جمع بندی شخصیت اسماعیل بن جعفر؛ خوب یا بد؟

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شخصیت اسماعیل بن جعفر؛ خوب یا بد؟

با سلام بنده در مورد اسماعیل فرزند امام جعفر ابن محمد علیه اسلام سوالتی دارم
در بعضی از منابع گفته شده ایشان مورد احترام شیعیان دوازده امامی بوده و حتی از وی حدیث نقل می کنند
به طوریکه کلینی از وی حدیث نقل می کند و اینکه ایشان مورد تایید امام ششم نبودند شایعه ای ست ساخته امویان و تنها برنارد لوییس در کتاب پیدایش اسماعیلیه چنین موضوعی را ذکر کرده و
در منابع شیعی در این مورد چیزی دیده نمی شود
از طرفی ( با توجه به جواب استاد عماد در همین سایت ) وی با ملعونین و غالیانی چون ابوالخطاب محمد ابن ابی زنب اسدی و مفضل بن عمر ارتباطاتی داشته واز وی هم تاثیراتی گرفته است
حال سوالاتی که دارم
کدام قول را باید مورد قبول قرار دارد؟
آیا اگر این چنین باشد می توان پذیرفت که امام به ایشان علاقه داشته باشد؟
و سوم اینکه استاد عماد فرمودند "به هر ترتیب اسماعیل که موضوع امامت وی نه تنها به چالشی در پیشاروی امام کاظم(ع) بلکه به دستاویزی برای زیدیه جهت زیر سوال بردن امامت امام صادق (ع) تبدیل شده بود"
که تقتضا دارم بیشتر توضیح دهید
ممنون اگر پاسخ دهید ممنون می شوم
اجرکم عند الله

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عماد

سلام علیکم

javad_joon;981451 نوشت:
ر بعضی از منابع گفته شده ایشان مورد احترام شیعیان دوازده امامی بوده و حتی از وی حدیث نقل می کنند
به طوریکه کلینی از وی حدیث نقل می کند

اگر منابع را بفرمائید ممنون می شویم اما نقل حدیث از وی به معنای احترام شیعه نسبت به وی نیست زیرا بسیاری از افراد هستند که در کتب رجالی تضعیف شده اند.

javad_joon;981451 نوشت:
اینکه ایشان مورد تایید امام ششم نبودند شایعه ای ست ساخته امویان و تنها برنارد لوییس در کتاب پیدایش اسماعیلیه چنین موضوعی را ذکر کرده و
در منابع شیعی در این مورد چیزی دیده نمی شود

فرموده اید این شایعه توسط امویان ساخته شده است. اگر لطف فرموده و سند این فرمایش را بفرمائید ممنون می شویم

javad_joon;981451 نوشت:
وی با ملعونین و غالیانی چون ابوالخطاب محمد ابن ابی زنب اسدی و مفضل بن عمر ارتباطاتی داشته واز وی هم تاثیراتی گرفته است

بنابر برخی از گزارشها اسماعیل رفتارهایی‌ از خود بروز می‌داد که‌ باعث‌ می‌شد در صلاحیتهای اخلاقی‌ وی تردید شود و اساساً شایستگی‌ جانشینی‌ امام‌ (علیه السلام) را از دست بدهد.(1) البته این روایات قابل بررسی است که رجال دانان از جمله آیه الله خویی در مجعم بررسی کرده اند.(2)

1. کشی‌، محمد، معرفة الرجال‌، اختیار طوسی‌، به‌کوشش‌ حسن‌ مصطفوی‌، مشهد، ۱۳۴۸ش‌، ص۳۰۲، ۴۰۱؛ شیخ صدوق، کمال‌الدین‌، به‌کوشش‌ محمد موسوی‌ خرسان‌، نجف‌، ۱۳۸۹ق‌/۱۹۷۰م‌، ص۶۸-۶۹؛
2. معجم الرجال الحدیث، ج3، ص125-124

javad_joon;981451 نوشت:
کدام قول را باید مورد قبول قرار دارد؟آیا اگر این چنین باشد می توان پذیرفت که امام به ایشان علاقه داشته باشد؟

مرحوم خوئی می گوید: این روایات اگر چه ظاهراً دلالت بر مذمت اسماعیل دارد الا اینکه در سند آن محمد بن نصیر قرار دارد و او ضعیف است و این غیر از آن محمد بن نصیر است که ثقه می باشد و از مشایخ جناب کشی بوده است همانطور که ظاهر مطلب همین است (یعنی ظاهراً این مطلب درست است که این محمد بن نصیر غیر از محمد بن نصیر ثقه است)(1) نبابراین به ضرس قاطع نمی توان اینگونه روایات را قبول کرد. و در مورد فرزندان اهل بیت تا اطمینان به ضعف آنها پیدا نکردیم باید مراعات کنیم. آیه الله خویی اتفاقا روایت برخی از روایات را دال بر مدح ایشان دانسته و در این باره توضیحاتی ارائه کرده است.(2)
1.معجم ‏رجال‏ الحديث ج 3، ص 125

2. همان، ص124

javad_joon;981451 نوشت:
و سوم اینکه استاد عماد فرمودند "به هر ترتیب اسماعیل که موضوع امامت وی نه تنها به چالشی در پیشاروی امام کاظم(ع) بلکه به دستاویزی برای زیدیه جهت زیر سوال بردن امامت امام صادق (ع) تبدیل شده بود"که تقتضا دارم بیشتر توضیح دهید

توضیح اینکه: زیدیه فرقه ای هستند که بجز حضرت علی، امام حسن و امام حسین علیهم السلام، امامت را منصوص نمی دانند یعنی می گوید بجز این سه امام نصی بر امامت دیگران نداریم. بنابراین ملاکهایی برای شناسائی امامان خود مطرح کرده اند که هرکس این ملاکها را داشت امام است. اینان در اوایل با شیعه امامیه درگیر بودند. پس از امام صادق علیه السلام که تردید در جانشینی ایشان بوجود آمد زیدیه سوء استفاده کرده و گفتند پس نظریه ما درست است.

عماد;981564 نوشت:

اگر منابع را بفرمائید ممنون می شویم اما نقل حدیث از وی به معنای احترام شیعه نسبت به وی نیست زیرا بسیاری از افراد هستند که در کتب رجالی تضعیف شده اند.

فرموده اید این شایعه توسط امویان ساخته شده است. اگر لطف فرموده و سند این فرمایش را بفرمائید را ممنون می شویم

مطالب را در این سایت مطالعه نمودم

با تشکر از توضیحات خوبتان خواستم بدانم
در کل نظر علما در مورد اسماعیل فرزند امام جعفر چیست؟
چون نتیجه کار را در مورد یک کار تحقیقی نیاز دارم
می توان گفت یه شخصیت خاکستری داشتند؟

javad_joon;981599 نوشت:
در کل نظر علما در مورد اسماعیل فرزند امام جعفر چیست؟چون نتیجه کار را در مورد یک کار تحقیقی نیاز دارمT می توان گفت یه شخصیت خاکستری داشتند؟

حضرت آیه الله خویی دو صفحه در بحث مدح و ذم ایشان را مطرح کرده و در نهایت نتیجه گیری می کند. نتیجه گیری ایشان می تواند به عنوان نظر یک عالم برزگ شیعی نیز رجالی بزرگ حائز اهمیت باشد
ایشان بیان میدارد که اسماعیل بن جعفر فردی جلیل و مورد عطوفت و مهربانی امام صادق (علیه السلام) بوده است.
از کلام ایشان چنین استنباط می شود: روایتی از صدوق آن را تایید می کند که بعد از وفات ایشان امام صادق (علیه السلام) برخوردی دارد که از آن مدح استحراج می شود(1).

1.آیه الله خویی، معجم ‏رجال‏ الحديث، بی تا، بی جا، 1413، نوبت چاپ 5، ج 3، ص 127

شنیدم اسماعیل در زمان امام صادق علیه السلام از دنیا رفت
پس چه جور طرفداراش می گن او بعد از پدرش امام بوده؟
محمد بن اسماعیل کیه؟
علی ابن اسماعیل کیه؟

سید معصوم;982578 نوشت:
شنیدم اسماعیل در زمان امام صادق علیه السلام از دنیا رفت پس چه جور طرفداراش می گن او بعد از پدرش امام بوده؟

منابع تاریخی آورده اند که اسماعیل در عریض روستایی نزدیک مدینه از دنیا رفت و به مدینه منتقل و در بقیع به خاک سپرده شد(1) امام صادق علیه السلام با وضعیتی‌ غیرمعمول‌ پیشاپیش‌ آن‌ حرکت‌ می‌کرده‌ است‌. تا پیش از روی کار آمدن وهابیت و تخریب بقیع بر فراز مدفن اسماعیل بارگاهی بوده است.
اما با این حال برخی‌ منابع‌ اسماعیلی، معتقدند اسماعیل‌ در زمان‌ حیات‌ پدر از دنیا نرفته‌ است(2)و در برخی‌ ذکر شده‌ که‌ او مدتی‌ پس‌ از وفات‌ امام‌ صادق‌(ع‌) در بصره‌ بوده‌، و کراماتی‌ نیز از وی ظاهر شده‌ است‌(3)به‌ نظر بیشتر منابع‌(4)و به اعتراف گزارشهای رسمی‌ اسماعیلیه‌،(5)مرگ‌ اسماعیل در زمان‌ حیات‌ پدرش بوده‌ است‌.
برپایه روایتی‌ از زراره بن اعین ساعاتی‌ پس‌ از مرگ‌ اسماعیل‌ و پیش‌ از دفن‌ او، امام صادق (علیه السلا)حدود ۳۰ تن‌ از یاران‌ نزدیک‌ خود را درباره مرگ‌ فرزندش‌ شاهد گرفت‌(6)گویا جمعی‌ از پیروان‌ حضرت به‌ امامت‌ اسماعیل‌ پس‌ از ایشان‌ اعتقاد داشته‌اند و آشکارسازی مرگ‌ او، تنها برای زدودن‌ این‌ تصور از اذهان‌ بوده‌ است‌. تفسیری که‌ امامیه‌ از رفتار امام صادق(علیه السلام) در مرگ‌ اسماعیل‌ دارند، منطبق‌ بر همین‌ دیدگاه‌ است‌.(7)

1.ابونصر بخاری‌، سهل‌، سرّ السلسلة العلویة، به‌کوشش‌ محمد صادق‌ بحرالعلوم‌، نجف‌، ۱۳۸۱ق‌/ ۱۹۶۲م‌، ص۳۴؛ عمری‌، علی‌، المجدی‌، به‌کوشش‌ احمد مهدوی‌ دامغانی‌، قم‌، ۱۴۰۹ق‌، ص۱۰۰
2.جعفر بن‌ منصور الیمن‌، سرائر و اسرار النطقاء، به‌کوشش‌ مصطفی‌ غالب‌، بیروت‌، ۱۴۰۴ق‌/۱۹۸۴م‌، ص۲۶۲؛ بوالفوارس‌، احمد، الرسالة فی‌ الامامة، به‌کوشش‌ س‌. ن‌. مکارم‌، نیویورک‌، ۱۹۷۳م‌، ص۳۶-۳۷؛ شهرستانی‌، محمد، الملل‌ و النحل‌، به‌کوشش‌ محمدسید کیلانی‌، بیروت‌، دارالمعرفه‌، ج۱، ص۱۶۷ جوینی‌، عطاملک‌، تاریخ‌ جهانگشا، به‌کوشش‌ محمد قزوینی‌، لیدن‌، ۱۳۵۵ق‌/۱۹۳۷م‌، ج۳، ص۱۴۶
3.جعفر، همانجا؛ صفدی‌، خلیل‌، الوافی‌ بالوفیات‌، به‌کوشش‌ فان‌ اس‌، بیروت‌، ۱۴۰۲ق‌/۱۹۸۲م‌، ج۹، ص۱۰۲؛
4.سعد بن‌ عبدالله‌ اشعری‌، المقالات‌ و الفرق‌، به‌کوشش‌ محمدجواد مشکور، تهران‌، ۱۹۶۳م‌ه‌، ۸۰؛ مفید، محمد، الارشاد، نجف‌، ۱۳۸۲ق‌ و قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق، ۲۸۵؛قاضی‌ نعمان‌، دعائم‌ الاسلام‌، به‌کوشش‌ آصف‌ فیضی‌، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۲م‌، ج۱۱، ص۳۰۹
5.قاضی‌ نعمان‌، همان؛ ادریس‌ بن‌ حسن‌، عیون‌ الاخبار و فنون‌ الا¸ثار، به‌کوشش‌ مصطفی‌ غالب‌، بیروت‌، ۱۹۸۵م‌، ج۴،ص۳۳۴
6.نعمانی‌، محمد، غیبت‌، ترجمة محمدجواد غفاری‌، تهران‌، ۱۳۶۳ش‌، ۴۶۷-۴۶۹؛
7.سیدمرتضی‌، علی‌، الفصول‌ المختارة من‌ العیون‌ و المحاسن‌ شیخ‌ مفید، نجف‌، مطبعة حیدریه‌، ۱۰۱-۱۰۲؛

عماد;982719 نوشت:
به اعتراف گزارشهای رسمی‌ اسماعیلیه‌،(5)مرگ‌ اسماعیل در زمان‌ حیات‌ پدرش بوده‌ است‌.

خب همین عده از اسماعیلیه چگونه به امامت او قائلند با آنکه می دانند اسماعیل قبل از پدر از دنیا رفته بود

سید معصوم;982722 نوشت:
خب همین عده از اسماعیلیه چگونه به امامت او قائلند با آنکه می دانند اسماعیل قبل از پدر از دنیا رفته بود

برخی از اسماعیلیه قائل‌ به‌ مرگ‌ اسماعیل‌ در زمان حیات پدر هستند اما به‌ اعتقاد این‌ گروه‌ اسماعیل‌ جانشین‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام) بوده‌ است‌، اما چون‌ در زمان‌ حیات‌ پدر فوت‌ کرده‌، امام‌(علیه السلام) امر امامت‌ را به‌ محمد فرزند وی سپرده‌ است‌، زیرا پس‌ از امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام)جایز نیست‌ که‌ امامت‌ از برادر به‌ برادر منتقل‌ شود(1)
اما توهم نمی تواند درست باشد زیرا امامت در اسماعیل تحقق پیدا نکرده تا به زعم آنان به فرزندش برسد . در منابع اسماعیلی فاطمی، نصی‌ درباره امامت‌ اسماعیل‌ نیامده، تنها برخی از کتابها احادیث غیرمشهوری را بدون‌ ذکر سلسله سند، درباره امامت‌ اسماعیل‌ و نص‌ بر او آورده‌ است‌.(2)
در رد این قضیه همین بس که در برخی‌ منابع‌ اسماعیلی‌ و غیر اسماعیلی‌صریحاً گفته‌ شده‌ است‌ که‌ خلفای فاطمی نخست‌ به‌ جای اسماعیل‌، برادرش‌ عبدالله افطح را امام‌ و جد خود معرفی‌ می‌کرده‌اند و سپس‌ از این‌ امر عدول‌ کرده‌، و امامت‌ اسماعیل‌ را مطرح‌ کرده‌اند.(3)

1 اشعری، المقالات و الفرق، ص۸۱-۸۰؛ نوبختی‌، حسن‌، فرق‌ الشیعة، به‌ کوشش‌ هلموت‌ ری‌تر، استانبول‌، ۱۹۳۱م‌، ص۵۸.
2. جعفر بن‌ منصور الیمن‌، سرائر و اسرار النطقاء، ص‌۲۵۶.
3.همدانی‌، حسین‌، فی‌ نسب‌ الخلفاء الفاطمیین‌، قاهره‌، ۱۹۵۸م‌، فی‌ نسب‌ الخلفاء الفاطمیین‌، ص۹-۱۲؛ ابن‌ حزم‌، علی‌، جمهرة انساب‌ العرب‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌، ص۵۹.

سید معصوم;982578 نوشت:
محمد بن اسماعیل کیه؟

از زندگانى وى اطلاعات چندانى در دست نیست. در کتب تاریخى از او نام برده نشده، ولى در انساب، اطلاعاتى کوتاه درباره زندگانى وى وجود دارد.

محمد پسر ارشد اسماعیل بود و از برادرش على چند سالى بزرگتر بود. بنابر دیدگاه اسماعیلیان در زمان رحلت امام صادق(علیه السلام) وى بیست و شش سال داشته است. بنابراین باید در حوالى سال صد و بیست هجرى به دنیا آمده باشد. با رجوع اکثریت شیعه به امام موسى کاظم(علیه السلام)، موقعیّت وى در حجاز متزلزل شد و وى حجاز را ترک کرد. گویند به سوى شرق روى آورد، ولى دقیقاً مشخص نیست که به چه مکان هایى سفر کرده است(1) اما ابن عنبه درباره محمد بن اسماعیل مى نویسد: «عبیدلى نسابه معروف مى گوید: او امام میمونیّه بود و قبرش در بغداد است.
ابونصر بخارى نوشته است: وقتى هارون الرشید به حجاز سفر کرد محمد بن اسماعیل در نزد هارون الرشید سعایت امام کاظم را نمود و گفت: آیا مى دانى که در زمین، دو خلیفه وجود دارد که خراج مى گیرند؟ هارون گفت: منظورت کیست؟ محمد بن اسماعیل گفت: موسى بن جعفر؛ و اسرار جمع آورى زکات و خمس امام کاظم را بیان کرد. به همین علت هارون الرشید، امام موسى کاظم(علیه السلام) را دستگیر کرده و امام را به شهادت رساند.
محمد بن اسماعیل به همراه هارون به بغداد رفت و در آنجا از دنیا رفت...[2] ».

به هر حال محمد بن اسماعیل باید بین سالهاى 180 تا 190 هجرى در بغداد از دنیا رفته باشد.(3)
محمد یکی از پسران اسماعیل که از برخی از اسماعیلیه به امامت وی قائلند.
اکثراسماعلیه قائل‌ امامت وی هستند(4)
آقای احمد خامه یار کتابی با عنوان«محمد بن اسماعیل بن امام جعفر صادق علیه السلام» تالیف نموده که درانتشارات مشع پژوهشگاه حج و زیارت در سال 1395 تالیف شده است.
1. تاریخ و عقاید اسماعلیه، ص121
2. ابن عنبه، عمده الطالب، ص263-264
3. تاریخ و عقاید اسماعلیله، مهدی فرمانیان، ص41
4.مسائل‌ الامامة، منسوب‌ به‌ ناشی‌´ اکبر، به‌کوشش‌ فان‌ اس‌، بیروت‌، ۱۹۷۱م‌، ص47

سید معصوم;982578 نوشت:
علی ابن اسماعیل کیه؟

علی بن اسماعیل یکی دیگر از فرزندان اسماعیل است. در مورد وی اطلاعات کمی در منابع یافت می شود. بنابر برخی از اقوال او عامل شهادت عمویشان امام کاظم علیه السلام بود.
درباره دلیل دستگیر شدن امام کاظم علیه السلام، توسط خلفای عباسی و انتقال ایشان به زندان، گزارش‌های متفاوتی در منابع آمده است. بنا بر برخی گزارش‌ها دلیل دستگیری وی به دستور هارون، حسادت یحیی برمکی و بدگویی علی بن اسماعیل از وی نزد هارون بوده است.(1)
یحیی برمکی يك روز با خاصان درگاه خود مشورت كرد كه چگونه موجبات توقيف امام موسى بن جعفر را كه جانشين پدرش جعفر صادق‏ بود فراهم آورد.
يحيى بن خالد برمكى پرس و جو كرد آيا در خاندان امام صادق مردى را مى‏ شناسد كه بشود دينش را با دينار و درهم خريد.
نام على بن اسماعيل كه نواده‏ ى امام صادق و برادر زاده حضرت موسى ابن جعفر بود به زبان آمد.
يحيى از بغداد مبلغى براى على بن اسماعيل به مدينه فرستاد او را به بغداد دعوت كرد.

موسى بن جعفر علیه السلام هنگامى كه شنيد على مي خواهد به بغداد عزيمت كند او را طلبيد و فرمود:
- به كجا ميخواهى سفر كنى؟
- به بغداد.
- چه هدفى دارى؟
على گفت:
- مردى بينوا هستم. مقروضم. ميخواهم از فرصت استفاده كنم و پولى دربياورم و ديون خود را بپردازم.
موسى بن جعفر علیه السلام فرمود:
- من قرض‏هاى ترا بعهده مى‏ گيرم و آنچه در بغداد بتو مي دهند در مدينه بتو مى ‏پردازم على بن اسماعيل كه اميدوار بود در درگاه يحيى برمكى علاوه بر مال مقامى هم بدست بياورد از اطاعت عموى خود سرپيچى كرد و آماده شد راه بغداد به پيش گيرد.
موسى بن جعفر فرمود:
- بنابر اين به بغداد خواهى رفت.
- بله خواهم رفت.
يك صره‏ ى سيصد دينارى بعلاوه چهار هزار درهم بوى عطا كرد و گفت:
- راه خود به پيش گير ولى از خدا بترس و فرزندانم را يتيم مكن.
على بن اسماعيل به بغداد آمد و يك سر بديدار يحيى بن خالد رفت و درباره‏ ى عم خود موسى بن جعفر علیه السلام بدلخواه يحيى سخن‏ها گفت.
يحيى خود نيز بر آن سخن‏ها سخنانى افزود و بعرض هارون رسانيد و گفت:
- از شرق و غرب جهان بدرگاه موسى بن جعفر پولها و هديه‏ ها ميرسد و اين مرد خود در مدينه بيت المال دارد. يك زمين در مدينه به سى هزار دينار طلا خريده و نام آن زمين را نيز «يسيره» گذاشته. صاحب آن زمين كه‏ فروشنده بود سر معامله «دبه» درآورده و سى هزار دينار ديگر خواسته.
موسى بن جعفر اين مبلغ گزاف را نيز به او پرداخته است.
هارون الرشيد اين گزارش را شنيد و به على بن اسماعيل در برابر اين جاسوسى دويست هزار درهم عطا مقرر داشت و او را مختار گذاشت كه در هر شهر بخواهد عطاى او باو پرداخته شود.(2)

1. اصفهانی، ابوالفرج. مقاتل الطالبیین. بیروت: دارالمعرفه، بی‌تا، ص۴۱۵-۴۱۴.
2.

ابوالفرج اصفهانی، فرزندان ابوطالب، مترجم جواد فاضل، کتابفروشی علی اکبر علمی، تهران، 1339ش، ج2، ص254-256

على بن اسماعيل نيز شهرى را در مشرق نام برد حواله‏ اى به نام آن شهر دريافت داشت و غلام خود را پى وصول عطاى خليفه فرستاد.
اما خودش روزى از روزها كه به مستراح رفت و در آنجا احشاء و امعايش فرو ريخت.
هر چه پزشكان سعى كردند اين روده‏ هاى آويزان شده را بجايش برگردانند مقدورشان نشد. نوميدانه باز گشتند.
على بن اسماعيل را از مستراح به بستر مرگ خوابانيدند.
در سكرات موت غلامش از مأموريت خويش به بغداد آمد و پول هائى را كه براى ارباب خود آورده بود يكباره به كنار بسترش فرو ريخت.
على بن اسماعيل كه جان مى‏ كند نگاهى به عطاياى هارون انداخت و مستمندانه گفت:
- من كه دارم ميميرم. اين پولها به چكار من خواهد آمد.

1. ابوالفرج، اصفهانی، فرزندان ابوطالب، ص256


خدایا نسل ما را در جهت خدمت به دینت صالح و‌ سالم نگهداری کن و از آفات آخرالزمان در امان دار.

لک الحمد

پرسش:
اسماعیل بن امام صادق(ع) چگونه شخصیتی بود؟ چرا عده ای به امامت وی اعتقاد پیدا کردند در حالیکه او قبل از امام صادق(ع) از دنیا رفت؟ فرزندانش محمد و علی چگونه شخصیت هایی بودند؟

پاسخ:
بنابر برخی از گزارشها اسماعیل رفتارهایی‌ از خود بروز می‌داد که‌ باعث‌ می‌شد در صلاحیتهای اخلاقی‌ وی تردید شود و اساساً شایستگی‌ جانشینی‌ امام‌ (علیه السلام) را از دست بدهد.(1) البته این روایات قابل بررسی است که رجال دانان از جمله آیه الله خویی بررسی کرده اند.(2)

مرحوم خوئی می گوید: این روایات اگر چه ظاهراً دلالت بر مذمت اسماعیل دارد الا اینکه در سند آن "محمد بن نصیر" قرار دارد و او ضعیف است و این غیر از آن " محمد بن نصیر" است که ثقه می باشد و از مشایخ جناب "کشی" بوده است همان طور که ظاهر مطلب همین است (یعنی ظاهراً این مطلب درست است که این محمد بن نصیر غیر از محمد بن نصیر ثقه است.(3) بنابراین به ضرس قاطع نمی توان اینگونه روایات را قبول کرد. و در مورد فرزندان اهل بیت تا اطمینان به ضعف آنها پیدا نکردیم باید مراعات کنیم. آیه الله خویی اتفاقا روایت برخی از روایات را دال بر مدح ایشان دانسته و در این باره توضیحاتی ارائه کرده است.(4)

حضرت آیه الله خویی دو صفحه در بحث مدح و ذم ایشان را مطرح کرده و در نهایت نتیجه گیری می کند. نتیجه گیری ایشان می تواند به عنوان نظر یک عالم برزگ شیعی نیز رجالی بزرگ حائز اهمیت باشد
ایشان بیان می دارد که "اسماعیل بن جعفر" فردی جلیل و مورد عطوفت و مهربانی امام صادق (علیه السلام) بوده است.
از کلام ایشان چنین استنباط می شود: روایتی از صدوق آن را تایید می کند که بعد از وفات ایشان امام صادق (علیه السلام) برخوردی دارد که از آن مدح استحراج می شود(5).

منابع تاریخی آورده اند که اسماعیل در "عریض" روستایی نزدیک مدینه از دنیا رفت و به مدینه منتقل و در بقیع به خاک سپرده شد(6) امام صادق (علیه السلام) با وضعیتی‌ غیرمعمول‌ پیشاپیش‌ آن‌ حرکت‌ می‌کرده‌ است‌. تا پیش از روی کار آمدن وهابیت و تخریب بقیع بر فراز مدفن اسماعیل بارگاهی بوده است.

اما با این حال برخی‌ منابع‌ اسماعیلی، معتقدند اسماعیل‌ در زمان‌ حیات‌ پدر از دنیا نرفته‌ است(7)و در برخی‌ ذکر شده‌ که‌ او مدتی‌ پس‌ از وفات‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام) در بصره‌ بوده‌، و کراماتی‌ نیز از وی ظاهر شده‌ است‌(8)به‌ نظر بیشتر منابع‌(9)و به اعتراف گزارشهای رسمی‌ اسماعیلیه‌،(10)مرگ‌ اسماعیل در زمان‌ حیات‌ پدرش بوده‌ است‌.
برپایه روایتی‌ از "زراره بن اعین" ساعاتی‌ پس‌ از مرگ‌ اسماعیل‌ و پیش‌ از دفن‌ او، امام صادق (علیه السلام)حدود 30 تن‌ از یاران‌ نزدیک‌ خود را درباره مرگ‌ فرزندش‌ شاهد گرفت‌(11)گویا جمعی‌ از پیروان‌ حضرت به‌ امامت‌ اسماعیل‌ پس‌ از ایشان‌ اعتقاد داشته‌اند و آشکارسازی مرگ‌ او، تنها برای زدودن‌ این‌ تصور از اذهان‌ بوده‌ است‌. تفسیری که‌ امامیه‌ از رفتار امام صادق(علیه السلام) در مرگ‌ اسماعیل‌ دارند، منطبق‌ بر همین‌ دیدگاه‌ است‌.(12)

برخی از اسماعیلیه قائل‌ به‌ مرگ‌ اسماعیل‌ در زمان حیات پدر هستند اما به‌ اعتقاد این‌ گروه‌ اسماعیل‌ جانشین‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام) بوده‌ است‌، اما چون‌ در زمان‌ حیات‌ پدر فوت‌ کرده‌، امام‌(علیه السلام) امر امامت‌ را به‌ محمد فرزند وی سپرده‌ است‌، زیرا پس‌ از امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام)جایز نیست‌ که‌ امامت‌ از برادر به‌ برادر منتقل‌ شود(13)
این توهم نمی تواند درست باشد زیرا امامت در اسماعیل تحقق پیدا نکرده تا به زعم آنان به فرزندش برسد . در منابع اسماعیلی فاطمی، نصی‌ درباره امامت‌ اسماعیل‌ نیامده، تنها برخی از کتابها احادیث غیرمشهوری را بدون‌ ذکر سلسله سند، درباره امامت‌ اسماعیل‌ و نص‌ بر او آورده‌ است‌.(14)

در رد این قضیه همین بس که در برخی‌ منابع‌ اسماعیلی‌ و غیر اسماعیلی‌ صریحاً گفته‌ شده‌ است‌ که‌ خلفای فاطمی نخست‌ به‌ جای اسماعیل‌، برادرش‌ "عبدالله افطح" را امام‌ و جد خود معرفی‌ می‌کرده‌اند و سپس‌ از این‌ امر عدول‌ کرده‌، و امامت‌ اسماعیل‌ را مطرح‌ کرده‌اند.(15)
از زندگانى محمد بن اسماعیل اطلاعات چندانى در دست نیست. در کتب تاریخى از او نام برده نشده، ولى در انساب، اطلاعاتى کوتاه درباره زندگانى وى وجود دارد.

محمد پسر ارشد اسماعیل بود و از برادرش على چند سالى بزرگتر بود. بنابر دیدگاه اسماعیلیان در زمان رحلت امام صادق(علیه السلام) وى 26 سال داشته است. بنابراین باید در حوالى سال 120 هجرى به دنیا آمده باشد. با رجوع اکثریت شیعه به امام موسى کاظم(علیه السلام)، موقعیّت وى در حجاز متزلزل شد و وى حجاز را ترک کرد. گویند به سوى شرق روى آورد، ولى دقیقاً مشخص نیست که به چه مکان هایى سفر کرده است(16)

"ابونصر بخارى" نوشته است: وقتى "هارون الرشید" به حجاز سفر کرد محمد بن اسماعیل در نزد "هارون الرشید" سعایت امام کاظم(علیه السلام) را نمود و گفت: آیا مى دانى که در زمین، دو خلیفه وجود دارد که خراج مى گیرند؟ هارون گفت: منظورت کیست؟ "محمد بن اسماعیل" گفت: موسى بن جعفر؛ و اسرار جمع آورى زکات و خمس امام کاظم(علیه السلام) را بیان کرد. به همین علت هارون الرشید، امام موسى کاظم(علیه السلام) را دستگیر کرده و امام را به شهادت رساند.
"محمد بن اسماعیل" به همراه هارون به بغداد رفت و در آنجا از دنیا رفت...[17] ».
به هر حال محمد بن اسماعیل باید بین سالهاى 180 تا 190 هجرى در بغداد از دنیا رفته باشد.(18)و کسی است که اکثر اسماعلیه قائل‌ به امامت وی هستند.(19)

علی بن اسماعیل یکی دیگر از فرزندان اسماعیل است. در مورد وی اطلاعات کمی در منابع یافت می شود. بنابر برخی از اقوال او عامل شهادت عمویشان امام کاظم (علیه السلام) بود.
درباره دلیل دستگیر شدن امام کاظم (علیه السلام)، توسط خلفای عباسی و انتقال ایشان به زندان، گزارش‌های متفاوتی در منابع آمده است. بنا بر برخی گزارش‌ها دلیل دستگیری وی به دستور هارون، حسادت "یحیی برمکی" و بدگویی "علی بن اسماعیل" از وی نزد هارون بوده است.(20) با آنکه امام موسی کاظم (علیه السلام) او را از رفتن منع کرد و حتی محبتی زیادی به وی کردند اما او در نهایت به نزد هارون رفته و از امام بدگوئی کرد و موجبات گرفتاری امام و شهادت ایشان را به وجود آورد.(21)
بنابراین برخی محمد و برخی علی را عامل شهادت امام کاظم(علیه السلام) معرفی می کنند. والله العالم

منابع:
1. کشی‌، محمد، معرفة الرجال‌، اختیار طوسی‌، به‌کوشش‌ حسن‌ مصطفوی‌، مشهد، ۱۳۴۸ش‌، ص۳۰۲، ۴۰۱؛ شیخ صدوق، کمال‌الدین‌، به‌کوشش‌ محمد موسوی‌ خرسان‌، نجف‌، ۱۳۸۹ق‌/۱۹۷۰م‌، ص۶68-69
2. آیه الله خویی، معجم ‏رجال‏ الحديث، بی تا، بی جا، 1413، نوبت چاپ 5، ج3، ص125-124.
3.همان ج 3، ص 125
4. همان، ص124
5.همان، ج 3، ص 127
6.ابونصر بخاری‌، سهل‌، سرّ السلسلة العلویة، به‌کوشش‌ محمد صادق‌ بحرالعلوم‌، نجف‌، 1381ق‌، ص34؛ عمری‌، علی‌، المجدی‌، به‌کوشش‌ احمد مهدوی‌ دامغانی‌، قم‌، 1409ق‌، ص100
7.جعفر بن‌ منصور الیمن‌، سرائر و اسرار النطقاء، به‌کوشش‌ مصطفی‌ غالب‌، بیروت‌، 1404ق، ص262؛ بوالفوارس‌، احمد، الرسالة فی‌ الامامة، به‌کوشش‌ س‌. ن‌. مکارم‌، نیویورک‌، ۱۹۷۳م‌، ص۳۶-۳۷؛ شهرستانی‌، محمد، الملل‌ و النحل‌، به‌کوشش‌ محمدسید کیلانی‌، بیروت‌، دارالمعرفه‌، ج۱، ص۱۶۷ جوینی‌، عطاملک‌، تاریخ‌ جهانگشا، به‌کوشش‌ محمد قزوینی‌، لیدن‌، 1355ق‌، ج3، ص146
8.جعفر، همانجا؛ صفدی‌، خلیل‌، الوافی‌ بالوفیات‌، به‌کوشش‌ فان‌ اس‌، بیروت‌، 1402ق‌، ج9، ص102
9.سعد بن‌ عبدالله‌ اشعری‌، المقالات‌ و الفرق‌، به‌کوشش‌ محمدجواد مشکور، تهران‌، 1963م‌ه‌، ۸۰؛ مفید، محمد، الارشاد، نجف‌، 1382ق‌ و قم، کنگره شیخ مفید، 1413 ق، 285؛قاضی‌ نعمان‌، دعائم‌ الاسلام‌، به‌کوشش‌ آصف‌ فیضی‌، قاهره‌، 1383ق‌، ج11، ص309
10.قاضی‌ نعمان‌، همان؛ ادریس‌ بن‌ حسن‌، عیون‌ الاخبار و فنون‌ الا¸ثار، به‌کوشش‌ مصطفی‌ غالب‌، بیروت‌، 1985م‌، ج4،ص334
11.نعمانی‌، محمد، غیبت‌، ترجمة محمدجواد غفاری‌، تهران‌، 1363ش‌، 467-469
12.سیدمرتضی‌، علی‌، الفصول‌ المختارة من‌ العیون‌ و المحاسن‌ شیخ‌ مفید، نجف‌، مطبعة حیدریه‌، 101-102
13 اشعری، المقالات و الفرق، ص۸۱-۸۰؛ نوبختی‌، حسن‌، فرق‌ الشیعة، به‌ کوشش‌ هلموت‌ ری‌تر، استانبول‌، ۱۹۳۱م‌، ص۵۸.
14. جعفر بن‌ منصور الیمن‌، سرائر و اسرار النطقاء، ص‌256.
15.همدانی‌، حسین‌، فی‌ نسب‌ الخلفاء الفاطمیین‌، قاهره‌، 1985م‌، فی‌ نسب‌ الخلفاء الفاطمیین‌، ص9-12؛ ابن‌ حزم‌، علی‌، جمهرة انساب‌ العرب‌، بیروت‌، 1403ق‌، ص59.
16. تاریخ و عقاید اسماعلیه، ص121
17. ابن عنبه، عمده الطالب، ص263-264
18. تاریخ و عقاید اسماعلیله، مهدی فرمانیان، ص41
19.مسائل‌ الامامة، منسوب‌ به‌ ناشی‌´ اکبر، به‌کوشش‌ فان‌ اس‌، بیروت‌، 1971م‌، ص47
20. اصفهانی، ابوالفرج. مقاتل الطالبیین. بیروت: دارالمعرفه، بی‌تا، ص414-415
21. ابوالفرج اصفهانی، فرزندان ابوطالب، مترجم جواد فاضل، کتابفروشی علی اکبر علمی، تهران، 1339ش، ج2، ص254-256

موضوع قفل شده است