جمع بندی ورود بی اختیار به دنیا

تب‌های اولیه

153 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ورود بی اختیار به دنیا

سلام لطفا یک تاپیک با این موضوع باز کنید
من تمام مطالب مرتبط با این موضوع رو خوندم ولی متاسفانه قانع کننده نبود.
دلیل اینکه ما بدون اختیار وارد این دنیا شدیم چیه؟
عدالت در کجای این مسئله وجود دارد؟
ایا بهتر نبود خداوند که توانای مطلق است بشر را از همان ابتدای ورود به دنیا و چالشهای برو اگاه میکرد بعد تصمیم را خود فرد میگرفت؟
با توجه به این سوالات ایا ما در اخرت میتوانیم بگوییم که ورود ما از روی جبر بوده وعذاب و نعمت با توجه به اینکه انتخاب ورود به دنیا انتخاب تولد در چه خانواده ای در چه کشوری درچه شرایطی و خیلی چیزهای دیگه، چه معنایی دارد در این خصوص؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صدیق

[=microsoft sans serif]

فکر درگیر;982535 نوشت:
دلیل اینکه ما بدون اختیار وارد این دنیا شدیم چیه؟
عدالت در کجای این مسئله وجود دارد؟
ایا بهتر نبود خداوند که توانای مطلق است بشر را از همان ابتدای ورود به دنیا و چالشهای برو اگاه میکرد بعد تصمیم را خود فرد میگرفت؟
با توجه به این سوالات ایا ما در اخرت میتوانیم بگوییم که ورود ما از روی جبر بوده وعذاب و نعمت با توجه به اینکه انتخاب ورود به دنیا انتخاب تولد در چه خانواده ای در چه کشوری درچه شرایطی و خیلی چیزهای دیگه، چه معنایی دارد در این خصوص؟

با سلام و احترام
عبادات شما و همه کاربران گرامی انجمن مقبول درگاه احدیت

اما سوال شما
اینکه چرا ما بدون اختیار وارد دنیا شدیم.
مطلبی که ارسال شد، دربردارنده یک سری نکته بود.
چرا بدون اختیار وارد دنیا شدیم؟
ایا این بی عدالتی نیست؟
چرا خداوند انسان را قبل از ورود به دنیا نسبت به مشکلات آگاه نکرد؟
مشکلات دنیایی که پیش روی انسان و انتخابهای اوست، چه نقشی در سعادت انسان دارد؟
آیا این ورود جبری، میتواند حجتی برای انسان باشد نسبت به شقاوت احتمالی؟

[=microsoft sans serif]اما پاسخ به این نکاتی که مطرح شد.
ورود اجباری

ورود انسان در این دنیا، اجباری بوده است.
یعنی انسان در آمدن به این دنیا و قرار گرفتن در کوران مشکلات و نیز ابتلائات مختلف هیچ اختیاری از خودش نداشته است.
ولی لازم است دقت کنیم که
اولا: ایا انسان بوده است؟ مشخص است که انسان قبل از این دنیا در جای دیگری نبوده است تا کسی بخواهد او را مورد خطاب خودش قرار دهد. به وجود آمدن انسان دقیقا از زمانی صورت میگیرد که از طریق والدینش چشم به این جهان مادی می گشاید. پس میبینید که قبل از این چیزی نبوده تا خداوندبخواهد او را مورد خطاب قرار دهد.
«هل اتی علی الانسان حین من الدهر لم یکن شیئا مذکورا»(سوره انسان،آیه 1)
آیا بر انسان روزگارانی نگذشت که چیز قابل ذکری نبود؟

شاید بگویید که درست است که انسان قبل از ورود به این دنیا چیزی نبوده، ولی بالاخره در قالب موجودی نباتی و ذره ای در نطفه پدرش که بوده است.
ایا خداوند نمیتوانسته او را مورد خطاب قرار دهد. بنابراین بخش دوم سوال نمایان میشود:
ثانیا: حتی اگر فرض کنیم بوده است، چرا او را اگاه نکرد؟
پاسخ این بخش هم این است که در این صورت، حتی اگر خطاب کردن چنین ذره ای درست و ممکن باشد( چرا که چنین ذره ای از خود شعور ندارد تا مورد خطاب واقع شود ولی بدین جهت که خطابهای خداوند گاهی به موجوداتی است که به صورت طبیعی نمیتوان برای آنها شعوری در نظر گرفت) ولی مشکل از جانب طرف مقابل است.
بدین صورت که طرف مقابل خطاب، از خود شعوری ندارد تا حتی اگر هم خطاب الهی را متوجه شود، انتخابی داشته باشد.
پس حتی اگر او را مورد خطاب نیز قرار میداد، باز هم از خودش قدرت درک و انتخابی نداشت تا بخواهد نسبت به آمدن یا نیامدن انتخابی داشته باشد.

[=&quot]ثالثا: همه این پاسخها و مطالب، با قطع نظر از یک مسئله اساسی است.
[=&quot]یک غفلتی در ورای این سوالات و اشکالات وجود دارد.
[=&quot]فلسفه آمدن اجباری به این دنیا چیست؟
[=&quot]اینکه انسان به این دنیا وارد میشود، به واسطه لطف وجود خداوند است.
[=&quot]چرا که بودن و وجود داشتن نسبت به نبودن یک کمال است.
[=&quot]کمالی که شامل حال ماهیات میشود تا بتوانند از کتم عدم خارج شده و موجود شوند.
[=&quot]خداوند نیز که موجودی است در اوج حکمت و جود. اگر چیزی را موجود میکند، بی جهت نیست.
[=microsoft sans serif] «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ»(مومنون، 115)
آیا چنین پنداشتید که ما شما را به عبث و بازیچه آفریده‌ایم و هرگز به سوی ما بازگردانده نمی‌شوید؟


[=&quot]پس انسان نیز به عنوان یک موجود بر اساس حکمتی وارد این دنیا میشود.
[=&quot]این حکمت، رسیدن این موجود به کمالاتی والاتر و برتر است.
[=&quot]
[=microsoft sans serif] وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ(ذاریات، 56)
و جنّ و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند.


[=&quot]رسیدن به لذتهای نابی است که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده است.
[=&quot]«[=&quot]َ فِيهَا [=&quot]مَا[=&quot] [=&quot]لَا[=&quot] [=&quot]عَيْنٌ‏[=&quot] [=&quot]رَأَتْ‏[=&quot] وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَر[=&quot]»(ابن بابویه، صدوق، من لایحضره الفقیه، قم، نشر اسلامی، 1413ق، چاپ دوم،ج1، ص295)
[=&quot]در آنجا چیزهایی هست که نه چشمی دیده، نه گوشی شنیده و نه حتی انسان آنرا میتواند تصور کند.

[=microsoft sans serif]اگر بخواهیم این مسئله را در قالب تشبیهی نارسا بیان کنیم میتوان آنرا به پدری تشبیه کرد که فرزندش را وارد مسابقه ای میکند که توانایی رسیدن به خط پایان آن را دارد.
او باید از آبها عبور کند. از کوه بالا برود و وو
در این مسابقه، فرزند درگیر مشکلاتی میشود که اگر بر انها پیروز شود جایزه ای بزرگ به او داده میشود که زندگی او را تامین میکند.
وضعیت ما در این مسابقه مانند حالتی است که فرزندی که انتهای مسابقه را ندیده است، مدام نسبت به مشکلات مسیر مسابقه به پدرش نق میزند.
ولی وقتی این فرزند به واسطه قدرت و توانایی و اراده خود توانست پیروز شود و به جایزه رسید آن موقع است که نسبت به پدرش شاکر خواهد بود.

حال ایا این مشکلات نقشی در سعادت و شقاوت انسان دارد یا خیر.
در این مورد لازم است توجه کنیم که حتما مشکلات در عملکرد انسان نقش دارند.
اگر نقش نداشتند که قرار دادن آنها در مسیر زندگی این فرد و ازمایش کردن او بی معنا و عبث بود.
اما نقش آن به اندازه ای نیست که قدرت و اراده انسان را کاملا تحت تاثیر خودش قرار بدهد.
فقر نقش مهمی در بزهکاری اجتماعی دارد. ولی تمام عامل بزه، فقر نیست.
چه بسیار مجرمانی که هیچ فقری ندارند و اصولا در زندگی خود فقر را نچشیده اند.
سایر عواملی که گفته میشود در انتخابهای انسان نقش دارند، به همین سان هستند.
نقش انها نه قابل کتمان است و نه موجب سلب اراده و ازادی انتخاب انسان.

[=&quot]بنابراین
[=&quot]اولا: انسان قبل از اینکه وارد دنیا شود، وجودی ندارد تا بخواهد مورد خطاب خداوند قرار بگیرد.
[=&quot]ثانیا: اختیاری از خود ندارد تا بخواهد انتخابی انجام دهد.
[=&quot]ثالثا: آمدن به این دنیا، اجباری بوده ولی چون از طرف حکیم مطلق است، حتما فایده ای برای این موجود دارد.
[=&quot]رابعا: فایده آمدن در این دنیا رسیدن به قرب الهی و کمالی و نعمتی است بی نظیر و زندگی جاودانه.
[=&quot]خامسا: مشکلات پیش روی انسان در این زندگی، مقطعی است و مطابق با توان انسان و در برابرش نعمتهایی است جاودانه.
[=&quot]سادسا: انسان تا زمانی که در انجام کارهایش اراده و قدرت داشته باشد، در برابر آنها مسئول است و نسبت به نتیجه کارهایی که میکند حق اعتراض ندارد.

موفق باشید.

صدیق;982670 نوشت:
اولا: ایا انسان بوده است؟ مشخص است که انسان قبل از این دنیا در جای دیگری نبوده است تا کسی بخواهد او را مورد خطاب خودش قرار دهد. به وجود آمدن انسان دقیقا از زمانی صورت میگیرد که از طریق والدینش چشم به این جهان مادی می گشاید. پس میبینید که قبل از این چیزی نبوده تا خداوندبخواهد او را مورد خطاب قرار دهد.
«هل اتی علی الانسان حین من الدهر لم یکن شیئا مذکورا»(سوره انسان،آیه 1)
آیا بر انسان روزگارانی نگذشت که چیز قابل ذکری نبود؟

شاید بگویید که درست است که انسان قبل از ورود به این دنیا چیزی نبوده، ولی بالاخره در قالب موجودی نباتی و ذره ای در نطفه پدرش که بوده است.

سلام و تشکر

روایات عالم ذر را چگونه توضیح میدهید؟

صدیق;982670 نوشت:
[=microsoft sans serif]اما پاسخ به این نکاتی که مطرح شد.
ورود اجباری

ورود انسان در این دنیا، اجباری بوده است.
یعنی انسان در آمدن به این دنیا و قرار گرفتن در کوران مشکلات و نیز ابتلائات مختلف هیچ اختیاری از خودش نداشته است.
ولی لازم است دقت کنیم که
اولا: ایا انسان بوده است؟ مشخص است که انسان قبل از این دنیا در جای دیگری نبوده است تا کسی بخواهد او را مورد خطاب خودش قرار دهد. به وجود آمدن انسان دقیقا از زمانی صورت میگیرد که از طریق والدینش چشم به این جهان مادی می گشاید. پس میبینید که قبل از این چیزی نبوده تا خداوندبخواهد او را مورد خطاب قرار دهد.
«هل اتی علی الانسان حین من الدهر لم یکن شیئا مذکورا»(سوره انسان،آیه 1)
آیا بر انسان روزگارانی نگذشت که چیز قابل ذکری نبود؟

شاید بگویید که درست است که انسان قبل از ورود به این دنیا چیزی نبوده، ولی بالاخره در قالب موجودی نباتی و ذره ای در نطفه پدرش که بوده است.
ایا خداوند نمیتوانسته او را مورد خطاب قرار دهد. بنابراین بخش دوم سوال نمایان میشود:
ثانیا: حتی اگر فرض کنیم بوده است، چرا او را اگاه نکرد؟
پاسخ این بخش هم این است که در این صورت، حتی اگر خطاب کردن چنین ذره ای درست و ممکن باشد( چرا که چنین ذره ای از خود شعور ندارد تا مورد خطاب واقع شود ولی بدین جهت که خطابهای خداوند گاهی به موجوداتی است که به صورت طبیعی نمیتوان برای آنها شعوری در نظر گرفت) ولی مشکل از جانب طرف مقابل است.
بدین صورت که طرف مقابل خطاب، از خود شعوری ندارد تا حتی اگر هم خطاب الهی را متوجه شود، انتخابی داشته باشد.
پس حتی اگر او را مورد خطاب نیز قرار میداد، باز هم از خودش قدرت درک و انتخابی نداشت تا بخواهد نسبت به آمدن یا نیامدن انتخابی داشته باشد.

سوال.. مگر خداوند قادر مطلق نیست؟ ما خیلی چیزها را که علم فعلا قابیلت اثباتشان را ندارد به قادر بودن خداوند به هر چیزی فرض میکنیم. ایا خداوند نمیتوتنسته برای اینکه ورود اجباری بشر به این دنیا و پیش نیامدن همچین سوالاتی در فکر من و امثال من بشر را(نه بصورت مادی یا ذره که شما فرمودید) با استفاده از قدرت خود به این مسئله اگاه میکرد. فرضبر این است که خداوند بر هر چیزی تواناست.

صدیق;982671 نوشت:
[=&quot]ثالثا: همه این پاسخها و مطالب، با قطع نظر از یک مسئله اساسی است.
[=&quot]یک غفلتی در ورای این سوالات و اشکالات وجود دارد.
[=&quot]فلسفه آمدن اجباری به این دنیا چیست؟
[=&quot]اینکه انسان به این دنیا وارد میشود، به واسطه لطف وجود خداوند است.
[=&quot]چرا که بودن و وجود داشتن نسبت به نبودن یک کمال است.
[=&quot]کمالی که شامل حال ماهیات میشود تا بتوانند از کتم عدم خارج شده و موجود شوند.
[=&quot]خداوند نیز که موجودی است در اوج حکمت و جود. اگر چیزی را موجود میکند، بی جهت نیست.
[=microsoft sans serif] «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ»(مومنون، 115)
آیا چنین پنداشتید که ما شما را به عبث و بازیچه آفریده‌ایم و هرگز به سوی ما بازگردانده نمی‌شوید؟


[=&quot]پس انسان نیز به عنوان یک موجود بر اساس حکمتی وارد این دنیا میشود.
[=&quot]این حکمت، رسیدن این موجود به کمالاتی والاتر و برتر است.
[=&quot]
[=microsoft sans serif] وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ(ذاریات، 56)
و جنّ و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند.


[=&quot]رسیدن به لذتهای نابی است که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده است.
[=&quot]«[=&quot]َ فِيهَا [=&quot]مَا[=&quot] [=&quot]لَا[=&quot] [=&quot]عَيْنٌ‏[=&quot] [=&quot]رَأَتْ‏[=&quot] وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَر[=&quot]»(ابن بابویه، صدوق، من لایحضره الفقیه، قم، نشر اسلامی، 1413ق، چاپ دوم،ج1، ص295)
[=&quot]در آنجا چیزهایی هست که نه چشمی دیده، نه گوشی شنیده و نه حتی انسان آنرا میتواند تصور کند.

ایا به دنیا امدن عده زیادی از نسل بشر در جوامعی که ساسا راهی برای شناخت خدا خیلی کم است و خیلی از انسانها در جوامعی بدنیا میایند که نه خانواده انها و نه خود جامعه زمینه رو برای اشنایی انها با خدا فراهم نمیکند و این خیلی سخت است که در جامعه کنونی مثلا یک امریکایی یا یک سرخ پوست یا یک اسرائیلی بدنبال راههای شناخت خدا برود از روی حکمت است؟ یا اینکه بچه ای که در خانواده ای دزد یا شرور یا معتاد و در جامعه ای که شناختشان از خدا خیلی کم است متولد شود نمیتواند در اخرت بگوید که ای خدا اگر مرا از هموان اول از مشکلات دنیا باخبر ردی من الان وارد جهنم نمیشدم؟

صدیق;982673 نوشت:
[=&quot]بنابراین
[=&quot]اولا: انسان قبل از اینکه وارد دنیا شود، وجودی ندارد تا بخواهد مورد خطاب خداوند قرار بگیرد.
[=&quot]ثانیا: اختیاری از خود ندارد تا بخواهد انتخابی انجام دهد.
[=&quot]ثالثا: آمدن به این دنیا، اجباری بوده ولی چون از طرف حکیم مطلق است، حتما فایده ای برای این موجود دارد.
[=&quot]رابعا: فایده آمدن در این دنیا رسیدن به قرب الهی و کمالی و نعمتی است بی نظیر و زندگی جاودانه.
[=&quot]خامسا: مشکلات پیش روی انسان در این زندگی، مقطعی است و مطابق با توان انسان و در برابرش نعمتهایی است جاودانه.
[=&quot]سادسا: انسان تا زمانی که در انجام کارهایش اراده و قدرت داشته باشد، در برابر آنها مسئول است و نسبت به نتیجه کارهایی که میکند حق اعتراض ندارد.

موفق باشید.

و در انتها به نظر شما ورود به بهشت یا جهنم برای فردی که مثلا در خانواده مسلمان جامعه مسلمان و رشد و تربیت مناسب متولد شده با فردی که در شرایط خیلی بد متولد شده و خیلی سخت و محال است به خدا شناسی برسدیکی هستند؟ ایا عدالت بین فرد اول و دوم اجرا شده است؟

صدیق;982671 نوشت:
[=&quot]ثالثا: همه این پاسخها و مطالب، با قطع نظر از یک مسئله اساسی است.
[=&quot]یک غفلتی در ورای این سوالات و اشکالات وجود دارد.
[=&quot]فلسفه آمدن اجباری به این دنیا چیست؟
[=&quot]اینکه انسان به این دنیا وارد میشود، به واسطه لطف وجود خداوند است.
[=&quot]چرا که بودن و وجود داشتن نسبت به نبودن یک کمال است.
[=&quot]کمالی که شامل حال ماهیات میشود تا بتوانند از کتم عدم خارج شده و موجود شوند.
[=&quot]خداوند نیز که موجودی است در اوج حکمت و جود. اگر چیزی را موجود میکند، بی جهت نیست.
[=microsoft sans serif] «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ»(مومنون، 115)
آیا چنین پنداشتید که ما شما را به عبث و بازیچه آفریده‌ایم و هرگز به سوی ما بازگردانده نمی‌شوید؟


[=&quot]پس انسان نیز به عنوان یک موجود بر اساس حکمتی وارد این دنیا میشود.
[=&quot]این حکمت، رسیدن این موجود به کمالاتی والاتر و برتر است.
[=&quot]
[=microsoft sans serif] وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ(ذاریات، 56)
و جنّ و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند.


[=&quot]رسیدن به لذتهای نابی است که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده است.
[=&quot]«[=&quot]َ فِيهَا [=&quot]مَا[=&quot] [=&quot]لَا[=&quot] [=&quot]عَيْنٌ‏[=&quot] [=&quot]رَأَتْ‏[=&quot] وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَر[=&quot]»(ابن بابویه، صدوق، من لایحضره الفقیه، قم، نشر اسلامی، 1413ق، چاپ دوم،ج1، ص295)
[=&quot]در آنجا چیزهایی هست که نه چشمی دیده، نه گوشی شنیده و نه حتی انسان آنرا میتواند تصور کند.

سلام
اینکه آمدن اجباری در دنیا سودی برای آدمیان داشته و عادلانه است ..منوط به این است که سرانجام کار همه خیر باشد..در حالی که اینطور نیست
آدمی به اجبار وارد مسابقه ای شده که یه سرش باختن است..
و خداوند هم خود فرموده ما بسیاری را برای جهنم آفریدیم
این یعنی اینکه آدمیان با وجود اینکه اختیار دارند ولی لازمه این دنیا و این مسابقه باختن اختیاری بسیاری از آنهاست

غریبه آشنا;982709 نوشت:
سلام
اینکه آمدن اجباری در دنیا سودی برای آدمیان داشته و عادلانه است ..منوط به این است که سرانجام کار همه خیر باشد..در حالی که اینطور نیست
آدمی به اجبار وارد مسابقه ای شده که یه سرش باختن است..
و خداوند هم خود فرموده ما بسیاری را برای جهنم آفریدیم
این یعنی اینکه آدمیان با وجود اینکه اختیار دارند ولی لازمه این دنیا و این مسابقه باختن اختیاری بسیاری از آنهاست

من هم مشکلم اینه اگه قرار باشه هر بشری که به دنیا میاد و از قبل مشکلات دنیا بهش گفته یا القا نشده باشه سرنوشتش بهشت یا جهنم باشه عدالت حکم میکنه شرایطشون یکسان باشه بعد با انتخابات خودشون یکی از اون دوتا رو انتخاب کنند.
از نظر من همونجور که قبلا هم گفتم دو نفری که به این دنیا میان و شرایطشون برای درک و راههای خدا خیلی با هم متفاوته این عادلانه نیست که جهنم و بهشت اخر اعمالشون باشه.

فکر درگیر;982710 نوشت:
من هم مشکلم اینه اگه قرار باشه هر بشری که به دنیا میاد و از قبل مشکلات دنیا بهش گفته یا القا نشده باشه سرنوشتش بهشت یا جهنم باشه عدالت حکم میکنه شرایطشون یکسان باشه بعد با انتخابات خودشون یکی از اون دوتا رو انتخاب کنند.
از نظر من همونجور که قبلا هم گفتم دو نفری که به این دنیا میان و شرایطشون برای درک و راههای خدا خیلی با هم متفاوته این عادلانه نیست که جهنم و بهشت اخر اعمالشون باشه.

از نظر عقلی مسئله شما بی پاسخ نیست
شاید واقعا بودن بهتر از نبودن است و شاید اگر هم از قبل سوال میشد پاسخ همه مثبت بود

و در مورد غایت کار آدمی باز از نظر عقلی میتوان برای همه خیر متصور شد طوری که ناعادلانه هم نباشه

مشکل ظواهر آیات و احادیث هستند که کثیر مردم را در زمره نجات یافتگان نمیدانند

غریبه آشنا;982716 نوشت:
از نظر عقلی مسئله شما بی پاسخ نیست
شاید واقعا بودن بهتر از نبودن است و شاید اگر هم از قبل سوال میشد پاسخ همه مثبت بود

و در مورد غایت کار آدمی باز از نظر عقلی میتوان برای همه خیر متصور شد طوری که ناعادلانه هم نباشه

مشکل ظواهر آیات و احادیث هستند که کثیر مردم را در زمره نجات یافتگان نمیدانند

باید به این فکر کرد که بودن به چه بهایی؟
شاید را باید کنار گذاشت و منطقی فکر کرد.
من یک مثال میزنم در مورد اینکه شما فرمودید شاید همه امدن به دنیا را انتخاب میکردند. این در صورتی بود که از ادم فقط میپرسیدند میخواهی هیچ باشی یا به دنیا و زندگی میروی، خوب معلومه با منطق بشری دنیا و زندگی انتخابش میشد. ولی اگر از احتمالات کیفیت زندگی و نتیجه ان بهشت یا جهنم با خبر میشد چی؟ ایا شما قطعا میگویید که همه دنیا را انتخاب میکردند؟
با توجه به شانسی بودن زمان و مکان و کیفیت جامعه از نظر راههای رسیدن به حق که امروزه همه ما میبینیم و درک میکنیم و با توجه به اینکه اگر راه حق را پیدا نکنی ولو اینکه در بدترین حالت ممکن متولد بشوید به جهنم خواهید رفت شما نیستی را انتخاب میکردید یا این ریسک بزرگ؟

فکر درگیر;982721 نوشت:
باید به این فکر کرد که بودن به چه بهایی؟
شاید را باید کنار گذاشت و منطقی فکر کرد.
من یک مثال میزنم در مورد اینکه شما فرمودید شاید همه امدن به دنیا را انتخاب میکردند. این در صورتی بود که از ادم فقط میپرسیدند میخواهی هیچ باشی یا به دنیا و زندگی میروی، خوب معلومه با منطق بشری دنیا و زندگی انتخابش میشد. ولی اگر از احتمالات کیفیت زندگی و نتیجه ان بهشت یا جهنم با خبر میشد چی؟ ایا شما قطعا میگویید که همه دنیا را انتخاب میکردند؟
با توجه به شانسی بودن زمان و مکان و کیفیت جامعه از نظر راههای رسیدن به حق که امروزه همه ما میبینیم و درک میکنیم و با توجه به اینکه اگر راه حق را پیدا نکنی ولو اینکه در بدترین حالت ممکن متولد بشوید به جهنم خواهید رفت شما نیستی را انتخاب میکردید یا این ریسک بزرگ؟

با سلام و عرض ادب

انسان جبرا جهنمی نمی شود

اختیارا جهنمی می شود ....

بسیار انسان هایی بودن که در کثیف ترین و بدترین شرایط متولد شدن

اما بهشتی شدن ...

و بالعکس

خداوند صراحتا فرموده :

تنها گناهی که بخشیده نخواهد شد شرک جلی است (نه خفی)

به غیر ان تمام گناهان با توبه بخشیده خواهد شد ... حتی گناهان کبیره اگر توبه خالص باشد ...

فکر درگیر;982710 نوشت:
من هم مشکلم اینه اگه قرار باشه هر بشری که به دنیا میاد و از قبل مشکلات دنیا بهش گفته یا القا نشده باشه سرنوشتش بهشت یا جهنم باشه عدالت حکم میکنه شرایطشون یکسان باشه بعد با انتخابات خودشون یکی از اون دوتا رو انتخاب کنند.
از نظر من همونجور که قبلا هم گفتم دو نفری که به این دنیا میان و شرایطشون برای درک و راههای خدا خیلی با هم متفاوته این عادلانه نیست که جهنم و بهشت اخر اعمالشون باشه.

با سلام

لا یکلف الله نفسا الا وسعها

هر شخص به اندازه توانایی هاش جزای کارش رو می بینه

اگر خداوند بچه ای رو در خانواده ای فاسد به دنیا میاره به خاطر اون فساد محیطی اون رو مواخذه نخواهد کرد

به خاطر گناهانی که با اراده و میل شخصی و اختیارا انجام می ده مواخذه خواهد شد

به طور مثال درباره مشرکان گفته شده آیا باز هم کاری که پدرانتون انجام می دادن رو انجام می دین در حالی که راه درست رو خداوند نشونتون داده ؟؟!!!

یعنی تا زمانی که راه درست رو پیدا نکرده بودن ، جاهل بودن و گناهی نبود

اما زمانی که حجت هدایت بر اون شخص اومد و اون شخص هدایت رو نپذیرفت
پ
دیگه جهلش محیطی نیست

انتخابی هست و جهل مرکب .... و سزاوار جهنم

البته اگر این شخص حق رو قبول کنه اجرش در بهشت بالاتر از کسی هست که از پدر و مادر بر حق زاده شده ....

غریبه آشنا;982709 نوشت:
سلام

این یعنی اینکه آدمیان با وجود اینکه اختیار دارند ولی لازمه این دنیا و این مسابقه باختن اختیاری بسیاری از آنهاست

با سلام

خودتون می فرمایید اختیاری !!!!

در ضمن مسابقه این دنیا در رسیدن به خیرات هست نه رسیدن به جهنم !

یعنی اشخاص برای مراتب بهشتی با هم مسابقه می دن

شخصی که جهنمی میشه کسی هست که اصلا مسابقه بودن دنیا رو قبول نداره و خودش رو سرگرم لذت ها و غفلت های دنیا کرده

شروحیل;982747 نوشت:
با سلام و عرض ادب

انسان جبرا جهنمی نمی شود

اختیارا جهنمی می شود ....

بسیار انسان هایی بودن که در کثیف ترین و بدترین شرایط متولد شدن

اما بهشتی شدن ...

و بالعکس

خداوند صراحتا فرموده :

تنها گناهی که بخشیده نخواهد شد شرک جلی است (نه خفی)

به غیر ان تمام گناهان با توبه بخشیده خواهد شد ... حتی گناهان کبیره اگر توبه خالص باشد ...

سلام
این حرف شما از کجا اومده؟ شما با اشخاصی که مثلا در فلان شرایط متولد و بزرگ شدند و اونهایی که راه حق رو پیدا کردند و اونهایی که شانس پیدا کردن راه حق را نداشتند و وارد بهشت یا جهنم شدند ملاقاتی داشتید که اینجوری با اطمینان صحبت میکنید؟
گناه و توبه موقعی معنا پیدا میکنه که طرف شرایط خدا شناسی رو داشته باشه. کسی که خدا رو نمیشناسه و شرایطش جوریه که زیاد مهم نیست دنبالش به با توجه با اون متغیرهای زمانی مکانی و اجتماعی حکمش چیه؟ حکم اون بومی افریقا که توی جنگل بصورت قبیله ای زندگی میکنند و از لحاظ اجتماعی و اگاهی خیلی با عصر امروز فاصله دارند چیه؟ عدالت خدا رو قبول میکنیم ولی خیلی چیزهارو در نظر نمیگیریم.

شروحیل;982751 نوشت:
با سلام

خودتون می فرمایید اختیاری !!!!

در ضمن مسابقه این دنیا در رسیدن به خیرات هست نه رسیدن به جهنم !

یعنی اشخاص برای مراتب بهشتی با هم مسابقه می دن

شخصی که جهنمی میشه کسی هست که اصلا مسابقه بودن دنیا رو قبول نداره و خودش رو سرگرم لذت ها و غفلت های دنیا کرده

سلام

بله میشه مسابقه طوری طراحی بشه که همه ببرن منتها با درجات متفاوت
اما ذات مسابقه و امتحان دنیا از اول سر بهشت و جهنم بوده و حتی احادیث میگه قبل از خلقت آدم بهشت و جهنم خلق شده

شروحیل;982750 نوشت:
با سلام

لا یکلف الله نفسا الا وسعها

هر شخص به اندازه توانایی هاش جزای کارش رو می بینه

اگر خداوند بچه ای رو در خانواده ای فاسد به دنیا میاره به خاطر اون فساد محیطی اون رو مواخذه نخواهد کرد

به خاطر گناهانی که با اراده و میل شخصی و اختیارا انجام می ده مواخذه خواهد شد

به طور مثال درباره مشرکان گفته شده آیا باز هم کاری که پدرانتون انجام می دادن رو انجام می دین در حالی که راه درست رو خداوند نشونتون داده ؟؟!!!

یعنی تا زمانی که راه درست رو پیدا نکرده بودن ، جاهل بودن و گناهی نبود

اما زمانی که حجت هدایت بر اون شخص اومد و اون شخص هدایت رو نپذیرفت
پ
دیگه جهلش محیطی نیست

انتخابی هست و جهل مرکب .... و سزاوار جهنم

البته اگر این شخص حق رو قبول کنه اجرش در بهشت بالاتر از کسی هست که از پدر و مادر بر حق زاده شده ....

یعنی منظور شما اینه که اگر بچه ای در خانواده ای در بدترین شرایط تربیتی و اموزشی بزرگ بشه و از لحاظ وجدان کلا تعطیل باشه و مثلا اصلا کشتن ادم رو بد ندونه چونکه اونجوری بزرگ شده و شخصیتش اونجوری بسته شده همونطور که طوی جامعه خودمون میبینیم نمونه های زیادی رو حال چه برسد به یک جامعه جاهل. خدا باهاش کاری نداره؟
شما تاثیر چیزهایی که گفتم(زمان، مکان، تربیت) رو در ساخته شدن شخصت ادم چقدر جدی میدونید؟این بشر اگه همون اول اینا رو میدونست پا میگزاشت توی این دنیا؟

شروحیل;982750 نوشت:
با سلام

لا یکلف الله نفسا الا وسعها

هر شخص به اندازه توانایی هاش جزای کارش رو می بینه

اگر خداوند بچه ای رو در خانواده ای فاسد به دنیا میاره به خاطر اون فساد محیطی اون رو مواخذه نخواهد کرد

به خاطر گناهانی که با اراده و میل شخصی و اختیارا انجام می ده مواخذه خواهد شد

به طور مثال درباره مشرکان گفته شده آیا باز هم کاری که پدرانتون انجام می دادن رو انجام می دین در حالی که راه درست رو خداوند نشونتون داده ؟؟!!!

یعنی تا زمانی که راه درست رو پیدا نکرده بودن ، جاهل بودن و گناهی نبود

اما زمانی که حجت هدایت بر اون شخص اومد و اون شخص هدایت رو نپذیرفت
پ
دیگه جهلش محیطی نیست

انتخابی هست و جهل مرکب .... و سزاوار جهنم

البته اگر این شخص حق رو قبول کنه اجرش در بهشت بالاتر از کسی هست که از پدر و مادر بر حق زاده شده ....

آیه لایکلف الله..دوتا ابهام جدی داره
۱-با توان و درک های متفاوت چگونه میتوان دنیا را پر از عدل و داد کرد

۲-این آیه در تضاد با برخی آیات و احادیث دیگر است
مثلا بارها شنیده ایم که بی نماز جهنمی است ..که این یه حکم کلی و ثابت است و تضاد با توان و درک های متفاوت داره

شروحیل;982747 نوشت:
با سلام و عرض ادب

انسان جبرا جهنمی نمی شود

اختیارا جهنمی می شود ....

بسیار انسان هایی بودن که در کثیف ترین و بدترین شرایط متولد شدن

اما بهشتی شدن ...

و بالعکس

خداوند صراحتا فرموده :

تنها گناهی که بخشیده نخواهد شد شرک جلی است (نه خفی)

به غیر ان تمام گناهان با توبه بخشیده خواهد شد ... حتی گناهان کبیره اگر توبه خالص باشد ...

استثنا توی همه چیز هست و ملاک نیست
قاعده کلی در اجتماع انسانی این هست و بوده که پشت فقر و عدم تربیت انحراف و بی معرفتی پیش میاد
در جامعه ای که هیچ هدایت گری به معنای واقعی نداره
امتحان شدن آدما بی معناست
بنده نوعی نه امامی دیده ام و نه پیغمبری
اما تا دلتون بخواد مدعیانی دیده ام که خود به آنچه که میگویند باور ندارند

شروحیل;982751 نوشت:
با سلام

خودتون می فرمایید اختیاری !!!!

در ضمن مسابقه این دنیا در رسیدن به خیرات هست نه رسیدن به جهنم !

یعنی اشخاص برای مراتب بهشتی با هم مسابقه می دن

شخصی که جهنمی میشه کسی هست که اصلا مسابقه بودن دنیا رو قبول نداره و خودش رو سرگرم لذت ها و غفلت های دنیا کرده

قران طیف زیادی از اعمال و افراد رو جهنمی میدونه البته تا اونجایی که یادمه و ا بچگی یاد گرفتم ولی شما میگید فقط کسی که خدا رو ببینه و درک کنه و بعد انکارش کنه جهنمیه؟ گناه های دیگه چی؟ تازه ما مسلمانیم. این گناه های دیگرو غیر مسلمان انجام بده چی؟ امکان بخشش و رفتن به بهشت هست با این توضیح؟

فکر درگیر;982754 نوشت:
یعنی منظور شما اینه که اگر بچه ای در خانواده ای در بدترین شرایط تربیتی و اموزشی بزرگ بشه و از لحاظ وجدان کلا تعطیل باشه و مثلا اصلا کشتن ادم رو بد ندونه چونکه اونجوری بزرگ شده و شخصیتش اونجوری بسته شده همونطور که طوی جامعه خودمون میبینیم نمونه های زیادی رو حال چه برسد به یک جامعه جاهل. خدا باهاش کاری نداره؟
شما تاثیر چیزهایی که گفتم(زمان، مکان، تربیت) رو در ساخته شدن شخصت ادم چقدر جدی میدونید؟این بشر اگه همون اول اینا رو میدونست پا میگزاشت توی این دنیا؟

سلام علیکم

زندگی بخش های زشت و زیباش کنار همه . ممکنه بچه ای در محیطی که توصیف کردید بدنیا بیاد و بزرگ بشه ولی همین بچه این برتری رو هم داره که زشتی ها رو عینا بهتر از من و شما میبینه و لمس میکنه پس بهتر از من و شما میتونه انتخاب کنه و تصمیم بگیره که این راه رو ادامه بده یا راهش رو عوض کنه

به همین خاطر اینطور نیست که همیشه بدترین افراد در بدترین شرایط شخصیتشون شکل گرفته و بهترین افراد در بهترین شرایط .

پس این رو هم در نظر بگیرید . زندگی یک وجهی و تک رنگ نیست یا سیاه و یا سفید . یعنی هیچ زمانی اینطور نبوده . و اینکه هیچ انسانی در برابر محیطش و شرایطش در جبر انفعال و ناتوانی محض زندگی نکرده

سلام
برادر، تا اونجا که من میدونم تا زمانی کلام خداوند به گوش بنده خدا نرسیده باشد و خود او هم هرگز به این موضوع فکر نکرده باشد که ممکن است خالقی داشته باشد،با توجه به این احادیث بنظر میرسه خدا او را روز قیامت بازخواست نمیکند... به هر حال خدا بهتر میدونه چقدر برای بندگانش امکانات فراهم بوده به همون نسبت احتمالا باید پاسخگو باشه...الله اعلم

مُحَمّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِي شُعَيْبٍ الْمَحَامِلِيّ عَنْ دُرُسْتَ بْنِ أَبِي مَنْصُورٍ عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ لَيْسَ لِلّهِ عَلَى خَلْقِهِ أَنْ يَعْرِفُوا وَ لِلْخَلْقِ عَلَى اللّهِ أَنْ يُعَرّفَهُمْ وَ لِلّهِ عَلَى الْخَلْقِ إِذَا عَرّفَهُمْ أَنْ يَقْبَلُوا (اصول كافى جلد 1 صفحه: 232 رواية:2)

امام صادق عليه السلام فرمود: براى خدا بر مردم حقى نيست كه بشناسند بلكه براى مردم بر خداست كه‏ بآنها بشناساند و چون بايشان شناسانيد حقي است از خدا بر آنها كه بپذيرند.

شرح :
تا وقتى انسان متوجه نشده كه او را خالق و صانعى است و بايد او را بشناسد يعنى اصلا در باره خدا اثباتا يانفيا فكر نكرده است، خدا را چنين بنده‏ئى حقى نيست كه از او باز خواست كند كه چرا مرا نشناختى، بلكه در اين صورت بر خداست كه بر بنده خود منت نهد و بوسيله بيان و تبليغ فرستادگانش و انزال كتب و صحف و بيدار كردن فكر و عقل بنده‏اش، خود را باو بشناساند و چون خود را بوى معرفى كرد، بر بنده است كه حق را بپذيرد و گردن نهد و در مقام لجاج و عناد بر نيايد. و اگر از انصراف و ظهور لفظ معرفت صرفنظر كنيم شناسائى هر مطلب حقى را شامل شود و موضوع جاهل قاصر و مقصريكه فقها گويند پيش آيد.

عِدّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَجّالِ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى بْنِ أَعْيَنَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ ع مَنْ لَمْ يَعْرِفْ شَيْئاً هَلْ عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ قَالَ لَا (اصول كافى جلد 1 صفحه: 231 رواية: 1)

عبدالاعلى گويد: از امام صادق عليه السلام پرسيدم كسى كه چيزى را نشناسد مسؤليتى دارد؟ فرمود: نه (زيرا مؤاخذه غافل عقلا قبيح است).

مُحَمّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ فَضّالٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ زَكَرِيّا بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ مَا حَجَبَ اللّهُ عَنِ الْعِبَادِ فَهُوَ مَوْضُوعٌ عَنْهُمْ‏ (اصول كافى جلد 1 صفحه: 232 رواية:3)

و فرمود: هر چه را خدا از بندگان پوشيده داشته از گردن ايشان ساقط است (پس هر كه چيزى را نداند باكى بر او نيست بشرط اينكه در تحصيلش مقصر نباشد).

1- مُحَمّدُ بْنُ يَحْيَى وَ غَيْرُهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرّاجٍ عَنِ ابْنِ الطّيّارِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ إِنّ اللّهَ احْتَجّ عَلَى النّاسِ بِمَا آتَاهُمْ وَ عَرّفَهُمْ مُحَمّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرّاجٍ مِثْلَهُ‏(اصول كافى جلد 1 صفحه: 228 رواية: 1)

امام صادق صادق عليه السلام فرمود خدا بر مردم به آنچه به آنها و بايشان معرفى كرده حجت آورد (يعنى به مقدار عقل و فهمى كه بايشان داده و مطابق خير و شرى كه به آنها شناسانده، باز خواست كنند نه بيش از آنمقدار كه از عدالت بدور است).

فاتح;982772 نوشت:
سلام علیکم

زندگی بخش های زشت و زیباش کنار همه . ممکنه بچه ای در محیطی که توصیف کردید بدنیا بیاد و بزرگ بشه ولی همین بچه این برتری رو هم داره که زشتی ها رو عینا بهتر از من و شما میبینه و لمس میکنه پس بهتر از من و شما میتونه انتخاب کنه و تصمیم بگیره که این راه رو ادامه بده یا راهش رو عوض کنه

به همین خاطر اینطور نیست که همیشه بدترین افراد در بدترین شرایط شخصیتشون شکل گرفته و بهترین افراد در بهترین شرایط .

پس این رو هم در نظر بگیرید . زندگی یک وجهی و تک رنگ نیست یا سیاه و یا سفید . یعنی هیچ زمانی اینطور نبوده . و اینکه هیچ انسانی در برابر محیطش و شرایطش در جبر انفعال و ناتوانی محض زندگی نکرده

بله عزیز حرف شما درسته ممکنه بچه ای که در شرایطی که من توصیف کردم راه راست رو پیدا کنه ولی این احتمال چند درصده؟ و چند درصد ممکنه راه درست رو نتونه پیدا کنه. سوال من اینکه اگه نتونه پیدا کنه با اون شرایطی که عرض کردم میتونه در اخرت بگه که من اگر میدانستم در این شرایط سخت که احتمال پیدا کردن حقیقت خیلی کم بود باید زندگی کنم اصلا وارد دنیا نمیشدم که اخرش کارم به جهنم ختم بشه؟

فکر درگیر;982817 نوشت:
بله عزیز حرف شما درسته ممکنه بچه ای که در شرایطی که من توصیف کردم راه راست رو پیدا کنه ولی این احتمال چند درصده؟ و چند درصد ممکنه راه درست رو نتونه پیدا کنه. سوال من اینکه اگه نتونه پیدا کنه با اون شرایطی که عرض کردم میتونه در اخرت بگه که من اگر میدانستم در این شرایط سخت که احتمال پیدا کردن حقیقت خیلی کم بود باید زندگی کنم اصلا وارد دنیا نمیشدم که اخرش کارم به جهنم ختم بشه؟

سلام علیکم

اینکه چند درصده خب احتمال غلبه محیط بر فرد زیاده و البته خداوند از احوال بندگان آگاهه . اینطور نیست که تکلیفی بیشتر از توان بنده انتظار داشته باشه یا این شرایط رو درنظر نگیره . و مددی به فرد و جماعتی که مشکل دارند نرسونه هرچند که به چشم تنگ بشر این کمک ها مثل سایر نعمتهای الهی نمیاد

خب بنده هم که دست و پا بسته نیست . هم عقل راه رو نشون میده و نقص رو برجسته میکنه هم وحی نقص رو نشون میده و راه رو ذکر میکنه و هم احساس نیاز به بهبود شرایط ، در محیط بد قوی تره
حال اون محیط بد در جمع فقرا باشه یا ثروتمندان . در جمع مسلمانان و اهل کتاب باشه یا کفار

مقصود اینکه محیط خیلی تاثیر گذاره ولی علت تمام و کمال برای خوب شدن یا بد شدن افراد بحساب نمیاد.
چون انتخاب فرد هم گزینه کاملا موثریه .
و اما اراده و خواست الهی به بهبود شرایط افراد در هر موقعیتی که باشند و جامعه در هر جایی که شکل بگیره هست . خداوند تاثیر مستقیم میگذارد بتقدیر و قضا و همچنین بشکل انتخاب پیامبر و امام از میان همان مردم و تبیین راه رستگاری و رهایی

فکر درگیر;982752 نوشت:
سلام
این حرف شما از کجا اومده؟ شما با اشخاصی که مثلا در فلان شرایط متولد و بزرگ شدند و اونهایی که راه حق رو پیدا کردند و اونهایی که شانس پیدا کردن راه حق را نداشتند و وارد بهشت یا جهنم شدند ملاقاتی داشتید که اینجوری با اطمینان صحبت میکنید؟
گناه و توبه موقعی معنا پیدا میکنه که طرف شرایط خدا شناسی رو داشته باشه. کسی که خدا رو نمیشناسه و شرایطش جوریه که زیاد مهم نیست دنبالش به با توجه با اون متغیرهای زمانی مکانی و اجتماعی حکمش چیه؟ حکم اون بومی افریقا که توی جنگل بصورت قبیله ای زندگی میکنند و از لحاظ اجتماعی و اگاهی خیلی با عصر امروز فاصله دارند چیه؟ عدالت خدا رو قبول میکنیم ولی خیلی چیزهارو در نظر نمیگیریم.

با سلام و عرض ادب

بنده خودم یکی از اونهایی بودم که تو بدترین شرایط دنیا اومدم

پایین شهر بین کلی معتاد و هرزه

و با هاشون زندگی کردم

و بعد به لطف خدا راه رو پیدا کردم

دیگه الان تو بدترین شرایط هم می شه خدا رو شناخت به شرطی که فرد اختیارا بخواد

گفتم هر کس به اندازه امکاناتی که داره باز خواست می شه

یه مایایی با یه شیعه مثل هم بازخواست نمی شن

فرضا بنده به شما یک میلیون تومن بدم

اندازه یک میلیون از شما توقع دارم

و اگه 1 میلیارد بدم ، اندازه یک میلیارد

به این می گن عدالت

نه این که به همه یک میلیارد بدم !

این عدالت نیست ، مساوات هست ، که اشتباه هست

به هر کس هر قدر که مطابق حکمت باشه میدم و همون قدر مطابق عدالت بازخواست می کنم

یه آفریقایی چشم داره
گوش داره
عقل داره

همین مخلوقات خداوند و مغز آدم حجت خدا بر بندگان هستن

کسی که بخواد پیداش کنه تو بدترین شرایط هم پیداش میکنه ...

حتی اگر حجت خارجی در دسترس نباشه ...

غریبه آشنا;982753 نوشت:
سلام

بله میشه مسابقه طوری طراحی بشه که همه ببرن منتها با درجات متفاوت
اما ذات مسابقه و امتحان دنیا از اول سر بهشت و جهنم بوده و حتی احادیث میگه قبل از خلقت آدم بهشت و جهنم خلق شده

با سلام و عرض ادب و احترام

بهشت و جهنم بوده

بهشت هم پر بوده از بهشتیان

و جهنم هم پر بوده از جهنمیان

خب هر عملی نیاز به عکس العمل داره

اگر یه نفر هر کاری دلش می خواد بکنه ، اما همه برن بهشت ! آیا بهشت باز هم بهشت خواهد بود !!!!!

خوب اونطوری که بهشت هم می شه جهنم !!!!!

هدف بهشت بوده

امام موجوداتی که اختیارا بهشت رو نمی خوان باید یه جای دیگه ای باشه که برن ...

اونجا هم جهنم هست

دقت کنید هیزم جهنم خود جهنمیان هستند ... جهنم به خودی خود چیزی نداره ....

همون طور که عامل آبادانی بهشت خود بهشتیان هستن

یعنی اعمال ما ، بهشت و جهنم نفس ما رو می سازه ...

[=microsoft sans serif]

احمدصابری;982675 نوشت:
سلام و تشکر

روایات عالم ذر را چگونه توضیح میدهید؟


سلام و عرض ادب
بحث عالم ذر، خودش بحث پیچیده و مبهمی است.
اینکه عالم ذر چیست و خطاب چگونه بوده است و مباحثی از این دست.
حدود 4 قول غیر از دیدگاهی که شما مدنظرتان هست و از ظاهر روایات بر می آید، وجود دارد که اندیشمندان اسلامی ارائه کرده اند.
بنابراین نباید عالم ذر به صورتی که عالمی مجزا بوده انسانها یک به یک در انجا بوده باشند و انتخابی کرده باشند در نظر بگیریم.

[="Tahoma"][="Navy"]

فکر درگیر;982535 نوشت:
سلام لطفا یک تاپیک با این موضوع باز کنید
من تمام مطالب مرتبط با این موضوع رو خوندم ولی متاسفانه قانع کننده نبود.
دلیل اینکه ما بدون اختیار وارد این دنیا شدیم چیه؟
عدالت در کجای این مسئله وجود دارد؟
ایا بهتر نبود خداوند که توانای مطلق است بشر را از همان ابتدای ورود به دنیا و چالشهای برو اگاه میکرد بعد تصمیم را خود فرد میگرفت؟
با توجه به این سوالات ایا ما در اخرت میتوانیم بگوییم که ورود ما از روی جبر بوده وعذاب و نعمت با توجه به اینکه انتخاب ورود به دنیا انتخاب تولد در چه خانواده ای در چه کشوری درچه شرایطی و خیلی چیزهای دیگه، چه معنایی دارد در این خصوص؟

سلام
اگر چیزی در این عالم بوجود می آید از روی ضرورت است بلکه اهل معرفت تمام وقایع جهان را هم ضرورت ظهور ذوات اشیاء در این عالم می دانند لذا بحث از دامنه جبر و اختیار خارج است.
یا علیم[/]

[=microsoft sans serif]

فکر درگیر;982696 نوشت:
سوال.. مگر خداوند قادر مطلق نیست؟ ما خیلی چیزها را که علم فعلا قابیلت اثباتشان را ندارد به قادر بودن خداوند به هر چیزی فرض میکنیم. ایا خداوند نمیتوتنسته برای اینکه ورود اجباری بشر به این دنیا و پیش نیامدن همچین سوالاتی در فکر من و امثال من بشر را(نه بصورت مادی یا ذره که شما فرمودید) با استفاده از قدرت خود به این مسئله اگاه میکرد. فرضبر این است که خداوند بر هر چیزی تواناست.

باسلام
عرض کردم که مشکل از طرف قابل هست.
فرض کنید که اطلاعات گسترده ای در فیزیک دارید.
حال آیا این اطلاعات رامیتوانید به کودک 4 ساله تان انتقال دهید؟
برفرض انتقال دادید، آیا او میتواند تحلیل و پردازش کند و به سوالات تحلیلی(نه حفظی) شما پاسخ دهد؟

در این بحث نیز همین مشکل برقرار است.
فرض کنیم که چنین ذره ای وجود داشت و خداوند چنین کاری را انجام داد:
ایا این ذره عقل و اختیاری دارد تا بخواهد بین امدن و نیامدن انتخاب کند؟

غریبه آشنا;982755 نوشت:
آیه لایکلف الله..دوتا ابهام جدی داره
۱-با توان و درک های متفاوت چگونه میتوان دنیا را پر از عدل و داد کرد

۲-این آیه در تضاد با برخی آیات و احادیث دیگر است
مثلا بارها شنیده ایم که بی نماز جهنمی است ..که این یه حکم کلی و ثابت است و تضاد با توان و درک های متفاوت داره

با سلام و عرض ادب

اگر چرخ دنده های یه ساعت همه یک شکل و یک اندازه باشن چطور ممکن هست اون ساعت کار کنه ؟

هر چرخ دنده همون جایی که براش ساخته شده کار خواهد کرد یکی کوچیک یکی بزرگ
یکی پلاستیکی
یکی فلزی

انسان ها هم به اندازه نعمت هایی که بهشون عطا شده بازخواست خواهند شد

انسانی که هوش100 داره با انسانی که هوش 95 داره به یه اندازه بازخواست نخواهند شد و این یعنی عدالت ...

بی نمازی جهنمی هست که نماز رو درک کرده باشه و از سر لجاجت و عناد نماز نخونه ...

کسی که نماز رو درک نکرده که بی نماز محسوب نمی شه

چه بسا مشرکی که روز آخر عمرش ایمان بیاره و قبل از نماز ظهر به شهادت برس

این شخص نماز نخونده ولی می ره بهشت
چرا که حکم نماز رو پذیرفته هر چند وقت برای انجامش نداشته ....

صدیق;982909 نوشت:
[=microsoft sans serif]
باسلام
عرض کردم که مشکل از طرف قابل هست.
فرض کنید که اطلاعات گسترده ای در فیزیک دارید.
حال آیا این اطلاعات رامیتوانید به کودک 4 ساله تان انتقال دهید؟
برفرض انتقال دادید، آیا او میتواند تحلیل و پردازش کند و به سوالات تحلیلی(نه حفظی) شما پاسخ دهد؟

در این بحث نیز همین مشکل برقرار است.
فرض کنیم که چنین ذره ای وجود داشت و خداوند چنین کاری را انجام داد:
ایا این ذره عقل و اختیاری دارد تا بخواهد بین امدن و نیامدن انتخاب کند؟

شما ذره رو در نظر نگیرید مگر ما نمیگوییم که قدرت خدا مطلق است و اگر به چیزی بگوید باش، میباشد. به نظرم اگر شما میگفتید که خدا توانایی این کار را دارد ولی چرا انجام نمیدهد به مصلحت خداست حتما دلیلی دارد. که در اینصورت باز اون دلیل برای ما مورد سوال بود

غریبه آشنا;982757 نوشت:
استثنا توی همه چیز هست و ملاک نیست
قاعده کلی در اجتماع انسانی این هست و بوده که پشت فقر و عدم تربیت انحراف و بی معرفتی پیش میاد
در جامعه ای که هیچ هدایت گری به معنای واقعی نداره
امتحان شدن آدما بی معناست
بنده نوعی نه امامی دیده ام و نه پیغمبری
اما تا دلتون بخواد مدعیانی دیده ام که خود به آنچه که میگویند باور ندارند

غیر ممکن هست خداوند کسی رو که زمینه ای برای هدایت نداشته به جهنم ببره

هر انسانی حتی اگر حجت بیرونی نداشته باشه ، حجت درونی داره ...

چه با اسلام چه بی اسلام

رذیلت های اخلاقی فطری و درون انسان هستن و حتی اگر امام و پیامبری هم نباشه

دزدی ، اختلاس ، قتل ، غارت ، بی احترامی ، دشنام ، ضرر به نفس و...

همه این ها حتی بدون دین هم درون جوامع مذموم هستن

و نیکی به دیگران ، درستکاری ، امانتداری ، احترام متقابل و....

همه این ها درون جوامع حتی بدون دین هم مورد ستایش هستن ...

پس هیچ انسانی نمی تونه بگه حجتی برای من نبود

چرا که بالاترین حجت عقل انسان هست ....

فکر درگیر;982758 نوشت:
قران طیف زیادی از اعمال و افراد رو جهنمی میدونه البته تا اونجایی که یادمه و ا بچگی یاد گرفتم ولی شما میگید فقط کسی که خدا رو ببینه و درک کنه و بعد انکارش کنه جهنمیه؟ گناه های دیگه چی؟ تازه ما مسلمانیم. این گناه های دیگرو غیر مسلمان انجام بده چی؟ امکان بخشش و رفتن به بهشت هست با این توضیح؟

برادر گرامی چرا انواع نعمت ها برای یه کافر نازل می شه ؟ در حالی که از مسلمون ها درغ می شه ؟

یه کافر می دونه باید به نیازمندان کمک کنه و در روایات داریم کمک به نیازمندان باعث افزایش نعمت ها می شه ....

اما در مملکت اسلامی نیازمند رو ذلیل و خوار می شمرن و بهش توهین می کنن در حالی که حجت بیرونی و درونی براشون اومده !

خداوند تا حجت بر کسی تمام نشه اون شخص رو جهنمی نمی کنه

چه بسا یه نفر فقط برای یک کار کوچیک (مثلا اطعام یه یتیم) بره بهشت ....

و یه نفر 70000 هزار سال خدا رو عبادت کنه و با یه کفر گویی بره جهنم !!!!!

فاتح;982878 نوشت:
سلام علیکم

اینکه چند درصده خب احتمال غلبه محیط بر فرد زیاده و البته خداوند از احوال بندگان آگاهه . اینطور نیست که تکلیفی بیشتر از توان بنده انتظار داشته باشه یا این شرایط رو درنظر نگیره . و مددی به فرد و جماعتی که مشکل دارند نرسونه هرچند که به چشم تنگ بشر این کمک ها مثل سایر نعمتهای الهی نمیاد

خب بنده هم که دست و پا بسته نیست . هم عقل راه رو نشون میده و نقص رو برجسته میکنه هم وحی نقص رو نشون میده و راه رو ذکر میکنه و هم احساس نیاز به بهبود شرایط ، در محیط بد قوی تره
حال اون محیط بد در جمع فقرا باشه یا ثروتمندان . در جمع مسلمانان و اهل کتاب باشه یا کفار

مقصود اینکه محیط خیلی تاثیر گذاره ولی علت تمام و کمال برای خوب شدن یا بد شدن افراد بحساب نمیاد.
چون انتخاب فرد هم گزینه کاملا موثریه .
و اما اراده و خواست الهی به بهبود شرایط افراد در هر موقعیتی که باشند و جامعه در هر جایی که شکل بگیره هست . خداوند تاثیر مستقیم میگذارد بتقدیر و قضا و همچنین بشکل انتخاب پیامبر و امام از میان همان مردم و تبیین راه رستگاری و رهایی

شما سوال بنده رو جواب ندادید. درک و شناخت خدا با توجه به پیشرفت علم در جامعه ما که مسلمانیم برای من سخت است چه برسد برای یک غیر مسلمان که پایه های شناختش کلا نیست

شروحیل;982881 نوشت:
با سلام و عرض ادب

بنده خودم یکی از اونهایی بودم که تو بدترین شرایط دنیا اومدم

پایین شهر بین کلی معتاد و هرزه

و با هاشون زندگی کردم

و بعد به لطف خدا راه رو پیدا کردم

دیگه الان تو بدترین شرایط هم می شه خدا رو شناخت به شرطی که فرد اختیارا بخواد

گفتم هر کس به اندازه امکاناتی که داره باز خواست می شه

یه مایایی با یه شیعه مثل هم بازخواست نمی شن

فرضا بنده به شما یک میلیون تومن بدم

اندازه یک میلیون از شما توقع دارم

و اگه 1 میلیارد بدم ، اندازه یک میلیارد

به این می گن عدالت

نه این که به همه یک میلیارد بدم !

این عدالت نیست ، مساوات هست ، که اشتباه هست

به هر کس هر قدر که مطابق حکمت باشه میدم و همون قدر مطابق عدالت بازخواست می کنم

یه آفریقایی چشم داره
گوش داره
عقل داره

همین مخلوقات خداوند و مغز آدم حجت خدا بر بندگان هستن

کسی که بخواد پیداش کنه تو بدترین شرایط هم پیداش میکنه ...

حتی اگر حجت خارجی در دسترس نباشه ...

بله شما ممکنه در اون شرایط بوده باشید ولی اون مایایی در اون جامعه در اون شرایط چند درصد احتمال داره به خدا برسه؟ اون در اخرت نمیتونه بگه شرایط من چرا اینطوری بود اگر قراره به جهنم بروم؟در صورتی که اقای شروحیل که شرایطش مثل من بود ولی ایشون در محیط و کشور و دینی بود که شناخت خدا خیلی راحتتر از بود برایش

فکر درگیر;982930 نوشت:
بله شما ممکنه در اون شرایط بوده باشید ولی اون مایایی در اون جامعه در اون شرایط چند درصد احتمال داره به خدا برسه؟ اون در اخرت نمیتونه بگه شرایط من چرا اینطوری بود اگر قراره به جهنم بروم؟

برادر گرامی

اون مایایی امکانات من رو نداشته که اندازه من بازخواست بشه

اما به همون اندازه ای که امکان شناخت داشته بازخواست خواهد شد

آیا مغز داشته ؟

قدرت تحلیل داشته ؟

خوب وبد رو تشخیص می داده ؟

از رذیلت ها دوری می کرده و به فضیلت ها می پرداخته؟

یه شامپانزه خوب رو از بد تشخیص میده

چطور یه انسان نمی تونه این دورو از هم تمییز بده ؟

شروحیل;982927 نوشت:
برادر گرامی چرا انواع نعمت ها برای یه کافر نازل می شه ؟ در حالی که از مسلمون ها درغ می شه ؟

یه کافر می دونه باید به نیازمندان کمک کنه و در روایات داریم کمک به نیازمندان باعث افزایش نعمت ها می شه ....

اما در مملکت اسلامی نیازمند رو ذلیل و خوار می شمرن و بهش توهین می کنن در حالی که حجت بیرونی و درونی براشون اومده !

خداوند تا حجت بر کسی تمام نشه اون شخص رو جهنمی نمی کنه

چه بسا یه نفر فقط برای یک کار کوچیک (مثلا اطعام یه یتیم) بره بهشت ....

و یه نفر 70000 هزار سال خدا رو عبادت کنه و با یه کفر گویی بره جهنم !!!!!

با گفته های شما به ذهن من اینطوری میاد که دموکراسی و وجدان داشته باشه کسی کافیه و نیازی نیست که دنبال چیز دیگه ای بره. که اگه بره میشه کشورهای مسلمان که مداوم با همدیگه درگیرند سر اعتقادات دینیشون در صورتی که نیازمند غیر مسلمانی که فقط دموکراسی و وجدان میتونه داشته باشه هستن. اینطوری اونها بهشتی ترند نسبت به ما چون کار اونها بدور از اعتقادات پیچیده و بیشتر برای بهبود زندگیه. من خودم رو در نظر میگیرم تا وقتی که پیرو دینی بودم که از پدرم به من ارث رسیده بود فکرم خیلی راحت بود و از موقعی که خواستم دنبال دینم بروم که خالصتر بشه اعتقادم روز به روز فکرم درگیرتر شد و سوالات بی جواب برایم پیش امد که جوابشان یا اا اگر بود یا ممکن است و یا های دیگه دینی که اخرین حجت خدا بر مردم است چرا باید اینهمه ابهام داشته باشد.
اینها دردودل من بود و لزوما جوا سوال شما نبود و ربطی به موضوع بحثمان ندارد و نیازی به جواب نیست

شروحیل;982933 نوشت:
برادر گرامی

اون مایایی امکانات من رو نداشته که اندازه من بازخواست بشه

اما به همون اندازه ای که امکان شناخت داشته بازخواست خواهد شد

آیا مغز داشته ؟

قدرت تحلیل داشته ؟

خوب وبد رو تشخیص می داده ؟

از رذیلت ها دوری می کرده و به فضیلت ها می پرداخته؟

یه شامپانزه خوب رو از بد تشخیص میده

چطور یه انسان نمی تونه این دورو از هم تمییز بده ؟

مسئله من هم همینه اگه از شما قبل از ورود به این دنیا میپرسیدند میخواهی اون مایا باشی که در فلان جامعه متولد بشی یا اقای شروحیل در فلان جامعه در صورتی که مایا بار خیلی کمی برای ورود به بهشت بر روی دوششه و فقط لازمه عقل و وجدان داشته باشه ولی اقای شروحیل باید تمام اموزههای دینیش رو اجرا کنه وگرنه به جهنم میره. شما کدوم رو انتخاب میکردی؟

فکر درگیر;982936 نوشت:
با گفته های شما به ذهن من اینطوری میاد که دموکراسی و وجدان داشته باشه کسی کافیه و نیازی نیست که دنبال چیز دیگه ای بره. که اگه بره میشه کشورهای مسلمان که مداوم با همدیگه درگیرند سر اعتقادات دینیشون در صورتی که نیازمند غیر مسلمانی که فقط دموکراسی و وجدان میتونه داشته باشه هستن. اینطوری اونها بهشتی ترند نسبت به ما چون کار اونها بدور از اعتقادات پیچیده و بیشتر برای بهبود زندگیه. من خودم رو در نظر میگیرم تا وقتی که پیرو دینی بودم که از پدرم به من ارث رسیده بود فکرم خیلی راحت بود و از موقعی که خواستم دنبال دینم بروم که خالصتر بشه اعتقادم روز به روز فکرم درگیرتر شد و سوالات بی جواب برایم پیش امد که جوابشان یا اا اگر بود یا ممکن است و یا های دیگه دینی که اخرین حجت خدا بر مردم است چرا باید اینهمه ابهام داشته باشد.
اینها دردودل من بود و لزوما جوا سوال شما نبود و ربطی به موضوع بحثمان ندارد و نیازی به جواب نیست

با سلام و عرض ادب

این تفکر اشتباه هست که پس نیاز نیست دنبال دونستن بریم !!!!!

یه نفر با هوش 80 نیازی به در جستجوی دونستن بودن در خودش احساس نمیکنه و تکلیفی بر اون نیست

اما حس کنجکاوی یه نفر با هوش 100 یه نعمت هست و بازخواست خواهد شد !!!

پس اگر نعمت کنجکاوی نصیب انسان شد باید به وظیفه عمل کنه تا شکرگزار اون نعمت باشه

بدون شک هر چه کاری سخت تر باشه پاداش بزرگتری خواهد داشت .....

فان مع العسر یسرا

ان مع العسر یسرا

فکر درگیر;982938 نوشت:
مسئله من هم همینه اگه از شما قبل از ورود به این دنیا میپرسیدند میخواهی اون مایا باشی که در فلان جامعه متولد بشی یا اقای شروحیل در فلان جامعه در صورتی که مایا بار خیلی کمی برای ورود به بهشت بر روی دوششه و فقط لازمه عقل و وجدان داشته باشه ولی اقای شروحیل باید تمام اموزههای دینیش رو اجرا کنه وگرنه به جهنم میره. شما کدوم رو انتخاب میکردی؟

خودم بودن رو

حتی اگر تمام مسئولیت ها دنیا روی من بود

باز هم همین که هستم رو انتخاب می کردم ...

یه مایا نهایت به بهشت می ره

ولی ما در حال حاضر به چیزی بالاتر از بهشت می تونیم برسیم ....

شروحیل;982946 نوشت:
خودم بودن رو

حتی اگر تمام مسئولیت ها دنیا روی من بود

باز هم همین که هستم رو انتخاب می کردم ...

یه مایا نهایت به بهشت می ره

ولی ما در حال حاضر به چیزی بالاتر از بهشت می تونیم برسیم ....

اینکه باور قلبی شما اینه و از موقعیت کنونیتون رازی هستین خیلی خوبه.
و اما من اگه از من پرسیده میشد مایای رو انتخاب میکردم که بدون فکر مشغولی بهشت یا جهنم داره زندگیشو میکنه و وجدان واسش کافیه وبدون نیاز به بودن در این شرایط ملتهب اخرش به بهشت میره رو انتخاب میکردم حتما.ولی حالا که نتونستم انتخاب کنم میتونم به خدا در اخرت بگم خدا اگه با قدرت مطلق خودت به نحوی به من القا میکردی شرایط دنیوی رو من انتخابم این و ان میشد و حالا که من ناخواسته در شرایط کنونی زندوی میکنم و تمام سعیم رو کردم و از لحاظ عقلی به نتیجه نرسیدم ولی وجدان داشتم مثل مایا پس من رو به بهشت ببر.
اگه قبول کرد یا نکرد چه کسانی حق اعتراض دارند؟
اخرش اگه وجدان برای ورود به بهشت کافیه پس اینهمه بحث و درگیری سر چیه سر طبقات برج؟ شما اگه توی اون برج وارد شی باید شکر کنی چه برسه به انتخاب طبقه.
راستی من در مورد این چیزها هم خیلی سوال دارم که مثل این موضوع جواب قاطع و محکمی نمیتونم پیدا کنم براشون. فقط در حد اگر و اما و شاید و احتمالا و اینکه حتما مصلحتی بوده هستند جوابها. مثل جوابهای علمی که با دلیل و اثبات و منطق هستند، که ادم با اعتماد قبولشون میکنه، نیستن جوابهای سوالاتم.

شروحیل;982946 نوشت:
خودم بودن رو

حتی اگر تمام مسئولیت ها دنیا روی من بود

باز هم همین که هستم رو انتخاب می کردم ...

یه مایا نهایت به بهشت می ره

ولی ما در حال حاضر به چیزی بالاتر از بهشت می تونیم برسیم ....

اینکه باور قلبی شما اینه و از موقعیت کنونیتون رازی هستین خیلی خوبه.
و اما من اگه از من پرسیده میشد مایای رو انتخاب میکردم که بدون فکر مشغولی بهشت یا جهنم داره زندگیشو میکنه و وجدان واسش کافیه وبدون نیاز به بودن در این شرایط ملتهب اخرش به بهشت میره رو انتخاب میکردم حتما.ولی حالا که نتونستم انتخاب کنم میتونم به خدا در اخرت بگم خدا اگه با قدرت مطلق خودت به نحوی به من القا میکردی شرایط دنیوی رو من انتخابم این و ان میشد و حالا که من ناخواسته در شرایط کنونی زندوی میکنم و تمام سعیم رو کردم و از لحاظ عقلی به نتیجه نرسیدم ولی وجدان داشتم مثل مایا پس من رو به بهشت ببر.
اگه قبول کرد یا نکرد چه کسانی حق اعتراض دارند؟
اخرش اگه وجدان برای ورود به بهشت کافیه پس اینهمه بحث و درگیری سر چیه سر طبقات برج؟ شما اگه توی اون برج وارد شی باید شکر کنی چه برسه به انتخاب طبقه.
راستی من در مورد این چیزها هم خیلی سوال دارم که مثل این موضوع جواب قاطع و محکمی نمیتونم پیدا کنم براشون. فقط در حد اگر و اما و شاید و احتمالا و اینکه حتما مصلحتی بوده هستند جوابها. مثل جوابهای علمی که با دلیل و اثبات و منطق هستند، که ادم با اعتماد قبولشون میکنه، نیستن جوابهای سوالاتم.

فکر درگیر;982958 نوشت:
اینکه باور قلبی شما اینه و از موقعیت کنونیتون رازی هستین خیلی خوبه.
و اما من اگه از من پرسیده میشد مایای رو انتخاب میکردم که بدون فکر مشغولی بهشت یا جهنم داره زندگیشو میکنه و وجدان واسش کافیه وبدون نیاز به بودن در این شرایط ملتهب اخرش به بهشت میره رو انتخاب میکردم حتما.ولی حالا که نتونستم انتخاب کنم میتونم به خدا در اخرت بگم خدا اگه با قدرت مطلق خودت به نحوی به من القا میکردی شرایط دنیوی رو من انتخابم این و ان میشد و حالا که من ناخواسته در شرایط کنونی زندوی میکنم و تمام سعیم رو کردم و از لحاظ عقلی به نتیجه نرسیدم ولی وجدان داشتم مثل مایا پس من رو به بهشت ببر.
اگه قبول کرد یا نکرد چه کسانی حق اعتراض دارند؟
اخرش اگه وجدان برای ورود به بهشت کافیه پس اینهمه بحث و درگیری سر چیه سر طبقات برج؟ شما اگه توی اون برج وارد شی باید شکر کنی چه برسه به انتخاب طبقه.
راستی من در مورد این چیزها هم خیلی سوال دارم که مثل این موضوع جواب قاطع و محکمی نمیتونم پیدا کنم براشون. فقط در حد اگر و اما و شاید و احتمالا و اینکه حتما مصلحتی بوده هستند جوابها. مثل جوابهای علمی که با دلیل و اثبات و منطق هستند، که ادم با اعتماد قبولشون میکنه، نیستن جوابهای سوالاتم.

با سلام

اصولا کسانی که ناشکری می کن فرقی نمی کنه در چه زمان و مکانی متولد بشن !!!!

حتی اگر پسر پیغمبر هم باشن ، سرنوشتشون می شه مثل پسر نوح(ع) ، یا پسر آدم (ع) !!!!

مایایی ها هم همشون نمی رن بهشت
اونایی که به قتل و غارت پرداختن
و بچه ها رو قربانی کردن و ....
بهشت نخواهند رفت

فقط اونایی که پابند به درستکاری بودن می رن بهشت !!!!

این همه درگیری به خاطر این هست که هر گروه بهشت رو برای خودش می خواد و لاغیر !!!!!!!

این خودش رذیلت هست که بهشت رو در انحصار خودت بدونی !!!!!

و بقیه رو قضاوت کنی و بهشتون برچسب جهمی بود بچسبونی !!!!

در واقع این افراد معنای بهشت رو درست نفهمیدن

وارد بهشت نخواهد شد

مگر کسی که که از رذیلت ها دور باشه

چرا که اگر کسی با رذیلت وارد بهشت بشه

بهشت هم جهنم خواهد شد !!!!!

دوست گرامی اگر حجت تموم بشه و به قطعیت برسید که دیگه آزمایش در کار نخواهد بود !!!! و پایان عمر شما خواهد بود !!!

این سنت خداست....

شروحیل;982984 نوشت:
با سلام

اصولا کسانی که ناشکری می کن فرقی نمی کنه در چه زمان و مکانی متولد بشن !!!!

حتی اگر پسر پیغمبر هم باشن ، سرنوشتشون می شه مثل پسر نوح(ع) ، یا پسر آدم (ع) !!!!

مایایی ها هم همشون نمی رن بهشت
اونایی که به قتل و غارت پرداختن
و بچه ها رو قربانی کردن و ....
بهشت نخواهند رفت

فقط اونایی که پابند به درستکاری بودن می رن بهشت !!!!

این همه درگیری به خاطر این هست که هر گروه بهشت رو برای خودش می خواد و لاغیر !!!!!!!

این خودش رذیلت هست که بهشت رو در انحصار خودت بدونی !!!!!

و بقیه رو قضاوت کنی و بهشتون برچسب جهمی بود بچسبونی !!!!

در واقع این افراد معنای بهشت رو درست نفهمیدن

وارد بهشت نخواهد شد

مگر کسی که که از رذیلت ها دور باشه

چرا که اگر کسی با رذیلت وارد بهشت بشه

بهشت هم جهنم خواهد شد !!!!!

دوست گرامی اگر حجت تموم بشه و به قطعیت برسید که دیگه آزمایش در کار نخواهد بود !!!! و پایان عمر شما خواهد بود !!!

این سنت خداست....

واقعا این بود جواب سوالات و حرفهای من؟

فکر درگیر;982986 نوشت:
واقعا این بود جواب سوالات و حرفهای من؟

سورة العنكبوت(ترجمه آیتی)



1

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خدای بخشاینده مهربان

الم

الف ، لام ، میم،
2

أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ
آیا مردم پنداشته اند که چون بگویند: ایمان آوردیم ، رهایشان می کنند، ودیگر نمی آزمایندشان ?
3

وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ
هر آینه مردمی را که پیش از آنها بودند آزمودیم ، تا خدا کسانی را که راست گفته اند معلوم دارد و دروغگویان را بشناسد

از دوستان دیگر که به دقت سوال من و گفتهایم را مطالعه کردند و میتوانند در این خصوص کمکی به بنده بنمایند خواهش میکنم نظراتشان را بصورت منطقی بیان کنند نه بر گرفته از باورهای خودشان. لطفا کسی که پاسخ میدهد خودش راجای من بگذارد و جواب منطقی دهد طوری که بنده و امثال بنده بصورت قطع مشکلشان در این مورد حل شود.

العبد :

آنچه می دانید، عمل کنید؛ و در آنچه نمی دانید؛ احتیاط کنید تا روشن شود؛

و اگر روشن نشد، بدانید که بعض معلومات را زیر پا گذاشته اید؛

و قطعاً مواعظی را شنیده اید و می دانید، عمل نکردید، و گرنه روشن بودید

در فکر عمل باشیم.
اگر در فکر عمل به معلومات باشیم
دیگر خاطر جمع باشیم
به این که شکست نخواهیم خورد
و روز به روز روشن تر می شویم.

موضوع قفل شده است