جمع بندی آیا پناه بردن به اهل بیت (ع) شرک محسوب می شود؟

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا پناه بردن به اهل بیت (ع) شرک محسوب می شود؟

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام،خسته نباشید.میخواستم بدونم کسی که میگه [یا علی،پناه بر تو]و یا[یا علی پناهم بده]،شرک محسوب نمیشه که؟و می تونه مصداق آیه اعتصام باشه که خداوند عزّوجلّ میفرمایند:{به ریسمان خدا چنگ بزنید و پراکنده نشوید}؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد شعیب


با سلام خدمت شما دوست گرامی

کمک خواستن و استمداد در کارها،پناه جستن از غیر خداوند متعال اگر به این عنوان باشد که برای آنان قدرت و توانایی ذاتی و مستقل در مقابل قدرت خداوند قائل باشیم و آنها را مسقل و بی نیاز از قدرت خداوند بدانیم شرک و کفر است، اما اگر قدرت آنها را ناشی از قدرت خداوند و در اثر قرب آنان به خداوند متعال و عنایت ویژه خداوند متعال به آنان بدانیم شرک یا کفر نخواهد بود.


بر این اساس چون ما ائمه (ع) را بندگان خالص خداوند و در درجه بالای اخلاص و عبودیت نسبت به خداوند متعال می دانیم و همه ارزش، احترام، توانایی و قدرت آنان را نیز ناشی از همین قرب آنان به مقام ربوبی و در اثر بندگی خالصانه آنان می دانیم، استمداد و درخواست کمک از آنان، توسل به آنان و گفتن اذکاری مانند "یا علی مدد" و "یا علی ادرکنی" را خالی از هر گونه شرک و کفر می دانیم.

[=arial][=arial]براى روشن شدن پاسخ فوق:
يارى جستن، صدا زدن، پناه خواستن از غير خدا، به دو صورت، متصور است:


[=arial][=arial] 1- صورت اول آن است كه بگونه اى از انسان يا پديده ديگرى استمداد نماييم كه اورا در اصل هستى يا عملكرد خويش، مستقل دانسته و در يارى رساندن، بى نياز ازخدا بپنداريم. شكى نيست كه اين گونه استمداد از غير خدا، شرك محض است كه قرآن كريم در آيه ذيل، بى پايگى آن را رقم مى زند. [=arial]قل من ذا الذى يعصمكم من اللّه ان اراد بكم سوء او اراد بكم رحمة و لا يجدون لهم من دون اللّه وليا و لا نصيرا[=arial]- بگو اگر خدا درباره شما اراده عذاب نمايد، كيست كه شما را از او در امان بدارد؟ و يا اگر اراده رحمت نمايد، (كيست كه از آن پيشگيرى نمايد) و آنان براى خود، ولى و ياورى نمى يابند.

[=arial][=arial] 2- روش ديگر آن است كه به هنگام يارى جستن از انسانى ديگر، او را آفريده ونيازمند به خدا بدانيم كه از خود، استقلالى ندارد و تاثير بخشى وى نيز از جانب خداى بزرگ، به منظور حل بعضى از مشكلات بندگان، به وى عطا گرديده است. براساس اين طرز تفكر، موردى كه از وى يارى مى طلبيم، از او پناه می خواهیم، حكم واسطه را دارد كه پروردگار بزرگ او را وسيله برآوردن برخى نيازها قرار داده است. اينگونه كمك خواهى، در واقع، استعانت از خداوند است زيرا او است كه به اين وسائل واسباب، هستى بخشيده و سرانجام آنان را در برآوردن نيازهاى ديگران، تاثير وتوان عطا فرموده است.


[="Tahoma"][="Navy"]

نوکر خداوند;981281 نوشت:
سم الله الرحمن الرحیم
سلام،خسته نباشید.میخواستم بدونم کسی که میگه [یا علی،پناه بر تو]و یا[یا علی پناهم بده]،شرک محسوب نمیشه که؟و می تونه مصداق آیه اعتصام باشه که خداوند عزّوجلّ میفرمایند:{به ریسمان خدا چنگ بزنید و پراکنده نشوید}؟

سلام
اگر پناه بردن فرزند به مادر یا ضعیف به قوی یا مریض به دکتر یا نادان به دانا شرک است پناه بردن به اولیاء الهی هم شرک است اما آنها شرک نیستند پس پناه بردن به اولیاء الهی هم شرک نیست. البته همه اینها با این نگاه موحدانه است که اثر را از خداوند بدانیم هرچند محلش شخصی از اشخاص و خلقی از مخلوقین باشد.
یا علیم[/]

بسم الله الرحمن الرحیم
الان اگه من بگم اعوذبرسول الله و هدفم عمل کردن به آیه اعتصام باشه‌،اشکالی نداره که؟!!!

نوکر خداوند;981281 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام،خسته نباشید.میخواستم بدونم کسی که میگه [یا علی،پناه بر تو]و یا[یا علی پناهم بده]،شرک محسوب نمیشه که؟و می تونه مصداق آیه اعتصام باشه که خداوند عزّوجلّ میفرمایند:{به ریسمان خدا چنگ بزنید و پراکنده نشوید}؟

سلام دوست گرامی
اینجور تفکرات بخاطر عدم آگاهی از مقام امام معصوم هست. من خودم تا چند سال قبل فکر میکردم رفتن به زیارت قبور ائمه هم مصداق شرک و بت پرستی هست. این احتمال رو بدین که شاید شما دارین اشتباه میکنین. من یک سوال از شما دارم. امامان معصوم که برگزیده خدا هستن حتی به اندازه یک پیراهن هم پیش خدا اعتبار ندارن؟ قضیه شفای چشم های حضرت یعقوب بوسیله پیراهن حضرت یوسف که توی همین قرآنی هست که همه مسلمونا قبولش دارن. پیراهن حضرت یوسف شفا داد اونوقت امامی که خدا تمام هستی رو بخاطر وجود اونها خلق کرده نمیتونه شفا بده؟ این با عقل جور در میاد؟
شما در موقع احساس خطر به یک دیوار هم پناه میبری اشکال نداره اما به برگزیده خدا نمیشه پناه برد؟

[=impact]راه یافتن شرک به دل انسان از راه رفتن مورچه سیاهی بر روی یک سنگ سیاه در دل یک شب تاریک پنهان تر است. پیامبراکرم (ص)




1- معانی شرک:

اول، به مفهوم همکاری و مقارنت(شرکت) که در نقطه مقابل انفرادی عمل کردن است و دوم، به معنای شیء ممتد و مستقیم است. شرک از منظر قرآن، به معنای همتا و شریک قرار دادن چیزی با خداوند متعال است. ریشه­ی آن از ماده (ش­رک) است. بعضی از این مشتقات که در قرآن آمده عبارتند از: تشرک، یشرک، مشرک، مشرکین، مشرکون. [1]


2 - انواع شرک: شرک در ذات، شرک در الوهیت، شرک در ربوبیت، شرک در عبادت. راغب اصفهانی در مفردات القرآن می نویسد: شرک در دین بر دو گونه شرک صغیر و شرک عظیم. شرک کبیر به معنای همتا قرار دادن برای خداوند متعال در ذات و صفات و افعال است، شرک صغیر یعنی غیر خدا را در کارهای خود مدنظر داشتن(ریا) یعنی انجام دادن عمل نیک برای این که مردم آن را مشاهده کنند.
3- اثر و نتیجه شرک:

الف) ذلت وخواری: (ولاتجعل مع الله الهاً آخر فتقعد مذموما مخذولا) اگر شریکی برای او قائل شوی به ذلت و شکست و خواری گرفتار خواهی شد. [2] شرک باعث می شود که خداوند بشر را به معبودش واگذار کند و دست حمایت و عنایت را از سر او بردارد و در نتیجه خوار و ذلیل گردد.

ب) تکیه بر منطق بی بنیاد: (مثل الذین اتخذوا من دون الله اولیاء کَمَثل العنکبوت اتخذت بیتاً و انّ اَوهَنَ البیوت لبیت العنکبوت لو کانوا یعلمون).[3] قرآن در این آیه، مشرکان را به عنکبوت تشبیه کرده است که از لعاب دهان سست ترین خانه را می سازند و آن را تکیه گاه خویش قرار می دهند، در صورتی که یک باد کافی است تا آن خانه را ویران کند. مشرکان نیز در عقاید دینی به سست ترین منطق و خرافی ترین اعتقاد روی می آورند. توسل به فال قهوه، کتاب حافظ و یا فال نخود و رفتن دنبال دعانویس و سحر و جادو و احضار جن و روح، در مجالس روشن فکران لاابالی بیشتر است تا موحدان روشن اندیش.

ج) اتخاذ معبودهای ضعیف و ناتوان: (یا ایها الناس ضُرب مثل فاستمعوا له ان الذین تدعونَ من دون الله لن یَخلقوا ذُباباً ولو اجتمعوا له) [4] ای مردم، مثلی زده می شود، بشنوید و دقت کنید; تحقیقاً کسانی که غیر خدا را می خوانند، هرگز نمی توانند مگسی بیافرینند، اگرچه برای این امر با هم اجتماع کنند. این آیه بیان گر این است که بشر و قدرت های غیبی این عالم هرگز نمی توانند مگسی را خلق کنند که حامل شعور و تشخیص و حیات باشد. بشر می تواند سفینه فضایی بسازد، هواپیما اختراع کند، لیکن از ساختن موجود ضعیفی به نام مگس ناتوان است.
قرآن در ادامه آیه می فرماید: (و اِن یَسلبهم الذباب شیئاً لایسنقذوه منه)[5] اگر مگس چیزی را از آن ها برباید نمی توانند آن را باز پس گیرند. این ماجرا بیان گر ضعف معبودها و از همه بدتر ضعف منطق بت پرستان است; یعنی بنگرید چگونه معبودها زیر هجمه های مگس ها واقع شده و توان دفاع از خود را ندارند. آیا این گونه معبودهای بی ارزش و بی عرضه قابل پرستش و احترام اند.
تمام این بدبختی ها به دلیل این است که: (ما قدروالله حق قدره)[6] آن ها خدا را به میزانی که باید بشناسند، نشناختند. و نمی دانند که: (ان الله لقوی عزیز) بی گمان خدا هرآینه قوی و پیروز است.
اگر نازی کند، از هم فرو ریزند قالب ها.
د) حبط اعمال: (ولقد اوحِی الیک والی الذین من قبلک لئن اشرکتَ لیحبطَنَّ عملک ولتکونَنَّ من الخاسرین)[7] تحقیقاً به تو و پیامبران قبل از تو وحی فرستادیم که اگر شرک ورزیدی، قطعاً و بدون تردید عملت حبط و باطل می شود و هرآینه از زیان کاران خواهی بود. حبط اعمال یعنی محو آثار و پاداش عمل، چرا که شرط قبولی اعمال، توحید است و بدون اعتقاد به آن، هیچ عملی پذیرفته نیست. نماز در واقع تثبیت عملی و اعتقادی این اصل است.
ه) تباهی جهان: (ما اتخذالله من وَلد وما کان معه من اله اذاً لَذَهب کل اله بما خلق ولعلا بعضهم علی بعض سبحان الله عما یصفون)[9] خدا هرگز فرزندی برای خود انتخاب نکرده است و هیچ معبودی با او نیست. اگر چنین می بود، هر خدایی در پی تدبیر و اداره مخلوق خود بود و بعضی بر بعضی دیگر برتری می جستند [در نتیجه جهان تباه می شد] منزه است خداوند متعال از توصیفی که مشرکان از او دارند.
از این آیه به خوبی روشن می شود که خداوند کسی را به فرزندی انتخاب نکرده است که مردم با پرستیدن پسر خوانده خدا به مقاصد و حوایج خود برسند. معبودی نیز در عرض خدا قرار ندارد تا مستقلاً کارساز باشد و یا به واسطه شفیع، حاجت دهنده و آمرزش گر باشد، بلکه بنده خدا بدون واسطه باید با خدا سخن بگوید و او را عبادت کند. اگر معبودهایی در کنار خدا می بود، بدون شک هرکدام به دنبال اداره مخلوق خود بودند و در نتیجه نظام هستی از هم می پاشید; در صورتی که وحدت و هم آهنگی نظام، دلیل روشنی بر وحدت معبود و خالق است. خدا نه پسرخوانده دارد و نه اطرافیانی. او تنهای تنها است: (وحده لاشریک له).

4- انواع توحید: در نماز می گوییم: حمد و ستایش مخصوص الله ربّ العالمین است. هم او، روزی دهنده و بخشایش گر است و بس. تنها تو را می پرستیم و فقط از تو کمک می جوییم. توحید در ستایش و ربوبیت، توحید در رازقیت و بخشندگی، توحید در عبادت و مالکیت و توحید در دین و دیانت و نفی همه معبودها و راه های گمراهی، در این سوره منعکس می باشد.
5- دلیل شرک ورزی:
بشر چون خدا را به درستی نشناخته بساط الهی را هم چون قدرت مندان زمینی پنداشته است، از این رو به دنبال پیدا کردن پارتی و شفیع می گردد; چنان چه درباریان و اطرافیانِ صاحبان قدرت می­توانند حوایج مراجعه کنندگان را برطرف کنند، چرا که هرکدام اداره کننده بخشی از قدرت هستند.

[=georgia]*حدیثی از پیامبر(ص) نقل شده که فرمود: خداوند منان به حساب تمام بندگانش رسیدگی می کند، جز آنانی که به خدا شرک ورزیده اند، پس آنان را بدون حسابرسی به آتش می افکند. [8] ---------------------------------------------------------------------------

منابع: [1] . مقائیس اللغه، ماده شرک.
[2] . اسراء(17) آیه22. [3] . عنکبوت(29) آیه41. [4] . حج(22) آیه73. [5] . حج(22) آیه73. [6] . انعام(6) آیه91. [7] . زمر(39) آیه65.



حکایت زاهد دغل باز

زاهدنمایى مهمان پادشاه شد، وقتى که غذا آوردند، کمتر از معمول و عادت خود از آن خورد و هنگامى که مشغول نماز شد، بیش از معمول و عادت خود، نمازش را طول داد، تا بر گمان نیکى شاه به او بیفزاید.
هنگامى که به خانه اش باز گشت، سفره غذا خواست تا غذا بخورد. پسرش که جوانى هوشمند بود از روى تیزهوشى به ریاکارى پدر پى برد و به او رو کرد و گفت: مگر در نزد شاه غذا نخوردى؟زاهدنما پاسخ داد: در حضور شاه چیزى نخوردم که روزى به کار آید. (یعنى همین کم خورى من موجب موقعیت من نزد شاه گردد، و روزى از همین موقعیت بهره گیرم.)پسر هوشمند به او گفت: بنابراین نمازت را نیز قضا کن که نمازى نخواندى تا به کار آید؟

اى هنرها گرفته بر کف

دست

عیب ها برگرفته زیربغل

تا چه خواهى گرفتن اى مغرور


روز درماندگى به سیم دغل

( سعدی)



[="Tahoma"][="Navy"]

نوکر خداوند;981710 نوشت:
سم الله الرحمن الرحیم
الان اگه من بگم اعوذبرسول الله و هدفم عمل کردن به آیه اعتصام باشه‌،اشکالی نداره که؟!!!

سلام
سعی کنید از عرف مومنین و آموزه های دینی در این زمینه ها خارج نشوید
یا علیم[/]

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام،من یه چیزی رو نفهمیدم،اینه که این متن دعای فرج: {یا محمد یا علی یا علی یا محمد اکفیانی}
منافاتی با این آیه مبارک نداره: {آیا خداوند تنها برای بنده اش کافی نیست؟/ألیس الله بکافٍ عبده}؟

نوکر خداوند;981710 نوشت:
سم الله الرحمن الرحیم
الان اگه من بگم اعوذبرسول الله و هدفم عمل کردن به آیه اعتصام باشه‌،اشکالی نداره که؟!!!

با سلام
نه تنها گفتن "اعوذ برسول الله " اشکالی ندارد بلکه در معتبر ترین کتاب های حدیثی ما مثل کافی این جملات وارد شده است که در زیر به آن اشاره می کنیم:
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لَا تَبِيتَ لَيْلَةً حَتَّى تَعَوَّذَ بِأَحَدَ عَشَرَ حَرْفاً قُلْتُ أَخْبِرْنِي بِهَا قَالَ قُلْ أَعُوذُ بِعِزَّةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِقُدْرَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَلَالِ اللَّهِ وَ أَعُوذ بِسُلْطَانِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَمَالِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِدَفْعِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِمَنْعِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَمْعِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِمُلْكِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِوَجْهِ اللَّهِ وَ أَعُوذُبِرَسُولِ‏ اللَّهِ‏ ص مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ وَ بَرَأَ وَ ذَرَأَ وَ تَعَوَّذْ بِهِ كُلَّمَا شِئْتَ.(الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 538)

مفضل بن عمر گويد: حضرت صادق بمن فرمود: اگر بتوانى هيچ شبى نخوابى تا بيازده كلمه پناه ببرى، عرض كردم: مرا از آن (يازده كلمه) آگاه فرما، فرمود. بگو:

«اعوذ بعزة اللَّه،... و اعوذبرسول‏اللَّه‏ (ص) من شر ما خلق و برأ و ذرأ» و بدان پناه گير هر زمان كه خواهى. (يعنى اختصاص بوقت معينى ندارد در هر وقت از شب و روز بخوانى خوبست).

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ رَجُلٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَشَكَوْتُ إِلَيْهِ وَجَعاً بِي فَقَالَ قُلْ بِسْمِ اللَّهِ ثُمَّ امْسَحْ يَدَكَ عَلَيْهِ وَ قُلْ أَعُوذُ بِعِزَّةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِقُدْرَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَلَالِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِعَظَمَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَمْعِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِرَسُولِ‏ اللَّهِ‏ وَ أَعُوذُ بِأَسْمَاءِ اللَّهِ مِنْ شَرِّ مَا أَحْذَرُ وَ مِنْ شَرِّ مَا أَخَافُ عَلَى نَفْسِي تَقُولُهَا سَبْعَ مَرَّاتٍ قَالَ فَفَعَلْتُ فَأَذْهَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا الْوَجَعَ عَنِّي.(کافی، ج2، 566)

ابراهيم بن عبد الحميد از مردى حديث كند كه گويد: خدمت امام صادق عليه السلام رفتم و از دردى كه داشتم بوى شكايت كردم (و براى رفع آن از آن حضرت عليه السلام چاره‏اى خواستم) فرمود: بگو:

«بسم اللَّه» و دست بر آن موضع درد بكش و بگو:

و اعوذ بعزة اللَّه و اعوذ بقدرة اللَّه و اعوذ بجلال اللَّه و أعوذ بعظمة اللَّه و أعوذ بجمع اللَّه، و أعوذ برسول‏ اللَّه‏ و اعوذ باسماء اللَّه من شر ما احذر و من شر ما أخاف على نفسى» و آن را هفت بار بگو، گويد: من اين كار را كردم و خداوند ببركت آن دعا درد را از من برد.

سید بن طاووس در کتاب "الامان من اخطار الاسفار" روایتی می آورد:
َ أَتَى رَجُلٌ إِلَى سَيِّدِنَا أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فَقَالَ يَا سَيِّدِي إِنِّي خَائِفٌ مِنْ وَالِي بَلَدِ الْجَزِيرَةِ وَ أَخَافُ أَنْ يُعَرِّفَهُ بِي أَعْدَائِي وَ لَسْتُ آمَنُ عَلَى نَفْسِي فَقَالَ ع اسْتَعْمِلْ خَاتَماً فَصُّهُ حَدِيدٌ صِينِيٌّ مَنْقُوشاً عَلَيْهِ مِنْ ظَاهِرِه‏ ثَلَاثَةُ أَسْطُرٍ الْأَوَّلُ أَعُوذُ بِجَلَالِ اللَّهِ الثَّانِي أَعُوذُ بِكَلِمَاتِ اللَّهِ الثَّالِثُ أَعُوذُ بِرَسُولِ‏ اللَّهِ‏ وَ تَحْتَ الْفَصِّ سَطْرَانِ الْأَوَّلُ آمَنْتُ بِاللَّهِ وَ كُتُبِه‏...(الامان من خطر الاسفار ص51)

مردى خدمت امام صادق عليه السّلام شرفياب شد و عرضه داشت: آقاى من، از فرمان رواى سرزمين جزيره زياد مى‏ترسم و بيم آن دارم كه دشمنانم مرا به او معرّفى كنند و بر جانم ايمن نيستم. فرمود: «انگشترى از حديد چينى تهيّه كن كه در سه سطر اين جملات بر روى آن حك شده باشد: سطر اوّل:

أعوذ بجلال اللَّه‏

، سطر دوم:

أعوذ بكلمات اللَّه‏

، سطر سوم:

أعوذ برسول‏ اللَّه‏

بنا بر این پناه بردن به رسول خدا با در نظر داشتن این که او رسول و بنده خداست نه تنها اشکالی ندارد بلکه به آن سفارش هم شده است.


نوکر خداوند;981988 نوشت:
سلام،من یه چیزی رو نفهمیدم،اینه که این متن دعای فرج: {یا محمد یا علی یا علی یا محمد اکفیانی}
منافاتی با این آیه مبارک نداره: {آیا خداوند تنها برای بنده اش کافی نیست؟/ألیس الله بکافٍ عبده}؟

با سلام خدمت شما دوست گرامی
تمام این مطالب در گرو این بحث است که آیا ما این اثر بخشی غیر خدا را استقلالی می دانیم یا نه؟؟ اگر استقلالی بدانیم شرک است و اگر مستقل در تاثیر ندانیم بلکه آن را قدرتی از جانب خدا بدانیم این شرک نیست حال در تمسک به این مورد دوم باید ببینیم که آیا به کسی که تمسک می کنیم پناه می بریم حاجت می خواهیم و ... آیا دارای این چنین تاثیری هست و یا ما به گزافه این پندار را داریم . مثلا کسانی که به چیز های موهوم متوسل می شوند گر چه آن را مستقل در تاثیر نمی دانند و شرک نمی ورزند ولی چون آن چیز ماذون این توسل جویی گزافه ای بیش نیست.

در موضوع بحث ما هم همین گونه است باید ببینیم به کسی که پناه می بریم و او از او کمک می خواهیم آیا واقعا دارای اثر از طرف خدا هستند یا نه؟ اگر بودند این کار هم شرک نیست هم اثر دارد. پیامبر و اهلبیت خدای تعالی از طرف خدا مقاماتی دارند که واسطه خلق و خالق هستند. و دارای اثر می باشند.
این هم که خدا می فرماید «الیس الله بکاف عبده" آیا خدا برای بندگانش کافی نیست؟ که جواب مثبت است بله خدا کافی است یک سوال پیش می آید یعنی خدا که کافی است بدون واسطه همه کارهایش را انجام می دهد و بنده نباید هیچ واسطه و سببی را اتخاذ کند؟؟ یا نه!! خدا برای بندگانش کافی است و امورات آنها را به واسطه اسباب انجام می دهد؟؟
اگر قبول کردیم که" ابا الله ان یجری الامور الا باسبابها" در مقام وسائط و اسباب در خوانه خدا اهلبت ما را کفایت می کنند این است که دعای فرج می فرماید: " اکفیانی فانکما کافیان"
آیا این کافی بودن استقلالی است یا در طول کافی بودن خداست؟؟ بدون شک این کافی بودن طولیت است نه عرضی و در کنار هم.

بسم الله الرحمن الرحیم
از یه روحانی(نمیدونم واقعا هستش یا نه) بود که توی یه سایت گفته بود دعای فرج شرکه؟!؟!؟!

نوکر خداوند;982254 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
از یه روحانی(نمیدونم واقعا هستش یا نه) بود که توی یه سایت گفته بود دعای فرج شرکه؟!؟!؟!

با سلام
هر کس گفته باشد اشتباه گفته است.

فریال;981775 نوشت:
بشر چون خدا را به درستی نشناخته بساط الهی را هم چون قدرت مندان زمینی پنداشته است، از این رو به دنبال پیدا کردن پارتی و شفیع می گردد; چنان چه درباریان و اطرافیانِ صاحبان قدرت می­توانند حوایج مراجعه کنندگان را برطرف کنند، چرا که هرکدام اداره کننده بخشی از قدرت هستند.

مطالب دوست گرامی "فریال" مطالب خوبی بود غیر از این قسمت که نقل قول شده است.
بدون شک عقیده به شفاعت یک عقیده توحیدی و بر گرفته از آیات قرآن است و همه مسلمین شفاعت را قبول دارند و کسی منکر آن نیست. البته شفاعت باید به اذن خدا باشد و خدا نیز به پیامبر و اهلبیت او اجازه شفاعت از امتشان را داده است:
ما مِنْ شَفیعٍ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذلِکمُ اللَّهُ رَبُّکمْ فَاعْبُدُوهُ أَ فَلا تَذَکرُونَ *یوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِی لَهُ قَوْلا*، یعْلَمُ ما بَینَ أَیدیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضی وَ هُمْ مِنْ خَشْیتِهِ مُشْفِقُون* وَ کمْ مِنْ مَلَک فِی السَّماواتِ لا تُغْنی شَفاعَتُهُمْ شَیئاً إِلاَّ مِنْ بَعْدِ أَنْ یأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ یشاءُ وَ یرْضی

بنا بر این عقیده به شفاعت یک عقیده خرافی و از روی نشناختن خدا نیست بلکه یک عقیده توحیدی و از آموزه های اصیل قرآن است.

سوال:
سلام،خسته نباشید.میخواستم بدونم کسی که می گوید "یا علی،پناه بر تو" و یا "یا علی پناهم بده"،شرک محسوب نمیشود؟ آیا و می تواند مصداق آیه اعتصام باشه که خداوند عزّوجلّ میفرمایند:{به ریسمان خدا چنگ بزنید و پراکنده نشوید}؟

جواب:
کمک خواستن و استمداد در کارها،پناه جستن از غیر خداوند متعال اگر به این عنوان باشد که برای آنان قدرت و توانایی ذاتی و مستقل در مقابل قدرت خداوند قائل باشیم و آنها را مسقل و بی نیاز از قدرت خداوند بدانیم شرک و کفر است، اما اگر قدرت آنها را ناشی از قدرت خداوند و در اثر قرب آنان به خداوند متعال و عنایت ویژه خداوند متعال به آنان بدانیم شرک یا کفر نخواهد بود.

بر این اساس چون ما ائمه (علیه السلام) را بندگان خالص خداوند و در درجه بالای اخلاص و عبودیت نسبت به خداوند متعال می دانیم و همه ارزش، احترام، توانایی و قدرت آنان را نیز ناشی از همین قرب آنان به مقام ربوبی و در اثر بندگی خالصانه آنان می دانیم، استمداد و درخواست کمک از آنان، توسل به آنان و گفتن اذکاری مانند "یا علی مدد" و "یا علی ادرکنی" را خالی از هر گونه شرک و کفر می دانیم.
براى روشن شدن پاسخ فوق:
يارى جستن، صدا زدن، پناه خواستن از غير خدا، به دو صورت، متصور است:
1- صورت اول آن است كه بگونه اى از انسان يا پديده ديگرى استمداد نماييم كه اورا در اصل هستى يا عملكرد خويش، مستقل دانسته و در يارى رساندن، بى نياز ازخدا بپنداريم. شكى نيست كه اين گونه استمداد از غير خدا، شرك محض است كه قرآن كريم در آيه ذيل، بى پايگى آن را رقم مى زند. «قُلْ مَن ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُم مِّنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِكُمْ سُوءًا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ رَحْمَةً ۚ وَلَا يَجِدُونَ لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا» بگو اگر خدا درباره شما اراده عذاب نمايد، كيست كه شما را از او در امان بدارد؟ و يا اگر اراده رحمت نمايد، (كيست كه از آن پيشگيرى نمايد) و آنان براى خود، ولى و ياورى نمى يابند.(1)

2- روش ديگر آن است كه به هنگام يارى جستن از انسانى ديگر، او را آفريده ونيازمند به خدا بدانيم كه از خود، استقلالى ندارد و تاثير بخشى وى نيز از جانب خداى بزرگ، به منظور حل بعضى از مشكلات بندگان، به وى عطا گرديده است. براساس اين طرز تفكر، موردى كه از وى يارى مى طلبيم، از او پناه می خواهیم، حكم واسطه را دارد كه پروردگار بزرگ او را وسيله برآوردن برخى نيازها قرار داده است. اينگونه كمك خواهى، در واقع، استعانت از خداوند است زيرا او است كه به اين وسائل واسباب، هستى بخشيده و سرانجام آنان را در برآوردن نيازهاى ديگران، تاثير وتوان عطا فرموده است. که خدا در قرآن به این کار تاکید هم کرده است: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از خدا پروا كنيد و به او [توسل و] تقرب جوييد و در راهش جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد.(2)

شاید سوال شود که با توجه به مقدمه بالا می توانیم بگوییم«اعوذ برسول الله » و هدف ما استقلال قدرت پناه دهی رسول خدا نباشد بلکه او را تحت قدرت خدا بدانیم؟

جواب این است که:
نه تنها گفتن "اعوذ برسول الله " اشکالی ندارد بلکه در معتبر ترین کتاب های حدیثی ما مثل "کافی" این جملات وارد شده است که در زیر به آن اشاره می کنیم:

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع‏لیه السلام) إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لَا تَبِيتَ لَيْلَةً حَتَّى تَعَوَّذَ بِأَحَدَ عَشَرَ حَرْفاً قُلْتُ أَخْبِرْنِي بِهَا قَالَ قُلْ أَعُوذُ بِعِزَّةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِقُدْرَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَلَالِ اللَّهِ وَ أَعُوذ بِسُلْطَانِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَمَالِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِدَفْعِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِمَنْعِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَمْعِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِمُلْكِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِوَجْهِ اللَّهِ وَ أَعُوذُبِرَسُولِ‏ اللَّهِ‏ (صلی الله علیه و آله) مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ وَ بَرَأَ وَ ذَرَأَ وَ تَعَوَّذْ بِهِ كُلَّمَا شِئْتَ.(3)

مفضل بن عمر گويد: حضرت صادق(علیه السام) به من فرمود: اگر بتوانى هيچ شبى نخوابى تا بيازده كلمه پناه ببرى، عرض كردم: مرا از آن (يازده كلمه) آگاه فرما، فرمود. بگو:
«اعوذ بعزة اللَّه،... و اعوذ برسول‏ اللَّه‏ (صل الله علیه و آله) من شر ما خلق و برأ و ذرأ» و بدان پناه گير هر زمان كه خواهى. (يعنى اختصاص بوقت معينى ندارد در هر وقت از شب و روز بخوانى خوبست).

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ رَجُلٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه اسلام) فَشَكَوْتُ إِلَيْهِ وَجَعاً بِي فَقَالَ قُلْ بِسْمِ اللَّهِ ثُمَّ امْسَحْ يَدَكَ عَلَيْهِ وَ قُلْ أَعُوذُ بِعِزَّةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِقُدْرَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَلَالِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِعَظَمَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَمْعِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِرَسُولِ‏ اللَّهِ‏ وَ أَعُوذُ بِأَسْمَاءِ اللَّهِ مِنْ شَرِّ مَا أَحْذَرُ وَ مِنْ شَرِّ مَا أَخَافُ عَلَى نَفْسِي تَقُولُهَا سَبْعَ مَرَّاتٍ قَالَ فَفَعَلْتُ فَأَذْهَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا الْوَجَعَ عَنِّي.(4)

ابراهيم بن عبد الحميد از مردى حديث كند كه گويد: خدمت امام صادق (عليه السلام) رفتم و از دردى كه داشتم بوى شكايت كردم (و براى رفع آن از آن حضرت عليه السلام چاره‏اى خواستم) فرمود: بگو:
«بسم اللَّه» و دست بر آن موضع درد بكش و بگو:
و اعوذ بعزة اللَّه و اعوذ بقدرة اللَّه و اعوذ بجلال اللَّه و أعوذ بعظمة اللَّه و أعوذ بجمع اللَّه، و أعوذ برسول‏ اللَّه‏ و اعوذ باسماء اللَّه من شر ما احذر و من شر ما أخاف على نفسى» و آن را هفت بار بگو، گويد: من اين كار را كردم و خداوند ببركت آن دعا درد را از من برد.

سید بن طاووس در کتاب "الامان من اخطار الاسفار" روایتی می آورد:
َ أَتَى رَجُلٌ إِلَى سَيِّدِنَا أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (علیه السلام) فَقَالَ يَا سَيِّدِي إِنِّي خَائِفٌ مِنْ وَالِي بَلَدِ الْجَزِيرَةِ وَ أَخَافُ أَنْ يُعَرِّفَهُ بِي أَعْدَائِي وَ لَسْتُ آمَنُ عَلَى نَفْسِي فَقَالَ ع اسْتَعْمِلْ خَاتَماً فَصُّهُ حَدِيدٌ صِينِيٌّ مَنْقُوشاً عَلَيْهِ مِنْ ظَاهِرِه‏ ثَلَاثَةُ أَسْطُرٍ الْأَوَّلُ أَعُوذُ بِجَلَالِ اللَّهِ الثَّانِي أَعُوذُ بِكَلِمَاتِ اللَّهِ الثَّالِثُ أَعُوذُ بِرَسُولِ‏ اللَّهِ‏ وَ تَحْتَ الْفَصِّ سَطْرَانِ الْأَوَّلُ آمَنْتُ بِاللَّهِ وَ كُتُبِه‏...
مردى خدمت امام صادق (عليه السّلام) شرفياب شد و عرضه داشت: آقاى من، از فرمان رواى سرزمين جزيره زياد مى‏ ترسم و بيم آن دارم كه دشمنانم مرا به او معرّفى كنند و بر جانم ايمن نيستم. فرمود: «انگشترى از حديد چينى تهيّه كن كه در سه سطر اين جملات بر روى آن حك شده باشد: سطر اوّل: أعوذ بجلال اللَّه‏، سطر دوم:أعوذ بكلمات اللَّه‏، سطر سوم: أعوذ برسول‏ اللَّه‏ (5)

بنا بر این پناه بردن به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) با در نظر داشتن این که او رسول و بنده خداست نه تنها اشکالی ندارد بلکه به آن سفارش هم شده است.

پی نوشت ها:
1-احزاب 17.
2- مائده 35.
3-کلینی، الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 538.
4- همان، ج2، 566.
5- سید بن طاووس، الامان من خطر الاسفار، موسسه آل البیت، ص51.


موضوع قفل شده است