جمع بندی زمان نزول آیات ۱۸۴ و ۱۸۵ و ۲۱۳ سوره بقره

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
زمان نزول آیات ۱۸۴ و ۱۸۵ و ۲۱۳ سوره بقره

سلام نزول سوره بقره آیات ۱۸۴ و ۱۸۵ و ۲۱۳ کی بر حضرت محمد نازل شد تاریخ دقیق نزول این ایات چه روزی است؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حکیم

Alireza1372m;983188 نوشت:
سلام نزول سوره بقره آیات ۱۸۴ و ۱۸۵ و ۲۱۳ کی بر حضرت محمد نازل شد تاریخ دقیق نزول این ایات چه روزی است؟

سلام و عرض ادب

با تشکر از شما
دوست عزیز
تاریخ دقیق نزول آیات ۱۸۴ و ۱۸۵ و ۲۱۳ سوره بقره و این که در چه روزی نازل شده است در بیان مفسران و دانشمندان علوم و تاریخ قرآن یافت نشد. در ادامه به تاریج تقریبی و سال نزول و نیز شان نزول آیات مورد اشاره خواهیم پرداخت

سلام ممنونم اگر توضیح بدید

سلام
آیات این است

(184)اَيّامًا مَعـدوداتٍ فَـمَن كانَ مِنـكُم مَـريـضًا اَو عَـلىٰ سَـفَـرٍ فَـعِـدَّةٌ مِن اَيّامٍ اُخَـرَ وَ عَـلَى الَّـذيـنَ يُـطيـقونَـه‌‚‌ فِديَـةٌ طَـعامُ مِسـكيـنٍ فَـمَن تَـطَـوَّعَ خَيـرًا فَـهُـوَ خَيـرٌ لَـه‌‚‌ وَ اَن تَـصوموا خَيـرٌ لَـكُم اِن كُنـتُم تَعـلَـمونَ
(185)شَهـرُ رَمَـضانَ اَلَّـذى اُنـزِلَ فيـهِ الـقُرآنُ هُـدًى لِلـنّاسِ وَ بَـيِّـناتٍ مِـنَ الـهُـدىٰ وَ الـفُرقانِ فَـمَن شَـهِـدَ مِنـكُـمُ الشَّهـرَ فَلـيَـصُمـهُ وَ مَن كانَ مَـريـضًا اَو عَـلىٰ سَـفَـرٍ فَـعِـدَّةٌ مِن اَيّامٍ اُخَـرَ يُـريـدُ ا‌للهُ بِـكُـمُ الـيُسـرَ وَ لا يُـريـدُ بِـكُـمُ الـعُسـرَ وَ لِـتُكـمِـلُوا الـعِـدَّةَ وَ لِـتُـكَـبِّـرُوا ا‌للهَ عَـلىٰ ما هَـداكُم وَ لَـعَـلَّـكُم تَشـكُـرونَ

(213)كانَ النّاسُ اُمَّـةً واحِـدَةً فَـبَـعَـثَ ا‌للهُ النَّـبِـيّيـنَ مُـبَـشِّـريـنَ وَ مُنـذِريـنَ وَ اَنـزَلَ مَـعَـهُـمُ الـكِـتابَ بِالـحَـقِّ لِـيَحـكُـمَ بَيـنَ النّاسِ فى مَا اخـتَـلَـفوا فيـهِ وَ مَا اخـتَـلَـفَ فيـهِ اِلَّا الَّـذيـنَ اوتوهُ مِن بَعـدِ ما جاءَتـهُـمُ الـبَـيِّـناتُ بَغـيًا بَيـنَـهُم فَـهَـدَى ا‌للهُ الَّـذيـنَ آمَـنوا لِـمَا اخـتَـلَـفوا فيـهِ مِـنَ الـحَـقِّ بِـاِذنِـه‌ے وَ ا‌للهُ يَهـدى مَن يَـشاءُ اِلىٰ صِـراطٍ مُسـتَـقيـمٍ

لکن آیه 183 هم لازم است مطرح شود
(183)يا اَيُّـهَا الَّـذيـنَ آمَـنوا كُـتِـبَ عَـلَيـكُـمُ الصِّـيامُ كَـما كُـتِـبَ عَـلَى الَّـذيـنَ مِن قَبـلِـكُم لَـعَـلَّـكُم تَـتَّـقونَ

پرسش:

سوره بقره آیات ۱۸۴ و ۱۸۵ و ۲۱۳ کی بر حضرت محمد نازل شد تاریخ دقیق نزول این ایات چه روزی است؟

پاسخ:

خداوند متعال در آیه 184 سوره بقره می فرماید :« ايَّامًا مَعْدُودَاتٍ ۚ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۚ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ ۖ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ ۚ وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ ۖ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛ چند روز معدودی را (باید روزه بدارید!) و هر کس از شما بیمار یا مسافر باشد تعدادی از روزهای دیگر را (روزه بدارد) و بر کسانی که روزه برای آنها طاقت‌فرساست؛ (همچون بیماران مزمن، و پیرمردان و پیرزنان،) لازم است کفّاره بدهند: مسکینی را اطعام کنند؛ و کسی که کارِ خیری انجام دهد، برای او بهتر است؛ و روزه داشتن برای شما بهتر است اگر بدانید!
محمد بن مسلم از امام جعفرصادق (عليه‌السلام) روايت می كند كه اين قسمت از آيه «فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ» هنگامى نازل شد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در ماه رمضان به كراع الغميم بضمّ كاف كه در 170 ميلى مدينه واقع است به سفر رفته بودند و پس از بجاى آوردن نماز صبح آب از براى آشاميدن خواستند و دستور دادند كه همراهان نيز افطار نمايند.
صحابه كه همراه پيامبر بودند، گفتند: يا رسول الله اجازه بفرمائيد روزه بگيريم. فرمود: هر كس كه بخواهد روزه بگيرد از عاصيان شمرده شود، سپس اضافه نموده و گويد كه پيامبر در مسافرت به هيچ وجه نه روزه واجب مى گرفت و نه روزه مستحب.
از مجاهد روايت كنند كه اين قسمت از آيه «وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ» درباره مولاى قيس بن السائب نازل گرديده كه روزه خود را شكست و بابت هر روز مسكينى را اطعام نمود(1)
همچنین در آیه 185 سوره بقره می فرماید :« كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۗ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۖ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ ۗ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ؛هر کسی مرگ را می‌چشد؛ و شما پاداش خود را بطور کامل در روز قیامت خواهید گرفت؛ آنها که از آتش (دوزخ) دور شده، و به بهشت وارد شوند نجات یافته و رستگار شده‌اند و زندگی دنیا، چیزی جز سرمایه فریب نیست! »

این آیه نخست اشاره به قانونی می‌کند که حاکم بر تمام موجودات زنده جهان است و می‌گوید: «تمام زندگان خواه و ناخواه روزی مرگ را خواهند چشید» (کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ)
گر چه بسیاری از مردم مایلند، که فناپذیر بودن خود را فراموش کنند، ولی این واقعیتی است که اگر ما آن را فراموش کنیم، آن هرگز ما را فراموش نخواهد کرد.
سپس می‌گوید: بعد از زندگی این جهان، مرحله پاداش و کیفر اعمال شروع می‌شود «و شما پاداش خود را بطور کامل در روز قیامت خواهید گرفت» (وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ).
سپس اضافه می‌کند: «کسانی که از تحت تأثیر جاذبه آتش دوزخ دور شوند و داخل در بهشت گردند، نجات یافته، و محبوب و مطلوب خود را پیدا کرده‌اند» (فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ).
گویا دوزخ با تمام قدرتش انسانها را به سوی خود جذب می‌کند، و راستی عواملی که انسان را به سوی آن می‌کشاند جاذبه عجیبی دارند. آیا هوسهای زود گذر، لذات جنسی نامشروع، مقامها و ثروتهای غیر مباح، برای هر انسانی جاذبه ندارد؟! در جمله بعد بحث گذشته را تکمیل می‌کند، می‌گوید: «و زندگی دنیا چیزی جز تمتع و بهره‌برداری غرورآمیز نیست» (وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ)
مهم این است که جهان ماده و لذات آن هدف نهایی انسان قرار نگیرد، و گر نه استفاده از جهان ماده و مواهب آن به عنوان یک وسیله برای نیل به تکامل انسانی، نه تنها نکوهیده نیست، بلکه لازم و ضروری می‌باشد(2)

خداوند متعال در سوره بقره آیه 213 می فرماید: كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ؛مردم (در آغاز) یک دسته بودند؛ (و تضادی در میان آنها وجود نداشت. بتدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال) خداوند، پیامبران را برانگیخت؛ تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آنها نازل نمود؛ تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند. (افراد باایمان، در آن اختلاف نکردند؛) تنها (گروهی از) کسانی که کتاب را دریافت داشته بودند، و نشانه‌های روشن به آنها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگری، در آن اختلاف کردند. خداوند، آنهایی را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبری نمود. (امّا افراد بی‌ایمان، همچنان در گمراهی و اختلاف، باقی ماندند.) و خدا، هر کس را بخواهد، به راه راست هدایت می‌کند. »
و در آن روز تضادی در میان آنها وجود نداشت، زندگی بشر و اجتماع او ساده بود، فطرتها دست نخورده، و انگیزه‌های هوی و هوس و اختلاف و کشمکش در میان آنها ناچیز بود. (این مرحله اول زندگی انسانها بود) سپس زندگی انسانها شکل اجتماعی به خود گرفت زیرا انسان برای تکامل آفریده شده و تکامل او تنها در دل اجتماع تأمین می‌گردد (و این مرحله دوم زندگی انسانها بود) ولی به هنگام ظهور اجتماع، اختلافها و تضادها به وجود آمد چه از نظر ایمان و عقیده، و چه از نظر عمل و تعیین حق و حقوق هر کس و هر گروه در اجتماع، و اینجا بشر تشنه قوانین و تعلیمات انبیاء و هدایتهای آنها می‌گردد تا به اختلافات او در جنبه‌های مختلف پایان دهد (و این مرحله سوم بود) در اینجا «خداوند پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت دهند و انذار کنند» (فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ). و این مرحله چهارم بود.
در اینجا انسانها با هشدارهای انبیاء و توجه به مبدء و معاد و جهان دیگر که در آنجا پاداش و کیفر اعمال خویش را در می‌یابند برای گرفتن احکام و قوانین الهی آمادگی پیدا کردند و لذا می‌فرماید: «خداوند با آنها کتاب آسمانی به حق نازل کرد تا
در میان مردم در آنچه اختلاف داشتند حکومت کند» (وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ).
و به این ترتیب ایمان به انبیاء و تمسک به تعلیمات آنها و کتب آسمانی، آبی بر آتش اختلافات فرو ریخت و آن را خاموش ساخت- و این مرحله پنجم بود.
این وضع مدتی ادامه یافت ولی کم کم وسوسه‌های شیطانی و امواج خروشان هوای نفس، کار خود را در میان گروهی کرد لذا آیه می‌فرماید: «در آن اختلاف نکردند مگر کسانی که کتاب آسمانی را دریافت داشته بودند و بینات و نشانه‌های روشن به آنها رسیده بود. آری! آنها، بخاطر انحراف از حق و ستمگری در آن اختلاف کردند» (وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ). و این مرحله ششم بود.
در اینجا مردم به دو گروه تقسیم شدند مؤمنان راستین که در برابر حق تسلیم بودند آنها برای پایان دادن به اختلافات جدید به کتب آسمانی و تعلیمات انبیاء باز گشتند و به حق رسیدند و لذا می‌فرماید: «خداوند مؤمنان از آنها را به حقیقت آنچه در آن اختلاف داشتند به فرمان خود هدایت فرمود» در حالی که افراد بی‌ایمان و ستمگر خود خواه همچنان در گمراهی و اختلاف باقی ماندند (فَهَدَی اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ). و این مرحله هفتم بود.
و در پایان آیه می‌فرماید: «خداوند هر که را بخواهد و لایق ببیند به راه مستقیم هدایت می‌کند» (وَ اللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ).
اشاره به این که مشیت الهی که آمیخته با حکمت او است گزاف و بی‌حساب نیست و از هر گونه تبعیض ناروا بر کنار است. تمام کسانی که دارای نیت پاک و روح تسلیم در برابر حقند مشمول هدایتهای او می‌شوند، اشتباهات عقیدتی آنها اصلاح می‌گردد و از روشن بینیهای مخصوصی بر خوردار می‌شوند و آنها را از اختلافات و مشاجرات دنیا پرستان بی‌ایمان بر کنار می‌دارد و آرامش روح و اطمینان خاطر و سلامت جسم و جان به آنها می‌بخشد(3)

پی نوشت ها :

1. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌1، ص 111.
2. آیت الله مکارم ، ناصر، تهران، برگزیده تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، 1385 .ش ، ج1 ص 358
[3.ر.ک : برگزیده تفسیر نمونه، همان، ص 192

موضوع قفل شده است