَدْخُلَ النَّارَ فَأَيُّمَا رَجُلٍ غَضِبَ عَلَى قَوْمٍ وَ هُوَ قَائِمٌ فَلْيَجْلِسْ مِنْ فَوْرِهِ ذَلِكَ فَإِنَّهُ سَيَذْهَبُ عَنْهُ رِجْزُ الشَّيْطَانِ. در نزد امام باقر(علیه السلام) صحبت از غضب شد. ایشان فرمود: چه بسا فردی دچار غضب میشود و راضی نمی شود تا وارد آتش شود. پس وقتی فردی بر دیگری خشم گرفت اگر ایستاده است فورا بنشیند. این کار پلیدی شیطان را از او برطرف میکند. (1)
راهکاری که امام توصیه فرمودند مبتنی بر یک حقیقت پیچیده روانشناسی است که بسیاری از درمان های روانشناختی مانند ریلکس تراپی مبتنی بر آن است. طبق تحقیقات انجام شده هر پدیده روانی در انسان یک سیکل ایجاد میکند. به این ترتیب که در ذهن و جسم نیز تاثیرات و تغییرات متناسب با خود را به وجود می آورد. تا وقتی که این تغییرات در انسان پایدار باشد آن پدیده روانی نیز به راحتی در انسان پایدار و تقویت می شود. اما وقتی افکار ذهنی و یا حالت های جسمی با آن هماهنگ نباشد این حلقه قطع میشود و به رفع آن حالت روانی و یا کمتر شدن علائم آن منتهی میشود. نشستن در حالت عصبانیت و تغییر وضعیت جسمی باعث میشود مکانسیم خشم مختل شود و پاسخ های مناسب را از جسم دریافت نکند. این باعث میشود کنترل خشم در انسان آسان تر گردد.
پی نوشت:
(1) الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏2 ؛ ص302

بله درسته ممنون نکته مهمی بود @};-@};-@};-

عارف;983800 نوشت:
در این شرایط:

در رانندگی, شخصی بد رانندگی میکنه و باعث عصبانیت شما میشه
در صف نان کسی بی نوبت قصد گرفتم نان و تضییع حق شما را دارد.
در اداره یا بانک, کارمندی به جای رسیدن به کار شما, مشغول کارهای شخصی است!
اقوام همسرتان یا دوستانتان به شما تیکه میندازن یا دست روی حساسیتهای شما گذاشته اند
و مواردی دیگر

اگر برای موارد فوق پاسخی دارید, مشکلتان همانی هست که مورد سوال شما در این تاپیک هست...یعنی روشهای کنترل خشم!

ولی اگر الآن هم که حالتان خوبه و دارید فقط تصور حالات فوق را می کنید و عصبانی نیستید, در عالم خیال هم کاری بجز خشم و دعوا به ذهنتان نمی رسه, اینجا به آموختن مهارتهای زندگی احتیاج دارید وگرنه شما اگر باز در معرض شرایط فوق قرار بگیرید, چاره ای به جز عصبانیت و فحاشی و ....نخواهید داشت!

حالا ما حالت اول را در نظر می گیریم, یعنی مهارتهای مواجه عاقلانه با شرایط سخت را دارید, فقط مشکل اینجاست که در یک لحظه کنترل خود از دستتان خارج می شود و ذهن از کار می افتد و زمانی به خود می آیید که کار از کار گذشته است و فقط احساس پشیمانی و گاهی هم شرمندگی مانده است.
در پست بعدی راهکاری عرض می کنم.


سلام خدمت استاد عارف عزیز ممنون بابت شرکتتون در بحث گل
والا در بعضی مواردی که فرمودید بنده راهکار دارم بعضی نه راهکار دارم نه واقعا میدونم باید چیکار کنم
مثلا در مورد رانندگی در حالت عادی و گرنه از جای دیه ناراحت نباشه ناراحت نمیشم اصلا و میگم خوب نمیفهمه طر و عادیه
در مورد صف نانوایی واقعا نمیددونم چیکار باید بکنم ممکنه خشمم رو بریزم در خودم یا ابراز کنم به صورت بد بسته به طرف مقابل داره
در اداره یا بانک چون میدونم زورم نمیرسه خشمم رو در خودم میریزم ولی قطعا ناراحت میشم همین الان درگیر ی پروسه اداری هستم و یک ماهه منو الاف کردن دوستان!!!
مورد آخر که خدا رو شکر اصلا زن ندارمhappy ولی رفتار های اقوام رو به روش های مختلف کنترل میکنم گاهیم خوب عصبانی میشم از دستشون ولی بروز نمیدم و در خودم میریزم
مثلا افرادی که بی ادبن یا کار های نادرستی دارن رو تحویل نمیگیرم و خیلی سنگین برخورد میکنم
افرادی که پتانسیل پرخاشگری دارن و دعوا رو رفت و آمد رو کم میکنم و شوخی و این ها رو کم میکنم تا روشون باز نشده
ولی شده بعضی رفتارا ناراحتم کرده که بروز نمیدم و در خودم میریزم

یکی از جاهایی که چالش منه و نمیدونم واقعا در شرایطش چکار باید بکنم موارد اینچنی هست:
مثلا حالتی رو تصور میکنم که فردی مزاحمت ایجاد کرده برای خانواده من در خیابان نمیدونم چیکار باید بکنم تنها چیزی که به ذهنم میرسه دعوا و کتک کاری و فحش و ... هست
یا مثلا فردی از اقوام اگر همسرش رو کتک بزنه بخصوص بخضوض اگر اون خانوم مثلا خواهر بنده باشه نمیدونم در این شرایط چ باید بکنم و ذهنم به جایی نمیرسه و سریع عصبانی میشم
یا مواردی که کسی بخواد حق منو بخوره بسته به فردش اگر قوی تر باشه خوب ناچارم خشمم رو درونم بریزم اگر احساس نکنم خیلی قوی هست قطعا درگیری ( مثل همون مورد نانوایی و چیز های شبیه اون)

عارف;983801 نوشت:
ابتدا یک مثل عرض می کنم (قبلا هم این مثال را زده ام و شاید تکراری باشد) تا منظورم بهتر بیان گردد.

وقتی در خیابان در حال رفتن هستید, اگر صدای بلند و ناگهانی در نزدیکی شما تولید شود ممکنه از جا بپرید یا حتی آدم سکته کنه, مثل افتادن یک بشکه از بام بر زمین نزدیک شما یا کوبیده شدن محکم درب در اثر باد وقتی که در اتاق نشسته و غرق مطالعه هستید...

چه اتفاقی می افته که در شب چهارشنبه سوری اینهمه نارنجک و ترقه در اطراف شما میخوره زمین و شما تقریبا بی اعتنا و با سرعت عبور میکنید یا حتی ممکنه بخندید و به شعف بیایید (و البته گاهی هم واقعا آدم دو متر میپره بالا !)

چیزی که شما را نگه داشته, آگاهی و حضور هستش...یعنی اینکه آگاه هستید که شب چهارشنبه سوری ترقه زیاد میزنن و اینکه حضور هم دارید یعنی این آگاهی باید مادامیکه از خیابان عبور میکنید در ذهنتان باشد و هر بار که حضور از دست برود (فراموشی) و ترقه ای بزنند, یک شوک به شما خواهد رسید!

تازه این شوک هم که برسه, احتمال داره ناراحت هم نشوید و بخندید (کاری به نفس اعمال خطرناک این آداب و رسوم ندارم و فقط به مثال توجه بفرمایید و کلی عرض می کنم)

در مورد خشم هم باید همین راهکار را استفاده کنید...

یعنی چی:

آگاه باشید که: الان که میخواهید با ماشین وارد خیابان شوید, در شهر هستند افرادی که عمدا یا سهوا ناشیانه رانندگی می کنند و هر لحظه ممکن است برای شما مزاحمت ایجاد کنند.
آگاه باشید که: الآن که قصد دارید در سرما یا گرما برای خرید نان از خانه خارج شوید و یا الآن که در صف ایستاده اید, افراد تنبل و ناجوانمرد هم در شهر پیدا می شوند که بدون در نظر گرفتن حقوق دیگران بدون نوبت میخواند نان بگیرند و هر آئینه ممکن است یکیش جلوی شما ظاهر بشه
اگر قصد دارید برای انجام امور بانکی یا اداری به اداره یا یک بانک مراجعه کنید, بدانید (بلکه بهتر است مطمئن باشید...همانطور که شب چهارشنبه سوری مطمئن بوید ) که کارمندانی هستند که درست و حسابی کار ارباب رجوع را راه نمی اندازند..

بعد از اینکه زمینه رو به رو شدن با این افراد را در ذهن آماده کردید, به مهارتهایی که بلدید مراجعه کنید و برای هر کدام چند راهکار در نظر بگیرید...

مثلا در خلوت خودت در نظر بگیرکه راننده ای بدون رعایت حق تقدم از فرعی وارد اصلی شد و جلوی شما درآمد...چه می کنید؟

خیلی لارژ برخورد می کنید تا خجالت بکشه...مثلا توقف می کنید یا حتی کمی عقب برمیگردید و طوری به نشان عذر خواهی دست تکان می دهید و تعارف می کنید که رد شود و لبخندی هم میزنید...تا شرمنده بشه و اگر هم نشد, حد اقل رفتاری بزرگمنشانه نشان داده اید!
پیش خودتان میگید که حتما عجله داره و مجبوره به این کار و اگر شما هم جای او بودید, احتمالا همین کار را می کردید.
پیش خودتان میگید این بنده خدا هم بیماره یا امکان تحصیل و کسب شعور و ...نداشته و برخورد تند من کاری را درست نمیکنه, اجازه میدم رد بشه ولی حد اقل بهش میگم یا اشاره می کنم که کار درستی انجام نداده! ولی عصبانی نمیشم.
باتصور اینکه این آدمها درست نمیشن می ایستید و چشم تو چشمش خیره می شوید و سری هم تکان می دهید تا رد بشه.
انگار یک گاو (با عرض معذرت) جلوی شما درآمده اصلا تو چشماش نگاه نمی کنید تا رد بشه و همانطور که در مورد گاوهای جاده شمال عصبانی نمیشید, اینجا هم ناراحت نمیشیدو رد میشید!
شما هم به سرعت خودتان اضافه می کنید تا هر طوری شده نتونه رد بشه و اگر هم اعتراضی کرد, میتونید بهش بگید که اگر ناراحته همونجا بمونید تا پلیس بیاد و تعیین و تکلیف کنه؟!
یا هر روشی که شما ممکنه به ذهنتان برسه و فقط خشم و عصبانیت نیست و به نظر شما راه خوبیه!

این موارد فوق میشه آگاهی...(یعنی علم به اینکه الآن چهارشنبه سوریست و قطعا ترقه خواهند زد)

مرحله بعد, حضور هستش!

یعنی اینکه در کوچه و خیابان, در صف نان, پشت فرمان, در اداره جات و ....هر لحظه آمادگی این موارد را داشته باشید و در صورت بروز آن, بدون عصبانیت, همان سناریوهای از پیش تعیین شده را که در ذهن دارید به کار ببنید.

تبدیل شرایط سقوط به سکوی صعود!

شما حتی میتونید رفته رفته از مرحله کنترل خشم عبور کنید و آن را تبدیل به تمرین خودسازی و بزرگ کردن روح خودتان بکنید...
یک کارگر ساختمانی ممکنه بدون آگاهی و کنترل بر کار خودش کم کم به بیماریهای مثل زانو درد یا کمر درد و ...برسه ولی یک کارگر دیگه ممکنه با آگاهی و حضور (روش صحیح برداشتن بار) همان مقدار ساعت را کار کند و همان مزد را بگیرد ولی آخر سال تنی ورزیده و تنومند داشته باشد.

شرط این مرحله این هستش که آگاهانه عمل کنید, با علم و آگاهی و حضور راننده متخلف را رد کنید, با کارمند بد درست رفتار کنید, با همسایه یا همکار ناجور طوری کنار بیایید که در کل...همیشه حال خوب داشته باشید!


ممنونم از این پست بسیار استفاده کردم گل

جوجه اردک زشت;983892 نوشت:
سلام خدمت استاد عارف عزیز ممنون بابت شرکتتون در بحث

سلام علیکم ورحمه الله
از لطف شما سپاس...ولی بنده کارشناس یا استاد نیستم (به دلیل کارهای پشت صحنه سایت, آیدی رنگی هستیم وگرنه مثل بقیه کاربرها هستیم)

جوجه اردک زشت;983892 نوشت:
مثلا در مورد رانندگی در حالت عادی و گرنه از جای دیه ناراحت نباشه ناراحت نمیشم اصلا و میگم خوب نمیفهمه طر و عادیه
در مورد صف نانوایی واقعا نمیددونم چیکار باید بکنم ممکنه خشمم رو بریزم در خودم یا ابراز کنم به صورت بد بسته به طرف مقابل داره
در اداره یا بانک چون میدونم زورم نمیرسه خشمم رو در خودم میریزم ولی قطعا ناراحت میشم همین الان درگیر ی پروسه اداری هستم و یک ماهه منو الاف کردن دوستان!!!
مورد آخر که خدا رو شکر اصلا زن ندارم ولی رفتار های اقوام رو به روش های مختلف کنترل میکنم گاهیم خوب عصبانی میشم از دستشون ولی بروز نمیدم و در خودم میریزم

ببینید برارد, مثالهایی که زدم, فقط مثال بود! یعنی هزاران مورد هست که هر شخصی قطعا خودش در زندگی روزمره دارد و قصدم فقط تشریح مکانیسم عملی (تجربه شخصی) بود...

جوجه اردک زشت;983892 نوشت:
یکی از جاهایی که چالش منه و نمیدونم واقعا در شرایطش چکار باید بکنم موارد اینچنی هست:
مثلا حالتی رو تصور میکنم که فردی مزاحمت ایجاد کرده برای خانواده من در خیابان نمیدونم چیکار باید بکنم تنها چیزی که به ذهنم میرسه دعوا و کتک کاری و فحش و ... هست
یا مثلا فردی از اقوام اگر همسرش رو کتک بزنه بخصوص بخضوض اگر اون خانوم مثلا خواهر بنده باشه نمیدونم در این شرایط چ باید بکنم و ذهنم به جایی نمیرسه و سریع عصبانی میشم
یا مواردی که کسی بخواد حق منو بخوره بسته به فردش اگر قوی تر باشه خوب ناچارم خشمم رو درونم بریزم اگر احساس نکنم خیلی قوی هست قطعا درگیری ( مثل همون مورد نانوایی و چیز های شبیه اون)

لذا شما بهتر است اول چندتا از مهمترین موارد خودتان را که باعث عصبانیت شدید شما می شود, لیست کنید و زمانیکه که حال خوبی دارید (یعنی تصمیم احساسی نمیگیرید) براشون سناریو یا روش عملکرد تعیین کنید, اگر هم نمیتونید, مثل همون مورد مزاحمت خیابانی برای بستگانتان یا غیره.., میتونید از اطرافیانتان که عاقل و با تجربه هستندو یا در همین سایت تاپیک انحصاری بزنید برای هر یک از موارد تا به راهکار مفیدی برسید.

البته اگر کارشناس محترم تاپیک صلاح بدانند, همینجا هم میتونید تک تک موارد را بفرمایید و دوستان نظر دهند, ولی تاپیک از موضع خودش (کنترل خشم) منحرف خواهد شد.

جوجه اردک زشت;983890 نوشت:
متوجه شدم باید ریشه رو پیدا کنم البته بنده هنوز ازدواج نکردم یک بخش از عصبانیتم در خانه به خاطر مادرم هست
ایشون بیشتر از 20 ساله به بیماری خاصی مبتلا هستند و خوب خیلی اذیت شدن دکتر هم زیاد بردیم جوابی نگرفتیم و کلا دارن میسوزن و میسازن خیلی صریح بخوام بگم دیگه اعصاب ندارن و یکم هم پر توقع شدن چون سنشون رفته بالا
تقریبا روزی نیست که ایشون در محیط خانه دعوا نکنند با ما و خیلی هم کش میدن هر دعوا رو معمولا انواع فحش ها و سرزنش ها و ... رو به من میگن
البته من در اکثر موارد یاد گرفتم سکوت میکنم ولی خوب ایشون ول نمیکنن و مثلا یک ساعت اگر من ساکت باشم ایشون غر غر و کنایه و زخم زبان میزنن تا آخر دعوا میشه و بعد هم سریع گریه میکنند و مظلوم نمایی
واقعا درمونده شدم

خدا به شما صبر و به ایشان سلامتی بدهد.

جوجه اردک زشت;983890 نوشت:
به نظرتون ممکن هست در زمان عصبانیت حدود خشم رو کنترل کرد به نظرم خیلی کار سختیه خشم ی حالت در من که خیلی درش از عقلم استفاده نمیکنم

اگر عصبانیت از تحت کنترل انسان و نظارت عقلی او خارج شود نمیتواند خشم ممدوح باشد. کارکرد اصلی قوه غضبیه در انسان دفع شر است. انسان در طول زندگی با آسیب ها و ظلم های مختلفی ممکن است روبرو شود. اگر قوه غضبیه در او وجود نداشت و یا وجود داشت و از آن استفاده نمی کرد می بایست در برابر این تجاوزات تسلیم شود و هیچ امر ناملایمی را نتواند از خود دور گرداند. همچنین اگر از قوه غضبیه خود استفاده کند اما نه تحت تدبیر عقل با یک واکنش سریع و غیر پیش بینی شده به تخلیه هیجانی میپردازد و ممکن است نه تنها نتواند حق خود را بگیرد بلکه بدهکار هم بشود. بنابراین خشم در مواردی که ضروری است مانند موتور محرکه ماشین است که انسان را به حرکت و واکنش وا میدارد. اما نیروی زیاد خشم باید با عقل که حکم ترمز، فرمان و .... را بازی میکند مدیریت و جهت دهی شود.

عارف;983905 نوشت:
نوشته اصلی توسط جوجه اردک زشت
یکی از جاهایی که چالش منه و نمیدونم واقعا در شرایطش چکار باید بکنم موارد اینچنی هست:
مثلا حالتی رو تصور میکنم که فردی مزاحمت ایجاد کرده برای خانواده من در خیابان نمیدونم چیکار باید بکنم تنها چیزی که به ذهنم میرسه دعوا و کتک کاری و فحش و ... هست
یا مثلا فردی از اقوام اگر همسرش رو کتک بزنه بخصوص بخضوض اگر اون خانوم مثلا خواهر بنده باشه نمیدونم در این شرایط چ باید بکنم و ذهنم به جایی نمیرسه و سریع عصبانی میشم
یا مواردی که کسی بخواد حق منو بخوره بسته به فردش اگر قوی تر باشه خوب ناچارم خشمم رو درونم بریزم اگر احساس نکنم خیلی قوی هست قطعا درگیری ( مثل همون مورد نانوایی و چیز های شبیه اون)
لذا شما بهتر است اول چندتا از مهمترین موارد خودتان را که باعث عصبانیت شدید شما می شود, لیست کنید و زمانیکه که حال خوبی دارید (یعنی تصمیم احساسی نمیگیرید) براشون سناریو یا روش عملکرد تعیین کنید, اگر هم نمیتونید, مثل همون مورد مزاحمت خیابانی برای بستگانتان یا غیره.., میتونید از اطرافیانتان که عاقل و با تجربه هستندو یا در همین سایت تاپیک انحصاری بزنید برای هر یک از موارد تا به راهکار مفیدی برسید.
البته اگر کارشناس محترم تاپیک صلاح بدانند, همینجا هم میتونید تک تک موارد را بفرمایید و دوستان نظر دهند, ولی تاپیک از موضع خودش (کنترل خشم) منحرف خواهد شد.

به نظر من بهتر است این موضوع مهم در یک تاپیک مستقل طرح شود. یکی از علل رایج رواج خشونت نداشتن مهارت برخورد مناسب در موقعیت های چالشی و دفاع منطقی از حقوق خود و یا دیگران است. فرد با نداشتن مهارت لازم چنانچه در این موقعیت ها قرار بگیرد به سمت خشونت سوق پیدا میکند. اگر بتواند آن را اعمال کند به دیگران آسیب میزند و اگر نتواند به خود آسیب میزند.

بدیع;983918 نوشت:
به نظر من بهتر است این موضوع مهم در یک تاپیک مستقل طرح شود. یکی از علل رایج رواج خشونت نداشتن مهارت برخورد مناسب در موقعیت های چالشی و دفاع منطقی از حقوق خود و یا دیگران است. فرد با نداشتن مهارت لازم چنانچه در این موقعیت ها قرار بگیرد به سمت خشونت سوق پیدا میکند. اگر بتواند آن را اعمال کند به دیگران آسیب میزند و اگر نتواند به خود آسیب میزند.

مهارت هایی که میشه خشممون رو مهار کنیم لطفا اموزش بدین

karim1989;983946 نوشت:
مهارت هایی که میشه خشممون رو مهار کنیم لطفا اموزش بدین

لطفا همه پست های تاپیک را مطالعه کنید اگر باز سوالی بود در خدمت هستم.

باسمه الربّ

با سلام و احترام

بدیع;983985 نوشت:
اگر باز سوالی بود در خدمت هستم.

به نظر می رسد إعمال خشم،خلق و خوی خشن و بد اخلاقی بیشتر اکتسابی و تحت تأثیر

روش تربیتی خانواده و محیط پیرامون و نوعی عادت باشد،فرض کنید شخصی عمری را با این

عادت سپری کرده است،چگونه می تواند صفت مذمومی را که ملکه ی ذهن و اخلاقش شده

تغییر دهد؟با توجه به اینکه لازمه ی تغییر و تبدیل سوء خلق به حسن خلق،مجاهده ی علمی

و عملی می طلبد.

بخش عملی و راهکارهای آن تا حدی بحث شد اگر ممکن است زحمت کشیده و بخش علمی

و نظری آن را هم بفرمائید.

حبیبه;984049 نوشت:
به نظر می رسد إعمال خشم،خلق و خوی خشن و بد اخلاقی بیشتر اکتسابی و تحت تأثیر
روش تربیتی خانواده و محیط پیرامون و نوعی عادت باشد،فرض کنید شخصی عمری را با این
عادت سپری کرده است،چگونه می تواند صفت مذمومی را که ملکه ی ذهن و اخلاقش شده
تغییر دهد؟با توجه به اینکه لازمه ی تغییر و تبدیل سوء خلق به حسن خلق،مجاهده ی علمی
و عملی می طلبد.
بخش عملی و راهکارهای آن تا حدی بحث شد اگر ممکن است زحمت کشیده و بخش علمی
و نظری آن را هم بفرمائید.

با سلام
در علم اخلاق، برای انسان چهار ساحت قائل شده اند: بینش، انگیزش، کنش و منش. اگر بخواهیم هر یک را فقط در یک جمله توضیح بدهیم باید بگوییم: ببنش آن چیزی است که فرد میداند، انگیزش آن چیزی است که میخواهد( و به آن میل دارد)، کنش آن چیزی است که انجام میدهد و منش آن چیزی است که فعلا هست و به آن عادت کرده است.
این چهار حوزه در انسان کاملا با یکدیگر مرتبط هستند و بر روی یکدیگر جرح و تعدیل و تاثیر و تاثر دارند. کسی که بدخلقی و عصبانیت برای او تبدیل به منش شده است به این معنا است که این اخلاق در عمیق ترین لایه های شخصیت او نفوذ کرده است اما به این معنا نیست که قابل تغییر و اصلاح نباشد. همانطوری که در دعاها از خداوند میخواهیم: اللهم حَسِّن خُلقی و خَلقی. خدایا باطن و ظاهر مرا زیبا گردان.
برای دستیابی به منش و یا همان خُلق باید از ساحت های دیگر وجودی و لایه های سطحی تر شخصیت وارد شد. همانطوری که برای دستیابی به مغز یک میوه باید پوسته های رویین آن را یکی یکی کنار زد. همانطوری که این اخلاقی که اکنون به عمق وجود راه پیدا کرده است نیز از همین لایه ها و پوسته ها عبور کرده است. یعنی ابتدا در لایه بینشی اذعان و اعتراف صاحب خود را به خوبی و ضرورت خود جلب کرده است. سپس هیجانات و احساسات فرد را به سمت و سوی خود تحریک میکند. بعد از آن خود را در رفتار فرد نشان میدهد و نهایتا با تکرار رفتار به شخصیت راه پیدا میکند. بنابراین نقطه شروع برای تغییر و اصلاح یک رذیله دانستن درباره ماهیت پلید آن رذیله است.

بدیع;983918 نوشت:
به نظر من بهتر است این موضوع مهم در یک تاپیک مستقل طرح شود. یکی از علل رایج رواج خشونت نداشتن مهارت برخورد مناسب در موقعیت های چالشی و دفاع منطقی از حقوق خود و یا دیگران است. فرد با نداشتن مهارت لازم چنانچه در این موقعیت ها قرار بگیرد به سمت خشونت سوق پیدا میکند. اگر بتواند آن را اعمال کند به دیگران آسیب میزند و اگر نتواند به خود آسیب میزند.

سلام مجدد@};-@};-@};-
بله من این موارد رو در یک تاپیک جدا طرح میکنم
خیلی ممنون از شما استاد گرامی بنده دیگه عرضی ندارم
سپاس از وقتی که گذاشتید@};-@};-@};-

باسمه الودود

عرض سلام و ادب و تشکر از پاسخ حضرتعالی

بدیع;984256 نوشت:
یعنی ابتدا در لایه بینشی اذعان و اعتراف صاحب خود را به خوبی و ضرورت خود جلب کرده است

مقصود از سؤال این بود که اگر انسان نوع نگاهش به جهان تغییر کند آیا در خلق و خو و عملکردش مؤثر است یا خیر؟

حبیبه;984483 نوشت:
مقصود از سؤال این بود که اگر انسان نوع نگاهش به جهان تغییر کند آیا در خلق و خو و عملکردش مؤثر است یا خیر؟

قطعا موثر است. امیر المومنین(علیه السلام) در توصیه ای می فرمایند: أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِمْ وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ‏ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَكَ‏ فِي‏ الدِّينِ‏ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْق. مهربانى به مردم و دوست داشتن آنها و لطف در حق ايشان را شعار دل خودساز؛ مبادا نسبت به آنان چونان حيوان درنده‏ اى باشى كه خوردنشان را غنيمت شمارى؛ زيرا آنان دو دسته‏ اند: يا در دين با تو بردارند و يا در خلقت با تو برابرند.(1)
پی نوشت:
(1) تحف العقول ؛ النص ؛ ص126

سلام علیکم
این بحث مهارت ها مشکل من هم هست. معمولا موقع عصبانیت کنترلم رو از دست نمیدم، بلکه بعد از کلی سبک سنگین کردن و فکر کردن به راه حل های مختلف و پیش بینی عواقب و خلاصه در کمال صحت عقل و اختیار راه حل نامناسب انتخاب می کنم. یعنی اون راه حل بین همه راه هایی که به ذهنم رسیده بوده مناسب تر بوده ولی کلا راه حل خوب به ذهنم نمی رسه.
دیدم در جواب تعدادی از دوستان خواسته بودید این مساله در تاپیک جدا پیگیری بشه. ولی خب تاپیک جدا بزنیم توش چی بگیم؟
ضمنا یک سری تاپیک کلی هم توی انجمن هست که مثلا سعیمون اینه که اونا رو رعایت کنیم. مثل این تاپیک ها
http://www.askdin.com/showthread.php?t=57071
http://www.askdin.com/showthread.php?t=62198
http://www.askdin.com/showthread.php?t=54691

فکر کنم منظورتون این بود که راه حل نداره. صلوات ختم کنیم بلکه خدا عنایتش رو برنگردونه

پرسش: من در زمینه کنترل خشم معمولا دچار مشکل هستم. حتی در محیط خانه با اینکه دوست ندارم عصبانی شوم اما دچار خشم میشوم. خودم را کنترل میکنم ولی به خاطر درون ریزی خشم تا ساعت ها حال خوبی ندارم. بیرون از خانه مشکل من بیشتر است. چراکه اکثریت مردم بی ادب و زیاده طلب هستند و وقتی در برابر آنها بایستی کار به فحاشی و درگیری فیزیکی می کشد. تا به حال به راهکار خوبی در این زمینه نرسیدم. برخی از راهکارهایی هم که وجود دارد شبیه طنز است. مثلا میگویند در هنگام عصبانیت وضو بگیر! مثلا میشود وسط دعوا به طرف بگوییم صبر کن من وضو بگیرم! و یا به جریان گذشت مالک اشتر نسبت به کسی که به او توهین کرده بود اشاره میکنند. اما به نظر من چنین گذشتی توسری خوردن محسوب می شود!

پاسخ: ابتدا به بیان نکته ای در رابطه با توصیه به وضو در هنگام عصبانیت اشاره می کنیم:
فرد در حالت خشم دو مرحله را پشت سر میگذارد. مرحله اول مرحله ای است که عصبانیت رخ داده و زمینه برای اعمال و بروز خشم وجود دارد. مرحله دوم مرحله ای است که فرد عصبانی شده است اما امکان اعمال آن وجود ندارد مثل اینکه فردی که از او عصبانی شده در دسترس او نیست. و یا زمینه برای بروز خشم هست ولی خشم را کنترل و درون ریزی کرده است. این دو مرحله راهکارهای خاص به خود را دارد و برخلاف تصور شما وضو گرفتن که در روایات به آن توصیه شده است راهکار مرحله دوم است نه اول. یعنی وضو گرفتن راهکار کنترل خشم در صحنه درگیری خیابانی نیست بلکه در آن مواقعی است که فرمودید خشم خود را فرو برده اید اما به خاطر تحمل آن تا چند ساعت اذیت هستید. وضو گرفتن باعث میشود احساس ناراحتی از خشم سرکوب شده در درون، از بین برود.

برای کنترل و درمان خشم چند راهکار پیشنهاد میشود:

راهکار بینشی: تا وقتی که شما این باور را داشته باشید که اکثریت مردم ادب و فرهنگ ندارند خشمگین شدن شما به نظر طبیعی و غیر قابل درمان می رسد! چون این ذهنیت و بدبینی شما باعث میشود:


  1. حتی قبل از دیدن بدرفتاری از دیگران به خاطر احساس ناامنی از طرف آنها حال خوبی نداشته باشید و یک درگیری ذهنی و احساس ترس، آرامش و تعادل شما را بر هم زند. این احساس منفی شما را به مرز عصبانیت و برانگیختگی می رساند تا جایی که با دیدن رفتار بد به سرعت در خشم فرو می روید.
  2. به صورت ناخودآگاه رفتارهای بد دیگران برای شما بزرگنمایی میشود و بر روی آنها تمرکز پیدا میکنید.
  3. رفتارهای مثبت و یا خنثی و بدون قصد دیگران را حمل بر بدخواهی و بی ادبی خواهید کرد.
  4. شاید پذیرش این حرف کمی سخت باشد. اما فکر کردن به انسان های بدرفتار و بی ادب باعث میشود آنها بیشتر بر سر راه انسان قرار بگیرند.

بنابراین توصیه ما این است که همانطوری که در آموزه های دینی بر آن تاکید شده است یک خوش بینی عمومی توآم با احتیاط(نه نگرانی و ترس) نسبت به همه داشته باشید که جز در صورتی که خلاف آن را ندیدید آن را کنار نگذارید. در مواردی هم که خلاف آن را مشاهده کردید تنها درباره همان فرد بدبین شوید ولی آن بدبینی را به دیگران سرایت ندهید.

راهکار گرایشی
شما نسبت به مشکلاتی که خشم برای شما به وجود آورده است واقف هستید و نسبت به آثار منفی آن احساس منفی پیدا کرده اید. اما ممکن است هنوز نسبت به خود خشم و بروز آن احساس منفی نداشته باشید و آن را مثلا جلوه ای از اقتدار، صلابت، حق طلبی و .... بدانید. چنین انگیزه و احساسی نسبت به خشم به تداوم آن در شما دامن می زند. مثلا بردباری مالک اشتر و بخشیدن فرد گستاخ را باعث پر رو شدن آن گستاخ میدانید. اما مالک جور دیگری فکر میکرد و این رفتار را باعث شرمندگی فرد گستاخ می دانست.
البته همانطوری که منابع دینی هم تصریح دارد بخشیدن دیگران در همه موارد صحیح نیست. به طور کلی خداوند هیچ نیرو و قوه ای را به انسان نداده تا انسان به طور کامل او را تعطیل کند. غضب نیز یک نعمت است که در جای خود باید مورد استفاده قرار گیرد. اما مواردی که یک مومن به غضب نیاز پیدا میکند خیلی کمتر از مواردی است که به نرم خوئی و خوش اخلاقی نیاز دارد.

یک نکته درباره گذشت:
گذشت راهکار خوبی است اما این گذشت را کمی زودتر از پدیدآمدن اسباب خشم اعمال کنید تا زمینه برای عصبانی شدن به وجود نیاید. مثلا وقتی راننده اتومبیلی خطایی انجام داد که باعث تضییع حق شما شد به جای اینکه بعد از درگیری سعی کنید او را ببخشید همانجا او را ببخشید. شما مسئول این نیستید که به هر فردی آن هم به هر روشی آموزش رانندگی و احترام به قوانین را در خیابان یاد بدهید.

راهکار کنشی
ممکن است بگویید در مورد عصبانی شدنتان در محیط خانواده راهکارهای بینشی و گرایشی موثر نیست. چرا که واقعا شما خانواده خود را دوست دارید و همانطوری که گفتید اصلا نمی خواهید در محیط خانواده عصبانی شوید. و آنها را افرادی که مدام میخواهند به حقوق شما تجاوز کنند هم نمی دانید. در اینجا باید ضمن در نظر گرفتن راهکارهای قبلی بیشتر از رفتاردرمانی کمک بگیرید.

زمینه‌های خشم و غضب مثل تکبر، شوخی، عیب جویی، لج بازی و مجادله، حرص و طمع دنیایی را از خودتان دور کنید. گاهی اوقات توقعات بیش از حد انسان و طبیعتا مقاومت دیگران در برابر آنها انسان را عصبانی میکند. گاهی اوقات غرور و تکبر بیجای انسان باعث میشود رفتار دیگران را حمل بر بی ادبی و بی احترامی نسبت به خودمان تلقی کنیم و عصبانی شویم. از نشانه های تواضع تسلیم در برابر حق است. جایی که انسان بفهمد اشتباه کرده بپذیرد. یا اگر پیشنهادی داد و دیگران نپذیرفتند ناراحت نشود و آن را حمل بر قصد و غرض داشتن آن ها نکند. سعی کنید برای نظرات دیگران مخصوصا همسرتان احترام قائل شوید و در تصمیم گیری ها به صورت جمعی عمل کنید و به نتیجه برسید.

یک اخلاق به وسیله تکرار و تمرین برای انسان تبدیل به عادت میشود. بنابراین تلاش کنید بر خلاف اخلاق فعلی خود، خوشرویی و خوشرفتاری داشته باشید و آن قدر ادامه دهید تا وقتی که احساس کنید بدون توجه و زحمت هم خوش اخلاق و خوش برخورد هستید. اینجا است که خلق شما تغییر کرده است. اما تا زمانی که به این نقطه میرسید لازم است با جدیت و تلاش رفتار خود را کنترل کنید. تا میتوانید از کسی عصبانی نشوید و اگر شدید بروز ندهید. با استفاده از برنامه مشارطه این تمرین را بهتر میتوانید انجام دهید. یعنی هر روز صبح به خود قول دهید که بداخلاقی نداشته باشید و در طول روز هم مراقب باشید که بر خلاف قولتان عمل نکنید. در آخر شب محاسبه کنید که چقدر موفق بوده اید و اگر خطایی داشته اید به خاطر آن خود را سرزنش کنید و حتی جریمه ای برای خود در نظر بگیرید. میتوانید تعداد اشتباهات خود را هر روز یادداشت کنید و روند بهبود خود را مشاهده کنید.

راهکار عملی برای فرو بردن خشم در موقعیت عصبانیت
امام باقر(علیه السلام) در این مواقع تغییر وضعیت فیزیکی را پیشنهاد میکند.ذُكِرَ الْغَضَبُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ ع فَقَالَ إِنَّ الرَّجُلَ لَيَغْضَبُ فَمَا يَرْضَى أَبَداً حَتَّى يَدْخُلَ النَّارَ فَأَيُّمَا رَجُلٍ غَضِبَ عَلَى قَوْمٍ وَ هُوَ قَائِمٌ فَلْيَجْلِسْ مِنْ فَوْرِهِ ذَلِكَ فَإِنَّهُ سَيَذْهَبُ عَنْهُ رِجْزُ الشَّيْطَانِ. در نزد امام باقر(علیه السلام) صحبت از غضب شد. ایشان فرمود: چه بسا فردی دچار غضب میشود و راضی نمی شود تا وارد آتش شود. پس وقتی فردی بر دیگری خشم گرفت اگر ایستاده است فورا بنشیند. این کار پلیدی شیطان را از او برطرف میکند.(1)

راهکاری که امام توصیه فرمودند مبتنی بر یک حقیقت پیچیده روانشناسی است که بسیاری از درمان های روانشناختی مانند ریلکس تراپی مبتنی بر آن است. طبق تحقیقات انجام شده هر پدیده روانی در انسان یک سیکل ایجاد میکند. به این ترتیب که در ذهن و جسم نیز تاثیرات و تغییرات متناسب با خود را به وجود می آورد. تا وقتی که این تغییرات در انسان پایدار باشد آن پدیده روانی نیز به راحتی در انسان پایدار و تقویت می شود. اما وقتی افکار ذهنی و یا حالت های جسمی با آن هماهنگ نباشد این حلقه قطع میشود و به رفع آن حالت روانی و یا کمتر شدن علائم آن منتهی میشود. نشستن در حالت عصبانیت و تغییر وضعیت جسمی باعث میشود مکانسیم خشم مختل شود و پاسخ های مناسب را از جسم دریافت نکند. این باعث میشود کنترل خشم در انسان آسان تر گردد.

پی نوشت:
(1) کلینی، محمد بن یعقوب(321ق)، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج‏2، ص302.

موضوع قفل شده است