جمع بندی شجره نامه اسماعیلیه

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شجره نامه اسماعیلیه

با سلام
بنده برای یک کار تحقیق در مورد اسماعیلیه در انجمن مذهبی مزاحم کارشناسان شدم و سوال به شجره نامه امامان اسماعیلی شد
با توجه به اینکه اسماعیلیه در هر برهه از تاریخ به شاخه های مختلفی تقسیم شده است
و انتقالات زیادی داشته مثلا از مدینه به مصر و سپس شاخه ای از ان به الموت و سپس هند و دوباره ایران 
بنده در تحقیقی که از منابع مختلف انجام دادم نتیجه این شد که نه تنها بسیاری از امامان اسماعیلی ابهام وجود دارد بلکه در مورد خود نصب فاطمیون مصر به امام جعفر بن محمد علیه السلام نیز
شبهه وجود دارد 
و حتی در مودر کریم خان که وی را از نسل امام جعفر صادق می دانند
 خواستم بدانم این نتیجه درست است؟
ممون

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عماد

javad_joon;980926 نوشت:
با سلام
بنده برای یک کار تحقیق در مورد اسماعیلیه در انجمن مذهبی مزاحم کارشناسان شدم و سوال به شجره نامه امامان اسماعیلی شد
با توجه به اینکه اسماعیلیه در هر برهه از تاریخ به شاخه های مختلفی تقسیم شده است
و انتقالات زیادی داشته مثلا از مدینه به مصر و سپس شاخه ای از ان به الموت و سپس هند و دوباره ایران 
بنده در تحقیقی که از منابع مختلف انجام دادم نتیجه این شد که نه تنها بسیاری از امامان اسماعیلی ابهام وجود دارد بلکه در مورد خود نصب فاطمیون مصر به امام جعفر بن محمد علیه السلام نیز
شبهه وجود دارد 
و حتی در مودر کریم خان که وی را از نسل امام جعفر صادق می دانند
 خواستم بدانم این نتیجه درست است؟
ممون

سلام علیکم
منظورتان خلافی اولیه فاطی هستند یا همه؟
درباره نسب خلفای فاطمی اختلاف نظرها بسیار بوده است. عبیدالله المهدی خود را از نسل عبدالله بن امام صادق علیه السلام می‌دانست در حالی که امامان اسماعیلی از نسل محمد بن اسماعیل، دیگر فرزند امام صادق، بودند. برای اصلاح اختلاف نسب خلفای فاطمی -فرزندان عبیدالله مهدی- با امامان پیشین اسماعیلی، بعدها برخی از فاطمیان مدعی شدند که خلیفه دوم فاطمی پسر عبیدالله نبود بلکه از نسل محمد بن اسماعیل بود. خلیفه دوم فاطمی محمد نام داشت و کنیه‌اش ابوالقاسم بود و به لقب القائم خوانده می‌شد. بعدها در زمان المعز خلیفه چهارم فاطمی، فاطمیان راه دیگری برای حل این مشکل برگزیدند، آنان اعلام کردند که عبیدالله مهدی از نسل محمد بن اسماعیل بوده و از روی تقیه خود را از نسل عبدالله افطح معرفی می‌کرده است و نسبش چنین بوده است: عبیدالله بن حسین بن احمد بن عبدالله بن محمد بن اسماعیل بن جعفر الصادق. بدین ترتیب فاطمیان مدعی شدند که نسبشان به محمد بن اسماعیل می‌رسد(1)

1. ناصری طاهری، عبدالله، فاطمیان در مصر، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۰ش، ص۳۵-۳۸

عباسیان، به ‌عنوان رقیبان سیاسی فاطمیان، نیز درصدد نفی نسب فاطمی ایشان بودند تا از نفوذ آنها در جهان اسلام بکاهند.(1)
آنان از علمای عصردر رد این شجره نامه نظر خواهی کردند اما سید رضی سیادت آنها را تایید کرد(2)
ابن‌عنبه دو قول را درباره نسب عبیدالله مهدی آورده است. به گفتة وی، برخی روایات او را فرزند محمد الحبیب بن جعفر بن محمد بن اسماعیل دانسته‌اند و طبق روایات دیگر او فرززند جعفر البغیض یعنی جعفر بن حسن بن حسن بن محمد بن جعفر الشاعر بن محمدبن اسماعیل است (3)مؤلف، مدعیان این دو قول را متذکر نشده، در پی آن نسب عبیدالله مهدی تا العاضد فاطمی، آخرین خلیفه فاطمی را برشمرده است. وی ابوالقاسم محمد القائم، دومین خلیفة فاطمی را، فرزند عبیدالله مهدی دانسته است (4).

منابع:
1.ابن خلدون (1408). تاریخ ابن خلدون، بیروت: دار الفکر، ج1، ص30
2.ابن عنبه (1417). عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب، قم: مؤسسه انصاریان.ص217
3. همان، ص217-218
4.همان

بنابراین در اینکه خود فاطمیان اصلا از نسل امام ششم شیعیان باشد اطمینان قطعی وجود ندارد ( آنهم در مقابل شیعیه دوازده امامی که تمامی نسبشان مشخص است )
سوال بنده این است که آیا تمام پادشهان فاطمی که امام اسماعیلیه بودند یک به یک نصبشان به هم وصل بود و از همه مهمتر اینکه
با شاخه شدن اسماعیلیه این اتصال وصل شد؟ مثلا با انتقال نزاری ها به الموت آیا فرزندان نزار به الموت رفتند؟ و سپس گسستگی در الموت ومهاجرت به هند؟
همچنین در عصر حاضر کریم خان از نسل امام جعفر صادق می باشد؟
در کل فرقه هایی چون قرامطه ، نزاری (آقا خانیه ) ، دروزیه نصبشان با اطمینیان به امام ششم شیعیان می رسد؟
تشکر

javad_joon;981190 نوشت:
سوال بنده این است که آیا تمام پادشهان فاطمی که امام اسماعیلیه بودند یک به یک نصبشان به هم وصل بود و از همه مهمتر اینکه
با شاخه شدن اسماعیلیه این اتصال وصل شد؟

اشکال فقط در خلفای اولیه بود که عرض شد اما سایر خلفا و نزارایان و .. همه از نسل همان خلیفه اول هستند
اگر انتساب خیلفه اولشان درست باشد بقیه نیز درست است اگر انتساب خلیفه اولشان صحیح نباشد به تبع تمام زیرشاخه ها با مشکل مواجه می شوند

javad_joon;981190 نوشت:
دروزیه نصبشان با اطمینیان به امام ششم شیعیان می رسد؟

دروزیه از نسل امام صادق علیه السلام به هیچ وجه نیستند زیرا آنان کسانی هستند که به الوهیت الحاکم بالله فاطمی اعتقاد پیدا کردند (1)ولی خودشان از سادات نبودند

1.رسائل الحکمة، لحمزة بن علی، اسماعیل تمیمی، و بهاء الدین سموقی، دیار عقل، لبنان: دارالاجل المعرفة، ۱۹۸۶م، ص۷۸، ۲۶۹-۲۷۰

بنابراین طبق فرمایش شما وقتی که حسن صباح به الموت رفت فرزندان صباح به الموت رفتند ( که اصلا این خود یکی از ابهامات بزرگ تاریخی می باشد و خود جوینی و کارشناسان تاریخی هم امکان چنین چیزی را غیر ممکن می دانند اینکه چگونه حسن دوم را به نزار ربط دهند هم از مشکلات دوستان اسماعیلی می باشد)و آنجا نسل نزاریان ادامه یافت وحتی با فروپاشی الموت
توسط مغول ، سلسله نسل آنها ادامه یافت تا زمان و کریم خان ، امام حاضر اسماعیلیه
آیا در مود این موارد سند قطعی و منبعی وجود دارد؟
البته بعد از خورشاه و سرانجام شمس الدین محمد و تقسیم شدن به دو فرقه قاسم شاهی و مومن شاهی هم مثل اینکه بازهم ابهاماتی در سلسله امامت آنها وجود دارد
ممون

javad_joon;981601 نوشت:
بنابراین طبق فرمایش شما وقتی که حسن صباح به الموت رفت فرزندان صباح به الموت رفتند ( که اصلا این خود یکی از ابهامات بزرگ تاریخی می باشد و خود جوینی و کارشناسان تاریخی هم امکان چنین چیزی را غیر ممکن می دانند اینکه چگونه حسن دوم را به نزار ربط دهند هم از مشکلات دوستان اسماعیلی می باشد)و آنجا نسل نزاریان ادامه یافت وحتی با فروپاشی الموت
توسط مغول ، سلسله نسل آنها ادامه یافت تا زمان و کریم خان ، امام حاضر اسماعیلیه

javad_joon;981601 نوشت:
آیا در مود این موارد سند قطعی و منبعی وجود دارد؟

بله، اینکه آنان از نسل نزار باشند در هاله ای از ابهام است. حسن علی ذکره السلام در خطبه‌ای که خودش از زبان امام برای مردم خواند، امام او را با عنوان خلیفه خوانده که مقامی بالاتر از داعی بود. بدین ترتیب حسن به ادعای امامت خویش نزدیک می‌شد. بعد از او نزاریان این عقیده را مطرح کردند که حسن دوم از نسل یکی از امامان نزاری بود که به شکل مخفیانه وارد الموت شده و در آنجا زندگی می‌کرد. عقیده به امام بودن حسن در زمان زندگی خود وی مطرح شد و بنابر شواهدی او خود، پنهانی به تبلیغ این عقیده می‌پرداخت، اما درباره اینکه آیا به صراحت امامت خود را اعلام کرده یا نه اطلاعات کافی در دست نیست(1)
نورالدین محمد دوم پسر حسن که در سال ۵۶۲ به امامت نزاریان رسید، اندیشه‌های پدر را پروراند و با نگارش تالیفاتی به تثبیت عقاید جدید پدرش دست زد(2)
اندیشه امام بودن حسن نیز در زمان محمد دوم به کمال رسید و او خود و پدرش را امامانی از نسل نزار معرفی کرد. (3)
بنابراین اینکه آنان از نسل نزار هستند ادعایی بیش نیست و به مرور زمان حاکمان الموت از داعی به امام ارتقاء یافتند.

منابع:
1.هاجسن، مارشال گ.س.، فرقه اسماعیلیه، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۷ش، ص202
2. فضل الله همدانی، رشید الدین، جامع التواریخ بخش اسماعیلیان، تصحیح محمد روشن، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۸۷ش، ص۱۶۷
3.هاجسن،‌ فرقه اسماعیلیه، ص۲۴۱

بابت راهنماییتان تشکر می کنم
اجرکم عندلله

بلاخره فاطمیون مصر از نسل اسماعیل هستند یا نه؟

سید معصوم;982577 نوشت:
بلاخره فاطمیون مصر از نسل اسماعیل هستند یا نه؟

در پست های قبلی خدمتتان عرض شد که آنها ابتدا خود را از نسل عبدالله افطح معرفی می‌کردند اما پس از مدتی گفتند این انتساب به جهت تقیه بود و آنان از نسل اسماعیل هستند و نسبشان چنین است: عبیدالله بن حسین بن احمد بن عبدالله بن محمد بن اسماعیل بن جعفر الصادق. بدین ترتیب فاطمیان مدعی شدند که نسبشان به محمد بن اسماعیل می‌رسد(1)
اما دقیق مشخص نیست که واقعا آنان به دلایل سیاسی این چرخش را داشته اند یا واقعا ابتدا تقیه کرده و سپس شجره نامه حقیقی خود را افشا کردند.

1. ناصری طاهری، عبدالله، فاطمیان در مصر، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۰ش، ص۳۵-۳۸

پرسش:
آیا خلفای فاطمی و ائمه اسماعیلیه از نسل امام جعفر صادق(علیه السلام) هستند؟ دروزیان و الموتیان چطور؟

پاسخ:
درباره نسب خلفای فاطمی اختلاف نظرها بسیار بوده است. "عبیدالله المهدی" خود را از نسل "عبدالله بن امام صادق"(علیه السلام) می‌دانست در حالی که امامان اسماعیلی از نسل "محمد بن اسماعیل"، دیگر فرزند امام صادق(علیه السلام)، بودند. برای اصلاح اختلاف نسب "خلفای فاطمی" -فرزندان "عبیدالله مهدی"- با امامان پیشین اسماعیلی، بعدها برخی از فاطمیان مدعی شدند که خلیفه دوم فاطمی پسر عبیدالله نبود بلکه از نسل "محمد بن اسماعیل" بود.

خلیفه دوم فاطمی محمد نام داشت و کنیه‌اش ابوالقاسم بود و به لقب القائم خوانده می‌شد. بعدها در زمان المعز خلیفه چهارم فاطمی، فاطمیان راه دیگری برای حل این مشکل برگزیدند، آنان اعلام کردند که "عبیدالله مهدی" از نسل "محمد بن اسماعیل" بوده و از روی تقیه خود را از نسل "عبدالله افطح" معرفی می‌کرده است و نسبش چنین بوده است: "عبیدالله بن حسین" بن احمد بن عبدالله بن محمد بن اسماعیل بن جعفر الصادق(علیه السلام). بدین ترتیب فاطمیان مدعی شدند که نسبشان به محمد بن اسماعیل می‌رسد.(1)

عباسیان، به ‌عنوان رقیبان سیاسی فاطمیان، نیز درصدد نفی نسب فاطمی ایشان بودند تا از نفوذ آنها در جهان اسلام بکاهند.(2)
آنان از علمای عصردر رد این شجره نامه نظر خواهی کردند اما سید رضی سیادت آنها را تایید کرد(3)

"ابن‌عنبه" دو قول را درباره نسب "عبیدالله مهدی" آورده است. به گفتة وی، برخی روایات او را فرزند "محمد الحبیب بن جعفر بن محمد بن اسماعیل" دانسته‌اند و طبق روایات دیگر او فرززند "جعفر البغیض یعنی جعفر بن حسن بن حسن بن محمد بن جعفر الشاعر بن محمدبن اسماعیل" است (4)مؤلف، مدعیان این دو قول را متذکر نشده، در پی آن نسب "عبیدالله مهدی تا العاضد فاطمی"، آخرین خلیفه فاطمی را برشمرده است. وی ابوالقاسم محمد القائم، دومین خلیفة فاطمی را، فرزند عبیدالله مهدی دانسته است (5).

در مورد دروزیه، آنان از نسل امام صادق(علیه السلام) به هیچ وجه نیستند، زیرا آنان کسانی هستند که به الوهیت الحاکم بالله فاطمی اعتقاد پیدا کردند. (6)ولی خودشان از سادات نبودند.

و در مورد الموتیان و حسن الصباح، اینکه آنان از نسل نزار باشند در هاله ای از ابهام است. حسن علی ذکره السلام در خطبه‌ای که خودش از زبان امام برای مردم خواند، امام او را با عنوان خلیفه خوانده که مقامی بالاتر از داعی بود. بدین ترتیب حسن به ادعای امامت خویش نزدیک می‌شد. بعد از او نزاریان این عقیده را مطرح کردند که حسن دوم از نسل یکی از امامان نزاری بود که به شکل مخفیانه وارد الموت شده و در آنجا زندگی می‌کرد. عقیده به امام بودن حسن در زمان زندگی خود وی مطرح شد و بنابر شواهدی او خود، پنهانی به تبلیغ این عقیده می‌پرداخت، اما درباره اینکه آیا به صراحت امامت خود را اعلام کرده یا نه اطلاعات کافی در دست نیست.(7)

"نورالدین محمد دوم پسر حسن" که در سال 562 به امامت نزاریان رسید، اندیشه‌های پدر را پروراند و با نگارش تالیفاتی به تثبیت عقاید جدید پدرش دست زد.(8)
اندیشه امام بودن حسن نیز در زمان محمد دوم به کمال رسید و او خود و پدرش را امامانی از نسل نزار معرفی کرد. (9)
بنابراین اینکه آنان از نسل نزار هستند ادعایی بیش نیست و به مرور زمان حاکمان الموت از داعی به امام ارتقاء یافتند.

منابع:
1. ناصری طاهری، عبدالله، فاطمیان در مصر، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1390ش، ص35-38
2.ابن خلدون (1408). تاریخ ابن خلدون، بیروت: دار الفکر، ج1، ص30
3.ابن عنبه (1417). عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب، قم: مؤسسه انصاریان.ص217
4. همان، ص217-218
5.همان
6.رسائل الحکمة، لحمزة بن علی، اسماعیل تمیمی، و بهاء الدین سموقی، دیار عقل، لبنان: دارالاجل المعرفة، 1986م، ص78، 269-270
7.هاجسن، مارشال گ.س.، فرقه اسماعیلیه، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1387ش، ص202
8. فضل الله همدانی، رشید الدین، جامع التواریخ بخش اسماعیلیان، تصحیح محمد روشن، تهران، میراث مکتوب، 1387ش، ص167۲۴۱

موضوع قفل شده است