جمع بندی درخواست مستقیم از امامان معصوم یا واسطه قرار دادن ایشان؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
درخواست مستقیم از امامان معصوم یا واسطه قرار دادن ایشان؟

سلام و عرض ادب
میخواستم بپرسم وقتی از امامان معصوم چیزی درخواست میکنیم حتما باید اونها رو واسطه قرار بدیم یا اینکه میتونیم بخاطر قدرت و اختیاراتی که خدا به ایشان داده، بصورت مستقیم چیزی از اونها درخواست کنیم؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد شعیب

سوال:
آیا وقتی از امامان معصوم(علیه السلام) چیزی درخواست می کنیم حتما باید آن حضرات را واسطه قرار بدیم یا اینکه میتونیم بخاطر قدرت و اختیاراتی که خدا به ایشان داده، بصورت مستقیم چیزی از آنها درخواست کنیم؟

جواب:
ما معتقد هستیم که ائمه معصومین (علیه السلام) دارای ولایت تکوینی هستند ولايت تكوينى به اين معناست كه امامان معصوم (عليهم السّلام) قدرت تصرف در جهان هستى را دارند و واسطه‌هاى فيض الهى هستند. بركات الهى-كه شريعت گوشه‌اى از آن است-به واسطۀ ائمۀ اطهار (عليهم السّلام) بر اهل زمين ريزش مى‌كند.
بنابراين هنگام تشرف به حرم يكى از امامان معصوم بايد حاجت را از خود معصوم خواست. امام نيز اگر مصلحت بداند، آن حاجت را مى‌دهد.
برخى بر اين عقيده‌اند كه براى درخواست حاجت، بايد از امام معصوم(علیه السلام) بخواهيم كه برايمان دعا كند تا حاجتمان برآورده شود.(1)

به‌طور قطع اگر امام براى ما دعا كند، دعايش مستجاب مى‌شود، زيرا امام هنگامى دعا مى‌كند كه زمينه‌اش فراهم باشد؛ اما سؤال اين است كه تفاوت امام با مؤمنى كه دعاهايش مستجاب مى‌شود، چيست؟ آيا درخواستى كه از مولا امير مؤمنان (عليه السّلام) مى‌كنيم با درخواستى كه از ابوذر مى‌كنيم يكسان است؟ ابوذر انسان مؤمنى بود و خداوند به جهت قربش، دعاهاى او را برآورده مى‌كند. اگر از او خواهش كنيم كه دعا كند خدا فرزند ما را شفا دهد و او دعا كند، دعايش مستجاب مى‌شود. اما آيا حضرت على عليه السّلام مانند ابوذر است؟
ما اين‌گونه نمى‌گوييم، بلكه معتقديم حضرت على (عليه السّلام) در جايگاهى بالاتر قرار دارد و به جهت ولايت تكوينى‌اش توانايى برآورده كردن هر حاجتى را دارد.
البته همه چيز با اذن خدا انجام مى‌گيرد و اگر خدا اذن ندهد هيچ‌كس نمى‌تواند كارى انجام دهد.
اگر تيغ عالم بجنبد ز جاى نبرد رگى تا نخواهد خداى
خداوند زنده كردن مردگان و شفا دادن بيماران را به حضرت عيسى (علی نبینا و آله و علیه السلام) نسبت مى‌دهد، گرچه با اذن او انجام گرفته است: »وَ تُبْرِئُ اَلْأَكْمَهَ وَ اَلْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَ إِذْ تُخْرِجُ اَلْمَوْتىٰ بِإِذْنِي» (2)

امامان معصوم (عليهم السّلام) مظهر كامل صفات بارى‌تعالى هستند و هريك تجلى‌گاه صفات جمال و جلال پروردگار، چه در جنبۀ تشريع و چه در جنبۀ تكوين، هستند.
هريك از آنان مظهر قدرت بى‌نهايت خداوند هستند و هرچه بخواهند با اذن خداوند مى‌توانند انجام دهند.
پيامبر اكرم (صلّى اللّه عليه و آله) مى‌گويند: «إنّي و أحد عشر من ولدي و أنت يا علي، زرّ الأرض، أعني أوتادها و جبالها، بنا أوتد اللّه الأرض أن تسيخ بأهلها، فإذا ذهب الإثنا عشر من ولدي ساخت الأرض بأهلها و لم ينظروا» «من و يازده فرزندم و تو اى على، پيوند زمين هستيم، ميخ‌هايى كه زمين را به هم پيوند داده است تا از هم نپاشد. تا يكى از ما باشد، زمين استوار است و اگر نباشيم زمين از هم مى‌گسلد» .(3)

در زيارت جامعۀ كبيره مى‌خوانيم: «و أشرقت الأرض بنوركم» كه اشاره دارد به آيۀ شريفۀ «وَ أَشْرَقَتِ اَلْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهٰا»(4)؛ يعنى هريك از امامان معصوم (عليهم السّلام) مصداق كامل صفات پروردگارند.(5)

دعاها و زيارت‌هاى امامان معصوم (عليهم السّلام)، دانشنامۀ جهان تشيع است كه شيعه از كودكى با آن‌ها ارتباط دارد و در اين دانشگاه پرورش مى‌يابد. در زيارت رجبيه مى‌خوانيم: «أنا سائلكم و آملكم في ما إليكم التّفويض و عليكم التّعويض فبكم يجبر المهيض و يشفى المريض و ما تزداد الأرحام و ما تغيض» ؛ «من از شما درخواست مى‌كنم و در آنچه به شما واگذار شده است به شما چشمداشت دارم و پاداش دادن بر عهدۀ شماست، به بركت وجود شما استخوان‌ها التيام پيدا مى‌كند و بيمار بهبودى مى‌يابد و رحم‌ها فزونى مى‌يابد يا فروكش مى‌كند» .(6)
در زيارت نخست مطلقۀ امام حسين (عليه السّلام) آمده است: «إرادة الرّبّ في مقادير أموره تهبط إليكم و تصدر من بيوتكم»(7) ؛ «ارادۀ پروردگار در تقديرات امور (سرنوشت هستى) بر شما فرود مى‌آيد و از خانه‌هاى شما صادر مى‌گردد» . (8)

بنا بر این، این قدرت در آن حضرات به اذن خدا وجود دارد که حاجت انسان را به او عطا کند.

پی نوشت ها:
1- مروارید، حسنعلی، تنبيهات حول المبدأ و المعاد، آستان قدس رضوی، ص 177 و 178.
2- مائده،110.
3- کلینی، کافی، اسلامیه، ج1، ص 534.
4- زمر:69.
5-مجلسی، محمد تقی، روضه المتقین، مؤسسه فرهنگى اسلامى كوشانپور، ج5، ص 493.
6- طوسی، مصباح المتهجد،موسسه فقه شیعه، ج2، ص 822 ،
7-کلینی، کافی، اسلامیه، ج4، ص 577.
8- کلینی، كافى، ج 4، ص 576 و 577.


موضوع قفل شده است